دانلود پرسشنامه فرسودگی شغلی ساعتچی و هومن (docx) 10 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 10 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
پرسشنامه فرسودگی شغلی ساعتچی و هومن
معرفی پرسشنامه و کاربرد آن
پرسشنامه فرسودگی شغلی کارکنان، با توجه به عوامل درونسازمانی اصلی و مکمل ارایه شده در مدلواره معروف به مناباماس )مدل نظاممند انتخاب و بکارگیری اثربخش منابع انسانی در سازمان( و همچنین نظریه چندعاملی بهرهوری ساعتچی )ساعتچی، )1386 تدوین گردیده و شامل 91 سؤال میباشد. این پرسشنامه بهوسیله محمود ساعتچی و با همکاری علی هومن در فروردینماه سال 1383 ساختارسازی و در بین کارکنان شرکت ملی صنایع پتروشیمی و در پانزده نقطه از کشور، اجرا گردیده است. اعتباریابی و رواسازی این پرسشنامه با بهرهگیری از نمونهای وسیع، انجام گرفته است. این پرسشنامه، عوامل مؤثر بر میزان فرسودگی شغلی را اندازهگیری میکند و آزمودنی باید پاسخ مورد نظرش را در گستره «خیلی کم»، «نسبتاً کم»، «نسبتاً زیاد»، «خیلی زیاد» مشخص کند. گویههای این پرسشنامه مشخص مینماید که عوامل تعیین کننده فرسودگی شغلی در سازمانها، شامل چه مواردی میباشند. کاربرد این پرسشنامه در موقعیتهای سازمانی و تحقیقاتی از اهمیت باالیی برخوردار میباشد. از این پرسشنامه میتوان در حوزههای
سازمانی و برای شناسایی عواملی که فرسودگی شغلی کارکنان را افزایش میدهد و همچنین در تالش جهت تضعیف یا حذف عوامل تنش زا استفاده کرد.
روش نمره گذاری پرسشنامه
نمره گذاری پرسشنامه عوامل مؤثر بر فرسودگی شغلی ساعتچی و هومن، براساس مقیاس لیکرت انجام میگیرد. برای جلوگیری از ایجاد قضیه حد مرکزی، گزینه متوسط در آن حذف گردیده و به جای 5 گزینه، دارای 4 گزینه میباشد. بدین ترتیب، گزینه خیلی کم دارای 1امتیاز، نسبتاً کم دارای امتیاز 2، نسبتاً زیاد دارای امتیاز 3و خیلی زیاد نیز دارای امتیاز 4 میباشد. براین اساس، بیشترین امتیاز این آزمون 364 و کمترین امتیازآن، 91 میباشد.
اعتبار و روایی
در تحقیقی که در سال 1383 به وسیله محمود ساعتچی و با نظارت واحد پژوهش شرکت ملی صنایع پتروشیمی انجام گرفت، ضمن تأکید نسبت به سنجش میزان تجانس درونی سؤاالت پرسشنامه 91 سؤالی )که از طریق آلفای کرونباخ و برای تعیین میزان اعتبار پرسشنامه محاسبه گردیده(، در مورد رابطه هر سوال با کل آزمون، قضاوت شده است. با تأکید بر محاسبه فوق، مشخص گردید که این پرسشنامه دارای ضریب اعتبار 96% میباشد. این ضریب معرف میزان اعتبار مطلوبی بوده و بیانگر آن است که پرسشنامه از تجانس درونی کافی، برخوردار است. اگرچه سؤالهای شماره 1 )ضریب همبستگی )17/.، شماره 58 )ضریب همبستگی )12/. و شماره 91 )ضریب همبستگی )17/. دارای همبستگی ضعیفی با کل پرسشنامه هستند، اما به دلیل تأثیر اندکی که در افزایش اعتبار پرسشنامه دارند، از مجموعه سؤاالت حذف نشدهاند.
پس از اجرای این پرسشنامه بر روی 851 نفر از کارکنان صنعت پتروشیمی در 15 استان ایران، اعتبار این مقیاس با 91 سؤال، برابر با ضریب در حد مطلوب 97/. است. از بین سؤاالت این مقیاس، سؤال 91 کمترین همبستگیرا با کل آزمون نشان داده و بیشترین سهم را در کل پرسشنامه، سؤال ( 48 ضریب همبستگی )71/. دارد. محاسبات آماری در این مقیاس نشان داده است که این محموعه، با 16 سؤال، به ترتیب دارای میانگین و انحراف استانداردی معادل با99/193 و 83/48 میباشد.
با تأکید بر اجرای تحلیل عاملی بر روی پرسشنامه عوامل موثر بر فرسودگی شغلی، مشخص گردید که چون مقدار «دترمینان ماتریس همبستگی» برابر با صفر نبوده و شاخص KMO برابر با 95% میباشد، این مقادیر بیانگر کفایت نمونهبرداری است. آزمون « کرویت
بارتلت» نیز دارای شاخص خی 97/15149، با درجه آزادی 861316 می باشد و در سطح احتمالی برابر با 001/0معنادار است. با تأکید بر « روش وریمکس»، ساختار عاملها مشخص گردید و با توجه به اینکه برخی از سؤاالت روی عامل های دیگر نیز وزن دارند، مجموعه پرسشهایی که به گونه ای مشترک با یک عامل همبسته هستند، عبارتند از:
عامل یکم شامل پرسشهای17-53-50-52-76-12-16-59-48-32-57
عمل دوم شامل پرسشهای 13-43-30-64-23-62-39-65
عامل سوم شامل پرسشهای 66-82-71-85-54
عامل چهارم شامل پرسشهای 83-84-81-69-36
عامل پنجم شامل پرسشهای 26-27-9-15-8
عامل ششم شامل پرسشهای 34-35-31-46-
عامل هفتم شامل پرسشهای 25-7-41-22
این عوامل عبارتند از: سازههای ناکفایتی در سرپرستی واحد، اجبار برای کار با همکاران نامناسب یا مشکلدار، نارضایتی از شغل و محل کار، نارضایتی از نظام حقوق و دستمزد و فرصتهایی برای رشد و ارتقاء مدیریت سنتی، غیرخالق و کمتوجه نسبت به کارکنان، نارضایتی نسبت به انتخاب و آموزش کارکنان، نارضایتی از محیط کار و آسیبزا بودن آن.
پرسشنامه عوامل موثر بر فرسودگی شغلی ساعتچی و هومن
هر یک از سؤالات زیر را به دقت بخوانید و از بین 4 گزینه؛ خیلیکم، نسبتاً کم، نسبتاً زیاد و خیلی زیاد،گزینهای را که با وضعیت کنونی شما بیشتر همخونی دارد، انتخاب کنید و آن را با گذاردن علامت ضربدر (×) مشخص بفرمایید.
سؤالاتخیلیکمنسبتاًکمنسبتاًزیادخیلیزیاد1- واگذاری مسئولیتهای بیش از ظرفیتتان به شما و ترس از ناتوان بودن در انجام دادن تعهدات.2- ناآگاهی یا اطلاع محدود سرپرست واحد شما در زمینه نحوه استفاده اثربخش از فرمهای ارزشیابی عملکرد شغلی کارکنان.3- ناآشنایی یا آشنایی محدود با وظایف شغلی خود به دلیل محروم بودن از شرکت در دورههای آموزشی مرتبط با وظایف شغلی.4- ورود فرد یا افراد جدید به شرکت بدون اینکه مراحل قانونی انتخاب علمی آنها طی شده باشد.5- عدم تناسب منطقی بین کل دریافتی ماهانه و هزینههای زندگی.6- وجود بعضی از دستهبندیهای ناسودمند در شرکت و مشکلات ناشی از آن در محل کار شما.7- نگرانی از اجبار برای کار کردن با موادی که میتوانند برای شما و همکارانتان آسیبزا باشند.8- بیتوجهی یا کمتوجهی مدیریت شرکت نسبت به ارتقای سطح سلامت و بهداشت روانی کارکنان.9- بیمیلی مدیریت شرکت نسبت به ارایه پروژهها و اندیشههای نو و اثربخش در شرکت.10- نامناسب بودن ابزار کار و ماشینآلات و دشواریهایی که هنگام کار با این ابزارها و ماشینها برای شما پیش میآید.11- ارزش قایل نشدن برای پیشنهادهای خلاق شما در جهت انجام دادن بهتر وظایف شغلی و بهبود امور در شرکت.12- نامناسب بودن شیوههای ارتباطی سرپرست واحد شما با کارکنان واحد و همچنین کارکنان واحد با یکدیگر.13- ارتکاب برخی از اعضای شرکت به اعمال خلاف (دزدی، زد و بند و سوءاستفادههای مالی) برای تأمین اهداف غیرمشروع خویش.14- تکرار دفعات بدقولی و بیتوجهی برخی از همکاران نسبت به انجام دادن تعهدات خود و اتمام کارها در موعد مقرر.15- ناشناخته ماندن افراد شاخص در شرکت و عدم تمایل مدیریت نسبت به تعیین، تشویق، و معرفی افراد موفق در کار.16- بیتوجهی سرپرست واحد نسبت به سطح کیفیت و کمیت کار شما و تلاشی که در کار خود نشان میدهید.17- تبعیض قایل شدن سرپرست بین شما و همکارانتان در هنگام ارزیابی عملکرد شغلی افراد.18- اجبار برای شرکت در دورههای آموزشی خسته کننده19- مشخص نبودن ضوابط و معیارهای انتخاب عملی کارکنان جدید برای بخشهای مختلف شرکت20- تفاوت زیاد بین میزان حقوق و دستمزد دریافتی همکارانی که در یک سطح با گروه شغلی، به کار مشغول هستند.21- حضور بعضی از گروههای غیررسمی در شرکت و نفوذ این گروهها بر بعضی از تصمیمگیریها در واحد محل کار شما.22- وقوع بعضی از سوانح و حوادث در محیط کار و اثرات منفی ناشی از آن بر شما و همکارانتان.23- ابتلای بعضی از کارکنان یا مدیران به مواد مخدر و مشکلات ناشی از آن در محیط کار شما.24- فقدان هر گونه تلاش نظامند مدیریت برای اصلاح ساختار شرکت و آمادهسازی واحدها برای مقابله با تغییرات پیشبینی شده.25- مناسب نبودن شرایط عمومی محیط کار (روشنایی، گرما و سرما).26- تأکید مدیریت شرکت نسبت به تبعیت بدون فکر و بردهوار از روش های سنتی کار در شرکت.27- اجبار برای کار کردن به شیوههای سنتی و بیتفاوتی مدیران نسبت به هر گونه نوآوری در کارها.28- دوپهلو و مبهم بودن دستورالعملها و بخشنامهها در موارد متعدد و اثرات نامطلوب آن در واحد محل کار شما.29- بیاعتنایی سرپرستان نسبت به ارایه کار درست توسط افراد تحت نظارتشان در ساعات موظف و مقرر در شرکت.30- عادت بعضی از همکاران برای دیرتر شروع کردن کارها و زودتر از وقت مقرر دست از کار کشیدن.31- فقدان نظم و تربیت در ساختمانها، سالنهای کار و محوطه کارگاهها و اثرات آن بر شما.32- ضعف سرپرست واحد شما در زمینه ترغیب افراد تحت نظارت خود برای انجام دادن بهتر و بیشتر کارها.33- مطلع نبودن از نتایج ارزیابی عملکرد شغلی خود که به وسیله سرپرست واحد محل کارتان انجام گرفته است.34- مناسب نبودن زمان تشکیل دورههای آموزشی مورد نیاز و فشار ناشی از آن بر شما.35- ناآشنایی مدیران با شیوههای علمی آزمایش و انتخاب کارکنان (آزمونها، پرسشنامهها، مصاحبه).36- عدم تناسب منطقی بین میزان پاداش و کارانه دریافتی و تلاشی که در کار خود داشتهاید.37- تضاد منافع و دیدگاههای گروهها یا افرادی که هر چند در شرکت مسئولیت رسمی ندارند، ولی در کلیه کارها دخالت میکنند.38- ناآشنایی با بیاعتنایی بعضی از کارکنان شرکت با نکات ایمنی و ایجاد حوادث در کار.39- اجبار برای همکاری با بعضی از افراد که به طور آشکار، دچار اختلال یا پریشانی روانی هستند.40- نداشتن برنامه جامع برای بهرهگیری از فرصتهای ناشی از تغییرات و تحولات در شرکت و خارج از آن.41- سروصداهای بیموردی که امکان حذف آن به وسیله مدیریت شرکت وجود دارد و خستگی ناشی از کار کردن در این شرایط.42- معتقد نبودن سرپرستان نسبت به تشکیل جلسات بحث و گفتگو با افراد و شفاف کردن کارها در واحدها.43- استفاده نادرست از مواد اولیه مصرفی، به دور ریختن و حرام کردن مواد اولیه به وسیله بعضی از کارکنان.44- بیعلاقگی مدیران شرکت و بعضی از همکاران نسبت به تهیه جدول زمانی کارها و داشتن برنامهای منظم در کار.45- وجود هنجارها، ارزشها و نگرشهای ناسودمند، ناراحت کننده و یأسآور در شرکت.46- ناآشنا بودن افراد با هدف یا اهداف شرکت یا قابل درک نبودن این اهداف برای شما.47- سیاستهایی که مدیریت شرکت در موارد گوناگون به کار میبرد و با دیدگاه و نیازهای شما در تضاد است.48- شیوه رهبری و مدیریت ناکارآمد و غیراصولی در سطح سرپرستی واحد محل کار شما.49- سخت و غیرقابل انعطاف بودن بعضی از مقررات، قواعد و قوانین و اثرات آن بر شما.50- ناقص بودن شبکههای ارتباطی در شرکت و عدم تمایل سرپرست واحد محل کارتان نسبت به برقراری ارتباطهای دوطرفه با شما.51- توجه ناکافی مدیریت شرکت نسبت به ارتقای سطح خدمات رفاهی، درمانی و تفریحی کارکنان، حتی در مواردی که امکان ارایه این خدمات وجود دارد.52- بهرهگیری ناکافی سرپرست واحد نسبت به همه توان و استعداد بالقوه شما در انجام دادن وظایف شغلی که عهدهدار آن هستید.53- انتظارات متضاد سرپرست از شما و اجبار برای ایفای نقشهای متضاد در محل کار.54- نارضایتی شما از شغلی که عهدهدار آن هستید.55- فقدان امکانات لازم برای ارتقا، رشد و ترقی شما در واحد محل کارتان یا در کل شرکت.56- قرار گرفتن مداوم شما در موقعیتهایی که ناگزیر هستید در زمان محدود، کار زیادی را انجام دهید.57- بیکفایتی سرپرست واحد شما یا ناتوانایی او در ارایه مدیریت اثربخش در واحد تحت نظارتش.58- انتظارات سرپرست واحد از شما برای سخت کار کردن و در عین حال، خوشرو و خوشرفتار بودن.59- ارزشیابی غیرمنطقی سرپرست از عملکرد شغلی شما.60- آشنایی محدود و ناقص شما نسبت به کار خود در هنگام ورود به شرکت و پس از آن، تا زمان حاضر.61- تأثیر منفی شایعهها در ایجاد مشکل برای شما در محیط کار.62- اجبار برای کار کردن با معدود افرادی که رفتارشان با شما خصمانه، گستاخانه یا کینهتوزانه است.63- فاصله زیاد بین محل زندگی و واحد محل کار شما و اجبار برای صرف وقت زیاد برای رفتوآمد به خانه و شرکت.64- تلاش بعضی از همکاران شما برای بیارزش کردن شما در هنگام حضور در جلسات یا در گردهماییها.65- هماتاق یا همکار شدن با افرادی که بداخلاق، افسرده یا بیحوصله هستند.66- خسته کننده و کسالتآور بودن محیط کار و اجبار برای حضور مداوم در این محیطها.67- حضور افراد متعلق به قومیتهای مختلف در واحد محل کارتان و ناگزیر بودن برای تحمل ارزشها و فرهنگهای مختلف در محیط کار.68- اجبار برای پذیرش کار نوبتی، تحمل آثار ناشی از آن در محیط خانواده و بر هم ریختن نظم خواب و بیداری شما به دلیل کار نوبتی.69- فکر کردن درباره اینکه مدیران سطوح بالاتر سازمان کمتر با مشکلات شما در محیط کارتان آشنا هستند.70- فکر کردن درباره اینکه سرپرست واحد محل کارتان موجبات رشد و ترقی را برای شما در شرکت، فراهم نمیآورد.71- انجام دادن کارهای یکنواخت و خسته کننده برای مدت طولانی و دلسرد و ناامید شدن از کار خود در شرکت.72- نداشتن آزادی عمل در کار و احساس اجبار برای انجام دادن دستورات دیکته شده از طرف سرپرست واحد یا مدیران سطوح بالای شرکت.73- ملاقاتها و تماسهای زیاد با افراد و اجبار برای برقراری ارتباطهای چهره به چهره فراوان، خسته کننده و ناخواسته.74- احساس اینکه برای انجام دادن وظایف شغلی از دانش و مهارت کافی برخوردار نمیباشید.75- اجبار برای پذیرفتن مسئولیت و در عین حال، نداشتن اختیارات متناسب با مسئولیت در محل کار.76- فقدان یا کمرنگ بودن روابط کاری مناسب و صمیمانه با رئیس مستقیم خود در محیط کار.77- برخوردار نبودن از حمایت همکاران در واحد و در موقعیتهایی که نیازمند به دریافت اینگونه حمایتهای یاری دهنده هستید.78- نداشتن احساس امنیت شغلی و درگیر بودن با این فکر که ممکن است هر لحظه از کار خود بیکار شوید.79- علاقمند بودن به کار در واحد ستادی و اجبار برای کار در واحد عملیاتی و بالعکس.80- درگیر بودن با این احساس که مدرک تحصیلی شما بالاتر یا پایینتر از سطحی است که برای انجام دادن وظایف شغلی خود، لازم میباشد.81- همسو نبودن امکانات و امتیازهای دریافتی با سابقه کار شما در سمت فعلی و دلخوریهایی که از این بابت دارید.82- بیعلاقه بودن به شرکتی که در آن به کار اشتغال دارید و میل باطنی شما برای انتقال به سازمانی دیگر.83- فقدان نظامی اثربخش برای تشویق افراد شایسته و تنبیه آنانی که به دلایل مختلف، از زیر کار شانه خالی میکنند.84- مشاهده وجود بعضی تبعیضهای آشکار یا پنهان که در رابطه با بعضی از کارکنان اعمال میشود و احساس اینکه به همین دلیل، فرصتهایی را برای رشد و ترقی از دست دادهاید.85- کاهش علاقه و میل باطنی شما برای ادامه کار در سمت فعلی.86- شرکت در بعضی از دورههای آموزشی کممحتوا که در محل کارتان تشکیل میشود.87- احساس اجبار در زمینه تغییر شغل، انتقال به واحدهای دیگر یا چرخش های شغلی که گهگاه برایتان پیش میآید.88- خسته شدن و احساس ناراحتی از کهنه و ناکافی بودن وسایل کار و همچنین ارتعاشات و حرکات پیاپی در محیط کار.89- واگذاری فرصتها، مشاغل و پستها به افراد ناآشنا و احیاناً غیرمطلع و مجبور ساختن شما برای همکاری با این افراد.90- درگیر بودن با مشکلات خانوادگی و اثرات آن بر کار شما در شرکت و همچنین انتقال مشکلات کارتان به خانواده.91- طولانی بودن زمان دورههای آموزشی تشکیل شده در شرکت.
منبع: محمود ساعتچی، دکتر کامبیز کامکاری و دکتر مهناز عسکریان، آزمونهای روانشناختی، تهران، 1393.