دانلود پیشینه تحقیقات داخلی وخارجی تعهد زناشویی (docx) 15 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 15 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
پیشینه تحقیقات داخلی وخارجی تعهد زناشویی
2-4- پيشينهي پژوهشي
بر اساس بررسيهاي محقق مشخص گرديد که تا کنون در داخل کشور، پژوهشي در خصوص تاثير مداخلات غنيسازي بر تعهد و تابآوري توامان انجام نشده است. در اينجا سعي ميشود به تحقيقات نزديک به موضوع، اشاره شود.
2-4-1- تحقيقات انجام شده پيرامون اثربخشي غنيسازي بر تعهد زناشويي در خارج از کشور
بروکس و همکاران (2001) زوج درماني گروهي به شکل غنيسازي روابط را روي22 زوج اجرا کردند. نتايج نشان داد که اين دوره باعث افزايش صميميت، تعهد، اعتماد و سازگاري زناشويي شده است.
موري، رز، بليويا، هولمز و ديگران (2002) اثربخشي غنيسازي روابط را بر بهبود عزت نفس و ابعاد ارتباط زوجين بررسي نمودهاند. يافتههاي پژوهش نشان داد که غنيسازي روابط عزت نفس زوجين را افزايش داده است. همچنين صميميت، تعهد و سازگاري زوجين افزايش يافت.
بررسيهاي محقق در خصوص تحقيقات انجام شده پيرامون اثربخشي غنيسازي بر تابآوري، نتيجهاي در برنداشت. هر چند اين موضوع با توجه به جديد بودن حوزهي مطالعات تابآوري دور از انتظار نبود.
2-4-2- نتايج حاصل از پژوهشهاي انجام شده در زمينه غنيسازي زوجين در خارج از كشور
ماتسون و انگلند (1990؛ به نقل از کانفليد، 1999) مطالعهاي در خصوص اثربخشي آموزش غنيسازي ازدواج انجام دادند. نتايج اين مطالعه که دربردارندهي يک طرح ارزيابي پيش بيني- پسآزمون مربوط به 38 زوج بود، نشان داد که برنامه آموزش غنيسازي ازدواج تاثير مثببت بر ادراک شرکت کنندگان در حيطههاي خودارزيابي، ارتباطات زناشويي، سازگاري زناشويي و تغيير رابطه داشته است.
آکاردينو و جورني (1998) اثر بخشي برنامه غنيسازي روابط را بر کيفيت زناشويي افراد زنداني و همسران آنها بررسي نمودند. يافتهها نشان داد که اين دوره باعث افزايش سازگاري زناشويي، سازگاري عمومي و سلامت رواني زندانيان و همسران آنها شده است.
اليزابت و همکاران (2002) ازدواجهاي مدرن در معرض استرسهاي مختلفي قرار دارند وسازگاري کمتري ديده ميشود. در آفريقاي جنوبي به علت نبود برنامههاي جامع و عدم برآورده شدن نيازهاي زوجين نرخ طلاق بالا است. بنابراين انجام تحقيقات و توسعه برنامه غنيسازي زناشويي مدنظر قرار گرفت. هدف از اين پژوهش ارائه برنامههاي غنيسازي زوجين براي زوجها با محوريت گروههاي رشد بود. نتايج اين پژوهش نشان داد که رضايت زناشويي زوجين بعد از شرکت در اين برنامه بهبود داشت.
تامي و امي لين (2004) پژوهشي تحت عنوان تغييرات زوجين پس از اتمام برنامه غنيسازي زوجين انجام دادند. هدف از اين مطالعه سنجش تغييرات زوجين تازه ازدواج کرده پس از دريافت 14 جلسه برنامه غنيسازي است. اين برنامه به دنبال پيچيدگيهاي تازه زندگي زن و شوهر در طول زمان بود و طبق آن برنامه تغيير داده ميشد تا به نيازهاي زوجين بهتر پرداخته شود. يافتههاي اين مطالعه نشان ميدهد که پس از اتمام برنامه بسياري از الگوهاي رفتاري تغيير يافته بود و زوجها افزايش توانايي حل تعارض و ارتباط موثرتر با يکديگر را نشان دادند و همچنين زوجين از مجموعه برنامهها رضايت داشتند. برنامه غنيسازي براي رسيدگي به نيازهاي خاص زن و شوهرها و همچنين ارائه مداخله مفيد و بهنگام با تمرکز بر نيازهاي جديد زوجين برنامه بسيار موفقي است.
ويرجينيا (2005) پژوهشي در کليساي کاتوليک لس آنجليس زير نظر اسقف اعظم با برنامه غنيسازي ازدواج انجام شد. هدف توسعهي يک برنامه غنيسازي ازدواج شامل مسائل مهم زناشويي براي زوجين جوان بود. جزواتي براي تقويت مفاهيم تدريس داده شد و زوجين اجازه شرکت در گروه و پرسش و ارائه اطلاعات را داشتند. نتايج اين تحقيق رضايت بخش بود.
در پژوهشي که توسط استنلي، آماتور، جانسون و مارکمن (2006) صورت گرفت به بررسي رابطه آموزش پيش از ازدواج، کيفيت زناشويي و ثبات زناشويي پرداخته شد. نمونه تحقيق شامل زوجين سطح متوسط آمريکايي بود. نتايج نشان داد که شرکت کنندگان در برنامه آموزشي پيش از ازدواج سطوح بالايي از رضايت و تعهد در ازدواج و سطوح پايين تعارض و همچنين طلاق را نشان ميدادند
2-4-3- پژوهشهاي انجام شده در زمينهي غنيسازي ازدواج در داخل کشور
نظري (1383) در پژوهشي به بررسي و مقايسه اثربخشي برنامه غنيسازي ارتباط و مشاوره راه حل محور بر رضايت زناشويي زوجين هر دو شاغل پرداخته است. نتايج اين پژوهش که بر روي 34 زوج صورت گرفت، نشان داد که هر دو رويکرد تاثير معنيداري بر افزايش ابعاد مختلف سازگاري داشتهاند، ولي غنيسازي روابط بر ابعاد پرخاشگري، زمان با هم بودن و مسائل مالي اثربخشي بيشتري را نشان داده است.
عدالتي شاطري (1388) پژوهشي با هدف اثربخشي غنيسازي ازدواج بر رضايت زناشويي زوجهاي دانشجو انجام داد. نتايج اين مطالعه حاکي از تاثير آموزش با رويکرد غنيسازي ازدواج، در رضايتمندي زناشويي زوجها بود. علاوه بر اين، بهبود مشاهده شده در ارتباط زناشويي زوجهاي شرکت کننده، تغييري محدود به زمان مداخله نبوده و تاثيرات آن تا ده هفته بعد از اتمام دوره نيز حفظ شده بود. اين امر تاييدي بر صرفه بودن کاربرد چنين آموزشهايي است.
عيسي نژاد (1389) در پژوهشي با عنوان اثربخشي غنيسازي بر بهبود کيفيت روابط زناشويي زوجين بر روي 36 زوج مرکز جامع پزشکي و مشاوره اصفهان انجام گرفت. غنيسازي روابط بر بهبود نمره کل کيفيت زناشويي زوجين و ابعاد آن شامل توافق زناشويي، رضايت زناشويي و انسجام زناشويي موثر بود. همچنين بين گروه آزمايش و گواه در ميزان کيفيت روابط زناشويي و ابعاد آن تفاوت معناداري وجود داشت و اثر غنيسازي بعد از يک ماه باقي مانده بود.
2-4-4- پژوهشهاي انجام شده در درزمينهي تعهد زناشويي خارج از کشور
برايان، جک (1988) در تحقيقي که با عنوان بررسي استقلال 3 تعهد صورت گرفت. 3 تعهد سازماني، شغلي و اجتماعي و متغيرهاي کار، برنامهريزي شغلي، ثبات زناشويي، رفتارهاي مقابلهاي و وضعيت مالي در هر کدام از انواع تعهد سنجيده شد. نمونه شامل 18 زن ازدواج کرده شاغل بود. يافتهها نشان دادند که کار اضافه عامل رشد تعهد شغلي و نفوذ سازماني و تعهد ضعيف اجتماعي است. امنيت مالي، مقابله با رفتار و رضايت زناشويي پيشبيني مثبت تعهد حرفهاي است. تعهد سازماني در زناني که احساس ناامني مالي و مشارکت در برنامهريزي کارهاي شخصي دارند، بالاتر بود. خانمي که درآمدي بيشتر از همسرش داشت به سازمان متعهدتر و به جامعه تعهد کمتري داشت.
گائو (2000) در پژوهشي با عنوان صميميت، شهوت و تعهد در روابط رومانتيک در چين و آمريکا، نظريه مثلثي عشق را در دو کشور بررسي کرده است. اطلاعات از 90 زوج چيني در چين و 77 زوج آمريکايي در ايالات متحده جمعآوري شد. تجزيه و تحليل اطلاعات با استفاده از واريانس چند متغيره و جمع نمرات انجام شد، نتايج نشان داد که تعهد، عشق و صميميت باعث افزايش رابطه عاشقانه بطور جدي شد. همچنين شهوت به طور معنيداري در زوجين ايالات متحده آمريکايي بالاتر از زوجين چيني است، اما ميزان تعهد و صميميت در دو فرهنگ تفاوتي نداشت.
ريويز (2006) در تحقيقي با موضوع تعهد زناشويي به اين نتيجه رسيد که در روابط زناشويي پستي و بلنديهايي وجود دارد که براي حفظ يک رابطه متعهدانه، لازم است زوجين با کمک يکديگر روي مشکلات و حل آنها کار کنند. وي کليد ساخت يک ازدواج موفق را در تعهد و وفاداري، تفکرمثبت، ارتباط مناسب، مهرباني، درک واحترام و اهداف مشترک ميداند.
گالنا و استنلي (2006) تحقيقي با عنوان تعامل فبل از ازدواج و تعهد در افراد متاهل پرداختند. نويسندگان به بررسي طولي سطح تعهد فردي 197 فرد متاهل بر اساس تعاملات قبل از ازدواج پرداختند. نتايج نشان داد مرداني که قبل ازدواج با همسر خود تعامل و همزيستي داشتهاند، سطح تعهد کمتري را نشان دادند و مردان نسبت به همسرانشان اين گونه بودند. همچنين بين تعهد و دينداري نيز رابطه وجود داشت.
سارا، اسکات واستنلي (2008) تحقيقي با عنوان اثرات طلاق بر اعتماد به نفس و تعهد زناشويي انجام دادند. تحقيق بر روي کساني که والدين شان طلاق گرفته بودند و کساني که تجربه طلاق والدين نداشتند، نشان داد کساني که والدين طلاق گرفته داشتند، نگرش منفي به ازدواج دارند. همچنين کساني که والدينشان طلاق گرفتهاند، هنگام ورود به ازدواج تعهد شخصي کمتري داشتهاند واعتماد به نفس کمتري نسبت به توانايي خود براي حفظ يک ازدواج شاد و سالم دارند. و احتمال خطر بالقوه بالايي براي طلاق دارند.
برنان و همکاران (2009) در پژوهشي با عنوان کاربرد مقبوليت و تعهد درماني در رفتار اضطرابي زوجين، مطالعه موردي با دو زوج، به اين نتيجه رسيدند که تعهد درماني در افزايش سازگاري و رضايت زناشويي موثر بوده و اضطراب فردي و رواني در زن و شوهر را کاهش ميدهد.
اسکات و هريس (2009) تحقيقي با عنوان دينداري و تعهد مذهبي در جمعيت مذهبي همگن در ايالات اوکلاهاما انجام دادند. نتايج نشان داد که بين تعهد زناشويي و داشتن ارزشهاي مشترک رابطه مثبت وجود دارد.
آوريل (2010) در تحقيقي با عنوان گرايش به تعهد و مراسم مذهبي در زوجين، 55 زوج براي اندازهگيري مشارکت در آيينها و ميزان تعهد انتخاب کرد. اين مطالعه دو تعهد شخصي و اخلاقي را سنجيد و اين بررسي مشخص کرد که براي مردان بين تمايل مراسم مذهبي و تعهد رابطه وجود دارد، در حالي که براي زنان رابطه خاصي ديده نشد.
شلي و جوهان (2011) تحقيقي با عنوان تعهد مذهبي، دلبستگي و سازگاري زناشويي در زوجهاي تازه ازدواج کرده انجام داد. به دليل استفاده مکرر از نمونه دردسترس و عدم وجود يک چارچوب نظري تعيين نقش دينداري در عملکرد زناشويي اغلب دشوار است. مطالعه حاضر به بررسي اثر تعهد مذهبي و وابستگي بر سازگاري زناشويي ميپردازد. جامعه اين تحقيق 92 زوج بدون فرزند هستند. ارتباط مثبتي بين تعهد مذهبي و تعهد زناشويي وجود داشت و همچنين ارتباط منفي بين اجتناب از دلبستگي و تعهد و سازگاري زناشويي وجود داشت.
2-4-5- نتايج حاصل از پژوهشهاي انجام شده در زمينهي تعهد زناشويي در داخل كشور
تبعه امامي (1382) در پژوهشي با عنوان تعيين و بررسي رابطه بين ويژگيهاي مرکزي و پيراموني عشق و تعهد در بزرگسالان جوان متاهل شهر اصفهان، به اين نتيجه رسيد که نمرات ميانگين درجهبندي ويژگيهاي مرکزي عشق و تعهد، همچنين نمرات ميانگين درجهبندي ويژگيهاي پيراموني عشق و تعهد در حد بالايي رابطه داشتند. ميانگين درجهبندي زنان و مردان از طريق تحليل واريانس مقايسه شد. هر چند در مورد ويژگيهاي مرکزي عشق و تعهد در بين زنان و مردان تفاوت ديده شد، ولي در ويژگيهاي پيراموني عشق و تعهد تفاوت معنيداري بين دو جنس ديده نشد. نتيجه قابل توجه از اين دادهها اين شد که آزمودنيها برخي ويژگيها را بيشتر معرف هر مفهوم دانسته و بر آن توافق داشتند. بر اساس اين فرضيه ها، سازماندهي عشق و تعهد بر مبناي پيش نمونهها اعتبار مييابد.
دانشپور و همکاران (1386) در پژوهشي با عنوان پيشبيني صميميت اجتماعي بر اساس سبکهاي هويت، تعهد هويت و جنسيت، به اين نتايج رسيدند که سبک هويت اطلاعاتي بر تعهد و صميميت اجتماعي اثر مستقيم وثبت و معنادار؛ سبک هويت هنجاري بر تعهد و صميميت اجتماعي اثرمستقيم مثبت و معنادار؛ جنس و سبک هويت سردرگم- اجتنابي بر تعهد و صميميت اجتماعي اثر مستقيم مثبت و معنادار؛ جنس و سبک هويت سردرگم- اجتنابي بر تعهد اثر مستقيم منفي و معنادار دارد. اثر غير مستقيم سبکهاي هويت اطلاعاتي و هنجاري از طريق تعهد بر صميميت اجتماعي مثبت و غير معنادار؛ اثر غير مستقيم جنس و سبک سردرگم از طريق تعهد بر صميميت اجتماعي منفي و غير معنادار است. در مجموع، يافتههاي پژوهش نشان داد که متغير تعهد هويت نتوانست رابطه بين سبکهاي هويت و صمييميت اجتماعي را در دو جنس ميانجي گري کند.
شاه سياه (1387) در پژوهش خود، باعنوان بررسي رابطهي رضايت جنسي و تعهد زناشويي، نتيجه گرفتند که بين تعهد زناشويي و رضايت جنسي رابطه معنادار وجود دارد و بين طول مدت ازدواج و تعهد زناشويي و رضايت جنسي رابطه است و هر چه طول مدت ازدواج کمتر باشد رضايت جنسي نيز بيشتر است.
نجارپوريان (1387) درپژوهشي تحت عنوان تاثير آموزش تعهد پيش از ازدواج بر بهبود ويژگيهاي تعهد در دختران دانشجوي دانشگاه آزاد فسا، که بر روي 30 نفر دانشجود دختر دانشگاه به صورت تصادفي انجام گرفت، نشان داد که آموزش تعهد بر بهبود ويژگيهاي تعهد در ميان دانشجويان تاثيرگذار بوده است و همچنين نمرات پسآزمون گروه آزمايش به طور معنيداري نسبت به نمرات گروه کنترل بيشتر بوده است. اين پژوهش پيشنهاد ميکند که در برنامه آموزش قبل از ازدواج، اهميت و نقش تعهد و ويژگيهاي آن گنجانده شود تا زوجين با احساس مسئوليت بيشتري وارد پيوند زناشويي شوند.
عباسي موليد (1388) در پژوهشي با عنوان بررسي تاثير آموزش گروهي واقعيت درماني بر تعهد زناشويي زوجين شهرستان خميني شهر، به اين نتيجه رسيد که آموزش به شيوه واقعيت درماني تعهد زناشويي را افزايش داد. همچنين آموزش به شيوه واقعيت درماني ابعاد تعهد زناشويي (تهعد شخصي، تعهد اخلاقي، تعهد ساختاري) را افزايش داد.
رضايي (1389) پژوهشي تحت عنوان رويکرد اسلامي برتعهد و صميميت زوجين انجام داد. نتايج نشان دهنده موفقيت اين رويکرد در افزايش تعهد و صميميت زوجين است. همچنين نتايج اين نکته را تاييد ميکند که هر چه زوجين تعهد مذهبي بالاتري داشته باشند، تعهد زناشويي بالاتري نيز دارند.
2-4-6- نتايج حاصل از پژوهشهاي انجام شده در زمينه تابآوري در خارج كشور
فورمن و آدلر (1989) نشان دادند که روابط درون خانواده ميتواند به کسب مهارتهاي اجتماعي و شناختي که در رشد سالم عوامل کليدي هستند کمک کند و اين عوامل در افزايش تابآوري در افراد حائز اهميت است
لوتاروزيگلر (1991) نشان دادند برخي از ويژگيهاي ارتباطي نظير مثلثسازي در سيستم خانواده مانع از رشد هيجاني موفقيت آميز در فرزندان ميشود، اين گونه روابط مانع خوشبيني و کاهش توانايي سازگاري موفقيت آميز در هنگام رويارويي با دشواريها شده است. و از تابآوري به دليل انزواي فيزيکي و هيجاني ميکاهد. روابط خانوادگي دروني شده، تاثيرنيرومندي بر نحوهي ادراک فرزندان در مورد دنياي پيرامونشان و نيز نحوهي ادراک آنها از خودشان دارد.
روبينز و دانيل (2001) تحقيقي با عنوان ريسکپذيري و تابآوري در وظايف خانواده انجام دادند. هدف اين تحقيق بررسي عوامل خطر و تابآوري بود. زيرا اين عوامل در يک خانواده متقابلا عمل ميکنند و پي آمدهاي عملکرد و وظايف خانواده را تحت تاثير قرار ميدهد. جمعآوري اطلاعات بر اساس مصاحبه و مشاهده رودررو بود. نتايج نشان ميدهد که اندازهگيري و ارزيابي ريسک عملکرد خانوادههاي سالم و عادي با تغيير عوامل حمايتي و منابع تغيير ميکند. اين تحقيق سه عامل که در تابآوري موثر هستند شامل: توان و نيروي اجرايي، وظايف والديني و همبستگي خانوادگي و حمايت اجتماعي را نشان داد.
نورلن (1993) تحقيقي با عنوان تابآوري در خانوادههاي تک والديني به همراه فرزندان با نيازهاي خاص انجام داد. نتايج نشان داد تابآوري که عبارت است از توانايي فبول کردن و کنار آمدن با استرسهاي قابل توجهي که هم ريشه دروني و هم ريشه بيروني دارد، ترکيبي از فاکتورهاي حمايتي وفاکتورهاي ريسک در يک فرد ميباشد. تابآوري در خانوادههاي تک والدي و دو والديني بررسي شد و تفاوت فاحشي در حمايت از کودک بين خانوادههاي تک والدي و دو والديني وجود نداشت. خانوادههاي که با خطر بيششتري مواجه هستند و از عوامل حمايتي کمتري برخوردار هستند، با اقدامات لازم و مناسب ميتوان ياريشان کرد.
تايلر و همکاران (2004) برخي از ابعاد خاص محيط خانواده ميتواند با تابآوري در ارتباط باشد گرمي والدين به عنوان يک بعد کليدي در فرزندپروري شناسايي شده است که با سلامت رواني و اجتماعي فرزندان رابطه دارد.
کليت من (2006) در پژوهشي که هدف آن بررسي عوامل پيشبيني کننده استرس وتابآوري در مادران داراي کودک معلول بود. حس انسجام، سازگاري خانواده، همبستگي پدر و مادر را در نمونهاي شامل 70 زن بررسي نمودند. بعد از يک سال شرکت در برنامه مداخله زود هنگام که شامل متغيرهاي احساس پيوستگي، سبک مقابلهاي و انسجام خانواده و ارزيلبي اوليه بود. گروهي از مادران تابآور شناسايي شدند که احساس پيوستگي بالا، کاهش استرس و افزايش انسجام خانواده داشتند. نتايج موفقيت برنامه مداخله را نشان داد.
هابر، ناوارو و همکاران (2007) تحقيقي با عنوان تابآوري خانواده و رضايت زناشويي در ميانسالي انجام دادند. نتايج نشان داد که رابطه مهمي بين متغيرهاي معيار (بازسازي قرابت سببي و حفظ روابط خويشاوندي) و متغيرهاي پيشگو (ارزيابي انطباقي، تجارب جبراني و حمايت اجتماعي) وجود دارد. بنابراين تامين حمايت در هنگام مواجهه با مشکلات و دورههاي ميانسالي زندگي زناشويي، و در سطوح بالاتري از فاکتورهاي محافظتي اوليه که به تابآوري خانواده کمک ميکند تا حد زيادي به وظايف رشدي همراه با رضايت زناشويي در ميانسالي مربوط ميشود.
2-4-7- نتايج پژوهشهاي انجام شده در زمينهي تابآوري و سرسختي روانشناختي در داخل كشور
کاوه (1386) در پژوهشي با عنوان بررسي رابطه سرسختي با هوش هيجاني و مقايسهي آن در زنان و مردان دانشجوي شاغل دانشگاههاي تهران که 302 دانشجو بصورت تصادفي انتخاب شدند به اين نتايج رسيد. بين سرسختي و هوش هيجاني دانشجويان، رابطه معنادار وجود دارد؛ همچنين بين مولفههاي تعهد، کنترل و چالش در سرسختي و مولفههاي خودآگاهي، خودکنترلي، هشياري اجتماعي و مهارت اجتماعي در هوش هيجاني رابطه وجود دارد. آخرين يافتهي اين پژوهش حاکي از آن است که زنان و مردان از نظر سرسختي و هوش هيجاني تفاوتي ندارند.
ساماني (1386) در پژوهشي با عنوان تاب آوري، سلامت رواني و رضايتمندي از زندگي که بر روي 287 دانشجوي دانشگاه شيراز انجام شد، نشان داد که متغير تابآوري اثر مستقيم معناداري بر رضايتمندي از زندگي ندارد، اما داراي اثر غير مستقيم چشمگير بر آن است؛ يعني افزايش توان تاب آوري، کاهش مشکلات هيجاني (فشار رواني، اضطراب و افسردگي) را در پي دارد و کاهش اين مشکلات به افزايش ميزان رضايتمندي از زندگي ميانجامد.
کاوه (1388) در مقطع دکتري در پژوهشي تحت عنوان "تدوين برنامه افزايش تابآوري و مطالعه اثربخشي آن بر مولفههاي کيفيت زندگي والدين داراي کودک داراي کم توان ذهني خفيف " برنامهاي در مورد افزايش تابآوري و همچنين مديريت و کاهش استرس والدين داراي کم توان ذهني به صورت آزمايشي اجرا کرد نتايج نشان داد که برنامه افزايش تابآوري ميتواند بر افزايش کيفيت زندگي والدين داراي کودک کم توان ذهني اثرگذار باشد.
سليمي (1388) در مقطع دکتري، پژوهشي با عنوان "مقايسه اثربخشي مشاوره آدلري و بازسازي شناختي مبتني بر تمثيل بر افزايش سلامت رواني، تابآوري و اميد دانشجويان" انجام داد. نتايج نشان داد که مد. مداخلات مشاوره آدلري در تابآوري افزايش معناداري ايجاد نمود، اما اثر مداخلات بازسازي شناختي مبتني بر تمثيل در تابآوري معنادار نشد. در نهايت اين که، در نتيجه اين دو مداخله، ميزان اميدواري دانشجويان معنيدار نشد. نتايج پيگيري نمرات دو گروه پس از دو ماه، حاکي از ماندگاري اثر مداخلات بود.
برازجاني (1389) پژوهشي با عنوان "رابطه خود تنظيمي با تابآوري دانشجويان" انجام داد. جامعه مورد نظر او کليه دانشجويان مقطع کارشناسي دانشگاه شيرازدر سال تحصيلي 88-87 بود. يافتهها نشان داد که خودتنظيمي يه طور مثبت و معنيدار قادر به پيشبيني تابآوري است. به اين معني که هر چه شخص قادر به استفاده از شيوههاي خودتنظيمي در يادگيري باشد، در برابر مشکلات و مسائل زندگي يا سختيهاي دوران تحصيل تحمل و تابآوري بيشتري از خود نشان ميدهد.
مولوي و همکاران (1389) پژوهشي با عنوان تاثير الگوهاي ارتباطي خانواده بر تابآوري دانشجويان انجام دادند. جامعه آماري شامل کليه دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي مرودشت بود، نتايج نشان داد که بين الگوهاي ارتباطي از نظر ميزان تابآوري تفاوت معنادار وجود دارد. به اين ترتيب که بيشترين ميزان تابآوري در هر دو جنس، به ترتيب الگوهاي ارتباطي کثرتگرا و توافق کننده ميباشد و الگوي ارتباطي خانواده محافظت کننده و بيقيد و شرط از ميزان تابآوري کمتري برخوردار است.
خلاصه و جمعبندي
در اين فصل در گفتار اول به پيشينهي نظري تعهد زناشويي شامل: ماهيت و مفهوم تعهد، ابعاد تعهد (تعهدشخصي، اخلاقي و ساختاري)، تاثير ساختار اجتماعي بر تعهد زناشويي، نظريهها و مدلهاي مرتبط با تعهد زناشويي و نقش کاربردي تعهد زناشويي پرداخته شد. در گفتار دوم به پيشينهي نظري تابآوري شامل: تعريف تابآوري، سرسختي روانشناختي (مفهوم مششترک با تابآوري)، تابآوري در خانواده، عوامل تشکيل دهنده تابآوري در خانواده، مراحل تابآوري در خانواده پرداختيم و اما در گفتار سوم، مباحث اصلي غنيسازي شامل: رويکردها و برنامههاي پيشگيري، تاريخچه غنيسازي روابط، پايههاي نظري غنيسازي، شيوههاي مداخله، فرمتهاي زماني برنامه غنيسازي، روشهاي درمان، توالي برنامه، نقش رهبر، پاسخهاي خاص درمانگر، برنامه آماده سازي-غنيسازي اولسون، تاريخچه غنيسازي اولسون، ريشههاي نظري غنيسازي اولسون و اهداف غنيسازي اولسون بحث شد.
در موردتعهد زناشويي نيز پژوهشهايي با موضوعات اثربخشي واقعيت درماني بر تعهد، رابطه عشق و تعهد، آموزش پيش از ازدواج بر تعهد، رويکرد اسلامي بر تعهد، رابطه مذهب و تعهد و تاثير طلاق بر تعهد و اعتماد به نفس صورت گرفته است. در مورد تابآوري نيز پژوهشهاي با عناوين اثربخشي تابآوري برکيفيت زندگي، رابطه خود تنطيمي با تابآوري، تابآوري و رضايتمندي از زندگي، تاثير الگوهاي ارتباطي بر تابآوري، تاثير مشاوره آدلري و بازسازي شناختي بر تابآوري، استرس و تابآوري، تابآوري در محيط خانواده، تابآوري و رضايت زناشويي صورت گرفته است. اگر چه مدل غنيسازي داراي اجزاي مشترکي با ساير رويکردها شامل انسان گرايي، رفتارگرايي و يادگيري، رويکرد بين فردي و روان پويايي دارد اما بصورت يک مدل مستقل سهم بزرگي را در رشد و بالندگي ميليونها زوج به خود اختصاص داده است. غنيسازي زندگي زناشويي در زمينه آموزش ارتباطات به زوج ها، حل تعارضات در ميان آنان، مديريت مالي، رضايتمندي زناشويي، فعاليت زوجها در هنگام فراغت، عقايد مذهبي هر يک از طرفين، رابطه بچهها و والدين، رابطه خانواده و دوستان، انتظارات واقعي هر يک از زوجين از همديگر، انتظارات جنسي و نقش خويشاوندان در زندگي زناشويي فعاليت ميکند و در اين زمينهها به زوجها آموزش ميدهد.
منابع و مآخذ
اوليا، ن. (1387). تاثير آموزشي غنيسازي بر افزايش رضايتمندي زناشويي زوجها. مجله انديشههاي نوين تربيتي، دورهي چهارم، 2 و 1.
برازجاني، م. (1389). رابطهي خود تنظيمي با تابآوري دانشجويان. تهران: خلاصه مقالات پنجمين سمينار بهداشت رواني دانشجويان.
تبعه امامي، ش. (1382). تعيين و بررسي رابطه بين ويژگيهاي مركزي و پيراموني عشق و تعهد در بزرگسالان جوان متاهل دانشگاه اصفهان، پايان نامه كارشناسي ارشد روانشناسي، دانشكده علوم تربيتي اصفهان.
توانبخشي، م، پوريوسفي، ح. (1385). نقش دين و باورهاي مذهبي بر سلامت روان. فصلنامه پژوهش ديني، 14، 71-94.
جوكار، ب. (1387). نقش رابطهاي تابآوري در رابطه بين هوش هيجاني و هوش عمومي با رضايت از زندگي. مجله روانشناسي معاصر، دوره چهارم، دوم، 12-3.
دانشپور، ز؛ تاجيك اسماعيلي، ع؛ شهرآراي، م؛ فرزاد، ف. و شكري. (1386). تفاوتهاي جنسي در صميميت اجتماعي و نقش سبكهاي هويت. مجله روانپزشكي و روانشناسي باليني ايران، سال سيزدهم، 4، 404- 393.
دي آنجليس، ب. (1383). آيا تو آن گمشدهام هستي. ترجمه ابراهيمي. تهران: انتشارات نوانديش.
رحيميان بوگدا. ، اصغر نژاد فريد، ع. (1387). رابطه سرسختي روانشناختي و خود تابآوري با سلامت روان در جوانان و بزرگسالان بازمانده زلزله شهرستان بم. مجلهي روان پزشكي و روانشناسي باليني ايران، سال چهاردهم، 1، 70-62.
رضايي، ج. (1389). تاثير آموزش سبك زندگي اسلام محور با تاكيد بر نظام خانواده بر تعهد و صميميت زوجين اراك. پايان نامه كارشناسي ارشد مشاوره، دانشكده علوم تربيتي اصفهان.
ساماني، س؛ جوكار، ب؛ صحراگرد، ن. (1386). تابآوري، سلامت رواني و رضايتمندي در زندگي. مجله روان پزشكي و روان شناسي باليني ايران، سال سيزدهم، 3، 295- 290.
سليمي، ح. (1389). و همكاران. باورهاي فراشناختي، تابآوري و سلامت عمومي دانشجويان. تهران: خلاصه مقالات پنجمين سمينار بهداشت رواني دانشجويان.
شاهسياه، م. (1388). بررسي رابطه رضايت جنسي و تعهد زناشويي زوجين شهرستان شهرضا. مجله اصول بهداشت رواني، دوره يازدهم، 3، 238- 233.
شكري، ا؛ شهرآراي، م؛ دانشپور، ز؛ دستجردي. ز. (1386). تفاوتهاي فردي در سبكهاي هويت و عملكرد تحصيلي، نقش هويت و بهزيستي روانشناختي. فصلنامه پژوهش در سلامت و روانشناختي، دانشگاه تربيت معلم، دوره اول، اول، 29-16
شكيبا، ط. (1387). تابآوري. مجله رشد معلم. 2، 20- 18.
صحراگرد، ن. (1386). تابآوري، سلامت روان و رضايتمندي از زندگي. مجله روانپزشكي و روانشناسي باليني. 3.
ضرغاميان، ض. (1390). اثربخشي آموزش كسب معنا بر تابآوري و كيفيت زندگي مادران داراي فرزند با نيازهاي ويژه شهر برازجان، پاياننامهي كارشناسي ارشد مشاوره، دانشكده علوم تربيتي اهواز.
عباسي مواليد، ح. (1388). بررسي تاثير آموزش گروهي واقعيت درماني بر تعهد زناشويي زوجين شهرستان خمينيشهر. پايان نامه كارشناسي ارشد مشاورهي خانواده، دانشگاه اصفهان، دانشكده علوم تربيتي و روانشناختي.
عدالتي شاطري، ز. (1388). اثر بخشي غنيسازي بر رضايت زناشويي زوجهاي دانشجو. مجله علمي دانشگاه علوم پزشكي كردستان، دوره چهاردهم.
عرشي، ف. (1386). بررسي رابطه بين تعهد زناشويي و رضايت جنسي زوجين شهر شهرضا. پايان نامه كارشناسي مشاوره، دانشكده علوم تربيتي اصفهان.
عيسي نژاد، ا. (1387). اثر بخشي غنيسازي روابط بر بهبود كيفيت روابط زناشويي زوجين شهر اصفهان. پايان نامه كارشناسي ارشد مشاوره، دانشكده علوم تربيتي اصفهان.
فروغي، م. (1389). بررسي رابطه ساده و چند گانه بين عوامل خانوادگي و تابآوري فرزندان دبيرستاني شهر اصفهان. پايان نامه كارشناسي ارشد مشاوره، دانشكده علوم تربيتي اصفهان.
فولادچنگ، م؛ موسوي، ح. (1387). بررسي رابطه تابآوري و افسردگي در بين دانشجويان دانشگاه شيراز. مجموعه مقالات چهارمين سمينار سراسري بهداشت رواني دانشجويان. 68- 65.
قمراني، ا. (1389). اثر بخشي آموزش قدرداني بر اميد، تاب آوري، خوش بيني، شادكامي نوجوانان شاهد ايثارگر نوجوانان غير شاهد و ايثارگر. پايان نامه دكتري مشاوره، دانشكده علوم تربيتي اصفهان.
كاوه، م. (1388). تدوين برنامه افزايش تابآوري در برابر استرس و تاثير آموزش آن بر مولفههاي كيفيت زندگي والدين داراي كودك كم توان ذهني خفيف. پايان نامه دكتري روانشناسي، دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي، دانشگاه علامه طباطبايي.
كلارك وارن، ن. (1388) در جستجوي عشق زندگي. ترجمه مهدي قرچه داغي. چاپ هشتم، تهران: نشر اوحدي.
كولايي، آ. (1388). رابطه تابآوري در برابر استرس با معناي زندگي در دانشجويان. مجموعه مقالات پنجمين سمينار سراسري بهداشت رواني دانشجويان.
كياني دهكردي، م. (1383). بررسي عوامل عيني و مداخلهپذير تابآوري در برابر وابستگي به مواد در پسران مردان وابسته و غيره وابسته به مواد. پايان نامه دكتري تخصصي روانپزشكي، دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي.
محمدي، م. (1384). بررسي عوامل موثر بر تابآوري در افراد معرض سوء مصرف مواد. فصل نامه علمي پژوهشي دانشگاه تبريز، سال اول، 2 و 3، 214- 193.
مولوي، ح. (1386). راهنماي علمي 14- 13- 10spss در علوم رفتاري. اصفهان: پويش انديشه.
مولوي، ح. و همكاران. (1389). تاثير الگوهاي ارتباطي خانواده و تابآوري دانشجويان تهران: خلاصه مقالات پنجمين سمينار بهداشت رواني دانشجويان.
نجاريان پور، س؛ بهرامي، ف؛ اعتمادي، ع. (1387). تاثير آموزش تعهد پش از ازدواج بر بهبود ويژگيهاي تعهد در دختران دانشجوي دانشگاه آزاد اسلامي فسا. فصلنامه خانواده پژوهش، سال چهارم. 13، 86- 77.
نوابي نژاد. ش. (1380). مشاوره ازدواج و خانواده درماني. تهران: انجمن اوليا و مربيان.
Accordino, M. P,. & Gueney, B. G., Jr. (1998). Relationship enhancement couples and family out come research of the last 20 year. The Family Journal, 11 (2), 162- 166.
Accordino, M. P., & Guerney, B. G., Jr (1983). Effects of the Relationship enhancement program on communty residentian rehabilitation staff and clints. Psychosocial Rehabilitation Journal, 17 (2), 131- 144.
Acker, M., & Davis, M. G. (1992). Intimacy, passion and commitment in adult romantic relationship: A test of the triangular theory of love. Journal of Social and Personal Relationships, 9, 21- 90.
Adams JM., Jones WH. (1999). Interpersonal commitment in historical perspective. In: Adams JM., Jones wh. (editors). Handbook of intersonal commitment and relationship stability. Kluwer Acadimc Plenum, 3-33.
Amato, P. R (2004). Studing marital interaction and commitment with survey data. Journal of Marriage and The family, 23, 53- 70.
Amato, PR. (2001). Studying marital interaction and commitment with sarrey data. Available from URL; http://www.Popcenter.umd.edu/events/Mifd/ papers/amat.
Arriaga, X., B. & Agnew, C. R. (2007). Being committed: Affective, cognitive, and connative components of relationship commitment. Personality and Social Psycho loyyBulletin, 27, 1190-1203.
Berger, R., & M. Hannah. (1999). Preventive approaches in couple's therapy; Philadelphia: Brunner/ Mazel.
Block, J., & Block, T. H. (2006). Venturing a 30 year longitudinal-study. Journal of American Psychologist, 61 (4), 315-327.
Braiand. J. (1998). The impact of family and careel planning Variables on the organizational career, and community commitment of professional women. Journal of Vocational Behavior, 132-212.
Brennad., Peterson., Georg H., Eifert., Tal feinyold., & Sarah Davidson. (2009). Using acceptance and commitment therapy to treat distressed couples: A case study with two couples. Cognitive and Behavioral practice, 16 (1), 430- 442.
Brooks. M. V. (1995). Health-related hardiness and chronic illness. Nursing forum, 38, 11- 20.
Burke, P. Y., & Reitzes, D. C. (1991). An identity theory approach to commitment. Social Psychology Quarterly 54, 239- 251.
Cadigan, J. O. (1980). Reteach program and project: Relationship enhancement in a therapeutic. Environment as clients head out. Dissertation Abstracts International, 41, 3881- B.
Cohan, C. L., & Kleinbaum, S. (2002). Toward a greater understanding of premarital cohabitation and marital commitment. Journal of Marriage and Family 64 (1), 180- 193.
Conger, R. O. (2002). Linking economic hardship to marital quality and instability. Journal of Marriage and the family, 52, 643-656.
Conner, K. M., & Davidson, J. R. T. (2003). Development of a new resilience scale: The conner-daridson resilience scale (CD-RISC). Depression and Anxiety, 18, 76-82.
Dean DG, Spanier GB. (1974). Commitment: Anoverlooked variable in marital adjustment. Sociologi Forc 179; 7: 113-8.
Elizabeth, D., & Chrstina. (2002). Marital enrichment in midlife by meens of growth-oriented group work. University of Pretoria (south – Africa).
Fournier, D. G., & Oslon, D. M. (1986). Programs for premarital and newlywed couples- in R. F. Journal of Marriage and The family, 33-37.
Galena. K., & Stanley. (2006). Pre- engagement cohabitation and gender asymmetry in marital commitment. Journal of Family Psychology. 20, 553- 560.
Garmezy, N., & Masten, A. (1991). The protective role of competence indicators in children at risk. inE. M. Cummings, A. L. Green & K. H. Karraki (Eds), Life span developmental psychology: Perspectives on stress and coping (pp. 151-174). Hillsdale Nj: Lawrence Erlbaum Associates.
Giele, Y. Z., & Elder, H. Jr. (1998). Life course research: Development of a field. In J. Z. Giele & G. G. Elder, Jr. Methods of life course research (pp. 5-21). Thousand oaks, CA: sage.
Ginsburg, B. G., & Vogel Song, E. L. (2000). Premarital relationship improvement by maximizing empathy and self-disclosure: The Primes program. In B. G Guerney, Jr. (Ed). Relation ship enhancement: Skill- Training Programs for Therapy, problem Prevention and Enrichment (pp. 268- 288).
Green, S. A. (1973). Now many subject does it take to do a multiple regression analysis? Multivariate Behavioral Research, 26, 499- 510.
Guenrney, B. G. Jr., & Vogelsong, E. (1981). Relationship enhancement demonstration audio tapes. Rockuille, MD: Ideals.
Guerney, B. G., Jr. (1990). Creating therapeutic and growth- inducing family systems: Personal moorings, landmarks and guiding stars. In F. Kaslow (Ed.), Voices in Family Psychology (pp. 114- 138).
Guerney, B. G., Jr., & Stover, L. (1971). Filial therapy: final report on MH 1826401. University park, PA: Pennsylvania state university, department of Human Development and Family Studies.
Harmon, D. KH. (2005). Black men and Narriage: The impact of spirituality, religiosity and marital commitment on marital satisfaction. Unpublished doctoral dissertation: Alabama University.
Harris VW. (2006). Marital quality, context, and interaction: A comporison of individuals actress various incom levels-sci context, 17: 48-52.
Huang, C. (1995). Hardiness and stress: A critical review. Maternal child Nursing Journal, 23, 82-89.
Issacson. B. (2002). Characteristics and ennancement of resiliency in young people, A. Research paper for Master of Science Degree with major in guidance and counseling University of Wisconsin –stout.
Jakson, D., & Firtko, A. (2007). Personal resilience as a strategy for surviving and thriving in the face of workplace adversity: a literature review. Journal of Advanced Nursing. 60 (1), 1-9.
Johnson, L. P. (1999). Personal, moral, and structural commitment to relationships: experiences of choice and constraint. In handbook of interpersonal commitment and relationship stability. J. Madams and W. H. Jones, eds. 73- 87. New Youk: Lluwer Acadmic.
Johnson, M. P., & Caughlin, J. P., & Huston, T. L. (1999) The tripartite hature of marital commitment: personal moral, and structural reasons to stay married. Journal of Mariage and the family, 61, 60-177.
King, L. A., & King, D. W., & Keane, T. M., & Faribank, J. F., & Adams, G. A. (1998). Resilience-recovery factors in posttraumatic stress disorder female and male Vietnam veterans: Hardiness, Postwar social support and additional stressful life events. Journal of Personality and Social Psychology, 74, 420- 434.
Knoester, C., & Booth, A. (2000). Barriers to divorce: when are they effective? When are they not? Journal of Family,21, 78-99.
Kobasa, S. C. (1979). Stressful life events. Personality and heath: An inquiry into hardiness. Journal of Personality and Social Psychology, 37 (1), 1-11.
Kobasa, S. C., & Puckett, M. C. (1982). Personality and social resources in stress resistance. Journal of Personality and Social Psychology, 45, 839- 850.
Kumpfer, K. L (1999). Factor and processes contributing to resilience framework. In: M. D.
Le, B., & Agnew, C. R. (2003). Commitment and its theorized determinates: A meta- analysis of the investment model – personal Relationships, 10, 37- 57.
Leary, T. (1957). Interpersonal diagnosis of personality. New York: Ronald press
Letzring, T. D., Block, J., & Funder, D. C. (2005). Ego- control and ego- resiliency: Generalization of self- report scales based on personality description from acquaintances, clinicians, and self. Journal of Research in Personality, 29, 395- 422.
Levinger, G. (1976). Asocial psychological perspective on marital dissolution. Journal of Social issues, 32, 21-17.
Levinger, G. (1979). A Social exchange view on the dissolution of pair relationship. Social exchange in developing relationships (pp. 169- 193). New York: Academic press.
Lietz, C. A. (2007). Uncovering stories of family resilience: A Mixes methods study of resilience families part 2 families in society. 88 (1), 147.
Low, J. (1996). The concept of hardiness: a brief but critical commentary. Journal of Advanced Nursing, 24, 588- 590.
Luthar, S. (1992). Vulnerability & resilience: A study of high– risk adolescents. Child development, 62,600- 616.
Masten, A. S. (2001). Ordinary majic: resilience processes in development. American psychology, 56, 227- 238.
Mccubin, H. I., & MCcubbin, M. A. (1988). Typologies of resilicent familics: Emerging rolcs of social class and ethnicity. Family Relations, 37, 247-254.
Mcnurlen. (1993). Resiliency of single parent families with special needs children, Texas Woman's University, 22, 147.
Murry, S. M., & Rose, P., & Bellavia, G. M., & Holmes, J. G. (2002). When rejection stings: How self-esteem constraints relationship- enhancement processes. Perssoc psychol. 83 (3): 556- 73.
Newman, R. (2003). Providing direction on the road to resilience. Journal Behavior Health Management. 23 (14), 42- 43.
Nye F. I., & walster, E., & Traupmann, J. Q., & walster, G. W. (1973). Family relationship, rewards, and costs. Beverly Mills, CA: sage publications.
Olson, O. H., & Olsan, A. (1969). Preventive approaches in couple therapy. New York, Talor, Francis Pubikation.
Ong, A. D., & Bergeman, C. S. (2004). Resilience and adaptation to stress in later life: empirical perspectives and conceptual implication. Ageing international, 29 (3), 219- 246.
Previti, D., & Amato, P. R. (2003). Why stag married? Rewards, barriers, and marilal stability. Journal of Marriage and Family, 65, 561- 573.
Reeves, P. (2006). Keys to building your a strong marriage; commitment strengthening your marriage applying New research to making Better marriage, University of Arkansas Cooperative Extension Serrice.
Resbult, C. E. (1986). Predicting satisfaction and commitment in adult romantic involvment: An assessment of the generalizabilty of the investment model. Social Psychology Quarterly, 49 (1), 81-89.
Robbins, Danielle. M. A. (2001). Exploring risk and resiliency in family functioning. University of Missouri Kansas city. III, AAT 1407109.
Ross, E. R., & Baker, S. B., & Guerney, B. G., Jr. (1985). Effectiveness of relationship Enhancement therapy versus therapist's preferred therapy. American Journal of family theropy, 13 (1), 11-21.
Rusbultk, C. E., & Buunk, B. P. (1993). Commitment processes in close relationships: an interdependence analysis. Journal of Social and Personal Relationships, 10, 175- 204.
Rutter, M. (1987). Psychosocial resilience and protective mechanisms American of thopsychiatry, 67 (3), 316- 331.
Sarah. W., & Scott, Stanley. (2008). Effects of parental divorce on marital commitment and confidence. Journal of Family Psychology. 29, 789- 793.
Scot, M., & Harris. (2009). Marital commitment and religiosity in a religiously homogenous population. Marriag & Family Review. New York. 45, 52- 59.
Shamir, B. (1988). Commitment and leisure. Sociological Perspectives, 31, 238- 258.
Shelley, Joshuan. (2011). Religious commitment adult attachment and marital adjustment in newly married couples. Journal of Family Psychology, 301- 309.
Shields, E. P. (2001). The effect of religiosity and marital commitment on marital satisfaction and stability. Unpublished doctoral dissertation: Brigham Yong University.
Snyder, M. A. (2000). Gender- informed model of couple and family therapy: relationship enhancement therapy. Contemporary Family Therapy 14 (1), 15- 31.
Stanley, S. M. (1986). What is it with men and commitment, anyway? Keynote address to the 6 D. C annual smart marriages conferences. Washington.
Sternbery, R. G. (1987). The triangle of love: intimacy passion, commitment, New York: Basic Books.
Strachman, A., & Gable, S. (2006). Approach and avoidance relationship commitment, Motive Emote, 30, 117-126.
Stryker, S., & Serpe, R. T. (1994). Identity salience and psychological centrality: Equivalent, overlappine, or complementary concepts? Social Psychology Quarterly, 57, 16-35.
Surra, C. A., & Hughes, D. K. (1997). Commitment paresses in accounts of the development of premarital relationships. Journal of Marriage and the Family, 59, 5-21.
Swensen, C. H., & Trahaug, G. (1985). Commitmetn and the long. Term marriage relationship, Journal of Marriage and The family, 47: 939- 945.
Taylor, S. E.,& Aspinwall, L. G., & Gilliano, T. A.,& Dakof, G. A. & Reardon, K. K. (2004). Story telling and coping with stress full events. Journal of Applied Social Psychology, 23 (9), 703- 733.
Toome Y. M. S (2004). Typological shift among newly married couples following completion of marital enrichment program. Oklahoma State University. P 80- 88.
Virginia, M. A (2005). Marriage enrichment program for the archdiocese of the losangeles catholic church. California State University, 119.
Walsh, F. (1982). The concept of family resilience. Family process, network, 35, 261- 281.
Walsh, F. (2006). Strengthening family resiliency. The Guilford press New York London. 6-11.
Weber, M. (1978). Economy and society: An outline of interpretive sociology. Berkeley: University of Califomia press.
Werner, E. (1997). Vulnerable but invincible: High risk children form birth to adulthood. Acta pediatric