مقاله کوهنوردی-129-ص

مقاله کوهنوردی-129-ص (docx) 129 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 129 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

کوهنوردی کوهنوردی یکی از ورزش‌ها‌ یا از جمله تفریحات است. برای برخی نیز کوهنوردی به عنوان شغل اصلی یا بخش الزامی شغل اصلی است. به بالا رفتن یا پایین آمدن به صورت پیاده از ارتفاعات طبیعی کوهنوردی گفته می‌شود. کوهنوردی می‌تواند به صورت راهپیمایی،کوه روی ، کوهپیمایی و صعود به قلل مختلف و یا صخره‌نوردی انجام گیرد. کوه: به ارتفاعات بیش از 600 متر از زمین های اطراف هر منطقه کوه گفته می شود . قله : بلندترین قسمت هر کوه را قله می گویند . یک کوه می تواند یک یا چند قله داشته باشد . معمولاً به بلندترین قله ، قله اصلی گفته می شود و سایر قلل در یک کوه را قله های فرعی می نامند . در کوهنوردی شرط سنی وجود ندارد . در ضمن این رشته ورزشی سن بازنشستگی هم ندارد . هر کسی با هر توانایی می تواند به عنوان تفریح یا انجام کار حرفه ایی به کوه برود . ابزار کوهنوردی برای صعود مؤثر به کوه‌ها نیاز به ابزارهای متفاوتی است. البته در هر صعود بسته به نوع صعود ، منطقه مورد نظر ، زمان و فصل اجرای برنامه ممکن است ابزار و تجهیزات متفاوتی مورد استفاده قرار گیرد . برخی از این وسایل کوهنوردی عبارت‌اند از: کفش مخصوص کوه کاپشن گورتکس کاپشن پلار کوله پشتی باتوم کوهنودری دستکش کلاه مناسب فصل بادگیر جوراب کلفت کیسه خواب فلاسک چای بطری آب وسایل شخصی مانند قاشق و چنگال عموماً براي كوهنوردي يا فتح قله اي به راهنما نياز است. برخي نكات پايه در كوهنوردي  1-  هر نفر بايد فهرست مكتوب وسايل را داشته باشد . بر اساس آن وسايل خودش را براي هر برنامه كنترل نمايد تا دربرنامه چيزي كم نياورد. تكيه به حافظه معمولأ پاسخگو نيست. 2-داشتن فنون سنگنوردي در حد كلاس كارآموزي واجب است. 3-رعايت مسائل زيست محيطي (به ويژه شيشه , فلز و پلاستيك را در محيط رها نكنيم ). 4-چه وسايلي را برداريم؟    - لباس, كفش و گتر, كيسه خواب, چادر, كوله, زيرانداز, ظروف و وسايل گرمازائي وآشپزي متناسب با برنامه چراغ قوه كوچك.    - در صورت درگيري با برف حتمأ كلنگ و عينك..    - درهر شرايطي  يك طناب انفرادي و يك چراغ قوه كوچك .    - در صورت احتمال هواي بد پرچم راهنما و عينك ضد طوفان.    - در صورت احتمال يخ كرامپون.   - با توجه به حساسيت و نوع برنامه ارتفاع سنج , قطب نما و نقشه. 5- چگونه لباس بپوشيم؟       لباس بايد لايه لايه باشد. فرمول كلاسيك آن به اين ترتيب است:       زيرترين لباس از جنس استرچ يا لباس كشي ترجيحأ زيپ دار(مخصوصأ در زمستان لباس زير نخي نباشد ) , لايه بعدي از جنس پشم و لباس رويي از نوع گرم كن ( نوع پولار از بهترين نوع است ). كت پر , بادگير نفس كش و لباس ضد آب (گورتكس )  در صورت موجود نبودن گورتكس از بادگير معمولي و پانچو مي توان استفاده نمود. 6- چگونه حركت كنيم؟       فرمول كلاسيك آن عبارتند از:    - هماهنگي قدم با نفس , تنظيم سرعت حركت با شيب و سختي مسير.    - در تابستان استراحت در فواصل معين و در جاهاي بدون باد.    - در زمستان حركت مداوم.    - نه خيلي سريع و نه خيلي آهسته ( معمولأ ابتدا آهسته و پس از گرم شدن تندتر ).    - حركت با چشم باز, با توجه به اطراف و مسير بازگشت و با توجه به فواصل و موانع و زمانها .    - در صورت لزوم يادداشت برداري و جمع آوري هر چه بيشتر اطلاعات.   - با احتياط و بدون خطر كردن زياد. 7- چگونه غذا بخوريم؟  فرمول كلاسيك هرم غذايي:                                                                     چربي                                                -----------                                                 نشاسته                                       -----------------------                                                   قند     - دفعات بيشتر    - مقدارهردفعه كمتر    - آب زيادتر و به ويژه در زمستان نوشيدني حتمأ گرم و شام مقوي استفاده شود.    -نخوردن برف , مخلوط كردن آب برف با چيزي مانند سانديس , آب كمپوت , پودر ميوه , شكر و آبليمو, قند يا….  8-چه وقت حركت كنيم ؟    - مخصوصأدرزمستانها : صبح زودبايد حركت كرد چون روز كوتاه است و استفاده از روشنايي اواخر روز براي چادرزدن ضروري است.    -  توجه به نوع برنامه (زمستاني يا تابستاني بودن برنامه ).    - نبايد در تاريكي به نقاط مشكل برخورد كنيم و در هواي بد نبايد حركت خود را آغاز كنيم بلكه بايد منتظر هواي خوب بمانيم. 9-در برخورد با هواي بد چه كنيم؟       همواره مسير بازگشت را در نظر داشته باشيم و اگر هواي بد زود گذر است (مثلأ در بهار ) آرام بگيريم تا بگذرد و اگر مداوم و طولاني است (مثلأ در زمستان ) بر دستيابي به هدف اصرار نكنيم. 10-با ارتفاع زدگي  چه كنيم؟    -  در صورت بروز ناراحتي خيلي سريع ارتفاع نگيريم و در صورت تشديد ناراحتي ارتفاع را كم كنيم.    -  در برنامه هاي بلند به بالاتر صعودكنيم و در پائين تر شب ماني هم هوايي كنيم (هم هوايي انطباق بدن با كاهش فشار هوا و كاهش مقدار اكسيژن است ).    -  به هنگام سردردهاي جزئي از مسكن هاي مناسب استفاده كنيم. 11-مسائل سرپرستي چيست؟         ايجاد هماهنگي , تقسيم كار و كنترل انجام وظايف. 12- براي اطلاعات بيشتر كتاب فنون كوهنوردي تأليف: شهريارمحمدبيگي و شماره هاي مختلف فصل نامه كوه و نيز آموزش نوين كوهنوردي تأليف رحيم دانائي را مطالعه كنيد.     كرامپونكرامپونها – نكته به نكته ( كرامپون وسيله اي است كه براي يخ نوردي زير كفش بسته ميشود.)     انتخاب بهترين كرامپون اولأ بستگي دارد به آنكه شما چه استفاده أيي ميخواهيد از آن بكنيد دومأ ساختمان كفش شما نيز در انتخاب يك كرامپون خوب اهميت دارد. مانند همه وسايل, هر نوع از يك وسيله براي يك هدف و منظور خاص طراحي وساخته شده است اما در مواقع ديگر نيز ممكن است كه بتوان از يك وسيله به نوعي ديگر در راستاي يك منظور ديگر استفاده كرد. وقتي تصميم ميگيريد كه يك كرامپون بخريد در مورد عقيده كساني كه در اين زمينه حرفه أي هستند تحقيق كنيد و نظرات آنان را بخواهيد, سپس كفشهاي خود را بر داريد و به فروشگاه مورد نظر خود ببريد و مطمئن شويد كه كرامپون اندازه كفشهاي شما ميباشد برخي مواقع نيز ممكن است كه كرامپون احتياج به تنظيم كردن داشته باشد. براي كوهنوردي در كلاس و پايه معمولي كه داراي يخ معمولي است و مسير هاي برفي آن نيز داراي شيب زياد نمي باشدبهتر است كه از كرامپونهاي متحرك , قابل تغيير و انعطاف پذير استفاده كنيد .اين نوع از كرامپونها براي زمينهاي نه چندان سخت كه بيشتر احتياج به راه رفتن دارد تا صعود فني مناسب مي باشد.از لحاظ روش اتصال كرامپون به كفش ميتوان آنها را به سه دسته تقسيم كرد :1- كرامپونهاي بندي     Strap-on 2- كرامپونهاي نيمه اتوماتيك      Newmatic (aka Rapidfix) 3- كرامپونهاي اتوماتيك   Step-in (aka Automatic)کرامپونهای بندی      دراين نوع از كرامپون كه با هر نوع كفشي كار ميكند به سادگي توسط بندهايي كه به صورت شبكه بافته شده است زير كفش بسته ميشود و بندهاي آن از روي كفش گره زده مي شود. مزيت بسيار خوب اين كرامپون اين است كه به راحتي با هر كفشي بسته ميشود , ولي پوشيدن آن كمي وقت گير است . مدلهايي كه ما به شما توصيه مي كنيم  Grivel G-10 New classic , Charlet Moser S-12 Articule و SMC hinged مي باشند. اين مدلها تقريبأ روي تمام كفشها قابل نصب مي باشند و در هرگونه شرايـط آب و هـوايي  و مخصوصأ يخچالها و توده هاي عظيم يخ مناسب هستند. كرامپونهاي نيمه اتوماتيك      اين كرامپونها بخاطر سهولت استفاده از آن خيلي سريع عموميت پيدا كرد. اين نوع كرامپون نيز با همه نوع كفش كار ميكند.اين كرامپون داراي تسمه هايي در قسمت جلوي كفش (پنجه) و يك اهرم پاشنه و حفاظ پاشنه در قسمت عقب كفش مي باشد. اين امكانات شمـا را قادر به استفـاده از اين كرامپونها با كفشهايي مانند Trango Plus مي سازد.كه شيار مخصوص كرامپون آن فقط در پاشنه است. با اين نوع كرامپون شما ميتوانيد يك جفت كفش همراه خود بر داريد و فقط هر جا لازم بود از كرامپون استفاده كنيد. فقط لازم است بند و تسمه كرامپون را ببنديد , اكنون شما قادر هستيد كه هر نوع يخ را به راحتي در نورديد. در مورد استفاده كرامپون با كفشهاي دو پوش نيز اصلأ نگران نباشيد چون اين كرامپون محكم روي لايه خارجي كفش بسته مي شود.شركت Grivel و شركت Charlet Moser كرامپونهاي نيمه اتوماتيك توليد ميكنند.مدل ساخت Grivel كرامپون نيمه اتوماتيك 2F يا G12 است.و مدل ساخت Charlet كرامپون نيمه اتوماتيكS-12   است.نگران نباشيد, چون شما بهترين انتخاب را كرده ايد ! كرامپونهاي اتوماتيك      اين كرامپونها در قسمت عقب و جلو داراي حفاظ يا ميله فلزي هستند ويك اهرم در قسمت پاشنه نيز دارند كه شما ميتوانيد بوسيله آن كرامپون را فيكس كنيد. براي اينكه اين كرامپونها به خوبي و مطمئن بسته شوند لازم است كه كفشها هم در قسمت عقب يعني پاشنه و هم در قسمت جلو يعني پنجه داراي شيار مخصوصي باشند.اين نوع كرامپونها به راحتي و سريع پوشيده مي شوند و خيلي سريع از پا در مي آيند و در ضمن بعلت نداشتن تسمه مانعي در برابر گردش خون در پا ايجاد نمي كنند. نوع غير متحرك و همچنين نيمه متحرك آن در بازار وجود دارد و شما ميتوانيد از نوع غير متحرك و يا نيمه متحرك آن استفاده كنيد. نوع پيشنهادي ما به شما         (Grivel Rambo 2Fو G12 , ( ( Charlet Moser Grade-8, Blackice و S12 ) , ( Black Diamond Saber Tooth & Switchbland ) و  ( Trango Harpoon) .   مي باشند.همه انواع ياد شده كرامپونهاي اتوماتيك هستند و به همان روش فوق پوشيده مي شوند. آسيبهاي صخره نوردي  صخره نوردي جستجوي ارتفاعات تازه چيزي كه در ابتدا مثل يك صعود پر هيجان شروع شد اكنون در سرگرمي هاي همگاني و فعاليتهاي رقابتي وارد شده است. صخره نوردي جديدترين ورزش مشكلي است كه در تمام آمريكا در حال گسترش است. تخمين زده مي شود كه بيش از سيصدهزار نفر از مردم در آمريكا, از يك ديواره صخره أي بالا رفته اند. به هر حال, با گسترش بيشتر اين فعاليت, آسيبها هم بيشتر مي شود.  در نتيجه, حركتي در جهت دادن آگاهي بيشتر راجع به خطرات احتمالي صخره نوردي به نوآموزها, تازه كارها و با تجربه ها شروع شده است به اين اميد كه از صدمات پيشگيري شود.    پيش نيازهاي صخره نوردي      صخره نوردي يك ورزش جدي و بسيار انرژي بر است. شما بايد كمر, شانه, ران و دستهاي بسيار قوي داشته باشيد آمادگي ذهني نيز به همين اندازه مهم است كه البته, بعضي از صعود كننده ها ممكن است به اين امر آگاه نباشند براي مثال شما بايد نسبت به بدنتان كاملأ آگاه باشيد بطوري كه قبل از انجام حركت بعدي تان بدانيد كه دستها و پاهايتان دقيقأ كجا هستند. همچنين, شما بايد توانايي تمركز روي چالش هايي كه در حين كوشش براي حفظ تعادل و ايجاد وضعيت مناسب براي حركت بعدي تان مكررأ اتفاق مي افتد را داشته باشيد.   انواع آسيبهايي كه در صخره نوردي اتفاق مي افتدleft0      بيشترين نگراني براي كساني كه در صخره نوردي تازه كارند, احتمال آسيب, بخصوص به انگشتان و دستها است. تكرا ر و شدت صدمات در صخره نوردي به بسياري از متغيرها  بستگي دارد, مانند تجربه, موقعيت صخــــره نورد( حرفه أي,  تازه كار ), نوع صعــود, اقدامــات پیشگـــــرانه أي كه به عمل  آمده است و معالجات و مراقبتهاي انجام شده بعد از جراحت . متداول ترين صدمات در صخره نوردي در پائين ذكر شده اند.  مشــــــکلات ( حفــره آرنجي ) Cubital Fossa وقتي اتفــاق مي افتد كه در حين کشیــدن وزن بـــدن به بالا,, فشـــــار در  عضلات Brachialis و Biceps Brachii قرار دارد. اين مي توانــد  در تاندونهاي اتصال دهنــــده عضله منجر به آسيب و التهاب  شود.                                                                                                         ( شكل 1 ) 00  التهاب غضروف كناري(آرنج ) Lateral Epicondylitis, التهـــاب خارجي ترين تاندونها است كه عضلات ساعــد دست را به  آرنــــج پيونـــد ميدهد اين تاندونها به دست اجازه كشيده شدن مي دهند.                                                                                                                                        ( شكل 2 ) 00   آسيب ديدن  ليگامان كششي همراه انگشت,  ليگامـــان كششي براي حمــــایت از مفصـــل انگشتــــان است  (ليگامانها بافتهايي هستند كه استخوانها را به هم متصل مي كنند). آسيب به اين ليگامانها, معمولأ در اثر گرفتن کمـک مورد نياز از يك انگشت, براي تحمل در صد زيادي از وزن بــــدن حادث مي شود. Interphalangeal (IP ) Effusion مفصل, يك التهاب مفصل انگشت  و ازدياد مايع در كپسول مفصلي است كه مي تواند به بیمــــاری  آرتريت بيانجامد.                                                                                                                                            ( شكل 3 )   انگشت صخره نوردان ممكن است در قسمت قرقره أي تاندون خم كننده, تاندونهاي محصور كننده و حفاظت كننده أي كه مفصل انگشتان را به هم متصل مي كنند آسيب ببيند.   (شكل 4 )   سندروم تونل كارپال, وضعيتي است كه در 25% از صخره نوردان ديده  مي شود كه در آن عصب مديان Median دست, تحت فشار قرار مي گيرد و ايجاد درد و بيحسي  مي كند.  ( شكل 5 ) آسيبهاي سقوط ممكن است صرفأ از بودن در ارتفاعات بالا ناشي شود كه مي تواند روي قدرت قضاوت و هماهنگي دست و چشم اثر بگذارد و يا ممكن است از توجه كامل نداشتن به صعود و به كساني كه با شما صعود مي كنند, ناشي شود. عمومأ در كوهنورداني كه سقوط كرده اند, شكستگي هاي استخوان هاي زانو و استخوان ساق پا ديده شده است. در بعضي موارد سقوط مي تواند به آسيب ديدگي شديد سر, گردن و پشت منجر شود و در نتيجه باعث ضعف قواي جسماني و مرگ گردد. آيا اين آسيبها قابل پيشگيري هستند مانند تمام ورزشها, كار كشيدن بيش از حد, از يك قسمت از بدن, مي تواند منجر به آسيب شود. رعايت اقدامات پيش گيرنده, مانند استفاده از تكنيكهاي صعود, كه در يك زمان, فشار زيادي روي يك دست يا انگشت, نمي آورد, مي تواند در جلوگيري از آسيبها نقش مهمي بازي كند. بسياري از سالنها( باشگاهها ) در امكانات صعودشان از گيره هاي بزرگي استفاده مي كنند كه به شما اجازه مي دهد در حالي كه فشار كمي روي انگشتانتان وارد مي كنيد, گيره هاي خوبي را بگيريد. صعود كنندگان بايد بين صعودهايشان وقفه هايي براي استراحت و برگشت به حالت طبيعي ( تجديد قوا ) ايجاد كنند. به خاطر داشته باشيد  دوره هاي تكنيكي و تكنيكهاي مربوط به صخره نوردي  بسياري وجود دارند كه قبل از انجام حتي ساده ترين صعودها بايد به خوبي آموخته شوند. صخره نوردان تازه كار بايد با صعودهاي ابتدايي و پايه أي شروع كنند, مانند تمرين سنگ كوتاه, (صعود افقي و فقط چند متري بالاتر از زمين ) و تمرينهاي شان را تا رسيدن به صعودهاي كاملأ حرفه أي مانند سرطناب شدن در مسيرهاي بلند با درجه سختي بالا ( صعود روي ديواره هاي طبيعي كه صدها متر از زمين فاصله دارد ) ادامه دهند. يك راه خوب براي حرفه أي شدن در اين صعودها تمرين در باشگاه منطقه خودتان است آنجا مي توانيد ديواره هاي مختلف براي رده هاي مهارتي مختلف پيدا كنيد: ديواره هاي مبتديان با گيره هاي  نزديك به هم, ديواره هاي مشكل تر با گيره هاي پراكنده تري كه صعود كنندگان را به چالشهاي بيشتري دعوت مي كنند. فوايد صخره نوردي صخره نوردي مي تواند به وسيله بيشتر گروههاي سني انجام پذيرد و بدن سازي كاملأ خوبي را ارائه مي دهد زيراكه بيشترين گروههاي عضلاني را در بر مي گيرد. صخره نوردي مي تواند به شما در ساختن اعتماد به نفستان, مهارت در حل كردن مشكلات, تقويت و بالا بردن تمركز ذهنيتان كمك كند. هزينه تجهيزات لازم براي يك صعود كننده تازه كار در حدود 300 دلار است. شما مي توانيد با پيوستن به باشگاه صخره نوردي منطقه تان يا تماس با يك مربي باتجربه صخره نوردي طبيعي در مورد اين ورزش بيشتر فرا بگيريد.   بادامكهاي غير همسو اما همراستاتکنولوژي 2CAM       امروز, 2Cam ها به عنوان يك پديده انقلابي در ميان ابزارهاي بادامك دار حمايت مطرح شده اند كه ميتوانند امكانات بيشتري را براي حمايت در اختيار صعود كننده قرار دهند, بدون اين كه از ايمني يا استحكام آن بكاهند. 2Cam موفق به ساخت ابزار درگير شونده كم عرضي شده است كه بر اساس راستاي يكسان بادامكها و واكنش متقابل آنها عمل مي كند. ابزارهاي قبلي, هنگامي كه تنها دو بادامك آنها در شكافي كم عمق وارد مي شوند از گيرايش و ناپايداري برخوردار بودند.                                                                           شكل 1 (تصويراز بالا نمايش استقرار ناپايدار ابزارهاي سنتي با دو بادمك غير هم راستا  )     اختراع Splitter  با طراحي بادامكهاي هم راستا و متقابل اين امكان را براي صعود كننده ها تأمين    مي كند كه در تماما شكافهاي موازي يا بسيار كم عمق (كه تا به حال كارگزاري حمايت مياني در آنها عير ممكن مي نمود ) از حمايت مطمئني برخوردار شوند. علاوه بر طراحي بادامكها به صورت هم راستا و متقابل 2Cam ها از لحاظ سبكي وزن نيز, نسبت به انواع ابزارهاي حمايتي قبلي برتري دارند. اين وسيله مي تواند به عنوان يك حمايت ثابت و بدون حركت جاي گذاري شود و استفاده از تكنولوژي بادامكهاي متقابل و هم راستا, از لغزش آن در شكافهاي عميق و موازي جلوگيري مي كند. گذشته از آن به منظور آزادي عمل و راحتي كار در هنگام حمل و كارگذاري, يك گيره شستي طراحي شده است. همچنين يك گيره بزرگ حلقه أي نيز براي مواقعي كه صعود كننده از دستكش استفاده مي كند, در نظر گرفته شده است.از ديگر نكات قابل توجه, به كار گيري آلياژ تيتانيوم در سيم ضامن 2Cam مي باشد. كه بسيار با دوام و قابل انعطافند.  فقط با استفاده از 2Camها مي توان تنها با درگيري دو بادامك مستقل در شكاف بدون احساس ترس و نگراني صعود كرد. شكل 2 ( تصوير از بالا : نمايش طراحي 2Cam و استقرار پايدار آن تنها با دو بادامك ) تكنولوژي 4 CAMبادامكهاي هم راستا و متقابلمؤسسه Splitter, 4Camها را هم با امتياز تجاري 2Cam ثبت نموده است. اين ابزار چندگانه حتي در صورتي كه تنها دو بادامك آن در شكاف فرو رود, امتيازهاي زيادي براي حمايت از صعود كننده ايجاد مي كند. 4Cam بسيار كم عرض تر از انواع ابزارهاي سه يا چهار بادامكي است و در بيشتر موارد شبيه به 2Cam عمل مي كند.                                                    شكل 3( تصوير از بالا: نمايش عملكرد 4Cam بر اساس تكنولوژي 2Cam در يك شكاف باز شونده ) با توليد دو شماره 2Cam در اندازه هاي كوچكتر, همچنين سري كامل 4Cam, اين تكنولوژي در آينده نزديك به عنوان نقطه عطفي در كار ايي و ايمني بالا, نزد صعود كننده ها مطرح مي شود.به طور كلي بادامكهاي به كار رفته در ابزارهاي حمايتي درگير شونده, از طراحي ظريف, برجسته و در عين حال بسيار ساده أي برخوردارند. اما هنوز هم بسياري از تأثيرات مهم در طراحي ابزارهاي درگير شونده نيازمند تحليل آثار بادامكها و نحوه عملكرد آنها در اين ابزارها است. از اين رو بهتر است كه شما هم به عنوان يك مصرف كننده در مورد اين ابزارها اطلاعات بيشتري به دست آوريد.                                                                قابليت اطمينان مرتبه 4( بسيار بالا ) Sigma Rating4 توليدات Splitter از استحكام نامي (896 Kg ) 8.8 KN كه يك استاندارد معتبر جهاني است, برخوردار مي باشد اما در واقع ميانگين استحكام محصولات  (1015 Kg ) 10.3 KN مي باشد و قابليت اطمينان مرتبه 4 بيانگر اين است كه 99.9998% از محصولات  از استحكامي برابر يا بيشتر از حد استاندارد(نامي ) برخوردارند. به زبان ساده تر احتمال زير استاندارد بودن محصولات, يك در 500000 است. سرفصلها-زاويه گيري و گستره درگيري بادامكها-زاويه درگيري و ميزان نيروي مقاومت ايجاد شده-جنس بادامكها-هندسه و ساختمان بادامكها-تسمه ها و اتصالات-سيم ضامن   زاويه درگيري و گستره درگيري بادامكهابسياري از توليد كننده ها ادعا مي كنند كه رابطه مستقيمي بين زاويه درگيري بادامكها و گستره درگيري آنها وجود دارد. به اين ترتيب كه هر چه اين زاويه بيشتر باشد, به همان نسبت دامنه درگيري نيز افزايش مي يابد. اما در حقيقت زاويه اندازه گيري بادامكها با صخره, اثر كمي بر روي درگيري و پايداري آن دارد. از اين رو, به جاي استفاده از زاويه مشخص, يك گستره زاويه أي حساب شده را انتخاب كرديم. در واقع زاويه درگيري نقش بسيار بزرگي در ايجاد نيروي مقاومت و افزايش خواص مربوط به آن بازي مي كند, نه در گستره درگيري.  زاويه درگيري, زاويه أي است كه بين خطوط عمود بر صخره و نقطه تماس بادامك آلومينيومي با صخره ايجاد   مي شود. ماكزيمم اندازه آن براي ايجاد ضريب اصطكاك ايستايي كافي بين بادامك و صخره مقداري معين است.به عنوان مثال, در شكافهاي كاملأ موازي, بادامكها, با زاويه درگيري بيشتر از 17.22 درجه در اثر بارگذاري خواهند لغزيد. البته اين مقدار عددي يك حد تئوريك است و در عمل مقدار آن به شيب شكاف نيز بستگي دارد. و در واقع لغزش بادامكها در شكافهايي كه به سمت خارج ديواره باز مي شوند آسانتر از لغزش آنها در شكافهايي است كه به سمت خارج تنگ مي شوند.براي دستيابي به يك نمونه عملي (SLCD) ما از يك ابزار با دامنه انبساط بين  4-2 in (در حالت  انقباض ) تا 7in ( در حالت انبساط كامل ) كه گستره درگيري برابر 2-8in را داشت برگزيديم. شكل 5                       شكل 5 (نمودار در صد افزايش دامنه درگيري بر حسب زاويه اندازه گيري ) زاويه درگيري و ميزان نيروي مقاومت ايجاد شدهبرای بررسي ارتباط بين اين دو عامل  از كمترين زاويه درگيري, يعني 14.5 درجه شروع كرديم. در بارگذاري ابتدايي اين زاويه تا 1 درجه قابليت تغيير داشت تا از جايگيري و انعطاف پذيري بهتري برخوردار شود.اختلاف نيروي مقاومت توليد شده در بادامك تك محور بين زاويه 17.22 با 13.75 درجه برابر با 1000 پوند نيروي وارد بر صخره بودا توجه به اين اعداد, همچنين نمودارهاي نشان داده شده, ملاحظه مي شود كه شكست بادامكها و آسيب ديدگي آنها, باعث ايجاد ترك و خورد شدن صخره هايي كه با آنها در تماسند مي شود. راه كاهش اين گونه تركها هم افزايش سطح خارجي بادامكها و بهينه سازي زاويه درگيري آنهاست. به گونه أي كه كمتر يا بيشتر از حد مورد نظر نباشند. شكل 6              شكل 6   جنس قطعات بادامکی تقريبأ تمام بادامكها, منحصرأ از آلياژهاي آلومينيوم ساخته مي شوند, زيرا فلزي سبك, بادوام و مقاوم در برابر سايش است. تنوع بسيار زيادي كه در آلياژهاي آلومينيوم وجود دارد, حاصل چندين دهه پژوهش و پيشرفت در صنايع هوايي است. اين آلياژها به واسطه خواص مختلف معمولأ به وسيله چها عدد (به صورت كد ) نام گذاري مي شوند. به عنوان مثال, آلومينيوم 6061 امروزه بيشترين مصرف را در ساخت بادامكها دارد. اما برخي از توليد كننده ها از نوع 7075, به خاطر سختي بيشتر آن كه مقدار سايش سطح بادامك را به حداقل مي رساند, استفاده مي كنند. ما در 2cam و در 4cam از آلومينيوم 6061 استفاده كرده ايم. اين آلياژ نسبت به 7075 كمي نرم تر است و به همين دليل در بيشتر سطوح و درگيري با صخره از گيرايي بهتري برخوردار است. زيرا اين بادامكها در اطراف سنگ كمي تغيير فرم از خودنشان مي دهند كه همين باعث كاهش تنش در سطح سنگ مي شود و از احتمال سايش و خرد شدن سطح سنگ توسط بادامك و خروج آن از شكاف تا حد زيادي مي كاهد. اين ادعا مطرح است كه اختلاف قابل توجهي بين نيروي اصطكاكي بادامكهاي ساخته شده از آلومينيومهاي 7075 و 6061  وجود ندارد. اما در آزمايشهايي كه ما در شكافهاي معيني انجام داديم, مشاهده شد بادامكهاي 7075 با زاويه درگيري 17 درجه, از محل جايگذاري خود خارج شدند, در حالي كه بادامكهاي 6061 با همان مشخصات و در همان جاي گذاريها ثابت باقي ماندند.همچنين AL7075 به عنوان آلياژي مقاوم در برابر سايش و بادوام نام برده مي شود, اما ما انتخاب ايمني بيشتر را بر افزايش طول عمر قطعه ترجيح داديم.    هندسه و ساختمان بادامكها  بيشتر ابزارهاي درگير شونده أي كه به طور معمول در بازار موجودند در بادامكهاي خود دندانه هايي دارند كه به وسيله برشهاي گرد, در سطح درگير شونده بادامك بوجود آمده اند.اما در 2cam و در 4cam ساختار ديگري به شكل دندان اره أي ايجاد شده است. در فرايند جايگيري اين ابزارها, عمل درگيري, متناسب با زاويه درگيري مطلوب مي باشد.(زيرا با توجه به تحقيقات انجام شده, تنها پيروي از يك منحني لگاريتمي در روند طراحي هندسه بادامكها, زاويه درگيري آنها را در محدوده مورد نظر قرار مي دهد ).به همين دليل اگر سطح بادامكها به شدت آسيب ببينند و شكل منحني لگاريتمي از بين برود, بايد اين ابزارها را باز نشسته كرد و از استفاده كردن از آنها پرهيز نمود.دندانه ها ي روي بادامك از ملاحظات طراحي بسيار مهمي برخوردارند, چـرا كه عملكرد منحني مارپيچي لگاريتمي را مختل    مي كنند. به طور معمول بادامكها داراي دندانه هاي گرد كوچكي هستند كه باعث جدايي در شكل منحني لگاريتمي سطح بادامك ميگردند و منجر به تغيير زاويه گيري در جايگذاريها مي شوند. با گسترش طراحي ها و بهينه سازي آزمايشها, 2cam كمترين  خواص لغزش را در جايگذاريها ازخود نشان داد.   شكل 7     شكل 7 كه اين پايداري به واسطه استفاده از سطوح هموار (دندانه هاي بسيار ريز ) در بادامكها حاصل شده است. زيرا بيشترين سطح تماس ممكن با سنگ را ايجاد مي كند.  تسمه ها و اتصالات   در اين زمينه جنس , طول و شيوه دوخت اسلينگ متصل به ابزارها مورد توجه قرار گرفت. برخي توليد كننده ها از تسمه دو تائي كه از امكان تغيير طول حلقه برخوردارند استفاده مي كنند. بعضي نيز از يك حلقه تسمه أي دوخته شده استفاده مي كنند.در ابتدا ما بر روي روش دو حلقه أي كار كرديم تا سيستمي با حداقل وزن براي تغيير طول آن بيابيم. اما به اين نتيجه رسيديم كه سيستم تغيير طول باعث ازدياد وزن ابزار مي شود. به همين دليل اين روش را كنار گذاشتيم و روش تك اسلينگ دوخته شده به طول 6  اينچ از تسمه به هم پيوسته″ 9/16  اسپيكترا (spectera) را برگزيديم.سيم ضامناين ضامن از يك كابل بافته شده تيتانيومي بادوام, قابل انعطاف و مقاوم در برابر سايش ساخته شده است.   مشخصات فني محصولات splitter اندازهدامنه انبساطعمق شكاف براي پايداري و تماس كاملمقاومت اسمي11.8-3.8cm1.27cm9kn(916kg )22.2-3.3cm1.27cm9kn(916kg )32.6-3.8cm1.27cm9kn(916kg )  چند نکته شناخت عوارض كوهستان تپه : ارتفاعاتي كه كمتر از 600 متر ارتفاع دارند. كوه : توده اي مرتفع از يك سرزمين كه در منطقه أي توسط دشتها يا دره ها احاطه گردد وارتفاعش بيش از 600 متر باشد. صخره : سنگهاي بزرگ و يكپارچه ( تخته سنگهايي كه داراي شيب تند بوده و كمتر از يك طول طناب ارتفاع دارند). گرده : يالهايي كه شيب آنها تا اندازه اي زياد است و قسمتهاي تشكيل دهنده آن از سنگ وصخره باشد. ديواره : صخره هايي كه بيش از يك طول طناب ارتفاع دارند. يال : فصل مشترك دو سينه كش كوه در بالا ترين قسمت. خط الرأس : فصل مشترك دو دامنه وقتي يكديگر را در بالا قطع مي كنند و محل تقسيم آب باران است. خط القعر : فصل مشترك دو سينه كش كوه در پايين را دره يا خط القعر مي ناميم. گردنه : بلند ترين نقطه بين دو قله متوالي . شيب : هر سطحي كه با افق زاويه ايجاد كند شيب نام دارد. انواع شيب 1- 5 الي 25 درجه شيب خفته. 2- 25 الي 75 درجه شيب تند. 2-  75 الي 90 درجه ديواره .    4- 90 به بالا شيب منفي . روش عبور از شيبهاي مختلف 1- شيب خفته : صعود از اينگونه شيب ها مستقيم مي باشد. 2- شيب تند : با صعود زيگزاك از تندي آن مي كاهيم. 3- ديواره : عبور از اينگونه شيب ها مستلزم آموختن قوانبن سنگنوردي و بكار گيري آنهاست. 4- شيب منفي : سخت ترين شيب هاست كه علاوه بر داشتن اطلاعات و مهارت كافي سنگنوردي داشتن عضلاتي قوي و بدني چالاك لازمه صعود آنهاست. تذكر اين نكته لازم است كه ارتفاعات ايران عمومأ بر اثر تردد زياد كوهنوردان داراي پاكوبهايي است كه مالرو نام دارند و داراي  شيب مناسبي نيز هستند كه بهترين مسير براي صعود به قلل مي باشند. گام برداري در كوه ( صعود ) 1- بدن در هر حالتي بايستي بر سطح افق عمود باشد. 2- حتي المقدور تمامي كف پا روي زمين قرار گيرد , باستثناء شيبهاي تند كه با نوك پا گام بر مي داريم , استفاده از نوك پا موجب خستگي زودرس عضلات پا ميگردد. 3- آهنگ حركت يكنواخت , قدم ها يكسان و با ريتم منظم حركت ميكنيم. 4- ابتدا پنجه و بعد پاشنه پا روي زمين قرار ميگيرد. 5- در هر گام پاي تكيه گاه صاف سپس پاي بعدي از زمين برداشته شود ( نبايد با زانوي خم صعود كرد ) 6- فاصله پاها نبايد از يكديگر زياد باشد. 7-تنفس از طريق بيني انجام شود زيرا تنفس از دهان باعث خشگي گلو, تشنگي و در هواي سرد سرماخوردگي و عفونت گلو ميگردد . 8- در شيب هاي تند و ارتفاعات بالا با هر گام دم و با گام بعدي عمل باز دم را انجام ميدهيم. 9- پس از هر يك ساعت حركت پنج دقيقه استراحت لازم است. 10- براي هر صعود مهم ترين مسئله تقسيم صحيح انرژي مي باشد. روش بازگشت 1- پا از زانو كمي خم و با انعطاف حركت ميكنيم. 2- ابتدا پاشنه و سپس پنجه پا را روي زمين قرار ميگيرد. 3- اگر شيب تند است , به روش پلكاني و از پهلو با بقل پا فرود ميآييم. 4- در شن اسكي ها , بايد بدن را كمي خم و پاشنه پا را در شن فرو كرده فرود ميآييم.   1- كوهنوردي را از كجا آغاز كنيم؟ اگر ورزش كوهنوردي را تازه شروع كرده ايد در ابتداي كار ممكن است مسايل و مشكلاتي براي شما به وجود بيايد. با پيدا كردن يك همراه با تجربه يا دوستي كه از هر نظر با شما هماهنگي دارد، كار، تا حدي آسان مي شود. بايد بدانيد كه يك فرد كاركشته و شايسته مي تواند كمكهاي فراوان و راهنماي خوبي براي شما باشد. اگر تازه وارد هستيد، از اوايل خرداد تا اواخر مهر را براي كوهنوردي انتخاب كنيد،‌ چون در فصول ديگر خصوصاً زمستان، خطراتي از قبيل بهمن، سرمازدگي، سر خوردن، كولاك و طوفان و گم شدن در مه و غيره پيش مي آيد. بنابراين داشتن تجربيات نظري و عملي براي چنين فصلي ضرورت دارد.   براي كوهنورد شدن لازم نيست در ابتداي كار به قله دماوند صعود كنيد بلكه قبلاً تحت آموزشهاي لازم تجربيات مربوط به راهپيمايي و كوهنوردي را كسب كنيد و به اين ترتيب پايه كوهنوردي خود را تقويت نماييد و در كنار آموزشهاي كوهنوردي دوره هاي سنگ نوردي و آموزش يخ و برف و استفاده از طناب و كلنگ و ابزار و ديگر علوم كوهنوردي از قبيل بهمن شناسي، تغذيه، امداد و نجات و 000 را از مربيان با تجربه بياموزيد. هرگز تنها به كوه نرويد. حتي يك كوهنورد با تجربه هم ممكن است به دليل پيچ خوردن مچ پايش نتواند حركت كند و اگر همراه نداشته باشد ممكن است جان خود را از دست بدهد، كوهنوردي ورزشي گروهي مي باشد و در هيچ رشته اي از اين ورزش تكروي جايي ندارد.     2- طرح يك برنامه كوهنوردي در يك برنامه كوهنوردي يك روزه يا چند روزه، بايد هدف و مقصد خود را نسبت به مسافتي كه در طول روز مي پيماييد و روشنايي هوا، شرايط جوي و مكاني و تجربه و نيروي اعضاي تيم تنظيم كنيد. با توجه بر توان و تجربه و امكانات همراهان مسايلي چون وقت، امكانات مالي‌، وسايل مورد نياز و توجه دقيق به روحيه آنها برنامه خود را طرح ريزي نماييد در صورت امكان فردي آگاه را كه اطلاعات كاملي درباره منطقه دارد همراه ببريد و در غير اين صورت، اطلاعات منطقه اي را از كساني كه قبلاً به منطقه رفته اند جويا شويد.     3- اطلاعات مقدماتي شما درباره منطقه مورد نظر مي تواند شامل مسائل زير باشد نام و ارتفاع قله مورد نظر و موقعيتهاي جغرافيايي آن، كه در چه رشته كوهي واقع شده است و از جهات چهارگانه با چه رشته كوههاي ديگري ارتباط دارد، راههاي رسيدن به مبدأ صعود، محل و ساعت حركت وسيله نقليه عمومي و نام آباديهاي مسير تا مبدأ، فاصله بين آباديها به كيلومتر، چگونگي راههاي آسفالته خاكي (جيپ رو) و مالرو منتهي به قله، مسيرهاي زمستاني و تابستاني عوارض طبيعي يا مصنوعي موجود در مسير صعود براي راهنمايي مسير مانند چشمه، تك درخت، ديواره، برج سنگي، دكل برق، باران سنج و000 اطلاع از محل و ارتفاع جان پناه يا پناهگاههاي مسير،‌ محلهاي مناسب براي چادر زدن، اطلاع از چشمه هاي آب و در صورت فني بودن قسمتي از مسير، داشتن وسايل فني مورد نياز، اطلاع از منطقه و مسافت و زمان بين دهكده تا قله و جانپناه. قبل از حركت و برنامه رفتن به منطقه، دوستان كوهنورد و خانواده خود را در جريان صعودتان قرار دهيد و آدرس منطقه مورد نظر و مبدأ صعود را روي كاغذ بنويسيد تا در صورت لزوم، اطلاع كافي در اختيار نجات دهندگان شما باشد. وسايل و پوشاك لازم براي يك برنامه كوهنوردي وسايل و پوشاك انفرادي:1- كفش سبك راهپيمايي2- كفش نيمه سنگين كوهپيمايي3- جوراب كوهنوردي4- شلوار كوهنوردي5- پيراهن و پوليور كوهنوردي6- پيراهن و شلوار گرمكن7- انواع دستكش كوهنوردي8- انواع عينك كوهنوردي9- گتر كوهنوردي10- شنل باران‌ آندراك11- كاپشن و شلوار بادگير12- كت پر يا ويسكوز13- كوله پشتي14- زير انداز15- كيسه خواب پر يا ويسكوز16- انواع كلاه كوهنوردي17- يخ شكن18- چراغ قوه با لامپ و باطري اضافه19- قمقمه آب20- جعبه كمكهاي اوليه21- طناب انفرادي و كارابين22- قطب نما و نقشه مسير23- سوت24- بشقاب ليوان چاقو در بازكن و كبريت25- باتوم چوب دستي26- كلنگ      وسايل گروهي: 1- چادر كوهنوردي 2- پوشش ضد آب 3- ارتفاع سنج 4- ظروف غذا و لوازم پخت و پز 5- چراغ خوراك پزي 6- كپسول روشنايي 7- كتري و قوري گروهي 8- دوربين كوهنوردي 9- نقشه، كروكي و مجوز برنامه     5- چيدن كوله پشتي وزن كوله پشتي نبايد از وزن بدن كوهنورد بيشتر باشد زيرا به زانو و ستون مهره ها آسيب مي رساند. معمولاً اجسام سنگين تر را اول داخل كوله پشتي گذارده و وسايل سبك تر را روي آن قرار مي دهند كوله پشتي نبايد لق بزند و يا به اصطلاح شكم دهد. مواد غذائي يا آبدار بايد در كيسه پلاستيكي جداگانه بسته بندي شده و در كوله پشتي قرار گيرد. اجسام نوك تيز يا سنگين بايد طوري چيده شوند كه با پشت يا كتف تماس نداشته باشد.     6- حركت و اجراي يك برنامه شما كوهنوردان بايد انرژي خود را به سه قسمت انرژي صعود، انرژي فرود و انرژي ذخيره، تقسيم كنيد و در هنگام حركت، گامي ثابت و يكنواخت را برگزينيد،‌ به طوري كه بتوانيد ساعتها آن را حفظ كنيد بدون آنكه توقفي داشته باشيد يا بدنتان عرق كند. در سر بالايي از تند رفتن خودداري كنيد، در شيبهاي تند در موقع بالا رفتن و حتي پايين آمدن با قدمهاي كوتاه و به صورت مارپيچ حركت كنيد. در حركت، بايد ضربان قلب و برداشتن پاها با هم هماهنگ باشد و بايد خودتان اين هماهنگي را به دست آوريد.  نفر اولي كه در رأس گروه به عنوان ليدرل حركت مي كند بايد طول گامهاي خود را با طول گامهاي ضعيف ترين نفر در گروه هماهنگ نمايد.     7- تنفس در كوهستان بايد عميق و آرام نفس بكشيد و عمل دم را از بيني انجام دهيد زيرا تنفس از راه دهان باعث تشنگي و خشكي گلو و در هنگام سردي هوا باعث سرماخوردگي و چرك كردن لوزه ها مي شود. توجه داشته باشيد كه تعداد ضربان قلب شما در دقيقه بيش از حد بالا نرود، مدت استراحتهاي موقت نبايد بيش از 10 الي 15 دقيقه به طول انجامد چرا كه بدن كوهنورد كم كم سرد مي شود و حالت خشكي پيدا مي كند. اين امر، حركت مجدد را با مشكلات روبه رو مي سازد. - تغذيه در كوهستان 1- براي اجراي يك برنامه كوهنوردي يك روزه يا چند روزه بايد از چند روز قبل با يك رژيم غذايي مقوي به ذخيره انرژي در بدن پرداخت.   2- غذاي كوهستان بايد مقوي، مغذي،‌ زود هضم، سبك و پر كالري باشد.   3- براي تلاشهاي سنگين بايد به بدن خود مواد كالري زا مخصوص برسانيم. هر صد گرم گلوكز 400 كالري انرژي دارد، به سرعت انسان را گرم مي كند و زود هضم و جذب مي شود. هر صد گرم بادام و گردو از 300 تا 400 كالري انرژي دارند.   4- هنگام فعاليت كوهنوردي بدن ما به 5/2 تا 4 ليتر آب در شبانه روز نياز دارد. البته اين امر به حرارت محيط و فعاليت ما بستگي دارد.   5- به علت فعاليت، بدن ما مقداري آب، نمك، پتاسيم و فسفر را از دست مي دهد. پس لازم است هنگام مصرف آب و غذا كمي نمك به آنها اضافه كنيم تا از گرفتگي عضلات و بر هم خوردن تعادل بدن مصون باشيم.   6- آب برف كاملاً خالص و فاقد مواد معدني است. براي جلو گيري از اسهال و پايين آمدن فشار خون مي توان به آن قند، نمك يا عصاره ميوه اضافه كرد.   7- پس از يك فعاليت شديد، آب سرد به كليه ها و ريه ها و دستگاه گوارش صدمه مي زند. پس آب را بعد از كمي استراحت و خنك شدن بدن نوش جان كنيد.   8- هميشه مقداري مواد غذايي اضافه همراه داشته باشيد، زيرا ممكن است به علل مختلف به آن نيازمند شويد.   9- به تاريخ مصرف و باد كردگي قوطي مواد كنسرو شده توجه داشته باشيد.   10- قبل از شروع برنامه و در خلال آن هيچگاه با شكم پر اقدام به صعود نكنيد. احتياج بدن به اكسيژن براي هضم غذا در ارتفاع و به خصوص هنگام صعود ممكن است شما را با مشكل روبرو سازد. در صورت امكان، بعد از صرف غذا، حداقل يك ساعت استراحت كنيد. در غير اينصورت به مقدار كم به طور متناوب بخوريد و بياشاميد.   11- هرچه ارتفاع مسير شما بالاتر مي رود بايد از غذاهايي كه زود هضم مي شوند استفاده كنيد زيرا مواد غذايي دير هضم باعث تهوع مي شود.   12- هنگام شب با استفاده از سوپ، آب و املاح و مواد دفع شده بدن را جايگزين كنيد. 13- در استراحتهاي بين راه از بيسكويت، شكلات، ميوه هاي خشك و پرتقال استفاده كنيد.   14- مصرف سير در كوه، مقاومت بدن را در سرما و گرما افزايش مي دهد. از سير فقط در روزهاي اول برنامه استفاده كنيد، زيرا مصرف اين ماده در ارتفاعات باعث تند شدن نبض مي شود.     9- اقدامات مؤثر در موقعيتهاي اضطراري هميشه در كوهستان، آرام حركت كنيم و هيچ سنگي را به پايين نغلتانيم. از دويدن بپرهيزيم و خود را درگير مسيرهاي ناشناخته نسازيم. در موقع باران و رعد و برق پناه گرفته و بدانيم رعد و برق غالباً بر قله ها و تيغه هاي سنگي و مناطق مرتفع برخورد مي كند. در اين هنگام تمام وسايل فلزي مانند ساعت، كلنگ و كرامپون را از خود دور كرده و در پناه سنگي به فاصله 3 تا 5 متري روي زمين بنشينيم و عايقي مانند كوله پشتي يا طناب زير خود قرار دهيم. به محض مشاهده هواي نامساعد و قبل از بحراني شدن هوا از پوششهاي حفاظتي خود مانند لباس بادگير، كلاه، دستكش استفاده كرده وبا مشاهده اولين نشانه هاي بيماري مانند تنگي نفس و خستگي مفرط در ميان اعضاي گروه،‌ فرد بيمار را به پايين انتقال دهيد.     1- اقدامات كمكي اوليه درباره پيچ خوردگي مچ پا: ممكن است پيچ خوردگي خفيف مچ پا به شدت دردناك باشد در حالي كه آسيب ديدگي شديدتري همچون شكستگي استخوان يا پارگي رباط در ابتداي علائم مشخصي نداشته باشد. 1-1 تشخيص 1- سابقه متروصا (ضربه) 2- درد و حساسيت موضعي 3- تورم 4- تغيير شكل موضعي 5- خون مردگي ( گاهي اوقات) 6- حركت مفصل در جهتي كه موجب كشيدگي رباط ميشود ، درد را تشديد مي كند.   2-1 اقدامات كمكي اوليه: 1- يخ: روش حوله مرطوب احتمالاً راحت ترين روش براي مچ پاي آسيب ديده است، زيرا مي توان حولــه را كاملاً دور پا پيچاند.     2- پاي آسيب ديده را بالا بگيريد : نبايد پا در حالت ايستاده يا نشسته آويزان باشد. بلكه بايد آن را روي چهار پايه اي قرار دهيد، زير پا، بالش يا محافظ نرمي بگذاريد تا ارتفاع آن از لگن بالاتر بيايد. اين كار به تخليه مايعات در فضاي بين بافتي كمك مي كند و از انباشتگي مايعات در بافت و متورم شدن دور تا دور مچ پا جلوگيري مي كند.   - حمايت: از نوك انگشتان تا زير زانو را باند پيچي كنيد، ساده ترين راه حمايت مؤثر از پا استفاده از باند جورابي است كه مي توان آن را مانند جوراب به پا كرد. اگر تورم زياد است از باند جورابي دولا استفاده كنيد. اگر مچ پا خيلي متورم شده باشد، مي توان براي حمايت از آن و كاهش تورم از وسايل تخته بندي قابل باد شدن استفاده كرد. از باندهاي غير ارتجاعي استفاده نكنيد مگر اينكه واقعآ بتوانيد آن را به طور صحيح به كار گيريد. به هر حال هر ضايعه سنجي را در اطراف مچ پا بايستي محكم ولي قابل ارتجاع باند پيچي كرد. تا مدتي پس از آسيب ديدگي تورم مچ پا بيشتر مي شود و در صورتي كه آن را حمايت نكنيد ممكن است دردناك و داغ شود و صدماتي بيشتر حاصل گردد.   * توجه: براي حمايت از مفصل، هيچگاه براي صاف كردن مفصل در رفته اقدام نكنيد. * توجه: فراموش نكنيد كه در هر نوع باند پيچي هر 15 دقيقه يكبار جريان خون پا را بررسي كنيد. ناخن شست آسيب ديده را فشار دهيد و سپس آن را رها نماييد، دقت كنيد كه سرعت بازگشت رنگ قرمز به بستر ناخن چقدر است. اگر بستر ناخن سفيد بماند باند پيچي را فوراً‌ شل يا باز كنيد.   4- استراحت: اگر مچ پا دردناكتر از آن است كه بتوانيد به راحتي روي آن راه برويد،‌ وزن خود را روي آن منتقل نكنيد، در مواردي كه مجبوريد به جايي برويد، لي لي كنيد يا از عصا استفاده كنيد. در طول مدتي كه پا در حالت استراحت است و پا بالاتر قرار دارد بايد سعي كنيد كه مچ پا را در حدي كه دردناك نباشد به صورت مستقيم به سمت بالا و پايين حركت دهيد،‌ سعي نكنيد مچ پا را بچرخانيد زيرا اين كار مفصل را دردناكتر مي كند. در دررفتگي باز احتمال عفونت هم وجود دارد،‌ كه بايد زخم ايجاد شده را پانسمان كرد.       2- اقدامات كمكي اوليه درباره پيچ خوردگي زانو: اين عارضه در اسكي بازان شايعترين نوع صدمه اي ضربه به زانو است. اين اتفاق هنگامي روي مي دهد كه زانو خميده است،‌ همچنين اگر به هنگام راه رفتن يا دويده پا بلغزد و گير كند يا هنــگام چرخيدن ورزشكار، اين عارضه رخ مي دهد.   1-2 در رفـتگي مفصل زانو:  اين در رفتگي هرچند نادر است ولي اگر ديده شود بسيار خطرناك است. هر گونه تغيير شكل كه در اطراف زانو ديده شود بايستي يكسان تحت مراقبت قرار گيرد، صرفنظر از اينكه شكستگي استخوانها باشد يا در رفتگي مفصل.   2-2 اقدامات كمكي اولـيه: مراحل 1 تا 4 كه براي در رفتگي مچ پا انجام مي دهيم با اين تفاوت كه: 1- مفصل زانو را هميشه بايستي با يك وسيله سفت نظير يك قطعه چوب پيچيده شده در پارچــه اي پنبه اي محافظت نمود.   2- زانو را خم نكنيد،‌ با خم كردن زانوي متورم و دردناك، ممكن است تورم افزايش يابد. چمباته زدن روي زانو مي تواند باعث افزايش آسيب ديدگي شود. زانو را راست نگه داريد و به هنگام نشستن، پا را روي بالش يا چهار پايه اي قرار دهيد، زانو را تا حدي كه دردناك نباشد حركت دهيد.   * نكته:‌ يك شكستگي استخوان يا در رفتگي مفصلي هميشه ممكن است عروق و اعصاب مجاور محل ضايعه را آسيب رسانيده باشد بنابراين در هريك از اينها بيمار را از نقطه نظرهاي زير معاينه كنيد: 1- بي حسي يا فلج در زير محل شكستگي يا در رفتگي 2- از بين رفتن نبض شرياني در زير محل شكستگي يا در رفتگي،‌ اگر عروق يك عضو به وسيله استخوانها نيشگون گرفته شده و يا قطع شده باشد، انتهاي آن عضو، سرد مي شود و اگر چنين حالتي موجود باشد، درمان عضو به وسيله يك پزشك، نهايت فوريت را دارد.   3- ورزشـهـاي زانــو 1-3 تمرينها با پاي كشيده 1- محكم كردن زانو : بنشينيد و پاها را مقابل خود دراز كنيد. زانوي خود را هرچه محكم راست كنيد، آن را به زمين فشار دهيد و همزمان پا را از مچ به سمت خود بكشيد. زانو را تا پنج شماره راست نگه داريد، سپس آن را كاملاً شل كنيد (سه بار در روز هر بار ده مرتبه). محكم كردن زانو را در حالت ايستاده يا نشسته مي توانيد انجام دهيد، بنابراين بايد اين تمرين را در فعاليتهاي روزمره خود بگنجانيد. مثلاً هنگامي كه براي مدتي طولاني نشسته ايد به دفعات، زانوي خود را راست كنيد.   2- محكم كردن زانو با حمايت پاشنه : بنشينيد و پاها را در مقابل خود دراز كنيد. جسمي (مانند حوله اي تا شده يا يك تكه چوب به ارتفاع پنج سانتيمتر) را زير پاشنه خود قرار دهيد، عضلات ران را سفت كنيد و انگشتان را از مچ پا به سمت خود بكشيد تا ده بشماريد، سپس عضلات را شل كنيد و اين تمرين را حداقل دوبار در روز و هر بــار ده مرتبه انجام دهيد.   3- بالا بردن پا در وضعيت كشيده : بنشينيد و پاها را راست كنيد. در حالي كه زانو را در وضعيت كشيده قفل كرده ايد، پاي آسيب ديده را بالا ببريد، سپس تا نزديكي زمين پايين بياوريد. اين تمرين را به صورت متوالي و سريع ده بار انجام دهيد و سعي كنيد به سي بار برسانيد.   4- بنشينيد و پاهاي خود را راست كنيد : وزنه اي روي مچ پا قرار دهيد،‌ پاها را در همان حالت راست بودن بالا ببريد و سپس به آرامي پايين بياوريد. براي شروع، وزنه نبايد از يك كيلوگرم بيشتر باشد. وزنه را بتدريج سنگين تر كنيد. مراقب باشيد كه زانو در وضعيت كشيده باشد. تمرين را با پنج بار شروع كنيد و به تدريج به پنج ســـري ده تايي برسانيد.   5- چرخش مفصل ران : بنشينيد و مفصل پاهاي خود را راست كنيد. در حالي كه زانو را در همان وضعيت كشيده قفل كرده ايد، پا را بالا ببريد و دايره هايي را با پاي خود در فضا به سرعت رسم كنيد و آن را به سه سري ده تايي برسانيد. اين تمرين را به سه سري ده تايي برسانيد. اين تمرين را با افزودن وزنه به مچ پا انجام دهيد.   6- الفبا ـ بنشينيد و پاها را راست كنيد : در حالي كه زانو را صاف نگه داشته ايد پا را بالا ببريد و بدون توقف، حروف الفبا را در فضا «بنويسيد» وقتي اين تمرين برايتان آسان شد، آن را با افزودن وزنه به مچ پا ادامه دهيد.   7- بنشينيد و پاها را راست كنيد : در حالي كه زانو را در وضعيت كشيده قفل كرده ايد، پا را بالا ببريد‌ به صورت عرضي آن را به يك سو ببريد و به آرامي به سمت مركز برگردانيد و آن گاه به نرمي پايين بياوريد. اين حركت را با هر پا پنج بار تكرار كنيد و به تدريج به سه سري ده تايي برسانيد؛‌ سپس اين تمرين را با افزودن وزنه به مچ پا ادامه دهيد.   8- دور كردن مفصل ران : به پهلو بخوابيد به نحوي كه پاي آسيب ديده بالا قرار گيرد. زانو را راست نگه داريد و پا را از زانو بالا ببريد، تا سه بشماريد و سپس به آرامي پايين بياوريد. با پنج بار شروع كنيد، به تدريج تعداد تمرين را به سه سري ده تايي برسانيد و سپس با افزودن وزنه به مچ پا آن را ادامه دهيد.   9- بالا بردن پا در وضعيت دمر : روي شكم بخوابيد. زانو را راست نگه داريد و پا را از عقب كمي بالا ببريد. اين وضعيت را تا سه شماره حفظ كنيد، سپس به تدريج پا را پايين بياوريد. تمرين را با هر پا پنج بار انجام دهيد، به تدريج آن را به سه سري ده تايي برسانيد و سپس با افزودن وزنه به مچ پا ادامه دهيد. 2-3 تمرينـهاي حركـتي براي خـم كردن زانـو: 1- روي ميز يا صندلي بلندي بنشينيد و پاي آسيب ديده را مقابل خود راست كنيد و روي پاي سالم بيندازيد. پاي سالم را به آرامي خم كنيد تا آنجا كه به آخرين حد دامنه حركتي زانوي آسيب ديده برسد. اين وضعيت را تا پنج شماره حفظ كنيد، سپس هر دو زانو را راست نماييد (ده بار).     2- روي ميز يا صندلي بلندي بنشينيد و به كمك پاي سالم خود، پاي آسيب ديده را حمايت كنيد. به آرامي بگذاريد زانوهايتان تا رسيدن به آخرين حد دامنه حركتي زانوي آسيب ديده خم شود، زانوها را بيست بار در اين نقطه به جلو و عقب تكان دهيد. (ده بار تكرار كنيد)     3- روي ميز يا صندلي بلندي بنشينيد و پاها را شل كنيد. پاي سالم را روي قسمت فوقاني پاي آسيب ديده قرار دهيد. با پاي سالم خود به آرامي به سمت پايين فشار دهيد به نحوي كه زانوي آسيب ديده تا آخرين حد دامنه حركتي خود خم شود، آنگاه پاهاي خود را كمي تكان دهيد تا اينكه احساس كنيد زانويتان به تدريج بيشتر خم مي شود. (ده بار تكرار كنيد.)     4- روي شكم دراز بكشيد و پاشنه پاي سالم خود را در جلو ساق پاي آسيب ديده قرار دهيد. پاي سالم رابه عقب ببريد تا زانوهايتان خم شوند،‌ پاشنه هاي پا را با حركتي موزون و رو به پايين به نشيمنگاه فشار دهيد. (ده بار تكرار كنيد.)     5- به پشت بخوابيد و زانوي آسيب ديده را به سمت قفسه سينه خم كنيد. با گذاشتن دستها روي قسمت فوقاني ساق و با حركتي رو به پايين، زانوي خود را به طرف قفسه سينه بكشيد تا اينكه حس كنيـــد زانويتان به تدريج خم مي شود. (ده بار تكرار كنيد.)     6- روي شكم دراز بكشيد و زانوي آسيب ديده را خم كنيد. پا را بگيريد و به سمت نشيمنگاه بكشيد، هنگامي كه به آخرين حد خم شدن زانو رسيديد، اين وضعيت را تا ده شماره حفظ كنيد. به آرامي عضلات را شل كنيد؛‌ اين تمرين را پنج بار تكرار نماييد.     7- روي صندلي بنشينيد و زانوي آسيب ديده را تا حد امكان خم كنيد و پا را روي زمين قرار دهيد. در حالي كه پاشنه روي زمين نگه داشته شده است، انگشتان را شش مرتبه به داخل و خارج بچرخانيد تا زانو كمي بچرخد. سپس زانوي خود را كمي بيشتر خم نماييد. اين تمرين را سه بار تكرار كنيد.     8- روي پاي سالم بايستيد و زانوي آسيب ديده را روي صندلي قرار دهيد. (براي راحت بودن، بالشي زير زانو بگذاريد.) طوري بايستيد كه گويي روي صندلي، زانو زده ايد. به آرامي نشيمنگاه خود را به سمت پاشنه پا ببريد تا زانو خم شود. (ده بار تكرار كنيد.)     9- با دو دست خود ميله افقي يا تكيه گاهي را كه همتراز با شانه هاي شماست بگيريد،‌ با حركتي رو به پايين زانوها را به آرامي خم كنيد و تا حد ممكن چمباتمه بزنيد. سپس پاها را راست كنيد و اين حركت چمباتمه اي را پنج بار تكرار نماييد. (در صورت امكان اين تمرين را در مقابل آينه انجام دهيد تا متوجه شويد وزن شما تنها روي زانوي سالم منتقل نمي شود.)   10- زين دوچرخه ثابت را درست زير نقطه اي تنظيم كنيد كه در آن بتوانيد پدال را با زانوي آسيب ديده كاملاً بچرخانيد. بدون هيچ مقاومتي، پدال را با زانوي آسيب ديده خود تا آنجا كه مي توانيد بچرخانيد و سپس پدال را به پايين فشار دهيد تا به وضعيت شروع برگردد؛ در صورت لزوم با پاي سالم به حفظ گشتاور كمك كنيد. پدال را به صورت موزون به سمت جلو و عقب فشار دهيد تا وقتي بتوانيد پا را يك دور كامل بچرخانيد با هر دو پا به صورت عادي براي يك دقيقه پدال بزنيد، سپس زين را سه سانتيمتر پايين بياوريد و اين تمرين را تكرار كنيد. 3-3 تـمـريـنـهـاي قـدرتـــي همه ورزشهايي كه در زير، بدانها اشاره مي شود تمرينهاي قدرتي همراه با حركت زانو هستند. تعداد دفعات انجام هريك از تمرينها را به تدريج به سه سري ده تايي برسانيد.   1-  فعال كردن عضله پهن داخلي : بنشينيد و پا را مقابل خود دراز كنيد، بالش يا حوله لوله شده اي را زير زانو قرار دهيد و وزنه اي را به مچ پا ببنديد. زانو را محكم راست كنيد، سپس به آرامي آن را پايين بياوريد. با پاي ديگر اين تمرين را تكرار كنيد.     2-  خم كردن زانو و بالا بردن و راست كردن پا : بنشينيد و پاها را مقابل خود دراز كنيد. در حالي كه پاشنه پا را روي زمين نهاده ايد يكي از زانوها را خم كنيد، سپس پا را در هوا بالا ببريد تا زانو راست شود. در حالي كه زانو را راست نگه داشته ايد به آرامي پا را پايين بياوريد (‌به نوبت يك سري براي هر پا) آنگاه با افزودن وزنه،‌ ايـــن تمرين را انجام دهيد.     3- راست كردن زانو : روي صندلي يا ميز بلند بنشينيد و وزنه اي را به پا يا مچ ببنديد. زانو را نود درجه خم و سپس راست نماييد و در آن حالت قفل كنيد و بخ تدريج پايين بياوريد (به نوبت يك سري براي هر پا)‌.     4-  پرس پا : روي صندلي ماشين وزنه مخصوص پا بنشينيد؛‌ صندلي را طوري تنظيم كنيد كه بتوانيد زانو را هرچه بيشتر خم نماييد. زانوها را با فشار راست كنيد و سپس به آرامي به وضعيت خميده برگردانيد.     5-  نشست و برخاست : بايستيد و پشت خود را تا حد امكان راست نگه داريد. به آرامي زانوها را كمي بيش از نود درجه خم كنيد؛‌ دوباره راست بايستيد و پاها را در وضعيت كاملاً كشيده قفل كنيد؛ اين تمرين را با وزنه، در دست يا روي شانه انجام دهيد.     6-  برخاستن : روي صندلي كوتاه يا چهار پايه، دست به سينه بنشينيد و پاها را موازي يكديگر قرار دهيد. صاف بايستيد، سپس زانوها را به صورت متوالي خم و راست كنيد تا در هر بار، نشيمنگاه شما با صندلي تماس پيدا كند. تا پايان تمرين روي صندلي ننشينيد. سپس اين تمرين را به كمك وزنه انجام دهيد؛ در اين حالت، وزنه را كاملا بكشيد و وزنه ها را در دست بگيريد.     7- برخاستن : مانند تمرين 6،‌ اما در هر سري روي يك پا     8-  مقابل نيمكت يا پله اي به ارتفاع حدود شصت سانتيمتر،‌ بايستيد : روي نيمكت بالا رويد، زانو را كاملاً‌ راست كنيد و پايين بياوريد؛‌ اين حركت را به صورت متوالي و سريع انجام دهيد. در هر سري از تمرينها پاي خود را عوض كنيد. سپس با نگه داشتن وزنه در دست ادامه دهيد.     9- پرس پا،‌ خوابيده : زير ماشين پرس پا، دراز بكشيد به طوري كه همه قسمتهاي كمر با زمين تماس داشته باشد. زانوها را فشار دهيد تا كاملاً‌ راست شوند و به تدريج پايين بياوريد. (با وزنه هاي سبك شروع و آنها را به تدريج سنگين تر كنيد. كمر شما بايد در همه اوقات اين تمرين با زمين در تماس باشد.)     10- نشست و برخاست پا با يك پا : روي يك پا بايستيد. زانو را به آرامي تا زاويه قائمه يا كمي بيشتر خم كنيد و سپس تنه را بالا ببريد و زانو را كاملاً‌ راست كنيد. (به نوبت يك سري براي هر پا).     11- پارو زدن : در ماشين پارو زدني بنشينيد. از اينكه مي توانيد زانوها را كاملا‌ خم و راست كنيد مطمئن شويد. در اين تمرين،‌ زانوها را با فشار، به آرامي خم كنيد.     12- دوچرخه ثابت : زين دوچرخه را طوري تنطيم كنيد كه هنگامي كه پدال در وضعيت پايين و كف پا روي آن است،‌ زانو تقريباً‌ راست باشد. مقاومت را در حد متوسط تنظيم كنيد و ده دقيقه با سرعت ثابت پدال بزنيد. ابتدا ميزان مقاومت و سپس زمان تمرين را افزايش دهيد. 4-3 تـمـريـنـهـاي ديــنــامــيــك 1- جهش متناوب پاها به عقب : طوري خم شويد كه پاها به صورت كشيده در پشت بدن و وزن روي دستها باشد. يك زانو را تا سينه خم كنيد،‌ آنگاه اين پا را به عقب پرت كنيد و همزمان زانوي ديگر را تا سينه خم نماييد. اين حركت را به صورت متوالي و سريع انجام دهيد. با بيست بار(ده بار براي هر پا)‌ شروع كنيــــد و به تدريــج آن را به پنجاه بار برسانيد.   2- جهش هر دو پا به عقب : مانند تمرين قبلي است با اين تفاوت كه هر دو پا با هم خم و سپس به عقب پرت مي شوند. با ده بار، شروع كنيد و آن را به سه سري ده تايي برسانيد.     3- جهش به عقب و بالا : مانند تمرين قبل، در حالي كه وزن بدن روي هر دو دست قرار دارد، زانوها را خم و سپس پاها را به عقب خم كنيد؛‌ پس از اينكه دوباره زانوها را تا سينه خم كرديد، به بالا جهش كنيد،‌ به حالت چمباتمه اي فرود آييد تا دوباره پاها را به عقب پرت كنيد.     4- پرش از حالت چمباتمه : بايستيد و يك پا را جلوتر از ديگري قرار دهيد؛ به پايين بجهيد و زمين را لمس كنيد؛ سپس به بالا بپريد و پاها را در هوا عرض كنيد تا پاي‌‌ «عقبي» به هنگام فرود در جلو قرار گيرد. اين تمرين را به صورت متوالي و سريع با شش بار شروع كنيد و به تدريج به سه سري ده تايي برسانيد.     5- پرش روي نيمكت : پاها را در طرف يك نيمكت قرار دهيد. به بالا بپريد و در هوا پاشنه هاي پا را به هم بزنيد و به هنگام فرود، پاها را در دو سوي نيمكت قرار دهيد. اين تمرين را شش بار به صورت متوالي و سريع انجام دهيد و به تدريج به سه سري ده تايي برسانيد.     6- بالا بردن توپ طبي : بايستيد و توپ طبي (يا وزنه بزرگ و مشابه ديگري) را در دست بگيريد و پشت خود را صاف نگه داريد، چمباتمه بزنيد تا توپ با زمين تماس يابد. سپس به سرعت پاها را راست كنيد و توپ را بالاي سر ببريد. اين حركت را شش بار به طور متوالي و سريع انجام دهيد و آن را به سه ســري ده تايي برسانيد.     7- پرتاب توپ طبي : مانند تمرين شش است اما پس از راست كردن زانوها، توپ را به بالا پرت كنيد و هنگام گرفتن مجدد توپ، زانوها را خم كنيد ولي پشت خود را صاف نگاه داريد.     8- لي لي كردن : به نوبت با هر يك از پاها با سرعت هرچه بيشتر به جلو و عقب لي لي كنيد. اين تمرين را با ده جهش شروع كنيد و به تدريج به پنجاه برسانيد.     9- دويدن از پله ها : به سرعت هرچه بيشتر از پله ها بالا بدويد، ابتدا يك پله و بعد دو پله در هر گام. تمرين را با بيست پله شروع كنيد و به تدريج به پنجاه برسانيد.     10- دويدن رفت و برگشت : فاصله اي در حدود سي متر انتخاب كنيد،‌ اين مسافت را به سرعت بدويد، در پايان مسير به زمين دست بزنيد و به سرعت به نقطه شروع برگرديد. اين تمرين را پنج بار به صورت متوالي و سريع با دست زدن در دو انتهاي مسير انجام دهيد و به تدريج دفعات تمرين را به ده بار و مسافت را به صد متر افزايش دهيد.     11- شوت زدن : به فاصله ده متري از يك ديواره بايستيد و توپ سبكي را به صورت متوالي و سريع به سمت آن شوت كنيد. به نوبت با هر پا بيست بار شوت بزنيد. به تدريج توپ سنگين تري انتخاب كنيد و فاصله از ديواره را نيز تا تقريباً سي متر افزايش دهيد.   12- پرش سينه : از حالت ايستاده به بالا بپريد و سعي كنيد زانوها را تا سينه بالا بياوريد. اين حركت را به سرعت شش بار انجام دهيد و به تدريج تا بيست بار انجام دهيد.   - آسيبهاي شايع پا     1-4 ضربه ديدگي ناخن و بستر ناخن  گاهي خصوصاً زماني كه سايز كفش به درستي انتخاب نشده باشد، فشارهاي وارده به انگشتان و ناخنها به حدي است كه منجر به بروز خون مردگي در زير ناخنها و دردهاي شديد موضعي مي گردد. در چنين شرايطي گهگاه، خونريزيهاي كوچك زير ناخن، به كبود و سياه شدن زير ناخن مي انجامد. در بعضي افراد، تغيير شكل و اندازه كف پا در حين ايستادن و فعاليت، بسيار زياد و بعضاً بالغ بر دو سايز مي باشد كه قطعاً اين افراد به شدت مستعد آسيب انگشتها و ناخنها هستند. خونريزي و تجمع آن در زير ناخن، هرچند اندك، با جدا كردن ناخن از بستر آن، به درد شديدي مي انجامد كه گاهي راه رفتن را دشوار مي سازد و نياز به اقدامات درماني خاص را طلب مي كند. مهمترين اصل در پيشگيري از بروز اين عارضه، انتخاب كفش و سايز مناسب مي باشد. در شرايط حاد و چنانچه درد ناشي از افزايش فشار در زير ناخن بسيار زياد باشد، مي توان با ايجاد يك سوراخ كوچك در سطح ناخن، امكان تخليه خون و كاهش فشار و درد را فراهم نمود. براي اين منظور مي توان با حرارت دادن يك سر يك گيره كاغذ يا سوزن و قرار دادن آن بر روي ناخن به سادگي و بدون درد، سوراخ لازم را در سطح ناخن ايجاد نمود. استفاده از داروهاي مسكن مانند استامينوفن به همراه كاستن از ميزان فعاليت و استفاده از كفش راحتي و يا دمپايي به درمان سريعتر مشكل كمك مي كند.     2-4 عفونت گوشه ناخن (Ingrwing toe nail) اعمال فشار بيش از حد به انگشتان پا، چنانچه در مورد قبل ياد شد، مي توان باعث فرو رفتن قسمتهاي كناري ناخن انگشت شصت پا در نسوج نرم كنار آن گردد. در اين شرايط و با اضافه شدن آلودگي ميكروبي، زمينه بروز عفونت با درد شديد و ناتواني در راه رفتن همراه مي شود. عدم درمان مناسب اين عارضه به مــــزمن شـــدن و تكرار متناوب آن مي انجامد. حفظ بهداشت پا و نحوه درست كوتاه نمودن ناخن (در عين كوتاه بودن نبايد از ته و به صورت زاويه دار گرفت) در كنار استفاده از كفش مناسب، از بروز اين عارضه پيشگيري مي نمايد. در صورت بروز،‌ انگشتان مبتلا را روزانه چندين نوبت با الكل شستشو داده و در محلول آب و نمك گرم قرار دهيد. مراجعه به پزشك به جهت تجويز آنتي بيوتيك مناسب الزامي است و در صورت تكرار و مزمن شدن عارضه، گاهي برداشتن قسمتي يا تمامي ناخن به طريق جراحي، قطعي ترين روش درمان است.     3-4 عفونت قارچي انگشتان فضاي بين انگشتان پا كه غالباً مرطوب از تعرق و مدتها در جوراب و كفش و به دور از هواي آزاد و نور خورشيد مي باشد، محل بسيار مناسب و شايع براي رشد و تكثير عفونتهاي قارچي مي باشد. اين وضعيت خصوصاً در كوهنوردان كه ساعات متمادي پا در كفش به فعاليت مشغول هستند محتمل تر مي باشد. به دنبال استقرار و آلودگي قارچي، علائم به صورت احساس سوزش و بعضاً درد در بين انگشتان، خصوصاً بين انگشتان چهارم و پنجم بروز مي كند. در چنين شرايطي با نگاه مستقيم، متوجه ترشحات بدبو و ظهور سفيدك در سطح پوست ناحيه مي شويم. اكثر مبتلايان، به جهت خفيف بودن علائم، معمولا‌ً توجه كافي به اين عارضه نمي كنند و چه بسا ماهها دچار آلودگي باقي مي مانند. مزمن شدن اين آلودگي مي تواند باعث استقرار عفونت در بقيه نواحي بين انگشتان و نيز درگير نمودن و دچار بد شكلي و از بين رفتن تقارن مي گردد، گاهي پوسته پوسته شده و از بستر ناخن جدا مي گردد.رعايت بهداشت فردي، شستشوي متناوب پا با آب و صابون و استفاده از جورابهاي نخي و پنبه اي به جاي استفاده از جورابهاي از جنس مواد مصنوعي، اصول پيشگيري از اين عارضه است. به جهت تجويز داروي ضد قارچ به پزشك مراجعه نماييد. لازم به ذكر است كه درمان عفونتهاي قارچي ناخنها معمولاً طولاني و نيازمند مصرف داروهاي تخصصي خوراكي و موضعي است.     4-4 ميخچه انگشتان (Corn) وارد شدن فشار زياد بر پوست قسمتي از انگشت به مرور زمان سبب كلفت شدن (هيپوترفي) پوست در محل فشار مي گردد. اين عارضه پوستي كه ميخچه ناميده مي شود به تدريج حساس و دردناك مي شود و گاهي شدت درد، مانع انجام حركات روزانه و فعاليتهاي ورزشي مي شود. انتخاب كفش مناسب كوه چه از نظر فرم و چه از نظر سايز، اهميت فراوان دارد. درمان ميخچه معمولاً، برداشتن آن به وسيله استفاده از داروهاي موضعي و يا در موارد شديد به طريق جراحي است كه در هر صورت نياز است تا به يك پزشك متخصص مراجعه شود.     5-4 شكستگي انگشتان پا (Toe fracture) اگرچه بروز شكستگي انگشتان پا، آسيب شايعي نيست؛ ليكن در كوهنوردي، به دنبال سقوط سنگ بر روي پنجه پا و يا بد قرار گرفتن نوك كفش در بين سنگها امكان بروز آن وجود دارد. معمولاً در شرايط مناسب، درمان اين شكستگيها به راحتي با فيكس نمودن انگشت آسيب ديده به انگشت بزرگتر مجاور خود به وسيله چسب زخم بندي امكان پذير است و البته به دنبال آن براي حداقل يك هفته مي بايست از پوشيدن كفش خودداري و از دمپايي استفاده شود.   6-4 سندرم مورتون (Morton syndrome) حركات زياد و مكرر استخوانهاي «متاتارس» خصوصاً در حين راهپيمايي در سطح ناهموار كوهستاني، باعث گير افتادن و فشرده شدن اعصاب بين آنها مي شود كه به تدريج به التهاب موضعي شاخه هاي عصبي در محل فشار و در ادامه به ايجاد يك توده عصبي كوچك (به اندازه يك عدس)‌ در محل فشردگي منجر مي گردد. چنين توده اي كه نورماي مورتون ناميده مي شود، در برابر فشردگي بسيار حساس و دردناك است و تحريك آن باعث ايجاد درد، احساس برق گرفتگي در انگشتان و گاهي اختلال حسي به شكل كاهش حس و احساس گزگز در بغل و نوك انگشتان مجاور مي گردد. به راحتي قابل درك است كه پوشيدن كفشهاي نامناسب خصوصاً تنگ بر ايجاد و پيشرفت اين ضايعه تأثير زيادي دارد. پيشگيري از بروز اين ضايعه دردناك و مزاحم در گروي استفاده از كفش مناسب با كفي مستحكم و متناسب با اندازه پا و نيز انجام تمرينات كششي و قدرت پنجه و كف پا است. نكته مهم اين است كه درمان اين عارضه در مراحل اوليه راحت تر است ليكن چنانچه به آن توجه نشود و به تدريج بر قطر توده عصبي افزوده گردد، درمان قطعي صرفاً ‌برداشتن آن به طريق جراحي است.     7-4 استخوانهاي متاتارس دردناك – متاتارسالژيا (Metatarsal) ضعيف بودن عضلات كف پا و وارد شدن فشار زياد به استخوانهاي متاتارس در پنجه و كف پا، اجازه حركات بيش از حد و خارج شدن از محل اين استخوانها را ميسر مي سازد. اين حركات باعث فشرده شدن و سايش بين استخوانهاي متاتارس مي شوند كه منجر به بروز درد در ناحيه كف و يا روي پا مي گردند. اين عارضه را كه در واقع التهاب اين استخوانهاست متاتارسالژيا مي نامند. در صورت نياز به كارگيري كفي هاي طبي ويژه در كاهش درد مؤثر مي باشد.     8-4 دردهاي قوس كف پا مجموعه اي از عضلات ليگامانها، تاندون عضلات، استخوانها و مفاصل كوچك در ناحيه كف پا، قوسهاي طولي داخلي و خارجي كف پا را تشكيل مي دهند. اين دو قوس در كف پا مانند ضربه گير عمل مي كنند و وجود آنها امكان انعطاف و تحمل وزن بيشتري را به پا در حين ايستادن و راه رفتن مي دهد. چنانچه يكي از عناصر اين قوسها، ضعيف شده يا آسيب ببيند، استخوانهاي قوس پا از امتداد خود خارج مي شوند و قوس به هم مي ريزد. اين اختلال باعث مي شود تا فشار و كشش زيادي به نسوج نرم كف پا وارد شود و نيز مفاصل استخوانهاي بين كف پا به هم فشرده شوند. مجموعه اي تغييرات به احساس درد در ناحيه قوس كف پا خصوصاً در حين راه رفتن و دويدن و خستگي زودرس پا مي انجامد. در اين بين افرادي كه به طور مادرزادي داراي قوس كف پاي كمتر از حد (كف پاي صاف) يا بيش از حد هستند، نسبت به بروز اين عارضه حساس ترند و به جهت پيشگيري مي بايست با نظر پزشك متخصص از كفـهاي طبي خاصي استفاده نمايند. استفاده از كفشهاي نا مناسب كوهنوردي كه كف داخلي مناسبي ندارند و يا كف نرم و قابل انعطافي دارند مزيد بر علت و عامل بروز تشديد اين عارضه هستند. به خاطر داشته باشيد كه چنانچه كفش خود را بين دو دست خود قرار دهيد و با اعمال فشار سعي در خم نمودن تخت آن نماييد، چنانچه از ناحيه وسط تخت، خم گردد مناسب و استاندارد نيست. در يك كفش خوب با اعمال چنين فشاري، تخت كفش از ناحيه جـــــلوتر (حدود قرارگيري محل پنجه پا) خم مـي شود نه از وسط.   پيشگيري از اين عارضه عبارتند از: 1- كنترل و جلوگيري از وزن بدن 2- انجام تمرينات كششي عضلات پشت ساق پا 3- انجام تمرينات كششي و افزايش طول فاشياي كف پا 4-استفاده از كفشهاي استاندارد با كفي و تخت مناسب 5- مراجعه زود هنگام به پزشك متخصص و در صورت بروز عارضه، به جهت درمان سريع و مناسب و جل گيري از مزمن شدن عارضه كه غالباً مستلزم درمانهاي طولاني و دشوار است.     9-4 دردهاي پاشنه پا يك باند نسبتاً ضخيم و مستحكم از جنس نسج و عضلات به نام فاشيا در كف پا از حدود انگشتان پا شروع شده و به پاشنه پا متصل مي شود. كوتاه بودن اين فاشيا، فشار و كشش زيادي را به محل چسبندگي خود در زير استخوان پا وارد مي سازد. تكرار اين فشار و كششها سبب بروز التهاب در محل چسبندگي و پيدايش درد پاشنه پا مي شود  اين درد با راه رفتن و دويدن، تدريجاً افزايش مي يابد و معمولاً صبح هنگام، قبل از آغاز فعاليتهاي روزانه در بيشترين حد خود است. تكرار زياد اين مكانيسم و اعمال فشار بر اين محل چسبندگي فاشيا و استخوان، باعث تشكيل زايده استخواني كوچك و خار مانندي مي شود كه به اصطلاح خار پاشنه ناميده شده است و معمولاً ‌در كليشه هاي راديوگرافي به وضوح ديده مي شود. از علل ديگر دردهاي پاشنه پا، تحت فشار قرار گرفتن شاخه هاي كوچك و حساس عصب كف پايي در زير و سطح داخلي پاشنه پا مي باشد. همراه علائمي چون بي حسي و سوزن سوزن شدن نواحي مجاور مي گردد. استفاده از كفشهايي كه فضاي كافي و مناسبي براي پاشنه پا ندارند از عوامل بروز اين اختلال محسوب مي شوند. انجام تمرينات كششي عضلات پشت ساق پا و فاشياي كف پا به همراه قرار دادن مكرر كيسه هاي حاوي يخ خرد شده در محل دردناك پاشنه پا، چند نوبت در روز و استفاده از داروهاي ضد درد ساده اي چون آسپرين در كاهش درد و بهبود شرايط بسيار مؤثرند.         5- اصول كلي بي حركت نمودن عضو، در شكستگيها 1-5 چرا بايد عضو شكستگي يا در رفتگي را بي حركت نمود؟ هدف اصلي از بي حركت نمودن عضو شكسته يا در رفته آن است كه از تغيير محل قطعات شكسته و در رفته هنگام حمل بيمار به مركز درماني جلوگيري به عمل آيد. بي حركت كردن عضو، ممكن است از عوارض ناخواسته زير جلوگيري نمايد.   1- صدمه به عضلات و اعصاب كه ممكن است به وسيله انتهاي شكسته استخوان به وجود آيد و موجب فلج عضو شود. 2- پارگي پوست و احتمال عفونت زخم 3- خونريزي 4- درد و رنج بيمار     2-5 اين اصول بايستي در هر مورد بي حركتي عضو در نظر گرفته شوند: 1- تمام شكستگيها بايستي در همان وضعيتي كه قرار دارند بي حركت شوند.2- به غير از موارد استثنايي، در صورتي كه يك شكستگي داراي زاويه بسيار زيادي است ميتوان آن را قبل از بي حركت نمودن صاف كرد. در هر حال هيچگاه نبايد قصد صاف كردن شكستگيهاي نواحي ستون فقرات،‌ شانه، آرنج، مچ دست و زانو را بنماييد.     3-5 در مورد شكستگيهايي كه مجاز به صاف كردن زاويه آنها مي باشيد اقدامات زير را انجام دهيد: 1- ملبوس روي شكستگي را بريده يا پاره كنيد تا بتوانيد تمام اوقات، چشم خود را مستقيماً روي محل آن بدوزيد. تمام كوشش خود را به كار بريد تا سر استخوان شكسته، پوست را سوراخ ننمايد. اين عارضه منحصراً به علت رفتار خشونت آميز با عضو شكسته به وجود خواهد آمد و ملايمت در انجام حركات، از آن جلوگيري خواهد نمود.   2- به آرامي ولي محكم،‌ عضو شكسته را با هر دو دست خود بگيريد. يك دست را درست در زير محل شكستگي و ديگري را پايين تر از آن قرار دهيد.   3- چنانچه امكان پذير باشد از شخص ديگري بخواهيد با نگاه داشتن بيمار، او را در جاي خود ميخكوب كند كه در نتيجه حركت شما بيمار جابه جا خواهد شد.   4- هنگام ايراد كشش، هيچگاه سعي نكنيد كه با فشار، زاويه شكستگي را تغيير دهيد. 5- به هيچ وجه نگذاريد كه عضو تحت كشش از دست شما فرار كند و به وضعيت اول برگردد تا زمــــــاني كه بحركتي كامل انجام شود.   6- تمام زخمها را قبل از بي حركت كردن عضو با پانسمان بپوشانيد.   7- موقعي كه وسيله بي حركتي خود را روي عضو به كار مي بريد دقت نماييد كه خود اين وسيله ممانعتي براي گردش خون عضو به وجود نياورد. (مثلاً در پا، فشار دادن بستر ناخنها و دقت در سرعت بازگشت رنگ قرمز ه بستر ناخن)   8- قبل از گذاردن وسيله جهت بي حركتي عضو، تمام لبه ها و گوشه هاي آن را با پنبه و يا پارچه بپوشانيد تا اين نقاط، فشاري روي عضو وارد نياورد.      6- حمل و نقل بيمار و مجروح طرق مختلفي جهت انتقال بيمار از محل حادثه و در ميان اشيائي كه دور و اطراف او را احاطه كرده اند به آمبولانس و از آنجا به بخش فوريت بيمارستان وجود دارد . جز در مواقعي كه حادثه به صورتي است كه جان تكنيسين و بيمار در خطر مي باشد، حركت بيمار بايستي با نظم و ترتيب خاص از روي نقشه و يا كمال حوصله انجام گيرد تا باعث ايجاد خسارات بيشتر بدني و تشديد ضايعات موجود نگردد. قسمت اعظم تغيير مكان بيمار را انتقال او از روي تخت،‌ كف اطاق يا روي زمين به برانكارد آمبولانس تشكيل مي دهد. برانكارد و يا تخته حامل بيمار را بايستي در فاصله هرچه نزديكتر به بيمار قرار داد تا حركت او حداقل فاصله را در برگيرد.     1-6 حمل و نقل يك نفره سه روشي كه در زير شرح داده مي شود جهت حمل بيمار در حاليكه خطر جدي جان بيمار و يا تكنيسين را تهديد نموده و احتمال رسيدن كمك نيز وجود نداشته باشد، بسيار مناسب هستند. مثلاً در موردي كه پناهگاهي آتش گرفته و يا بيمار در حال بيهوشي است و محل را نيز دود پر نموده و خطر خفگي وجود دارد و بايد بيماران را به سرعت از آن محل دور نمود ولي اگر آنقدر وقت و فرصت باقيست تا نيروي كمكي فرا برسد نبايد از اين روشها استفاده نمود.   در روش اول پشت زيني كه در آن بيمار در پشت تكنيسين به حالت تاب خورده قرار مي گيرد و قسمت پشت لگن تكنيسين تحمل وزن او را مي نمايد قرار مي گيرد. در روش دوم بيمار به حالت آويزان در پشت تكنيسين قرار مي گيرد به طوري كه دستهاي او روي شانه تكنيسين تكيه دارد؛ و در روش سوم بيمار را از روي تخت روي زمين مي لغزانند و بعد روي يك پتو و يا با گرفتن لباسهاي او از ساختمان خارج مي نمايند. اين روش را روش گهواره اي مي گويند و در اينجا سر بيمار در بين بازوهاي تكنيسين پنهان و محافظ گشته و دستهاي تكنيسين در زير شانه هاي بيمار به طوري قرار مي گيرد كه كف دست به بالا نگاه مي كند. چنانچه بيمار بايستي پله هاي ساختمان را نيز طي كند تكنيسين او را به پايين مي لغزاند و در حالي كه سر به طرف پايين قرار دارد او را هرچه نزديكتر به سطح پله ها حركت مي دهد.     2-6 بلند نمودن بيمار و حمل او به طريقه مستقيم اين طريقه در اكثر كتابهاي كمكهاي اوليه شرح داده شده است. چون صرفنظر از تعداد نفراتي كه در انجام آن شركت دارند، حمل بيمار روي دست كار مشكلي است، اين روش فقط بايستي در مواقعي به کار رود كه كاملاً ضـروري باشـد و فاصله نيز طولاني نباشد . انتقال بيمار از محل واقعه و قرار دادن او روي برانكارد بايستي حداقل به وسيله دو مرد انجام گيرد. چنانچه دستها را با يكديگر قفل كنند، قدرت بلند كردن آنها زيادتر مي گردد و در ضمن، كنترل بيمار و حركات به اطراف نيز آسان خواهد بود. قبل از شروع به محل بايستي مطمئن بود كه بيمار داراي ضايعه اي در ستون فقرات پشتي و يا گردني نيست. براي آنكه دستهاي دو نفر تكنيسين در پشت بيمار با يكديگر در تماس كامل درآيند مي توان از يك حولــه يا باند سه گوش استفاده نمود.   روش زير جهت بلند نمودن بيمار به وسيله دو نفر تكنيسين نيز در صورتي كه بيمار ضايعه ستون فقرات و شكستگي اندام تحتاني نداشته باشد، متداول و مفيد است. يكي از دو نفر سر و شانه هاي او را در بازوها و دستهاي خود حفظ و تحمل مي نمايد و دومي با يك دست كمربند بيمار و يا توري مخصوصي كه دور كمر او پيچيده باشند گرفته و با دست ديگر نيز لبه شلوار و يا يك بند چرمي را كه به دور مچ پايش بسته شده باشد مي گردد و متفقاً بيمار را از روي زمين بلند مي كنند. بلند نمودن و حمل و نقل بيمار به وسيله سه نفر نيز معمول و از سالها پيش بدان عمل مي شده است؛ ولي در هر حال حتي با وجود تعداد كمكي بيشتر اين روش نمي تواند محافظ خوبي جهت گردن و پشت باشد زيرا دو يا سه و يا حتي چهار نفر كه بيماري را روي دستها و بازوهاي خود بلند مي كنند نمي توانند حركـــات خود را هـــمزمان با يكـــديگر انجام دهند.   اگر بيمار روي شكم خوابيده باشد، روش به دست آوردن سه روش تعليق جهت بلند نمودن او روشي كافي به نظر مي رسد؛ زيرا در آن حركت، قسمتهاي مختلف بدن حداقل مي باشد ولي ارتفاع بيمار از روي زمين فقط بايستي به اندازه اي باشد كه روي برانكارد قرار گيرد.براي بي حركتي بيمار مي توان از يك پتو كه به شكل يقه دور گردن او قرار داده ايم استفاده نماييم اين پتو در پشت بيمار قرار داده شده و اگر بيمار به شكل خوابيده باشد يعني صورت بيـمار به سمت زمين نگاه كند .     3-6 حمل و بلند نمودن بـيمار به طريق مخـصـوص هر تكنيسين، در دوره خدمت خود مواجه با حالات خاصي از حمل و نقل مي گردد كه بايستي تغييرات مخصوصي در روشهاي معمولي خود داده و وضعيت بيمار را با آن توافق دهـــــد. مثلاً در مواقعي كه نمي توان از بلند نموده بيمار به منظور لغزاندن يك تخته فقراتي بزير او استفاده كنيم بايد از روش شرح داده شده يعني نفرات هر پاي خود را در يك طرف بيمــار قرار داده و او را از روي زمين بلند مي كنند. بلند نمودن بيمار به وسيله چهار نفر جهت قرار دادن او روي تخته بزرگ حفاظت ستون فقرات روش عالي اسـت. در اكثر موارد لازم است بيمار در همان وضعيتي كه از ابتدا قرار گرفته است حمل و نقل شود . گاهي از اوقات، تكنيسين مجبور است كه از صندلي معمولي جهت حمل بيمار استفاده نمايد گروه امدادي كه با يك بيمار سنگين وزن سر و كار دارند قادر به بلنـد نمودن و نشانيدن او روي صندلي نيستند ملاحظه كنيد كه در اين حالت ساقهاي بيمار بلـند شده و پشتي صندلي، ناحيه پشت و لگن او را محافظت مي نمايد. در اين حال بيمار را با دقت بسيار كم كم كشيده و روي صندلي قرار مي دهيم سپس دو طرف صندلي و يا جلــــو و پشت آن را گرفته و به حالت نشسته در مي آوريم اين روش را در مــــورد بيماران بستري نيز مي توان به كار بست و همچنين براي حمل بيمار از پله هاي گردان نيز مي توان استفاده نمود. بلند نمودن بيمــــار به وسيله 5 نفر مرد با يك پتو و در حال كشش در مواقع خواص است پتو را تدريجاً در زير كشانيده و آن را در امتداد محور طولي بيمار قرار داده و هر دو طرف طولي آن را رو بهم لوله مي نماييم و بدين وسيله بيمار را بلند مي كنيم - انواع برانـكارد و موارد اسـتعـمال آنـها برانكارد انواع مختلف و متنوعي دارد كه اصول ساختماني تمام آنها يكسان است برانكارد مخصوص آمبولانس داراي چرخ بوده و ارتــفاع آن از سطح زمين متغيير است. اين برانكارد داراي دسته اي جهت راندن و ديواره هاي كناري جهت حفظ بيمار از سقوط و يك تشك بسيار راست براي گذاشتن زيـــر بيمار مي باشند. تخته هاي مخصوص ضربه ستون فقرات را مي توان در زيـــر تشك حمل نمود تا در مواقع لزوم فوراً قابل دسترسي بوده و در صورتي كه ماساژ قلب مورد نياز باشد به عنوان سطحي سفت و غير قابل انعطاف مورد استفاده قرار گيرد در اين صورت تخته را بايستي بين بيمار و تشك قرار داد برانكاردهاي نيم شونده يا روبين سون بسيار مناسب بوده ولي جهت به كار بـردن آنها هر دو طرف بيمار بايستي قابل دسترسي باشد واز طرفي برعكس مهره هاي فـقراني آنها را بايد در امتداد محور بدن در زير بيمار لغزاند. اين برانـكاردها باريك،‌ از نظر استحكام عالي، مشخصات كامل و شرح هر دو نوع تختـه هاي فقراتي و لــوازم ثابت نمودن سر بيمـار در تخته هاي كوچك موجود مي باشد.   1-7 برانـكاردهـاي ابـتـكاري بسته به ذوق شخصي مي توان انواع و اقسام برانكاردها را ساخت مثلاً بـا دو چوب بلند و يك پتو كه به دور بيمار پيچيده مي شود مي توان يك برانكارد ساخت كه او را مانند ننوئي در برگيرد و هنگام رسيدن به بيمارستان مي توان چوبـــها را مستقيماً از زير بيمار خارج ساخت. همچنين مي توان به وسيله 10تا15 متر طناب يك برانكارد مناسب ساخت به اين ترتيب كه طناب را روي زمين پهن نموده و به صورت حلقه هاي مارپيچ در مي آوريم و پس از آن بيمار را روي سطح صاف آن قرار داديم حلقه هاي آن را با كمك افراد از اطراف مي گيريم و بلند مي كنيم در صورتي كه در محل حادثه طناب موجود نباشد مي توان از لوله هاي آتش نشاني و يا لوله هاي آب رساني معمولي استفاده نمود. البته اين طريق ابتدايي را در مواقع حادثه شديد به كار برد زيرا اين روشها فقط جهت مواقع فوري مجاز هستند و وقتي مي توان از آنها استفاده كرد كه بيمــار فراوان و برانكارد كم است.     8- بيماري كوه گرفتگي حاد نسبت كمي از افرادي كه به طور وسيع به ارتفاعات بلند صعود مي كنند به طور حاد بيمار شده و در صورتي كه به آنها اكسيژن داده نشود و به ارتفاعات پايين تر انتقال نيابند مي ميرند. اين بيماري پس از چند ساعت تا حدود دو روز بعد از صعود به وجود مي آيد. اين دو عارضه به كرات به وجود مي آيد.   1- خيز مغزي حاد: معتقدند كه اين خيز از گشاد شدن موضعي رگهاي خوني مغز بر اثر كمبود اكسيژن ناشي مي شود، استاع شريانچه ها فشار مويرگي را افزايش مي دهد كه به نوبه خود موجب نشست مايع به داخل بافتهاي مغزي مي شود. سپس خيز مغزي مي تواند منجر به اختلال شديد در تشخيص جهت و ساير اثرات ناشي از اختلال عمل مغز مي شود. 2- خيز ريوي حاد: واكنش نشان دادن رگهاي ريوي نسبت به كاهش اكسيژن در بعضي از افراد فوق العاده شديد بوده و چندين برابر افراد عادي است. دادن اكسيژن به شخص براي نفس كشيدن اين رونــــد را در ظرف چند ساعت بهبود مي بخشد      9- آفـتـاب سوخـتـگي 1-9 اثـرات سـودمند اشـعـه خـورشـيد به پوسـت : 1- ساخته شدن ويتامين D در پوست (ويتامين D به جذب كلسيم و استحكام استخوانها كمك مي كند.) 2- تشكيل ملانين (رنگ دانه هاي سياه پوست) و افزايش ضخامت پوست: بابت محافظت شخص در برابر تشعشعات ماوراء بنفش مي گردد. 3- اثرات حرارتي 4- اثرات فيزيولوژيك: باعث تحريك گردش خون پوست و همچنين باعث افزايش توليد هموگلوبين (رنگدانه گلبولهاي قرمز خوني) در پوست مي گردد. 5- خاصيت استريل كنندگي و ضد ميكروبي 6- اثرات رواني آفتاب باعث آرامش و تسكين بيشتر مي شود.     2-9 اثـرات مـضـر: 1- واكنشهاي حاد كه شامل سرخي ناشي از آفتاب مي شود. 2- واكنشهاي دراز مدت و مزمن كه شامل سرطان زايي ناشي از نور خورشيد و پيري زودرس پوست مي باشد.     3-9 سرخي ناشي از آفـتـاب (آفـتاب سوخـتگي): در ارتفاعات بلند، به دليل كاهش غلظت اتمفسر شدت تشعشعات ماوراء بنفش بيشتر است. در انسان، سرخي ناشي از اشعه ماوراء بنفش به طور طبيعي 2 تا 8 ساعت پس از تماس، بروز مي كند. معمولاً هر قدر تماس بيشتر و شديدتر باشد، سرخي زودتر بروز مي كند. سرخي پس از 16 الي 24 ساعت به حداكثر ميزان خود رسيده و پس از 72 ساعت شروع به كاهش يافتن مي كند .   * نكته مهم اين است كه قبل از بروز هرگونه شواهد آشكاري از سرخي پوست، دوره اي مخفي وجود دارد كه طي اين مدت، فرد از تماس بيش از حد خود با نور خورشيد آگاه نيست.زمان معادل براي ايجاد سرخي در پوست غير برنزه در آفتاب ظهر در يك روز غير ابري در وسط تابستان 12 الي 20 دقيقه است .   درمان: استفاده از مخلوط يخ و شير يا كمرس آب سرد باعث تخفيف مختص علائم آفتاب سوختگي مي گردد ولي تجويز آسپرين در فواصل دو ساعته در آفتاب سوختگي شديد نيز مي تواند صورت گيرد.     4-9 پـيـشـگيـري : 1- استفاده از ويتامين E 2- تماس با نور خورشيد بايد به حداقل برسد. 3- بايد حداقل 20 دقيقه قبل از تماس با نور خورشيد از ضد آفتابها استفاده كرد و در مدت تماس با نور خورشيد بايد اين تركيبات بر روي پوست، وجود داشته باشد. ضد آفتابها را بايد پس از تعريق زياد و با شستن صورت مجدداً استفاده كرد.   4- استفاده از كلاه يا پوشش مناسب ديگر 5- عينكهاي ضد آفتاب نه فقط باعث محافظت چشمها از اشعه ماوراء بنفش مي گردد، بلكه از چين و چروك در اطراف پلك نيز پيشگيري مي كنند.   * نشستن زير سايه درخت، روش خوبي براي محافظت از آفتاب نيست چون بازتاب نور از سنگها، برف و يخ باعث مي شود كه بيش از50 درصد اشعه، مجدداً برگشت كرده و به پوست برخورد كند - گرمـازدگي آسيبهاي ناشي از گرما در سه گروه قرار مي گيرد : 1- حمله گرمايي 2- خستگي ناشي از گرما 3- درد و انقباض ناشي از گرما     1-10 حمـلـه گرمـايي: حمله گرمايي هنگامي رخ مي دهد كه مكانسيمهاي تنظيم كننده گرما در بدن، نتوانند بدن را تا حد كافي سرد كنند. در اين حالت دماي بدن بالا مي رود، ولي تعريق صورت نمي گيرد در نتيجه گرماي زيادي در بدن ذخيره مي شود و سرانجام سلولهاي مغزي دچار صدمه مي شوند كه اين مسأله حتي ممكن است به مرگ بينجامد.     2-10 تـشـخـيـص: 1- دماي بالاتر از 40 درجه سانتيگراد 2- پوست و دماغ، خشك و قرمز 3- نبض در حدود 160 بار در دقيقه، كه در ابتدا سريع بوده و با پيشرفت آسيب، ضعيف و سريع مي شود. 4- مردمكها در ابتدا كوچك شده، ولي بعد از مدتي گشاد مي گردد. 5- گيجي 6- تنفسي كه در ابتدا سريع و عميق است، ولي به تدريج ضعيف و سطحي مي شود. 7- سردرد 8- خشكي دهان 9- تهوع، استفراغ و ضعف عمومي 10- كاهش فشار خون 11- تشعشعات، انقباض عضلاني و احتمالاً از بين رفتن هوشياريحمله گرمايي عمدتاً زماني رخ مي دهد كه دماي بالا همراه با رطوبت بالا و سرعت زياد وزش باد وجود داشته باشد.     3-10 درمـان: مهمترين اورژانس در مورد حمله گرمايي، سرد كردن بدن است. بلافاصله بدن را از معرض تابش آفتاب دور كنيد، لباسهايش را درآوريد، بدنش را كاملاً با آب سرد مرطوب كنيد. سريعاً تهويه هواي سرد را برايش برقرار كنيد. سپس بيمار را با ملافه هايي كه با آب سرد مرطوب شده اند بپيچيد و سريعاً او را نقل مكان دهيد. همچنين به يك فرد ديگر ياد بدهيد كه چگونه در حين انتقال، بيمار را باد بزند و دستگاه تهويه را با حداكثر سرعتش به راه بيندازد. ايدآل اين است كه كل بدن بيمار را سريعاً در حمام آب و يخ قرار داده، يخ را بر پوستش مالش دهيم. اگر چنين كاري ممكن نبود، قطعات يخ را در يك كيسه پلاستيكي قرار دهيد، بدن بيمار را مرطوب كنيد و كيسه را بر بدن بيمار بماليد. پاكتهاي يخ را زير دست،‌ دور گردن و اطراف قوزكهاي پاي بيمار بگذاريد تا عروق بزرگ سطحي را خنك كند. وقتي دماي بدن بيمار به زير 39 درجه سانتيگراد رسيد با سنجشهاي متوالي دماي بدن مواظب سرد شدن بيش از حد بدن باشيد. تا هنگامي كه دماي بدن به زير 8/37 درجه سانتيگراد نرسيده است، عمل سرد كردن را ادامه دهيد. اگر با اقدامات شما دماي بدن بيمار به زير 8/37 نرسيد حمله گرمايي مجدداً رخ مي دهد. در حين سرد كردن بدن بيمار مواد محرك يا نوشيدني داغ ندهيد. از آنجا كه گرمازدگي تمام بدن را درگير مي كند، ممكن است عوارض زيادي ناشي از حمله گرمايي يا اقدامات درماني حاصل شود از اين رو در حين سرد شدن بدن بيمار مراقب عوارض زير باشيد: 1- تشنجها 2- ورود مواد استفراق شده به راههاي هوايي براي جلوگيري از ورود مواد استفراق شده به ناي، بيمار را در وضعيتي قرار دهيد كه بتواند به راحتي مايع را از راههاي تنفسي خارج كنيد. اگر موفق شديد كه دماي بدن را ظرف 60-30 دقيقه به ميزان 2 درجه پايين بياوريد، عمل سرمادهي را متوقف كنيد. اگر قبل از اتمام عمليات انتقال بيمار، دماي بدنش مجدداً بالا رفت دوباره عمل سرد نمودن را آغاز كنيد.     4-10 خـسـتگي گرمـايي اين حالت، در فرد سالمي رخ مي دهد كه در يك محيط بسيار گرم، به شدت فعاليت بدني انجام دهد. در واقع خستگي گرمايي حالت ملايمي از شوك است كه به واسطه تعريق طولاني و شديد بدن مقادير زيادي آب و نمك از دست مي دهد. وقتي اين آب از دست رفته به حد كافي جايگزين نشود جريان خون كاهش مي يابد و اعمال مغز، قلب و ريه تحت تأثير فراوان قرار مي گيرد.     5-10 تـشـخـيـص:   1- سردرد، سرگيجه،‌ تهوع،‌ ضعف 2- غش كردن 3- تعريق شديد 4- بي اشتهايي 5- كاهش هوشياري به ميزان كم 6- كاهش دماي بدن به پايين تر از سطح طبيعي يا حفظ آن در مرز طبيعي 7- گشاد شدن مردمكها 8- ضعف و نبض تند 9- تنفس سريع و سطحي 10- رنگ پريدگي پوست (معمولاً خاكستري) سرد و مرطوب 11- دردهاي احتمالي عضلات 12- اشكال در راه رفتن مهمترين مشكل در خستگي گرمايي، از دست دادن نمك است.     6-10 درمـان: 1- او را به يك اتاق خنك ببريد،‌ ولي مطمئن شويد كه احساس لرز نمي كند. كمپرسهاي  سرد و مرطوب روي پوست او بماليد و دستگاه تهويه هواي خنك براي او مهيا كنيد .   2- او را وادار كنيد كه دراز بكشد. پاهاي او را 30-20 سانتيمتر بالا ببريد و سرش را كمي پايين بياوريد تا جريان خون كافي به مغزش برسد. تا آنجا كه مي توانيد لباسهايش را درآوريد و اگر نمي توانيد لباس خارج كنيد،‌ آن را شل كنيد.   3- براي بيمار محلول آب و نمك ( يك قاشق چايخوري در هر ليوان) به ميزان نصف ليوان در هر 15 دقيقه به مدت يك ساعت تجويز كنيد.   4- اگر بيمار استفراق كرد، ديگر محلول آب نمك را به او ندهيد. او را به بيمارستان ببريد تا محلول آب و نمك را وارد رگهايش كنند.   5- اگر استفراغ صورت نگرفت، به اعضاي خانواده بياموزيد كه بيمار را به مدت 3-2 روز آرام و در حال استراحت قرار دهند و او را از معرض حرارت دور نگه دارند.     7-10 گرفتگي عـضلاني ناشي از گرما گرفتگي عضلاني همراه با درد است كه به هنگام خروج بيش از حد نمك در حين تعريق شديد روي مي دهد. وقتي ميزان آب و نمك بدن كم شود بيمار آن را به صورت تشنگي درك مي كند. بيمار براي فرونشاندن تشنگي مقادير زيادي آب مصرف مي كند،‌ بدون اينكه نمك را جايگزين كند. در هر حال گرفتگي عضلاني اغلب در عضلات بازو، ران و شكم رخ مي دهد. براي ايجاد گرفتگي عضلاني الزاماً هواي بسيار گرم يا داغ مورد نياز نمي باشد، مثلاً‌ كسي كه در هواي سرد به شدت ورزش و عرق مي كند اگر نمك از دست رفته بدنش را جبران نكند ممكن است دچار گرفتگي عضلاني شود. گرچه ممكن است بيمار دچار سرگيجه شود و حتي احساس غش كند ولي وضعيت رواني و سطح هوشياري اين بيمــار طبيعي باقي مي ماند.     8-10 درمـان: يك قاشق چاي خوري نمك را در يك ليوان آب حل كنيد و نصف ليوان را در هر 15 دقيقه به آرامي به بيمار بدهيد.   * توجه: عضلاتي را كه دچار گرفتگي شده اند را ماساژ ندهيد، چرا كه ماساژ، كراپها (گرفتگيها) را درمان نمي كند و حتي مي تواند درد را تشديد كند .به بيمار كمك كنيد تا آرام بماند، چرا كه آرامش باعث تسريع بهبودي مي شود. بيمار بايد به مدت 12 ساعت از هر گونه فعاليتي اجتناب كند.     11- ســــرمـــازدگي : آسيبهاي ناشي از سرما در سه گروه قرار مي گيرند: 1- كاهش دماي عمومي بدن (هيپوترمي عمومي) 2- سرمازدگيFrostbite 3- پاي سنگر مانده Trench Fook Immersion Foot injury   1-11 هـيـپـوترمي عمومي: وقتي دماي بدن به زير 35 درجه سانتيگراد برسد، فرد به اغما مي رود و وقتي دما به زير 26 درجه سانتيگراد برسد، مرگ، روي مي دهد. براي ايجاد هيپوترمي، نياز به دماي خيلي پايين نيست، بلكه مي تواند در دماي 18 درجه سانتيگراد هم رخ دهد. مرطوب بودن بدن- كه ناشي از آب يا تعريق باشد – و خستگي شديد مسأله را پيچيده تر مي كند. عوامل اصلي و مهم ايجاد هيپوترمي عبارتند از: رطوبت و باد از دست دادن آب پوشش نامناسب مصرف الكل يا نيكوتين در هواي سرد و عدم توجه به ايجاد پناهگاه و آتشمرگ ممكن است ظرف مدت دو ساعت از شروع اولين علائم، رخ دهد     2-11 مراحل تظاهر هيپوترمي به ترتيب عبارتند از : 1- لرزيدن (براي توليد گرما كه به طور جبراني انجام مي دهد.) 2- بي تفاوتي، خواب آلودگي و بي حالي 3- از هوش رفتن، كه اغلب همراه با كاهش ضربان قلب و ميزان تنفس است . 4- يخ زدن اندامها 5- مرگ 3-11 علائم عمومي عبارتند از : 1- لرزش يك طرف بدن 2- لرزيدن غير قابل كنترل 3- تكلم آرام و مبهم 4- خطاي حافظه 5- قضاوت نادرست 6- اختلال در راه رفتن 7- گيجي 8- سفتي عضلات 9- آبي شدن رنگ پوست، پوست رنگ پريده و روغني، يا صورتي رنگ 10- گيجي حواس 11- عدم استاع( گشاد شدن) مردمك و واكنش ندادن آن به نور 12- احساس سفتي پوست 13- صورت متورم 14- كاهش ضربان قلب و تعداد تنفس 15- نبض ضعيف و نامنظم 16- خستگي آشكار 17- كاهش فشار خون 18- بيهوشي بسياري از بيماران، هرگز دچار لرز يا رنگ پريدگي نمي شوند. گاهي تنها شكايات اوليه مصدوم «گيجي» است .     4-11 درمــان : A) اگر مي توانيد بيمار را سريعاً به بيمارستان انتقال دهيد : 1- يك راه تنفس ايجاد كنيد،‌ اما بيمار را وادار به تنفس زياد نكنيد. 2- بيمار را سريعاً به پناهگاه مناسبي ببريد و وسايل گرم كننده را روشن كنيد . 3-  هر لباس مرطوبي را از بدن بيمار خارج كنيد. 4- مراقب ضربانهاي نامنظم و كشنده قلب باشيد. 5- بيمار را با پتو بپوشانيد،‌ اگر كيسه هاي داغ در اختيار داريد آنها را روي شكم و سينه مصــــدوم قرار دهيد، ولي روي اندامها نگذاريد. 6- اگر ايست قلبي انجام شد،‌ احياي قلبي – ريوي (cpcr) را شروع كنيد .   B) اگر نمي توانيد بيمار را به بيمارستان انتقال دهيد : او را در يك محفظه پر از آب گرم (در دماي 43-40 درجه سانتيگراد) قرار دهيد  به هر حال حداقل بيمار را از سرما و باران خصوصاً اگر با وزش باد باشد، دور كنيد  اگر مي توانيد پناهگاهي ساخته يا آتش روشن كنيد. گرم كردن مجدد بيمار بايد به آرامي صورت گيرد،‌ گرم كردن سريع مي تواند كشنده باشد .   * توجه: اكثر بيماران مشكل خود را انكار مي كنند و در برابر كمك شما مقاومت مي نمايند. ولي شما بر مبناي علائم بيمار عمل كنيد، چرا كه قضاوت و منطق مصدوم قابل اعتماد نمي باشد. سپس: 1- او را با هر وسيله ممكن از سرما دور كنيد.   2- لباسهاي خيس را از بدنش در آوريد. شدت آسيب را با سنجش دماي مقعد به وسيله يك دماسنج بلند ارزيابي كنيد.   3- اگر بيمار آسيب ملايمي ديده است (دماي بين 5/25تا 36 درجه) اقدامات زير را انجام دهيد :الف) مايعات گرم و شيرين به او بدهيد . ب) لباسهاي خشك و گرم به او بدهيد . ج) منبع گرمايي خارجي فراهم كنيد .   4- اگر بيمار نيمه هوشيار است: الف)‌ او را بيدار نگه داريد . ب) نوشيدني گرم ج) آتش   5-11 سرمازدگي    Frostbite منظور از Frostbite منجمد شدن بافتهاي بدن است : A) مرحله اول : در اين مرحله،‌ درگيري نوك گوش، بيني،‌ گونه ها،‌ نوك انگشتان دست و پا و چانه وجود دارد .اين مرحله به تدريج ظاهر مي شود كه فاقد درد است. در اين مرحله جريان هواي گرم را در اين نقطه برقرار كنيد. هرگز پوست را مالش ندهيد، بلكه دستها را به زير بغل ببريد تا گرم شوند‌. در حين گرم شدن، در آن ناحيه سوزش احساس مي شود .   B) مرحله دوم : در اين مرحله،‌ درگيري پوست و بافت زيرپوستي وجود دارد. در اين حالت پوست سفت است ولي بافت زير آن نرم است. هرگز پوست را مالش ندهيد. با گرم شدن مجدد پوست ارغواني و ابتدايي حس مي شود و بعد دچار سوزش مي شود، گرم كردن مجدد اغلب باعث تورم ناحيه مي شود.   C) مرحله سوم : در اين مرحله، بافت زير پوست سفت مي شود. در اين مرحله تمام دست يا پا گرفتار است و ممكن است بافت، كاملاً از بين برود. قبل از منجمد شدن، بافت مورد نظر اغلب دچار درد شديد و سوزش مي شود .در حين گرم نمودن،‌ پوست آبي،‌ ارغواني مي شود و به شدت دردناك مي گردد و دچار تاولهاي بزرگ شده و حتي ممكن است سياه گردد. اگر پوست در معرض سرما، مرطوب بوده يا با جسم سرد در تمــــاس بوده باشد،‌ شدت آسيب بيشتر است .اگر بافت، هنوز منجمد است تا زماني كه اقدامات خود را شروع نكرده ايد،‌ آن را منجمد نگه داريد. همچنين اگر خطر منجمد شدن مجدد وجود دارد عمليات گرم كردن بافت را هرگز آغاز نكنيد .     6-11 درمان براي مراحل B و C گرم كردن تدريجي بافت سرمازده اشتباه مي باشد. بافت را سريعاً با آب 43-41 درجه سانتيگراد گرم كنيد. دماي آب را مرتباً با دماسنج چك كنيد و پيوسته آب گرم به آن اضافه كنيد. از اشعه باز آتش براي گرم كردن آب استفاده نكنيد  چون ممكن است بيمار به طور اتفاقي دچار سوختگي شود. گرما بايد به طور يكنواخت توزيع شده و ثابت نگه داشته شود. اگر بافت سرمازده، بيني يا گوش مي باشد، آب گرم را روي آن بريزيد. عمل گرم كردن را آنقدر ادامه دهيد تا رنگ ناحيه مبتلا، قرمز يا آبي شود. براي ايجاد اين حالت حداقل 30 دقيقه گرم كردن لازم است. عفونت، مهمترين علت از بين رفتن بافت سرمازده مي باشد . نواحي گرم شده را با ملايمت و با پارچه هاي استريل بانداژ كنيد. پنبه را بين انگشتان آسيب ديده قرار دهيد و در حين انتقال بيمار به بيمارستان اندام مبتلا را بالا نگه داريد .اگر بافت مبتلا به يكباره گرم شده آن را مجدد گرم نكنيد. هرگز به بيمار الكل ندهيد و در صورت امكان به بيمار چاي يا قهوه داغ بدهيد. اگر پاهاي او آسيب ديده اند اجازه ندهيد كه راه برود.   * توجه: به بيمار اجازه سيگار كشيدن ندهيد چرا كه نيكوتين سيگار شريانها را منقبض مي كند و جريان خون را به ناحيه مبتلا بيشتر كاهش مي دهد .     7-11 پاي سنـگرمانده  Trench foot: اين حالت، وقتي رخ مي دهد كه پاهاي شخص براي چند ساعت يا چند روز در معرض رطوبت يا دماي پايين (اندكي بالاتر از دماي انجماد) قرار داده مي شود. سوء تغذيه و استرس اين ضايعه را تشديد مي كند .در ابتدا سرد،‌ متورم و بي حس هستند. پوست روي پا سفيد و چين و چروك دار مي گردد و ممكن است دچار تورم شديد شود  پس از اينكه پاها گرم شدند قرمز متورم و داغ مي گردند و اغلب تاول مي زنند. از آنجا كه جريان خون مختل شده ممكن است پاها سياه شوند و اين مسأله به پوست اعصاب و عضلات آسيب مي رساند.     8-11 درمــان : پاهاي بيمار را به مدت 8-6 ساعت در روز، خشك نگه داريد و به فرد بگوييد كه در طول اين مدت كفشها و جورابهايش را در آورد. به آرامي پاها را گرم كرده، ناحيه مبتلا را تميز كنيد و از پارچه استريل استفاده نماييد، تاولها را نتركانيد. بيمار را به بيمارستان منتقل كنيد. تهويه كافي براي بهبود لازم است - بـرف كـوري اين پديده وقتي رخ مي دهد كه ملتحمه چشم توسط اشعه ماوراء بنفش خورشيد دچار سوختگي مي شود. اين حالت اغلب ناشي از تابش خورشيد بر روي برف مي باشد .هيچ علامت آگاه كننده اي وجود ندارد. علايم و نشانه ها بعد از 12-2 ساعت ظاهر مي شود .در مورد كسي كه از درد شديد چشم نمي تواند (يا تمايلي ندارد) چشمهايش را باز كند،‌ از اشك شديد رنج مي برد، در پلكهايش احساس سوزش مي كند يا سردرد داشته و دچار افسردگي است، بايد به اين عارضه مشكوك شويد .   1-12 درمــان : 1- چشمهان او را بانداژ كنيد . 2- كمپرسهاي سرد بر چشم او قرار دهيد و از او بخواهيد كه يك تا پنج روز اين كار را انجام دهد . 3- به او بگوييد كه به مدت 5-1 روز در اتاقي تاريك استراحت كند.     13- مار گزيدگي  1-13 مبارزه و پيشگيري مهمترين روش پيشگيري آن است كه تا حدي كه امكان دارد از رفتن به منطقه اي كه مار در آنجا يافت مي شود خودداري شود، ولي در صورت الزام مي بايد چكمه و شلوار بلند پوشيد زيرا چنانچه مشاهده شده است 5/4 درصد مارگزيدگيها در ناحيه پا و به خصوص از زانو به پايين اتفاق افتاده است .   در صورت مشاهده و برخورد با مار، بايد از جاي خود تكان نخورد و در صورت امكان با يك چوب دراز، مار را از خود دور كرد، زيرا هر حركتي ممكن است مار را به وحشت اندازد و براي دفاع از خود به انسان حمله كند. در صورت تصميم به فرار، بهتر است دويدن را به صورت زيكزال انجام دهيد تا جهت يابي مار دچار اختلال گردد. گاهي با ايجاد دود در مناطق آلوده مي توان مارها را فراري داد. در بعضي مناطق، مردم با بسته بندي پياز در توري و پراكنده كردن آن در بيابانها موجب دور كردن مارها از آن مناطق مي شوند. مارها نسبت به نيكوتين حساس هستند و مي توان با پاشيدن گرد توتون در اطراف مناطق مسكوني يا چادرها مانع ورود مار به اين اماكن شد.   2-13 درمــان : براي درمان مار گزيدگي رعايت نكات زير بسيار ضروري و حياتي است. در مرحله نخست بايد معلوم شود كه گزش، حقيقتاً صورت گرفته است يا خير. چنانچه ديده شده است در برخي موارد، گزيدگي مار بسيار سطحي بوده و سم وارد بدن مار گزيده نشده است، ولي چنانچه گزيدگي شديد و عميق باشد و مار نيز از صحنه گريخته باشد و قادر به شناسايي مار (سمي يا غير سمي) نباشيم پيشنهاد آن است كه :   الف)‌ استراحت مطلق  بيمار بايد همزمان با گزش : مانع از حركات اندام گردد؛ چون اين اقدام از سرعت انتشار سم در عروق لنفاوي و سياهرگهاي سطحي خواهد كاست .   ب) تأخير در جذب سم: به منظور جلوگيري از نفوذ سم به ساير اندامها بايد بلافاصله چند سانتيمتر بالاي محل گزيدگي را با يك بند (تورنيكه) يا يك نوار پارچه اي پهن بست. بايد تأكيد شود كه در تورنيكه فقط عروق لنفاوي و برگشت خون سياهرگها سطحي را مسدود مي كند، ولي مانع از جريان خون شرياني نگردد. (به طوري كه انگشت در زير آن رد شود) در صورتي كه تورنيكه محكم بسته شده باشد، لازم است هر 10 الي 15 دقيقه يك بار حدود 1 دقيقه آن را شل نمود تا جريان عادي خون برقرار گردد. بايد تورنيكه به مدت بيش از دو ساعت باقي بماند  در اين وضعيت بايد از تجويز خوراكي الكل كه موجب گشاد شدن عروق مي شود خودداري كرد.   سپس بايد در محل گزش، شكافي به عمق نيم سانتيمتر و به طول يك سانتيمتر در جهت عمودي بزنيم. در موارد بسيار متعدد ديده شده كه بعد از شكاف محل گزش مار خروج سم در لابلاي خونابه به وضوح صورت مي گيرد .همچنين بعد از شكاف، لازم است ماساژ خفيفي به طور ملايم از خارج به طرف محل مار گزيدگي داده شود تا حداكثر خونابه و سم موجود خارج گردد .   * توجه: شكاف دادن موضع و مكيدن محل گزش چنانچه در همان دقايق اول انجام گردد بسيار مفيد است. مشروط بر آنكه لثه هاي شخص مكنده كاملاً سالم بوده و اثري از زخم و يا آلودگيهاي ديگر نباشد .   3-13 سرما درماني قطعاً ممنوع است : از لحاظ تئوري به نظر مي رسد غوطه ور كردن عضو گزنده شده در يخ موجب تنگ شدن عروق مي شود و جلوي انتشار سم را مي گيرد ولي اين روش، سبب افزايش موضعي نكروز (مرگ بافتها) در منطقه گزش شده به علت تنگ شدن عروق باعث مي شود كه مقدار سرم ضد سم كمتر به منطقه گزش برسد .در يك مطالعه مشخص شده كه 75درصد از بچه هايي كه به دنبال مار گزيدگي احتياج به قطع عضو پيدا كردند، در درمانهاي موضعي مورد سرما درماني قرار گرفته بودند .     4- ســيــگار همه ما اغلب عبارت «استعمال دخانيات سبب تنگي نفس مي شود.» را بارها شنيده و يا به كار برده ايم. عادت به سيگار، مقاومت راههاي تنفس را افزايش مي دهد. در تمرينات شديد ورزشي اكسيژن مورد نياز تهويه در افراد سيگاري به طور متوسط دو برابر افراد غير سيگاري است. اين واقعيت، زماني مصداق پيدا مي كند كه در مدت يك ساعت قبل از تمرين چند عدد سيگار مصرف شده باشد. در سيگاريهاي حرفه اي (مصرف 20 الي 30 سيگار در روز براي مدت 27 سال) اين اختلال تقريباً به 4 برابر مي رسد. در صورتي كه يك سيگاري براي 24 ساعت قبل از تمرين از كشيدن سيگار خودداري نمايد، اكسيژن مورد نياز تهويه در حدود 25 درصد كاهش داشته ولي هنوز تقريباً 60 درصد بيشتر از كساني است كه عادت به سيگار ندارند. بنابراين افرادي كه از ترك دائمي سيگار ناتوانند مي توانند با خودداري از استعمال سيگار براي مدت يك روز قبل از ورزش به عملكرد خود كمك نمايند . اين مقدار مصرف، اكسيژن اضافي تهويه كه در اثر اعتياد به سيگار حاصل مي شود، مي تواند مقادير متنابهي از اكسيژن پتانسيل ذخيره شده عضلات را اخذ نمايد. اين پديده ممكن است به تضعيف و كاهش عملكرد مهارتهاي ورزشي و در نتيجه خستگي منتهي گردد.     15- مسموميتهاي ناشي از كنسرو ماهي نبايد از خاطر دور داشت كه كنسرو ماهي كه جزو مغذي ترين و لذيذترين صنايع غذائي امروز محسوب مي شود، داراي خصوصيات ويژه اي است كه هنگام خريد به آنها توجه داشته باشيم، چرا كه عدم توجه به، به كار گيري فاكتورهاي لازم در توليد اين محصول، مي تواند موجب مسموميتهاي خطرناك در مصرف كننده شود .   ماهيهاي مصرفي در كنسرو از نوع تن ماهيهاي بوده كه از درياهاي جنوب كشورمان تهيه مي شود. عضلات بدن اين ماهيان قسمت خوراكي آنها را تشكيل مي دهند كه شامل عضلات معمولي يا گوشت سفيد و عضلات تيره يا گوشت تيره مي باشد. چنانچه در محتويات كنسرو، علاوه بر گوشت سفيد از گوشت تيره هم استفاده مي شود بايد بر روي ليبل قيد شود. به طور معمول دو نوع فساد باكتريايي و فساد شيميايي در قوطيهاي كنسرو ماهي قابل پيش بيني است. فساد باكتريايي فراورده هاي كنسرو ماهي را مي توان به دو گروه تقسيم كرد : الف – فساد هيستامينيك ب – فساد ناشي از باكتري بي هوازي (بوتولينوم)     فساد هيستامينيك: آلودگي گوشت ماهي به هيستامين، كه ناشي از فساد اوليه ماهي و عدم نگهداري صحيح ماهي و صيد ماهي در شرايط نامناسب مي باشد، باعث فساد هيستامينيك مي گردد و هيستامين از جمله مواردي است كه در اثر حــــرارت از بين نمي رود. دوره مسموميت هيستامين كوتاه و حدود چند ساعت بوده و به صورت علائم آلرژيك ظاهر مي شود و مشخص ترين آنها قرمز شدن صورت و گردن، كهير، التهاب، سردرد شديد همراه با تپش قلب و نبض نامنظم كه به دردي مداوم و كسل كننده منتهي مي گردد .سوزش دهان و گلو، سرگيجه خارش شديد در پوست و در موارد حاد ايست قلبي از ديگر موارد علائم مسموميت است. جهت پيشگيري از موارد فوق بايد توجه داشت كه كنسرو ماهي داراي طعم و بوي مناسب بوده و رنگ گوشت به صورت يكنواخت و بافت آن نيز يكنواخت و داراي حالت ارتجاعي باشد و حالت اسفنجي در بافت گوشت وجود نداشته باشد  .     فساد باكتريايي بي هوازي: در اين نوع فساد كه اغلب ناشي از سم توكسين حاصل از فعاليت اسپورميكرب بي هوازي است، عموماً همراه با بادكردگي قوطي مي باشد. اين سم در اثر حرارت از بين مي رود و در صــورت مصــرف، باعث مسموميت شــديــد و در بسياري از موارد منجر به مرگ مي گردد. همچنين آلودگيهاي ثانويه قوطي نيز باعث فساد باكتريايي از نوع هوازي مي گردد .در اين خصوص بايد توجه داشت قوطي كنسرو از هر نظر سالم بوده و هيچگونه بادكردگي يا تغيير شكل در آن مشاهده نشود، درزهاي دوخت قوطـــي بدون هيچــــگونه لبه زدگي و تركيـــدگي كاملاً سالم باشد و بوي ترشيدگي در گوشت احساس نگردد.     فساد شيميايي: اين نوع فساد، در اثر خوردگي لاك درون قوطي و واكنش با تركيبات محتويات قوطي ايجاد مي شود .بايد توجه داشت لاك قوطي كاملاً صاف و بدون ترك خوردگي و تغيير رنگ محسوس باشد، همچنين لكه هاي سياه در ديواره قوطي نشان واكنش شيميايي لاك قوطي هستند منابع : ماهنامه کوهنورد ویکی پدیا مرکز تحقیقات علمی ایران

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته