پاورپوینت گاهنامه اقتصادی (pptx) 41 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 41 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
«
اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل
»
د
ر
مسئلهی اقتصاد، آن چیزی که مهم است و اصل است، مسئلهی تولید داخلی است؛ مسئلهی ایجاد اشتغال و رفع بیکاری است؛ مسئلهی تحرک و رونق اقتصادی و مقابلهی با رکود است؛ اینها مسائل مبتلابه مردم است؛ اینها چیزهائی است که مردم آنها را حس میکنند و مطالبه میکنند؛ و آمارها و اظهارات خود مسئولین هم نشان میدهد که این مطالبات مردم و این خواستههای مردم بجا و بهمورد است
.
اگر ما بخواهیم مشکل رکود را حل کنیم، مشکل تولید داخلی را حل کنیم، بخواهیم مسئلهی بیکاری را حل کنیم، بخواهیم گرانی را مهار کنیم، علاج همهی اینها در مجموعهی مقاومت اقتصادی و اقتصاد مقاومتی گنجانده شده است. اقتصاد مقاومتی شامل همهی اینها است. میشود با اقتصاد مقاومتی به جنگ بیکاری رفت؛ میشود به جنگ رکود رفت؛ میشود گرانی را مهار کرد؛ میشود در مقابل تهدیدهای دشمنان ایستادگی کرد؛ میشود فرصتهای بسیاری را برای کشور ایجاد کرد و از فرصتها استفاده کرد؛ شرطش این است که برای اقتصاد مقاومتی کار و تلاش انجام بگیرد
.
گاهنامه اقتصادی
بسم
الله الرحمن الرحیم
فهرست
.......................................
سخن نخست
...................................
تعاریف اقتصاد
...............................
نگاه ویژه اسلام به اقتصاد
..................
طنز اقتصادی
.................................
قدرت های برتر اقتصادی دنیا کدامند
؟.....
شوخی با چند تعریف اقتصادی
.............
اقتصاد مقاومتی
..............................
اقتصاد موازی
...............................
اقتصاد ترمیمی
..............................
اقتصاد دفاعی
...............................
اقتصاد الگو
.................................
سازمان های پولی و مالی بین المللی
.....
معرفی کتاب
................................
سوئیفت
.....................................
اطلاعات عمومی
..........................
تجارت الکترونیکی.......................
جمعیت، شغل
..............................
تعاریف و اصطلاحات کلیدی اقتصاد
....
جایزه نوبل
.................................
سخن نخست
قبل از قرن هفدهم ، علم و فلسفه با یگدیگر در قلمرو معارف بشری مورد تحقیق واقع می شدند و مرز مشخصی میان آن دو وجود نداشت ، تا آنکه در دوران رنسانس ، فرهنگ اومانیسم زمینه های شناخت مسائل اجتماعی را از طریق عقل و تجربه به وجود آورد ؛ این روند در خلال قرن هفدهم آنچنان شتاب یافت که باعث شد در ابتدای قرن هجدهم زمزمه ی استقلال و جدایی علوم اجتماعی از فلسفه آغاز شود ؛ و پدیدۀاستقلال و انفکاک علوم اجتماعی از فلسفه نیز به طور طبیعی این اندیشه را نمودار ساخت که پدیدۀ اجتماعی ویژگی های منظمی دارند و قانون حاکم بر رفتار اجتماعی همانند قانونمندی حاکم بر جهان ماده و طبیعت است
.
در مورد اقتصاد هم ، اندیشمندان اقتصادی معتقد بودند که فعالیت های انسان در تولید ، توزیع و مصرف تابع قوانین طبیعی است که باید آنها را شناخت تا آنکه بتوان روابط علمی بین پدیده های اقتصادی را تبین کرد . از آنجا که این قوانین طبیعی است پس ، مناسب ترین قوانینی هستند که می توانند تعادل به وجود آورند ، به شرط اینکه در وضعیت طبیعی و آزادبکار روند و دولت یا اخلاق یا دین ، در عملکرد آنها دخالتی نکنند . بنابراین پدیده های عینی اقتصادی و رفتار های انسان عاقل اقتصادی در صحنه اقتصاد ، همانند دیگر رخداد های
فیزیکی
، تابع رابطه علمی مشخص است و با روش تجربه قابل ملاحظه و بررسی است . واقعیت این است که پیدایش رفتار های اقتصادی ، تصادفی و اتفاقی نیست ، بلکه نظام علّی و معلولی بر آنها حاکم است ؛ به گونه ای که می توان در سایه رابطه علیت ، این رفتار ها را تفسیر کرد ؛ ولی نباید از نظر دور داشت که یکی از اجزاء علت تامه و این رفتار ها و رخدادهای عینی اراده و اختیار انسان است . رابطه اقتصادی در جامعه الزاما"در چهارچوب یک نظام اقتصادی ، مشکل می گیرد و نظام اقتصادی هم بدون « جهت » و « هدف » پذیرفته نیست و « باید » های که « جهت » و « هدف » نظام اقتصادی را تبیین می کنند ؛ « باید » های مبانی نامیده می شود
.
تعاریف اقتصاد
یکی از معانی اقتصاد در لغت ، میانه روی و پرهیز از افراط و تفریط در هر کاری است .
در آیه « و اقصد فی مشیک » نیز به همین معنی آمده است
.
از آن نظر که اعتدال در هزینه زندگی یکی از مصادیق میانه روی بوده ، کلمه « اقتصاد » دربارۀ آن بسیار استعمال می شده است تا آنجا که در به کار گیری عرفی از « اقتصاد » غالبا" همین معنی مقصود بوده است . اقتصاد از معانی عرفی خود (میانه روی در معاش و تناسب دخلو خرج ) ، تعمیم داده شده و معادل
economy
قرار گرفته است
.
به هر حال برای « اقتصاد » که اقتصاددانان از بحث می کنند تعاریف مختلفی ارائه شده است
.
ارسطو
: علم اقتصاد یعنی مدیریت خانه
.
آدام اسمیت
: اقتصاد ، علم بررسی ماهیت و علل ثروت ملل است
.
استوارت میل
: اقتصاد ، عبارت است از بررسی ماهیت ثروت از طریق قوانین تولید و توزیع
ریکاردو
:اقتصاد علم است
.
آلفرد مارشال
: اقتصاد ،عبارت است از مطالعه بشر در
زندگی
شغلی و حرفه ای .
نگاه
ویژهی اسلام به اقتصاد
اقتصاد اسلامی بر خلاف اقتصاد غربی، بر قناعت و پرهیز از مصرفگرایی تأکید دارد. اقتصاد غربی نیازهای انسان را نامحدود و منابع و امکانات جهان را محدود میداند؛ در حالی که در اسلام منابع و امکانات نامحدود معرفی شدهاند
.
وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا ( سوره ابراهیم، آیه
۳۴
(
و اگر بخواهید نعمتهای خداوند را در شمار بیاورید نمیتوانید نعمتهای خداوند را به حد و حصری محدود
کنیداسلام
مسألهی اقتصاد را(بر اساس اصالت انسان) به عنوان جزئی از مجموعه قوانین خود که تنها میتواند قسمتی از نواحی حیات انسانی را تنظیم کند، مورد توجه قرار داده و حل مشکلات اقتصادی را در اصلاح مبانی عقیدتی و اخلاقی مردم میداند
.
اقتصاد در مکتب
اسلام
وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ
الأَرْضِ
قرآن مجید،
(
آیهی
۹۶).
اگر مردم ایمان آورده و پرهیزگار بودند، ما ابواب بركات زمین و آسمان را بر آنها گشوده
بودیم
...
اسلام اقتصاد را در جهت اهداف عالیهی بشر دانسته و بر این اساس، نگرش سوسیالیستی و یا سرمایهداری که اقتصاد را مبنا قرار میدهند، رد میکند
.
جایگاه اقتصاد
اسلامی
در تفسیر و تحلیل رشد و توسعه اقتصادی ، پیروان مکاتب اقتصادی کلاسیک ، نئو کلاسیک ، مکتب کینز و امثال آنها ؛ دیدگاه های خاص خود را در جهت طراحی نظام اقتصادی مطرح نموده
اند
.
به عنوان نمونه ، کلاسیکها در مورد بازار آزاد ، نئو کلاسیکها در زمینه کارآفرینی ، پیروان مکتب شیکاگو
در زمینه نقش آموزش ، طرفداران فیزیوکراسی در خصوص کشاورزی و مکتب سوداگران (مرکانتلیسم) در زمینه مازاد صادرات ؛ نقطه نظرهای ارزشمندی را مطرح نموده اند
.
آیین اسلام نیز ، در جهت تنظیم روابط اقتصادی بین انسانها که برای تأمین نیازهای اقتصادی (یا رفع مشکلات اقتصادی) تدوین گردیده و با عدالت اجتماعی مرتبط می باشد ، قواعدی کلی ارائه نموده که در ابواب اقتصادی فقه اسلامی به تفصیل بیان گردیده است
.
واژه يا ترکيب «اقتصاد اسلامي» يک لفط مشترک است كه داراي ابعاد مختلفي است . هر يك از صاحبنظران و متفكران مرتبط با اين حوزه ديني و فكري بر اساس بينش و گرايشهايي كه داشتهاند به نحوي بر دامنه ابعاد آن افزودهاند. عمدهترين ابهام در تعريف و تبيين وظايف و ابعاد ان ارتباط آن با حوزه دين اسلام به عنوان مجموعه معارف مرتبط با وحي كه از راه كتاب و سنت به ما رسيده است و حوزه علم اقتصاد كه در پي شناسايي و كشف روابط ثابت رفتاري در ميان متغيرهاي اقتصادي است، ميباشد. از سوي ديگر گستردگي دامنه بحث و اختلاف در ابعاد آن بيش از همه بيانگر ميزان انتظاراتي است كه درباره آن وجود دارد. بسياري از مسلمانان در جوامع اسلامي بر اساس شناختي كه از اقتصاد صدر اسلام و موازين شرعي دارند انتظارشان اين است كه رهبران جامعه و كارگزاران نظام اجتماعي با مبنا قرار دادن اين الگوها مشكلات اجتماعي و اقتصادي امروزين را مرتفع سازند. اين مهم به ويژه در طي 50 سال اخير كه جوامع اسلامي با ناكارآمدي الگوهاي سرمايه داري و سوسياليستي مواجه بوده اند بروز بيشتري يافته است
.
اگر چه انتظارات تودههاي مسلمان از همگوني و سازگاري خواستهها حكايت دارد اما صاحبنظران اين حوزه فكري بر اساس بينشها و گرايشهاي خود بر ابهام اين واژه افزودهاند، به ويژه اينكه عمدتاً از آنجا كه علم اقتصاد متعارف در بستر تفكر و فلسفه دوران نوزايي
(Renaissance)
متولد گرديده و نظام انگيزشي و اخلاقي كه توصيه نموده لزوماﹰ با مباني اخلاقي و موازين شرعي اسلام همخواني نداشته است، پذيرش دستاوردهاي آن با ترديد همراه بوده است
.
بسياري از متفكران و اقتصاددانان اسلامي بيش از همه به دنبال درك و معرفي سيستم ايده آل اقتصاد اسلامي بودهاند و از اين رو اغلب نوشتههاي مدون در اين رشته به بيان مكتب و سيستم اقتصادي اسلام اختصاص داشته است
.
طنز های اقتصادی
ملانصرالدین هر روز در بازار گدایی می کرد و مردم با نیرنگی، حماقت او را دست می انداختند. دو سکه به او نشان می دادند که یکی شان طلا بود و یکی از نقره، اما ملانصرالدین همیشه سکه نقره را انتخاب می کرد. این داستان در تمام منطقه پخش شد. هر روز گروهی زن و مرد می آمدند و دو سکه به او نشان می دادند و ملانصرالدین همیشه سکه نقره را انتخاب می کرد.تا اینکه مرد مهربانی از راه رسید و از اینکه ملانصرالدین را آنطور دست می انداختند، ناراحت شد. در گوشه میدان به سراغش رفت و گفت: هر وقت دو سکه به تو نشان دادند، سکه طلا را بردار. اینطوری هم پول بیشتری گیرت می آید و هم دیگر دستت نمی اندازند. ملانصرالدین پاسخ داد: ظاهرا حق با شماست، اما اگر سکه طلا را بردارم، دیگر مردم به من پول نمی دهند تا ثابت کنند که من احمق تر از آن هایم. شما نمی دانید تا حالا با این کلک چقدر پول گیر آورده ام. اگر کاری که می کنی، هوشمندانه باشد، هیچ اشکالی ندارد که تو را احمق بدانند !
می گوینـد
:
شـاه عبـاس از وزیـر خـود پرسیـد: ” امسال اوضـاع اقتصـادی کشـور چگونـه است؟
”
وزیـر گفت: ” الحمداللـه به گونـه ای است که تمـام پینه دوزان توانستنـد به زیـارت کعبـه رونـد
!”
شـاه عبـاس گفت
:
”
نـادان!
…
، چون مردم نمی توانند کفش بخرند ناچار به تعمیرش می پردازند ،
.
اگـر اوضـاع مالـی مـردم خـوب بود می بایست کفاشـان به مکــه می رفتند نه پینهدوزان بررسی کن و علت آن را پیدا نما تا کار را اصلاح کنیم
.
قدرت های برتر اقتصادی دنیا کدامند ؟
بنابر آخرین ردهبندی بانک جهانی در 16 فوریه 2016، کشور فرانسه از نظر تولید ناخالص داخلی تنها به جایگاه ششم اکتفا کرده است و کشور چین رقابت بسیار نزدیکی با آمریکا دارد. با توجه به آخرین اطلاعات بانک جهانی که در تاریخ 16 فوریه منتشر شده است، برآورد مجموع میزان تولید ناخالص داخلی کشورهای جهان 77 تریلیون و 845 میلیارد دلار یا به عبارتی 64 تریلیون یورو یا 8 هزار و 650 یورو به ازای هر فرد در سال 2014 بوده است.
رقابت شدید چین در مقابل آمریکا
ایالات متحده آمریکا با 17 تریلیون و 149 میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی همچنان در صدر قدرتهای اقتصادی برتر دنیا قرار دارد. اما چین به آرامی در حال نزدیک شدن به این قدرت برتر است.
زمانی که تولید ناخالص داخلی چین از مرز 10 تریلیون دلار گذشته است. بدین ترتیب فاصله این کشور با آمریکا به 7 تریلیون و 100 میلیارد دلار میرسد و این در حالی است که این فاصله در سال گذشته 7 تریلیون و 300 میلیارد دلار بوده است. با این حال کشور چین هنوز آمادگی کسب رتبه اول جهانی را در این زمینه ندارد. موسسه آمریکایی آی.اچ.اس در حدود یک سال و نیم پیش برآورد کرده است که این کشور تا سال 2024 آمریکا را پشت سر خواهد گذاشت.
احتمالا تولید ناخالص داخلی چین به 28 تریلیون و 250 میلیارد دلار در مقابل 27 تریلیون و 310 میلیارد دلار تولید آمریکا خواهد رسید. اما در حال حاضر صندوق بینالمللی پول تمرکز خود را بر سال 2020 قرار داده است و در این تاریخ این دو کشور با تولید ناخالص داخلی 17000 میلیارد دلار برای چین و 22000 میلیارد دلار برای آمریکا هنوز در حدود 5000 میلیارد دلار با یکدیگر فاصله خواهند داشت.
انگلیس گوی سبقت را کاملا از فرانسه ربوده است
این موضوع تازگی ندارد اما بانک اقتصاد جهانی به طور قطع آن را تایید میکند. فرانسه از این پس جایگاه پنجمین قدرت اقتصادی جهان را به بریتانیا واگذار میکند. در سال 2015 تولید ناخالص داخلی انگلیس 2تریلیون و 988 میلیارد دلار در مقابل 2تریلیون و 829 میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی فرانسه در دیگر سوی آبهای مانش بوده است.
"
امانوئل مارکو
" با خاطر نشان کردن این موضوع که فرانسه تنها در سال 2008 انگلیس را پشت سر گذاشته است، یادآور شد: این نخستین بار نیست که فرانسه پس از همسایه خود قرار میگیرد. سپس اینچنین ارزیابی میکند که با این حال نباید گمان کرد در سالهای 2005، 2006 و 2007 اوضاع کاملا وخیم بوده است.