پاورپوینت آرای تربیتی روسو (pptx) 21 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 21 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع : آرای تربیتی روسو
ژان ژاک روسو (1778-1712) در شهر ژنو (سوییس) در خانوادهای فرانسوی تبار به دنیا آمد. تربیت او به خاطر فوت مادر به عمهاش سپرده شد. سپس تا هنگام میانسالی به کارهای مختلفی پرداخت. او پس از افلاطون بزرگترین متفکر است.
به اعتقاد روسو، آدمی از جسم و روح ترکیب شده و آنچه او را از موجودات زندهی دیگر متمایز میسازد روح اوست که منشأ الهی دارد؛ بنابراین پیش از آنکه بر اثر تمدن و زندگانی اجتماعی ماهیت خود را از دست بدهد متوجه خیر و کمال بوده است.
انسان دارای عقل و وجدان است که با عقل خود طبیعت و خدا را میشناسد و با وجدان به خیر و شر پی میبرد. وجدان برتر از عقل است زیرا عقل اغلب ما را فریب میدهد. ارزشها ذاتی روح انسان هستند و بهگونهای خودجوش یا ارتجالی شکوفا میشوند (کاردان، 1381، ص138-137).
هدف از تعلیم و تربیت از دیدگاه روسو حفظ طبیعت فطرتاً نیک و آزاد کودک در برابر فساد محیط اجتماعی است.
بهنظر او تربیت درست،تربیت منفی است، یعنی برای اینکه طبیعت بتواند آزادنه رشد کند، باید کودک را از جامعه دور نگه داشت تا به سن عقل برسد (کاردان، 1381، صص138).
وظیفهی تربیت آن است که ضمن آنکه صفا و پاکی طبیعت کودک را حفظ میکند موجبات رشد و نمو وی را فراهم آورد (طوسی، 1354، ص158).
روسو عالم کودکی را متفاوت از عالم بزرگسالی میداند.
همین امر سبب شده است تا او را پیشرو روان شناسی کودک بدانند. او نخستین کسی است که خصایص هر مرحله از رشد را به دقت شرح داده و دوران کودکی را متمایز از دوره نوجوانی دانسته است.
او در رشد روانی کودک پنج مرحله قائل بوده و برنامهها و روشهای تربیتی خود را طبق این مراحل ارائه کرده است.
ما در اینجا با استفاده از دیدگاههای گوتک (1380، صص101-99) و کاردان (1381، صص144-141) به بیان خلاصهای از این مراحل، برنامهها و روشها میپردازیم:
1-مرحله خردسالی تا پنج سالگی: فراهم آوردن زمینهی رشد بدنی و جسمی کودک.
2-مرحله طفولیت که تا 12 سالگی ادامه دارد: پرورش حواس کودک و آشنا کردن او با طبیعت. از نظر اخلاقی و اجتماعی، جلوگیری از عادت کردن کودک به چیزی و آموزش و پرورش سلبی یا منفی. روش آموزش در این دوره مشاهده و تجربه است.
3-مرحله بین کودکی و نوجوانی یعنی 12 تا 15 سالگی: آموزش فواید اشیاء و روابط بین آنها و آشنا کردن کودک با کتاب و آموختن نجاری و علوم طبیعی به شرطی که از راه تلقین نباشد.
4-مرحله نوجوانی یعنی 15 تا 20 سالگی: تربیت جنسی با ارائهي پاسخهای مستقیم و حساس به پرسشهای متربی، بدون توسل به خشونت و رمزوارگی. تقویت حس همدردی او با مردمان دیگر.
5-مرحله ازدواج: تربیت عقلانی، اخلاقی و دینی، بهمعنای رایج کلمه، با هدف ایجاد خردمندی در بهکار بردن احساسها و اشتیاقها.
اهداف و اصول تعلیم و تربیت ژان ژاک روسو
1- هرگونه اصلاح اجتماعی را مستلزم اصلاح نظام تربیتی و پرورشی «آدمی نو» می داند.
2- انقلاب سیاسی را بدون انقلاب اموزشی ممکن نمی داند
3- آدمی از جسم و روح تشکیل شده و روح او که منشاء الهی دارد او را از موجودات دیگر جدا می کند
4- انسان دارای عقل و وجدان است. با عقل، خدا و طبیعت را می شناسد و با وجدان پی به خیر و شر می برد
5- تربیت درست را تربیت منفی (دور نگاه داشتن فرد از جامعه) می داند.
6- تربیت را از جانب سه استاد تربیت می داند: طبیعت، اشیا و آدمیان
7- انسانی را خوب تربیت شده می داند که تربیت وی از جانب طبیعت، اشیا و آدمیان هماهنگ باشد.
8- هدف تربیت را شکوفا ساختن هستی آدمی و ویژگی های طبیعی وی می داند.
9- نکته ای که کاملاً تازگی دارد این است که روسو، عالم کودکی را متفاوت از عالم بزرگسالی می داند. همین امر سبب شده است تا او را پیشرو روان شناسی کودک بدانند.
10- روسو نخستین کسی است که خصایص هر مرحله از رشد را به دقت شرح داده و دوران کودکی را متمایز از دوره نوجوانی دانسته است.
11- جدایی ناپذیری تربیت از نهاد های دیگر اجتماعی
12- تعلیم و تربیت مؤثر بر مبنای روان شناسی تجربی
13- شناخت خصوصیات روانی هر مرحله در تربیت
14- مطابقت برنامه و روش های آموزش و پرورش با ویژگی های روانی هر مرحله
15- آموزش و پرورش از راه عمل
16- پس اگر آزادی طبيعی همهی افراد، آزادی نامحدود است، آزادی شهروندی، آزادی تعيين شده از سوي جمع و بنابراين، آزادی محدود شدهی فردی است. به اين ترتيب، روسو تلاش میکند، گونهاي هماهنگی ميان آزادی فردی و جمعی ايجاد نمايد .
17-طبیعت خوب است چون منشأ الهی دارد اجتماع بد است
18-آزادی، تبعیت کامل از قانون مدینه ایدهآل است
مبانی فلسفی
انسان شناسی
آدمی از جسم و روح ترکیب شده و آنچه او را از موجودات زندهی دیگر متمایز میسازد روح اوست که منشأ الهی دارد؛ بنابراین پیش از آنکه بر اثر تمدن و زندگانی اجتماعی ماهیت خود را از دست بدهد متوجه خیر و کمال بوده است.
انسان دارای عقل و وجدان است که با عقل خود طبیعت و خدا را میشناسد و با وجدان به خیر و شر پی میبرد. وجدان برتر از عقل است زیرا عقل اغلب ما را فریب میدهد. ارزشها ذاتی روح انسان هستند و بهگونهای خودجوش یا ارتجالی شکوفا میشوند (کاردان، 1381، ص138-137).
انسان موجودی نوع دوست است ، عادل و عاقل است .انسان دارای دو انگیزه رونی نوع دوستی و خودخواهی است که گرایش به نوع دوستی بیشتر است.انسان ذاتا آزاد از قید و بندهای احتماعی است زیرا آزاد به دنیا می آید و بسترهای اجتماعی اند که روح عدالت را از انسان جدا می کنند و او را به بی عدالتی سوق می دهند.
روسو معتقد است نوع دوستی در وضع طبیعی مجال بیشتری برای رشد دارد ولی خودخواهی در وضع مدنی بر نوع دوستی غالب است .