دانلود گسترده نظری و پیشینه تحقیق تعاریف و نظریه های خود و خودپنداره

دانلود گسترده نظری و پیشینه تحقیق تعاریف و نظریه های خود و خودپنداره (docx) 42 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 42 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

5-2- خود پنداره 2-5-1- مفهوم خودپنداره در پژوهش های جدید روانشناختی، خودپنداره از جمله موضوعاتی است که توجه زیادی را به خود معطوف ساخته و به عنوان یک موضوع مهم در روانشناسی مطرح است. خودپنداره، يكي از مهمترين عوامل موفقيت در زندگي افراد ميباشد. اگر فرد تواناييها و استعدادهاي خود را بشناسد و تلقي و برداشت مثبتي از تواناييهاي خود داشته باشد و به اين باور برسد كه ميتواند به آن چيزي كه استعدادش را دارد برسد، اين شناخت باعث افزايش بازدهي و كارآمدي و تحقق اهداف او ميشود (صادقي و خوش كردار، 1393). از نظر راجرز و کلی، مفهوم خود، نقش مهمی در یکپارچه ساختن عملکرد انسان داشته است. کمبز به نقل از کاوسیان و کدیور(1394) معتقد است که حفظ و نگهداشت خود درک شده انگیزه تمام رفتارها میباشد. 2-5-2- تعاریف خودپنداره خودپنداره اصطلاحی نظری میباشد که علاوه بر تعاریف، مترادفهای بسیاری را دارد. در متون روان شناختی به عناوین شمایخود، خودانگاره، ادراکخویشتن (خودادراکی)، عزت نفس و ارزیابی به کار برده شده است. فرام به صورتی زیبا و روشن خودپنداره را تعریف کرد و بیان نمود که خودپنداره در واقع روح آگاه شده از خود می باشد. آلپورت خودپنداره را به عنوان ادراک شخص از شخصیت خود میداند و بنابراین ماهیت خودپنداره ممکن است به این صورت تعریف شود: ادراک افراد از صفاتی که دارا هستند و نیز نظر افراد نسبت به شخصیت خودشان (ملکی تبار، 1390). به نظر بسیاری از روانشناسان، پاسخ به پرسش من کیستم همان چیزی است که خویشتن یا خودپنداره یا مفهوم خود را می سازد، و ارزیابی از پاسخ به این پرسش، عزت نفس یا میزان علاقه و پذیرش را نشان میدهد. به باور بسیاری از نظریهپردازان، خودپنداره نقش مهمی در سازگاری افراد دارند (کریم زاده و محسنی، 1394). طبق نظر بارنز(1979؛ به نقل از کوبال و همکاران،2006) خود پنداره اساساً مفهومی روان شناختی است که احساسات ارزیابی و نگرش ها و توصیفی از عملکرد فرد را شامل می شود. ویلی (1979) نیز عقیده دارد که خودپنداره انعکاس آیینه وار از واقعیت های موجود نیست بلکه از ارتباط خیلی نزدیک با آنچه فرد در گذشته به دست آورده و آنچه که احتمال برخورد و مواجهه با آنها را در آینده دارد ،تشکیل می شود (صادقی جهانیان ،1388). یونگ(1955؛ به نقل از نعمتی،1390) در تعاریف به دست آمده از خودپنداره، خود را عاملی بالقوه در فرد میداند که در برگیرندهی دستهایی از احساسها و اندیشهها، دریافتها و یادهایی است که از آن آگاهی داریم. راجرز معتقد است که تصویر کودک از آنچه میخواهد باشد یا میتواند باشد جزئی از مفهوم خود است و شکلگیری چنین پندارهی برآمده از کنشورزیهای پیچیده و روزافزون با دیگران است (همان منبع). در دیدگاه راجرز و کلی، خودپنداره نقشی مهم در یک پارچهسازی کارکرد انسان دارد. کودک همچنان که میبالد، تجارب بیشتری به دست میآورد و پنداشتهای شخصی را از خود به عنوان یک فرد گسترش میدهد. این پنداشتها همچنان که در پیوند با دیگران ساخته میشود، میتواند بر کنش و گزینش افرد نیز اثر گذارد و از اینرو روانشناسان خودپنداره را دارای ویژگیهای انگیزشی میدانند. خودپنداره شامل نگرشها، احساسات و دانش شخص درباره تواناییها، مهارت و قابلیت پذیرش اجتماعی است. خودپنداره تمام ابعاد شناختی، ادراکی، عاطفی و رویههای ارزیابی را دربر میگیرد. این بعد روانی- شخصیتی بر اساس قضاوتهای قبلی، ادراکات و بازخوردهای دیگران و افراد مهم در زندگی انسان شکل میگیرد. مفهوم و ادراک فرد از توانایی خود برای یادگیری یکی از انواع پذیرفته شده رفتار تحصیلی و عملکرد از لحاظ پیشرفت تحصیلی است (گرادی، 2005). اگر فرد تواناييها و استعدادهاي خود را بشناسد و تلقي و برداشت مثبتي از تواناييهاي خود داشته باشد و به اين باور برسد كه ميتواند به آن چيزي كه استعدادش را دارد دست يابد، اين امور باعث افزايش بازدهي و كارآمدي و تحقق اهداف او ميشود (صادقي و خوش كردار، 1393). یکی از راههای افزایش ادراک و خودپنداره، آموزش خویشتن شناسی علمی است که به فرد امکان می دهد با شیوهای منحصر به فرد به خود با جهان خارج ارتباط برقرار کند و با ادراکات دقیقتر خودپنداره مثبتتر داشته باشد. از دیگر راههای افزایش خودپنداره مثبت شفاف ساختن ارزشها است که تلاشی در جهت رشد مثبتگرایی، هدفمندی، رفتار و نگرش هماهنگ میباشد و در برگیرندهی عناصر زیر است: 1) تمرکز بر اولویتهای زندگی 2) پذیرش آنچه هست 3) دعوت به تفکر فراتر و آگاهانهتر و پرورش اقتدار فردی (فانی و خلیفه، 1388). 2-5-3- انواع خودپنداره مارش و همکاران (2003) خودپنداره را در سه سطح طبقهبندی میکنند: خودپنداره کلی، خودپنداره ی تحصیلی و خودپنداره غیر تحصیلی. خودپنداره تحصیلی به اینکه چگونه درمدرسه عمل میکنیم و چگونه یاد میگیریم، مرتبط است. دانشآموزان خودپنداره تحصیلی خود را در هر یک از دو داوری بیرونی و درونی شکل میدهند. نخست داوری بیرونی که در این شیوه مهارتهای فرد در یک موضوع درسی با مهارت دانشآموزان دیگر مقایسه میشود و در برگیرنده مقایسه با معدل دیگر دانشآموزان مدرسه، کلاس یا دیگر فراگیران است. دوم داوری درونی که در این شیوه مهارتهای فرد در یک موضوع درسی با مهارتهایش در موضوعهای درسی دیگر و با توجه به اهداف انتخاب شدهی مورد علاقه خود مقایسه میشود (نویدی ،1393). خودپنداره تحصیلی به اینکه چگونه در مدرسه عمل میکنیم و چگونه یاد میگیریم مرتبط میشود و در دو سطح قرار دارد، خودپنداره تحصیلی عمومی مبتنی بر اینکه ما چگونه روی هم رفته عمل میکنیم و دیگر مجموع خودپندارههای محتوای ویژه که توضیح میدهد چقدر مثلا در ریاضیات، علوم، زبان و ... عمل میکنیم (فانی و خلیفه، 1388). مهمترین مشخصه خودپنداره تحصیلی هم در حوزه های عمومی و هم محتوایی حالتی است که خودپنداره فرد در نتیجهی کنشهای متقابل و تجارب با دیگران مشخص میکند و این واقعیت را تایید میکند که خودپندارهی تحصیلی یادگرفتنی و قابل اکتساب در طی زمان است و معلمان نقشی مهم در شکلگیری خودپنداره و خودپنداری تحصیلی بچهها دارند (منداگلیو، 2003). بر اساس مطالعات انجام شده در مورد خود پنداره هارلوک (1994؛ به نقل از میکائیلی، افروز و قلیزاده،1391) بیان می کند که خود پنداره در واقع شکل های گوناگون دارد و هر کدام از این شکل ها در یکی از چهار طبقه عمده ای که مربوط به خود پنداره جسمانی و روانی است جای می گیرد. این چهار طبقه ی عمده در خود پنداره عبارتند از: 1- خود پنداره پایه خود پنداره پایه مطابق برداشتی که جیمز از خود واقعی دارد عبارتست از مفهوم و برداشت شخص از آنچه که او واقعا هست و شامل ادراک فرد از اندام ظاهری، شناختش از توانایی ها و ناتوانایی های خود، نقش خود در زندگی، ارزش ها، باورها و آرزوهایش می باشد (احمدی ،1386). 2-خود پنداره گذرا خود پنداره گذرا ممکن است برای فرد مساعد یا نا مساعد باشد و این بیشتر بستگی دارد به وضعیتی که فرد در آن لحظه در خودش احساس می کند. این نوع خود پنداره عموما تحت تاثیر خلقیات یا حالات عاطفی گذرا یا تجارب تازه می باشد . اینها گذرا ،زودگذر و غیر ثابت هستند، زیرا فاقد ساخت و دور نمایی است که در خود پنداره پایه وجود دارد (احمدی ،1386). 3- خود پنداره اجتماعی خود پنداره اجتماعی بر اساس طرز تلقی فرد از تصور دیگران درباره خودش است. معمولا خود پنداره را تصور آیینه وار می نامند. از آنجایی که خود پنداره اجتماعی از تعاملات اجتماعی مشتق می شود و اینکه این پندارها مناسب باشند، یا نا مناسب، بستگی به خصوصیات افراد گروه اجتماعی دارد. بنابراین گروه اجتماعی می تواند خود پنداره عضوی را در جهت مناسب سوق دهد. خود پنداره اجتماعی مناسب و مثبت، فرد را به سوی ایفای نقش فعال، رضایت از خود در اجتماع سوق می دهد و بر عکس خود پنداره اجتماعی نامناسب یا منفی، او را به سوی نارضایتی می کشاند . میزان تاثیر خود پنداره اجتماعی بر رفتار بیشتر بستگی دارد به میزان اهمیتی که فرد در آن موقع به عقیده دیگران می دهد و نیز آنچه که در آن لحظه از زندگی برای فرد مهم و حیاتی شمرده می شود و فرد بیشتر تحت تاثیر آن است (احمدی ،1386). دیدگاه اجتماعی خود قدیمی بوده و به کار های ژرژ هربرت مید (1934؛ محسنی،1385) باز می گردد در این دیدگاه خود محصولی اجتماعی است. به نظر مید خود هر فردی از خلال اخذ دیدگاه دیگری شکل می گیرد به این صورت که فرد آگاهی می یابد که موضوعی در حوزه ادراکی دیگر و با درونی سازی آن برخود نیز به عنوان موضوعی در حوزه ادراکی خویش آگاه می شود این شناخت انعکاسی یا اندیشه ای ریشه در دیگری دارد اصطلاح خود در آینه که در کولی به کار برده بیانگر این است که از نظر او خود بازتابی از نگرش دیگران در مورد خویشتن است. 4- خود پنداره آرمانی خود پنداره آرمانی از تصور آنچه شخص آرزو دارد باشد و آنچه که عقیده دارد باید باشد به وجود می آید. این گونه تصور ممکن است به خود انگاری جسمانی یاخود انگاری روانی یا به هر دو مربوط باشد . در دوران کودکی، اختلاف بین خود پنداره آرمانی و خود پنداره پایه به وجود می آید زیرا که در این دوران فاصله ی بین آنچه که کودک واقعاً هست و آنچه او در آرزوها و تخیلاتش از خود تصور می کند ،خیلی زیاد است. نزدیک به دوران نوجوانی، همچنان که خود پنداره پایه ، رشد یافته و قوی تر می شود و نقش عمده ای در تعیین مفهوم شخص از خودش بازی می کند، بطور طبیعی از این اختلاف کاسته می شود همچنان که خود پنداره آرمانی در دوران کودکی و نوجوانی قوی تر است و فرد تصورات فوق العاده ای از خود دارد. این وضعیت به همین اندازه در طرز تلقی فرد از خودش نیز تأثیر می گذارد . حدودا در دوران جوانی و یقیناً در سنین میان سالی خود پنداره آرمانی اثر کمتری در مفهوم شخص از خودش دارد . تقریباً هر فردی در تمامی دوران زندگی اش علاوه بر خود پنداره های پایه گذار ،یک خود پنداره آرمانی نیز دارد(میکائیلی، افروز و قلیزاده،1391). 2-5-4- رشد خود پنداره رشد خود پنداره های گوناگون که بیان شد و در زمان های مختلف صورت می گیرد. بستگی به تجربیات زندگی فرد دارد. با این حال الگوی رشد از یک فرد به فرد دیگر نسبتا قابل پیش بینی است. در زیر الگوی رشد هر یک از انواع خود پنداره ها به طور مجزا مطرح می شود(بیک محمدی، ترخان و اکبری،1391). 2-5-4-1- رشد خود پنداره جسمانی خود پنداره های جسمانی معمولا قبل از خود پنداره های روانی ایجاد می شود . بنابراین کودک قبل از این که تصویری از توانایی ها و ناتوانی ها، خواسته ها، نیازها و آرزوها و نقش آنها در زندگی داشته باشد یک تصویری از ویژگی ها جسمانی اش دارد. البته باید توجه داشت که شکل گیری خود پنداره جسمانی بدون دیگری عاطفی نیست. خود پنداره جسمانی زمانی شروع به رشد می کند که کودک تفاوت بین خود و دیگران را کشف می کند. یک الگوی قابل پیش بینی برای خود یابی کودک از طریق نگاه کردن به خود در آیینه گزارش شده است. معمولا در هفته هیجدهم ،کودک می تواند در آیینه به خودش نگاه کند و تصویری از خود جسمانی اش در ذهن ایجاد کند. ما بین 22 و 23 هفتگی او با تصویر های ذهن خودش بازی می کند، تصویری که از خود و سایر افراد اطرافش دارد . این مرحله بازی کشف خود نامیده می شود(پور اختیار و گل محمدیان،1389). 2-5-4-2- رشد خود پنداره روانی خود پنداره روانی شامل نگرش فرد نسبت به توانایی ها، ناتوانی ها، استعداد های ویژه نقش خود در زندگی، مسئولیت ها، امید ها و آرزوهایش است . این خود پنداره معمولاً بعد از خود پنداره جسمانی رشد می کند، البته قبل از آن هم ممکن است رشد کند. فردی خود پنداره روانی رشد یافته دارد که توانایی استدلال کافی داشته و قادر باشد توانایی ها و استعداد هایش را با استانداردهای تایید شده اجتماعی ارزیابی کند و خودش را با دیگران مقایسه نماید و شناخت واقعی به ویژگی های روانی خود داشته باشد(خدیوی و وکیلی،1390). مفاهیمی از قبیل نقش های قابل انتظار، مسئولیت ها و آرزوها از الگوهای رشدی مشابهی پیروزی می کنند. این قبیل مفاهیم بیشتر به وسیله ی ارتباط افراد با والدین و معلمانش ایجاد می شود. بعد ها تماس با همسالان ،مطالعه ی کتب و نشریات، سینما، تلویزیون و اشکال دیگر ارتباطات اجتماعی نیز بدان افزوده می شود، هر کدام از این منابع اجتماعی در طرز نگرش فرد نسبت ویژگی های روانی خود، نوع آرزوها و یا مسئولیت های اجتماعی که می تواند به عهده گیرد موثر هستند (احمدی، 1386). حرمت خود یکی از سنت های قدیمی و با نفوذ در زمینه ارتباط سازگاری روانی با خود پنداره است فرضیه زیر بنایی ارتباط این است که موفقیت در تحصیل، در تعامل های روابط اجتماعی و نیز توانایی حل مسائل زندگی ناشی از میزانی است که نوجوان یا کودک خود را قبول داشته و به خود حرمت می گذارد. ضعف در حرمت خود موجب می شود تا نوجوان در کلیه زمینه های زندگی آسیب پذیر باشد و عکس آن در مورد بالا بودن احساس مزبور صادق است (محسنی،1385). 2-5-4-3- رشد خود پنداره اجتماعی خود پنداره اجتماعی اولیه (تصویر آینه وار )در خانه رشد می کند. زیرا ارتباط کودک با مادرش ،نخستین و مهمترین ارتباط در زندگی اوست، چنانچه مادر، فرد ثابتی نباشد کودک تصویر اشتباه آمیزی از خود خواهد داشت. همچنین احساسات اضطراب آمیز را تجربه خواهد کرد به مرور کودک ارتباط اجتماعی اش را با سایر اعضای خانواده بیشتر می کند و برخوردهای اعضای خانواده رشد خود پنداره او را تسهیل می کند. همچنان که کودک با افراد خارج از خانه تماس بیشتری برقرار می کند ،برچسب چگونگی رفتار آنها با او و آنچه را که آنها می گویند، ممکن است خودپنداره اجتماعی اساسا کامل می شود. البته در صورتی که تجربیات اجتماعی فرد بعدا متفاوت تر از آنچه فراهم شده است، باشد بعضی از این خود پنداره ها ممکن است عوض شود (احمدی، 1386). 2-5-4-4- رشد خود پنداره پایه در دوره ی کودکی وقتی کودک به برقراری تماس با مردم بیرون از محیط خانه می پردازد به دفعات مختلف متوجه می شود که نا هماهنگی هایی بین روشی که در خانه با او رفتار می شود و تصویر آیینه ای که از دیگران دریافت می کند وجود دارد، در رابطه با توانایی ها، استعداد ها و ویژگی های روانی که در دو محیط خانه و بیرون از خانه از خود به دست آورد نیز همان طور نا هماهنگی ها و تفاوت هایی دیده می شود. زمانی که استقلال روانی کودک فراهم شد، او می تواند خودش را از تاثیر طرز تلقی های دیگران که در اوایل زندگی اساس خود پنداره اش را تشکیل می داد رها سازد، رشد خود پنداره پایه یک وظیفه سنگین و طولانی مدت است که هیچ وقت کامل نمی شود، زیرا همچنان که شخص تغییرات ایجاد شده در توانایی اش را در زمان ارزیابی و برآورده می کند. مفهوم و برداشتی هم که از خودش ارائه می دهد باید تغییر کند(رحمانیان، میرزائیان و حسن زاده،1391). البته خود پنداره همیشه در برابر تغییر مقاومت زمانی قوی تر است که عامل تغییر دهنده کمتر از تصویر آیینه ای با طرز تلقی دیگران قبول و پذیرش فرد باشد . حتی در میان سالی نیز مشکل است فرد در خود پنداره اش تغییری ایجاد نماید . به خصوص زمانی که اعضای خانواده دوستان و همکاران نوعی قالب های فکری، درباره ی او را پذیرفته اند (احمدی ،1386). 2-5-4-5- رشد خود پنداره آرمانی بازی های تخیلی در حدود سه سالگی شروع می شود و در سنین 4 و 5 سالگی به اوج خود می رسد . این نوع بازی ها مبنا و پایه ای برای خود پنداره آرمان است. در بازی های دراماتیک کودک تمایل نشان می دهد کسی باشد که دوست دارد شبیه او شود. بعد ها این تصور از طریق تماس با افراد، خواندن داستان ،تماشای فیلم و گوش دادن به رادیو و تلویزیون ایجاد می شود و فرد آرمان های بلندی را برای خود می سازد . سپس فرد، آرمانی را از خود تصور می کند که دوست دارد آن گونه باشد و این بیش از آن که خودی باشد که هست خود آرمانی است(طاهری،1388). 2-5-5- عوامل موثر بر شکل گیری خود پنداره خود پنداره فرد در اثر تعامل فرد با محیط و با توجه به نقشی که تقویت کننده ها بازی می کنند یعنی باز خوردی که فرد از عملکرد خود به دست می آورد، حاصل می شود . لذا می توان گفت همچون بسیاری از ویژگی های شخصیتی دیگر فرد ،آموختنی است و لذا قابل تغییر است . بنا به نظر راجرز، خود پنداره فرد در نتیجه عمل متقابل با محیط و به خصوص در نتیجه ی متقابل ارزیابی شده با دیگران ،ساخت خود تشکیل می گردد. بدین ترتیب نه تنها شکست ها و موفقیت های فرد در زندگی، بلکه تصور و نگرش مثبت و منفی اطرافیان در مورد فرد به عنوان عناصر ساخت خود عمل می کنند، که همین عناصر در نقش عناصر جدیدی برای ارتباط فرد با دنیای پیرامون عمل کرده و زمینه شکست و موفقیت از جمله زمینه ی شکست و موفقیت تحصیلی فرد را هم فراهم می کند، خود پنداره به طور عمده محصولی اجتماعی است و حاصل برخورد اجتماعی است، راجرز معتقد است که شخص به طور معنی داری با مردم اطرافش مانند والدین، برادران، خواهران، دوستان و معلمانش معاشرت دارد. در این رابطه وی پنداره خود را که به شدت مبتنی بر ارزیابی های دیگران است گسترش می دهد .کوتاه سخن آنکه او خودش را بر اساس آنچه دیگران درباره اش فکر می کنند ارزیابی می کند، نه براساس آنچه که خود او احساس می کند، بنابر نظریه ی راجرز فرد قویتا روی ارزیابی دیگران تاکید می کند زیرا وی به توجه مثبت دیگران نیاز دارد(زراعت و غفوریان،1388). راجرز در این مورد که آیا این نیاز آموختنی یا فطری است ،اما ادامه می دهد که این مطلب موضوع زیاد مهمی نیست . آنچه مهم است تاثیری که تایید دیگران بر فرد دارد و این نیازی است فطری و مسئولیتی است که باعث می شود تمایل شخص به تاکید بیشتر روی داوری دیگران باشد تا داوری فرد در مورد خود ارزشی شخصی اش . و شخص از این حقیقت آگاه است که هنگامی که نیازهای دیگران را ارضاء می کند لزوماً ارضاء نیاز خود را در جلب رضایت دیگران تجربه می کند .(اسماعیل ،1992،به نقل از اسرافیلیان ،1394). 6-5-2- جنسیت و مفهوم خود بحثی که در میان نظریه پردازان معتقد به ساخت جنسیت این است که طرح تعریف خود در مردان و زنان متفاوت است. از این ور مردان و زنان، ممکن است انواع متفاوتی از مفهوم خود را رشد دهند. در مقایسه با مردان، زنان بیشتر احتمال می رود که طرحواره جمعی و ارتباطی برای خود داشته باشند. در چنین طرحواره هایی از خود، ارتباط با افراد دیگر به ویژه افراد مهم اساسی است. لذا دیگران قسمتی از خود، یا در گنجانده می شوند و در مقابل احتمال بیشتری می رود که مردان طرحواره های فردی و مستقل و خود مختار داشته باشند. در این نوع طرحواره خود، دیگران قسمتی از خود نیستند بلکه مجزا از خود در نظر گرفته می شود(جوزف و تفردی،1992؛ به نقل از صندوقچی،1385). 7-5-2- رویکردها و نظریه های مطرح در زمینه خود و خود پنداره 2-5-7-1- خود از دیدگاه مزلو هدف اصلی مزلو داشتن این بود که انسان برای رشد کامل انسانی و خود شکوفایی تا چه حد توانایی دارد. به نظر او در همه ی انسان ها تلاش و گرایش فطری برای تحقق خود است انگیزه ی آدمی به سبب نیازهای مشترک و فطری است که در سلسله مراتبی از نیرومندترین نا ضعیف ترین نیازها فرار می گیرد. سلسله مراتب به طریق نردبانی پیش می رود نا به پنجمین یا نیرومند ترین نیاز، یعنی تحقق خود می رسد و آنها عبارت اند از: 1- باز جسمانی با فیزیولوژیکی 2- نیازهای ایمنی 3- نیاز محبت و احساس تعلق 4- نیاز به احترام 5) نیاز به تحقق خود به نوبه ی خود نیازهای سطح پایین ترشان یعنی نیازهای جسمانی, ایمنی محبت و احترام را برآورده ساخته اند. آن ها الگوهای بلوغ، پختگی و سلامت هستند. با حداکثر استفاده از قابلیت و توانایی هایشان. خویشتن را فعليت و تحقق می بخشند. می دانند چیستند و کجا می روند(صندوقچی، ۱۳۸۵). 2-5-7-2- خود از دیدگاه گلاسر در دیدگاه واقعیت درمانی، گلاسر معتقد است که هر فردی که یک هویت مقصور دارد بدان وسیله احساس موفقیت یا عدم موفقیت نسبی می کند. او هویت را آن تصوری، می داند که فرد از خودش دارد و این تصور ممکن است با تصوراتی که دیگران از او دارند هماهنگ و یکسان و یا اینکه با آن ها کاملا متفاوت باشد. در آغاز هویت تمام کودکان هویت توفيق به حساب می آید ولی بعدا مقارن با سنین چهار یا پنج سالگی هویت شکست هم ظاهر می شود. گلاسر معتقد است افرادی که هویت یکسانی دارند یکدیگر را دفع می کنند. به عبارت دیگر افرادی که هویت توفيق دارند با هم معاشرت و ارتباط نزدیک تری دارند و هویت یکدیگر را تقویت می کنند (صندوقچی، ۱۳۸۵). 2-5-7-3-خود از دیدگاه کوپر اسمیت کوپر اسمیت خود را شامل خود آرمانی، خود واقعی، عزت نفس و خودپنداره می داند. در ضمن ایشان خودپنداره و عزت نفس را متفاوت می داند. از نظر کوپر اسیت خودپنداره یک مفهوم کلی بوده و شامل توصیف ویژگی شخص و ارزیابی آن ویژگی هاست. خودپنداره مجموعه ای از عقاید فرد درباره ی خود است و توصیفی است که فرد از نظرگاه خود درباره ی خویشتن می نماید. در حالی که عزت نفس صرفا برای ارزیابی و ویژگی هایی که در یک فرد وجود دارد یا فرد فاقد آن است تکیه می کند. بدین ترتیب عزت نفس در بردارنده ی ارزیابی فرد است(چناری،1394). افراد خود ارزیابی را با دو معیار انجام می دهند(طاهری،1390): ۱) احساس شایستگی با دارا بودن صلابت ۲) احساس لبافت یا احساس ارزشمندی اخلاقی در حالی که خود پنداره، ترکیبی از کلیه ی افکار احساسی است که شخص نسبت به خود دارد و در بر گیرنده ی بعد جسمانی، تصور جسمانی فرد و بعد روانی، تصور روانی شامل عقاید شخص درباره ی خصوصیات فردی است که تا حدود زیادی بر اساس نظریات دیگران شکل می گیرد. در ضمن عزت نفس با خودپنداره همبستگی مثبت دارد یعنی افرادی که میزان خودپنداره ی بالایی دارند از عزت نفس بیشتری برخوردارند، از نظر اسمیت خود پنداره و خود ایده آل عاملی است که مشکلات مربوط به عزت نفس را به وجود می آورد (بیابانگر،۱۳۸۶). 2-5-7-4- خود از دیدگاه آلپورت آلپورت مطرح می کنند که در اوایل زندگی احساس مختصری از خویشتن وجود دارد در واقع همان ادراکی است که فرد توسط آن خود را از دیگران متمایز می کند. در مرحله ی نوزادی نوزاد می تواند بین خود و محیط تمایز قائل شود. نوزاد هوشیار است ولی آگاه نیست. در مراحل بعدی به تدریج افراد بین خود و دیگران و نیز در محیط خود تمایز قائل می شوند و در نتیجه مراحل ادراک خود پنداره تشکیل می شود (به نقل از صندوقچی، ۱۳۸۵). نظریه ی آلبورت مطرح می کنند که خودپنداره در برگیرنده ی چندین جنبه است و در مسیر رشد بر اساس نظریه ی دیگران ساخته می شود و تا اینکه به صورت الگوهای معین بروز کند. انسان دارای دو خودپنداره است که با نفكر، تجربه و رفتارش هماهنگی دارد. خویشتن او سخت و غیر قابل انعطاف نیست بلکه همگام با پذیرش و درون سازی تجربه ها و افکار جدید تغییر می پذیرد؛ همچنین راجرز معتقد بود که آدمی دارای خود آرمانی یا ایده آل است یعنی تصوری از آن کسی که می خواهیم شویم و باشیم. هرچه خود آرمانی نزدیک تر به خود واقعی باشد. شخص احساس نحقق یافتگی و رضایت بیشتری می کند فاصله ی زیاد بین خود آرمانی و خود واقعی منجر به ناخشنودی و نارضایتی شخص می گردد(بهشتی روی،1391). 2-5-7-5- خود در دیدگاه فرويد خود بخش سازنده ی شخصیت است که با توجه به واقعیت دنیای خارج عمل می کند و آن دسته از تمایلات نهاد را با واقعیت خارج تضاد دارند تعدیل، ضبط و کنترل می کند. خود از نهاد سرچشمه می گیرد و رشد می کنند به این معنی که برای عملکرد من مقداری از انرژی روانی نهاد را به خود اختصاص می دهد. خود بر خلاف نهاد که تابع اصل لذت است از اصل واقعیت تبعیت می کند و نیروی خویش را تا زمانی که موقعیت مناسبی برای تخلیه ی آن پیش نیامده به تعویق می اندازد، خود در صدد خنثی کردن لذت جویی نهاد بر نمی آید بلکه می کوشد تا برای نیل به واقعیت، نیروی نهاد را متوقف کند، همانگونه که ذکر شد هدف فرآیند نخستین این است که موقعیت یا شی را تصور کند که برای ارضای یک نیاز لازم است در حالی که هدف فرآیند ثانوی این است که موقعیتی را به وجود آورد که در آن لذت واقعی به دست آید. بنا بر این خود با تفکر واقعی و شیوه حل مسئله و قرارگاه فرآیندهای عقلانی است(صندوقچی،1385). 6-2- پیشینه عملی 1-6-2- تحقیقات داخلی مرتبط با موضوع پژوهش در پژوهشی که جوزی(1395) با عنوان بررسی رابطه بین اثر بخشی آموزش خودپنداره مثبت با تعارضات زناشویی در زنان متقاضی طلاق با نمونه آماری 62 نفر که به روش نمونه گیری در دسترس در شهر بولینا ایتالیا انجام داد به این نتیجه رسید که بین آموزش خود پنداره آموزش خود پنداره موجب کاهش تعارضات در زوجین متقاضی طلاق و افزایش خود پنداره می شود. در پژوهشی که عزیزی، غضنفری، شریفی(1395) با عنوان بررسی رابطه بین روابط زوجین بر اساس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با نمونه آماری 200 نفر که به روش نمونه گیری در دسترس در شهر اصفهان انجام دادند به این نتیجه رسیدند که بین روابط زوجین و تنظیم شناختی هیجان رابطه مثبت معناداری وجود دارد به عبارتی هر قدر عیار تنظیم شناختی زوجین بیشتر باشد تعارضات زناشویی کمتر اتفاق می افتد. در پژوهشی که بشرپور، محمدی و صادق پور(1394) بر روی تنظیم هیجان و نشتخوار فکری زوجین ناسازگار با نمونه آماری 150 زوج و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای در شهر رشت انجام دادند به این نتیجه رسیدند که از بين مولفه هاي كنترل هيجان، نشتخوار فكري و بازداري هيجاني به طور مثبت با زوجین آشفته ارتباط داشتند. این نتایج نشان می دهد کنترل هیجان و به عنوان عامل خطرآفرین تعارض زناشویی می باشند در پژوهشی که مهینی، تیموری و رحیمی(1393) با عنوان مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در زوجین آشفته متقاضی طلاق و زوجین عادی که با نمونه اماری 30 زوج که به ورش نمونه گیری در دسترس انجام دادند به این نتیجه رسیدند که زوجين متقاضي طلاق در برخورد با تجربه منفي از راهبردهاي منفي و زوجين عادي از راهبردهاي مثبتِ تنظيم شناختي هيجان استفاده مي كنند، در پژوهشی که آوات کریم، ربیعی، دنیوی و نیک فرجام(1393) با عنوان مقایسه بین راهبردهای تنظیم هیجان و سبك زندگی در زوجین با و بدون رضایت زناشویی در شهر سردشت که با نمونه آماری 185 نفر که به روش نمونه گیری در دسترس انجام دادند به این نتیجه رسیدند که بين راهبردهاي تنظيم شناختي هيجان مثبت و منفي در بين زوجين با و بدون رضايت زناشويي تفاوت معنی داری وجود دارد.  در پژوهشی که نظری(1392) با عنوان بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و تعارضات زناشویی در زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز که با نمونه آماری 150 زوج و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند به این نتیجه رسیدند که متغییر سبک های دلبستگی پیش بین خوبی برای تعارضات زناشویی زوجین می باشد. در پژوهشی که امیر نژاد(1391) با عنوان بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و تنظیم شناختی هیجان در زوجین با نمونه آماری 140 نفر که به روش نمونه گیری تصادفی ساده در شهر فارس انجام دادند به این نتیجه رسیدند که متغیرخودپنداره با سازگاری رابطه معناداری دارد. اما بین متغیر تنظیم شناختی هیجان با انواع سازگاری رابطه معناداری مشاهده نشد. همچنین بین خودپنداره، تنظیم شناختی هیجان و سازگاری مردان و زنان تفاوت معناداری مشاهده نگردید. در پژوهشی که خسروی، بلیاد، ناهیدپور و آزادی(1390) با عنوان بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی، بخشش و تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره که با نمونه آماری 200 زوج که به روش نمونه گیری در دسترس در شهر کرج انجام دادند به این نتیجه رسیدند که ميان سبك هاي دلبستگي و تعارضات زناشويي رابطه اي معنادار وجود دارد. هم چنين، ميزان تعارضات زناشويي در زوج هايي كه سبك دلبستگي هر دوي آن ها ايمن است كم تر و ميزان بخشش در آن ها بيش تر از زوج هايي است كه سبك هاي دلبستگي هر دوي آن ها ناايمن و يا سبك دلبستگي يكي از آن ها ايمن و ديگري ناايمن است. 2-6-2- تحقیقات خارجی مرتبط با موضوع پژوهش در پژوهشی که چانگ(2014) که بر روی نشتخواری فکری افراطی و رابطه سبک های دلبستگی با نارضایتی زناشویی انجام دادند به این نتیجه رسیدند که كه نشتخوارگري افراطي و فقدان همدلي ميانجي رابطه سبک هاي دلبستگي با نارضايتي زناشويي مي باشند. در پژوهشی که جانسون و همکاران (2014) بر روی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و سبک های دلبستگی بر روی زوجین متاهل انجام دادند به این نتیجه رسیدند که روش هاي مختلف كنترل هيجان مي توانند بر رضايت زناشتويي تأثير بگذارند همچنین نتیجه گرفتند با توجه به نقش عمده هيجانات در نظريه دلبستگي، امروزه در درمان هاي زناشويي به نقش مهم هيجانات و ارتباطات هیجانی در سازماندهي الگوهاي ارتباطي تأكيد بيشتري مي شود. در پژوهشی که کرینگ و ورنر (2014) بر روی تنظیم شناختی هیجان و روابط زناشویی زوجین آشفته انجام داد به این نتیجه رسید که تنظیم شناختی هیجان یکی از مهمترین تکالیف برای سلامت جسمی و روانشناختی به ویژه در روابط زناشویی زوجین آشفته می باشد همچنین او دریافت راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر کیفیت روابط زوجین تاثیر گذاشته و آن را بهبود می بخشد. در پژوهشی که الیان و یوسف(2013) بر روی خود پنداره و سازگاری زناشویی زوجین آشفته پرداختند به این نتیجه رسیدند که بین سازگاری زناشویی با خود پنداره زوجین ارتباط معنی داری وجود دارد و هر قدر خود پنداره بالا باشد رضایت زناشویی نیز در زوجین بیشتر می شود. در پژوهشی که کریسی(2012) با عنوان بررسی دلبستگی و تعارضات و ناسازگاری زوجین انجام داد به این نتیجه رسید که سبک های دلبستگی پیش بینی کننده خوبی برای تعارضات و ناسازگاری زوجین می باشد همچنین او دریافت که دلبستگی نا ایمن می تواند پیش بینی کننده ارتکاب خشونت از سوی مردان علیه زنان باشد. در پژوهشی که میرگان و کورمان(2010) بر روی مهارت های تنظیم شناختی هیجان زوجین ناسازگار انجام دادند به این نتیجه رسیدند که آموزش مهارت های کنترل هیجان می توانند بر روابط ناسازگار خود از این طریق بهبود بهبود بخشند نتایج این مطالعه از الگویی که در آن مهارت های کنترل هیجان بر روابط زناشویی خود تاثیر می پذیرد حمایت می کند. در پژوهشی که دومن(2010) با عنوان بررسی رابطه بین خود پنداره با زوجین و خانواده های آشفته انجام داد به این نتیجه رسید که هر گونه آشفتگی و نابسامانی در محیط خانواده باعث احساس نا امنی، عزت نفس پایین و خود پنداره های غیر منطقی در زوجین می شود. 7-2- جمعبندی در این فصل به بررسی مبانی نظری و عملی متغیرهای پژوهش پرداخته شد. ابتدا متغیر تنظیم شناختی هیجان به عنوان متغیر مستقل مورد بررسی قرار گرفت. هر چند هيجانها مبناي زيستي دارند، اما افراد قادرند بر شيوههايي كه اين هيجانها را ابراز ميكنند، اثر بگذارند. اين توانايي كه نظمجويي هيجان ناميده ميشود، فرآيندهاي دروني و بیرونيای است كه مسئوليت كنترل، ارزيابي و تغيير واكنشهاي عاطفي فرد را در مسير تحقق يافتن اهداف بر عهده دارد (تامپسون، 1994، به نقل از مشهدی، میردورقی و حسنی، 1390). بنابراين نظمجويي هيجان، يك اصل اساسي در شروع، ارزيابي و سازماندهي رفتار سازگارانه و همچنين جلوگيري از هيجانهاي منفي و رفتارهاي ناسازگارانه محسوب ميشود (گرانفسکی و همکاران، 2001). در ادامه به بررسی متغیرهای وابسته(سبک دلبستگی، نشخوار فکری و خودپنداره به عنوان مولفه های مهم و تاثیر گذار در تنظیم شناختی زوجین آشفته پرداخته شد. دلبستگی به طور کلی یعنی؛ مأمنی از آسایش، امنیتی برای کاوش و جستجو کردن و منبعی برای اطمینان بخشیدن به کودک، زمانیکه دچار پریشانی میشود (سندوال،2008). دانستن اینکه مردی وجود دارد که نگران شماست و شما را در ذهن خود دارد، در هر سن و شرایط، منبع و پایگاه ایمنبخش برای فرد است ( ویلیامز و کلی، 2005). روابط دلبستگی همیشه موجودند و در برابر چرخهی زندگی فعال هستند.پیوندهای دلبستگی در زندگی بزرگسالان ایجاد میشوند و بر فعالیتهای مهم بزرگسالی مؤثرند، دلبستگی در جوانی و بزرگسالی را به عنوان روابط دوبهدویی تعریف میکنند که در آن، همجواری با یک شخص ویژه ترجیح داده شده و به دست یافتن به احساسی ایمن یا حفظ آن منجر میشود. نتایج پژوهشهای متعدد استمرار و تداوم سبک دلبستگی را در چرخهی زندگی تأیید میکند (فنی و نولر،1996). نشخوار فکری نیز از دیگر مولفه های پژوهش بود که در بخش مبانی نظری مورد بررسی قرار گرفت. نولن هاکسما (1991) نشخوار فکری را به عنوان افکار منفعلانه و مکرر درباره علائم افسردگی، علل و نتایج آن مفهوم سازی کردند. برطبق این دیدگاه نشخوار فکری روی این حقیقت که فرد افسرده است، روی نشانه های افسردگی و روی علل، معنا و نتایج افسردگی، استوار است. کانوی، سنک، هلم و بلیک (2000) نشخوار فکری را افکار مربوط به احساس غم می دانند و از آن تحت عنوان نشخوار فکری روی غم و اندوه یاد می کنند. الوی و همکارانش (2000) نشخوار فکری را به عنوان تعبیر و تفسیر استرس زای زندگی می دانند . آن را نشخوار فکری واکنش به استرس معرفی می کنند. خودپنداره نیز شامل نگرشها، احساسات و دانش شخص درباره تواناییها، مهارت و قابلیت پذیرش اجتماعی است. خودپنداره تمام ابعاد شناختی، ادراکی، عاطفی و رویههای ارزیابی را دربر میگیرد. این بعد روانی- شخصیتی بر اساس قضاوتهای قبلی، ادراکات و بازخوردهای دیگران و افراد مهم در زندگی انسان شکل میگیرد. مفهوم و ادراک فرد از توانایی خود برای یادگیری یکی از انواع پذیرفته شده رفتار تحصیلی و عملکرد از لحاظ پیشرفت تحصیلی است (گرادی، 2005). اگر فرد تواناييها و استعدادهاي خود را بشناسد و تلقي و برداشت مثبتي از تواناييهاي خود داشته باشد و به اين باور برسد كه ميتواند به آن چيزي كه استعدادش را دارد دست يابد، اين امور باعث افزايش بازدهي و كارآمدي و تحقق اهداف او ميشود (صادقي و خوش كردار، 1393). لذا با بررسی مبانی نظری و عملی پژوهش ارتباط بین متغیرهای به عنوان پیشبینی کننده های تنظیم شناختی هیجان مورد تایید قرار گرفت. این رو با عنایت به اهمیت بالینی و نظری متغیرهای احساس تنهایی، کنترل عواطف و سبک های کنار آمدن با مشکلات و تاثیر آن بر پیامدهای رفتاری در بین دختران تحت سرپرستی بهزیستی و اینکه بر اساس ادبیات پژوهشی در دسترس تاکنون پژوهش قابل ملاحظه ای در خصوص ارتباط بین این متغیرها انجام نشده است که در ادبیات تحقیق مورد بررسی قرار گرفت که حاکی از ارتباط متغیرها در یافته های علمی نوین است. منابع ابراهیمی،رضا؛جان بزرگی،مسعود.(۱۳۸۸). رابطه مهارتهای ارتباطی و رضایت زناشویی، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی. واحد قم. احمدی،غلام رضا.(1386).بررسی و مقایسه کارگر خانواده و سیمای روان شناختی فزرندان شاهد، مجله روان شناسی و علوم تربیتی، 37(1)، 86-52. اسرافیلیان، علی(1394)، رابطه افت تحصیلی با خود پنداره و مکان کنترل بین دانشجویان دانشکده علوم انسانی دانشگاه گیلان، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه گیلان. امیر نژاد، غلام رضا.(1391). بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و تنظیم شناختی هیجان در زوجین، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و تربیتی، دانشگاه آزاد مرودشت. امینآبادی، زهرا، دهقانی، محسن و خداپناهی، محمد کریم (1390). بررسی ساختار عاملی و اعتباريابي پرسشنامه تنظيم هيجان شناختي. مجله علوم رفتاری، 5(4)، 371- 365. آوت کریم، بهرام؛ ربیعی، مهدی؛ دنیوی، وحید؛ نیک فرجام، مسعود.(1393). مقایسه بین راهبردهای تنظیم هیجان و سبك زندگی در زوجین با و بدون رضایت زناشویی در شهر سردشت،فصلنامه پرستار و پزشک در رزم، 4(2)، 51-40. آهنی، فروغ.(1392). مقایسه باورهای فراشناختی و نشخوار فکری بیماران سرطانی با افراد عادی، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی گرمسار. بشارت، علی؛ بزازیان، سعیده.(1391).بررسی ویژگی روانسنجی پرسشنامه تنظیم هیجان در نمونه ایرانی، فصلنامه دانشکده پرسشتاری و مامایی دانشگاه شهید بهشتی، 24(84)،70-61. بشرپور، سجاد؛ محمدی، نسیم؛ صادقی، زلیخا.(1394).تنظیم هیجان و نشتخوار فکری زوجین ناسازگار، پژوهش های روان شناسی اجتماعی، 5(17)،64-52. بهشتی روی، ناصر.(1391).رابطه سبک های والدگری با خودپنداره و تمایز یافتگی دانش آموزان متوسطه شهر یاسوج، پایان نامه کارشناسی ارشد تربیتی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه یاسوج. بیابانگرد، اسماعیل.(1386).روش های افزایش عزت نفس در کودکان و نوجوانان، تهران، انتشارات انجمن اولیا و مربیان. بیک محمدی، محبوبه؛ ترخان، مرتضی؛ اکبری، بهمن.(1391).تاثیر آموزش گروهی شناختی - رفتاری و مصون سازی در مقابل فشار روانی بر سازگاری اجتماعی و خودپنداره دانش آموزش دختر دبیرستانی، دانش و پژوهش در روان شناسی کاربردی، 13(4)،50-41. پاپاجورجیو، کاستاس؛ ولز،آدرین.(1386).نظریه های جدید در اختلال افسردگی، ترجمه یوسفی، زهرا؛ بهرامی، فاطمه؛ برکتین، مجید، اصفهان، نشر اردکان دانش.(2005). پرویزی، شیرین.(1389). بررسی رابطه نشخوارفکری با اضطراب و استرس بیماران ام.اس، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه آزاد اسلامی شیراز. پوربختیار، حسین؛ گل محمدیان، محسن.(1389). اثربخشی مشاوره گروهی به شیوه REBT بر خود پنداره و افت تحصیلی دانشجویان دختر، فصلنامه یافته های نو در روانشناسی،6(18)، 185-161. تقی پور، سیدحسین.(1387). از امید تا شادی، قم، انتشارات مشهور. جمال زاده، احمد.(1388). اثربخشی مدیریت استرس بر میزان نشخوارذهنی و سلامت روان بیماران سرطانی، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه علوم تحقیقات خوزستان. جورج، ریکی. ال پی؛ کریستانی. ترزی اس.(1993). روانشناسی مشاوره (مشاوره ها، نظریه ها و کاربردها و اهداف و فرایندهای مشاوره و روان درمانگری)، ترجمه رضا فلاحی و محسن حاجیلو، تهران: انتشارات رشد.(1391). جوزی، لیلا.(1395). بررسی رابطه بین اثر بخشی آموزش خودپنداره مثبت با تعارضات زناشویی در زنان متقاضی طلاق، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و تربیتی، دانشگاه پیام نور تهران. چناری، مهین.(1394).بررسی رابطه بین نگرش های تربیتی والدین و خود پنداره فرزندان، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه تربیت مدرس. حسنی، اعظم.(۱۳90). تأثیر سبک دلبستگی و احساس تنهایی بر رفتارهای ضداجتماعی دختران شهر تهران. پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه علامه طباطبایی تهران. حسین زاده تقوایی،احمد.(۱۳۸۸). اثربخشی اجرای درمان هیجان محور بر تغییر سبک دلبستگی و افزایش سازگاری زناشویی، رساله دکتری (چاپ شده). دانشگاه امام صادق. حسینی، سیروس؛ حیدری، محمد؛ یگانه، محسن.(1387). ارتباط بین نشخوارفکری بیماران و تاب آوری سن مادر، سطح تحصیلات، شغل، ناخواسته بودن بارداری، مجله دانشور رفتار، 12(10)،34-23. حقیقت منش، الهه.(۱۳۸9). مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه وسبک های دلبستگی در مجرمان جنسی وافراد عادی. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه فر دوسی مشهد. حیدرنیا، احمد(۱۳90). مقایسه سلامت روان و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در زوجین آشفته و عادی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران.. فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، سال پنجم، شماره ۱۹،۷۴-۵۵. حیدری، علیرضا و آتش پور، سید حمید. (۱۳89). میزان شیوع تعارضات زناشویی و رابطه آن با عزت نفس، خودپنداره و افسردگی در دانشجویان متاهل دانشگاه علوم پزشکی ایلام. فصلنامه دانش و پژوهش در روان شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان، شماره ۲۶، زمستان ۱۳۸9، ۱.16 خانجانی،زینب.(1388).تحول و آسیب شناسی دلبستگی از کودکی تا نوجوانی. تبریز: انتشارات فروزش. خجسته مهر،رضا.، کوچکی،رحیم.، رجبی،غلامرضا.(1391).نقش واسطه ای اسنادهای ارتباطی و راهبردهای حل تعارض غیرسازنده در رابطه بین سبک های دلبستگی و کیفی زناشویی. فصلنامه روانشناسی معاصر،7(2)، 14-3. خدیوی، اسداله؛ وکیلی، افسانه.(1390).رابطه بین انگیزه پیشرفت، منبع کنترل، خودپنداره و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان سال اول متوسطه نواحی پنچ گانه تبریز، فصلنامه علوم تربیتی، 4(13)، 66-45. خزل، شیدا.(1392).مقایسه میزان سلامت روان و نشخوار فکری بیماران سرطان پستان و بیمار قلبی، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی ارسنجان. خسروی، زهره؛ بلیاد، محمد رضا؛ ناهیدپور، فرزانه؛ آزادی، شهدخت.(1390).بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی، بخشش و تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره، فصلنامه زن و جامعه؛ 3(7)،32-21. خسروی، معصومه؛ مهرابی، حسین علی؛ عزیزی مقدم، میعاده.(1387).بررسی مقایسه ای مولفه های نشخوار فکری در بیماران افسرده، وسواس اجباری وافراد عادی. مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی سمنان، 10(1)، 73- 65. رحمانیان، زاهد؛ میرزائیان، بهرام؛ حسن زاده، رمضان.(1391). رابطه اضطراب اجتماعی با خودپنداره در دانش آموزان دختر پایه پنجم شهرستان جهرم، مجله دانشگاه علوم پزشکی کرمان، 19(5)،510-502. زارعی ، افسانه (۱۳93). بررسی رابطه بین سبکهای دلبستگی، ویژگی های شخصیتی ، نظام های ارزشی با سلامت عمومی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز . پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز . زراعت، زهرا؛ غفوريان، عباس.(1388). اثربخشي آموزش حل مسئله بر خودپنداره تحصيلي دانشجويان، مجله راهبردهاي آموزشي، 2(1)، 26-23. سامانی ، بهرام(۱۳۸۹). برسی رابطه ی تنظیم شناختی هیجان با افسردگی، اضطراب و فشار روانی، خلاصه مقالات همایش ملی روان شناسی کودک و نوجوان دانشگاه آزاد اسلامی، واحد مرودشت. سیفی گندمانی، علی؛ تابنده، مریم؛ خانی، الهه. .(1392). بررسی رابطه پردازش اطلاعات هیجانی و نشخوار فکری در بیماران خاص، مطالعات تربیتی دانشگاه فردوسی مشهد، 11(1)،56-44. شاه حسینی، آرزو؛ معنوی پور، داود.(1395). ارائه مدل علی برای نشخوار فكري بر اساس متغیرهای روانشناختی مثبت و منفی،فصلنامه شفای خاتم،4(3)، 22-10. شیرالی نیا، خدیجه.(1391). اثر بخشی زوج درمانی شناختی- رفتاري پیشرفته و زوج درمانی متمرکز بر هیجان بر کاهش افسردگی، تنظیم هیجانی و صمیمیت ارتباطی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاورهي شهر اهواز، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز. صادقي جهانیان، محمود.( ١٣8٨ ). جایگاه دین در سلامت رواني، تهران، نشر طریق كمال. صادقي، عباس؛ خوش كردار، سید مصطفی.(1393). بررسي رابطه ي خودپنداره و موفقيت مديران مدارس در مقطع ابتدايي ناحيه ي 2 رشت، پژوهشنامه ي علوم انساني و اجتماعي،4(16)، 107-84. صندوچی، مریم.(1385).بررسی رابطه سبک تفکر والدین با عزت نفس و خود پنداره دانش آموزان شهر تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران. طاهری، ژاله(1388). بررسی مقایسه انگیزه پیشرفت، سلامت روان و خودپنداره تحصیلی دانشجویان رشته روانشناسی دانشگاه های دولتی، آزاد و غیرانتفاعی شهر تهران، پژوهش در نظام های روانشناسی، 2(5)، 62-45. طاهری، شهناز.(1390).رابطه بین خوپنداره و نگرش به خلاقیت در کودکان دبستانی آموزش دیده با برنامه درسی هوش های چند گانه گاردنر با کودکان مدارس عادی، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، دانشکده روانشناسی و تربیتی، دانگشاه تهران مرکزی. عارفي، محمد عارف (1383). بررسي رابطه سبك هاي دلبستگي و اختلالات شخصيت در دانشجويان دانشگاه تهران، پايان نامه كارشناسي ارشد رواننشاسی عمومی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران. عاشوری، میعاد.(1388). بررسی مقایسه مولفه ای نشخوار ذهنی در بیماران افسرده و وسواس اجباری با افراد عادی. مجله علوم پزشکی سمنان،56(1)، 56 – 43. عباسی، امیررضا.(۱۳۹۰).بررسی رابطه سبک های دلبستگی و هوش هیجانی با رضایتمندی زناشویی دانشجویان متاهل دانشگاه فردوسی مشهد. پایان نامه کارشناسی ارشد،دانشگاه فردوسی مشهد. عزیزی،ابوالفضل؛ غضنفری، احمد؛ شریفی، طیبه.(1395). بررسی رابطه بین روابط زوجین بر اساس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، سومین کنفرانس جهانی روانشناسی و علوم تربیتی، حقوق و علوم اجتماعی در آغاز هزاره سوم، تهران. علیخانی، مسعود.(1395). مقایسه راهبردهای تنظیم هیجانی، سبک های دلبستگی و ذهن آگاهی زنان با و بدون تعارضات زناشویی. پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه علامه طباطبایی تهران. فانی، حجت اله؛ خلیفه، مصطفی.(1388).بررسی رابطه ادراک از رفتار معلم با خودپنداره ی تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره های راهنمایی شهر شیراز، فصلنامه رهیافتی نو در مدیریت آموزشی، 2(3)، 64-37. فلاحی، سپیده.(1392). اثربخشی درمان ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی بر خودپنداره بدنی و باورهای غیر منطقی متقاضیان مراجعه کننده به جراحی زیبایی، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی تنکابن. فلاحی، سپیده.(1392). اثربخشی درمان ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی بر خودپنداره بدنی و باورهای غیر منطقی متقاضیان مراجعه کننده به جراحی زیبایی، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی تنکابن. کارخانه،سجاد.(۱۳۸۹).نقش سبک های دلبستگی و ویژگی های شخصیتی درپیش بینی پیامدهای شکست در روابط عاطفی. پایان نامه کارشناسی ارشد.دانشگاه آزاد تهران. کارگر، مونا.(1392). اثر بخشی زوج درمانی خود نظم بخشی (SRCT) برتنظیم شناختیشناختی هیجان، آزار عاطفی و آشفتگی زناشویی، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی مشاوره خانواده، دانشکده روانشناسی و مشاوره،دانشگاه فردوسی مشهد. کاوسیان، جواد؛کدیور، پروین.(1394). نقش برخی عوامل خانوادگی در خودپنداره خانوادگی دانش آموزان دبیرستانی. فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، 5(19)، 91-111. کریم زاده، منصوره.(1394). بررسی رابطه مفهوم خود (تحصیلی و غیر تحصیلی) و خودکارآمدی با پیشرفت ریاضی در دانش آموزان دختر شهر تهران (گرایش های ریاضی فیزیک و علوم انسانی)، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران. گلي نژاد، مریم.(1386).بررسي رابطه سبكهاي دلبستگي و مشكلات بين شخصي دانشجويان ساكن در خوابگاههاي دانشگاه تهران. پايان نامه كارشناسي ارشد،دانشگاه تهران. لطف آبادی،حسین.(1380). عواطف و هویت نوجوانان و جوانان. تهران: نسل سوم. محسنی، نیک چهر(1385)، نظریه ها در روانشناسی رشد، تهران، نشر پردیس. محمدخانی،شهرام؛ پورمند، نیلوفر؛حسن آبادی، حمید رضا.(1392). بررسی آزمون تجربی مدل فراشناختی نشخوار فکری و افسردگی در جمعیت غیر بالینی دانشجویی، فصلنامه پژوهش های نوین روانشناختی، 4(2)،184-163. محمدی، نریمان.(1384).بررسی مقدماتی اعتبار و قابلیت اعتماد مقیاس حرمت خود روزنبرگ، فصلنامه روانشناسان، ایرانی،1(4)، 320-313. محمودی، علی.(۱۳95).اثر بخشی مشاوره انگیزشی نظامند (SMC) بر کاهش آشفتگی زناشویی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران. رساله دکتری، دانشگاه تربیت معلم. مداحي، محمد ابراهيم.(1389).بررسي رابطه جدايي، روانشناختي و الگوهاي دلبستگي بر رضايتمندي رواني و اجتماعي دانشجويان سال سوم و چهارم دانشكده هاي علوم انساني، دانشگاههاي دولتي در سطح شهر تهران. رساله دكترا، دانشگاه تربيت مدرس. مزرعه شاهي، داوود.(1390). بررسي رابطه بين كيفيت دلبستگي با سازگاري اجتماعی دانش آموزان مقطع اول متوسطه شهر قم. پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه آزاد قم. مشهدي، علی؛ ميردورقي، فاطمه؛ حسني، جعفر .(1390). نقش راهبردهاي نظم جويي شناختي هيجان در اختلال هاي دروني سازي كودكان. مجله روان شناسي باليني، 3(11)،43-29. مظاهری، محمد علی.( ۱۳93 ). مقایسه نشخوار فکری و خودتنظیمی عاطفی در افراد افسرده و مضطرب و بهنجار در کنش ورزی ازدواج. مجله روانشناسی. شماره۳۴ .۲۸۶-۳۱۸. ملکی تبار، علی رضا.(1390).مقايسه خودپنداره و سازگاري اجتماعي در دانش آموزان پسر سالم و نابينا، مجله تحقيقات علوم پزشكي زاهدان،13(10)، 33-33. مهینی، شهرام؛ تیموری، سعید؛ رحیمی، سوسن.(1393). مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در زوجین آشفته متقاضی طلاق و زوجین عادی، فصلنامه مشاوره و روان درمانی، 3(10)، 41-29. میراحمدی، لیلا و بهرامی، فرهاد. (۱۳۹3). بررسی اثربخشی زوج درمانی کوتاه مدت به شیوه خود تنظیمی بر خوش بینی و شادی زوج های شهر اصفهان. پژوهش های مشاوره، شماره ۴۰، ۲۲-۷. میکائیلی، نیلوفر؛ افروز، غلامعلی؛ قلیزاده، لیلا.(1391)، ارتباط خودپنداره و فرسودگي تحصيلي با عملكرد تحصيلي دانش آموزان دختر، فصلنامه روانشناسی مدرسه، 1(4)، 103-90. نادعلی، حسین.(۱391). تحليل اکتشافی رابطه سبک های دلبستگی و هوش هیجانی، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه تهران. نظری، مهدیه.(1392). بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و تعارضات زناشویی در زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز،پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و تربیتی، دانشگاه آزاد مرودشت. نعمتی، محمد.(1390). بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر خودکارآمدي، خودپنداره و پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان کم پیشرفت پسر مدارس متوسطه شهر ارومیه در سال تحصیلی 90-89، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه ارومیه. نگهبان سلامی، محمود.(1394).بررسی رابطه سبک های دلبستگی به والدین و همسالان با سبک های هویت. پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ نشده. رشته روان شناسی تربیتی. دانشگاه تهران. نوابی نژاد،شکوه.،دوکانه ای فرد،فریده.،آقا جانی،فرنوش.(1388).رابطه سبک های دلبستگی و شادکامی با رضایت زناشویی متاهلین شاغل در بیمارستانهای خاتم الانبیا شهر تهران. فصلنامه زن و مطالعات خانواده. 2(6)،149-121. نویدی، احمد.(1393). بررسی رابطه بین خودپنداره تحصیلی و پیشرفت تحصیلی پسران دبستانی شهر تهران. پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، دانشکده علوم روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تربیت معلم. یاراحمدی،یحیی.(۱۳۹۰).مقایسه باورهای خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه دارای سبک های دلبستگی ایمن، نایمن اجتنابی و ناایمن دوسوگرا شهرستان سنندج.همایش منطقه ای روان شناختی کودک و نوجوان،تهران.اردیبهشت1390. یاری مقدم، نفیسه.(۱۳۹۰).رابطه سبک های تفکر و دلبستگی با خودکارآمدی دختران مقطع متوسطه شهر همدان، پایان نامه کارشناسی ارشد، چاپ نشده.دانشگاه آزاد اسلامی همدان. یوسفی، زهرا؛ عابدی، محمد رضا؛ بهرامی، فاطمه؛ محرابی، حسینعلی.(1388). ساخت و هنجاریابی سیاهه نشخوار فکری افسرده ساز، مجله روانشناسی، 13(1)، 68-54. Reference Aldao, A., & Nolen-Hoeksema, S. (2010). Specificity of cognitive emotion regulation strategies: A transdiagnostic examination. Behaviour Research and Therapy, 48, 974-983. Aldao, A., Nolen-Hoeksema, S., & Schweizer, S. (2010). Emotion-regulation strategies across psychopathology: A meta-analytic review. Clinical Psychology Review, 30, 217–237. Alloy, L. B., Abramson, L. Y., Hogan, M. E., Whitehouse, W. G., Rose, D. T., Robinson, M. S. (2000). The Temple–Wisconsin Cognitive Vulnerability to Depression Project: Lifetime history of Axis I psychopathology in individuals at high and low cognitive risk for depression. Journal of Abnormal Psychology, 109, 403–418. Asadi S, Abedini M, Poursharifi H, Nikokar M.(2012). The relationship between intolerance of uncertainty and worry rumination student population. Journal of clinical psychology. 4: 4. (Persian). Beck AT, Steer RA, Brown GK.(1978). Manual for the Beck Depression Inventory-II. San Antonio, TX: Psychological Corporation. Boo, J. N. (2010). The relationship between adult attachment and depression as mediated by social support, self-esteem, and optimism. Dissertation in counseling psychology, Ball State University. Borkovee, T, D, Rabinson, E, Pruzinsky, T, Depree,J,A.(1993)Preliminary exploration of worry: some characteristics and processes. Behaviors Research and Therapy,21,1-16. Bowlby, J. (1973). Attachment and loss. Separation: Anxiety and anger. New York: Basic Books. Bowlby, J. (1980). Attachment and loss: Vol III. Loss: Sadness and depression. New York: Basic Books. Bowlby, J. (1988). A secure base: Parent– child attachment and healthy human development. New York: Basic Books. Brackett, M. A., & Salovey, P. (2004). Measuring emotional intelligence as a mental ability with the Mayer–Salovey–Caruso Emotional Intelligence Test. In G. Geher (Ed.), Measurement of emotional intelligence (pp. 179−194). Hauppauge, NY: Nova Science Publishers. Campos, J. J., Frankel, C. B., & Camras, L. (2004). On the nature of emotion regulation. Child Development, 75, 377–394. Cassidy, F & Shaver, (2002). HandBook attachment theory research and clinical application, New York:Guliford, C. Cassidy, J. & Shaver, P. R. (1999). Theory, research, and clinical application. New York:Guilford Press. Chung K, Choi E.(2014).Attachment styles and mother’s well-being among mothers of preschool children in Korea: The mediating role of marital satisfaction. Pers Individ Diff.69: 135-9.  Chung, M.S. (2014). Pathways between attachment and marital satisfaction: The mediating roles of rumination, empathy, and forgiveness. Personality and Individual Differences, 70, 246–251. Cole, P. M., Martin, S. E., & Dennis, T. A. (2004). Emotion regulation as a scientific construct: Methodological challenges and directions for child development research. Child Development, 75, 317–333. Collins & Read (1990).Adult Attachment Scale, retrieved from: www.gse.uci.edu/childcare/.../Adult%20Attachment%20Scale. Collins & Read (1996),Revised Adult Attachment Scale, retrieved from: www.psych.ohiou.edu/.../21005%. 4.doc. Creasey, G. (2012). Associations between working models of attachment and conflict management behavior in romantic couples. Journal of Counseling Psychology, 49, 365-375. Dereli. E & karakus. o.(2011). An examination of attachment styles and social skillsof university students. Electronic Journal of research in Educational psychology.731-744. Doman, A.F. (2010), Predictors of adolescent run away behavior. Social Behavior and Personality, 28(3): 261-268. Eisenberg, N. (2000). Emotion regulation and moral development. Annual Review Psychology, 51, 665-97. Feeney,J.A,Noller,p.(1996). Attachment style and verbal descriptions of romantic patterns.Journal of social and personal relationships.8,187-2150. Freud A. (1972). The ego and the mechanisms of defense. New York: International University press . Garefaki,N&Kraaij,V.(2006). Relationships between Cognitive emotional regulation strategies& Depressive Symptoms. A comparative study of five specific samples.Personality & Individual Differences,40,pp1559-1669. Garnefski, N., Kraaij, V., & Spinhoven, P. (2001). Negative life events, cognitive emotion regulation, and emotional problems. Personality and Individual Differences, 30 (8), 1311– 1327. Gerardi S. (2006). Self-concept of ability as predictor of academic success among urban technical college students. J Educe Psychol. 42(2):295-300. Granefski, N., & Kraaij, V. (2006). Cognitive emotion regulation strategies and depressive symptoms: A comparative study of five specific Sample. Personality Individual Differences, 40, 1659- 69. Granefski, N., Kraaij, V., & Spinhoven, P. (2002). Manual for theuse of the cognitive emotion regulation questionnaire. Leiderorp: Datec. Gratz, K. L., & Roemer, L. (2004). Multidimensional assessment of emotion regulation and dysregulation: Development, factor structure, and initial validation of the Difficulties in Emotion Regulation Scale. Journal of Psychopathology and Behavioral Assessment, 26, 41–54. Groos, J. J. (1999). Emotion regulation: Past, present, future. Cognitive Emotion, 13(5), 551-73. Gros,s J.J. and John. O.P. (2003). Individual differences in two emotion regulation processes:Implications for affect, relationships, and well-being. Journal of Personality and Social Psychology, 85 (2): 348–362. Gross, J. J. Levenson, R. W. (1997). Hiding feelings: the acute effects of inhibiting negative and positive emotion. Journal of Abnormal Psychology, 106, 95–103. Gurman AS, Messer SB.(2008). Contemporary issues in the theory and practice ofpsychotherapy. In: Gurman AS, Messer SB, eds. Essential psychotherapies. New York: Guilford Press; p. 1–23. Jafari Nodoushan A, Zare H, Husseini A.(2015).Review and compare mental health and adjustment and cognitive emotion regulation divorced women, married women in Yazd city. Journal of women and society. 2: 1-13. (Persian). Jahnson, M. D, Cohan, C. L, Davial, J, Lawrence, E, Rogge, R. D. Karney, B. R, Sullivan, K. T & Bradbury, T. N. (2014). Problem-solving skills and affective expression as predictors of change in marital satisfaction. Journal of consulting and clinical Psychology, 73(1). 15-27. Jermann, F., Van-Der-Linden, M., d'Acremont, M., & Zermatten, A. (2006). Cognitive Emotion Regulation Questionnaire (CERQ): Confirmatory Factor Analysis and Psychometric Properties of the French Translation. Journal of Psychology, 22(2), 126-131. Joormann, J. (2006). Differentioal effect of rumination and dysphoria on the inhibition of irrelevant emotional material: Evidance from a negative priming task. Cognitive and Research Therapy, 30, 149- 160. Kaplan HI, Sadock BJ.(1998). Kaplan and Sadock's synopsis of psychiatry: behavioral sciences, clinical psychiatry. Trans: Poorafkari N. Philadelphia: Williams & Wilkins;. p. 545-8. Kobal, Darja & Musek, Janek. (2006). Self-concept and academic achievement: Slovenia and France. Personality and Individual Differences, Vol. 30 (5): 887-899. Kring, A. M., & Werner, K. H. (2014). Emotion Regulation and Psychopathology. In P. Philippot, & R. S. Feldman (Eds.). The regulation of Emotion (pp. 359-385). Lian, T., & Yusoof, F. (2013). The effects of family functioning on self- esteem of children. European Journal of social sciences, 9(4): 643- 650. Linehan, M. M. (1993). Cognitive-behavioral treatment for borderline personality disorder. New York: Guilford Press. Liu, L.J, Sun, X, Zhang, C.L, Wang, Y, & Guo, Q. (2010). A survey in rural china of parent-absence through migrant working: the impact on their children s self-concept and loneliness. Biomedical Central Public Health, 1471, 10-32. Marsh, H. (2012).Academic self-concept.International Guide to Student Achievement, 62. Marsh, W. H., Guay, F., & Boivin, M. (2003). Academic Self-concept and Achievement: Developmental Perspectives on Their Causal Ordering. Journal of Educational Psychology, 1, 124-136. Martin L. and Tesser A. (1996), “Some Ruminative Thoughts”, in Wyer R. eds, Ruminative thoughts, Advances in Social Cognition, Hillsdale : Erlbaum, 9, 1-47. Mendaglio, P., M (2003). Self-concept and Giftedness. Northridge World Council for Gifted and Talented children 18, 2. Mennin, D. S., Holoway, R. M., Fresco, D. M., Moore, M. T., & Heimberg, R. G. (2007). Delineating components of emotion and its dysregulation in anxiety and mood psychopathology. Behavior Therapy, 38, 284−302. Mirgain, S.A. & Cordova, J.V. (2010). Emotion skills and marital health: The association between observed and self-reported emotion skills. Intimacy Psychology, 26(9), 983-1009. Morris, A. S., Silk, J. S., Steinberg, L., Mayors, S., & Robinson, L. R. (2007). The role of the family context in the development of emotion regulation. Social Development, 16(2), 361-88. Moura-Ramos, M., Gameiro, S., Canavarro, M. C., Soares, I., & Almeida-Santos, T. (2016). Does infertility history affect the emotional adjustment of couples undergoing assisted reproduction? The mediating role of the importance of parenthood. British Journal of Health Psychology, 21, 302–317. doi:10.1111/ bjhp.12169. Moura-Ramos, M., Gameiro, S., Canavarro, M. C., Soares, I., & Santos, A. T. (2012). The indirect effect of contextual factors on the emotional distress of infertile couples. Psychology and Health, 27, 533–549. doi:10.1080/08870446.2011.598231. Nolen-Hoeksema S, Morrow J.(1991). A prospective study of depression and posttraumatic stress symptoms after a natural disaster: The 1989 Loma Prieta earthquake. J Pers Soc Psychol; 61(1): 115-21. Nolen-Hoeksema, S. (1991). Responses to depression and their effects on the duration of depressive episodes. Journal of Abnormal Psychology, 100, 569-582. Nolen-Hoeksema, S. (2000). Responses to depression and their effects on the duration of depressive episodes. Journal of Abnormal Psychology, 100(4), 569–582. Nolen-Hoeksema, S. Parker, L., & Larson, J. (1994). Ruminative coping with depressed mood following loss. Journal of Personality and Social Psychology, 67, 92–104. Nolen-Hoeksema, S., & Morrow, J. (1996). A prospective study of depression and posttraumatic stress symptoms after a natural disaster: The 1989 Loma Prieta earthquake. Journal of Personality and Social Psychology, 61, 115–121. Nolen-Hoeksema, S., Stice, E., Wade, E., & Bohon, C. (2007). Reciprocal relations between rumination and bulimic, substance abuse, and depressive symptoms in female adolescents. Journal of Abnormal Psychology, 116, 198-207. Nolen-Hoeksema, S., Wisco, B. E., & Lyubomirsky, S. (2008). Rethinking rumination. Personality Psychology Sciences, (3), 400-424. Nolen-hokesema S, and Davis CG.(1999) Thanks for sharing that; Ruminations and their support networks. J Pers Soc Psychol; 77: 801-814. Odacı H,(2015).Problematic internet use in terms of gender, attachment styles and subjective well-being in university students. Comput Hum Behav. 32(0):61-6. Oschner, K. N., & Gross, J. J. (2005). The cognitive control of emotion. Trend Cognitive Sciences, 9(5), 242-9. Oshri A, Sutton TE, Clay-Warner J, Miller JD.(2015). Child maltreatment types and risk behaviors: Associations with attachment style and emotion regulation dimensions. Pers Indiv Differ.73(0):127-33. Papageorgiou, C., & Wells, A. (2001). An empirical test of a clinical metacognitive model of rumination and depression. Cognitive Therapy and Research, 27, 261–273. Papageorgiou, C., & Wells, A. (2004). Depressive Rumination: Nature, Theory and Treatment.Chichester, UK: Wiley. Peterson, B. D. (2015). Fertility counseling for couples. In S. N. Covington (Ed.), Fertility counseling: Clinical guide and case studies (pp. 60–73). Cambridge: Cambridge University Press. Polivy, J., & Herman, C. P. (2002). Causes of eating disorders. Annual Review of Psychology, 53, 18213. Pollock, N. C., McCabe, G. A., Southard, A. C., & Zeigler-Hill, V. (2016). Pathological personality traits and emotion regulation difficulties. Personality and Individual Differences, 95, 168–177. Pyszczynski, T., & Greenberg, J. (2001). Self-regulatory perseveration and the depressive self-focusing style: A self-awareness theory of reactive depression. Psychological Bulletin, 102, 1–17. Quijada, Y., Kwapil, TR., Tizón, G., Sheinbaum, T., Barrantes-Vidal, N.(2015). Impact of attachment style on the 1-year outcome of persons with an at-risk mental state for psychosis. Psychiatry Research ,228(3): 849-56. Sadikaj, G., Moskowitz, D,S., Zuroff, David C.(2011). Attachmentrelated affective dynamics: Differential reactivity to others' interpersonal behavior, Journal of Personality and Social Psychology. 905-917. Sandoval, E.L. (2008). Secure attachment, self-esteem, and optimism as predictors of positive body image in women. Southwestern University; M.S., Texas A & M University Chair of Advisory Committee. Journal of Social and Clinical Psychology. Sartorius, N., Ustun, T. B., Lecrubier, Y., & Wittchen, H. U. (1996). Depression comorbid with anxiety: Results from the WHO study on psychological disorders in primary health care. British Journal of Psychiatry, 30(Suppl.), 38–43. Sher, K. J., & Grekin, E. R. (2007). Alcohol and affect regulation. In J. J. Gross (Ed.), Handbook of emotion regulation (pp. 560−580). New York: Guilford Press. Simpson, JA.(1990). Influence of attachment styles on romantic relationships. J Personal Soc Psychol, 59(5):997-80. Taube-Schiff, M., Van Exan, J., Tanaka, R., Wnuk, S., Hawa, R., Sockalingam, S.(2015). Attachment style and emotional eating in bariatric surgery candidates: The mediating role of difficulties in emotion regulation. Eat Behav , 18: 36-40.  Wells , A. Mattews, G.(1996) Modeling cognition in emotional disorder the SREF model. Behaviors Research and Therapy.34, 881-888. Wells , A.(2000) Empirical disorder and Meta cognition: Innovative cognitive Therapy.Chi chester.Uk: Wiley& Sons. Williams, SK., Kelly, FD.(2005). Relationship among involvement, attachment, and behavioral problems in adolescence. Med Teach, 20(3): 168-96. Zamanzadeh M.(2013). [Metacognitive beliefs about the relationship between spiritual intelligence and psychological wellbeing of nurses in Ahvaz. MS. Dissertation. University of Khuzestan research. (Persian). Zeigler-Hill, V., & Vonk, J. (2015). Dark personality features and emotion dysregulation. Journal of Social and Clinical Psychology, 34, 692–704.

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته