دانلود پیشینه تحقیقات داخلی وخارجی استرس تاب آوری، استرس و کانون کنترل، هموگلوبین گلوکوزیته (docx) 22 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 22 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
تحقیقات پیشین
2-2-1- استرس و تاب آوری
جانسون و همکاران (2010) تاب آوری 80 بیمار جسمیرا در راستای مقابله با استرسهای وارده و سازگاری روان شناختی بررسی کردند که نتایج پژوهش نشان داد تاب آوری، متغیر موثری در کاهش نشانههای پریشانی روانی از قبیل اختلا ل استرس پس آسیبی، اضطراب و افسردگی است.
نتایج تحقیق استیفبرگن و پیرنی (2010) در خصوص عوامل روان شناختی تاب آوری مانند پذیرش، ارتباط میان فردی، خود اثر بخشی، مدیریت استرس و سلامت خود ونشانههای افسردگی که بر 630 فرد مبتلا به سندرم پست پولیو انجام شد نشان داد53 درصد از افراد مورد مطالعه در تاب آوری سلامت خود، نمره خوب کسب کردهاند و چهار عامل تاب آوری با 30 درصد واریانس در نشانههای افسردگی با رشد روانی پیشبینی کنندههای اصلی هستند.
نتایج پژوهش کمپبل سیلز (2006) نشان داد که مهارتهای مقابلهبا استرس به طور معنیداری در پیشبینی تابآوری در نمونه مورد پژوهش موثر بوده است. به ویژه استفاده از راهبردهای مقابلهای مسئله محور، رابطه مثبت و معنا داری با تابآوری داشته است.
پژوهشی با عنوان: اثر بخشی آموزش شیوههای مقابله با استرس بر تابآوری، اضطراب، افسردگی و استرس بیماران مبتلا به ضایعه نخاعی، توسط حسن زاده پشنگ و همکاران (1391) انجام گردید. این مطالعه یک تحقیق نیمه آزمایشی بر 32 بیمار بود. بیماران به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. بعد از تکمیل پرسشنامههای تاب آوری دیوید سون وپرسشنامه اضطراب، افسردگی و استرس، شیوههای مقابله با استرس در 8 جلسه 90 دقیقهای به گروه آزمایش آموزش داده شد. بعد از این آموزش دوباره پرسش نامهها توسط هر دو گروه تکمیل شد. یافتههای این پژوهش حاکی از ان است که آموزش شیوههای مقابله با استرس موجب افزایش معنا دار میزان تابآوری، کاهش معنیدار میزان افسردگی و استرس در بیماران شده ولی باعث کاهش معنیدار میزان اضطراب آنان نمیشود و در نتیجه آموزش شیوههای مقابله با استرس در کاهش میزان افسردگی، استرس و افزایش تابآوری بیماران مبتلا به ضایعه نخاعی نقش بسزایی دارد. همچنین نتایج نشان داد آموزش گروهی شیوههای مقابله با استرس بدون نیاز به کارگیری رویکردهای دیگر از قبیل روان درمانی، خانواده درمانی و مشاوره بر میزان تاب آوری، افسردگی و استرس بیماران مبتلا به ضایعه نخاعی تاثیر معنا داری دارد و میزان افسردگی و استرس این بیماران را کاهش و میزان تاب آوری آنان را افزایش میدهد.
جعفری، اسکندری، سهرابی و دلاور (1389) در تحقیقی با عنوان آموزش مهارتهای مقابلهای مبتنی بر مدل مارلات در پیشگیری از عود و افزایش تابآوری در افراد وابسته به مواد انجام دادند به این نتیجه رسیدند که آموزش مهارتهای مقابلهای در پیشگیری از عود و افزایش تابآوری در افراد وابسته به مواد موثر است.
در یک طرح شبه آزمایشی 27 نفر با روش نمونه گیری دردسترس در دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایشی به مدت 12 جلسه تحت آموزش مهارتهای مقابلهای قرار گرفتند و گروه گواه در طول این مدت هیچ آموزشی در یافت نکردند. آزمودنیهای مورد پژوهش توسط مقیاس کانر و دیویدسون پیش از شروع درمان، پایان درمان و پس از پیگیری 4 ماهه مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بکار گیری مهارتهای مقابلهای موجب افزایش تاب آوری در گروه آزمایش شده است. به عبارتی تاب آوری گروه آزمایش در پایان جلسات درمانی و مرحله پیگیری افزایش معنی داری داشته است.
در تبیین این یافته میتوان گفت که پاسخهای مقابلهای ترکیبی از تلاشهای شناختی و رفتاری در مدیریت استرس بوده و از ماهیت فرایندی بر خوردار است. بنابراین، تاب آوری تنها یک حالت ایستا نمیباشد، بلکه بسته به زمان و موقعیتهای مختلف در معرض تغییر و تحول است. همچنین پاسخهای مقابلهای مورد استفاده متاثر از نحوه ارزیابی موقعیتها از سوی افراد میباشد. برای مثال زمانی که افراد استرسورها را قابل کنترل و تغییر پذیر بدانند غالبا از سبک مساله محور استفاده میکنند. در مقابل زمانی که استرسورها غیر قابل کنترل ارزیابی شوند، راهبردهای هیجان محور به کار گرفته میشوند. بنابراین، به نظر میرسد که رشد تاب آوری متاثر از نحوه استفاده افراد از گروههای مهارتهای مقابله ای، نحوه ارزیابی موقعیتهاو رویکرد مقابلهای خاص باشد (تیس، 2008، به نقل ازجعفری، 1389).
محمودی، رحیمی و محمدی (1388) در تحقیقی با عنوان: عوامل موثر بر تاب آوری در افراد مواجه شده با ضربه روانی به این نتیجه دست یافتند که عاطفه مثبت، و خوش بینی با تاب آوری رابطه مثبت و معنی دار دارند و رابطه عاطفه منفی با تاب آوری، منفی و معنی دار است. احتمالا علت ارتباط خوش بینی با تاب آوری این است که افراد خوش بین در مواجهه با فشارهای روانی از سبکهای مقابلهای موثر تری استفاده میکنند. همچنین افراد خوش بین دارای طرحوارههای ذهنی انعطاف پذیر تری هستند و میتوانند هنگام مواجهه با ضربههای روانی به طور انطباقی موقعیت را پردازش کنند و با آن کنار بیایند.
بنابراین در پژوهشهای متعددی مشخص شده است که مهارتهای مقابلهبا استرس نقش موثری در افزایش تابآوری دارد (حسن زاده پشنگ، 1391، جعفری، 1389، کمپبل سیلز، 2006).
2-2-2- استرس و کانون کنترل
اوپوچیلیک (2009) در پژوهشی به ارزیابی سبک مقابله بااسترس و منبع کنترل سلامت در بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر قلب و فشار خون بالا، بر روی نمونهای شامل 112 بیمار در گستره سنی 35-65 سال پرداختند. در این مطالعه دو گروه مورد بررسی قرار گرفت، گروه اول دارای بیماری عروق کرونر قلب و فشار خون بالا و گروه دوم فقط دارای فشار خون بالا بدون سایر بیماری بودند. . دو گروه از بیماران اغلب از سبک مقابله با استرس مسئله مدار استفاده میکنند. بین این دو گروه در منبع کنترل بیرونی تفاوت معنیداری مشاهده شده است.
لاچمن و ویور (1998) در یافتههای خود نشان دادند که کنترل درونی به عنوان یک راه مقابله با وقایع استرس زای زندگی مطرح میباشد. کسانی که دارای احساس تسلط و کنترل درونی بیشتری هستند رضایت مندی بیشتری از زندگی دارند و از سلامت بیشتری برخوردارند.
تایلور و اسپینوال (1996) در نتایج تحقیقات خود نشان دادند که افراد دارای منبع کنترل درونی در مواجهه با استرس در زندگی بهتر از افراد دارای منبع کنترل بیرونی عمل میکنند و فردی که دارای منبع کنترل بیرونی است معتقد است که اثر ناچیزی بر موقعیتها دارد و پیامدهای این موقعیتها را بیشتر شانس یا سرنوشت مشخص می سازد.
آنترباخ (1976) در تحقیقات خود به این نتیجه رسید که بین مکان کنترل درونی و مکان کنترل بیرونی در تحمل میزان فشار روانی تفاوت عمدهای وجود ندارد.
هاستون (1972) بیان میکند هیچ تفاوتی در میزان استرس ادراک شده و مقدار اضطراب دانشجویانی که سبک اسناد درونی و بیرونی دارند، وجود ندارد.
ری و کاتاهن (1968) همبستگی معنی داری میان نمرات آزمون مکان کنترل و نمرات مقیاس اضطراب آشکار و پرسشنامه سنجش اضطراب مندلر بدست آوردند.
در پژوهش لیندر (1967) افراد دارای مکان کنترل بیرونی از هر دو جنس در مقایسه با افراد دارای مکان کنترل درونی در مقیاس اضطراب ناتوان کننده، به طور معنی داری از نمره بالاتری برخوردار بودند.
فیتر (1967) بیان میکند که افراد با جهت گیری بیرونی نسبت به افراد با جهت گیری درونی در مقیاس فشار روانی و اضطراب نمرات بالاتری دارند.
در تحقیق حیدری (1381)، پایان نامه با عنوان "بررسی اثر درمان شناختی رفتاری در کمک به کنترل بیماری دیابت و کاهش اختلالات هیجانی نوجوانان مبتلا به دیابت نوع 1"، نتایج تفاوت معنیداری بین سطح اضطراب را با پیش آزمون پس آزمون در گروه آزمایش نشان داد. در این پژوهش بیمارانی که اضطراب بالا همرا با کانون کنترل بیرونی داشته اندانتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. پس از مداخلات که شامل هفت جلسه آموزش تکنیکهای شناختی-رفتاری بود، نتایج تست قند خون نمایانگر کاهش هموگلوبین گکلیکوزیته و رسیدن به سطح کنترل بهینه در گروه آزمایش بودو کانون کنترل نیز نسبت به گروه کنترل در جهت درونی شدن تغییرات معناداری نشان داد.
نوفرستی (1381) در پژوهش خود به این نتیجه رسید که بین مکان کنترل و اضطراب آشکاروپنهان رابطه معنی داری وجود دارد. این بدان معنی است که افراد دارای جهت گیری درونی نسبت به افرادی با جهت گیری بیرونی، اضطراب آشکار و پنهان کمتری را در موقعیتهای مختلف تجربه میکنند.
2-2-3- استرس و سلامت عمومی
سواتی مهتا و همکاران (2011) اثر بخشی درمان شناختی رفتاری را در بهبود پیامدهای روان شناختی بیماران جسمی مبتلا به ضایعه نخاعی از جمله اضطراب، افسردگی، مقابله با استرس و سازگاری با ناتوانی را بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که درمان شناختی رفتاری میتواند به عنوان رویکرد موثری در کاهش نشانههای روان شناختی بعد از ابتلا به ضایعه نخاعی موثر واقع شود.
پژوهش دورستین و همکاران (2010) به بررسی افسردگی در میان بیماران جسمی مزمن تحت درمان شناختی رفتاری قبل و بعد از آموزش پرداختند و میزان استرس، اضطراب و افسردگی بیماران را اندازه گرفتند و نتایج را با گروه کنترل مقایسه کردند. نتایج بررسی نشان داد گروه آزمایش به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل هیجانات خود را کتنرل کرده و در پیامدهای هیجانی بهبود یافته بودند.
پژوهش داچنیک وهمکاران (2009) اثر بخشی دو روش درمان مقابله با استرس و درمان حمایتی گروهی را در کاهش اضطراب وافسردگی بیماران مزمن جسمیبررسی کردند. نتایج اثر بخشی هر دو روش درمان در کاهش اضطراب و افسردگی بود، ولی روش درمان مقابله با استرس در کاهش اضطراب و افسردگی این بیماران موثر تر بود. در پژوهش مارتینوس و همکاران(2006) شاخص های جسمانی و روانشناختی دیابت بهبود معنی داری نشان داد و میزان پیروی از درمان جسمی در گروه آزمایش بعد از مداخله آموزش آرام سازی به طور معنی داری بیش از گروه گواه بود و این معنی داری در پیگیری 6 ماه بعد از مداخله نیز به قوت خود باقی ماند.سورویت و همکاران (2002)نشان دادند که کاربرد مدیریت استرس و روش های مقابله با آن باعث کاهش آشفتگی و بهبود سلامت عمومی در بیماران دیابتی شده و اثر مثبتی بر دستگاه سوخت و ساز و سلامت عمومی آنها دارد.
در پژوهش مارتینوس ،کارپن،واکرهانگ،اتکینز و سینگ(2006)شاخص های جسمانی و روانشناختی دیابت بهبود معنی داری نشان داد و میزان پیروی از درمان جسمی در گروه آزمایش بعد از مداخله آموزش آرام سازی به طور معنی داری بیش از گروه گواه بود و این معنی داری در پیگیری 6 ماه بعد از مداخله نیز به قوت خود باقی ماند.
در فرا تحلیلی که توسط گرانث و همکاران (2006) در مورد مداخلههای مدیریت استرس انجام شده است، تاثیر عمدهی روشهای شناختی – رفتاری، بر پیامدهای روانشناختی، و تاثیر عمده آرام سازی بر پیامدهای فیزیو لوژیک مربوط به سلامت گزارش شده است.
مک گینیس (2005) وسورویت (2002) در پژوهشی به این نتیجه رسیدند که آموزش مدیریت استرس میتواند بر کاهش افسردگی و حتی کنترل قند خون در بیماران دیابتی نوع 2 تاثیر داشته و همچنین باعث کاهش آشفتگی و بهبود سلامت عمومی در بیماران دیابتی می شود و اثر مثبتی بر دستگاه سوخت و ساز و سلامت عمومی آنها دارد.
البته میتوان گفت رابطه استرس و بیماری یک رابطه دو طرفه و تعاملی است، بدین معنی که بیماریهای جسمی نیز به نوبه خود، به ویژه اگر به صورت مزمن در آمده باشند، از استرسها و حوادث مهم زندگی به شمار می آیند (پاورز، 2005).
مطالعه سوینکوک (2002) نشان داد که شیوع افسردگی در بیماران دیابتی3/61 درصد میباشد که 6/4 درصد از افسردگی متوسط تا شدید رنج میبرند. اگرچه اکثر بیماریهای مزمن با افزایش شیوع افسردگی همراه است اما در مورد بیماران دیابتی این مساله 3 برابر شایع تر است. نتایج تحقیقات پالینکاس و همکاران نشان داد که افراد دیابتی افسرده در مقایسه با افراد دیابتی غیر افسرده نسخههای بیشتری دریافت و هزینههای مراقبتی آنها 5/4 برابر بیشتر است (پالینکاس، 1991).
موی و همکاران در سال (2000) در جریان غربالگری دیابت وجود یک رابطه بین تعداد استرسهای تجربه شده و شیوع دیابت نوع 2را مشخص کردند. همچنین نوربگ و همکاران استرسهای شغلی و حمایت روحی ضعیف را همراه با شانس خطر ابتلا به دیابت در زنان گزارش کردند (حری، حقیقی، امینی و همکاران، 1387).
اندرسونو همکاران(2001) طی تحقیقی تایید نمودند که افسردگی در افراد دیابتی به طور معنی داری بیشتر از غیر دیابتیها است (حدود دو برابر).
تالبوت و همکاران( 2000)گزارش نمودند که شروع افسردگی اساسی به طور اولیه، مستقل از بروز دیابت میباشد. بنابراین از این فرضیه که افسردگی حاصل تغییرات بیوشیمیایی دیابت و در مان آن، یا ناشی از نیازهای روانی – اجتماعی دیابت میباشد حمایت نمیشود.
کندی و همکاران(2000 )بیان کردند، روشهای مقابله با استرس در افراد بیمار جسمی مبتلا به ضایعه نخاعی، 67 درصد افسردگی را در سال اول ابتلا به بیماری پیشبینی میکند.
اشترنادوو همکاران(1999)گزارش نمودند که میزان بروز افسردگی در افراد مبتلا به دیابت نسبت به افراد سالم 2/3 مرتبه بیشتر است.
شاو و همکاران، مک گرادو همکاران (1999) طی تحقیقات جداگانهای اعلام نمودند که بین نمرات بالای افسردگی و اضطراب و سطوح بالای قند خون ارتباط معنی داری وجود دارد.
مطالعات مائز و همکاران (1997)، آدلر و کوهن (1993) نشان میدهد که بدون توجه به
شدت استرس، نحوه ارزیابی ما از موقعیت و انواع راهبرهای مقابلهای و کنار آمدن با استرس نقش تعیین کنندهای در میزان بر انگیختگی عصب – فیزیولوژیک و سیستم ایمنی ما دارد. این یافتهها دلیل اصلی تمر کز مطالعات روانشناختی بر تعدیل این فرایند میباشد. تاثیر عوامل روانشناختی از قبیل اضطراب، افسردگی، اعتماد به نفس، خود کار آمدی، منبع کنترل، راهبردهای شناختی مختلف بر سیستم ایمنی، در این مطالعات روشن شده است (به نقل از حیدری، 1387).
اورهلسر و همکاران (1993) در مطالعهای میزان افسردگی بیماران جسمی مبتلا به ضایعه نخاعی را بررسی کردند. یافتهها حاکی از مهم بودن نقش شیوههای مقابله با استرس در کاهش افسردگی بیماران بود.
در پژوهشی با عنوان: اثر بخشی آموزش شیوههای مقابله با استرس بر تابآوری، اضطراب، افسردگی و استرس بیماران مبتلا به ضایعه نخاعی، توسط حسن زاده پشنگ و همکاران (1391) انجام گردید. یافتههای این پژوهش حاکی از ان است که آموزش شیوههای مقابله با استرس موجب افزایش معنا دار میزان تابآوری، کاهش معنیدار میزان افسردگی و استرس در بیماران شده ولی باعث کاهش معنیدار میزان اضطراب آنان نمیشود و در نتیجه آموزش شیوههای مقابله با استرس در کاهش میزان افسردگی، استرس و افزایش تابآوری بیماران مبتلا به ضایعه نخاعی نقش به سزایی دارد.
امیری، آقایی و عابدی (1389) در تحقیقی با عنوان تاثیر آموزش ایمن سازی در مقابل استرس بر سلامت عمومیبیماران دیابتی، انجام دادند به این نتیجه دست یافتند: آموزش مذکور به طور معنیداری میانگین نمرات کل سلامت عمومیگروه آزمایش را نسبت به گروه گواه افزایش داده است و آموزش ایمن سازی در مقابل استرس را میتوان به عنوان یک روش مداخلهای مفید، برای بهبود سلامت عمومیبیماران دیابتی بکار برد.
نتایج تحقیق دیگری از اکبری پور (1389) حاکی از این است که آموزش ایمن سازی در مقابل تنیدگی به صورت معنیداری سلامت عمومیگروه آزمایشی را در مقایسه با گروه کنترل بهبود بخشیده است.
انصاری و همکاران (1388) در پژوهشی با عنوان تاثیر آموزش ایمن سازی در مقابل استرس بر سلامت عمومیبیماران مبتلا به فشار خون بالا، به این نتیجه رسیدند که آموزش ایمن سازی در مقابل استرس میتواند به منزله یک روش مداخلهای مفید برای افزایش سلامت عمومیبیماران بکار رود.
همچنین نتایج پژوهش اکبری پور، نشاط دوست و مولوی (1387) با عنوان اثر بخشی آموزش گروهی ایمن سازی در مقابل تنیدگی بر سلامت عمومی، حاکی از آن بود که آموزش ایمن سازی در مقابل تنیدگی به صورت معنیداری سلامت عمومیگروه آزمایشی را در مقایسه با گروه کنترل بهبود بخشیده است. این پژوهش بر روی 28 بیمار عروق کرونری به صورت 2 گروه 14 نفره کنترل و گواه انجام گردید.
طراحی و بکار گیری مداخلههایی مبتنی بر رویکردهای روان درمانی اثر بخش و سودمند در بیماریهای طبی و مزمن به طور کلی، و دیابت به طور خاص، حایز اهمیت است. به نظر میرسد آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی –رفتاری بتواند تاثیر مطلوب بر شاخصهای مذکور گذاشته و به عنوان راهکاری برای کنترل بهتر بیماری و کاهش و پیشگیری از مشکلات و عوارض جسمی و روانی-اجتماعی مرتبط با دیابت سودمند باشد. مدیریت استرس به مجموعه تکنیکها و روشهایی اطلاق میشود که برای کاهش استرس تجربه شده توسط افراد یا افزایش توانایی آنها در مقابله با استرسهای زندگی به کار گرفته میشوند (دوازده امامی، روشن، محرابی، 1388).
آموزش ایمن سازی در مقابل استرس میتواند به منزله یک روش مداخلهای مفید برای افزایش سلامت عمومیبیماران بکار رود (انصاری، 1388).
یافتههای بالینی نشان میدهد فشار روانی ناشی از رویدادهای روز مره زندگی به تدریج فعالیت سیستمهای مختلف بدن را تحت تاثیر قرار داده و عملکرد آنها را مختل می سازد و یا با تضعیف سیستم ایمنی، استعداد ابتلا به بیماریهای روانی و جسمیرا افزایش میدهد. از نشانههای شایع استرس، خستگی، سردرد، تنش ماهیچه ای، اختلالات گوارشی، سرگیجه و. . . میباشد. استرس بالا قادر است موجب کاهش سطح سلامتی و رفاه افراد گردد (نعمتی و پارسایی، 1388).
از طرفی در تحقیقی که توسط حری (1387) انجام شد حاکی از ان است که تجربههای پر استرس در شروع و تشدید دیابت نوع 1 و2 نقش دارد.
وجود رابطه بین تجربههای پر استرس و دیابت همواره مورد سوال بوده است. شواهد به دست آمده حاکی ازآن است که تجربههای پر استرس ممکن است در شروع و نیز تشدید دیابت نقش داشته باشد (حری، حقیقی، امینی و همکاران، 1387).
لاریجانی، ابوالحسنی و مهاجرانی (1384) در تحقیقی که بر روی 309 بیمار دیابتی در مقایسه با 289 بیمار گروه کنترل (غیر دیابتی) انجام داد مشخص کرد بین گروه مبتلا به دیابت و گروه غیر دیابتی از نظر میزان افسردگی تفاوت معنی داری وجود دارد.
همچنین موسوی در سال 1387 به بررسی افسردگی و سلامت عمومیدر بیماران دیابتی پرداخت. یافتههای مطالعه نشان داد که در صد افسردگی در بیماران دیابتیک تحت مطالعه 78 درصد میباشد.
یار احمدی (1387)، در تحقیقی تحت عنوان "بررسی رابطه فشار روانی با بیماری جسمی-روانی و سلامت عمومی"به این نتیجه دست یافت که بین عوامل فشارزا با بیماریهای جسمی - روانی همبستگی مثبت و بین عوامل فشار زا با سلامت عمومی همبستگی منفی وجود دارد.
ابراهیمی و همکاران (1382) ارتباط شیوههای مقابله با استرس و حمایت اجتماعی بیماران قطع نخاعی را با میزان افسردگی شان بررسی کردند. نتیجه بررسی نقش موثر حمایت اجتماعی و شیوههای مقابلهای موثر در کاهش نشانههای افسردگی، احساس بهتر و تحمل پیامدهای بیماری و آسیب جدی بود.
2-2-4- استرس و هموگلوبین گلوکوزیته
ون در ون( 2005)در پژوهشی تاثیر درمان شناختی _ رفتاری گروهی را بر پیامدهای مختلف درمانی 107 بیمار دیابتی در دو گروه آزمایش و گواه بررسی کرد. گروه آزمایش طی 6 هفته تحت درمان شناختی رفتاری گروهی قرار گرفتند. در ارزیابی سه ماه بعد از مداخله، میزان خود کارآمدی گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه افزایش و میزان افسردگی و ناراحتیهای مربوط به دیابت نیز در آنها کاهش معنی داری یافت. ولی تفاوت معنی داری بین میزان هموگلوبین گلوکوزیته در آنها با گروه گواه مشاهده نشد.
در حالی که در مطالعه اسنوک (2001)همین روش درمانی تاثیر معنی داری را بر کاهش هموگلوبین گلوکوزیته بر جای گذاشت.
در پژوهش سورويت(2001)72 نفر از داوطلبان ديابتي با شركت در پژوهش در دو گروه آزمايش و گواه گمارده شدند و ضمن اندازه گيري ميزان هموگلوبين گليكوزيته، و اندازه گيري اضطراب، استرس ادراكي و سلامت عمومي آنها، شاخص توده بدني، رژيم دريافتي و وضعيت فعاليتهاي روزانه شان نيز تحت كنترل قرار گرفت . در گروه آزمايش علاوه بر آموزشهاي عمومي ديابت، مديريت استرس شامل آموزش آرام سازي عضلاني پيش رونده و برخي آموزشهاي رفتاري و شناختي دیگر نیز اجرا شد . نتايج پيگيريهاي انجام شده در2، 4، 6و12 ماه پس از اجرای پژوهش حاكي از اثرات مثبت و پايدار مداخله بر كنترل متابوليك و سلامت عمومي وکاهش هموگلوبین گلوکوزیته شركت كنندگان بود .
نریمانی (1391)در پژوهشی با عنوان بررسي اثربخشي آموزش مديريت استرس در كاهش علائم روانشناختي و كنترل قند خون بيماران ديابتي به این نتیجه دست یافت که آموزش مديريت استرس، در كاهش علائم روانشناختي و كنترل قند خون بيماران ديابتي مؤثر بوده و ميتواند به عنوان يك مداخلة مؤثر مورد استفاده قرار گيرد. نتايج نشان داد كه آموزش مديريت استرس در كاهش نمرات هموگلوبين گليكوزيله، شكايت جسماني، افسردگي، حساسيت بين فردي و اضطراب آزمودنيهاي گروه آزمايش درمقايسه با گروه كنترل اثربخش بوده وسه ماه بعد از مداخله همچنان پايدار بوده است.
در پژوهش محرابی و همکاران (1389) با عنوان اثربخشی آموزش مدیریت استرس مبتنی بر نظریه شناختی – رفتاری بر کنترل قند خون و مشکلات هیجانی بیماران دیابتی نوع 1 به این نتیجه دست یافتند که پس از مداخله، میانگین نمرات HbA1c، افسردگی، استرس (P>0/001) و اضطراب (P=0/012) در گروه آزمایش به طور معنی داری کاهش یافت. در این تحقیق 25 نفر از بیماران دیابتی نوع یک عضو انجمن دیابت ایران به شیوه نمونه گیری داوطلبانه در دسترس انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند و علاوه بر پاسخ دادن به مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس، آزمایش HbA1c خون از آنها به عمل آمد. پس از آن گروه آزمایش در یک دوره آموزش مدیریت استرس که طی 12 جلسه 2 ساعته هفتگی و به شیوه شناختی – رفتاری گروهی بر گزار شد.
دوازده امامي (1387) آموزش مديريت استرس به بيماران ديابتي نوع 2 تنها با دو روش يكي شناختي-رفتاري و ديگري آرام سازي در مقايسه با گروه گواه پرداخت و تفاوت معني داري بين دوگروه آزمايشي و گواه در پس آزمون، پيش آزمون و در پيگيري سه ماهه درمورد كنترل دراز مدت قند خون(ميزان هموگلوبين گليكوزيله خون)، افسردگي و اضطراب مشاهده كرد، اما تفاوتي ميان دو روش آرام سازي و روش شناختي -رفتاري از لحاظ تاثير بر شاخصهاي مورد نظر مشاهده نكرد.
در پژوهشی از پورشریفی (1386) با عنوان تاثیر مصاحبه انگیزشی و آموزش شناختی رفتاری بر بهبود شاخصهای سلامت جسمیدر افراد مبتلا به دیابت به این نتیجه دست یافته است که آموزش شناختی رفتاری ومصاحبه انگیزشی به طور معنیداری باعث کاهش هموگلوبین گلوکوزیته گردیده است.
2-2-5- تاب آوری و سلامت عمومی
کاتالانو و همکاران (2011) با بررسی اثر تاب آوری در کاهش نشانههای افسردگی در 255 بیمار جسمی مزمن نشان دادند که تاب آوری به عنوان یک محافظ استرس میتواند نشانههای افسردگی را در این گونه بیماران کاهش دهد. آنان تاب آوری را به عنوان یک مداخله کلینیکی در افزایش سلامت روان بیماران موثر دانستند.
وایت و همکاران (2010) تغییراتی که در طی فرایند توان بخشی روی میزان تاب آوری، افسردگی و رضایت از زندگی 42 بیمار جسمی مزمن مبتلا به ضایعات نخاعی وارد میشد را بررسی کردند. نتایج تحقیقات تغییرات معنی داری در میزان تاب آوری نشان نداد ولی تغییرات معنی داری در سطح سازگاری نشان داد و میان متغیرهای تاب آوری رضایت از زندگی و افسردگی رابطه معنی داری مشاهده شده است.
پژوهش وایتیوهمکاران (2008) نقش تاب آوری را در توان بخشی افراد مبتلا به آسیبهای ناتوان کننده بررسی کردند و نتیجه گرفتند که تاب آوری به عنوان حرکت روانشناسی مثبت نگر، تعیین کننده مقدار تحمل و مقاومت فرد در هنگام مواجه با افسردگی و اضطراب است.
بشارت (1386) در تحقیقی با عنوان تابآوری، آسیب پذیری و سلامت روانی، بر روی 211 دانشجو انجام داد به این نتایج دست یافت: بین نمره تابآوری و بهزیستی روانشنا ختی همبستگی مثبت معنیدار و بین نمره تابآوری و درماندگی روانشناختی، افسردگی، اضطراب و مشکلات سلامت عمومی همبستگی منفی معنیدار وجود دارد. درجات مختلف تابآوری از طریق تاثیر گذاری بر حرمت خود، شایستگی و استحکام شخصی، تحمل عواطف منفی، مهار گری و معنویت با شاخصهای سلامت و آسیب پذیری روانشناختی مرتبط میشود.
2-2-6- کانون کنترل و سلامت عمومی
ورد (2011) پژوهشی با عنوان رابطه بین بیماری قلبی عروقی، منبع کنترل و کیفیت زندگی، بر روی 61 بیمار مبتلا به بیماری عروق کرونر، انجام داد که کیفیت زندگی در همه زمینهها (احساسی، فیزیکی و اجتماعی) در حدود 75درصد از افراد مورد مطالعه در همه گروههای درمانی بود. یک همبستگی مثبت و معنی داری بین کیفیت زندگی و منبع کنترل وجود دارد.
میجر و همکاران (2002) در پژوهش خود به این نتیجه رسید که افراد با منبع کنترل درونی نسبت به افرادی با منبع کنترل بیرونی بهتر سازگاری نشان میدهند.
تایلور (2001) در تحقیقی که به عنوان نقش باورهای سلامت و کانون کنترل بر رضایت از درمان روی بیماران سرطانی انجام داد به این نتیجه دست یافت که کانون کنترل بیرونی سلامت با رضایت از درمان بیماران رابطه مثبت معنیداری دارد.
گراس (2001) در یافتههای خود نشان داد که اهمیت سیستم باورهای منبع کنترل سلامت (خود، دیگران قدرتمند یا عوامل مرتبط با شانس) به دلیل این است که همواره یک نقش جدایی ناپذیر در تعیین ادراک از کیفیت زندگی بیماران سرطانی دارد.
شوارتز (2000) در پژوهشی نشان داد که منبع کنترل درونی سلامت در پیشگیری از بیماری و امیدواری نسبت به زندگی موثر است. چون افراد دارای منبع کنترل درونی سلامت، باور دارند که سلامتی، بهداشت و کیفیت زندگی در دست خود آنهاست، به آن گونه رفتارهای بهداشتی دست می زنند که آنها را در تشخیص و کنترل فشار روانی کمک میکند.
در تحقیق دیکری سورلای، بوسوند و سورلای (2000) نشان دادند که بیماران با کانون کنترل درونی رضایت بیشتری از درمان دارند.
براون و فیست (2000) در تحقیق خود نشان دادند که آزمودنیهای دارای کانون کنترل درونی در مقایسه با گروه گواه، از سلامت، بهزیستی و کیفیت زندگی بهتری برخوردارند.
موسر ودراکاپ (1995) در تحقیقات خود نشان دادند که بیماران با کنترل درونی بیشتر سلامت کرونری بهتر واضطراب و افسردگی کمتری نسبت به بیماران با کنترل بیرونی در مدت 6 ماه پس از حادثه قلبی دارند.
کاسکی و جنیز (1994)، دولیس و همکاران (1993) در پژوهش خود نشان دادهاند که منابع کنترل، باورها و چشم داشتهای افراد در زمینه کنترل در رفتارهای بهداشتی و کیفیت زندگی افراد نقش داشته باشند.
برخی مطالعات نشان داده که افراد مکان کنترل درونی نسبت به گروه مقابل به صورت فعال تری با مشکلات مربوط به سلامت و بهداشت خویش برخورد میکنند. افراد با مکان کنترل درونی همچنین نسبت به افراد بیرونی گرایش بیشتری به اقدامات پیشگیرانه برای حفظ و بهبودی سلامت خود نظیر مقاومت در برابر سیگار کشیدن، مبادرت به تمرینهای بدنی و انجام مراقبتهای منظم پزشکی دارند (استریکلند و بونی، 1989).
چندین مطالعه نشان داده فایندلی و کوپر (1983) ولینتر و داکتی (1974) که افرادی که هسته کنترل بیرونی دارند، در مقایسه با افرادی که هسته کنترل درونی دارند، کمتر فعال هستند و رفتارآنها با وابستگی بیشتری همراه است، زیرا اینگونه افراد رویدادهای مثبت یا منفی را به عنوان پدیدهای ادراک میکنند که بیشتر مربوط به رفتار خودشان نمیباشد. بنابر این انتظار نمیرود همانند افرادی که هسته کنترل درونی بالایی دارند عمل کنند (حیدری، 1378).
لانگر و رودین (1976) در تحقیقات خود دریافتند که احساس کنترل میتواند در بهبود زندگی، سلامت روانی و ارتقای رفتارهای بهداشتی افراد سالمند در مراکز نگهداری سالمندان موثر باشد.
عرب (1392) در پژوهشی با عنوان: نقش پیشبینی کنندگی کانون کنترل سلامت و حمایت اجتماعی در ارتباط با کیفیت زندگی نوجوانان مبتلا به دیابت در شهر شیرازبه این نتیجه دست یافت که کانون کنترل سلامت با کیفیت زندگی رابطه مثبت و معنادار دارد و حمایت اجتماعی میتواند کیفیت زندگی نوجوانان مبتلا به دیابت را پیشبینی کند. کانون کنترل سلامت قادر به پیشبینی کیفیت زندگی نوجوانان مبتلا به دیابت میباشد.
آقامولایی(1392)در پژوهشی با عنوان وضعیت کانون کنترل سلامت و ارتباط آن با رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت در جمعیت بالای پانزده سال شهر بندر عباس به این نتیجه دست یافت که برای ارتقاء رفتارهای سلامتی بایستی بیشتر بر باورهای افراد مبنی بر تاثیر عوامل درونی و توانایی خودشان و همچنین تاثیر افراد مهم بر کنترل عوامل بیرونی محیطی و شانس تمرکز نمود و آنها را تقویت کرد.
زاهد نژاد و همکاران (1390) در پژوهشی با عنوان بررسی ارتباط خطای حافظه، کانون کنترل سلامت و رابطه پزشک- بیمار با پیروی از درمان در مبتلایان به دیابت نوع 2بر روی 115 نفر به اجرا گذاشت که نتایج نشان داد بین کانون کنترل بیرونی قدرت دیگران، کانون کنترل سلامت درونی و رابطه مطلوب پزشک-بیمار از درمان بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 رابطه مثبت و بین خطای حافظه با پیروی از درمان رابطه منفی وجود دارد.
محمدپور (1390) در پژوهش خود با عنوان رابطه سلامت عمومی، منبع کنترل و حمایت اجتماعی با عزت نفس کارکنان دولتی تبریز بیان میکند که براساس نتایج تحلیل رگرسیون مولفههای سلامت عمومی، منبع کنترل و حمایت اجتماعی به طور مشترک 28درصداز تغییرات عزت نفس را به طور معنی داری پیشبینی میکنند، بین زنان و مردان در ویژگیهای حمایت اجتماعی، مرکز کنترل درونی و بیرونی تفاوت آماری معنی داری وجود نداشت.
سعدآبادی و همکاران (1389) در پژوهش خود با عنوان کانون کنترل سلامت و گرایش علیتی در پیشبینی رفتارهای خود مراقبتی افراد مبتلا به دیابت . چون رفتارهای خودمراقبتی اندک منجر به کاهش کیفیت زندگی میشود نشان داد که بین رفتارهای خود مراقبتی با کانون کنترل درونی سلامت رابطه مثبت و معنادار و با کانون (شانس) رابطه منفی معنادار وجود دارد و بین کانون کنترل قدرت دیگران و رفتارهای خودمراقبتی رابطه مشاهده نشد.
زاهد نژاد وهمکاران (1389) در پژوهشی با عنوان ارتباط کانون کنترل سلامت، حافظه و رابطه پزشک- بیمار با رضایت از درمان در مبتلایان به دیابت نوع 2 بر روی 115 نفر انجام شد که نتایج ذیل را به همراه داشت: بیماران دیابتی نوع 2 که کانون کنترل سلامتشان از نوع بیرونی قدرت – دیگران بوده و همچنین رابطه مطلوبی با پزشکان برقرار میکنند، رضایت بیشتری از درمانشان دارند.
بر اساس نتایجهادی نژاد (1389) بیماران دیابتی نوع 2 که کانون کنترل سلامتشان از نوع بیرونی قدرت – دیگران بوده و همچنین رابطه مطلوبی با پزشکشان بر قرار میکنند، رضایت بیشتری از درمانشان دارند.
حسن زاده (1388) در پژوهش خود با عنوان ارتباط میان منبع کنترل سلامت و رفتارهای بهداشتی که برروی 360 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستانهای شهرستان ساری انجام شد به این نتیجه دست یافت که افکار و منبع کنترل سلامت در کیفیت زندگی و رفتارهای بهداشتی موثرند.
ساعد و روشن (1387) در یافته خود به این نتیجه دست یافتند که بین مکان کنترل و حمایت اجتماعی با سلامت روان ارتباط وجود دارد.
حسن زاده و همکاران (1385) در تحقیق خود نشان دادند که بین منبع کنترل درونی سلامت و رفتار بهداشتی در زمینههای بهداشت فردی، تغذیه، ورزش، خواب و استراحت و کنترل اضطراب رابطه معنی داری وجود دارد و در نتیجه گیری خود، افکار و منبع کنترل سلامت در کیفیت زندگی و رفتارهای بهداشتی را موثر دانست.
فراهانی و اعلمی (1384) در تحقیقی تحت عنوان "رابطه بین عزت نفس و منبع کنترل با استرس ناباروری"به این نتیجه رسیدند که بین عزت نفس و تمامی مولفههای استرس ناباروری رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد. علاوه بر این بین منبع کنترل بیرونی با گرایش قدرتمندی و دیگران و منبع کنترل درونی با گرایش شانس و مولفههای ارتباطی اجتماعی و نیاز به والد شدن زنان و مردان ارتباط معنی داری وجو د ندارد.
فراهانی و همکاران (1384)، با مقایسه پنج عامل بزرگ شخصیت و منبع کنترل در بیماران مبتلا به ام اس و افراد سالم نشان داد ند که بین دو گروه افراد سالم و بیمار از نظر منبع کنترل تفاوت معنی داری بدست نیامد و تنها در خرده مقیاس شانس با افراد سالم تفاوت نشان دادند.
بر اساس یافتههای پژوهش صبوری مقدم (1376) داشتن کنترل در یک موقعیت ,چه به شکلی که در مفهوم درماندگی آموخته شده آمده، و چه به شکلی که در مفهوم منبع کنترل بیان شده است، باعث افزایش کارایی و بهتر شدن عملکرد میگردد.
2-2-7- کانون کنترل و هموگلوبین گلوکوزیته
در پژوهشی که با عنوان: همبستگي خود كارآمدي، تيپ شخصيتي و كانون كنترل سلامت با ميزان كنترل قندخون در بيماران مبتلا به ديابت نوع دو توسط افخمی(1391)انجام شدبه این نتیجه دست یافت که، كنترل قندخون در بيماران ديابتي نوع دو متأثر از عوامل شخصيتي و روا نشناختي است. اين مطالعه به منظور تعيين رابطه بين كانون كنترل سلامت، خودكارآمدي و تيپ شخصيتي با ميزان كنترل قندخون در بيماران مبتلا به ديابت نوع دو انجام گردید. در اين مطالعه 80 نفر از زنان مبتلا به ديابت نوع دو در مركز تحقيقات ديابت شهر يزد شركت داشتند كه به روش نمونه گيري تصادفي انتخاب شدند. افراد مورد علاقه پرسشنامههاي مقياس خودكارآمدي عمومي شرر، پرسشنامه تيپ شخصيتي و پرسشنامه چند وجهي مكان كنترل سلامت را تكميل كرده و سپس براي گرفتن آزمايش خون به آزمايشگاه معرفي شدند. بر اساس نتایج این پژوهش، متغيرهاي شخصيتي و روان شناختي در بيماران ديابتي از عوامل تأثيرگذار مهم بر كنترل قندخون آنهاست. بنابراين مي توان با اجراي مداخلاتي به منظور افزايش مكان كنترل دروني و ميزان خودكارآمدي و اصلاح ويژگيهاي تيپ شخصيتي بيماران ديابتي به پاي بندي به رژيمهاي درماني و كنترل بهتر قندخون در اين بيماران كمك كرد.
فهرست منابع
الف) منابع فارسی:
- ابراهیمی، امراله، مولوی، حسین، موسوی،سید غفور،برنامنش،علیرضا و یعقوبی، محمد.(1386). ویژگی های روان سنجی ،ساختار عاملی،نقطه برش بالینی،حساسیت و ویژگی پرسشنامه سلامت عمومی 28 سؤالی در بیماران مبتلا به اختالات روان پزشکی. فصلنامه تحقیقات علوم رفتاری.1:5-12.
- ابوالحسنی، فرید؛ مهاجرانی تهرانی، محمد رضا؛ طباطبای ملاذی، عذرا و لاریجانی، باقر. (1384). بار دیابت و عوارض آن بر اساس مطالعات دهه اخیر در ایران . مجله دیابت و لیپید ایران 1384؛ دوره5(شماره 1): 35-48.
- اردکانی، افخم، رشیدی، مریم. (1384). عوامل خطر دیابت نوع 2، مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، شماره 4، 348-350.
- آرمان، سرور. (1375). مقایسه شیوع استرسهای روانی تا قبل از تشخیص دیابت، مجله علمیدانشگاه علوم پزشکی زنجان، شماره24.
- افخمی اردکانی، محمد، زارع، حسین، علیپور، احمد، پورشریفی، حمید(1391). همبستگی خودکارآمدی، تیپ شخصیتی و کانون کنترل سلامت با میزان کنترل قند خون در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو، مجله پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، دوره 20، شماره6.
- آقامحمدیان، حمیدرضا، قنبری، بهرامعلی و واعظی، مرضیه(1389)بررسی مقایسه ای عوامل استرس زا و راهکارهای مقابله ای در افراد مبتلا به دیابت و سالم.فصلنامه دانشگاه علوم پزشکی سبزوار(اسرار)،بهار89، (1 (مسلسل 55)):27-32.
- آقامولایی، تیمور، طوافیان، صدیقه سادات و قنبرنژاد، امین(1392). وضعیت کانون کنترل سلامت و ارتباط آن با رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت در جمعیت بالای پانزده سال شهر بندرعباس. نشریه مدیریت سلامت، جلد17، شماره: 55.
- آقایی، اصغر و آتش پور، حمید. (1380). استرس و بهداشت روانی، اصفهان، انتشارات پردژ.
- اکبری، علی و دهکردی،مهناز. (1391). اثر بخشي آموزش مهارتهاي مقابله اي مبتني بر مدل مارلات در پيشگيري از عود و افزايش تاب آوري در افراد وابسته به مواد.روانشناسی بالینی،دوره1،شماره3.
- اکبری، مریم،رستمی، مریم،عبدی، علی و آریاپور، سعید(1391) بررسي رابطه استرس ادراك شده با سبكهاي مقابله اي دانشجويان.نخستین همایش ملی شخصیت و زندگی نوین.
- اکبری پور، سحر، نشاط دوست، طاهر، مولوی، حسن. (1387). اثر بخشی آموزش گروهی ایمن سازی در مقابل تنیدگی بر سلامت عمومی، مجله دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه اصفهان، سال 12، شماره2.
- آلدر، پورتر، آبراهام، تیجلینگن. (1391). روانشناسی سلامت، مترجم: رضاعی، تهران، نشرارجمند.
- آلن، ار، اس. (1370). اختلالات روانی کودکان، مترجم: مهریار، امیر هوشنگ، تهران، رشد.
- آلیس، آلبرت وهاپر. (1380). زندگی عاقلانه، مترجم: محمد فیروز، تهران، رشد.
- الیاسی، محمدحسین.(1381). استرس پس از ضربه: رويكردهاي نظري، ارزيابي و درمان،انتشارات آمن،تهران.
- امیری، محمد؛ آقایی، اصغروعابدی، احمد. (1389). تاثیر آموزش ایمن سازی در مقابل استرس بر سلامت عمومیبیماران دیابتی. فصلنامه روانشناسی کاربردی، سال 4، شماره 4 016)، ص 85 -100.
- امینی، حمید.(1390).مدیریت دیابت.انتشارات پارس بوک،تهران.
- آناستازی، آن(1364).روان آزمایی.مترجم:محمد تقی براهنی،انتشارات دانشگاه تهران.
- آنتونی، مایکل؛ ایرونسون، گیل و اشنایدرمن، نیل. (1388). مدیریت استرس به شیوه شناختی رفتاری. مترجم: نشاط دوست، حمید طاهر، جهادانشگاهی، اصفهان.
- انصاری، فریماه؛ مولوی، حسین و نشاط دوست، حمید طاهر. (1388). تاثیر آموزش ایمن سازی در مقابل استرس بر سلامت عمومیبیماران مبتلا به فشار خون بالا، پژوهشهای روانشناختی، دوره 12، شماره 3و4.
- ایوی برن بلک، ام،کیت و سون، دیوید.(1372).شناخت درمانی افسردگی و اضطراب.مترجم: توزنده جانی،حسن،انتشارات آستان قدس،مشهد.
- بابایی، نوید. (1385). تعیین عوامل تاب آوری جوانان در برابر انحرافات اجتماعی، مجله علوم بهزیستی و توانبخشی، 2، 8.
- برنز، دیوید. (1389). وقتی اضطراب حمله میکند: شناخت درمانی، مترجم: قراچه داغی، مهدی، تهران، ذهن آویز.
- برونر ، سودارث (2004).پرستاری داخلی و جراحی (غدد کبد و دیابت). ترجمه: نوقابی ، احمد علی ؛دهقان نیری ، ناهید (1382). تهران : نشر سالمی.
- بشارت، محمد علی. (1386). تابآوری، آسیب پذیری و سلامت روانی. مجله علوم روانشناختی، دوره ششم، شماره 24.
- بک، جودیت اس. (1390). شناخت درمانی: مبانی و فراتر از آن، مترجم: فتی، لادن، تهران، دانژه.
- بک و همکاران. (1998). بیماران روانی، مترجم: محمد منصور، تهران، نشر سماط.
- بهرامی مشعوف،عباس (1373).بررسی رابطه بین میزان عبادت و سلامت روان در دانشجویان پسر مرکز تربیت معلم همدان. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تربیت معلم.
- بیلوس، رودی دبلیو. (1389). دیابت، مترجم: مسجدی، سعیده، تهران، آیینه دانش.
- پارسایی، قریده.(1387). بررسي تاثير آرامسازي پيشرونده عضلاني در وضعيت تهوع و استفراغ و اضطراب ناشي از شيمي درماني.پایان نامه دانشگاه علوم پزشکی تبریز،دانشکده پرستاری.
- پروچاسكا، ج و نوركراس، ج . ( 1389 ). نظريه هاي روان درماني نظا مهاي روان درماني ،ترجمه :يحيي، سيد محمدي.تهران : نشر روان .
- پودات، نسرین. (1375). مقایسه کانون کنترل دانشجویان افسرده و سالم. پایان نامه کارشناسی ارشد. تهران، بیمارستان روزبه.
- پور شریفی، حمید؛ زمانی، رضا؛ مهریار، امیر هوشنگ؛ بشارت، محمد علی و دیگران. (1386). تاثیر مصاحبهی انگیزشی بر بهبود شاخصهای سلامت جسمی (کاهش وزن وکنترل قند خون)در افراد مبتلا به دیابت نوع 2. روانشناسی معاصر، دوره سوم، شماره 2.
- پینر، ورا.(1978).اصول کنترل براسترس.مترجم:ابوک(1377)،انتشارات فصل نواندیش،تهران.
- تمنایی، فاطمه. (1390). تبیین نقش واسطه گری تاب آوری در رابطه بین معنویت و استرس ناباروری در زنان نابارور. پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه ارسنجان.
- ثنایی، باقر.(1362).روان درمانی و مشاوره گروهی. تهران:انتشارات چهر.
- جانسن، توماس. (1991). دیابت در جهان سوم، ماهنامه بهداشت جهان. سال سوم، شماره 10 ص14.
- جبل عاملی، شیدا؛ حیدری، حسین و مصطفوی، سمانه. (1390). اثر بخشی مداخله شناختی رفتاری مدیریت استرس بر سلامت عمومیبیماران قلبی، تحقیقات علوم رفتاری، دوره 9، شماره 5.
- جعفری، عیسی؛ اسکندری، حسین؛ سهرابی، فرامرز و دلاور، علی. (1389). اثر بخشی آموزش مهارتهای مقابلهای مبتنی بر مدل مارلات در پیشگیری از عود و افزایش تابآوری در افراد وابسته به مواد، مجله روانشناسی بالینی، سال1، شماره3.
- جواهري زاده، روشنك (1373). بررسي پارهاي از متغيرهاي روانشناختي – اجتماعي مؤثر در كنترل ديابت در جوانان ديابتي نوع 1 و مقايسه آن با جوانان غيرديابتي. پايان نامه كارشناسي ارشد روانشناسي باليني . انستيتو روانپزشكي تهران.
- حاتملوی سعدآبادی، منیژه؛ پور شریفی، حمید و باباپور خیرالدین، جلیل. (1390). نقش کانون کنترل سلامت در رفتارهای خود مراقبتی افراد مبتلا به دیابت نوع 2 . مجله علوم دانشگاه علوم پزشکی تبریز، سال 33، شماره4، ص 22-17.
- حری، نگار؛ حقیقی,ساسان؛ امینی، مسعود و دیگران. (1387). بررسی رابطهی تعداد حوادث استرس زای مهم زندگی با شیوع اختلالهای متابولیسم قند(IGT، دیابت)در افراد فامیل درجهی اول مبتلایان به دیابت نوع 2. مجله غدد درون ریز و متابولیسم ایران، دوره دهم، شمارهی 1، صفحههای 17-23 .
- حسن زاده پشنگ، سمیرا؛ زارع، حسین و علی پور، احمد(1391). اثر بخشی آموزش شیوههای مقابله با استرس بر تابآوری، اضطراب، افسردگی و استرس بیماران مبتلا به ضایعه نخاعی. فصلنامه دانشگاه علوم پزشکی جهرم، دوره دهم، شماره سه.
- حسن شاهی، محمد علی. (1390). رابطه تاب آوری، خود کارآمدی و هوش هیجانی با رضایت زوجی. پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد ارسنجان.
- حیدری، فریبا. (1380). بررسی اثر درمان شناختی-رفتاری در کمک به کنترل بیماری دیابت و کاهش اختلالات هیجانی نوجوانان مبتلا به دیابت نوع1، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت معلم تهران.
- خداپناهي، محمدكريم. (1385). انگيزش و هيجان، تهران: انتشارات سمت.
- خدا رحیمی، سیامک، جعفری، غلامعلی. (1377). روان درمانی مذهبی، نقش مذهب بر فرایندهای بهداشت روانی و روان درمانی در روانشناسی بالینی، فصلنامه تازههای روان درمانی هیپنوتیزم، دوره دوم، شماره 7و8.
- خزائلی، پارسا. (1386). تاب آوری و ظرفیت غلبه بر دشواریها. معاونت دانشجوئی و فرهنگی. مرکز مشاوره دانشگاه تهران.
- درایدن، ویندی. (1390). رفتار درمانی عقلانی هیجانی رفتاری، مترجم: موحد، رابعه، تهران، ارجمند.
- دوازده امامی، محمد حسن؛ روشن، رسول؛ محرابی، علی وعطاری. (1388). اثر بخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری برکنترل قند خون و افسردگی در بیماران دیابتی نوع 2. مجله غدد درون ریز و متابولیسم ایران. دوره یازدهم، شمارهی 4، صفحههای 385-392.
- رحیمی، محمود. (1387). بررسی تاثیر آموزش درمان شناختی رفتاری الیس و آرامش عضلانی جهت کاهش اضطراب دانش آموزان پسر دبیرستان عشایری شهر شیراز. پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد ارسنجان.
- رضاعي، فرزين(1382).روانشناسی سلامت. تهران: انتشارات ارجمند.
- رضایی، فاطمه، کجباف، محمدباقر، وکیلی، نجمه، دهقانی، فهیمه. (1390). اثر بخشی درمان شناختی-رفتاری مدیریت استرس بر سلامت عمومیبیماران مبتلا به آسم، فصل نامه دانش و تندرستی دانشگاه علوم پزشکی شاهرود، دوره6، شماره3.
- رفیع نیا، عبدالرسول. (1379). بررسی تاثیر مشاوره فردی با رویکرد شناختی در درمان استرس پس از سانحه، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت معلم تهران.
- رودی دبلیو، بیلوس. (1385). راهنمای پزشکی خانواده دیابت، مترجم: سعیده مسجدی، سپهر اندیشه، قم.
- روشن، رسول، یعقوبی، حمید(1381). روشها و فنون آرام سازی و بیوفیدبک. تهران، انتشارات رشد.
- ریجسینگهانی، آرونا. (1381). سفره رنگین برای دیابتیها. مترجم: حق نظریان، تهران، راه تندرستی.
- زاهد نژاد،هادی؛ پور شریفی، حمید و باباپور، جلیل. (1389). ارتباط کانون کنترل سلامت، حافظه و رابطه پزشک بیمار با رضایت از درمان در مبتلایان به دیابت نوع 2. دو ماهنامه دانشکده پرستاری و مامایی ارومیه، دوره 9، شماره 2، ص75-67.
- زاهد نژاد،هادی؛ پور شریفی، حمید و باباپور، جلیل. (1389). بررسی ارتباط کانون کنترل سلامت، حافظه و رابطه پزشک بیمار با پیروی از درمان در مبتلایان به دیابت نوع 2. مجله علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، دوره7، شماره 2، ص 258-249.
- زهرا کار، کیانوش. (1391). بررسی اثر بخشی درمان عقلانی، هیجانی و رفتاری به شیوه گروهی در کاهش استرس بیماران مبتلا به دیابت. فصلنامه دانش و تندرستی دانشگاه علوم پزشکی شاهرود. دوره7، شماره4.
- سارافینو، ادوارد. (1391). روانشناسی سلامت، مترجم: الهه میرزایی، تهران، رشد(تاریخ انتشار اثر به زبان اصلی،2002).
- ساعتچی، محمود. (1384). روان شناسی کار، تهران، نشر ویرایش.
- سامانی، سیامک، جوکار، بهرام، صحراگرد، نرگس. (1386). تاب آوری، سلامت روانی و رضایت مندی از زندگی، مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، سال سیزدهم، شماره3.
- سامانی، سیامک، جوکار، بهرام. (1386). بررسی اعتبار و روایی فرم کوتاه مقیاس افسردگی، اضطراب و فشار روانی، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه شیراز.
- سانتراک. (1382). زمینه روانشناسی سانتراک. ترجمه، مهرداد فیروز بخت. تهران، رسا.
- سرتیپ پور، مهناز، عطاری، عباس، امینی، مسعود. (1382). تاثیر آموزش مدارا با استرس بر کنترل کوتاه مدت قند خون در بیماران دیابتی، پژوهش در علوم پزشکی، سال هشتم، دو ماهنامه مرداد و شهریور.
- سعیدی، مژگان. (1383). اثر بخشی دو روش بازسازی شناختی و آرامسازی و ترکیب این دو بر اضطراب و افسردگی بیماران باز توانی قلبی. پایان نامه کارشناسی ارشد انستیتو روانپزشکی تهران.
- سیادتان، سید جواد. (1386). تعیین ریسک فاکتورهای دیابت، سطح کلسیم و مس در افراد دیابتی نوع 2 در مقایسه با گروه کنترل. پایان نامه دکترای فوق تخصصی شیراز.
- سید محمودی، سید جواد، رحیمی، چنگیز، محمدی، نوراله. (1390). عوامل موثر بر تاب آوری در افراد مواجه با ضربه روانی، مجله دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد، 1(1)، 14-5.
- شاملو، سعید. (1381). بهداشت روانی، تهران، انتشارات رشد.
- شریفی، خلیل؛ عریضی، حمیدرضا؛ نامداري، کوروش( 1384 ). بررسی رابطه بین عملکرد خانواده و سرسختی روانشناختی در دانش آموزان. فصلنامه دانش و رفتار،دوره 1، سال دوم،شماره،10.
- شعاع، اصغر. (1382). مقایسه رابطه منبع کنترل با فشار روانی و شیوههای مقابله با آن در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروسیس و افراد سالم. پایان نامه کارشناسی ارشد عمومیدانشگاه تربیت معلم.
- شفر، مارتین. (1990). فشار روانی،ماهیت، پیشگیری، سازگاری. ترجمه:بلورچی،انتشارات رشد،تهران.
- شولتز، دوان، شواتز، سیدنی الن. (1387). نظریههای شخصیت، ترجمه سید محمدی، تهران، نشر روان.
- شهشهان، طاهره. (1381). اصول پیشگیری از دیابت شیرین. چاپ اول، تهران، انتشارات چهار باغ.
_ شيخ محسني،ا .(1384). رابطه كانون كنترل و سبك هاي اسنادي با سازگاري زناشويي دبيران مرد متوسطه شهر شيراز با همسران شاغل و غير شاغلشان ، پايان نامه كارشناسي ارشد ، دانشگاه آزاد اسلامي ارسنجان.
- صبوری مقدم، حسن و براهنی، محمد نقی. (1376). تاثیر منبع کنترل و امکان مهار استرس بر یادگیری فرد. پژوهشهای روانشناختی، دوره 4، شماره 3و4.
- عباسی باویل، ژاله (1379). مقایسه اثر بخشی گروه درمانی به شیوه ی دارودرمانی در درمان اختلال اضطراب فراگیر. پایان نامه كارشناسي ارشد روانشناسی بالینی، انستیتو روانپزشکی تهران.
- عرب، کامران. (1392). نقش پیش بینی کنندگی کانون کنترل سلامت و حمایت اجتماعی در ارتباط با کیفیت زندگی نوجوانان مبتلا به دیابت در شهر شیراز، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد ارسنجان.
- فدایی،فربد.(1388).تاثیر اندوه و افسردگی بر دیابت،مجله سلامت،شماره 245.
- فراهاني، شکري، گراوند و دانشورپور (1384). تفاوتهاي فردي در استرس تحصيلي و بهزيستي ذهني: نقش سبکهاي مقابله با تنيدگي. مجله علوم رفتاري.
- فرخنده، ماشااله. (1389). دیابت و بیماریهای قند خون، تهران، نسل نو اندیش.
- فری، مایکل. (1391). راهنمای عملی شناخت درمانی گروهی، مترجم: محمدی، مسعود، تهران، رشد.
- قراچه داغی، مهدی، شریف زاده، مریم. (1373). فشار روانی و راههای شناخت و مقابله. تهران، انتشارات رشد.
- قرباني، نيما (1374). سخت رويي؛ ساختار وجودي شخصيت. پژوهشهاي روان شناختي، 2،3 و 4.
- کاف من، فرانسیس. (1386). چاق قندی، مترجم: شمس اردکانی، محمد، اصفهان، پوریای ولی.
- كرد ميرزا، عزت ا لله.(1388).الگويابي زيست ي-رواني-معنوي در افراد وابسته به مواد و تدووين برنامه مداخله براي ارتقاء تا ب آوري مبتني بر روايت شناسي شناختي و روان شناسي مثبت نگر. پايان نامه دكتري. دانشكده روان شناسي و علوم تربيتي. دانشگاه علامه طباطبايي.
- کرمانشاهی، سیما، فروغی، زهرا، محمدی، عیسی ورجب، اسداله. (1380). بررسی تاثیر روش آرام سازی بنسون بر کنترل دیابت بیماران دیابتی، اسرار مجله دانشکده علوم پزشکی سبزوار، سال8، شماره3.
- کریمی، جلال. (1381). پیشگیری از دیابت. تهران، انتشارات دوران.
- گرین برگر، دنیس، پدسکی، کریستین. (1390). آنجا که عقل حاکم است: کتاب راهنمای شناخت درمانی. مترجم: قاسم زاده، تهران، نشر ارجمند.
- گنجی، حمزه. (1376). بهداشت روانی، تهران، نشر ارسباران.
- گوردن، نیل اف. (2002). راهنمای کامل ورزشی ویژه بیماران دیابتی. مترجم: نقیبی، ژیلا، تهران، انتشارات شهرآب.
- گیلدر، مایکل، گات، دنیس، مه یو، ریچارد، کوون، فلیپ. (1996). روانشناسی آکسفورد. مترجم: نصرت اله پور افکاری، تهران، انتشارات علوم پزشکی.
- لاریجانی، باقر و زاهدي، فرزانه ( 1377 ). زخم پاي دیابتی: تشخیص و درمان. مجله علمی نظام پزشکی جمهوري اسلامی ایران،.194-207 ،3
- لوکر، تری؛ گرگسون، الگا. (1389) مدیریت استرس، مترجم: رضایی، مهدی، ژکان، محسن، انتشارات دانژه، تهران.
- لیبرت، رابرت و میشل اسپیگلر ، (1375). شخصیت ازدیدگاه رفتاری. حسن صبوری مقدم .مشهد:آستان قدس رضوی، موسسه چاپ و انتشارات.
- ماري سون، دیوید. (1993). شناخت درماني افسردگي و اضظراب (راهنمايي براي پزشكان). ترجمه: توزنده جاني، حسن.(1374)، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوي.
- محرابی، علی، فتی، لادن، دوازده امامی، محمد حسن، رجب، اسداله. (1387). اثر بخشی آموزش مدیریت استرس مبتنی بر نظریه شناختی رفتاری بر کنترل قند خون و کاهش مشکلات هیجانی بیماران دیابتی، مجله دیابت و لیپید ایران، دوره 8، شماره2، ص114-103.
- محسنی فر و همکاران. (1382). ترجمه کامل هند بوک کاپلان، تهران، انتشارات برای فردا.
- محمدی، مسعود، جزایری، علیرضا، جوکار، بهرام. (1385). بررسی عوامل تاب آور در افراد در معرض خطر سوء مصرف موادمخدر، فصلنامه علمی-پژوهشی روانشناسی دانشگاه تبریز، سال اول، شماره2و3.