مبانی نظری و پیشینه تحقیق مسئوليت های اجتماعی سازمانها و شرکتها (docx) 34 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 34 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
2-3 مبانی نظری متغیر وابسته؛ مسئولیت اجتماعی
2-3-1 مقدمه
شرکت بزرگ و فرا ملی عمدتاً گزارشاتی تحت عنوان مسئولیت اجتماعی شرکتها را هر ساله منتشر کرده و در دسترس عموم قرار می دهند که در آن با بر شمردن برخی از ضوابط و اصول کاری خود گزارشی از فعالیتهای اجتماعی خود، سرمایه گذاری های اجتماعی خود، مشارکتهای اجتماعی خود را ارایه می دهند. گزارش دهي اجتماعي شركتها روشي براي مديريت اثر گذار و پذيرش اجتماعی است كه توسط شركتها طرح ميشود تا رضايتمندي ذينفعان گوناگون را در مورد رفتارهاي عموميشان تضمين كنند. شرکتها گزارش دهي اجتماعي را بعنوان فرآيند ارتباط اثرات زيست محيطي و اجتماعي فعاليتهاي اقتصادي شركت بر روي گروههاي ذي نفع ويژه در بين جامعه و در سطح وسيع آن می بینند. هر ساله نیز موسساتی براساس این گزارشات، شرکتها را از نظر مسئولیت پذیری اجتماعی رده بندی می کنند، در سال 2005 مجله فورچون شرکتها را براساس مسئولیت پذیری اجتماعی و زیست محیطی رده بندی کرده است.
شركت هاى بريتيش پتروليوم، رويال داچ شل و ودافن به عنوان سه شركت نخست دنيا از نظر مسؤوليت پذيرى در قبال مسائل اجتماعى و زيست محيطى معرفى شدند.
به نوعی برای ما مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکتها یعنی چگونه از طریق کسب و کار مسئولانه ایجاد ثروت کنیم. بنابراین رفتارهای تجاری شرکت حوزه کارکنان، مشتریان، پیمانکاران، محیط زیست و جامعه را در برمیگیرد. بنابراین یک رابطه برنده- برنده و خلق ارزش مشترک هم برای جامعه و هم برای بنگاه، زیربنای مفهومی موضوع مسئولیت شرکتی است. مسئولیت اجتماعی شركتها بر مسئولیت و پاسخگویی به عنوان پایه و اساس رفتار یک سازمان در اجتماع تاکید دارد و ناظر بر چگونگی کسب و کار مسئولانه همراه با تولید ثروت است. این نیازهای اجتماعی جامعه است که بازارهای اقتصادی را تعریف می کند. بنگاههای اقتصادی در قبال کلیه ذینفعان مسئول هستند و ذینفعان مشتری، کارمند، خود سازمان، مصرفکنندگان، محیط زیست، جامعه محلی، همسایهها، دانشگاه و اقتصاد آن ملت را شامل میشود.
مسئوليت اجتماعي شركت ها براي حكومت ها جذاب است؛ زيرا آنها را قادر مي كند تلاش ها، برنامه ها و سياست ها را جايگزين، تكميل و يا قانوني كنند و مكمل نقش سنتي دولت، در تدوين سياست گذاري اجتماعي كارا باشند (زاپالا، 2003)
2-3-2 تعریف مسئولیت اجتماعی
امروزه مسئولیت اجتماعی شرکت مفهومی وسیع تر از فعالیتهای گذشته دارد. مسئولیت اجتماعی به طور اعم، به مجموعه فعالیتهایی گفته می شود که صاحبان سرمایه و بنگاه های اقتصادی به صورت داوطلبانه، به عنوان یک عضو مؤثر و مفید در جامعه، انجام می دهند.
کترو و مک داگلاس می گویند؛ مسئولیت اجتماعی از تعهدات مدیریت است که علاوه بر حفظ و گسترش منافع سازمان، در جهت رفاه عمومی جامعه نیز انجام می گیرد (بزرگی، 1384)
استوارت و سالمون (1997)، مسئولیت اجتماعی را چنین تعریف می کنند: شیوه اي از مدیریت که طبق آن سازمانها فعالیتهایی را انجام می دهند که اثر مثبتی بر جامعه و ترفیع کالاهاي عمومی داشته باشد .در واقع نگرش استوارت و سالمون بر این مبنا بود که خواهان حذف آثار منفی سازمان بر جامعه هستند و سعی بر آن داشتند بتوانند تغییر نگرش و رفتار مصرف کنندگان را در پی داشته باشند. می گویند: شرکتهاي هندي مسئولیت اجتماعی را جهت همکاري براي انسجام ملی،حفظ ثروت و ارزش اجتماعی براي ائتلاف و سرمایه گذاریهاي استراتژیک جهت پیوند نیروي انسانی با منافع تجاري و شناخت متناسب و معنی دار آن بعنوان ابزاري براي تقویت و ارتقاء بلند مدت ارزش سهامداران می دانند. این شرکتها در این زمینه بر رفتارهاي اخلاقی تجارت،شفافیت در امور اجرایی و عملیاتی ودر پایبندي به قانون تاکید می نمایند (بالارپور، 2002)
نظرات مختلف در مورد مسئولیت اجتماعی را با توجه به نقش مناسب کسب و کار در جامعه می توان نشان داد. در یک طرف کسانی هستند که معتقدند کسب و کار تنها مسئولیت اقتصادي دارد، در میانه کسانی هستند که از مدیران می خواهند نسبت به اثرات اجتماعی بویژه در مورد زیانهاي بالقوه آنها حساس باشند و در طرف دیگر کسانی که می خواهند نقش شرکتها را بطور فعال در برطرف کردن مشکلات جامعه مشاهده کنند (امیدوار، 1384، 175)
گریفن و بارنی مسئولیت اجتماعی را چنین تعریف می کنند؛ «مسئولیت اجتماعی، مجموعه وظایف و تعهداتی است که سازمان بایستی در جهت حفظ و مراقبت و کمک به جامعه ای که در آن فعالیت می کند، انجام دهد». (بزرگی، 1384)
در متون مدیریت استراتژیک، مسئولیت های اجتماعی به گونه عام و اصول اخلاقی به گونه خاص به بخش جدایی ناپذیر از مباحث تدوین و اجرای استراتژی تبدیل شده است. صاحبنظران مسئولیت اجتماعی در دو دسته مخالفان و موافقان قرار می گیرند. برخی از طرفداران اقتصاد بازار، مانند میلتون فریدمن با مسئولیت اجتماعی مخالف بوده، آن را با مکانیسم های اقتصاد آزاد در تضاد می دانند. فریدمن کاهش قیمت محصول برای کاهش تورم، استخدام برای مبارزه با بیکاری و هزینه کردن برای کاهش آلودگی محیط زیست را هدردادن پول و سرمایه سهامداران می داند. او از مسئولیت اجتماعی به عنوان یک دکتر اساساً ویرانگر نام می برد. فریدمن تنها مسئولیت اجتماعی شرکت تجاری را استفاده از منابع جامعه و مشارکت در فعالیتهایی که برای افزایش سود با رعایت قواعد بازی (بدون نیرنگ و فریب) طراحی شده اند، می داند. در مقابل کارل که از طرفداران مسئولیت اجتماعی است، براین باور است که مدیران یک سازمان تجاری، چهار مسئولیت اقتصادی، حقوقی، اخلاقی وفداکاری کردن دارند. و بر این باور است که مسئولیت اخلاقی و فداکاری امروز ممکن است در آینده به ترتیب به مسئولیتهای حقوقی و اخلاقـی تبدیل شوند. هم فریدمن و هم کارل مـدعی اند که با توجه به اثر مسئولیتهای اجتماعی بر سود شرکت، نظریه خود را ساخته و مطرح کرده اند. فریدمن می گوید: اقدامات از نظر اجتماعی مسئولانه، به کارایی شرکت آسیب می رساند.
کارل باور دارد که بی توجهی به مسئولیتهای اجتماعی موجب افزایش دخالت دولت و درنتیجه کاهش کارایی می شود. اگر شرکت داوطلبانه به برخی مسئولیتهای اجتماعی و اخلاقی خود عمل کند، می تواند به سود مورد نظر خود دست یابد (هانگر و ویلن،۱۳۸۴، ۵۱)
تئوری های مطرح در مورد مسئوولیت اجتماعی شرکتها عبارتند از:
تئوری مشروعیت
تئوری گروه های ذی نفع
تئوری اقتصادی سیاسی
که همگی بیان گر این مطلب هستند که مدیران به دلایل مختلفی؛ هم چون کسب و مشروعیت سازمانی یا فشار گروه های ذی نفع، مایل به افشای اطلاعات اجتماعی سازمان هستند، ولی در تئوری اقتصادی سیاسی، اعتقاد بر لزوم تدوین قوانین و استانداردهایی در این زمینه است. در تئوری گروه های ذی نفع هم شاخه ی اخلاقی و هم شاخه ی مدیریتی وجود دارد. شاخه ی اخلاقی به این موضوع می پردازد که سازمان ها چگونه باید با گروه های ذی نفع خود رفتار کنند. این دیدگاه بر مسئوولیت های سازمان ها تاکید دارد.در مقابل شاخه ی مدیریتی تئوری گروه های ذی نفع بر نیاز به مدیریت گروه های ذی نفع خاص تاکید دارد (فروغی و همکاران، 1387، 29-102)
همان طوری که از محتوای این تئوری (ذی نفعان) استنباط می شود، از آن جایی که توجه به مسئوولیت پذیری شرکت می تواند دید بهتری در ذی نفعان نسبت به مدیران شرکت ایجاد نماید، بنابراین انتظار می رود که مدیران شرکت هایی که بیش تر به رفتارهای مدیریت سود می پردازند، از مسئولیت پذیری اجتماعی بالایی برخوردار باشند و بلعکس.
جدول 2-1 دیدگاههای مسئولیت اجتماعی (منبع: لانتوس، 2001)
نویسندهدیدگاهچگونگی نقش کسب و کار در جامعهآلبرت کاردیدگاه سوددهی خالص مسئولیت اجتماعی - اقتصادیکسب و کار از استانداردهای اخلاقی پایینی نسبت به جامعه برخوردار است و هیچ مسئولیت اجتماعی جز پیروی از قانون نداردمیلتون فریدمندیدگاه سوددهی معین مسئولیت اجتماعی - اقتصادیکسب و کار باید دارایی سهامدار را به حداکثر برساند، از قانون پیروي کند و اخلاقی باشد. (خودداري از کلاهبرداري و فریبکاري/بازي جوانمردانه و قانونی و ...)ادوارد فریماهدیدگاه آگاهی اجتماعی مسئولیت اجتماعی - اخلاقیکسب و کار باید در مقابل زیانهاي بالقوه فعالیتهایش بر روي گروه هاي مختلف ذي نفع هوشیار باشدریچارد کارولدیدگاه خدمات اجتماعی مسئولیت اجتماعی - بشردوستانهکسب و کار باید از منافع گسترده اش براي خدمت به جامعه استفاده کند.
2-3-3 ابعاد مسئولیت اجتماعی
1- مسئولیت اقتصادی:
نخستین بعد مسئولیت سازمانها، بعد اقتصادي است که در آن فعالیتها و اقدامات اقتصادي مدنظر قرار می گیرد. به عبارت دیگر، مسئولیت اولیه هر بنگاه اقتصادي کسب سود است. در حقیقت اهداف اولیه سازمانی در این بعد مورد توجه قرار می گیرد.
2- مسئولیت قانونی:
دومین بعد مسئولیت سازمانها، بعد قانونی (حقوقی) است و سازمانها ملزم می شوند که در چارچوب قانون و مقررات عمومی عمل کنند. جامعه این قوانین را تعیین می کند و کلیه شهروندان و سازمانها، موظف هستند به این مقررات به عنوان یک ارزش اجتماعی احترام بگذارند. بعد قانونی مسئولیت اجتماعی را «التزام اجتماعی» نیز می گویند.
3-مسئولیت اجتماعی:
سومین بعد مسئولیت سازمانها، بعد اجتماعی است که مجموعه وظایف و تعهداتی است که سازمان باید در جهت حفظ و کمک به جامعه با نگرش همه جانبه و رعایت حفظ وحدت و مصالح عمومی کشور، انجام دهد.
4- مسئولیت اخلاقی:
چهارمین بعد مسئولیت سازمانها، بعد اخلاقی است. از سازمانها انتظار می رود که همچون سایر اعضاي جامعه به ارزشها، هنجارها و اعتقادات و باورهاي مردم احترام گذاشته و شئونات اخلاقی را در کارها و فعالیتهاي خود مورد توجه قرار دهند. بعد اخلاقی مسئولیت اجتماعی را «پاسخگویی اجتماعی» گویند. (استادان دانشگاه مدیریت دانشگاه لتبریج،2000)
2-3-4 ایجاد ارزش از طریق مسئولیت اجتماعی:
فضاي سازمانها به سرعت در حال تغییر بوده و سازمانها بر اثر روندهاي جاري به سوي نشانهاي تجاري جهانی پیش رفته و سازمانهاي چند ملیتی با زنجیره هاي تامین جهانی نیز بدان شدت می بخشند. بسیاري از سازمانها به نحو فزاینده اي از ارزش مستقیم اقتصادي مسئولیت اجتماعی آگاهی یافته و با ادغام آن به منزله سرمایه گذاري راهبردي با راهبرد اصلی کسب و کار و فعالیتهاي مدیریتی خود، می توانند تاثیر مثبتی بر جامعه و محیط خود داشته باشند و در ضمن، شهرت و اعتبار خود را نیز تقویت کنند. با پیروي از این روش، نه تنها براي امروز خود سود تولید می کنند، بلکه موقعیت آینده خود را نیز تثبیت می نمایند (گروه کارشناسان ایران، 1386).
براساس مطالعات و تعاریف مرکز ابتکارات اجتماعی و توسعه روستایی آدیتیا بیرلا هند مسئولیت اجتماعی اصولی را ایجاد می نماید که موجب سیستم ارزشی می گردد وعبارتند از:
«عامل خوب احساس» در مورد شرکت، که عاملی است جهت دلبستگی کارکنان تخصصی به سازمان
شناسایی ترجیحات مصرف کننده براي شرکتها بوسیله وجدان اجتماعی.
افزایش انتظار سهامدارانی که شرکتهاي آنان براي برآوردن نیازهایی از جامعه حساس و ضروري می باشد.
پروژه هاي اجتماعی ابزاري هستند که بوسیله آنها شرکت ارزشهایی را که بر اساس آن در سطح وسیعی در جامعه قرار می گیرد، تسهیم می کند (آدیتیابیرلا، 2002)
بر اساس پیمایش و مطالعاتی که در بیش از 200 شرکت بزرگ اروپایی در سال2007، توسط گروه آر.اس.ام در دانشگاه اراسماس صورت گرفت، ضمن بررسی اثراتی که مسئولیت اجتماعی بر بهبود عملکرد سازمانها دارد، 10 مورد را که مسئولیت اجتماعی بر آنها تاثیر گذار بوده، شناسایی و تاثیراتی را که هر کدام از آنها بر امور کاري و تجاري سازمان می گذارد، جمع آوري نمودندکه براساس مقیاس لیکرت از 1(کمترین اثر) تا 5 (بیشترین اثر) میانگین هر یک از موارد در زیر مشخص شده است و در این میان جلوگیري از فساد بیشترین و کاهش فقر کمترین اثر را در سازمان در راستاي ایفاي نقش مسئولیت اجتماعی داشتند:
1) جلوگیري از فساد اداري (6/4)
2) شفافیت در فعالیتهاي تجاري(5/4)
3) ایمنی و سلامتی (5/4)
4) تغییرات جوي (3/4)
5) حقوق کارمندان (3/4)
6) زیست بومی (3/4)
7) تساوي درآمدودستمزدهاي مناسب و عادلانه (9/3)
8) تجارت و تولید مناسب و مطلوب (9/3)
9) تعیلم و تربیت (5/3)
10) کاهش فقر (0/3)
از طرفی این گروه تحقیقاتی، عوامل مهم مرتبط و وابسته به مسئولیت اجتماعی را به صورت زیر در نظر گرفتندکه از مقیاس (1) کمترین اهمیت تا (5) بیشترین اهمیت، اندازه گیري گردیده و میانگین هر یک در زیر نمایش داده شده است :
اعتبار و شهرت مدیریت (3/4)
جاذبه و کشش کارکنان(2/4)
رقابت(1/4)
ارتباطات سرمایه گذار(0/4)
مسئولیتهاي حقوقی/مطالبات قانونی(8/3)
بهره وري هزینه(8/3)
کیفیت(8/3)
که بر اساس نتایج حاصله بیشترین اثر و اهمیت را "اعتبار و شهرت مدیریت" برعهده دارد و سطوح دیگر نیز از اهمیت نسبتا بالایی برخوردارند. در کنفرانس بوآرد به پاره اي از مزایاي مستقیم ناشی از مسئولیت اجتماعی براي سازمان شامل موارد زیر اشاره شده است:
افزایش ارزش تجاري، نشان تجاري
دسترسی بیشتر به منابع مالی
نیروي کار سالم تر و ایمن تر
مدیریت ریسک و نظارت مؤثرتر بر امور سازمان
کارکنان مشتاق
وفاداري مشتري
ارتقاي اعتماد و اطمینان طرفهاي ذینفع
تقویت وجهه عمومی
شکل زیر ارزش هاي ایجاد شده از طریق اجراي مسئولیت اجتماعی در سازمانها بصورت کاهش
هزینه ها و افزایش درآمدها را نمایش می دهد (چاوش باشی، 1387)
شکل 2-2 ارزشها ي ایجاد شده از طریق مسئولیت اجتماعی
همانطوریکه در شکل فوق نشان داده شده است تدوین استراتژي و خط مشی سازمانها از طریق رعایت و بکارگیري اصول مسئولیت اجتماعی نتایج و اثرات مفیدي براي سازمانها و شرکتها خواهد داشت از جمله:
کاهش شکایات
کاهش ریسک هاي عملیاتی
شهرت و اعتبار تجاري
کارایی- عملکردي
نوآوري
دستیابی به بازارهاي موجود و جدید
دستیابی به دانش و مهارتها
دستیابی به منابع عمده و کلیدي
بر اساس تحقیقات و پیمایشی که در سال 2002 در صنعت هند صورت گرفته، نشان می دهد مسئولیت اجتماعی اثر مثبتی بر تجارت وفعالیت سازمانها دارد، بطوریکه موجب تنظیم مقررات چارچوب کاري، اثر بخشی سیستمهاي قضاوتی، اثربخشی اصول حسابداري واستانداردهاي گزارش دهی حسابرسی و کاهش فساد تجاري و کاري خواهد شد.
از طرفی تعیین کنندگان استراتژي مسئولیت اجتماعی درسازمانها،مصرف کنندگان،سرمایه گذاران تامین کنندگان، کارمندان، ارتباطات سازمانی و اجتماعات محلی و جهانی، دولت و سازمانهاي غیر دولتی و غیر انتفاعی هستند که سهم آنها به ترتیب در عملکرد سازمان، 75% کارمندان، 66% مصرف کنندگان، 59% اجتماعات محلی می باشد (آمار مسئولیت اجتماعی، 2002)
2-3-5 تحلیل علمی برنامه های دارای دغدغه ی اجتماعی شرکت ها
در سالهای اخیر، اندیشمندان برجسته ای همچون «سی.کی.پراهالاد»، «محمد یونس» و «فیلیپ کاتلر» کوشیده اند تا علاوه بر گردآوری تجربیات متنوع و ارزیابی نقاط قوت و ضعف پروژه های نوع دوستانه و خیریهی اجرا شده توسط شرکتهای مختلف در سراسر جهان، پرسش هایی کلیدی در زمینهی مسؤولیت پذیری اجتماعی شرکت ها را مورد بررسی قرار دهند؛ سؤالهایی همچون:
آیا سازگارسازی انگیزه ی شرکت ها برای کسب سود و انگیزهی کمک به فقرا امکان پذیر است؟ با رعایت کدام اصول کلی، میتوان بهره وری برنامه های دارای دغدغه های نوع دوستانهی اجرا شده توسط شرکت های مختلف را ارتقا بخشید؟ چگونه میتوان ایده هایی خلاقانه طراحی نمود که از یک طرف کارایی بالایی در کمک رسانی به گروه های محروم جامعه داشته باشد و از طرف دیگر بتواند دست کم سرمایه ی اولیه ی خود را بازگردانند؟ آیا افزایش اجرای برنامه های متنوع دارای اهداف بشر دوستانه از سوی یک شرکت، میتواند منافع غیرمستقیمی در رونق کسب و کار خود آن شرکت داشته باشد؟
به عنوان مثال در پاسخ به پرسش آخر، میتوان به پژوهش هایی اشاره نمود که بر مبنای آن ها، توسعهی برنامه های خیریه و نوع دوستانه از سوی هر شرکت، در صورتی که با موفقیت همراه بوده و اطلاع رسانی مناسبی در مورد آنها صورت گیرد، میتواند منافع اقتصادی بلند مدتی را برای خود شرکت به دنبال داشته باشد؛ منافعی که از کانال هایی همچون افزایش اعتبار و خوش نامی شرکت در نزد مشتریان بالفعل و بالقوه و نیز افزایش انگیزه ی متخصصین مختلف برای همکاری با شرکت مورد نظر حاصل خواهند شد. هم چنین در نظرسنجی گسترده ی مؤسسهی معتبر «مک کنزی» در سال 2009م. از میان 2245 مدیر ارشد شرکت های موفق سراسر جهان، حدود 75 درصد آنها معتقد بودند که سرمایه گذاری برای اجرای برنامه های قوی و موفق در حوزه های مختلف اجتماعی و خیریه، میتواند در بلند مدت از طریق ایجاد خوشنامی و اعتبار فراگیر برای شرکت اجرا کننده، ارزش سهام شرکت را بالا ببرد (خدیوی فرد، 1390، 28-29)
2-3-6 برخی مفاهیم کلیدی در تحلیل علمی مسؤولیت اجتماعی شرکت ها
در سال های اخیر، شاهد طرحریزی مفاهیمی در زمینه ی مسؤولیت اجتماعی شرکتها بودهایم که بررسی آنها، بدون تردید می تواند نقش محسوسی در ارتقای بهرهوری و موفقیت برنامه های نوع دوستانهی اجرا شده از سوی شرکت های ایرانی داشته باشد.
کسب و کار اجتماع محور: برای مثال «محمد یونس»، اقتصاددان برجسته ی بنگلادشی و برنده ی جایزهی نوبل صلح در سال 2006ميلادي کوشیده است تا مفهوم «کسب و کار اجتماع محور» را تشریح کند. این مفهوم، به کسب و کاری اشاره میکند که با هدف ارایه ی خدماتی ویژه به خانوارهای کمدرآمد ایجاد میشود و در عین حال چارچوب کلی آن به گونه ای طراحی میشود که دست کم بتواند اصل سرمایهی صرف شده را برگرداند. به عنوان مثالی موفق در این زمینه، میتوان به دو شرکت موفق «گرامین بانک» و «گرامین تلکام» اشاره نمود که اولی به طور اختصاصی به ارایه ی وامهای کوچک به خانوارهای روستایی فقیر در بنگلادش میپردازد و دومی ارایهی خدمات تلفن همراه در مناطق دور افتادهی این کشور را به عنوان هدف خود در نظر گرفته است. دو شرکت یاد شده که هر دو توسط خود محمد یونس تأسیس شدهاند، هم اکنون توانستهاند از یک طرف به کاهش فقر در میان صدها هزار خانوادهی فقیر بنگلادشی کمک کنند و از طرف دیگر به لحاظ مالی خودکفا بوده و نیازی به کمک مالی بلاعوض خیرین نداشته باشند.
بازار قعر هرم: مفهوم مهم دیگر در این حوزه، «بازار قعر هرم» است که از سوی «سی.کی.پراهالاد» (استراتژیست مشهور هندی تبار) مطرح شده است. شهرت اصلی «پراهالاد» که علاوه بر سالها تدریس در دانشکده ی مدیریت دانشگاه میشیگان آمریکا، سابقه ی فعالیت به عنوان مشاور تجاری تعداد زیادی از شرکتهای بزرگ فراملیتی را نیز در کارنامه ی خود دارد، به خاطر ایده های خلاقانهای است که با هدف سازگارسازی فعالیت های کارآفرینانه و سودآورانه ی شرکتهای خصوصی با سیاست های کمک به فقرا ارایه نموده است.
ایدهی اصلی «پراهالاد» آن است که صاحبان کسب و کارهای مختلف، میتوانند با اختصاص بخشی از کسب و کار خود به طراحی کالاها و خدمات مورد نیاز فقرا، طراحی شیوه های توزیع مناسب برای رساندن کالاها به مناطق فقیرنشین و نیز به کارگیری ایده هایی به منظور ایجاد موقعیتهای شغلی ویژه ی فقرا در شرکت خود، بدون آن که از سود خود بکاهند، به فقرا کمک کنند (دنیای اقتصاد، 1390، 28-29)
بازاریابی اجتماعی: سرانجام میتوان به «فیلیپ کاتلر» اشاره نمود که در شرح و بسط ایده ی خود با عنوان «بازاریابی اجتماعی»، کوشیده است تا با تأکید بر مشابهت های برخی از اصول کلی موفقیت یک پروژه ی تجاری و یک پروژهی خیریه و با الگوگیری از استراتژی های رایج برای ارتقای بهره وری و کارایی بازاریابی تجاری، چارچوبی علمی به منظور ارتقای کارایی فعالیت های خیریه و نوعدوستانه ارایه دهد.
2-3-7 مسئوليت اجتماعي شركت ها در ايران و موانع موجود
هر چند مفهوم امروزين و نوين مسئوليت اجتماعي شركت ها در ايران به صورت جدي براي هيچ يك از بازيگران ذكر نشده، اما اين مفهوم براي شركت هاي ايراني در قالب مفاهيمي چون وقف، وام هاي قرض الحسنه، نقش پدرسالاري صاحبان سرمايه، كمك هاي خيريه و ... به صورت فردي و شخصي، و بر پايه ارزش هاي اخلاقي و عرفي از گذشته وجود داشته است.
مسئوليت اجتماعي شركت ها براي حكومت در مفهوم توسعه پايدار در سال هاي اخير ظهور كرده و س ازمان هاي بين المللي در ايران همچون برنامه توسعه سازمان ملل به دليل تسلط اين مفهوم در جهان رقابتي سعي كرده اند آن را در بين مديران شركت هاي ايراني در قالب اهداف توسعه هزاره، مطرح كنند.
اكنون در ايران نيز عواملي چون آزادي فضاي اقتصادي و رقابتي تر شدن برخي صنايع موجب شده است شركت ها به مقولاتي چون مسئوليت در قبال كاركنان، مصرف كنندگان و جامعه توجه كنند و در برنامه ها و فعاليت هاي خود منافع اين ذي نفعان را لحاظ نمايند. در حال حاضر، اين مفهوم در شكل امروزين خود به عنوان يك مفهوم و فرايند مديريتي بسيار ت ازه و جديد است و شركت ها اغلب در ابتداي راه هستند.
همچنين از يك سو ساختار اقتصادي - صنعتي حاكم بر فضاي اقتصادي -سياسي ايران به گونه اي است كه شركت ها، انجام فعاليت هاي مسئوليت اجتماعي را علاوه بر اينكه هزينه به حساب مي آورند، باعث جا ماندن از فضاي رقابتي م ي دانند و از سوي ديگر، بسياري از شركت ها حداقل هاي حقوق كاركنان و مصرف كنندگان و در شركت هاي دولتي حقوق سهامداران و مالكان را نيز رعايت نمي كنند. در اينجاست كه نقش حكومت با توجه به اينكه از ابزارهاي بسيار گسترده و متنوعي برخوردار است، اهميت پيدا مي كند و م ي تواند شركت ها را به رعايت اين حداقل ها ترغيب كند.
در سال هاي اخير، اقدامات متعدد و پراكنده اي از سوي بخش خصوصي، بخش دولتي، تشكل هاي صنعتي و سازمان هاي غير دولتي داخلي و بين المللي در زمينه موضوع CSR و موضوعات مرتبط با آن همچون نقش تجارت و بخش خصوصي درتح قق اهداف توسعه هزاره، نقش بخش خصوصي درتوسعه پايدار، حركت شركت ها به سمت تعالي سازماني و... صورت گرفته است:
جدول 2-2 اقدامات انجام شده توسط بازيگران در ارتباط با مسئولیت اجتماعی در سازمانها
بازیگراناقدامات انجام شدهسازمان مللتشكيل «کمیته ملی اهداف توسعه هزاره» با مشارکت بخش خصوصی، تشكل هاي صنعتي و صنفي، مقامات دولتي و سازمان هاي غير دولتي.برگزاري سمينارهاي يك تا چند روزه در شهرستان هاي كشور با حضور مديران بخش خصوصي، با عنوان اهداف توسعه هزاره. آموزش تعدادي از داوطلبان در زمينه معاهده جهانيبرگزاري كارگا ههاي آموزشي با موضوع چگونگي مشاركت در تحقق اهداف توسعه هزاره در شهرستا نهاي كشور براي مديران دولتي و اعضاي سازما نهاي غير دولتي.تشكل هاي صنعتيبرگزاري اولين كنفرانس مسئوليت اجتماعي شركت ها در كشور.مطرح كردن طرح نهادينه سازي مسئوليت اجتماعي شركتها موسوم به طرح «نما».برگزاري سمينارهاي آموزشي براي اعضاء در موضوعات مرتبط با مسئوليت اجتماعي شركتها.برگزاري كنفرانس اخلاق كسب و كار در عصر جهاني شدن.دولتپياده سازي طرح جايزه ملي بهره وري و تعالي سازماني از سوي وزارت صنايع، به منظور حركت شركت ها به سمت تعالي سازماني.تأسيس مؤسسه مطالعات بهره وري و منابع انساني، به منظور ترويج فرايند مديريتي شركت ها به سمت مدل تعالی سازمانی تدوين استاندارد مسئوليت پذيري اجتماعي از سوي مؤسسه استاندارد.تدوين سياست هاي تنبيهي، توانمند سازي، تشويقي و سياست هاي نمادين به منظور ترغيب و الزام شركت ها به رعايت مسائل زيست محيطي.تشكيل كميته ملي توسعه پايدار با مشاركت تمامي وزارتخانه هاي دولتي، به منظور توجه دستگا ههاي اجرايي و شركت هاي دولتي به رعايت مسائل زيست محيطي و سياست گذاري كلان دولت با نگاه توسعه پايدار.برگزاري همايش هايي با نام «صنایع سبز» و اعطای گواهی نامه صنعت سبز.برگزاري جشنواره فيلم سبز.تأسيس صندوق ملي حفاظت از محيط زيست براي كمك به شركت ها به منظور رعايت مسائل زيست محيطي.تدوین برنامه ملی توسعه «کار شایسته» از سوی وزارت کار و امور اجتماعي تا شركت ها حقوق كاركنان خود را رعايت كنند.تدوين و تصويب قانون نظام صنفي، قانون حمايت از حقوق مصرف كنندگان و اعطاء گواهي نامه و تنديس حقوق مصرف كننده از سوي وزارت بازرگاني به شركتها، تا از اين طريق بنگاه هاي كشور حقوق مشتريان و مصرف كنندگان را محترم بشمارند.تدوين و تصويب آيين نامه حاكميت شركتي در سازمان بورس اوراق بهادار.تدوين لايحه اي در وزارت رفاه به منظور اخذ ماليات بيشتر از صنايع و بنگاه هاي آلوده كننده.انتشار كتابهايي با عنوان اخلاق كسب و كار توسط مركز مطالعات جهاني شدنسازمان هاي غير دولتياقدامات برخي سازمان هاي غير دولتي در راستاي توجه افكار عمومي به فجايع زيست محيطي حاصل از عملكرد بنگاه هاي اقتصادي.تأسيس مركز ترويج مسئوليت اجتماعي شركت ها.تاسيس بنياد توانمند سازي منابع انسانيرسانه هاتوجه روزنامه سرمايه به موضوع مسئولیت پذیری اجتماعی مقالات علمي و آكادميك در نشريه هاي مديريتي كشور.شرکتهاتوجه شركت ها به موضوع مسئوليت اجتماعي شركت ها از زوايه مدل EFQM به دليل رقابت براي كسب جايزه ملي تعالي سازماني.تدوين منشور اخلاقي از سوي شركت هاي برتر ايراني.حركت شركت هاي برتر ايراني به سمت رعايت حقوق مصرف كنندگان و مشتريان.كسب گواهينامه استاندارد پاسخگويي اجتماعي توسط برخي شركت ها
شركت هاي ايراني را در زمينه مسئوليت اجتماعي شركت ها مي توان به چهار دسته «حداقل مسئوليت»، «مسئوليت ناپذير و غيرقانوني»، «راهبردی» و «ناقص» تقسیم کرد:
دسته اول: مسئوليت ناپذير
شركت هاي در اين دسته از قانون و رسوم متعارف و استانداردهاي عموماً پذيرفته شده، هرگز تبعيت نمي كنند. شركت هايي كه به قاچاق كالا مبادرت مي ورزند و يا شركت هايي كه در صدد استثمار كارگران مهاجر هستند و اغلب از ضوابط قانوني مانند سلامتي و ايمني، دستمزد و ساعات كار، تخطي مي كنند، در اين دسته جاي دارند.
دسته دوم: داراي حداقل مسئوليت
شركت هاي اين دسته، داراي حداقل درگيري با قوانين دولتي و محلي هستند. به عبارت ديگر، اين شركت ها تا حدودي از قوانيني چون: ايمني توليد، حداقل دستمزدها، فرصت هاي استخدام برابر، سلامتي كارگران و ...سرپيچي مي كنند و در صورتي كه اجبار و الزام قوانين دولتي نباشد، اين موارد را نه تنها رعايت نمي كنند، بلكه رعايت آن را هزينه اي اضافي براي خود مي بينند. فراتر از اين مخاصمه قانوني، آنها درگير هيچ نوع فعاليتي نيستند كه بشود اسم آن را مسئوليت اجتماعي گذاشت. به عنوان مثال، برخي شركت هاي معدني در اين دسته جاي دارند.
دسته سوم: ناقص
شركت هاي اين دسته به طور علني با قوانين دولتي مخاصمه ندارند و در تعداد محدودي از فعاليت ها كه در حوزه مسئوليت اجتماعي قلمداد مي شوند، مشاركت دارند. براي مثال، اين دسته از شركت ها گاهي به مؤسسات خيريه كمك هايي مي كنند، يا در فعاليت هاي اجتماعي مشاركت مي كنند و يا يك مركز نگهداري روزانه براي كودكان كاركنان شان تأسيس مي كند، گاهي نيز كيفيت محصولات را ارتقاء مي دهند و گواهينامه ايزو 9000 را دريافت مي كنند.
مشاركت در فعاليتهاي مسئوليت اجتماعي براي اين شركت ها بيشتر از آنكه يك استراتژي بلند مدت باشد، يك امر ناقص و موقتي است. آنها هرگز به شيوه اي منسجم و ارادي، اقداماتي را به عهده نمي گيرند و دراين امور پيش دستي نمي كنند. علاوه بر آن، تعهد اجتماعي اين شركت ها بسيار كم، تدريجي و غالباً ناشي از انگيزه هايي است. در بعضي از موارد، اين انگيزه ها سود - محور هستند. به طور مثال، هنگامي كه به منظور ارتقاي مهارت كارگران، حقوق آن ها را افزايش مي دهند، اين انگيزه ها مي توانند كاملا شخصي باشند، و يا مشاركت و همكاري با مؤسسه خيريه مورد دلخواه مي تواند انگيزه اي كاملا شخصي محسوب شود. عمده شركت هاي برتر ايراني در اين دسته جاي دارند.
دسته چهارم: راهبردي
مشخصه اين شركت ها چنين است «موضع گيري نظام مند» در حوزه هاي متنوع براي عملكرد برتر، با انگيزه هاي راهبردي و يا ابزاري به اين معني كه آنها مشخصا حوزه هايي را كه معتقد ند باعث افزايش عملكرد مالي شركت مي شوند، تحت پوشش قرار مي دهند. براي مثال، يك حوزه كليدي كه به وسيله اغلب شركت هاي اين دسته مورد هدف قرار گرفته، مسئله مديريت منابع انساني، افزايش قدرت انتخاب، نگهداري (کارکنان) و نظارت بر رقابت بين كاركنان مي باشد. پاسخگويي به مشتريان، حوزة كليدي بعدي است. اين حوزه مسائلي چون نيازسنجي مصرف كنندگان، نظرسنجي هاي دوره اي در خصوص بازخورد محصولات بين مصرف كننده ها، حل سريع مشكلات مصرف كنندگان و معرفي خدمات ويژه و نيازهاي اختصاصي را در بر مي گيرد. كيفيت محصولا ت يا خدمات مي تواند ح وزه بعدي باشد. در اين مرحله متناسب با استراتژي شركت، گواهي نامه هاي ايزو 9000 يا TQM دريافت مي شود. هرچند كه را پيدا مي كند، ولي با دريافت اين گواهي نامه مي تواند شركاي قوي تري جذب كند. شركت هاي واقع در اين دسته اغلب داراي خط مشي هاي اخلاقي قوي هستند. آنها در جستجوي راه هاي سازگاري با محيط زيست از طريق برنامه هايي چون ايزو14000، برنامه هاي بازيافت، ايجاد راهكارهايي براي استفاده از ضايعات و توسعه بيشتر محصولات سبز مي باشند. همكاري با محيط اجتما عي معمولاً يكي ديگر از اهداف است و صرفاً به معني اين نيست كه شركت همسايه، شهروند خوبي باشد، بلكه به معني آماده سازي جامعه محلي براي جذب و نگهداري كاركنان خوب است. اين گونه فعاليت ها مي توانند دامنه متنوعي داشته باشند. براي مثال، اقدام هايي چون راه سازي، حل ترافيك، همكاري در ساخت مدارس و توسعه مراقبت هاي بهداشتي از اين گونه اقدامات قلمداد مي شوند .شركت هاي اين دسته معمولا از فعاليت هاي نوع دوستانه حمايت مادي مي كنند.
در كشورهايي كه ساختار اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي ضعيفي دارند و دخالت گسترده و حضور حداكثري حكومت، حقوق مالكيت نامطمئن، تأسيسات زير بنايي ضعيف و فساد در آن، به عنوان عمده ترين موانع فعاليت هاي اقتصادي به شمار مي روند، به جرأت مي توان گفت: سه عامل «فساد»، «تأسيسات زير بنايي ضعيف» و «حقوق مالكيت نامطمئن» خود معلول ناكارا بودن حكومت هستند (برادران شر كاء، 1378، 49)
2-3-8 رابطه توسعه ی منابع انسانی در سازمان و مسئولیت پذیری اجتماعی
برای دستیابی به تغییر رفتار موفق در کارکنان سازمان شرایط اساسی 5 گانه ای لازم است که مدل «خط لوله ی توسعه» نام گذاری شده است. این مدل ابزار مناسبی برای درک و تشخیص دلایل شکست برنامه های توسعه منابع انسانی در سازمان هاست و رهیافت روشنی در تاثیرات و شرایط توسعه منابع انسانی سازمانی به شمار می رود.
مرحله 1 – نگرش عمیق: به معنی درک درستی از توانایی های افراد، تقاضای سازمان از افراد و نحوه نگرش سایر کارکنان به آنهاست. در واقع، در این مرحله به درک عمیق کارکنان نسبت به توانایی های شخصی خود و برداشت های دیگران از آن ها و ابتکارات سازمان نیاز است.
مرحله 2- انگیزش: به این معناست که آیا کارکنان به سرمایه گذاری زمانی انرژی خود برای ایجاد تحول در رفتارهای شخصی و نهایتاً سازمانی علاقه دارند یا خیر.
مرحله 3- توانایی ها: بدین معنا که آیا افراد سازمان با نحوه ی به دست آوردن مهارت ها و دانش مورد نیاز خود آشنایی دارند یا خیر.
مرحله 4- تمرینات و تجربیات واقعی و عملی: این مرحله به مفهوم میزان دسترسی افراد به فرصتها و موقعیتهای استفاده از دانش عملی خود (که در محیط کار فراگرفته اند) و میزان تکامل یافتگی فرایند یادگیری آنهاست.
مرحله 5- مسئولیت پذیری و پاسخ گویی: به معنای میزان درونی سازی دانش و مهارتهای کارکنان با هدف ارتقای عملکرد و دسترسی به نتایج می باشد.
شکل 2-2 مدل خط لوله ی توسعه منابع انسانی اجتماعی (منبع: استپ فارد، 2004)
مدل خط لوله ی توسعه عنوان می دارد، برای این که تحول واقعی و عمیقی رخ دهد، توسعه باید بتواند به حالت جاری و روان، در مسیر جریان پیدا کند و از این 5 مرحله بگذرد. اگر در هر یک از این مراحل جریان توسعه متوقف شود، سازمان باید هزینه ی زیادی را برای وسعت و افزایش «قطر لوله»، و به عبارت دیگر، افزایش و تاکید بر آن بعد از توسعه در کارکنان صرف کند. در این مدل همچنین ذکر می شود که جریان توسعه نیروی انسانی زمانی که از این خط لوله عبور کند، در انتهای مسیر به دلیل تاثیرگذاری عمیق بر افراد از نظر نگرش ها، انگیزش کارکنان، توانایی ها و افزایش مسئولیت پذیری و پاسخ گویی اجتماعی آنان می تواند موجب تحولات عمیق در سطوح فردی، سازمانی و نهایتاً اجتماعی شود (حاجی کریمی، 1383؛ 97-115)
2-3-9 انواع مسئولیت پذیری سازمانها
1- مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان ها در محیط کار: این ویژگی عمدتاً فعالیت هایی نظیر بهبود عملکرد در محیط کار، راهبردهای مربوط به سلامت جسمی و فکری کارکنان، ایجاد حفظ تعادل در سطح کار و زندگی کارکنان، تامین امنیت شغلی کارکنان و همچنین راهبردهای مرتبط با یادگیری و توسعه نیروی انسانی در محیط کار را در بر می گیرد.2-مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان ها در سطح جامعه: در این بحث مباحثی از قبیل سازمان های غیردولتی و عام المنفعه، رعایت حقوق انسانی تک تک افراد جامعه، مشتریان، کارکنان و گروههای ذینفع و همچنین گروههای غیرمنتفع از فعالیت سازمان مطرح می گردد. 3- مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان ها در قبال محیط زیست و جهان: آلودگیهای زیست محیطی و توجه به مسائل اخلاقی و غیرمادی در این دسته مسئولیتهای سازمان می گنجد. (حاجی کریمی، 1383؛ 97-115)
2-4 پیشینه تحقیق
تحقیقات بسیاری در زمینه ترکیب مالکیت و مسئولیت پذیری اجتماعی چه در داخل و چه در خارج از کشور انجام گرفته است که در زیر به بعضی از آنها اشاره ایی مختصر می نماییم:
2-4-1 مروری بر پژوهش های انجام شده در ایران
بهار مقدم و همکاران (1392) رابطه برخي از مكانيزم هاي حاكميت شركتي بر افشاي مسئوليت اجتماعي شركت ها را مورد بررسي قرار دادند. در اين مطالعه با انتخاب 93 شركت پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طي دوره زماني 1385-1389، مشخص شد كه متغيرهاي انتخاب شده مكانيزم هاي حاكميت شركتي به جزء مسئوليت دوگانه مدير عامل در هيأت مديره رابطه مثبت و معناداري با افشاء مسئوليت اجتماعي شركت ها دارند و سطح افشاء در شركت هاي انتخاب شده در سطح پايين است.
عرب صالحی و همکاران (1392) اقدام به بررسی رابطه بین مسئولیت اجتماعی و عملکرد مالی شرکت های پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. از اطلاعات 59 شرکت در طول سال های 1389-1385 استفاده شد. نتايج پژوهش نشان می دهد که عملکرد مالی با مسئولیت اجتماعی شرکت نسبت به مشتريان و نهادهای موجود در جامعه ارتباط دارد. ولی عملکرد مالی با مسئولیت اجتماعی شرکت نسبت به کارکنان و محیط زيست رابطه معناداری ندارد. اين پژوهش به مديران کمک خواهد کرد تا سیاست های مؤثر مربوط به مسئولیت اجتماعی شرکت ها که برای دستیابی به عملکرد مالی بهتر آن ها در بلندمدت لازم است را توسعه دهند. همچنین بینشی را برای شرکت ها در زمینه نقش مسئولیت اجتماعی در کسب منافع آتی فراهم می نمايند.
قربانی و همکاران (1392) در پژوهشی که با عنوان بررسی رابطه بین مدیریت سرمایه فکري و نوآوري سازمانی در میان 155 نفر از کارکنان بانک ملی ایران انجام دادند به این نتیجه دست یافتند که بین سرمایه
فکري با نوآوري سازمانی رابطه مثبت و معناداري وجود دارد. همچنین نتایج تحقیق آنها نشان داد که سرمایه فکري به طور غیر مستقیم بر عوامل شخصی و شغلی تأثیر می گذارد.
ذبيح منش (1391)، به بررسي رابطه بين سرمايه فكري و اجزاي آن كه شامل كارايي سرمايه مورد استفاده (كارايي سرمايه انساني و كارايي سرمايه ساختاري) و افشاي مسئوليت اجتماعي شركتي پرداخته است. نتايج نشان مي دهد كه سرمايه فكري، ارتباط معني داري با افشاي مسئوليت اجتماعي شركتي ندارد. با اين حال، يكي از اجزاي آن يعني كارايي سرمايه به كار برده شده تأثير قابل توجهي بر افشاي مسئوليت اجتماعي شركتي داشت. در حالي كه دو جزء ديگر سرمايه فكري يعني، كارايي سرمايه انساني و سرمايه ساختاري بر افشاي مسئوليت اجتماعي شركتي هيچ تأثير قابل ملاحظه اي نداشتند. نتايج پژوهش همچنين توانست ثابت كند كه استنباط از مسئوليت هاي اجتماعي شركتي هنوز در مرحله هاي قرار ندارد كه در آن شركت ها بتوانند مسئوليت اجتماعي شركتي را به صورت داوطلبانه اجرا نمايند.
شربت اوغلي و همكاران (1389)، مسئوليت اجتماعي نزد شركت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسي قرار دادند. چارچوب كارول انتخاب و بر اساس آن پرسشنامه اي تهيه شد و براي همه شركت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به عنوان جامعه آماري ارسال شد. تحليل داده ها مبين اين موضوع است كه تعريفي كه شركت هاي ايراني از مسئوليت اجتماعي دارند بيشتر به بعد حقوقي هرم كارول نزديك است و اولويت بندي آن ها نيز با هرم كارول مطابقت دارد. همچنين شركت ها در وهله ي اول به بعد اقتصادي و سپس اخلاقي و حقوقي و در انتها به بعد نوع دوستانه اهميت مي دهند. در اين پژوهش، تفاوتهاي بين بنگاه هاي توليد خدمات و كالا و بنگاه هاي بزرگ و كوچك در رابطه با يافته ها مورد بررسي قرار گرفته است. تحليل هاي آماري حكايت از آن دارد كه شركت هاي توليدي بيش از شركت هاي خدماتي براي فعاليت هاي حقوقي و فعاليت هاي اخلاقي اهميت قائل هستند.
مرتضوي و همكاران (1389)، به بررسي نقش تعديل گري متغير اهميت مسئوليت اجتماعي بر رابطه بين ابعاد چهارگانه مسئوليت اجتماعي (كاركنان، مشتريان، دولت و ذينفعان اجتماعي و غيراجتماعي) شركت هاي صنايع غذايي شهر مشهد پرداخته اند. در اين راستا، صنعت مواد غذايي به عنوان جامعه مورد مطالعه انتخاب گرديد كه با مشاركت 105 عضو در قالب نمونه آماري و استفاده از پرسش نامه جهت جمع آوري دادهها انجام پذيرفت. پردازش حاصل از داده- ها با استفاده از مدل رگرسيون سلسله مرتبي حاكي از آن است كه نقش تعديلگري متغير مورد مطالعه بر رابطه بين ابعاد چهارگانه مسئوليت اجتماعي(كاركنان، مشتريان، دولت و ذينفعان اجتماعي و غيراجتماعي) مورد تاييد است، اين يافته بدان معناست كه تاكيد بر اهميت مسئوليت اجتماعي و رعايت آن از سوي سازمانها ميتواند از كاركردي مثبت بر عملكرد سازمانها برخوردار باشد به نحوي كه به طور معناداري تعهد سازماني كاركنان را تحت تاثير خود قرار ميدهد.
حسين رحمانسرشت، محمود رفيعي، مرتضي کوشا (1389)، در مقاله خود «مسئوليت اجتماعي؛ اخلاقيات فراسازماني» نتیجه می گیرند که؛ هرچند هدف اصلي سازمانها، افزايش کارآيي و کسب سود است، ولي در عصر اطلاعات و جهانيسازي براي دستيابي به موفقيت، بايد به انتظارات اجتماعي و احکام اخلاقي، واکنش مناسب نشان دهند و به بهترين شکل اينگونه انتظارات را با اهداف اقتصادي سازمان تلفيق کنند، تا دستيابي به اهداف بالاتر و والاتري را امکانپذير سازند. رعايت اخلاق کسبوکار و مسئوليت اجتماعي از راه افزايش مشروعيت اقدامات سازمان، استفاده از مزاياي ناشي از افزايش چندگانگي و افزايش درآمد، سودآوري و بهبود مزيت رقابتي موفقيت سازمان را تحت تأثير قرار مي دهد. پايبندي رهبران و مديران سازمانها به اصول اخلاقي، توجه به ميزان مشروعيت اقدامات سازمان از نظر کارکنان، توجه و تأکيد بر اصول اخلاقي جهانشمول، تدوين منشور اخلاقي سازمان، اقدامات متناسب و سازگار با خواست و حساسيتهاي جامعه، برنامه هاي آموزش اخلاقيات براي مديران و کارکنان، از جمله اقداماتي است که مديران ميتوانند در اين زمينه انجام دهند.
2-4-2 سابقه تحقیقات و مطالعات انجام گرفته در خارج
سكولتنز و چاينگ كانگ (2012) در مقاله اي تحت عنوان «مسئوليت اجتماعي شركتي و مديريت سود شواهدي از اقتصادهاي آسيا» رابطه مديريت سود با مسئوليت اجتماعي شركتي و حمايت سرمايه گذاران را در 139 شركت در 10 كشور آسيايي مورد بررسي قرار داده اند. فرضيه پژوهش به اين صورت بود كه بين مسئوليت اجتماعي شركتي و حمايت سرمايه گذاران و مديريت سود رابطه معكوسي وجود دارد. نتايج پژوهش نشان داد كه شركتهايي با نسبت مسئوليت اجتماعي خوب بطور چشمگيري علاقمند به كاهش مديريت سود هستند و حمايت سرمايه گذاران با مديريت سود رابطه منفي دارد و مسئوليت اجتماعي شركتي، باعث مي شود شركتهاي آسيايي مديريت سود را كم بكار ببرند و اين بستگي به سيستم قانوني دارد.
احمد الدوجایلی (2012) در پژوهشی که با عنوان تأثیر سرمایه فکري بر نوآوری سازمانی در بین 32 نفر از کارمندان صنعت خودروسازي و نساجی عراق انجام داد به این نتیجه دست یافت که سرمایه انسانی و ساختاري تأثیر مثبت و معنا داري بر نوآوری سازمانی دارند، در حالی که سرمایه مشتري تأثیر معناداري بر نوآوری سازمانی نمی گذارد.
محمد عاصی (2012) در مقاله خود با عنوان « تاثیر سرمایه فکري بر نوآوری سازمانی» به بررسی تاثیر ابعاد سرمایه ساختاري ( انسانی، ساختاري و مشتري) بر روي نوآوری سازمانی در شرکتهاي مورد مطالعه پرداخته است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که سرمایه ساختاري و انسانی بر نوآوری سازمانی تاثیر گذار است، و سرمایه مشتري در این امر تاثیري ندارد و دلیل آن را ضعف شرکتها در ارتباطات عمومی با تامین کنندگان، مشتریان و شرکاي سازمان می داند.
رحمان خان و بدرالمتكين (2012) مطالعه اي تحت عنوان «حاكميت شركتي و افشاي مسئوليت اجتماعي شركت ها، شواهدي مبتني بر اقتصاد نوظهور» در كشور بنگلادش انجام داده اند. در اين پژوهش رابطه برخي از مكانيزم هاي حاكميت شركتي شامل: مالكيت مديريتي، مالكيت عمومي، مالكيت خارجي، نسبت مديران غير موظف در هيأت مديره، دوگانگي مدير عامل و حضور كميته حسابرسي با افشاي مسئوليت اجتماعي شركت ها مورد آزمون قرار گرفت. نتايج نشان داد كه افشاي مسئوليت اجتماعي شركتي با مالكيت مديريتي رابطه ي منفي دارد. و مالكيت عمومي و خارجي و مديران غير موظف در هيأت مديره و حضور كميته حسابرسي اثر مثبت و معناداري با افشاي مسئوليت اجتماعي شركتي دارد. همچنين نتايج نشان داد كه اثر دوگانگي مدير عامل بر افشاي مسئوليت اجتماعي هيچگونه رابطه قابل توجهي ندارد.
آرشاد و رازاك (2011) در پژوهشي با عنوان «افشاي مسئوليت اجتماعي شركتي و اثر متقابل ساختار مالكيت بر عملكرد شركت» به بررسي افشاي مسئوليت اجتماعي شركتي و عملكرد شركت هاي مالزي پرداختند. در اين پژوهش اطلاعات 242 شركت مالزي در سالهاي 2006 تا 2008 جمع آوري شدند. نتايج اين مطالعه نشان داد كه افشاي فعاليت هاي مسئوليت اجتماعي شركت ها اثر قابل توجهي بر روي موفقيت شركتها دارد و بطور بالقوه اي منجر به عملكرد مالي قوي و ايجاد ارزش براي شركت ها مي شود. همچنين ساختار مالكيت غالب باعث بهبود فعاليت هاي افشاي مسئوليت اجتماعي مي گردد.
اُه و همكاران (2011) در مطالعه اي تحت عنوان «اثر ساختار مالكيت بر افشاي مسئوليت اجتماعي شركتي شواهدي تجربي از كشور كره» سهامداران را با توجه به داشتن انگيزه هاي متفاوت به گروه هايي از جمله سهامداران با مالكيت نهادي، مالكيت مديريتي و مالكيت خارجي تقسيم بندي كردند. داده هاي آن ها شامل يك نمونه 118 تايي از شركت هاي بزرگ كره بود. نتايج نشان داد كه مسئوليت اجتماعي شركتي با مالكيت نهادي و مالكيت خارجي رابطه مثبت و معناداري دارد. اما رابطه مسئوليت اجتماعي شركتي با مالكيت مديريتي مثبت و معنادار نيست. پژوهش آن ها نشان داد كه گروهاي مختلف سهامداران اثر متفاوتي بر افشاي مسئوليت اجتماعي دارند.
اويونو و همكاران (2011) در مطالعه اي با عنوان «بررسي مسئوليت اجتماعي شركت ها و و عملكرد مالي» به بررسي مسئوليت اجتماعي شركتها و عملكرد مالي 50 شركت مالزيايي پرداختند. در اين پژوهش سود قبل از بهره و ماليات و استهلاك و سود هرسهم به عنوان متغيرهاي عملكرد مالي در نظر گرفته شد. پژوهش آن ها طي سال هاي 2003-2007 است. تجزيه و تحليل آن ها نشان داد كه كه رابطه مثبت و تقريباً ضعيفي بين مسئوليت اجتماعي شركت ها و عملكرد مالي وجود دارد. بنابراين آن ها ادعا كردند كه گزارش فعاليت هاي اجتماعي شركت ها باعث بهبود عملكرد مالي مي گردد.
سیسمسون و کوهر (2011) در پژوهشی تحت عنوان «ارتباط بین عملکرد مالی و عملکرد اجتماعی شرکت» به بررسی رابطه بین عملکرد مالی و عملکرد اجتماعی شرکت در صنعت بانک داری کشور هلند پرداختند که نتايج پژوهش آنها حاکی از وجود رابطه مثبت بین اين عملکرد مالی و عملکرد اجتماعی شرکت بود.
ون یونگ اوه ویونگ کیون چانک( 2011) :در مطالعه ای که روی 118 شرکت بزرگ کره ای انجام دادند به دنبال بررسی تاثیر ساختار مالکیت بر مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتها این طور فرض کردند که سهامداران متفاوت انگیزه های متفاوتی نسبت به مشارکت در مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتها خواهند داشت .آنها مالکیت را به گروههای مختلف سهامداران (سازمانی ومدیریتی ومالکیت خارجی )تقسیم کردند .نتایج حاصل از این تحقیق یک رابطه مثبت ومعنی داری بین نسبت مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ومالکیت موسسات وسرمایه گزاران خارجی را نشان داد.در مقایسه سهامداری توسط مدیران ارشد دریافتند که رابطه منفی بامسئولیت پذیری اجتماعی شرکت دارد در حالیکه مالکیت هیئت مدیره خارجی چندان معنی دار وقابل ملاحظه نیست وبه این نتیجه رسیدند که مالکان مختلف تاثیرات متفاوتی بر مشارکت مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت دارند .
آریفر خان ،محمد بدرل متکین ،جاوید صدیقی 2012در پژوهشی به بررسی رابطه بین حاکمیت شرکتی ومیزان افشاءگری CSRدر گزارشات سالیانه شرکتهای کشور بنگلادش پرداختند ودر این پژوهش یک چار چوب نظری قانونمندبرای شناخت میزان تاثیر ویژگی های حاکمیت شرکتی مانند مالکیت مدیریتی ،مالکیت دولتی ،مالکیت خارجی ،استقلال هیات مدیره ،2گانگی CEOوحضور کمیته حسابرسی بر پاسخ سازمانی به انواع گروههای مختلف سهامداران انتخاب کردند.نتایج ثابت کرد که اگر چه افشاءگری های CSRمعمولا رابطه منفی با مالکیت مدیریتی دارند ،اما این رابطه برای صنایع صادرات مثبت ومعنی دار تلقی می شود وهمچنین دریافتند که مالکیت دولتی ،مالکیت خارجی ،استقلال هیات مدیره وحضور کمیته حسابرسی تاثیرات معنی دار ومثبتی بر افشاءگری های CSRدارد ،همچنین نتوانستند تاثیر معنی داری بر 2گانگی CEOپیداکنند بنابراین نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که ویژگی های حاکمیت شرکتی نقش مهمی در تضمین قانونمندی سازمانن افشاءگری های CSR دارد.یافته های حاصل از این تحقیق می تواند برای ناظران وسیاستگزاران در کشورهایی که ا ز ساختارهای تنظیم کننده مالکیت شرکتی مشابه برخوردارند سودمند باشند
کیم وکیم2010در پژوهشی در خصوص مقایسه تاثیر نگرش های سنتی وارزش های فرهنگی بر درک مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتهای کره ای به این نتیجه رسیدند که تاثیر نگرش ها وباورهای بنیادی وسنتی بر درک مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتها نسبت به تاثیر ارزش های فرهنگی هوفستد با اهمیت تر است
Hoje jo.maretno A. har jo tjo 2011 در پژوهشی با عنوان اثر علتی حاکمیت شرکتی بر مسئولیت پزیری اجتماعی شرکتها پرداختند در این تحقیق رابطه تجربی بین CGومشارکت در CSRرا از طریق بررسی تاثیرات علتی آنها مورد مطالعه قرار دادند .ابتدا با استفاده از یک نمونه بزرگ ووسیع در کشور ایالات متحده وپس از کنترل ویژگی های مختلف شرکتها متوجه شدند که فاصله CSRتاثیری بر متغیرهای CGندارد اما فاصله متغیرهای CGتاثیر مثبتی بر مشارکت CSRشرکتها دارد .علاوه بر این برای بررسی اهیت نسبی تئوری سهامدار وتئوری نمایندگی با توجه به روابط بین CSRوCGوعملکردهای مالی شرکت CFGرابطه بین CFGوCSRرا نیز مورد بررسی قرار داده ،وپس از اصلاح تعصبات درونی نتایج ثابت کرد که مشارکت در CSR تاثیر مثبتی برCFPدارد که در واقع فرضیه حل تضاد بر اساس تئوری سهامدار را ثابت می کند نه استدلال سرمایه گزاری افراطی بر اساس تئوری نمایندگی .علاوه بر این مشارکت CSRشرکت با جامعه ،محیط ،گستردگی وکارمندان نقش مثبت ومعناداری رادر ارتقاء CFPدارد.
فیلیپ کرجر 2010در پژوهشی با عنوان( مسئولیت اجتماعی شرکت و هیات مدیره) به بررسی نمونه ای 2417شرکت ایالات متحده در فاصله سالهای 1999تا2007پرداخت تا وقوع رویدادهای مسئولیت اجتماعی و ویژگی های مدیر را مشاهده نماید و دریافت که اگر هیات ها کسر بزرگتری از مدیران با تجربه وداخلی را شامل شود ،رویدادهای منفی کمتر رخ می دهد .در راستای مدارک تجربی مبنی بر اینکه زنان نسبت به نوع دوستی واز خود گذشتگی توجه بیشتری دارند ،به این نتیجه رسید که شرکتها با تعداد بیشتر زنان در کادر هیات مدیره ،رفتارهای اجتماعی بیشتری را از خود نشان می دهند و در نهایت وقتی تعداد مدیران فاقد مالکیت مالکانه بیشتر باشند ،رویدادهای مثبت کمتر رخ می دهند .
الف) منابع فارسی
آذر، عادل؛ مومنی، رحیم، (1387)، آمار و کاربرد آن در مدیریت، انتشارات دانشگاه پیام نور.
احمدوند، ژیلا، (1385)، بررسی تاثیر ساختار مالکیت بر عملکرد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد حسابداری دانشکده علوم اجتماعی و اقتصاد ،دانشگاه الزهراء (س).
اطلاعات و سودمندي معيارهاي حسابداري عملكرد، فصلنامه بررسي هاي حسابداري و حسابرسی، شماره 42.
برادران شركاء، حميدرضا، (1378)، نقش دولت در جهان در حال تحول، مؤسسه مطالعات و پژوهش هاي بازرگاني.
بزرگی، فرزاد، (1383)، اهداف فردي سازمانی و اجتماعی، ماهنامه تدبیر، شماره 144.
جلالی، فرهاد، (1387)، حاکمیت شرکتی و حرفه حسابداری، ماهنامه انجمن حسابداران خبره ایران (مجله حسابداری)، شماره 196 .
چاوش باشی، فرزانه، (1387)، درآمدی بر مسئولیت اجتماعی سازمان، پژوهشنامه مسئولیت اجتماعی 1، مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام.
چاوش باشی، فرزانه، (1387)، درآمدی بر مسئولیت اجتماعی سازمان، ماهنامه علمی-پژوهشی، انجمن مدیریت ایران.
چاوش باشی، فرزانه، (1387)، مسئولیت اجتماعی سازمان و اخلاق مدیران، پژوهشنامه مسئولیت اجتماعی 2، مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام.
حاجی کریمی، عباسعلی، (1383)، توسعه منابع انسانی و نقش آن در ارتقای مسئولیت پذیری اجتماعی سازمانها، فرهنگ، ارزش ها و اخلاقیات، مجله پیام مدیریت، شماره 9-10، زمستان 1382 و بهار 1383.
حساس یگانه ، یحیی، (1384)، فلسفۀ حسابرسی، انتشارات علمی و فرهنگی ، تهران .
حساس يگانه، یحیی؛ پوريانسب، امیر، (1384)، نقش سرمايه گذاران نهادي در حاكميت شركتهاي سهامي، ماهنامه حسابدار، شماره هاي 164 و 165 ،
11- شباهنگ، رضا، (1387)، مدیریت مالی (جلد اول)، انتشارات مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی.
12- شباهنگ، رضا، (1387)، تئوری حسابداری (جلد اول) ، انتشارات مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی .
13- فروغی، داریوش، (1387)، میرشمس شهشهانی، مرتضی، پورحسین، سمیه، (1387)، نگرش مدیران درباره افشای اطلاعات حسابداری اجتماعی: شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (1386)، بررسی های حسابداری و حسابرسی، شماره 52.
14- گروه کارشناسان ایران، (1386)، مسئولیت اجتماعی سازمان (CSR) با رویکرد مدل EFQM، انتشارات کیفیت و مدیریت با همکاری نشر مرندیز.
14- گودرزی، (1387)، حسابداری ساختگی و تاثیر حاکمیت شرکتی، ماهنامه انجمن حسابداران خبره ایران (مجله حسابداری)، شماره 196.
16- نمازی، محمد؛ کرمانی، احسان، (1387)، تاثیر ساختار مالکیت بر عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، بررسی های حسابداری و حسابرسی، دوره 15 شماره 53.
17- خواجوی،شکرالله؛ بایزدی،انور؛ جبارزاده کنگرلویی،سعید ،(1390)،بررسی رابطه بین مدیریت سود ومسئولیت پذیری اجتماعی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ،مجله پیشرفتهای حسابداری دانشگاه شیراز دوره 3،شماره 1.
18- نوروش، ایرج، (1384)، بررسی مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران، مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز، دوره 22، شماره2.
19- نوروش، ايرج؛ ابراهيمي كردار علي، (1384)، بررسي و تعيين رابطه تركيب سهامداران با تقارن اطلاعاتی، نشر نی.
ب) منابع لاتین
20- Aishah، Sheikh Abu Bakar ، Rashid Ameer(2011)
University Selangor, Malaysia
21- Adams،Brean،A.Kenneth،carow،perry،Tod,2009،" Earnings management and initial puplic offerings : The case of the depository industry " ، journal of Banking & finance، 33، 2363- 2372
22- Aditya.,Birla(2002).Center for Community Initiative and Rural Development (ABCCIRD),Indian.
23- Ballarpur Industries and CSR(2002).Corporate Social Responsibility in Indianwhat& why?
24- Demsetz Harold, Villalonga Belen. Ownership Structure and Corporate Performance. Journal of Corporate Finance 2001; 7: 209-233.
25- European Commission, Corporate Social Responsibility a business contribution to sustainable development, Employment & social affairs, July 2002.
26- European Commission, Corporate Social Responsibility a business contribution to sustainable development, Employment & social affairs, July 2002.
27- Han, Ki C. & David Suk,2006,"The Effect of Ownership Structure on Firm Performance: Additional Evidence", Review of Financial
28- Han, Ki, C., Lee, Suk Hun and Y. Suk, David,1999,” Institutional Sharholders and Dividens”, Journal of Financial and Strategic Decisions, Volume 12, Number 1.
29- Jiang and Kim. , 2000, "Oil and Gas Reserve Wine Disclosures and hid ask spreads" Journal of Accounting and pthlic policy, I7, 55-84.
30- Kok, P., Wiele, T., McKenna, R., & Brown, A. (2001). A corporate social responsibility audit within a quality management framework. Journal of Business Ethics, 31(4): 287.
31- Lantos, p, Geoffrey, The boundaries of strategic corporate social responsibility, Stonehill College, Jun2001
32- Na Suk-kwon. "Ownership Structure and Firm Performance in Korea", University of Missouri-Columbia; 2002
33- OECD Productinty Database, (2005), www.axiss.com.au/assets/document
34- OECD Productinty Database, (2005), www.axiss.com.au/assets/document
35- par falkman،t. ، Torbjorn Tagesson ، (2008 ) " Accounting does not necessarily mean accounting : Factors that counteract compliance with accounting " ، Journal of management , 24 ، 271-283.
36- Porter, L., Crampon, W., & Smith, F. (1976). Organizational commitment and managerial turnover: A longitudinal study. Organizational Behavior and Human Performance, 15: 87-98.
37- Portes, A. (1998). "Social Capital: Its origins and applications in modern sociology." Annual Review of Sociology .24-1:24
38- Pushner, George Michael,1993,"Ownership Structure and Corporate Performance in the U.S. and Japan", Working Paper, Columbia university
39- Putnam, R. D. (2000). Bowling alone: The collapse and revival of American community. New York, Simon and Schuster.