پاورپوینت اوضاع اجتماعی ایران در زمان تیموریان (pptx) 26 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 26 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
بنام خدا
اوضاع اجتماعی ایران در زمان تیموریان
الف ) ساختار اجتماعی تیموریان :
1- قوانین مغولی و اسلامی:
با اینکه تیمور خود ظاهراً مسلمان متعصبی بود و در محیط اسلامی تربیت یافته بود اما نظر به احترامی که برای خاندان چنگیز قائل بود، حکومت خود را دنباله ی حکومت مغولان معرفی میکرد ولذا قسمتی از یاسای چنگیزی را با اصول اسلامی تلفیق کرده ،قواعدی را که به تزوکات معروف است ، ترتیب داده بود. اما نکته ی قابل ذکر اینکه تنها در امور لشکری و نظامی بود که قواعد و رسوم مغولی اعتباری داشت و در امور کشوری همان اصول اسلامی و ایرانی معتبر بود. با این حال بعضی از قوانین تشکیلاتی چنگیز از جمله قوریلتای و استناد بر یاسای چنگیز در آن موارد که مباینتی با شرع اسلام نداشت تا مدتی در دولت تیموری حفظ شد. یاسای چنگیزی تقریباً تا سال 815 در دولت تیموریان به قوٌت قدیم باقی بود.بدین معنی که جرایم به دو نحو مورد رسیدگی قرار میگرفت ، یا در محاکم شرع و بنا به قواعد فقهی و یا در محاکم عرف وبر اساس قوانین یاسا ، که البته این رسم در سال مذکور به دستور شاهرخ منسوخ شد و قواعد فقهی اسلامی به طور انحصاری اساس صدور احکام قرار گرفت.
تیموریان مانند غالب اقوامی که به ایران هجوم آورده اند از حیث فرهنگ و تمدن از ایران ضعیف تر بودند و بزودی دریافتند که در برابر قوم متمدن تری قرار دارند که مدتها پیش ، مرحله تمدن ابتدایی و فرهنگ بدوی آنان را پشت سر گذاشته و در مرحله ی عالیتری از تمدن قرار دارد. ایشان لاجرم به کسب و اقتباس این تمدن پرداختند و در امور حکومت نیز از ایرانیان مدد خواستند. همین وضع برای مغولان چنگیزی هم پیش آمد ، با این تفاوت که میتوان گفت تیموریان پیش از آنکه به ایران هجوم آورند ، خود تمدن اسلام و ایرانیان را پذیرفته بودند ، چه تیمور در ماوراءالنهر تربیت یافت و خود و اتباعش مسلمان بودند و فرهنگ و تمدن ایرانی را در جامه ی تمدن اسلامی می شناختند. تیمور را در حقیقت میتوان ازحیث تمدن و فرهنگ ، ایرانی تاتار منشی به شمار آورد. به عبارت دیگر اگر مغولان دیر ایرانی شدند و دیر به فکر حمایت از فرهنگ ایرانی افتادند ، در عوض تیموریان این کار را بسیار زود آغاز کردند و در پاره ای موارد از همان آغاز کار خود ، آن را وجهه همت خود قرار دادند . ایشان در واقع بسیار زود ایرانی شدند و با ایرانیان درآمیختند که دیگر جدایی نپذیرفتند ، و از آغاز کارخود چنان مقهور فرهنگ ایرانی بودند که هیچ گاه از زیر بار این مقهوریت بیرون نیامدند.
به نوشته ابن عرشیاه ، تیمور قواعد چنگیزی (یاسا) را در طریقه شرع محمدی به کار می بست و مردم جغتای و اهل دشت (قپچاق) و ترکستان همگی روش او را پیروی میکردند. از این رو شیخ حافظ الدین بزازی و محمد بخاری و جز آنان از علما و پیشوایان اسلام به کفر تیمور و کسانی که قواعد چنگیزی را بر ملت اسلامی برگزیده ، فتوا دادند.اما آنچه مسلٌم است و در کتاب تزوکات او هم آمده ، تیمور بنای سلطنت خود را بر دین و آیین اسلام استحکام داد و اتخاذ چنین روشی در تقویت دین و یا تظاهر به این امر یادآور روشی است که ترکان سلجوقی از نیمه ی اول قرن پنجم هجری پیش گرفته بودند تا از آن راه پایه های حکومت خود را بر ایران و سایر ممالک اسلامی استوار سازند.
در مجموع با وجود تاثیر بسیار آیین اسلام ، حضور یاسا تا پایان سلسله تیموریان ادامه داشت و آن قوانین و آداب و رسوم بعدها با تیموریان به هند رفت.
2- اوضاع اجتماعی و طبقات و اصناف مردم :
دوره سی ساله حکومت تیمور برای ایران ، دوره نهب و غارت و وحشت و اضطراب و از هم گسیختگی امور بود. اما عصر پنجاه ساله شاهرخ اگر چه عاری از شورش و محاربان نبوده اما ایرانیان و بخصوص ولایت شرقی آن نسبتاً در عصر وی روی آسایش دید و با علاقه ای که او و فرزندانش به آبادانی کشور وتربیت هنرمندان و رعایت حال رعیت داشتند ، احوال اجتماعی ایران تقریباً به وضع سابق بازگشت و زندگی مادی در آن تجدید شد.
در ایران عصر تیموری ، طبقات به آن معنی که در ایران باستان ودر اروپای شرقی قرون وسطی و یا در هندوستان بوده و هست وجود نداشته است. یکی از تاثیرات عمده کیش اسلام در ایران ، در واقع حذف طبقات بود. هر کس از هر نژاد و از هر صنف میتوانست به اعلی درجه مقامات کشوری و لشکری و مذهبی نایل شود.اما بر حسب کیفیت زندگی و نوع مشغله ، میتوان دو طبقه اصلی را درعصر تیموریان تمیز داد ، یکی طبقه لشکری که اغلب از اقوام ساکن در ترکستان و ماوراءالنهر تشکیل می یافت و قواعد چنگیزی بر آنان جاری بود و دیگری طبقه زارع و پیشه ور که عامه مردم را به وجود می آورد . البته دو طبقه دیگر یعنی روحانیان و طبقه دیوانیان را نیز میتوان به این دو طبقه افزود.
تیمور در تزوکات ، اطرافیان خود را به دوازده طبقه تقسیم کرده و آورده است:
طایفه اول : سادات و علما و فضلا که مسائل علوم دینی و حکمی و عقلی و مسائل حرام و حلال را از ایشان استفسار مینمودم.
طایفه دوم : عقلا و اصحاب کنکاش و ارباب حزم و احتیاط و مردم کهنه سال پیش بین ، که به صحبت ایشان تجربه ها حاصل میکردم.
طایفه سوم : ارباب دعا که از ایشان برکتی تمام می یافتم.
طایفه چهارم : امرا و سرهنگان و سپهسالاران و ارباب شجاعت که امور رزم و لشکر را از ایشان سوال مینمودم.
طایفه پنجم : اشجعان سپاه از بهادران و دلاوران و کلانتران و کدخدایان.