پاورپوینت سبک شناسی قرن های دوازدهم و سیزدهم درس 4 علوم و فنون ادبی 3 پایه دوازدهم (pptx) 27 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 27 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
درس چهارم
علوم
و فنون
ادبی (3)
سبک
شناسی قرن های دوازدهم و سیزدهم
سادگی و روانی از بارزترین شاخصه های زبان شعر عصر بیداری است. شعر این دوره به دلیل موقعیت اجتماعی و انقلابی، برای عامه مردم قابل فهم است.
توجه به مردم و استفاده از شعر برای آگاه سازی آنان در این دوره، سبب شده بود که شاعران شعر را متناسب با زبان و فهم مردم عادی، محاوره ای بیان کنند. شعر در این دوره عمومیت یافت و به عنوان زبان برنده نهضت در اختیار روزنامه ها قرار گرفت.
در شعر برخی از شاعران این دوره توجه به واژگان کهن مشاهده می شود.
دایره واژگانی شعر علاوه بر آنچه در گذشته بود، با توجه به ارتباط با اروپا و ظهور علوم و فنون جدید، گسترش یافت و بسیاری از واژه های نو و فرنگی از جمله واژه ها و اصطلاحات انگلیسی، روسی، فرانسوی و ترکی وارد شعر شد.
عواملی
موثر برکم
توجهی کاربرد جمله ها و ترکیب های زبانی در شعر دوره بیداری
برخی شاعران تسلط کافی برای ادبیات کهن
نداشتند.
اغلب شاعران صرفا به محتوا گرایش
داشتند.
شاعران برای آگاه سازی مردم و انتشار آثار در روزنامه ها ناگزیر بودند به شتاب شعر
بسرایند.
سطح ادبی
قالب های شعری در عصر بیداری کم و بیش مانند گذشته ادامه یافت و تغییر چندانی نداشت. توجه به قالب های قصیده و مثنوی در شعر ملک الشعرا بهار و ادیب الممالک فراهانی بیشتر است
اما
دیگر شاعران این دوره که به زبان مردم کوچه و بازار شعر می گفتند، به قالب هایی مثل مُستزاد و چهارپاره و نیز سرودن ترانه و تصنیف رغبت بیشتری داشتند.
تعاریف
مستزاد
چهارپاره
ترانه
شعری است که در پایان هر مصراع واژه یا واژگانی افزوده شده است. این واژگان افزوده شده معنی مصراع را کامل می کننند.
شعری است شامل چند دو بیتی با قافیه های مختلف که از نظر معنی با هم ارتباط دارند.
هر کلامی را که با موسیقی تلفیق شده باشد اعم از اینکه در وزن رباعی باشد یا نه، ترانه مینامیم.
تصنیف
تصنیف در لغت به معنی دستهدسته کردن؛ اما در اصطلاح به شعری اطلاق میشود که همراه با موسیقی خوانده میشود و گاه وزن عروضی دارد و کم و بیش قافیه نیز در آن به کار رفته است.
شاعرانی که بیشتر به زبان مردم عادی شعر می گفتند، به آرایه های بیانی و بدیعی و سنت های ادبی کمتر پایبند بودند و شعر را وسیله ای برای بیان مقاصد خود می دانستند.
از نظر موسیقی و عروض
سطح فکری
شعر مشروطه
1
2
3
نگرش
شاعران و نویسندگان نسبت به جهان بیرون تغییر یافت و از کلی نگری و ذهنیت گرایی به جزئی نگری و عینیت گرایی تغییر کرد.
مضامین
کلی و ذهنی، مسائل اخلاقی، عارفانه سرایی و غزل گویی تا حد زیادی کارایی خود را از دست
داد.
مضامین
سیاسی، اجتماعی و وطنی رونق
یافت.