مقاله تدوین و هنجاریابی پرسشنامه سنجش “رشد خود” (خود پویی) و تعیین ویژگیهای روانسنجی آن. (docx) 91 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 91 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
leftcenter
lefttopدانشگاه آزاد اسلامی
واحد علوم و تحقیقات تهران
دانشکده روانشناسی و علوم اجتماعی
پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسیارشد (M.A.)
گرایش: مشاوره و راهنمایی
عنوان
تدوین و هنجاریابی پرسشنامه سنجش “رشد خود” (خود پویی) و تعیین ویژگیهای روانسنجی آن.
فهرست مطالب
عنوانصفحه
TOC \o "1-8" \h \z \u چکیده PAGEREF _Toc286742576 \h 1
1-فصل اول – کلیات پژوهش PAGEREF _Toc286742577 \h 2
1-1-مقدمه PAGEREF _Toc286742578 \h 3
1-2-بیان مساله PAGEREF _Toc286742579 \h 7
1-3-هدفهای پژوهش PAGEREF _Toc286742580 \h 8
1-4-اهمیت موضوع پژوهش PAGEREF _Toc286742581 \h 9
1-5-پرسشهای پژوهش PAGEREF _Toc286742582 \h 9
1-6-تعریف واژهها و اصطلاحات PAGEREF _Toc286742583 \h 9
2-فصل دوم – ادبیات پژوهش PAGEREF _Toc286742584 \h 12
2-1-بخش اول – بررسی خود PAGEREF _Toc286742585 \h 13
2-1-1-شناخت انسان PAGEREF _Toc286742586 \h 13
2-1-2-شخصیت PAGEREF _Toc286742587 \h 14
2-1-3-نظام شخصیت از دیدگاه فروید PAGEREF _Toc286742588 \h 14
2-1-3-1-من PAGEREF _Toc286742589 \h 15
2-1-4-روانشناسی من PAGEREF _Toc286742590 \h 16
2-1-4-1-جین لوینگر PAGEREF _Toc286742591 \h 16
2-1-5-روانشناسی خود PAGEREF _Toc286742592 \h 17
2-1-6-تاریخچه مطالعه خود PAGEREF _Toc286742593 \h 18
2-1-7-مفهوم خود PAGEREF _Toc286742594 \h 20
2-1-8-تعریف خود PAGEREF _Toc286742595 \h 21
2-1-9-خود از دیدگاههای متفاوت PAGEREF _Toc286742596 \h 21
2-1-9-1-ویلیام جیمز (1910-1842) PAGEREF _Toc286742597 \h 21
2-1-9-2-ویلیام مک دوگال (1938-1871) PAGEREF _Toc286742598 \h 22
2-1-9-3-کارل گوستاو یونگ (1961-1875) PAGEREF _Toc286742599 \h 22
2-1-9-4-هری سالیوان (1949-1892) PAGEREF _Toc286742600 \h 23
2-1-9-5-گوردن آلپورت (1967-1897) PAGEREF _Toc286742601 \h 24
2-1-9-6-کارل راجرز (1987-1902) PAGEREF _Toc286742602 \h 24
2-1-9-7-هینز کوهات (1981-1913) PAGEREF _Toc286742603 \h 25
2-1-9-8-دیوید پ. آزوبل (2008-1918) PAGEREF _Toc286742604 \h 26
2-1-9-9-بوبان چاندرا ماهاپاترا (معاصر) PAGEREF _Toc286742605 \h 26
2-1-10-مقایسه زیرساختهای خود به عنوان موضوع و خود به عنوان کارگزار یا عامل PAGEREF _Toc286742606 \h 26
2-1-11-ارتباطهای همسو و غیرهمسو مفهوم “خود” با “من” PAGEREF _Toc286742607 \h 28
2-1-12-تفاوتهای “روانشناسی خود” با “روانشناسی من” PAGEREF _Toc286742608 \h 28
2-1-13-بررسی پایه روانشناسی-عصبی خود PAGEREF _Toc286742609 \h 30
2-2-بخش دوم - مشاور و مشاوره PAGEREF _Toc286742610 \h 31
2-2-1-مقدمه PAGEREF _Toc286742611 \h 31
2-2-2-تعریف مشاوره PAGEREF _Toc286742612 \h 32
2-2-3-خصوصیات و ویژگیهای مشاور PAGEREF _Toc286742613 \h 32
2-2-4-مشاور در فرایند مشاوره PAGEREF _Toc286742614 \h 35
2-2-5-خصوصیات مشاور موفق PAGEREF _Toc286742615 \h 35
2-2-6-رشد فردی مشاور PAGEREF _Toc286742616 \h 36
2-3-بخش سوم – خانه سلامت وابسته به شهرداری PAGEREF _Toc286742617 \h 40
2-4-بخش چهارم – آزمونهای مرتبط با موضوع PAGEREF _Toc286742618 \h 40
2-5-بخش پنجم – آزمون سازی PAGEREF _Toc286742619 \h 41
2-5-1-مقدمه PAGEREF _Toc286742620 \h 41
2-5-2-تعریف اندازهگیری PAGEREF _Toc286742621 \h 41
2-5-3-آزمون PAGEREF _Toc286742622 \h 41
2-5-4-پایایی PAGEREF _Toc286742623 \h 41
2-5-5-روشهای تعیین پایایی PAGEREF _Toc286742624 \h 42
2-5-5-1-روش بازآزمایی PAGEREF _Toc286742625 \h 42
2-5-5-2-همسانی درونی PAGEREF _Toc286742626 \h 42
2-5-6-روایی PAGEREF _Toc286742627 \h 42
2-5-6-1-روایی محتوایی PAGEREF _Toc286742628 \h 43
2-5-6-2-روایی محتوایی منطقی PAGEREF _Toc286742629 \h 43
2-5-6-3-روایی سازه PAGEREF _Toc286742630 \h 43
2-5-7-تجزیه و تحلیل سوالها آزمون PAGEREF _Toc286742631 \h 43
2-5-8-تحلیل عاملی PAGEREF _Toc286742632 \h 44
2-5-9-هنجاریابی PAGEREF _Toc286742633 \h 44
2-5-10-نکات اساسی در اجرا و نمرهگذاری آزمونها PAGEREF _Toc286742634 \h 44
2-6-پیشینههای پژوهش PAGEREF _Toc286742635 \h 45
2-6-1-پیشینههای پژوهش در داخل کشور PAGEREF _Toc286742636 \h 45
2-6-2پیشینههای پژوهش در خارج از کشور PAGEREF _Toc286742637 \h 45
3-فصل سوم – روش پژوهش PAGEREF _Toc286742638 \h 49
3-1-مقدمه PAGEREF _Toc286742639 \h 50
3-2-جامعه آماری PAGEREF _Toc286742640 \h 50
3-3-روش نمونهگیری PAGEREF _Toc286742641 \h 50
3-4-ابزار پژوهش PAGEREF _Toc286742642 \h 50
3-5-روش نمرهگذاری PAGEREF _Toc286742643 \h 51
3-6-شیوه ساخت پرسشنامه PAGEREF _Toc286742644 \h 51
3-6-1-تدوین پرسشنامه مقدماتی PAGEREF _Toc286742645 \h 51
3-6-2-گام اول (روایی محتوایی منطقی) PAGEREF _Toc286742646 \h 51
3-6-3-گام دوم (روایی محتوایی صوری) PAGEREF _Toc286742647 \h 51
3-6-4-گام سوم (پایایی اولیه) PAGEREF _Toc286742648 \h 52
3-6-5-گام چهارم (روش تحلیل عاملی لوپ) PAGEREF _Toc286742649 \h 52
3-6-6-گام پنجم (پایایی به روش بازآزمایی) PAGEREF _Toc286742650 \h 52
3-6-7-گام ششم (روایی ملاک) PAGEREF _Toc286742651 \h 52
3-7-روشهای تجزیه و تحلیل دادهها PAGEREF _Toc286742652 \h 53
3-7-1آمار توصیفی PAGEREF _Toc286742653 \h 53
3-7-2-آمار استنباطی PAGEREF _Toc286742654 \h 53
4-فصل چهارم – یافتههای پژوهش PAGEREF _Toc286742655 \h 54
4-2-آزمودن پرسشنامه (101 سوالی) PAGEREF _Toc286742656 \h 55
4-2-1-بررسی توصیفی دادهها PAGEREF _Toc286742657 \h 55
4-2-2-بررسی استنباطی و تحلیل روانسنجی دادهها PAGEREF _Toc286742658 \h 57
4-2-2-1-روایی ملاکی PAGEREF _Toc286742659 \h 57
4-2-2-2-همسانی درونی PAGEREF _Toc286742660 \h 58
4-2-2-3-پایایی به روش دو نیمه کردن PAGEREF _Toc286742661 \h 59
4-2-2-4-ساختار عاملی PAGEREF _Toc286742662 \h 59
4-3-سنجش فرم نهایی پرسشنامه (72 سوالی) PAGEREF _Toc286742663 \h 65
4-3-2-ضریب پایایی پرسشنامه نهایی PAGEREF _Toc286742664 \h 65
4-3-3-ضریب پایایی پرسشنامه به تفکیک عاملها PAGEREF _Toc286742665 \h 66
4-3-4-پایایی به روش دو نیمه کردن PAGEREF _Toc286742666 \h 66
4-3-6-جدول هنجاری برای هر دو جنس PAGEREF _Toc286742667 \h 71
5-فصل پنجم – بحث و نتیجهگیری PAGEREF _Toc286742668 \h 72
5-1-خلاصه یافتههای پژوهش PAGEREF _Toc286742669 \h 73
5-1-1-سوال اول PAGEREF _Toc286742670 \h 73
5-1-2-سوال دوم PAGEREF _Toc286742671 \h 74
5-1-3-سوال سوم PAGEREF _Toc286742672 \h 74
5-1-4-سوال چهارم PAGEREF _Toc286742673 \h 75
5-1-5-سوال پنجم PAGEREF _Toc286742674 \h 76
5-1-6-سوال ششم PAGEREF _Toc286742675 \h 76
5-2-محدودیتهای پژوهش PAGEREF _Toc286742676 \h 77
5-3-پیشنهادهای پژوهش PAGEREF _Toc286742677 \h 77
5-3-1-پیشنهادهای کاربردی PAGEREF _Toc286742678 \h 77
5-3-2-پیشنهادهای پژوهشی PAGEREF _Toc286742679 \h 78
6-منابع PAGEREF _Toc286742680 \h 80
6-1-منابع فارسی PAGEREF _Toc286742681 \h 81
6-2منابع لاتین PAGEREF _Toc286742682 \h 84
7-پیوستها PAGEREF _Toc286742683 \h 87
7-1-ویژگیهای جامعه شناختی PAGEREF _Toc286742684 \h 88
7-2-نمونه پرسشنامه نهایی PAGEREF _Toc286742685 \h 89
7-3-روش تحلیل لوپ در مرحله مقدماتی شیوه ساخت پرسشنامه PAGEREF _Toc286742686 \h 90
7-4- شاخصهای آماری اولیه با اجرای تحلیل مولفههای اصلی و پس از چرخش واریماکس واریماکس PAGEREF _Toc286742687 \h 95
8-Abstract PAGEREF _Toc286742688 \h 99
فهرست جدولها
شمارهعنوانصفحه
TOC \h \z \c "جدول2-" جدول2- 1-ساخت های خود به عنوان موضوع و عامل PAGEREF _Toc286742689 \h 27
جدول2- 2-دیدگاههای نظریههای شغلی درباره “رشد و عملکرد مشاور” PAGEREF _Toc286742690 \h 38
TOC \h \z \c "جدول3-"
جدول3- 1-ضریبهای پایایی پرسشنامه “رشد خود” (فرم اولیه 165 سوالی) PAGEREF _Toc272797967 \h 52
TOC \h \z \c "جدول4-" جدول4- 1-خلاصهای از تدوین پرسشنامه مقدماتی (165 سوالی) PAGEREF _Toc272797786 \h 55
جدول4- 2-توزیع فراوانی، درصد و درصد تراکمی گروه نمونه بر حسب جنسیت PAGEREF _Toc272797787 \h 55
جدول4- 3-توزیع فراوانی، درصد و درصد تراکمی گروه نمونه بر حسب رشته تحصیلی PAGEREF _Toc272797788 \h 56
جدول4- 4-ماتریس همبستگی بین مولفهها PAGEREF _Toc272797789 \h 57
جدول4- 5-میزان اشتراک مولفههای اصلی PAGEREF _Toc272797790 \h 58
جدول4- 6-خلاصه توصیفی سوالها PAGEREF _Toc272797791 \h 59
جدول4- 7-پایایی از روش دو نیمه کردن PAGEREF _Toc272797792 \h 59
جدول4- 8-اندازه شاخص KMO و آزمون کرویت بارتلت ماتریس همبستگی سوالها PAGEREF _Toc272797793 \h 60
جدول4- 9-شاخصهای آماری اولیه با اجرای تحلیل مولفههای اصلی و پس از چرخش واریماکس PAGEREF _Toc272797794 \h 61
جدول4- 10-میزان درصد تبیین شده توسط هر عامل PAGEREF _Toc272797795 \h 62
جدول4- 11-تشخیص عاملها به وسیله چرخش واریماکس PAGEREF _Toc272797796 \h 62
جدول4- 12-نام و شماره سوال مولفهها PAGEREF _Toc272797797 \h 65
جدول4- 13-ضریبهای پایایی پرسشنامه “رشد خود” (فرم نهایی 72 سوالی) PAGEREF _Toc272797798 \h 65
جدول4- 14-ضریبهای پایایی پرسشنامه به تفکیک مولفهها PAGEREF _Toc272797799 \h 66
جدول4- 15-خلاصه توصیفی سوالها PAGEREF _Toc272797800 \h 66
جدول4- 16-پایایی از روش دو نیمه کردن PAGEREF _Toc272797801 \h 67
جدول4- 17-مقایسه میانگین و انحراف استاندارد نمره های عاملهای هفت گانه پرسشنامه “رشد خود” PAGEREF _Toc272797802 \h 68
جدول4- 18-آزمون آماری t مستقل برای دو گروه بر حسب جنسیت PAGEREF _Toc272797803 \h 69
چکیده
پژوهش حاضر یک پژوهش توسعهای است که به منظور تدوین و هنجاریابی پرسشنامه سنجش “رشد خود” و تعیین ویژگیهای روانسنجی آن انجام گرفته است. جامعه مورد مطالعه کلیه مشاوران و روانشناسان استان تهران میباشند که با روش تصادفي ساده بدون جايگذاري از میان شرکتها، سازمانها، و نهادهای دولتی و یا غیر دولتی که درون مجموعه خود مشاور و روانشناس دارند، به صورت قرعه کشی انتخاب شد و نمونه مورد مطالعه کلیه مشاوران و روانشناسان خانههای سلامت وابسته به شهرداری استان تهران (مناطق 22 گانه) و حجم نمونه برابر با 273 نفر در زمان پژوهش بوده است. این پرسشنامه دارای 101 سوال به صورت مقیاس لیکرت 7 تایی شامل مولفههای “نگرش، حس جسمانی، سبک هویت، فضیلت و نیروهای منش، ارزشها، احساسات و افکار” میباشد. پس از اجرای پرسشنامه و حذف پاسخنامههای ناقص، اطلاعات 258 نفر (214 نفر مونث و 31 نفر مذکر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و هنجارهای لازم به دست آمد. از روایی سازه، روایی محتوایی منطقی، روایی محتوایی صوری، روش تحلیل لوپ، دو نیمه سازی پرسشنامه و تحلیل عاملی با روش تحلیل مولفههای اصلی و چرخش واریماکس به منظور دسترسی به روایی، پایایی پرسشنامه استفاده شد که در نتیجه هفت عامل از پرسشنامه استخراج گردید. از مجموع روشهایی که برای روایی و پایایی پرسشنامه استفاده شد نتیجه میشود که ضریب پایایی در حد مطلوب و قابل قبول بود. همچنین روایی آزمون نیز اثبات شد. بین گروه زنان و مردان در این پرسشنامه تفاوت معناداری مشاهده نشد.همچنین بر اساس نتایج پژوهش مشخص گردید که وضعیت مسلط بین گروه نمونه پژوهش عامل افکار است.
کلید واژهها: هنجاریابی، رشد، خود، مشاور، روان شناس، شهرداری
1-فصل اول – کلیات پژوهش
1-1-مقدمه
در طول تاریخ بشر شناخت انسان همواره یکی از بحث برانگیزترین مسایل بوده است. هر نظریهای شخصیت انسان را به دلیل پیچیده بودنش به گونهای خاص بررسی کرده است.
“شخصیت هر فرد همان الگوی کلی یا همسازی ساختمان بدنی، رفتار، علاقهها، استعدادها، تواناییها، گرایشها و صفات دیگر اوست. بدین ترتیب، میتوان گفت که منظور از شخصیت، مجموعه یا کل خصوصیات و صفات فرد است” (مان، 1961، ترجمه ساعتچی، 1356 به نقل از کریمی، 1388).
در این میان دیدگاه روانکاوی نه تنها به نظریه پردازی درباره انسان و جامعه پرداخت بلکه در عمق آن فلسفهای نیز برای زندگی نهفته است. این دیدگاه تلاش بسیاری نموده تا کلیت انسان را مورد بررسی قرار دهد. مبدع نظریه روانکاوی “زیگموند فروید“ میباشد.
فروید کسی بود که توانست افکار متقدمان خود را که به صورت پراکندهای اظهار داشته بودند در نظمی هماهنگ و جامع ارایه دهد و از آن استفادههای نظری و عملی ببرد. ریشه افکار فروید را میتوان در برخی از عقاید کلی که درطی چندین هزار سال مبنای همه افکار غربی بوده است یافت و هم میتوان آن را در برخی از اکتشافات خاص قرن نوزدهم جستجو کرد (شفیعآبادی، 1388).
این نظریه به منظور شناخت انگیزههای درونی و عمیق رفتار و اختلالهای روانی است که پس از تجزیه و تحلیل، انسان را برای غلبه بر این اختلالها یاری میدهد و یا این که رفتار انسان را به نحو شایستهای تبیین میکند (شفیلد، 1964، به نقل از شفیعآبادی، 1388).
نظریه ساختاری فروید شخصیت را به سه قسمت نهاد، من و فرامن تقسیم بندی میکند. او معتقد بود اگر سه بخش شخصیت به گونهای هماهنگ با یکدیگر عمل ننمایند و در صورتی که میان آنها تعارض و کشمکش پدید آید، نتیجهای جز اختلال شخصیت و ناراحتی روانی نخواهد داشت (برنر، 2006).
پس از فروید برخی از روانشناسان بر روی اصطلاحات فروید کار کرده و آنها را شرح و بسط دادند. اولین حاصل این شرح و بسط پدیدآیی نظریهای به نام “روانشناسی من” شد.
روانشناسی خود از دل قسمتی از روانتحلیلگری که علاقه به جمعآوری سختگیرانه اختلالهای شخصیت و دیگر اشکال مقاومتهای درمانی در آسیبشناسی روانی بود، بیرون آمد (گلدبرگ، 1990؛ کوهات، 1971 به نقل از میلون، لرنر و وینر، 2003). اولین فردی که وسیعترین چارچوب شناخته شده از روانشناسی خود را توصیف کرد هینز کوهات (1971، 1977) بود (میلون، لرنر و وینر، 2003).
پس از فروید (1933)، کوهات به افراد با عنوان موضوعهای مجزا اشاره میکرد، اگر چه او تا حد زیادی نظریه فروید را تغییر داد از جمله عدم تاکید بر تمایزهای جنسیتی و سلطهجویانه (بانای و همکاران و 2005).
براساس گفته کوهات (1971، 1977، 1984)، “خود (که با عنوان یک فرایند یا مجموعه در نظر گرفته میشود که تجربه ذهنی را سازماندهی میکند) ماهیت اصلی وجود روانشناسی خود را تشکیل میدهد و شامل حسها، احساسات، افکار و نگرشهای فرد نسبت به خودش و دنیای پیرامونش میشود”. در حالیکه فروید ضمیر فرد را به عنوان قسمتی از وجود افراد در نظر میگیرد (تا حدی همانند دیدگاه ویلیام جونز در مورد “من”) اما کوهات مفهوم فرد را به عنوان محور اصلی شخصیت (ایگل، 1984) مانند نظریه جیمز در مورد “من” در نظر میگیرد. به عبارت دیگر کوهات “خود” را به عنوان یک نیروی روانشناسی در نظر میگرفت که به توصیف پیشرفت شخصیت بالغ و سالم و همچنین شکلگیری بیماریهای شخصیتی میپردازد. کوهات (1966 و b1978) به ارایه یک خط پیشبردی سالم عشق و علاقه به خود پرداخت که به سمت ایجاد ساختار منسجم فردی، ایجاد حس هویت، ارزش، معنا و عملکرد اجرایی حرکت میکند و به ترویج ایجاد شخصیت واقعی افراد میپردازد (استعدادهای اصلی و مهارتهای اکتسابی). این فرضیه تاکید بیش از اندازهای بر انسجام و پیوستگی فردی و خلاقیت و ایجاد شخصیت واقعی فرد دارد. بر اساس گفته کوهات (1971)، عشق و علاقه به خود از اول زندگی فعال میباشد و شرط لازم برای عملکرد مناسب شخصیت میباشد (بانای و همکاران، 2005).
ویژگیهای زیر مجموعه “خود” در افراد متفاوت فرق میکند و بنابراین افراد به لحاظ شخصیتی دارای تفاوتهای فردی هستند. این تفاوتها میتوانند نه تنها مسیر تحصیلی، شغلی، عاطفی و دیگر زمینههای زندگی انسانها را تحتالشعاع قرار دهند بلکه میتوانند سبب انتخاب زمینهای خاص در هر کدام از این مسیرها شوند. به عنوان مثال در زمینه انتخاب شغل یکی از نظریهپردازانی که به اهمیت تیپهای شخصیتی در انتخاب شغل اشاره میکند، هالند است (شفیعآبادی، 1387).
هالند نظریهی خود را بر مبنای دو اصل مهم استوار نموده است؛ 1)انتخاب شغل و حرفه به نوع شخصیت فرد بستگی دارد و راهی برای ابراز وجو فرد به حساب می آید، 2)انتخاب شغل و حرفه رابطهی مستقیمی با طرز تلقی و گرایش فرد دارد. هالند به اين نكته نيز معتقد است كه افرادي كه خودشناسي بيشتري دارند در مقايسه با كساني كه خودشناسي كمتري دارند انتخابهاي بهتري را انجام ميدهند. وي خودشناسي را، توانایي فرد براي شناسایي استعدادهاي بالقوه در محيط اجتماعي، ميداند. او تاثير تجربيات دوران كودكي، نحوهي تربيت كودك و فشارهاي اجتماعي را نيز در تعيين ترجيحهاي شغلي، نوع شخصيت و خودشناسي مهم ارزيابي مينمايد (شفیعآبادی، 1387).
با شناخت این مطلب میتوانیم بگوییم که هر فردی در هر شغلی که قرار دارد، دارای ویژگیهای شخصیتی خاصی میباشد. به عبارت دیگر به زبانی سادهتر “خود” اشخاص در هر زمینه شغلی و حتی در همان زمینه نیز با یکدیگر متفاوت است.
به عنوان مثال تمرینهای رواندرمانی مدل خاصی از شیوه زندگی را بنا میکند که در شخصیت و نقش حرفهای فرد به صورت مکمل ایفای نقش میکنند. تعداد کمی از حرفهها هستند که بین شغل و نقش فرد یا به عبارتی بین زندگی شخصی و زندگی حرفهای حد و مرزی قایل نیستند. تمامی تواناییها در مشاهده، درک، حس و تشخیص به طور همزمان میتوانند در ارتباط با مراجعین، خانواده و دوستان مفید باشند (کاتلر، 2010).
از طرفی ويژگيهاي فرهنگ جهاني و اثرات آن بر هويتيابي پيامدهایی ویژه به همراه دارد که عبارتند از: هويت دو فرهنگي و آشفتگي هويت، فرهنگهاي خودگزيده، تاخير در پذيرش نقشهاي بزرگسالي، هويت مجازي، و هويت مصرفي، سپس چالشهايي که مواجهه با فرهنگ جهاني پيش روي مشاوران و روانشناسان قرار داده است. بنابراین در این زمان بیشتر از گذشته، لزوم ارتقای انعطافپذيري و اتخاذ ديدگاهي گستردهتر به مسال رشدي بهويژه هويتيابي، برخورد منطقی با پيچيدگي مشکلات پديد آمده و لزوم بکارگيري رويکردها و راهبردهاي متفاوت، احساس میشود (محسنزاده، شهرآرای، 1387).
پس میتوان نتیجه گرفت هرچه میزان مولفههای شخصیتی درمانگر (یا مشاور) سالمتر باشد کارآمدی و تاثیر مثبتتری در محیط پیرامونی خود خواهد داشت، چه این محیط اتاق مشاوره باشد و چه در بین خانواده درمانگر.
شرتزر و استون (1974) مشاوران کارآمد و غیر کارآمد را در زمینه تجربه، نوع رابطه و عوامل شخصیتی از یکدیگر تفکیک میکنند (کاویانی و همکاران، 1381).
شفیعآبادی (1370) با مطالعه روی 190 دانشجو در مورد اینکه مشاور چه ویژگیهایی باید داشته باشد، نشان داد که غیر از تعهد (73 مورد)، علاقه به مشاوره (61 مورد)، رازداری (30 مورد) و نظم در کار (18 مورد) در حرفه مشاوره از اهمیت به سزایی برخوردار است لذا بدیهی است که مشاور باید در زمینه مشاوره، تجربه علمی و عملی داشته باشد (احمدی، 1387).
اما در گسترهای به پهناوری شخصیت یک انسان کدام مولفه میتواند در پرسشنامه “رشد خود” جای گیرد؟ برای پاسخ به این سوال و در این پژوهش مولفههایی از شخصیت یک مشاور موفق و کارآمد انتخاب شدهاند که این مولفهها هم در جهت “رشد خود” است و هم بلوغ و سلامت جامعه نمونه را پوشش میدهد.
در زمینه ساخت ابزاری برای سنجش “نیازهای خود” و بر مبنای نظریه کوهات در غرب پژوهشی توسط بانای، میکولینسر و شاور (2005) انجام شده و طی آن پرسشنامهای با سه محور بزرگنمایی، آرمانسازی و ارتباط نفس هنجار شده است. این آزمون تنها از زوایه نیازها به “خود” مینگرد.
ترول و همکاران (2008) در پژوهشی بر روی 46 کارآموز روانشناسی، پزشکی، مددکاری اجتماعی و آموزشی و با استفاده از آزمون GHQ و با هدف بررسی رشد سلامت روان در افرادی که مشغول به کار حرفهای هستند گزارش کرد که کارآموزانی که دیدگاه نسبتاً متفاوتی نسبت به توانایی خود در محیط کاری دارند، این دیدگاه به آنها کمک میکند که تنشهای هیجانیشان را بهتر شناخته و در زندگی حرفهایاشان موثرتر، متفکرتر و حساستر عمل کنند. همچنین آنها در مقایسه با دیگر افراد آمادگی بیشتری در محیط کار داشته و فردیت باروری دارند.
بنابه مطالب ذکر شده لزوم تدوین و هنجاریابی این پرسشنامه برای جامعه مورد هدف مینماید.
1-2-بیان مساله
یکی از مسایل عمده که افراد با آن روبرو میشوند مساله “رشد خود” است. جستجوی “رشد خود” متضمن این است که شخص تشخیص دهد که برای او چه چیزهایی مهم و چه کارهایی ارزشمند است و نیز متضمن تنظیم معیارهایی است که وی بر اساس آنها بتواند رفتار خود و دیگران را هدایت و ارزیابی کند. مشاوران علاوه بر خلق “رشد خود” که مبنای آن متمایز بودن نسبت به دیگران است، نیاز به ابعاد دیگر رشد از جمله رشد اجتماعی، رشد معنوی، رشد شغلی و ... دارند.
مشاور به عنوان فردی که مورد اعتماد افراد جامعه قرار میگیرد و به منظور رفع مشکلات آنها شناخته میشود، رسالت سنگینی بر عهده دارد. برای جلوگیری از پدیده انتقال متقابل که یکی از خطرهای جلسه درمان میباشد لازم است تا مشاور به محدودیتها و نقطه ضعفهای خودآگاهی داشته باشد تا در جلسه درمان آنها را وارد جلسه ننماید. به همین منظور بررسی بعد “خود” برای مشاور بسیار با اهمیتتر است تا برای افراد دیگر.
درمانگران باید به قدر کافی به عمق برسند و به زندگی خودشان گشوده باشند تا به آنها امکان دهد بدون از دست دادن درک هویت خود به دنیای ذهنی درمانجویان خویش وارد شوند (کری، 2004، ترجمه سید محمدی، 1387).
“رشد خود” میتواند در حیطههای متفاوتی مورد بررسی قرار گیرد که این حیطهها عبارتند از شناختی، رفتاری، انگیزشی، هیجانی.
با توجه به اینکه مشاوران نه تنها از جنبه شغلی، بلکه از جنبه معنوی دارای رسالت خاصی میباشند، کمک به مشاوران برای دستیابی به “رشد خود” باعث انسجام شخصیت آنان میگردد. تنها دراین صورت است که میتوانند در برخورد با مسایل و مشکلات راهکارهای منطقیتری ارایه دهند. از سوی دیگر شناسایی میزان “رشد خود” آنها در ابعاد مختلف لازمه این امر است. بنابراین فراهم کردن ابزاری برای مشاوران به منظور مطالعه در مورد ویژگیهای رشد ضروری به نظر میرسد و هدف اصلی پژوهش حاضر را دربر میگیرد.
این پرسشنامه قصد دارد تا میزان “رشد خود” مشاور را مورد ارزیابی قرار دهد.
با توجه به اهمیت موضوع و محدودیتهای موجود مبنی بر اینکه در جامعه ایران ابزارهای دقیق و معتبر که بتواند میزان “رشد خود” مشاوران را مورد سنجش قرار دهد تدوین یا هنجاریابی نشده است و ضرورت توجه به آزمونها و پرسشنامههای استاندارد شده، پژوهش حاضر درصدد بررسی ابعاد مهم “رشد خود” بوده و به این منظور به تدوین و هنجار کردن این پرسشنامه اقدام شده است. به عبارتی مساله پژوهش حاضر این است که آیا میتوان با تدوین پرسشنامهای، هنجار معتبری برای سنجش ابعاد مختلف “رشد خود” مشاوران را فراهم کرد؟
به عبارتی مساله پژوهش حاضر این است که آیا میتوان با تدوین پرسشنامهای، هنجار معتبری برای سنجش ابعاد مختلف “رشد خود” مشاوران شاغل در خانههای سلامت شهرداری تهران فراهم کرد.
این نکته نیز قابل توجه است که در کشور ما برای سنجش “رشد خود”، مطالعهای در دسترس نمیباشد و از این رو تدوین و هنجاریابی پرسشنامهای که به سنجش “رشد خود” مشاوران در ابعاد مختلف بپردازد و ارایه راههای شکلگیری “رشد خود” آنان، میتواند گامی مفید در این خصوص باشد.
1-3-هدفهای پژوهش
1)تعیین مولفههای و محتوای پرسشنامه سنجش “رشد خود” در جامعه مشاوران.
2)تعیین ساختار عاملی پرسشنامه “رشد خود”.
3)تعیین میزان روایی پرسشنامه محقق ساخته.
4)تعیین میزان پایایی پرسشنامه محقق ساخته.
5)تعیین تفاوت معناداری میزان “رشد خود” بین زنان و مردان.
6)تعیین هنجارهای مناسب برای پرسشنامه “رشد خود”.
1-4-اهمیت موضوع پژوهش
با توجه به اینکه مشاوران نه تنها از جنبه شغلی، بلکه از جنبه معنوی دارای رسالت خاصی میباشند، کمک به آنها برای دستیابی به “رشد خود” باعث انسجام شخصیت آنان میگردد. تنها دراین صورت است که میتوانند در برخورد با مسایل و مشکلات راهکارهای منطقیتری ارایه دهند. از سوی دیگر شناسایی میزان “رشد خود” آنها در ابعاد مختلف لازمه این امر است. بنابراین فراهم کردن ابزاری برای مشاوران به منظور مطالعه در مورد ویژگیهای رشد ضروری به نظر میرسد و این نکته نیز قابل توجه است که در کشور ما برای سنجش میزان “رشد خود” مشاوران ابزار خاصی تدوین نشده است، از این رو تدوین و هنجاریابی ابزاری که به “رشد خود” در ابعاد مختلف بپردازد میتواند گامی مفید در این خصوص باشد.
1-5-پرسشهای پژوهش
این پژوهش با هدف ساختن آزمون در پی پاسخگویی به سوالهای زیر است:
1)مولفهها و محتوای پرسشنامه سنجش “رشد خود” در جامعه مشاوران کدامند؟
2)پرسشنامه “رشد خود” از چه ساختار عاملی برخوردار است؟
3)پرسشنامهای که بر اساس مولفهها و محتوای “رشد خود” ساخته میشود تا چه اندازه از روایی قابل قبولی برخورداراست؟
4)پرسشنامهای که بر اساس مولفهها و محتوای “رشد خود” ساخته میشود تا چه اندازه از پایایی قابل قبولی برخوردار است؟
5)آیا بین زنان و مردان در پرسشنامه “رشد خود” تفاوت معناداری وجود دارد؟
6)هنجارهای مناسب برای پرسشنامه “رشد خود” چگونه است؟
1-6-تعریف واژهها و اصطلاحات
خود: خود، یک فرایند یا مجموعه برای سازماندهی تجربه ذهنی است و شامل حسها، احساسات، افکار و نگرشهای فرد نسبت به خودش و دنیای پیرامونش میشود. این ویژگی فرد را از دیگران جدا میکند (کوهات، 1971، 1977، 1984 به نقل از بانای و همکاران، 2005).
کوهات مفهوم خود را به عنوان محور اصلی شخصیت (ایگل، 1984) در نظر میگیرد که به توصیف کمال شخصیت بالغ و سالم و همچنین شکلگیری بیماریهای شخصیتی میپردازد (بانای و همکاران، 2005).
مشاور: از دید پاترسون (1937) مشاور فردی است که در حل مشکلات روانی مهارت دارد. از دید آرباکل (1977) مشاور به بررسی و تجزیه و تحلیل مشکل مراجع پرداخته و او را موارد ناشناخته آگاه میسازد و عوامل ناخواسته و مزاحم را تغییر میدهد و زندگی بهتر و مطلوبتری را برای مراجع فراهم میکند (شفیعآبادی، 1386).
خانه سلامت: با توجه به هویتهای قومی اجتماعی و فرهنگی موجود در محلهها وگرایش به مدیریت محلهای میتوان پروژه شهر سالم را در مقیاس کوچک محله به نام “محله سالم” به اجرا گذاشت و در هر محله ستادی به عنوان “خانه سلامت” برای اجرای پروژه و هدایت و رهبری برنامهها زیر نظر شهرداری منطقه تشکیل شده است. خانه سلامت هدایت و رهبری اجرای پروژه محله سالم در محلات شهر تهران را بر عهده دارد (سایت شهرداری).
روایی: مراد از روایی آن است که ابزار اندازهگیری برای هدف مورد نظر یعنی اندازهگیری متغیر پژوهش از کارایی لازم برخوردار باشد. به عبارت دیگر، روایی مستلزم آن است که ابزار پژوهش همان متغیری را اندازهگیری کند که پژوهشگر قصد اندازهگیری آن را دارد (پاشاشریفی، 1381).
پایایی: پایایی، سه معنای متفاوت دارد. یک معنای پایایی و ثبات و پایایی نمرههای آزمون در طول زمان است. بدین معنا که اگر یک آزمون چندبار تحت شرایط یکسان درباره یک آزمودنی اجرا شود، نمره وی در همه موارد یکسان باشد. معنای دوم پایایی به همسانی درونی آن اشاره دارد و مفهوم آن این است که سوالهای آزمون تا چه اندازه با یکدیگر همبستگی متقابل دارند و همه سوالهای آزمون یا ابزار سنجش، سازه واحدی را میسنجد. سومین معنای پایایی به درجه توافق ارزشیابان مختلف اطلاق میشود. بدین معنا که اگر دو یا چند ارزشیاب متغیری را که با ابزار واحد و در شرایط یکسان درباره یک آزمودنی به دست آمده است بدون اطلاع یکدیگر نمرهگذاری کنند، باید بین نمرههای آنان همخوانی وجود داشته باشد (پاشاشریفی، 1381).
هنجاریابی: عبارت است از حد متوسط حالات، معلومات یا خصیصه افرادی که در یک آزمون شرکت داشتهاند و تعداد حالات، معلومات یا خصایص افراد دیگر را میتوان با آن سنجید تا مشخص شود که فرد در مقایسه با افراد متجانس و مشابه خود در چه وضعیتی قرار دارد. به عبارت سادهتر میانگین نمرهها گروه مرجع را نرم میگویند. آزمودنی که قرار است نمره او با نرم گروه مرجع تفسیر شود باید شبیه به آزمودنیهای آن گروه باشد (کرمی، 1387).
نرمها، دارای انواع متعددی هستند که معروفترین آنها عبارتند از نرم سنی، کلاسی، درصدی و نمرههای معیار یا ترازشده. البته نرمهای کلاسی و سنی را تحت عنوان “نرمهای تحولی” و نرمهای درصد و ترازشده را تحت عنوان “نرمهای درونگروهی” نیز معرفی کردهاند (بهرامی، 1377).
2-فصل دوم – ادبیات پژوهش
2-1-بخش اول – بررسی خود
2-1-1-شناخت انسان
به راستى انسان کیست؟ و چه کسى را مىتوان انسان نامید؟ آیا آفریدهاى با این همه گوناگونى و دگرگونى را مىتوان تعریف کرد؟ آیا انسان فطرت و سرشت ثابت و از پیش تعیین شدهاى دارد؟
در پاسخ به این سوالها ثَبات و تعریف پذیرى طبیعت و ماهیت انسان اهمیت دو چندانى پیدا میکند، زیرا گلوگاه و گردنه اصلى در میان پرسشهاى به میان آمده به شمار مىآید. در این باره پارهاى از اومانیستهاى دوره رُنسانس به روشنى ابراز مىداشتند: انسان هیچ طبیعت و فطرت ثابت و ویژهاى ندارد. این گفته برابر همان نظریه اگزیستانسیالیستها در قرن بیستم است که مىگویند: همه موجودات ماهیت دارند اما انسان ماهیت ندارد. انسان وجود دارد و وجود او مقدم بر ماهیت اوست. معناى ساده این سخن این است که تمام آفریدگان هویت و سرشت تعریف شده و ثابتى دارند و تنها انسان است که هیچ ماهیت روشنى ندارد (سایت حوزه).
در چشمانداز تاریخ تمدن بشری نیز، موضوع شناخت انسان و ابعاد مربوط به او همیشه به عنوان سوالی اساسی مطرح بوده و از دوران یونان باستان، سقراط حکیم با گفته معروف “خود را بشناس، زیرا زندگی آزمون نشده ارزش زیستن ندارد” (دانیلز TA \l "دانیلز" \s "دانیلز" \c 9 ، 1992، ترجمه فصیح،1380)؛ در مقابل سوفسطاییان که شناخت واقعیت را ممکن نمیدانستند، با روشی معتدل و بیانی استوار و مطمئن، انسانها را به تامل در نفس خویشتن دعوت میکرد تا در درون خود گوهر الهی را کشف کنند، و از نو آن عقل ربانی که جهان را روشن ساخته است را نیز، در ضمیر خویش نیز مشاهده کنند (طالب زاده، 1379، به نقل از اژهای، 1380).
یکی از بحث برانگیزترین سازههایی که پیرامون شناخت انسان توصیف شده است، شخصیت میباشد.
2-1-2-شخصیت
در روانشناسی، شخصیت این گونه، تعریف میشود: “شخصیت مجموعه تفکیکناپذیر آن خصایص بدنی و نفسانی است که شناخته دوستان نزدیک شخص یا به عبارت دیگر، آن نقاب یا ماسکی است که فرد برای سازش با محیط، که در حقیقت نوعی بازیگری در صحنه زندگی است، به چهره خود نهاده است” (ایزدی، 1351، به نقل از کریمی، 1388).
اولین نظریهای که به لحاظ تاریخی شخصیت را ساختاربندی کرده است، نظریه روانکاوی فروید میباشد.
2-1-3-نظام شخصیت از دیدگاه فروید
فروید در سال 1923 با تعریف مفاهیم نهاد، من و فرامن که به جنبههای مختلف کنش فرد اطلاق میشود، الگوی سازمان یافتهای از نظریه روانکاوی به وجود آورد. در واقع این مفاهیم اولین کارهای بزرگ نظریهای فروید بودند. این مفاهیم یک توصیف از ذهن و کارکردهای آن را ارایه میکند که در اولین نگاه تازه و انقلابی به نظر میرسند و تمام نوشتههای روانتحلیلگران از آن تاریخ به بعد، حداقل از نظر واژهشناسی به آنها اشاره دارد.
با تعریف فروید نهاد سیستم ابتدایی شخصیت است و هنگام تولد شخص سراپا نهاد است. نهاد منبع اصلی انرژی و جایگاه غرایز است. نهاد بی نظم و کور، پرتوقع و مضر است. نهاد که طبق اصل لذت عمل میکند، (اصلی که هدف آن کاستن از تنش، اجتناب از درد و کسب لذت است)، غیر منطقی و غیر اخلاقی است و برای ارضاء نیازهای غریزی برانگیخته میشود. نهاد فکر نمیکند بلکه فقط “میخواهد” یا “عمل میکند”. نهاد عمدتاً ناهشیار و یا خارج از آگاهی است (فیست TA \l "فیست" \s "فیست" \c 9 و فیست، 2005، ترجمه سید محمدی، 1388). در مقابل آن فرامن نماینده درونی شده ارزشهای سنتی، کمال مطلوبها و معیارهای اخلاقی جامعه است. به صورتی که توسط والدین برای فرد (کودک) تفسیر شده و از طریق نظام تشویق و تنبیهی که نسبت به کودک اعمال شده، تقویت گردیده است. فرامن برای کمال تلاش میکند (نوردبی و هال، 1974، ترجمه پژوه و دولتی، 1381). در ادامه به تعریف “من” می پردازیم.
2-1-3-1-من
با بررسی سیر مطالعاتی فروید بر روی “من” متوجه میشویم که او طی سه مرحله مفهوم “من” را مورد بررسی قرار داده است. در ابتدا فروید “من” را با حداقل وضوح به عنوان عاملی قابل مبادله با شخصیت خود فرد یا “خود” معرفی میکند. در این دید، “من” همراه با فرایند خود که “عملکردهای دفاعی” است معرفی شده است. در واقع در این دید “من” به عنوان عامل جلوگیری کننده از ورود خاطرات دردآور به آگاهی مفهوم پردازی شده است. در دید دوم، فروید جنبه اصلی عملکرد “من” را مشخص کرد: فرایند ثانویه (باورها و ایدههای عقلانی-هشیار)، اصل واقعیت و سرکوبی. در دید سوم که با مقدمه فروید از “مدل ساختاری” آغاز شد، “من” را به عنوان یک سیستم مرتبط با نهاد (تکانشی و با ایدههای غیر عقلانی) و فرامن (هشیار)، معرفی نمود. در این دیدگاه “من” یک بخش از سازمان سه گانه شخصیت است. با این کار فروید در واقع “من” را به عنوان نمایندهای فعال، با علاقهها مستقل خودش نسبت به پاسخ دهی به فشارهای روانی دیگر (تضادها، ضوابط اخلاقی، پاسخ به دیگران) معرفی میکند. من با دنیای بیرونی واقعیت تماس دارد. من به عنوان “پلیس راهنمایی” بین غرایز و محیط اطراف میانجی میشود، هشیاری را کنترل میکند و سانسورچی است. من طبق اصل واقعیت عمل میکند، تفکر منطقی انجام میدهد و اعمال را برای ارضاء کردن نیازها برنامه ریزی میکند (فیست و فیست، 2005، ترجمه سید محمدی، 1388).
از دیدگاه روان کاوی فروید دیدگاههای بسیاری منشعب شدند. یکی از آنها “روانشناسی من” میباشد.
نمودار2- 1-نظریههای عمده منشعب از روانکاوی
(منبع: سایت ویکیپدیا)
2-1-4-روانشناسی من
این نظریه بیان میدارد که “من” نقشهای موازی دیگری در زندگی درون روانی ایفا میکند. برخی از این نقشها عبارتند از: کارگذاری اهداف، جستجو در پی رقابت، کوشش برای سلطه و شکوفایی استعداد نهانی (هارتمن، 1964 به نقل از میلون، لرنر و وینر، 2003). با این دیدگاه به نظر میرسد “من” به جای آنکه موجودیتی باشد که به خواستههای نهاد و فرامن و دنیای بیرونی به سادگی پاسخ میدهد، مستقل و آزاد از هرگونه تعارض است. روانشناسی من، مراحل من را برای ارتباط شی و روانشناسی خود مفهوم سازی مجدد میکند (میلون، لرنر و وینر، 2003).
2-1-4-1-جین لوینگر
از نظر لوینگر “من” بعد محوری شخصیت است، بعدی که از نظر اهمیت، تنها نسبت به هوش در درجه دوم اهمیت قرار دارد. این مولفه به مثابه “چارچوب ارجاع” یا نقشهایی جهت “درک خود و جهان پیرامونی” جهتگیری پیوسته و غالب فرد نسبت به خود و جهان را در بر دارد. کنش “من”، جستجو برای تجربه کردن معانی منسجم و هماهنگ با چارچوب ارجاع فرد است و بنابراین “قابل مقایسه با کنش سیستم ایمنی است”، زیرا سیستم روانی فرد را از طریق تصفیه اطلاعات که تعادل حیاتی او را مختل میسازد، حفظ میکند (لوینگر، 1996).
منطق حاکم بر نظریه لوینگر این است که “من” مطابق با یک توالی منظم و مرحلهای تحول مییابد و در حین عبور از مراحل نه تنها در هر یک از زمینههای مهمی مانند “مهار تکانه”، ”اشتغالهای هشیار”، “سبک شناختی”، “پیچیدگی شناختی” و ادراکها و مفاهیم استنباط شده از جهان بین فردی، بلکه یکپارچه کردن زمینههای نامبرده نیز تحول مییابد (هاوسر، 1993).
این بدان معنی نیست که “من” دارای مراحلی از عدم تعادل نباشد، در واقع تناقض در تجارب توان بالقوهای برای ایجاد دورههایی از عدم تعادل دارد که خود باعث تسهیل حرکت از مرحلهای به مرحله بالاتر میشود (لوینگر، وسلر و ردمور، 1970؛ بست، هاوسر و آلن TA \l "آلن" \s "آلن" \c 9 ، 1997 به نقل از اسمن، 2000).
پس از انشعاب نظریه روانشناسی من از روانکاوی نظریههای دیگری نیز ظهور کردند. یکی از این نظریهها روانشناسی خود میباشد که به صورت تاریخچهای مبنای این پژوهش قرار گرفت.
2-1-5-روانشناسی خود
روانشناسی خود از دل قسمتی از روانتحلیلگری که علاقه به جمعآوری سختگیرانه اختلالهای شخصیت و دیگر اشکال مقاومتهای درمانی در آسیبشناسی روانی بود، بیرون آمد (گلدبرگ، 1980؛ کوهات، 1971 به نقل از میلون، لرنر و وینر، 2003).
روانشناسی خود نظریه ارتباط شی را با تاکید بر تمثیلهای ذهنی به مثابه زیر ساختهای شخصیت در نظر میگیرد. اگرچه، روانشناسان خود ادعا میکنند که کلید عقاید درون شخصیتی “خود”، شامل خودموضوعیها (که شامل درجات مختلفی از ادغام خود و دیگری هستند و عدم تمایز) و متعلقاتشان هستند.
2-1-6-تاریخچه مطالعه خود
از دهه 1970 ساختار یکپارچهسازی درون روانشناسی، جامعهشناسی و سایر علوم رفتاری و اجتماعی، “خود” بود که دهها مقاله، فصل و کتاب را به پدیدههای مرتبط با خود اختصاص داد. در طول دو هزار سال گذشته، بیشترین مباحثهها در مورد “خود” در مذاهب و متون نظری ظاهر شده است، در واقع محور بحث آنها کمک به مردم برای فرار از بدیهای خودمحوری–مانند غرور، منیت، خودخواهی و. . . – بوده است. در عصر روشنگری، فیلسوفانی چون دکارت، لاک، هیوم، لایبنیتز، برکلی و کانت در مورد مشکلات “خود” صحبت کردند. اما اولین مباحثات دقیق در مورد خود توسط “جیمز“ 1890 انجام شد. او یک فصل از کتاب خود با عنوان “اصول روانشناسی“ را به “هشیاری از خود“ اختصاص داد. جیمز نه فقط یک بنیاد قوی مفهومی برای مطالعه “خود” گذاشته بلکه بر اهمیت مطالعه خود برای فهمیدن رفتار انسان تاکید کرده است و یک پیشینه قوی برای لحاظ کردن “خود” به عنوان یک موضوع مهم پژوهشی پدید آورده است (میشل، 2002).
جیمز در کتابش از “خود” به عنوان “پیچیدهترین پازل“ روانشناسی یاد کرده است. در تمام طول قرن گذشته روانشناسان در این مورد بحث کردهاند که آیا “خود” به اندازهای که پیچیدهاش کردهاند پیچیده است یا خیر (پروین TA \l "پروین" \s "پروین" \c 9 و جان TA \l "جان" \s "جان" \c 9 ، 1999، ترجمه جوادی TA \l "جوادی" \s "جوادی" \c 9 و کدیور TA \l "کدیور" \s "کدیور" \c 9 ، 1381). در طول قرن بیست، نظریهپردازان تاثیرگذاری به اهمیت “خود” برای درک رفتار آدمی و نیز عموم جامعه تاکید کردهاند. “کولی“ (1902) با ارایه مفهوم “خود آیینهای“ در توجه دادن جامعهشناسان به مفهوم “خود” و تاثیر آن بر رفتار آدمی موثر بود، همچنین فاریس (1937) و بلومر (1937) مطالعه مفهوم “خود” را در جامعهشناسی گسترش دادند که منجر به تحولی شد که با عنوان “تعاملگرایی سمبلیک“ شناخته میشود. کمی بعد، کار TA \s "کار" بنیادی گوفمن (1959) روی “ابراز خود“ موج دیگری از علاقه به مطالعه “خود” را برانگیخت. آلپورت در سال 1955 در یک مقاله با عنوان “آیا نیازی به مفهوم پردازی در مورد خود هست؟” “خود” را به عنوان یک مانع در مسیر فرایند روانشناختی مطرح کرد. اسکینر 1990 اعلام کرد که: “در یک تحلیل معنادار از رفتار، جایی برای ذهن و یا خود وجود ندارد. “علیرغم تمام این مخالفتهای رفتارگرایان با مطالعه روی مفهوم خود و مفاهیم وابسته به آن، نوفرویدیها شروع به ارایه دیدگاههایی در مورد “خود” کردند که به طور مشخصی از تصویر فرویدی “من” متفاوت بود و همچنین با مفهوم “خود” در فرایندهای بین فردی آمیخته بود. به عنوان مثال آدلر TA \l "آدلر" \s "آدلر" \c 9 ، هورنای و سالیوان دیدگاههایی را فراهم کردند تا نسبت به آنچه نماد روانتحلیلگران شده بود برای روانشناسان علمی دلپذیرتر باشد (کورزویل، 1989 به نقل از لیری و تانگنی، 2005).
مید در دهه 1950 و گوردون آلپورت در سال 1955 این شرایط را بدین شکل توصیف کردهاند: “بسیاری از روانشناسان احتمالاً بدون آگاهی از شرایط تاریخی، مبادرت به قبول آن چیزی کردند که دو دهه پیش از آن به عنوان بدعت در نظر گرفته شده بود. آنها دوباره “خود” و “من” را بدون هیچ نگرانی معرفی کردند و به جبران زمان از دست رفته، مفاهیم کمک کنندهای چون تصور خود، خود شکوفایی، من تاییدی، من پدیداری، خود رقابتی و بسیاری از سایر جزییات را به کار TA \s "کار" گرفتند” (لیری و تانگنی، 2005).
روانشناسی خود اصولاً روی خودشیفتگی متمرکز است آن هم نه به عنوان یک آسیبروانی بلکه به عنوان بخشی از رشد و تحول انسان. مجذوب خود شدن (یا خود بزرگمنشی) و توجه به والد قدرتمند (خود-موضوعی آرمانی) قبل از 4 سالگی مشاهده میشود. بروز اشکال در مراحل رشدی اولیه، روی طرز ارتباط اشخاص با دیگران و نظرشان در مورد خودشان تاثیر میگذارد. خود ابتدایی و مقدماتی دوران طفولیت از موضوع که تصویر والد آرمانی است و موضوع یا خود بزرگمنش تشکیل میشود که بخش “آیا من عجیب نیستم” کودک محسوب میشود. خود-موضوعی، شخص نیست (یعنی یک موضوع محبوب کامل نیست) بلکه الگوها یا مضامین، تصورات یا بازنماییهای ناهشیار دیگران میباشد (شارف TA \l "شارف" \s "شارف" \c 9 ، 2000، ترجمه فیروزبخت TA \s "فیروزبخت" ، 1387).
بسیاری از این کار TA \s "کار" ها درون روانشناسی، تمایلی انسانگرایانه دارند. به عنوان نمونه نظریه راجرز 1959 از شخصیت و رواندرمانی و کار مازلو 1959 روی عملکرد تکاملی افراد (خودشکوفایی). به طور کلی این سیر تلاشهای نوفرویدیها، انسانگراها و عکسالعملگراهای سمبولیک منجر به پژوهشهای تجربی منظم بر روی “خود” شد (لیری و تانگنی، 2005).
وقتی کودکان در مرحلهای گیر میکنند یا خود بزرگمنش یا خود-موضوعی آرمانی XE "خود-موضوعی آرمانی:خود" \b \i آنها رشد بهنجاری ندارد، بعداً در زندگی با مشکلاتی مواجه میشوند. برای مثال، کودکی که مادر پاسخده (آینهای) ندارد بعداً افسرده میشود یا پیوسته دنبال عشق و محبتی میگردد که در سنین اولیه خویش از آن محروم بوده است. عدهای نیز که با والدین خود (خود-موضوعی آرمانی XE "خود-موضوعی آرمانی:خود" \b \i ) رابطه کافی نداشتهاند دنبال همسر یا دوست آرمانی یا کامل میگردند. ولی همیشه شکست میخورند چون کسی نمیتواند مطابق معیارهای آنها باشد (سنت کلیر، 1986، به نقل از شارف TA \s "شارف" ، 2000، ترجمه فیروزبخت TA \s "فیروزبخت" ، 1387).
2-1-7-مفهوم خود
مفهوم “خود” در طول تاریخ روانشناسی سیر متفاوتی را طی کرده است، مدتی در مرکز توجه بود و پس از آن – در اوج اقتدار رفتارگرایی – دچار فراموش شدگی نسبی گردید، اما مجدداً در دهههای اخیر در کانون توجه قرار گرفته و امروزه مشکل میتوان از مفهومی با نتایج و کاربردهایی گستردهتر از مفهوم “خود” یاد کرد و توجه به آن به عنوان یکی از موضوعهای مهم و اساسی روانشناسی همچنان رو به افزایش است. در اهمیت و کاربرد مفهوم “خود” باید گفت مهمترین و رایجترین اشکالات و اختلالهای رفتاری به “خود” رجوع دارند و متخصصان بالینی، نه فقط روانپویان و روانتحلیلگرها، بلکه شناختگرایان و رفتارگرایان نیز چه در زمینه نظری و چه در کاربردهای بالینی و تربیتی به “خود” توجه میکنند. روانشناسان شخصیت، روانشناسان اجتماعی و تحولی بیش از پیش پژوهشها را متوجه و معطوف به “خود” ساختهاند و حتی نظریههای جدید هوش (استرنبرگ، 1985) رجوعی به “خود” دارند (محسنی، 1375).
2-1-8-تعریف خود
در بسیاری از لحظههای زندگی این سوال را از خود پرسیدهایم: “من که هستم”؟ “دیگران مرا چگونه میبینند”؟ “میخواهم در زندگی چه کنم”؟ “آیا از آنچه هستم راضیم”؟ و سوالهایی از این قبیل. مکاتب متفاوت تعریفهای متفاوتی از خود ارایه میدهند. این خود اغواگر کیست که همه در جستجوی آن هستند؟ آیا گنجی است که در پایان راه کشف خواهد شد؟ یا سرابی بیش نیست؟
به لحاظ لغوی خود این گونه تعریف شده است: شخص. ذات. وجود. نفس. خويش. خويشتن (فرهنگ دهخدا و فرهنگ معین).
در ادبیات پارسی و در متنهای نظم و نثر واژههای “خود” و “من” به کرات مورد استفاده قرار گرفته است.
از در درآمدي و من از خود بدر شدم
گويي کز اين جهان به جهان دگر شدم (سعدی)
2-1-9-خود از دیدگاههای متفاوت
2-1-9-1-ویلیام جیمز (1910-1842)
در روانشناسی معاصر، ویلیام جیمز را میتوان نخستین کسی دانست که در چارچوب روانشناسی علمی، اولین نظریه را در مورد “خود” مطرح نمود. جیمز “خود” را به دو جزء یا جنبه کلی و اساسی تقسیم میکند: من موضوعی یا “مفعولی” و من عامل یا “فاعلی” (محسنی، 1375).
جیمز میان “خود” شناخته شده، یعنی “من تجربی” و خود شناسنده، یعنی “ایگو” یا من فرق گذاشت. من تجربی در برگیرنده همه آن چیزهایی است که فرد میتواند از آن خود بداند. من تجربی سه جنبه دارد: جنبه “مادی“ که شامل بدن من، لباس من، خانه من، خانواده من و مایملک من است. جنبه “اجتماعی“ عبارت است از تشخیص و شناسایی دیگران از من و جنبه “روحی“ که شامل حالات هشیاری من، خصلتهای من، نگرشهای من و جنبههای سرشتی من است. به تعداد مردمی که مرا مورد شناسایی قرار میدهند، من اجتماعی وجود دارد. در مورد خود در نقش شناسنده – یعنی من – جیمز، لزومی به فرضیهسازی این که یک روح یا یک نفس یا یک انسان کوچک درون سر آدمی است، یعنی منی که فکر میکند، احساس میکند و عمل میکند، نیازی ندید. در نظر جیمز، من، هیچ چیزی بیشتر یا کمتر از همان جریان هشیاری نیست. افکار، حاصل تفکر یک من نیست، بلکه همان خود من است (نوردبی و هال، 1974، ترجمه بهپژوه و دولتی، 1381).
2-1-9-2-ویلیام مک دوگال (1938-1871)
از نظر دوگال (1926) توجه به خود عاطفهای است که این عاطفه به دلیل قدرت و میدان وسیعش مهمترین عاطفه است. عاطفه توجه به خود عبارت است از حس “من” یا “مرا”، یعنی آگاهی فرد از خود، مصداق “مرا”، از طریق تجربه، توسط نظامی وسیع و پیچیده از حالتها و شبکهای از پیوندها با وقایع گذشته متعدد – که کم و بیش در زمان و مکان معینی واقع شدهاند – در ذهن شخص نمایانده میشود (نوردبی و هال، 1974، ترجمه بهپژوه و دولتی، 1381).
2-1-9-3-کارل گوستاو یونگ (1961-1875)
یونگ شخصیت را مرکب از چندین سیستم یا دستگاه روانی میداند که ضمن مستقل بودن، بر یکدیگر تاثیر متقابل دارند. این سیستمها و زیر شاخههای آنها در نمودار پایین رسم شده است.
نمودار2- 2-ساختار شخصیت از نظر یونگ
من یا خود (در سیستم یا دستگاه روانی): همان شعور آگاه یا ضمیر خودآگاه است که مجموعهای است از احساسات، خاطرات، افکار، و عواطفی که شخص نسبت به آنها آگاهی دارد و برای او معلوم است و باعث پیبردن و شناخت او از وحدت و هویت خود میشود (کریمی، 1388).
خود (صورتهای ازلی یا کهن الگوها): یکی از مهمترین صورتهای ازلی در نظریه یونگ خود یا خویشتن است، که معرف کوششهای فرد برای رسیدن به یکپارچگی و تعادل است. به گفته یونگ، خود، مرکز خودآگاه است نه مرکز شخصیت آدمی؛ چرا که خودآگاه همه شخصیت نیست بلکه بخشی از آن را تشکیل میدهد. خود در آغاز از انرژی حیاتی کمتری نصیب میبرد؛ زیرا بخش عمده این انرژی صرف رشد جسمی و بلوغ فرد میشود، اما در دورههای میانسالی که رشد جسمی متوقف شده و دیگر نیاز زیادی به صرف انرژی حیاتی ندارد، این انرژی صرف رشد و کمال یافتن خود میشود و در این دوره است که خود به صورت محور شخصیت درآمده و همه سیستمهای دیگر شخصیت به صورت اقماری به گرد آن میگردند و خود، آنها را با هم هماهنگ نگاه داشته، شخصیت را به وحدت و تعادل نسبی میرساند (کریمی، 1388).
خویشتن تلاش فرد را برای وحدت، تمامیت و کامل شدن نشان میدهد. خویشتن مرکز روان است که تمامی نظامهای دیگر پیرامون آن در گردش هستند. انسانها با هدف زندگی میکنند، لیکن به ندرت به آن نایل میشوند. پیش از آنکه خویشتن امکان ظهور و بروز پیدا کند، باید اجزای متعدد روان به طور کامل رشد کرده باشد (نوردبی و هال، 1974، ترجمه بهپژوه و دولتی، 1381).
در نظریهی یونگ، “خود” یکی از انواع الگوهاست که کلی منسجم را بیان میکند، که ضمیر هشیار و نیمه هشیار فرد را متحد میسازد. بر اساس نظریهی یونگ، “خود” حاصل تفرد است که به عنوان فرآیند یکپارچگی شخصیت فرد تعریف شده است. از نظر یونگ، “خود” توسط دایرهای نمایش داده میشود. آنچه روانشناسی یونگ را از گفتههای قبلی متمایز میکند این انگاره است که دو مرکز تشخیص موجود است. من، مرکز هشیاری فرد است، در صورتی که “خود” مرکز شخصیت کلی شامل هشیار و نیمه هشیار و ناخودآگاه جمعی است. خود، کل و مرکز است. در حالیکه من شامل “خود” است که در دایرهای خارج از کل قرار دارد، “خود” میتواند به عنوان دایرهای بزرگتر پنداشته شود. “خود” علیرغم اینکه مرکز روان است مستقل هم میباشد، به این معنا که خارج از زمان و مکان بروز میکند. هم چنین یونگ “خود” را آرمان خردسالی مینامد. “خود” منبع رویاهاست و اغلب به عنوان عامل اقتدار در رویاها پدیدار میشود با قدرت درک آینده یا راهنمای فرد در زمان حاضر (کریمی، 1388).
2-1-9-4-هری سالیوان (1949-1892)
نظام خود شامل مجموعهای از تدابیر امنیتی یا دفاعی در برابر اضطراب است. این تدابیر امنیتی آن دسته از رفتارهای خاصی را که با “خود-خوب-من” مطابقت دارد، تصویب میکنند و از بروز شکلهای دیگر رفتار که با “خود-بد-من” مطابقت دارد، پیشگیری میکنند. نظام خود اگرچه برای کاهش اضطراب، که هدف مفیدی است، سودمند است ولی در توانایی شخص برای زندگی سازنده با دیگران مداخله میکند. سالیوان معتقد بود که نظام خود محصول جنبههای غیر عاقلانه جامعه است. منظور او این بود که کودک بنا به عللی ناگزیر احساس اضطراب میکند، عللی که در یک جامعه معقولتر وجود ندارد. در نتیجه، او مجبور میشود شیوههای غیر طبیعی رفتار را یاد بگیرد. نظام خود خار راه رشد سالم شخصیت است (نوردبی و هال، 1974، ترجمه بهپژوه و دولتی، 1381).
2-1-9-5-گوردن آلپورت (1967-1897)
آلپورت خصلت ویژه را که خاص اوست در مورد تمام کنشهایی که به “خود” نسبت دادهاند به کار میبرد. خصلت ویژه را میتوان فردیت نیز نامید. خصلت ویژه ذاتی نیست، بلکه در طول زمان تکوین مییابد.
آلپورت برای خصلت ویژه و تظاهرات آن در جریان رشد و تکامل فرد هفت جنبه تشخیص داده است. سه جنبه نخست در سه سال اول کودکی ظاهر میشود: حس خود جسمانی، حس تداوم خودشناسی و عزت نفس یا غرور. در چهار تا شش سالگی دو جنبه دیگر آشکار میشود: گسترش خود و تصور از خود. کودک در شش تا دوازده سالگی، به خودآگاهی میرسد، به طوری که میتواند با کمک عقل و تفکر مسایل خود را حل و فصل کند. در طی دوره نوجوانی، نیتها، غایتها و هدفهای دور و دراز پدید میآیند. این جنبهها “تلاشهای ویژه“ نامیده میشوند (نوردبی و هال، 1974، ترجمه بهپژوه و دولتی، 1381).
2-1-9-6-کارل راجرز (1987-1902)
خود یک جز از اجزای میدان پدیداری میباشد که ضمناً از آن میدان جدا شده و عبارت است از مجموع ادراکات و ارزشیابیهای آگاهانه من (خود)، که ضمناً از عمل متقابل فرد و محیط به وجود میآید، ارزشهای دیگران را به درون میافکند و این ارزشها را به این عنوان که متعلق به او هستند، ادراک مینماید. دیگر این که ممکن است خود بر اثر رشد و یادگیری، تغییر و تحول حاصل کند (سیاسی، 1371، به نقل از ساعتچی، 1377).
نخستین مفهوم راجرز، مفهوم ارگانیسم (سازواره) است که محل همه تجربههاست. مجموع این تجربهها میدان پدیداری نامیده میشود، که بخشی از آن تمایز مییابد تا خود را تشکیل دهد. ارتباط بین سازواره و خود ممکن است از نوع توافق یا عدم توافق باشد. راجرز گرچه، مانند گلدشتاین و مزلو بر این باور است که سازواره تنها یک هدف و مسیر دارد و آن شکوفا ساختن خودشان است، لیکن به دو نیاز توجه مثبت و نیاز به توجه به خود.
-88902195195بخشی از میدان پدیداری به تدریج تمایز یافته به خود تبدیل میگردد. خود، مرکب است از ادراکهای “من” یا “مرا” و ادراکهای مربوط به اینکه چگونه این “من” یا “مرا” به دیگران مربوط میشود. به این ادراکها، ارزشهایی نیز متصل است. برای مثال، خود ممکن است خوب یا بد، خوشحال یا غمگین، کوشا یا تنبل باشد. خود، فرایندی سیال و متغیر است. اگرچه در هر زمان خاص ماهیت مخصوص و معینی دارد. علاوه بر خود، یک “خود آرمانی” وجود دارد که همان خودی است که شخص تمایل دارد چنان باشد (نوردبی و هال، 1974، ترجمه بهپژوه و دولتی، 1381).
2-1-9-7-هینز کوهات (1981-1913)
براساس گفته کوهات (1971، 1977، 1984)، خود (که با عنوان یک فرایند یا مجموعه در نظر گرفته میشود که تجربه ذهنی را سازماندهی میکند) ماهیت اصلی وجود روانشناسی خود را تشکیل میدهد و شامل حسها، احساسات، افکار و نگرشهای فرد نسبت به خودش و دنیای پیرامونش میشود. در حالیکه فروید ضمیر فرد را به عنوان قسمتی از وجود افراد در نظر میگیرد (تا حدی همانند دیدگاه ویلیام جونز در مورد “من”) اما کوهات مفهوم فرد را به عنوان محور اصلی شخصیت (ایگل، 1984) در ارتباط با نظریه جیمز در مورد “من” در نظر میگیرد. به عبارت دیگر کوهات فرد را به عنوان یک نیروی روانشناسی در نظر میگرفت که به توصیف پیشرفت شخصیت بالغ و سالم و همچنین شکلگیری بیماریهای شخصیتی میپردازد. کوهات (1966 و b1978) به ارایه یک خط پیشبردی سالم عشق و علاقه به خود پرداخت که به سمت ایجاد ساختار منسجم فردی، ایجاد حس هویت، ارزش، معنا و عملکرد اجرایی حرکت میکند و به ترویج ایجاد شخصیت واقعی افراد میپردازد (بانای و همکاران و 2005).
2-1-9-8-دیوید پ. آزوبل (2008-1918)
به نظر آزوبل ترتیب مراحل رسیدن از خود به شخصیت را میتوان در شکل زیر مشاهده کرد. شکل زیر طرح است وی در سال 1952 ارایه نمود (آزوبل، 1952):
(تصور بدنی+تصور دیداری از چگونگی به نظر رسیدن فرد)+(تصویر شنیداری از نام یکنفر+حس جنبشی+تنشهای احشایی+حافظه شخصی+ارزشهای خود)=خود+(نگرش خود+خود ایده آل+انگیزه خود)=من+(دیگر مهارتهای درگیر با غیر من+عادتها+خاطرات و دیگر چیزها)=شخصیت
شکل2- 1-”رشد خود” و شخصیت از دیدگاه آزوبل
2-1-9-9-بوبان چاندرا ماهاپاترا (معاصر)
از دید ماهاپاترا (2005) خود چیزی در درون ما، ملغمهای از دانش، ارزشها و نگرشها. ما درک از خودمان را در دورههای متفاوتی رشد میدهیم. این درک میتواند مثبت باشد زمانی که لیاقت و توانایی خود را خوب ارزیابی میکنیم و میتواند منفی باشد زمانی که خودمان را دوست نداریم و خود را نالایق میدانیم.
2-1-10-مقایسه زیرساختهای خود به عنوان موضوع و خود به عنوان کارگزار یا عامل
تمایز بین خود به عنوان موضوع و خود به عنوان عامل یا کارگزار در سرتاسر ادبیات روانشناسی خود مضمونی پایدار و مستمر است (روبینز و همکاران، 1999، به نقل از کار، 2004، ترجمه پاشاشریفی و نجفیزند، 1385).
خود به عنوان موضوع شالوده سازههایی از روانشناسی اجتماعی، شناختی، رفتاری و روانشناسی داستانی مانند خودپنداره، خودانگارهها، خود به عنوان مجموعه مهارتهای آموخته شده، خود به عنوان داستان، خود به عنوان مفهومی ساختار یافته در زبان و خود به عنوان یک پدیده ساختار یافته اجتماعی یا رقم خورده فرهنگی به شمار میرود. خود با مضمون کارگزار، هسته اصلی نظریه در سنت تحولی است که شالوده زیستشناسی خود را به عنوان کارگزار هشیار با توان ادراک کردن، آموختن، ارتباط برقرار کردن و سازگار شدن با محیط نمایان میسازد. خود با مضمون کارگزار، شالوده برداشتهای روان تحلیلی از خود را تشکیل میدهد که برای دستیابی به آرمانهای متعارض مانند خودحفاظتی پرخاشگرانه، خودباروری جنسی و همیاری اجتماعی برانگیخته میشود. در مقابل، مفهوم خود آرمانی یا خودهای احتمالی به عنوان هدفهایی که میتوان آنها را دنبال کرد در مفهوم خود به عنوان موضوع به جای کارگزار به شمار میرود (کار، 2004، ترجمه پاشاشریفی و نجفیزند، 1385).
روبینز و همکاران (1999) زیر ساختهای خود به عنوان موضوع و عامل را به صورت جدولی تشریح کردند (کار، 2004، ترجمه پاشاشریفی و نجفیزند، 1385):
جدول2- SEQ جدول2- \* ARABIC 1-ساخت های خود به عنوان موضوع و عامل
خود به عنوان کارگزار یا عاملخود به عنوان موضوعخودآگاهیارایه خودخود به عنوان “من”خود به عنوان “من”خود به عنوان هشیاریخودپندارهخود به عنوان مجموعهخودانگاره هاحالتهای هشیاری خود به عنوان ادراک کنندهخود به عنوان موضوع ادراکخود به عنوان ارگانیسمخود به عنوان مفهوم ساختار یافتهزیست شناختی که با محیط سازگار میشوداجتماعی در یک اجتماع و فرهنگخود به عنوان ارگانیسمی با توان یادگیریخود به عنوان خزانه مهارتهای آموخته شدهخود به عنوان سخنگوخود ساختار یافته در زبانتجربه ذهنیخود داستانی و حافظه خود شرح حالیخود به عنوان ارگانیسمی که برای نیل به آرمآنهای متعارض برانگیخته میشودخود آرمانی و خودهای احتمالی به عنوان آرمآنهایی که باید آنها را دنبال کردخود تنظیمیباورهای خود ارزیابیخود به عنوان استفاده کننده از راهبردهای کنار آمدن و سازوکارهای دفاعیعزت نفس و خودکارآمدی
2-1-11-ارتباطهای همسو و غیرهمسو مفهوم “خود” با “من”
با بررسی سیر روانتحلیلگری چنین به نظر میرسد که علیرغم تفاوت این دو مفهوم، گاهی اوقات یک نوع یگانگی بین دو مفهوم “خود” و “من” پدید آمده است و “روانشناسی خود” و “روانشناسی من” یک مسیر مطالعاتی و پژوهشی را پیمودهاند. آلپورت برای جلوگیری از بروز ابهاماتی که در مورد کاربرد این دو واژه وجود دارد پیشنهاد نموده است که افعالی که در مورد “من” و “خود” بکار گرفته میشوند به عنوان کنشهای اختصاصی شخصیت خوانده شوند. از نظر او این دو واژه باید به صورت صفت برای نشان دادن کنشهای اختصاصی شخصیت مورد استفاده قرار گیرند (ایرانفر، 1381).
نظر دیگری که در این زمینه وجود دارد نظر هارتمن است، او معتقد است “خود” از “من” متمایز بوده و یکی از تظاهرات من محسوب میشود (منصور و دادستان، 1376).
اولین دیدگاهی که به طور منظم و مشخص این دو مفهوم را از هم جدا کرده است، دیدگاه یونگ (1921) است. تعریف اولیه یونگ از “خود” از مطالعات تجربی او بر روی ناهشیاری آمده است؛ اما در واقع این مفهوم وامدار فلسفه هندو و مشابه با مفهومی همسان در دیدگاه ویلیام جیمز است. یونگ معتقد است که در نیمه دوم زندگی، من و خود در تقابل با یکدیگر قرار میگیرند و یک مفهوم کلی که “من” خطاب میشود را پدید میآورند، به این مفهوم که یگانگی “من” با “خود” پدید میآید (هندرسون، 1975).
2-1-12-تفاوتهای “روانشناسی خود” با “روانشناسی من”
با توجه با تاکید زیادی که فروید بر مفهوم نهاد و نقش تعیین کننده آن داشت، گاهی اوقات برای نشان دادن تمایز بین رویکرد او با سایر رویکردهای روانکاوی، از نام “روانشناسی نهاد” استفاده میشود. “روانشناسی نهاد” با “روانشناسی خود” تفاوتهایی دارد که بررسی این تفاوتها نشان میدهد که اولاً: چرا از دل رویکرد روانکاوی، رویکرد جدیدی به نام “روانشناسی خود” پدید آمد و ثانیاً: چه نقاط ضعفی در رویکرد روانشناسی نهاد وجود دارد. عمده تمایز این دو رویکرد را میتوان به شرح زیر بیان نمود:
1-روانشناسی نهاد معتقد است که “خود” تمام انرژی خویش را از نهاد کسب میکند، اما روانشناسی خود معتقد است که “خود” دارای فرایندهایی مثل حافظه، ادراک و هماهنگی حرکتی است که فطری هستند و انرژی مجزا از نهاد دارند (شارف، 2000، ترجمه فیروزبخت، 1387).
2-”روانشناسان نهاد” تمرکز زیادی بر مراحل اولیه رشد دارند اما “روانشناسان خود” به مراحل بعدی رشد هم توجه دارند و معتقدند که به هیچ وجه تمام مشکلات به تکرار تعارضهای دوران کودکی تنزل نمییابد و مسایل هویت، صمیمیت و انسجام خود برای “روانکاوان خود” اهمیت ویژهای دارند. این دیدگاه “روانشناسان خود” بر سیر رواندرمانی آنها نیز تاثیر گذاشته است، در واقع قسمت عمده درمان بر این گونه مسایل جاری درمانجویان تمرکز دارد. درمان فقط در صورتی به گذشته باز میگردد که احساس شود تعارضهای حل نشده کودکی مانع از سازگاری فعلی فرد بر زندگی میشوند و از این رو تحلیل دوران کودکی صورت میپذیرد (فیست و فیست، 2005، ترجمه سید محمدی، 1388).
3-روانشناسی نهاد معتقد است که در تعارضهای جاری بین غرایز و مقررات جامعه، “خود” برای یافتن تعادل امن و ارضاء کننده، فقط وظیفه دفاعی دارد، اما روانشناسان خود معتقدند که “خود” جایگاهی فارغ از تعارض دارد و سازگاری فرد با واقعیت و تسلط یافتن بر آن انگیزش اصلی رشد شخصیت است. روانشناسان خود یقیناً انکار نمیکنند که در تعارضهای ناشی از تلاشهای تکانهها، برای ارضاء فوری، تاثیرات مهمی بر رشد شخصیت دارند، آنها فرض میکنند که تلاش مجزا برای سازگاری و تسلط نیز با اهمیت است (شارف، 2000، ترجمه فیروزبخت، 1387).
4-”روانشناسان” خود معتقدند که گرچه یکی از وظایف اولیه خود پرورش کنترل تکانه است. اما به هیچ وجه تنها تکلیف آن نیست. افراد در برقراری رابطه با واقعیت برای ثمربخش بودن نیز تلاش میکنند. پیدایی اثربخشی و شایستگی مستلزم آن است که غیر از مکانیزمهای دفاعی خود، فرایندهای دیگران نیز پرورش یابند. برای مثال، یادگیری هماهنگی حرکتی–دیداری، تشخیص رنگها و مهارتهای زبان تکالیفی هستند که افراد مستقل از تمایل به ارضا کردن تکانههای جنسی و پرخاشگری برانگیخته میشوند که بر آنها تسلط یابند (لوینگر، 1976، به نقل از فیست و فیست، 2005، ترجمه سید محمدی، 1388).
بنابراین “خود” با انرژیهای ویژهاش، نیروی مهمیدر رشد شخصیت سازگار و شایسته محسوب میشود. ناتوانی در پروراندن فرایندهای خود مانند قضاوت و استدلال اخلاقی، میتواند همانند تثبیتهای اولیه جنسی یا پرخاشگری به آسیبروانی منجر شود. کسی که “رشد خود” نابسندهای دارد، برای سازگار شدن با واقعیت فاقد آمادگی کافی است. وقتی که فرض شود خود انرژی و نیروی رشد ویژهای دارد، پس معلوم میشود که در مراحل رسش، غیر از حل تعارضهای جنسی و پرخاشگری، مسایل دیگری هم دخالت دارند. بنابراین، مراحل روانی–جنسی فروید برای توجیه تمام جنبههای شخصیت و آسیبروانی کافی نیستند. رشد قلمرو فارغ از تعارض خود طی سه مرحله اول زندگی به اندازه دفاع کردن علیه تعارضهای اجتناب ناپذیر تکانههای دهانی، مقعدی و آلتی اهمیت دارد. علاوه بر این، تلاشهای خود برای سازگاری، شایستگی و تسلط بعد از پنج سال اول زندگی ادامه مییابد. در نتیجه مراحل بعدی زندگی نیز همانند مراحل اولیه آن برای رشد شخصیت و آسیبروانی اهمیت دارند (شارف، 2000، ترجمه فیروزبخت، 1387).
2-1-13-بررسی پایه روانشناسی-عصبی خود
در علوم اعصاب شناختی-عاطفی با فراتحلیل بیماران دچار توهم دریافتند که نواحی فرونتال داخلی در پردازش خود نقش مهمی ایفا میکنند، در حالی که قسمت تحتانی قشر آهیانه و اینسولا نقش حیاتی در تشخیص خود از دیگران دارند. شکل زیر با توجه به نظریه ذهن میباشد:
شکل2- 2-نواحی فرونتال داخلی و قسمت تحتانی قشر آهیانه و اینسولا
شکل2- 3-لوب آهیانه، قشر پیشانی، قشر قدامی و خلفی
شاید سطح اولیه خود شامل توابع پردازش حسی یکپارچه ناشی از لوب آهیانه باشد در حالی که پردازش خود شامل درگیری پیچیدهای از تعامل قشر پیشانی و آهیانه است. در حالی که به نظر میرسد توسعه مفهوم خود توسط نیمکره راست صورت میگیرد، اما ممکن است نیمکره چپ نقش مهمی در ایجاد داستان در مورد خود داشته باشد. مطالعه fMRI نشان دهنده فعال شدن قشر قدامی و خلفی، هنگام فرایند ارجاع به خود میباشد.
شکل2- 4-توسعه مفهوم خود توسط نیمکره راست
پیشرفت علم شیمی-عصبیِ عملکرد، احساسات، شخصیت و پدیدههای دیگری نشان داد که این عناصر در ساختن عملکرد خود دخیل هستند. همچنین در طول دارو درمانی برای اختلالهای روانپزشکی، تغییرات گوناگونی در “خود” به وجود آمد که راهی را برای توجیه پایه ملکولی خودآگاهی، ارایه خود و هویت خود هموار ساخت (استین، 2007).
2-2-بخش دوم - مشاور و مشاوره
2-2-1-مقدمه
در این بخش به توصیف فرایند مشاوره و خصوصیات مشاور چه در حالت معمول و چه در حالتی که مشاور اصطلاحاً کارآمدی را تجربه میکند، پرداخته خواهد شد.
2-2-2-تعریف مشاوره
مشاوره فعالیتی تخصصی، یاورانه، حضوری، هدفدار و عاطفی-ذهنی بین مراجع و مشاور است که در آن مراجع در یک جو مملو از تفاهم و همدلی، آزادانه و صادقانه به طرح مشکلش با مشاور می پردازد و پس از تجزیه و تحلیل مشکل و خودشناسی بهتر و عمیقتر، با کمک او تصمیم مناسبی میگیرد و در نهایت به حل مشکل کنشی توفیق مییابد (شفیعآبادی، 1385).
2-2-3-خصوصیات و ویژگیهای مشاور
بحث درباره مشاور به عنوان یک شخص درمانی موضوع دیگری را در برنامه تربیت مشاور طرح میکند، مبنی بر اینکه: آیا اشخاصی که میخواهند مشاور شوند پیش از آنکه آنها تخصص پیدا کنند باید تحت مشاوره قرار گیرند؟ به نظر کوری (1991) “ مشاوران باید مدتی تجربه مراجع بودن را داشته باشند. زیرا چنین خودکاوی میتواند سطح خودآگاهی آنها را افزایش دهد. این تجربه میتواند قبل از آموزش، در طول آن، یا هر دو، حاصل شود. “ کوری قویاً بعضی اشکال کاوش شخصی را به عنوان یک پیش نیاز برای مشاوره دیگران مورد تایید قرار میدهد. یک چنین مشاورهای نباید به خودی خود به منزله یک غایت در نظر گرفته شود، بلکه باید شرایطی را فراهم کند که شانس بیشتری در اثرگذاری مثبت بر مراجعان داشته باشد. خودشناسی مشاور باعث میشود که او نیازها و مکانیزمهای دفاعی خود و چگونگی اثر آنها را بر کار مشاوره شناخته و درک نماید. این خودشناسی به شناخت و درک نارساییها و کمبودهای خود مشاور نیز منجر میگردد. مشاوری که در پرداخت به خویش و خودشناسی به صداقت و خلوص نیت دست یابد میتواند در زندگی حرفهای خود از احساس رشد شخصی برخوردار شود. چنین مشاوری در برقراری رابطه با دیگران و در بیان، ثابت و منطقی خواهد بود (خاکپور، 1374).
از دیگر عاملهای موثر درموفقیت درمانگر و روانشناس، داشتن اطلاعات و معلومات بنیادی از رفتار آدمی و نیز تعیینکنندههای “روانی”، “اجتماعی” و “جسمی” رفتار است. شاید یکی از جامعترین توصیفها درباره مشاوره خوب را بتوان در مطالعهای که توسط دو نفر محقق به نامهای کازنیکو TA \l "کازنیکو" \s "کازنیکو" \c 9 و نیت TA \l "نیت" \s "نیت" \c 9 (1962) انجام گرفته است یافت. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که مشاوران خوب: جدی و با حوصله هستند، آرام سخن میگویند، نسبت به امنیت علاقهمند هستند ولی نسبت به کسب ثروت، نیازی احساس نمیکنند، دوست ندارند زیرک و ناقلا باشند، احساس میکنند مددجو حق دارد با آنها متفاوت باشد و نسبت به سختگیری ارزشی قایل نیستند. سالها قبل محققی به نام فارسون (1954) چنین نتیجه گرفت که خصوصیات مشاور خوب شامل رقت قلب داشتن و مهربان بودن، شفقت، ملایمت، توانایی درک و دریافت و منفعل بودن است (اسکاتر TA \l "اسکاتر" \s "اسکاتر" \c 9 ، اُلیور TA \l "اُلیور" \s "اُلیور" \c 9 و پرتر TA \l "پرتر" \s "پرتر" \c 9 ، 2004).
مهارتهای اصلی برای رواندرمانگر بودن عبارتند از: تسلط دانش فنی، مهارتهای مفهومی و مهارتهای بالینی. دستیابی به دانش فنی میتواند ساده باشد اما بررسی مهارتهای بالینی کار سادهای نیست اما همین امر مهمترین نقش را در تاثیر درمانی دارد (لامبرت TA \l "لامبرت" \s "لامبرت" \c 9 و برگاین TA \l "برگاین" \s "برگاین" \c 9 ، 1983؛ ساکینوفسکی TA \l "ساکینوفسکی" \s "ساکینوفسکی" \c 9 ، 1979؛ استراپ TA \l "استراپ" \s "استراپ" \c 9 ، 1978؛ تراکس TA \l "تراکس" \s "تراکس" \c 9 و کارخوف TA \l "کارخوف" \s "کارخوف" \c 9 ، 1967؛ یورکوهات TA \l "یورکوهارت" \s "یورکوهارت" \c 9 ، اسمیت TA \s "اسمیت" و لنکستر TA \l "لنکستر" \s "لنکستر" \c 9 ، 2000؛ ولر TA \l "ولر" \s "ولر" \c 9 و مانهارت-بارت TA \l "مانهارت-بارت" \s "مانهارت-بارت" \c 9 ، 1994؛ یاگر TA \l "یاگر" \s "یاگر" \c 9 ، 1989 به نقل از اسکاتر TA \s "اسکاتر" ، اُلیور TA \s "اُلیور" و پرتر TA \s "پرتر" ، 2004).
در این میان به نظر میرسد عامل اصلی موثر بر نتیجه درمان مهارتهای بالینی و روابط موثر درمانی میباشد. همچنین مهارتهای فردی و شخصی درمانگر نقش اساسی در روند درمان دارد (باربر و همکاران، 2000؛ لامبرت و بارلی، 2001؛ وامپولد، 2001).
پترسن و برای (1980) با پژوهشی در زمینه قابلیتهای حرفهای روانشناسان، تعریف تجربی و استقرایی ارایه دادند. این قابلیتها عبارت بودند از مسولیت حرفهای داشتن (صداقت، وجدان، مثبتاندیشی)، خونگرمی (شوخ طبعی، شفقت)، هوش (آداب سخنوری، خلاقیت، روشنفکر بودن) و تجربه (اعتماد به نفس، مهارتهای فنی، خود-کارآمدی). همچنین آنها دریافتند که صفاتی مانند عدم آگاهی، عملکرد تدافعی داشتن، انگیزه ضعیف، اضطراب، بیمسولیتی، اختلال روانی، بیعاطفه بودن میتواند در روند درمان اختلال ایجاد کند.
در زمینه تاثیر جنسیت و میزان تجربه و تخصص مشاور نیز پژوهشهایی انجام شده است. نتایج پژوهشهای بریسچیتو و مرلوتزی (2004) نشان داده است مراجعان در مصاحبه اولیه، درمانگران و مشاوران مذکری را که از تجربه کمتری نسبت به مشاروان مونث برخوردار بودند را از لحاظ جذابیت اجتماعی و عملکرد موثر در فرایند مشاوره، پایینتر درجهبندی کردهاند (دوکانهای، 1387).
هان و مکلین (1950) خصوصیاتی از قبیل خونگرمی، پذیرا بودن، درک و عقل را برای مشاوران مطرح نمودند (خاکپور TA \s "خاکپور" ، 1374).
در پژوهشی به صورت پیگیری ده ساله که اثربخشی مشاوران توسط ویگینز (1993) مورد بررسی قرار گرفته است، بین کارآیی فردی و عوامل شخصیتی مشاران همبستگی بالایی به دست آمده است اما بین سن، جنس، مدت اشتغال و محل اشتغال مشاوران، همبستگی معناداری به دست نیامده است (برفه، 1382، به نقل از دوکانهای، 1387).
تغییر مسیر درمانگر در فرایند درمان یک پدیده شایع است که در آن درمانگر به جای “انجام درمان“، “حرف درمان“ میزند. کلید چنین تغییر مسیری میتواند در تحریف شناختی، عکس العمل هیجانی و استفاده از رفتارهای امن دانست. و این موضوع ثابت میکند که افراد به عنوان درمانگر و به منظور ایجاد تغییرات ظریف و موثر، بایستی از زمینه شناختی-رفتاری قوی برخوردار باشند (والر، 2009).
راجرز (1970) درباره تجربه درمانگر در فرایند درمان مراجعان میگوید: “ برای درمانگر، تجربه یک جرات نو در برقراری ارتباط است. او احساس میکند، “ در اینجا شخص دیگری که مراجع من است قرار دارد من کمی از او میترسم، ترس از اعماق وجود او، به همان گونه که قدری هم از ژرفای وجود خودم میترسم. ممکن است من بدون اینکه حتی ترس خود را بشناسم، به درون خویشتن خود بخزم و از برخی احساساتم فرار کنم که او آنها را کشف میکند در این گستره، من میدانم که تواناییام در یاری رساندن به مراجع محدود خواهد بود، آگاه باشیم (خاکپور، 1374).
2-2-4-مشاور در فرایند مشاوره
در فرایند درمانی، نه تنها مراجع به رفع مشکلش میپردازد بلکه درمانگر نیز از این جریان بیبهره نیست. بنابراین ضرورت، درمانگر نیز با قسمتهای تاریک وجودش روبهرو شده و فرصتی برای رشد و نوسازی آنها مییابد (رابینور، 2009).
2-2-5-خصوصیات مشاور موفق
مشاوران در رفتار شغلی خود براساس سه خصوصیت عمل میکنند. 1)ویژگیهای فردی، 2)دانش حرفهای، 3)مهارتهای خاص مشاوره. مهمترین ویژگیهای فردی یک مشاور کارآمد عبارتند از:
1)مشاوران موثر تجربههای رفتاری و احساسی خود را میپذیرند: به عبارت دیگر مشاوران کارآمد واکنشهای عاطفیشان را کنترل نمیکنند؛ احساسات خود را به همان صورتی که هستند میپذیرند؛ به واکنشهای هیجانی خود آگاهند و رفتارشان را میتوانند کنترل کنند.
2)مشاوران کارآمد و اثربخش ارزشها و باورهای خود را میشناسند. آنها با استفاده از نظام ارزشی خود، نقش با معنی برای زندگی خود مییابند و به راحتی میتوانند با افراد رابطه برقرار کنند.
3)مشاوران موثر قادرند با دیگران رابطهای گرم و عمیق و همدلانه ایجاد کنند.
4)مشاوران موثر نقاب به چهره نمیزنند. خود را آنطور که هستند به دیگران نشان میدهند.
5)مشاوران موثر مسولیت شخصی رفتار خود را میپذیرند آنها به جای انکار خود و سرزنش دیگران به راحتی عدم موفقیت و ضعفهای خود را میپذیرند، این افراد انتقاد پذیرند.
6)مشاوران موثر میتوانند هدفهای قابل دسترسی را انتخاب کنند. آنها به تواناییها و مهارتهای خویش واقف هستند و از خود به همان اندازهی تواناییها و مهارتها انتظار دارند.
7)مشاوران موثر تجربههای همخوان دارند. آنها افزون بر اینکه افکار، احساسات، رفتارها، ارزشها و انگیزههای خویش را میشناسند توانستهاند بین این جنبههای شخصیت خویش همخوانی ایجاد کنند. آنها با خودشان صداقت دارند.
8)مشاوران کارآمد و توانا نه تنها خود را آنگونه که هستند میپذیرند بلکه دیگران را نیز به همین شکل قبول دارند، آنها نسبت به مراجعان توجه مثبت و نامشروط دارند و از هرگونه ارزشگذاری و قضاوتاندیشی نسبت به مراجعان اجتناب میکنند و نمیخواهند ارزشها و افکار و باورهای خودشان را به مراجع تحمیل کنند. به مراجع فرصت میدهند تا با ابراز افکار و احساساتشان، خودشان را آنگونه که هستند تجربه کنند. آنها دنیا را چشمانداز مراجع میدانند و بدون هرگونه داوری صرفاً به درک مراجع و شناخت او همانگونه که هست میپردازند. آنها بدون توجه بموقعیت و جایگاه مراجعان برای آنها ارزش و احترام انسانی قایلند (جورج TA \l "جورج" \s "جورج" \c 9 و کریستانی، 1990، ترجمه فلاحی TA \l "فلاحی" \s "فلاحی" \c 9 و حاجیلو TA \l "حاجیلو" \s "حاجیلو" \c 9 ، 1381).
درمانگران باید به قدر کافی به عمق برسند و به زندگی خودشان گشوده باشند تا به آنها امکان دهد بدون از دست دادن درک هویت “خود” به دنیای ذهنی درمانجویان خویش وارد شوند (کری، 2004، ترجمه سید محمدی، 1387).
2-2-6-رشد فردی مشاور
در فرایند مشاوره مهمترین عامل شناخته شده در موفقیت شغلی مشاور، همان شخصیت مشاوران و یا مجموعه ویژگیهای شخصیتی آنان است. برای مراجع این نکته اهمیت دارد که مشاور یا درمانگر را که با او کار میکند شخصیتی با کفایت، با صلاحیت، با ثَبات، با پشتکار و به عنوان فردی ببیند که همیشه در حال یادگیری و رشد است. مشاور و مراجع هر یک دارای نیازها و نظام ارزشی خاص، مفهوم خاصی از خویشتن، تصویری از جهان اطراف، درکی از انسان و انتظارات او هستند و هر کدام برداشت خاصی از خود دارند (ساعتچی، 1385).
کراس و پاپادوپولوس (2001)، 21 عنصر را به منظور اندازهگیری رشد شخصیتی مشاور در فرایند مشاوره ذکر کردهاند:
1)از ارزشها و باورهایی که به طور معمول از دیگران برگرفته شده است، و بر خودپنداره و رفتارش تاثیر گذاشته است، آگاهی دارد.
2)از تاثیرات اجتماعی بر مفاهیم موجود در خودآگاهی دارد.
3)از اینکه مجموعه نیروهای فردی و اجتماعی چگونه میتوانند بر “رشد خود” تاثیر داشته باشند آگاهی دارد.
4)از اینکه چگونه “شرایط ارزشی” که در مراحل رشد اولیهاش وارد شده است بر عملکرد امروز او تاثیر دارد.
5)اینکه چه هنگامی تغییر را تجربه میکند و چه هنگامی در برابر تغییر مقاومت میکند را میفهمد.
6)حس قوی هویت دارد.
7)آگاهی از طرحهای بادوام در رفتارهای خود و ارتباطهای بین فردی.
8)از منبع احتیاجها و ترسهایی که مسبب تعصبهای فردیش میشود، آگاه است.
9)از اینکه چگونه جنسیتش در ارتباطهای فردی و حرفهایاش نمایان میشود، آگاهی دارد.
10)درباره رفتار انسان نظریه خاص خودش را دارد.
11)از اینکه هرگونه سد فردی میتواند عیناً در ارتباطات درمانیاش مشکل آفرین باشد، آگاهی دارد.
12)آگاهی داشتن به اینکه ترجیحات فردی و تعصباتاش ممکن است به زمینه مشاورهایاش کشیده شود.
13)از سدهایی که در رشد فردیش وجود دارد، آگاه است.
14)از اینکه ممکن است در شرایطی قرار بگیرد که خود را بسیار زیاد درگیر مراجع کند، آگاه است.
15)از اینکه ممکن است در شرایطی قرار بگیرد که میزان درگیریاش با مراجع به حداقل مطلوب برسد، آگاهی دارد.
16)قادر به باروری فراگیری اهداف شخصی است.
17)گرایش دارد مهارتها و نگرشهایش را به صورت نقادانهای مورد ارزیابی قرار دهد.
18)از اینکه در صورت چالش درباره مجموعه ارزشی خود تحمل دارد و این موضوع موجب یادگیریاش میشود، اطمینان دارد.
19)از انتخابهای فردی خود آگاه است.
20)توانایی پذیرش و پاسخ بازخورد به دیگران را دارد.
21)توانایی ارزیابی خود به صورت باز و به دقت را دارد.
خلاصهای از دیدگاههای نظریههای شغلی پیرامون تاثیر و تاثر شغل مشاوره بر مشاور و از آن در زیر آمده است (چنگ، 2008):
جدول2- SEQ جدول2- \* ARABIC 2-دیدگاههای نظریههای شغلی درباره “رشد و عملکرد مشاور”نظریهپردازسالنظریهجنینگز و همکاران20032005مشاوران با تجربه از مهارتهای حرفهای و ارتباطی بیشتری استفاده میکنند تا مشاوران تازه کار TA \s "کار" .جنینگز و اسکهولت1999لنت و براون2002مهارتهای الگوسازی نقش مشاورهای آموخته میشوند و هویت حرفهای را تشکیل میدهند.کرامبولتز و هندرسون2002ویژگیهای شناختی مشاوران سدی برای یادگیریشان محسوب میشود.میشل و کرامبولتز19901999کوکران1997تاثیر قصه بر ساختن معنا یا هدف برای حرفه یا حسی که به راه حرفهای فردیت میبخشد.هالند1996خصوصیات شخصیتی بر انتخاب حرفه مشاوره تاثیر میگذارد.مارتین و همکاران1989مشاوران با تجربه از حیطههای شناختی و ادراکی خودشان بیشتر از مشاوران تازه کار TA \s "کار" استفاده میکنند.گلاسر و چی1988سوپر19871994مشاوران ادراکهای خود را در فرایند مشاورهای بکار میبرند.هالوی و وامپولد1986تاثیرات شناختی مشاوران با تمرینهای مشاوره ایشان افزایش پیدا میکند.
خودآگاهی یک خصوصیت مهم در مشاور و درمانگر است (واینر، 1975) مشاوران و درمانگران باید قادر باشند که با عینیت به مراجعان خود نگاه کنند و در پویششناسی شخصی آنها گرفتار نشوند. اتاق درمانی مکانی برای کامرواسازی و ارضای نیازهای نوروتیک خود درمانگر نیست (بوجنتال، 1964؛ سینگر، 1965) اگر احتیاجات نوروتیک درمانگر کنترل نشود ممکن است مراجع صدمه ببیند. اگر درمانگر ندانسته با مراجع رابطه برقرار کند و در آن ارضای احساس برتری، تسلط و میل جنسی خود را بجوید، بی شک حال مراجع بدتر خواهد شد. متاسفانه نمیتوان تمام رفتارهای نوروتیک درمانگر را کنترل نمود، مگر اینکه درمانگر خود تحت رواندرمانی قرار گیرد. در واقع این اصولیترین راه حلی است که برای برطرف کردن خطرات ناشی از شخصیت درمانگر کشف شده است. اکنون در بسیاری از برنامههای دانشگاههای معتبر دنیا مشاوران، روانشناسان بالینی، روانپزشکان و روانکاوان قبل از مبادرت به رواندرمانی اشخاص دیگر، خود تحت رواندرمانی قرار میگیرند (شاملو، 1370). در ایران برخی از مشاوران متخصص، ضرورت رعایت چنین شرطی را به عنوان یک پیش نیاز برای مشاوره و درمان دیگران مطرح میسازند. از نظر شفیع آبادی (1370) “ یک مشاور یا رواندرمانگر قبل از پرداختن به رواندرمانی مراجعان، باید خود تحت رواندرمانی بوده باشد “. با وجود این، به نظر نمیرسد که تحت درمان قرار گرفتن به منزله شرط لازم مبادرت به رواندرمانی، برای تمام مشاوران و رواندرمانگران ضروری باشد (فارس، 1992، به نقل از خاکپور، 1374).
پس میتوان نتیجه گرفت هرچه میزان مولفههای شخصیتی درمانگر (یا مشاور) سالمتر باشد کارآمدی و تاثیر مثبتتری در محیط پیرامونی خود خواهد داشت، چه این محیط اتاق مشاوره باشد و چه در بین خانواده درمانگر.
شرتزر و استون (1974) مشاوران کارآمد و غیر کارآمد را در زمینه تجربه، نوع رابطه و عوامل شخصیتی از یکدیگر تفکیک میکنند (کاویانی و همکاران، 1381).
شفیعآبادی (1370) با مطالعه روی 190 دانشجو در مورد اینکه مشاور چه ویژگیهایی باید داشته باشد، نشان داد که غیر از تعهد (73 مورد)، علاقه به مشاوره (61 مورد)، رازداری (30 مورد) و نظم در کار (18 مورد) در حرفه مشاوره از اهمیت به سزایی برخوردار است لذا بدیهی است که مشاور باید در زمینه مشاوره، تجربه علمی و عملی داشته باشد (احمدی، 1387).
درمانگران باید به قدر کافی به عمق برسند و به زندگی خودشان گشوده باشند تا به آنها امکان دهد بدون از دست دادن درک هویت خود به دنیای ذهنی درمانجویان خویش وارد شوند (کری، 2004، ترجمه سید محمدی، 1387).
2-3-بخش سوم – خانه سلامت وابسته به شهرداری
در خانههای سلامت تلاش میشود با تلفیق دو نگاه “مدیریت محله” و “شهر سالم” بتوان در کلان شهری مانند تهران علاوه بر مدیریت کار آمد، مشکلات سلامت را هم برطرف ساخت. طرح مدیریت سلامت محله یکی از نگاههای کارآمد و اثرگذار بر مدیریت و سلامت شهری است و با نگاهی کاربردی تمام سازمآنهای شهری و مردم را به مشارکت وا می دارد.
امروزه ساکنان محلهها بر خلاف گذشته، حس تعلق به محله را از دست دادهاند و تمایل به اقامت دایم در محله خاص را ندارند. این امر منجر به عدم تحکیم روابط همسایگی میشود و زمینه را برای عدم امنیت جرم و بزهکاری مساعد میسازد. لذا محلههای مسکونی باید کاملاً با نیازهای اجتماعی ساکنانشان همخوانی داشته باشند و بتوانند حس آسایش را در آنها بپرورانند. به عبارت دیگر، در طراحی محلهها باید تمام ارتباطات اجتماعی و رفتاری متناسب تقویت گردد.
با توجه به گستردگی شهر تهران و تنوع فرهنگها در آن، امکان اجرای پروژه شهر سالم در مقیاس کلان بدون در نظر گرفتن مشکلات، اولویتها، تنوع قومی و فرهنگی، آسیبهای اجتماعی موجود در مناطق امکانپذیر نخواهد بود. جهت تحقق این امر، با توجه به هویتهای قومی اجتماعی و فرهنگی موجود در محلهها و گرایش به مدیریت محلها میتوان پروژه شهر سالم را در مقیاس کوچک محله به نام “محله سالم” به اجرا گذاشت و در هر محله ستادی به عنوان “خانه سلامت” برای اجرای پروژه و هدایت و رهبری برنامهها زیر نظر شهرداری منطقه تشکیل خواهد شد. در همین راستا و به منظور عملیاتی کردن این طرح شرح وظایف متفاوتی تعریف شده است. یکی از آنها سلامت یار میباشد. سلامت یار به فردی اطلاق میشود که در محله محل سکونت خود، حداقل یک دوره آموزش سلامت را گذرانده و با دریافت کارت سلامت یار، تلاش در تامین سلامت خانواده و اطرافیان خود خواهد بود (سایت شهرداری).
2-4-بخش چهارم – آزمونهای مرتبط با موضوع
“خود” به تنهایی یک مفهوم ذهنی است که تا الان بیشتر بر روی مفهوم آن تکیه شده است تا تهیه یک مقیاس برای آن و سنجش افراد با توجه به این مقیاس. اما تا کنون آزمونهای فراوانی بوده است که صفتها، قیدها و افعال منتسب به خود را سنجیده است. به همین دلیل آزمون مرتبطی با این موضوع یافت نشد.
2-5-بخش پنجم – آزمون سازی
2-5-1-مقدمه
شروع آزمونها را معمولاً اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میدانند، زیرا فعالیتهایی که در این دوره انجام گرفته، منجر به تهیهی آزمونها به معنای امروزی کلمه شده است. آلفرد بینه نیز به کمک همکارش سیمون برای اولین بار در سال 1905 نتیجهی تحقیقات خود را به عنوان روشهای تازه برای تشخیص سطح هوش افراد غیر عادی منتشر کرد. مقالهی او در واقع حاوی نخستین آزمونهای روانی به معنای امروزی بود (گنجی، 1382).
با توجه به گستردگی مبحث آزمون سازی در این بخش تلاش شده است تنها مفاهیمی شرح داده شود که در این پایاننامه کاربرد داشتهاند.
2-5-2-تعریف اندازهگیری
اندازهگیری یعنی اختصاص اعداد و نشانههای ریاضی به اشیاء، افراد یا رویدادها به منظور کمی ساختن آنها. هدف گردآوری اطلاعات دربارهی موضوع یا فرد معین و حاصل کار آن، تعیین اندازهی مربوط به کمیت یک متغیر برحسب واحدهای اندازهگیری است که نتایج به صورت عدد و رقم بیان میشود. اندازهگیری نخستین مرحلهی توصیف آماری است و بنابراین بخشی از روششناسی پژوهش تجربی را تشکیل میدهد و فرآیند آن بسته به اینکه با چه نوع متغیر یا گروهی سروکار داشته باشیم میتواند ساده یا پیچیده باشد (هومن، 1384).
2-5-3-آزمون
آزمون وسیلهای است عینی و استاندارد شده که برای اندازهگیری نمونهای از رفتار یا خصایص آدمی به کار میرود (پاشاشریفی، 1381).
2-5-4-پایایی
پایایی آزمون به دقت اندازهگیری و ثبات آن مربوط میشود. اگر ضریب پایایی درونی آزمون کم باشد، بدین معناست که سوالهای مختلف آزمون متغیر واحدی را اندازهگیری نمیکنند به عبارت دیگر آزمون ممکن است دارای نوعی اشکال باشد. بنابراین، آزمونی که بین سوالهای آن تشابه و هماهنگی وجود داشته باشد از همسانی درونی خوبی برخوردار است. البته، گاهی بالا بودن همسانی درونی آزمون به بهای کاهش روایی تمام میشود (شریفی، 1381).
به طور کلی آزمون در صورتی دارای پایایی است که عاری از خطای اندازهگیری غیر نظامدار باشد. خطاهای اندازهگیری غیر نظامدار که بر نمرههای آزمون تاثیر میگذارند، غیر قابل پیشبینی بوده و پایایی تست را کاهش میدهند. از سویی دیگر، خطاهای اندازهگیری نظامدار، اگرچه نمرههای آزمون را تحت تاثیر قرار میدهند، اما چون آنها نسبتاً ثابت و قابل پیشبینی است، دقت روایی آزمون را کاهش نمیدهند (ایکن، 1985؛ به نقل از پاشاشریفی، 1381).
2-5-5-روشهای تعیین پایایی
2-5-5-1-روش بازآزمایی
در این روش، آزمون واحدی دو بار بر روی یک گروه انجام میشود و ضریب همبستگی بین نمرههای حاصل از دو بار اجرای آزمون محاسبه میشود. همبستگی که از این روش به دست میآید، حالت خاصی از ضریب روایی است که در اصطلاح به آن ضریب ثابت یا پایایی آزمون گفته میشود. بهترین مورد کاربرد آن در آزمونهایی است که صفات پایدار شخصیت آدمی را اندازهگیری میکنند (پاشاشریفی، 1381).
2-5-5-2-همسانی درونی
برای به دست آوردن این شیوه پایایی از سه روش دو نیمه کردن آزمون، کودر ریچاردسون و آلفای کرنباخ استفاده میشود (کرمی، 1387).
2-5-6-روایی
روایی عبارت است از توافق بین نمره آزمون با صفت یا خصیصهای که آزمون برای اندازهگیری آن ساخته شده است (کاپلان و سادوک، 1996، ترجمه پور افکاری، 1379).
در بررسی انواع روایی میتوان به 13 نوع روایی اشاره کرد که در زیر به توضیح برخی از آنها پرداخته شده است.
2-5-6-1-روایی محتوایی
روایی محتوا به تحلیل منطقی محتوای یک آزمون بستگی دارد و تعیین آن براساس قضاوت ذهنی و فردی است. در این روش سوالهای آزمون در اختیار متخصصان یا برخی از آزمودنیها گذاشته میشود و از آنها میخواهند که مشخص کنند آیا سوالها آزمون صفت مورد نظر را اندازهگیری میکند یا خیر، و اینکه آیا سوالها، محتوای آزمون را در بر میگیرد یا خیر. در صورتی که بین افراد مختلف در زمینه روایی آزمون توافق وجود داشته باشد، آن آزمون دارای روایی محتوایی است. برای محاسبه روایی محتوا روشهای آماری خاصی وجود ندارد و بر اساس قضاوت ذهنی و فردی شکل میگیرد (کرمی، 1387).
2-5-6-2-روایی محتوایی منطقی
در این روش صفت مورد اندازهگیری به طور دقیق تعریف و اجزا تشکیل دهنده آن مشخص میشود. سپس برای هر یک از اجزا سوالهای منطقی مطرح میکنند، به طوری که کلیه بخشهای حیطه مورد اندازهگیری را بپوشاند. این نوع روایی اولین قدم در تهیه آزمونها است ولی در کنار آن باید از سایر روشهای روایی نیز استفاده کرد (کرمی، 1387).
2-5-6-3-روایی سازه
این روایی را به عنوان روشی برای اصلاح نارساییهای روایی محتوایی و ملاکی توسعه یافته است. روایی سازه بر این مطلب تاکید میکند که آزمون تا چه اندازه سازهی نظری یا صفت مورد نظر را اندازه میگیرد. گاهی تفاوت بین متوسط عملکرد گروهها را میتوان به عنوان شواهدی از روایی سازه تلقی کرد.
2-5-7-تجزیه و تحلیل سوالها آزمون
هدف از تحلیل سوالهای آزمون وارسی یکایک سوالها و تعیین میزان دقت و نارسایی آنهاست. در تحلیل سوالهای آزمون نقاط قوت و ضعف یک آزمون و کیفیت تک تک سوالهای آن تعیین میشود (سیف، 1375).
در تجزیه و تحلیل سوال هر دو جنبه کیفی و کمی آن مورد توجه قرار میگیرد. از نظر کیفی، فرم و شکل، روش تهیه، دقت در ساختن متن سوال و سرانجام گزینه درست و گزینههای نادرست آن ارزیابی میشود (هومن، 1384)
2-5-8-تحلیل عاملی
مجموعهای از روشها برای تحلیل روابط همبستگی میان چند متغیر به این هدف که بتوان ابعاد بنیادی موجود در پس دادهها را برآورد کرد و آن ابعاد را توصیف کرد (کرمی، 1387). تحلیل عاملی، روشی آماری برای مطالعه علمی وابستگیهای داخلی کنشهای روانی و مطالعه ساخت روان است. در این روش، محاسبه همبستگی بین نتایج مواد، سوالها آزمونهای مختلف، شناسایی سوالهایی که همبستگی بیشتری با هم دارند و عامل مشترکی را میسنجند، به تعیین عاملهای تشکیل دهنده آزمون منتهی میشود (گنجی، 1382). این عاملها متغیرهای قابل اندازهگیری هستند که به شکل عینیتری در اختیار آزمون ساز قرار میگیرند.
تحلیل عاملی، روش مناسبی برای تحلیل عاملها سازندهی یک آزمون است. زیرا میتوان از آن برای شناسایی و سنجش صفات مختلف روانی استفاده کرد. تحلیل عاملی یک فن آماری است که در روانشناسی و علوم اجتماعی کاربرد فراوان دارد. بخصوص مواردی که در آنها از آزمون و پرسشنامه استفاده میشود (کلاین، 1994، ترجمه مینایی، 1380). انواع تحلیل عاملی عبارتند از: تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تاییدی.
2-5-9-هنجاریابی
یکی از مراحل اساسی در آزمون ها، مسالهی تهیهی هنجار است. هنجار به معنی متوسط عملکرد گروه نمونهای از آزمودنیها است که به روش تصادفی از یک جامعه تعریف شده، انتخاب میشوند. البته این گروه باید معرف افرادی باشد که آزمون برای آنها تهیه شده است (پارسا به نقل از کردی، 1386).
به همین دلیل نمرههای خام معمولاً بر مبنای هنجارها که کارکرد نمونههای هنجاریابی شده در آزمون است، تفسیر میشوند. یعنی نمره خام بدست آمده با توجه به نمونهی هنجاریابی شده بررسی میشود تا جایگاه او در توزیع معلوم شود (آلن و ین، 1979، ترجمه دلاور، 1374).
2-5-10-نکات اساسی در اجرا و نمرهگذاری آزمونها
اصولی که در اجرای آزمونهای روانی باید رعایت شود، به شرح زیر است (کرمی، 1387).
1- صلاحیت آزمونگر.
2- دستورالعمل اجرا.
3- شرایط اجرای آزمون.
4- مدت اجرا.
5- تصحیح و نمرهگذاری آزمون.
2-6-پیشینههای پژوهش
2-6-1-پیشینههای پژوهش در داخل کشور
در پژوهشی که سید هادی مدرسی در سال 1373 با موضوع “مقایسه نظرات مشاوران و مراجعان آنان درباره ویژگیهای شخصیتی مشاوران” انجام داد دریافت که مراجعان میزان روانرنجوری مشاوران را بیشتر از آن چیزی که خودشان به آن معترف بودهاند دانستهاند و میزان پوشیدهگویی مشاوران از 67% گروه هنجاری بالاتر بوده است که این امر نشان دهنده مقاومت نسبی مشاوران در برابر سوالها پرسشنامه بوده است.
در پژوهشی که حقیقی 1373 با عنوان “بررسی انتظارات دانش آموزان، والدین و مدیران از مشاور” انجام داد نتایج زیر حاصل شد: عاملهایی مانند سن، جنسیت، وضعیت تاهل و وضعیت ظاهری مشاور از جمله عاملهایی هستند که در انتخاب وی توسط مراجع تاثیر میگذارند. از سوی دیگر افراد مشاورانی را ترجیح میدهند که تا سرحد امکان اسرار آنان را حفظ میکنند و بموقع از تماسهای چشمیاستفاده میکنند و با لبخند خود پیامهای مثبت پذیرش را منعکس میسازند.
2-6-2پیشینههای پژوهش در خارج از کشور
رایدلی TA \l "رایدلی" \s "رایدلی" \c 9 و مولن TA \l "مولن" \s "مولن" \c 9 اثبات کردند که چگونه رویکرد شناختی مشاور بر ادراک او از مشکل مراجع تاثیر میگذارد. آنها دریافتند که اغلب تلفیق برنامه آموزشی، و فرایند فراشناختی مانند استفاده از یک نقشه منجسم برای هدایت فرایند مشاوره، شناسایی اشتباهات و انجام سازگاریهای لازم و دستیابی به پیشرفت درمانی از تمرینهای کارآموزی مشاوره با اهمیتتر هستند. دیگر پژوهشگران همچنین بر افزایش مهارتهای شناختی پیچیده تاکید کردند. سیستم شناختی مشاور مهمتر از دانش آموخته شده اوست (نلسون TA \l "نلسون" \s "نلسون" \c 9 و نافلت TA \l "نافلت" \s "نافلت" \c 9 ، 1998؛ ویستون TA \l "ویستون" \s "ویستون" \c 9 و کوکر TA \l "کوکر" \s "کوکر" \c 9 ، 2000، به نقل از مانلای TA \l "مانلای" \s "مانلای" \c 9 و همکاران، 2002).
پژوهشگران دریافتند که سه مهارت اصلی برای رواندرمانگر بودن لازم است. آنها عبارتند از: تسلط دانش فنی، مهارتهای مفهومی و مهارتهای بالینی. دستیابی به دانش فنی میتواند ساده باشد اما بررسی مهارتهای بالینی کار سادهای نیست اما همین امر مهمترین نقش را در تاثیر درمانی دارد (لامبرت و برگاین، 1983؛ ساکینوفسکی، 1979؛ استراپ، 1978؛ تراکس و کارخوف، 1967؛ یورکوهات، اسمیت و لنکستر، 2000؛ ولر و مانهارت-بارت، 1994؛ یاگر، 1989 به نقل از اسکاتر، اُلیور و پرتر، 2004).
در پژوهشی که گلادینگ (1988) انجام داد به این نتیجه رسید که شخصیت دانشجویان (رشته مشاوره) در انتخاب رویکرد نظری آنها تاثیر دارد (فریمن و همکاران، 2007).
در زمینه تاثیر جنسیت و میزان تجربه و تخصص مشاور نیز پژوهشهایی انجام شده است. نتایج پژوهشهای بریسچیتو و مرلوتزی (2004) نشان داده است مراجعان در مصاحبه اولیه، درمانگران و مشاوران مذکری را که از تجربه کمتری نسبت به مشاروان مونث برخوردار بودند را از لحاظ جذابیت اجتماعی و عملکرد موثر در فرایند مشاوره، پایینتر درجهبندی کردهاند (دوکانهای، 1387).
در پژوهشی که تین-ته (1973) انجام داد دریافت که درجه ادراک مشاور از همدلی، خونگرمی، صداقت، صمیمیت، مهارت، احترام و همخوانی به صورت مستقیمی با سطح اعتماد به نفس مشاور ارتباط دارد.
ترول (2008) در پژوهشی بر روی 46 کارآموز روانشناسی، پزشکی، مددکاری اجتماعی و آموزشی و با استفاده از آزمون GHQ و با هدف بررسی رشد سلامت روان در افرادی که مشغول به کار حرفهای هستند گزارش کرد که کارآموزانی که دیدگاه نسبتاً متفاوتی نسبت به توانایی خود در محیط کاری دارند، این دیدگاه به آنها کمک میکند که تنشهای هیجانیشان را بهتر شناخته و در زندگی حرفهایاشان موثرتر، متفکرتر و حساستر عمل کنند. همچنین آنها در مقایسه با دیگر افراد آمادگی بیشتری در محیط کار داشته و فردیت باروری دارند.
مهارتهای اصلی برای رواندرمانگر بودن عبارتند از: تسلط دانش فنی، مهارتهای مفهومی و مهارتهای بالینی. دستیابی به دانش فنی میتواند ساده باشد اما بررسی مهارتهای بالینی کار سادهای نیست اما همین امر مهمترین نقش را در تاثیر درمانی دارد (لامبرت و برگاین، 1983؛ ساکینوفسکی، 1979؛ استراپ، 1978؛ تراکس و کارخوف، 1967؛ یورکوهات، اسمیت و لنکستر، 2000؛ ولر و مانهارت-بارت، 1994؛ یاگر، 1989 به نقل از اسکاتر، اُلیور و پرتر، 2004).
محققی به نام فارسون (1954) چنین نتیجه گرفت که خصوصیات مشاور خوب شامل رقت قلب داشتن و مهربان بودن، شفقت، ملایمت، توانایی درک و دریافت و منفعل بودن است (اسکاتر، اُلیور و پرتر، 2004).
در این میان به نظر میرسد عامل اصلی موثر بر نتیجه درمان مهارتهای بالینی و روابط موثر درمانی میباشد. همچنین مهارتهای فردی و شخصی درمانگر نقش اساسی در روند درمان دارد (باربر و همکاران، 2000؛ لامبرت و بارلی، 2001؛ وامپولد، 2001).
تغییر مسیر درمانگر در فرایند درمان یک پدیده شایع است که در آن درمانگر به جای “انجام درمان”، “حرف درمان” میزند. کلید چنین تغییر مسیری میتواند در تحریف شناختی، عکس العمل هیجانی و استفاده از رفتارهای امن دانست. و این موضوع ثابت میکند که افراد به عنوان درمانگر و به منظور ایجاد تغییرات ظریف و موثر، بایستی از زمینه شناختی-رفتاری قوی برخوردار باشند (والر، 2009).
در فرایند مشاوره مهمترین عامل شناخته شده در موفقیت شغلی مشاور، همان شخصیت مشاوران و یا مجموعه ویژگیهای شخصیتی آنان است. برای مراجع این نکته اهمیت دارد که مشاور یا درمانگر را که با او کار میکند شخصیتی با کفایت، با صلاحیت، با ثَبات، با پشتکار و به عنوان فردی ببیند که همیشه در حال یادگیری و رشد است. مشاور و مراجع هر یک دارای نیازها و نظام ارزشی خاص، مفهوم خاصی از خویشتن، تصویری از جهان اطراف، درکی از انسان و انتظارات او هستند و هر کدام برداشت خاصی از خود دارند (ساعتچی، 1385).
شفیعآبادی (1370) با مطالعه روی 190 دانشجو در مورد اینکه مشاور چه ویژگیهایی باید داشته باشد، نشان داد که غیر از تعهد (73 مورد)، علاقه به مشاوره (61 مورد)، رازداری (30 مورد) و نظم در کار (18 مورد) در حرفه مشاوره از اهمیت به سزایی برخوردار است لذا بدیهی است که مشاور باید در زمینه مشاوره، تجربه علمی و عملی داشته باشد (احمدی، 1387).
در زمینه تاثیر جنسیت و میزان تجربه و تخصص مشاور نیز پژوهشهایی انجام شده است. نتایج پژوهشهای بریسچیتو و مرلوتزی (2004) نشان داده است مراجعان در مصاحبه اولیه، درمانگران و مشاوران مذکری را که از تجربه کمتری نسبت به مشاروان مونث برخوردار بودند را از لحاظ جذابیت اجتماعی و عملکرد موثر در فرایند مشاوره، پایینتر درجهبندی کردهاند (دوکانهای، 1387).
در پژوهشی به صورت پیگیری ده ساله که اثربخشی مشاوران توسط ویگینز (1993) مورد بررسی قرار گرفته است، بین کارآیی فردی و عوامل شخصیتی مشاران همبستگی بالایی به دست آمده است اما بین سن، جنس، مدت اشتغال و محل اشتغال مشاوران، همبستگی معناداری به دست نیامده است (برفه، 1382، به نقل از دوکانهای، 1387).
3-فصل سوم – روش پژوهش
3-1-مقدمه
پژوهش حاضر در صدد تدوین و هنجاریابی میزان “رشد خود” مشاوران و روانشناسان سازمان نظام روانشناسی استان تهران، و از نوع پژوهش “توسعهای” بوده است.
3-2-جامعه آماری
در ابتدای فرایند انتخاب جامعه آماری تلاش بر آن شد تا پرسشنامه روی نمونهای از مشاوران سازمان نظام روانشناسی انجام گیرد. پس از پخش فرم اولیه سوالها به منظور دست یافتن به پایایی اولیه سوالها و پس از تعیین روایی منطقی و روایی صوری، متاسفانه تنها 4% از پرسشنامهها بازگشت داشتند، بنابراین تصمیم بر آن شد تا از میان شرکتها، سازمانها، و نهادهای دولتی و یا غیر دولتی که درون مجموعه خود مشاور و روانشناس دارند، به صورت قرعه کشی یکی از آنها انتخاب شده و کار هنجاریابی روی آن مجموعه که به عنوان نمونه انتخاب شدهاند، انجام شود.
در این قرعه کشی شهرداری تهران به عنوان سازمانی که جمعی از مشاوران و روانشناسان در آن مشغول به کار هستند، به صورت تصادفی انتخاب شده و کار هنجاریابی شروع شد.
بنابر این جامعه آماری این پژوهش شامل مشاوران و روانشناسانی بوده است که در زمان انجام پژوهش زیر مجموعهای از خانههای سلامت وابسته به تمامی مناطق 22 گانه شهرداری تهران بوده و حداقل مدرک آنها کارشناسیارشد در رشته مشاوره و روانشناسی (تمامی گرایشها) و مشغول به فعالیت مشاوره بودهاند. کل تعداد نمونه در زمان انجام پژوهش 273 نفر بودند.
3-3-روش نمونهگیری
روش نمونهگیری در این پژوهش از نوع نمونهگيري تصادفي ساده بدون جايگذاري بوده است. حجم کل مشاوران و روان شناسانی که در این سازمان مشغول به فعالیت بودند 273 نفر بود.
3-4-ابزار پژوهش
ابزار اندازهگیری پرسشنامه مداد و کاغذی محقق ساخته بوده است.
نتایج کلی این بخش نشان داد که آزمون 101 سوالی از روایی، پایایی و ساختار عاملی مناسبی برخوردار است و در نتیجه فرم نهایی پرسشنامه 72 سوالی استنتاج شد.
3-5-روش نمرهگذاری
هر سوال شامل هفت گزینه بود: “بسیار موافق/درست، موافق/درست، کمی موافق/درست، بدون نظر/بی تفاوت، کمی مخالف/نادرست، مخالف/نادرست، بسیار مخالف/نادرست”.
در سوالهایی که مستقیم نمرهگذاری شدند، نمرهگذاری از سیستم یک تا هفت پیروی کرد و به منظور اجتناب از آمایه پاسخ، نمرهگذاری برخی از سوالها به صورت معکوس انجام شد.
3-6-شیوه ساخت پرسشنامه
کل فرایند ساخت پرسشنامه به 3 بخش تقسیم شد: 1)تدوین پرسشنامه مقدماتی. 2)آزمودن پرسشنامه. 3)سنجش روایی، پایایی، و هنجار آزمون نهایی.
در این فصل به شرح بخش اول که مراحل تدوین پرسشنامه است، پرداخته میشود و دو بخش دیگر در فصل چهار به صورت مفصل مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
3-6-1-تدوین پرسشنامه مقدماتی
رسیدن به محتوای پرسشنامه از طریق توافق بین دانشی که معرف مجموعه “خود” است و هدفهای پرسشنامه به ساخت سوالهای اولیه مبادرت ورزیده شد.
3-6-2-گام اول (روایی محتوایی منطقی)
به منظور دستیابی به روایی محتوایی منطقی منابع داخلی و خارجی در حوزه نظریه کوهات مورد مطالعه قرار گرفت. در این گام صفتهای مورد اندازهگیری به طور دقیق تعریف شده و اجزای تشکیل دهنده آنها به طوری مشخص شد که کلیه بخشهای حیطه مورد اندازهگیری را بپوشاند. پس از جمعبندی، نه مولفه استخراج گردید.
3-6-3-گام دوم (روایی محتوایی صوری)
برای دستیابی به روایی محتوایی صوری از پیشنهاد و انتقاد هفت استاد مجرب و متخصص و همین طور دانشجویان رشته مشاوره و روانشناسی در این زمینه استفاده شد و تغییرات لازم در فرم اولیه اعمال گردید. به منظور بالا بردن انگیزه پاسخدهی آزمودنیها چیدمان و شکل ظاهری آزمون نیز مورد بازنگری قرار گرفت.
3-6-4-گام سوم (پایایی اولیه)
پس از تنظیم فرم اولیه (165 سوالی)، به منظور بررسی پایایی اولیه این فرم، پرسشنامه روی یک گروه 30 نفری اجرا گردید و ضریب پایایی آن به روش کرُنباخ 0.89 محاسبه شد.
جدول3- SEQ جدول3- \* ARABIC 1-ضریبهای پایایی پرسشنامه “رشد خود” (فرم اولیه 165 سوالی)آلفای کرنباختعداد سوالها0.89165
3-6-5-گام چهارم (روش تحلیل عاملی لوپ)
جهت بررسی سوالها از روش تحلیل عاملی لوپ (محاسبه پایایی با حذف هر سوال) استفاده شد و 64 سوال به علت ضریب همبستگی منفی با دیگر سوالها از پرسشنامه حذف گردیده و پرسشنامه نهایی با 101 سوال تینظیم شد (پیوست ب-1).
3-6-6-گام پنجم (پایایی به روش بازآزمایی)
به منظور بررسی ضریب پایایی آزمون به روش بازآزمایی، پرسشنامه 101 سوالی بر روی 50 نفر اجرا شد. برای جلوگیری از خطای آزمون، بعد از 2 هفته همین پرسشنامه روی همان افراد مجدداً اجرا شده، و از محاسبه همبستگی پیرسون بین دو اجرای پایایی بازآزمایی مقدار 0.83 به دست آمد.
3-6-7-گام ششم (روایی ملاک)
در زمینه وجود ملاک در روایی پیشبین، به دلیل اینکه برخی مشاغل از جمله مشاوره اصولاً منجر به تولید نبوده نمیشود، لذا ملاکی برای پیشبینی پرسشنامه حاضر یافت نشد. و به دلیل فقدان سوابق علمی، شرایط تکیه بر روایی ملاکی مقدور نبود. از طرفی به منظور رسیدن به روایی ملاکی میتوان از نظر متخصصان نیز استفاده کرد اما از آنجایی که این عامل نیز تحت تاثیر مستقیم شرایط درجه بندی کننده و درجه بندی شونده قرار دارد، لذا فاقد دقت، اعتبار و پایایی لازم است.
از طرفی ملاک نهایی ارزشیابی “رشد خود” مشاوران مربوط به همه دوران زندگی آنها است و به همین دلیل قابل حصول نیست.
از طرف دیگر به منظور رسیدن به روایی پیشبین، لازم است اندازه رشد خود پایا باشد تا بتوان آن را با نوعی وسیله پیشبینی کرد. اگر نمره ملاک از زمانی به زمان دیگر تغییر کند به گونه ای که کارکرد شخص در هر زمانی به گونهای باشد تعیین نمره ملاک عملاً غیر ممکن است زیرا یک اندازه کاملاً بی ثَبات را نمیتوان به وسیله دیگری پیشبینی کرد.
از جمع بندی مجموع این رواییها نتیجه میشود که این پرسشنامه دارای روایی لازم میباشد.
3-7-روشهای تجزیه و تحلیل دادهها
3-7-1آمار توصیفی
در سطح آمار توصیفی که بیشتر مربوط به خصوصیات جمعیتی و نمرهها هنجار نمونه مورد مطالعه است، از شیوههای زیر استفاده شد:
*محاسبه شاخصهای گرایش مرکزی و شاخصهای پراکندگی.
*ضریب همبستگی پیرسون برای به دست آوردن همبستگی نمرهی سوال با نمرهی کل آزمون به منظور بررسی روایی آزمون.
3-7-2-آمار استنباطی
*محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به منظور بررسی پایایی آزمون.
*روش تحلیل عاملی به منظور بررسی روایی سازه آزمون و حذف سوالهای ناهمساز و همبستگی سوالها با نمره کل.
*استفاده از آزمون t برای دو گروه مستقل به منظور معناداری تفاوت دو گروه زنان و مردان.
*استفاده از نمرهها z و t برای محاسبه نمرههای استاندارد برای تدوین جدولهای هنجار آزمون.
*ارایه جدول کیفی برای تفسیر نتایج آزمون.
4-فصل چهارم – یافتههای پژوهش
4-1-مقدمه
کل فرایند کار به 3 بخش تقسیم شد: 1)تدوین پرسشنامه مقدماتی. 2)آزمودن پرسشنامه. 3)سنجش روایی، پایایی، و هنجار آزمون نهایی.
در بخش اول کار که در فصل سوم شرح داده شد، نتایج زیر به دست آمد:
جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 1-خلاصهای از تدوین پرسشنامه مقدماتی (165 سوالی)روایی محتوایی منطقیمطالعه منابع داخلی و خارجی در حوزه نظریه کوهات √روایی محتوایی صوریاستفاده از پیشنهاد و انتقاد هفت استاد مجرب و متخصص √پایایی اولیهجامعه = 30 نفر / آلفای کرنباخ = 0.89 √روش تحلیل عاملی لوپحذف 64 سوال √پایایی به روش بازآزماییجامعه = 50 نفر / آلفای کرنباخ = 0.83 √
4-2-آزمودن پرسشنامه (101 سوالی)
4-2-1-بررسی توصیفی دادهها
توزیع فراوانی، درصد، شاخصهای گرایش مرکزی و پراکندگی نمرههای گروه نمونه در جدولهای 4-2 و 4-3 ارایه شده است.
جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 2-توزیع فراوانی، درصد و درصد تراکمی گروه نمونه بر حسب جنسیتفراوانیدرصددرصد تراکمیشاخصهابیپاسخ135.00.5مونث21482.988.0مذکر3112.0100.0کل258100.0
جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 3-توزیع فراوانی، درصد و درصد تراکمی گروه نمونه بر حسب رشته تحصیلیفراوانیدرصددرصد تراکمیشاخصهابیپاسخ197.47.4مشاوره و راهنمایی6826.433.7مشاوره خانواده218.141.9مشاره تحصیلی10.442.2مشاوره شغلی31.243.4روانشناسی بالینی2810.954.3سنجش و اندازهگیری31.255.4روانشناسی شخصیت72.758.1روانشناسی کودکان استثنایی197.465.5روانشناسی تربیتی3413.278.7روانشناسی عمومی4919.097.7آموزش پیش از دبستان31.298.8تکنولوژی آمورشی20.899.6توانبخشی10.4100.0کل258100.0
4-2-2-بررسی استنباطی و تحلیل روانسنجی دادهها
4-2-2-1-روایی ملاکی
جستجو برای آزمونی که بتواند ملاک قرار گرفته و ارتباط و همخوانی این پرسشنامه را با آن را پیشبینی کرد، نتیجه مثبتی در بر نداشت. بنابر این از همبستگی مولفهها با یکدیگر به منظور دستیابی به روایی ملاکی استفاده شد (همچنین در زمینه عدم لزوم استفاده از روایی ملاکی در زمینه سنجش خصیصههای مکنون در فصل سوم توضیح داده شده است).
جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 4-ماتریس همبستگی بین مولفههانگرشحس جسمانیحس هویتفضیلتها و نیروهای منشارزشهااحساساتافکارنگرش1.000.188.419.091-.184.303-.355حس جسمانی.1881.000.172.228.056.233.133سبک هویت.419.1721.000.146-.228.317-.272فضیلتها و نیروهای منش.091.228.1461.000.236.053.260ارزشها-.184.056-.228.2361.000-.085.646احساسات.303.233.317.053-.0851.000.086افکار-.355.133-.272.260.646.0861.000
همانگونه که در جدول 4-3 مشاهده میشود تمامی ضریبها مقداری پایینتر از 0.5 داشتند، بنابر این نتیجه میشود، آزمون از روایی قابل قبولی برخوردار بوده است.
4-2-2-2-همسانی درونی
به منظور بررسی وجود یا عدم وجود روایی همسانی درونی سوالها از تحلیل میزان اشتراک مولفههای اصلی استفاده شد.
جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 5-میزان اشتراک مولفههای اصلیاولیهاستخراج شدهاولیهاستخراج شدهاولیهاستخراج شده11.000.677361.000.703711.000.68521.000.715371.000.750721.000.63031.000.709381.000.676731.000.64841.000.720391.000.692741.000.68451.000.660401.000.707751.000.57461.000.614411.000.761761.000.74871.000.766421.000.697771.000.63481.000.655431.000.676781.000.63791.000.711441.000.701791.000.622101.000.732451.000.640801.000.595111.000.705461.000.637811.000.824121.000.648471.000.641821.000.708131.000.705481.000.727831.000.674141.000.717491.000.721841.000.710151.000.672501.000.809851.000.629161.000.690511.000.711861.000.679171.000.622521.000.720871.000.730181.000.707531.000.672881.000.751191.000.735541.000.604891.000.705201.000.737551.000.733901.000.733211.000.721561.000.658911.000.724221.000.691571.000.687921.000.688231.000.704581.000.657931.000.639241.000.661591.000.637941.000.659251.000.678601.000.751951.000.732261.000.668611.000.679961.000.773271.000.656621.000.773971.000.729281.000.661631.000.647981.000.835291.000.705641.000.618991.000.592301.000.752651.000.7461001.000.640311.000.674661.000.7491011.000.634321.000.697671.000.676331.000.760681.000.775341.000.674691.000.638351.000.663701.000.633
با توجه به جدول 4-5 مقدار کلیه سوالها از 0.3 به بالا بودند، لذا هیچکدام از سوالها در این مرحله ریزش نکرده و روایی محتوایی سازه آزمون تایید شد.
4-2-2-3-پایایی به روش دو نیمه کردن
برای این منظور ابتدا میزان واریانس دو نیمه سوالها مورد ارزیابی قرار گرفت:
جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 6-خلاصه توصیفی سوالهاواریانستعداد سوالهاهمبستگی درونی سوالهاقسمت اول.87951aقسمت دوم.86850bدو قسمت روی هم.873101
همانطور که در جدول 4-5 ملاحظه میشود، میزان واریانس دو نیمه آزمون تقریباً با هم برابر است بنابر این میتوانیم با استفاده از این دو قسمت پایایی دو نیمه کردن آزمون را محاسبه کنیم.
جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 7-پایایی از روش دو نیمه کردنآلفای کرنباخ دو نیمهقسمت اولارزش.720تعداد سوالها51aقسمت دومارزش.718تعداد سوالها50bتعداد کل سوالها101همبستگی بین فرمها.354ضریب اسپرمن-براونمقدار مساوی.522مقدار نامساوی.522ضریب دو نیمه سازی گاتمن.522
طبق جدول 4-6-ضریبهای دو نیمه تقریباً با یکدیگر مساوی هستند و این نشان میدهد که اگر آزمون در شرایط دیگری روی نمونهای با این ویژگی اجرا شود، همان مقدارها را خواهد داشت.
4-2-2-4-ساختار عاملی
به منظور کفایت نمونهبرداری، اندازه KMO همراه با نتیجه اجرای آزمون کُرَویت بارتلِت محاسبه شد. مقدار 0.89 که در جدول 4-4 ملاحظه میشود بیانگر کفایت نمونهبرداری در این پژوهش بوده و سطح معنادار بودن آزمون کرویت بارتلت کوچکتر از 0.001 است. نتیجه شد که علاوه بر کفایت نمونهبرداری، اجرای تحلیل بر پایه ماتریسهای همبستگی نیز بین مواد پرسشنامه قابل توجیه بوده است.
جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 8-اندازه شاخص KMO و آزمون کرویت بارتلت ماتریس همبستگی سوالهاکفایت نمونهبرداری KMO0.888آزمون کرویت بارتلتApprox.Chi-Square14767.619درجه آزادی5050Sig.0.000
به منظور پاسخ به این پرسش که آزمون از چه عواملی اشباع است، از روش تحلیل مولفههای اصلی استفاده شده است. سه شاخص عمده این روش عبارتند از: 1)ارزش ویژه، 2) نسبت واریانس تبیین شده توسط هر عامل، 3)نمودار ارزشهای ویژه یا نمودار سنگ ریزهای.
نمودار4- SEQ نمودار4- \* ARABIC 1-طرح سنگ ریزهای عاملها در پرسشنامه “رشد خود”
ارزش ویژهتعداد سوالها
در طرح سنگ ریزهای پرسشنامه “رشد خود” که در نمودار 4-1 نمایش داده شده میتوان استنباط کرد که سهم عامل اول تا هفتم در واریانس کل مادههای پرسشنامه چشمگیر و از سهم بقیه عاملها بوده است.
ارزش ویژه و نسبت واریانس تبیین شده توسط هر عامل (اولیه و پس از چرخش واریماکس) در جدول پیوست ب-4 قابل بررسی است. در اینجا قسمتی از جدول که نمایانگر مبنای تصمیم گیری بوده، ذکر شده است.
جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 9-شاخصهای آماری اولیه با اجرای تحلیل مولفههای اصلی و پس از چرخش واریماکسComponentInitial EigenvaluesExtraction Sums of Squared LoadingsRotation Sums of Squared LoadingsTotal% of VarianceCumulative %Total% of VarianceCumulative %Total% of VarianceCumulative %dimension0124.02023.78223.78224.02023.78223.78223.10322.87422.87425.9195.86129.6425.9195.86129.6422.4962.47125.34634.7094.66334.3054.7094.66334.3052.3752.35127.69742.5932.56836.8732.5932.56836.8732.3182.29529.99252.3862.36239.2352.3862.36239.2352.2442.22232.21362.2632.24041.4752.2632.24041.4752.2192.19734.41172.1632.14243.6172.1632.14243.6172.1952.17336.58481.8741.85545.4721.8741.85545.4722.0071.98738.57191.8561.83747.3091.8561.83747.3091.9781.95840.529101.8251.80749.1161.8251.80749.1161.9131.89542.423111.7341.71750.8331.7341.71750.8331.8941.87544.299121.5911.57552.4091.5911.57552.4091.8541.83546.134131.4681.45453.8621.4681.45453.8621.8381.82047.954141.4561.44155.3041.4561.44155.3041.8371.81949.773151.3881.37456.6781.3881.37456.6781.8171.79951.572161.3301.31657.9941.3301.31657.9941.7901.77253.344171.2551.24359.2371.2551.24359.2371.7181.70155.045181.2351.22360.4601.2351.22360.4601.6981.68156.726191.1961.18461.6431.1961.18461.6431.6731.65758.383201.1581.14762.7901.1581.14762.7901.6661.64960.032211.1401.12963.9191.1401.12963.9191.6501.63361.665221.0821.07164.9911.0821.07164.9911.6081.59263.258231.0681.05766.0481.0681.05766.0481.5651.55064.807241.0441.03467.0811.0441.03467.0811.5521.53766.344251.0351.02568.1071.0351.02568.1071.5311.51567.860261.0201.01069.1161.0201.01069.1161.2691.25669.11627.973.96470.08028.957.94871.02729.925.91671.943
همانطور که در جدول 4-9 دیده میشود ارزش ویژه 26 عامل بزرگتر از یک بوده و درصد پوشش واریانس مشترک بین مواد پرسشنامه برای این عاملها به ترتیب از 23.782 درصد شروع و به کمترین مقدار 1.010 درصد میرسید. ترکیب این 26 عامل بر روی هم 69.116 درصد کل واریانس مادههای پرسشنامه را تبیین کرد.
از بین عاملهایی که با استفاده از تحلیل مولفههای اصلی به دست آمده هفت عامل که دارای بیشترین ارزش ویژه بودند انتخاب شده و چرخش داده شدند. به بیان دیگر با توجه به نمودار سنگ ریزهای و جدول 4-9، هفت عامل معنادار از پرسشنامه “رشد خود” استخراج شده است.
مجموعه سوالهای پرسشنامه مورد مطالعه هفت عامل استخراج شد و میزان واریانس مشترک تبیین شده توسط هر کدام از عاملها به شرح زیر بود:
جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 10-میزان درصد تبیین شده توسط هر عاملعاملمیزانمقدار تبیین شده توسط عاملاول36.584/22.8740.625%دوم36.584/2.4710.067%سوم36.584/2.3510.064%چهارم36.584/2.2950.062%پنجم36.584/2.2220.060%ششم36.584/2.1970.060%هفتم36.584/2.1730.059%جمع کل100%
به منظور تعیین پاسخ نهایی و تشخیص عامل یا عاملهایی که احتمالاً زیربنای پرسشنامه 101 سوالی را تشکیل داده بودند، و همچنین به منظور تعیین ساختار ساده آن، در این پژوهش از روش چرخش واریماکس استفاده شده است.
جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 11-تشخیص عاملها به وسیله چرخش واریماکسComponent1234567W002 90.862S003 22-.850N002 28-.848J007 59-.845O004 31-.812U005 85.786F006 94.782.314M005 48.782J011 92.758D002 93-.743E012 98-.732U006 89.725H002 49.713K003 40.711E007 58.705Z002 83-.694.302S001 6-.689W001 79.684F001 24-.645V004 78.643.308F004 64.640O005 42-.639W003 95.633E002 10-.619.389U001 5.613J002 12.592.345A001 14-.590N001 18.576H004 74.576S005 45-.549.305R005 84-.549O001 3-.547V001 17-.545.365J010 81-.539E003 19-.530.385T001 60.523.345E009 80-.522.302E005 41.511N004 66.505.314U004 71-.492.358H003 65.491.307.324H001 9.480F005 73-.476A003 69.450K002 29-.450-.321U003 63.446.382F002 36.410C001 7-.405M001 8-.401P001 27-.398.376J009 75.394E004 30.393Z001 54-.383.353R004 77-.323M004 37.576B001 56.548B002 72.518R003 70.479P002 39.330.478V002 26-.470D003 101.446R001 55.443A004 76.417J006 53.339A002 61.306A006 100.586A005 87.367.529U007 97.404.488T002 82.480-.385J013 99.407E001 2.330.383E006 51.491O002 11.477N003 50.470J012 96.316.428E008 67.398O003 20-.390.306R002 62.349V003 38.330M002 16.579S002 15.523D001 88.306.504C004 46.485O006 52-.375.465P003 57.417M003 25-.333.391C002 23.375K001 1J004 32-.365.592J005 43.555J008 68.492C003 35.465J001 4.414F003 47.363E010 86.360J003 21.309G002 33.558S004 34-.428.439E011 91.336.375G001 13.351U002 44
با توجه به اندازه ضریبهای جدول 4-11، میتوان موارد زیر را استنتاج کرد:
جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 12-نام و شماره سوال مولفههاعاملنام مولفهشماره سوالهااولافکار90-85-94-48-92-89-49-40-58-79-78-64-95-5-12-18-74-60-41-66-65-9-69-63-36-75-30دوماحساسات37-56-72-70-39-55-101-76-53-61سومارزشها100-87-97-82-99-2چهارمفضیلتها و نیروهای منش51-11-50-96-67-62-38پنجمسبک هویت16-15-88-46-52-57-25-23-1ششمحس جسمانی32-43-68-35-4-47-86-21هفتمنگرش33-34-91-3-44
29 سوال با هیچ کدام از هفت مولفه همبستگی نداشت.
4-3-سنجش فرم نهایی پرسشنامه (72 سوالی)
4-3-2-ضریب پایایی پرسشنامه نهایی
در این مرحله ضریب پایایی پرسشنامه برای تمام سوالها و همچنین عوامل تشکیل دهنده پرسشنامه محاسبه گردید.
جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 13-ضریبهای پایایی پرسشنامه “رشد خود” (فرم نهایی 72 سوالی)آلفای کُرنباختعداد مولفهها0.88672
همانطور که مشاهده میشود، ضریب آلفای کرنباخ فرم نهایی 0.886 بود که پایایی مناسب فرم نهایی پرسشنامه را نشان میدهد.
4-3-3-ضریب پایایی پرسشنامه به تفکیک عاملها
جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 14-ضریبهای پایایی پرسشنامه به تفکیک مولفههانام مولفهآلفای کرنباختعداد سوالها در این مولفهافکار2.43727احساسات0.71110ارزشها0.5696فضیلتها و نیروهای منش0.6327سبک هویت0.6789حس جسمانی0.5818نگرش0.5195
ضریبهای پایایی محاسبه شده، برای هفت عامل و همچنین کل آزمون، نشان دهنده همسانی درونی قابل قبول برای پرسشنامه و پایایی نتایج حاصل از دادههای استخراج شده توسط پرسشنامه تدوین شده بود.
4-3-4-پایایی به روش دو نیمه کردن
برای این منظور ابتدا میزان واریانس دو نیمه سوالها مورد ارزیابی قرار گرفت:
جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 15-خلاصه توصیفی سوالهاواریانستعداد سوالهاهمبستگی درونی سوالهاقسمت اول.03436aقسمت دوم.03636bدو قسمت روی هم.03572
همانطور که در جدول 4-15 ملاحظه میشود، میزان واریانس دو نیمه آزمون تقریباً با هم برابر است بنابر این میتوانیم با استفاده از این دو قسمت پایایی دو نیمه کردن آزمون را محاسبه کنیم.
جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 16-پایایی از روش دو نیمه کردنآلفای کرنباخ دو نیمهقسمت اولارزش.815تعداد سوالها36aقسمت دومارزش.822تعداد سوالها36bتعداد کل سوالها72همبستگی بین فرمها.696ضریب اسپرمن-براونمقدار مساوی.821مقدار نامساوی.821ضریب دو نیمه سازی گاتمن.781
طبق جدول 4-16 ضریبهای دو نیمه تقریباً با یکدیگر مساوی هستند و این نشان میدهد که اگر آزمون در شرایط دیگری روی نمونهای با این ویژگی اجرا شود، همان مقدارها را خواهد داشت.
4-3-5- وجود یا عدم وجود تفاوت معنادار در دو جنس
برای این منظور ابتدا میانگین و انحراف استاندارد نمرههای هفت عامل “رشد خود” در دو گروه زنان و مردان محاسبه شد.
جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 17-مقایسه میانگین و انحراف استاندارد نمره های عاملهای هفت گانه پرسشنامه “رشد خود”جنسیتNMeanStd.DeviationStd.Error Meanنگرشبعدزنان21422.94394.46443.30518مردان3123.45164.93179.88578حس جسمانیبعدزنان21431.93935.62031.38420مردان3131.12905.38976.96803سبک هویتبعدزنان21447.66826.14666.42018مردان3145.67747.773401.39614فضیلتها و نیروهای منشبعدزنان21424.94865.51840.37723مردان3127.83874.19600.75362ارزشهابعدزنان21422.24776.51105.44509مردان3124.06456.340011.13870احساساتبعدزنان21455.24306.91849.47294مردان3155.06456.692961.20209افکاربعدزنان213121.554033.045472.26424مردان31127.806528.025495.03353
سپس با استفاده از آزمون آماری، میانگین دو گروه مستقل، با یکدیگر مقایسه شد.
جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 18-آزمون آماری t مستقل برای دو گروه بر حسب جنسیتLevene's Test for Equality of Variancest-test for Equality of MeansFسطحمعناداریZدرجهآزادیSig.(2-tailed)تفاوتمیانگینهاخطای استانداردتفاوتنگرشیکسانی واریانسها.022.882-5.0584243.560-.50769.86954عدم یکسانی واریانسها-5.054237.471.591-.50769.93688حس جسمانییکسانی واریانسها.045.833-4.9246243.452.810221.07471عدم یکسانی واریانسها-4.922240.055.441.810221.04148سبک هویتیکسانی واریانسها4.907.028-4.8374243.1051.990801.22415عدم یکسانی واریانسها-4.863535.639.1811.990801.45800فضیلتها و نیروهای منشیکسانی واریانسها3.528.062-5.2799243.006-2.890111.03251عدم یکسانی واریانسها-5.342946.505.001-2.89011.84276ارزشهایکسانی واریانسها.004.949-5.1457243.146-1.816851.24725عدم یکسانی واریانسها-5.148639.737.145-1.816851.22259احساساتیکسانی واریانسها.300.584-4.9865243.893.178471.32428عدم یکسانی واریانسها-4.986239.871.891.178471.29178افکاریکسانی واریانسها4.150.043-5.1002242.317-6.252466.24086عدم یکسانی واریانسها-5.113343.119.264-6.252465.51934
بر اساس نتایج حاصل از مقایسه نمره “رشد خود” در بین زنان و مردان که در جدول 4-18 گزارش شده است، نتایج زیر به دست آمد:
نگرش: با توجه به اینکه قدرمطلق شاخص z محاسبه شده 5.0584 کوچکتر از قدر مطلق شاخص 0.01z بحرانی در آزمون های دو دامنه (1.96) است بنابر این با اطمینان 95 درصد فرض صفر مبنی بر برابری میانگین نمره زنان و مردان در “رشد خود” تایید میشود. به عبارت دیگر بین نمره “رشد خود” زنان و مردان تفاوت معناداری وجود ندارد.
حس جسمانی: با توجه به اینکه قدرمطلق شاخص z محاسبه شده 4.9246 بزرگتر از قدر مطلق شاخص 0.01z بحرانی در آزمون های دو دامنه (1.96) است بنابر این با اطمینان 95 درصد فرض صفر مبنی بر برابری میانگین نمره زنان و مردان در “رشد خود” تایید میشود. به عبارت دیگر بین نمره “رشد خود” زنان و مردان تفاوت معناداری وجود ندارد.
سبک هویت: با توجه به اینکه قدرمطلق شاخص z محاسبه شده 4.8374 بزرگتر از قدر مطلق شاخص 0.01z بحرانی در آزمون های دو دامنه (1.96) است بنابر این با اطمینان 95 درصد فرض صفر مبنی بر برابری میانگین نمره زنان و مردان در “رشد خود” تایید میشود. به عبارت دیگر بین نمره “رشد خود” زنان و مردان تفاوت معناداری وجود ندارد.
فضیلتها و نیروهای منش: با توجه به اینکه قدرمطلق شاخص z محاسبه شده 5.2799 بزرگتر از قدر مطلق شاخص 0.01z بحرانی در آزمون های دو دامنه (1.96) است بنابر این با اطمینان 95 درصد فرض صفر مبنی بر برابری میانگین نمره زنان و مردان در “رشد خود” تایید میشود. به عبارت دیگر بین نمره “رشد خود” زنان و مردان تفاوت معناداری وجود ندارد.
ارزشها: با توجه به اینکه قدرمطلق شاخص z محاسبه شده 5.1457 بزرگتر از قدر مطلق شاخص 0.01z بحرانی در آزمون های دو دامنه (1.96) است بنابر این با اطمینان 95 درصد فرض صفر مبنی بر برابری میانگین نمره زنان و مردان در “رشد خود” تایید میشود. به عبارت دیگر بین نمره “رشد خود” زنان و مردان تفاوت معناداری وجود ندارد.
احساسات: با توجه به اینکه قدرمطلق شاخص z محاسبه شده 4.9865 بزرگتر از قدر مطلق شاخص 0.01z بحرانی در آزمون های دو دامنه (1.96) است بنابر این با اطمینان 95 درصد فرض صفر مبنی بر برابری میانگین نمره زنان و مردان در “رشد خود” تایید میشود. به عبارت دیگر بین نمره “رشد خود” زنان و مردان تفاوت معناداری وجود ندارد.
افکار: با توجه به اینکه قدرمطلق شاخص z محاسبه شده 5.1002 بزرگتر از قدر مطلق شاخص 0.01z بحرانی در آزمون های دو دامنه (1.96) است بنابر این با اطمینان 95 درصد فرض صفر مبنی بر برابری میانگین نمره زنان و مردان در “رشد خود” تایید میشود. به عبارت دیگر بین نمره “رشد خود” زنان و مردان تفاوت معناداری وجود ندارد.
با توجه به نتایج فوق جدولهای هنجار برای کلیه مولفهها یکسان بوده و بر اساس نمرههای تراز شده z و t تدوین شده است (جدولهای پیوست ب-6 تا ب-12)
4-3-6-جدول هنجاری برای هر دو جنس
مولفهنگرشZTمولفهحس جسمانیzTمولفهسبک هویتzTمولفه فضیلت و نیروهای منشzTمولفه سبک هویتzT10.00-2.8421.599.00-4.435.6824.00-3.6613.3810.00-2.7622.397.00-3.3017.0011.00-2.6223.7816.00-3.2917.0628.00-3.0319.6512.00-2.4025.989.00-2.9420.5912.00-2.4025.9718.00-2.9720.3129.00-2.8821.2213.00-2.2227.7810.00-2.7622.3913.00-2.1828.1520.00-2.6423.5630.00-2.7222.7914.00-2.0429.5711.00-2.5824.1814.00-1.9730.3424.00-1.9930.0631.00-2.5624.3515.00-1.8631.3712.00-2.4025.9815.00-1.7532.5325.00-1.8331.6933.00-2.2527.4916.00-1.6833.1713.00-2.2227.7816.00-1.5334.7226.00-1.6733.3134.00-2.0929.0517.00-1.5034.9614.00-2.0429.5717.00-1.3136.9127.00-1.5134.9435.00-1.9430.6218.00-1.3236.7615.00-1.8631.3718.00-1.0939.0928.00-1.3436.5636.00-1.7832.1919.00-1.1438.5616.00-1.6833.1719.00-0.8741.2829.00-1.1838.1937.00-1.6233.7520.00-0.9640.3517.00-1.5034.9620.00-0.6543.4730.00-1.0239.8138.00-1.4735.3221.00-0.7842.1518.00-1.3236.7621.00-0.4345.6631.00-0.8641.4439.00-1.3136.8922.00-0.6143.9519.00-1.1438.5622.00-0.2247.8532.00-0.6943.0640.00-1.1538.4523.00-0.4345.7420.00-0.9640.3523.000.0050.0333.00-0.5344.6941.00-1.0040.0224.00-0.2547.5421.00-0.7842.1524.000.2252.2234.00-0.3746.3142.00-0.8441.5925.00-0.0749.3422.00-0.6143.9525.000.4454.4135.00-0.2147.9443.00-0.6843.1626.000.1151.1423.00-0.4345.7426.000.6656.6036.00-0.0449.5744.00-0.5344.7227.000.2952.9324.00-0.2547.5427.000.8858.7937.000.1251.1945.00-0.3746.2928.000.4754.7325.00-0.0749.3428.001.1060.9738.000.2852.8246.00-0.2147.8629.000.6556.5326.000.1151.1429.001.3263.1639.000.4454.4447.00-0.0649.4230.000.8358.3227.000.2952.9330.001.5465.3540.000.6156.0748.000.1050.9931.001.0160.1228.000.4754.7331.001.7567.5441.000.7757.6949.000.2652.5632.001.1961.9229.000.6556.5332.001.9769.7342.000.9359.3250.000.4154.1233.001.3763.7130.000.8358.3233.002.1971.9143.001.0960.9451.000.5755.6934.001.5565.5131.001.0160.1234.002.4174.1044.001.2662.5752.000.7357.2635.001.7367.3132.001.1961.9235.002.6376.2945.001.4264.1953.000.8858.8236.001.9169.1033.001.3763.7146.001.5865.8254.001.0460.3937.002.0970.9034.001.5565.5147.001.7467.4455.001.2061.9638.002.2772.7035.001.7367.3148.001.9169.0756.001.3563.5339.002.4574.4936.001.9169.1050.002.2372.3257.001.5165.0940.002.6376.2938.002.2772.7051.002.3973.9558.001.6766.6654.002.8878.8259.001.8268.2355.003.0480.4560.001.9869.7961.002.1471.3662.002.2972.93
5-فصل پنجم – بحث و نتیجهگیری
این پژوهش به منظور تدوین و هنجاریابی ابزاری کارآمد و سودمند جهت تعیین میزان “رشد خود” مشاوران و روانشناسان صورت گرفته است.
جامعه آماری متشکل از کلیه مشاوران و روانشناسان استان تهران بوده و از بین آنها، نمونه آماری متشکل از 258 مشاور و روانشناس میباشد که در خانههای سلامت وابسته به شهرداری شهر تهران در سال 1389 مشغول به کار بوده و حداقل مدرک تحصیلی آنها کارشناسیارشد بوده است.
در این فصل نتایج بدست آمده خلاصه شده و مورد بحث قرار گرفتهاند، اما بدلیل جدید بودن موضوع پژوهش و نتیجه محدود سوابق آن امکان مقایسه و مطابقت نتایج با یافتههای قبلی، ممکن نشد.
پایه نظری این هنجارسازی نظریه “خود” هینز کوهات بوده است.
5-1-خلاصه یافتههای پژوهش
5-1-1-سوال اول
مولفهها و محتوای پرسشنامه سنجش “رشد خود” در جامعه مشاوران کدامند؟
به منظور دستیابی به محتوای پرسشنامه از منابع داخلی و خارجی در حوزه نظریه کوهات مورد مطالعه قرار گرفت. به منظور پاسخ به این سوال، صفتهای مورد اندازهگیری به طور دقیق تعریف شده و اجزای تشکیل دهنده آنها به طوری مشخص شد که کلیه بخشهای حیطه مورد اندازهگیری را بپوشاند. پس از جمعبندی، نه مولفه استخراج گردید. اما پس از تحلیل عاملی دو مولفه حذف شده و هفت مولفه باقی ماند.
بررسی محتوای سوالها نشان داد که تعدادی از سوالها دارای عدم تطابق مفهومی با گروه نمونه هستند و بنابراین در فرایند تحلیل عاملی از لیست سوالها حذف شدند. عدم تفكيك سوالهای پرسشنامه براساس ساختار نظري به وسيله تحليل عاملي اكتشافي تا حدودي ميتواند طبيعي باشد و آن هم به دليل همسويي و همپوشي سوالها در نه مولفه “رشد خود” بوده است. اما بررسي دقيقتر محتواي سوالها آشكار كرد كه هفت مولفه این پرسشنامه داراي مفهوم مشتركي هستند.
مولفههای پرسشنامه “رشد خود” بدین صورت ارایه شد: نگرش، حس جسمانی، سبک هویت، فضیلت و نیروهای منش، ارزشها، احساسات، افکار.
5-1-2-سوال دوم
پرسشنامه “رشد خود” از چه ساختار عاملی برخوردار است؟
1)مقدار کفایت نمونه برداری مساوی با 0.888 شد که نشان میدهد پرسشنامه به لحاظ نمونه برداری از کفایت کافی برخوردار است. همینطور مقدار کرویت بارتلت نیز کوچکتر از 0.001 بود که نتیجه شد، اجرای تحلیل بر پایه ماتریس همبستگی بین مواد پرسشنامه قابل توجیه بوده است.
2)استفاده از طرح سنگ ریزه ای نشان داد که سهم عامل اول تا هفتم در واریانس کل مادههای پرسشنامه چشمگیر و از سهم بقیه عاملها بیشتر بوده است.
3)به منظور دستیابی به واریانس مادههای پرسشنامه از ارزش ویژه استفاده شد. این ارزش نشان داد که مقدار 26 عامل بزرگتر از یک بوده و درصد پوشش واریانس مشترک بین مواد پرسشنامه برای این عاملها به ترتیب از 23.782 درصد شروع و به کمترین مقدار 1.010 درصد میرسید. ترکیب این 26 عامل بر روی هم 69.116 درصد کل واریانس مادههای پرسشنامه را تبیین کرد. سپس از بین عاملهایی که با استفاده از تحلیل مولفههای اصلی به دست آمده هفت عامل که دارای بیشترین ارزش ویژه بودند انتخاب شده و به منظور تعیین پاسخ نهایی و تشخیص عامل یا عاملهایی که احتمالاً زیربنای پرسشنامه 101 سوالی را تشکیل داده بودند، و همچنین به منظور تعیین ساختار ساده آن، در این پژوهش از روش چرخش واریماکس استفاده شده است. این روشها در ساخت عوامل اصلی پرسشنامه کمک کرده و هفت عامل از پرسشنامه استخراج شدند. در اینجا معلوم شد 29 عامل با هیچکدام از هفت مولفه همبستگی نداشتند.
4)عاملهای مورد تایید عبارت بودند از: نگرش (5 سوال)، حس جسمانی (8 سوال)، سبک هویت (9 سوال)، فضیلت و نیروهای منش (7 سوال)، ارزشها (6 سوال)، احساسات (10 سوال) و افکار (27 سوال).
5-1-3-سوال سوم
پرسشنامه “رشد خود” تا چه اندازه از روایی برخورداراست؟
1)به منظور بررسی روایی محتوایی منطقی، منابع داخلی و خارجی در زمینه نظریه "خود" کوهات مورد بررسی قرار گرفتند.
2)برای بدست آوردن روایی محتوایی صوری، از پیشنهاد و انتقاد هفت استاد مجرب و متخصص و همین طور دانشجویان رشته مشاوره و روانشناسی در این زمینه استفاده شده و چیدمان و شکل ظاهری آزمون نیز مورد بازنگری قرار گرفت.
3)متاسفانه به دلیل اینکه ارزشیابی “رشد خود” مشاوران مربوط به همه دوران زندگی آنها است (و در حالت کلی تمامی آزمونهایی که خصیصههای مکنون را اندازهگیری میکنند)، به همین دلیل دسترسی به روایی ملاکی عملاً غیر ممکن است. از طرف دیگر به منظور رسیدن به روایی پیشبین، لازم است اندازه رشد خود پایا باشد تا بتوان آن را با نوعی وسیله پیشبینی کرد. از طرفی در زمینه وجود ملاک در روایی پیشبین، به دلیل اینکه برخی مشاغل از جمله مشاوره اصولاً منجر به تولید نبوده است، لذا ملاکی برای پیشبینی پرسشنامه حاضر یافت نشد.
اما از ماتریس همبستگی بین مولفهها برای نمایش روایی ملاکی استفاده شد. نتایج این سنجش نشان میدهد که طیف همبستگی بین مولفههای “رشد خود” بین 0.355- تا 0.646 میباشد.
4)سنجش روایی از طریق همسانی درونی نشان میدهد که به دلیل اینکه مقدار همبستگی سوالها بزرگتر از 0.3 بودند، بنابر این پرسشنامه از همسانی درونی برخوردار است.
نتیجه اینکه مولفههایی که در این پرسشنامه بدست آمد میتواند بیانگر این موضوع باشد که به طور مثال شرایطی نظیر ارتقای نحوه نگرش، ثَبات در هویت، تفکر در مورد ارزشهای کسب شده، پذیرش و انتقال احساسات میتواند به ارتباط فرد با خودش و با دیگران و با دنیای پیرامونش کمک کند.
این یافته نشان میدهد که هرچه میزان خودآگاهی مشاور از "خود" بالاتر باشد مولفههای سازنده این خصیصه نیز در سطح بالاتری از شناخت قرار خواهند داشت. پژوهش مدرسی (1373) نشان میدهد که مراجعین میتوانند میزان “رشد خود” مشاور را تخمین بزنند.
یافتههای این پژوهش با یافتههای جینینگز و همکاران (2005) هم راستا بوده است. جینینگز نیز دریافت که خودآگاهی درمانگر یکی از عوامل موثر در فرایند درمان به حساب میآید.
کتز و همکاران (2002) نیز دریافتند که رویکرد درمانگر بسته به ارزشها و نگرشهای وی میباشد.
5-1-4-سوال چهارم
پرسشنامهای که بر اساس مولفهها و محتوای “رشد خود” ساخته میشود تا چه اندازه از پایایی برخوردار است؟
1)برای دستیابی به پاسخ این سوال یکی از روشها استفاده از آلفای کرنباخ بود. در فرم اولیه (165 سوالی) آلفای کرنباخ مساوی با 0.89، برای فرم (101 سوالی) مساوی با 0.886 بدست آمد.
2) جهت بررسی پایایی با حذف هر سوال از روش تحلیل عاملی لوپ استفاده شد و 64 سوال به علت ضریب همبستگی منفی با دیگر سوالها، از پرسشنامه حذف گردیدند.
3)در روش پایایی به روش بازآزمایی که روی 50 نفر و در فاصله 2 هفته صورت گرفت، مقدار این اندازهگیری برابر با 0.83 بدست آمد.
4)یکی دیگر از بررسیهای آماری استفاده از روش دو نیمه کردن سوالها بود. این کار در دو مرحله سوالهای 101تایی و 72تایی صورت گرفت. قبل از شروع این کار ابتدا مقدار واریانس دو بخش آزمون با هم سنجیده شد، سپس بازآزمایی به روش دو نیمه کردن صورت گرفت. مقدار به دست آمده در پرسشنامه 101تایی و 72تایی نشان داد که هر دو آزمون از پایایی مناسبی برخوردارند.
5)همینطور به منظور بررسی قوت ضریب پایایی، این ضریب برای پرسشنامه و به تفکیک مولفهها مورد ارزیابی قرار گرفت.
5-1-5-سوال پنجم
هنجارهای مناسب برای پرسشنامه “رشد خود” چگونه است؟
با استفاده از نمرههای z و t داده نشان داده شد که بین گروه زنان و مردان در مولفههای مورد نظر تفاوت معناداری وجود ندارد و به همین علت یک نیمرخ برای هفت مولفه ارایه شد.
5-1-6-سوال ششم
آیا بین زنان و مردان در پرسشنامه “رشد خود” تفاوت معناداری وجود دارد؟
با توجه به اینکه در عامل نگرش z محاسبه شده برابر با مقدار 5.584، در عامل حس جسمانی z محاسبه شده برابر با مقدار 4.9246، در عامل سبک هویت z محاسبه شده برابر با مقدار 4.8374، در عامل فضیلتها و نیروهای منش z محاسبه شده برابر با مقدار 5.2799، در عامل ارزشها z محاسبه شده برابر با مقدار 5.1457، در عامل احساسات z محاسبه شده برابر با مقدار 4.9865 و در عامل افکار z محاسبه شده برابر با مقدار 5.1002 بوده است و با توجه به اینکه قدرمطلق شاخص z محاسبه شده بزرگتر از قدر مطلق شاخص 0.01z بحرانی در آزمون های دو دامنه (1.96) است بنابر این با اطمینان 95 درصد فرض صفر مبنی بر برابری میانگین نمره زنان و مردان در “رشد خود” تایید میشود. به عبارت دیگر بین نمره “رشد خود” زنان و مردان تفاوت معناداری وجود ندارد.
5-2-محدودیتهای پژوهش
1)مشکل اجرا: با توجه به اینکه جامعهای که انتخاب شده بودند، خود دانش پایهای نسبت به موضوع آزمون و آزمون سازی داشتند، اجرای پرسشنامه با موانعی روبرو شد. از جمله اینکه به دلیل مقاومت پاسخگویی به پرسشنامه با دو نوع مشکل روبرو شد یکی اینکه برخی از پاسخ دهندگان هرگز حاضر به پاسخگویی نبودند و برخی به دلیل مقاومت، پرسشنامه را به صورت تنها دو کرانه بالا و پایین پر کردند (که این پرسشنامهها از دایره تحلیل خارج شد).
2)عدم وجود پژوهش مشابه در موضوع مورد پژوهش در ایران و جدید بودن موضوع.
3)بسیار اندک بودن منابع و مراجع فارسی در موضوع مورد مطالعه.
4)عدم همکاری بعضی از استادان بزرگوار در تعیین روایی محتوایی صوری و نامگذاری عاملها به علت مشغله فراوان.
5)از آنجایی که انسانها هر روز در حال تغییر و تحول هستند و افزایش خودآگاهی رمز بهینه شدن در این فرایند است، چه بسا عاملهای که برای یک مشاور موفق در این زمان در نظر گرفته شده است و یا عاملهای که منجر به “رشد خود” فرد میشود، در زمان دیگری قابل تعریف نباشد، بنابراین نگرانی پژوهشگر آن است که به چه میزانی پایایی آزمون با گذشت زمان حفظ خواهد شد.
5-3-پیشنهادهای پژوهش
5-3-1-پیشنهادهای کاربردی
1)کارکرد این آزمون نباید جای مشاهده همه جانبه را به سادگی بگیرد و به عنوان کمکی برای فرضیه پردازی و الگوی پیشبینی و نه به عنوان حقیقت محض استفاده گردد.
2)این ابزار میتواند در سازمان نظام روانشناسی، سازمان ملی جوانان، سازمان بهزیستی کشور، آموزش و پرورش، وزارت علوم پژوهشهای و فناوری و به منظور جداسازی صره از ناصره مورد استفاده قرار گیرد. چرا که شغل مشاوره و روانشناسی همانند جراحی است، اما نه بر روی جسم، بلکه بر روی روان و شخصی که قصد دارد در این راه قدم بگذارد میبایستی از حداقلهای خاصی برخوردار باشد.
3)این آزمون میتواند مبنای ورود افراد به کارگاهها و دورهها و احیاناً واحدهای دانشگاهی خودشناسی و خودسازی باشد و در دورههای آموزشی به عنوان پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گیرد.
4)همزمانی انجام این آزمون با آزمون میزان موفقیت شغلی مشاوران برای رسیدن به سازههای جدید.
5-3-2-پیشنهادهای پژوهشی
1)با انجام این آزمون بر روی دانشجویان مشاوره و مشاورانی که به عنوان مثال بالاتر از 5 سال است که در حال مشاوره هستند میتوان این موضوع را بررسی کرد که آیا شغل مشاوره با گذشت زمان در فرد تغییراتی در “خود” او به وجود میآورد؟
2)پیشنهاد میگردد پرسشنامه طراحی شده در مطالعه ميداني بين کلیه مشاوران و روانشناسان زیر پوشش سازمان نظام مورد حمایت قرار گرفته و به صورت گسترده و در سطح ملي مورد آزمون قرار گيرد.
3)این پژوهش بر روی درمانگرانی انجام شده است که حداقل مدرک آنها کارشناسیارشد میباشد. یکی از پژوهشهای بعدی میتواند بر روی گروههای دیگری از افراد مانند جامعه معلمان، مهندسان، پزشکان و. . . باشد و با این یافته ها مقایسه گردد.
4)از آنجایی که آزمون وابسته به مکان و زمان خودش میباشد، بنابراین پیشنهاد میشود برای دقیقتر شدن و علمیتر شدن این آزمون، روایی و پایایی آن به صورت دورهای مورد ارزیابی قرار گیرد.
5)به منظور مقایسه جامعه مشاوران و روان شناسان داخل ایران و خارج ایران، میتوان روایی و پایایی آنرا در سطح جهانی نیز اندازهگیری نموده و این دو دسته را با هم مقایسه نمود. و بدین وسیله خلاءهای موجود در این سیستم را شناسایی نموده و به رفع آن مبادرت ورزید.
6)با توجه به اینکه این آزمون صرفاً روی مشاوران و روان شناسان ساکن تهران صورت گرفته است و از آنجایی که در ایران قومیتهای فراوان با سنتها، آداب، اقلیم و رفتارهای بسیاری زندگی میکنند بنابراین پیشنهاد میشود برای بالا بردن سطح روایی و پایایی آزمون آنرا در کل کشور اجرا کرد.
7)آزمون به شیوه تحلیل عاملی تاییدی مورد بررسی قرار گیرد.
8)از آنجایی که این آزمون برای جامعه مشاوران و روان شناسان ساخته شده است، پیش فرض برای ساخت این آزمون وجود بهداشت روان برای این جامعه بوده است. به منظور تکمیل میزان سنجش، میتوان این آزمون را روی گروهی با شرایط مرضی بررسی نمود و این دو روایی و پایایی با هم مقایسه شود.
9)پیشنهاد میشود با تعویض مولفههای این آزمون با مولفههای همگن آن، و آزمون کردن مجدد بر روی جامعه مشاوران و روانشناسان، برآورد کرد که آیا در روایی و پایایی آزمون تفاوتی به وجود میآید؟
10)این آزمون میتواند بر روی فارغ التحصیلان دانشگاههای متفاوت در رشته مشاوره و روانشناسی صورت گیرد.
11)این آزمون میتواند بر روی جامعه مشاوران جدای از جامعه روانشناسان و روانپزشکان صورت گرفته و میزان “خود” این گروهها را با هم مقایسه کند.
12)میتوان مولفههای موجود در این آزمون را به جامعه مشاوران و روان شناسان تعلیم داده و با این آزمون میزان این تغییر در ابتدا، انتها و پیگیری مشخص شود.
13)از آنجایی که این آزمون “خود” فرد را میسنجد، در صورتی که روی گستره افراد دیگر و نه تنها مشاوارن اجرا شود، میتواند در ادارات، موسسات، زوج درمانی نیز مورد استفاده قرار گیرد.
6-منابع
6-1-منابع فارسی
احمدی، احمد. (1387). مقدمهای بر مشاوره و رواندرمانی (ویرایش چهارم، چاپ هفتم). اصفهان: دانشگاه اصفهان.
اژهای، جواد. (1380). مقایسه تحولی ادراک خود نزد دانش آموزان عادی و تیزهوش. استعدادهای درخشان. 10 (4)، 388-369.
ایرانفر، مهرداد. (1381). بررسی بهره هوشی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی مزمن بستری شده در بیمارستان فارابی کرمانشاه با استفاده از آزمون هوش ریون طی سالهای ۸۱ – ۱۳۸۰. رساله دکترا چاپ نشده. دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کرمانشاه، دانشکده پزشکی.
آلن، مری. جی.؛ ین، وندی. ام. (1979). مقدمهای بر نظریههای اندازهگیری. ترجمه: علی دلاور (1374). تهران: سمت.
بهرامی، هادی. (1377). آزمونهای روانی. تهران: دانشگاه علامه.
پاشاشریفی، حسن. (1381). اصول روانسنجی و روان آزمایی. تهران: رشد.
پروین، لارنس. ا.؛ جان، الیور. ب. (1999). شخصیت: نظریه و پژوهش. مترجمان: محمد جعفر جوادی و پروین کدیور (1381). تهران: آییژ.
جورج، ریکی. ال.؛ کریستیانی، ترز. اس. (1990). روانشناسی مشاوره، نظریهها، اهداف فرآیندهای مشاوره و رواندرمانگری (چاپ سوم). مترجمان: رضا فلاحی و محسن حاجیلو (1381). تهران: رشد.
حقیقی، محسن مشکبید. (1373). بررسی انتظارات دانش آموزان، والدین و مدیران از مشاور. پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ نشده. دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده روانشناسی و علومتربیتی.
خاکپور، رضا. (1374). ویژگیها و صلاحیتهای شخصی مشاوران و روان درمانگران. گردآورنده: عبدالله شفیعآبادی. مجموعه مقالات اولین سمینار راهنمایی و مشاوره. تهران: دانشگاه علامه طباطبایی.
دانیلز، مایکل. (1992). خودشناسی با روش یونگ: تکنیک “رمز واژه”. ترجمه: اسماعیل فصیح (1380). تهران: نشر آسونه.
دوکانهای، فریده. (1387). طراحی یک مدل مناسب برای پیشبینی موفقیت شغلی مشاوران در دو سطح کارشناسی ارشد و دکتری در استان تهران و شهرستانهای آن. رساله دکتری چاپ نشده. دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، دانشکده علوم انسانی.
ساعتچی، محمود. (1385). مشاوره رواندرمانی (نظریهها و راهبردها) (چاپ سوم). تهران: ویرایش.
ساعتچی، محمود. (1377). نظریه پردازان و نظریهها در روانشناسی. تهران، سخن.
سیف، علی اکبر. (1375). روش تحقیق در علوم رفتاری (چاپ سوم). تهران: آگاه.
شارف، ریچارد. (2000). نظریههای رواندرمانی و مشاوره (چاپ چهارم). ترجمه: مهرداد فیروز بخت (1387). تهران. خدمات فرهنگی رسا.
شفیعآبادی، عبدالله. (1385). فنون و روشهای مشاوره (چاپ پانزدهم). تهران: چپر نشر ترمه.
شفیعآبادی، عبدالله. (1386). راهنمایی ومشاوره تحصیلی و شغلی(مفاهیم و کاربردها) (چاپ هفتم). تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت).
شفیعآبادی، عبدالله. (1387). راهنمایی و مشاوره شغلی و حرفهای و نظریههای انتخاب شغل (چاپ هفدهم). تهران: انتشارات رشد.
شفیعآبادی، عبدالله؛ ناصری، غلامرضا. (1388). نظریههای مشاوره و رواندرمانی (چاپ پانزدهم). تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
فیست، جس؛ فیست، گریگوری. (2005). نظریههای شخصیت (چاپ چهارم). ترجمه: یحیی سید محمدی (1388). تهران: روان.
کار، آلان. (2004). روانشناسی مثبت علم شادمانی و نیرومندیهای انسان. مترجمان: حسن پاشاشریفی، جعفر نجفیزند و باقر ثنایی (1385). تهران: سخن.
کاویانی، حسین؛ نوریزاده، مریم؛ پورناصح، مهرانگیز؛ میرحیدری قدس، سیمین. (1381). جایگاه مشاوران مدارس و موانع مشاوره: نقد کیفی. تازههای علوم شناختی، 4 (1).
کردی، مریم. (1386). ساخت و هنجاریابی آزمون تفکر انتقادی برای نوجوانان مقطع دبیرستان و پیش دانشگاهی شهر گرگان. پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ نشده. دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی.
کرمی، ابوالفضل. (1387). آشنایی با آزمون سازی و آزمونهای روانی. تهران: مرکز نشر روانسنجی.
کری، جرالد. (2004). نظریه و کاربست مشاوره و رواندرمانی (ویرایش هفتم، چاپ دوم). ترجمه: یحیی سید محمدی (1387). تهران: ارسباران.
کریمی، یوسف. (1388). روانشناسی شخصیت (چاپ بیست و یکم). تهران: دانشگاه پیام نور.
کلاین، پل. (1994). راهنمای آسان تحلیل عاملی. مترجمان: سید جلال صدرالسادات و اصغر مینایی (1380). تهران: سمت.
گنجی، حمزه. (1382). آزمونهای روانی (چاپ دوم). تهران: ساوالان.
محسنزاده، فرشاد؛ شهرآرای، مهرناز. (1387). تحلیلی بر هویت و جهانی شدن: چالشهای فراروی مشاوران و روانشناسان. تازهها و پژوهشهای مشاوره، 7 (25)، 118-97.
محسنی، نیکچهره. (1375). ادراک خود “از کودکی تا بزرگسالی”: دیدگاهها، نظریهها و کاربردهای تربیتی و درمانی. تهران: بعثت.
مدرسی، سید هادی. (1373). مقایسه نظرات مشاوران و مراجعان آنان درباره ویژگیهای شخصیتی مشاوران. پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ نشده. دانشگاهتربیت معلم، دانشکده علومتربیتی.
منصور، محمود.؛ دادستان، پریرخ. (1376). روانشناسی ژنتیک 2 (چاپ سوم). تهران: رشد.
نوردبی، ورنون؛ هال، کالوین. (1974). راهنمای زندگینامه و نظریههای روانشناسان بزرگ (چاپ دوم). ترجمه: احمد بهپژوه و رمضان دولتی (1381). تهران: انتشارات تربیت.
هومن، حیدرعلی. (1384). اندازهگیری های روانی و تربیتی (چاپ چهاردهم). تهران: بهار.
6-2منابع لاتین
Ausubel, D. P. (1952). Ego Development And The Personality Disordeers: A Developmental Approach To Psychopathology. Grune & Stratton, Inc.
Banai, E. , Mikulincer, M. , & Shaver, P. R. (2005). “Selfobject” Needs In Kohut’s Self. Psychoanalytic Psychology , 22 (2).
Barber, J.P., Connolly, M.B., Crits-Cristoph, P., Gladis, L., & Siqueland, L. (2000). Alliance Predicts Patients' Outcome Beyond In-Treatment Change In Symptoms. Journal Of Consulting And Clinical Psychology, 68, 1027-1032.
Brenner, C. (2006). Psychoanalysis: Mind And Meaning. New York: Psychoanalytic Quarterly Press.
Chang, J. C. H. (2008). An Interpretive Account Of Counsellor Development [Thesis]. Alberta, Canada.
Cross, M. C. ,، Papadopoulos, L. (2001). Becoming A Therapist: A Manual For Personal And Professional. New York: Brunner-Routledge.
Esman, A. H. (2000). Adolescent Psychiatry: Annals Of The American Society For Adolescent Psychiatry (Vol. 25). The Analytic Press, Inc.
Farhangi. (N.D.). Retrieved From Http://Www.Tehran.Ir
Freeman, M. S., Hayes, B. G., Kuch, T. H., & Taub, G. (2007). Personality: A Predictor Of Theoretical Orientation Of Students Enrolled In A Counseling Theories Course. Counselor Education & Supervision , 46.
Hauser, S. T. (1993). Loevinger’s Model And Measure Of Ego Development: A Critical Review, 2.Psychological Inquiry. ;4(1).
Henderson, J. L. (1975). The Self And Individuation. In J. B. Wheelwright (Ed. ), International Encyclopedia Of Neurology, Psychiatry, Psychoanalysis, And Psychology. Aesculapius Publishers, Inc. Vol. I
Jennings, L.;Sovereign, A.;Bottorff, N.;Mussell,M.P.Vye, C. (2005). Nine Ethical Values of Master Therapists. Journal of Mental Health Counseling, Vol. 27 Issue 1, p32-47.
Katz, B.;Juni, S.;Matz, P. (2002). The Values of Psychoanalytic Psychotherapists at Two Points in Time (1979 vs. 1993): A Cross-Over Comparative Study. Vol. 21 Issue 4, p339.
Kottler, J. A. (2010). On Being A Therapist (4 Ed. ). San Francisco: John Wiley And Sons.
Lambert, M.J., & Barley, D.E. (2001). Research Summary On The Therapeutic Relationship And Psychotherapy Outcome. Psychotherapy, 38, 357-361.
Leary, M. R. , & Tangney, J. P. (2005). Handbook Of Self And Identity. New York: The Guilford Press.
Loevinger, J. (1996). Measuring Ego Development. New Jersey: Lawrence Erlbaum Associates, Inc.
Mahapatra, B. C. (2005). Training For Sustainable Development. Sarup، Sons.
Millon, T. , Lerner, M. J. ,، Weiner, I. B. (2003). Handbook Of Psychology (Vol. 5). New Jersey: John Wiley، Sons, Inc.
Mitchell, R. W. (2002). Subjectivity And Self-Recognition In Animals. In Leary, M. R. And Tangney, J. P. (Eds. ). Handbook Of Self And Identity. New York: Guilford Press.
Munley, P. H., Anderson, M. Z., Baines, T. C., Borgman, A. L., Briggs, D., Dolan, J. P. Jr., Et Al.(2002). Personal Dimensions Of Identity And Empirical Research In Apa Journals. Cultural Diversity And Ethnic Minority Psychology, 8, 357–365.
Peterson, D.R., & Bry, B.H. (1980). Dimensions Of Perceived Competence In Professional Psychology. Professional Psychology, 11, 965-971.
Psychotherapy. (N.D.). Retrieved From Http://En.Wikipedia.Org
Rabinor, J. R. (2009). A Meditation On Life, Love And Being A Therapist: It's Not What I Expected. Eating Disorders: The Journal Of Treatment & Prevention , 17 (3).
Schottler, T. , Oliver, L. E. , & Porter, J. (2004). Defining And Evaluating Clinical Competence: A Review. Guidance & Counseling, 20 (1).
Shakhsiyat. (N.D.). Retrieved From Http://Www.Hawzah.Net
Stein, D. J. (2007). What Is The Self? A Psychobiological Perspective. Cns Spectrums Journal, 12 (5).
Tien-Teh, L. (1973). Counseling Relationship As A Function Of Counselor's Self-Confidence. Counseling Psychology , 20 (4), 293-297.
Trowell, J. ; Davids, Z. ; Miles, G. ; Shmueli, A. ; Paton, Anne. (2008). Developing Healthy Mental Health Professionals: What Can We Learn From Trainees?. Infant Observation, 11,(3).
Waller, G. (2009). Evidence-Based Treatment And Therapist Drift. Behaviour Research And Therapy , 47 (2).
Wampold, B.E. (2001). The Great Psychotherapy Debate: Models, Methods, And Findings. Mahwah, Nj: Lawrence Erlbaum.
7-پیوستها
7-1-ویژگیهای جامعه شناختی
1)جنسیت: مونث FORMCHECKBOX مذکر FORMCHECKBOX 2)رشته تحصیلی: 3)گرایش تحصیلی
4)تاریخ تولد: سال. . . . . . . . 135)ترتیب تولد: فرزند. . . . . . . . . . از. . . . . . . . . . فرزند
6)وضعیت تاهل: مجرد FORMCHECKBOX متاهل FORMCHECKBOX مطلقه FORMCHECKBOX بیوه FORMCHECKBOX ازدواج مجدد FORMCHECKBOX نامزد FORMCHECKBOX
7)تعداد فرزندان: 8)قومیت: آذری FORMCHECKBOX لُر FORMCHECKBOX فارس FORMCHECKBOX کرد FORMCHECKBOX بلوچ FORMCHECKBOX عرب FORMCHECKBOX
9)میزان تحصیلات: کارشناس ارشد FORMCHECKBOX دکترا FORMCHECKBOX فوق دکترا FORMCHECKBOX دانشجوی کارشناس ارشد FORMCHECKBOX دانشجوی دکترا FORMCHECKBOX
10)به منظور حرفهای شدن در شغل مشاوره از کدام یک از گزارههای زیر بهره جستهاید؟
کتاب FORMCHECKBOX دیدن فیلم آموزشی FORMCHECKBOX مشاوره کردن تحت نظر سوپر وایزر FORMCHECKBOX رفتن پیش مشاور به منظور درمان FORMCHECKBOX گذراندن کارگاه آموزشی FORMCHECKBOX مطالعات جانبی FORMCHECKBOX
11)اگر قرار باشد در یک مقیاس بین 1 تا 7 خود را برای مشاور بودن ارزیابی کنید، چه نمرهای به خود میدهید؟
بسیار موفق 1 FORMCHECKBOX 2 FORMCHECKBOX 3 FORMCHECKBOX 4 FORMCHECKBOX 5 FORMCHECKBOX 6 FORMCHECKBOX 7 FORMCHECKBOX بسیار ناموفق
12)عضو انجمن روانشناسی ایران هستم FORMCHECKBOX عضو انجمن مشاوره ایران هستم FORMCHECKBOX عضو انجمنهای مریوط به این رشته در خارج از ایران هستم FORMCHECKBOX
13)آیا خود شما تا به حال تحت مشاوره قرار گرفتهاید؟ خیر FORMCHECKBOX بله FORMCHECKBOX
14)در صورت مثبت بودن پاسخ لطفاً مفید بودن یا عدم مفید بودن درمان را چگونه ارزیابی میکنید؟
بسیار مفید 1 FORMCHECKBOX 2 FORMCHECKBOX 3 FORMCHECKBOX 4 FORMCHECKBOX 5 FORMCHECKBOX 6 FORMCHECKBOX 7 FORMCHECKBOX بسیار غیر مفید
14)سابقه بیماری جسمانی: خیر FORMCHECKBOX بله FORMCHECKBOX
15)از کدام سبک(های)/ نظریه(ها)ی درمانی بیشتر استفاده میکنید؟
رشد FORMCHECKBOX
یادگیری FORMCHECKBOX
روان تحلیلی FORMCHECKBOX
مراجع-محوری FORMCHECKBOX
اصالت وجود FORMCHECKBOX
گشتالت FORMCHECKBOX
روانشناسی فردی FORMCHECKBOX
رفتار درمانی FORMCHECKBOX
شناختی-رفتاری FORMCHECKBOX
واقعیت درمانی FORMCHECKBOX
ساختاری یا سیستمی FORMCHECKBOX
راه حل محور FORMCHECKBOX
قصه درمانی FORMCHECKBOX
تحلیل رفتار متقابل FORMCHECKBOX
روانپویشی کوتاه مدت FORMCHECKBOX
مثبت درمانی FORMCHECKBOX
فلسفه درمانی FORMCHECKBOX
سایر سبکهای درمانی FORMCHECKBOX توضیح:
16) حیطه و جمعیت ویژه و تخصصی شما برای درمان کدام است؟
فردی FORMCHECKBOX توانبخشی FORMCHECKBOX ازدواج و خانواده و زوجین FORMCHECKBOX مشاوره شغلی FORMCHECKBOX مشاوره تحصیلی FORMCHECKBOX گروهی FORMCHECKBOX رواندرمانی FORMCHECKBOX روانسنجی FORMCHECKBOX سالمندی FORMCHECKBOX اعتیاد FORMCHECKBOX دادگاهی FORMCHECKBOX کودک FORMCHECKBOX بحران FORMCHECKBOX زندانی FORMCHECKBOX سایر حیطهها:
17) نام خانه سلامت: . . . . . . . . . . 18) منطقه شهرداری: . . . . . . . . . 19) ناحیه شهرداری: . . . . . . . . . . 20) نام محله: . . . . . . . . 21)دارای مدرک از سازمان نظام روانشناسی هستم FORMCHECKBOX نیستم FORMCHECKBOX
7-2-نمونه پرسشنامه نهایی
درمانگر گرامی؛
با سلام
اینجانب خاطره ع-ملکیان دانشجوی سال آخر مقطع کارشناسی ارشد رشته “مشاوره و راهنمایی” بر آن شدم تا موضوع پایان نامهام را در حیطه خود (Self) برگزینم. با توجه به عدم وجود پرسشنامهای با این مضمون، کارم را بر مبنای ساخت این آزمون گذاشته و جامعه هدف را مشاوران و روانشناسان برگزیدم.
101 سوال مطرح شده است. مقیاس اصلی سنجش، لیکرت 7 سطحی میباشد که آزمونشونده بنابه میزان اهمیت موضوع بین شماره 1 تا 7 پاسخ دهی میکند.
در پاسخگویی به این پرسشنامه:
طول زمان پاسخگویی اهمیتی ندارد.
شرایط تحلیل به گونهای اجرا میگردد که رازداری و امانتداری در آن به طور کامل لحاظ شود.
دقت و حوصلهی شما، در ارزیابی نهایی پرسشنامه و بهینه کردن آزمون هنجار، تاثیر ارزشی بالایی دارد.
امیدوارم نتایج این پرسشنامه در دراز مدت منجر به پدیدآیی راهکارهایی برای روشهای درمانی موثرتر و رشد مشاوران و روانشناس کارآمدتر گردد.
در صورتی که شما مشاور گرامی پیشنهاد یا انتقادی در زمینه شکل و محتوای سوالها داشته باشید، با عنوان کردن آن بر من منت خواهید گذاشت.
در صورت نیاز به ارتباط میتوانید با شماره همراه یا صندوق الکترونیکی زیر تماس حاصل فرمایید:
صندوق پستی الکترونیکی: kmalekian2000@gmail. com
این کار TA \s "کار" زیر نظر معاونت فرهنگی شهرداری تهران، اداره کل سلامت و جناب آقای دکتر گلمکانی میباشد.
شرایط مهم پاسخگویی به پرسشنامه:
داشتن مدرک حداقل کارشناسیارشد در رشتههای مشاوره و روانشناسی با هر زیر گرایشی.
در صورتی که سلامت یار محترم دانشجوی کارشناسیارشد میباشد، حتماً و فقط میبایستی واحد پایان نامه باقی مانده باشد.
زمان کل پاسخگویی به آزمون اهمیت ویژهای ندارد. اما در صورتی که هر یک از شما دوستان زمان انجام شده را اعلام فرمایید در فرم نهایی آزمون میتوان از گزینه زمان نیز به عنوان یک عنصر تعیین کننده استفاده کرد.
مشاور گرامی، در صورتی که تمایل به داشتن نتیجه آزمون خود دارید، لطفاً نام و شماره تماس یا صندوق پست الکترونیکی خود را ذکر فرمایید تا پس از هنجاریابی آزمون، نتیجه آن خدمت شما اعلام گردد.
پاسخگویی هر یک نفر از شما درمانگران عزیز، یک هدیه بزرگ برای هنجاریابی این آزمون است.
با تشکر از زمانی که صرف میکنید و با تشکر از لطف شما.
7-3-روش تحلیل لوپ در مرحله مقدماتی شیوه ساخت پرسشنامه
شماره سوالمیانگین مقیاس در صورت حذف سوالواریانس مقیاس درصورت حذف سوالسوالهای تصحیح شده-همبستگی کلآلفای کرُنباخ در صورت حذف سوال1743.273454.605.210.8892742.353447.595.196.8893741.423453.774.289.8894741.733407.485.469.8885743.233547.305-.361.8926743.423553.134-.286.8937743.503466.260.196.8898741.353426.235.376.8889740.423459.534.250.88910743.693473.422.116.89011741.003429.680.427.88812743.193482.242.061.89013742.233441.065.196.88914742.123486.586.053.89015741.233467.545.172.88916741.463483.938.123.89017741.083458.314.358.88918743.083431.194.352.88819742.883421.546.291.88920743.883531.066-.267.89121741.273438.285.277.88922743.503417.780.315.88823741.353476.235.145.89024740.653435.755.355.88825742.383500.726-.027.89126743.963468.278.172.88927741.043446.598.332.88928743.083444.634.353.88929741.583488.814.061.89030742.813395.362.502.88731741.543475.858.099.89032742.193414.562.369.88833740.583460.894.452.88934743.423384.974.522.88735742.043537.798-.204.89236741.773526.905-.151.89237743.653455.195.176.89038741.193449.042.359.88939741.503456.260.348.88940741.733443.325.297.88941740.653464.555.433.88942744.313456.222.295.88943742.813432.402.272.88944740.813454.802.417.88945742.313446.222.338.88946742.273428.205.353.88847740.773464.105.288.88948741.813426.962.358.88849744.123518.826-.139.89150741.003446.560.240.88951742.813506.482-.053.89152743.313457.902.166.89053741.233415.065.549.88854742.543382.018.492.88755742.423435.694.320.88956741.193435.842.458.88857744.123452.106.300.88958742.813424.482.344.88859741.083463.434.190.88960743.003429.600.292.88961742.153356.615.659.88662740.623455.766.285.88963741.233448.185.316.88964743.813529.682-.208.89165740.773508.985-.079.89166741.773402.345.547.88767741.273445.805.256.88968741.693407.182.565.88769742.883425.946.333.88870743.313418.222.406.88871743.653495.115.003.89172742.233450.505.200.88973741.733498.765-.016.89174744.083466.794.196.88975743.383494.086.009.89076743.543441.378.258.88977741.773410.985.516.88878740.653446.715.531.88879744.733553.725-.516.89280743.193423.442.324.88881742.043488.438.027.89182741.123442.026.369.88883741.463521.218-.269.89184742.503395.060.470.88785742.083513.834-.109.89186742.883524.426-.139.89287744.043480.598.079.89088740.963444.678.502.88889742.503466.820.127.89090744.463494.578.013.89091742.963385.558.427.88792740.773475.545.220.88993741.043459.798.200.88994740.353462.955.514.88995741.543438.098.328.88996742.853424.615.416.88897742.043487.478.060.89098742.543439.938.282.88999743.353458.795.183.889100743.883462.506.178.889101741.653400.955.443.888102743.353443.115.254.889103742.583408.734.370.888104742.353383.035.482.887105742.963515.718-.097.891106744.123449.386.283.889107741.233456.345.250.889108742.813406.802.404.888109741.273463.485.221.889110741.853416.535.424.888111741.963476.038.086.890112743.423420.734.292.889113742.503486.340.043.890114741.353454.635.234.889115740.853491.495.045.890116742.313346.542.594.886117740.503473.700.261.889118740.813480.482.157.890119741.883496.666.000.890120741.273486.525.056.890121744.043453.158.251.889122741.583396.574.360.888123741.153409.575.414.888124741.653401.115.496.887125741.503420.020.338.888126741.543434.898.298.889127741.963513.718-.101.891128741.503446.500.386.889129740.653448.475.547.888130744.083522.474-.154.891131742.813479.682.063.890132744.923497.674-.008.890133741.543419.058.389.888134742.883488.506.031.891135743.233483.945.048.890136742.083407.194.416.888137742.503516.340-.103.891138740.963442.278.412.888139743.543465.778.141.890140744.273512.365-.096.891141741.653520.155-.144.891142742.503539.380-.199.892143741.463441.938.309.889144741.693449.182.167.890145743.383478.726.110.890146741.653444.955.209.889147741.583440.494.322.889148742.583376.094.508.887149743.503558.500-.425.892150741.693429.582.412.888151742.543432.098.308.889152741.423443.214.307.889153744.193479.282.097.890154741.003462.000.225.889155742.923573.434-.341.893156741.923459.674.192.889157741.313479.902.069.890158742.233471.385.145.890159740.883446.586.454.888160741.963420.838.350.888161742.583429.774.371.888162742.003438.880.397.888163743.193573.442-.370.893164743.233508.905-.061.891165740.773477.705.162.890
7-4- شاخصهای آماری اولیه با اجرای تحلیل مولفههای اصلی و پس از چرخش واریماکس واریماکس
ComponentInitial EigenvaluesExtraction Sums of Squared LoadingsRotation Sums of Squared LoadingsTotal% of VarianceCumulative %Total% of VarianceCumulative %Total% of VarianceCumulative %dimension0124.02023.78223.78224.02023.78223.78223.10322.87422.87425.9195.86129.6425.9195.86129.6422.4962.47125.34634.7094.66334.3054.7094.66334.3052.3752.35127.69742.5932.56836.8732.5932.56836.8732.3182.29529.99252.3862.36239.2352.3862.36239.2352.2442.22232.21362.2632.24041.4752.2632.24041.4752.2192.19734.41172.1632.14243.6172.1632.14243.6172.1952.17336.58481.8741.85545.4721.8741.85545.4722.0071.98738.57191.8561.83747.3091.8561.83747.3091.9781.95840.529101.8251.80749.1161.8251.80749.1161.9131.89542.423111.7341.71750.8331.7341.71750.8331.8941.87544.299121.5911.57552.4091.5911.57552.4091.8541.83546.134131.4681.45453.8621.4681.45453.8621.8381.82047.954141.4561.44155.3041.4561.44155.3041.8371.81949.773151.3881.37456.6781.3881.37456.6781.8171.79951.572161.3301.31657.9941.3301.31657.9941.7901.77253.344171.2551.24359.2371.2551.24359.2371.7181.70155.045181.2351.22360.4601.2351.22360.4601.6981.68156.726191.1961.18461.6431.1961.18461.6431.6731.65758.383201.1581.14762.7901.1581.14762.7901.6661.64960.032211.1401.12963.9191.1401.12963.9191.6501.63361.665221.0821.07164.9911.0821.07164.9911.6081.59263.258231.0681.05766.0481.0681.05766.0481.5651.55064.807241.0441.03467.0811.0441.03467.0811.5521.53766.344251.0351.02568.1071.0351.02568.1071.5311.51567.860261.0201.01069.1161.0201.01069.1161.2691.25669.11627.973.96470.08028.957.94871.02729.925.91671.94330.911.90272.84531.890.88173.72532.867.85874.58433.830.82275.40534.811.80376.20835.788.78176.98836.779.77177.75937.756.74978.50838.721.71479.22239.712.70579.92740.688.68180.60741.663.65681.26442.660.65381.91743.638.63282.54944.630.62483.17345.594.58883.76046.589.58484.34447.563.55884.90248.560.55485.45649.557.55286.00750.530.52586.53251.506.50187.03352.502.49787.53053.495.49088.02054.486.48188.50155.469.46588.96556.459.45589.42057.447.44389.86358.441.43790.29959.434.43090.72960.414.41091.13961.406.40291.54162.391.38791.92863.373.37092.29864.367.36392.66065.344.34093.00166.338.33593.33667.330.32793.66268.326.32393.98569.314.31194.29770.302.29994.59671.295.29394.88872.290.28795.17573.274.27195.44674.267.26495.71075.259.25795.96776.247.24596.21277.243.24096.45278.235.23396.68579.231.22996.91480.213.21197.12581.202.20097.32582.199.19797.52283.198.19697.71884.182.18097.89885.174.17298.07186.169.16798.23887.166.16598.40288.156.15598.55789.151.14998.70690.146.14598.85191.137.13598.98692.127.12699.11293.123.12199.23494.118.11799.35195.113.11299.46396.110.10999.57197.096.09599.66698.095.09499.76099.087.08699.846100.080.07999.925101.076.075100.000
8-Abstract
Titlee: Codification and Normalization of Self-Development Questionnaire and its Psychometric Traits.
Objective: This study is a research development and standardization in order to develop a questionnaire "to grow" and determine its psychometric properties have been conducted. The study population of all of Tehran consultants and psychologists are randomly without the insertion of the companies, organizations, and governmental institutions or NGOs within their collections and consulting psychologist have to draw the sample was selected and all the counselors and psychologists affiliated with the health council houses in Tehran province (22 regions) and sample size equal to 273 people were at the time of study. This questionnaire has 101 questions divided into seven Likert scale includes components "attitude, sense of physical, identity style, virtue and manners forces, values, feelings and thoughts" are. After implementing the questionnaire answer sheets and remove partial, information 258 (214 females and 31 males) were analyzed and obtained the required norm. Validity of the structure, logical validity, face validity, loop analysis, the two halves making questionnaires and factor analysis using principal component analysis and varimax rotation in order to access valid, reliable questionnaire was used resulting in seven factor was extracted from the questionnaires. Total methods for validity and reliability of the questionnaire was used to conclude that the reliability coefficient was acceptable and desirable. The validity of the test was proven. Between men and women in this questionnaire was not significant. Well was determined based on research results that the situation between the dominant group opinion sample is operating.
Keyword: Codification, Normalization, Self-Development, Questionnaire, Psychometric Traits.