دانلود چشم-انداز-جامعه-اطلاعاتی-23-ص (docx) 28 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 28 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
چشمانداز جهانی جامعهی اطلاعاتی
از اوايل دههي 1990، با پيشرفت و گسترش شبكهها و بزرگراههاي اطلاعاتي جديد الكتروني و افزايش كاربرد تكنولوژيهاي نوين ارتباطي در سراسر جهان، مسائل بينالمللي ناشي از آنها، اهميت خاصي پيدا كردهاند. به همين جهت، در سالهاي اخير، به موازات توسعهي استفاده از شبكههاي اطلاعاتي و به ويژه شبكهي «اينترنت» ، توجه به اين مسائل بيشتر شده است. به طوري كه علاوه بر تصميمها و اقدامهاي تازهاي كه در بعضي از كشورهاي پيشرفتهي صنعتي دربارهي چگونگي كاربرد ارتباطات و اطلاعات الكتروني و ايجاد جامعهي اطلاعاتي صورت گرفتهاند، برخي سازمانهاي بينالمللي و منطقهاي، مانند «سازمان همكاري و توسعهي اقتصادي»، «شوراي اروپا»، «اتحاديهي اروپايي» و گروه «8 كشور بزرگ صنعتي» نيز به ارزيابي و تصميمگيري در زمينههاي مختلف كاربرد اين گونه ارتباطات و اطلاعات و مسائل جامعهي اطلاعاتي آينده، پرداختهاند. براي شناخت عوامل و شرايط زمينهساز فعاليتها و برنامههاي جديد كشورها، سازمانها و نهادهاي مذكور، يادآوري چگونگي پيدائي و پيشرفت تكنولوژي شبكهي اطلاعاتي «اينترنت» در ايالات متحدهي آمريكا و سياستها و برنامههاي مهم اين كشور و ساير كشورهاي بزرگ غربي دربارهي بزرگراهها و زيرساختهاي اطلاعاتي و جامعهي اطلاعاتي طرف توجه آنها، ضروري است. 1- «اينترنت» و «جامعهي اطلاعاتي» پيدائي و پيشرفت «اينترنت»، در ايجاد شرايط گذر از «جامعهي صنعتي»، به «جامعهي اطلاعاتي» جايگاه برجستهاي پيدا كرده است. شبكهي «اينترنت»، كه اكنون به قول برخي از محققان ارتباطي ، ستون فقرات ارتباطات اطلاعاتي سراسري كرهي زمين و به عبارت ديگر، «شبكه شبكههاي اطلاعرساني» جهان شناخته ميشود، معرف ساختار تحول يافتهي يك شبكهي اطلاعاتي نظامي است. اين شبكه، در اوايل دههي 1960 به دنبال پرتاب نخستين قمرهاي مصنوعي اتحاد جماهير شوروي به فضاي ماوراء جو زمين و افزايش نگراني ايالات متحدهي آمريكا از خطرات حملات هستهاي آن كشور، به منظور حفظ و حراست اسرار نظامي ارتش آمريكا در شرايط بسيار مخوف جنگ هستهاي، از طرف «آژانس طرحهاي پژوهشي پيشرفته» (آرپا)1، در وزارت دفاع ايالات متحده، پايهگذاري شد. شبكهي ياد شده، كه بر اساس سيستم تكنولوژي كليدهاي ارتباطي مستقل و مرتبط به بستههاي اطلاعاتي جداگانه، استوار گرديده بود، به منظور جلوگيري از هدف قرار گرفتن آنها در يك جنگ هستهاي احتمالي، از دسترسي مراكز فرماندهي و كنترل نظامي بركنار گذاشته شده بود. به گونهاي كه هر مجموعهي اطلاعاتي، مسير خاص خود را در ميان مدارهاي ارتباطي مختلف شبكهي موردنظر، به صورت افقي طرح ميكرد و در عين حال، امكان گردآوري تمام آنها، از هر واحد خاص نيز وجود داشت. مدتي بعد، تحت تأثير پيشرفت تكنولوژي ديجيتال، امكان جمعآوري و بستهبندي هرگونه پيام و از جمله اصوات، تصويرها و دادهها و ايجاد شبكههاي اطلاعاتي منتقلكنندهي انواع نمادها، بدون نياز به هرگونه مزكر كنترل، پديد آمد و به اين ترتيب، با استفاده از فراگيري بسيار گستردهي زبان ديجيتال و شبكهبندي نظام ارتباطي، شالودهي تكنولوژيك ارتباطات افقي جهاني، فراهم شد. نخستين شبكهي اطلاعاتي از اين نوع، كه به عنوان قدرداني از مؤسسهي بنيانگذار آن، «آرپانت»2 نامگذاري گرديد، در سال 1969، به روي مراكز تحقيقاتي همكاري كننده با وزارت دفاع ايالات متحدهي آمريكا و از جمله دانشگاه كاليفرنيا و دانشگاه هاروارد، گشوده شد و در پي آن، پژوهشگران براي برقراري ارتباط علمي متقابل با يكديگر، از اين شبكه به بهرهبرداري پرداختند. در سال 1983، براي جدا ساختن كامل كاربردهاي نظامي و غيرنظامي شبكهي مذكور، در كنار «آرپانت»، كه از آن پس منحصراً به وسيلهي محققان دانشگاهي و مراكز علمي مورد استفاده قرار ميگرفت، شبكهي مستقلي موسوم به «ميلنت»3، براي پژوهشگران نظامي، تأسيس گرديد. در طول سالهاي بعد دههي 1980، «بنياد ملّي علوم» ايالات متحده نيز به تقـويت و توسعهي شبكهي «آرپانت» كمك كرد و علاوه بر ايجاد يك شبكهي خاص علمي4، شبكهي ديگري با همكاري كمپاني مشهور «اي. بي. ام»5 ، به نام «بيت نت»6 ، براي استفادهي محققان زمينههاي غيرعلمي، تأسيس نمود. با توجه به آن كه تمام شبكههاي مذكور، در فعاليتها و تماسهاي ارتباطي خود، از سيستم اطلاعات «آرپانت» بهرهمند ميشدند، مدتي نام اين شبكهي ميان شبكهاي، ( آرپا ـ اينترنت)7 گفته ميشد و سرانجام، به «اينترنت» 8، موسوم گرديد. به موازات اين تحولات و براي پاسخگوئي به رشد فعاليتهاي ارتباطي از طريق شبكههاي اطلاعاتي و به ويژه «اينترنت»، تكنولوژي كامپيوتري نيز رو به تكامل و توسعه گذاشت. به اين معنا، كه از يك طرف، دستگاههاي «كامپيوتر شخصي»9 ، به بازار آمدند و امكان گسترش شبكهها را افرايش دادند و از طرف ديگر، توانائيهاي فني كامپيوتري نيز بالا رفتند. شبكهي «آرپانت» در سالهاي دههي 1970 ، از ارتباطهاي داراي 56 هزار بيت10 در ثانيه استفاده ميكرد. در سال 1987، خطوط ارتباطي اين شبكه، از توانائي انتقال، 5/1 ميليون بيت در ثانيه برخوردار شدند. سرعت انتقال پيامهاي «اينترنت»، در سال 1992، به 45 ميليون بيت در ثانيه ـ معادل 5 هزار صفحه در ثانيه ـ افزايش يافت و درسال 1995، تكنولوژي كامپيوتري مورد استفادهي «اينترنت»، به حد بسيار فوقالعادهاي از پيشرفت رسيد. به طوري كه براي آن، امكان انتقال اطلاعاتي معادل مجموعهي دهها ميليون كتابها و نشريات كتابخانهي كنگرهي ايالات متحدهي آمريكا در هر دقيقه، فراهم گرديد. درعين حال، افزايش توانائي فني انتقال پيامهاي ارتباطي از طريق «اينترنت»، به تنهائي براي گسترش شبكههاي اطلاعرساني در سطح جهاني كافي نبود و به اين منظور، ارتباط متقابل رايانهها نيز ضرورت داشت. به همين لحاظ، براي از ميان بردن اين مانع، از سيستم ارتباطي ويژهاي معروف به «يونيكس»11، كه در سال 1969در آزمايشگاههاي كمپاني معروف «بل»12 اختراع گرديده بود، كمك گرفته شد. كاربرد سيستم «يونيكس»، از سال 1983، كه كوششهاي محققان دانشگاه كاليفرنيا در «بركلي»، با مساعدت مالي «آژانس طرحهاي پژوهشي پيشرفته» وزارت دفاع آمريكا، براي انطباق مجموعهاي از پروتكلهاي علمي، موسوم به «پروتكل كنترل انتقال بر پروتكل ارتباط متقابل»13 با اين سيستم، به موفقيت رسيدند، رو به گسترش گذاشت و به اين ترتيب، رايانهها امكان يافتند كه علاوه برايجاد ارتباط متقابل با يكديگر، به رمزگذاري و رمزگشائي مجموعههاي دادههاي مورد انتقال بسيار سريع در شبكهي «اينترنت» نيز اقدام كنند. از آن زمان، شبكههاي اطلاعاتي محلي و منطقهاي، توانائي پيدا كردند با هم ارتباط متقابل برقرار سازند و دادهها و پيامهاي خود را به هر كجا كه خطوط تلفني و رايانههاي مجهز به دستگاه «مودم»14 ـ براي اتصال رايانه به تلفن ـ وجود دارند، انتقال دهند. به اين گونه، شبكهسازيهاي اطلاعاتي در سراسر جهان توسعه يافتند و مقدمات استفاده از «بزرگراههاي اطلاعاتي» نيز فراهم گرديدند. بايد يادآور شد كه از اوايل دههي 1990، همراه با پيشرفت و گسترش تكنولوژي رايانهاي «اينترنت»، كاربرد آن بيشتر به سه زمينهي خاص، شامل «پست الكتروني»15، سرويسهاي اطلاعات درخواستي و بر روي خط16، مانند سرويس «تار عنكبوت گستردهي جهاني»17 و «گروههاي مباحثهاي و خبري»18 معطوف گرديده است. توسعهي استفاده از شبكهي «اينترنت»، در دورهي كوتاه فعاليت آن، بسيار چشمگير بوده است. در سال 1973، شبكهي مذكور تنها 25 رايانه را در برميگرفت و تا پايان دههي 1970 نيز نميتوانست سالانه بيش از 256 رايانه را در كنار خود داشته باشد. در اوايل دههي 1980 و به دنبال تحولات فني مختلف، هنوز بيش از 25 شبكه، با حدود چند صد رايانهي اصلي و چند هزار نفر كاربران آنها، امكان استفاده از آن را دارا نبودند. در حالي كه در اواسط دههي 1990، در سراسر جهان 44 هزار شبكهي اطلاعاتي، شامل 2/3 ميليون دستگاه رايانه و 25 ميليون نفر كاربران آنها، از طريق «اينترنت»، امكان ارتباط متقابل پيدا كرده بودند. در اين ميان، بر مبناي تحقيقي كه در اوت 1995 صورت گرفته بود، مشخص ميشد كه 24 ميليون نفر آمريكائي از «اينترنت» استفاده ميكنند و 36 ميليون نفر هم امكان دسترسي به آن را دارا هستند. تحقيقات بعدي هم نشان دادهاند كه استفادهكنندگان اين شبكه در آمريكا، هر سال نسبت به سال پيش، دو برابر ميشوند، از لحاظ عدهي كاربران «اينترنت» در سطح جهاني هم، اكنون با توجه به توانائيهاي بالقوهي اين شبكه، پيشبيني ميگردد كه در اواسط دههي اول قرن بيست و يكم، صدها ميليون نفر در سراسر دنيا، از آن بهرهمند خواهند شد. همچنين به نظر كارشناسان، «اينترنت» زماني خواهد توانست 600 ميليون شبكهي رايانهاي را به هم متصل سازد. در مورد عوامل پيشرفت و گسترش شبكهي «اينترنت»، ميتوان از دو گونه عناصر متضاد، نام برد. بايد خاطر نشان ساخت كه در اين زمينه، از يك سو برنامههاي امنيتانديشي وزارت دفاع ايالات متحده و همكاريهاي علمي برخي از دانشگاههاي مشهور آمريكا در ايجاد شرايط فني كاربردي كردن يك انقلاب جديد در تكنولوژيهاي ارتباطي، تأثير گذاشتند و از سوي ديگر، مظاهر فرهنگ آزادانديشي و اعتراضگري مراكز دانشگاهي آمريكائي، كه در دهههاي 1960 و 1970 در جنبش دانشجوئي آرمانخواهانهي آن كشور به خودنمائي پرداخته بودند، نيز به سبب كوششهاي علمي دانشجويان در جهت مردمي كردن اين گونه شبكهها، در توسعهي آن سهم عمدهاي ايفاء نمودند. در واقع، اختراع دستگاه «مودم»، كه اكنون از لوازم اساسي استفاده از «اينترنت» به شمار ميرود، در سال1978،به وسيلهي دو تن از پيشگامان جنبش مذكور، با نامهاي «وارد كريستنسن»19 و «راندي سيوس»20، كه در دانشگاه شيكاگو تحصيل ميكردند، صورت گرفت. آن دو دانشجو، در فاصلههاي دور از يكديگر زندگي مينمودند و براي خودداري از رفت و آمد متقابل در زمستان سرد و يخبندان شيكاگو و ايجاد امكان مبادلهي مستقيم برنامههاي ميكرورايانهاي خويش از طريق تلفن، به تهيهي دستگاه «مودم» دست زدند. يك سال بعد، دانشجويان ياد شده، شيوهي استفاده از اين دستگاه، موسوم به «ايكس مودم پروتكل»21 را، كه به رايانههاي شخصي امكان ميداد تا پروندههاي طرحها و برنامههاي اطلاعاتي خود را بدون استفاده از يك سرويس ديگر، به طور مستقيم انتقال دهند، اعلان كردند. آن دو به لحاظ علاقه و توجه ويژهاي كه به گسترش هر چه بيشتر توانائيهاي ارتباطي رايانهاي و مردمي كردن اين گونه ارتباطات داشتند، از دريافت هرگونه حق اختراع خودداري نمودند و كاربرد اين دستگاه را مجاني شناختند. به اين طريق، كاربران شبكههاي رايانهاي خارج از شبكهي «آرپانت» نيز امكان مبادلهي اطلاعات خويش را پيدا كردند. در همان سال، سه دانشجوي دانشگاه «ديوك»22 در كاروليناي شمالي هم به شيوهي جديدي براي اتصال مستقيم و متقابل رايانههاي شخصي از طريق يك خط تلفن، دست يافتند و به كمك آن، شبكهي تازهاي موسوم به «يوزنت»23 پديد آوردند، كه مهمترين ابتكار آن، ايجاد گروههاي مباحثه و گفت و شنود و تبادل اخبار خاص بود. مخترعان اين شبكهي اطلاعاتي نيز نرم افزار مخصوص استفاده از آن را مجاناً در اختيار علاقهمندان قرار دادند. در سالهاي بعد، به موازات كاهش بهاي رايانههاي شخصي و افزايش قدرت ارتباطي آنها، شبكههاي اطلاعرساني گوناگوني، كه بيشتر به انتشار اخبار رويدادهاي انعكاس نيافته از طريق خبرگزاريها و شبكههاي خبري متعارف، دست ميزدند و به شبكههاي «بولتين بورد سيستم»24 معروف شدند، پديد آمدند. اين شبكهها كه ابتداد در ايالات متحدهي آمريكا و سپس در سراسر دنيا مورد استفاده قرار گرفتند، به زودي كاربردهاي سياسي بسيار مهمي پيدا كردند. به طوري كه به دنبال جنبش آزاديخواهانهي دانشجويان چيني و حوادث خونين ميدان «تيانانمن» پكن درسال 1989، دانشجويان چيني مقيم خارج آن كشور، با اعتراضهاي منتشر شده از طريق اينگونه شبكهها، تواناتي بالقوهي امكانات ارتباطي نوين رايانهاي در دنياي امروز را آشكار ساختند، بهرهبرداري سياسي فرمانده ماركوس، رهبر زاپاتيستهاي انقلابي مكزيك، از امكانات ارتباطي شبكهي «اينترنت» براي انتشار پيامهاي حاوي هدفها و برنامههاي اين جنبش، در فوريهي 1995، به هنگام عقبنشيني به عمق جنگلهاي انبوه اين كشور، در جهت آگاهيدهي به مردم جهان و وسايل ارتباط جمعي و مقابله با سياستهاي دولت مكزيك، نيز در اين زمينه اهميت خاص داشته است. 2- سياستها و برنامههاي ايالات متحدهي آمريكا و ساير كشورهاي بزرگ غربي در مورد جامعهي اطلاعاتي از اوائل دههي 1990، همراه با پيشرفت و گسترش كاربرد شبكهي اطلاعرساني «اينترنت»، تحت تأثير دگرگونيهاي سريع تكنولوژيهاي نوين ارتباطات و اطلاعات و به ويژه، امكانات جديد توسعهي خطوط فيبرنوري و رمزگذاري و رمزگشائي ديجيتال، پيامها و اطلاعات موردانتقال از طريق شيوههاي سهگانهي ارتباطي ( ارتباطات جمعي راديو ـ تلويزيوني، ارتباطات دور و ارتباطات كامپيوتري) و به عبارت روشنتر، بر اثر همگرائي اين شيوههاي ارتباطي و كاربردي شدن ابزارهاي چند رسانهاي، براي انتقال همزمان اصوات و تصاوير و دادهها و اطلاعات، كوششهاي خاصي در ايالات متحدهي آمريكا و ساير كشورهاي بزرگ صنعتي، براي ايجاد «بزرگراههاي اطلاعاتي»، آغاز شدند. الف ـ ايالات متحدهي آمريكا اصطلاح «بزرگراههاياطلاعاتي»25، ظاهراً نخستين بار در سال 1987، به وسيلهي «آلبرت گور»26، سناتور وقت و معاون بعدي رياست جمهوري ايالات متحدهي آمريكا، ضمن يك سخنراني مطرح شده بود. اين اصطلاح در نوامبر 1991، در متن قانون جديدي راجع به پيشبرد استفاده از كامپيوتر27، كه از سوي كنگرهي آن كشور تصويب گرديد، نيز به خودنمائي پرداخت. هدف اصلي اين قانون، كه از طرف سناتور گور پيشنهاد شده بود و مورد پشتيباني «جرج بوش»، رئيس جمهوري وقت آمريكا هم قرار گرفته بود، به حفظ و حراست رهبري ايالات متحده در زمينهي تكنولوژيهاي اطلاعاتي و ارتباطي، از طريق ايجاد يك شبكهي ملّي بسيار نيرومند مطالعاتي وتحقيقاتي، معطوف بود.يك سال بعد،بلافاصله پس از پيروزي «بيلكلينتون» و سناتور «آلبرت گور»، نامزدهاي حزب دموكرات، در انتخابات رياست جمهوري ايالات متحده ( نوامبر 1992)، رئيسجمهوري جديد و معاون وي، «بزرگراههاياطلاعاتي» را به عنوان يكي از محورهاي اصلي برنامههاي اقتصادي دولت تازهي آمريكا، معرفي كردند. چند روز پس از آغاز زمامداري «بيل كلينتون»، وي و «آلبرت گور»، در فوريهي 1993طي بيانيهاي، نقش تكنولوژيهاي جديد ارتباطي در رشد اقتصادي ايالات متحدهي را مورد تأكيد قرار دادند و ضمن آن، هدفهاي ايجاد و توسعهي بزرگراههاي اطلاعاتي را چنين توصيف نمودند: «آن جا كه در گذشته، قدرت اقتصادي ايالات متحدهي آمريكا، با توجه به عمق بندرها و وضعيت راههاي ما مشخص ميشد، امروز هم اين قدرت، با درنظر گرفتن توانائي ما براي انتقال سريع و مطمئن مقادير بزرگ اطلاعات و توانائي ما براي كاربرد اين اطلاعات و شناخت آنها، مشخص ميشود. همچنان كـه شبكهي بزرگراههاي دولت فدرال، تحول تاريخي مهمي در تجارت ما پديد آورد. بزرگراههاي اطلاعاتي» كنوني ـ با توانائي حمل و نقل انديشهها، دادهها و تصويرها در سراسر كشور و در سراسر جهان ـ براي قابليت رقابتي معارضهگر و قدرت اقتصادي آمريكا، نقش اساسي دارند...» در ماه سپتامبر همانسال نيز دولت آمريكا، يك «برنامهي عمل در مورد زيرساخت اطلاعاتي ملّي»28 منتشر كرد و ضمن آن، مجموعهي كوششها و اقدامهاي ضروري براي پيشرفت و گسترش «بزرگراههاي اطلاعاتي» را تعيين نمود. همزمان با تلاشهاي رهبران ايالات متحده براي برتريجوئي جهاني اين كشور در زمينهي بزرگراههاي اطلاعاتي» و زيرساختهاي تكنولوژيهاي نوين اطلاعات و محتويات معرفتي پيامهاي موردانتقال از طريق آنها، كه تنها در داخل اين كشور براي آنها، ضرورت اختصاص 400 ميليارد دلار سرمايه از سوي كمپانيهاي بزرگ ارتباطي، پيشبيني شده بود، به ارائه سخنرانيها و گفتمانهاي اميدواركننده دربارهي دستآوردهاي تازهي اين تكنولوژيها و پيامها براي تمام كشورهاي دنيا، در كنفرانسهاي بينالمللي نيز توجه خاصي مبذول گرديد. «آلبرت گور»، در ماه مارس 1994، طي يك سخنراني هيجانآميز در كنفرانس عمومي نمايندگان عالي مقام و تامالاختيار كشورهاي عضو «اتحاديهي بين المللي ارتباطات دور»، كه در «بوئنوس آيرس» مركز آرژانتين برگزار شد، در مورد اهميت ايجاد و توسعهي «زير ساخت اطلاعاتي جهاني»29 و ضرورت گسترش «بزرگراههاي اطلاعاتي» در تمام كشورها و سراسر دنيا، سخن گفت. وي در اين سخنراني، نكات زير را خاطر نشان ساخت: «... هدف اصلي، تأمين يك سرويس اطلاعاتي عمومي و جهاني است كه براي تمام اعضاي جوامع ما قابل دسترسي باشد و به اين طريق، امكان نوعي گفتگوي جهاني را پديد آورد كه در آن هر فرد بتواند سخن خود را بيان كند ... «زير ساخت اطلاعاتي جهاني» تنها يك استحالهي عملي دموكراسي نخواهد بود. بلكه در واقع امر نيز عملكرد دموكراسي را با افزايش و گسترش مشاركت شهروندان در تصميمگيريها، تقويت خواهد كرد. اين زيرساخت، به توانائي كشورها براي همكاري مشترك در ميان آنها، مساعدت خواهد نمود. من در اين زمينه، يك عصر جديد دموكراسي آتني، كه در مجامع گفت و شنودي ايجاد شده از طريق زيرساخت اطلاعاتي جهاني پديد خواهد آمد، پيش رو ميبينم...» معاون رئيسجمهوري آمريكا، در همين سخنراني، ضمن تأكيد بر نقش مهم شبكههاي جديد اطلاعاتي به عنوان ابزارهاي توسعه و همبستگي جهاني و ضرورت ادارهي اين شبكهها از طريق مؤسسات خصوصي در تمام كشورها، ابراز اميداواري كرد كه شبكههاي مذكور بتوانند مسائل مربوط به عدم تعادلهاي بزرگ اجتماعي و اقتصادي كنوني دنيا را، كه مانع پيشرفت كشورهاست، حل كنند. در حدود يك سال بعد، «آلبرت گور»، در كنفرانس سران هفت كشور بزرگ صنعتي جهان در زمينهي تكنولوژيهاي نوين ارتباطي و «بزرگراههاي اطلاعاتي»، كه در روزهاي 25 و 26 فوريهي 1995، از سوي «اتحاديهي اروپايي»، در بروكسل، پايتخت بلژيك تشكيل شد، سخنراني مهم ديگري راجع به «برنامهي همكاري در زمينهي زيرساخت اطلاعاتي جهاني»30 ايراد كرد. دولت ايالات متحدهي آمريكا، در سالهاي اخير به موازات سياستها و برنامههاي ياد شده در مورد تدارك پيشرفت و گسترش «بزرگراههاي اطلاعاتي» در داخل آن كشور و در سطح جهاني، هدفهاي برتريجويانهي كمپانيهاي خصوصي بزرگ آمريكائي و مخصوصاً انحصارهاي ارتباطي، در جهت دستيابي به منافع موردنظر در عرصهي رقابتهاي بينالمللي با كمپانيهاي ساير كشورهاي سرمايهداري را، مورد حمايت قرار داده است و به همين لحاظ، با برخي از كوششهاي كشورهاي اروپاي غربي و «اتحاديهي اروپايي» براي وضع مقررات محدود كننده در برابر فعاليتهاي آزاد و بي حد و حصر مؤسسههاي ارتباطي انحصارگر ايالات متحده در زمينههاي نوين الكتروني، مخالفت كرده است. يكي از اقدامهاي مهم دولت آمريكا در حمايت از جهاني سازي فعاليتهاي اقتصادي، كاربرد تكنولوژيهاي ارتباطي الكتروني و تحكيم و تقويت اين فعاليتها، انتشار گزارش مهمي موسوم به «چارچوب كلي تجارت الكتروني جهاني»31 است. اين گزارش كه به سرپرستي «ايراماگازينر»32 تهيه و تدوين شده بود و در اول ژوئيهي 1997، چندماه پس از آغاز دورهي دوم رياست جمهوري «بيل كلينتون»، شخصاً به وسيلهي خود وي اعلام و معرفي گرديد، از توسعهي بدون هرگونه مانع تجارت الكتروني در ايالات متحده و سراسر جهان، پشتيباني كرده است. در گزارش مذكور ، ضمن تأكيد بر اهميت و ضرورت توجه به «زيرساخت اطلاعاتي ملّي» و «زيرساختهاي اطلاعاتي جهاني»، چنين گفته شده است: «تجارت جهاني نرم افزارهاي اطلاعاتي، توليدات سرگرم كننده ( فيلمها، ويدئوها، بازيها، نوارهاي ضبط صوت)، سرويسهاي اطلاعاتي (پايگاههاي دادهها، روزنامههاي كامپيوتري)، اطلاعات فني، اجازهنامههاي محصولات توليدي، خدمات مالي و خدمات حرفهاي (فعاليتهاي مشاورهاي فني و بازرگاني، حسابداري، مشاورههاي حقوقي، آژانسهاي مسافرتي و غيره )، در طول ده سال اخير به صورت بسيار گسترده، توسعه يافته است. اين تجارت جهاني، اكنون به تنهائي 40 ميليارد دلار از صادرات آمريكا را در برميگيرد و جالب توجه آن كه يك بخش مهم و رو به افزايش داد و ستدهاي مذكور، از طريق ارتباطات مستقيم الكتروني، صورت ميپذيرد ...» ب ـ كشورهاي اروپائي فعاليتها و اقدامهاي رئيس جمهوري قبلي ايالات متحده و معاون وي در زمينهي پيشرفت و گسترش «بزرگراههاي اطلاعاتي» و تدارك زيرساختهاي ملي و جهاني مربوط به آنها و حمايت دولت آمريكا از كمپانيهاي بزرگ آن كشور در عرصهي يك رقابت عظيم اقتصادي ارتباطي، «اتحاديهي اروپايي» و همچنين كشورهاي بزرگ صنعتي اروپا و ژاپن را براي توسعه و تقويت توانائيهاي خاص آنان در اين باره، به تكاپو واداشتند و باعث توجه بيشازپيش آنها، به سياستها و برنامههاي جديد اطلاعاتي و ارتباطي شدند. ـ «اتحاديهي اروپايي»، در پي اعلام سياستها و برنامههاي جديد دولت ايالات متحده در مورد «بزرگراههاي اطلاعاتي»، بلافاصله كوششهاي خود را براي ورود به عرصهي يك رقابت تازهي جهاني، آغاز كرد. به طوري كه در ماه ژوئن 1993، در حدود چهارماه پس از شروع زمامداري «بيل كلينتون»، در يك «كتاب سفيد» كه از طرف اين اتحاديه دربارهي «رشد، رقابت و اشتغال»33 منتشرشد، ضمن بررسي معارضهها و مسيرهاي ورود به قرن بيست و يكم و ارائهي استراتژيهاي اقتصادي اتحاديهي مذكور، ضرورت ايجاد و توسعهي «بزرگراههاي اطلاعاتي» در كشورهاي عضو آن اتحاديه، مورد تأكيد قرار گرفت. در اين زمينه، شبكههاي ارتباطي دور، نه تنها به عنوان يك بخش خاص اقتصادي، بلكه به منزلهي «شاهرگ بازار واحد» اروپا و «خون ضروري رقابتجوئي اروپايي»، معرفي شدند. در ماه مه 1994 هم گزارش ويژهاي كه يك گروه از كارشناسان ارتباطات دور و ارتباطات سمعي و بصري، به سرپرستي «مارتين بانجمن»، عضو «كميسيون اروپايي» ـ ارگان اجرائي اتحاديهي اروپايي ـ با عنوان «اروپا و جامعهي اطلاعاتي جهاني»34، تهيه و تدوين كرده بودند، انتشار يافت. در اين گزارش، بر لزوم رها كردن سياستهاي قديمي كشورهاي اروپائي در مورد ادارهي ارتباطات دور (تأمين مالي از طريق بودجهي عمومي، اعطاي رايانههاي دولتي، سياستهاي ارشادي و حمايتي) و ضرورت خصوصي سازي و آزادسازي سريع اين بخش، به منظور «بهترين بهرهگيري از انقلاب تكنولوژيهاي اطلاعاتي»، تأكيد گرديده بود. در حدود دو ماه پس از انتشار گزارش اخير، «كميسيون اروپايي» در ژوئيه 1994، يك برنامهي عمل در مورد «اروپا و جامعهي اطلاعاتي» منتشركرد و ضمن آن، راه اروپائي نيل به چنين جامعهاي را مشخص ساخت. در ميان اقدامهاي بعدي «اتحاديهي اروپايي» در زمينهي تدارك «بزرگراههاي اطلاعاتي»، ميتوان به انتشار يك «كتاب سبز دربارهي آزادسازي زيرساختهاي ارتباطات دور و شبكههاي تلويزيوني كابلي»35 از سوي«كميسيوناروپايي» در سال 1995 و برگزاري كنفرانسي راجع به «مباحثه در مورد جامعهي اطلاعاتي»36 ـ كه در ژوئيهي همان سال در بروكسل تشكيل شد ـ اشاره كرد. به دنبال معارضهجوئي جهاني ايالاتمتحده در زمينهي «بزرگراههاي اطلاعاتي» و عكسالعمل فوري «اتحاديهي اروپايي» در اين باره، كشورهاي بزرگ صنعتي عضو اين اتحاديه و همچنين ژاپن نيز به طور جداگانه سياستها و برنامههاي خاص خود را در مورد آنها اعلام كردند. - دولت فرانسه، در فوريهي 1994 بررسي و تصميمگيري دربارهي «بزرگراههاي اطلاعاتي» را در دستور كار برنامههاي فوري خود قرار داد و از «ژرارد تري»37، مديركل قبلي ارتباطات دور آن كشور خواست تا هرچه زودتر، يك گزارش تحقيقي راجع به بزرگراههاي ياد شده، ارائه كند. در اين ميان، گزارش ويژهاي درباهي «خدمات ارتباطي دور و شناخت بازارهاي بزرگراههاي اطلاعاتي»، كه از مدتي پيش بر مبناي تجربيات موفق شبكهي اطلاعاتي معروف «ميني تل»38 فرانسه، در حال تهيه و تدوين بود، نيز در ماه مه همان سال انتشار يافت. گزارش ژرادتري در مورد «بزرگراههاي اطلاعاتي» هم در ماه سپتامبر 1994 به «ادوارد بالادور»39، نخست وزير وقت ، ارائه گرديد و هيأت وزيران فرانسه بر اساس آن، در 27 اكتبر آن سال، خطوط اصلي سياستها و برنامههاي خود در زمينهي «بزرگراههاي اطلاعاتي» را اعلام كرد. از اقدامها و تصميمهاي بعدي دولت فرانسه در اين زمينه، ميتوان انتشار گزارش گروه تحقيق ديگري راجع به «شبكههاي جامعهي اطلاعاتي»، كه به سفارش «كميسارياي كل برنامهريزي» آن كشور به سرپرستي «تي يري ميلئو»40 براي ارائه به نخست وزير فرانسه تهيه شد و در سال 1996، انتشار يافت و همچنين «قانون مربوط به تجربهيابيها در زمينهي تكنولوژيها و سرويسهاي اطلاعاتي»41، مصوب 23 مارس همان سال را نام برد. - در انگلستان نيز از سال 1994، براي تدارك تأسيس و توسعهي «بزرگراههاي اطلاعاتي»، كوششهاي مختلفي صورت گرفتهاند. در ژوئن آن سال، از سوي دولت انگلستان گزارشي دربارهي «بزرگراههاي اطلاعاتي و امكانات اجرائي مربوط به آنها براي بخش عمومي»42 انتشار يافت و گزارش دولتي ديگري در نوامبر همان سال، در مورد «ايجاد بزرگراههاي آينده: توسعه ارتباطات فراگير در انگلستان»43، منتشر گرديد. در ماه مه 1995 هم گزارشي از طرف «دفتر پارلماني علوم و تكنولوژي» آن كشور راجعبه «بزرگراههاي اطلاعاتي و زيرساخت اطلاعات ملي انگلستان»44 انتشار پيدا كرد و سرانجام در فوريهي 1996، يك برنامهي عمل در مورد بزرگراههاي اطلاعاتي، با عنوان «ابتكار و اقدام براي جامعهي اطلاعاتي»45، از طرف دولت انگلستان، اعلام شد. - در آلمان، يكي از نخستين اقدامهائي كه در زمينهي كاربردهاي مختلف تكنولوژيهاي نوين ارتباطي و ايجاد و توسعهي زيرساختهاي اطلاعاتي صورت گرفت، گزارش تحقيق مربوط به «جامعهي اطلاعاتي: اقتضاءها و معارضهها، امكانها و پيشنهادها»46 بود، كه در دسامبر 1995، به وسيلهي «شوراي تحقيق و تكنولوژي و نوآوري» آن كشور، منتشر گرديد. چند هفته پس از آن، در فوريهي 1996، دولت آلمان يك برنامهي ويژه، به نام «اطلاعات 2000»47، براي تهيهي مقدمات پيشرفت و گسترش «بزرگراههاي اطلاعاتي» و تحقيق هدفهاي «جامعهي اطلاعاتي»، انتشار داد. پ ـ ژاپن در ژاپن هم در ماه مه 1994، وزارت پست و ارتباطات دور و وزارت صنعت و بازرگاني بينالمللي آن كشور، هر كدام طي گزارش خاص خود، سياستها و استراتژيهاي مربوط به پيشرفت و گسترش «بزرگراههاي اطلاعاتي» را معرفي كردند. نخستين وزارتخانهي مذكور در آن تاريخ، گزارشي تحت عنوان «اصلاحات به سوي جامعهي فكري خلاق قرن بيست و يكم»48 منتشر كرد و ضمن آن، ايجاد «بزرگراههاي اطلاعاتي»و ساير «زيرساختهاي اطلاعاتي» را براي حل مسائل اجتماعي و اقتصادي، ضروري شناخت. در اين گزارش اعلام گرديد كه تا سال 2010 ميلادي در ژاپن يك شبكهي ارتباطي سراسري فيبر نوري ساخته خواهد شد و از طريق آن، تمام خانوادههاي ژاپني و مؤسسات و ادارات كشور، از امكانات اطلاعاتي مورد نياز، بهرهمند خواهند گرديد. در همان تاريخ، وزارت صنعت و بازرگاني بينالمللي ژاپن نيز ضمن گزارشي دربارهي «برنامهي زيرساخت اطلاعاتي پيشرفته»49، ضرورت تأمين شرايط نهادي و حقوقي مناسب براي كاربرد گستردهي تكنولوژيهاي جديد اطلاعاتي را مورد تأكيد قرار داد. در گزارش اخير، به ويژه از خصوصيسازي و آزادسازي هر چه بيشتر ارتباطات دور دفاع به عمل آمده بود. «مؤسسهي ارتباطات دور ژاپن» ، هم در همان سال، گزارشي تحت عنوان «طرح بنيادي و فعاليتهاي جاري براي عصر چند رسانهاي آينده»50، انتشار داد و طي آن با تأكيد بر نقش ويژهي خود در توسعهي «بزرگراههاي اطلاعاتي» ژاپن و معرفي برنامههاي پژوهشي در حال اجرا و سرويسهاي اطلاعاتي آيندهي مورد عرضه به مردم، لزوم برخورداري از پشتيباني دولت در زمينهي نرمافزارها و محتويات پيامهاي اطلاعاتي را نيز خاطرنشان ساخت. علاوه بر كشورهاي بزرگ صنعتي مذكور، كانادا و تعدادي ديگر از كشورهاي اروپاي غربي، استراليا و همچنين برخي از كشورهاي بزرگ در حال توسعه مانند چين، هند، برزيل و آفريقاي جنوبي هم در سالهاي اخير، سياستها و برنامههاي ويژهاي براي ايجاد و توسعهي بزرگراهها و زيرساختهاي اطلاعاتي، به مورد اجراء گذاشتهاند. ۱- Advanced Research Project Agency (ARPA) ۲- Arpanet ۳- Milnet ۴- Csnet ۵- Internaticenal Business Machines (IBM) ۶- Bitnet ۷- Arpa-Internet ۸- Internet ۹- Personal Computer (PC) ۱۰- Bit ۱۱- Unix ۱۲- Bell ۱۳- Transmission Control Protocol over Interconnection Control ۱۴- Modem ۱۵- Electronic Mail (E-Mail) ۱۶- Online ۱۷- Word Wide Web (WWW) ۱۸- Forums or News Groups ۱۹- Ward Christensen ۲۰- Randy Suess ۲۱- X Modem Protocol ۲۲- Duke ۲۳- Usent ۲۴- Bulletin Board System ۲۵- Information Superhighways ۲۶- Albert Gore ۲۷- High – Performance Computing Act, November 1991 ۲۸- Natoional Information Infrastructure (NII): An Agenda for Action, September 15, 1993 ۲۹- Global Information Infrastructure (GII) ۳۰- Global Information Infrastructure: Agenda for Cooperation, February 1995 ۳۱- The Framework for Global Electronic Commerce۱ ۳۲- Ira Magaziner ۳۳- Croissance, Compétitivité, Emploi: Les Défis et les Pistes pour Entrer dans le XXI Siècle _ Livre Blanc. Luxembourg, 1993 ۳۴- Martin Banjemann et al., Ľ Europe et la Société de ľ Information Planétaire. Bruxelles, 1994 ۳۵- Livre Vert sur la Iibéralisation des Infrastructures des Télécommunications et les Réseaux de Télévision par Câble. Bruxelles, 1995 ۳۶- Le Forum sur la Société de ľ Information, Bruxelles, 6 Mai 1995 ۳۷- Gérard Théry ۳۸- Le Minitel ۳۹- Edvard Balladur ۴۰- Thierry Mileo ۴۱-Loi du 23 Mars 1996 relative aux Expérimentation dans le Domaine des Technologies et Services de ľ Information ۴۲- Information Superhighways: Opportunities for Public Application in the U.K., June 1994 ۴۳- Creationg the Superhighways of the Future: Developing Broadband Communications in the U.K., November 1994 ۴۴- Information Superhighways: The U.K National Information Infrastructure, May1994 ۴۵- Information Society Initiative, February 1996 ۴۶- La Société de ľ Information: Opportunités et Défis, Constats et Propositions. Conseil de la Recherche, Technologie et de ľ Innovation, Décembre 1995 ۴۷- Programme Info. 2000, fevrier 1996 ۴۸- Reforms toward the Intellectually Creative Society of the 21st Century, June 1994 ۴۹- Program for Advanced Information Infrastructure, June 1994 ۵۰- N.T.T.’s Basic Concept and Current Activities for the Coming Multimedia Age
ريشه های انقلاب جهانی ارتباطات و جامعه اطلاعاتی
شناخت عوامل موثر در تغييرات ارتباطي و ويژگي هاي وسايل ارتباط جمعي مي تواند به درك ما از انقلاب جهاني ارتباطي كمك كند. عوامل موثر در تغييرات ارتباطي پنج عامل تكنولوژيك در تغييرات ارتباطي نقش مهمي ايفا كرده اند اين پنج مولفه كه در چهار مرحله ، نوشتار، چاپ، ارتباطات دوربرد و ارتباطات تعاملي (interactive) بروز كرده اند، به قرار زير هستند: 1- تكنولوژيهاي مخابره (Transmission): تكنولوژيهايي كه در مخابره نقش داشتند مثل ماهواره و كابل و سيم 2- تكنولوژي مينياتوري (Miniaturization): كوچك شدن ابعاد تكنولوژي ها از عوامل موثر ديگر بر تغييرات ارتباطي بود. مثلا پرتابل شدن كامپيوتر كه خود باعث تغييرات مهمي در كاربري آن شد. 3- تكنولوژيهاي انباشت و بازيافت (Storage & Retrieval): اين نوع تكنولوژيها به انباشت رقمي (Digital) اطلاعات كمك كرده و به اين ترتيب ضمن فشرده سازي حجم اطلاعات (نظير كاركرد ديسكتها و سي دي رام ) به طبقه بندي و بازيافت سريع آن نيز كمك كردند. 4- تكنولوژي هاي نمايش (Display): اين نوع تكنولوژي ها مثل مانيتورها و صفحات نمايش نيز با قابليبت هايي كه به وجود آوردند، تغييرات مهمي ايجاد كردند. 5- تكنولوژي هاي كنترل (Control): كه توسط كامپيوتر ايجاد شد و باعث اعمال كنترل بيشتر بر جريان ارتباط شد. ويژگي هاي وسايل ارتباط همگاني براي تكنولوژيهاي ارتباطي همگاني شش ويژگي مهم قايل مي شوند: 1- تعاملي بودن (Intractivity): اين يكي از ويژگي هاي مهم رسانه هاي نوين است كه كامپيوتر يك جزؤ برجسته آنرا تشكيل مي دهد. به عبارت بهتر اين حالت نظير ارتباط چهره به چهره است بطوري كه كاربر (User)مي تواند متقابلا پاسخ بدهد (To talk back). در حقيقت ، اكنون وسايل ارتباطي نوين هر دوويژگي كانالهاي بين فردي و كانالهاي رسانه هاي جمعي را دارا هستند. به ديگر زبان در ماهيت يكسويه اطلاعات از فرد به جمع (to-mnmany Flow one-t) تغيير به وجود آمده (در زمينه رسانه هاي الكترونيك ) و همان حالتي كه به عنوان تعاملي از آن ياد شد ايجاد شده است. در اين حالت ، فرستنده و گيرنده در يك حالت كنش و واكنش متقابل قرار دارند.(مثل وبلاگ ها) 2- جمع زدايي (Demassification): جمع زدايي نيز از ويژگي هاي منحصر به فرد رسانه هاي نوين است. با اين ويژگي كنترل سيستم هاي ارتباطي، از «توليدكننده پيام» به «مصرف كننده پيام» منتقل شده است. برخلاف گذشته كه پيامهاي رسانه ها، كلي منتشر مي شد و مثلا يك مجله به درد اكثر اعضاي خانواده مي خورد و در آن از ورزش ، سياست ، آشپزي و... وجود داشت ، حالا نشريات تخصصي به وجود آمده اند و مخاطبان خاص خود را دارند. به ديگر سخن از «جمع سازي» فاصله گرفته و به وادي «افراد» كشيده شده ايم. در زمينه سخن پراكني و پخش نيز از Broadcasting به سوي Narrowcasting در حركت هستيم. 3- ناهمزماني (Asynchronous): قبلا بايد منتظر مي شديم تا روزنامه منتشر شود. اما الان مي شود، قبل از انتشار روزنامه از طريق كامپيوتر و مودم به روزنامه رفت و اخبار موردنظر را خواند. قبلا بايد همه يك فيلم را از تلويزيون مي ديدند، ولي حالا مي توان با استفاده از امكان «ويدئو درخواستي» (Video on demand) از طريق يك كلوب ويديويي فيلم دلخواه خود را ببينيم. تكنولوژيهاي نوين ارتباطي بر عنصر زمان به عنوان متغير تعيين كننده غلبه كرده اند. حالا تكنولوژيهاي نوين اين قابليت را دارند كه ارسال و دريافت پيام را در زمان دلخواه فرد صورت دهند و اين نيز بخشي از انتقال كنترل از منبع به گيرنده است. 4- تمركززدايي (Decenteralization): در تكنولوژي هاي نوين ارتباطي اين ما هستيم كه مركزيت داريم حالا پيامها را مي توان مثل بسته هاي پستي در منزل دريافت كرد به عبارت ديگر ارتباطات مثل سابق «جمعي» عمل نمي كند و سفارش پذير شده است. همانطور كه قبلا به طور مثال براي داشتن تماس تلفني بايد حتما در خانه حضور مي داشتيم - ارتباط خانه به خانه - ولي حالا تلفن موبايل اين مشكل را حل كرده و ارتباطات تلفني را نقطه به نقطه كرده است. 5- ظرفيت بيشتر (Higher capacity): تكنولوژيهاي نوين اطلاعاتي ظرفيت گردآوري و توزيع اطلاعات را افزايش داده اند. حافظه هاي عظيم كامپيوترها و قدرت انتقال بي سابقه اطلاعات از طريق فيبرهاي نوري و پديده بزرگراههاي اطلاعاتي و همچنين بروز عباراتي چون «عصر اطلاعات»، «ابر بزرگراههاي ارتباطي» و... از اين پديده خبر مي دهند. 6- انعطاف پذيري (Flexibility): با كمك تكنولوژي نوين اطلاعاتي مي توانيم هر وقت لازم است وارد سپهر اطلاعات شويم. اين انعطاف پذيري اوج تعاملي شدن ارتباطات است. جامعه اطلاعاتي يا عصر شهروندان الكترونيك: تكنولوژيهاي نوين ارتباطي باعث تولد «جامعه اطلاعاتي» (Information society) شده اند. جامعه اطلاعاتي به جامعه اي گفته مي شود كه در آن اكثريت نيروي كار مركب از كارگزاران اطلاعاتي است. امريكايي ها مي گويند اين جامعه بطور مشخص از سال 1956 در امريكا متولد شده و آن زماني بوده كه ميزان كارمندان دفتري در امريكا يعني دست اندركاران امور اطلاعاتي و ارتباطي از تعداد كارگران بيشتر شده است. در اين دوران 60 درصد نيروي كار به توليد اطلاعات اشتغال داشته و 13 درصد هم به توليد محصولات مشغول بوده اند. جامعه اطلاعاتي يك جامعه به اصطلاح پست مدرنيستي به حساب مي آيد كه بر توليد اطلاعات و باورها و تصورات متكي است. در حالي كه جامعه مدرن (عصر انقلاب صنعتي) بر توليد جمعي محصولات كارخانه اي استوار بود. به عبارت بهتر مي توان گفت مشخصه عصر مدرن ، كارخانه و توليد جمعي محصول بر روي زمين و مشخصه عصر پست مدرن ، اطلاعات ، الكترونيك ، ژنتيك و هوا و فضا است كه نقطه شروع آن نيز شايد پرواز شاتل (1981) بوده كه ارتباطات دوربرد را به كامپيوتر گره زد. حالا در اين دوران ، شبكه منسجم ارتباطات جهان از اهميتي هم سنگ با جامعه اطلاعاتي برخوردار شده است. در جامعه اطلاعاتي ، گرانبهاترين كالا «اطلاعات» است. حالا با«فكر سالارها سروكار داريم و به جاي پرولتاريا با» فكر كارها(cognitaria) و هنوز در اين جامعه اطلاعاتي هم شمال و جنوب وجود دارد: داراها و ندارهاي اطلاعات. اجلاس سران درباره جامعه اطلاعاتي در ژنو (10 تا 12 دسامبر 2003) و اجلاس بعدي كه 16 تا 18 نوامبر 2005 در تونس برگزار مي شود، مقدمه اي براي تكوين مفهوم و ماهيت جامعه اطلاعاتي است. فرداي ارتباطات الف- حامل هاي مشترك (common carries) حرف اول و آخر ارتباطات همگاني فردا است. حامل هاي مشترك همان امكانات ارتباطي همگاني هستند (تلفن ، تلگراف ، نامه ، فاكس و كامپيوتر) كه در آنها عين پيام بدون دستكاري و اديت (edit) مخابره مي شود. دو ويژگي حاملهاي مشترك از اين قرار است: 1 - در اختيار همه هستند. 2 - در محتواي پيام دخالتي صورت نمي گيرد. ب - از سوي ديگر، هنوز معلوم نيست با توجه به دگرگوني هاي مطروحه در توليد، توزيع و كنترل اطلاعات و ارتباطات ، آيا آزاديهاي رسانه هاي نوشتاري بر ارتباطات حاكم مي شود يا محدوديت هاي ارتباطات الكترونيك كه همان راديو و تلويزيون هستند. ج - وجوه اختلافات رسانه ها كاهش مي يابد و كاربردهايشان به هم نزديكتر مي شود و به عبارت ديگر، كاربردهاي خصوصي و عمومي رسانه ها نزديكتر خواهد شد. تلويزيون هم ديدني است و هم وسيله اي براي خريد. د - ظاهر ارتباطات دمكراتيك تر مي شود. چون گيرنده فقط گيرنده نيست و مي تواند در اثر تعامل به فرستنده هم تبديل شود. به هر حال آنچه از هم اكنون در انقلاب ارتباطات قابل رويت است ديگر به كتابهاي ژول ورن و ايزاك اسيموف تعلق ندارد: تابلوهاي الكترونيك بر ديوارها نصب شده اند، كتابها ديجيتال شده اند و تلويزيونهاي كامپيوتري، ديدن كنسرتها و مسابقات ورزشي را از درون اتاقها بطور زنده امكانپذير ساخته اند، بانك اطلاعات در كنج خانه ها قد علم كرده و اكنون جهانگردي از طريق اينترنت و يا تغيير پياپي كانالهاي تلويزيوني امكان پذيرست و در عين حال به لطف تكنولوژي تعاملي ، سينماي مطابق ميل همه هم به عرصه آمده است چرا كه با فشار يك دكمه مي شود مسير سوژه را به سوي فرجام دلخواه تغيير داد. در انتقال ارتباطات آنچه بيشتر از همه مشهود است ، مرگ مسافت و فاصله است ، مرگي كه محصول عبور از بزرگراههاي اطلاعاتي و در راس آنها اينترنت و رسيدن به جامعه اطلاعاتي است.