پاورپوینت آرايه هاي ادبي ( درس بيست و پنجم ، لف ونشر ) (pptx) 17 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 17 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
به نام خداوند جان آفرين حكيم سخن بر زبان آفرينموضوع : آرايه هاي ادبي ( درس بيست و پنجم ، لف ونشر )
لف و نشر
توضيح: آوردن دو يا چند واژه است در بخشي از كلام كه توضيح آنها در بخش ديگر آمده است .
رابطه: لف ونشر، « مفعول وفعل » ، « فاعل وفعل » ، « مشبه و مشبه به » ، « مسند اليه و مسند » ، « اسم و متمم » ، « اسم و صفت » و ... است .
لف ونشر دو گونه است :
اگر نشرها به ترتيب توزيع لف ها باشد « مرتب » ناميده مي شود . و اگر چنين نباشد « مشوش : به هم ريخته » است .
لف ونشر مرتب هنري تر از مشوش است . موسيقي معنوي كه از لف ونشر حاصل مي شود به دليل در گيري ذهن براي يافتن ارتباط لف ونشر هاست .
نمونه**********
اين نور چشم مستان ، در عين انتظارم چنگي حزين و جامي بنواز يا بگردان
بنواز و بگردان فعلهاي اين مصراع اند .
چنگي حزين مفعول بنواز و جامي مفعول بگردان است .
درمصراع دوم نخست دو مفعول ( چنگي حزين و جامي ) بيان شده و در پي آن دو فعل ( بنواز و بگردان ) آمده است واين تشخيص كه كدام فعل از آن كدام مفعول است به عهده ي مخاطب گذاشته شده است .
*
*
اي شاهد افلاكي در مستي و در پاكي من چشم تو را مانم تو اشك مرا ماني
در اين بيت دو تشبيه به كار رفته است .
دو وجه شبه در مصراع اول و بقيه اركان تشبيه در مصراع دوم آمده اند .
در اين مثال چون لف اول (در مستي) به نشر اول ( من چشم تو را مانم ) و لف دوم ( در پاكي ) به نشر دوم ( تو اشك مرا ماني ) باز مي گردد و لف ها به ترتيب نشرهاست ، آن را مرتب مي خوانيم .
*
*
آن نه زلف است و بنا گوش كه روز است و شب است و آن نه بالاي صنوبر كه درخت رطب است
در مصراع اول اين مثال ، دو تشبيه آمده است .
« زلف » به « شب » و « بنا گوش » به « روز » مانند شده است .
دو مشبه با هم و دو مشبه به با هم ذكر شده تا خواننده با تامل اين همانندي را دريابد .
دو مشبه لف هستند و دو مشبه به نشر .
*
*
معني آب زندگي وروضه ي ارم جز طرف جويبار و مي خوش گوار چيست
در مصراع دوم معني دو تركيب آب زندگي و روضه ي ارم بيان شده است .
در مصراع اول دو تركيب به صورت دو لف و در مصراع دوم معني آنها به شكل دو نشر بيان شده است .
*
*
خود آزمايي
فردوسي:
فرو رفت و بر رفت روز نبرد
به ماهي نم خون و بر ماه گرد
سعدي:
روي چشمي دارم اندر مهر او
كاين گوهر مي ريزد آن زر مي زند