دانلود پیشینه تحقیق داخلی وخارجی استراتژی های سرمایه گذاری

دانلود پیشینه تحقیق داخلی وخارجی استراتژی های سرمایه گذاری (docx) 15 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 15 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

پیشینه تحقیق داخلی وخارجی استراتژی های سرمایه گذاری 8-2تحقیقات خارج از کشور 1-8-2تحقیق الکساندر الکساندر در مقاله ای تحت عنوان "نوسانات قیمت در بازارهای اوراق بهادار پرخطر: روندها یا گام تصادفی" به بررسی یکی ار روش های خرید و فروش سهام به نام فیلتر پرداخته است. روش فیلتر الکساندر، روش معاملات مکانیکی است که به معیار شناسایی نوسانات اوراق بهادار مطرح است. در این تحقیق روش فیلتر به صورت ذیل تعریف می شود: "اگر قیمت پایان روز اوراق بهادار خاصی حداقل به اندازه X درصد نسبت به قیمت مورد نظر یا قیمت مبنا افزایش یابد، آن اوراق بهادار خریداری و نگهداری می شود. زمانی که قیمت پایان روز اوراق بهادار خاصی حداقل به اندازه Xدرصد نسبت به بالاترین قیمت خود کاهش یابد، هنگام فروش آن اوراق بهادار فرارسیده است. خرید مجدد زمانی رخ می دهد که قیمت اوراق بهادار به اندازه Xدرصد نسبت به حداقل قیمت افزایش یابد." الکساندر این تحقیق را برروی شاخص های داوجونز و استاندارداندپورز بورس سهام نیویورک از 1897لغایت1959انجام داده است که فیلتر های خود را از 5تا50درصد در قیمت های پایان روز هرکدام از شاخص ها قرارداده است. الکساندر در تحقیق خود میانگین بازدهی روش فیلتر را با روش خرید و نگهداری مورد مقایسه قرارداد و به این نتیجه رسید که سودآوری روش معاملات فیلتر از روش خرید و نگهداری بیشتر است(Alexander,1961,7-26). الکساندر با استفاده از دیتاهای مربوط به تحقیق قبلی خود تحقیق دیگری را به انجام رساند که درآن هزینه معاملات را لحاظ نموده بود و به این نتیجه رسید که اگر هزینه معاملات را در بازده حساب نماییم آنگاه سودآوری روش فیلتر از روش خرید و نگهداری کمتر می شود. (Alexander,1964,25-46). 2-8-2تحقیق فاما و بلوم فاما و بلوم در مقاله ای تحت عنوان "قواعد فیلتر و معاملات بازار سهام" به بررسی روش معاملاتی فیلتر پرداختند. روش فیلتر استفاده شده در این تحقیق برگرفته از تحقیق الکساندر(1961) و بیست و چهار فیلتر از 0.5تا50درصد در نظر گرفته شده است که برروی اوراق بهادار شاخص داوجونز در طول سالهای 1956تا1962 صورت گرفته و بازده روش فیلتر با روش خرید و نگهداری مقایسه شده است. نتیجه این تحقیق نشان می دهد با احتساب هزینه کمیسیون معاملات در محاسبات بازده روش فیلتر از روش خرید و نگهداری کمتر می باشد(Fama&Blume,1966,226-241). 3-8-2تحقیق ون هورن و پارکر ون هورن و پارکر در مقاله ای تحت عنوان"تئوری گام تصادفی،یک آزمون تجربی" به بررسی یکی از روشهای خرید و فروش سهام به نام "روش معاملاتی میانگین متحرک قیمت بازار سهام" پرداختند. براساس این روش اگر قیمت پایان روز مربوط به دو روز متوالی به اندازهXدرصد (صفر یا دو درصد) از میانگین متحرک قیمت های گذشته(150،100یا200روز قبل) بیشتر باشد، سفارش خرید انجام می شود. این تحقیق برروی 30شرکت سهامی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار نیویورکبرای سالهای 1960لغایت30ژوئن1966صورت گرفته است. نمونه این تحقیق به طور تصادفی انتخاب شده است. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که با استفاده از این روش معاملاتی، سودی بیشتر از روش خرید و نگهداری عاید نخواهد شد(Van Horn & Parker,1968,128-132). 4-8-2تحقیق جیمز جیمز در مقاله ای تحت عنوان "میانگین متحرک ماهانه- یک ابزار سرمایه گذاری کارآمد" به بررسی روش میانگین متحرک قیمت بازار سهام پرداخته است. در این تحقیق، روش میانگین متحرک به روش ذیل تعریف شده است:"آخرین قیمت سهام ماهانه بعد از هفتمین ماه با ارزش میانگین متحرک مقایسه می شود. اگر آخرین قیمت سهام در هر ماه حداقل به اندازه دو درصد بیشتر از ارزش میانگین متحرک باشد، علامت فروش ایجاد می شود". بعد از بررسی های صورت گرفته توسط جیمز؛ جیمز به این نتیجه رسید که روش میانگین متحرک ماهانه در بورس اوراق بهادار نیویورک موثر نیست(James,315-326, 1968). 5-8-2تحقیق جنسن و بنینگتون جنسن و بنینگتون در مقاله ای تحت عنوان "گام تصادفی در نظریه های نموداری، شواهد بیشتر"به بررسی یکی از روش های خرید و فروش سهام بنام روش قدرت نسبی پرداختند. در این تحقیق قدرت نسبی از قرار:"هرماه از طریق محاسبه نسبت جاری به قیمت متوسط در طول دوره شش ماهه قبل، قدرت سهام را بسنجید. سرمایه گذاری را با گذاشتن مقادیر مساوی سرمایه در ده سهم با بالاترین قدرت نسبی آغاز کنید. این سهم را همچنان جزء 140سهم برتر از لحاظ قدرت نسبی هستند، نگاه دارید.اگر سهمی از این موقعیت نزول کرد، آن را بفروشید و پول حاصل را در دهه سهم برتر روز سرمایه گذاری کنید." برای ارزیابی اعتبار روش قدرت نسبی، هفت فهرست جداگانه از دویست سهم تهیه شده که هریک از آنها از میان سهام فهرست شده در بازار سهام نیویورک برای فاصله زمانی سالهای 1926لغایت مارس1966 و در دوره های زمانی 5ساله انتخاب شده بودند. از هریک از این فهرست های واجد شرایط، پرتفویی طبق قدرت نسبی انتخاب و اداره شد، بازده متوسط این پرتفوی ها در پایان 5سال با بازده حاصل از روش خرید و نگهداری هریک از سهام فهرست شده در بازار سهام نیویورک مقایسه گردید. آنگاه که از هزینه معاملات چشم پوشی می شد، بازده حاصل از روش قدرت نسبی به طور متوسط0.8درصد بالاتر از بازده حاصل از روش خرید و نگهداری بود، اما وقتی هزینه معاملات در روش قدرت نسبی به حساب می آمد، این مزیت معکوس می گردید. بنابراین جنسن و بنینگتون دریافتند که قواعد معامله تکنیکی زمانیکه هزینه معاملات در نظر گرفته شوند، نمی توانند در بازار سهام نیویورک به طور موفقیت آمیزی بکار برده شوند.(Jensen&Benington,1970,469-482) 6-8-2تحقیق بروک و همکاران بروک و همکاران در مقاله ای تحت عنوان "قاعده های تکنیکی ساده و خاصیت های تصادفی بازده سهام" برروی شاخص داوجونز و بورس اوراق بهادار نیویورک از سال 1897تا1986پرداخته است. در این تحقیق قاعده میانگین متحرک متغیر(VMA)، قاعده میانگین متحرک ثابت(FMA) و قاعده دامنه شکست تغییرات(TRB) مورد بررسی قرارگرفته است. بر اساس قاعده میانگین متحرک، زمانی علامت خرید ایجاد می شود که میانگین متحرک قیمت بازار سهام در دوره کوتاه مدت بیشتر از میانگین متحرک در دوره بلند مدت باشد. در صورتی که میانگین متحرک کوتاه مدت کمتر از میانگین متحرک بلند مدت باشد، علامت فروش ایجاد می شود. درقاعده میانگین متحرک متغیر برای هر روز علامتهای خرید و فروش صادر می شود ولی در قاعده میانگین متحرک ثابت در هر روز علامت خرید یا فروش ایجاد نمی شود. بلکه در یک دوره مشخص این امر ممکن است؛ مثلا اگر امروز علامت خرید یا فروش ایجاد شود تا ده یا چهارده روز دیگر علامتی ایجاد نمی شود. قاعده دیگری که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است، قاعده دامنه شکست تغییرات ی باشد. براساس این قاعده ابتدا دو قیمت حداکثر و حداقل را در طی دوره 200،150و یا 50روزگذشته مشخص می کنند. با توجه به قاعده شکست تغییرات، علامت خرید هنگامی صادر می شود که آخرین قیمت سهام در هر روز بیشتر از قیمت حداکثر در طی دوره گذشته باشد. در صورتی که آخرین قیمت سهام در هر روز کمتر از قیمت حداقل در طی دوره گذشته باشد، علامت فروش ایجاد می شود. قاعده دامنه شکست تغییرات مانند قاعده میانگین متحرک ثابت دوره نگهداری مشخصی دارد. بروک و همکاران برای آزمون یا ارزیابی سودآوری قاعده های تکنیکی، از دوروش استفاده نمودند. روش اول بدین صورت است که ابتدا بر اساس هر قاعده بعد از تعیین علامتهای خرید و فروش، میانگین بازدهی خرید و فروش را در آخر دوره مورد آزمون محاسبه نمودند، سپس میانگین بازدهی هر قاعده را با میانگین بازدهی روش خرید و نگهداری مورد مقایسه قرار دادند. در صورتی که میانگین بازدهی که بر اساس قاعده های تکنیکی بدست می آید، بطور معنی داری بیشتر از میانگین بازدهی روش خرید و نگهداری باشد، قاعده های تکنیکی سودآوری دارند. روش دوم برای آزمون قاعده های تکنیکی که به "روش بوت استراپ" معروف است. ایده اصلی روش بوت استراپ این است که توزیع تجربی بازده ها را شبیه سازی کند و P-Valueرابا توجه به توزیع های شبیه سازی شده محاسبه کند. روش بوت استراپ سه مرحله دارید: تخمین مدل یا مدلهای مناسب با استفاده از مجموعه داده های واقعی شبیه سازی توزیع تجربی داده ها با نمونه گیری تصادفی با جایگزینی در باقیمانده ها، نمونه های بوت استراپ زیادی را ایجاد می کنند. قواعد معادله تکنیکی در سریهای شبیه سازی شده بکارگرفته می شوند و سپس میانگین بازدهی برای دوره های خرید و فروش براساس قاعده مشخص محاسبه می شود. دوره نگهداری نتیجه این آزمون زمانیکه هزینه معاملات در نظر گرفته نشده، حمایت از قواعد معامله تکنیکی بود. علامتهای خرید، بازدهی را ایجاد می کند که بیشتر از بازده نرمال می باشد و در مورد علامتهای فروش نیز می توان گفت که بازدهی را ایجاد می نماید که کمتر از بازده نرمال است. تفاوت یا اختلاف در میانگین بازده های خرید و فروش در طول دوره نگهداری ده روزه بین علامتهای خرید و فروش، حدودا0.8درصد است و زمانی قابل ملاحظه می باشد که با بازده نرمال 0.17درصد مقایسه شود نتایج حاصله از قاعده های میانگین ثابت و متغیر نشان می دهد که متوسط بازده های خرید به طور معنی داری از متوسط بازده های فروش در طول دوره نمونه و همچنین در طول 4 دوره فرعی غیر همزمان، قبل از اینکه هزینه معاملات در نظر گرفته شود، بیشتر است(Brock&etl,1992,1731-1764). 7-8-2تحقیق بلوم و همکاران بلوم در تحقیقی با عنوان “تحلیل تکنیکال و آمار بازار:نقش حجم معاملات” مدلی تدوین نمودند که سرمایه گذاران با کمک آن، می توانند هنگام رجوع به اطلاعات حجم و قیمت های گذشته، اخبار مهمی را بدست بیاورند. آنها نشان دادند که حجم معامله می تواند اطلاعات معناداری را در مورد تغییرات قیمت های گذشته ارائه دهد. درنتیجه آنها می توانستند رابطه بین حجم گذشته و بازده جاری را برای شرکت های کوچک پیش بینی کنند(Blume&etl,1994,153-181). تحقیق بسمبیندر و چان بسمبیندر و چان در تحقیقی با عنوان "کارائی بازار و تحلیل تکنیکال" براساس مطالعات بروک و همکاران (1992) که از طریق نمونه های ساده تحلیل تکنیکال به دنبال پیش بینی بازده شاخص داوجونز بوده اند پرداخته است. البته تمام بخش های تحقیق بروک را در بر نگرفته است بلکه بخش هایی که هزینه معاملات با بازده سر به سر شده است را در چهار دوره زمانی 1926-1943 ، 1944-1959 ، 1960-1975 و1976-1991 بررسی نموده است و با استفاده از تحلیل تکنیکال زیان آن را کاهش داده است. بسمبیندر در این تحقیق به این نتیجه رسید که دوره هایی که صرف ریسک بازار منفی می باشد تحلیل تکنیکال کارا نمی باشد(Bessembinder&Chan,1998,5-17). 9-8-2تحقیق هادسون و همکاران هادسون در مقاله ای تحت عنوان"آزمون شکل ضعیف کارائی در بازارهای سرمایه، بکارگیری قواعد معامله تکنیکی ساده در قیمت های سهام بورس لندن" به بررسی نتایج تحقیق بروک(1992) بر روی شاخص بورس بهادار لندن (FT30) برای سال های 1935-1994 پرداخته اند. این تحقیق به این سوال که آیا بکارگیری تحلیل تکنیکی می تواند به دستیابی بازار اضافی منجر شود یا خیر، پاسخ داده است. نتیجه این بود که اگرچه استفاده از این قواعد به ابعاد قدرت پیش بینی در داده های شاخص FT30 بورس اوراق بهادار لندن منجر می شود ولی به دستیابی به بازده بیشتر در مقابل روش خرید و نگهداری منجر نمی شود. نتیجه نهایی تحقیقات هادسون و بروک این است که قواعد معامله تکنیکی در صورتی سودآورند یا به عبارتی قابلیت پیش بینی دارند که سریهای بلند مدتی از داده ها در نظر گرفته شوند همچنین در صورتی که هزینه معاملات لحاظ نماییم بازده روش خرید و نگهداری از روش تکنیکال بیشتر می گردد. هادسون برخلاف بروک به این نتیجه رسید که استراتژی های تکنیکال با کارائی بازار رابطه ای ندارند(Hudson & et al,1996,1121-1132). 10-8-2تحقیق میلز میلز در تحقیقی با عنوان "بورس اوراق بهادار لندن و تحلیل تکنیکال: آزمون قوانین معاملاتی استفاده شده روی شاخص FT30 " به بررسی قابلیت پیش بینی قواعد معاملاتی تکنیکی در دوره زمانی 1935تا1994به صورت روزانه برروی شاخص FT30 بورس اوراق بهادار لندن پرداخته است. او با بکار گیری مدل های سری زمانی AR وARCH و تکنیک بوت استراپ به این نتیجه رسید که حداقل تا اوایل دهه 1980 قواعد معاملاتی تکنیکی در مقایسه با روش خرید و نگهداری دارای بازده بیشتری بوده است اما بعد از 1980 نتایج تحقیق کاملا تغییر پیدا نمود و قواعد تکنیکی کارائی خود را از دست دادند که نتیجه ای که بعد از بررسی بیشتر آقای میلز به آن رسید این است که تحلیل تکنیکال در زمانی که بازار کارا نباشد بهتر جواب می دهد(Mills,1997,319-331). 11-8-2تحقیق جینکای جینکای در تحقیق با عنوان"بهینه سازی تحلیل تکنیکال و بررسی سودآوری آن در بورس اوراق بهادار" به سنجش قدرت سودآوری ناشی از بکارگیری قواعد معامله تکنیکی با استفاده از مدلهای غیر پارامتریک می پردازد. این سودآوری ناشی از بکارگیری یک استراتژی سرمایه گذاری در برابر استراتژی خرید و نگهداری است. نتیجه این است که استراتژیهای تکنیکی با استفاده از مدلهای غیر پارامتریک، سود قابل توجهی را در مقابل استراتژی های خرید و نگهداری ایجاد می نمایند(gençay,1998,249-254). 12-8-2تحقیق ایساکو و هالیستین ایساکو و هالیستین در تحقیق با عنوان " کاربرد تحلیل تکنیکال ساده در بورس اوراق بهادار سوئیس ؛آیا سودآور است؟" به بررسی سودآوری روشهای معاملات تکنیکی بر روی شاخص بورس سوئیس (SBC) برای سالهای 1969لغایت1997 پرداختند. آنها برای ارزیابی سودآوری این قواعد از دو روشی که بروک و همکاران(1992) به کاربرده بودند کمک گرفتند. نتایج آن به شرح زیر است: روش اول استفاده از قاعده های معاملات تکنیکی سنتی است که بطور معنی داری بیشتر از میانگین بازدهی سالانه شاخص در روش خرید و نگهداری است. در روش دوم برای ارزیابی قاعده های تکنیکی از روش بوت استراپ استفاده شده است که نتیجه آن با استفاده از مدل های سری زمانیAR(1),GARCH(1,1)همان نتایج روش اول است. این نتایج بر روی چند سهم خاص نیز تکرار گردید(Isakov&Hollistein,9-26 ,1999). 13-8-2تحقیق وایت و همکاران وایت و همکاران در تحقیقی با عنوان "جستجوی اطلاعات، اندازه گیری عملکرد تحلیل تکنیکال و روش بوت ااستراپ" آزمونی جامع درخصوص عملکرد کلیه قواعد تکنیکی، با بکارگارگیری اطلاعات روزانه، برای مدت 100سال(1897-1996) پرداخته است. نتیجه این تحقیق نشان دهنده سودآوری قواعد معامله تکنیکی نسبت به روش خرید و نگهداری می باشد(White & et al,1999,1647-1691). 14-8-2تحقیق رانتر و لیل رانتر و لیل در تحقیقی با عنوان"آزمون استراتژی های تحلیل تکنیکال بازده آن در کشورهای آمریکای لاتین و آسیا" به بررسی سود بالقوه قواعد معامله تکنیکی در ده بازار آمریکای لاتین و آسیا برای سالهای 1982تا1995پرداختند. همچنین آمریکا و ژاپن جهت مقایسه با کشورهای فوق انتخاب شدند. اختلاف متوسط بازار خرید-فروش(بعد از هزینه معاملات) برای هر قاعده و هر کشور با استراتژی خرید و نگهداری مقایسه شد. طبق نتایج کسب شده به استثناء کشورهای تایوان، تایلند، مکزیک، مدارک محکمی مبنی بر سودآوری در سایر بازارها بدست نیامد.(Ratner&Leal,1999,1887-1905) 15-8-2تحقیق وانگ و همکاران وانگ و همکارانش در تحقیقی با عنوان"مبانی تحلیل تکنیکال:الگوریتم محاسباتی،استنتاج آماری و پیاده سازی تجربی" یک رویکرد سیتسماتیک و اتوماتیک در تشخیص الگوهای تکنیکی ارائه نمودند. در این تحقیق از رگرسیون غیر پارامتریک کرنل برای تعداد زیادی از سهام آمریکائی برای سالهای 1962تا1996به منظور ارزیابی اثربخشی تحلیل تکنیکی استفاده شد. نتیجه این تحقیق این است که در طی 31سال، بسیاری از شاخص های تکنیکی اطلاعات اضافی ار آماده کرده و احتمالا ارزش علمی داشته است. البته به آن معنی نیست که بکارگیری الگوهای تکنیکی منجر به تحلیل سود اضافی خواهد شد(Wang&et al,2000,1705-1770 ). 16-8-2تحقیق گوناسکریج و پاور گوناسکریج و پاور در تحقیقی با عنوان"بررسی سودآوری تصمیمات تجاری با میانگین های متحرک در بازارهای آسیای جنوبی" براساس مطالعات منتشر شده در دهه اخیر توسط بروک(1992)و هادسون(1996)بر روی شاخص های بازار آمریکا و انگلیس به بررسی قوانین تحلیل تکنیکال برروی شاخص چهار کشور آسیای جنوبی(هندوستان،سریلانکا،بنگلادش و پاکستان) که دارای بازاری با کارائی ضعیف می باشند پرداخت و به این نتیجه رسید که قوانین میانگین متحرک توانایی پیش بینی و سودآوری نسبت به روش خرید و نگهداری را دارا می باشند(Gunasekaragea&Power,2001,17-33). 17-8-2سوک جون لی و همکاران سوک جون لی و همکاران در خصوص استراتژی سرمایه گذاری در بازار سهام که براساس مفید بودن تئوری راف در روند و گسترش زمان واقعی استراتژی سرمایه گذاری با استفاده از تحلیل تکنیکال در بازار آتی سهام صورت گرفته که چهار ایده را دنبال می کند ایده اول استفاده از اندیکاتورهای تکنیکال جهت پیش بینی قیمت ایده دوم با استفاده از تئوری های راف به دنبال استخراج الگویی جهت خرید و فروش سهام؛ ایده سوم به دنبال حمایت از استراتژی سرمایه گذاری در بازار سهام غیر قابل پیشبینی با استفاده از قوانین خرید و فروش مبتنی بر مورد؛ چهارمین ایده درخواست اطلاعات در زمان واقعی برای شبیه سازی استراتژی سرمایه گذاری در محیط واقعی تجاری جهت کسب نتایج واقع بینانه تر. نتایج تجربی نشان دهنده سودآوری استراتژی سرمایه گذاریدر بازار آتی سهام کره و تهیه اطلاعات مفید برای تصمیم گیری سرمایه گذاران می باشد (Suk Jun and Tae Yoon,2007,1-11) 18-8-2شین یون وانگ و همکاران شین یون وانگ درخصوص کاربرد مدل میانگین متحرک ساخته شده مارکو در بازار سهام از تئوری تا شواهد تجربی به پیشبینی بازار 13شرکت موجود در شاخص داوجونز پرداخته است. اساس این روش برگرفته از میانگین متحرک نمایی می باشد و نتیجه ها نشان دهنده مثبت بودن استفاده از این روش در تحلیل می باشند(Shin-Yun Wang&Etal,2009,306-317). 19-8-2کوکوهان چن و همکاران در تحقیق صورت گرفته توسط کو کوهان چن و همکاران در خصوص ارزش سرمایه گذاری تحلیل تکنیکال توسط سرمایه گذاران حرفه ای و روش خرید و نگهداری در بورس تایوان بیان نمود که استفاده از روش تحلیل تکنیکال مناسب تر از روش خرید و نگهداری می باشد (Kuan-Cheng&etal 2014,14-36) 20-8-2هارن و پاولو هارن و پاولو تحقیقی در خصوص آزمون سودآوری میانگین های متحرک در یک نمونه پرتفوی منتخب پرداختند. این تحقیق در بورس استرالیا صورت گرفته و نتایج آن نشان دهنده عدم سودآوری میانگین های متحرک در یک پرتفولیوی منتخب می باشد( Hurn& Pavlov,2012,825-842) 9-2تحقیقات در داخل کشور در تحقیق صورت گرفته توسط دکتر مهدی ابزری و محمد رضا پورابراهیمی(1380) درخصوص مقایسه روش فیلتر و نگهداری نشان می دهد در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره های مالی مورد نظر، یعنی 75-1370، می توان بیان داشت، روش فیلتر بر روش خرید و نگهداری برتری داشته و از بازدهی بیشتری برخوردار است. البته، نتایج حاصله نشان می دهند که فیلتر مناسب برای کسب بیشترین بازدهی مربوط به فیلترهای 15و27درصد بوده که راهنمای خوبی برای سرمایه گذاران در بورس می باشد(ابزری و پورابراهیمی،1380،1-18). در تحقیق صورت گرفته توسط شریعت پناهی روش های میانگین متحرک به عنوان یکی از روش های تکنیکی در خرید و فروش سهام با توجه به استراتژی های انتخابی و نیز بر اساس اطلاعات مالی وقوع یافته شرکت های فعال پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران براییک دوره 5/9ساله (از ابتدای سال 1374لغایت شهریور1382)مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله از این تحقیق نشان می دهد که روش میانگین متحرک به عنوان روش خرید و فروش سهام در تحلیل تکنیکی روشی مناسب می باشد. ولی با این روش نمی توان بازده فوق العاده کسب نمود(شریعت پناهی و حیدری نیا،1382 ،55-82) در تحقیق صورت گرفته توسط نجارزاده و گداری(1387) در خصوص سودآوری قواعد مبادلاتی میانگین متحرکت در بورس تهران پرداخته است. در نهایت مشخص شد که در بورس اوراق بهادار تهران، استفاده از قواعد مبادلاتی میانگین متحرک با طول متغیر(VLMA) سودآوری بیشتری نسبت به استراتژی ساده خرید و نگهداری دارد؛ هرچند که میزان آن در بین انواع مختلف استراتژی ها از لحاظ طول دوره میانگین متحرک، برابر نیست.به عبارت دیگر میانگین های متحرک کوتاه مدت بهتر از بلند مدت نتیجه بخش می باشد (نجارزاده و گداری،1387،43-58) در تحقیق صورت گرفته توسط ستایش و همکاران(1388) در خصوص امکان سنجی بکارگیری شاخص های تحلیل تکنیکی در پیش بینی روند قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران نتیجه حاصله نشان می دهد که بازدهی پیش بینی قیمت سهام شرکت های فعال در بورس اوراق بهادار تهران، به روش خرید و نگهداری تفاوت معنی داری با بازدهی به روش هایWIL،IMI،DMI،MFI،RSI ندارد اما از روش هایTMA،VMA،EMA،WMA،SMAبه طور معنی داری بیشتر از روش خرید و نگهداری است(ستایش و همکاران،1388،155-177) در تحقیقی که هیبتی و رودپشتی(1389) در خصوص ارتباط دو رویکرد قیمت گذاری سهام(تحلیل تکنیکی و تحلیل بنیادی) در بورس اوراق بهادار تهران صورت گرفته است. استراتژی تکنیکی بر اساس شاخص های میانگین متحرک دوگانه، میانگین متحرک نمایی، شاخص قدرت نسبی، شاخص جریان پول و شاخص میانگین متحرک همگرا/واگرا محاسبه شده و در استراتژی بنیادی از مدل قیمت گذاری دارایی استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیات در دوره زمانی 5ساله(1387-1383) نشان می دهد که بین بازده محاسبه شده ( توسط 5شاخص تکنیکی) با بازده واقعی بازار و همچنین بین بازده بدست آمده از مدل قیمت گذاری دارایی با بازده واقعی بازار رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. نتایج دیگر حاصل از ارائه آزمون نشان می دهد بین بازده مورد انتظار شاخصهای میانگین متحرک دوگانه، شاخص قدرت نسبی، شاخص جریان پول با بازده مدل قیمت گذاری دارایی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد ولی بین بازده میانگین متحرک نمایی و شاخص میانگین متحرک همگرا/واگرا با بازده مدل قیمت گذاری داریی رابطه معنی داری وجود ندارد(هیبتی و همکاران، 1389،115-136). در تحقیق صورت گرفته توسط پورزمانی و محمدی(1391) به تبیین روش های معاملاتی سهام پرداخته شده و دو روش از روش های معاملاتی پیش بینی قیمت سهام(روش خرید و نگهداری و روش میانگین متحرک ساده) مورد بررسی قرار گرفت و نتایج حاصل از آن نشان می دهد در دوره سرمایه گذاری بلند مدت میانگین بازدهی روش خرید و نگهداری از روش میانگین متحرک بیشتر است. همچنین در دوره سرمایه گذاری کوتاه مدت روش خرید و نگهداری بر میانگین متحرک ارجحیت دارد‍‍ (پورزمانی و محمدی،1391). منابع منابع فارسی جونز،چارلز پی،مدیریت سرمایه گذاری،ترجمه دکتررضاتهرانی و عسگر نوربخش،چاپ نهم،نشر نگاه دانش ستایش،محمدرضا و همکاران،(1388)، امکان سنجی بکارگیری شاخص های تحلیل تکنیکی(فنی) در پیش بینی روند سهام در بورس اوراق بهادار تهران،فصلنامه بصیرت،42، 155-177 مورفی،جان،تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه،ترجمه کامیار فراهانی فرد و رضا قاسمیان لنگرودی،چاپ هشتم،نشرچالش ابزری،مهدی و پورابراهیمی، محمدرضا، استراتژی های مختلف سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار، مجله پژوهشی دانشگاه اصفهان(علوم انسانی)،12،1-18. نجارزاده،ر. گداری،اکبر. (1387)، بررسی سود آوری قواعد مبادلاتی میانگین متحرک در بورس اوراق بهادار تهران، فصلنامه پژوهش های اقتصادی،8، 43-58 شریعت پناهی،مجید. حیدری نیا،الیاس. پیامد اصلی استفاده از روش میانگین متحرک قیمت بازار سهام به عنوان مبنای تصمیم‌گیری در خرید و فروش سهام بورس اوراق بهادار تهران،فصلنامه مطالعات حسابداری،6، 55-82 هیبتی،فرشاد. و همکاران،(1389)، ارتباط دو رویکرد قیمت گذاری سهام در بورس اوراق بهادار تهران، مجله مطالعات مالی،5 ،115-136 پورزمانی،زهرا.محمدی،محمدرضا،(1391)، مقایسه راهبردهای خرید و فروش سهام جهت محاسبه بازده سهام در سرمایه گذاری های کوتاه مدت و بلند مدت، فصل نامه دانش مالی تحلیل اوراق بهادار،14،1-11 فلاح شمس،میرفیض.عطایی،یونس.(1392)، ﻣﻘﺎﯾﺴﻪﮐﺎراﺋﯽﻣﻌﯿﺎرﻫﺎي اﺳﺘﺮاﺗﮋيﺷﺘﺎب(ﻣﻮﻣﻨﺘﻮم)در اﻧﺘﺨﺎبﭘﺮﺗﻔﻮيﻣﻨﺎﺳﺐ، مهندسی مالی و مدیریت اوراق بهادار،16، 109-125. سلمانی،سوده.(1390)، بررسی ناهمگنی در بورس اوراق بهادار تهران براساس رویکرد تکنیکال،مهندسی مالی و مدیریت پرتفوی،2 ،139-165. اسلامی بیدگلی،سعید.اسدی،غلامحسین. مقایسه عملکردییکساله سهام ارزشی و سهام رشدی با استفاده از روش تشکیل پرتفولیو بر اساس اوزان تصادفی،مهندسی مالی و مدیریت اوراق بهادار،14، 1-22 صالح آبادی،ع. و همکاران،(1392)، بررسی توده واری شرکت های سرمایه گذاری بورس تهران، سیاست های اقتصادی،96، 69-88. قالیباف اصل، حسن. و همکاران،(1389)، بررسی بازده اضافی استراتژی شتاب سود و قیمت در بورس اوراق بهادار تهران، بررسی های حسابداری و حسابرسی،61،99-116 سعیدی،علی.فرهانیان،سیدمحمدجواد. مبانی اقتصاد و مالی رفتاری،چاپ اول(1390)،شرکت اطلاع رسانی خدمات بورس شریعت پناهی، سید مجید. و ابجدپور،آرش.(1391)، اثرحدنوسان قیمت روزانه بر رفتار قیمتی سهم و سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران با رویکرد استراتژی سرمایه گذاری معکوس، فصلنامه مطالعات تجربی حسابداری مالی،36، 93-121. سلمانی،سوده.(1390)، بررسی ناهمگونی در بورس اوراق بهادار براساس رویکرد تکنیکال، مجله مهندسی مالی و مدیریت پرتفوی،2، 139-165. منابع خارجی Alexander, Sidney, S, Price movements in speculative markets: Trends or random walks. Industrial Management Review, 2:7–26, 1961. Alexander, Sidney, S,Price movements in speculative markets: Trends or random walks,N.2, Industrial Management Review, 2:25-46, 1964. Fama , Eugene F., and Marshall E. Blume. "Filter rules and stock-market trading." Journal of Business, 226-241, 1966. Van Horne , James C., and George GC Parker. "Technical trading rules: a comment." Financial Analysts Journal, 128-132, 1968. James, F. E. "Monthly moving averages—An effective investment tool?." Journal of Financial and Quantitative Analysis 3, no. 03 ,315-326,1968. Jensen, Michael C & Benington, George A,” Random walks and technical theories: Some additional evidence”, The Journal of Finance,469-482,1970 Brock, William, Josef Lakonishok, and Blake LeBaron. "Simple technical trading rules and the stochastic properties of stock returns." The Journal of Finance 47, no. 5 ,1731-1764,1992. Blume, Lawrence, David Easley, and Maureen O'hara. "Market statistics and technical analysis: The role of volume." The Journal of Finance 49, no. 1: 153-181,1994. Bessembinder, Hendrik, and Kalok Chan. "Market efficiency and the returns to technical analysis." Financial Management: 5-17,1998. Hudson, Robert, Michael Dempsey, and Kevin Keasey. "A note on the weak form efficiency of capital markets: The application of simple technical trading rules to UK stock prices-1935 to 1994." Journal of Banking & Finance 20, no. ,1121-1132,1996. Mills, Terence C. "Technical analysis and the London Stock Exchange: testing trading rules using the FT30." International Journal of Finance & Economics 2, no. 4 ,319-331,1997. Suk Jun,Lee and Tae Yoon,kim.(2007), Using Rough Set to support realTimeinvestment Strategies in Futures Market, 대한산업공학회추계학술발표논문집,2007,1-11 gençay, Ramazan. "Optimization of technical trading strategies and the profitability in security markets." Economics Letters 59, no. 2: 249-254,1998. Isakov, Dušan, and Marc Hollistein. "Application of simple technical trading rules to Swiss stock prices: Is it profitable?." Financial Markets and Portfolio Management 13, no. 1: 9-26,1999. Sullivan, Ryan, Allan Timmermann, and Halbert White. "Data‐snooping, technical trading rule performance, and the bootstrap." The journal of Finance 54, no. 5: 1647-1691,1999. Ratner, Mitchell, and Ricardo PC Leal. "Tests of technical trading strategies in the emerging equity markets of Latin America and Asia." Journal of Banking & Finance 23, no. 12: 1887-1905,1999. Lo, Andrew W., Harry Mamaysky, and Jiang Wang. "Foundations of technical analysis: Computational algorithms, statistical inference, and empirical implementation." The Journal of Finance 55, no. 4: 1705-1770,2000. Gunasekarage, A., & Power, D. M. (2001). The profitability of moving average trading rules in South Asian stock markets. Emerging Markets Review, 2(1), 17-33. McDowell,BennetA,The ART of Trading,(2008),New Jersey,John Wiley&Song Kuan-Cheng,Ko and et al,(2014), Value investing and technical analysis in Taiwan stock market, Pacific-Basin Finance Journal,26,14-36 Tomasini, Emilio, and Urban Jaekle. Trading Systems. Britain, Harriman House Limited, 2011. Lin, Shih-Kuei, Shin-Yun Wang, and Pei-Ling Tsai. "Application of hidden Markov switching moving average model in the stock markets: Theory and empirical evidence." International Review of Economics & Finance 18, no. 2 (2009): 306-317. Pavlov, Vlad, and Stan Hurn. "Testing the profitability of moving-average rules as a portfolio selection strategy." Pacific-Basin Finance Journal 20, no. 5 (2012): 825-842. Hudson, Robert, Michael Dempsey, and Kevin Keasey. "A note on the weak form efficiency of capital markets: The application of simple technical trading rules to UK stock prices-1935 to 1994." Journal of Banking & Finance 20, no. 6 (1996): 1121-1132. Wilder, J. W. (1978). New concepts in technical trading systems. Neil, O. (2004). The Successful Investor. Tata McGraw-Hill Education.

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته