دانلود پیشینه و مبانی نظری جهت گیری مذهبی

دانلود پیشینه و مبانی نظری جهت گیری مذهبی (docx) 17 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 17 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

فهرست مطالب: جهت گیری مذهبی 2-4-1- سرمايه مذهبي 2-4-2- سرمايه مذهبي و ايمان 2-4-3- خودفزايندگي و استهلاك سرمايه مذهبي 2-4-4- مرور دیدگاه چند روانشناس در مورد دین 2-6- پيشينه تجربی تحقیق 2-6-1- تحقیقات انجام گرفته در خارج از کشور 2-6-2- تحقیقات انجام گرفته در داخل کشور منابع و مآخذ جهت گیری مذهبی طي ساليان طولاني برخي انديشمندان مذهب را عامل عقب‌ماندگي جوامع تلقي مي‌کردند، اما در گذر زمان مشخص شد که نه تنها مذهب الهي عامل عقب‌ماندگي نيست بلکه مي‌تواند عامل پيشرفت جوامع نيز باشد. در اين زمينه و با اين ادعا اين پرسش مطرح مي‌شود که آيا مذهب مي‌تواند به‌عنوان يک عامل محرک مانند سرمايه فيزيکي بر توسعه و حتي توليد, توزيع و مصرف اثر مثبت داشته باشد؟ در اين‌جا سعي شده است مذهب از بعد اثرگذاري بر اين عوامل و پديده‌ها به عنوان سرمايه مذهبي تعريف شود. در اينجا يادآور مي‌شويم که منظور ما از مذهب، انحراف‌هاي ايجاد شده در بعضي مقاطع زماني براي بهره‌برداري سياسي, استحکام حکومت و يا خام کردن مردم جامعه همچون دوران پس از اوج‌گيري حکومت عباسيان و پس از آن عثماني‌ها و يا صفويان و چرخش مسير تبليغات آموزه‌هاي مذهبي به سمت حفظ منافع حاکمان نيست, بلکه مذهبي واقعي و خالص که همراه آموزه‌هاي پيش‌برنده در جامعه مطرح است. 2-4-1- سرمايه مذهبي در ابتداي اين بحث اين نکته را يادآور مي‌شويم که منظور ما از مذهب, تحريف‌هاي موجود در مذاهب و يا انحراف‌هاي ايجاد شده در بعضي مقاطع زماني براي بهره‌برداري سياسي, استحکام حکومت و يا خام کردن مردم جامعه همچون دوران پس از اوج‌گيري حکومت عباسيان و پس از آن عثماني‌ها و يا صفويان و چرخش مسير تبليغات آموزه‌هاي مذهبي به سمت حفظ منافع حاکمان نيست, بلکه مذهبي که همراه آموزه‌هاي پيش‌برنده در جامعه (مانند صدر اسلام و حتي چند قرن اول اسلام) مطرح است. بر اين اساس سرمايه مذهبي به مجموعه نهادها, عملكردها،‌ تجربه‌ها،‌ اعتقادات، باورها،‌ ارزش‌ها، دانش، قوانين و مقررات،‌ نمادها و واقعيت‌هاي محيطي فيزيكي و غير فيزيكي و مانند آن در جامعه مي‌گوييم كه از وجود مذهب و ايمان مذهبي نشأت گرفته باشد. سرمايه مذهبي را به دو بخش سرمايه مذهبي فردي و سرمايه مذهبي اجتماعي تفكيك مي‌كنيم. سرمايه مذهبي در اين قالب تعريف و تشريح مناسب‌تري پيدا مي‌كند. سرمايه مذهبي فردي: به مجموعه مذهب انتخابي و اعتقادات، باورها، دانش، تجربه‌ها،‌ ارزش‌ها و عادت‌هاي حاصل از ايمان مذهبي و يا درباره مذهب نزد فرد، سرمايه مذهبي فردي مي‌گوييم. به عبارت ديگر به عناصر مذهبي شكل‌دهنده و ساختار بخش رفتارهاي فرد، سرمايه مذهبي فردي مي‌گوييم كه اين عناصر به‌طور خلاصه عبارت‌اند از: کيفيت مذهب انتخابي فرد، اعتقادات، باورها، دانش، هنجارها، تجربه‌ها و عادت‌هاي مذهبي فردي. در اثرگذاري اين سرمايه، نقش اساسي را عمق و گستردگي هريك از عناصر شكل‌دهنده آن ايفا مي‌كنند كه محور و پايه اين عمق, ايمان مذهبي فرد است. پس از بيان سرمايه مذهبي اجتماعي به اين موضوع اشاره مي‌كنيم. سرمايه مذهبي اجتماعي: به مجموعه نهادها، عملكردها، قوانين و مقررات، ارزش‌ها، اعتقادات، باورها، هنجارها، دانش، نمادها و سمبل‌هاي برخواسته و شكل‌دهنده ساختار مذهبي جامعه، سرمايه مذهبي اجتماعي مي‌گوييم. به عبارت ديگر مي‌توان گفت مجموعه عناصر شكل‌دهنده ساختار مذهبي هر جامعه, سرمايه مذهبي آن جامعه است كه اين عناصر عبارت‌اند از: كيفيت مذهب حاكم در جامعه (اصول اعتقادي و قوت، دقت و صحت آن). نهادهاي مذهبي جامعه. عملكردهاي مذهبي نهادهاي اجتماعي. قوانين و مقررات مذهبي حاکم در جامعه. اعتقادات،‌ باورها، ارزش‌ها و هنجارهاي مذهبي جامعه. دانش و مهارت‌هاي مذهبي جامعه. فضاها، نمادها و سمبل‌هاي مذهبي جامعه. و مانند این‌ها. 2-4-2- سرمايه مذهبي و ايمان ايمان به منزله تصديق قلبي با رسوخ در عمق وجود انسان‌ها, باعث فراگير شدن اثر مذهب و آموزه‌هاي آن در همه رفتارهاي انسان مي‌شود، از اين‌رو مي‌توان ايمان را مايه و نهاد اصلي سرمايه مذهبي فردي دانست. البته ايمان با اثرگذاري فزاينده بر سرمايه مذهبي فردي، ساختار سرمايه مذهبي اجتماعي را نيز شكل مي‌دهد و آن را تقويت مي‌كند. در باره اثرگذاري ايمان بر رفتارها, مباحث مفصلي وجود دارد و در اين مقاله فرصت بحث آن نيست. (از جمله رجوع شود به عزتي، 1384) با اين وجود به‌طور خلاصه مي‌توان گفت وجود ايمان به خدا، جهان پس از مرگ، رسالت و هدايت الهي، معنويت و فرشتگان, موجب مي‌شود ساختارهاي اعتقادي، عاطفي و عملكردي افراد به شدت تحت تأثير قرار گيرد و بر آن اساس رفتار افراد به‌صورت مورد نظر مذهب شكل بگيرد. اين شكل‌گيري ساختارهاي رفتاري, تشکيل سرمايه است و حاصل, همان سرمايه‌اي است كه سرمايه مذهبي فردي مي‌ناميم. با اين وجود, اين ساختارها مي‌تواند بدون وجود ايمان نيز به صورت مذهبي شکل بگيرد. اين شکل‌گيري مي‌تواند بدون وجود ايمان فردي از طريق نهادهاي اجتماعي, عادت‌ها و هنجارهاي فردي و اجتماعي و مانند آن شکل بگيرد. از اين‌رو اثر ايمان و سرمايه مذهبي دو اثر جداگانه است, اما اين دو عامل بر يکديگر مؤثر هستند. به همين صورت مي‌توان گفت ايمان از طريق شكل‌دهي سرمايه مذهبي فردي بر سرمايه مذهبي اجتماعي و ساختار بخشي آن اثر مبنايي و پايه‌اي دارد، زيرا رفتارها، عملكردها، نهادها و مانند این‌ها در اجتماع توسط افراد شكل مي‌گيرد. البته بسياري از عناصر شكل‌دهنده ساختار سرمايه مذهبي اجتماعي, حاصل سرمايه مذهبي گذشتگان و ويژگي‌هاي تاريخي و محيطي جوامع در گذشته و امروز است. با اين وجود, اثرگذاري اين ويژگي‌ها نيز با تقويت ايمان مذهبي ـ كه خود مي‌تواند از ابعادي تحت تأثير سرمايه مذهبي باشد ـ افزايش مي‌يابد. (براي توضيح بيشتر درباره ايمان به عزتي, 1381 مراجعه كنيد). اثرگذاري هريك از این‌ها به عمق نفوذ آن‌ها در جامعه، گستردگي كمي و كيفي آن‌ها، عملكرد و جايگاه صحيح و مناسب آن‌ها نزد مردم، دقت, صحت و فايده معنوي آن‌ها, مقبوليت آن‌ها نزد افراد جامعه و نظير آن بستگي دارد. مذهب يك عامل محرك و برانگيزاننده كيفيت و كميت اعمال و رفتارها و نتايج آن‌ها است. اين عامل مي‌تواند اميد بخش، سوق‌دهنده به جلو،‌ موجب رشد و پيشرفت، تحرك، ايجاد تحول، بهبود بهره‌وري و توليد، افزايش سرمايه‌گذاري، ايجاد الگوي مصرف و پس‌انداز خاص و مانند این‌ها شود. بر اين اساس مي‌توان مذهب را يك عامل مؤثر بر متغيرهاي فردي و اجتماعي دانست و گفت مذهب يک عامل محرك رو به جلو است. اين عملكرد و اثرگذاري مانند عملکرد سرمايه فيزيکي است. از اين‌رو مذهب را سرمايه تلقي مي‌كنيم. اين سرمايه مي‌تواند درون يك فرد يا يك جامعه انباشته شود. در هر دو حالت, اين سرمايه قابل كاهش و افزايش است. در ادامه منابع ايجاد وگسترش اين سرمايه را بيان مي‌كنيم. 2-4-3- خودفزايندگي و استهلاك سرمايه مذهبي سرمايه مذهبي فردي و اجتماعي خودفزايندگي دارد. همچنين سرمايه مذهبي موجب افزايش در ايمان افراد مي‌شود و نيز از طريق تقويت سرمايه‌هاي مذهبي فردي باعث افزايش توان ايجاد سرمايه مذهبي اجتماعي مي‌شود. ايمان و سرمايه مذهبي فردي باعث افزايش ايجاد (توليد) سرمايه مذهبي فردي و اجتماعي جديد مي‌شود. سرمايه مذهبي مي‌تواند استهلاك نيز داشته باشد كه بخشي از استهلاك مي‌تواند از طريق خودبازسازي دروني (خودفزايندگي) جبران شود. بخشي از آن نيز نيازمند صرف سرمايه انساني و سرمايه فيزيكي است. استهلاك سرمايه مذهبي به معني كاهش هنجارها، ارزش‌ها، نمادها، سمبل‌ها، مكان‌ها و ... مذهبي به صورت مادي يا معنوي و به صورت كمي يا كيفي است. وجود خودفزايندگي و استهلاک از اين نوع در سرمايه مذهبي نيز يک وجه تمايز آن با سرمايه اجتماعي است. 2-4-4- مرور دیدگاه چند روانشناس در مورد دین در مقاله حاضر دیدگاه نظریه پردازانی که در زمینه‌ی روان شناسی دین نطریه ی خاصی را به طور مستقل ارائه کرده‌اند مورد توجه قرار گرفته است. ابتدا نظریه ویلیام جیمز (۱۹۰۱) پیرامون تجربیات دینی که به صورت گزارش‌های افراد مختلف ارائه شده مطرح و نهایتاً نظریه ناهشیار به عنوان منبعی برای تجربیات جذبه، عرفان، اشراق و هرگونه تجربیاتی که نوعی ارزش معنوی دارد ارائه شده است. در مقالة حاضر دیدگاه نظریه پردازانی که در زمینة روان شناسی دین نظریة خاصی را به طور مستقل ارائه کرده‌اند مورد توجه قرار گرفته است. ابتدا نظریه ویلیام جیمز (۱۹۰۱) پیرامون تجربیات دینی که به صورت گزارش‌های افراد مختلف ارائه شده مطرح و نهایتاً نظریة ناهشیار به عنوان منبعی برای تجربیات جذبه، عرفان، اشراق و هرگونه تجربیاتی که نوعی ارزش معنوی دارد ارائه شده است. سپس نظریة گوردون آلپورت (۱۹۵۰) در خصوص جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی و تفاوت‌های هریک با دیگری مطرح شده است. در ادامه نظریه اریکسون (۱۹۶۸) در خصوص ایمان به عنوان یک نیاز حیاتی انسان بزرگسال که تحول یافتة ظرفیت اعتماد کودک به جهان و مادر است مورد بررسی قرار گرفته است. مفهوم دیگری که از سوی اریکسن مطرح شده «هویت» و «بحران هویت» است. این مفاهیم که در بحث شکل گیری شخصیت فرد مطرح می‌شود با دینداری ارتباط پیدا کرده است. همین ارتباط باعث شده است تا برخی از روان شناسان مانند جیمز مارشیا (۱۹۸۰) و آدامز (۱۹۸۹) گرایش به دین را به عنوان بخشی از هویت فرد در نظر بگیرند. در خاتمه نظریه فولر و لوین (۱۹۸۰) کاملاً توضیح داده شده است. طبق این نظریه ایمان طی شش مرحله تکامل می‌یابد. این مراحل از کودکی و نوجوانی آغاز شده و تا میانسالی تحول می‌یابد. علم روان شناسی طی یک قرن گذشته نسبت به پدیدة مذهب موضع گیری‌های بسیار متفاوتی داشته است. اگر چه ویلیام جیمز و استانلی هال به عنوان متقدمین روان شناسی در آمریکا نسبت به مطالعة دین توجه خاصی داشتند اما روند مطالعات روان شناسی در غرب و خصوصاً آمریکا حاکی از عدم توسعة رغبت‌های متقدمین توسط متاخرین است. ویلیام جیمز (۱۹۰۲) در کتاب گونه‌های تجربة دینی خود که شامل بیست سخنرانی وی است به بررسی انواع تجربیات دینی پرداخته است. وی ضمن استناد به تجربیات شخصی افراد در حالات جذبه، خلسه و احساس حضور نزد پروردگار به مسئله وحدت وجود که از مباحث اساسی در فلسفه و عرفان است توجه می‌کند. دامنة مطالعات ویلیام جیمز در زمینة تجربیات دینی از کشور آمریکا فراتر رفته و فرهنگ شرق را نیز در بر می‌گیرد. این بررسی‌ها شامل سرگذشت غزالی و اشاره به اشعار شبستری در گلشن راز نیز می‌شود. حاصل این مطالعات منجر به ارائه یک فرضیة اساسی در زمینه روان شناسی دین می‌شود. جیمز می‌گوید: به هنگامی که مسئله تصوف، عرفان، دعا و نیایش را مورد مطالعه قرار داده بودیم ملاحظه کردیم که در زندگی مذهبی نقش عمده را فیض نهایی که از قسمت ناهشیار ما می‌رسد بازی می‌کنند. بنابراین من فرضیه خود را اینطور قرار می‌دهم: این حقیقت برتر که ما در تجربیات دینی با آن ارتباط پیدا می‌کنیم، بیرون از حدود وجود فردی ما هرچه می‌خواهد باشد، درون حدود وجود ما، دنبالة ضمیر ناهشیار ما از اوست. وقتی که ما به این نحو پایة فرضیة خود را بر روی امری که مورد قبول دانشمندان روان شناس است قرار می‌دهیم، با علوم امروزی تماس خود را حفظ کرده‌ایم؛ حال آنکه علمای علم کلام چنین تماسی را ندارند. (ویلیام جیمز، 1936). ریچارد گورساچ (1988) که به بررسی تاریخچة روان شناسی دین پرداخته است معتقد است که از دهة ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۰ در زمینه روان شناسی دین مطالعه مهمی انجام نشده است. البته گوردون آلپورت از سال ۱۹۵۰ در زمینة روان شناسی دین کتاب فرد و دینش را تالیف کرد که بایستی حرکت او را در این زمینه حائز اهمیت دانست. هنر آلپورت این بود که به عنوان یک روان شناس اجتماعی با ارائه نظریة جهت گیری درونی و بیرونی نسبت به دین در انسان توانست مطالعات روان شناسی اجتماعی در زمینة تعصبات نژادی را با در نظر گرفتن جهت گیری مذهبی فرد مورد مطالعه قرار دهد. تقسیم بندی آلپورت در خصوص جهت گیری مذهبی فرد توانسته است توجه زیادی را طی سالیان اخیر به خود معطوف دارد و در مطالعاتی که عامل مذهب مورد توجه روان شناسان باشد به عنوان یک نظریه کارآمد مورد استفاده قرار گیرد. آلپورت برحسب جهت گیری دینی افراد، آن‌ها را با دو جهت گیری دینی درونی و بیرونی تقسیم بندی کرد. از نظر آلپورت افراد مذهبی با جهت گیری درونی ضمن درونی سازی ارزش‌های دینی، مذهب را به مثابه هدف در نظر می‌گیرند. در حالیکه افراد با جهت گیری بیرونی، دین را صرفاً وسیله ای برای نیل به اهداف دیگر در نظر می‌گیرند (آلپورت، ۱۹۶۷). یکی دیگر از روان شناسانی که در زمینة روان شناسی دین نظریه ای راهگشا مطرح کرده است اریک اریکسون است. اریکسون که یک نو فرویدی است نسبت به دین موضع گیری مثبتی دارد. وی معتقد است بین نهادهای اجتماعی به وجود آمده در طول تاریخ زندگی انسان و نیازهای روان شناختی او ارتباط وجود دارد. به نظر اریکسن دین به عنوان یک نهاد اجتماعی در طول تاریخ در خدمت ارضأ «اعتماد اساسی» بشر بوده است. اریکسن بر خلاف فروید دین را به عنوان بازگشت به دورة کودکی ندانسته و آن را برای تامین نیاز اعتماد اساسی بشر ضروری می‌داند. اریکسون اولین مرحلة تحول » من» را به عنوان » اعتماد» در برابر «عدم اعتماد» نامیده و معتقد است که کودک در اولین مرحله از تحول شخصیت خود به تدریج جهان خارج و مادر را به عنوان پدیده ای قابل اعتماد درک می‌کند. وی معتقد است » اعتماد» در دوران کودکی پایه ظرفیت » ایمان» در بزرگسالی را فراهم می‌کند. ایمان به عنوان یک نیاز حیاتی، انسان را به سوی پذیرش دین سوق می‌دهد. مفهوم هویت که توسط اریکسن مطرح شد از سوی جیمزمارشیا در یک الگوی چهار وضیعتی هویت توسعه یافت. این چهار وضعیت عبارت‌اند از: هویت یافتگی، بحران زدگی، دنباله روی و آشفتگی. هریک از چهار وضعیت هویتی تعریف شده از سوی مارشیا در تجدید نظرهای بعدی با توجه به دو بعد عقیدتی و بین شخصی تفکیک شد. (اریکسون، ۱۹۶8). پیشرفت‌های بدست آمده در حوزة تحول قضاوت اخلاقی و نیز مسلح شدن روان شناسی به روش بررسی تحولی مفاهیم و سازه‌های روان شناختی به مطالعات روان شناسی دین نیز کمک شایانی کرده است. فولر و لوین (۱۹۸۰) در زمینة بررسی ایمان به ارائه نظریه ای تحولی شامل شش مرحله پرداخته‌اند. این نظریه که از برخی جهات به نظریة قضاوت اخلاقی کلبرگ شباهت دارد، می‌تواند در مطالعة ارتباط دین با متغیرهای دیگر با توجه به مراحل مختلف ایمان و سطح بندی افراد در مراحل مختلف آن کمک شایانی نماید. از نظر فولر ولوین (۱۹۸۰) ایمان مذهبی برای افراد در سنین مختلف دارای ساختار متفاوتی است. این دو نظریه پرداز ساختار ایمان را مجموعه ای از باورها می‌دانند که در هر مرحله تعیین کنندة چگونگی عملیات ذهنی در استدلال یا قضاوت دربارة موضوعات مورد توجه در حیطة دین است. به طور خلاصه شش مرحلة ایمان از نظر فولر ولوین (1980) به ترتیب زیر است: مرحله اول ایمان شهودی فرافکنی: در این مرحله ایمان بیانگر ابراز آرزوهای کودک است. کودکان در سن ۳ تا ۷ سالگی دارای جهت گیری خیالبافانه و تقلیدی هستند، ولی محتوای فکر آن‌ها دارای الگوهای نسبتاً سیال است. در مرحلة اول فولر همانند مرحلة اول قضاوت اخلاقی کلبرگ کودک کاملاً خود میان بین بوده و در عین حال در خصوص تابوهای موجود در جامعه نسبت به برخی از اعمال کاملاً آگاهی دارد. مرحله دوم ایمان اسطوره ای سطحی: کودک در این مرحله به درونی کردن داستان‌ها، اعتقادات و جنبه‌های مختلف مربوط به فرهنگ جامعه می‌پردازد. اعتقادات و قواعد اخلاقی در این مرحله کاملاً عینی و سطحی هستند. این مرحله با گسترش و تصریح شکل گیری شخصیت کودک تحت تأثیر ویژگی‌های شخصیتی دیگران همراه است. مرحله سوم ایمان ترکیبی قراردادی: در مرحلة سوم نوجوان نسبت به دیدگاه‌ها و باورهای موجود در خارج از خانواده آگاهی می‌یابد. بنابراین در این مقطع ایمان مذهبی در خدمت تدارک جهت یابی منسجم از دنیای متنوع و پیچیده بوده، دیدگاه‌های معارض با یکدیگر را در یک چارچوب کلی با یکدیگر ترکیب کرده وحدت می‌بخشد. مرحله سوم اصولاً در نوجوانی آغاز می‌شود و به اوج خود می‌رسد و در عین حال برای بسیاری از بزرگسالان به عنوان یک تعادل جویی دائمی تلقی شده از این مرحله فراتر نمی‌روند. در مرحلة سوم اگر چه شخص دارای یک «ایدئولوژی» است که شامل مجموعه ای از باورها و ارزش‌های بیش و کم باثبات است، اما این ایدئولوژی را به عنوان یک واقعیت مستقل مورد بررسی و آزمایش قرار نمی‌دهد. مرحله چهارم ایمان وابسته به طرز تفکر فردیت یافته: مرحلة چهارم شامل درونی کردن باورهای فرد است. انتقال از مرحلة سوم به چهارم بسیار حائز اهمیت است. چون با این انتقال نوجوان و یا بزرگسال باید مسئولیت پذیرش هرگونه سبک زندگی، ارزش‌ها و تعهدات عملی نسبت به آن‌ها را به عهده گیرد. مرحله پنجم بازنگری در ایمان تثبیت شده: در مرحله پنجم علیرغم تثبیت اعتقادات فرد که طی مراحل قبل شکل گرفته است، شاهد بروز یک بحران در اعتقادات شخص هستیم. این تردید و بازنگری نسبت به اعتقادات در فواصل نیمه عمر انسان رخ می‌دهد. فولر و لوین با استفاده از مفاهیم روان تحلیل گری مرحلة پنجم را مورد تجربه و تحلیل قرار می‌دهند. بنابر نظر آن‌ها در این مرحله اطمینان نسبت به ارزش‌ها توسط فشارهای حاصل از سرکوبی بخش هشیار شخصیت در دوران اولیه زندگی زیر سؤ ال و یا مورد بی توجهی قرار می‌گیرد. این نظریه پردازان از به گوش رسیدن پیام‌های مربوط به جنبه‌های عمیق «خود» سخن می گویند. این پیام‌ها شامل بازشناسی انتقادی بخش ناهشیار اجتماعی انسان است. محتوای دینی پیام‌ها عبارت‌اند از: اسطوره‌ها، تصاویر آرمانی و تعصب‌هایی که با توجه به تربیت ناشی از طبقات اجتماعی خاص، سنت‌های مذهبی و گروه‌های قومی بخصوص عمیقاً در «سیستم خود» فرد رسوخ کرده است. مرحله ششم ایمان جهانی: همانطور که در مرحله ششم قضاوت اخلاقی کلبرگ مطرح شده است، مرحله ششم از تحول ایمان نیز از جهت وقوع بسیار اندک است. کسانی که مرحلة ششم ایمانی جهانی را تجربه کرده‌اند، احساس رابطة نزدیک و صمیمانه بین خود و جهان پیرامون خود را گزارش کرده‌اند. تجارب مطرح شده در مرحلة ششم تحول ایمان مبنی بر احساس رابطة نزدیک بین فرد و جهان پیرامون را در نظریة فولر تحت عنوان تجربة اوج در افراد خود شکوفا و نیز در توصیفات تجارب دینی مطرح شده توسط ویلیام جیمز (۱۹۰۱) در کتاب گونه‌های تجارب دینی وجه تشابه بسیار زیادی دیده می‌شود. اگر چه نظریه فولر و لوین به عنوان پایه و مبنایی نظری امکان پژوهش‌های سازمان یافته تری را فراهم می‌کند ولی هنوز جمع بندی‌های روشن در زمینة روان شناسی دین نیازمند پژوهش‌های متعددی است. در این مقاله دیدگاه چند تن از روان شناسان غربی در زمینة روان شناسی دین به طور مختصر مطرح شد. علت انتخاب نظریة این روان شناسان در مقالة حاضر و طرح دیدگاه آنان، علاقة آن‌ها به دین و مطالعة آن با نوعی گرایش مثبت آن‌ها به دین بوده است. البته ممکن است نظریات روان شناسان دیگری را نیز بتوان به این مجموعه اضافه کرد. چون بررسی کامل دیدگاه همة روان شناسان در زمینة روان شناسی دین نیازمند نقد و بررسی مبانی جهان بینی و اعتقادات هریک از روان شناسان نسبت به دین است، بنابراین ضروری به نظر می‌رسد تا دیدگاه روان شناسانی که با استفاده از روان شناسی، دین را به عنوان یک متغیر خنثی مانند سایر متغیرها در نظر می‌گیرند و یا حتی آن را به عنوان یک ارزش منفی در نظر می‌گیرند جداگانه مورد بحث و بررسی قرار گیرد. 2-6- پيشينه تجربی تحقیق 2-6-1- تحقیقات انجام گرفته در خارج از کشور باتسون و همكارانش يافته‌هاي 115 مطالعه در مورد همبستگي ميان دين‌داري و بهداشت رواني را تجزيه و تحليل كرده و دريافته‌اند كه 37 مورد از اين مطالعات، نشان‌دهنده همبستگي مثبت ميان دين‌داري و بهداشت رواني، و 47 مورد نشان‌دهنده ارتباط منفي است و 31 مورد نيز هيچ‌گونه همبستگي نشان نداده‌اند. اين پژوهشگران، نتايج اين مطالعات را به صورت جداگانه بر دين‌داري دروني و بروني تحليل كرده‌اند. نتايج تحليل 115 مطالعه باتسون و همكاران بر دين‌داري دروني و بيروني نشان مي‌دهد كه جهت‌گيري مذهبي دروني، همبستگي مثبت با بهداشت رواني دارد، اما جهت‌گيري مذهبي بروني غالباً همبستگي منفي با بهداشت رواني دارد. (نيلمان، 2012). اثر مذاهب مختلف (اختلاف مذهبي) بر رفتارهاي اقتصادي برخي از ديدگاه‌هاي ارايه شده در اين زمينه, نوع مذهب را بر رشد اقتصادي مؤثر دانسته‌اند. مي‌توان از اولين ديدگاه‌هاي ارايه شده در اين زمينه به نظرات وبر اشاره كرد. از نظر وبر پروتستانيسم اعتقاداتي ارايه كرد كه بر خلاف ديدگاه كاتوليك نه تنها به مال اندوزي جنبه قانوني مي‌داد, بلكه آن را چنانچه صرف لذت‌هاي زودگذر نشود به منزله مشيت الهي تلقي كرد و در كنار آن به صورت‌هاي مختلف كسب ثروت را تأييد كرد. از اين‌رو سرمايه‌داري و توسعه اقتصادي حاصل از آن را نتيجه ايجاد و توسعه تفكر و مذهب پروتستانيسم در مقابل كاتوليك مي‌داند (وبر, 1905، ترجمه 1958). تاوني (1926) تلاش كرد نشان دهد نظر وبر صحيح نيست. ساموئلسون (1993) درباره نظرات او بررسي جامع‌تري انجام داد و نتيجه گرفت كه بسياري از نهادهاي اشاره شده توسط وبر قبل از پروتستانيسم به‌طور محدود وجود داشت. دلاكرو (1995) نيز در ادامه اين بررسي‌ها به اين نتيجه رسيد كه برخي مناطقي كه وبر توسعه آن‌ها را حاصل پروتستانيسم مي‌داند،‌ كاتوليك نشين بوده‌اند. توليسون (1992) نيز نظرات مشابهي را ارايه مي‌كند. در مقابل این‌ها روپر (1963) در بررسي خود كالوينيسم را در توسعه تجاري مؤثر دانسته است. آلن (1998) در بررسي خود, افزايش دستمزد (در يك زمان مشخص در اروپا) در شهرهاي كاتوليك نشين (19%) را بيشتر از مناطق پروتستان نشين (4%) مي‌يابد. مك كلري (2002) نيز درپي اثبات ديدگاه وبر بين مذاهب پروتستان، كاتوليك، اسلام، هندو و بودايي است. گلاه و ووريس (1989)، هيت، واترز و واتسون (1995), نيس‌بت (1989) و پالدام (1999) نيز نتايج مشابهي مبني بر تفاوت اثر نگرش‌هاي حاصل از مذاهب مختلف به رشد اقتصادي مي‌گيرند. در كنار اين بررسي‌ها بررسي‌هايي نيز انجام شده است كه رابطه مذاهب مختلف با مصرف را بيان مي‌كند. از جمله اولين ديدگاه‌هاي منسجم در اين زمينه حاصل مطالعه هريشمن (1983) است كه رابطه بين پيروي از مذاهب پروتستان، كاتوليك و يهود را با برخي رفتارهاي مصرفي شهروندان آمريكا بررسي كرد و اين رابطه را مثبت دانست. سود و ناسو (1995) نيز اين رابطه را بين پيروان مذهب ژاپني و پروتستان‌هاي امريكايي بررسي كرد و به اين نتيجه رسيد كه رفتار مصرفي اين دو گروه به‌طور مشخص از يكديگر متفاوت است. ماير و شارپ (1962)، گري‌لي (1963)، گاي (1991)، پيلي (1992)، گولدين (1992) و لهرر (2002) نيز اين موضوع‌ها را بررسي كرده و به نتيجه رسيده‌اند كه رفتار مصرفي پيروان مذاهب مختلف, متفاوت است. اثر شدت اعتقادات مذهبي بر رفتارهاي اقتصادي برخي از بررسي‌ها که رابطه مذهب و رفتارهاي اقتصادي را بررسي كرده‌اند, اثر شدت اعتقادات مذهبي بر رفتارهاي اقتصادي را بررسي كرده‌اند. اين بررسي‌ها در مذاهب مختلف انجام شده است. از جمله اين تحقيقات و ديدگاه‌ها مي‌توان به موارد ذيل اشاره كرد. كهف (1972 و 1974) پيروان مذهب را داراي هزينه‌هاي خاص خود دانسته است. تحقيقات مختلف فهيم خان (1986) از اقتصاددانان مسلمان نيز به رابطه تقواي مذهبي بر مصرف تأكيد مي‌كند. و آن در قالب يك تابع مصرف ارايه مي‌كند. عزتي (1381) به صورت نظري و تجربي رابطه بين ايمان مذهبي را با مقدار مخارج توصيه شده در مذهب بررسي مي‌كند و نتيجه مي‌گيرد كه اين رابطه مثبت و معني‌دار است. همچنين عزتي (1385) رابطه بين ايمان مذهبي و استفاده از پول براي سرمايه‌گذاري، سپرده با سود نزد بانك، قرض سود و پرداخت قرض‌الحسنه بررسي و اين رابطه را معني‌دار يافته است. پژوهش‌هاي مختلفي نيز در جوامع غير مسلمان انجام شده است. از جمله استارك (1972) رابطه بين اعتقادات مذهبي با درآمد و فعاليت‌هاي مذهبي را بررسي كرده و رابطه مثبت بين آن‌ها را تأييد كرده است. ويلكس، بارنت و هاول (1986) رابطه اندازه دين‌داري و عوامل تعيين كننده مصرف را بررسي و آن را تأييد كرده‌اند ياناكن (1992) تلاش كرد رابطه بين پيروي از مذاهب محافظه‌كار، راديكال، ليبرال و گروه‌هاي ديگر را با سطح درآمد، كمك به كليسا و حضور در كليسا بررسي كرد و رابطه را معني‌دار يافت. هوگ و يانگ (1994) رابطه بين پيروي از گروه‌هاي ليبرال و اصول‌گراي مسيحي در آمريكا را با مقدار كمك به كليسا بررسي كرد و كمك اصول‌گرايان را بيشتر يافت. مركز ملي تحقيقات نظرسنجي امريكا (1986) نيز بررسي پيوسته‌اي را انجام داه كه به نتيجه مشابهي رسيده است. گايسو،‌ ساپينزا و زينگالز (2002) در يك بررسي ميداني بر روي رفتار افراد در 66 كشور جهان به اين نتيجه رسيدند كه به طور متوسط مذهب بر روي نگرش‌هاي مناسب براي رشد اقتصادي اثر مثبت دارد. گلاه و ووريس (1989) نيز همين مطلب را بيان كرده بودند. سرمايه انساني مذهبي هرچند مي‌توان مطالعات اشاره شده در دو قسمت قبل را نيز مطالعاتي دانست كه به نوعي مذهب را در قالب سرمايه مطرح كرده‌اند،‌ اما اغلب آن‌ها تنها به نتيجه وجود اين سرمايه و بدون اشاره به ماهيت و حتي نام بردن از آن به عنوان سرمايه به موضوع پرداخته‌اند. با اين وجود, برخي مطالعات به سرمايه‌اي از جنس مذهبي نزد افراد توجه كرده‌اند. به اين مطالعات كه بسيار محدود هستند اشاره مي‌كنيم. در اين مطالعات چنين استدلال شده است که از لحاظ نظري علاوه بر زمان و دارايي، عوامل ديگري نيز بر مقدار فعاليت‌هاي (اعمال و هزينه‌هاي) مذهبي مؤثرند. استيگلر و بيكر (1977) توضيح مي‌دهند كه تنها مقدار زمان و دارايي در اختيار فرد، در تخصيص به فعاليت‌هاي مذهبي مؤثر نيستند،‌ بلكه صبغه مذهبي فرد، مانند دانش مذهبي، آشنايي با مراسم و دكترين مذهبي، ارتباط با افراد مذهبي و نظير این‌ها نيز در تخصيص مقدار زمان و دارايي به فعاليت‌هاي مذهبي مؤثر است. اين مجموعه عامل را سرمايه انساني مذهبي مي‌نامند. بر اساس ديدگاه سرمايه انساني مذهبي، ممكن است با تغيير مذهب، اعمال مذهبي افراد كاهش بيابد، زيرا دانش، اعمال، سنت‌ها و دكترين مذهبي در مذاهب مختلف متفاوت است. از اين رو افرادي كه به مذهب جديد مي‌پيوندند،‌ از سرمايه انساني كمتري در مذهب جديد برخوردارند. سرمايه مذهبي در طول عمر فرد و توسط والدين، دوستان، هم كيشان، آشنايان، حضور در مراسم مذهبي يا مطالعات طول عمر افزايش مي‌يابد. از جمله مطالعات تجربي اين زمينه, توسط ياناكن (1990) انجام شده است. او تلاش كرده با استفاده از داده‌هاي منتشر شده توسط منابع مختلف كه بر اساس مطالعات ميداني به دست آمده‌اند،‌ اثر سرمايه انساني مذهبي، زمان و دارايي را بر روي فعاليت‌هاي مذهبي آزمون كند. او در اين مقاله تلاش مي‌كند، الگوهاي مشاهده شده از تغيير فرقه‌اي مذهب، ازدواج بين مذهبي،‌ سن تغيير مذهب، ارتباط بين حضور و پرداخت كمك مالي به كليسا، اثر آموزش (تربيت) و ازدواج داخل مذهبي بر روي مشاركت در فعاليت‌هاي مذهبي را تبيين كند. نتايج اين تحقيق نشان مي‌دهند كه مباحث نظري اثر سرمايه انساني مذهبي با شرايط ياد شده از پشتيباني تجربي خوبي برخوردارند. از جمله نتايج كلي اين تحقيق كلي اين تحقيق نيز چنين است: هنگامي كه افراد به سن بلوغ مي‌رسند و تصميم به انجام اعمال مذهبي مي‌گيرند، به سمت آن شاخه‌هاي مذهبي مي‌روند كه والدين آن‌ها پيرو آن شاخه‌ها بوده‌اند. افرادي كه در اين سنين تغيير مذهب مي‌دهند، به سمت مذاهبي گرايش دارند كه در محيط اجتماعي زندگي آن‌ها حكم بوده‌اند. همچنين بيشتر تغيير مذهب‌ها (در نمونه مورد بررسي) بين مذاهب نزديك به هم صورت گرفته است. تغيير مذهب مانند تغيير شغل، اغلب در اوايل دوران زندگي كه تلاش براي سازگاري با محيط انجام مي‌شود، صورت گرفته است. در طول زمان با افزايش سن، منافع تغيير مذهب كاهش و هزينه‌هاي آن افزايش مي‌يابد. در نتيجه، تغيير مذهب در سنين بالا به ندرت انجام مي‌شود. چون مذهب زن و شوهر به‌عنوان داده‌هاي مكمل عمل مي‌كنند،‌ ازدواج‌هاي بين مذهبي كمتر دوام داشته‌اند، در حالي‌كه ازدواج‌هاي درون مذهبي دوام بيشتري داشته‌اند. علاوه بر اين, همان نيروهايي كه گرايش به مذهب والدين را ترغيب مي‌كند، ازدواج داخل مذهبي را تقويت مي‌كند. چنان‌چه در ازدواج‌هاي بين مذهبي يكي از دو زوج به مذهب همسر تغيير مذهب دهند،‌ دوام ازدواج بيشتر مي‌شود، زيرا منافع (و مطلوبيت‌هاي) مذهبي افزايش مي‌يابد. (ياناكن، 1990). در واقع مي‌توان گفت اين نظريه, سرمايه انساني مذهبي را عامل محرک و ايجاد توسعه يا افزايش توليد نمي‌داند, بلکه آن را عاملي در شکل‌گيري رفتارهاي مصرفي مي‌داند. با اين وجود نظريه اثر سرمايه انساني مذهبي, از اين جهت كه علاوه بر درآمد و زمان فرد، يك عامل مذهبي را نيز وارد مباحث مصرف در نظريه‌هاي مذهبي مي‌كند، يك پيشرفت علمي در زمينه اثر مذهب بر رفتار مصرف‌كننده و رفتارهاي اقتصادي محسوب مي‌شود. 2-6-2- تحقیقات انجام گرفته در داخل کشور در پژوهش جعفري 1383 كه به بررسي رابطه جهت‌گيري مذهبي با شيوه‌هاي مقابله انجام گرفته است مشخص شده كه دانشجويان داراي جهت‌گيري مذهبي دروني بيش از دانشجويان داراي جهت‌گيري مذهبي بيروني، از شيوه‌هاي مقابله‌اي مسئله‌محور استفاده كرده‌اند. همچنين دانشجويان داراي جهت‌گيري مذهبي بيروني بيش از دانشجويان داراي جهت‌گيري مذهبي دروني از شيوه‌هاي مقابله‌اي هيجان‌محور استفاده كرده‌اند. غرايي و همكاران 1385 در پژوهشي درباره ارتباط سلامت روان با جهت‌گيري مذهبي دروني و بيروني به اين نتيجه رسيده‌اند كه رابطه معناداري بين مذهب دروني با سلامت روان وجود دارد، ولي اين ارتباط در مذهب بيروني مشاهده نشده است. همچنين تفاوت معناداري بين دو جنس از لحاظ نوع مذهب مشاهده نشده است. درخصوص مقايسه هريك از زيرگروه‌هاي مقياس سلامت روان با مذهب دروني نيز كليه اين مقياس‌ها رابطه معناداري با مذهب دروني داشته، ولي مذهب بيروني صرفاً با نمره‌هاي مقياس افسردگي وخيم، ارتباط داشته است. بهرامي و رمضاني فراني 1382 نيز در پژوهشي درباره نقش جهت‌گيري مذهبي (دروني و بيروني) بر سلامت روان و ميزان افسردگي سالمندان به اين نتيجه رسيده‌اند كه همبستگي معناداري بين جهت‌گيري مذهبي با سلامت روان و افسردگي سالمندان وجود دارد؛ بدين معنا كه هرچه نمره‌هاي جهت‌گيري مذهبي به جهت بيروني افزايش مي‌يابد، نمره‌هاي اختلال در سلامت روان و افسردگي بالا مي‌رود و هرچه نمره‌ها به سمت جهت‌گيري مذهب دروني تمايل مي‌يابد، نمره‌هاي اختلال در سلامت روان و افسردگي كاهش مي‌يابد. نوغاني و همكاران (1389) از آموزش مجموعه معارف و فرائض ديني (نماز، روزه و مناجات) و تأثير آن در جهت تسكين افسردگي و سلامت روان بهره برده و به اين نتيجه رسيده‌اند كه 55 درصد از افرادي كه در اين بررسي شركت كرده‌اند، پس از انجام عبادت‌ها احساس آرامش و سلامت رواني بهتري داشته‌اند. لهسايي‌زاده و همكاران (1388) در پژوهشي تحت عنوان «بررسي رابطه جهت‌گيري مذهبي و سلامت رواني مهاجران بر اساس مدل آلپورت و راس» به اين نتيجه رسيده‌اند كه ضريب همبستگي بين جهت‌گيري درون‌ديني با سلامت روان 79/0 و برون‌ديني 75/0- است و يافته‌هاي پژوهش آن‌ها پيش‌فرض نظريه آلپورت در مورد رابطه بين سلامت رواني و دين‌داري و ارتباط آن با سلامت رواني مهاجران را تأييد مي‌كند. (پين، 2013). گردي و همكاران در پژوهشي تحت عنوان «رابطه سلامت رواني با تفكر غيرمنطقي در دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتي» به اين نتيجه دست يافته‌اند كه سطح سلامت رواني آزمودني‌ها با ميزان تفكرات غيرمنطقي آن‌ها به‌طور كلي، و با انواع توقع تأييد از ديگران، انتظار بيش از حد از خود، واكنش به ناكامي، بي‌مسئوليتي هيجاني، بيش‌دلواپسي اضطرابي، اجتناب از مشكل، و درماندگي براي تغيير معكوس و با كمال‌گرايي معنادار بوده است. همچنين نتايج پژوهشي نشان مي‌دهد كه حالت و ميزان بالاي اضطرابي كه دانشجويان احساس مي‌كنند، در موقعيت‌هاي همراه با فشار رواني بيشتر، با باورهاي غيرمنطقي آن‌ها مرتبط است. در پژوهش ديگري كه روي دانشجويان انجام شده، نشان مي‌دهد كه باورهاي غيرمنطقي براي كنار آمدن با مسائل، به افزايش فشار رواني و پيامدهاي منفي منجر مي‌شود. از آنجا كه دين‌داري تأثير بسياري بر بالا رفتن سلامت روان افراد دارد و باورهاي غيرمنطقي هم يكي از مهم‌ترين عامل‌هاي پايين بودن سلامت روان است، مي‌توان اينچنين استنباط كرد كه دين‌داري مي‌تواند باورهاي غيرمنطقي را به‌طور قابل ملاحظه‌اي كاهش دهد. بنابراين، شناسايي عوامل تأثيرگذار بر باورهاي غيرمنطقي و سلامت روان و ارتباط اين دو مقوله مهم روان‌شناختي با يكديگر حائز اهميت است، زيرا سلامت رواني در قالب پديده‌اي رواني ـ اجتماعي مستلزم درك و تفسير درست از امور مرتبط بوده و هر فرهنگي هم بر اساس معيارهاي خاص خود در پي سلامت رواني است. بنابراين، با مرور پيشينه پژوهشي، پژوهشي كه به بررسي نسبت بین جهت گیری مذهبی، سلامت معنوی و مهارت ابراز وجود پرداخته باشد، يافت نشد، ولي پژوهش‌هايي در مورد نقش جهت‌گيري ديني (دروني و بيروني) بر سلامت روان انجام شده است. گزارش يافته‌هاي متفاوت درباره نقش مذهب بر سلامت روان سبب شد تا تحقيق حاضر انجام گيرد. منابع و مآخذ - اريكسون، ريتال و همکاران، زمينه روانشناسي مترجم، محمد تقي براهني. - افروز، احمد (1371). بررسی رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده با سازگاری اجتماعی دانش آموزان شهر تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس. - آذر، عادل، ومنصور مومني (1385). آمار وکاربرد آن؛ ج 2، تهران, انتشارات سمت. - بهرامي احسان (1389). رابطه بين جهت گيري مذهبي، اضطراب و حرمت خود. مجله روانشناسي، سال ششم، شماره 24. - بهرامي احسان، تنهايي فرد (1389). رابطه بين ابعاد جهت گيري مذهبي با سلامت رواني و اختلال‌هاي روانشناختي. روانشناسان. ايراني،؛ سال دوم، شماره 5، صفحات 35 تا 42. - بيابانگرد اسماعيل (1373). روش‌های افزايش عزت نفس در كودكان و نوجوانان، انتشارات انجمن اولياء و مربيان تهران. - پرويز عسگري و همكاران (1389). «تاثير آموزش شیوه‌های تربيتي سيره عملي پيامبر اكرم (ص) بر تفكر دينداري، اعتقادات و باورهاي مذهبي و سلامت روان دانش آموزان دوره متوسطه) دانش و پژوهش در روانش شناسي كاربردي، ش 40 (11)، ص 16. - جان بزرگي (1388). بررسي اثر بخشي روان درمانگري كوتاه مدت با و بدون جهت گيري مذهبي بر مهار اضطراب و تنيدگي. پايان نامه دكتري،. تهران، دانشگاه تربيت مدرس. - جليليان، «تاثير آموزش فرهنگ دينداري بر ميزان افسردگي» فصلنامه حيات، سال دهم، ش 23، 1380، ص 56-49. - جيمز ويليام (1367). دين و روان، ترجمه مهدي قائمي، ج 2، قم: نشر دارالفكر - خوانين زاده، اژه‌اي، مظاهري (1387). مقايسه سبك دلبستگي دانشجويان داراي جهت گيري مذهبي دروني و بيروني. مجله روانشناسي، سال نهم، شماره 3. - رمضاني، ولي ا (1388). بررسي رابطة جهت گيري ديني (دروني و بروني) با سلامت روان مردان و زنان 25 تا 55 سالة زرتشتي، مسيحي و مسلمان در شهر تهران، پايان نامة كارشناسي ارشد، تهران، دانشگاه تربيت معلم. - سرمد، مرتضی و دیگران (1388). «روش‌های پژوهش در علوم رفتاری»، تهران، نشر آگاه. - سيف نراقي، مريم، نادري، عزت الله (1375)، روش‌های تحقيق و چگونگي ارزيابي آن در علوم انساني، تهران انتشارات ارسباران. ـ صانعي، (1382). اندازه گيري اعتقادات و نگرش مذهبي دانشجويان دانشکده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران. - صفورايي و پاريزي (1386). «بررسي ارتباط سلامت روان با مذهب دروني و بيروني در شهر کاشان»، فصلنامه علمي- پژوهشي روانشاسي دانشگاه تبريز، سال سوم، شماره دهم، ص 65-88. ـ عقيقي بخشايشي (1357). رابطه التزام عملي به اعتقادات مذهبي با سلامت رواني و هويت يابي دانشجويان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامي واحد بهبهان، مقاله ارائه شده در همايش ملي روان شناسي و كاربرد آن در جامعه. - قربان حسيني (1368). روان شناسي دين، يك روي آورد علمي چند تباري، فصلنامة قبسات، سال. سوم، شماره 2 و 3. ـ كرمي و همكاران، «رابطه بين ابعاد مختلف دينداري و سلامت عمومي در دانشجويان دانشگاه اصفهان»، پژوهش‌هاي تربيتي و روان‌شناختي، ش 2، سال دوم، 1385، صفحه 1-22. - گنجی و محمودیان (1382). تاثير ارایه خدمات مددكاري در كاهش نيازهاي بهداشتي، درماني سالمندان، مجله علمي دانشگاه علوم پزشکي قزوين، دوره 7، شماره 4؛ صفحه 56 تا صفحه 61. - نوری،نجیب الله؛ جان بزرگی،مسعود (1392). رابطه ی خوش بینی از دیدگاه اسلام با افکار اضطرابی و افکار فراشناختی نگرانی (فرانگرانی)، مجله: روانشناسی و دین» سال ششم - شماره 24 [علمی-پژوهشی] (19 صفحه - از 66 تا 84) -فرهنگستان علوم پزشكي جمهوري اسلامي ايران (1389). جستاري در سلامت معنوي، تهران، چاپ اول.. مطهري، مرتضي. یادداشت‌ها، تهران، صدرا، جلد 2 ص 11. -قریشی راد،فخرالسادات (1392). بررسی ویژگی های روانسنجی، مجله: روانشناسی بالینی» شماره 20 [علمی-پژوهشی/ISC] (14 صفحه - از 85 تا 98). قريشي راد، (1381). «بررسي ساخت شخصيت در جهت‌گيري مذهبي دانشجويان»، مجله روان‌شناسي، ش 14، صفحه 185-204. -لهسایی زاده،عبدالعلی؛ آذرگون،زهره؛ مرادی،گلمراد(1385). بررسی جهت گیری مذهبی و سلامت روانی مهاجران بر اساس مدل آلپورت وراس: نمونه مورد مطالعه قصر شیرین، مجله: علوم اجتماعی (دانشگاه فردوسی مشهد)» شماره 8 [علمی-پژوهشی] (21 صفحه - از 149 تا 169) مژگان عباسی، اعظم گیوری، حمید حقانی، مرحمت فراهانی نیا(1384). سلامت معنوی دانشجویان پرستاری و دیثدگاه آنان در مورد معنویت و مراقبت معنوی از بیماران، فصلنامه پرستاری ایران، دوره هیجدیم شماره 44. -Allport G, editor)2010(. The person in psychology. Boston, Beacon Press,. -Berammer LM, Abrego P, Shostrom EL, editors )2013( . Therapeutic counseling and psychotherapy.6th edition.PrenticeHall. - Wulff DM, editor)1997(. Psychology of religion.2nd edition, John Wiley & Sons Inc. -Donahue, M.J. (1985); Intrinsic and Extrinsic religiousness: Peview and meta analysis. Journal of psychology and social psychology, 48. -Sharf, R. S (1996); Theories of psychotherapy and counseling: Concepts and cases; Brooks/col. Pob. -Schaefer CA, Gorsuch RL )2012(. Psychological adjustment and religiousness. Journal for the Scientific Study of Religion;3(4):448-61. -Levin JS, editor)2011(. Religion in aging and health.Theoretical foundations and methodological frontiers.ASAGE, Pub.Inc; -Neelman J, Halpern D, Leon D, Lewis G )2012(. Tolerance of suicide, religion and suicide rates: an ecological andindividual study in western countries. Psychol Med;27(5):165-71. -Payne IR, Bergin AE, Bielmea KA, Jenkins PH)2013(. Review of religion and mental health: prevention and theenhancement of psychosocial functioning. Prevention in Human Service 9:11-40. -Wulff DM, editor.)2011(. Psychology of religion.2nd edition, John Wiley & Sons Inc.

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته