مبانی نظری و پیشینه تحقیق سبک زندگی و ادراک خدا (docx) 38 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 38 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
مبانی نظری و پیشینه تحقیق سبک زندگی و ادراک خدا
سبک زندگی
در عصر جدید که دوران ما بعد سنتی است در برابر شکلهاي نوین تجربه باواسطه ،هویت شخصی به صورت رفتارهایی جلوه گر مي شود که به طور بازتابی بروز مي کنند این تصویر بازتابی از خویشتن بر روایتهاي زندگی ناهموار منسجم وهمواره قابل تجدید نظری استوار است که در تارو پود انتخابهاي متعدد وبر آمده از نظامهاي مجرد جای مي گیرند، در زندگی اجتماعی امروزین مفهوم شیوه یا سبک زندگی معنایی خاص به خود مي گیرد. هرچه نفوذ و کشش صنعت کمتر مي شود وهر چه زندگی روزمره بیشتر بر حسب تاثیرات متقابل عوامل محلی وجهانی بازسازی مي شود وافراد بیشتر ناچار مي شوند سبک زندگی خود را از میان گزینههاي مختلف انتخاب نمایند .البته عوامل استاندارد کننده هم به ویژه از طریق کلایی کردن بیشتر تولیدات اجتماعی نقش خاص خود را دارند ،چرا که فرایندهای تولید وتوزیع سرمایه داری در واقع مولفه هایی هسته ای نهادهای مدرنیته را تشکیل مي دهند با این وصف به دلیل باز بودن زندگی اجتماعی امروزی وهمچنین به علت تکثر زمینههاي عمل وتنوع مراجع انتخاب سبک زندگی پیش از پیش در ساخت هویت شخصی وفعالیت روزمره اهمیت یافته اند (گیدنز،2011) سبک زندگی اصطلاحی است که در آن فرهنگ سنتی چندان کاربرد ندارد چون ملازم با نوعی انتخاب از میان تعداد کثیری از امکانات موجود است و در عمل نه فقط از نسل گذشته تحویل گرفته نمي شود بلکه پذیرفته مي شود به نظر( دیوید چنی) سبکهاي زندگی به مثابه گفتمانی در دوره مدرنیسم محسوب مي شوند . دوران مدرن براساس پیدایش ایدولوِِژیهاي غیر دینی غالب مشخص مي شود که بر حسب درجات وگونههاي متفاوت آگاهی طبقاتی سازنده تضاد اجتماعی اند (چنی،2010).
دوره مدرن با آنچه( لیوتار )از آن تحت عنوان سلطه کلان به روایت یاد مي کند، سلطه دولت ملی و شکل گیری حوزه عمومي مبتنی بر گفتمکان عقلانی غیر شخصی مشخص مي شود. (آندرسن،2011) سبک زندگی سه ویژگی یاد شده مدرنیته را از پایه تضعیف مي کند . در ارتباط با مورد نخست سبکهاي زندگی یا تعداد پشتیبانیشان در برابر ورود هرگونه کلان روایی که بخواهد مقتدرانه ساختار صورتهاي اجتماعی را توصیف کند ایستادگی ومقاومت کند . در ارتباط دولت ملی سازمانهاي تولید وتوزیع که ارائه دهنده خدمات سبک زندگی هستند، از مرزهای ملی فرا مي روند وهر تصویری از فرهنگ ملی را مخدوش کرده وبه ریشخند مي گیرند این سازمان ها با آنکه تجربه محلی را نابود مي کنند اما آن رادر رابطه ای ضرورتا دیالتیکی (کنایی) با شبیه سازی دراماتیک جهانی قرار مي دهند. نکته سوم که از همه مهمتر است این است که سبکهاي زندگی در راستای تار و مبهم کردن ونهایتا تغیر دادن شکل تمایزات موجود بین حوزهای عمومي وخصوصی عمل مي کند وبااین کار درجهت ساختن وشکل دادن ادراکهاي جدید از روابط شکلهاي موجودیت اجتماعی فردی وجمعی عمل مي کند. (جمهری، 1391). در این جهت چنین سبکهاي زندگی را که فرزند مدرنیته اند نیازمند بازشناسی به واسطه شکلهاي ساختاری نوظهوری مي دانند که متعلق به دوران پست مدرن اند . بدین ترتیب میتوان گفت که سبک زندگی عبارتست از طیف رفتاری که اصل انسجام سنجش بر آن حاکم است عرصه ای از زندگی را تحت پوشش دارد ودر میان گروهی از افراد جامعه قابل مشاهده است که الزاما بر همگان قابل تشخیص نیست. (فاضلی، 1389) این در حالی است که محقق اجتماعی میان سبکهاي زندگی وبقیه طیفهاي رفتارهای افراد جامعه تمایز قائل اند، البته سبک زندگی مي تواند تشخیص پذیر باشد یا اساسا به قصد ایجاد تشخیص سامان داده شود در نهایت مي توان گفت که سبک زندگی زاییده انتخابهاي مردم در میان محدودیتهاي ساختاری است که آنها را فرا گرفته است با عنایت به تعریف بالا سبک زندگی باید به این نکته توجه داشت اولا تحلیل سبک زندگی تنها به بررسی الگوهای مصرف مادی محدود نمي شود.(شبری، 1390) تحلیل سبک زندگی پژوهشی است در باره زندگی اجتماعی آن چنان که در عمل تحقیق میابد وزندگی عناصری پیش از مصرف نیز در بر دارد، ثانیا پژوهش در باره سبک زندگی به منزله مفهومي که در حد وسط ساختار وانتخابگری عاملان منشاها و پیامدهای خود ومصرف بقیه فرایندهای دنیای جدید قرار گرفته است راهی را برای آزمون دنیای اجتماعی در ابعاد مختلف است پژوهش در مورد سبک زتدگی عرصه است برای دنبال کردن مباحثه در واقعیت آزموده شود وپیامد آنچه تحقیق یافته است برای خود فرد وجامعه ارزیابی شود از آنچه که پژوهش سبک زندگی درباره رفتارها وفعالیتهاي واقعی است این امکان را فراهم میآورد که تا تغییراتی که در تحقیق یافته است مطالعه کنیم وحتی به این نکته بپردازیم که میان آنچه ارزشهاي ما حکم میکرده اند ونگرشهای ما بدان تمایل داشته اند با آنچه تحقیق یافته است چقدر فاصله دارد (ریاحی، 1388).