پاورپوینت روش تربیتی بیان قصه (pptx) 23 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 23 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
بنام خدا
روش تربیتی بیان قصه
مبنای تربیتی
موقعیت های پیش آمده برای گروهی از انسان ها، به لحاظ شباهت زیاد، قابل تعمیم به موقعیت های دیگر انسان ها است.
قال امیرالمؤمنین علیه السلام: فَمَا أَشَدَّ اعْتِدَالَ الْأَحْوَالِ وَ أَقْرَبَ اشْتِبَاهَ الْأَمْثَال(نهج البلاغه، خطبه192)
وَ قَالَ ع فِي وَصِيَّتِهِ لِلْحَسَنِ ع واسْتَدِلَّ عَلَى مَا لَمْ يَكُنْ بِمَا قَدْ كَانَ فَإِنَّ الْأُمُورَ أَشْبَاه(نهج البلاغه، کتاب31)
در توضیح این کلام حضرت می توان یکی از این دو تفسیر را بیان کرد:
یکی این که آن را یک قضیه ظنی تلقی کرده بگوییم حضرت در مقام موعظه است و در مقام موعظه بیش از این مطلوب نیست تا در پی یقینیات باشیم، بلکه صدق آن در بیشتر موارد کافی است تا آن را به مخاطب القا کنیم و شنونده هم آن را در همان موارد مد نظر قرار دهد.
تفسیر دوم این است که بگوییم این بیان گرچه بیان خطابی است و در بیان خطابی از مقدمات ظنی استفاده می شود، اما مقدمات ظنی صادقی که با احراز آن، شرط خفی کلیت پیدا می کند. آن شرط این است که جهت مشابهت دقیقا در امور آینده هم موجود باشد. اگر آن شرایط به طور کامل در حوادث آینده وجود داشته باشد، آن گاه همان نتایج گذشته را در پی خواهد داشت(مصباح یزدی، ، ج2، ص251).
اصل تربیتی
شبیه سازی:
به منظور آن که درک بسیاری از امور برای متربی با سهولت میسر گردد، باید موقعیت او را با موقعیت های دیگر شبیه سازی نمود.
قال امیرالمؤمنین علیه السلام: فَاعْتَبِرُوا بِحَالِ وَلَدِ إِسْمَاعِيلَ وَ بَنِي إِسْحَاقَ وَ بَنِي إِسْرَائِيلَ ع فَمَا أَشَدَّ اعْتِدَالَ الْأَحْوَالِ وَ أَقْرَبَ اشْتِبَاهَ الْأَمْثَال(نهج البلاغه، خطبه192)
تعریف روش تربیتی بیان قصه
طبق این روش، مربی می کوشد تا با نقل قصه های مناسب با موقعیت متربی، او را در فضای موقعیت ذکر شده قرار داده و موجب شود تا متربی با شبیه سازی موقعیت خویش با آن قصه، از وقایع آن عبرت گیرد.
قال امیر المؤمنین علیه السلام: تَدَبَّرُوا أَحْوَالَ الْمَاضِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ قَبْلَكُمْ كَيْفَ كَانُوا فِي حَالِ التَّمْحِيصِ وَ الْبَلَاء(نهج البلاغه، خطبه192)
اهمیت روش
1. بیان گسترده قصه ها در قرآن
قرآن کریم به طور گسترده به نقل قصه پرداخته و از این روش برای هدایت بشر استفاده کرده است.
نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِما أَوْحَيْنا إِلَيْكَ هذَا الْقُرْآنَ وَ إِنْ كُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغافِلينَ (یوسف،3)
لَقَدْ كانَ في قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبابِ ما كانَ حَديثاً يُفْتَرى وَ لكِنْ تَصْديقَ الَّذي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ تَفْصيلَ كُلِّ شَيْءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (یوسف،111)
2. اهمیت قصه گویان
خداوند: نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِما أَوْحَيْنا إِلَيْكَ هذَا الْقُرْآنَ وَ إِنْ كُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغافِلينَ (یوسف،3)
پیامبران: فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ (اعراف،176)
يا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَ لَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آياتي وَ يُنْذِرُونَكُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا قالُوا شَهِدْنا عَلى أَنْفُسِنا وَ غَرَّتْهُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ شَهِدُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كانُوا كافِرينَ (انعام،130)
يا بَني آدَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آياتي فَمَنِ اتَّقى وَ أَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ (اعراف،35)
علما: ابان بن تغلب «قصّهگوى شيعه» بود. عدى بن ثابت كوفى هم امام مسجد و قصهگوى شيعه بود(مرتضی العاملی، 1384، ج1، ص93).
3. تمجید اهل بیت از قصه گویان
سعد اسكاف به امام باقر (ع) گفت: من مى نشينم و براى مردم قصّه مى گويم و حقّ و فضيلت شما را بيان می كنم. حضرت فرمود: دوست دارم كه در هر سى ذراع يك قصه گو مثل تو بود(مرتضی العاملی، 1384، ج1، ص70).