پاورپوینت فارسی هفتم-ما می توانیم (pptx) 25 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 25 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
بنام خدا
فارسی هفتم
ما می توانیم
درس
هفدهم
دانش های زبانی و ادبی
نکته ی اول
اسم ساده :
اسمی است که تنها از یک جز ساخته شده باشد و به دو یا چند جز تقسیم پذیر نباشد.
مانند : سر ،کتاب ، دل ، قلم ، هوا ، نور و ....
اسم غیر ساده :
اسمی است که بیش از یک جزء داشته باشد و قابل تفکیک به اجزا باشد به طوری که دست کم یک جزء دارای معنای مستقل باشد.
مثل : خداپرستی : خدا + پرست + ی
داروخانه : دارو + خانه
انواع اسم غیر ساده :
1 ـ مرکب : اسم غیرساده ای است که تمام اجزای آن به تنهایی دارای معنای مستقل باشند.
مثل : داروخانه : دارو + خانه
کتابخوان
: کتاب + خوان
2 ـ مشتق : اسم غیرساده که پس از تفکیک کردن اجزای آن تنها یک جز دارای معنای مستقل باشد و مابقی اجزا بی معنی باشند.
مثل : ناله : نال + ه
کوشش : کوش + ـِ ش
موارد استثنا
:
این پسوندها مشتق ساز نیستند و کلمه ی قبل از آن ها کلمه ساده می باشند:
الف ـ نشانه های جمع : کتاب ها ، درختان ، روحانیون
ب ـ نشانه های «تر» و «ترین» صفت تفصیلی و عالی: خوبتر ، بهترین
ج ـ نشانه ی «ی» نکره : مردی ، روزی
3 ـ مشتق ـ مرکب : اسم مرکبی که دارای اجزای بی معنا نیز باشد.
مثل : دانش آموز : دان + ـِ ش + آموز
پاسداری : پاس + دار + ی
پرس و جو : پرس + و + جو
(دونا) معلم مدرسه ی کوچکی بود و دو سال تا بازنشستگی فرصت داشت. من هم به عنوان بازرس در کلاس ها شرکت می کردم و سعی داشتم در امر آموزش تسهیلاتی را فراهم آورم.
آن روز به کلاس (دونا) رفتم و روی نیمکت ته کلاس نشستم. شاگردان، سخت مشغول پر کردن اوراقی بودند. به شاگرد کنار دستم نگاه کردم و دیدم ورقه اش را با جملاتی که همه با (نمی توانم) شروع شده اند، پر کرده است.
اسم ساده
اسم ساده
پایان یافتن یک دوره ی کاری
مسئول رسیدگی
هم خانواده مشارکت ، شریک
هم خانواده ساعی
غیر ساده (مشتق )
امکانات رفاهی
اسم غیر ساده
قید مقدار
هم خانواده شغل شاغل
جمع ورقه
من نمی توانم درست به توپ فوتبال ضربه بزنم.
من نمی توانم عددهای بیشتر از سه رقم را تقسیم کنم.
من نمی توانم کاری کنم که مرا دوست داشته باشند.
او نصف ورقه را پر کرده بود و هنوز هم با اراده و سماجت عجیبی به این کار ادامه می داد. از جا بلند شدم و روی کاغذهای همه شاگردان نگاهی انداختم. همه ی کاغذها پر از (نمی توانم) ها بود.
اسم ساده
هم خانواده قاسم مقسوم
اسم غیر ساده (مشتق)
پشتکار
پافشاری
به شدت کنجکاو شده بودم. تصمیم گرفتم نگاهی به ورقه ی معلم بیندازم. دیدم که او هم به شدت مشغول نوشتن (نمی توانم) است.
من نمی توانم مادر(جان) را وادار کنم به جلسه معلم ها بیاید. من نمی توانم آلن را وادار کنم به جای مشت از حرف استفاده کند.
نمی دانستم چرا این شاگردها و معلمشان به جای استفاده از جملات مثبت به جملات منفی
روی آورده بودند سعی کردم آرام بنشینم و ببینم عاقبت کار به کجا می کشد.
هم خانواده مصمم
اسم غیر ساده (مرکب)کنج + کاو
بن فعل مضارع از مصدر کاویدن
مجبور کنم
هم خانواده مجلس اجلاس
مثبت متضاده منفی
علاقه نشان دادن