دانلود مبانی نظری و پیشینه پژوهش تعاریف سیستم مدیریت یادگیری و مدیریت دانش (فصل2)

دانلود مبانی نظری و پیشینه پژوهش تعاریف سیستم مدیریت یادگیری و مدیریت دانش (فصل2) (docx) 44 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 44 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

HYPERLINK \l "_Toc403342462" 1-2 مقدمه PAGEREF _Toc403342462 \h 13 2-2 بخش اول: سیستم مدیریت یادگیری PAGEREF _Toc403342463 \h 14 1-2-2 تعريف سيستم مديريت یادگیری PAGEREF _Toc403342464 \h 14 2-2-2 تاریخچه سیستم مدیریت یادگیری PAGEREF _Toc403342465 \h 15 3-2-2 مفاهیم پایه در سیستم مدیریت یادگیری PAGEREF _Toc403342466 \h 17 4-2-2 سيستم هاي مديريت در آموزش الکترونيکي (مديريت یادگیری ) PAGEREF _Toc403342467 \h 18 5-2-2 سيستم مديريت محتوا PAGEREF _Toc403342468 \h 19 1-5-2-2 تعریف سيستم مديريت محتوا PAGEREF _Toc403342469 \h 19 2-5-2-2 استاندارد در سيستم مديريت محتوا PAGEREF _Toc403342470 \h 20 6-2-2 آموزش الکترونيکي PAGEREF _Toc403342471 \h 21 1-6-2-2 انواع آموزش الکترونیکی PAGEREF _Toc403342472 \h 22 1-1-6-2-2 سیستم آموزش الکترونیکی یک طرفه PAGEREF _Toc403342473 \h 22 2-1-6-2-2 سیستم آموزش الکترونیکی دو طرفه PAGEREF _Toc403342474 \h 23 3-1-6-2-2 سیستم آموزشی سنکرون یا همزمان PAGEREF _Toc403342475 \h 23 4-1-6-2-2 سیستم آموزشی آسنکرون یا غیر همزمان PAGEREF _Toc403342476 \h 23 7-2-2 سيستم هاي مديريت یادگیری نوين PAGEREF _Toc403342477 \h 24 8-2-2 انتخاب سيستم هاي مديريت یادگیری مناسب PAGEREF _Toc403342478 \h 26 9-2-2 مدل پذیرش فناوری PAGEREF _Toc403342479 \h 27 3-2 بخش دوم: مدیریت دانش PAGEREF _Toc403342480 \h 28 1-3-2 تعریف دانش PAGEREF _Toc403342481 \h 28 2-3-2 مدیریت دانش PAGEREF _Toc403342482 \h 29 4-3-2 مفهوم دانش PAGEREF _Toc403342483 \h 31 5-3-2 راهبردهاي مديريت دانش PAGEREF _Toc403342484 \h 32 6-3-2 فرآیند مديريت دانش PAGEREF _Toc403342485 \h 32 1-6-3-2 ايجاد دانش PAGEREF _Toc403342486 \h 33 2-6-3-2 اعتباربخشي به دانش PAGEREF _Toc403342487 \h 33 3-6-3-2 ارائه دانش PAGEREF _Toc403342488 \h 34 4-6-3-2 توزيع دانش PAGEREF _Toc403342489 \h 34 5-6-3-2 كاربرد دانش PAGEREF _Toc403342490 \h 34 7-3-2 ضرورت و اهميت مديريت دانش PAGEREF _Toc403342491 \h 35 8-3-2 نقش منابع هوشمند در مديريت دانش PAGEREF _Toc403342492 \h 35 4-2 بخش سوم: سیستم مدیریت یادگیری و مدیریت دانش PAGEREF _Toc403342493 \h 36 1-4-2 مسائل مشترک مدیریت دانش و یادگیری الکترونیکی PAGEREF _Toc403342494 \h 36 2-4-2 تحقیقات انجام شده پیرامون موضوع تحقیق PAGEREF _Toc403342495 \h 37 1-2-4-2 تحقیقات داخلی PAGEREF _Toc403342496 \h 37 2-2-4-2 تحقیقات خارجی PAGEREF _Toc403342497 \h 38 5-2 بخش چهارم: مدل تحقیق و نتیجه گیری PAGEREF _Toc403342498 \h 40 1-5-2 مدل مفهومی پژوهش PAGEREF _Toc403342499 \h 40 2-5-2 خلاصه PAGEREF _Toc403342500 \h 41 مبانی نظری و پیشینه تحقیق 1-2 مقدمه بررسی پیشینه تحقیق معمولاً مروري از دانش موجود درباره موضوع پژوهش است. بررسی پیشینه تحقیق اگر به درستی صورت گیرد به بیان مسئله کمک می‌کند و یافته‌های تحقیق را به پژوهش‌های قبلی متصل می‌سازد. محقق با بررسی پیشینه، ابتدا با تحقیقات عمده و گسترده موضوع مورد مطالعه آشنا می‌شود. سپس با توجه به مفاهیمی که درباره این موضوع یافته است موضوع‌‌های فرعی آن را مشخص کرده و مسئله تحقیق را تحدید می‌کند. در فصل حاضر پس از شناخت ادبیات موضوع تحقیق، متغیر های تاثیر گذار در مدل توضیح داده می شوند، و در انتها به مرور تحقیقات انجام شده در زمینه تحقیق حاضر و بررسی نتایج بدست آمده می پردازیم. امروزه جهان دانش و یادگیری مادام العمر به دو جهان جداگانه تقسیم شده است: مدیریت دانش و آموزش الکترونیک. این حقیقت است یا ما در حال صحبت کردن در مورد چیزهای مشابه و دادن تنها نام های مختلف به آنها هستیم؟ هدف هر دو موضوع ارائه دانش است. از یک طرف دانش باید جمع آوری، ساخت یافته و به اشتراک گذاشته شود. از سوی دیگر باید دانش ساختاریافته فراهم شود. در دنیای کسب و کار امروز همین طور از نظر اجتماعی آموزش الکترونیک نقش مهمی ایفا می کند. اصطلاح "یادگیری مادام العمر" در چند سال گذشته بسیار محبوب شده است. تحول عظیم کلمات آنلاین، بر بسیاری از حوزه ها اثر گذاشته است. عمدتا بر حوزه مدیریت دانش و آموزش. گرایش جدید در موسسات آموزشی به سمت یادگیری آنلاین و یادگیری الکترونیکی به جای رویکرد سنتی آموزش رودر رو، در حرکت است. هدف یادگیری الکترونیکی اساسا ارائه مواد آموزشی به کاربران از طریق چارچوب های یادگیری الکترونیکی یا به عبارتی از طریق سیستم مدیریت یادگیری، است. توانایی یادگیری سریعتر از کامپیوترهایتان؛ ممکن است تنها مزیت رقابتی پایدار باشد( آری دی گاس ). هر سازمانی که فکر می کند بهترین اوست و خود را بی نیاز به یادگیری از دیگران می داند خودبین و نابخرد است ( جان برون). استفاده از رسانه های الکترونیکی و قدرت شبکه، اساسا آنهایی که بر پایه تکنولوژی مبتنی بر اینترنت هستند، یادگیری سازمانی را به صورت کارا، اثربخش و منعطف امکان پذیر می کند.(الیف تروندسن). 2-2 بخش اول: سیستم مدیریت یادگیری 1-2-2 تعريف سيستم مديريت یادگیری سيستم مديريت یادگیری، نرم افزاري است که فعاليت آموزش گيرنده را ثبت، پيگيري و دنبال مي کند. به عبارت ديگر، اين سيستم که ساختاري مشترک و بنيادي براي اغلب برنامه هاي آموزش الکترونيکي است، روند يادگيري و آموزش را به طور خودکار مديريت مي کند(واتسون و ویلیام، 2007). سيستم مديريت یادگیری یک نرم افزار کاربردی و یا یک تکنولوژی مبتنی بر وب است که مديريت اجرايي برنامه هاي آموزشي را در درون يک سازمان تسهيل و به کارکنان و آموزش گيرندگان کمک مي کند تا پيشرفت آموزشي خود را ارزيابي و براي گام هاي بعدي يادگيري برنامه-ريزي کنند( آلیاز و اندونین، 2005). اين سيستم آنها را قادر مي سازد که به همکاري و مشارکت با فرا گيران همتراز خود بپردازند. علاوه بر اين، براي مديران و مسئولان برنامه آموزشي اين امکان را فراهم مي کند که نحوه توزيع محتواي آموزشي، انتخاب شيوه مناسب ارائه آموزش و نيز تجزيه و تحليل برنامه آموزشي را هدفمند کنند. همچنين، مديران با استفاده از اين سيستم، مي توانند گزارش وضعيت آموزشي کارکنان و فراگيران را در سازمان و مجموعه خود، در اختيار داشته باشند(بامگراتنر و هافل، 2002). سيستم مدیریت یادگیری مدرسه آموزش الکترونيکي و فضايي است که برنامه هاي آموزشي در آن ارائه مي شوند(زابو، میشل و فلشر، 2007). استفاده آموزش گيرندگان از اين نرم افزار براي تحصيل و يادگيري در آن زمان که بر روي شبکه حضور مي يابند، بيشتر شبيه عمل وارد شدن دانش آموزان از در کلاس است. دانش آموزان با استفاده از سيستم مديريت یادگیری، واحد درسي خود را انتخاب و مطالب درسي را دريافت مي کنند؛ به تکميل تمرين هاي درسي و شرکت در امتحان مي پردازند و با استاد و ديگر دانش آموزان ارتباط برقرار مي کنند، در واقع یادگیرندگان از طریق وسایل ارتباطی مثل فرم های بحث و گفتگو، چت و ویدئو کنفرانس به یادگیری می پردازند و کلیه فعالیت هایشان توسط مجریان فرآیند کنترل و ارزیابی می شود(بامگراتنر و هافل، 2002). تمامي سيستم هاي مديريت یادگیری مشخصات و ويژگي هاي مذکور را دارند، ولي اين قابليت ها را به اشکال مختلف و با بهره گيري از شيوه هاي متفاوت فراهم مي کنند. برخي براي شبيه سازي کلاس ها و فعاليت هاي آموزشي، محيط هاي سه بعدي آموزشي با شکل هاي متنوع و سرگرم کننده ارائه مي کنند و برخي صرفاً از ابزارهاي نوشتاري بهره گرفته و ساده هستند. بعضي به صورت ويديو بوده و پهناي باند دريافت رسانه اي دارند و برخي ويديو را در بر نمي گيرند. اين سيستم، محيط هاي چندرسانه اي و فناوري مبتني بر شبکه ها را پشتيباني کرده، توزيع مناسب برنامه ها و محتواي آموزشي را تسهيل و عملکرد کاربران را ارزشيابي و آن را ساماندهي مي کند. کاربران مي توانند با استفاده از يک مرورگر در سيستم مديريت آموزشي به صورت تعاملي عمل کنند. ايشان به محض ورود به شبکه، قادرند دروس و اطلاعات را مشاهده و موضوع مورد نظر خود را انتخاب و مطالعه کنند. در عين حال، فعاليت کاربر و نتايج آن، در بانک اطلاعاتي مربوط به آن ضبط خواهد شد. اين ساز و کار، استفاده مجدد از داده ها را بدون تغيير يا با اصلاحات و تغييرات انجام شده امکان پذير مي سازد. مشترکان يا تعليم دهندگان نيز مي توانند با به کارگيري مرورگر شبکه وارد سيستم مديريت یادگیری شده و به اداره کاربرها يا کاربري بپردازند. با ارزيابي نتيجه فعاليت ها و تهيه گزارش هاي آن، مي توان علاوه بر آگاهي از نتيجه و بازخورد آموزش ارائه شده، درجه و ميزان رشد و سرعت فراگيري اطلاعات کاربران و دانش آموزان را نيز ارزيابي کرد. پس سيستم مديريت یادگیری امکانات ويژه و منحصر به فردي را به شرح زير در اختيار کاربران قرار مي دهد( دوگیاماز، 2007): الف- توانايي و مهارت کاربران در فراگيري اطلاعات حفظ شده و افزايش مي يابد. ب- سيستمي براي اندازه گيري و ارزيابي ميزان تاثير دوره آموزشي ايجاد مي شود. پ- خود کاربر مي تواند دوره آموزشي اش را کنترل کند. ت- هزينه و احتمال زيان مادي به لحاظ مشارکت در مديريت و نگهداري سخت افزاري و نرم افزاري در مقايسه با به کارگيري سيستم هاي حضوري، کاهش مي يابد. ث- با توجه به ساختار پودماني سيستم، توسعه دوره آموزشي بر اساس نياز کاربر انجام مي شود. 2-2-2 تاریخچه سیستم مدیریت یادگیری محیط های یادگیری مجازی (سیستم مدیریت یادگیری) سیستمی است که به منظور تسهیل مدیریت دوره های آموزشی توسط معلمان برای دانش آموزان طراحی شده است. این سیستم با استفاده از سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر، یادگیری و آموزش از راه دور را امکان پذیر می کند. اصطلاحات سیستم یکپارچه و مدیریت رایانه های مبتنی بر یادگیری در طول سالهای اخیر تغییر کرده است. برخی از اصطلاحات مرسوم در این حوزه عبارتند از: سیستم های یکپارچه یادگیری ، رایانه کمک آموزش، آموزش بر اساس کامپیوتر، آموزش کامپیوتر مدیریت شده ، آموزش چند رسانه ای تعاملی ، فن آوری پیشرفته یادگیری، فن آوری مبتنی بر یادگیری و آموزش مبتنی بر وب. هدف آموزش آسان تر، بهتر و سریعتر از طریق اتوماسیون برای چند دهه اخیر یک دغدغه بوده است. تاریخچه سیستم های مدیریت یادگیری تکاملی بوده است. این تاریخچه تکاملی به توسعه فن آوری های دیجیتال و اینترنت گره خورده است. هر نقطه عطفی در تاریخچه سیستم مدیریت یادگیری توسط توسعه ای که پیشرفت و انتقال سریع دانش و یادگیری مستقل را به همراه دارد، مشخص شده است. اینها برخی از مهمترین نقاط عطف در تاریخ سیستم مدیریت یادگیری است: 1924استاد روانشناسی دانشگاه ایالتی اوهایو اولین ماشین تدریس را اختراع کرد. دستگاه سیدنی پرسی شبیه ماشین تحریر بود و می توانست در تمرین آموزش و اداره آزمون های چند گزینه ای مورد استفاده قرار گیرد.1945وانوار بوش مهندس و مخترع آمریکا یی، دستگاه «تقویت حافظه» که ممکس نام گرفت را طراحی کرد،که مقادیر زیادی از اطلاعات را ذخیره می کند و اجازه می دهد تا کاربران به سرعت داده ها را جستجو و به آنها دسترسی پیدا کنند. این دستگاه مفهومی از طریق تاثیر بر توسعه دهندگان ابرمتن، مکانیزم پیوندی است که در قلب شبکه جهانی وب نفوذ کرد.1956ساکی اولین سیستم آموزش تطبیقی جهان است، که به سمت تولید می رود. این صفحه کلید توسط مهندس گوردن پاسک و رابین مک کینون برای کمک به افراد جهت افزایش سرعت تایپ و دقت طراحی شده بود. این ابزار شبیه رابطه معلم / دانش آموز طراحی شده بود و از عملکرد دانش آموز برای تعیین زمان پاسخ و نشانه های آموزشی استفاده می کرد.1961پلاتو، اولین برنامه آموزش رایانه که توسط هیئت علمی در دانشگاه ایلینوی در اوربانا شامپاین معرفی شد. در کنار اینکه پلاتو اولین سیستم های آموزش مبتنی بر رایانه بود، اولین میزبان در جامعه آن لاین نیز هست.1969وزارت دفاع آمریکا برای پروژه آرپانت کمیسیون تشکیل داد، محققان در این پروژه بسیاری از پروتکل هایی که بعداً برای اینترنت مورد استفاده قرار گرفت را توسعه دادند.1983دانشگاه ام آی تی پروژه آتنا را راه اندازی کرد، پروژه ای که هشت سال تحقیق روی تولید ابزارهای یادگیری مبتنی بر کامپیوتر را شامل شد. سیستم آتنا هنوز در دانشگاه ام آی تی در حال استفاده است.1990سافت آرک ،کلاس اول را راه اندازی کرد که در حال حاضر به عنوان اولین سیستم مدیریت یادگیری شناخته شده است. این نرم افزار بر روی کامپیوتر شخصی (اپل مکینتاش) به جای رایانه بزرگ مانند سیستم های آموزش قبلی اجرا می شو د. دانشگاه باز انگلستان از آن برای ارائه آموزش آنلاین در سراسر اروپا استفاده می کند.1997شبکه یادگیری تعاملی توسط کورس اینفو توسعه یافته است. این اولین سیستم مدیریت یادگیری است که برای بانک اطلاعاتی رابطه ای مورد استفاده قرار گرفت. شبکه آموزش تعاملی در ییل، کرنل و سایر موسسات علمی نصب شده است.2004اسکرم 2004 (مديريت، مطالب مرجع مدل شیء)، مجموعه ای از استانداردهای آموزشی تکنولوژی، برای بسیاری از سیستم های مدیریت یادگیری فعلی استفاده می شود.2008اوکالیپتوس به عنوان اولین منبع باز برنامه نویسی رابط برنامه برای استقرارکاربران خصوصی منتشر شده است. این سیستم اجازه می دهد تا سیستم های مدیریت یادگیری بدون نصب به صورت آن لاین بر روی رایانه های شخصی و یا شبکه داخلی کاملا آنلاین اجرا شود.2012سیستم مدیریت یادگیری مدرن ساس از فن آوری مبتنی بر منبع باز پیشی گرفت. شرکت ها از توسعه و یا نصب سیستم در رایانه های خانگی آزاد اند. بسیاری از برنامه های سیستم مدیریت یادگیری از طریق دستگاه های تلفن همراه با استفاده از ,وای فای پشتیبانی می شوند. 3-2-2 مفاهیم پایه در سیستم مدیریت یادگیری آموزش از راه دور: این مفهوم فقط منحصر به کامپیوتر نیست و آموزش از طریق رادیو، تلویزیون و مکاتبه را نیز در بر دارد. سایبان تمامی واژه های مربوط به آموزش الکترونیکی است که یادگیری از فاصله دور را امکان پذیر می کند. تمام واژه هایی که در زیر به آنها اشاره شده متعلق به این مفهوم است.(جیل گالوشا، 2008) آموزش الکترونیک (فراگیری الکترونیک): هر آموزشی که کامپیوتر و اینترنت نقشی در آن داشته باشد. می توان گفت عام‌ترین مفهوم در این زمینه است و بقیه مفاهیم را نیز در بر می گیرد. زمانی جایگزین یادگیری از راه دور می شود که اینترنت و تکنولوژی های کامپیوتری با درخواست موسسات پیرامون یادگیری از راه دور منطبق باشد(استفان هراستینسکی، 2008). سیستم مدیریت محتوا:یکی از ابتدایی ترین مفاهیم و تعاریفی که برای توضیح سیستم یادگیری الکترونیک استفاده می شود سیستم مدیریت محتوا است. امروزه اغلب زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که بخواهیم وظایف ابتدایی را برای سیستم یادگیری الکترونیکی توضیح دهیم.(سائول کارلینر، 2005) سیستم مدیریت یادگیری: مرسوم ترین واژه که در تحقیقات مربوط به یادگیری الکترونیکی یافت می شود سیستم مدیریت یادگیری است که اغلب در رابطه با سیستم های یادگیری الکترونیکی تجاری مورد استفاده قرار می گیرد و تقریبا به طور کامل در حال جایگزین شدن به جای واژه ی سیستم مدیریت محتوا در محیط یادگیری الکترونیکی است(سائول کارلینر، 2005). 4-2-2 سيستم هاي مديريت در آموزش الکترونيکي (مديريت یادگیری ) سامانه مديريت دروس اغلب به محيط يادگيري مجازي اشاره دارد و نرم افزاري است كه براي مديريت دوره هاي آموزشي دانشگاه ها و ديگر مراكز آموزشي طراحي شده است و اجراي دوره هاي آموزشي را براي دانشجويان و اساتيد آسان مي كند. اين سامانه به صورت نرم افزارهاي مبتني بر وب ارائه شده است. بدينصورت كه روي يك سرور اجرا مي شود و اساتيد و دانشجويان از هر مكاني ميتوانند با استفاده از مرورگر وب و اتصال اينترنتي به سامانه دسترسي داشته و نيز به استادان اجازه مي دهد كه روي وب سايت هاي درسي كنترل داشته باشند. اين سامانه با فراهم آوردن امكاناتي مانند گروه هاي بحث، اتاق هاي گفتگو، ابزارهايي براي تبادل و ... باعث تسهيل كار كلاسي و ارتباط دانشجويان شده است، در چند سال گذشته تاثیر و نفوذ تکنولوژی دیده می شود و شاهد مزیت آن در آموزش الکترونیکی بوده ایم، سیاستمداران امیدوارند که بتوانند پتانسیل تکنولوژی را در جهت بهبود کیفیت زندگی شهری، صنعتی و اقتصادی به کار گیرند(داگادا و جاکولیچ،2004). استفاده معمول از سامانه مديريت دروس شامل فايل دوره هاي آموزش از دور است كه كاملاً به صورت آن لاين و در قالب يك سامانه و يا تركيبي از آنها ارائه مي شود به طوري كه تجربيات سنتي به دست آمده از ارتباط رو در رو را تكميل ميكند .سامانه هاي مديريت دروس در سطح آموزشي بالاتر، تقريباً به صورت جهاني ارائه مي شوند. مطالعه اسار كه در سال 2005 با استفاده از فناوري اطلاعات روي دانشجويان انجام شد، حاكي از آن است كه 72 درصد از آنها از سامانه مديريت دروس استفاده كرده بودند و اين تعداد در حال افزايش است (کویک و کاروس، 2005 ). اين برنامه ها بستگي به ميزان خدماتي كه ارائه مي كنند، مثلاً آيا محتوا را نيز پشتيابي كرده و يا فقط اساتيد را براي اجراي آزمون ها و تكاليف ياري مي كند و يا همه خدمات لازم براي اداره يك كلاس را در اختيار مي گذارد به نام هاي سيستم مديريت محتوا و يا سیستم مدیریت یادگیری و یا سیستم مديريت محتواي يادگيري و مانند آن نا مگذاري ميشوند. در اين زمينه، مؤسسات و شرکت هاي بسياري که در دنياي تجارت آموزشي فعاليت دارند، برنامه هاي نرم افزاري بسيار پيچيده و عظيمي طراحي کرده اند که با عناوين متنوع و گوناگوني همچون سيستم مديريت آموزشي، سيستم مديريت کارآموزي، سيستم سرپرستي فعاليت آموزشي، سيستم آموزشي مجتمع وغيره به کاربران آموزش الکترونيکي عرضه مي شوند. سرمايه گذاري کلان در زمينه آموزش الکترونيکي، بدون انتخاب دقيق و بهره گيري از اين سيستم هاي مديريتي که بر اساس استانداردهاي تعريف شده طراحي مي شوند، ممکن نخواهد بود. استفاده از فن آوری های موجود در آموزش و پرورش نسبتا قدیمی است. در موضوع فن آوری اعمال شده برای آموزش باید به در دسترس بودن در زمان مورد نیاز توجه داشت. از اواسط قرن بیستم، معلمان و محققان به دنبال پیاده سازی تکنولوژی های موجود در آموزش و پرورش بوده اند. با این حال، تحول در آموزش و پرورش همچنان در مسیر های تصور نشده در حال انجام است.(دنوئی و دوگ، 2006) 5-2-2 سيستم مديريت محتوا در ادامه به توضیح ارکان سیستم مدیریت محتوا می پردازیم. 1-5-2-2 تعریف سيستم مديريت محتوا هرسيستم مديريت یادگیری بايستي يک سيستم مديريت محتوا نيز داشته باشد. اين سيستم به طور کلي از دو رکن اصلي تشکيل شده است: 1)کاربرد مديريت محتوا. 2)کاربرد تحويل محتوا. کاربرد مديريت محتوا: رابط وب با کاربري آسان است که نگارش، تغييرات و جابه جايي محتوا را از سايت شما، مديريت مي کند. اين فرايند به کمک مجموعه اي از عناوين و راهنماهاي اطلاعات و پنجره هاي ورودي محتوا اتفاق مي افتد. اطلاعات وارد شده به اين بخش از سيستم متناسب با حجم محتوا و تعداد مراجعه به آن در يک فايل اطلاعاتي ذخيره مي شود(جانسون، 2011). کاربرد تحويل محتوا: صفحه محيط و محتواي ديناميکي را تبديل کرده و آن را در قالب صفحه معمولي سيستم مديريت محتوا اطلاعات واردشده از طريق وب تحويل مي دهد. ويژگي هاي يک سيستم مبتني بر سيستم مديريت محتوا متغير است ولي بيشتر آنها شامل نشر وب، مديريت قالب، کنترل مرور، عناوين و راهنماي اطلاعات، جستجو و بازيابي است. اين سيستم براي مدير محتوا يا نويسنده که به احتمال زیاد با HTML آشنايي ندارد، اين امکان را فراهم مي کند تا نگارش، تغييرات و جابه جايي محتوا را از طريق سايت شبکه خود بدون نياز به نظرات کارشناسان مديريت کند که اين امکان بر اساس ويژگي« نشر مبتني بر وب» سيستم مديريت محتوا فراهم مي شود. ويژگي مديريت قالب ، اجازه مي دهد که کليه مستندات در هر قالب که باشند به قالب هاي HTML يا PDF مناسب براي سايت شبکه تبديل شوند(جانسون، 2011). 2-5-2-2 استاندارد در سيستم مديريت محتوا توليدکنندگان يا طراحان محتواي آموزشي بايد اطمينان داشته باشند که آموزش پيشنهادي آنها براي کليه آموزش گيران علاقه مند قابل فهم و استفاده است و در عين حال، امکان پيگيري نتيجه و ارزيابي ميزان تاثيرآموزش ارائه شده وجود دارد. به علاوه بايستي محتواي آموزش ارائه شده قابل استفاده مجدد باشد. براي دستيابي به اين اهداف، به محتوايي استاندارد نيازمنديم(جانسون، 2009). در سال هاي اخير، استانداردکردن رشد چشم گيري داشته است و محتواي ارائه شده از شبکه اينترنت حتماً بايد با صنعت استاندارد سازگار باشند. عوامل زيادي در عملياتي کردن يا توسعه سيستم مديريت محتوا مؤثر است که اندازه تشکيلات (تعداد کارکنان) و پراکندگي جغرافيايي به ويژه در محدوده ملّي و فرهنگي، مهم ترين آنها ست. ازجمله ديگر عوامل مي توان به تنوع داده ها و اشکال ارائه آنها اشاره کرد. اين داده ها علاوه بر مقالات متني ساده، مي توانند به صورت گرافيکي، صدا، تصوير يا اشکال مهندسي باشند که مديريت آنها، توانايي و قابليت هاي بيشتري مي طلبد. بعضي از سيستم ها بر اساس نياز به صورت سنتي، و با استفاده از روش هاي شفاهي تر و بيشتر به صورت محاوره اي و برقراري ارتباط بدون استفاده از مقالات، طراحي مي شوند که در اين روش، تبادل داده ها بسيار محدود است. در تحليل نهايي، مي توان مديريت محتوا را صرفاً ابزاري براي انجام آموزش به «داده صحيح» الکترونيکي دانست. اين سيستم زماني موثر و با ارزش است که در «زمان مناسب» در اختیار« اشخاص مناسب» قرار گیرد(پیرلمن و شن، 2011). 6-2-2 آموزش الکترونيکي سیستم های مدیریت یادگیری، با عنوان محیط های یادگیری مجازی، محیط یادگیری دیجیتال، سیستم های مدیریت آموزش و یا محیط های یادگیری الکترونیکی، برنامه های کاربردی مبتنی بر وب است، که از طریق اجرا بر روی یک سرور و با وب سایت در دسترس هستند و مرورگر از هر مکان با اتصال به اینترنت قابل دسترسی است. این سیستم به مربیان ابزارهایی را برای ایجاد وب سایت دوره های آنلاین می دهد و دسترسی به مواد آموزشی را امکان پذیر می کند. (کول & فاستر، 2007). سیستم های مدیریت یادگیری ریشه های خود را در اواخر دهه نود پیدا کرد. رهبر فعلی بازار تجاری تخته سیاه بود که در سال 1997 تاسیس شد. رقیب آن منبع باز مودل در سال 1999 تاسیس شد(دلتا ابتکار، 2009). در 2004، اکثر دانشگاه ها به متمرکز کردن سیستم یادگیری خود و حرکت به سمت محیط فردی و حمایتی، میزبانی مرکزی و غیره احساس نیاز کردند (ولر، 2010). امروزه، اغلب سیستم مدیریت یادگیری تعدادی از ویژگی های اساسی و مجموعه ای از ابزار های خاص و کارکردها برای حمایت از یادگیری را ارائه می دهد. تحقیقا ت اخیر نشان می دهد که یک بازار دائمی در افزایش استفاده از سیستم مدیریت یادگیری (کمبر،مک ناف ، چونگ، لام، چنگ 2010) و تحصیلات متوسطه وجود دارد (اسمت & اسچلن, 2009; پاینو و همکاران، 2011). آخرین گزارش نشان می دهد که تقریبا90% از تمام پاسخ های کالج ها و دانشگاه های آمریکایی گزارش دادند که به سیستم مدیریت یادگیری و پشتیبانی آن در ارتباط با استادان و دانشجویان دسترسی دارند (ارووی، داون پورت، آپ دگروو، 2010). با وجود این میزان پذیرش بالا، میزان شناخت مزیت های یادگیری از طریق سیستم های مدیریت یادگیری کم است (کزالک و جنسون 2004)، اگرچه نحوه استفاده از این سیستم مربوط به درک معلم و دانش آموز در مورد آموزش و یادگیری (لون و تیزلی، 2009) و یا پذیرش تکنولوژی مربوط است(سانچز و هوروس 2010; ون راج و اسچیپر 2008). حرف e در واژه آموزش الکترونيکي از ديدگاه کاربران چنين تعبير مي شود )چونگ، لام، چنگ 2010): اکتشاف: براي فراگيران وب اين شيوه آموزشي وسيله اکتشافي براي دستيابي به اقيانوسي از اطلاعات و منابع است. تجربه: وب مي تواند تجربيات آموزشيِ همه جانبه و فراگيري را از آموزش هم زمان، سلسله مباحث متوالي و خودآموزها، در اختيار فراگيران قرار دهد. سرگرمي و مشغوليت: وب بافراهم ساختن رويکردهاي خلاق آموزشي براي کاربران و ايجاد حس مشارکت و همکاري، فراگيران را مشتاق و علاقه مند مي سازد. سهولت استفاده: استفاده از وب نه تنها براي فراگيراني که با قابليت هاي آن آشنا هستند، بلکه براي فراهم آورندگان مطالب اينترنتي نيز ساده، سهل و آسان است، زيرا آنها مي توانند به راحتي مطالب را در کليه ساختارهاي فني همانند يونيکس و ويندوز و ... در اختيار کاربران قرار دهند. اعطاي قدرت انتخاب: وب به کمک مجموعه اي از ابزارها، فراگيران را قادر مي سازد که بهترين روش يادگيري را از ديدگاه خود برگزينند. مي توان براي آموزش الکترونيکي تعاريف زير را در نظر گرفت: الف- آموزش الکترونيکي آموزش مبتني بر فناوري شبکه و اینترنت برای دسترسی به مواد یادگیری جهت تعامل متفابل با محتوا، یاد دهنده و یادگیرندگان است. در واقع این شیوه حمایت یاد دهنده را در طول دوره جهت دسترسی به دانش و رشد از طریق تجربه های یادگیری به همراه دارد. (آلی، 2008) ب- آموزش الکترونيکي رویکردی جهت آموزش و یادگیری از طریق تکنولوژی مبتنی بر اینترنت برای برقراری ارتباط و تشریک مساعی در یک محیط آموزشی است و در واقع نقطه عطف و همگرايي آموزش و اينترنت است که فرآیند یادگیری در آن به صورت آن لاین صورت می گیرد.( بلک بورد، 2008) پ- آموزش الکترونيکي استفاده و بهره گيري از فناوري شبکه براي طراحي، ارائه، انتخاب، مديريت و توسعه آموزش است، در واقع تمامی فعالیت هایی که از طریق شبکه های الکترونیکی مثل اینترنت و اینترانت انجام می شود.(سام نی دو، 2006) ت- آموزش الکترونيکي به مفهوم آموزش راه اندازي شده با اينترنت است که مي تواند مواردي نظير ارائه مطالب درسي در قالب هاي چندگانه، مديريت آموزشي و شبکه اي مرکب از فراگيران، کارشناسان و تهيه کنندگان مطالب را در بر گيرد.یادگیری به صورت کامل آن لاین و یا پاره آن لاین است. (ماسون، 1998) 1-6-2-2 انواع آموزش الکترونیکی به طور کلی سیستم های آموزش الکترونیکی را به دو دسته ی زیر می توان تقسیم کرد ( لی آن ابرینگر،2001): 1-1-6-2-2 سیستم آموزش الکترونیکی یک طرفه این گونه سیستم آموزش مبتنی بر ارتقای دانش شخصی بوده و پیگیری پیشرفت از طرف واحد آموزش انجام نمی پذیرد و به صورت بسته های آموزشی در غالب CD و به صورت فایل های DOC، PDF یا فایل های صوتی و تصویری ارایه می شوند، این سیستم کاملاً یک طرفه بوده، استاد مطالب آموزشی را در غالب فایل ارایه می کند و دانشجویان فقط به مطالعه آنها می پردازند، مانند بسته های نرم افزاری هادی سیستم. و بسته هاي آموزشي كه توسط هيأت علمي مؤسسه آموزش عالي علمي – كاربردي صنعت آب و برق تهيه شده است. 2-1-6-2-2 سیستم آموزش الکترونیکی دو طرفه این گونه سیستم آموزش مبتنی بر پیگیری از طرف واحد آموزش مربوطه بوده و علاوه بر ارتقای دانش شخص، جهت ارتقای رتبه یا کسب مدرک معتبر نیز می باشد. سیستم های آموزش الکترونیکی دو طرفه به سه دسته ی زیر تقسیم می شوند: سیستم آموزشی سنکرون یا همزمان. سیستم آموزشی آسنکرون یا غیر همزمان از این پس هر کجا از آموزش الکترونیکی صحبت شد منظور سیستم دوطرفه می باشد. در زیر به توضیح هر یک از زیر سیستم های دو طرفه پرداخته شده است. 3-1-6-2-2 سیستم آموزشی سنکرون یا همزمان در این نوع آموزش الکترونیکی استاد پس از تدریس می تواند با دانشجو به صورت همزمان گفتگو و یا در اتاق های چت مباحثه کند و امکان سوال و جواب مستقیم وجود دارد. این نوع سیستم در دانشگاه شهید عباسپور و نيز در مؤسسه آموزش عالي علمي – كاربردي صنعت آب و برق راه اندازی شده است. البته برخی از سیستم های همزمان فقط در غالب سیستم صوتی است، یعنی استاد و دانشجو به طور همزمان می توانند فقط صدای یکدیگر را داشته باشند و در صورت نیاز جلساتی به طور محدود و به صورت ویدیو کنفرانس برگزار می کنند. مانند سیستم راه اندازی شده در دانشگاه علم و صنعت. انواع ديگري از سيستم هاي آموزشي نيز با مقاصد آموزشي مورد استفاده قرار مي گيرد. از جمله در مؤسسه آموزش عالي علمي – كاربردي صنعت آب و برق، از محيط يك نرم افزار به نام دیم دیم براي برگزاري سمينار تحت وب استفاده مي شود. (اين كار در مرحله آزمايشي است.) نرم افزار ياد شده امكان مي دهد محاوره متني، صوتي و تصويري، مديريت شود و استاد به مستمعين وقت بدهد و زمان را مديريت كند.( لی آن ابرینگر، 2001). 4-1-6-2-2 سیستم آموزشی آسنکرون یا غیر همزمان در این سیستم استاد، دروس را در غالب فایل های مختلف و از طریق سایت اینترنت یا اینترانت در اختیار دانشجو قرار می دهد. دانشجو پس از مطالعه ی دروس ارایه شده، سوالات خود را از طریق ارسال پست الکترونیکی و یا به صورت خارج از خط می پرسد. استاد مربوطه در زمان دیگری که مشخص کرده است به سوالات از همان طریق پاسخ می دهد، مانند سیستم آموزشی پژوهشگاه نیرو. به طور معمول در این سیستم آموزش، حتماً باید از روی صفحه مرورگر اینترنتی انجام شود تا پیگیری پیشرفت کار توسط واحد آموزش میسر شود.(لی آن ابرینگر، 2001) 7-2-2 سيستم هاي مديريت یادگیری نوين مطالعات انجام شده در حوزه سیستم مدیریت یادگیری منجر به ارائه چند توصیه برای بهبود و یا طراحی سیستم مدیریت یادگیری جدید به منظور تسهیل تعامل و یادگیری مشارکتی بین یادگیرندگان شده است. برخی از این توصیه ها نیز مربوط به نظریه های ساخت گرایی اجتماعی در بررسی این ادبیات ارائه شده است. حتی اگر سیستم مدیریت یادگیری فقط به عنوان امری عادی در فن آوری آموزش عالی مطرح شده باشد، الیور (2001) از این موضوع دفاع کرد که سیستم مدیریت یادگیری "باید از نظر توانایی های اساسی خود مورد ارزیابی قرار بگیرد تا از اهداف یادگیری برنامه ریزی شده استراتژی های آموزش حمایت کند"(ص 47). الیوردو دسته اصلی ابزار های مبتنی بر وب را معرفی کرد: ابزار توسعه در دانشکده برای ایجاد و ارائه مطالب و محتوا به صورت آنلاین و ابزارهای یادگیری فعال برای دانش آموزان جهت شرکت در پردازش اطلاعات سطوح بالاتر. او استدلال کرد که سیستم مدیریت یادگیری عمدتا در ارسال محتوا متمرکز است که مدرسان باید به شدت استفاده از ابزارهای مبتنی بر وب خارجی را بررسی کند و یا توسعه ساختارهای جدید برای ترویج یادگیری سطوح بالاتر را پشتیبانی کند. بر اساس مباحث بهبود و توسعه سیستم مدیریت یادگیری و با توجه به "پارادایم عصر اطلاعات مناسب" واتسون (2007) توصیه هایی برای بهبود سیستم مدیریت یادگیری ذکر کرده است. واتسون همچنین پیشنها د کرد که سیستم مدیریت یادگیری باید ساختار شناختی مبتنی بر آموزش را فراهم کند که بر انعطاف پذیری و تعریف اهداف یادگیرنده متمرکز باشد و سپس سیستم مدیریت یادگیری بایداز یادگیری مشارکتی به منظور گسترش محیط آموزشی فراتر از کلاس درس پشتیبانی کند. به طور مشابه، وانگ ،سیرا و فلوگر (2003) استدلال کردند که سیستم مدیریت یادگیری می تواند یک رویکرد شناخت اجتماعی که در آن مدرس می تواند دانش آموزان را در زمینه مشارکت در یادگیری بپروراند، باشد. بسياري از سيستم هاي مديريت آموزشي صرفاً به اجزاي آموزش مي پردازند و اجزاي اطلاعاتي را ناديده مي گيرند. ولي سيستم هاي مديريت یادگیری جديد به هر دو مقوله مي پردازند و اجزاي آموزشي آنها، مشابه همان هايي است که در سايت هاي پشتيباني آدوبی و ماکرو مدیا و نيز سيستم هاي مديريت دانش وجود دارد. علاوه بر اين، ممکن است مولفه ها و اجزاي ديگري مانند بانک هاي رسانه اي ديجيتال، کاربري همتا به همتا، کاربري پيغام رساني فوري و... نيز در برگيرد. ترکيب اطلاعات و آموزش، گامي مثبت در جهت کسب اطلاعات و اتخاذ تصميم خوب و با ارزش است. سيستم مديريت دانش دو مؤلفه اساسي به نام هاي فرايند توليد دانش و تفکر دارد که با ايجاد تعامل فعال بين اين دو، مي توان مديريت دانش را عملياتي کرد (استیو هالس (2001). قبل از بررسي چگونگي توليد و مديريت محتوا، بهتر است تصوير درستي از دو مفهوم آموزش و اطلاعات در ذهن داشته باشیم. اطلاعات در آموزش هاي منطبق با دستورالعمل هاي آموزشي و امکان ترکيب (آموزش) و (اطلاعات) اهميت ويژه اي دارد (اسپیگلر،2003). شيوه هاي به کارگيري عملي دو مفهوم با يکديگر قابل تجزيه وتحليل است و اين همان مفهوم و بستري است که به نظر مي رسد امروزه بسياري از فروشندگان سيستم هاي مديريت یادگیری نيز آن را درک کرده اند.گاهي مدير بازرگاني جديدي مي خواهد مشغول کار شود. بديهي است که اين مدير جديد کارش را مي شناسد و نيازي به شرکت در يک دوره آموزشي که در آن اهداف را برايش فهرست کنند يا استراتژي خاص آموزشي را به او ارائه دهند، ندارد. بلکه فقط دستيابي به اطلاعات صحيح در زمان نياز براي او اهميت دارد و اين برنامه شبکه است که مي تواند او را در يافتن اين اطلاعات راهنمايي کند؛ اما يک کارمند مثلاً خدمات مشتريان بانک، لازم است خدماتي را که بايد به مشتريان ارائه کند دقيقاً شناخته و يک بانک اطلاعاتيِ توضيح خدمات توام با امکان جستجو دراختيارش گذاشته شود. بديهي است که بايستي بهترين روش آموزشي براي برآورده ساختن اين نياز انتخاب شود. در اين مورد اطلاعات به خودي خود کافي نيست و دانش لازم است تا بازده مورد نظر و عملکرد مطلوب حاصل شود. پس در فرايند يادگيري، اطلاعات و دانش، هر دو، ضرورت دارد. در ساخت کاربري ها يا سيستم ها براي ايجاد سيستم هاي مديريت آموزشي هر دوجزء يادگيري يعني دانش و اطلاعات بايد در کنار يکديگر به کارگرفته شوند. به منظور ايجاد امکان مديريت محتواي سيستم ها، سايت هايي با توجه به ماهيت اطلاعاتي يا آموزشي آنها براي تامين پشتيباني کاربر هنگام استفاده از خدمات و توليدات ايجاد شده است که علاوه بر حل مشکلات و نيز يافتن و رفع معايب، استفاده و توسعه توليدات را نيز شامل مي شود. از جمله مي توان به سايت هاي آدوبی و ماکرومدیا اشاره کرد. آنچه گفتيم نشان مي دهد که اطلاعات گستره وسيع تري از آموزش را در بر مي گيرد. با مرتبط ساختن اين امر به نظريه "آموزش براساس تقاضا" يا "آموزش در زمان نياز" اين برداشت بهتر تبيين مي شود. مصرف کنندگان پس از آشنايي با نرم افزارهاي مربوطه -استفاده از دستورالعمل ها و شرکت در دوره هاي آموزشي و غيره- خواهان برخورداري از حمايت مستمر در زمينه نيازهاي ضروري و فوري خود هستند. معمولاً بيشتر اين نيازها به وسيله قطعه هاي خاصي از اطلاعات، ورودي مبتني بر دانش، گروه هاي خبري، مقالات و غيره تامين مي شود، ولي اگر نيازي مستلزم ارائه روش آموزشي باشد، در اين صورت راهنمايان با حضور خود اين نقش را بر عهده خواهند گرفت. آموزش به عنوان فرایند یادگیری می باشد. این فرایند شامل به دست آوردن دانش، بهبود مهارت های که ممکن است منجر به تغییر در نگرش و رفتار شود، می باشد که عملکرد فرد یادگیرنده دریادگیری را افزایش می دهد(ناکری، 2007). آموزش به عنوان یک تغییر در سطح مهارت های مختلف توصیف شده است. با مقایسه بین آموزش و یادگیری می توان چنین گفت که آموزش تفییر در دانش و یادگیری تغییر در مهارت ها می باشد(الکینگتون، 2000). 8-2-2 انتخاب سيستم هاي مديريت یادگیری مناسب انتخاب صحيح يک سيستمِ مديريت یادگیری که متناسب با نيازهاي برنامه آموزشي سازمان يا موسسه مورد نظر باشد به تحقيق، بررسي و شناخت سيستم هاي مختلف و قابليت هاي آنها نياز دارد، چرا که انتخاب نادرست و عجولانه، شکست برنامه آموزشي را در پي خواهد داشت. اين امر با توجه به اينکه هر روز و هر هفته محصولات جديدي با قابليت هاي متفاوت به بازار آموزش الکترونيکي عرضه مي شوند، بسيار دشوار است؛ محصولاتي که با عناوين مرجع آموزشي، يک راه حل نهايي در سيستم مديريت آموزشي، تجربه اي در آموزش، يک راه حل کامل آموزش خصوصي از راه دور، ابزار فناوري الکترونيکي الکترونيکي انقلابي و غيره از يکديگر تفکيک مي شوند و در پي تخصيص سهم بازار به محصولات خود هستند. مسلم است که هيچ سيستمي مشابه ديگري نيست و براي همين، سازمان ها نيز نيازهاي آموزشي متفاوت دارند. بنابراين، براي انتخاب سيستم سيستم هاي مديريت یادگیری بايستي ابتدا نيازها کاملاً روشن و تبيين شده باشند و پس از آن، بررسي شود که اين نرم افزار پاسخگوي تمامي نيازها هست يا نه؟(پار و فانگ، 2006). یک سیستم مدیریت یادگیری دارای خصوصیاتی است که اهم آنها عبارتند از(سبحانی نژاد و یوزباشی، 1385): سیستم مدیریت یادگیری افرادی را که درس مشخصی را می خواهند، هدایت می کند و به آنها می گوید که این درس در کجای مجموعه درس قرار می گیرد، چه زمانی در دسترس آنها خواهد بود و چگونه به آنها تحویل داده خواهد شد (از طریق کلاس درس مجازی، به صورت بر خط، روی سی دی و غیره) و برای گذارندن آن چه پیش نیازی مورد نظر است. زمانی که یک فراگیر یک درس را تمام کرد سیستم مدیریت یادگیری وظیفه مدیریت آزمون را بر عهده می گیرد، نتایج را گزارش می دهد و مرحله بعدی را پیشنهاد می کند. سیستم مدیریت یادگیری باید امکان مدیریت ثبت نام و ذخیره اطلاعات شخصی یادگیرنده را بدهد، قوانین را تنظیم کند، آموزگاران را مشخص کند، امکان دسترسی مدیران به پایگاه داده های آموزش را در اختیار بگذارد، گزارشهای استاندارد و بنا به نیاز، روی تک تک افراد یا گروههای از آنها بسازد. برای یک سیستم مدیریت یادگیری بسیار مهم است که مجموعه وسیعی از دروس تولید شده توسط تولید کنندگان مختلف را پشتیبانی کند. این پشتیبانی باید به سادگی و بدون دردسر اضافی صورت گیرد. بنابراین سیستم مدیریت یادگیری باید از استانداردهای جهانی پشتیبانی نماید. سیستم مدیریت یادگیری در بر گیرنده پایگاه داده هاست. سیستم مدیریت یادگیری وظیفه مدیریت منابع آموزشی، ارتباط با کلاسهای مجازی و سیستم مدیریت محتوای یادگیری و نرم افزارهای پیرامونی تجزیه و تحلیل روند آموزش را نیز به عهده دارد. سیستم مدیریت یادگیری باید گروههای کاربران را مدیریت کند، به هر کدام اجازه دهد که درسی را که توسط ابزار یادگیری توسعه داده شده است را اجرا کند. این سیستم باید ضمن ارائه محتوا، پیشرفت هر کاربر را ذخیره نماید. سیستم مدیریت یادگیری محل دستیابی به مجموعه های گسترده از منابع آموزش است. نیاز افراد به گذراندن درس مشخص را تشخیص می دهد، آن درس را در مجموعه درسی مورد نظر قرار می دهد و به شخص اطلاع می دهد این درس چه زمانی و چگونه در دسترس وی خواهد بود و پیش نیازهای این درس چیست؟ زمانی که فراگیرنده درس را تمام کرد، سیستم مدیریت یادگیری وظیفه مدیریت آزمون را بر عهده می گیرد، نتایج را گزارش می دهد و مرحله بعدی را پیشنهاد می کند. 9-2-2 مدل پذیرش فناوری مدل تام در حال حاضر در تعدادی از مطالعات به درک و پیش بینی پذیرش سیستم مدیریت یادگیری در سیستم های غیر آموزشی( اونگ ،2004) و آموزشی (پون و چان, 2007; سانچز و هوورس 2010) مورد استفاده قرار می گیرد. این مدل تعدیل شده ی تئوری عمل مستدل است. دیویس(1989) آن را در رساله دکترای خود مطرح کرده است. هدف اصلی این مدل ارائه مبنایی برای پی گیری اثر عوامل بیرونی بر باورهای درونی، نگرش و قصد استفاده است (دیویس و دیگران،1989،ص 985). این مدل علاوه بر جنبه پیش بینی، رویکرد توصیفی هم دارد، بنابراین مدیران می توانند تشخیص دهند چرا یک سیستم خاص ممکن است مورد پذیرش واقع نشود و بر اساس شناخت حاصل شده گام های اصلاحی مناسب را دنبال کند. شکل زیر مدل پذیرش فناوری را نشان می دهد. شکل1-2 مدل پذیرش فناوری(دیویس و دیگران،1989،ص955) سودمندی ادراک شده: درجه ای که شخص باور دارد استفاده از یک سیستم خاص، عملکرد شغلی او را بهبود می بخشد(تیلور و تاد،1995،ص 152) سهولت استفاده درک شده: میزانی که کاربر انتظار دارد استفاده از سیستم مورد نظر نیازی به تلاش نخواهد داشت.(دیویس و دیگران،1989،ص 985) بر اساس مدل پذیرش فناوری، درک شخص از سودمندی سیستم تحت تاثیر این واقعیت است که وی درک کند استفاده از سیستم آسان است(ونکاتش و دیویس،2000،ص 187). متغیرهای بیرونی: عوامل بیرونی می توانند شامل هر نوع عاملی از قبیل عوانل سازمانی، عوامل اجتماعی، ویژگی های سیستم های رایانه ای مانند نوع سخت افزار و نرم افزار؛ نحوه آموزش و کمک های افراد دیگر در استفاده از سیستم های رایانه ای باشد که بر روی برداشت های ذهنی افراد از مفید بودن و آسانی استفاده از فناوری اطلاعات تاثیر می گذارند.(دیویس و دیگران،1989). در مدل پذیرش فناوری فرض بر این است که همیشه باورهای سودمندی و سهولت استفاده، تعیین کننده های اصلی تصمیم استفاده از فناوری هستند. از آنجا که دیویس و دیگران می خواستند از باورهایی استفاده کنند که برای مطالعه فناوری های مختلف و گروه های متفاوت کاربران،کاربرد و عمومیت داشته باشد(دیویس و دیگران،1989،ص 988). بنابراین انتخاب دو باور سودمندی و سهولت استفاده، انتخاب هوشمندانه و منطقی به نظر می رسد. تا ژانویه سال 2000،424 مقاله در نشریه های علمی به مدل پذیرش فناوری استناد کرده اند. در طی 0 سال، این مدل به عنوان مدلی قوی و نیرومند برای پیش بینی پذیرش فناوری توسط کاربران شناخته شده است (ونکاتش و دیویس،2000،ص 187). 3-2 بخش دوم: مدیریت دانش 1-3-2 تعریف دانش ویژگیها و پیچیدگیهای نهفته در دانش موجب شده است تا نسبت به آن تعاریف مختلفی بیان گردد. یکی از عوامل پیچیدگی دانش ناشی از ماهیت مبهم و غیرملموس آن میباشد. داونپورت و پروساک از اندیشمندان مشهور حوزه دانش، دانش را ترکیبی منعطف و قابل تبدیل از تجارب، ارزشها، اطلاعات معنی دار و بینشهای متخصصان که چارچوبی را برای ارزیابی و انسجام اطلاعات و تجارب جدید ارائه میدهد، میداند. همچنین نوناکا و تاکوچی ایجاد دانش را ناشی از ترکیب اطلاعات دریافتی و مفهوم سازی افراد میدانند. این استدلال نمایانگر آن است که دانش میتواند تنها در زمینه انسانی و عقاید و تجربیات آنها یافت شود. در بین تعاریف گوناگونی که در زمینه مدیریت دانش بیان گشته است عامل انسانی به عنوان عاملی مشترک قابل مشاهده میباشد و این امر به وضوح بیانگر لزوم توجه و دقت هرچه بیشتر در بکارگیری دانش در سازمانها میباشد. از رویکردهای دیگر میتوان به رویکرد کلارک و رولو که دانش را با تقسیم به آشکار و نهفته در سطحی بالاتر از داده و اطلاعات و در سطح پایینتری از بینش و خرد قرار میدهند، اشاره نمود. در مورد تقسیم بندی انواع دانش، نوناکا دانش را به دو گروه دانش صریح و دانش ضمنی تقسیم نمود. دانش صریح را به عنوان دانشی که قابلیت کدگذاری و بیان از طریق گویش است بیان نمود و دانش ضمنی را انتزاعی دانسته و دستیابی به آن آسان نیست و دانش ضمنی آن چیزی که در ذهن افراد و تجریبات آنها است و به صورت صریح شده و مقاله و یا... قابل انتشار نیست . 2-3-2 مدیریت دانش مدیریت دانش فرآیندی است که طی آن سازمان به تولید ثروت از دانش و یا سرمایه فکری خود میپردازد.(تاکیوچی،1995). طبق تعریف جونز (2003) مدیریت دانش، رویکردی یکپارچه و نظام مند در جهت تشخیص، مدیریت و تسهیم کلیه دارائی های فکری شامل داده، مستندات، رویه ها و تجارب موجود در ذهن افراد می باشد(جونز،2003). همچنین اودل (2000) مدیریت دانش را رویکردی نظام مند جهت یافتن، درک و استفاده از دانش به منظور خلق ارزش می داند. موری (2003 ) مدیریت دانش را اینگونه تعریف می کند: مدیریت دانش، سیستمی جهت ایجاد جو مساعد برای کسب و تسهیم دانش موجود، ایجاد فرصت هایی برای خلق دانش جدید و فراهم کردن ابزارهایی برای اعمال استراتژیک دانش سازمانی در تلاش های سازمان جهت دستیابی به اهداف خود می باشد (وسکو،2005). رویکردها به مدیریت دانش وابسته به چشم انداز مدیریت میباشد. تفاوتها میتواند ناشی از چشم اندازهای اطلاعات بنیان، تکنولوژی بنیان و فرهنگ بنیان باشد )گوسچالک، 2005(. چشم انداز اطلاعات محور به دسترسی اطلاعات توجه دارد. چشم انداز تکنولوژی محور توجه به ابزارهای فناوری اطلاعات دارد و چشمانداز فرهنگ بنیان به اشاعه دانش توجه بیشتری دارد. تمرکز اصلی در انتخاب این رویکردها وابسته به وضعیت شرکتها میباشد. اگر ایجاد مجدد اطلاعات نقش مهمی در سازمان دارد دیدگاه اطلاعات بنیان مهم است. اگر تکنولوژی در سازمان حتی توانایی خدمت دهی ابتدایی به کاربران دانش را ندارد، رویکرد تکنولوژی بنیان تمرکز میشود. اگر کارگران دانش در سازمان ایزوله و بیمیل هستند رویکرد فرهنگ بنیان مهم است (گوسچالک، 2005(. جدول1-2 مؤلفههای مدیریت دانش از نگاه صاحبنظران مختلف محققتعریفاُدل(1996)مدیریت دانش رویکردی نظام‌مند، جهت یافتن، درک و استفاده از دانش جهت خلق ارزش می‌باشد. مالهوترا (1997)فرایندی که به واسطه آن سازمان‌ها در زمینه یادگیری (درونی کردن دانش)، کدگذاری دانش (بیرونی کردن دانش) و توزیع و انتقال دانش مهارت‌هایی را کسب می‌کنند. بکمن (1997)سازوکاری برای دست‌یابی به تخصص، دانش و تجربه که قابلیت‌های جدید را فراهم می‌کند، عملکرد بهتری را موجب می‌شود، نوآوری را تشویق می‌کند و ارزش مطلوب ذی‌نفعان را افزایش می‌دهد. دانرام (2000)کاربرد نظام‌مند و هدفمند معیارهایی جهت هدایت و کنترل دارایی‌های دانشی ملموس و ناملموس سازمان با هدف استفاده از دانش موجود در داخل و خارج سازمان جهت خلق دانش جدید، ایجاد ارزش، ابداع و بهبود. هاکت (2000)هدف مدیریت دانش مهار و به‌کارگیری دانش و اطلاعات و ایجاد دسترسی بی کم و کاست آن برای همه کارکنان است، با این هدف که کارشان را بهتر انجام دهند. استیو هالس (2001)فرایندی که سازمان‌ها به واسطه آن توانایی تبدیل داده به اطلاعات و اطلاعات به دانش را پیدا کرده و همچنین قادر خواهند بود دانش کسب شده را به گونه‌ای مؤثر در تصمیم‌های خود به کار گیرند.گمبل (2001)مدیریت دانش یعنی مدیریت سازمان به طرف نوآوری مداوم بر اساس دانش سازمان، یعنی پشتوانه ساختار سازمان تسهیلات کاربرد فناوری با تأکید بر کار گروهی و انتشار دانش. اسمیت (2001)سازوکاری جهت ایجاد محیط کاری که در آن دانش و تخصص به آسانی توزیع شود و ایجاد شرایطی که دانش و اطلاعات بتواند در زمان مناسب در اختیار افراد قرار گیرد به گونه‌ای که بتوانند به صورت مؤثرتر و کاراتر فعالیت کنند. کارل ویگ (2002)مدیریت دانش یعنی ایجاد فرایندهای لازم برای شناسایی و جذب داده، اطلاعات و دانش‌های مورد نیاز سازمان از محیط درونی و بیرونی و انتقال آنها به تصمیم‌ها و اقدامات سازمان و افراد. مایرتل بیچ (2003)مدیریت دانش کار بسط دانش، بینش، درک، چگونه دانستن و به کار بستن فناوری و سنت‌ها با آمیخته‌ای از علم مدرن است. جونز (2003)رویکردی یکپارچه و نظام‌مند در جهت تشخیص، مدیریت و تسهیم کلیه دارایی‌های فکری شامل پایگاه داده‌ها، مستندات، رویه‌ها و سیاست‌ها و تجارب موجود در ذهن افراد. هردریت (2003)مدیریت دانش مدل کسب و کار چند رشته‌ای است که با تمام ابعاد دانش سازمانی شامل خلق دانش، کدگذاری، تسهیم و نحوه اثرگذاری آن در ارتقای یادگیری و خلاقیت سروکار دارد. الیاس(2003)مديريت دانش، فرآيند جمع‌آوري، ايجاد و استفاده از تخصص افراد سازمان و فرآيند ايجاد، ارایه و نشر، ارتقا و به‌كارگيري دانش در راستاي اهداف و مقاصد و فعاليت‌هاي سازمان است.چو (2005)چارچوبی برای اعمال ساختارها و فرایندهایی در سطوح فردی، گروهی، سازمانی در جهت اینکه سازمان بتواند از آنچه می‌داند یاد بگیرد، و در صورت نیاز دانش جدید را کسب کند تا برای مشتریان و ذی‌نفعان‌شان ارزش خلق کند. این چارچوب مدیریتی افراد، فرایندها و فناوری را در جهت توسعه پایدار عملکرد یکپارچه می‌کند. گرینر (2007)مدیریت دانش شامل تمام فعالیت‌هایی می‌شود که در دانشِ به انجام رساندن اهداف عملیاتی سازمان، به منظور مواجهه با چالش‌های محیطی و بقا در بازارگاه‌های رقابتی به کار می‌رود.لاودن(2007)مدیریت دانش به مجموعه‌ای از فرآیندهای کسب و کار در سازمان‌ها از قبیل ایجاد، ذخیره، توزیع و به کار گیری دانش اشاره دارد. 4-3-2 مفهوم دانش قبل از توضیح مفهوم دانش، لازم است که بین «داده»، «اطلاعات» و «دانش» تفاوت قائل شویم. داده ها: «داده‌ها» رشته واقعیت های مجرد در مورد رویدادها هستند. داده‌ها از هر نوع قضاوت، تفسیر و مبنای قابل اتکا برای اقدام مناسب تهی هستند. داده‌ها برای سازمان ها اهمیت زیادی دارند، چراکه مواد اولیه‌ ضروری برای خلق دانش به شمار می‌روند. اطلاعات: اطلاعات برخلاف داده‌ها، معنی‌دار هستند. اطلاعات باید متضمن آگاهی و حاوی داده‌هایی تغییر دهنده باشد. داشتن ارتباط و هدف، ویژگی اطلاعات است. داده‌ها زمانی به اطلاعات تبدیل می‌شوند که ارائه دهنده‌ آن ها، معنی‌ و مفهوم خاصی به آنها ببخشد. با افزودن ارزش به داده‌ها، در واقع آنها را به اطلاعات تبدیل می‌کنیم. دانش: دانش از اطلاعات و اطلاعات از داده‌ها ریشه می‌گیرند. دانش ترکیب سازمان یافته‌ای است از دادهها که از طریق قوانین، فرایندها و عملکردها و تجربه حاصل آمده است. به عبارت دیگر، دانش معنا و مفهومی است که از فکر پدید آمده است و بدون آن اطلاعات و داده‌ تلقی می‌شود. تنها از طریق این مفهوم است که اطلاعات حیات یافته و به دانش تبدیل می‌شوند. دانش، در ذهن دانشور به وجود آمده و به کار می‌رود. دانش در سازمان ها نه تنها در مدارک و ذخایر دانش، بلکه در رویه‌های کاری، فرایندهای سازمانی، اعمال و هنجارها مجسم می‌شود. داده ها به خودي خود عاري از مفهوم بوده و شامل مشاهدات، حقايق يا اعداد هستند. وقتي كه داده ها به منظور خاصي سازماندهي شده و در يك متن قرار مي گيرند، تبديل به اطلاعات مي شوند. هنگامي كه اطلاعات براي آشكار ساختن الگوها و گرايشات نهان مورد تحليل قرار مي گيرد به دانش تبديل مي شود. اسپیگلر (2003) به ارایه مدلی مارپیچ که سه مفهوم داده، اطلاعات و دانش را به یکدیگر پیوند می دهد، پرداخته است. این مدل، در شکل 2 دیده می شود. به زعم وی، داده های دیروز، اطلاعات امروز و دانش فردا هستند که به ترتیب در زنجیره ارزش از پایین به بالا به اطلاعات و داده می رسد و دور می زند (اسپیگلر،2003). شکل 2-2 ارتباط بين داده،اطلاعات،دانش(اسپیگلر،2003) 5-3-2 راهبردهاي مديريت دانش مديريت کلان جهت کارآمدي زيرسيستم‌هاي خود مي‌بايست ماهيت، اصول و ابعاد مديريت دانش را بشناسد. راهبردهايي که ماهيت و توانايي متفاوت مديران را منعکس مي‌نمايد عبارتنداز: ۱- راهبرد دانش بعنوان راهبرد کسب وکار که روشي جامع و با وسعت سازماني براي مديريت دانش است، که بيشتر بعنوان يک محصول در نظر گرفته مي‌شود. ۲- راهبرد مديريت سرمايه‌هاي فکري که بر بکارگيري و ارتقاي سرمايه‌هايي که از قبل در سازمان وجود دارند، تاکيد دارد. ۳- راهبرد مسئوليت براي سرمايه دانش فردي که از کارکنان حمايت و آنها را ترغيب مي‌کند تا مهارت‌ها و دانش خود را توسعه دهند و دانش خود را با يکديگر درميان گذارند. 4- راهبرد خلق دانش که بر نوآوري و آفرينش دانش جديد از طريق واحدهاي تحقيق و توسعه تاکيد مي‌کند. ۵- راهبرد انتقال دانش که بعنوان بهنرين فعاليت در بهبود کيفيت امور و کارايي سازمان مورد توجه قرار گرفته‌است. ۶- راهبرد دانش مشتري- محور که با هدف درک ارباب رجوع و نيازهاي آنها بکار گرفته مي‌شود تا خواسته آنها به دقت فراهم شود. 6-3-2 فرآیند مديريت دانش ما مديريت دانش را فرآيند ايجاد، تأييد، ارائه، توزيع و كاربرد دانش مي‌دانيم. در سازمان‎ها اين پنج عامل در حوزه مديريت دانش زمينه آموزش، بازخورد، آموزش مجدد و يا حذف آموزش را فراهم مي‌آورد كه معمولاً براي ايجاد، نگهداري و احيا قابليت‌هاي سازمان مورد نياز است. بسياري از متخصصان اطلاع‌رساني با ذخيره و نظام‌مند كردن اطلاعات براي بازيابي و استفاده مجدد از آن اقدام مي‌كنند، ليکن در يك سازمان دانش محور تنها تأكيد بر اين جنبه‌ها به تنهايي كافي نيست، بلكه اطلاعات بايد بر طبق نيازهاي واقعي کسب و کار، از نظر كيفي كنترل شود و به فرآيندهاي كاري مرتبط بپيوندد. از طريق مناسبات مشترك ميان اطلاعات و فرآيندهاي ذهني و تجاري انسان است كه سرانجام دانش و درك جديد ايجاد مي‌شود. در حقيقت مي‌توان گفت در فضاي ايجاد شده در زمينة دانش و عقايد جديد است كه اساس توسعه و تغييرات بيشتر، جهت سودآوري بيشتر کسب و كار بنا گذاشته مي‌شود. معيار ارزيابي در مفيد بودن دانش معمولاً مشخص نيست. در عين حال اگر سازماني، دانش را در كارها و فعاليتهاي رايج خود مفيد دانست بايد ترتيبي اتخاذ نمايد كه گروه‎هاي كاري بتوانند به سنجش و ارزيابي دانش بپردازند (كوليس و مونتاگومري، 1995). به كارگيري الگوهاي تعامل بين اعضا، فناوري‌ها، و فرهنگ يك سازمان مي‌تواند با شرايط دشوار روبرو شود و به همين دليل است که برخي صاحب نظران‎ اين الگوي تعاملي را مجموعه عقل‌هاي سازمان ناميده‌اند. ما در ادامه به بررسي تعاريف مطرح شده در ارتباط با اين فرآيندها مي پردازيم. 1-6-3-2 ايجاد دانش ايجاد دانش به توانايي سازمان‌ها در ايجاد ايده‌ها و راه‌حل‌هاي نوين و مفيد اشاره دارد (ماراكاس، 1999). سازمان‌ها با توسعه و تجديد ساختار دانش قبلي و كنوني خود با روش‎هاي مختلف به خلق واقعيت‎ها و مفاهيم جديد مي‌پردازند. ايجاد دانش فرآيند مهمي است كه در آن انگيزه، تلقين، تجربه، و شانس، نقش مهمي ايفا مي‌كنند(لين و ديگران، 1996). معيار سنجش دانش نو، نقش مؤثر آن در حل مسائل جاري و نوآوري در بازار است. 2-6-3-2 اعتباربخشي به دانش اعتباربخشي به دانش، به گستره‌اي اشاره دارد كه بنگاه‌ها مي‌توانند بر روي دانش اثر گذاشته و اثرات آن را بر محيط سازماني ارزيابي نمايند. چرا كه با گذشت زمان بخشي از دانش گذشته نياز به بازنگري و انطباق با واقعيتهاي كنوني دارد. اغلب تقابل مداوم و چند وجهي بين فناوري، فنون و افراد براي سنجش اعتبار دانش مورد نياز است. براي مثال وقتي سازماني مجموعه جديدي از فناوري‌ها، ابزار، رويه‌ها و فرآيندها را به كار مي‌گيرد، نيازمند بهبود و روزآمدسازي مهارت‎هاي كاركنان خود است تا بتواند به خوبي خود را با واقعيت‎هاي رقابتي جديد منطبق سازد. اعتبار بخشي به دانش، فرآيند سخت كنترل، آزمون و بهبود مداوم دانش پايه براي رسيدن به واقعيت‎هاي موجود و بالقوه است. به طور کلي پیشرفت در يك زمينه، اطلاعات، فرضيه‌ها، قوانين و مقررات جديدي را ايجاد كرده و بخشي از قواعد و فرضيه‌هاي قديمي را از رده خارج مي‌سازد. بنابراين براي سازمان‎ها مرور، آزمون و افزايش مداوم اعتبار دانش پايه براي رسيدن به دانش جاري ضروري است (بات، 2000). 3-6-3-2 ارائه دانش ارائه دانش حاكي از شيوه‌هايي است كه از آن طريق دانش به اعضاي سازمان ارائه مي‌شود. به طور كلي سازمان‌ها مي‌توانند روندهاي مختلفي در جهت ايجاد دانش پايه خود اتخاذ نمايند. با اين وجود ‎ دانش سازماني در موقعيت هاي مختلفي ارائه شده و روندهاي مخلتفي را در بر دارد. اعضاي سازمان با مجموعه‌هايي از شيوه‌ها سرو كار دارند. اگر لازم باشد كه آنها شيوه كاري خاصي را بياموزند، تأخير در منسجم‌سازي اين دانش جديد امري طبيعي و ضروري است. بنابراين يك ‎ سازمان مي توانداستانداردهاي برنامه‌ريزي شده يكساني را ايجاد نمايد و يا از الگوهاي يكساني براي ارائه داده، اطلاعاتودانش بهره گيرد. ارائه دانش مستلزم تمایل افراد و گروهها در سازمان به تسهیم دانش در راستای رسیدن به منافع دو جانبه است و تسهیم دانش رخ نخواهد داد مگر اینکه کارکنان و گروههای کاری سازمان، سطح بالایی از رفتارهای مشارکتجویانه داشته باشند(ریو،2007). 4-6-3-2 توزيع دانش لازم است كه دانش قبل از بهره‌برداري در سطوح سازماني در درون سازمان به اشتراك گذارده شود. تعامل بين فناوري‌هاي سازمان، فنون و افراد مي‌تواند اثر مستقيم بر توزيع دانش داشته باشد. در ساختارهاي سازماني سنتي، با توجه به شكل كنترل‌ها و نقش‌هاي از قبل تعريف شده، فرصت‌هاي توزيع دانش و تعامل بين فناوري‌ها، فنون و افراد كاهش مي‌يابد. اما در ساختارهاي نوين (افقي) سازماني، تقويت و سياست‎هاي درهاي باز، جريان دانش را در ميان بخش‎ها و افراد سرعت مي‌بخشد. انتقال و نشر دانش فرصتهایی را برای به حداکثر رساندن توان سازمان برای برآورده کردن نیازهایش، افزایش کارایی برای حل مسائل و رسیدن به مزیت رقابتی فراهم میکند. تسهیم دانش یک فرهنگ تعامل اجتماعی است که دربرگیرنده تبادل دانش کارکنان تجارب و مهارتها در تمام بخش یا سازمان است. (لین،2000). 5-6-3-2 كاربرد دانش به طور كلي دانش سازماني بايد در جهت محصولات، خدمات و فرآيندهاي سازماني به كار گرفته شود. اگر سازماني به راحتي نتواند شكل صحيح دانش را در جاي مناسب آن مشخص نمايد در عرصه‌هاي رقابتي با مشكل مواجه خواهد شد. زماني كه نوآوري و خلاقيت راه پيروزي در جهان امروز است، سازمان بايد بتواند دانش مناسب را در جاي مناسب به كار گيرد. معيار ارزيابي در مفيد بودن دانش معمولاً مشخص نيست. در عين حال، اگر سازماني دانش را در كارها و فعاليت‎هاي رايج خود مفيد دانست بايد ترتيبي اتخاذ نمايد كه گروه‎هاي كاري بتوانند به سنجش و ارزيابي دانش بپردازند. سازمان‌ها به منظور هدايت دانش فردي در جهت اهداف سازماني، بايد محيطي براي اشتراك، انتقال و تقابل دانش در ميان اعضا به وجود آورند و افراد را در جهت با مهفوم كردن تعاملاتشان آموزش دهند. براي بسط «دانش مجموعه» بايد هر فعاليتي را در راستاي توسعه و تعامل منطقي بين كاركردها هدايت نمود. خلاصه اينكه مديريت دانش به تغيير فرهنگ همكاري در فرآيندهاي تجاري، به منظور ممكن ساختن اشتراك اطلاعات اشاره دارد. اين كار همانند فعاليت در زيرمجموعه‌هاي فرهنگي و اجتماعي است. در محيط‌هاي پويا سازمان‌ها با يك سلسله مسائل ناخواسته و موقعيت‎هاي پيش‌بيني نشده روبرو هستند كه كنترل آنها توسط فرد در سازمان دشوار است. كارهاي پيچيده در يك سازمان توسط يك فرد انجام نمي‌گيرد بلكه تعامل بين فناوري‌ها، فنون و افراد است كه يك سازمان را در انجام وظايف خطير خود ياري مي‌كند. بنابراين يكي از وظايف دشوار مديريت ايجاد همكاري بين بسته‌هاي مختلف دانش از طريق تبادل و اشتراك اطلاعات است (نوناكا و تاكوچي، 1995). 7-3-2 ضرورت و اهميت مديريت دانش مديريت دانش به الگوهاي تعامل ميان فناوري‌ها، فنون و افراد شكل مي‌بخشد. براي مثال تكنولوژي اطلاعات در خصوص گردآوري، ذخيره و اشاعه اطلاعات به خوبي عمل مي‌كند ولي در تعبير آن ناتوان است (بات، 1998). تجربيات به دست آمده حاکي از آن است که سازمان‎هايي كه به صورت بسته و براي رفع نيازهاي بلندمدت از مديريت دانش استفاده مي‌كنند در روابط اجتماعي و فني خود محتاط هستند. هرچند که از اين طريق دستيابي به راه‌حل‎هاي فني امكان‌پذير است، اما براي تحقق مديريت دانش در سازمان، بايد محيط مشاركت، همكاري و اشتراك دانش را به وجود آورد. براساس تحقيق ارنست و يونگ پنجاه درصد از متخصصان بر اين باورند كه تغيير رفتار بشر يكي از مسائل اجرايي مديريت دانش است. به همين دليل در پروژه‌هاي مديريت دانش بر تغيير روندهاي سنتي و تقويت ساختارها و فناوري‌هاي جديد تأكيد مي‌شود. به طور کلي يک بنگاه براي رشد و توسعه در همه زمينه‎ها و کسب برتري نسبت به رقبا، نياز به راه اندازي و اجراي همزمان چهار سيستم در زمينه‎هاي مختلف دارد. اين سيستم‎ها عبارتند از سيستم مديريت و برنامه‎ريزي منابع سازمان، سيستم مديريت ارتباط با مشتري، سيستم مديريت زنجيره توليد و سيستم مديريت دانش (لاودن، 2003). تأكيد بر ضرورت اين سيستم در کنار ديگر سيستم‎هاي مطرح شده خود دليل محکمي بر جايگاه سيستم مديريت دانش و نقش آن در توسه و پيشرفت بنگاه‎هاي قرن بيست و يکمي است. 8-3-2 نقش منابع هوشمند در مديريت دانش مديريت دانش با ابزارهاي فني و ارزش‎هاي انساني چندگانه سر و كار دارد. پس مي‌توان درنظر گرفت که چگونه سازمان‎هاي يادگيرنده و سازمان‎هاي هوشمند و اصولاً مديريت سازماني مي‌تواند فرآيندهاي خود را از طريق استفاده از يك رهيافت دانش‌مدار مجدداً طراحي نمايد. عوامل هوشمند و ابزارهاي فني قادر هستند مبنايي براي كارآيي بلندمدت سازماني دستگاه‎هايي كه می‌خواهند مديريت دانش را نهادينه سازند، فراهم كنند. مديريت دانش بصورت روز افزون سودمندتر مي‌گردد، زيرا مديريت ارزش، سيستم‎هاي هوشمند و عوامل هوشمند را مدنظر قرار مي‌دهد (ولدريج و جنين، 1995). بر طبق بعضي از اظهار نظرها مديريت دانش به عنوان مجموعه‌اي از فرآيندها توصيف مي‎گردد كه از توليد، توزيع و بهره‌برداري از دانش بين عوامل مرتبط هوشمند و ابزارهاي تكنيكي چون، تكنولوژي اطلاعات و سيستم‎هاي پشتيبان تصميم‌گيري، حمايت مي‌نمايد (ليبوتيس و ولكاكس، 1997). چنانچه بخواهيم يك مدل مفهومي از كارايي مديريت دانش در سازمان‎هايي كه با تركيبي از نقش عوامل هوشمند و منابع سيستم‎هاي هوشمند حمايت مي‌شوند، ارائه نماييم، مي‎توان اين مدل را به دو بخش اصلي تقسيم کرد. در مرحله اول بخش ابزارهاي فني براي تعيين مشخصات منابع سيستم‎هاي هوشمند و در مرحله دوم عوامل هوشمند كه وظيفه آنها تمركز بر نقش‎شان در عملكرد سازماني مي‌باشد. 4-2 بخش سوم: سیستم مدیریت یادگیری و مدیریت دانش 1-4-2 مسائل مشترک مدیریت دانش و یادگیری الکترونیکی این موضوع مهمی است که رئوس اصلی تفاوت بین سیستم یادگیری الکترونیکی و سیستم مدیریت دانش مشخص شود. زیرا آنها برای رویکردهای متفاوت و موضوعات متفاوت در نظر گرفته شده اند. مهمترین تفاوت بین این دو این است که سیستم یادگیری الکترونیکی و سیستم مدیریت دانش بر دو هدف کاملا متفاوت تمرکز دارند. (بایان ابو شاوار، 2009) سیستم یادگیری الکترونیکی سعی در حمایت از یادگیرندگان در توسعه دانش شان به وسیله ایجاد یادگیری ساختارمند و امکانات مخابره و ارتباط با چند مرکز راجع به موضوعات خاص دارد، در حالیکه سیستم مدیریت دانش، دانش را به وسیله استفاده از سیستم مدیریت محتوا از طریق جستجو و طبقه بندی امکانات فراهم می کند. علاوه بر این نوع همکاری با کارشناس و کاربران را در مورد موضوعات مختلف مشخص می کند. سیستم یادگیری الکترونیکی اطلاعات را برای سرمایه گذاری ها و سیستم منابع انسانی از طریق جمع آوری اطلاعات در مورد یادگیرنده با استفاده از اطلاعات و پیشرفت در ترکیب آزمایشات و معاینات فراهم می کند. این می تواند برای مهارت های مدیریت و برنامه ریزی شغلی که جز سیستم مدیریت دانش است، استفاده شود. از سوی دیگر، شباهت های زیادی بین این دو مفهوم وجود دارد. سیستم مدیریت یادگیری و سیستم مدیریت دانش، دانش را در اشکال مختلف برای کاربران فراهم می کند. این دانش را می توان مجددا مورد استفاده قرار داد، کد بندی کرد و بر اساس آنچه که در رویکرد های مختلف وجود دارد، طبقه بندی کرد. معماری سیستم برای هر دو مفهوم تقریبا یکسان است و آن معماری کلاینت- سرور است با پیچیدگی بالا در بخش سرور و پیچیدگی کم در بخش مشتریان. برای هر دو سیستم برقراری ارتباط و امکانات همکاری بسیار مهم است. اینها از ایمیل، چت روم، انجمن ها گرفته تا شکل های دیگر همکاری متفاوتند. همچنین حریم شخصی نقش مهمی در هر دو رویکرد بازی می کند. سیستم های مربوطه برای هر دو مفهوم از حریم شخصی یا بر اساس نقش یا شخص گرایی حمایت میکند. طراحی محتوا است که می تواند برای هر دو سیستم مورد استفاده قرار گیرد، یکی از اهداف مهم برای ارتباط بهترین مفاهیم است. مفهوم یادگیری الکترونیک نباید فقط محتوای طراحی شده را برای آموزش افراد در نظر بگیرد، اما اطلاعات باید مرتب و ساخت یافته ارائه شود. این دقیقا هدف اصلی مدیریت دانش است. مفهوم سیستم مدیریت دانش را می توان به عنوان یک مخزن مطلب برای محتوایی که در رویکرد یادگیری الکترونیک وجود دارد، در نظر گرفت. (شاوار، 2009). 2-4-2 تحقیقات انجام شده پیرامون موضوع تحقیق تحقیقات در خصوص سیستم مدیریت یادگیری در سازمان ها به سبب ماهیت تجربی به کار گیری آن کمتر مورد توجه محققان بوده است. 1-2-4-2 تحقیقات داخلی مریم پریسا امانی (1388) در تحقیق خود که در شرکت ملی نفت ایران انجام شد نشان داد که به علت وجود عوامل كمي و كيفي متعدد و هزينه ها و درآمدهاي پنهان در" يادگيري الكترونيكي"، ارزيابي اقتصادي آن دشوار و پيچيده است. در این تحقیق كليات مدل ارزيابي اقتصادي ارائه مي شود و براي محاسبه ميزان بازگشت سرمايه ، اهم درآمدها و هزينه هاي يادگيري الكترونيكي تعيين مي شود تا با مقايسه با "يادگيري سنتي" نسبت به جايگزيني آن تصميم گيري شود. در نهايت نتايج مدل ارزيابي اقتصادي براي تعيين مناسبترين دوره ها براي برگزاري به شيوه"يادگيري الكترونيكي" در يك مطالعه موردي براي شركت ملي نفت – كه كمتر از 5% دوره هاي آن با يادگيري الكترونيكي برگزار مي شود- بكار گرفته مي شود و كليات آن بر مبناي" مشخصات دوره"،"مشخصات شركت كنندگان در دوره" و "مدرس" مشخص مي شود، تا زمينه را براي جايگزيني يادگيري الكترونيكي با يادگيري سنتي در شركت نفت فراهم كند. در نهايت چنین نتیجه کیری شد كه مدل ارزيابي اقتصادي ارائه شده هم براي محيطهاي دانشگاهي و هم بنگاههاي اقتصادي قابل بكارگيري است و كليه جنبه هاي مربوط به زمان، هزينه و كيفيت را در مورد" یادگیری الکترونیکی" به شکل جامع در بر می گیرد حميد رهباردار و خديجه علي آبادي(1391) به این نتیجه رسیدند که، اگر چه جلسات رو در رو و سنتي هنوز به عنوان اثربخش ترين روش آموزشي مطرح مي باشند، اما به كارگيري ابزارهايي نظير سامانه مديريت دروس با قابليتهاي آن، مي تواند فرصتهاي جديدي را براي يادگيري فراهم نمايد. به عقیده آنان يكي از كاركردهاي مهم نرم افزار سامانه مديريت دروس كاربردش دركتابخانه ها و كلاس هاي درس است به طوري كه كتابداران و اساتيد مي توانند ارتباط خود را با كاربران افزايش داده و با استفاده از امكانات گفتگوي آن لاين به انتقال دانش مورد نياز كاربران بپردازند. گفتگوي آن لاين براي بسياري از دانشجويان يك موهبت محسوب مي شود زيرا كه با صرف زمان كمتر ميتوانند به امكانات گسترده تري دست يابند. چنين برنامه هاي مبتني بر وب بر اساس ميزان خدماتي كه ارائه مي كنند از قبيل توليد و بارگذاري محتواي آموزشي، مديريت يادگيري، اجرا و تصحيح آزمون هاي پيشرفت تحصيلي به عناوين مختلف مانند سيستم مديريت محتوا، سيستم مديريت يادگيري و سيستم مديريت دروس تقسيم بندي مي شوند. 2-2-4-2 تحقیقات خارجی تانیا مک جیل و جان کلوباس (2009) در استرالیا از زنجیره تکنولوژی_عملکرد به عنوان چارچوبی برای بیان این سوال که چگونه فناوری مناسب کار بر عملکرد سیستم مدیریت یادگیری تاثیر می گذارد، استفاده کردند. در این تحقیق 267 دانش آموز شامل 73.7 درصد دختر و 26.3 درصد پسر در دامنه سنی 17 تا 59 سال و میانگین 28 سال حضور داشتند. نتایج تحقیق قویا از این موضوع حمایت می کند که فناوری مناسب کار بر ادراک یادگیری مستقیم و غیر مستقیم تاثیر می گذارد. در حالیکه فناوری مناسب کار تاثیر زیادی در درک تاثیر سیستم مدیریت یادگیری دارد، به تنهایی تاثیر کمی بر عملکرد دانشجویان دارد. همچنین بر خلاف انتظارات، فراهم کردن شرایط اجتماعی نقش مهمی در عملکرد سیستم مدیریت یادگیری ندارد. اما نرم های ساختاری می تواند تاثیر گذاری سیستم مدیریت یادگیری را بهبود بخشد. استیون لون و استفان تزلی (2009) به بررسی سودمندی استفاده از سیستم مدیریت یادگیری به عنوان وسیله ای برای دانشجویان و اساتید جهت پشتیبانی از کلاس درس در دانشگاه AMV امریکا پرداختند. داده ها مربوط به بازه زمانی 2 ساله (2006-2007) می باشد که در آن 25 درصد از دانشجویان شرکت داشته اند. در این تحقیق از سیستم مدیریت یادگیری در بهبود کارایی ارتباطات و تعامل آموزش و یادگیری استفاده شده، است.یافته های تحقیق نشان داد که اساتید و دانشجویان ابزارها و فعالیت های صورت گرفته برای برقراری ارتباطات کارامدتر را ارزشمندتر از ابزارهای تعاملی استفاده شده در ایجاد نوآوری در شیوه های موجود می دانند. همچنین نتایج به دست آمده نشان داد که اساتید و دانشجویان ارزش زیادی برای آموزش و یادگیری از طریق سیستم مدیریت یادگیری قائل هستند. مارتین والک، برام ویور و کیندی اسمیت (2012) با هدف فهم میزان پذیرش تکنولوژی سیستم مدیریت یادگیری توسط معلمان دبیرستان، بررسی کاربرد آموزشی سیستم مدیریت یادگیری و تمایز بین کاربرد اطلاعاتی و کاربرد ارتباطی آن تحقیقی را انجام دادند. مدل پیش بینی شده شامل: درک سودمندی، درک سهولت استفاده، هنجارهای ذهنی، خلاقیت فردی در حوزه تکنولوژی اطلاعات و تجربه و حمایت درونی از تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات در سطوح دبیرستان است. داده ها از 505 معلم فلاند در زبان دبیرستان جمع آوری شده است. بعد از انجام تحقق قابل اعتبار و در سطح اطمینان رضایت بخش، مطالعه توانست رابطه بین 9 متغیر را بررسی کند.کاربرد اطلاعاتی مقدم بر کاربرد ارتباطی و درک سودمندی استفاده از سیستم مدیریت یادگیری قویترین عامل در پذیرش سیستم مدیریت یادگیری بود. حمایت درونی تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات تاثیر مستقیم بر کاربرد اطلاعاتی استفاده از سیستم مدیریت یادگیری و هنجارهای ذهنی دارد. درسان دلن به همراه حلیل زیم ،سلیم زیم و سمیل کوزی (2013) در کشور ترکیه به بررسی تاثیر مدیریت دانش بر عملکرد سازمان های کوچک و متوسط در صنعت خدمات پرداختند. برای بهبود قابلیت پیش بینی و شفاف سازی مدل ها از چهار تکنیک یادگیری ماشینی شامل شبکه های عصبی، ماشین های بردار پشتیبانی، درخت تصمیم گیری و رگرسیون توزیع همراه با تحلیل عوامل آماری استفاده شده است. داده های مورد نیاز از 277 شرکت کوچک و بزرگ عملیاتی در حوزه خدمات در استانبول ترکیه جمع آوری شده است. نتایج تحقیقات نشان می دهد که رابطه قوی بین پیاده سازی سطوح فعالیت های مدیریت دانش و عملکرد سازمانی مربوط به آن وجود دارد. این مطالعه پیاده سازی اثربخش مدیریت دانش را برای بهبود عملکرد سازمان های کوچک و بزرگ به عنوان یک ضرورت مدیریتی مطرح می کند. شاوشنگ لایو،جیو دانگ چن ,هاسی می هانک، (2008) عقیده داشتند که تکنولوژی مبتنی بر وب ابزار بالقوه برای پشتیبانی از یادگیری مشارکتی است که ممکن است عملکرد یادگیری را غنی سازد، مانند ساخت دانش منحصر به فرد یا اشتراک گذاری دانش به صورت گروهی. بنابراین، یادگیری مشارکتی مبتنی بر وب برای مدیریت دانش یک مسئله بسیار مهم است. جامعه آماری این تحقیق دانشگاه مرکزی تواین می باشد که نمونه 178 دانشجو برای انجام تحقیق انتخاب شده اند. از دانشجویان خواسته شده بود که بعد از 6 هفته استفاده از سیستم آموزشی مبتنی بر وب به پرسشنامه طرح شده پاسخ دهند که در مجموع 131 پاسخ گرد آوری شد. در این مطالعه به بررسی نگرش یادگیرندگان نسبت به سیستم های یادگیری مشارکتی مبتنی بر وب پرداخته شده است. براساس این تحقیقات نتایج تجزیه و تحلیل عوامل نشان می دهد که پنج عامل نگرشی توابع سیستم، رضایت از سیستم ، فعالیت های مشترک، ویژگی های یادگیرندگان و پذیرش سیستم باید به صورت همزمان، هنگامی که ساختمان یک سیستم یادگیری مشارکتی مبتنی بر وب شکل می گیرد مورد بررسی قرار گیرد. نتایج همچنین مدل پذیرش را برای درک قصد رفتاری کاربران در تسهیل استفاده از سیستم های مشارکتی مبتنی بر وب فراهم می کند. جینگ فنگ وانگ، ویلیام دال, کیم پارک ،ماگا یانگ، زادونگ دنگ (2013)، مطالعه ای را در جهت بررسی اینکه آیا سیستم های مدیریت یادگیری می تواند توسعه دهندگان دوره های علمی را قادر به استفاده از ویژگی های منعطف این نرم افزار برای اجرای هفت اصل موثر آموزش کند یا خیر انجام دادند. به عقیده آنها اگر سیستم های مدیریت یادگیری ابزاری وابسته به آموزش موثر در نظر گرفته می شود این سیستم باید به تعامل علمی در شیوه های تدریس موثر کمک کند. مدل نشان می دهد که: برداشت توسعه دهندگان دوره های علمی از رابطه منعطف و محتوای منعطف نرم افزار امکان تسهیل استفاده از سیستم های مدیریت یادگیری را برای تدریس موثر فراهم می کند و استفاده از سیستم های مدیریت یادگیری برای به اجرا درآوردن این شیوه موثر آموزش مزایای دریافتی علمی را افزایش می دهد. این مدل با استفاده از یک نمونه 379 نفری از پاسخ دهندگان علمی آزمایش شده است. نتایج نشان می دهد که ابعاد انعطاف پذیر هر سه سیستم تاثیرات قابل توجهی در کمک به هیئت علمی در استفاده از سیستم های مدیریت یادگیری در اجرای موثرشیوه های تدریس دارد. ام. پی. سالر، ام. دلگادو، ام. سی. پگالجار (2011) طی تحقیقی به نتایجی دست یافتند که بر اساس آن، شبکه های اجتماعی اینترنت در سال های اخیر به عنوان ابزار قدرتمند در تبادل دانش مردم و محتوای چند رسانه ای مطرح شده اند که برای به اشتراک گذاشتن منافع بین دو گروه از افراد با ویژگی های مشترک مورد استفاده قرار می گیرند. بدون شک، شبکه های اجتماعی ذاتا در هر سیستم آموزش الکترونیکی وجود دارد که در آن بازیگران اصلی معلمان آموزش و منابع آموزشی هستند. اکثر نرم افزار های آموزش الکترونیکی عمدتا بر انتشار مطالب و کار گروهی متمرکز هستند اما امکاناتی که سیستم مدیریت یادگیری می توتند ارائه کند فراتر می رود. به تازگی، کار تحقیقاتی در جوامع مبتنی بر وب برای یادگیری و فرمول بندی آنها به عنوان شبکه های اجتماعی انجام شده است. بنابراین، تجزیه و تحلیل شبکه اجتماعی برای استنباط ساختار گروه و ایجاد سیستم توصیه های هوشمند و داده کاوی کاربرد دارد. در این تحقیق روشی برای تدوین و تفسیر سیستم مدیریت یادگیری به عنوان شبکه های اجتماعی پیشنهاد شده است. به منظور دستیابی به تعمیم بیشتر هستی را برای انسجام اطلاعات از سیستم های مدیریت یادگیری مختلف توسعه دادیم. پس از آن، یک شبکه اجتماعی شخصی از هستی استخراج شده است. این تغییر در دیدگاه سیستم مدیریت یادگیری می تواند یک چالش برای مطالعات بیشتر در مورد شاگردان، معلمین و منابع آموزشی را برای به دست آوردن درک بهتر از ساختار اجتماعی آنها و در نتیجه ایجاد یا بهبود تصمیم گیری در مورد فرایند یادگیری ایحاد کند. 5-2 بخش چهارم: مدل تحقیق و نتیجه گیری 1-5-2 مدل مفهومی پژوهش سیستم مدیریت یادگیری (LMS)سیستم مدیریت دانش(KM)درک سودمندی استفاده از LMSدرک سهولت استفاده از LMSقصد استفاده از فناوری LMSانتقال دانشاین تحقیق به دنبال نشان دادن تاثیر کاربرد سیستم مدیریت یادگیری بر مدیریت دانش می باشد. بنابراین مدل مفهومی تحقیق حاضر به شکل زیر می باشد. H3 H4H1 H2 شکل3-2 مدل مفهومی پژوهش دراین فصل ابتدا ادبیات مربوط به سیستم مدیریت یادگیری مورد بررسی قرار گرفت. سیستم های مدیریت یادگیری، با عنوان محیط های یادگیری مجازی، محیط یادگیری دیجیتال، سیستم های مدیریت آموزش و یا محیط های یادگیری الکترونیکی، برنامه های کاربردی مبتنی بر وب است، که از طریق اجرا بر روی یک سرور و با وب سایت در دسترس هستند و مرورگر از هر مکان با اتصال به اینترنت قابل دسترسی است. این سیستم به مربیان ابزارهایی را برای ایجاد وب سایت دوره های آنلاین می دهد و دسترسی به مواد آموزشی را امکان پذیر می کند. (کول & فاستر، 2007). در قسمت بعد تعاریف مدیریت دانش و اجزای آن ارائه گردید. مدیریت دانش فرآیندی است که طی آن سازمان به تولید ثروت از دانش و یا سرمایه فکری خود میپردازد. (تاکیوچی،1995). در قسمت دیگری از این فصل توضیحاتی پیرامون رابطه سیستم مدیریت یادگیری و سیستم مدیریت دانش به همراه پیشینه ای راجع به موضوع مطرح شد. در نهایت مدل مفهومي يا چارچوب نظري تحقیق ارائه گردید،مدل مفهومی بنياني است كه تمامي پژوهش بر آن استوار مي‌شود. براساس بررسيهاي صورت گرفته، مدل مفهومي تحقيق در اين پروژه يك مدل برگرفته از تحقیقات انجام شده توسط ویلیام ریچارد، استفان دروو و جان کارتر (2011) است. متغیرهای اصلی مدل ریچارد و همکاران عامل فرهنگ، درک سهولت و درک سودمندی استفاده از سیستم مدیریت یادگیری و نیات رفتاری کارکنان بوده است. متغیر های اصلی پژوهش حاضر سیستم مدیریت یادگیری و سیستم مدیریت دانش است. سیستم مدیریت یادگیری خود شامل ابعاد متعدد درک سودمندی استفاده و درک سهولت استفاده از سیستم می باشد که برگرفته از مدل پذیرش فناوری دیویس و دیگران است(1989). این دو متغیر با تاثیر بر قصد و نیات افراد، نحوه استفاده از سیستم مدیریت یادگیری را مشخص می کنند.گام بعد بررسی تاثیر به کارگیری این سیستم در سیستم مدیریت دانش خواهد بود. ابعاد این سیستم خود شامل خلق دانش،تسهیم دانش،انتقال دانش است. پژوهش حاضر در مرحله نخست تاثیر هر یک از متغیر های اصلی یعنی درک سهولت و درک سودمندی استفاده از سیستم مدیریت یادگیری را بر قصد کارکنان به استفاده از آن را می سنجد، سپس تاثیر سیستم مدیریت یادگیری را بر یکی از ابعاد مدیریت دانش یعنی انتقال دانش بررسی می کند. یادگیری الکترونیک و سیستم مدیریت یادگیری تاثیر بسزایی در نحوه انتقال دانش در سازمان دارند، به همین دلیل از میان ابعاد مختلف مدیریت دانش بعد انتقال دانش انتخاب گردید. 2-5-2 خلاصه پیشینه موضوع تحقیق باید دقیقا مورد بررسی قرار گیرد زیرا در انجام یک پژوهش علمی نیازداریم تا از مطالعه هایی که در زمینه تحقیق فوق توسط دیگران انجام یافته است آگاهی پیدا کرده و به جنبه هایی که پژوهش هاي قبلی به آن توجه نکرده اند مانند جنبه هاي جدید و نوآوري و تکاملی پژوهش، توجه کنیم. در این فصل مروري بر واژه سیستم مدیریت یادگیری و اجزای آن، مدیریت دانش و مفاهیم پایه در آنها، انجام شد. سپس به مدلهاي ارائه شده در این زمینه پرداخته شده و پس از آن.به.ارائه.مدل.تحقیق.پرداخته.شد. منابع فارسی برگرن، برایان(1386)، مبانی مدیریت دانش، ترجمه قهرمانی، محمد، باقری، سید محمد، موسسه تحقیقات آموزشی مدیریت. خاکی، غلامرضا. ( 1389 ) روش تحقیق با رویکردي به پایان نامه نویسی. تهران: نشر بازتاب. خاکی، غلامرضا(1387). روش تحقیق در مدیریت. تهران؛ مرکز انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی. کلانتری، خلیل (1388) مدل سازی معادلات ساختاری در تحقیقات اجتماعی – اقتصادی ( با برنامه LISREL – SIMPLIS). تهران؛ فرهنگ صفا. دانشگر، علی (1390) رابطه بکارگیری فناوری اطلاعات با بهره وری منابع انسانی. پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی تهران. ديويداي مك‌ناب(2008). روش‌هاي تحقيق كمي و كيفي مديريت دولتي و سازمان‌هاي غيرانتفاعي، ترجمه رضا واعظي، محمدصادق آزمنديان، تهران : صفار،اشراقي، 1390. مومنی، منصور (1389) تحلیل های آماری با استفاده از SPSS. تهران؛ کتاب نو. ملکی نیا، عماد، بجانی، حسین(1388)، مقاله مدیریت دانش در سازمان های یادگیرنده، تدبیر، 203. هومن، حیدر علی (1380) مدل یابی معادلات ساختاری با کاربرد نرم افزار لیزرل. تهران؛ انتشارات سمت. یعقوبی، نور محمدی، شاکری، رویا(1387). مقایسه تحلیلی مدلهاي پذیرش فناوري با تأکید بر پذیرش بانکداري اینترنتی، فصلنامه علوم مدیریت ایران، شماره11، ص 21-44. منابع لاتین Alavi M, Leidner D. (2001). Knowledge management and knowledge management systems: conceptual foundations and research issues. MIS Quarterly 25(1): 107 – 136 Alavi M, Kayworth TR, Leidner DE. (2005). An empirical examination of the influence of organizational culture on knowledgemanagement practices. Journal ofManagement Information Systems 22(3): 191 – 224 Chou, S.-W., & Liu, C.-H. (2005). Learning effectiveness in a web-based virtual learning environment: A learner control perspective. Journal of Computer Assisted Learning, 21(1), 65–76. Chyung, S. Y., & Vachon, M. (2005). An investigation of the profiles of satisfying and dissatisfying factors in e-learning. Performance Improvement Quarterly, 18(2), 97–114. Cindy De Smet, Jeroen Bourgonjon, Bram De Wever, Tammy Schellens, Martin Valcke(2012), Researching instructional use and the technology acceptation of learning management systems by secondary school teachers, Computers & Education 58, 688-696. Davenport TH, De Long DW, Beers MC. (1998). Successful knowledge management projects. Sloan Management Review 39(2): 43 – 57. Dursun Delen, Halil Zaim, Cemil Kuzey, Selim Zaim(2013), A comparative analysis of machine learning systems for measuring the impact of knowledge management practices, Decision Support Systems 54, 1150-1160. Goyal E, Purohit S. (2009). Study of using learning management system in a management course. SIES Journal ofManagement 6: 11– 20. Gilbert E, Morabito J, Storr EA. (2010). Knowledge sharingand decision making in the peace corps. Knowledge and Process Management 17(3): 128 – 144. H. Zaim (2006), Knowledge management implementation in IZGAZ, Journal of Economic and Social Research 1–25. Jianfeng Wang, William J. Doll, Xiaodong Deng, Kihyun Park, Ma Ga (Mark) Yang(2013), The impact of faculty perceived reconfigurability of learning management systems on effective teaching practices, Computers & Education 61, 146-157. M.P. Cuéllar, M. Delgado, M.C. Pegalajar(2011), A common framework for information sharing in e-learning management systems, Expert Systems with Applications 38, 2260-2270. M. Zack, J.McKeen, S. Singh(2009), Knowledge management and organizational performance: an exploratory analysis, Journal of Knowledge Management 13 (6) 392–409. Nadire Cavus(2010), The evaluation of Learning Management Systems using an artificial intelligence fuzzy logic algorithm, Advances in Engineering Software 41, 248-254. Shu-Sheng Liaw, Gwo-Dong Chen, Hsiu-Mei Huang(2008), Users’ attitudes toward Web-based collaborative learning systems for knowledge management, Computers & Education 50, 950-961. Shu-Hsien Liao, Chi-chuan Wu(2010), System perspective of knowledge management, organizational learning, and organizational innovation, Expert Systems with Applications 37, 1096-1103. Steven Lonn, Stephanie D. Teasley(2009), Saving time or innovating practice: Investigating perceptions and uses of Learning Management Systems, Computers & Education 53, 686-694. R. Beijerse(1999), Questions in knowledge management: defining and conceptualizing aphenomenon, Journal of Knowledge Management 3 (2) 94–110. Tanya J. McGill, Jane E. Klobas(2009), A task–technology fit view of learning management system impact, Computers & Education 52, 496-508. van Raaij, E. M., & Schepers, J. J. L. (2008). The acceptance and use of a virtual learning environment in China. Computers & Education, 50(3), 838–852. William J. Ritchie1, Stephen A. Drew, Mark Srite (2011), Peirce Andrews and John E. CarterApplication of a Learning Management System for Knowledge Management: Adoption and Crosscultural Factors,Knowledge and Process Management Volume 18 Number 2 pp 75–84.

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته