مقاله تاريخچه كنترل كيفيت QC و راهبران نظرية كيفيت 36 ص

مقاله تاريخچه كنترل كيفيت QC و راهبران نظرية كيفيت 36 ص (docx) 49 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 49 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

تاريخچه كنترل كيفيت QC مرغوبيت و كيفيت كالا و خدمات نشان دهنده درجه شكوفايي و ميزان بلوغ صنعتي مي باشد و بدون شكوفايي و افزايش بلوغ و فهم و دانش صنعتي در نيروي انساني و تكنولوژي و .... انتظار افزايش كيفيت و مرغوبيت كاري بيهوده مي باشد و نمي توان با متولي خواندن يك نفر يا يك گروه، كيفيت را افزايش داد.در واقع كيفيت معياريست كه نشان مي دهد تا چه اندازه كالا يا خدمتي با نيازها، خواسته ها و انتظارات مصرف كننده سازگاري و تطابق دارد و كنترل كيفيت استفاده از تمام روشها و سيستمهايي است كه اطمينان مي دهد محصول ارايه شده براي فروش با تمام مشخصات لازم كيفيت كه توسط شركت براي هر محصول تعيين شده و همچنين با استانداردهاي كيفيت لازم از نظر قوانين مربوط براي ساخت داخل و مقررات كشور مقصد در مواردي كه كالا صادر مي گردد تطبيق نمايد. بطور كلي مي توان اهداف كنترل كيفيت را حفظ استانداردهاي تعيين شده، كشف و تصحيح انحرافات در پروسه عمل، يافتن و اصلاح محصولات خارج از استاندارد، ارزيابي كارايي واحدها و افراد قلمداد كرد. هر آنچه كه توسط انسان پديد مي آيد دستخوش تغيير و تكامل است. استانداردها نيز بر اساس تكامل علم و حيطه تخصصي مرتبط، از اين تكامل بي نصيب نمي ماند. رعايت و حفظ كيفيت به 3000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد. در آن زمان بابلي ها از استانداردهايي براي توزيع و اندازه گيري استفاده مي كردند. تاريخ كنترل كيفيت بدون شك به قدمت خود صنعت است بطوريكه در دوران قرون وسطي كنترل كيفيت به وسيله استاداني كه از مهارت بالايي برخوردار بودند انجام مي شد.سير تحولات كيفيت به چهار دوره بازرسي، كنترل كيفيت آماري،تضمين كيفيت ومديريت كيفيت فراگير تقسيم مي شودكه شرح آن در ذيل آمده است. 1- دوره بازرسي (دهه 1940) : مساله كشف اشكال و خرابي و يا عدم انطباق با طراحي ها پس از وقوع مطرح بوده است و عموماً بصورت تفكيك محصول (خوب، بد، متوسط) توسط بازرسان آموزش ديده اجرا مي شد. بنابراين پس از كشف، هيچ اقدامي براي پيشگيري از خرابي مطرح نمي شد و تاكيد عمده روي يكنواختي محصولات توليد شده بود. در چنين فعاليتهايي هزينه هاي كيفيت بسيار بالا بود و هيچگونه ارزش افزوده اي ايجاد نمي شد. در اين دوره تمركز روي محصول خروجي مي باشد و به منابع خريداري شده و فرآيند توليد توجه نمي شود. 2- دوره كنترل كيفيت آماري(SQC) (دهه 1950):  در اين دوره مساله نه تنها كشف اشكال و خرابي و يا يافتن عدم انطباق با طراحي هاست بلكه موضوع ريشه يابي مشكلات و كنترل علل آن نيز مطرح مي شود تا از اين طريق نياز به فعاليتهاي بازرسي را كنترل و هزينه هاي كيفيت را كاهش دهد.در سال 1924 ميلادي والتر شوارت براي كنترل متغيرهاي محصول نمودار كنترل كيفيت را طراحي كرد. و در سال 1946 انجمن كنترل كيفيت در كشور آمريكا تشكيل شده تا از طريق انتشارات، كنفرانسها و همايش ها و نشست هاي علمي آموزشي كه براي مديران ترتيب مي داد آنان را با فرهنگ كنترل كيفيت در سازمانهاي خدماتي و صنعتي آشنا نمايد.در سال 1950  ادوارد دمينگ سلسله سخنرانيهايي درباره روشهاي آماري براي مهندسين ژاپني ايراد نمود. در سال 1951آرماند فيگن بوآم تحولي در نگرش به كيفيت بوجود آورد و كنترل كيفيت جامع فراگير (TQC) را جايگزين كنترل كيفيت آماري نمود. در طول جنگ جهاني دوم ارتش آمريكا به عنوان بزرگترين خريدار محصولات توليدي كارخانه هاي صنعتي، مشخصات كيفي را تعيين مي كرد و بر اساس استاندارد كنترل كيفيت آماري از طريق بازرسي و روش نمونه گيري،محصولات مورد نياز خود را تحويل مي گرفت. بدينصورت روش كنترل كيفيت آماري را به بازرسي نهايي اضافه نمود. 3- دوره تضمين كيفيت) (QA) دهه 1980( : در اين دوره مساله كشف و كنترل اشكالات و خرابي جاي خود را به هماهنگي مي دهد. كل زنجيره توليد با مشاركت كليه گروه هاي تخصصي مدنظر قرار مي گيرد. در اين دوره با استفاده از برنامه ها و سيستمها به جاي استفاده صرف از ابزارها و روشهاي آماري، سعي در ايجاد كيفيت مي شود. همچنين كيفيت بعنوان مساله اي سازمان يافته تلقي شده و ايجاد ارتباط بين واحدهاي تخصصي و همسويي آنها در ارتباط با كيفيت حفظ و تداوم مي يابد. در اين دوره سعي مي شود كيفيت كل فرآيند توليد اعم از محصولات خريداري شده (Input) ، فرآيند توليد (Process)  و محصول توليد شده (Output)  تضمين گردد و در اين دوره است كه مباحث اقدامات اصلاحي و پيشگيرانه در جهت كاهش هزينه هاي توليد و افزايش بهره وري مطرح مي شود. 4- دوره مديريت كيفيت فراگير (TQM)( دهه 1990) :  نهايتاً در اين دوره مساله هماهنگي و ايجاد كيفيت به برخورد استراتژيك با كيفيت و مديريت آن با توجه به بازار رقابت مطرح مي شود. در اين مرحله وظيفه تك تك افراد سازمان مدنظر است و سعي در نهادينه كردن اصول كيفيت در نگرش و باور افراد مي باشد. در واقع بحث بهره وري و كيفيت براي هر فرد از سازمان و براي انجام هر فعاليت با هم گره خورده است. + نوشته شده در  يکشنبه سي ام مهر 1385ساعت 21:8  توسط   |  نظر بدهید

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته