مبانی نظری فقهی و حقوقیِ امور ورزشی

مبانی نظری فقهی و حقوقیِ امور ورزشی (docx) 163 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 163 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

بررسی مبانی فقهی و حقوقیِ امور ورزشی فهرست مطالب: مقدمّه : طرح تحقیق طرح تحقیق : - عنوان تحقیق 2- بیان مسأله تحقیق 3- روش تحقیق 4- هدف تحقیق : 5- ضرورت و اهمیّت انجام تحقیق : 6- فرضیه و سؤالات تحقیق : 7- پیشینه ی تحقیق : مقالات چاپ شده فصل اوّل : حقوق ورزشی گفتار اوّل : منابع حقوق ورزشی مبحث اول : قانون بند اول : قانون اساسی مبحث دوم : قوانین عادی مبحث سوم : عرف ورزشی مبحث چهارم : آیین نامه ها فصل دوّم : حقوق ورزشی کیفری گفتار نخست : مبانی نظری مسؤلیت کیفری ناشی از عملیات ورزشی مبحث اوّل : مسؤولیت مدیران ورزشی به معنای خاص مبحث دوم : مسئولیت داوران مبحث سوم : مسئولیت پزشک در عملیات ورزشی مبحث چهارم : مسئولیت مدیران ورزشی و باشگاهها به جهت نقض ایمنی ورزشگاهها فصل سوم : حقوق ورزشی خصوصی گفتار اوّل : مسئولیت مدنی ناشی از عملیات ورزشی مبحث اوّل : رابطه ورزشکاران به هنگام بازیها مبحث دوم : رابطه ورزشکاران و برگزار کنندگان مسابقه ها با تماشاگران مبحث سوم : نقش رسانه ها در ورزش فصل اوّل : ورزش در فقه اسلامی گفتار اوّل : سوابق فقهی ورزش مبحث اوّل : خرید و فروش عکس های ورزشکاران مبحث دوم : نظر کردن خانم ها به فیلم های ورزشی مبحث سوم : شرکت زنان در ورزشگاه ها از نظر شرعی مبحث چهارم : اظهارنظرهای نامناسب در مورد حجاب و ورزش بانوان گفتار دوم : دوپینگ مبحث اوّل : جنبه ی اخلاقی دوپینگ مبحث دوم : بیمه ورزشی مبحث سوم : اسپانسر و تبلیغات فصل دوم : احکام فقهی مسابقه ها مبحث اوّل : مسابقه برای تواناسازی فصل سوم : سبق و رمایۀ گفتار اوّل : مسابقه های سرگرم کننده و تفریحی : مبحث اوّل : فرق عقد و وعده مبحث دوم : پژوهشی درباره ی حدیث لاسبق .... مبحث سوم : مسابقه با ابزار قمار مفهوم لغوی قمار : گفتار اوّل : مفهوم قمار در اصطلاح فقها : مبحث اوّل : ادله ی حرمت قمار بند اوّل : آیات بند دوّم : روایات گفتار اوّل : شرط بندی در مسابقات فصل چهارم : مبانی فقهی بازی با شطرنج گفتار اوّل : مبانی حرمت بازی با شطرنج : گفتار دوّم : مبانی حلیّت بازی با شطرنج گفتار سوّم : دیدگاه اهل سنّت درباره شطرنج روایت فضیل : روایت ابوربیع : گفتار چهارم : نظر مراجع درباره ی بازی با شطرنج و پاسور فصل پنجم : چهل حدیث در ورزش جمع بندی و پیشنهاد پیوستها نمونه ای از یک رأی دادگستری شهرستان سبزوار تشریح سازمان و ساختار تشکیلاتی ورزش کشور سازمان تربیت بدنی معرّفی سازمان تربیت بدنی وظایف سازمان تربیت بدنی فدراسیون های ورزشی معرّفی فدراسیون ورزشی وظایف و ارکان فدراسیون ورزشی هیأت های ورزشی استانها معرفی هیأت های ورزشی استانها وظایف هیأت های ورزشی منابع : الف) کتب : ب) مقالات مقدمّه : طرح تحقیق در جهان کنونی ، ورزش یکی از راههای مؤثر تربیتی و اخلاقی بویژه برای جوانان است ، وسیله ای که روز به روز چهره ی علمی بیشتری پیدا می کند. ورزش همزاد بشر و همراه او در گذر روزها بوده است . برای ورزش آغاز ی نمی توان دانست زیرا بشر از آغاز آفرینش ، برای ماندن و زیستن نیاز به جنبش ماهیچه های خویش داشته و تا فرجام زندگی ، ورزش همسفر او خواهد ماند . در یک سخن ورزش پاکزاده نیاز زندگی بشر است که با چرخش گیتی به پختگی امروز رسیده است . توصیه های فراوانی هم در راستای پرداختن به ورزش در کلام پیشوایان دین ملاحظه می شود از جمله پیامبر گرامی (ص) فرموده اند : «عَلِّمُوا أَبناءَ کُمُ السِّباحَهَ وَ الرِّمایَۀَ » به فرزندانتان شنا و تیر اندازی را یاد بدهید. و همین طور در دعا معروف کمیل بن زیاد آمده است : «قَوِّ علی خدمتک جوارحی» آیت الله خمینی نیز فرموده اند : اِن شاء الله ورزشکاران به همان صورتی که ورزش جسمی دارند ورزش روحی هم داشته باشند ، از قدیم ورزشکاران ایران به یاد خدا و علی (ع) بوده اند و این از برجستگیهای آنان بوده است . امروزه ورزش دیگر بازی و سرگرمی نیست ، بلکه ، ورزش پیشه ، تجارت و صنعت است . ورزش ، اکنون ، دارای ارزش و اهمیت فراوانی در جامعه است و دارای ابعاد گوناگون اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی و فردی است . از بعد سیاسی چه در درون مرزها و چه برون مرزها ، ورزش دارای جایگاه والائی است . و پیروزی در میدان های ورزشی وسیله ی مفیدی برای تبلیغ و اثبات اعتبار ملی است و به همین جهت بودجه های کلان و نیروهای انسانی فراوان برای پیشرفت ورزش و توفیق در میدان ها صرف می شود . دولت های گوناگون با سرمایه گذاری در ورزش می کوشند ، اقتدار خویش را به جهانیان اثبات کنند . گاه ورزش صحنه کنشهای سیاسی دول متخاصم است . کناره گیری ورزشکاران ایرانی از رقابت با ورزشکاران اسرائیلی تبار نمونه ای از چنین کنشهایی است . انحراف افکار عمومی از مسائل جاری به وسیله تبلیغات گسترده در ورزش و استفاده ابزاری از ورزشکاران در جریان انتخابات از دیگر ابعاد اهمیت ورزش در سیاست است . ورزشکاران نمایندگان غرور ملی و ارزشهای مردم ملل خویش هستند . این اهمیت روز افزون باعث شده است که اندیشمندان حقوقی متمایل به تأسیس رشته ی خاصی با عنوان «حقوق ورزشی» شوند و شرط بندی بر روی پیش بینی نتیجه بازی ها و ترویج مدهای مو و خالکوبی ها از آثار و اهمیت ورزش در مسائل اجتماعی است . ورزش ابزار سلامت اجتماعی و سعادت نوع بشر می تواند نقش مؤثری در پیشگیری از ناهنجار اعتیاد و درمان آن دارد و دول با کفایت و مدبّر با سرمایه گذاری بر روی ورزش تکلیف خود را در برابر مردمان خود به انجام می رسانند .اهمیتی که ورزش در جهان کنونی دارد موجب گردیده است تا موضوع علوم گوناگون مانند : جامعه شناسی ، پزشکی ، مدیریت و... قرار گیرد . حقوق نیز همپای دیگر علوم به بررسی این پدیده اجتماعی پرداخته است . در کشور ما در زمینة حقوق ورزشی نو پا است و رویه ی قضایی ، چندان که باید به این پدیده ی مفید اجتماعی و مبارزه با خطر های ورزش نپرداخته است . بر این اساس به لحاظ فرا گیر بودن مسائل ورزشی در دنیا و به دلیل تبلیغات جهانی مبنی بر عدم توجه کافی اسلام به ورزش ضرورت دیده شد که مشخصات و سیمای کلی ورزش در اسلام از لحاظ فقهی و حقوقی مورد بررسی قرار گیرد و تنظیم و عرضه شود . هر چند که در خصوص مقرّرات مربوط به مسائل ورزشی به ویژه حقوق ورزشی در کشور ما متأسفانه کار نشده است و این رشته ، رشته بسیار جوانی است که البته در مورد ضوابط حاکم و آیین نامه هایی که تعیین شده است عمدتاً از کشور های صاحب نظر خارجی استفاده شده است . حتی در ورزش کشتی که ورزش اصلی ما به حساب می آید. به هر حال در رابطه با ورزش ، به هر صورت و نوعی که باشد ، مقرّراتی حاکم است که رعایت آن مقرّرات و ضوابط موجب خواهد شد که اولاً : ورزش جنبه ی پرورش جسمی و روحی و ثانیاً جاذبیّت لازم و ثالثاً : سلامت افراد ورزشکار و محیط ورزشی را ایجاب کند . این مقرّرات در رابطه با هر رشته ی ورزشی متفاوت است و تحت ضوابط خاصّی است که بعضاً جنبه ی بین المللی دارد . روی آوردن به ورزش و خودداری از سستی و تنبلی در کلام شعرای فارسی زبان نیز دارای سابقه است از جمله وحشی بافقی یزدی ، نظامی ، خواجوی کرمانی ، سعدی ، حافظ و… . و شعر معروف ابوالقاسم فردوسی زینت بخش تمام محافل ورزشی است . زنیرو بود مرد را راستی زسستی کژی آید و کاستی طرح تحقیق : 1- عنوان تحقیق : بررسی مبانی فقهی و حقوقیِ امور ورزشی 2- بیان مسأله تحقیق : هر روزه از روزنامه ها ، پایگاه های خبری ، و رسانه های گروهی از بازیهای ورزشی آگاه می شویم که : در مسابقات ورزشی فلان کشور مغلوب یا پیروز شد نگارنده هر روز در فضای ذهن خویش سؤالاتی برای او مطرح بود که آیا این ورزشها دارای مقرّرات و قوانینی هستند ؟ آیا در فقه اسلامی از ورزش سخن به میان آمده است ؟ آیا کشور ایران در وضع قوانین بین المللی دخیل است ؟ آیا تمام افرادی که به نوعی با ورزش در ارتباط هستند دارای مسؤلیت مدنی و کیفری هستند ؟ چرا شطرنج را بعضی فقها حرام و برخی آنرا جایز می دانند ؟ چرا حضرت امام اوّل به حرام بودن شطرنج و بعد نظر خود را تغییر داده و به جایز بودن آن فتوا داده اند ؟ در این پایان نامه سعی شده است که به پاسخ این مسأله که آیا مبانی فقهی که عبارتند از قرآن ، سنّت ، اجماع ، عقل و همچنین مستندات حقوقی و آیا در قانون اساسی از ورزش به صراحت نام برده شده است یا اینکه مشروعیّت خود را به طور غیر مستقیم از قانون اساسی به دست می آورد که به بررسی این سؤالات می پردازیم : 3- روش تحقیق : کتابخانه ای است . به لحاظ گردآوری اطلاعات ، از طریق کتابخانه ای ، اسناد گوناگونی مورد استفاده ی پژوهشگر قرار می گیرد که عبارت از : کتاب ها یا نوشته های خطی و دستنویس یا تایپی که به عنوان سند مادر شناخته می شوند و با یک یا چند نقل قول به آنها استناد داده می شود ، اسناد اصل نامیده می شوند . این اسناد معمولاً به امانت داده نمی شوند ، پژوهشگر می تواند در داخل کتابخانه با مراجعه ی مستقیم به سند یا کپی برداری و عکسبرداری از آن استفاده کنند . مهمترین ابزار گردآوری اطّلاعات ، فیش برداری ، حفاظت فیش ها و انتظام آنها و قرار دادن در جای مخصوص و دسته بندی و طبقه بندی فیش ها بوده است . منابع در روش میدانی عبارت از : 1- مصاحبه ، 2- مشاهده ، 3- پرسشنامه می باشد . در این پایان نامه ، از کتاب ها و اسناد اصل ، کتاب های رایانه ای ، سیستم های اطّلاع رسانی ، مقاله ها و مجلّه ها بهره برداری شده است . 4- هدف تحقیق : الف- هدف کلی آشنایی با قوانین و مقرّرات ورزش و مبانی و مستندات فقهی و حقوقی آن ب- اهداف جزئی : 1- خطای ورزشی و مسؤلیتها در ورزش 2- مبانی فقهی اسپانسر و تبلیغات و نقش رسانه ها در این خصوص 3- ورزش در فقه اسلامی 4- مبانی فقهی و حقوقی مسابقه ها و بازی با شطرنج 5- ضرورت و اهمیّت انجام تحقیق : علّت اصلی تدوین این پایان نامه ، افزایش معلومات نگارنده در مباحث حقوقی و به خصوص مبانی فقهی در امور ورزشی می باشد . و با اینکه ورزش همیشه در زندگی بشر دخیل است ولی به این موضوع کمتر توجّه شده است . شاید این اثر قدمی باشد جهت افزایش بصیرت افراد جامعه اسلامی در این خصوص ، فایده ی دیگر خدمتی ناچیز به جامعه ی علمی مخصوصاً علوم انسانی شاخه ی الهیّات باشد . 6- فرضیه و سؤالات تحقیق : 1- منظور از مسؤلیت مدنی و کیفری در امور ورزشی چیست ؟ 2- نگاه کردن خانمها به فیلم های ورزشی و شرکت آنان در ورزشگاهها از نظر فقهی چه حکمی دارد و مبنای آن چیست ؟ 3- سبق و رمایۀ چیست ؟ 4- مفهوم قمار و ادله های حرمت قمار کدام است ؟ 5- مبانی فقهی شطرنج و دیدگاه شیعه و اهل سنّت در این خصوص کدام است ؟ 7- پیشینه ی تحقیق : یکی از مسائل مهم در امر تحقیق ، پیشینه ی آن است ، لذا لازم است تا در مورد پیشینه ی موضوع پایان نامه مطالعه شود . برخی از آثار نوشتاری عبارتند از : الف- کتابهای نگارش یافته 1- حقوق ورزشی (ورزش و مسئولیتهای قانونی آن ) / نوشته ی حسین آقائی نیا ، چاپ اوّل ، تهران 1369 ﻫ .ش . در این کتاب به حقوق ورزشی و قواعد عمومی حقوقی جزا و همچنین در مورد حوادث ناشی از عملیات ورزشی و مسئولیتهای مدنی در ورزش می پردازد و به نتیجه ای که این نویسنده رسیده است : موضوع علم حقوق نهایتاً جرم ، شبه جرم ، خطا ، مسئولیت ، مجازات ، محکومیت با جبران خسارت و مسائلی از این قبیل می باشد و ... . مدیریتهای ورزشی با وقوف به واقعیتهای حقوقی با بینشی گسترده تر انجام وظیفه نمایند نهایتاً جامعه ورزشی از ضایعه و تعرض مصون بماند . 2- الزامهای خارج از قرارداد ، ضمان قهری ، ج 1 / نوشته ی ناصر کاتوزیان ، انتشارات دانشگاه تهران ، 1376 . در قسمتی از این کتاب به مسئولیت های مدنی ناشی در ورزش و به خطای ورزشی و اثر آن در روابط حقوقی مطرح می کند و اینکه اجرای قواعد عمومی در ورزش ممکن نیست ، زیرا پاره ای از جرائم مانند ضرب و جرح، در این زمینه مباح و گاه ممدوح است . و معیار تعیین خطای ورزشی « رفتار ورزشکاری آگاه و محتاط در شرایطی است که فعل زیانبار واقع می شود و به مسئولیت کیفری هم اشاره دارند . 3- مبانی حقوقی ورزشها ، نویسنده : چامپیون ، جونیور ، مترجم : حسین آقائی نیا ، چاپ اوّل ، انتشارات کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایران 1374 . در این کتاب به مسئولیتهای مدنی از جمله مسئولیت پزشک تیم که متعهد به ارائه خدمات حرفه ای طبی به ورزشکاران و دستمزد وی که توسط مؤسسه یا یک شخص حقوقی و ... تأمین می گردد و به مسئولیت مدیران باشگاهها که مالکین و متصرفین اماکن ورزشی در قبال تقصیر در طراحی ساختار نگهداری ، تعمیر امکانات ورزشی نیز مسئولند و به مسئولیتهای داور و ... می پردازد . 4- دوپینگ و داروهای محرک / اباذر حبیبی نیا ، نشر تدبیر ، تهران . در این کتاب به مسائلی از جمله : دوپینگ چیست و انواع دوپینگ و خطرات و عوارض آن پرداخته است و مطالب پزشکی را به زبان ساده و قابل فهم بیان کرده است و هشداری به مصرف کنندگان داروهای محرک داده اند از این کتاب در مورد دوپینگ و انواع آن در این رساله مورد استفاده قرار گرفته است . 5- حقوق ورزش / نویسنده : حسین آقائی نیا ، چاپ پنجم ، انتشارات نشر میزان ، تابستان 1381 . در این کتاب به نظریه مبتنی بر جرم نبودن حوادث ناشی از عملیات ورزشی و حمایتهای قانونی از مدیریتهای ورزشی پرداخته و اینکه در اصل سوم قانون اساسی بند دوّم : تربیت بدنی رایگان و ایجاد امکانات و تسهیلات آن را از وظایف دولت شمرده و این نشانه ی جایگاه مهمّ ورزش در میان اساسی ترین نهادهای ورزشی است . مقالات چاپ شده : که در این قسمت برای خودداری از اطناب سخن به برخی از مقالات اشاره می شود : 1- خطای ورزشی و مسئولیت ورزشی / دکتر ناصر کاتوزیان ، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی ، دانشگاه تهران ، 1378 ، شماره ی 43 . در این مقاله به حقوق ورزشی و اقسام قوانین آن و به خطای ورزشی و مسئولیتهای ناشی از آن که در سه زمینه قابل بررسی است : 1) در رابطه ی ورزشکاران به هنگام بازی های ورزشی ، 2) در رابطه ی ورزشکاران و مربیان با اشخاص ثالث و بویژه تماشاگران ، 3) در رابطه با ورزشکاران و مربیان و مؤسسه های ورزشی پرداخته است و نتیجه ای که نویسنده گرفته است : معیار تعیین خطای ورزشی رفتار ورزشکاری آگاه و محتاط در شرایطی است که فعل زیانبار واقع شود . و مسئولیت خساراتی که تماشاگران مسابقه های ورزشی می بینند ، اصولاً بر عهده ی برگزار کنندگان آن است ، مگر اینکه ناشی از خطای بازیکنان یا اقدام تماشاگران باشد . مبنای این مسئولیت بر پایه ی تقصیر است که باید آن را کوتاهی در تأمین امنیت تماشاگران دانست . 2- قوانین و مقرّرات و جرایم ورزشی از منظر دکتر علی نجفی توانا / نشریه : ورزش دانشگاه انقلاب در این مقاله به مقرّراتی که در رابطه با ورزش در غالب آیین نامه ها و ضوابط خاصی که بعضاً جنبه ی بین المللی دارد . و همچنین در مورد حوادث ورزشی را به هر گونه صدمات جسمی ، مالی یا روانی در محیط ورزشی در حین ورزش اعم از مسابقه یا تمرینات که به طرف دیگر وارد شود تلقی کنیم . این عملیات ورزشی و حوادث ورزشی طبق قانون اگر همراه با مقرّرات یا رعایت ضوابط باشد مجرم نیست و جرم نبودن حوادث ناشی از عملیات ورزشی منوط به چند شرط است ... . 3- اصول اخلاق فردی ، حقوقی و مسئولیتها در ورزش / مترجم : جعفر خوشبختی ، نشریه : ورزش دانشگاه انقلاب 166 . در این نشریه وظایف اخلاقی کسانی که در حوزه ی مدیریت ورزشی ، سرپرستان ورزشی ورزشکاران ، مربیان و رسانه ها فعالیت می کنند می پردازد . و در این نشریه در رابطه با مسئولیت مدیر ورزشی ، ورزشکاران مربیان می پردازد و همچنین نقش رسانه ها را در ترقی و تقویت منفی رفتار قالبی در خصوص اقلیت های نژادی و خانمها اشاره کرده است و همچنین از دوپینگ و شرط بندی کردن در ورزش و به نقش قمار در ورزش پرداخته است . 4- حقوق و تکالیف ورزشی / نویسنده : عادل ساریخانی ، نشریه : بصیرت 30 و 31 در این نشریه به نقش ورزش در تمام ابعاد زندگی بشر ، اجتماعی و سیاسی و ... پرداخته است و از دیدگاه حقوقی قوانین ورزشی را مورد بررسی قرار داده اند و همچنین خطای ورزشی و مسئولیتهای ناشی از آن را که در 3 زمینه قابل مطالعه است : 1- در رابطه با ورزشکاران به هنگام بازی های ورزشی 2- در رابطه با ورزشکاران و مربیان با اشخاص ثالث و به ویژه تماشاگران 3- در رابطه ی ورزشکاران و مربیان و مؤسسه های ورزشی نتیجه ای که این نویسنده گرفته است : اجرای قواعد عمومی مسئولیت در حقوق ورزشی ممکن نیست ، زیرا پاره ای از جرائم مانند ضرب و جرح در این زمینه مباح و گاه ممدوح است و معیار تعیین خطای ورزشی را رفتار ورزشکاری آگاه و محتاط در شرایطی است که فعل زیان بار واقع می شود و عامل اضطرار و دفاع مشروع را در این شرایط به حساب آورده اند . 5- حقوق ورزشی / نویسنده : رسول ارشادی فرد ، نشریه : حمایت 5/3/84 در این نشریه به مسئولیتهای قانونی در ورزش و به تعریف حقوق ورزشی و رابطه ورزش و علم حقوق و در پایان به موقعیت و مقام ورزش در قانون اساسی پرداخته است . و به نتیجه ای که نویسنده رسیده است : اگر ورزش را تنها وسیله سرگرمی و یا وسیله ای برای پر کردن اوقات فراغت بدانیم ، در حقیقت از هدف ورزش که نهایتاً برومندی نسل است دور افتاده ایم و طبیعی است که بدون نسلی سالم ، قوی و با نشاط نمی توان در هیچیک از امور زندگی اجتماعی و حتی فردی چندان امید به آینده تابناک و نزدیک شدن به اهداف نهایی هر ملّتی داشت . 6- شطرنج / محمد حسین واثقی راد ، مجلّه فقه و کاوشی نو در فقه اسلامی ، شماره یازدهم و دوازدهم . که در این مقاله به بررسی مبانی فقهی شطرنج پرداخته است و همچنین به نقد و بررسی دیدگاههای شیخ انصاری در مورد شطرنج پرداخته است . 23202906078220حقوق ورزشی در قوانین موضوعه ایران00حقوق ورزشی در قوانین موضوعه ایران37090353085465بخش اوّل00بخش اوّل3718560405574500372491039668450037312603877945003737610378904500524764018992850053632101867535005454650187388500554609018484850035191705214620001554480111696500فصل اوّل : حقوق ورزشی حقوق ورزشی شاخه ای جدید از حقوق است که به بررسی آثار حقوقی ناشی از عملیات ورزشی می پردازد. ورزش به عنوان یک پدیده اجتماعی ، با توجه به توسعه روز افزون آن در ملل مختلف اکنون به عنوان موضوع بسیاری از علوم ، مورد بررسی قرار می گیرد . حقوق نیز به موازات رشد اجتماعی ورزشی به نظام مند کردن این پدیده اجتماعی همت گمارده است . بحث مسئولیت مدنی ورزشکاران ، معلمین ، مربیان ، مدیران ورزشی ، تماشاگران ، سازندگان و تولید کنندگان لوازم ورزشی یا مباحث جزائی در خصوص عملیات ورزشی... از مباحث مهم حقوق ورزشی است . حقوق ورزشی به مجموعه مطالبی اطلاق می شود که وظایف ، اختیارات و مسئولیتهای قانونی همه کسانی را که به نحوی با فعالیتهای ورزش درگیر هستند ، روشن می سازد . به عبارت دیگر مطالعه حقوق ورزش، به جامعه ورزش می آموزد که چگونه باید در فعالیتهای ورزشی مشارکت نمود تا حوادث ناشی از آن ، مسئولیتهای قانونی را که نهایتاً به مجازات ، محرومیت از حقوق اجتماعی و جبران ضرر و زیان منتهی می شود ، متوجه آنها نسازد . از دیدگاه حقوقی ، قوانین ورزشی را می توان به دو گروه اصلی تقسیم کرد : 1- گروهی از قواعد که ساختمان اصلی بازی های ورزشی را احاطه و اداره می کند در واقع قوانین بازی و اجرای درست هر شاخه ای از فعالیت های بدنی است ، مانند این که در بازی فوتبال جز دروازه بان ، بازی کنان دیگر حقّ ندارند با دست توپ را هدایت کنند ، بازی باید در محدوده ی معین زمین ورزشی جریان یابد ، حمله به دروازه بان ممنوع است و مانند اینها . تخلف از این قواعد « خطای ورزشی » است و ضمانت اجرای ویژه ای به عنوان مجازات متخلف را به همراه دارد . 2- گروه دیگر قواعد ، که بعضی مراقبت ها و احتیاط های ویژه را بر بازیکنان تحمیل می کند و هدف آنها تأمین ایمنی بازیکنان به هنگام مسابقه و پرهیز از خشونت و انتقام جویی و سالم سازی محیط ورزشی است. حقوق ورزشی ، در اصل ، یک شاخه حقوقی مختلط است . که در یک مفهوم عام به دو بخش تقسیم می شود : 1- حقوق ورزشی کیفری 2- حقوق ورزشی خصوصی قبل از بحث ، لازم است منابع حقوقی ورزشی مورد بررسی قرار گیرد . گفتار اوّل : منابع حقوق ورزشی قواعد حقوقی ، فرآیند نیرو ها و قدرت های مختلفی است که در هر جامعه وجود دارد که به این نیرو ها اصطلاح منابع حقوق گفته می شود . نقش هر یک از این نیرو ها در هر کشور متفاوت است . منابع حقوق عبارتند از قانون اساسی ، عرف ، رویه قضایی ، دکترین . حالا این سؤال مطرح می شود که آیا در قانون اساسی از ورزش به صراحت نام برده شده است یا این که مشروعیت خود را به طور غیر مستقیم از قانون اساسی بدست می آورد ؟ که در یک گفتار به بررسی این سؤال می پردازیم . مبحث اول : قانون در کشور ما ، قانون مهمترین مبنع حقوق است و قدرت آن را با سایر منابع نباید برابر دانست ، ولی همه متونی که به نام قانون مشهور است از حیث اعتبار برابر نیست ، و سلسله مراتبی بین آنها وجود دارد که در مرحله ی نخست باید مورد توجّه قرار گیرد . بند اول : قانون اساسی قانون اساسی به مجموعه قواعدی اطلاق می شود که مبین نهاد های فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی جامعه ایران براساس اصول و ضوابط اسلامی است و به بیان دیگر مجموعه قواعدی که شکل حکومت، اختیارات قوای مملکت ، حقوق افراد جامعه و آزادیهای آنها و بطور کلی خطوط کلی یک کشور را تعیین و ترسیم می نماید . در اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تربیت بدنی رایگان و ایجاد امکانات و تسهیلات آن از وظایف دولت بر شمرده شده است . با دقت در مفاد این اصل نکات ذیل قابل درک است : اول : تربیت بدنی یا ورزش به صراحت یاد شده است و این نشانه جایگاه بسیار مهم ورزش در میان اساسی ترین نهاد های کشور هاست به عبارت دیگر ورزش به آن درجه دارای اهمیت است که در قانون اساسی یعنی مهمترین سند حقوقی کشور یا جایگاه اساسی ترین نهاد های کشور قرار گرفته است . دوم : قرار دادن ورزش در ردیف آموزش و پرورش و آموزش عالی نشان می دهد که از دیدگاه قانون اساسی ، ورزش یک نهاد فرهنگی برای نیل به هدف تربیت انسان مورد نظر نظام است و نه یک نهاد مادی و مجموعه ای از حرکات بدنی . سوم : ورزش در عرض آموزش و پرورش قرار دارد و نه در بطن و یا طول آن و این بدان معناست که ورزش از نظر اهمیت در نیل به اهداف نظام نقشی مستقل و حیاتی دارد و بخشی از آموزش و پرورش نیست. قوانین و مقررات مربوط به حقوق ورزشی باید همگام و همسو با قانون اساسی باشند و قوانین و آیین نامه های مخالف قانون اساسی ممکن است توسط شورای نگهبان و دیوان عدالت اداری رد و باطل شوند . مبحث دوم : قوانین عادی در تقسیم بندی که از حقوق ورزشی خواهد شد چه گرایش کیفری آن ، چه گرایش خصوصی ، آن به قوانین عادی رجوع می شود . در بخش جزایی به قانون مجازات اسلامی و علی الخصوص بند 3 ماده 59 قانون مجازات اسلامی استناد می شود . در بخش مسئولیت مدنی در ورزش قواعد عمومی مسئولیت و قانون مدنی و قانون مسئولیت مدنی و سایر قوانین مرتبط مورد بررسی و استفاده قرار می گیرد . مبحث سوم : عرف ورزشی عرف ورزشی نیز از جمله منابع حقوق ورزشی است . در مسئولیت مدنی این که چه عملی تقصیر است عرف ورزشی معین می کند . قصد و عمد و خطا را در ورزشها عرف ورزش تعیین می کند . سیستمهای نقل و انتقال بازیکن نیز تا حد فراوانی از عرف و عادت میان باشگاهها و بازیکن سرچشمه گرفته است . شاید بهترین دلیل این ادعا تقلید دیگر کشور ها از عرفهای حاکم بر سیستمهای نقل و انتقالات بازیکن از همدیگر باشد . مبحث چهارم : آیین نامه ها منظور از آیین نامه ، مقرراتی است که از سوی مقامات ذیصلاح ورزشی وضع شده اند و این آیین نامه ها به ساختار سازمان ورزشی کشور ، چگونگی انجام بازیها و رقابت های ورزشی و مقررات مربوط به نقل و انتقالات بازیکنان هستند . این آیین نامه ها باید از لحاظ قواعد ماهوی مطابق و موافق قوانین اساسی و عادی مملکتی باشند در صورت مخالفت آن با موازین ، هر کس می تواند ابطال آنها را از دیوان عدالت اداری بخواهد. فصل دوّم : حقوق ورزشی کیفری حقوق ورزشی کیفری یکی از گرایشهای علم حقوق است که به بررسی حقوقی حوادث در ورزش می پردازد . منظور از حوادث ورزشی جرائمی و شبه جرائمی است که توسط ورزشکاران معلمین ، مربیان ، مدیران ، تماشاگران و سایر سازندگان وسایل ورزشی... انجام می گیرد . موضوع این وقایع ممکن است سلامتی، جان ، اموال ، حیثیت ، شرافت و سایر حقوق قانونی اشخاص می باشد که در محدوده ی ورزش به نحوی حضور دارند از لحاظ حقوق ورزشی در کشور ما متأسفانه کار نشده است و این رشته ، رشته بسیار جوانی است که البته در مورد ضوابط حاکم و آیین نامه هایی که تعیین شده است عمدتاً از کشور های صاحب نظر خارجی استفاده شده است . حتی در ورزش کشتی که ورزش اصلی ما به حساب می آید . گفتار نخست : مبانی نظری مسؤلیت کیفری ناشی از عملیات ورزشی به علت طبیعت تند و خشن برخی از ورزشها ، گاه به یک یا چند نفر از بازیکنان آسیب وارد می شود و حتی ممکن است به فوت شخص مصدوم بیانجامد . آیا می توان مرتکب را مجازات کرد ؟ در این خصوص اقوال مختلفی وجود دارد از آن جمله : نظریه اوّل : نظریه مبتنی بر عدم وجود قصد مجرمانه : عده ای کوشش کرده اند حوادث ناشی از این گونه ورزشها را به لحاظ فقدان قصد مجرمانه غیر قابل مجازات بدانند . در سال 1912 رأیی از یکی از دادگا ههای استانهای فرانسه صادر شده که طبق آن «جرایم معمولی ضرب و جرح به لحاظ احساس کینه ای است که مهاجم نسبت به طرف مقابل دارد ، در حالی که این احساس کینه برای یک بازیکن فوتبال... وجود ندارد و این بازیکن فقط کار و وظیفه ی خود را انجام می دهد . نظریه دوم : نظریه مبتنی بر اجازه قانون و عرف و عادت : «رویه قضایی جراحات ناشی از ورزشها را به شرط مطابقت با مقررات بازی... با اجازه سنت توجیه می کنند. » دلیل حقیقی و واقعی عدم مجازات ورزشکاران این است که در واقع قوانین و عرف و عادت اجازه چنین اعمالی را در موقع بازی داده و به علت ورود ضربات ، بازیکن قابل تعقیب نیست . قوانین و عرف و عادت هم اگر اجازه ی چنین ورزشهایی را داده و حتّی تشویق هم می کند ، به علّت حفظ دفاع ملّی است که آنها را مشروع شناخته است... . امّا اگر بازیکنی در هنگام بازی ، قواعد و مقررات را نادیده گرفته باشد به علّت ضربات وارده خطا کار است و چون بی احتیاطی و بی مبالاتی کرده قابل تعقیب بوده و در اینجا نمی توان به قوانین و عرف و عادت استناد جست. نظریه سوم : نظریه مبتنی بر اجازه ی قانون و آداب و رسوم اجتماعی : بعضی حقوقدانان معتقدند : «تصویب بند 3 ماده 59 قانون راجع به مجازات اسلامی از نظر قضایی رافع بسیاری از معضلات و نابسامانیها و در عین حال یک بیمه کامل است . به عبارت دیگر این ماده یک مصونیت قضایی به ورزشکار اعطاء کرده است و این امتیاز کوچکی نیست . » به همین دلیل و با توجه به هدف ورزش که همانا پرورش جسمانی و تقویت روحیه سالم در افراد کشور است که آن هم با فراهم ساختن امکانات ورزشی و جلب توجّه نسل جوان به ورزش میسر است . بنابراین عده ای از حقوقدانان معتقدند که نفع اجتماعی ایجاب می کند که صدمات استثنایی ناشی از عملیات ورزشی وقتی ضمن رعایت موازین و مقررات ورزشی حادث شود از شمول مقررات جزائی خارج اند. نظر چهارم : نظریه مبتنی بر رضایت مجنی علیه : در توجیه صدمات ناشی از عملیات ورزشی بر این نظریه مبتنی بر رضایت مجنی علیه تکیه کرده اند . از جمله این که چون جامعه این ورزشها را به رسمیت شناخته است . در صورتیکه با رضایت طرفین انجام گیرد و در اثنای آن صدمات و جراحاتی به طرفین وارد آید و یا حتی منجر به فوت یکی از مسابقه دهندگان شود طرف دیگر فاقد مسؤلیت جزائی خواهد بود . برخی دیگر معتقدند که بدون تردید شرکت اختیاری صدمه دیده در مسابقات ورزشی ، دلیل بر قبول ضمنی خطرات ناشی از حوادث ورزشی تلقی خواهد شد . بنابر این احراز رضایت ضمنی مجنی علیه از طرف مراجع کیفری ، غیر مسؤول شناختن مقصر در عملیات ورزشی ضروری است . در غیر این صورت هر گاه معلوم شود که شخص تحت تأثیر خدعه و نیرنگ دیگری و بر خلاف میل و رضای خویش به انجام عملیات ورزشی کشیده شده و صدمه ای دیده باشد ، از شمول حکم این بند خارج است . نگارنده با نظر دوم موافق است ، اگر بازیکن در حدی که قانون و عرف و عادت اجازه داده باشد آسیبی به طرف مقابل وارد کند مورد تعقیب قرار نمی گیرد ولی اگر عمداً آسیب رساند مورد تعقیب است . مبحث اوّل : مسؤولیت مدیران ورزشی به معنای خاص از دیدگاه حقوق و مسئوولیتهایی که قانون در ورزش متوجه مدیران می نماید مدیر به کسی اطلاق می شود که «به هر نحوی از انحاء در اداره امور ورزشی چه از باب نیروی انسانی و چه در موضوع امکانات و تجهیزات وظیفه رهبری و نظارت را به عهده گرفته است و قصور او در انجام وظیفه اش چنانچه موجب وقوع حادثه گردد مسئوولیت جزائی آن مدیر را به همراه خواهد داشت... این اشخاص عبارتند از مدیران ادارات ، مدیران ورزشگاهها ، سرپرستان تیمها ، مربیان معلم ورزش و امثال آنها.» آنچه مسلم است ، انتخاب مربیان ، کارکنان باشگاه ، استخدام پزشکان باشگاه ، تجهیزات و امکانات ورزشی و برنامه های باشگاه ها همه به انتخاب مدیر یا مدیران باشگاه صورت می گیرد و در این صورت تقصیر هر یک از این افراد موجب مسئولیت مدیران ورزشی خواهد بود که طبق اصول کلی مسئولیت کیفری ناشی از عمل دیگری آنها اگر مسبب با واسطه شناخته شوند فقط باید جبران خسارت کنند و اگر حادثه به سبب مسئولیت مستقیم آنان بوجود آید به تنهایی دارای مسئولیت کیفری خواهند بود . به عنوان نمونه انتخاب و استخدام پزشکی که در طب ورزشی مهارت ندارد یک اقدام بی احتیاطی محسوب می شود و در صورت بروز حادثه ناشی از قصور پزشک ، مدیر باشگاه مشترکاً به جبران خسارت همراه با پزشک مسئول است . اما اگر مدیر باشگاه تجهیزات خطرناک خریداری کند و در پی استفاده از این تجهیزات ورزشکار مصدوم گردد ، در صورت جمع شرایط عمومی راجع به مسئولیت کیفری مدیر دارای مسئولیت کیفری خواهد بود . مبحث دوم : مسئولیت داوران داوران گروهی از مدیران ورزشی هستند که وظیفه اداره ی بازیها به عهده آنان است . اما اداره بازی یک مفهوم عام و کلی است که قضاوت یکی از ارکان آن محسوب می شود و لذا انحصار مسئولیت داوران به تشخیص خطا ، یک عقیده نادرست است . مقررات ورزشهای مختلف از یک نظر متضمن دو محور کلی است : اولاً ، تکالیف و ثانیاً ، اختیارات . در بررسی وظایف داوران مندرج در آیین نامه های مختلف ورزشی و جمع بندی اصولی این بررسی ها مشخص می گردد که داوران وظایفی از قبیل پیشگیری از وقوع حوادث ، جلو گیری از تشدید نتایج حوادثی که اتفاق افتاده است را نیز به عهده دارند . وظایف داوران را بطور کلی با توجه به مقررات و عرف ورزشی می توان در موارد ذیل خلاصه نمود : الف) داوران مسئول جلو گیری از بروز برخورد ها و تنشهای بین بازیکنان از لحظه ورود تا ترک زمین می باشند . ب) داوران باید بازی را طبق مقررات اداره کنند . حالتهای غیر ورزشی ممکن است در حین یک مسابقه ورزشی رخ دهد . این رفتار به محض مشاهده اولیه آثار توسط داوران متوقف و چنانچه نیاز باشد از مأمورین انتظامی جهت حفظ آرامش استفاده نمود . در زمینه عملکرد نامطلوب داور می توان مصادیق قضاوتهای بد ، اجازه انجام مسابقه در زمین بازی با شرایط نامساعد ، اجازه به ادامه بازی علی رغم شرایط جوی خطرناک و بالاخره عدم بازدید از کیفیت تجهیزات مورد استفاده بازیکن اشاره کرد . در آیین نامه انضباطی معاونت فنی و امور فدراسیون ها در ماده 20 به تخلفات و تنبیهات داوران اشاره کرده است که در 8 بند آنها را در صورت تخلف به مجازاتهایی از قبیل توبیخ کتبی ، محرومیت از قضاوت ، تنزل از مقام داوری ، ابطال کارت داوری در سطح ملی و پیشنهاد و ابطال کارت داوری به فدراسیون جهانی می باشد . به موجب قوانین جزایی و حقوقی هیچکس نمی تواند از عواقب تخلف قانونی خود خواه عمدی باشد ، خواه غیر عمدی مصون بماند و داوران نیز همانند سایر افراد جامعه در قبال هر گونه بی احتیاطی در انجام وظایف خود ضامن خواهند بود . اینک به مقررات بعضی از ورزشها در مورد وظایف داوران اشاره می کنیم : شنا ماده 1-2 : سر داور بر تمام مقام های برگزار کننده نظارت و تسلط دارد او می تواند گفته ها و نوشته های آنها را تأیید کند و در نظر گرفتن موارد ویژه و کلیه دستور ها و قوانین آنها را هدایت و راهنمایی کند . او باید قوانین و تصمیمات فینا را با قدرت اجرا نماید . کشتی – ماده 14 الف : هیات داوری کلیه وظایف پیش بینی شده در مسابقات کشتی و همچنین مقررات ویژه احتمالی که در هنگام سازماندهی برخی از مسابقات وضع می گردد را به انجام می رساند . فوتبال: طبق قانون پنجم رای قضاوت هر بازی یک داور تعیین می گردد . وظیفه اختیارات و اقتدار او از زمانی که داخل زمین بازی می شود آغاز می گردد . اختیارات داور در مورد مجازات بازیکنان حتی در مورد خطا هایی که هنگام خارج شدن توپ و یا توقف توپ در زمین انجام می گیرد گسترش می یابد . تصمیمات داور درباره خطا های انجام شده باید بدون توجه به نتیجه بازی باشد باید قوانین را به مورد اجرا بگذارد . واتر پلو ماده 1-9 : کنترل مطلق بازی در دست داوران است . اقتدار آنها نسبت به بازیکنان در تمام مدت جریان بازی و تا زمانی که داوران و بازیکنان در تمام مدّت جریان بازی و تا زمانی که داوران و بازیکنان در محدوده استخر هستند اعمال می شود . بسکتبال : طبق ماده ی 19 داوران بازی را بر طبق قوانین مربوطه اداره خواهند کرد . یکی از مسئولیتهای داور « در مسابقه بوکس که وظایف داور وسط را حفظ امنیت مسابقه دهندگان و جلو گیری از آسیب دیدگی به طور معمول می باشد ، داور به وظیفه خود عمل ننماید ، مثلاً stop را به موقع اعلام نکند و به همین خاطر طرفین دچار آسیب دیدگی شوند ، در صورت اثبات داور وسط مقصر می باشد .» مبحث سوم : مسئولیت پزشک در عملیات ورزشی یکی دیگر از افرادی که در دایره فعالیتهای ورزشی می تواند مسئولیت داشته باشد پزشک تیم است . پزشک تیم، پزشکی است متعهد به ارائه خدمات حرفه ای طبی به ورزشکاران که تمام یا قسمتی از دستمزد او توسط موسسه یا یک شخص حقوقی به جز بیمار یا خانواده او تأمین می گردد . پزشک تیم نیز در صورت عدم انجام وظایف قانونی و قرار دادی خود مسئول واقع می گردد . با توجه به طرف قرار داد بودن پزشک با باشگاه و مسئول و متعهد بودن او در مقابل ورزشکار ، مبحث تحلیلی حقوقی در باب قراردادها و ایجاد حق به نفع ثالث را مطرح می کند . انتخاب و استخدام پزشکی که در طب ورزشی مهارت ندارد یک اقدام بی احتیاطی محسوب می شود و در صورت بروز حادثه ناشی از قصور پزشک ، مدیر باشگاه مشترکاً به جبران خسارت همراه با پزشک مسئول است. مبحث چهارم : مسئولیت مدیران ورزشی و باشگاهها به جهت نقض ایمنی ورزشگاهها مسئولیت مدیران باشگاهها به جهت نقض ایمنی ورزشگاهها مالکین یا متصرفین اماکن ورزشی در قبال تقصیر در طراحی ، ساختار نگهداری ، تعمیر امکانات ورزشی نیز مسئولند . مسئولیت مدیران ورزشی شامل رعایت و توجه به شرایط ایمنی اماکن ورزشی نیز می باشد . بررسی آیین نامه ها ، اساسنامه ها و مقررات ورزشهای مختلف نشان می دهد که مربیان ، سرپرستان وظیفه دارند در بررسی و بازرسی شرایط مکانی که ورزشکار در آنجا به فعالیت ورزشی مشغول است دقت کافی بعمل آورند تا عاری از هر گونه خطر می باشد . البته اماکن ورزشی و مسئولیتهای آن از جنبه قانونی ، منحصر به فضاهایی نیست که فعالیت ورزشی در آن جریان دارد بلکه کلیه محلهایی که به نحوی با فعالیت های ورزشی مربوط می گردند هر چند که استفاده از آنها ورزشی نباشد در محدوده این بحث قرار می گیرد مانند : رختکن ورزشکاران یا جایگاه تماشاگران . فصل سوم : حقوق ورزشی خصوصی در این گرایش از علم حقوق ، ما با یکی از مباحث مهم حقوق خصوصی درگیر هستیم و آن مربوط به مسئولیت مدنی ناشی از ورزش می باشد . هر گاه کسی با رفتار خود موجب لطمه به حقوق قانون اشخاص دیگر شود اصطلاحاً می گوییم که مسئولیت قانونی دارد . گاهی رفتار خلاف قانون متخلف عنوان جرم را دارا است که در این صورت نوع مسئولیت او کیفری است و «در هر مورد که شخص ناگزیر از جبران خسارت دیگری باشد می گویند در برابر او مسئولیت مدنی دارد . » بنابراین هر گاه ورزشکاری در اجرا فن خطا توسط حریف فوت کند عمل او جرم محسوب و مرتکب مسئولیت کیفری دارد ولی اگر بر اثر اصابت غیر عمدی توپ به پنجره منزل مجاور ورزشگاه خسارتی وارد شود و ورزشکار متخلف ضامن خسارت وارده محسوب و ملزم به جبران آن است که می گوییم مسئولیت مدنی دارد. در بعضی موارد عمل شخص ممکن است متضمن هر دو مسئولیت باشد . به عنوان مثال اگر بر اثر اجرای یک عمل ورزشی خطا ، حریف دچار شکستگی شود ، ورزشکار متخلف دارای مسئولیت کیفری و مدنی خواهدبود. گفتار اوّل : مسئولیت مدنی ناشی از عملیات ورزشی در این گرایش از علم حقوق ، ما به بیان قواعد عمومی مسئولیت مدنی در ورزش می پردازیم . اجرای قواعد عمومی مسئولیت در حقوق ورزشی بسیار دشوار می نماید «در تعیین خطای ورزشی به نظر می رسد رفتار ورزشکار آگاه و محتاط و جوانمرد در شرایطی که فعل زیانبار واقع می شود معیار خوبی باشد» فرض می کنیم مهاجم فوتبال در شرایط تک به تک با دروازه بان تیم حریف قرار دارد به علت شتاب خود و حرکت دروازه بان به سمت توپ وی محتملاً قادر نیست که توپ را به سمت دروازه شلیک کند . لذا از میان شلیک احتمالی توپ و برخورد قطعی با دروازه بان کدام را باید انتخاب کند . به نظر می رسد که با توجه به رفتار یک ورزشکار آگاه و محتاط عدم شلیک توپ و پریدن از روی دروازه بان بهترین راه حل باشد اگر در این شرایط مهاجم این اعمال را انجام ندهد وی مرتکب خطای ورزشی شده است . ماده یک قانون مسئولیت مدنی که یکی از منابع مهم در این مورد است مقرر می دارد: « هر کس بدون مجوز قانونی عمداً یا در نتیجه بی احتیاطی به جان یا سلامتی یا مال یا آزادی یا حیثیت یا شهرت تجارتی یا هر حق دیگر که به موجب قانون افراد ایجاد گردیده لطمه ای وارد نماید که موجب ضرر مادی یا معنوی دیگری شود مسئول جبران خسارت ناشی از عمل خود خواهد بود . » مبحث اوّل : رابطه ورزشکاران به هنگام بازیها رقابت های ورزشی ، در همان حال که سبب نشاط روحی و سلامت بدن است گاه موجب بروز خطرها و ابراز ضرب و جرحهایی است که به نقض عضو تا مرگ نیز منتهی می شود . در نتیجه حقوق در این دو راهی سرگردان و در تردید است که آیا پرهیز از خطرها را مقدم دارد و بازیهای خطرناک را منع کند یا به اشتیاق دوستداران چنین ورزشهایی پاسخ مثبت دهد . در کشور ما نیز با توجه به فرهنگ اسلامی جامعه ، مشروعیت برخی از ورزشها مورد تردید است . « آنگونه ورزشها و مسابقاتی که مستلزم ایذاء نفس یا ایذاء غیر است اشکال شرعی دارد مستند این نظر آیه ی شریفه ( وَ لا تُلقُوا بِاَیدیکُم اِلَی التَّهلُکَۀِِ ) است . و حدیث نبوی (لاضَرَر و لاضِرار فی الاسلام) است . » مسابقاتی که مستلزم ایذاء نفس مانند دو که مادر ورزشها است و همچنین ژیمناستیک در دومیدانی فرد به قلب خود آسیب می رساند و ژیمناستیک فرد به نخاع خود آسیب می رساند البتّه اگر از حد خود تجاوز کند و به صورت حرفه ای به این ورزشها بپردازد . ورزشهای ایذاء غیر مانند کاراته ، بوکس و … . بهر ترتیب ورزشهای خطرناک در جهان ورزش وجود دارد و حقوقدانان ناگزیر از بررسی جنبه های حقوقی این ورزشهاست . در خصوص ماهیت ورزشی و تمییز ویژگیهای آن ، از چند دیدگاه می توان به رابطه ی ورزشکاران نگریست : 1)- تقصیر ورزشی مفهومی است که با قواعد عمومی مسؤولیت مدنی نمی توان به آن دست یافت و حقوق مسؤولیت ورزشی را باید رشته ای اصیل و مستقل شمرد و جداگانه مطالعه کرد خطای ورزشی را عرف و عادت مشخص می کند ، منتها ، این عرف به وسیله فدراسیون های بین المللی تدوین و در مجموعه هایی مانند قوانین درج و گاه تعدیل و تصحیح می شود . و تقصیر عبارت است از متضمن خطر نامتعارف ضرر و زیان ، عواملی که در تحقق آن مؤثرند عبارت از: اقدام مرتکب در مصدوم کردن دیگران ، تشدید صدمه در صورت وقوع و نوع اشخاصی که موضوع اقدام مرتکب قرار می گیرند از قبیل : اطفال ، سالخوردگان و افراد معمول . تجاوز به قواعد بازی و رعایت نکردن احتیاطهای لازم از نظر حقوقی نیز تقصیر است ، زیرا ورزشکار معقول و متعارف ، چنین رفتاری ندارد . به همین جهت گفته شده است که تقصیر ورزشی را در دید نخست باید به تجاوز از قواعد ویژه ی آن بازی تعبیر کرد . از مفهوم مخالف بند 3 ماده ی 59 قانون مجازات اسلامی چنین بر می آید که نقض مقرّرات ورزشی تقصیر است در این بند ، در زمره ی اعمال که جرم نیست می خوانیم : « حوادث ناشی از عملیات ورزشی ، مشروط به اینکه سبب آن حوادث نقض مقرّرات مربوط به آن ورزش نباشد و این مقرّرات هم با موازین شرعی مخالفت نداشته باشد . » منطوق این حکم ، اعتبار مقرّرات ورزشی را در اعمال که بر طبق قواعد عمومی جرم است تأیید می کند و رعایت مقرّرات ورزشی را سبب برائت مرتکب می داند . ولی از مفهوم مخالف آن استفاده می شود که نقض مقرّرات موضوع را تابع قواعد عمومی می کند . پس باید گفت : مشتی که به خطا در ورزش بوکس زده می شود ایراد ضرب و جرح و تقصیر است . 2)- قبول خطر از سوی ورزشکاران و اقدام و رضای زیان دیده و شرکت او در فعل زیانبار ، حتی در آنچه به جان و سلامت او صدمه می زند ، و مهمتر از همه ، عرف گذشت و مردانگی و تقدیس اخلاقی تهور در بازیهای ورزشی ، از عوامل حقوقی و روانی دیگری است که حربه قانون را کند می کند . مگر نه این است که ضرب و جرح عمدی جرم نابخشودنی است . پس چرا کسی که با اراده خویش به میدان می رود و با دنده شکسته یا پای شکسته به بیرون می آید نه تنها غرور خود را بر باد رفته نمی بیند بلکه احساس سربلندی نیز می کند و شکایت او با تحقیر افکار عمومی مواجه می شود . تخلفی که احتمالاً ورزشکاران انجام می دهند بدلیل مربیگری ، برد به هر قیمتی «بُردمدارانه » تشویق توسط تماشاچیان یا عکس العمل هایی که در بازی عرضه می شوند ، همواره حوزه ویژه ای برای بحث و جدل اخلاقی محسوب می گردند . با وجود این تفکیک جریمه ای که وجود دارد بین آنچه در مسابقه قابل چشم پوشی است و آنچه که دقیقاً در جامعه غیر قانونی است ، دشوار است . تخلف و بی رحمی بوکس و هاکی روی یخ در محدودۀ رینگ و زمین هاکی ، قانونی است ولی اعمال مشابه خارج از این قلمرو توسط جامعه و سیستم قانونی چشم پوشی نمی شود . و ضربه زدن به حریف در بوکس و کاراته مباح و در کشتی و تنیس و والیبال خطاست . مبحث دوم : رابطه ورزشکاران و برگزار کنندگان مسابقه ها با تماشاگران در مسابقات اتومبیل رانی گاه اتومبیل به میان تماشاگران می رود . یا توپ فوتبال با سرعت فراوان به تماشاگران پشت دروازه برخورد می کند . آیا ورزشکاران این رشته های ورزشی مسؤلند ؟ بنظر می رسد که ورزشکاران مسؤل نیستند چرا که هیچ تعهد ایمنی از سوی آنها نسبت به تماشاگران صورت نپذیرفته است و همچنین صدق تقصیر در خصوص چنین اعمالی منتفی به نظر می رسد . پس می توان گفت که چنین اعمالی جزء اعمال زیانبار مسئولیت زا نیستند . بازیکنان اگر در محل ویژ ه ی ورزش به بازی بپردازند و قواعد آن بازی را رعایت کنند ، هیچ مسئولیتی در برابر تماشاگرانِ در معرض خطر ندارند ، زیرا از آنان جز رفتار متعارف ورزشی نمی توان انتظار داشت . اما در خصوص مسؤلیت برگزارکنندگان مسابقه های ورزشی با تماشاگران وضع چگونه است ؟ ممکن است گفته شود که تماشاگران ، با حضور در میدانهای ورزشی خطرناک ، به طور ضمنی آثار احتمالی این اقدام را پذیرفته اند ، ولی این استدلال تنها ممکن است در بعضی از صورتهای حضور رایگان تماشاگران وجهی از اعتبار را داشته باشد . هر چند در این فرض نیز می توان گفت : آن که با نمایش بازی جالبی دیگران را به محلی خطرناک کشانیده است ، باید مسؤل خسارت ناشی از این اقدام باشد و رایگانی مسابقه چیزی از این مسؤلیت نمی کاهد . بطور خلاصه ، پیش بینی وسایل احتراز از خطر ، تعهد عام هر برگزارکننده ای است ، خواه از تماشاگران پولی بگیرد یا آنان را رایگان بپذیرد ، جز اینکه در صورت اخیر ، مسؤلیت برگزار کننده ناشی از قرارداد نیست و ناشی از تقصیر ایجاد خطر است . ولی ، در فرض شایع فروش بلیط برای دیدن مسابقه ، بیگمان این شرط ضمنی (بنایی) وجود دارد که ایمنی آنان به هنگام تماشای بازیها حفظ شده است . تعهد ایمنی را باید از لوازم عرضی پیمان اصلی شمرد ، زیرا با اندک تأملی می توان این بنای عرفی را احراز کرد . تردید تنها درباره مقام برگزار کننده مسابقه و فروشنده بلیط است . پس مسؤلیت هر صدمه ای که تماشاگر ببیند بر عهده ی طرف قرارداد است ، مگر این که ثابت کند ناشی از قوه ی قاهره یا خطای تماشاگر و تجاوز به نظام برقرار شده بوده است . در تأیید و توجیه این نظر استدلال شده است که تماشاگر هیچ نقشی در اجرای قرارداد ندارد و تنها در پی ارضای روحی خویش است نه پذیرش خطر . بنای طرفین نیز بر پایه ی همین خواسته شکل می گیرد و ناظر به تأمین این نتیجه است . نظر نگارنده : در کشور ما ورزش رنگ حرفه و شغل ندارد و باشگاه ها و انجمن ها این انسجام را پیدا نکرده اند که آفریننده ی نظم نو در ورزش شوند و همان طور که گفته شد حتی در ورزش کشتی که ورزش اصلی کشور به حساب می آید از قوانین و مقرّرات کشورهای خارجی استفاده می شود. هنوز مردم ما به ورزش به عنوان فضیلت اخلاقی می نگرند و آن را نوعی تفریح و سرگرمی می شناسد و این فائده را از آن انتظار دارند که وسیله ی تربیت و سلامت روح و جسم آدمی شود . و کورکورانه تمام قوانین کشورهای خارجی را در تمام رشته های ورزشی می پذیرند . نگارنده امیدوار است که در آینده بتوانیم جزء صاحب نظران در مقرّرات ورزشی باشیم و قوانین و مقرّرات را در رشته های ورزشی تدوین و تنظیم نماییم . مبحث سوم : نقش رسانه ها در ورزش نقش اخلاقی رسانه ها در ترقّی و تقویت منفی رفتار قالبی در خصوص اقلیت های نژادی و خانمها هم قابل بحث است . در جوامع غربی ، جلوه بد یا نمایاندن خانمها در مجلات ورزشی بسیار دیده می شود . بجای تمرکز بر روی توانای ها و مهارت های ورزشی ورزشکاران مؤنث معمولاً بر روی جاذبه های بدنی شان تمرکز می شود . وقتی موضوع مربوط به دخترها و زنها در ورزش مطرح می شود ، استفاده از زبان جنسیت در رسانه ها غیر معمول نیست . قمار از گذشته های دور همراه ورزش بوده است . قمار عبارت است از قراردادی است بین دو یا چند نفر که بازی مخصوصی بنمایند و هر یک از آنها که برنده شد دیگران مال معینی را به او بدهند . قمار و گروبندی در ردیف معاملاتی که مبتنی بر اصول تجاری و نظم اجتماعی است قرار نگرفته است . موجب بطلان تعهد ناشی از آن دو ، نامشروع بودن علّت است که نمی تواند دین مدنی ایجاد نماید ، اینست که ماده ی « 654 » ق.م می گوید : « قمار و گروبندی باطل و دعاوی راجعه به آن مسموع نخواهد بود . همین حکم در مورد کلیه ی تعهداتی که از معاملات نامشروع تولید شده باشد جاری است . » بنابراین در صورتی که کسی در قمار ببازد و بابت بدهی خود سند به برنده بدهد و آن سند در دادگاه ابراز و مورد تعهد مطالبه شود ، خوانده می تواند به استناد مادّه ی بالا دفاع کرده و به وسیله گواهان ثابت نماید که تعهّد مزبور ناشی از قمار می باشد و دعوی نسبت به آن مسموع نیست . رسانه ها متهّم به قانونی کردن قمار بازی در ورزش شده اند. زیرا آنها به تکثیر موضوع ، اطلاعات و آگهی و چیزهایی از این قبیل می پردازند که باعث قابل دسترسی تر شدن آنها می شود . در ایالت هایی از آمریکا که قمار بازی غیر قانونی است ، رسانه ها فعّالّتهای مذکور را از طریق عدم پخش آنها ، حمایت می کنند لذا فساد ورزشی تا حدود زیادی امّا نه بطور کامل کاهش می یابد. برخی منابع ، رسانه ها را به رفتار غیر اخلاقی در ورزش متّهم کرده اند . زیرا تکریم خشونت که اغلب برای ترقّی رخدادها استفاده می شود ، به دلیل الگوپذیر بودن بچّه ها اثرات مخربی در رفتار آنها می گذارد . حرکت آهسته و مرور مداوم بازی ها ، بالاخص در آنها که به خشونت لحاظ شده اند ، بازتاب خشونت آمیزتری در تماشاچیان ایجاد می کند . تعیین این که چه چیزی اخبار است و چه چیزی اخبار ورزشی ، مسئله ی پیچیده ی دیگری است که رسانه ها با آن مواجه اند . چه اطّلاعاتی در مورد اشکال ورزشی محرمانه است و چه چیز قابل انتشار است ، یا اینکه کدام خبر با ارزش است و ارزش نوشتن دارد و کدامیک بی ارزش است ، یکی دیگر از چالشهاست . علی رغم موارد اشاره شده ، رسانه ها به دلیل حفظ وضعیت حرفه ای و ورزشی بازیکنان و انتقال روحیه قهرمانی به جامعه حائز اهمیّت هستند ، زیرا معمولاً کار افرادی حرفه ای و آماتور به وسیله رسانه ها نمایش داده می شود و در انظار عمومی قرار می گیرد . و به وسیله رسانه ها است که توجّه تماشاچیان جلب می شود . 37090353085465بخش دوم00بخش دوم3718560405574500372491039668450037312603877945003737610378904500524764018992850053632101867535005454650187388500554609018484850035191705214620001554480111696500 23202905517515ورزش در فقه اسلامی00ورزش در فقه اسلامیفصل اوّل : ورزش در فقه اسلامی در مکتب اسلام انجام فعالیت های ورزشی و پرورش روح و جسم از اهمیّت فوق العاده ای برخوردار است. آیات و روایات متعّددی در اسلام راجع به ورزش و وجوب آن وجود دارد نمایانگر دیدگاه روشن شریعت در خصوص مورد است . به موازات این منابع ، فقها در باب مسئولیت های حقوقی ناشی از حوادث ورزشی نظرات پرمحتوی و مستحکمی را مطرح نموده اند . ضمان ناشی از عملیات ورزشی و تعلیم ورزش در فقه سابقه طولانی دارد . رشته های ورزشی در گذشته عمدتاً شامل تیراندازی ، اسب سواری ، شنا بوده و نظرات فقهی نیز بیشتر حول و حوش همین موارد است . وجود این سابقه طولانی در فقه مؤید چند نکته است : اولاً ، اهمیّت ورزش و توجّه به حوادث ناشی از آن ثانیاً ، قدمت این سوابق گرانبها که ما را در مقابل نظام های حقوقی بیگانه مباهی و مفتخر می سازد و در عین حال هشداری است که نباید صرفاً به افتخارات گذشته به عنوان تاریخچه ، دل خوش داشت . بلکه وظیفه ما باید تلاش در جهت تکامل کمی و کیفی آنها باشد و نه صرف نقل آنها . گفتار اوّل : سوابق فقهی ورزش دیدگاه جمعی از فقهایی که در باب حقوق ورزشی ، نظراتی ابراز داشته اند نقل می کنیم : شیخ طوسی در المبسوط می نویسد : « اذا مرَّ رجل بین الرّماﺓ و بین الهدف فأصا به سهم من الرّماۀ فهو خطاء لانَّ الرامی ما قصده و انما قصد الهدف » . هر گاه شخص در محلّ مسابقه تیراندازی از فاصله میان مسیر تیر و هدف عبور کند و مورد اصابت تیر قرار گیرد و کشته شود این قتل خطائی محسوب می گردد زیرا تیرانداز، قصد او نکرده بلکه مقصود او هدف بوده است . محقّق حلی در شرایع الاسلام می نویسد : « اِذا قال حَذار لم یضمن... » اگر تیرانداز گفته باشد (حذار : بپرهیز) ضامن نخواهد بود . و همچنین علامه حلی در قواعد الاحکام می فرماید : « و لواجتاز علی الرّماه فاصا به احدهم بسهم فان قصد فهو عمد و الا فخطاء ولو ثبت انه قال حذار لم یضمن ان سمع المرمیّ و لم یعدل مع امکانه » اگر ثابت گردد که را می گفته است « حذار : بپرهیز » و مصدوم شنیده است و با فرض امکان فرار ، اقدام به فرار ننموده است ضامن نمی باشد . صاحب جواهر گوید : « اِذا مَرَّ بین الرماﺓ فی مکان مباح له المرور ... و قال « قد اعذر من حذّر . »اگر کسی عبور کند از میان تیراندازان در مکانی که برای آن عابر حتّی عبور وجود داشته باشد سپس تیر یکی از آنان به عنوان مثال به او اصابت کند دیه بر عهده عاقله تیرانداز است بدون آنکه خلاف آن را بیابیم . بین کسانی که معترض این مسأله شده اند مانند محقّق حلی و علامه حلی و شهیدین و دیگران زیرا که تیرانداز در فعل خود و قصد خود خطا کرده است و گرنه قصاص یا دیه از مال خودش بر عهده او خواهد بود . آری اگر ثابت شود که او هشدار داده است و عابر آن را شنیده و امکان بازگشت داشته است عاقله ضامن نیست بی آنکه خلافی بیابیم به دلیل آنچه روایت شده است که کودکی دندان کودک دیگری را در پرتاب تیر ... شکسته بود نزد حضرت علی (ع) مرافعه شد و آن صغیر بیّنه اقامه کرد که هشدار داده است حضرت قصاص را از او برداشت و فرمود : کسی که هشدار دهد از مجازات معاف است . پس کسی که حذار گفته و شخص را هشدار داده است ضامن نخواهد بود و از مجازات برّی می شود . حسین عاملی در مفتاح الکرامه : « فان اجتاز علی الرماﺓ فأصابه أحدهم بسهم ، فإن قصد فهو عمد وَ اِلّا فخطأ » در باب ضمان ناشی از تقصیر معلّم ورزش نیز فقها نظرات پر مغز و متعددی را ابراز داشته اند که به ذکر معدودی از آنها در باب تعلیم شنا اکتفا می کنیم . شیخ طوسی در المبسوط می فرماید : « اگر کسی فرزند خود را برای تعلیم شنا به معلّم شنا بسپارد ولی طفل غرق شود معلم شنا ضامن است زیرا مرگ به واسطه تعلیم بوده است و همانند این است که معلم طفل را در حین آموزش بزند و موجب مرگ او شود و به دلیل قصور در انجام وظیفه است زیرا وظیفه معلم شنا رعایت احتیاط در حفاظت از او ، محکم بستن جلیقه نجات و مراقبت از نزدیک از اوست . پس اگر چنین نکند در حقّ او قصور کرده است و ضامن است . اما اگر شاگرد شنا بالغ باشد به هیچ وجه معلّم مسئولیتی ندارد زیرا که شاگرد عاقل و بالغ وقتی در حین آموزش شنا غرق می شود بی احتیاطی از جانب خود اوست پس دیگری مسئولیت ندارد . » ابن ادریس حلّی گوید : « اِذا سلّم ولده الی السّابح ، لیعلمه السباحۀ ، فغرق ضمنه ، لانّه تلف بالتعلیم و ... » اگر فرزند خود را به آموزنده ی شنا بدهد تا شناگری را تعلیم دهد ، سپس کودک غرق شود ، آموزنده ی شنا ضامن می باشد زیرا به واسطه ی آموزش او را تلف کرده است . در شرایع محقّق آمده است : « لو سلَّم ولده لمعلّم السباحۀ فغرق بالتفریط ، ضمن فی ماله ، لانّه تلف بسببه ولو کان بالغاً رشیداً ، لم یضمن ، لان التفریط منه » اگر بدهد فرزند خود را به مربی شنا ، پس غرق شود که تفریط ، یعنی به تقصیر ، استاد ضامن باشد آن را، یعنی : دیه ی او را در مال خود ، به جهت آنکه تلف شده است به سبب او ، و اگر بوده باشد بالغ رشید ، ضامن نباشد ، به جهت آنکه تفریط از خود اوست . پس از تصویب ماده 32 قانون راجع به مجازات اسلامی در سال 1361 و تأیید آن در سال 1370 در قالب ماده 59 قانون مجازات اسلامی و با عنایت به قانون اساسی همه دادگاهها موظف به استناد به قانون در حل و فصل دعاوی مطروحه در باب حوادث ناشی از عملیات ورزشی هستند امّا در استفتائاتی که در زمینه کاربردی ماده 59 قانون مجازات اسلامی از بعضی فقها به عمل آمده نظرات متفاوتی ابراز گردیده است که به چند مورد از آنها اشاره می شود : متن استفتا چنین است : نظر مبارک را در خصوص مبنای فقهی و اصولی بند سوم ماده 59 قانون مجازات اسلامی که مقرّر می دارد : « حوادث ناشی از عملیات ورزشی مشروط بر اینکه سبب آن حوادث نقض مقرّرات مربوط به آن ورزش نباشد و این مقرّرات هم با موازین شرعی مخالفت نداشته باشد . » و به عنوان یکی از عوامل موجهه جرم شناخته است یعنی تحت آن شرایط یک فعل از حالت جرم بودن خارج می شود مرقوم فرمایید مثل اینکه در ورزش فوتبال یک بازیکن با توپ ضربه می زند که به صورت بازیکن دیگر اصابت می نماید و منتهی به جراحت یا شکستگی می گردد ولی قوانین آن ورزش رعایت شده است . آیت ا... لطف ا... صافی چنین پاسخ داده اند : « بازی هایی که به عنوان ورزش انجام می شود صرف نظر از حکم تکلیفی ، نفس این بازی ها و بنابر جواز آنها حتّی در محدوده های گسترده ای که برای بعضی اشخاص تقریباً مثل یک حرفه و پیشه و شغلی از مشاغل متعارفه و مشروعه می شود از لحاظ حکم جنایاتی که در جریان برگزاری این بازیها از بازیکنان به یکدیگر وارد می شود از لحاظ حکم وضعی قابل بحث است . با توجّه به این که این نوع بازیها دو نوع است ، یک قسم آن بازی هایی است که بر حسب عرف و عادت مستلزم یا در معرض و رد جراحت و ضربه بر شخص است و قسم دیگر بازی هایی است که عادتاً در معرض پیشامدهای جنائی نیست.... حکم تکلیفی نوع اوّل .... حرمت و عدم جواز است .... و امّا نوع دوّم .... حکم وضعی آن نیز اگر جنایتی پیش بیاید حکم سایر جنایات است . » ایشان نوع دوم ورزش هایی را با وصف اینکه در معرض ورود ضربه ای و صدمه ای عادتاً برطرف نباشد به دو گروه تقسیم می نماید گروه اول که ارتباط با ورزش و سلامت جسم دارد و گروه دوّم که ارتباط با ورزش و سلامت جسم ندارد . در مورد گروه اوّل به سکوت برگزار شد ولی از مفهوم مخالفت نظری که در مورد گروه دوّم داده شده ظاهراً می توان گفت : اگر جنایتی پیش آید حکم سایر جنایات جاری نیست امّا در مورد گروه دوّم فرض ایشان این است که عادتاً متضمن صدمه نیست . لذا حرمتی بر آن مترتب نیست ولی از نظر حکم وضعی اگر حتّی به رغم رعایت مقرّرات جنایتی پیش آید تفاوتی با جنایاتی که در غیر ورزش صورت می گیرد نخواهد داشت . این که نظر ایشان اولاً با نص صریح بند 3 ماده 59 قانون مجازات اسلامی در تعارض است و با توجّه به اینکه مهمترین منبع حقوق در جمهوری اسلامی ایران قانون است حکم دادگاه به استناد اصول 36 و 147 قانون اساسی باید مستند به قانون باشد . ثانیاً این دیدگاه با مصالح اجتماعی و عملکرد حکومت که به استناد قانون اساسی موظف به کارگیری همه امکانات از طریق تربیت بدنی و ... برای نیل به اهداف نظام است هم سو نیست . به این دلیل که چگونه می توان از یک سو انبوه میلیونی جوانان را در جهت گرایش و پرداختن به ورزش بر طبق مقرّرات بسیج کرده و آن را مصداقی از معروف دانست ، مشروعیّت آنها را تأیید نمود و در عین حال از حوادث ناشی از عملیات ورزشی که با ورزش تفکیک ناپذیر و منطبق با مقرّرات است مسئول شناخت . به هر حال نظر ایشان به عنوان فقیه عالی مقام معتبر و مورد احترام است . همین سؤال از آیت ا... موسوی اردبیلی و آیت ا... صانعی شده است که فتوای ایشان مبتنی بر قاعده اقدام، اذن زیان دیده و قاعده تحذیر صادر و نهایتاً قایل به این هستند که در فرض بالا دیه ندارد و با توجّه به علم ورزشکاران به امکان وقوع حوادث ورزشی ورزشکار عملاً با شرکت در فعالیّت ورزشی صدمه زننده را برای الذّمه نموده و این ابراء عملی به منزله ابراء قولی است . امّا آیت ا... مکارم شیرازی در پاسخ به این سؤال که با توجّه به مبنای فقهی بند سوّم ماده 59 قانون مجازات اسلامی مسئولیت کیفری و مدنی آن چیست با صراحت و به نحو موجز چنین پاسخ داده اند . « چنانچه مخالفت موازین شرعی نباشد مسئولیت حقوقی و کیفری ندارد . » ابن براج طرابلسی می فرماید : « اِذا سلم انسان ولده ، و هو صبی صغیر ، الی السابح لیعلمه السباحه فغرق الصغیر ، هل علی السابح ضمانه علیه ام لا ؟ الجواب : کان السابح ضمانه ، لاتلف بالتَّعلیم و لانَّه فرط فیه ، لانه کان یحب علیه ان یحتاط فی حفظه و ملازمه ، فاذا لم یفعل ذلک ، کان له مفرطاً ، و لزمه الضمان ، و ان کان المتَّعلم للسّباحه کبیراً ، فانه لاضمان فیه، لان البالغ العاقل اذا غرق بتعلّم السّباحۀ ، فهو الذی ترک الاحتیاط فی حقّ نفسه ، فلاضمان علی احداً فی ذلک » مسأله : اگر انسانی فرزند خود را تحویل دهد به معلم شنا در حالی که آن طفل صغیر و خردسال است تا آن که او را شنا بیاموزد پس طفل غرق شود آیا ضمان طفل بر عهده معلم شنا می باشد یا خیر ؟ جواب : ضمان طفل بر عهده معلّم شناست زیرا که طفل به واسطه آموزش شنا تلف شده است و نیز به خاطر آنکه معلّم شنا در خصوص طفل تفریط کرده است زیرا که بر معلّم واجب بوده است که در نگهداری و همراهی طفل احتیاط کند . بنابراین اگر این کار را انجام ندهد در حقّ طفل تفریط کرده است و ضمان بر او لازم و واجب می شود اما اگر شاگرد شنا بالغ باشد در خصوص او ضمانی نیست زیرا انسان بالغ و عاقل اگر بواسطه فراگیری شنا غرق شود احتیاط را در حقّ خودش رها کرده است . بنابراین در این مورد بر هیچ کس ضمانی نخواهد بود . « و یضمن معلّم السباحۀ الصغیر اذا غرق و ان کان ولیّه أو من أذن له الولیّ علی إشکال لأنّه إنّما بتفریطه فی حفظه و غفلته عنه ... » ضامن می باشد معلم شنا ، زمانی که کودکی غرق شود ، هر چند ولی او را به آموزنده ی شنا داده باشد یا اینکه از طرف ولی اذن داشته باشد با اشکال . زیرا او به واسطه ی کوتاهی در حفظ کودک و غافل شدن از کودک ، او را تلف نموده است . « وَ ان سلم ولده الصغیر الی السابح لیعلمه السباحۀ فغرق فالضمان علی عاقله السابح لانه سلمه الیه لیحتاط فی حفظه ، فاذا غرق نسب الی التفریط فی حفظه » اگر کسی فرزند خود را برای تعلیم شنا ، به شناگر بسپارد و طفل غرق شود . ضمانت بر عهده ی عاقله ی شناگر است زیرا شناگر در حفظ کودک کوتاهی کرده است . در مورد ورزش سؤالاتی از مراجع تقلید شده است که به بررسی آن می پردازیم : مبحث اوّل : خرید و فروش عکس های ورزشکاران در مورد خرید و فروش عکس های ورزشکاران از مراجع تقلید سؤالاتی شده است که به بیان آن می پردازیم از جمله : سؤال : اخیراً چاپ و توزیع عکس های ورزشکاران زیبایی اندام رایج شده و در خیابان ها و مغازه ها اقدام به خرید و فروش آن می کنند . آیا حکم خرید و فروش و توزیع این عکس ها چیست ؟ آیت ا... خامنه ای : در فرض داشتن مفسده حرام است و واجب است از هر گونه تبلیغ و ترویج و تکثیر آن اجتناب شود . آیت ا... تبریزی : خرید و فروش اشیایی که مبدأ نشر و ترویج فساد در جامعه می شود جایز نیست . آیت ا... صافی گلپایگانی : جایز نیست . آیت ا... مکارم شیرازی : چنانچه منشاء مفاسدی گردد حرام است . به نظر می رسد : خرید و فروش این عکسها مفسده دارد و جایز نیست . مبحث دوم : نظر کردن خانم ها به فیلم های ورزشی سؤال : نظر کردن خانم ها به فیلم های ورزشی که از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش می شود بویژه در ورزش کشتی و شنا که اکثر بدن مردان نمایان است چگونه است ؟ آیت ا... خامنه ای : نظر به فیلم و عکس اگر بدون ریبه و فساد باشد مانع ندارد . آیت ا... بهجت : اگر مفسده دارد یا مستلزم ریبه است باید اجتناب شود . آیت ا... صافی گلپایگانی : جایز نیست . آیت ا... فاضل لنکرانی : بهتر آن است که در صورت نداشتن قصد ریبه و شهوت نیز اجتناب نمایند . آیت ا... مکارم شیرازی : چنانچه موجب فساد و انحراف باشد جایز نیست . به نظر نگارنده : اگر این نوع ورزشها مستلزم فساد و ریبه گردد ، حرام است . مبحث سوم : شرکت زنان در ورزشگاه ها از نظر شرعی سؤال : برخی در حال زمینه سازی برای شرکت زنان در ورزشگاه ها جهت تماشای مسابقات مردان می باشند . از آنجایی که در این مکان ها غالباً توسط طرفداران تیم های ورزشی حرکات غیر اخلاقی صورت می گیرد و تبعات سوئی را به همراه دارد . آیا زمینه سازی و شرکت زنان در این مکان ها که موجب هتک حرمت ها می شود چه صورت دارد ؟ آیت ا... صافی گلپایگانی : جایز نیست و وقوع این گونه امور در جمهوری اسلامی بسیار مایه ی تأسف است . آیت ا... مکارم شیرازی : هر گاه موجب فساد یا هتک حرمت احکام اسلامی گردد جایز نیست . آیت ا... تبریزی : در فرض سؤال جایز نیست و مسئولین باید در حفظ عفّت زنان و عزّت آنان بکوشند . آیت ا... بهجت : به نحو اختلاط مرد و زن جایز نیست و در غیر این صورت چون نوعاً پوشش متعارف ندارند نظر جایز نیست علی الاحوط و در فرض معرضیت ریبه حرام است قطعاً . آیت ا... سیستانی : به احتیاط واجب زن نباید بدن مرد را که بیش از حدّ معمول برهنه است تماشا کند . به نظر نگارنده : در صورتی که زنان از مردان بوسیله ی حائلی جدا باشند ، و ورزشهایی باشد که مردان پوشش کافی داشته باشند مانند تکواندو و شمیشربازی و اسب دوانی و ... اشکالی ندارد . مبحث چهارم : اظهارنظرهای نامناسب در مورد حجاب و ورزش بانوان سؤال : برخی در مورد مسائل زنان اظهارنظرهای نامناسبی را ابراز می کنند . مانند بحث دوچرخه سواری یا ورزش بانوان ، یا در مورد حجاب اظهار می دارند که به نظر ما کُت و دامن جهت حجاب کفایت می کند . نظر حضرتعالی در این زمینه ها چیست ؟ آیت ا... خامنه ای : اظهارنظر در مسایل دینی و احکام شرعی بر کسانی که صاحب نظر نیستند جایز نیست . و بر مؤمنین واجب است در تمام احکام دینی به مراجع بزرگوار تقلید و اسلام شناسان مورد وثوق و اعتماد مراجعه نمایند . آیت ا... تبریزی : ترویج اموری که مبدأ نشر فساد در جامعه یابی عفّتی زنان و دختران شود جایز نیست . و پوشیدن لباسی که تمام حجم بدن آنان را نشان دهد که لباس زینت حساب شود کفایت نمی کند . آیت ا... صافی گلپایگانی : امور مذکوره معرضیّت برای مفسده دارد . بانوان باید جداً از آن بپرهیزند . آیت ا... بهجت : هر چه باعث فتنه و فساد باشد اشکال دارد . آیت ا... مکارم شیرازی : هر چه موجب اشاعه ی مفاسد اخلاقی گردد حرام است . به نظر نگارنده : ورزشها اگر در مکانی سرپوشیده و دور از نظر مردان باشد اشکالی ندارد . گفتار دوم : دوپینگ دوپینگ به معنای استعمال داروی مخدر برای بدست آوردن انرژی خارق العاده و بطور غیرمجاز است. تأثیر دارو را در ورزش و افزایش دادن قدرت کارایی ورزشی را نمی توان منکر شد و این تأثیر بر همگان روشن است . طبق تعریف کمیته بین المللی المپیک ، دوپینگ عبارت است از تجویز یا استعمال هر نوع ماده خارجی و هر گونه ماده فیزیولوژیکی خود بدن با مقادیر غیر طبیعی یا راههای غیرمعمول توسط ورزشکار مسابقه دهنده با هدف انحصاری افزایش کاذب کارایی و تواناییهای خویش در مسابقه . تعریف حقوقی که برخی از حقوقدانان ارائه داده اند عبارت است از استفاده ورزشکار از مواد شیمیایی غیرمجاز . پارادوپینگ عبارت است از خوراندن دارو به حریف توسط ورزشکار به منظور کاستن از کارایی و قدرت ورزشی وی . برای دوپینگ تقسیم بندی های مختلفی ارائه شده است ولی بطور کلی در یک جمع بندی می توان بصورت زیر طبقه بندی نمود : 1. دوپینگ فرعی (پارادوپینگ ) 2. دوپینگ روانی 3. دوپینگ تحریکی و تقویتی : الف- دوپینگ خونی ب- دوپینگ دارویی : 1- داروهای محرک اعصاب 2- داروهای ضد درد 3- استروئید آنابولیک 4- دیورتیک ها 5- ویتامین ها و داروهای متفرقه در خصوص مرگ مشکوک در فوتبال ایتالیا این مطالب به چشم می خورد . در سالهای دهه 1990 و طی 9 سال اخیر مرگ مشکوک بین فوتبالیست های حرفه ای سابق دیده شده است . در ایران نیز موارد زیادی از دوپینگ دیده شده است خصوصاً در مورد کشتی گیران ایرانی در مسابقات جهانی بیش از نیمی از نوجوانان و جوانان که در باشگاههای بدنسازی مشغول ورزش هستند از داروهای آنابولیک استفاده می کنند که مصرف آنها بسیار خطرناک بوده و عوارض جبران ناپذیری به همراه دارد . امروزه دوپینگ و مصرف داروهای انرژی زا بعد از اعتیاد به مواد مخدر درصد قابل توجهی از نوجوانان و جوانان کشور را درگیر خود کرده است و تا به امروز مسئولان امر نتوانسته اند به خاطر پاره ای از مشکلات و تنگناها ، جلوی رشد افزون مصرف این داروها را در بین جوانان بگیرند . شاید به علّت نگاه آماتوری به ورزش کشور از دیدگاه قانونگذار و یا به علت کمبود امکانات آزمایشگاهی و بالطبع ، عدم وجود گزارشهای دقیق در این مورد ، قانونگذار به اهمیّت وضع قانونی خاصی در جهت استفاده کنندگان دوپینگ پی نبرده است . اما به هر حال وجود قوانین ضد دوپینگ ضروری به نظر می رسد . رقابت خوب در ورزش ، مسابقه دهندگان را ناگزیر می کند از گول زدن حریف یا افزایش مصنوعی (دوپینگ) به منظور برنده شدن غیر منصفانه فردی یا تیمی پرهیز نمایند . اعمالی که روح ورزش را نقض می کنند غیر اخلاقی محسوب می شوند . از نظر حقوقی در کشور ما و با توجّه به فقدان قانون در جرم شناختن دوپینگ مصادیق ذیل قابل بررسی است: 1- اگر مرتکب دوپینگ شخص ورزشکار باشد هیچکس در مقابل نتیجه زیان باری که به تمامیت جسمانی و روانی او وارد شود مسئول نخواهد بود . 2- اگر ورزشکار بر اثر اجبار یا اکراه مربّی و غیر آن مبادرت به استعمال نماید و نتیجه خلاف قانونی مانند جرح یا صدمه ای به بار آید ، ممکن است مربّی یا مدیر مربوطه را به عنوان سبب اقوی از مباشر مسئول شناخت . واکنش کشورهای مختلف با دوپینگ متفاوت است گاهی چنین عملی را جرم می دانند و واکنش های قانونی و انضباطی شدیدی را علیه مرتکب اعمال می کنند و در بعضی از کشورها مانند ایران صرفاً به ضمانت اجرای انضباطی بسنده می کنند . مبحث اوّل : جنبه ی اخلاقی دوپینگ ورزشکار مسلمان به دنبال حقّ است و همیشه دوست دارد که حقّ به حقّ دار برسد گرچه به ضرر او باشد. از نشانه های مؤمن واقعی این است که حتی در جایی که راست گویی به ضررش می باشد ، راست می گوید ، در حالی که با دروغ گفتن می تواند به منافع زیادی که حقّ او نیست برسد . در گزارش های تاریخی آمده است که رسول خدا (ص) در بازگشت از جنگ تبوک ، با اُسامه به مسابقه ی شتر دوانی پرداخت . این رقابت ، بسیار تنگاتنگ انجام شد و همه ی حاضران ، رسول خدا (ص) را برنده اعلام کردند ، ولی آن حضرت اُسامه را برنده ی مسابقه معرّفی فرمود . « جاهِدوُا اَهوائَکُم تَملِکُوا أَنفُسَکُم » با هوسهای خود مبارزه کنید تا بر نفس خود تسلّط یابید . رسول گرامی اسلام (ص) در این خصوص می فرماید : « اَشَدُّ کُم وَ اَقوا کُم ، الَّذی ... إذا قَدِرَ لَم یَتَعاطِ ما لَیسَ بِحَقِّ . » شدیدترین و قوی ترین شما کسی است که ... هر گاه به قدرت رسید ، به زور آن چه را که حق او نیست نمی گیرد . در این راستا قوانین ورزشی یک مبنای مساوی برای همه شرکت کنندگان فراهم می کند و برای اجباری شدن در همه ی زمینه ها خاطر نشان می شود ولی با وجود پیشبرد معیارهای اخلاقی یا اعمال که چگونگی رفتار را تعیین می کنند تا آنکه واقعیت رفتار را مشخص نمایند ، لذا همچنان اعمال غیر اخلاقی اتّفاق می افتد و حتی فرض بر این است در آینده هم بیشتر بشود . و هر روز شاهد آن باشیم که افراد و تیمها در اعمال غیر اخلاقی مشارکت داشته باشند . هر چند این موارد با روح قوانین ورزشی مغایرت دارند و تخطی از قوانین محسوب می شوند و نمی توانند استراتژی بازی باشند . هر چند بازیکنان در تخلف کردن در موارد اشاره شده فوق یکسان نیستند اما در آلوده شدن به رفتار غیر اخلاقی نسبتاً یکسان لحاظ می شوند . مبحث دوم : بیمه ورزشی یکی دیگر از ابزارهای مناسب برای حمایت مدیریت ها و ورزشکاران در مقابل حوادث ، بیمه است که در حال حاضر در بیشتر کشورها که صاحب ورزش هستند وجود دارد . در این کشورها بیمه دارای انواع متعددی در ورزش می باشد و از آن جمله می توان بیمه اموال ورزشی ، بیمه مسئولیت مراقبت از اشخاص و اموال ، بیمه در مقابل جرائم علیه اموال، بیمه درمان کامل ورزشکاران مصدوم ، بیمه کامل در مقابل تمامی حوادث و غیره اشاره نمود . طبق بند 7 ماده 7 آیین نامه رابطه باشگاهها بالیگ (فدراسیون فوتبال) : کلیه باشگاههای لیگ برتر موظف به بیمه درمانی کردن کامل بازیکنان و مربیان طرف قرارداد خود هستند . در مورد کارآموزان این بیمه تنها به آسیب دیدگی ناشی از فوتبال مربوط می شود . اگر شخصی در حین عملیات ورزشی در انجام فعالیت ورزشی از مقرّراتش تخلف کند و این تخلف از عملیات ورزشی موجب بروز خسارت جانی و مالی شود و غیر عمدی باشد در این موارد ورزشکاران باید بیمه ی مسؤولیت شوند و اگر بیمه هم نباشند ، باشگاه مربوطه برای رفاه حال ورزشکاران و جلب ورزشکاران مسؤولیت را از لحاظ پرداخت خسارت و دیه و یا هزینه های مرتبط بر معالجه ورزشکار خواهد پذیرفت . مبحث سوم : اسپانسر و تبلیغات همانگونه که می بینیم ، ورزشهای حرفه ای با تبلیغات محصولات صنعتی عجین شده است . باشگاههای بزرگ ورزشی عمده درآمد خود را از طریق حمایت کنندگان مالی یا اسپانسرهای خود دریافت می دارند تبلیغات روی پیراهن بازیکنان ، تابلوهای تبلیغاتی اماکن ورزشی ، عکسهای تبلیغاتی بازیکنان یا فیلمهای تبلیغاتی بازیکنان همگی بیانگر اهمیّت این بحث در حقوق ورزشی است . در ایران به طور شایسته به این مبحث مهّم پرداخته نشده است . امّا در ماده 4 آیین نامه رابطه باشگاهها و لیگ حرفه ای فوتبال مقرّراتی پیشی بینی شده است که به آن می پردازیم : طبق این مقرّره سازمان لیگ می تواند مطابق ضوابط فدراسیون فوتبال اقدام به عقد قراردادهای تجاری کند . این قراردادها از سوی باشگاهها لازم الاجرا است و تا زمانی که باشگاهها در لیگ برتر حضور دارند ، باید آن را رعایت کنند کلیه حقوق تبلیغاتی در استادیوم های مسابقات متعلق به سازمان لیگ است . درآمد ناشی از قراردادهای تجاری پس از کسر هزینه های مرتبط و تعیین شده باقیمانده مبلغ بر اساس بند 1-2 (ماده 3) آیین نامه رابطه باشگاهها و لیگ تقسیم می شود . در خصوص تبلیغات روی پیراهن در صورتی آنها مجاز هستند که : 1- مضمون و طرح آگهی توسط هیأت رئیسه تصویب شود و در چارچوب ضوابط و مقرّرات کشور باشد. 2- با ضوابط فدراسیون فوتبال هماهنگی داشته باشد . البّته قراردادهایی وجود دارند که در جامعه و عرف به عنوان قرارداد تبلیغاتی شناخته می شوند و عبارتند از هر گونه قرارداد میان بازیکن و باشگاه و یا فرد حقیقی یا حقوقی که بنابر آن حقّ استفاده از تصویر آن بازیکن، در امور تبلیغاتی یا دیگر مسائل مرتبط با ورزش ، به آن فرد حقیقی یا حقوقی داده می شود . به این ترتیب سهم تبلیغات هم مبلغی است که بازیکن یا باشگاه دریافت می کند . در مورد تبلیغات ورزشی سؤالاتی از مراجع تقلید شده است از آن جمله : تبلیغات بیش از حد ، بسیاری از جمله دختران را به سوی فوتبال و جمع آوری عکس های فوتبالیست ها و نصب آنها در منازل کشانده و اثرات نامطلوبی را از نظر تحصیلی و الگودهی داشته است و در برخی موارد موجب بروز منکراتی در جامعه شده ، ارشادات لازم را در این زمینه مرقوم فرمائید ؟ و نگاه کردن زنان به صحنه های ورزشی مانند شنا و کشتی و ... چه می باشد ؟ آیت ا... فاضل لنکرانی : ترویج این امور مناسب نیست اما نمی توان حکم به تحریم آن کرد مگر اینکه مفسده ای داشته باشد . آیت ا... بهجت : نگاه کردن زنها به تصویر بدن های لخت نامحرم اگر می شناسد صاحبان تصویر را یا معرضیّت ریبه و مفسده دارد حرام است . آیت ا... جواد تبریزی : این آثاری است که در آخرالزمان ظاهر می شود و در بعضی روایات ذکر شده است . دعا نمایید که بدتر از این نشود . آیت ا... صافی گلپایگانی : متأسفانه نسبت به این امور بیش از حد تشویق و ترغیب می شود و عواقب سوء و آثار منفی بسیار دارد . از جمله اثرات نامطلوبی که در سؤال ذکر کرده اید و آثار نامطلوب دیگر ، و فعلاً به صورت سرمایه ی پر سودی برای عدّه ای شده است . نگاه کردن زنان هم به این گونه صحنه ها با توجه به عوارض قطعی نامناسبی که دارد جایز نیست و خانواده های متدین از آن خودداری می کنند و اگر وضع به شکل کنونی پیش برود شاید در مدّتی نه چندان دور ، ورزش بانوان هم به صورت غیر مشروع و مفسد اخلاق جامعه ، امری عادی و متعارف شود و هیچکس هم اعتراض نکند . خداوند همه را از شر و روفتن آخر الزمان محفوظ فرماید. آیت ا... سیستانی : مادامی که مستلزم گناهی نباشد اشکال ندارد ولی مربیان جامعه باید از سوق دادن افکار جوانان به امور بی ارزش به طوری که از مسائل مهم دینی بلکه دنیوی باز بمانند پرهیز کنند . آیت ا... مکارم شیرازی : نگاه کردن آنها به بدن نیمه برهنه ی مردان نامحرم در این گونه ورزش ها به طور مستقیم جایز نیست ، ولی دیدن فیلم ها و عکس ها در صورتی که به قصد لذّت نباشد و منشأ فسادی نگردد اشکالی ندارد و در هر حال سزاوار است دختران و زنان با ایمان از پیشوایانی همچون فاطمه زهرا (س) و دختر شجاعش زینب کبری الگو بگیرند . به نظر نگارنده : نگاه کردن به بدن نیمه برهنه ی مردان نامحرم اگر مفسده نداشته و باعث ریبه نشود اشکالی ندارد . فصل دوم : احکام فقهی مسابقه ها سلامت بدن از بهترین نعمتهای الهی است . در چهارده قرن پیش ، یعنی زمانی که پیامبر (ص) در شبه جزیره ی عربستان دعوت خود را آشکار فرمود ، زندگی در دشتهای پهناور و خشک آن سرزمین به شیوه ی عشیره ای و بسیار دشوار بود . بادیه نشینان به ناچار به دنبال برکه ی آبی که از بقایای باران تشکیل می شد یا برای یافتن علفهای بوته های کم دوام ناگزیر از نقطه ای به نقطه ی دیگر کوچ می کردند . پیداست که در چنین شرایطی مردم برای تهیّه ی قوت خود و خانواده شان به قدر کافی به فعّالیّتهای جسمی و حرکتی می پرداختند و با وجود این فعّالیّتها نیازی به ورزش کردن نبود . وانگهی انجام دادن هر کار ضروری ساعتها وقت آنها را می گرفت و به این ترتیب آنها غالباً چندان اوقات فراغتی نداشتند . معهذا پیشوای اسلام برخی از مهارتهای ورزشی و تفریحی را به منظور گذراندن اوقات فراغت برای هدفهای اجتماعی و نظامی و مذهبی به آنان تعلیم می داد . پیامبر اکرم (ص) علاوه بر تشویق مردم به شرکت در این گونه فعالیتها ، خود نیز در آن شرکت می فرمود . به طوری که روایت شده است ، روزی چند نفر از مشرکین برای سرقت گوسفندان مردم در اطراف مدینه رفته بودند . پیامبر و جمعی از یاران برای سرکوبی آنان بر اسبها سوار شدند و بر آنها تاختند . مشرکین با دیدن سواران اسلام به سرعت فرار کردند و از نظر دور شدند . در این وقت ابوقتاده که یکی از یاران پیامبر بود به عرض آن حضرت رسانید که دشمن برگشته و فرار کرده است ، اگر موافقت فرمایید در این فرصت یک مسابقه ی اسب دوانی ترتیب دهیم . پیغمبر موافقت فرمود . مسابقه آغاز شد و سرانجام آن حضرت از همه ی یاران پیشی گرفت . مبحث اوّل : مسابقه برای تواناسازی بازیها و مسابقه هایی که برای نیرومندسازی بنیه نظامی و دفاعی مسلمانان قرار می گیرد ، و آمادگی نظامی آنان را بالا می برد ، در اسلام مورد تأیید قرار گرفته است و از آنان منع و جلوگیری نشده است ، بلکه مورد دستور روشن دین قرار گرفته است و قرآن مجید به عنوان یک اصل کلی و همیشگی در این زمینه می فرماید : « وَاَعِدُّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّﮤٍ وَمِن رِباطِ الخَیلِ تُرهِبُونَ بِهِ عَدُوَّاللهِ وَعَدُوَّکُم وَ آخَرینَ مِن دُونِهِم لا تَعلَمُو نَهُمُ اللهُ یَعلَمُهُم ... » و تا آن جا که می توانید نیرو و اسبان سواری آماده کنید ، تا دشمنان خدا و دشمنان خود را ] و آنها که شما نمی شناسید و خدا می شناسد[ بترسانید . لغت : اعدوا امر است به اعداد و تهیه . رباط الخیل از ماده ی ربط به معنی بستن در مکانی است و منظور از رباط الخیل محافظت اسبان برای جنگ با دشمن است . ترهبون از باب افعال و از ماده ی رهب (بر وزن قفل) و رهبت به معنی ترسیدن است ، ترسی که توأم با پرهیز و اضطراب باشد . در تفسیر و برابرسازی آیه شریفه پیامبر اکرم (ص) فرموده است : « مقصود از این نیرومندی و توانایی « رمی » و آمادگی در تیراندازی است . » افزون بر اصل مشروع بودن این گونه مسابقه ها و بازیها ، شرط بندی و رهان هم در آنها جایز و روا شمرده شده است : « ان الملائکه لتنفر عندالرهان و تلعن صاحبه ما خلا لاحافر و الخف و الریش و النصل . » مسابقه هایی که در آنها برد و باخت باشد . فرشتگان حضور نمی یابند و نفرت و نفرین خود را بر بازیکنان می فرستد ، جز مسابقه اسب دوانی و شتردوانی و کبوترباز و تیراندازی . یا برابر روایت شیعه و سنی از پیامبر (ص) و امامان (ع) : « لاسبق الا فی خفّ او حافر او نصل ... » خفّ که در حدیث آمده به ضم خاء به معنی سپل شتر است (سپل شتر به منزله سم اسب است) و مراد از آن شتر و فیل است ، و حاضر به معنی سم ستوران ، و مراد از آن اسب ، و استر و الاغ است و نَصلُ به معنی پیکان تیر و سرنیزه و تیغه کارد است . آمدی در شرح غررر الحکم و دُررالکلم می نویسد : « گروه هایی که در شرع اقدس تجویز آن شده و آن گروه بندی است در اسب دوانی و همچنین استر و الاغ و شتردوانی و همچنین فیل ، خواه نر و خواه ماده ، و در آنچه پیکان یا تیغ داشته باشد چنانکه به طریق شیعه و اهل سنّت هر دو از حضرت رسالت پناهی روایت شده که فرمود : « لا سَبَقَ الا فی نَصل اوخُفّ او حافر . » هیچ مسابقه ] و یا برد و باختی [ روا نیست ، جز شتردوانی یا اسب دوانی یا تیراندازی ... . فصل سوم : سبق و رمایۀ « سبق ، به معنای پیشی گرفتن بر یکدیگر در دویدن ، تاختن ، جنگیدن و ... است . در این واژه ، به گونه ای مفهوم رقابت ، پیشتازی ، پیش آهنگی نهفته است ، در برابر واژه ی « الحوق » که به معنای پیوستن است . و رمایۀ به معنی تیر و زوبین افکندن است و در اینجا منظور شرط بندی بر تسابق در اسب سواری و تیراندازی است که از اقسام قمار حرام ، استثناء شده است و طبق روایات مستحب است . در روایت آمده است : ملائکه از شرط بندی نفرت دارند و از کسی که این کار را کند می گریزند و او را لغت می کنند مگر گرو و پاداشی باشد که در تیراندازی ، شترسواری و اسب دوانی به کار رود . و واژه سبق در قرآن و معارف اسلامی کاربرد گوناگون و فراوان دارد : « إنّا ذَهَبنا نَستَبِقُ وَ تَرَکنا یُوسُفَ عِندَ مَتاعِنا . » ] گفتند : ای پدر [ ما به مسابقه رفته بودیم و یوسف را نزد کالای خود گذاشته بودیم . « وَ استَبَقَا البابَ . » هر دو ] یوسف و زن عزیز مصر [ به جانب در دویدند . « فاستبقوا الصراط . » پس شتابان آهنگ صراط کنند . ابن منظور در لسان العرب گوید : « استباق » و پیشی گرفتن در قرآن به سه معنی آمده است : 1- تیراندازی ، که از آیه نخست استفاده می شود و جریان فرزندان یعقوب (ع) با برادرشان یوسف را بازگو می کند . 2- پیش افتادن در هدف ، که از دومین آیه مورد اشاره در داستان یوسف و زن عزیز مصر به دست می آید . 3- گذشتن و عبور کردن ، که سومین آیه بر آن دلالت دارد . به نظر ایشان مورد اول و دوم ، مفهوم « مسابقه » را می رساند و مورد سوم « سبقت » را . البتّه در این که « سبق و رمایۀ » عقدی مستقل و ویژه است ، یا احکامی مانند « جعاله » و « اجاره » بر آن بار است ، مورد گفت و گوست . به هر حال ، این عقد ، چهار پایه و رکن دارد که در کتاب « سبق و رمایه » از آن بحث می شود : الف : مسابقه دهندگان باید بالغ و عاقل باشند . ب : ابزاری که با آنها مسابقه انجام می گیرد ، همانهایی باشد که در فقه معین شده است . ج : در مسابقه های روا و جایز ، آنچه به عنوان عوض به طرف مقابل پرداخته می شود ، ویژگی ندارد ، می شود کالای بیرونی باشد ، یا در ذمه و عهده ، نقد باشد ، یا نسیه و ... . ﻫ : جایزه ی برندگان رواست که از بیت المال پرداخت شود . یا از سوی پیشوا و رهبر مسلمانان و یا سازمان و شخص دیگری جز مسابقه دهندگان . در این که آیا خود مسابقه دهندگان نیز می توانند به یکدیگر جایزه بدهند ، یا نه . مورد گفت و گوست ، اگر چه مشهور از فقهای شیعه آن را روا شمرده اند . در یک نگاه کلی ، از دیدگاه فقه و فقیهان ، مسابقه ها را به چهار بخش می توان تقسیم و ترسیم کرد : 1- مسابقه با عوض و با ابزار قمار . 2- مسابقه بدون عوض و با ابزار قمار . 3- مسابقه بی عوض ، بدون ابزار قمار . 4- مسابقه با عوض ، بدون ابزار قمار . در حدیث دیگری ، افزون بر این سه موردی که ذکر شد (خفّ ، حاضر ، نصل) کلمه ی دیگری به نام «ریش » آمده است که به ذکر آن می پردازیم . پیامبر اکرم (ص) : « اِنّ الملائکۀَ لَتَنفِر عندالرِّهان و تَلعَن صاحبَه ماخلا الحافِرَ و الخُفَّ وَ الریشَ و النصل » منظور از واژه ی « ریش » چیست ؟ آیا مورد چهارمی است یا داخل یکی از همان سه مورد است ؟ مسأله ای است که در بین فقیهان بحث گسترده ای را به وجود آورده است . جمال خوانساری می نویسد : « ظاهر این است که مراد ، استثنای گروبندی در مسابقت مرغان باشد ، مثل کبوتر و مانند آن و مشهور میان علمای ما این است که گروبندی در آنها جایز نیست و حدیث مذکور را حمل می نمایند بر خصوص تیر و خالی از بعدی نیست ، زیرا که تیر داخل « نصل » است که در حدیث مذکور استثنا شد . » و ایشان به شیخ صدوق که از علاء بن سبابه نقل کرده است برای درستی گفته هایش اعتماد می کند : « سؤال کردم از امام صادق (ع) از گواهی دادن کسی که کبوتر بازی می کند ؟ امام (ع) فرمود : اگر کار او همراه با فسق و فجوری نباشد ، می تواند گواهی دهد و شاهد قرار گیرد . گفتیم : جمعی برآنند آن کس که با کبوتر بازی می کند ، شیطان است ؟ فرمود : سبحان الله ! آیا نمی دانی که پیامبر (ص) فرمود : فرشتگان می گریزند از هر گروبندی و صاحبان آن را لعن و نفرین می کنند ، جز موارد حافر و خف و نصل و ریش . » و محمدبن ادریس در « السرائر » آن را حرام می داند جمال خوانساری ، در جمع بین این روایات و دیدگاهها می نویسد : « ممکن است که حمل شود بر کسی که بپراند آن را از برای تربیت جهت نامه بردن و تعلیم آن چون متضمن مصلحتی است و گاه باشد که در جهاد و مانند آن نیز محتاج به آن شوند و گوییم حرام وقتی است که از برای محض لهو و لعب باشد ... » از این عبارت آیت ا... خوانساری سه نتیجه می توان گرفت : 1- در آن زمان ، از کبوتر برای کارهای مفید و سودمند جامعه استفاده می شده است و در این زمان ، این گونه مصلحتها به شکل دیگر و با حیوان یا وسیله ی دیگر مانند اینکه از سگ برای کشف جسد و یا پی گیری و ردیابی جنایتکاران و ... که به مصلحت جامعه و نظام کشور است . 2- در آن زمان کبوتر به عنوان نامه رسانی نقشی در ارتباطات داشته است ، در این زمان که دنیای ارتباطات نام گرفته است و وسایل و ابراز پیشرفته و مدرنی به کار گرفته می شود ، همان حکمت وجود دارد . 3- بازی هایی که به عنوان سرگرمی انجام می گیرد ، نمی توان گفت : حکم حرمت بر آنها بار است ، مگر آن که هیچ گونه مصلحت و فایده عقلایی در آنها تصور نشود ، گرچه حکم به حرمت در این گونه موارد هم بی اشکال نیست . گفتار اوّل : مسابقه های سرگرم کننده و تفریحی : بسیاری از بازی هایی که در زمان های پیشین وجود نداشته و رایج نبوده و امروز در سراسر جهان و در جامعه های اسلامی رواج یافته است ، آیا این گونه بازی ها جایز است ، یا خیر ؟ آیا مشروع است گروبندی در آنها ، یا خیر ؟ جمال خوانساری در اصل مشروع بودن این گونه بازی ها می نویسد : « اما مسابقت در امثال این امور بی گروبندی ، پس جمعی از علمای ما آن را نیز حرام می دانند و جمعی دیگر جایز می دانند و تخصیص می دهند حرمت را به صورتی که با گرو باشد و دلیل قول اول ضعیف است و قول به جواز قوی تر است ، مگر آنچه متضمن مصلحت و فایده اصلاً نباشد و مجرد لهو و لعب باشد ، با آن که حکم به حرمت هر لهو و لعبی نیز خالی از اشکال نیست . » مبحث اوّل : فرق عقد و وعده عقد و قرارداد الزامی بین مسابقه دهندگان در مسابقات وزنه برداری و کشتی و ... روا نیست لکن اگر بدون عقد و ایجاب و قبول شرعی الزامی ، بازنده ، بخواهد به برنده به عنوان جایزه چیزی بدهد و اجباری در این کار نداشته باشد ، اشکالی ندارد . از اینجا فرق بین « عقد » و « وعد » روشن می شود که در « عقد » نوعی تعهد شرعی نهفته است که در « وعد » آن الزام وجود ندارد . این فرق در کتابهای لغوی و فقهی به چشم می خورد . ابوهلال عسکری می نویسد : « تفاوت میان و عدو عهد آن است که عهد ، وعده ای است که به شرطی مقرون باشد ، مانند : سخن تو که می گویی : « اگر چنین کنی ، چنین خواهم کرد » و تا تو بر آن کار باشی من هم بر آن خواهم بود . خدای بزرگ گفته است : « وَ لَقَد عَهِدنا اِلی آدَمَ » یعنی به او آگاهانیدیم که از بهشت خارج نخواهی شد ، تا زمانی که از این درخت چیزی نخوری . و عهد اقتضای وفا را دارد . در صورتی که « وعد » اقتضای برآوردن و روا کردن حاجت است و گفته می شود که : عهد را شکست و وعده را بر نیاورد و روا نکرد . » محمدجواد مغینه همین نظریه را برگزیده است : « یجوز للسابق ان یأخذ المال من الدافع علی سبیل الوعد ، بحیث یجوز له الوفاء به ، و العدول عنه لعدم الدلیل علی التحریم ، والأصل الجواز . » برای برنده رواست که مقداری از مال بازنده را از راه وفای به وعده بگیرد . البتّه وعده هم به گونه ای باشد که برای بازنده الزامی ایجاد نکند و بتواند در صورت ناخرسندی چیزی نپردازد . ] دلیل جایز بودن عوض دراین گونه مسابقه ها [ این است که دلیل بر حرام بودن نداریم و نیز اصل اولی جواز آن است . آیت ا... خوانساری در بحث فقهی « مضاربه » به این مسأله و فرع فقهی رسیده است که آیا « اشتراط اجل در مضاربه لازم هست یا نه » و اگر عقد لازم نبود ، آیا شرط ضمن آن لازم است ؟ « ولا یتوجه الأشکال بأنه بعد ما کان اشرط تابعا للعقد فمع عدم لزوم العقد کیف یلزم الشرط من جهۀ ان المعروف عدم وجوب الوفاء بالشرط اذا لم یکن فی ضمن عقد بل هو وعد لایجب الوفاء به ... » کسی اشکال نکند : چگونه عقدی که لازم نیست ، شرط در ضمن آن لازم باشد و حال آن که چنین معروف شده است : واجب نیست وفای به شرط هر گاه در ضمن عقدی نباشد ، بلکه آن « وعد » است که وفای به آن وجوبی ندارد ... . از این عبارت بدست می آید که ایشان بین عقد و وعد فرق گذاشته است . بنابراین : بازی و مسابقه در غیر موارد سه گانه ای که در روایت از آنها به روشنی نام برده شده ، اگر در مسابقات گروبندی به گونه ای الزامی و در قالب عقد مسابقه صورت گیرد حرام است و اگر چنین قراردادی در بین نباشد و دو طرف بازی قرار گذاشته باشند که بازنده اگر خواست با خشنودی چیزی به عنوان جایزه به برنده بدهد و اجباری هم نباشد ، اشکالی ندارد . برخی از فقیهان معاصر ، راه حلّ شرعی دیگری برای گرفتن جایزه در این گونه مسابقه ها مطرح کرده اند که به بیان یکی از آنها می پردازیم : آیت ا... شیرازی می نویسد : « یصح الجعل من کلیهما او من احدهما او من ثالث للسابق بعنوان الوقف او النذر و الوصیته او الشرط ، مثلاً یجعل وقفا لمن سبق ... او یجعل مثلاً النذر او الوقف او الشرط لمن سبق الأزید و لمن لحق الأقل و حینئذ فاذاتسابقا لایکون بینهما عقد جعالۀ او اجارۀ او صلح او مسابقۀ و انما یأخذ السابق السّبق بعنوان الوقف او النذر...» رواست که دو سوی بازی یا یکی از آنها یا شخص سوّمی ، به برنده ی مسابقه چیزی به عنوان وقف ، یا نذر یا وصیّت یا شرط بپردازد . در مثل ، به کسی که برنده شود و یا نسبت به طرف مقابل جلوتر باشد ، مقدار زیادتری بدهند و به دیگری کم تر و این مسابقه در آغاز بر اساس هیچ گونه عقد شرعی الزامی هم بسته نشده باشد . برنده ی مسابقه تنها از راه وقف یا نذر و یا ... جایزه را دریافت می کند . مبحث دوم : پژوهشی درباره ی حدیث لاسبق .... از اساسی ترین دلیل ها در باب مسابقه و در کتاب « سبق و رمایۀ » که بحثهای فراوانی را در فقه به دنبال دارد ، حدیث معروف بین سنی و شیعه است : « لاسبق الا فی خف او حافر او نصل » به این روایت از چند دیدگاه می توان نگریست : اوّل آنکه : از لحاظ سند بسیاری از حدیث شناسان ، آن را « حسن » و گروهی از آنان ، آن را «ضعیف» و مشهور بر اساس آن فتوا داده اند ، درباره ی واژه ی سبق بین فقیهان بحث و گفت و گو است . عدّه ای آن را به فتح باء خوانده اند ، که حدیث چنین معنی می شود : « گروبندی روا نیست جز در موارد معین و منصوص . » و عدّه ای هم آن رابه سکون باء خوانده اند ، معنی روایت این گونه می شود : « هیچ مسابقه ای جز این مسابقه ها جایز نیست . » خوانساری قراءت نخست و سَبَق را برگزیده است و شرح و روشن گری که دارد نیز گواه همین برداشت است . احمد خوانساری می نویسد : « و لفظ السبق فی الروایۀ یحتمل ان یکون محرکا بفتح الباء و ان یکون بالسکون ، فعلی الأول یرجع الی عدم تملک العوض و الحرمۀ الوضعیته ، و علی الثانی یرجع الی الحرمۀ التکلیفیه ، بالنسبۀ الی نفس الفعل و مع الأحتمال لامجال للحکم بالحرمۀ ... » در واژه « سبق » دو احتمال وجود دارد : به فتح باء و سکون آن . بنابر احتمال نخست ، حرمت وضعی استفاده می شود و این که آنچه به عنوان عوض در مسابقه گرفته می شود ] به جز این موارد [ حرام است . و بنابر احتمال دوم ، فقط حرمت تکلیفی به دست می آید ، یعنی انجام هر گونه مسابقه ای ] گرچه برد و باخت هم در آن نباشد [ حرام است . و چون این دو احتمال در برابر هم قرار می گیرند حکم به حرام بودن از ین روایت برای مسابقه ها استفاده نمی شود . به هر حال چگونگی قراءت لفظ « سبق » در این حدیث ، ریشه ی برداشتهای گوناگون فقهی می شود و اگر هیچ یک از آن دو برتری و مزیّتی بر دیگری نداشت ، نوبت می رسد به احادیث دیگر و اصول و قواعد فقهی . احمد خوانساری در ادامه می نویسد : « بر فرض آن که قراءت سکون را برگزینیم ، ممکن است بگوییم که : آنچه در این حدیث نفی شده مسابقه با گروبندی است و همین انصراف ، می تواند فهم و ضبط حدیث را آسان سازد . » شهید ثانی در مسالک ، درباره ی چگونگی قراءت واژه « سبق » می نویسد : « ... و ربما رواه بعضهم بسکون الباء ، و هوالمصدر ، ای لایقع هذا الفعل الّا فی الثلاثۀ ، فیکون ماعداها غیر جائز . و من ثم اختلف فی المسابقۀ بنحو الأقدام و رمی الحجر و المصارعۀ و بالآیات الّتی تشتمل علی نص بغیر عوض هل یجوز ام لا ؟ فعلی روایۀ الفتح یجوز و علی السکون لا و فی الجوازمع شهرۀ روایته بین المحدثین موافقۀ للأصل . خصوصامع ترتب غرض صحیح علی تلک الأعمال . » برخی به سکون باء ] سبَق[ خوانده اند که معنای مصدری مراد باشد ، یعنی این مسابقه مشروع نیست ، مگر در موارد سه گانه . بنابراین قراءت ، جز این موارد جایز نیست . به همین جهت در مسابقه هایی که بی عوض انجام می گیرد ، مانند : دویدن و سنگ برداشتن و پرتاب کردن و کشتی گرفتن و مسابقه با چیزی که تیر هم در آن به کار می رود ، میان فقها گفت و گو است که آیا جایز است یا نه ؟ کسانی که قراءت ]سَبَق[ برگزیده اند ، اصل این مسابقه ها را جایز می دانند و کسانی که آن را به سکون خوانده اند ]سَبق[ روا نمی دانند. دکتر فیض می فرمایند : سَبَق سبق (به فتح سین و باء ) عوض و پاداش و جائزه ای است که به وسیله شرکت کنندگان در مسابقه ، یا به وسیله ی دیگری به برنده اعطا می شود . در اخبار حسن آمده است : « لا سبق الا فی نَصل او خفّ اَو حاضِر » در این گونه احادیث ، سبق گاهی به سکون باء این سه چیز جایز نیست ، ولو در برابر آن عوضی معین نشده باشد ، و اگر به فتح باشد معنی ، این است که مسابقه جز در این سه جایز نیست اگر در مسابقه ، عوض و پاداش شرط شده باشد . بنابراین از نوشته های فقیهان این چنین بدست می آید : که مسابقه دادن اگر همراه با گروبندی باشد ، در غیر مواردی که تعیین شده (تیراندازی ، اسب و شتردوانی و ...) جایز نیست ، ولی بدون گروبندی جایز و بی اشکال است . بعضی از فقها بر این عقیده هستند : به جز مواردی که به روشنی بیان شده در روایت هر گونه بازی و مسابقه چه با برد و باخت و چه بدون آن حرام است . صاحب ریاض می نویسد : « سخن مشهورتر آن است که بازی و مسابقه ، به جز در موارد سه گانه ، حتی بدون برد و باخت ، جایز نیست ، به دلیل اجماع که پشتوانه شهرت است و نیز دلیلهایی که هر گونه لهو و لعب را حرام می دانند و حدیث معتبری که سستی سند آن با شهرت قابل جبران است . و بالاتر از همه ، عمل بسیاری از اصحاب است به آن روایت که می گوید : « فرشتگان از جایی که بازی با برد و باخت باشد می گریزند و بر آنان نفرین می کنند و جز موارد یاد شده را قمار به شمار می آورد . » صاحب جواهر بر این عقیده است که حتی عوض گرفتن در این گونه مسابقه ها را هم بی راه ندانسته است : « لکن ینبغی ان یعلم ان التحقیق الحرمۀ و عدم الصّحۀ اذا ارید ایجاد عقد السبق بذلک اذ لاریب فی عدم مشروعیته سواء کان بعوض او بدونه ولو للأصل فضلاً عن النهی فی خبر الحصر . امّا فعله لا علی جهۀ کونه عقد سبق ، فالظاهر جوازه ، للأصل والسیرۀ المستمرۀ علی فعله فی جمیع الأعصار و الأمصار من العوام و العلماء ... بل لا یبعد جوازا باحتهما علی العوض علی ذلک ، والوعد به مع استمرار رضاهما به لا علی انه عوض شرعی ملتزم ... » سزاوار تحقیق این که : این گونه مسابقه ها حرام است و نادرست ، در صورتی که به عنوان عقد مسابقه برگزار گردد ، چه در آن برد و باخت باشد و چه نباشد ، به دلیل اصل ، تا چه رسد به روایت حصر . لکن انجام دادن این گونه مسابقه ها ، نه در قالب عقد مسابقه ] بلکه به عنوان بازی کردن بدون قرارداد [ ظاهر آن این است که جایز است و اصل و سیره پیاپی مسلمانان در تمام زمانها و سرزمینها ، چه در میان عالمان و غیرعالمان ، بر این جواز دلالت دارد . بلکه می توان از این بالاتر گفت : دور نیست جایز بودن انجام این گونه مسابقه ها و گرفتن جایزه و عوض در آنها ، البته در قالب وفای به وعده ] نه در قالب عقد الزامی [ و این مشروط به آن است که رضایت دو طرف بازی بر دادن جایزه تا آخر عمر دوام داشته باشد . و می توان از زاویه ی دیگر به این روایت نگاه کرد و این که « لا » در حدیث شریف چه مفهومی دارد ؟ 1- برای نفی جنس و ماهیت . 2- برای نفی صحت و مشروعیت . 3- به معنای نفی جمیع احکام . 4- برای نفی فضیلت . به نظرات فقیهان در این رابطه می پردازیم : صاحب ریاض می نویسد : « ... لعدم امکان ارادۀ نفی الماهیۀ ، فتحمل علی اقرب المجازات و هوا ما نفی جمیع احکامها التی منها الصحۀ و المشروعیۀ او نفیها خاصۀ ، لأنه المتبادر من نفی الماهیۀ بلاشبهۀ ... » اراده ی نفی ماهیت در این حدیث ممکن نیست ] چون مسابقه ، مسابقه است در ماهیت و واقعیت [ بنابراین ، باید به نزدیک ترین مجازها آن را معنی کرد و آن یا نفی تمام احکام است ، از آن جمله : مشروع بودن و درستی ] یعنی جز آن سه مورد مشروع و صحیح نیست [ و یا آن که تنها درستی و مشروع بودن را نفی می کند ] نه تمام احکام را [ ، چون آنچه در آغاز از نفی ماهیت به ذهن می آید ، همین است . به دیدگاه محقق سبزواری ، صاحب کفایه ، که احتمال چهارم را برگزیده و ثمره ی فقهی جدیدی گرفته است می پردازیم . ایشان درباره ی حدیث « لاسبق ... » می نویسد : « ولا یخفی ان الخبر الأول علی وجهین لایتعین معناه فیما ذکره ، بل یحتمل غیره فانه علی الفتح یحتمل ان لا لزوم اولا تملک اولا فضل للسبق و العوض الا فی هذه الثلثۀ من بین الأفعال التی یسابق علیها و علی هذه لا دلالۀ للخبر علی تحریم الفعل و الملاعبۀ مع العوض ایضاً . بل لایدل علی تحریم العوض ایضا . و علی السکون یحتمل ان یکوه معناه لا اعتداد بسبق فی امثال هذه الأمور الثلثۀ الا فی الثلثۀ ، اولا فضل بسبق الا فی الثلثۀ فلایکون دالاً علی التحریم ، و بالجمله الاصل الجواز و التحریم یحتاج الی دلیل ... » پوشیده نیست که روایت نخستین ] حدیث لاسبق [ چه به فتح باء و چه به سکون آن خوانده شود ، انحصار در آنچه شهیدثانی گفته است پیدا نمی کند ، بلکه احتمال دیگری نیز هست که اگر به فتح بخوانیم ، چنین معنی شود : لزوم یا ملکیّت یا فضیلتی برای مسابقه و دادن عوض نیست ، جز در موارد سه گانه از اقسام مسابقه ها بنابراین ، از این خبر نمی توان دلیلی بر حرام بودن دیگر بازیها و مسابقه ها به دست آورد . از این بالاتر آن که : این حدیث دلالت بر ناروا بودن برد و باخت در دیگر بازیها هم ندارد . و چنانچه واژه ی « سبق » را به سکون باء قراءت کنیم ، احتمال می رود معنای آن ، این باشد : اهمیّتی برای مسابقه ها نیست ، جز همان موارد سه گانه . یا مسابقه ارزشی ندارد ، جز همان سه مورد . بنابراین احتمال هم ، باز ، روایت دلالت بر حرام بودن دیگر مسابقه ها نمی کند و از سوی دیگر ، اصل اولی هم جایز بودن هر مسابقه است و حرام بودن ، دلیل می خواهد . بنابراین دیدگاه ، غیر از مسابقه های : اسب دوانی ، شتردوانی ، فیل دوانی ، الاغ دوانی ، تیراندازی ، و نیزه اندازی ، مسابقه های دیگر نیز ، مشروع هستند و حتی می توان در آنها نیز ، گروبندی کرد و به برندگان در مسابقه جایزه پرداخت . صاحب ریاض ، این برداشت محقق سبزواری را نمی پذیرد و می گوید : غیر از آن مواردی که در روایت تعیین شده ، مسابقه و بازی با گروبندی و بدون آن روا نیست و می افزاید : جز سبزواری کسی دیگر از یاران فقه به این احتمال اشاره نکرده است . محقق اردبیلی با نظر محقق سبزواری موافق است . به حدیث « لاسبق الا فی نصل او خف او حافر » می توان از دیدگاه دیگری نگریست : اگر پذیرفتیم که این حدیث در میان مسابقه ها ، تنها مسابقه ای را جایز می داند و برد و باخت و گروبندی در آن را بی مانع و بی اشکال می داند که در راستای آمادگی نظامی و جنگی و دفاعی قرار بگیرد و به همین جهت ، بر اسب ، شتر ، فیل ، الاغ ، تیر ، نیزه و مانند آن انگشت نهاده است . حالا این پرسش مطرح می شود : آیا مقصود از آنچه که نام بردیم به اعتبار زمان و ظرف صدور این روایات است که به جز اینها ، چیز دیگری در نبردهای تن به تن و در میدان جنگ با دشمن به کار نمی رفته است ؟ یا می توان اینها را نمونه ابزار دفاعی و جنگی آن زمان دانست و جمود و پافشاری بر این نمونه ها نداشت . در این مقوله نیز دیدگاههای فقیهان متفاوت است : بسیاری از فقیهان ، بویژه فقیهان معاصر ، بر آن هستند که مسابقه با این گونه ابزار و چهارپایان که در روایت آمده به مناسبت زمان صدور روایات است که برای نبرد با دشمن ، چیزی غیر از آنها به کار گرفته نمی شد . و این بدان معنی نیست که در این زمان هم تنها با همان چهارپایان و ابزاری که در جنگهای صدر اسلام به کار گرفته می شده است ، مسابقه جایز و در غیر آن جایز نیست و نارواست . گروهی از فقها نیز اصرار بر همان موارد و نمونه های ویژه دارند که از باب نمونه به آن اشاره می کنیم : محسن حکیم می نویسد : « لا بد فیهما من ایجاب و قبول و انما یصحان فی السهام و الحراب و السیوف و الأبل و الفیلۀ و الخیل و البغال و الحمیر و لایصحان فی غیر ذلک » در عقد سبق و رمایۀ ، ایجاب و قبول لازم است . و موارد آن عبارتند از : تیراندازی ، نیزه بازی ، شمشیربازی ، اسب و شتر و فیل و استر و الاغ دوانی . و جز در این موارد ، مسابقه جایز نیست (و در پی آن گروبندی هم نارواست ) . شهید صدر بر این فتوا نظر دارد و می نویسد : « بعید نیست که با ابزار جنگی جدید نیز ، مسابقه مشروع و درست باشد . » سپس می افزاید : « هل الصحۀ تثبت مطلقا او مادامت هذه الأدوات تعتبر هی الوسائل العامۀ للحرب التی تنمو بنشیط العمل فیها القدرۀ العسکریۀ و مصالح الجهاد ، و جهان احوطهما و اقربهما الثانی » آیا درستی مسابقه با ابزار جنگی قدیم بی قید و شرط است ، یا این که تا زمانی است که آنها در جنگهای عمومی کاربرد لازم را داشته باشند و بتوان با آن وسیله ها در برابر دشمنان ایستادگی کرد و به دفاع برخاست ؟ در این مسأله ، دو دیدگاه است که دیدگاه دوّم موافق با احتیاط و نزدیک تر به حق است . همین دیدگاه واقع بینانه را در نوشته های استاد شهید و فقیه ژرف اندیش ، مرتضی مطهری در می یابیم : « در اسلام ، یک اصل اجتماعی هست به این صورت : « وَ اَعِدُّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّۀِ » تا آخرین حد امکان در برابر دشمن نیرو تهیه کنید و نیرومند باشید . این اصل را کتاب ، یعنی قرآن به ما تعلیم می دهد . از طرف دیگر ، در سنّت ، یک سلسله دستورها رسیده است که در فقه به نام « سبق » و « رمایه » معروف است . دستور رسیده که خود و فرزندانتان ، تا حد مهارت کامل ، فنون اسب سواری و تیراندازی را یاد بگیرید . اسب دوانی و تیراندازی ، جزء فنون نظامی آن عصر و بهترین وسیله تهیه نبرد و نیرومند شدن در مقابل دشمن در آن عصر بوده است . ریشه و اصل قانون « سبق و رمایۀ » ، اصل « واعدوا لهم ما استطعتم من قوۀ » است ، یعنی نیرو شمشیر و نیزه و اسب از نظر اسلام اصالت ندارد و جزء هدفهای اسلامی نیست . آنچه اصالت دارد این است که مسلمانان باید در هر عصر و زمانی ، تا آخرین حد امکان ، از لحاظ قوای نظامی و دفاعی در برابر دشمن قوی باشند ... لزوم نیرومندی در مقابل دشمن قانون ثابتی است که از یک احتیاج ثابت و دائم سرچشمه می گیرد . اما لزوم مهارت در تیراندازی و اسب دوانی مظهر یک احتیاج موقت است و با مقتضیات زمان و توسعه عوامل فرهنگی و فنی ، تغییر می کند و چیزهای دیگر از قبیل لزوم مهارت در به کار بردن سلاحهای امروز جای آن را می گیرد . » امام خمینی ، در این زمینه در جواب یکی از اعضای دفتر می نویسد : « ... و رهان در سبق و رمایه مختص است به تیر و کمان و اسب دوانی و امثال آن که در جنگهای سابق به کار گرفته شده است و امروز هم ، تنها در همان موارد است ... ] با این گونه برداشتها [ از اخبار و روایات ، تمدن جدید باید به کلی از بین برود و مردم کوخ نشین بوده و یا برای همیشه در صحراها زندگی نمایند . » آیا هدف از این مسابقه ها که بیان شد ، به عنوان علّت است یاحکمت ؟ به دیگر سخن این گونه مسابقه ها اگر در زمانی واقع شوند که اطمینان داریم هیچ گونه جنگ و درگیری هم پیش نخواهد آمد ، باز مستحب و بی اشکال است ، یا تنها اگر در راستای رزم و دفاع و جهاد قرار گیرد مشروع اند و گرنه ، نه ؟ افزون بر این ، اگر اصل توان مندی و آمادگی را بپذیریم و این که اسلام از مسلمانان می خواهد که همواره قدرت مند و عزّت مند باشند و از سوی دیگر ، بپذیریم که عقل و اندیشه و خرد ناب در سایه تن سالم و اعصاب آرام به دست می آید ، بسیاری از این ورزشها و بازیها و مسابقه هایی که در این راستا قرار می گیرند ، پذیرش مردمی آنان ، با مشروع بودن همسو خواهد شد . البتّه در بحث « سبق و رمایه » و مسابقه ها ، فرع فقهی دیگری نیز هست که در خور بحث و بررسی هستند، از جمله : در نوشته های فقهی آمده : چون جهاد بر زنان واجب نیست ، برگزاری و شرکت در این گونه مسابقه ها هم برای آنان روا نیست . آیا می توان این پرسش را مطرح کرد : اگر جهاد واجب نیست ، دفاع از کیان کشور اسلامی ، عزّت اسلامی و جان و ناموس که واجب است . در این صورت اگر این ورزشها و مسابقه ها به این گونه دفاع ها کمک کند و آمادگی لازم را برای زنان و مردان پدید آورد آیا باز هم می توان گفت : بر زنان شرکت در این گونه مسابقه ها و انجام آنها جایز نیست . نظر نگارنده : مسابقات دیگر به جز موارد سه گانه از اقسام مسابقه ها جایز و مشروع هستند و می توان به برندگان در مسابقات جایزه پرداخت . مبحث سوم : مسابقه با ابزار قمار مفهوم لغوی قمار : علامه فیومی قمار به فتح قاف را مصدر باب مفاعله دانسته است و آن را به معنای غلبه و پیروزی می داند و برد و باخت را در آن شرط نمی کند . « و قامرته قماراً من باب قاتل فقمرته قمراً ... غلبته فی القمار . » علامه دهخدا نیز از چند فرهنگ لغت نقل می کند که آنان در مفهوم قمار وجود برد و باخت را شرط کرده اند : القمار : بازی کردن / هر نوع بازی برد و باخت که بر سر پول و غیره باشد (منتهی الارب) . « به گرو باختن و غلبه کردن در بازی قمار .» صاحب لسان العرب نیز در صدقِ مفهوم قمار برد و باخت و گرو را شرط کرده است : « فامَرَ الرجلَ مُقامَرَۀً قِماراً راهنه ، و هوالتقامُر . » علامه طریحی از کسانی است که در صدق مفهوم قمار برد و باخت را شرط نمی کند . « اصل القمار الرهن علی الرهن علی اللعب بالشیء من هذه الاشیاء و ربما اطلق علی اللعب بالخاتم و الجوز . » اصل قمار عبارت است از برد و باخت در بازی با یکی از این وسایل مخصوصی و چه بسا قمار بر بازی با انگشتر و گردو نیز اطلاق دارد . پس جز علامه طریحی ، دیگران در صدق معنای قمار برد و باخت و گروگذاری را شرط دانسته اند بنابراین بازی بدون برد و باخت از نظر آنان قمار نیست . نظر نگارنده معنای قمار : هر نوع بازی است که در آن برد و باخت که بر سر پول و غیره لحاظ شود . گفتار اوّل : مفهوم قمار در اصطلاح فقها : فقها در توسعه و حد مفهوم قمار و برخی از موارد آن اختلاف دارند . مسابقه هایی که با ابزار قمار انجام می پذیرد ، به نوبه ی خود دو گونه است : الف- با گروبندی و برد و باخت ب- بدون گروبندی این بحث در استنباط حکم بازی با شطرنج نقش اساسی دارد ، زیرا همان گونه که گذشت یکی از مبانی فقهی حرمت بازی با شطرنج این است که قمار حتی در بازیهای بدون برد و باخت صادق است . بنابراین روایاتی که دلالت بر حرمت قمار دارند آن را در بر می گیرند . از این رو کند و کاو از مفهوم قمار لازم به نظر می رسد . فقها در مفهوم قمار اختلاف کرده اند : برخی قوام آن را به برد و باخت می دانند و برخی دیگر آن را بدون برد و باخت نیز صادق می دانند . محقق اردبیلی برای قمار مفهوم وسیعی قائل است و آن را برد و باخت صادق می داند : « القمار هو اللعب بآلات المعّدۀ له کالنرد و الشطرنج . » قمار عبارت است از بازی با وسایل ویژه قمار مانند بازی با نرد و شطرنج در جایی که بازی با ابزار قمار انجام پذیرد و در آن عوض و برد و باخت نیز باشد ، همه فقیهان شیعه اتفّاق نظر دارند که حرام است ، هم از جهت تکلیفی و هم از جهت وضعی . و فرق این دو را هم می دانیم که حکم تکلیفی ، حکم شرعی است که مستقیماً به افعال انسان (مکلف) تعلّق می گیرد ، و رفتار انسان را در جوانب مختلف زندگانی شخصی ، عبادی ، خانوادگی ، اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی ، تصحیح و توجیه می کند و همه را سر و سامان می بخشد مثل حرمت شرب خمر و وجوب نماز ... . حکم وضعی : قسم دیگری از اقسام شرعی که مستقیماً به انسان و رفتار و گفتار او مربوط نمی شود بلکه وضع مشخصّ و معیّنی را قانونگذاری می کند که بطور غیر مستقیم بر اعمال و رفتار انسان اثر می گذارد ، از قبیل احکامی که پیوند زناشویی را نظم و انضباط می بخشد و ... . زحیلی می نویسد : حرام بودن برد و باخت و بازی با آنچه به عنوان ابزار قمار شناخته شده ، نه تنها در میان فقیهان شیعه مطرح است ، بلکه عالمان اهل سنّت نیز بر این نظر هستند . شیخ انصاری ، پس از آن که « قمار » را هر گونه بازی با عوض معنی می کند ، می نویسد : « و اما المراهنه بغیر عوض فیجی انه لیس بقمار علی الظاهر . » اما مسابقه بدون عوض ] با ابزار قمار [ خواهیم گفت که از نظر ظاهر قمار به شمار نمی رود . و در جای دیگر می نویسد : « الثانیۀ اللعب بآلات القمار من دون رهن ، و فی صدق القمار علیه نظر و مجرد الأستعمال لایوجب اجراء احکام المطلقات و لو مع البناء علی اصالۀ الحقیقۀ فی الأستعمال ، القوۀ انصرافها الی الغالب من وجود الرهن فی اللعب بها . » بخش دوم ، بازی با ابزار قمار بدون برد و باخت است که قمار بر این گونه بازیها راست نمی آید و تنها کاربرد این واژه بر این نوع از بازیها را نمی توان به معنای جاری شمردن احکام دلیل های مطلق باب قمار بر آنها دانست ، بیش تر ، به آن بازی گفته می شود که در آن برد و باخت و گروبندی وجود داشته باشد . شهید دوّم نیز همانند محقق اردبیلی از ظاهر کلامش استفاده می گردد که در مفهوم قمار برد و باخت را در آن شرط نمی داند . وی می نویسد : « القمار و هو اللعب بآلات المعّدۀ له ، کالنرد و الشطرنج . » قمار عبارت است از بازی با وسایل ویژه برای قمار مانند نرد و شطرنج . صاحب جواهر پس از استدلال بر حرمت قمار و مالی که از آن نقل و انتقال می شود – چه از دو طرف قمار و یا از شخص سوم – می نویسد : « بل قیل : اِنَّ اصل القمار الرهن علی اللعب بشیء من آلالۀ ، کما هو ظاهر القاموس و النهایۀ أو صریحهما و صریح مجمع البحرین . » بلکه گفته شده : اصل قمار عبارت است از گرو نهادن بر بازی با آلات قمار . همان گونه که ظاهر قاموس اللغه و نهایۀ بلکه صریح این دو و صریح مجمع البحرین این معنا است . محقق نراقی از کسانی است که در صدق مفهوم قمار برد و باخت را شرط می کند و اما نسبت به این که گرو باید تنها از سوی بازیگران باشد تردید می کند . ایشان می نویسد : « ثم الظاهر أَنَّ القمار یکون فی کل لعب جعل للغالب اجرٌ مطلقاً أو اذا کان بما اعدلذلک عنداللاعبین .» ظاهراً قمار بر بازی ای که برای برنده اجری باشد صادق است ، مطلقاً (چه اجراز بازیگران و برای بازیگران باشد یا نه ) و یا زمانی که مزد از بازیگران و برای بازیگران باشد . شیخ انصاری نیز در صدق مفهوم قمار گرو را شرط می داند . وی می نویسد : « هو بکسر القاف کما عن بعض اهل اللغۀ الرهن علی اللعب بشیء من الآلات المعروفۀ » از ظاهر هر عبارت محقق کرکی معروف به محقق ثانی استفاده می گردد که در مفهوم قمار برد و باخت را شرط می داند ، هر چند در پایان عبارت اشاره می کند که گاهی قمار بر هر گونه بازی اطلاق می گردد : « اصل القمار : الرهن علی اللعب بشی من هذه الاشیاء و ربما اطلق علی اللعب بها مطلقاً » اصل قمار عبارت است از گروگذاری بر بازی با وسایل ویژه قمار و چه بسا قمار بر بازی با آن وسایل هر چند برد و باخت نباشد اطلاق گردد . در برخی از روایات نیز صدق قمار را مشروط به گروگذاری کرده اند از جمله : « عن یاسر الخادم عن الرضا – علیه السلام – سألته عن المیسر . قال : التفل من کل شیء . قال : الخبز و التفل ما یخرج بین المتراهنین من الدراهم و غیره . » مبحث اوّل : ادله ی حرمت قمار آنچه از اهمیت زیاد برخوردار است نقد و بررسی ادله ای است که بر حرمت بازی با وسایل ویژه قمار بدون برد و باخت از جمله شطرنج استدلال شده است . در اینجا ، نخست دلیل های آیت ا... خوانساری و جوابهای وی را نقل می کنیم و افزون بر آن ، جوابهای دیگری را مطرح می کنیم . بند اوّل : آیات از جمله ادله ای که بر حرمت بازی با وسایل ویژه قمار (شطرنج) استدلال شده آیات قرآن با توجّه به روایاتی که در تفسیر آنها وارد شده است می باشد . در اینجا یکی از آیاتی که بدان بر حرمت استدلال شده است نقل و سپس پاسخ آیت ا... خوانساری و به دنبال آن اشکالات دیگر مطرح می گردد : « انّما الخمر و المَیسِر و الأنصاب و الازلام رجسٌ من عمل الشیطان فاجتنبوه . » همانا می و قمار و بتها و تیرهای قرعه ، پلید و از کارهای شیطان است پس از آن بپرهیزید . دلالت آیه بر حرمت شطرنج از کلمه میسر استفاده می شود ، زیرا میسر در روایات به نرد و شطرنج تفسیر شده است . از جمله فقهایی که به این آیه بر حرمت هرگونه بازی با وسایل مخصوص قمار به ویژه شطرنج استدلال کرده است شیخ انصاری است وی می نویسد : « و فی تفسیر القمی عن ابی الجارود عن ابی جعفر – علیه السلام – فی قوله تَعالی ... و أما المیسر فالنرد و الشطرنج و کل قمار میسر إلی ان قال و کل هذا بیعه و شراؤه و الانتفاع بشی ء من هذا حرام من الله محرمٌ . » در تفسیر قمی ابوجارود از امام باقر – علیه السلام – در تفسیر فرمایش خداوند (میسر) نقل کرده که میسر عبارت است از نرد و شطرنج و هر گونه قماری ... و فرموده خرید و فروش و بهره وری از اینها حرام است . استدلال به آیه با توجه به روایت ابوجارود که میسر را به شطرنج و نرد و هرگونه قمار تفسیر کرده است روشن است . عدّه ای مانند آیت ا... خوانساری حکمت حرام بودن بازی و برد و باخت با ابزار قمار را از ادامه ی آیه استنباط کرده اند : « اِنَّما یُریدُ الشَّیطانُ اَن یُوقِعَ بَینَکُمُ العَداوَۀَ وَ البَعضآءَ فِی الخَمرِ وَ المَیسِر وَ یَصُدَّکُم عَن ذِکرِ اللهِ ... » شیطان می خواهد در میان شما به شراب و قمار ، دشمنی پدید آورد و شما را از یاد خدا باز دارد . زیرا گرفتن مال بدون رنج و زحمت و تجارت ، زمینه ساز پیدایش کینه توزی در طرف مقابل می شود ، علاوه بر آن بازی با ابزار قمار ، آدمی را از یاد خدا غافل می کند و او را به سمت گناهان و آلودگی ها می کشاند. نقد و بررسی آیت ا... خوانساری : آیت ا... خوانساری ، دلالت ذیل آیه را بر حرام بودن قمار ناتمام می داند : « غلبۀ احد اللاعبین توجب عداوۀ المغلوب منهما و عدّهذه فساداً منهیاً عنه لاتخلو عن اشکال . » غلبه کردن یکی از بازیکنان بر دیگری ، در دل آن که شکست خورده است ، دشمنی به وجود می آورد، ولیکن این فساد ، به اندازه ای نیست که از آن بازداشته شود و حکم به حرام بودن آن داده شود . و همچنین ایشان می فرماید : « و اما روایۀ أبی الجارود فالمستفاد منها حرمۀ بیع آلات القمار و لانفهم دلالتها علی حرمۀ اللعب بدون الرهن . » اما از روایت ابوجارود حرمت خرید و فروش وسایل قمار استفاده می شود ، ولی حرمت بازی با آنها بی برد و باخت فهیمده نمی شود . پس ایشان بر این عقیده هستند که آیه و روایت تنها بر حرمت خرید و فروش آلات ویژه قمار دلالت می کند نه بر حرمت بازی با آنها . روایاتی که میسر را به قمار تفسیر کرده است مانند روایت و شاءِ : « عن أبی الحسن – علیه السلام – قال : سمعته یقول : المیسر هوالقمار . » و شاءِ می گوید : شنیدم از امام رضا – علیه السلام – می فرماید : میسر عبارت از قمار . و همچنین : « فأمّا المیسر فالنرد و الشطرنج و کل قمار میسر . » مقصود از « میسر » بازی با نرد و شطرنج است و هر گونه قمار ، میسر ، نام دارد . از امام علی (ع) نقل شده که فرموده است : « کلما الهی عن ذکر الله فهو مِن المیسر . » آنچه انسان را از یاد خدا غافل سازد ، میسر است . افزون بر این میسر در فرهنگها نیز به قمار معنی شده است . از جمله در مجمع البحرین می نویسد : « المَیسِرُ القمار ... و یقال : سمّی مَیسِراً لتسیر أخذ مال الغیر فیه من غیر تعب و مشقۀ . » میسر عبارت است از قمار ... وجه نامیدن بدین نام این است که گرفتن ثروت دیگران با آن بدون مشقت و زحمت ممکن است . آیت ا... خوانساری می فرمایند : اگر قرار باشد هر چه که یاد خدا در آن نباشد ، قمار و میسر به شمار رود ، باید بسیار از کارهای مباح را حرام دانست ، حقّ نیست و هر آنچه حقّ نباشد ، باطل است و حرام ، زیرا بسیاری از امور باطل هستند ، امّا حرام نیستند . امام خمینی (ره) بازی با ابزار قمار ، از جمله شطرنج را در صورتی که در آن برد و باختی نباشد و این که شطرنج از ابزار قمار بودن خارج شده باشد ، حرام نمی دانند و در ابزار دیدگاه فقهی خود ، به نظر آیت ا... احمد خوانساری نیز ، اشارت دارد : « ... بازی با شطرنج ، در صورتی که از آلت قمار بودن به کلی خارج شده باشد (جایز است) باید عرض کنم که شما به کتاب جامع المدارک احمد خوانساری که بازی با شطرنج را بدون رهن جایز می داند و در تمام ادله خدشه می کند (رجوع کنید) در صورتی که مقام احتیاط و تقوای ایشان و نیز علمیت و دقّت نظرشان معلوم است . » پس امام خمینی ، بازی با شطرنج را در صورتی که از ابزار قماری در آمده باشد ، جایز می شمارد ، ولی احمد خوانساری ، از اساس بازی با ابزار قمار را ، بدون برد و باخت ، جایز می داند و از آن جمله بازی با شطرنج. بنابراین فتوای آقای خوانساری از فتوای امام خمینی فراگیر تر و گسترده تر است ، از جهت نمونه و موارد . زیرا امام خمینی ، شطرنج را در صورتی که از ابزار قماری در آمده باشد ، جایز می شمارد ، ولی آیت ا... خوانساری ، از اساس بازی با ابزار قمار را ، بدون برد و باخت ، جایز می داند و از آن جمله بازی با شطرنج . بند دوّم : روایات از جمله دلیل های حرمت بازی با آلات مخصوص قمار هر چند بدون برد و باخت نباشد ، روایات فراوانی است که از عنوان قمار و مَیسِر نهی کرده است . شیخ حر عاملی بابی را در وسایل الشیعه با عنوان « باب تحریم کسب القمار حتی الکعاب و الجوز و البیض و ان کان الفاعل غیر مکلف و تحریم فعل القمار . » منعقد کرده است و در آن چهارده روایت نقل کرده است . از جمله روایت زیاد بن عیسی : « سألتُ ابا عبدالله – علیه السلام – عن قوله – عز و جل وَ لا تَاکُلُوآ اَموالَکُم بَینَکُم بِالباطّل فقال : کانت قریش یقامر الرجل بأهله و ماله فنها هم الله عن ذلک . » زیاد بن عیسی از امام صادق – علیه السلام – از تفسیر فرمایش خداوند که می گوید : « مالهایتان را میان خودتان به باطل نخورید » پرسیدم . حضرت فرمود : قریش با زنان و اموالشان قمار می کردند و خداوند آنها را از این کار منع کرد . گفتار اوّل : شرط بندی در مسابقات در مورد شرط بندی در مسابقات سؤالاتی از مراجع عظام شده است از آن جمله : معمولاً در برخی مسابقات ورزشی شرط بندی هایی صورت می گیرد مثلاً اگر شما برنده شدید یک وعده ی غذا می دهم آیا شرط بندی در مسابقات یا کارت بازی کودکان مالک شدن کارت طرف مقابل در صورت برنده شدن چه صورت دارد ؟ آیت ا... خامنه ای : شرط بندی در موارد مذکور الزام آور و واجب الوفاء نیست و اجبار بر عمل به شرط حرام است . صافی گلپایگانی : جایز نیست . تبریزی : شرط بندی جایز نیست ولی جایزه دادن کسی که در مسابقه شرکت نداشته از مال خودش به برنده ی مسابقه مانعی ندارد . بهجت : ظاهراً جایز نیست . مکارم شیرازی : شرط بندی در تمام مسابقات حرام است جز اسب سواری و تیراندازی . سیستانی : شرط بندی باطل است . نگارنده ، با نظر آیت ا... مکارم شیرازی موافق است . فصل چهارم : مبانی فقهی بازی با شطرنج یکی از بازیهای ورزشی ، شطرنج است . شطرنج از هندوستان به ایران آمد ، این بازی در روزگار نخست به عنوان سرگرمی و تفریح بود ، لیکن در سیر تاریخی از آن در « قمار » بازی استفاده شد ، تا آن جا که کاربردی جز « قمار » نداشت و در کتابهای فقهی و تاریخی از شطرنج ، به عنوان وسیله ی قمار یاد شده است . شطرنج در ردیف « نرد » بود تا این که پس از تشکیل المپیادهای ورزشی و برگزاری مسابقه های قارّه ای و سپس بین المللی ، شطرنج از نرد جدا شد و در ردیف برنامه های ورزشی قرار گرفت و موضوعی به طور کامل ، جدای از نرد پیدا کرد و رفته رفته ، از قمار خانه ها بساط شطرنج برچیده شد . بی گمان بازی بدون برد و باخت با شطرنج از جمله موضوعات و مباحثی است که مورد ابتلای جامعه و پرسشهای فقهی فراوان نسبت به آن مطرح است از اهمیّت دو چندانی برخوردار می باشد . از جمله پرسشهای فقهی عبارتند از : 1- آیا شطرنج همانند گذشته ابزاری ویژه قمار است و یا این که تغییر کاربردی و موضوعی در آن حاصل شده است ؟ 2- بر فرض تغییر کاربرد شطرنج آیا حکم فقهی بازی با آن تغییر می کند یا نه ؟ 3- آیا بازی با شطرنج – با فرض این که امروز از وسایل قمار به شمار نمی آید ویژگی خاصی دارد ؟ 4- آیا زمان و مکان در حکم بازی با شطرنج و یا در متعلق آن اثر دارد یا نه ؟ اگر اثر دارد تأثیر آن در چه حدی است ؟ با دقّت در عبارت فقیهانی که فتوا به حرمت بازی با شطرنج داده اند سه مبنا به دست می آید : 1- از آن جهت که شطرنج از وسایل ویژه قمار است و ادلّه ای که از بازی با وسایل ویژه ی قمار نهی می کنند اطلاق دارند ، بازی با شطرنج را فرا می گیرند ، چه در آن برد و باخت باشد و یا نباشد و چه بازی با آن مصداق مفهوم قمار باشد یا نباشد از این رو بسیاری از فقها بر اساس این مبنا فتوا به حرمت داده اند . 2- مبنای دیگر در حرمت بازی با شطرنج ، ویژگی و خصوصیت آن است . یعنی از میان وسایل قمار ، برای شطرنج ، ویژگی خاص استفاده می گردد ، در نتیجه بازی با آن نیز حرام است . بر اساس این مبنا حرمت بازی با شطرنج دایر مدار برد و باخت و یا صدق عنوان قمار و یا شمول اطلاق روایاتی که از بازی با ابزار قمار نهی می کنند نخواهد بود ، بلکه خود عنوان شطرنج صرف نظر از صدق عنوان قمار و یا بازی با آلات قمار موضوعیت دارد . 3- بر اساس مبنای سوم بازی شطرنج هنگامی حرام است که عنوان قمار بر آن صدق کند و این عنوان در صورتی صادق است که افزون بر بازی ، برد و باخت نیز در آن باشد . « ... عمل النرد و الشطرنج و سائر آلات القمار ، و اللعب بها » از جمله مطالب سودمند در بحث شطرنج موضوع شناسی است . یعنی احراز خروج شطرنج از وسیله ی قمار بودن ، موضوعی است که تشخیص آن مربوط به مکلّف است فقیه با حکم سر و کار دارد و موضوع آن با عرف که آیا از آلات قمار است یا برد و باخت در آن جاری است یا خیر . در دوره های نخست فقیهان بر حرام بودن شطرنج فتوا داده اند و بازی شطرنج را به عنوان وسیله ای که جز در قمار کاربرد نداشت فتوا داده اند و استفادۀ حلالی برای آن انگاشته نشده است . گفتار اوّل : مبانی حرمت بازی با شطرنج : شیخ مفید می فرماید : « و کل ما حرمه الله تعالی و حظره علی خلقه ، فلایجوز الاکتساب به ، ولا التصرف فیه . فمن ذلک ... و عمل الاصنام و لاصّلبان و التّماثیل المجسّمه و الشّطرنج و النّرد و ما اشبه ذلک حرام ، و بیعه و ابتیاعه حرام . » هر چیزی را که خداوند حرام و بندگان را از آن بازداشته ، جایز نیست ، معامله و یا استفاده از آن ، از این جمله : ساختن بت و صلیب و مجسمه و استفاده از شطرنج و نرد و هر چه که همانند آنهاست ، خرید و فروش آن حرام است . « اللعب بالنرد و الشطرنج محرم محظور » بازی با نرد و شطرنج ممنوع و حرام است . شیخ طوسی می فرماید : « و عملُ الاُصنامِ و الصُّلبانِ و التَّماثیل المجسمَّهِ و الصُّورِ و الشَّطرنج و النَّرد و سائر انواع القِمار ... فالتِّجارَۀُ فیها و التَصرف و التکسب بها حرام مَحظورٌ » ساختن بت و صلیب و مجسمه و نقاشی و شطرنج و نرد و دیگر ابزار قمار .., و تجارت و کسب و به کارگیری آنها حرام است . ابن براج طرابلسی می فرماید : « فاما المحظور علی کل حال ... و الشطرنج و النرد و جمیع ما خالف ذلک من سایر آلات القمار . » آن قسم که در هر حالی حرام است ... شطرنج و نرد و همانند آنها از دیگر ابزار قمار است . ابن ادریس حلّی می فرماید : « فاما المحظور علی کل حال : ... و آلات جمیع الملاهی علی اختلاف ضروبها من ... و سایر التماثیل و الصور ذوات الارواح مجمسۀ کانت او غیر مجسمۀ و الشطرنج و النرد و جمیع ما خالف ذلک من سائر آلات القمار . » حرام و ناروایند در هر حال ... ابزار تمام گونه های لهو و عکس صاحبان روح ، چه مجسمه و چه غیر آن و شطرنج و نرد و تمام آنچه که همانند اینهاست از ابزار قمار . علامه حلّی می فرماید : « کل مایکون المقصود منه حراما کآلات اللهو کالعود و آلات القمار کالشطرنج » هر چیزی که هدف از آن حرام است ، مانند ابزار لهو ، چون عود و ابزار قمار : شطرنج ، حرام هستند . علامه حلّی در تذکرۀ الفقهاء می فرماید : « ما اسقط الشارع منفعته لانفع له فیحرم بیعه کآلات الملاهی مثل العود و الزمر و هیا کل العبادۀ المبتدعۀ کالصّلیب و الصنم و آلات القمار کالنرد و الشطرنج ان کان رضاضها لایعد مالا و به قال الشافعی و إن عدمالا فالأ قوی عندی الجواز مع زوال صفۀ المحرّمۀ » شهید اوّل در دروس الشرعیّه می فرماید : هر چیزی را که شارع سود را از آن برداشته ، ارزشی ندارد . پس داد و ستد آن حرام خواهد بود چون : ابزار لهو : عود و مزمار و مجسمه های پرستش : صلیب و بت و ابزار قمار : نرد و شطرنج ، اگر شکسته آن ، مال به شمار آید ، قوی به نظر من ، جایز بودن است ، با این شرط که شکسته آن ، ابزار قمار به شمار نیاید . « هر چیزی که مقصود از آن حرام باشد ، حرام است . » و همچنین در لمعه الدمشقیه می فرماید : « و آلات اللهو ... و الصنم المتخذۀ لعبادۀ الکفار و الصلیب الذی یبتدعه النصاری و آلات القمار کالنرد و الشطرنج » از جمله چیزهای حرام ابزار لهو ... و بت است که کافران آن را می پرستند و صلیب که مسیحیان آن را پدید آورده اند و ابزار قمار چون نرد و شطرنج . محقّق اردبیلی می فرماید : « الثانی مما یحرم بیعه و التکسب به : مایحرم لتحریم ما یقصد به ... فان جمیع انواع القمار حرام من اللعب بالنرد و الشطرنج » دوم از چیزهایی که خرید و فروش و کسب با آنها حرام است ، چیزهایی است که هدف حرام بر آنها بار می شود ، مانند : ابزار لهو ... و قمار . و قمار ، همانا بازی با ابزاری است که برای این کار آماده شده باشند ، مانند نرد و شطرنج ... دلیل بر حرام بودن همه ی اینها اجماع است . « الثانی ما یحرم لتحریم ما قُصد کآلات اللهو مثل ... و آلات القمار کالنَرد و الشِطرنج » دوم از چیزهایی که به خاطر هدف حرام ، حرام است ، ابزار لهو است ، مانند ابزار قمار : شطرنج و نرد . « آلات اللهو و نحو هما ان لم یمکن لانتفاع بها فی غیر وجه المحرم ... بیعها الا أن هذا الفرض نادر . » « کآلات اللهو مثل العود و الزمر و هیاکل العبادۀ المبتدعۀ کالصلیب و الصنم و آلۀ القمار کالنرد و الشطرنج . » از جمله چیزهای حرام ابزار لهو مثل عو.د و مزمار و مجسمه های پرستش مانند صلیب و بت و ابزار قمار مانند نرد و شطرنج . گفتار دوّم : مبانی حلیّت بازی با شطرنج در بیانات فقیهانی که جواز بازی با شطرنج را پذیرفته اند دو مبنا به چشم می خورد که آثار فقهی هر یک از این دو مبنا مختلف است : 1- برخی از فقها جواز بازی با شطرنج را مشروط به این می دانند که از وسیله ی ویژه قمار بودن خارج شود و بیشتر از آن به عنوان یک ورزش فکری استفاده گردد . از جمله بزرگانی که بر اساس صحت این نظریه فتوا به حلال بودن بازی با شطرنج داده است امام خمینی است . وی در پاسخ به پرسشی فقهی این نظر را ابزار کرده است . متن سؤال و جواب عبارت است از : اگر شطرنج آلت قمار بودن خود را به طور کلی از دست داده باشد و چون امروز تنها به عنوان یک ورزش فکری از آن استفاده گردد بازی با آن چه صورتی دارد ؟ « القمار حرام اجماعاً و کتابا و سنۀ ، اذا کان اللعب بالآلات المعدۀ لذلک مع رهان ، و هوالمتیقن من عنوان القمار و المیسر ، فی الکتاب و السنۀ و معقد الاجماع ، و لا فرق بین انواعه من النرد و الشطرنج و غیر هما » امام خمینی در مبحث مکاسب محرّمه از جمله محرّمات را بازی با ابزار ویژه قمار می شمارد ، هر چند با برد و باخت نباشد . با این حال در پاسخ این پرسش فتوا به عدم حرمت داده از آن جهت که شطرنج را در زمان حاضر ویژه قمار نمی داند وی می نویسد : « بر فرض مذکور اگر برد و باختی در بین نباشد اشکال ندارد . » 2- مبنای دیگری که در حلیّت بازی با شطرنج وجود دارد خدشه در ادلّه حرمت بازی با وسایل ویژه قمار بدون برد و باخت است همانطور که بحث آن گذشت . « الثّانیه اللعب بآلات القمار من دون رهن قد یشک فی حرمته حتی مع صدق القمار . » مسأله دوم بازی با ابزار قمار بدون برد و باخت است که حرمت آن مورد شک است حتی با صدق عنوان قمار . و شیخ صدوق هم پس از نهی از شطرنج ، احتیاط را ترجیح می دهند : ابن بابویه می فرماید : « و اعلم أن الشطرنج قد روی فیه نهی و إطلاق ... فالصواب و الاحتیاط فی ذلک نهی النّفس عنه و اللّعب به ذنب » درباره ی شطرنج دو دسته حدیث وارد شده : برخی نهی و برخی دیگر از آن نهی نکرده است... . پس حق و احتیاط در این مورد خودداری از آن است . و بازی با آن گناه می باشد . شیخ طوسی می فرماید : « فمن المحرمات ... الشطرنج و النرد و سایر أنواع القمار ... فالتجارۀ فیها و التَّصرّفُ و التکسُّبُ بها حرامٌ محظورٌ » از جمله محرمات ... شطرنج و نرد و سایر انواع قمار ... پس تجارت و تصرف در کسب کردن حرام و منع شده است . ابن براج می فرماید : « فاما المحظور ... الشطرنج و النرد . » پس منع شده است شطرنج و نرد نظر نگارنده : پس بر حرام بودن شطرنج به طور مطلق اجماعی نداریم . بله ، ما در دو موضوع اجماع داریم . الف- حرام بودن قمار ب- شطرنج از ابزار رایج و ویژه ، قمار بوده است . بر حرام بودن موضوع نخست ، آیات و روایات بسیاری دلالت می کنند و برای ثابت کردن آن نیازی به اجماع نیست . و فتوای فقها بر حرام بودن شطرنج ، بازی شطرنج را در زمان کنونی ، در بر نمی گیرد . موضوع فتوای فقها بر حرام بودن شطرنج ، بازی قماری بوده است و اکنون مصداق ندارد . و نیز فتوای فقیهان بر حرام بودن موضوعی شطرنج و همچنین بر حرام بودن استفاده از ابزاری که در گذشته در قمار کاربرد داشته و موضوع آن ، اکنون دگرگون شده ، دلالت نمی کند ، پس اجماعی بر حرام بودن بازی شطرنج در شرایط کنونی نداریم . گفتار سوّم : دیدگاه اهل سنّت درباره شطرنج فقهای اهل سنّت درباره ی شطرنج و بازی با آن دیدگاههای مختلفی دارند : از آن جمله : عدّه ای آن را به طور مطلق حرام می دانند : « الحنفیۀ قالوا : تحل المسابقه بدون عوض فی کل ما ذکر عند الشافعیۀ اِلا الشطرنج فإنه حرام عندهم لانّه یشغل صاحبه بإلانکاب علیه . » عالمان فقه حنفی می گویند : مسابقه بدون برد و باخت همچنان که مکتب شافعی جایز می داند قبول دارند ، مگر شطرنج که مسابقه با آن حرام است ، زیرا شطرنج انسان را حریص (معتاد) به آن می کند . « أما اذا کان الغرض منه المغالبۀ و التلهی فإنه حرام ، و یحرم اللعب بالنرد و الشطرنج ولو بغیر عوض . » هنگامی که هدف از مسابقه ، فقط چیره شدن و لهو باشد حرام است . هر چند بدون برد و باخت باشد بازی با نرد و شطرنج ، جایز نیست . و عدّه ای بازی قماری آن را حرام و بدون برد و باخت را جایز دانسته اند : « الشافعیۀ قالوا : یجوز المسابقۀ بغیر عوض ... إذا القاعدۀ عند الشافعیۀ جواز المسابقۀ بکل نافع فی الحرب ... و لعب الشطرنج و الکرۀ و حمل الأثقال و المشابکۀ بالأصابع فکل هذا یحل بدون عوض . » فقهای مکتب شافعی گفته اند : مسابقه بدون برد و باخت جایز است ... زیرا قاعده کلی در نظر آنان جواز مسابقه با هر چیزی است که در جنگ سودمند باشد ... و بازی با شطرنج ، فوتبال ، وزنه برداری و دست در دست انداختن بدون برد و باخت جایز است . اندلسی می نویسد : « هر گاه بیان روشنی از خدا و پیامبرش بر حرام بودن این امور (از جمله شطرنج) وارد نشده ، حق آن است که بگوییم حلال است . » عبدالواحد می نویسد : « هر گاه از خدا و پیامبرش ، سخن روشنی بر حرام بودن اینها نیامده ، حق آن است که بگوییم جایز است، بلکه مکروه هم نیست . » عدّه ای هم به مکروه بودن آن نظر داده اند : مالک بن انس می نویسد : « خیری در بازی شطرنج نیست و این بازی مکروه است . » مکتب فقهی مالکی مسابقات را مشروط به عدم برد و باخت و این که موجب تقویت بدن گردد جایز شمرده اند و بازی با شطرنج بدون برد و باخت را نیز حرام شمرده اند . جزیری می نویسد : « و یحرم اللعب بالنرد و الشطرنج ولو بغیر عوض . » بازی با نرد و شطرنج هر چند بدون برد و باخت باشد حرام است . « یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوآ اِنَّمَا الخَمرُ وَ المَیسِرُ وَ الاَنصابُ و الاَزلامُ رِجسٌ مِن عَمَلِ الشَّیطانِ فَاجتَنِبُوهُ » ای کسانی که ایمان آورده اید ! شراب و قمار و انصاب و ازلام پلید و از کارهای شیطانی هستند ، پس از آنها دوری کنید . زمخشری می نویسد : آنچه در این دو آیه ، مورد استدلال واقع شده است ، واژه ی « میسر » است یا به معنای جزء جزء کردن و بخش کردن آمده است . که فقیهان و مفسران ، آن را با شطرنج برابر می دانند . ابن منظور در لسان العرب می نویسد : « والمَیسِرُ : الجَزُورُ نفسه ، سمی مَیسِراً لأََنه یُجَزّاُ اَجزاء فکانَّه موضع التجزئۀ ، او من الیسر و هو وجوب الشیء لصاحبه . » میسر ، نام شتر نهر شده برای قمار است . آن را بدین جهت میسر نامیده اند که به چند جزء تقسیم شده و گویا جای بخش کردن است . یا از « یسر » گرفته شده به معنای وادار کردن دیگری به چیزی . « میسر » نام قمار ویژه دوران جاهلی ، به نام « قداح » بوده است . قدح و جمع آن « اقداح » نام تیر است ، پیش از آن که پر نهاده شود . در بین عربها ، ده عدد تیر بوده است که به آنها ازلام و أقلام می گفتند . و نام آن تیرها به ترتیب چنین بود : فذ ، توأم ، رقیب ، حِلس ، مسبل ، معلی ، نافس ، منیح ، سفیح و برای هفت عدد نخست ، به این ترتیب سهمیه قرار می دادند : برای تیر نخست ، یک سهم ، برای تیر دوم دو سهم ... برای هفتم هفت سهم و سه تیر دیگر سهمی نداشت . و در تفسیر المنار از شطرنج نامی به میان آمده است ، در ذیل عنوان قمار و از جمله نمونه های آن آورده شده است . « در زمان ما ، قماری به نام « الیانصیب » رواج دارد که با قمار زمان جاهلی همانند است . » در روایت دیگر می فرماید : « المیسر هو القمار . » امام باقر (ع) می فرماید : « قیل یا رسول الله ما المیسر ؟ فقال کل ما تقومر به . » از رسول خدا پرسیدند ، منظور از میسر چیست ؟ فرمودند : هر چیزی که قمار بازی شود . از امام هادی (ع) درباره ی میسر پرسیده شد ، آن حضرت فرمود : « کل ما قومر به فهو المیسر . » هر چیزی که قمار شود ، میسر است . از امام رضا (ع) درباره ی میسر پرسش شد ، ایشان فرمودند : « الثقل من کل شیء ، قال الخبز و الثقل ما یخرج بین المتراهنین من الدراهم و غیره . » میسر ، همان پولی است که بین دو قمار باز برای برد و باخت در میان گذاشته می شود . امام باقر (ع) می فرماید : « یدخل فی المیسر اللعب بالشطرنج و النرد و غیر ذلک من انواع القمار . » میسر ، بازی شطرنج و نرد و همانند اینها از دیگر گونه های قمار را در بر می گیرد . بنابراین میسر که در آیه موردنهی قرار گرفته قمار است و این روایات بازی بدون برد و باخت را در بر نمی گیرد زیرا مقصود از انتفاع از این گونه وسایل ، انتفاع متعارف در آن زمان یعنی همراه با برد و باخت است ، نه هر گونه بازی هر چند بدون برد و باخت باشد ، و پیش از این ثابت کردیم که قمار متقدم است به بازی ای که در آن برد و باخت وجود داشته باشد . اساسی ترین دلیل بر حرمت بازی با وسایل مخصوص قمار به ویژه شطرنج اخبار است که با مضامین گوناگون وارد شده است از جمله : 1- روایت تحف العقول : شیخ انصاری نخست قمار را به چهار قسم اساسی تقسیم می کند : 1- یا وسایل مخصوص قمار و با برد و باخت است . 2- یا وسایل مخصوص قمار و بدون برد و باخت است . 3- یا با غیر وسایل قمار و با برد و باخت می باشد . 4- یا غیر وسایل قمار و بدون برد و باخت است . همانطور که گذشت وی نسبت به قسم دوّم پس از نقد و بررسی ادله حرمت این صورت می نویسد : « و الأولی الاستدلال علی ذلک بما تقدم فی روایۀ تحف العقول فی أَن ما یجیء منه الفساد محضاً لایجوز التقلب فیه فی جمیع وجوه الحرکات . » آیت ا... خوانساری فراگیری حدیث تحف العقول نسبت به بازی های بدون برد و باخت – از جمله بازی با شطرنج – را مورد اشکال قرار می دهد ، زیرا بازی با شطرنج بدون برد و باخت مصداق فساد نیست . « أما روایۀ تحف العقول فیشکل شمولها لما نحن فیه لأَن اللعب بدون الرهن یعد لغواً و شمول مایجیء منه الفساد محضاً غیر ظاهر اِلا ان یقال غلبۀ احد اللاعبین توجب عداوۀ المغلوب منهما و عدهذه فساداً منهیاً عنه لاتخلو عن اِشکال . » روایت تحف العقول نسبت به بازی با وسایل مخصوص قمار (شطرنج) بدون برد و باخت مشکل است ، زیرا این بازی بیهوده به شمار می آید و شمول عنوان فساد محض ظاهر نیست ، مگر گفته شود پیروزی یک طرف سبب دشمنی شخص مغلوب می گردد لیکن به شمار آوردن این مطلب به عنوان فساد مورد نهی خالی از اشکال نیست . روایت حلبی : از جمله روایاتی که حرمت بازی با آلات قمار بدان استدلال شده است حدیثی است که فرزند شیخ طوسی مشهور به مفید ثانی نقل کرده است . « عن علی – علیه السّلام – قال : کل ما الهی عن ذکر الله فهو من المیسر . » امام علی (ع) می فرمایند : هر چیزی که انسان را از یاد خدا باز دارد میسر است . آیت ا... خوانساری نسبت به این حدیث از چند جهت استدلال کرده اند ، که این حدیث قابل خدشه است . از جمله : اولاً : آیت ا... خوانساری می فرمایند : « و اما عن امیرالمؤمنین (ع) فلایستفاد منه الحرمۀ و اِلّا لزم حرمۀ کلِّ أمر مباح الهی عن ذکر الله . » از روایت امیر مؤمنان (ع) – حرمت (بازی با وسایل قمار از جمله شطرنج) استفاده نمی شود ، زیرا اگر این روایت دلالت بر حرمت کند لازم می آید هر کار مباحی که موجب فراموشی یاد خدا شود حرام باشد . ثانیاً ، سند روایت ضعیف است ، زیرا ابن صلت توثیق نشده است . آیت ا... خویی می فرمایند : « ضعیفۀ لابن الصلت و غیره . » روایت فضیل : از جمله روایات مورد استدلال (آیت ا... خوانساری) بر حرمت بازی با آلات قمار از جمله شطرنج حدیث فضیل است . « قال : سألت ابا جعفر – علیه السّلام – عن هذه الأشیاء التی یلعب بها الناس النرد و الشطرنج حتی انتهیت إلی سدر . فقال : إذا میز الله الحق من الباطل مع ایهما یکون . قال : مع الباطل ؟ قال : فمالک و للباطل ؟. » فضیل می گوید : از امام باقر (ع) – از چیزهایی که مردم با آنها بازی می کنند پرسیدم مانند : نرد و شطرنج . تا این که به سدر رسیدم . آن حضرت در پاسخ فرمود : هر گاه خدا میان حق و باطل را جدا کند با کدام خواهد بود ؟ سؤال کننده می گوید : با باطل . حضرت فرمود : تو را با باطل چه کاری است ؟ پس حضرت بازی با شطرنج را در ردیف باطل قرار داده اند و از طرفی بازی با شطرنج اطلاق دارد و بازی بدون برد و باخت را نیز فرا می گیرد . در مورد این روایت ، آیت ا... خوانساری در مقام اشکال نقضی می فرماید : اگر بخواهیم از آن جهت که امام معصوم (ع) بازی با شطرنج را از اقسام باطل قرار داده حرمت آن را استفاده کنیم باید بسیاری از امور مباح نیز حرام باشد ، زیرا در تقسیم بندی ، در برابر حق جای دارد نه جزء آن . از باب نمونه درباره هر امر لغو و یا حرف زدن های بی فایده می نویسد : « و اما روایۀ الفضیل ... فاستفاده الحرمۀ منهما من جهۀ الطرفیّۀ مع الحقِّ مشکلۀ ألا تری أنَّ اللّغو لایَکون حقاًً فهو یکون باطلاً و مع ذلک لایَکون محرَّماً و کذلک تکلّم الانسان بما لایعنیه لایکون حقّاً فیکون باطلاً لایعدُّ من المحرَّمات . » استفاده حرمت بازی با شطرنج از روایت فضیل از آن جهت که جزء باطل و در برابر حقّ به شمار آمده مشکل است ، زیرا امور لغو نیز حقّ نیست و باید باطل و حرام باشد حال آن که حرام نیست و نیز گفتگوهای بی فایده انسان جزء حقّ نیست پس باید باطل و حرام باشد . در حالی که از محرّمات به شمار نمی آید . و از جمله روایات مورد استدلال بر حرمت بازی با شطرنج – هر چند بدون برد و باخت – موثقه ی زرّاره از امام صادق (ع) است : « اِنّه سئل عن الشطرنج ... فقال : أرایتک إِذا میِزالله الحق و الباطل مع أیّهما تکون ؟ قال : مع الباطل . قال : لاخیر فیه . » از امام صادق (ع) از حکم شطرنج پرسیده شد ... آن حضرت فرمود : هرگاه خداوند بین حق و باطل را جدا کند شطرنج با کدامین آنان خواهد بود ؟ زراره می گوید : با باطل . حضرت فرمود : پس خیری در آن نیست . آیت ا... خوانساری اشکال نقضی می کند که اگر شطرنج از آن جهت که در ردیف باطل واقع شده و در آن خیری نیست حرام باشد باید هر غیر حق و هر چه در آن خیر نیست حرام باشد . ایشان در این باره می فرمایند: « و اما ... الموثقۀ فاستفادۀ الحرمۀ منهما من جهۀ الطرفیّۀ مع الحق مشکلۀ . ألا تری أن اللغو لایکون حقاً فهو یکون باطلاً و مع ذلک لایکون محرماً ... . » استفاده حرمت بازی با شطرنج – هر چند همراه با برد و باخت نباشد – از روایت فضیل و موثقه زراره از آن جهت که در تقسیم بندی جزء باطل شمرده شده مشکل است ، زیرا امور لغو در ردیف حق قرار نمی گیرد . پس باید باطل و حرام باشد در حالی که حرام نیست . روایت ابوربیع : روایت دیگری که بدان بر حرمت بازی با شطرنج – هر چند بدون برد و باخت – استدلال شده روایت ابو ربیع شامی از امام صادق (ع) است : « قال : سئل عن الشّطرنج و النَرد . فقال : لاتقربو هما ... » ابوربیع می گوید : از امام صادق (ع) درباره ی شطرنج و نرد پرسیده شد . حضرت فرمود : نزدیک آن دو نشوید ... . برخی از بزرگان بازی با وسایل مخصوص قمار را – هرچند همراه با برد و باخت نباشد از جمله شطرنج– از آن جهت که حرام می دانند که تعدادی روایت از بازی با آنها نهی می کنند ، آیت ا... خویی می نویسد : « والتحقیق أن یستدل علی الحرمۀ بالمطلقات الکثیرۀ الناهیۀ عن اللعب بالنرد و الشطرنج و بکل مایکون معداً للتقامر فإنه لاشبهۀ أن اللعب بالأمور المذکورۀ یعم بما کان مع المراهنۀ أوبدونها ... » مقتضای تحقیق عبارت است از استدلال بر حرمت ، با اطلاق روایات فراوانی که از بازی با نرد و شطرنج و هر وسیله ای که برای تهیه قمار تهیه شده نهی می کنند ، زیرا بی گمان بازی با برد و باخت و بدون برد و باخت را در بر می گیرد ... . گروهی از فقها ، در مورد حرمت شطرنج سند این روایات ذیل را ضعیف می شمارند از جمله : امام صادق (ع) می فرماید : « بیع الشطرنج حرام ، و أکل ثمنه سحت ، و اتخاذها کفر و اللّعب بها شرک ، والسلام علی اللاهی بها معصیۀ و کبیرۀ موبقۀ ، و الخائض فیها یده کالخائض یده فی لحم الخنزیر لاصلاۀ له حتّی یغسل یده کما یغسلها من مَس لحم الخنزیر ... » شطرنج حرام و پول آن پلید و گرفتن شطرنج کفر و بازی با آن شرک است و سلام بر بازی کننده با شطرنج گناه کبیره و عذاب اخروی دارد و کسی به آن دست بزند ، گویا به گوشت خوک دست زده ، تا نشوید، نماز وی درست نیست ... . امام صادق (ع) می فرماید : « قالَ نهی رسول الله (ص) عن اللعب بالشطرنج و النرد ... » رسول خدا (ص) از بازی با شطرنج ، بازداشته است ... . روایاتی که شطرنج را مصداق قمار می دانند : امام باقر (ع) می فرماید : « فی قوله تعالی : « انما الخمر و المیسر ... » قال و امّا المیسر فالنرد و الشطرنج و کل قمار میسر ... » امام ، در تفسیر « وفی الخمر و المیسر ... » فرمود : میسر ، نرد و شطرنج و هر گونه قمار است ... . از امام باقر و امام صادق (ع) روایت شده است . « الشطرنج میسر ... » امام صادق (ع) می فرماید : « النرد و الشطرنج من المیسر . » شخصی از امام کاظم (ع) پرسید : گروهی شطرنج بازی می کنند و من می نشینم به تماشا ، ولی در آن شرکت ندارم . امام فرمود : « مالک و لِمجلسٍ لاینظر الله الی اهله . » تو را به مجلسی چکار ، که خداوند به اهل آن نظر نمی کند . مبنای بیشتر فقها بلکه مشهور که فتوا به حرمت بازی با شطرنج – هر چند بدون برد و باخت – داده اند آلت قمار بودن شطرنج است . و کاربردی در غیر آن نداشته « میسر » در آیه شریفه به قمار تفسیر و شطرنج با آن برابر شده و روایات بسیاری از بازی شطرنج به عنوان بازی قماری و از شطرنج به عنوان وسیله قمار یاد شده است، همه روایاتی که در نکوهش شطرنج وارد شده ، بر بازی قماری آن حمل می شوند . ولی در زمان حاضر شطرنج وسیله قمار نیست بلکه وسیله ای است جهت رشد فکری ، حرام نخواهد بود . از جمله فقیهانی که بر اساس این فرض فتوا به حلیّت داده حضرت امام خمینی است . وی در پاسخ پرسشی که فرض کرده ، شطرنج امروزه وسیله قمار نیست فتوا به حلّیّت آن داده است . متن سؤال و جواب حضرت امام پیش از این در مبحث مبانی فقهی شطرنج گذشت این فتوا از ایشان در حالی صادر شده که در مکاسب محرمه بازی با ابزار ویژه قمار را حرام می داند . واضح است احراز خروج شطرنج از وسیله قمار بودن ، موضوعی است که تشخیص آن مربوط به مکلف است و حضرت امام بر فرض پرسش و به عنوان قضیه شرطیه پاسخ داده است . گفتار چهارم : نظر مراجع درباره ی بازی با شطرنج و پاسور امام صادق (ع) در تفسیر آیه ی 72 سوره ی فرقان فرمود : از شمار آن (مجالس باطل ، لغو و بیهودگی) مجالس آوازه خوانی و شطرنج است . در مورد بازی با شطرنج هم سؤالاتی از مراجع شده است که به بیان آن می پردازیم : سؤال : بازی با شطرنج و پاسور حکمش چیست ؟ آیت ا... خامنه ای : بازی با آلات قمار بدون برد و باخت هم حرام است و بازی شطرنج اگر آلت قمار نباشد ، بدون برد و باخت اشکال ندارد . آیت ا... فاضل لنکرانی : بازی با آلات قمار مطلقاً حرام است . آیت ا... سیستانی شطرنج مطلقاً حرام است و پاسور اگر همچنان در عرف قمار باشد بازی بدون برد و باخت با آن به احتیاط واجب جایز نیست . آیت ا... صافی گلپایگانی : مطلقاً حرام است . آیت ا... تبریزی : بازی با آلات قمار چه با بُرد و باخت مالی باشد یا بدون آن جایز نیست و پاسور از آلات قمار است و شطرنج نیز تا وقتی که محرز نشود از آلت قمار بودن خارج شده بطوری که در هیچ مجتمعی قمار با آن متعارف نباشد بازی با آن چه با بُرد و باخت مالی باشد یا بدون آن جایز نیست . آیت ا... مکارم شیرازی : اگر شطرنج در عرف عام از صورت قمار خارج شده باشد و به عنوان ورزش شناخته شود مانعی ندارد و بازی با پاسور بدون برد و باخت نیز اشکال دارد . آیت ا... بهجت : با برد و باخت حرام قطعی است و بدون برد و باخت به احتیاط شدید حرام است . نگارنده با نظر آیت ا... بهجت موافق است . فصل پنجم : چهل حدیث در ورزش منظور از ورزش فقط نیرومند ساختن تن نیست بلکه آنچه بیشتر اهمیّت دارد ، بردبار گردانیدن شخص در برابر سختی ها و تولید اراده و روح قوی و اخلاق پسندیده همیشه منظور نظر پیشوایان ورزش بوده است . زیرا شخص قوی بهتر می تواند خدمت خدا کند بلکه چون خداوند نیازی به خدمتگزار ندارد بهتر می تواند خدمت دین خدا و خلاصه بهتر خدمت بندگان خدا کند و برای رسیدن به هدف نهایی که قرب الهی است باید قدرت جسمانی خود را بکار اندازد . نزد نبی اکرم و اسلام تیراندازی از همه محبوبتر بود و چون این مطلب را کنار سخن دیگر نبی گرامی بگذاریم که فرمودند : « الجنۀ تحت ظلال السیوف » و بهشت را زیر سایه شمشیرها نشان دادند و با توجه به اینکه سلاح روز شمشیر و تیر و نیزه بوده و نیروی روز حساب می شده است برای هر عصری تکلیف چیست ؟ آن را هم قرآن تعیین فرموده که : « و اعدوا لهم ما استطعتم من قوۀ و من رباط الخیل » هر چه می توانید نیرو و پیاده نظام تهیه نمایند (ذکر کلمه نیرو معجزه است زیرا نیرو بکار هر زمانی می خورد از نیروی سنگ ، بازو ، شمشیر و اتم و هسته و بعد می فرماید : این دو برای جلوگیری از حملات احتمالی متجاوزین باشد و اینکه دشمنان خدا از شما بترسند نه برای آدمکشی و مستعمره کردن دیگران و این همه حقیقتی است از قرآن مشابه آنچه دیگران نیرو تهیّه می نمایند و می گویند بخاطر نگهداری صلح ! اصولاً انتظار فرج که نبی گرامی صاحب آنرا صبور تلقی فرمودند . امتیازاتی چند به اجتماع می بخشد و سودهایی می رساند که یکی از آنها همین است که منتظر بودن یعنی همیشه از وضع موجود بودن و توقع وضع بهتر داشتن و منتظرین همیشه تیراندازی می آموختند . امروزه شنا و تیراندازی با یکدیگر فاصله عنوانی گرفته ، شنا عنوان نظامی گرفته و مسابقات تیراندازی هر روز بیشتر در قلمرو کارهای ارتشی است . و با اینکه اسلام برد و باخت را تحریم نموده است در اسب دوانی و تیراندازی ، شرط بندی و برد و باخت مباح و مجاز است پیامبر از کنار دو مرد که کشتی می گرفتند عبور نموده ، آنها را سرزنش نکرد و این از سنّت تقریری است که پیامبر و ائمه به ورش اهمیّت می دادند در این قسمت به چهل حدیث ورزشی که جمع آوری شده است می پردازیم : (حقّ بدن) 1- قال رسول الله (ص) : « اِنَّ لِرَبِّکَ عَلَیکَ حَقّاً ، وَ اِنَّ لِجَسَدِکَ عَلیکَ حَقّاً ، وَ لِاَهلِکَ عَلَیکَ حَقّاً . » پیامبر اکرم (ص) فرمودند : پروردگارت بر تو حقّی دارد ، و بدنت بر تو حقّی دارد ، و خانواده ات (نیز) بر تو حقّی دارد . (پهلوان ، دوست داشتنی است ) 2- « قال رسول الله (ص) : اِنَّ اللهَ یُحِبُّ الرَّجُلَ القَوِیَّ . » رسول گرامی فرمودند : خداوند انسان قوی و نیرومند را دوست دارد . (حقّ آموزش ورزشی کودک ) 3- قال رسول الله (ص) : « حَقُّ الوَلَدِ عَلی والِدِهِ اَن یُعَلِّمَهُ الکِتابَۀَ وَ السَّباحَۀَ وَ الرِّمایَۀَ وَ اَن لایَرزُقَهُ اِلّا طَیِّباً وَ اَن یُزَوِّجَهُ اِذا بَلَغَ . » رسول اکرم (ص) فرمودند : حق فرزند (پسر ) بر عهده ی پدرش این است که به او نوشتن ، شنا کردن و تیراندازی را آموزش دهد و روزیِ او را تنها از راه حلال و پاکیزه تهیه نماید . و همینکه بالغ شد به او زن بدهد . (قدرت جسمانی ) 4- قال علی (ع) : « وَ اِذا قَویتَ فَاقوَ عَلی طاعَۀِ اللهِ ، وَ اِذا ضَعُفتَ فَاضعُف عَن مَعصیَۀِ الله . » و هنگامی که بدن تو قوی بود ، پس بر طاعت و بندگی خداوند توانا باش و اگر بدن تو ضعیف بود ، از معصیت و نافرمانی خدا ناتوان باش . (شنا بهترین سرگرمی ) 5- قال النّبی (ص) : « خَیرُ لَهوِ المؤمِنِ السَّباحَۀُ ، وَ خَیرُ لَهوِ المَرأَۀِ المَغزَلُ . » پیامبر اکرم (ص) فرمودند : بهترین سرگرمی برای مرد مؤمن شنا ، و بهترین سرگرمی برای زنِ مؤمن ریسندگی است . ولی امروزه بیشتر زنان در خارج از خانه به کار مشغول هستند و ریسندگی وجود ندارد . (کار و ورزیدگی) 6- قال علی (ع) : « مَن یَعمَل یَزدَد قَوَّۀً ، مَن یُقَصِّر فِی العَمَلِ یَزدَد فَترَۀً . » حضرت علی (ع) فرمودند : هر کس کار (بدنی ) انجام دهد قوی تر شده ، و هر کس در کار کردن کوتاهی کند ، ضعیف تر خواهد شد . (پرهیز از چاقی ) 7- قال الصّادق (ع) : «» وَ لا تَسَمَّنُوا تَسَمُّنَ الخَنازیرِ للِذِّبحِ . » از چاق شدن همانند خوکهایی که برای ذبح شدن نگهداری می شوند ، پرهیز کنید . (درخواست سلامتی و قوّت ) 8- قال السَّجاد (ع) : « اَللّهُمَّ اَعطِنِیِ ... الصِّحَّۀَ فِی الجِسمِ و القُوَّۀَ فِی البَدَنِ . » خداوندا ! سلامتی در جسم و توانایی بدن به من عطا فرما ! (تأکید بر آموختن شنا و اسب دوانی ) 9- قال رسول الله (ص) : « أَحَبُّ اللَّهوِ إِلَی اللهِ تَعالی إِجراءُ الخَیلِ وَ الرَّمی . » بهترین بازی ها در پیش خدا اسب دوانی و تیراندازی است . (از همه قوی تر ) 10- قال علی (ع) : « اَقوَی النّاسِ ، اَعظَمُهُم سُلطاناً عَلی نَفسِهِ . » در بین مردم ، آن کس از همه قوی تر است که تسلّط او بر (هوای نفس) خودش بیشتر باشد . (قوی ترین مردم ) 11- قال علی (ع) : « اَقوَی النّاسِ مَن قَویَ عَلی غَضَبِهِ بِحِلمِهِ . » قوی ترین مردم کسی است که ، بر فرو نشاندن خشم خود ، به واسطه ی حلم و بردباری اش ، توانا باشد . (تأکید بر آموختن تیراندازی ) 12- قال رسول الله (ص) : « رَمیاً بَنی إِسمعیلَ فَإِنَّ اباکُم کانَ رامِیاً . » فرزندان اسماعیل تیراندازی کنید که پدرتان تیرانداز بود . (اسب خیر است ) 13- قالَ رسول الله (ص) : « اَلخَیرُ مَعقُودٌ بِنَواصِی الخَیلِ اِلی یَومِ القِیامَۀِ . » خیر و خوبی به پیشانی اسب گِرِه زده است تا روز قیامت . (مسابقه اسب سواری و جایزه آن ) 14- قال الباقر (ع) : « اِنَّ رَسُولَ الله (ص) : سابَقَ بَینَ الخَیلِ ، وَ اَعطَی السَّوابِقَ مِن عِندِه . » رسول خدا (ص) مسابقه اسب دوانی ترتیب داد و جوایز آن را از مالِ خویش پرداخت . (شرکت در مسابقات ) 15- قال السّجاد (ع) : « اِنَّ رَسُولَ الله (ص) : اَجرَی الخَیلَ وَ جَعَلَ سَبَقَها اَواقِیَ مِن فِضَّۀٍ . » رسول خدا (ص) : (در مسابقه اسب دوانی ) ، اسب دوانید ، و جایزه اش را چندین آقۀ از نقره قرار داد. (ورزشکار خوشبخت است ) 16- قال رسول الله (ص) : « طُوبی لِمَن اَسلَمَ وَ کانَ عَیشُهُ کِفافاً وَ قُواهُ شِداداً . » خوشبخت ترین افراد کسی است که اسلام را پذیرفته و به قدر معاش خود درآمد دارد و قوای بدنش نیرومند است . (تیری از تیرهای اسلام ) 17- قال الصادق (ع) : « اَلرُّمیُ سَهمٌ مِن سَهامِ الاِسلامِ . » تیراندازی (خود) تیری از تیرهای اسلام است . (اگر مسلمانان ، تیراندازان خوبی باشند ، می توانند با دشمنان اسلام مبارزه کنند و دشمن نیز از آن ها خواهد ترسید . ) (مصداق آیه ی قرآن ) 18- قالَ النّبی (ص) : « اَلا اِنَّ القُوَّۀَ الرَّمیُ ، اَلا اِنَّ القُوَّۀَ الرَّمیُ . » آگاه باشید (یکی از مصداق های ) « قوَّۀ » (در آیه : وَ اَعِدُّوا لَهُم مَاستَطَعتُم مِن قُوَّۀٍ ) همان تیراندازی است، آگاه باشید « قوّۀ » همان تیراندازی است . (رابطه ی غیرت و قهرمانی ) 19- قال علی (ع) : « ثَمَرَۀُ الشَّجاعَۀِ اَلغَیرَۀُ . » غیرت ، ثمره و حاصل شجاعت و قهرمانی است . (تداوم تمرینات ) 20- قال النَّبی (ص) : « مَن تَرَکَ الرَّمیَ بَعدَ ما عَلِمَهُ رَغبَۀَ عَنهُ فَاِنَّها نِعمَۀٌ کَفَّرّها . » کسی که پس از یاد گرفتن تیراندازی ، از روی میل و رغبت آن را ترک کند ، نعمتی از نعمتهای خداوند را کفران کرده است . (سایه ی شمشیرها ) 21- قال رسول الله (ص) : « اِنَّ اَبوابَ الجَنَّۀِ تَحتَ ظِلالِ السُّیُوفِ . » درهای بهشت زیر سایه ی شمشیرهاست . ( لزوم آموزش ورزشی ) 22- قال النّبی (ص) : « عَلِّمُوا اَبناءکَُمُ السَّباحَۀَ وَ الرِّمایَۀَ . » به پسرانشان شنا و تیراندازی را آموزش دهید . (شجاعت مؤمن ) 23- قال علی (ع) : « شَجاعَۀُ الرَّجُلِ عَلی قَدرِ هِمَّتِهِ . » شجاعت انسان متناسب با همّتِ اوست . ( خیر و نیکی در شمشیر است ) 24- قال النّبی (ص) : « اَلخَیرُ کُلُّهُ فی السَّیفِ وَ تَحتَ ظِلِّ السَّیفِ . » همه خوبی ها در شمشیر وزیر سایه ی شمشیر است . ( قوّه یعنی شمشیر و سپر ) 25- عَن اَبی عبدالله (ص) فی قَولِ تعالی : « وَ اَعِدُّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّۀٍ. » قال : سَیفٌ وَ تُرسٌ . امام صادق (ع) در تفسیر فرموده ی خداوند متعال « آنچه قوّه و توان دارید برای (مقابله با) آنها مهیّا سازید . فرمودند : (منظور از قوّه ) شمشیر و سپر است . ( بهترین سرگرمی ) 26- قال رسول الله (ص) : « عَلَیکُم بِالرَّمیِ فَاِنَّهُ مِن خَیرِ لَهوِکُم . » به تیراندازی روی آورید ، زیرا یکی از بهترین سرگرمی های شما است . ( قوی ها نیز ضعیفند ) 27- « کُلُّ قَوِیٍّ غَیرَ اللهِ سُبحانَه ضَعیفٌ . » هر نیرومندی جز خداوند سبحان ، ضعیف و ناتوان است (پس به زور بازو و سایر توانایی هایتان مغرور نشده و از آن سوء استفاده نکنید . ( جوازِ بازی و ورزش ) 28- قال رسول الله (ص) : « اُلهُوا وَ العَبُوا فَاِنّی اکرَهُ اَن یُری فی دینِکُم غِلظَتۀٌ . » تفریح و بازی کنید زیرا دوست ندارم در دین شما خشونتی دیده شود . ( استراحت شب قبل از مسابقه ) 29- قال علی (ع) : « فَاَرِح فیهِ بَدَنَکَ وَ رَوِّح ظَهرَکَ . » اوّل شب (قبل از مبارزه ) تن و مرکبت را آسوده گذار . ( پرهیز از درگیری ) 30- قال علی (ع) : « لا تُقاتِلَنَّ اِلّا مَن قاتَلَکَ . » جنگ مکن مگر با کسی که با تو بجنگد . ( رابطه ی صداقت و قهرمانی ) 31- قال علی (ع) : « لَو تَمَیَّزَتِ الاَشیاءُ لَکانَ الصِّدقٌ مَعَ الشَّجاعَۀِ . » اگر اشیاء دسته بندی شوند بدون شک صدق و راستی با شجاعت و قهرمانی همراه خواهد بود . ( تأیید کُشتی ) 32- « مَرَّ النَّبِیُّ بِرَجُلَینِ کانا یَتَصارَعانِ فَلَم یُنکِر عَلَیهِما . » پیامبر (ص) از کنار دو مرد که با یکدیگر کشتی می گرفتند عبور نموده ، آنها را سرزنش نکرد . ( شرط بندی روی اسب ) 33- قال النّبی (ص) : « رِهانُ الخَیلِ طِلقٌ. » شرط بندی روی اسب مباح است . ( مؤمن قوی ) 34- قال رسول الله (ص) : « اَلمؤمِنُ القَوِیُّ خَیرٌ و اَحَبُّ مِنَ المُؤمِنِ الضَّعیفِ (مؤمنٍ ضَعیفِ) . » شخص با ایمانِ قوی و نیرومند از شخص با ایمانِ ضعیف ، بهتر و دوست داشتنی تر است . ( ورزش کودکان و تشویق آنها ) 35- عَنِ الصّادِقِ (ع) عَن آبائِهِ قالَ (ع) : « دَخَلَ النَّبِیُّ ذاتَ لَیلَهٍ بَیتَ فاطِمَۀَ (س) وَ مَعَهُ الحَسَنُ وَ الحُسَینُ (ع) فَقَالَ لَهُما النّبِی (ص) قُوما فَاصطَرعا . فَقاما لِیَصطَرِعا ، وَ قَد خَرَجَت فاطِمَۀُ صَلَواتُ اللهِ عَلَیا فی بَعضِ خِدمَتِها قَد خَلَت فَسَمِعَتِ النَّبِی (ص) وَ هُوَ یَقُولُ : اَیِّهِن یا حَسَنُ شُدَّ عَلَی الحُسَینِ فَاَصرِعهُ . فَقالَت لَهُ : یا اَبَه واعَجَباهُ ، اَتُشَجِّعُ هذا عَلی هذا ؟ تُشَجَعُ الکَبیرَ عَلَی الصَّغیرِ ؟ فَقالَ لَها : یا بُنَیَّهُ ، اَما تَرضینَ اَن اَقُولَ اَنَا : یا حَسَنُ شُدَّ عَلَی الحُسَینِ فَاَصرِعهُ ، وَ هذا حَبیبی جِبرئیلُ یَقُولُ : یا حُسینُ شُدَّ عَلَی الحَسَنِ فَاَصرِعهُ ؟ امام صادق (ع) به نقل از پدران بزرگوارش می فرماید : شبی پیامبر گرامی اسلام (ص) به خانه فاطمه (س) وارد شد . امام حسن و امام حسین (ع) نیز (که در سنین کودکی بودند ) به همراه ایشان بودند . آن حضرت خطاب به آن دو فرمود : بپا خیزید و با یکدیگر کشتی بگیرید . آنها نیز برخاسته و به کشتی گرفتن پرداختند . حضرت فاطمه (س) که برای انجام کاری از اتاق خارج شده بود وارد شد و متوجّه شد که پیامبر اکرم (ص) امام حسین (ع) را تشویق نموده و می فرماید : حسن بپّر ، حسین را محکم بگیر و به زمین بزن . با تعجّب عرض کرد : پدر جان ! این بسیار عجیب است که شما پسرِ بزرگتر را تشویق می کنید تا پسر کوچکتر را شکست دهد ؟ پیامبر (ص) در پاسخ فرمود : دختر جان ! آیا تو راضی نمی شوی من بگویم : « حسن ! حسین را به زمین بزن » در حالی که دوستم « جبرئیل » اینجا ایستاده و می گوید : « ای حسین ! حسن را محکم گرفته و به زمین بزن » ؟ به نظر می رسد که پیامبر گرامی اسلام (ص) با این حدیث می فرمایند : به بزرگترها احترام بگذارید در حالیکه احادیث فراوانی در این زمینه از پیامبر گرامی (ص) داریم . ( بالاترین توان ) 36- قال رسول الله (ص) : « لا قُوَّۀَ کَغَلَبَۀِ الهَوی ... وَ لا قُوَّۀَ کَرَدِّ الغَضَبِ . » هیچ قوّه ای همانند غلبه بر هوای نفس ... و هیچ توانی مثلِ برگرداندن (و فرو نشاندنِ ) خشم نیست . ( پیروزی بر قوی ترین دشمن ) 37- « وَ خَرَجَ یَوماً وَ قَومٌ یُدحُونَ حَجَراً ، فَقال : اَشَدُّکُم مَن مَلَکَ نَفسَهُ عَندَ الغَضَبِ . » روزی پیامبر اکرم (ص) از کنار گروهی (از جوانان) عبور کرد که سنگ (بزرگی) را جا به جا می کردند، فرمود : قوی ترین شما کسی است که به هنگام خشم و غضب ، خویشتن داری کند . (حق پذیری در مسابقه ) 38- قال السّجاد (ع) : « اِنَّ النّبِیَّ اَجرَی الابِلَ مُقبِلَۀً مِن تَبُوکٍ فَسَبَقَتِ الغَضباءُ ، عَلَیها اُسامَۀٌ فَجَعَلَ النّاسُ یَقُولُونَ : - سَبَقَ رَسُولُ اللهِ و رَسُولُ اللهِ یَقُولُ : - سَبَقَ اُسامَۀٌ . » امام سّجاد (ع) می فرماید : پیامبر اکرم (ص) در مسیر بازگشت از جنگ تبوک (در حالی که بر شتری سوار بود) با اسامه که بر شتری به نام « غضباء » سوار بود مسابقه داد . « غضباء » (از شتر پیامبر (ص) پیشی گرفت مردم (تماشاگر فریاد زده و) می گفتند : - رسول خدا (ص) برنده شد . ولی رسول خدا (ص) فرمودند : - (اینطور نیست ، بلکه من باختم و) اُسامه برنده شد . (پرهیز از زورگویی ) 39- « لا تَکُن قَوّیاً علی ضَعیفٍ » برای افراد ضعیف ، قوی مباش ( و به آنها زورگویی و ستم مکن ) . (قوّت و ضعف ارزشمند ) 40- « وَ اذا قَویتَ فَاتوَ علی طاعَۀِ اللهِ ، وَ اِذا ضَعُفتَ فَاضعُف عَن مَعصِیَۀِ الله . » حضرت علی فرمود : و هر گاه توانا بودی بر طاعت و بندگی خدا توانا باش و اگر ناتوان بودی از معصیت و نافرمانی خدا ناتوان باش . » ولی رسول خدا (ص) می فرمود : - (اینطور نیست ، بلکه من با ختم و) اُسامه برنده شد . نظر نگارنده : در اسلام با اینکه ورزشهای شنا ، اسب دوانی ، تیراندازی بطور صریح و واضح تأیید شده است و احادیث فراوانی که از حضرت رسول و ائمه اطهار در این زمینه وجود دارد ولی متأسفانه به این رشته های ورزشی کمتر توجّه شده است ، و مراجع عظام به ورزش از لحاظ فقهی کمتر توجّه نموده اند . و همچنین ورزش باستانی در کشور ما سابقه ای دیرینه دارد و آنچه محرز است اینکه با تعمیم تشیع در ایران چون متصوفه شیعی ، مولای متقیان حضرت علی (ع) را پیشوای فتیان عالم می دانند از آن دوران تا به امروز ورزش در زورخانه ها با نام مبارک آن حضرت شروع و با همین نام ختم می گردد ورزش باستانی یا زورخانه ای که قدمت آن به دوران قبل از اسلام می رسد ، هر چند در این زمینه کتابت و نوشته و آثار مشخصی در دست نیست اما دلایل و شواهد عدیده ای می تواند مؤید چنین ادعایی باشد از آن جمله شباهت آلات و ادوات ورزش زورخانه خاصه میل و کباده به گرز و کمان است و ضرب زورخانه هم که برای تنظیم حرکات و تحریک ورزشکاران بکار می رود نشان از طبل و کوسی است که در جنگ ها بکار می رفته است . زورخانه بطور کلی در نظر ورزشکاران جای نیکان و پاکان و کتب فتوّت و جوانمردی است . ادب و صفا و فروتنی و گذشتی که بین ورزشکاران زورخانه (حتی در زمان حاضر) مجری است در جوامع عمومی دیگر کمتر دیده می شود . مربیان این طبقه مقرر کرده اند که ورزشکاران همواره طاهر – سحرخیز و پاک نظر باشند و علاوه از ادای فرائض و سُنن ، متهجد و شب زنده دار و دارای حسن خلق باشند . در اجتماعات ورزش ناروایی ها و مردرندی ها و بی ملاحظگی ها به چشم می خورد ولی در این ورزش هر چند افراد آن بی سواد و کم سواد هستند این موارد را نمی بینید . آدابی و مراسمی در این زورخانه ها حکم فرماست : 1- کسانیکه به زورخانه های قدیمی ساز رفته مشاهده کرده اند که در ورودی زورخانه بسیار کوتاه ساخته شده که در حدود یک متر و نیم است به طوری که عبور کنندگان از آن بایستی خم شوند و به عقیده ورزشکاران این اولین نشانه فروتنی و تواضع جبری کسی است که وارد زورخانه می شود . 2- ورزش باید بعد از ادای فریضه صبح شروع و چاشتگاه خاتمه یابد . 3- مرشد زورخانه موظف است برای واردین به تناسب مقام ورزشی و اولویت ، احتراماتی بعمل آورد . 4- بر ورزشکار فرض است که موقع ورود به گود زورخانه گود را بوسه زند و بطوری که در بعضی آثار مشاهده شده این عمل اشاره به قدم بوسی پوریای ولی نیز هست که به علّت زعامت و پیشوایی جای قدم او یعنی گود زورخانه را می بوسند . 5- طبقه سادات که اولاد پیشوای عالم امیرالمؤمنین علی (ع) هستند در زورخانه در هر کاری حقّ اولویّت دارند . 6- بعد از خاتمه ورزش که میاندار از مرشد زورخانه با ادای عبارت (دست و پنجه مرشد درد نکند ) تشکر می نماید و بعد برای سلامتی پادشاه عصر و سادات و علما و صلحا دعا و برای پلهوانان گذشته خاصه پوریای ولی که در صف مقّدم این سلسله قرار دارد طلب مغفرت کند و همچنین کسانی را که براستی و درستی در این راه قدم نهاده اند ستایش و سپس از حضار طلب خواندن فاتحه می نماید و آدابی و رسومی دیگر که برای جلوگیری از اطناب سخن از آنان پرهیز می کنیم . نگارنده : امیدوار است که مراجع تقلید به ورزش از لحاظ فقهی توجّه بیشتری نمایند و در آینده بتوانیم این گونه ورزشها را در کشور گسترش دهیم . امید است در آینده بتوانیم این ورزشها را در کشور گسترش دهیم و اهمیّت بیشتری دهیم . جمع بندی و پیشنهاد حقوق ورزشی به مجموعه مطالبی اطلاق می شود که وظایف ، اختیارات و مسئولیتها قانونی همه کسانی را که به نحوی با فعالیتهای ورزشی درگیر هستند روشن می سازد . به مقصرین در عملیات ورزشی در ایران قانون مدنی و همچنین بند سوّم ماده 59 قانون مجازات است که دادگاهها با توجّه به اصول کلی حقوقی و در نظر گرفتن آیین نامه ها و قوانین خاص مقرّر در هر رشته ورزشی که در آن اساس بازی ، خطاها و بطور کلی دستورالعملها از طرف سازمانهای بین المللی ورزشی وضع می شود و همچنین با توجّه به حقوق عرض حکم صادر می کنند به هر حال آنچه که مسلّم است در صورت حوادث ورزشی و ایجاد آسیب دیدگی شخصی آسیب رساننده در حدود قوانین و مقرّرات مسئول بوده و بایستی از عهده خسارت وارده برآید . ضمن اینکه دامنه ی این مسئولیتها فقط شامل ورزشکاران نمی گردد بلکه شامل مسئولان اماکن ورزشی – سازندگان وسایل ورزشی – حتی تماشاچیان دارای وظایف خاصّی بوده و در صورت عمل نکردن به وظایف خود بایستی جوابگو باشند . ولی اجرای قواعد عمومی مسئولیت در حقوق ورزشی ممکن نیست ، زیرا پاره ای از جرائم مانند ضرب و جرح در این زمینه مباح و گاه ممدوح است و معیار تعیین خطای ورزشی را رفتار ورزشکاری آگاه و محتاط در شرایطی است که فعل زیان بار واقع می شود و عامل اضطرار و دفاع مشروع را در این شرایط به حساب آورده اند . در مکتب اسلام انجام فعالیت های ورزشی و پرورش روح و جسم از اهمیّت فوق العاده ای برخوردار است و توصیه های فراوانی در راستای پرداختن به ورزش در کلام پیشوایان دین ملاحظه می شود . از آن جمله پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند : به فرزندانتان شنا و تیراندازی را یاد بدهید . در اسلام ورزشهایی است که بطور صریح و واضح تأیید شده است چون اسب دوانی ، تیراندازی ، شنا کردن . نبی اکرم فرمودند : « لا سَبَقَ الا فی خف او حافر او نصل ... » هیچ مسابقه ] و یا برد و باختی [ روا نیست ، جز شتردوانی یا اسب دوانی یا تیراندازی ... و ورزشهایی که غیر مستقیم تأیید شده است مانند : دویدن و آنچه در قلمرو آن است و بعضی ورزشهای معمولی دیگر که به طرزی روشن حرمت آن تذّکر داده شده است چون بوکس بازی ، گاو بازی و ... . امروزه ، دولت ها ناچار شده اند که از مجازات ایراد ضرب و جرح عمدی و خطرناک در این ورزشها چشم بپوشند و تنها به تعدیل و خشونت ها و کاستن از خطرها قناعت کنند . لذا باید بپذیریم که اجرای قواعد عمومی ، مسئولیت مدنی در این زمینه ممکن نیست و ناچار بایستی تقصیر ورزشی را تابع قواعد ویژه این حرفه کرد . در اسلام برد و باخت و قمار تحریم شده است ولی در اسب دوانی و تیراندازی شرط بندی و برد و باخت مباح و مجاز است . در مورد بازی با شطرنج مبنای بیشتر فقها بلکه مشهور که فتوا به حرمت بازی با شطرنج – هر چند بدون برد و باخت – داده اند آلت قمار بودن شطرنج است ، بنابراین چنانچه مشخص شود که در زمان حاضر بازی شطرنج بدون برد و باخت و به عنوان تفریح و سرگرمی مطرح شود وسیله قمار نیست بلکه وسیله ای است جهت رشد فکری ، و حرام نخواهد بود از جمله فقیهانی که بر اساس این فرض فتوا به حلیّت داده اند امام خمینی است. وی در پاسخ پرسشی که فرض کرده شطرنج امروزه وسیله قمار نیست فتوا به حلیّت آن داده است که متن سؤال و جواب امام در مبحث مبانی فقهی شطرنج گذشت این فتوا از ایشان در حالی صادر شده که در مکاسب محرمه بازی با ابزار ویژه قمار را حرام می داند . پس احراز خروج شطرنج از وسیله قمار بودن ، موضوعی است که تشخیص آن مربوط به مکلف است و حضرت امام به فرض پرسش و به عنوان قضیه شرطیه پاسخ داده است و نظرات مراجع تقلید در مورد شرط بندی در مسابقات و شرکت زنان در ورزشگاهها از نظر شرعی و بازی با شطرنج و پاسور و ... در این پایان نامه مورد بررسی قرار گرفته است . آیت ا... خوانساری می فرماید : « الثانیه اللعب بآلات القمار من دون رهن قدیشک فی حرمته حتی مع صدق القمار . » مسأله دوم بازی با ابزار قمار بدون برد و باخت است که حرمت آن مورد شک است حتی با صدق عنوان قمار . نظر نگارنده : بازی با شطرنج اگر همراه با برد و باخت باشد مانند سایر بازی ها و مسابقات به جز مواردی که استثناء شده است حرام است . پس مبانی فقهی (قرآن ، سنّت ، اجماع ، عقل) و مبانی حقوقی (قانون اساسی ، قانون عادی و عرف ) در امور ورزشی با توجه به این مطالب وجود دارد . در پایان چند پیشنهاد ارائه می شود : 1- به رشته های اسب دوانی ، شنا ، تیراندازی به عنوان رشته های مورد توجّه اسلام بیشتر اهمیّت داده شود . 2- شایسته است ، مراجع تقلید به رشته های ورزشی از لحاظ فقهی بیشتر توجّه کنند و نظراتی را در این زمینه ارائه دهند . 3- در مدارس به ورزش برای رشد فکری و جسمی آیندگان کشور اهمیّت دهند . 4- مربیّان ورزشی ، از قواعد و مقرّرات آگاهی بیشتری داشته باشند . 5- ورزش باستانی که قدمت زیادی در کشور ما دارد توسعه دهیم . والحمدلله اَوّلاً و آخراً ، و صلّی الله علی سیّدنا محمّد و آله الطّیبین الطاهرین . پیوستها نمونه ای از یک رأی دادگستری شهرستان سبزوار موضوع : عدم رعایت موارد ایمنی اظهارات شاکیه : در تاریخ 9/3/85 ساعت 10 صبح جهت شنا به استخر ................... رفته بودم که جاکفشی در اثر عدم ایمنی در جایگاه استخر ناگهان به پای چپ اصابت نموده و در نتیجه قوزک پایم ترک برداشته است و در کلانتری در تحقیق به عمل آمده از شاکی اعلام داشته که ارجاع به پزشک قانونی شود و بعد پرونده به دادگستری ارجاع و احضار بازرس اداره ی کار شد . نظر کارشناسی : عدم استقرار ایمنی و محکم جاکفشی توسط پیمانکار و میزان قصور پیمانکار . پرونده مجدداً جهت انجام تحقیقات توسط دادیاری به کلانتری ارجاع که تحقیق شود که آیا مقرّرات ایمنی از ناحیه مسؤولین استخر شده است یا خیر ؟ در همین بین اداره ی کار و امور اجتماعی خراسان طبق نظر اعلام داشته که حادثه خارج از قانون کار و رابطه ی کارگری و کارفرمایی بوده و در حیطه بازرسان کار نمی باشد . مأمور مرجوعه از کلانتری در خصوص اجرای دستور مقام قضایی اینطور اظهار نمود که چند کودک خردسال بازیگوش جاکفشی ورودی درب استخر را واژگون نموده و باعث مصدوم شدن پای شاکیه شده و در نهایت در این مورد که مقصر حادثه شاکیه یا صاحب استخر می باشند بایستی کارکنان محترم اداره ی کار اظهارنظر نمایند . صدور قرار مجرمیت با عنایت به دلایل شاکیه ، گواهی پزشکی قانونی ، نظر بازرس اداره ی کار و تحقیقات ، مراجع انتظامی پرونده به دادگاه کیفری ارجاع ، متشاکی حضور نیافته و در نهایت رأی دادگاه با توجّه به نظر کارشناس منتخب که میزان حضور متشاکی را صد درصد اعلام نموده و تحقیقات به عمل آمده بزه انتسابی را مسلم دانسته و به استناد مواد 294 ، 302 ، 480 و 481 و 484 و 495 قانون مجازات اسلامی متشاکی را به پرداخت دیه محکوم نموده است . تشریح سازمان و ساختار تشکیلاتی ورزش کشور در این مبحث ، ما به تشریح ساختار تشکیلاتی ورزش کشور می پردازیم . سازمان تربیت بدنی در رأس هرم تشکیلاتی ورزش و تربیت بدنی قرار دارد و فدراسیون ها و هیأت های ورزشی نیز نهادهایی هستند که ورزشها را نظم و نسق می دهند . سازمان تربیت بدنی در این مبحث ما به معرّفی و بررسی وظایف سازمان تربیت بدنی به عنوان بالاترین نهاد مرتبط با ورزش می پردازیم : معرّفی سازمان تربیت بدنی سازمان تربیت بدنی ایران به موجب قانون تأسیس سازمان تربیت بدنی ایران مصوب 1350 تأسیس شد . طبق ماده قانون مزبور ، سازمان تربیت بدنی ایران که به منظور پرورش نیروی جسمانی و تقویت روحیه سالم در افراد کشور و توسعه و تعمیم ورزش و هماهنگ ساختن فعالیتهای تربیت بدنی و تفریحات سالم در کشور همچنین ایجاد و اداره مراکز ورزشی تأسیس می شود . سازمان تربیت بدنی ایران از زمان تصویب قانون تأسیس سازمان تربیت بدنی جایگزین انجمن ملی تربیت بدنی و سازمان تربیت بدنی و تفریحات سالم ایران شد و کلیه بودجه و دارائی و دیون و تعهدات و مطالبات سازمان تربیت بدنی و تفریحات سالم در سراسر کشور به سازمان منتقل شد . وظایف سازمان تربیت بدنی وظایف اصلی سازمان مطابق قانون عبارت از : الف- توسعه و تعمیم ورزش و پرورش نیروی بدنی و تقویت روحیه سالم در افراد کشور . ب- تعلیم و تربیت مربّی و معلّم ورزش در سراسر کشور . ج- تأسیس و تجهیز و اداره ورزشگاهها (استادیوم ها) و اردوگاهها و دریا بارها (پلاژها) و میدانها و مراکز اسکی و سایر مراکز ورزشی تابع سازمان تربیت بدنی و کمک به توسعه آنها . د- صدور و لغو پروانه باشگاهها و تعیین مشخصات فنی مراکز ورزشی و تفریحات سالم کشور و نظارت بر آنها طبق آیین نامه ای که از طرف سازمان تنظیم و به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید . ﻫ - تشکیل و اداره دفتر امور مشترک فدراسیون های ورزشی در سازمان به منظور همکاری و راهنمایی در حسن اجرای وظایف اداری و مالی و برنامه های فدراسیون ها و هیأت های ورزشی کشور . و- ایجاد و اداره مؤسسات لازم برای تربیت معلّم طبق مقرّرات قانونی . فدراسیون های ورزشی فدراسیون های ورزشی به عنوان دیگر متولیان از اهمیّت فراوانی برخوردارند . آنها بالاترین مرجع ذی صلاح در هر رشته ورزشی هستند . معرّفی فدراسیون ورزشی فدراسیونهای ورزشی آماتوری جمهوری اسلامی ایران مؤسسات عمومی غیر دولتی و دارای شخصیت حقوقی هستند که بر اساس مشی و اصول ورزشی تعیین شده به موجب منشور المپیک با مراعات شئون اسلامی و مقتضیات ملّی و به عنوان بالاترین مرجع ذی صلاح در هر رشته ورزشی تشکیل می شوند و در چارچوب این اساسنامه با هماهنگی سازمان تربیت بدنی و رعایت قوانین مربوط فعالیت می نماید . از اهداف مهم فدراسیونها می توان به چند نمونه آنها اشاره کرد که عبارت هستند از : 1- ترغیب نسل جوان و اقشار مختلف جامعه به حفظ تندرستی و سلامتی و ایجاد زمینه مناسب برای مشارکت آنان در فعالیتهای منظم ، اصولی و قانونمند ورزشی . 2- ایجاد زمینه لازم برای حضور قهرمانان ، پیشکسوتان ، داوران ، مربیان و سایر دست اندر کاران ورزش در عرصه بین المللی در داخل و خارج کشور . 3- ایجاد زمینه های مناسب برای کشف ، رشد و پرورش استعدادهای ورزشی ورزشکاران و قهرمانان . 4- بالا بردن قابلیتهای جسمانی و ارتقای سطح کیفیت و مهارت های فنی – ورزشی بر اساس اصول و شیوه های علمی ورزشی . 5- کشف و جذب استعدادها و توانمندهای ورزشی آحاد مختلف جامعه و تقویت آنها به منظور رشد و گسترش کمی و کیفی رشته ورزشی ... . وظایف و ارکان فدراسیون ورزشی فدراسیونهای ورزشی به عنوان متصدیان ورزشهای تحت کنترل خود دارای وظایف ویژه ای هستند که به شرح ذیل است : 1- برگزاری مسابقات ورزشی در سطح کشور در رده های سنی مختلف 2- برگزاری دوره های آموزشی توجیهی و ارتقای مربیگری و داوری اعم از داخلی و بین المللی با همکاری مراجع ذی صلاح قانونی در داخل و خارج از کشور 3- گزینش ورزشکاران نخبه و طراز اول کشور در رده های سنی مختلف به منظور تشکیل تیمهای نوجوانان ، جوانان ، کشف و جذب استعدادها و تقویت آنها از طریق تشکیل اردو و برنامه های منظّم ورزشی و فرهنگی 4- حضور مداوم و فعّال در مجامع بین المللی و کنگره های علمی ، تحقیقاتی ، آموزشی که از سوی فدراسیونهای جهانی و کنفدراسیونهای آسیایی ، کمیته های المپیک قارهّ ای و جهانی و سازمانها ورزش بین المللی برگزار می گردد . 5- تهیه گزارشهای لازم از تصمیمات متخذه در مجامع و کنگره های بین المللی جهت ارائه به سازمان تربیت بدنی کمیته ملّی المپیک و سایر مراجع ذی صلاح قانونی 6- برقراری ارتباط اصولی با مجامع بین المللی ورزشی به منظور اخذ امتیاز برگزاری مسابقات و دوره های آموزشی در سطح قارهّ ای و جهانی در کشور . 7- تعیین مربیان تیم های امید و ملّی در رده های سنی نونهالان ، نوجوانان ، جوانان ، امید بزرگسالان و پیشکسوتان . 8- تهیّه و تدوین تقویم ورزشی و برنامه های اعم از کوتاه مدّت ، میان مدّت و بلند مدّت . 9- معرّفی و اعزام مربیان و داوران به کلاسهای توجیهی و ارتقایی که از سوی مجامع ورزشی منطقه ای ، قارهّ ای و جهانی و المپیک برگزار می گردد . 10- تشکیل کمیته های مختلف در فدراسیونها و هیأتهای ورزشی . 11- تهیّه و ارائه گزارش عملکرد سالانه به سازمان تربیت بدنی . 12- تهیّه و تدوین آیین نامه داخلی فدراسیون 13- سیاست گذاری ، نظارت و ارزیابی بر عملکرد هیأتهای ورزشی . و ... فدراسیونهای ورزشی دارای وظایف دیگری هستند که ما در اینجا به اهم آن وظایف اشاره کردیم ، اما در خصوص ارکان فدراسیونها باید گفت که فدراسیونها دارای چهار رکن هستند که عبارتند از : 1. مجمع عمومی 2. هیأت رئیسه 3. رئیس 4. بازرس قانونی هیأت های ورزشی استانها هیأت ورزشی تشکیلاتی است برای انجام وظایف فدراسیون ها که ما در ذیل به بررسی آنها می پردازیم: معرفی هیأت های ورزشی استانها به موجب ماده 15 اساسنامه فدراسیونهای ورزشی آماتوری جمهوری اسلامی ایران ، برای انجام وظایف فدراسیونها در استانها ، شهرستانها و بخش ها هیأت هایی به نام هیأت ورزشی استان ، شهرستان و بخش تشکیل می گردد . طرز تشکیل و شرح وظایف هیأتهای ورزشی به موجب آیین نامه ای است که توسط سازمان تربیت بدنی تهیه می شود ، صورت می پذیرد . این آیین نامه در تاریخ 1/7/81 به تصویب معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان تربیت بدنی رسید . طبق این آیین نامه (آیین نامه هیأتهای ورزشی استانها) : هیأت ورزشی تشکیلاتی است که به منظور فراهم نمودن زمینه مساعد در جهت گسترش رشته ورزشی مربوط و ایجاد انگیزه و نیز جذب آحاد مردم به امر ورزش و کشف استعدادها و بالا بردن سطح مهارتهای ورزشی بر اساس اصول و مبانی پیش بینی شده در اهداف فدراسیون و سازمان تربیت بدنی ایجاد می گردد . این هیأت ها نماینده و جانشین فدراسیونهای ورزشی مربوطه در استان بوده که فعالیت های مرتبط در سطح استان را با هماهنگی اداره کل تربیت بدنی استان و با رعایت کامل قوانین مربوطه اجراء و نظارت می نماید . وظایف هیأت های ورزشی وظایف هیأتهای ورزشی به شرح زیر است : 1. تعمیم و گسترش رشته ورزشی در سطح استان از طریق بکارگیری مربیان و کشف و جذب و پرورش استعدادها . 2. برگزاری کلاسهای آموزشی – توجیهی ، تکمیلی در دوره های مختلف سنی با اخذ مجوز از فدراسیون و هماهنگی با اداره کل تربیت بدنی استان . 3. برگزاری مسابقات استانی در رده های مختلف سنی با توجه به ضوابط و رعایت تقدیم فدراسیون و با هماهنگی اداره کل تربیت بدنی استان . 4. اجرای مقررات و آیین نامه های ابلاغ شده از طرف فدراسیون در سطح استان و نظارت بر نحوه فعالیتهای هیأتهای ورزشی شهرستانها و بخشها مستقل تابعه . 5. اعزام داوران و مربیان استان به کلاسهای ارتقاء درجه آموزشی و توجیهی با هماهنگی اداره کل تربیت بدنی استان . 6. تهیه و تنظیم برنامه و تقویم ورزشی سالانه با توجه به تقویم ورزشی فدراسیون با همکاری هیأتهای شهرستانها و بخشهای مستقل تابعه و با هماهنگی اداره کل تربیت بدنی استانها . ارکان هیأتهای ورزشی عبارت است از مجمع ، هیأت رئیسه و رئیس هیأت . باشگاه باشگاه ورزشی مؤسساتی هستند که شناخت آنها به عنوان یکی از طرفین قرارداد ورزشی اهمیّت فراوانی دارد. معرّفی باشگاه طبق آیین نامه تأسیس باشگاههای ورزشی ، باشگاه ورزشی مؤسسه ای است که به منظور تعلیم و تربیت یک یا چند رشته ورزشی بر طبق اصول و مواد مندرج در آیین نامه از طرف شخصیتهای حقیقی و یا حقوقی تأسیس و اداره می گردد . باشگاههای ورزشی باید دارای نام ، آرم ، رنگ لباس و پرچم مخصوصی باشند که به تأیید سازمان تربیت بدنی ایران رسیده باشد . و همچنین صدور پروانه برای فعّالیّت در هر یک از رشته های ورزش در صورتی مجاز است که آن رشته دارای فدراسیون رسمی در کشور باشد و محّل و وسایل پیش بینی شده برای رشته ورزشی مطابق با ضوابط بین المللی باشد . البته فعّالیّت در رشته های ورزشی که فدراسیون آن در کشور تشکیل نشده باشد موکول به جلب موافقت سازمان تربیت بدنی ایران خواهد بود . مسئولان باشگاه اگر بخواهند در تأسیسات رشته های ذکر شده در پروانه تغییراتی بدهند مکلفند قبلاً از تربیت بدنی استان یا فرمانداری کل کسب اجازه نمایند . در خصوص نام باشگاه ماده 6 آیین نامه بیان می دارد که « پروانه باشگاههایی که مؤسس آن شخصیتهای حقوقی باشند به نام شخصیت حقوقی صادر خواهد شد » سازمان باشگاهها و چگونگی انتخاب و انتصاب مدیر یا هیأت مدیره ، مدیرعامل ، همچنین مدیر داخلی و مربیان و تعیین وظایف و مسئولیتهای هر یک و نحوه پذیرش اعضاء و پرداخت حقّ عضویت طبق اساسنامه یا آیین نامه داخلی باشگاه خواهد بود که به تصویب تربیت بدنی استان یا استانداری کل رسیده باشد . صلاحیت مدیرعامل و مدیر داخلی باشگاه باید به تأیید تربیت بدنی محّل نیز برسد . کتابنامه الف) کتب : * قرآن کریم ، مترجم : مهدی الهی قمشه ای . 1- ابن قدامه، المغنی علی مختصر الخرقی، جلد7 ، بیروت–لبنان، دارالکتب العلمیه، 2004=1424 ﻫ..ق. 2- ابن منظور، لسان العرب ، 15 جلدی، جلدهای 5 و 10 و 12 ، بی جا، نشر ادب الحوزه، 1405 ﻫ . ق . 3- احسانی فر ، محمّد ، قوانین و مقرّرات فوتبال (فدراسیون بین المللی فوتبال ، فیفا ) ، چاپ اوّل ، مؤسسه نشر علم و حرکت ، تهران 1382 . 4- اردبیلی ، شیخ احمد (مقدس اردبیلی ) ، مجمع الفائدۀ و البرهان ، جلدهای : 8 ، 10 ، قم ، مؤسسه نشر اسلامی التابعۀ لجماعه للمدرسین ، جمادی الآخر : 1416 ﻫ . ق. 5- اصفهانی ، ابی القاسم الحسین بن محمّد راغب ، المفردات فی غریب القرآن ، بی جا ، نشر : مرتضوی ، چاپخانه : خورشید ، پاییز 1362 ﻫ . ش. 6- آقائی نیا ، حسین، حقوق ورزشی ، چاپ پنجم ، انتشارات نشر میزان ، بی جا، تابستان 1381 ﻫ . ش. 7- ، حقوق ورزشی (ورزش و مسؤولیتهای قانونی آن ) ، چاپ اوّل ، تهران 1369 ﻫ.ش. 8- آمدی ، عبدالواحد ، غُررالحکم و دُررالکلم (مجموعه کلمات قصار حضرت علی (ع) ) ، جلدهای 1 و 2 ، بی جا ، بی تا ، ترجمه : محمّد علی انصاری القمی . 9- ، شرح غُررالحکم و دُررالکلم (مجموعه کلمات قصار حضرت علی (ع) ) ، جلدهای 1 و 2 ، ترجمه و شرح : احمد خوانساری ، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران ، اسفند 1360 ﻫ.ش. 10- اندلسی ، ابن خرم ، المحلّی بالآثار ، جلد 7 ، بیروت ، دارالکتب العلمیه ، 1408 ﻫ = 1988 م . 11- انصاری ، مرتضی ، المکاسب ، جلد 1 ، ناشر : مطبوعات دینی ، قم ، چاپ دوّم قدس ، تابستان 1382 ﻫ.ش. 12- ، رسائل ، جلد 2 ، بی جا ، بی تا ، چاپ مؤسسه نشر اسلامی . 13- امامی ، حسن ، ، حقوق مدنی ، جلد 2 ، ناشر کتابفروشی اسلامیه ، چاپ سیزدهم ، بی تا ، 1376 ﻫ.ش. 14- بحرانی توابلی الکتکافی ، سلیمان سید اسماعیل بن سید عبدالجواد ، البرهان فی تفسیر القرآن ، چاپخانه آفتاب ، بی تا ، تهران . 15- بُستانی ، فؤاد افرام ، مُنجد الطُّلاب ، ، چاپ الثامن بیروت – لبنان ، دارالمشرق ، 1956 ﻣ . 16- پاک نژاد ، رضا ، اوّلین دانشگاه و آخرین پیامبر ، جلد 14 ، انتشارات کتاب فروشی اسلامیه ، 1360 ﻫ.ش. 17- پرتو بیضایی کاشانی ، حسین ، تاریخ ورزش باستانی ایران ، چاپ دایره ی سفید ، چاپ اوّل ، 1382 ﻫ.ش. 18- توحیدی ، محمّد علی ، مصباح الفقاهه ، جلد اوّل ، تقریرات درس ابوالقاسم خویی ، چاپ چهارم، مؤسسه : انصاریان لِتعابعۀ و النشر ، قم ، 1417 ق. 19- جزیری ، عبدالرحمن ، الفقه علی المذاهب الاربعه ، جلّد 2 ، داراحیاء التراث العربی ، بیروت – لبنان ، چاپ هفتم ، 1406 ﻫ=1986 ﻣ . 20- جعفری پارسا ، عبدالعظیم ، فرهنگ لغات و اصطلاحات ورزشی ، انگلیسی به فارسی ، انتشارات : دفتر برنامه ریزی تربیت بدنی و ورزش ، بی جا ، چاپ اوّل : شهریور 1364 ﻫ.ش. 21- چامپیون ، جونیور ، والتر ، مبانی حقوقی ورزشها (مسؤولیت مدنی) ، مترجم : حسین ، آقائی نیا، ، چاپ اوّل ، بی جا ، انتشارات کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایران ، بهار 1374 ﻫ.ش. 22- حاجی نوری ، مستدرک الوسائل ، جلّد سوّم ، چاپ تهران ، 1382 ق . 23- حلّی (ابن ادریس ) محمّد بن ادریس ، السرائر ، جلّد 2 و 3 ، بی جا ، مطبعۀ مؤسسۀ النشر السلامی ، چاپ هشتم ، 1411 ﻫ.ق ،. 24- حبیب نیا ، اباذر ، دوپینگ و داروهای محرک در ورزش ، چاپ اوّل ، بی تا ، نشر تدبیر ، تهران . 25- حجّتی ، محمّد باقر ، مسائل تربیتی اسلام ، چاپ : دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، بی جا ، اسفند 1359 ﻫ.ش. 26- حرّانی ، ابومحمّد الحسن بن علی بن الحسین بن شعبه ، تحف العقول عَن آل الرسول ، ترجمه: احمد جنّتی ، چاپ اوّل ، مؤسسه انتشارات امیرکبیر ، تهران ، 1367 ﻫ.ش. 27- حر عاملی ، محمّد بن الحسین ، وسائل الشّیعۀ إلی تحصیل مسائل الشّریعۀ ، جلّدهای : 12 و 13، مکتبۀ الاسلامیۀ بطهران ، الطبعۀ السادسۀ 1403 ﻫ.ق. 28- حکیمی ، محمّدرضا ، محمّد ، علی ، الحیاۀ ، جلّد 4 ، مترجم : احمد آرام ، چاپ اوّل ، چاپخانه دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، تهران 1376 ﻫ.ش. 29- حلبی ، ابوصلاح ، الکافی فی الفقه ، کتابخانه ی عمومی امام امیرالمؤمنین علی (ع) اصفهان ، ایران ، 1400 ق. 30- حلّی ، جمال الدین الحسن بن یوسف بن علی بن مطهر ، تذکرۀ الفقهاء ، جلّد اوّل ، بی تا ، بی جا، منشورات : المکتبه المرتَضویه ، لاِحیاء آثار الجعفریه ،. 31- حلّی (محقّق حلّی ) ، شرائع الاسلام فی مسائل حلال و حرام ، المکتبۀ دارالهدی ، قم : گذرخان ، بی تا ، جلدهای 1 و 4 . 32- حلّی (علامه حلّی ) ، قواعد الاحکام ، منشورات الرَّضی ، قم – ایران ، 648 ﻫ=726 ﻣ . 33- خوانساری ، احمد ، جامع المدارک فی شرح المختصر النّافع ، جلّد 3 ، مؤسسه : اسماعیلیان ، قم ، چاپ دوّم ، 1364 ﻫ.ش=1405 ﻫ.ق . 34- دهخدا ، علی اکبر ، لغت نامه دهخدا ، جلّدهای : 27 ، 51 ، 38 ، ، چاپ افست گلشن ، تهران . 1340 ﻫ.ش. 35- رشید رضا ، تفسیر المنار ، بی جا ، بی تا ، دارالفکر . 36- ری شهری ، محمّد ، میزان الحکمۀ ، جلّدهای 4 ، 7 ، بی جا ، مکتب الاعلام الاسلامی حوزه علمیه قم ، 1404 ﻫ.ق=1362 ﻫ.ش . 37- زحیلی ، وهبه ، الفقه الاسلامی وأدلته ، دارالفکر ، دمشق ، جلّد 5 ، 1418 ﻫ = 1997 ﻣ . 38- زمخشری ، جارُ الله محمّدبن عمر ، کشّاف عن حقائق غوامض التَّنزیلِ وَ عیُونُ الاتاویل فی وجوه التاویل ، بی تا ، بی جا ، جلّد اوّل . 39- سبزواری ، محمّد باقر بن محمّد بن مؤمن (محقّق سبزواری ) کفایۀ الاحکام ، بی جا ، بی تا ، چاپ سنگی . 40- سمرقندی ، النّضر محمّد بن مسعود بن عیّاش السَّلمی ، (ابنّ عیاش ) : تفسیر عیَاشی ، جلّد اوّل ، بی جا ، انتشارات العّلمیه الاسلامیّه ، تهران ،. 41- سیُوریّ ، جمال الدین مقداد بن عبدالله ، کنز العرفان فی فقه القرآن ، المکتبۀ المرتضویّه لاِحیاء آلاثار الجعفریه ، بی تا ، تهران . 42- شامبیاتی ، هوشنگ ، حقوق جزای عمومی (مسؤولیت کیفری) ، جلّد سوّم ، چاپ اوّل ، کتابخانه گنج دانش ، تهران 1376 ﻫ.ش . 43- شانه چی ، کاظم ، آیات الاحکام ، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت) ، قم ، تابستان 1378 ﻫ.ش . 44- شیرازی ، محمّد ، الفقه ، کتاب سبق و رمایۀ ، جلّد 3 ، مطبعۀ سید شهداء ، بی تا ، قم ،. 45- صدری ، ابوالفضل ، تاریخ ورزش ، چاپ اوّل ، نشر اداره کل تربیت بدنی ، تهران ، 1377 ﻫ.ش . 46- طباطبایی ، محسن (محسن حکیم ) منهاج الصالحین ، جلّد 2 ، المطبعۀ العلمیّۀ ، نجف . 47- طباطبایی ، علی ، ریاض المسائل فی بیان احکام الشرع بِالدلائل ، جلّد 2 ، مؤسسه النشر الاسلامی لتابعۀ للجماعۀِ المدرسین ، قم 1415 ق . 48- طبرسی ، حسن ( شیخ ابی علی الفضل ابن الحسن) ، تفسیر مجمع البیان فی تفسیر القرآن ، جلّد 2 ، مکتبۀ العلمیّه الاسلامیۀ ، بی تا ، تهران ،. 49- طَّرابلسّی ، عبدالعزیز بن البراج ، المهذب ، جلّد اوّل ، مؤسسه نشر الاسلامی التابعۀ لجماعۀ المدرسین ، قم ، 400-481 ﻫ.ش . 50- طِّریحی ، فخرالدّین ، مجمع البحرین ، جلّد 3 ، مکتب المرتضویّه لاحیاء آلاثار الجعفریّه ، بی تا ، تهران . 51- طوسی ، النّهایۀ فی مجرد الفقه و الفتاوی ، چاپ دوّم ، دارالکتاب العربی ، بیروت-لبنان ، 1400 ﻫ=1980 ﻣ . 52- طوسی ، المبسوط فی فقه امامیّه ، جلّد 7 ، المکتبۀ المرتضویۀ ، بی تا ، لاحیاء آثار الجعفریّه ، . 53- طوسی ، ابی جعفر محمّد ابن الحسن ، تهذیب الاحکام فی شرح المقنعه للشّیخ المفید ، جلّد6 ، دارالکتب الاسلامیۀ ، چایخانه خورشید ، چاپ چهارم ، تهران ، 1365 ﻫ.ش . 54- عاملی ، زین الدین بین الجبعی (شهید ثانی ) ، مسالک الافهام إلی تنقیح شرائع الاسلام ، جلدهای 4 و 3 و 6 ، مؤسسه المعارف الاسلامیۀ طبقه الاولی ، 1415 ﻫ.ق ، ج4=1414 ﻫ =1993 ﻣ . 55- ، الروضۀ البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیۀ ، جلّد 2 و 4 ، ناشر : مکتب الاعلام الاسلامی ، الطبعۀ چهارم ، قم ، 1410 ﻫ.ق، . 56- عاملی ، شمس الدین محمّد بن مکّی ، (شهید اوّل ) ، الدروس شرعیۀ فی فقه امامیّه ، جلّد 3 ، (شهید اوّل) ، مؤسسه نشر اسلامی ، وابسته به جامعه مدرسین ، قم ، 1412 ﻫ. شوال المکرم . 57- ، اللمعۀ الدمشقیۀ فی فقه امامیّه ، بی جا ، 734 -786 ﻫ.ق . 58- عاملی ، محمّد جواد حسینی ، مفتاح الکرامۀ فی شرح قواعد العلامۀ ، کتاب دیات ، بی تا، چاپ لبنان – بیروت . 59- عبدالواحِد ، شرح فتح القدیر للعاجز الفقیر ، جلّد 8 ، بی تا ، داراحیاءِ التراث العربی ، بیروت- لبنان . 60- عسکری ، ابوهلال ، الفروق فی اللغۀ ، ترجمه علوی مقدم ، نشر : امور فرهنگی آستان قدس رضوی ، چاپخانه دانشگاه مشهد ، مهر 1363 ﻫ.ش . 61- فخر رازی ، التفسیر الکبیر ، جلّد 6 ، بی تا ، داراحیاء التراث العربی . 62- فیض ، علیرضا ، مبادی فقه و اصول ، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران ، چاپ هفتم ، اسفند 1374 63- فیض اسلام ، نهج البلاغه ، انتشارات : فیض الاسلام ، بی جا ، چاپ هشتم ، 1378 ﻫ.ش . 64- فیض کاشانی ، محمّد محسن ، مفاتیح الشرایع ، جلّد3 ، نشر : مجمع الذخائر الاسلامیه ، قم ، 1401 ﻫ ق. 65- فیومی ، المصباح المنیر ، جلّد 2 ، مؤسسه دارالهجرۀ ، بی جا ، الطبعۀ الاولی فی ایران 1405 ﻫ . 66- قمی ، محمّد بن علی بن الحسین بن بابویه (شیخ صدوق) ، المقنع ، مؤسسه امام هادی (ع) ، قم، 1415 ﻫ .ق. 67- کاتوزیان ، ناصر ، مسؤولیت مدنی الزام های خارج از قرارداد (ضمان قهری ) ، جلّد 1 ، چاپ دوّم ، انتشارات دانشگاه تهران ، تهران 1376 ﻫ .ش. 68- ، مقدمه علم حقوق و مطالعه در نظم حقوق ایران ، ناشر شرکت سهامی انتشار ، چاپخانه حیدری ، 1385 ﻫ .ش. 69- کرکی ، علی بن الحسین ، (محقّق ثانی) ، جامع المقاصد فی شرح القواعد ، چاپ اوّل ، مؤسسه آل البیت ، لاحیاء التراث ، بیروت ، 1411 ﻫ= 1991 ﻣ . 70- گاستون استفانی ، ژرژلو سوروبرنابولوک ، حقوق جزای عمومی (جرم و مجرم) ، جلّد اوّل ، ترجمه دادبان ، حسن ، انتشارات : دانشگاه علامه طباطبایی ، تهران 1383 ﻫ .ش. 71- گلدوزیان ، ایرج ، بایسته های حقوق جزای عمومی ، چاپ سیزدهم ، نشر میزان ، بی جا،تابستان 1385 ﻫ .ش. 72- لاهیجی، بهاء الدین محمّد بن شیخعلی، تفسیر لاهیجی ، شرکت چاپ و انتشارات علمی، 1393 ﻣ. 73- مالک بن انس ، الموطاء ، تحقیق و تصحیح ، محمّد فؤاد ، جلّد 2 ، بی تا ، احیاء التراث العربی ، بیروت- لبنان . 74- مجلّسی ، محمّد باقر ، مرآۀ العقول ، جلّد 18 ، ناشر : دارالکتب الاسلامیۀ ، تهران ، 1376 ﻫ . ش. 75- ، بحارالانوار ، جلّدهای 78 ، 77 ، 103 ، 72 ، 70 ، 64 ، 76 ، چاپ دریا ، چاپ چهارم ، ناشر کتابچی ، 1415 ﻫ . ق = 1373 . 76- مجموعه کلمات قصار حضرت رسول (ص) ، منهاج الصالحین ، مترجم و فراهم آورنده ابوالقاسم پاینده ، چاپخانه آسمان ، سازمان انتشارات جاویدان ، چاپ بیستم ، 1366 ﻫ . ش. 77- محسنی ، مرتضی ، دوره حقوق جزای عمومی ( مسؤولیت کیفری) ، جلّد سوم ، چاپ اوّل ، کتابخانه گنج دانش ، تهران 1376 ﻫ . ش. 78- محمودی ، محسن ، مسائل جدید از دیدگاه مراجع تقلید ، ناشر قم ، انتشارات ناصر ، 1379 ﻫ . ش. 79- مرتضی ، رسائل ، جلّد اوّل ، دارالقرآن الکریم ، مطبعۀ سیّد الشهداء ، قم ، 1405 ﻫ . ق. 80- مطّهری ، مرتضی ، مجموعه آثار استاد شهید مطّهری ، چاپ اوّل ، جلّد 3 ، ناشر : انتشارات صدرا ، چاپخانه سپهر ، تهران ، قم . 81- مغنیه ، محمّد جواد ، فقه الامام جعفر الصادق عَرض وَ استدلال ، جلّد 4 ، انتشارات قدس محمّدی ، بی تا ، قم . 82- مفید ، (شیخ مفید)، المقنعه ، مؤسسه نشر اسلامی وابسته به جامعه مدّرسین قم ، بی جا ، 1410 ﻫ .ق. 83- موسوی خمینی ، روح الله ، (امام خمینی) ، مکاسب محرمه ، جلّد دوّم ، قم ، محرم الحرام ، المطبعۀ العلمیّه ، 1381 ﻫ . ش. 84- ، صحیفه امام (مجموعه آثار امام خمینی) ، جلّدهای 21، 2 ، 19 ، 18 ، بی جا ، مؤسسه تنظیم و نشر : آثار امام خمینی ، چاپ اوّل ، 1378 ﻫ . ش. 85- نجفی ، محمّد حسن ، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام ، جلّدهای : 9 ، 8 ، 28 ، 10 ، 15، مؤسسه : المرتضی العالمیّه ، چاپ اوّل ، بیروت – لبنان ، 1992ﻣ=1412 ﻫ .ق . 86- نراقی ، احمدبن مهدی ، مستندالشیعه فی احکام الشریعۀ ، چاپ اوّل ، مؤسسه آل البیت للاحیاء التراث ، مشهد ، 1416 ﻫ . ق . 87- نوربها ، رضا ، زمینه حقوق جزای عمومی ، چاپ دوّم ، نشر کانون وکلای دادگستری ، چاپ دوّم ، زمستان 1375 ﻫ . ش. 88- ولیدی ، محمّد صالح ، حقوق جزای عمومی ، جلّد دوّم ، چاپ اوّل ، مرکز نشر داد ، تهران 1372 ﻫ . ش. ب) مقالات 1- ارشادی فرد ، رسول ، « حقوق ورزشی » ، نشریه : حمایت 5/3/84 . 2- آقائی نیا ، حسین، « حقوق ورزشی مسؤولیتهای قانونی ورزشکاران ، داوران ، مربیان » ، نشریه : هنرهای رزمی ، فروردین – 81 . 3- خوشبختی ، جعفر ، « اصول اخلاقی فردی ، حقوق و مسؤولیتها در ورزش » ، نشریه :ورزش دانشگاه انقلاب 166 . 4- رحمانی ، محمّد ، « مبانی فقهی بازی با شطرنج از نگاه آیت الله احمد خوانساری » ، سال 5/شماره 17 و 18 . 5- ساریخانی ، عادل « حقوق و تکالیف ورزشی » ، نشریه : بصیرت 30 و 31 . 6- کاتوزیان ، ناصر ، « خطای ورزشی و مسؤولیت ورزشی » ، مجلّه ی دانشکده ی حقوق دانشگاه تهران ، سال 1378 ، شماره ی 43 . 7- نجفی توانا ، علی « قوانین و مقرّرات و جرایم ورزشی » ، نشریه : ورزش دانشگاه انقلاب – 180.

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته