دانلود درخت سیب 21 ص (docx) 25 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 25 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
سیب «درخت»
چکیده :
سيب از مهمترين محصولات باغي كشور ميباشد. زردبرگي آهكي (كلروز آهن) از موانع مهم بهرهبرداري مطلوب از باغهاي سيب موجود و نيز توسعه باغهاي جديد ميباشد. برخي از پژوهشگران، كمي غلظت آهن در محلول خاكهاي آهكي را عامل اين مشكل ميدانند. برخي ديگر عدم استفاده مطلوب از آهن جذب شده و موجود در بافتهاي گياه را عامل چنين عارضهاي دانسته و در مجموع آن را يك بيماري فيزيولوژيك ميپندارند. اين تحقيق كه در سالهاي 1376 و 1377 در يكي از باغهاي سيب دماوند و مؤسسه تحقيقات خاك و آب انجام گرفت ، شامل سه آزمايش مستقل بود كه در آن زردبرگي آهكي درختان سيب با دقت بيشتري بررسي شده و سپس با استفاده از يك روش ويژه به رفع آن اقدام گرديد. در آزمايش اول، كود دامي، كود دامي با گوگرد، كود دامي با سولفات آهن و كود دامي با گوگرد و سولفات آهن، با دو روش مختلف به يك خاك آهكي افزوده شد. در روش اول مواد فوق با خاك مخلوط شد (تيمار مخلوط با خاك). در روش دوم اين مواد تنها بر سطح خاك (بدون اختلاط با آن) قرار گرفتند (تيمار مصرف موضعي). در تيمار ديگري، كود دامي و گوگرد و سولفات آهن بر سطح خاك قرار گرفته و در طول مدت آزمايش ، مقاديري سولفات آهن تازه، مجددا به سطح آن اضافه گرديد. نمونههاي خاك به مدت 95 روز با افزودن آب مرطوب نگه داشته شدند. اندازهگيري آهن قابل عصارهگيري با روش ديتيپي اي، نشان داد كه در ميان تيمارهاي مصرف موضعي، تنها تيمار اخير توانست غلظت آهن قابل عصارهگيري را در خاك زيرين (تا عمق 14 سانتيمتري) افزايش دهد. بنابراين ميتوان با استفاده از مواد فوق، غلظت آهن قابل جذب را در محل فعاليت ريشههاي درختان افزايش داده، بدون آنكه نيازي به مخلوط كردن آنها با خاك باشد. اين نتيجه از آن جهت مهم است كه اختلاط مواد مزبور با خاك مجاور ريشه از طريق عمليات متداول خاك ورزي، هر چند كه در افزايش غلظت آهن قابل عصارهگيري موثر است ، ولي انجام آن در شكل گسترده صدمات شديدي به ريشه درختان ميزند. در آزمايش دوم، كود دامي با آهن راديواكتيو (Fe59) نشان دار شد. كود نشاندار شده با دو روش به خاك آهكي گلدانهايي كه از قبل در آنها نهال سيب كشت شده بود، اضافه گرديد. در روش اول، كود با خاك سطحي گلدانها مخلوط گرديد (تيمار مخلوط با خاك). در روش دوم، كود در يك فضاي استوانهاي شكل كه قبلا خاك آن تخليه شده بود، جايگذاري شد (تيمار چالكود). اندازهگيريها در انتهاي فصل رشد نشان داد كه رشد ريشهها در منطقه چالكود، سه برابر شاهد بوده است . فعاليت ويژه آهن در برگهاي اين تيمار نيز بيش از شاهد بود. بنابراين تيمار چالكود تذيه آهن گياه را بهبود بخشيد بود. اين تيمار باعث بزرگ شده اندازه برگ ، افزايش كلروفيل و بهبود كارائي فتوشيميايي فتوسيستم دو گرديد. آزمايش سوم، بااستفاده از يافتههاي آزمايش اول و دوم و براي بررسي كارآئي روش چالكود در شرايط واقعي، در يك باغ دچار زردبرگي آهكي بود. در سايهانداز درخت ، چالههايي به قطر 50 و عمق 40 سانتيمتر حفر و درون آن با مخلوطي از كود دامي، گودگرد و سولفات آهن پر شد (تيمار چالكود). در تيمار ديگري همين مواد مطابق عرف باغداران در سايهانداز درخت پخش و با خاك مخلوط شد (تيمار پخش سطحي). در تيمار چالكود زردبرگي آهكي به خوبي بهبود يافت . مقايسه آماري تيمار چالكود با تيمار مصرف خاكي Fe-EDDHA نشان داد كه بين تاثير اين دو تيمار، تفاوت معنيداري در بهبود زردبرگي آهكي وجود نداشت . تيمار پخش سطحي به اندازه تيمار مصرف خاكي Fe-EDDHA موثر نبود. نتايج اين تحقيق نشان داد كه روش چالكود با تقويت رشد ريشه و نيز افزايش غلظت آهن در محلول خاك ميتواند زردبرگي آهكي درختان سيب را بر طرف كند.