مبانی نظری تحقیق رضایت از زندگی (docx) 30 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 30 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
رضایت از زندگی
آغاز توجه به بهزیستی
تعریف بهزیستی
ابعاد مختلف بهزیستی از نظر ریف
تعریف رضایت از زندگی
عوامل مرتبط با رضایت از زندگی
عوامل همبسته با رضایت از زندگی از دیدگاه وجودی
عوامل فرهنگی تأثیرگذار بر رضایت از زندگی
رضایت از زندگی و نوجوانی
رویکردهای نظری رضایت از زندگی
رویکرد لذتگرا و فضیلت گرا
نظریهی بافتی یا موقعیتی
نظریه سازگاری
نظریهی هدف
نظریه خودمختاری بهزیستی روانی
رویکرد روانشناسی اجتماعی ناآشکار
پیشینه پژوهشی درباره رضایت از زندگی
پژوهشهای داخلی
پژوهشهای خارجی
منابع فارسی
منابع انگلیسی:
رضایت از زندگی
آغاز توجه به بهزیستی
در چند دههی اخیر و با پیدایش رویکرد روانشناسی مثبت، تغییرات بسیاری در تحقیقات روانشناختی صورت گرفت؛ علاقه به تحقیق در این حیطه افزایش یافت (شوگرن، لوپز، ویماید، لیتل و پرسگروو، 2006) و گرایش پژوهشها برای تبیین پدیدههای روانشناختی، به سمت تواناییها و ویژگیهای مثبت انسان سوق پیدا کرد (حجازی و همکاران ، 1392). این شاخهی جدید از روانشناسی اساساً به مطالعهی علمی توانمندیها، شادمانی و بهزیستی ذهنی انسان (اشنایدر و لوپز، 2007؛ به نقل از شیخی و همکاران ، 1389) و موضوع نسبتاً جدیدتر رضایت از زندگی و رویکردهای لذتگرا و سعادت گرا (کار، 2004؛ ترجمهی شریفی و نجفیزند، 1387)، میپردازد.
سازمان بهداشت جهانی نیز، سلامت را بهعنوان حالتی از بهزیستی کامل جسمی، ذهنی و اجتماعی، و نه صرفاً نبود بیماری تعریف کرده است. این سازمان، سلامت روانی را نیز بهعنوان«حالتی از بهزیستی که در آن فرد تواناییهای خود را میشناسد، میتواند با فشارهای روانی بهنجار زندگی کنارآید، به نحو پرثمر و مولدی کار کندو برای اجتماع خویش مفید باشد» تعریف میکند (جوشنلو، رستمی و نصرتآبادی، 1385).
با توجه به نقش تعیین کنندهی بهزیستی در تعیین و تبیین کنش وری روان شناختی بهینه در افراد، شواهد تجربی مختلف، مطالعهی نظامدار عوامل تبیین کنندهی الگوی تجارب هیجانی مثبت و منفی را به مثابهی یکی از مهمترین اولویتهای پژوهشی خود تعریف کرده است (هوبنر، سالدو، اسمیت و مک نایت، 2008).
تعریف بهزیستی
سازهی بهزیستی معمولاً تحت عنوان بهزیستی روانشناختی، بهزیستی اجتماعی و بهزیستی ذهنی موردبررسی قرار میگیرد (حجازی و همکاران، 1392). بهزیستی ذهنی عبارت است از ارزشیابی زندگی برحسب رضایت و تعادل داشتن بین حالات عاطفی مثبت و منفی. مدلی سه مؤلفهای (و در برخی موارد با مشترک دانستن دو مؤلفه عاطفی، مدل دومؤلفهای) برای مفهوم بهزیستی پیشنهادشده است که عبارت است از: 1) عاطفه مثبت، 2) عاطفه منفی، 3) مؤلفه شناختی رضایت از زندگی (داینر 2000، به نقل از سلطانیزاده، ملکپور و نشاطدوست، 1391).
بهزیستی ذهنی شامل اصول مهمی است که بر همه ابعاد رفتار انسان و پیشرفت او (شامل سلامت فیزیکی و روانی، پیشرفت مهارتی و آموزشی، صلاحیت اجتماعی و ایجاد روابط مثبت اجتماعی) تأثیرمیگذارد (برجز، نیآجی و زاف، 2002؛ به نقل از پیوستهگر، دستجردی و دهشیری، 1389).
ابعاد مختلف بهزیستی از نظر ریف
باید گفت که بهزیستی مفهومی انتزاعی و چندبعدی است که دارای فرضیههای متعددی است وعوامل بسیاری در تأمین بهزیستی افراد با یکدیگر تعامل دارند. در اینجا به دلیل اینکه مدل بهزیستی ریف، مدلی جامع و دربرگیرندهی متغیرهای پژوهش حاضر است، موردبررسی قرارمیگیرد.
مدل ریف شش بعد کارکرد روان شناسی مثبت که بهزیستی را احاطه کردهاند، در برمیگیرد. این شش بعد عبارتاند از:
خویشتن پذیری، که شامل ارزیابی مثبت فرد از خودش و گذشتهاشاست. (این بعد به دلیل ارزیابی فرد از خودش، میتواند با خودپنداره که یکی از متغیرهای پژوهش حاضر است، مرتبط باشد)
روابط مثبت با دیگران، اشاره به داشتن روابط پاداشدهنده با دیگران و کیفیت این رابطه دارد. (این بعد با رابطهی بین والدین و فرزندان و تعارض والد – فرزند که یکی از متغیرهای پژوهش حاضر است، مرتبط است)
استقلال، که به عنوان احساس خودمختاری تعریف شده است. این تعریف به شکل ساده به استقلال و توانایی تنظیم رفتارها، اشاره دارد.
تسلط بر محیط، که اشاره به ظرفیت مدیریت مؤثر زندگی و دنیای اطراف دارد.
هدف در زندگی، که به عنوان این باور که زندگی فرد هدفمند و بامعناست، تعریف شده است.
رشد شخصی، به معنی رشد تواناییهای باالقوه و بالفعل ساختن آنهاست(علیزاده، 1392).
تعریف رضایت از زندگی
دیدگاه فرد نسبت به زندگی بیشتر بر پایه منابع شناختی است، تا عکسالعملهای هیجانی کوتاهمدت. به همین دلیل ازلحاظ مفهومی، رضایت از زندگی (جزء شناختی بهزیستی) پایدارتر از عناصر عاطفی است و درنتیجه از آن بهعنوان شاخص کلیدی بهزیستی ذهنی مثبت یاد میشود (داینر و داینر، 2009).
تعریف رضایت از زندگی عبارت است از: نگرش مساعد فرد به زندگی خود بهطورکلی (هیبرون،2007). کرسینی (2002) نیز رضایت از زندگی را ادراک یا احساس کلی مثبت هر فرد، در مورد کیفیت زندگیاش، میداند. رضایت از زندگی یک فرایند داوری است که افراد کیفیت زندگی خود را بر اساس ملاکهای منتخب خودارزیابی میکنند (شیخی و همکاران، 1389). بنابراین اینگونه ارزیابیها شامل پاسخهای هیجانی افراد، حیطه رضایت و ارزیابی شناختی آنان است (مالکوک، 2011).
راجع به رضایت، فلاسفه قدیم نظیر ارسطو، افلاطون و همچنین اریک فروم مباحث فراوانی را مطرح کردهاند. به عقیده فروم، نیازهای تأمین نشده بر جسم فشار میآورند و ارضای آنها سبب رضایت میشود. ازکمپ در تعریف رضایت میگوید: «در تضاد با مفهوم خوشحالی که ناظر بر تجربه عاطفی (هیجانها و احساسها) است، رضامندی بر تجربه شناختی یا داورانه ای دلالت دارد که بهعنوان اختلاف ادراک شده بین آرزو و پیشرفت قابلتعریف است. این تعریف طیفی را تشکیل میدهد که از ادراک کامروایی تا حس محرومیت را در برمیگیرد» (ازکمپ، ترجمه ماهر،1386). در حقیقت رضایت از زندگی این مسائل را منعکس میکند که تا چه اندازه نیازهای اساسی برآورده شدهاند و تا چه اندازه انواع دیگر اهداف، بهعنوان اهداف قابلدسترسی میباشند. درحالیکه برای افرادی که در شرایط کمتر پیشرفته زندگی میکنند، ارضای نیازهای اساسی، بیشتر موردتوجه قرار میگیرد (کومین و نیستیکو، 2002).
رضایت از زندگی را بهعنوان قضاوت شخصی از سعادت و بهروزی و کیفیت زندگی مبتنی بر معیارهای انتخابی هر فرد تعریف کردهاند. مفهوم رضایت بهعنوان یک تجربه درونی است که حضور مثبت هیجانها و نبود احساسات منفی را در برمیگیرد (رود، آرتول دی، مونی، نییر، بولدوین، بامر و روبین، 2005). رضایت درونی انسانها، از رشد فردی، اجتماعی و منابع سازشی نشأت میگیرد (فانک، هوبنر و والیوس، 2006).
هنگامیکه از افراد خواسته میشود تا رضایت از زندگی خود را ارزیابی کنند، آنان به راهبردهای اکتشافی، عاطفی و دیگر اطلاعاتی که در خاطرشان بهآسانی قابلدسترس باشد، تکیه میکنند. به عبارتی تعهد فرد به یک سری اهداف جهت دستیابی به آن و وجود اهدافی مرتبط با روابط اجتماعی، کار و فعالیت؛ رضایت از زندگی را میسازد (فیلسینگر و توما، 1988، به نقل از شاه سیاه، بهرامی، محبی و ترابی، 1390).
اصطلاح «زندگی» میتواندبهعنوان همه حیطههای زندگی فرد در مقطع خاصی از زمان، یا بهعنوان یک قضاوت یکپارچه در مورد زندگی شخص از بدو تولد تعریف شود. این تمایز اغلب در مقیاسهای فعلی، مبهم مانده است. بنابراین، بهتر است به پاسخدهنده آگاهی داده شود که آیا این سؤال به زندگی او، از بدو تولد یا به زندگی فعلی او در همه حیطهها اشاره دارد (داینر، 2006).
عوامل مرتبط با رضایت از زندگی
نتایج مطالعات آرسلان، هموتا و آسلو (2010) نشان داد که بین عزت نفس و رضایت از زندگی همبستگی مثبتی وجود دارد. بزرگمهر و سلیمی (2012) به این نتیجه رسیدند که تنهایی عاطفی یک پیش بینیکنندهی قوی منفی برای رضایت از زندگی است. مطالعات رضاپور و همکاران (1389) نشان داد که دینداری از طریق اثر بر اضطراب، افسردگی، نشانههای جسمانی و کنشوری اجتماعی بر رضایت از زندگی تأثیر دارد. نتایج مطالعهی مالکوک(2010) نشان داد که ویژگیهای شخصیتی و سبکهای مقابله نقش مهمی در توضیح بهزیستی ذهنی بازی میکند. روان نژندی پیش بینی کنندهی منفی و برونگرایی و باوجدان بودن پیش بینی کننده مثبتی برای بهزیستی ذهنی است. پژوهش کجباف، سجادیان، کاویانی و انوری(1390) نشان دهندهی این است که سبک زندگی اسلامی و شادکامی بارضایت از زندگی رابطهی مثبت و معناداری وجود دارد. مطالعهی احدی نریمانی، ابوالقاسمی و آسیایی (1388) نیز نشان داد که بین هوش هیجانی و خودکارآمدی با رضایت از زندگی رابطهی مثبت معنادار وجود دارد.
افرادی که بهزیستی ذهنی و رضایت از زندگی بالایی دارند، بیشتر علاقهمندند در اجتماع نقشی به عهده بگیرند، وقت فراغت پرشورتری برای خود ایجاد کنند و در فعالیتهای عمومی بیشتر شرکت کنند. دارای روحیه مشارکتی بیشتری هستند و عمدتاً دارای هیجانهای مثبتاندوازارزیابی مثبت رویدادهای در حال وقوع استقبال میکنند. در مقابل افرادی که بهزیستی ذهنی و رضایت از زندگی پایینی دارند، شرایط و رویدادها را نامطلوب ارزیابی کرده و به همین دلیل هیجانات نامطلوب مثل اضطراب، افسردگی و پرخاشگری را بیشتر تجربه میکنند (داینر،2000).
عوامل همبسته با رضایت از زندگی از دیدگاه وجودی
از دیدگاه وجودی، عوامل همبسته با رضایت از زندگی دارای چهار بعد اصلی و نیز عوامل فرعی است (شریعتمدار، 1391). این عوامل را میتوان به صورت نمودار صفحهی بعد نشان داد:
نمودار عوامل همبسته با رضایت از زندگی از دیدگاه وجودی(شریعتمدار، 1391)
عوامل فرهنگی تأثیرگذار بر رضایت از زندگی
بسته بودن: افراد در جوامع بسته، اضطراب زیادی را تجربه میکنند، آنها از این که رفتارشان نامناسب یا نادرست باشد، یا این که مورد انتقاد قرار گیرند، کنار زده شوند و حتی در نتیجهی آن طرد و منزوی شوند، میترسند. بر این اساس انتظار میرود، بسته بودن ، با سطوح پایین تر بهزیستی ارتباط داشته باشد(دینر و سو، 2000؛ ترجمهی غضنفری و هاشمی آذر، 1391).
فرد گرایی: تحقیقات نشان داده است که در فرهنگهای فردگرا، سطوح بالای احترام به خود و خوشبینی وجود دارد و احترام به خود بالا باعث بهزیستی درونی بالا و رضایتمندی از زندگی میشود. در صورتی که فردگرایی با رقابت جویی همراه باشد، به استرس میانجامد، و این میتواند به کاهش رضایت از زندگی منجر شود. اما در صورتی که فردگرایی با آزادی بیشتر برای پیگیری علایق شخصی همراه باشد، این دو ویژگی فردگرایی میتواند یکدیگر را در تأثیر بر بهزیستی خنثی نمایند(دینر و سو، 2000؛ ترجمهی غضنفری و هاشمی آذر، 1391).
پیچیدگی فرهنگی: در جوامع پیچیده فرد برای انتخاب کردن، امکان مقایسهی بیشتری دارد. ممکن است فردی هدفهای مقایسه ای که احترام به خود را افزایش میدهد و در نتیجه باعث بالا رفتن بهزیستی و رضایت از زندگی میشود را انتخاب کند. همچنین پیچیدگی فرهنگی ممکن است منجر به اضطراب شود. از آن جا که پیچیدگی فرهنگی با فردگرایی مرتبط است، یعنی آن چه که معمولاً با رقابت جویی مرتبط میشود؛ بنابراین میتواند سبب کاهش رضایت از زندگی شود(دینر و سو، 2000؛ ترجمهی غضنفری و هاشمی آذر، 1391).
رضایت از زندگی و نوجوانی
نوجوانی مرحلهی انتقال از دوران کودکی به بزرگسالی است. در این دوره نوجوان با دو مسئلهی اساسی درگیر است: بازنگری و بازسازی ارتباط با والدین، بزرگسالان و جامعه، و بازشناسی و بازسازی خود بهعنوان یک فرد مستقل (لطفآبادی، 1390). تغییرات آغاز نوجوانی، ادراکات و احساسات نوجوانان درباره خود و روابطشان با دیگران ازجمله والدین را تحت تأثیر قرار میدهد (آلیسون، 2000؛ به نقل از قمری، 1392). نوجوان برای کسب استقلال و خودمختاری و در عین حال حفظ و ارتقاء جایگاه خود در روابط با خانواده تلاش میکند. این دوره که با تغییرات بسیار سریع زیستی، روانی و اجتماعی همراه است، فراز و نشیبهای زیادی را به دنبال دارد و مشکلاتی را به وجود میآورد که میتواند رضایت از زندگی نوجوان را تحت تأثر قرار دهد. مطالعات نشان داده است که بین رضایت از زندگی و مشکلات روان شناختی، انواع رفتارهای پرخطر، شاخصهای بیماری جسمی و مشکلات تحصیلی در نوجوانان رابطه وجود دارد(هوبنر، سالدو، والیوس و دران، 2007، پیوسته گر، یزدی و مختاری، 1390؛ به نقل از خدابخش و همکاران ، 1392). سالدو و هوبنر(2004) دریافتند که نوجوانان دارای رضایت از زندگی بالا به احتمال کمتری رفتارهای برونیسازی را پس از تجارب تنشزای مهم زندگی آشکار میسازند. نوجوانانی که بهزیستی روان شناختی بالاتر از متوسط دارند، در برآورده ساختن مطالبات موقعیتی و مواجهه با عوامل استرسزا به گونهی موفقیت آمیزی عمل میکنند؛ در حالی که پایین بودن بهزیستی روانشناختی منجر به عدم موفقیت و بروز مشکلات هیجانی میشود(ویسر و روتلیج، 2007). رضایت از زندگی به صورت منفی با مشکلات روانی و رفتاری دروننمود و بروننمود در میان نوجوانان مانند نزاع فیزیکی، حمل اسلحه، افسردگی، اضطراب روانرنجورخویی، احساس تنهایی و مشکلات انضباطی مدرسه از نظر معلم رابطه دارد(سالدو و هوبنر، 2004 و والویس، زولینگ و هوبنر، 2001؛ به نقل از علیزاده، 1392). شوگرن (2007) به این نتیجه رسید که امید و خوشبینی، پیشبینی کنندهی رضایت از زندگی نوجوانان با و بدون معلولیت شناختی است. رجبی، ابوالقاسمی و عباسی(1391) دریافتند که کاهش سطح اضطراب امتحان میتواند، رضایت از زندگی دانش آموزان را پیش بینی نماید. همچنین بین کمالگرایی و رضایت از زندگی دانش آموزان دبیرستانی رابطه وجود دارد (نوری ثمرین، خیراله بیاتیانی و سراج خرمی، 1392). عسکری، کهریزی و کهریزی (1392) دریافتند که بین خودکارآمدی، رضایت از زندگی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد. مطالعهی کیامرثی و ایل بیگی قلعه نو (1391) نشان داد که بین احساس پیوستگی و نارسایی هیجانی با رضایت از زندگی دانش آموزان رابطه وجود دارد.
رویکردهای نظری رضایت از زندگی
در اینجا تعدادی از رویکردهای نظری بررسی میشود که در فهم بهتر رضایت از زندگی به ما کمک خواهد کرد:
رویکرد لذتگرا و فضیلت گرا
نظر روان شناسان لذتگرا این است که بهزیستی شامل شادمانی ذهنی است. به نظر رایان و دسی دو رویکرد اصلی در تعریف بهزیستی (و به طبع آن رضایت از زندگی) وجود دارد: لذتگرایی و فضیلت گرایی. یکی دانستن بهزیستی با کامیابی لذتگرایانه و یا شادی، پیشینهای طولانی دارد. آریستیپوس فیلسوف یونانی در قرن چهارم قبل از میلاد آموزش میداد که هدف از زندگی تجربه حداکثر میزان لذت است. لذتگرایی فلسفی اولیه وی، بهوسیله افراد دیگری دنبال شده است. دیساد عقیده داشت که پیگیری هیجان و لذت، هدف نهایی زندگی است. لذتگرایی، به شکلهای مختلفی بیانشده است و از تمرکز نسبتاً محدود بر لذتهای جسمانی تا تمرکز وسیع بر گرایشهاو علاقه به خود تغییر کرده است (رایان و دسی، 2001).
همانطور که بحثهای فلسفی درباره معادل دانستن کامیابی لذتگرا با بهزیستی ذهنی وجود دارد، مباحث قابلتوجهی نیز درباره میزانی که اندازههای بهزیستی ذهنی، سرحال بودن را توصیف میکند نیز وجود دارد (ریف و سینگر، 1998). ریف (1989) به تفاوتهای بهزیستی ذهنی که روان شناسان لذتگرا از آن طرفداری میکنند و بهزیستی روانشناختی که نظریهپردازان فضیلت گرا طرفداران آن میباشند، اشاره نموده است. وی استدلال میکندکه بعضی از جنبههای عملکرد بهینه مانند محقق ساختن اهداف فردی، نیازمند قانونمندی و تلاش فراوان است و این امر حتی ممکن است در تعارض کامل با شادکامی کوتاهمدت باشد. او معتقد است که بهزیستی نباید به شکل سادهانگارانه، معادل باتجربه بیشتر لذت در مقابل درد در نظر گرفته شود در عوض بهزیستی دربرگیرنده تلاش برای کمال و تحقق پتانسیلهای واقعی فرد است.
نظریهپردازان فضیلت گرا بهزیستی را بافضیلت برابر میدانند. نظریات فضیلت گرا بر آناند که ارضای میل علیرغم اینکه در ما لذت ایجاد میکند اما همیشه منتهی به بهزیستی نمیشود.
نظریهی بافتی یا موقعیتی
نظریههای بافتی یا موقعیتی بر این موضوع تأکیددارندکه عواملی که روی رضایتمندی از زندگی تأثیر میگذارد در بین افراد و در طول زمان متغیر است. اینکه حوادث زندگی چه قدر خوب یا بد تفسیر شوند به شرایطی که فرد در آن زندگی میکندیا موقعیتی که در آن قرار دارد بستگی دارد. موقعیت یا بافت مطرحشده در نظریههای مختلف متفاوت است. برای مثال در نظریه سازگاری، زندگی گذشته فرد موردنظر است. درحالیکه در مدلهای مقایسه اجتماعی ارزیابی فرد از زندگیاش از طریق مقایسهای که بین زندگی خود و اطرافیان انجام میدهد موردتوجه است (داینر، 2000). در نظریههای بافتی، به نظر میرسد رویدادها ارزش ذاتی نداشته باشند و در کنار زمینهای از سایر عوامل مورد ارزیابی قرار گیرند (افشاری،1386).
نظریه سازگاری
با توجه به این دیدگاه، افراد در ابتدا به وقایع زندگی واتفاقات جدید بهشدت واکنش نشان میدهند اما با مرور زمان به شرایط عادتمیکنند و واکنشها تعدیل میشود. درواقع هنگام مواجهه با حوادث به بالا یا پایین خط مبنا سوق پیدا میکنیم؛ اما دوباره به مبدأ پایدار همیشگی بازمیگردیم (که احتمالاً این خط مبنا تحت تأثر شخصیت فرد است). البته اینیک قانون ثابت نیست چراکه برخی از رویدادهای زندگی به دلیل قدرت تأثیرگذاری باعث میشوند که فرد حتی پس سالها به خط پایه بازنگردد مانند بیوه شدن (لوکاس، کلارک، جرجلس و داینر، 2003).
نظریهی هدف
مفهوم کلی در نظریهی هدف این است که: پیشرفت بهسوی هدف موجب واکنش مثبت فرد میشود وشکست در راه رسیدن به هدف واکنش منفی را تولید میکند (افشاری، 1386).ویلسون (1967؛ به نقل از افشاری، 1386)، معتقد است که آرزوها و اهداف بزرگ تهدید جدیدی برای رضایتمندی هستند و ناهمخوانی بین اهداف فرد و زندگی واقعیاش سطح رضایتمندی وی از زندگی را کاهش میدهد.
درواقع این دیدگاه معتقد است که هرگاه اهداف و نیازها تحقق یابند رضایت از زندگی را افزایش مییابد. در این دیدگاه تفاوتهای فردی و تغییرات رشدی از جمله شاخصهای بهزیستی به شمار میآیند. اساساً هدف به عنوان یک مدل تعدیل کنندهی بهزیستی (اویشی و همکاران، 1999؛ به نقل از دینر و سو، 2000؛ ترجمهی غضنفری و هاشمی آذر، 1391) فرض میکند که شاخصهای بهزیستی در بین افراد تغییر میکند و به اهداف و ارزشهای آنان وابسته است. مثلاً این مدل فرض میکند که فردی که هدفش رفتن به دانشکدهی پزشکی است تا میزانی که در دانشگاه خوب عمل میکند از زندگیاش راضی است؛ از سوی دیگر کسی که هدفش داشتن یک زندگی عاشقانه است، تا زمانی که چنین شرایطی داشته باشد، از زندگیاش راضی است. اگر فرض کنیم که هدف یک مدل تعیین کننده است، افراد به اندازهی اهمیت خاصی که برای این هدفها قائلاند، بهزیستیشان را به دست میآورند و حفظ میکنند. همچنین به اندازه ای که افراد در هدفها و ارزشهایشان متفاوتاند، در منابع رضایتمندیشان نیز متفاوت خواهند بود.
نظریه خودمختاری بهزیستی روانی
دیدگاه دیگر درباره رضایت از زندگی، نظریه خودمختاری دسی و رایاناست. این نظریه ادعا میکند که سه نیاز اساسی روانشناختی وجود دارد: نیاز به استقلال، نیاز به شایستگیو نیاز به تعلق و وابستگی و ارضای این نیازها برای بهزیستی ضروری است. شایستگی، تمایل افراد به تعامل مؤثر با محیط و رخ دادن نتایج دلخواه فرد است. استقلال، بهعنوان تمایل برای خود ابتکاری در تنظیم رفتار افراد توصیف میشود. وابستگی، نیاز به احساس ارتباط و پذیرش از طرف نزدیکان است (دسی و رایان،1985 و 2000؛ به نقل از احمدی، نمازی زاده و بهزادنیا، 1392).
بر اساس این دیدگاه، شلدون و کاسر (1998، به نقل از دینر و سو، 2000؛ ترجمهی غضنفری و هاشمی آذر، 1391) در یافتند که پیش رفتن به سوی این هدفهای ذاتی( نیازهای روانی) به صورت مثبتی با افزایش رضایتمندی در زندگی همراه است؛ درحالی که پیش رفتن به سوی هدفهای بیرونی با تغییرات مثبت در رضایتمندی پیوندی ندارد. به عبارت دیگر برطبق نظریهی خودمختاری، "زندگی خوب" زندگی است که فرد در آن برای رشد شخصی، استقلال، روابط هدفمند با دیگران و خدمات اجتماعی، تلاش کند.
رویکرد روانشناسی اجتماعی ناآشکار
در این دیدگاه روابط اجتماعی عامل مهمی است که با عملکرد تکاملیافته افراد مرتبط است، به این معنا که روابط اجتماعی نزدیک برای داشتن تجربه رضایتمندی لازم است نه اینکه فقط سودمند باشد. علاوه بر این شواهد تجربی نشان میدهد که: مردم از اینکه در گروه طرد شوند یا روابط ضعیفی داشته باشند، رنج میبرند (داینر و سلیگمن، 2004). وقتی به بررسی حالات و خصوصیات افراد رضایتمند و شاد میپردازیم درمییابیم که آنها بدون استثنا روابط اجتماعی نزدیک و خوشایندی را گزارش کردهاند (داینر و سلیگمن، 2002). بنابراین میتوان گفت داشتن روابط اجتماعی برای ارتقای رضایتمندی از زندگی لازم است و بدون آن دستیابی به سطوح بالای رضایتمندی، دشوار به نظر میرسد.
پیشینه پژوهشی درباره رضایت از زندگی
پژوهشهای داخلی
حجازی و همکاران (1392) رابطه باورهای اساسی و ادراک از روابط والدینی با بهزیستی ذهنی دانشآموزان را بررسی کردند. آنها بامطالعه 655 دانشآموز دختر و پسر دبیرستانهای تهران که به روش خوشهای انتخابشده بودند؛ به این نتیجه رسیدند که: باور به دنیای معنادار، باور به خود مطلوب، ادراک گرمی والدین و ادراک از حمایت والدین از خودمختاری، با بهزیستی ذهنی رابطه مثبت دارد. باور به دنیای معنادار به همراه ادراک گرمی والدین، باور به خود مطلوب وادراک حمایت والدین از خودمختاری 51 درصد از تغییرات بهزیستی ذهنی را تبیین میکند.
عیسی زادگان، شیخی و اسدی مجره (1393) پژوهشی برای مقایسه شادی و رضایت از زندگی در بین تیپهای شبانهروزی با بررسی 200 دانشجو (176 دختر و 24 پسر) که به شیوه نمونهبرداری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند، انجام دادند. نتایج پژوهش حاکی از تفاوت رضایت از زندگی و شادی در بین تیپهای شبانهروزی بود. افراد با تیپ صبحی در مقایسه با تیپ عصری از میزان بالای رضایت از زندگی برخوردار بودند. نتایج پژوهش پایین بودن میزان شادی را در افراد با تیپ عصری نشان داد.
داودی، مزارعی کاسکانی و مهرابیزاده هنرمند (1393) مهارت اجتماعی، رضایت از زندگی و منبع کنترل در دانشآموزان عادی و کمشنوا را بررسی کرد.در این پژوهش 50 دانشآموز راهنمایی و دبیرستانی کمشنواکه با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخابشده بودند و همچنین50 دانشآموز عادی که با آنها همتاشده بودند شرکت داشتند. نتایج تحلیل واریانس نشان داد که در مهارت اجتماعی، رضایت از زندگی و منبع کنترل بین دانشآموزان عادی و دانشآموزان کمشنوا تفاوت وجود دارد و مهارت اجتماعی و رضایت از زندگی دانشآموزان عادی بالاتر از دانشآموزان کمشنوا است.
نوری ثمرین و همکاران (1392) در بررسی رابطه کمالگرایی با رضایت از زندگی و پرخاشگری در بین دانشآموزان دبیرستانی نمونهای با حجم 370 نفر (186 پسر و 184 دختر) را که با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخابشده بود، موردمطالعه قراردادند. نتایج نشان داد که کمالگرایی با رضایت از زندگی و پرخاشگری رابطه مثبت و معنادار دارند. همچنین یافتهها نشان داد از میان ابعاد کمالگرایی، نظم و معیارهای شخصی با رضایت از زندگی و مؤلفه تفاوت و نظم با پرخاشگری رابطه مثبت معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که نظم و معیارهای شخصی، بهترین پیش بینیکننده برای رضایت از زندگی است.
عسکری و همکاران (1392) در بررسی نقش خودکارآمدی و رضایت از زندگی در پیش بینی عملکرد تحصیلی دانشآموزان دختر سال سوم دوره متوسطه شهر کرمانشاه با حجم نمونه 150 نفر که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخابشده بودند؛ به این نتیجه رسیدند که بین خودکارآمدی و رضایت از زندگی با عملکرد تحصیلی همبستگی مثبت معناداری وجود دارد و رضایت از زندگی در پیش بینی عملکرد تحصیلی قویتر است.
تمنائی فر و منصوری نیک (1392) پژوهشی با عنوان پیش بینی رضایت از زندگی بر اساس رگههای شخصیتی، حمایت اجتماعی و بهزیستی معنوی انجام دادند. نمونه پژوهش شامل 250 دانشجوی دختر و پسر بود که به روش نمونهگیری طبقهای انتخاب شدند. نتایج نشان داد که بین رگههای شخصیتی، حمایت اجتماعی و بهزیستی معنوی با رضایت از زندگی ارتباط معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که روانرنجور خویی پیش بینی کننده قویتری برای رضایت از زندگی است. با توجه به اهمیت مجموعه عوامل درونی و بیرونی مرتبط با رضایت از زندگی در دانشجویان، شناخت این عوامل به درک بهزیستی و برنامهریزی در جهت افزایش رضایتمندی آنان کمک مینماید.
پژوهشهای خارجی
زائو، وانگ و کونگ (2014) پژوهشی تحت عنوان بررسی اثر میانجیگری حمایت اجتماعیو عزت نفس بر رابطه بین سبک شوخطبعی و رضایت از زندگی در دانشجویان چینی انجام دادند. این پژوهش با بررسی 477 دانشجو در محدوده سنی 18 تا 23 سال انجام گرفت، نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که حمایت اجتماعی و عزت نفس بهطور کامل واسطه ارتباط بین شوخطبعی، شوخطبعی بهبود خود و رضایت از زندگی، است.
ابوالقاسمی و تکلوی ورنیاب(2010) در مطالعه انعطاف پذیریو استرس ادراک شده: پیش بینی رضایت از زندگی در دانشآموزان موفق و شکستخورده، با بررسی 120 دانشآموز که با شیوه تصادفی ساده انتخابشده بود، به این نتیجه رسیدند که: انعطافپذیری و استرس ادراک شده مثبت، رابطه مثبتی با رضایت از زندگی در دانشآموزان موفق و شکستخورده، دارد. همچنین استرس ادراک شده منفی، رابطه منفی با رضایت از زندگی دانشآموزان موفق و شکستخورده، نشان داد.
سانگ، کارپنتر، روبرت، فریش و کارلایل (2014) در مطالعه چرا مادیگرایان کمتر خوشحالاند؟ نقش قدردانی و نیاز به رضایت در روابط بین مادیگرایی و رضایت از زندگی که با بررسی 246 دانشجوی کارشناسی بازاریابی انجام شد، به این نتیجه رسیدند که: قدردانی و نیاز به رضایت، بین رابطه مادیگرایی و کاهش سطح رضایت از زندگی، نقش واسطهای دارد. قدردانی یک واسطه مستقیم بود؛ درحالیکه نیاز به رضایت از طریق ارتباط آن با قدردانی، نقش غیرمستقیم دارد.
مالیکا، نوردین، زکریا و سیرون (2013) در مطالعه اکتشافی در رابطه با رضایت از زندگی و عملکرد تحصیلی در دانشجویان کارشناسی در شاه عالم که با شرکت 137 نفر انجام گرفت، به این نتیجه رسیدند که هیچ رابطهای بین رضایت از زندگی و عملکرد تحصیلی وجود ندارد.
مطالعه الله داد، علوی، نینگال و میرزائی (2014) با عنوان شناخت صفات اصلی شخصیت نسبت به رضایت از زندگی در بین دانشجویان متأهل، که با بررسی 158 دانشجوی ایرانی متأهل در مالزی انجام گرفت، نشان داد که صفات اصلی مانند اعتمادبهنفس، برونگرایی و انعطافپذیری اثری قوی بر رضایت از زندگی دارد.
پژوهش بزرگ پور و سلیمی (2012)، با موضوع عزت نفس، تنهایی و رضایت از زندگی که با بررسی 163 دختر و 50 پسر صورت گرفت؛ بیانگر این است که: ظاهراً عزت نفس، پیش بینی کننده مثبت قویتر و تنهایی عاطفی پیش بینی کننده منفی قویتر برای رضایت از زندگی است.
به طور خلاصه پژوهشها نشاندهندهی وجود رابطه میان متغیرهای: باورهای اساسی، ادراک از روابط والدینی، کمالگرایی، خودکارآمدی، عملکرد تحصیلی، حمایت اجتماعی، رگههای شخصیتی، عزت نفس، انعطافپذیری، استرس ادراکشدهی مثبت، قدردانی، برونگرایی و تنهایی عاطفی، با رضایت از زندگی است. همچنین، میزان رضایت از زندگی در میان دانشآموزان کمشنوا و تیپهای عصری نسبت که دانشآموزان عادی کمتر است.
منابع فارسی
ابوالقاسمی، عباس. (1390). ارتباط تابآوری، استرس و خودکارآمدی با رضایت از زندگی در دانشآموزان دارای پیشرفت تحصیلی بالا و پایین. فصلنامه مطالعات روانشناختی. 3(7). 151-131.
ابوئی مهریزی، محبوبه؛ طهماسیان، کارینه و خوشکنش، ابوالقاسم. (1389). تأثیر آموزش مدیریت خشم بر مهارتهای خود نظم دهی خشم و تعارضات والد – نوجوان در دختران دوره راهنمایی شهر تهران. فصلنامه خانواده پژوهی. سال ششم. (23). 404-393.
اتکینسون، ریتا؛ اتکینسون، ریچارد؛ اسمیت، ادوارد؛ بم، داریل و هوکسما، سوزاننولن. (1390). زمینه روانشناسی هیلگارد. ترجمه محمدنقی براهنی، بهروز بیرشک، رضا زمانی، مهرناز شهرآرای، نیسان گاهان و مهدی محیالدین بناب. تهران: انتشارات رشد.
احدی، بتول؛ نریمانی، محمدی؛ ابوالقاسمی، عباس و آسیایی، مریم. (1388). بررسی ارتباط هوش هیجانی، سبک اسناد و خودکارآمدی با رضایت از زندگی زنان شاغل. مطالعات تربیتی و روان شناسی دانشگاه فردوسی. 10(1). 127-117.
احمدی، مالک؛ نمازی زاده، مهدی و بهزاد نیا، بهزاد. (1392). ارتباط بین نیازهای پایهای روانشناختی و شاخصهای بهزیستی (فضیلت گرا و لذتگرا) در فعالیت بدنی معلولان جسمی – حرکتی. مطالعات روانشناسی ورزشی. سال دوم. (6). 104-95.
ازکمپ، استوارت. (1386). روانشناسی اجتماعی کاربردی. ترجمه فرهاد ماهر. تهران: به نشر. (سال انتشار به زباناصلی وجود ندارد).
اسدی یونسی، محمدرضا؛ مظاهری، محمدعلی؛ شهیدی، شهریار؛ طهماسیان، کارینه و فیاضبخش، محمدعلی. (1390). تدوین و اعتباریابی پرسشنامه سنجش تعارض والد - نوجوان. فصلنامه خانواده و پژوهش. سال هشتم. (1). 70-43.
اعتمادی، احمد؛ گیتیپسند، زهرا و مرادی، میترا. (1392). اثربخشی درمان گروهی راهحل مدار بر کاهش تعارضات مادر – دختر در مادران. فصلنامه مشاوره و رواندرمانی خانواده. سال سوم. (4). 590-565.
افشاری، سمانه. (1386). بررسی رابطه بین حمایت اجتماعی ادراک شده، عزت نفس و عوامل شخصیتی با رضایتمندی از زندگی دانشجویان. پایاننامه کارشناسی ارشد. دانشگاه علامه طباطبائی.
اکبری، ابوالقاسم. (1382). مشکلات نوجوانی و جوانی. تهران: نشر ساوالان.
برجعلی، احمد. (1392). اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش تعارضات والد – فرزندی در نوجوانان. مجله علوم رفتاری. 7(1). 6-1.
بشرپور، سجاد؛ عیسیزادگان، علی؛ زاهد، عادل و احمدیان، لیلا. (1392). مقایسه خود پنداره تحصیلی و اشتیاق به مدرسه در دانشآموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری و عادی. مجله مطالعات آموزش و یادگیری. 5)2(. 64-47.
بیابانگرد، اسماعیل. (1390). روشهای افزایش عزتنفس در کودکان و نوجوانان. تهران: انتشارات سازمان انجمن اولیاء و مربیان.
بیابانگرد، اسماعیل. (1389). روانشناسی نوجوان. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
بیانی، علیاصغر؛ محمد کوچکی، عاشور و گودرزی، حسنیه. (1386). اعتبار و روایی مقیاس رضایت از زندگی (SWLS). فصلنامه روان شناسان ایرانی. سال سوم. (11). 265-259.
پرکی، ویلیام دبلیو. (1378). خودپنداره و موفقیت تحصیلی. ترجمه سیدمحمد میرکمالی. تهران: یسطرون. (1970).
پیوستهگر، مهرانگیز؛ دستجردی، الهام و دهشیری، غلامرضا. (1389). رابطه خلاقیت و بهزیستی ذهنی در دانشجویان. مجله علوم رفتاری. 4 (3). 217-213.
تقی زاده، محمداحسان. (1379). باد بیآرام نوجوانی. اصفهان: یکتا.
تمنائیفر، محمدرضا و منصورینیک، اعظم. (1392). پیشبینی رضایت از زندگی بر اساس رگههای شخصیتی، حمایت اجتماعی و بهزیستی معنوی. فصلنامه پژوهشهای نوین روانشناختی. 8(29). 92-72.
ثنایی، باقر. (1387). مقیاسهای سنجش خانواده و ازدواج. تهران: بعثت.
جباری، طاهره. (1392). تأثیر آگاهی از حقوق متقابل والد- فرزند از دیدگاه آموزههای اسلامی بر کاهش تعارضات والد فرزند در دانشآموزان دختر سال اول دبیرستان شهرستان گرگان. پایاننامه کارشناسی ارشد. دانشگاه علامه طباطبائی.
جوشنلو، محسن؛ رستمی، رضا و نصرتآبادی، مسعود. (1385). بررسی ساختار عاملی مقیاس بهزیستی جامع. فصلنامه روانشناسان ایرانی. سال سوم. (9). 51-35.
حاجی حسنی، مهرداد؛ اعتمادی، احمد و آرین، خدیجه. (1391). اثربخشی گشتالت درمانی و درمان شناختی – رفتاری بر میزان ابراز وجود دانشآموزان پسر دورهی راهنمایی. مجلهی پژوهشهای علوم شناختی و رفتاری. سال دوم. (3). 16-1.
حجازی، الهه؛ صادقی، ناهید و شیرزادیفرد، میثم. (1392). رابطه باورهای اساسی و ادراک از روابط والدینی با بهزیستی ذهنی دانشآموزان. فصلنامه روانشناسی مدرسه. 2(4). 61-43.
حسنزاده، رمضان؛ حسینی، سید حمزه و مرادی، ذبیده. (1384). ارتباط بین خود پنداره کلی و عملکرد تحصیلی دانشآموزان. مجلهی دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی. (24). 18-1.
خجستهمهر، رضا؛ عباسپور، ذبیحاله؛ کرایی، امین و کوچکی، رحیم. (1391). تأثیر برنامه موفقیت تحصیلی بر عملکرد و خود پنداره تحصیلی، نگرش نسبت به مدرسه، یادگیری شیوه موفقیت در مدرسه و سازگاری اجتماعی دانشآموزان. فصلنامه روان شناسی مدرسه. 1(1).45-27.
خدابخش، روشنک؛ مهاجر بادکوبه، مرضیه و نیکآذین، امیر. (1392). ویژگیهای روانسنجی مقیاس چندبعدی رضایت از زندگی در دانش آموزان مقطع راهنمایی شهر گرگان: بررسی تفاوتهای جنسیتی و سنی. فصلنامه مطالعات روانشناختی. 9(1). 144-121.
خدامی، فاطمه. (1391). بررسی اثربخشی آموزش حل تعارض به مادران و به دختران نوجوانشان بر بهبود روابط میان آنها. پایاننامه کارشناسی ارشد. دانشگاه فردوسی مشهد.
داودی، ایران؛ مزارعی کاسکانی، رقیه و مهرابی زاده هنرمند، مهناز. (1393). مهارت اجتماعی، رضایت از زندگی و منبع کنترل در دانشآموزان عادی و کمشنوا. مجله شنواییشناسی. 23(2). 73-66.
داودی، ایران؛ مزارعی کاسکانی، رقیه و مهرابی زاده هنرمند، مهناز. (1392). مهارت اجتماعی، رضایت از زندگی و جایگاه مهار در دانش آموزان دارای نارسایی شنوایی، بینایی و عادی. فصلنامه افراد استثنایی. سال سوم. (11). 86-65.
دیباجی فروشانی، فاطمه سادات؛ امامی پور، سوزان و محمودی، غلامرضا. (1388). رابطهی سبکهای دلبستگی و راهبردهای حل تعارض بر رضایتمندی زناشویی زنان. اندیشه و رفتار. 3(11). 101-87.
دینر، اد و سو، یونکوک. (1389). فرهنگ و بهزیستی درونی. ترجمهی فیروزه غضنفری و ژانت هاشمی آذر. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. (2000).
رجبی، سعید؛ ابوالقاسمی، عباس و عباسی، مسلم. (1391). نقش عزت نفس و اضطراب امتحان در پیش بینی رضایت از زندگی دانش آموزان پسر دارای اختلال ریاضی. مجلهی ناتوانیهای یادگیری. 1(3). 62-46.
رضاپور، یوسف؛ فتحی، آیتاله؛ سرداری، مرضیه و شیرعلیپور، اصغر. (1390). بررسی رابطه دینداری و وضعیت اقتصادی – اجتماعی دانشجویان با رضایت از زندگی: با تعدیل گری مؤلفههای سلامت روانی. فصلنامه علمی پژوهشی روانشناسی دانشگاه تبریز. سال پنجم. (19). 89-69.
رئیس سعدی، رئیس حسن. (1386). رابطه خودپندارهی تحصیلی، انگیزش پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان پایه پنجم ابتدایی بندرلنگه در سال تحصیلی 86-85. پایان نامهی کارشناسی ارشد. دانشگاه علامه طباطبائی.
زارع، حسین و مصطفائی، علی. (1393). بررسی ساختار عاملی مقیاس استدلال منطقی آناتامسون. روشها و مدلهای روان شناختی. سال چهارم. (15). 12-1.
سپهری، صفورا و پاکدامن، شهلا. (1389). الگوهای ارتباطی خانواده و تعارضات فرزندان و والدین. مجلهی روشها و مدلهای روانشناختی. 1(2). 92-75.
ستوده، هدایت الله. (1390). روانشناسی اجتماعی. تهران: آوای نور.
سلطانیزاده، محمد؛ ملکپور، مختار و نشاطدوست، حمید طاهر. (1391). رابطهی بین عاطفهی مثبت و منفی با رضایت از زندگی دانشجویان دانشگاه اصفهان. روانشناسی بالینی و شخصیت. سال نوزدهم. (7). 64-53.
شاملو، سعید. (1390). مکتبها و نظریهها در روانشناسی شخصیت. تهران: انتشارات رشد.
شاهسیاه، مرضیه؛ بهرامی، فاطمه؛ محبی،سیامک و ترابی، یاسر. (1390). همبستگی بین بهزیستی ذهنی باکیفیت زندگی زناشویی زوجین. مجلهی دانشگاه علوم پزشکی قم. 4(5). 67-61.
شریعتمدار، آسیه. (1391). تدوین برنامه آموزش هشیاری افزایی وجودی و هشیاری افزایی مبتنی بر اخلاق اسلامی و مقایسه اثربخشی آنها بر افزایش رضایت از زندگی. پایاننامهی دکتری. دانشگاه علامه طباطبائی.
شفیعآبادی، عبدالله و ناصری، غلامرضا. (1390). نظریههای مشاوره و رواندرمانی. تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
شولتز، دوان و شولتز، سیدنی آلن. (1392). نظریههای شخصیت. ترجمهی یحیی سید محمدی. تهران: نشر ویرایش. (2005).
شهبازی، مریم. (1393). اثربخشی آموزش سبک زندگی سالم بر مبنای مدل بهداشت جهانی بر اضطراب مرگ و رضایت از زندگی سالمندان شهر ایلام. پایاننامهی کارشناسی ارشد. دانشگاه علامه طباطبائی.
شیخی، منصوره؛ هومن، حیدر علی؛ احمدی، حسن؛ و سپاهمنصور، مژگان. (1390). مشخصههای روانسنجی مقیاس رضایت از زندگی. اندیشه و رفتار. 5(19). 29-17.
عسکری، سعید؛ کهریزی، سمیه و کهریزی، مریم. (1392). نقش خودکارآمدی و رضایت از زندگی در پیشبینی عملکرد تحصیلی دانشآموزان دختر سال سوم دوره متوسطه شهر کرمانشاه. فصلنامه روانشناسی مدرسه. سال دوم. (2). 126-110.
علیزاده، حمید. (1392). تابآوری روانشناختی (بهزیستی روانی و اختلالهای رفتاری). تهران: ارسباران.
عمید، حسن. (1389). فرهنگ فارسی عمید (جیبی). تهران: راه رشد.
عیسیزادگان، علی؛ شیخی، سیامک و اسدی مجره، سامره. (1393). مقایسه شادی و رضایت از زندگی در تیپهای شبانهروزی. مجله پزشکی ارومیه. (109). 20-12.
غفاری، ابوالفضل؛ و ارفع بلوچی، فاطمه. (1390). رابطه انگیزش پیشرفت و خود پنداره تحصیلی با اضطراب امتحان در دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد. پژوهشهای روانشناسی بالینی و مشاوره. 1(2).136-121.
غمخوارفرد، زهرا؛ امراللهینیا، مونا و آزادفلاح، پرویز. (1391).بررسی پیشبینیکنندههای اضطراب دورهی کودکی بر اساس طرحوارههای ناسازگار کودک و سبکهای فرزندپروری مادر. نشریه علوم رفتاری. (21). 262-253.
فانی، حجتاله و خلیفه، مصطفی. (1388). بررسی رابطه ادراک از رفتار معلم با خودپنداره تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانشآموزان راهنمایی شهر شیراز. فصلنامه رهیافتی نو در مدیریت آموزشی. سال دوم. (3). 64-37.
فنونی، طلعت سادات. (1380). بررسی رابطهی خودپنداره و سازگاری اجتماعی با پیشرفت تحصیلی دختران سال اول متوسطه منطقهی 10 آموزشوپرورش استان تهران. پایاننامهی کارشناسی ارشد. دانشگاه تربیتمعلم تهران.
قمری، محمد. (1392). رابطه مؤلفههای سرمایه اجتماعی و تعارض والد – نوجوان در بین نوجوانان. پژوهشهای روانشناسی اجتماعی. 3(11). 70-59.
کار، آلن. (1387). علم شادمانی و نیرومندی انسان. ترجمه حسن پاشا شریفی و جعفر نجفی زند. تهران: انتشارات سخن. (2004).
کجباف، محمدباقر؛ سجادیان، پریناز؛ کاویانی، محمد و انوری، حسن. رابطهی سبک زندگی اسلامی با شادکامی در رضایت از زندگی دانشجویان شهر اصفهان. روانشناسی دین. سال چهارم. (4). 61-74.
کرمی، بختیار؛ کرمی، آزاد الله و هاشمی، نظام. (1392). اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر خلاقیت، انگیزه پیشرفت و خودپنداره تحصیلی. ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی. 2(4). 139-121.
کیامرثی، آذر و ایلبیگی قلعه نو، رضا. (1391). ارتباط احساس پیوستگی و نارسایی هیجانی با رضایت از زندگی در دانش آموزان دختر دارای نشانههای ADHD. مجلهی روانشناسی مدرسه. 2(1). 92-76.
گلدنبرگ، ایرنه و گلدنبرگ، هربرت. (1389). خانوادهدرمانی. ترجمه: حمیدرضا حسین شاهی براوتی، سیامک نقشبندی و الهام ارجمند. تهران: نشر روان. (2000).
گیتیپسند، زهرا؛ آرین، خدیجه و کرمی، ابوالفضل. (1387). اثربخشی درمان راهحل محور بر کاهش تعارضات والد – فرزندی در نوجوانان دختر. پژوهشهای مشاوره. (27). 80-63.
لطفآبادی، حسین. (1390). روانشناسی رشد 2. تهران: انتشارات سمت.
محسنی، هاجر. (1392). بررسی رابطه بین خود متمایزسازی مادران با تعارض والد فرزندی و مسئولیتپذیری دانشآموزان دختر دوره راهنمایی. پایاننامه کارشناسی ارشد. دانشگاه علامه طباطبائی.
محمدی، پوران. (1390). تأثیر آموزش خودگردان بر حل مسئله و خودپنداره تحصیلی دانشآموزان حساب نارسا دوره راهنمایی شهرستان خرامه. پایاننامه کارشناسی ارشد. دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت.
مرادی، میترا؛ آرین، سیده خدیجه و فرخی، نورعلی. (1390).بررسی اثربخشی اجرای فن استعارهی فاصلهها به شیوه گروهی بر کاهش تعارضهای والد – فرزندی (پدر و دختر) در نوجوانان. پژوهشهای مشاوره. (39). 56-37.
مرادیان فرد، سمیرا. (1392). بررسی اثربخشی آموزش امیددرمانی بر کاهش احساس تنهایی و افزایش رضایت از زندگی دختران نابینا (16-20) شهر اصفهان. پایاننامهی کارشناسی ارشد. دانشگاه علامه طباطبائی.
منصور، محمود. (1390).روانشناسی ژنتیک: تحول روانی از تولد تا پیری. تهران: سمت.
میکائیلی، نیلوفر؛ افروز، غلامعلی و قلیزاده، لیلا. (1391). ارتباط خودپنداره و فرسودگی تحصیلی با عملکرد تحصیلی دانشآموزان دختر. فصلنامه روانشناسی مدرسه. 1(4). 103-90.
میکائیلی، نیلوفر؛ گنجی، مسعود و طالبی جویباری، مسعود. (1390). مقایسه تابآوری، رضایت زناشویی و سلامت روانی در والدین با کودکان دارای ناتوانیهای یادگیری و عادی. فصلنامه ناتوانیهای یادگیری. 2(1). 137-120.
میلر، جی پی. (1392). نظریههای برنامه درسی. ترجمه محمود مهرمحمدی. تهران: انتشارات سمت. (1983).
نوری ثمرین، شهرام؛ خرم بیاتیانی، غلامرضا و سراجخرمی، ناصر. (1392). بررسی رابطه کمالگرایی با رضایت از زندگی و پرخاشگری در بین دانشآموزان دبیرستانی. فصلنامه پژوهشهای نوین روانشناختی. (31). 219- 201.
نیکدل، فریبرز؛ کدیور، پروین؛ فرزاد، ولیاله؛ عربزاده، مهدی؛ و کاووسیان،جواد. (1391). رابطه خود پنداره تحصیلی، هیجانهای تحصیلی مثبت و منفی با یادگیری خودگردان. فصلنامه روانشناسی کاربردی. 1(21). 119-103.
وادزورث، بی، جی. (1378). روانشناسی رشد، تحول شناختی و عاطفی از دیدگاه پیاژه. ترجمه سید امیر امین یزدی و جواد صالحی فدردی. مشهد: انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد.
واندنبرگ، فردریک. (1386). جامعهشناسی جورج زیمل. ترجمه عبدالحسین نیکگهر. تهران: نشر توتیا. (سال انتشار به زباناصلی وجود ندارد).
ودادیان، زهرا؛ قنبری هاشمآبادی، بهرام علی و مشهدی، علی. (1390). بررسی اثربخشی گروهدرمانی چند خانوادهای بر حل تعارضات والدین – فرزندان و کاهش پرخاشگری نوجوانان دختر 15-14 ساله شهر مشهد. فصلنامه مطالعات روانشناسی بالینی. (4). 41-19.
هاشمی، سید مهدی. (1374). خودانگاره و پیشرفت تحصیلی. ماهنامه پیوند. 4(188). 47-44.
یارمحمدی واصل، مسیب؛ قنادی، فاطمه و مقامی، حمید. (1392). بررسی رابطهی خودپندارهی تحصیلی با عملکرد ریاضی در دورهی راهنمایی. پژوهش در نظامهای آموزشی. (20). 161-143.
یزدی، مهشید. (1383). اثربخشی روشهای آموزش دوجانبه و خواندن مشترک راهبردی بر درک خواندن و خودپندارهی تحصیلی دانشآموزان دختر سال اول دبیرستان شهر تهران. پایاننامهی دکتری. دانشگاه علامه طباطبائی.
منابع انگلیسی:
Abolghasemi. A,& Taklavi Varaniyab. S. (2010). Resilience and perceived stress: predictors of life satisfaction in the students of success and failure. Procedia social and behavioral sciences. 5. 748–752.
Alahdad. R, Alavi. M, Ninggal. T,& Mirzaei. F. (2014). Identifying major traits of personality towards life satisfaction among married students. Procedia - social and behavioral sciences. 114. 394 – 398.
Antaramian. S.P, Huebner. S. E, Valois. R.F. (2008).Adolescent life satisfaction. Applied psychology: AN international Review. (57).112-126.
Arslan. C, Hamarta, E, &Uslu. M. (2010). The Relationship between Conflict Communication, Selfesteem and Life Satisfaction in University Students. Educational Research and Reviews. 5(01). 031-034.
Bozorgpour. F,& Salimi. A. (2012). State self-Esteem, loneliness and life satisfaction. Procedia - social and behavioral sciences. 69. 2004 – 2008.
Bradford. K, Vaughn. L. T. B,& Barber. B. K. (2008). Interparental conflict, parent–child conflict, and youth problem behaviors. Journal of family issues. 29(6). 780-805.
Branje. S. J. T, Doorn. M, Valk. I, & Meeus. W. (2009). Parent adolescent conflict resolution types and adolescent adjustment. Applied developmental psychology. (30). 195-204.
Buehler. C. (2006). Parents and peers in relation to early adolescent problem behavior. Journal of Marriage and Family. )68(. 109–124.
Chang. L, Bride-Chang. C. M, Stewart. S &Au.E. (2003). Life satisfaction, self-concept, and family relations in Chinese adolescents and children. International journal of behavioral development. 27(2). 182-189.
Corsini. Raymond.J. (2002). The dictionary of psychology. New York: Brunner .Routlege.
Cummins. R. A, & Nistico. H. (2002). Maintaining life satisfaction: The role of positive cognitive bias. Journal of happiness studies. 3. 37-69.
Dabbagh Ghazvini. S. (2011). Relationships between academic self-concept and academic performance in high school students. Procedia social and behavioral sciences. 15. 1034–1039.
Diener. E. (2000). Subjective well-being. The science of happiness and a proposal for a national index. American Psychologist. (55). 34-43.
Diener. E, Horwitz, J, & Emmon, R.A. (1985).Happiness of the very wealthy.Social Indicators Research.)16. (263-74.
Diener. E, Suh. E.M, Lucas. R.E,& Smith. H.E. (1999). Subjective well-being: three decades of progress. Psychological bulletin. )125(. 276-302.
Diener. E. (2006). Guidelines for national indicators of subjective well being and ill being. Applied Research in Quality of Life. 1(2). 151-157. (http://link.springer.com/article/10.1007%2Fs11482-006-9007-x?LI=true)
Diener. E, Seligman. M. E. P. (2002). Very happy people. Psychological science. 13(1). 81-84.
Diener. E, Seligman. M. E. P. (2004). Beyond money toward an economy of well-being. Psychological science in the public interest. 5(1). 1-31.
Diener. E, & Diener. M. (2009). Cross-cultural correlates of life satisfaction and self-esteem. Journal of Personality and Social Psychology. 68. 653-663. (http://link.springer.com/chapter/10.1007/978-90-481-2352-0_4#page-2)
Dixon. S. V, Graber. J. A, & Brooks-Gunn.J. (2008). The roles of respect for parental authority and parenting practices in parent–child conflict among african american, latino, and european american families.Family psychology of the american psychological association. 22(1). 1–10. (http://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC3125601/#!po=80.4348).
Ferla. J,Valcke. M, Cai. Y. (2009). Academic self-efficacy and academic self-concept: Reconsidering structural relationships. Learning and individual differences.19. 499–50.
Funk. B, Hubner. S, & Valios. R. (2006). Reliability and validity of a brief life satisfaction scale with a high school sample, Journal of happiness studies. 8. 41-54.
Gunnlaugsson. G, Kristjánsson. A. L, Einarsdóttir. J & Sigfúsdóttir. I. D. (2011). Intrafamilial conflict and emotional well-being: A population based study among Icelandic adolescents. Child Abuse & Neglect. ( 35). 372–381
Haybron. D. (2007). Life satisfaction, ethical reflection and the science of happiness. Journal of happiness studies. 8. 99-138.
Holyoak. K. J, & Morrison. R. G. (2005) . The Cambridge Handbook of Thinking and Reasoning . New York: Cambridge university Press.
Huebner. E. S, Suldo. S. M, Smith. L. C & McKnight. C. G. (2004).“Life satisfaction in Children and youth: Emperical foundtion and implications for school Psychologist”. Psychology in the schools. 41(1). 81-130.
Ireson. J,& Hallam. S. (2009). Academic self-concepts in adolescence: Relations with achievement and ability grouping in schools. Learning and instruction. 19. 201-213.
Juklová. K, & Ulrichová. M. (2011). Changes of handicapped and other students self-concept and mutual attitudes as a result of their directed interaction. Procedia-Social and Behavioral Sciences.)29(.1228-1235.
Karademase, E. C. (2006). Self- efficacy, social and well-being, the mediating role of optimism. Personality and individual differences. (40). 1281- 1390.
Kaukiainen. A, Salmivalli. C, Björkqvist. K, Österman. K, Lahtinen. A, Kostamo. A & Lagerspetz. K. (2001). Overt and covert aggression in work settings in relation to the subjective well-being of employees.Aggressive behavior. 27(5). 360-371.
Kiralp. Y, Dincyurek. S, & Beidoglu. M. (2009). Determining the conflict resolution strategies of university students. Procedia social and behavioral sciences. 1. 1205–1214.
Lisa. E,& Shane. J. L. (2006). Perceived family support, acculturation and life satisfaction in mexican american youth: a mix-methods exploration. Journal of counseling psychology. 53. 279-287.
Leung.J.P,& Zhang. L.W. (2000).5 Predictors of life satisfaction in chinese adolescents: self-concepts and relationships with significant others. International Perspectives on Child and Adolescent Mental Health. (1). 77-89.
Lucas. R. E, Clark. A. E, Georgellis. Y,& Diener. E. (2003). Reexamining adaptation and the set point model of happiness: reactions to changes in marital status. Journal of personality and social psychology. 84(3). 527–539.
Malik. M, Nordin. N, Zakaria. A, & Sirun. N. (2013). An exploratory study on the relationship between life satisfaction and academic performance among undergraduate students of UiTM, Shah Alam. Procedia - social and behavioral sciences. 90. 334 – 339.
Malkoc. A. (2011). Big five personality traits and coping styles predict subjective wellbeing: A study with a Turkish sample. Procedia social and behavioral sciences. 12. 426–435.
MacDonald. J M, Piquero. A. R, Valois. R. F &Zullig. J. K. (2005). The Relationship Between Life Satisfaction, Risk-Taking Behaviors, and Youth Violence. Interpers Violence. (20). 1495-1518.
McCo. K, Cummings. E. M, &Davies. P,.T. (2009). Constructive and destructive marital conflict, emotional security and children's prosocial behavior. Child psychol psychiatry.50(3). 270–279.
Marashian. F,& Sarraj khorami. N, (2012).The effect of early morning physical exercises on academic self-concept and Loneliness foster home children in Ahvaz City. Procedia - social and behavioral sciences. 46. 316 – 319.
Markowitz. F.E. (2001). Modeling processes in recovery from mental illness: relationships between symptoms, life satisfaction, and self-concept. Journal of health and social behavior. 42(1). 64-79.
Ostrov. J. M, & Bishop. C. M. (2008).Preschoolers’ aggression and parent–child conflict: A multiinformant and multimethod study. Journal of experimental child psychology. 99(4). 309-322.
Ozmete. E,& Bayoglu. A.S. (2009). Parent- young adult conflict:A measurement on frequency and intensity of conflict issues. Journal of international social research. 2(8). 313-322.
Pehlivan. H, & Koseoglu. P. (2012). An Analysis of Ankara Science High School Students’ Attitudes Towards Biology and Their Academic Self-Concepts in Terms of Some Family Characteristics. Procedia-Social and Behavioral Sciences.)46. (944-949.
Petersen. A. C, Compas. B. E, Brooks-Gunn. J, Stemmler. M,Ey.S, & Grant. K. E. (1993). Depression in adolescence. American psychologist. 48(2). 155- 168.
Piko. B. F, & Hamvai C. H. (2010).Parent, school and peer-related correlates of adolescents' life satisfaction.Children and Youth Services Review. 32(10). 1479–1482.
Rode. J. C, Arthaul-Day. M. L, Mooney. C. H, Near. J. P, Baldwin. T. T, Bommer. W. H, & Rubin. R. S. (2005). Life satisfaction and student performance, Academy of management learning and education, Journal of social behavior and Personality.4(3). 421-433.
Ryan. R, M & Deci. E. l. (2001). On happiness and human potentials: A review of research on hedonic and eudaimonic well-being. Annual review of psychology. 52. 141-166.
Ryff. C. D. (1989). Happiness is every-thing, or is it? Explorations on the meaning of psychological well-being. Journal of personality and social psychology. 57. 1069-1081. (http://psycnet.apa.org/index.cfm?fa=buy.optionToBuy&id=1990-12288-001)
Ryff. C. D, & Singer. B. (1989). The contours of positive human health. Psychological Inquiry: An international journal for the advancement of psychological theory. 9(1). 1-28.
Seligman. M. E.P,&Csikszentmihalyi. M. (2000). Positive psychology: An introduction. American Psychologist. 55(1). 5-14.
Suldo. S. M, Huebner. S. (2006).Is extremely high life satisfaction during adolescence advantageous?.Social indicators research. (78). 179-203. (http://link.springer.com/article/10.1007/s11205-005-8208-2).
Shogren. K. A, Lopez. S. J,Wehmeyed. M. L, Little. T. D, & Pressgrove. C. L. (2006). The role of positive psychology constructs in predicting life satisfaction in adolescents with and without cognitive disabilities: An exploratory study. The journal of positive psychology. 1(1). 37–52.
Smetana.J. G, & Daddis. C. (2009). Domain-specific antecedents of parental psychological controland monitoring: The role of parenting beliefs and practices. Child development.73(2). 563–580.
Steel. P, Schmidt. J & Shultz. J. (2008). Refining the relationship between personality and subjective well-being. Psychological Bulletin Copyright. American Psychological Association. 134(1). 138–161.
Stevens.G. W.J.M, Vollebergh. W. A.M, Pels. T.V.M, Crijnen. A. A.M. (2007).Problem behavior and acculturation in moroccan immigrant adolescents in the netherlands. Effects of gender and parent-child conflict. Journal of cross-cultural psychology. 38. 310-317. (http://jcc.sagepub.com/content/38/3/310.full.pdf+html)
Stoeber.J,&Stoeber. F. S. (2009). Domains of perfectionism: Prevalence and relationships withper fectionism, gender, age, and satisfaction with life. Personality and Individual Differences. 46. 530-535.
Storksen. I, Roysamb. E, Moum. T, Tambs. K. (2005). Adolescents with achildhood experience of parental divorce: A longitudinal study of mental health & adjustment. Journal of Adolescence. (28). 725-739.)http://www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/16291507)
Suldo. S. M, Huebner. E. S. (2004). Does life satisfaction moderate the effectsof stressful life event on psychopathological behavior during adolescent? School psychology quarterly. (19). 93-705. (http://psycnet.apa.org/journals/spq/19/2/93/)
Visser.M,& Routledge. L. (2007). Substance abuse and psychological well-being of Sounth Afrecan adolescents. Sounth Afrecan Journal of psychology. 37(3). 595-615.
Walsh. S. D, Harel-Fisch. Y,& Fogel-Grinvald. H. (2010). Parents, teachers and peer relations as predictors of risk behaviors and mental well-being among immigrant and Israeli born adolescents. Social Science &Medicine.70(7). 976-984.
Tsang. J, Carpenter. T,Roberts. J. A, Frisch. M. B & Carlisle. R. D. (2014). Why are materialists less happy? The role of gratitude and need satisfaction in the relationship between materialism and life satisfaction. Personality and Individual Differences. 64. 62–66.
Waterman. A. S, Schwartz. S. J, Conti. R. (2008). The implications of two concep-tions of happiness (hedonic enjoyment and eudaimonia) for the understanding of intrinsic motivation. Journal of happiness studies. 9. 41-79.
Zhao. J, Wang. Y,& Kong. F. (2014). Exploring the mediation effect of social support and self-esteem on the relationship between humor style and life satisfaction in Chinese college students. Personality and individual differences. 64.126–130.