مبانی نظری و پیشینه تحقیق هوش اخلاقی (docx) 24 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 24 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
هوش اخلاقی
صفات راسخ انسان:
اخلاق می گوید :
صفات نفسانی:
فضایل اخلاقی:
نهاد اخلاقی زندگی:
اصول ضروری هوش اخلاقی
-همدردی :
-هوشیاری :
-خودکنترلی :
-توجه واحترام :
-مهربانی :
-صبروبردباری :
-انصاف :
ابعادهوش اخلاقی ازدیدگاه لنیک و کیل
اصل درستکاری:
اصل مسئولیت پذیری:
اصل دلسوزی
اصل بخشش
مؤلفه های هوش اخلاقی لنیک وکیل ازدیدگاه قرآن کریم وائمه معصومین(ع)
1-درستکاری
2-مسئولیت پذیری
3-دلسوزی
4-بخشش
نکاتی برای ایجاد هوش اخلاقی
انتقال ارزش ها، پایه هوش اخلاقی
پیشینه تحقیق
تحقیقات داخلی
تحقیقات خارجی
منابع و مأخذ:
منابع فارسی
منابع انگلیسی
مبانی نظری پژوهش
هوش اخلاقی
اخلاق را مجموعهای از صفات روحی و باطنی انسان تعریف کردهاند که به صورت اعمال و رفتاری که از خلقیات درونی انسان ناشی میشود، بروز ظاهری پیدا میکند و بدین سبب گفته میشود که اخلاق را از راه آثارش میتوان تعریف کرد. استمرار یک نوع رفتار خاص، دلیل بر آن است که این رفتار یک ریشه درونی و باطنی در عمق جان و روح فرد یافته است که آن ریشه را خلق و اخلاق مینامند. دامنه اخلاق را در حد رفتارهای فردی تلقی میکنند، اما رفتارهای فردی وقتی که در سطح جامعه یا نهادهای اجتماعی تسری پیدا میکند و شیوع مییابد، به نوعی به اخلاق جمعی تبدیل میشود که ریشهاش در فرهنگ جامعه میدواند و خود نوعی وجه غالب مییابد که جامعه را با آن میتوان شناخت(معیدفر،1380).
مصباح یزدی (1382) در کتاب فلسفه اخلاق چهار معنی و کاربرد را برای اخلاق ذکر کرده اند که عبارتست از:
صفات راسخ انسان: رایج ترین و شایع ترین کاربرد اصطلاحی اخلاق در بین اندیشمندان و فیلسوفان اسلامی، عبارت است از صفات و هیأت های پایدار نفس که موجب صدور افعالی متناسب با آنها به طور خود جوش و بدون نیاز به تفکر و تأمل از انسان می شوند. شیخ ابوعلی مسکویه در تعریف
اخلاق می گوید : اخلاق حالتی نفسانی است که بدون نیاز به تفکر و تأمل، آدمی را به سمت انجام کار حرکت می دهد.علامه مجلسی نیز در تعریف اخلاق می گوید: اخلاق ملکه ای نفسانی است که به آسانی از انسان صادر می شود. برخی از این ملکات فطری و ذاتی اند و پاره ای از آن ها نیز با تفکر و تلاش و تمرین و عادت دادن نفس به آنها، به دست می آیند.
صفات نفسانی: گاهی منظور از اخلاق در اصطلاح اندیشمندان، هرگونه صفت نفسانی است که موجب پیدایش کارهای خوب یا بد می شود، چه آن صفت نفسانی به صورت پایدار و راسخ باشد و چه به صورت ناپایدار و غیرراسخ.
فضایل اخلاقی: گاهی نیز واژه اخلاق صرفاً درمورد اخلاق نیک و فضایل اخلاقی به کار می رود. مثلاً وقتی گفته می شود«فلان کار اخلاقی است» یا «دروغ گویی کار غیراخلاقی است» منظور از اخلاق، تنها اخلاق فضیلت است. البته در این که اصول اخلاق کدامند و آیا همه فضایل را می توان به یک یا چند فضیلت برگرداند یا نه، اختلافات فراوانی وجود دارد. به زعم فیلسوفان یونان و بسیاری از حکمای مسلمان چهار فضیلت حکمت، شجاعت، اعتدال و عدالت به عنوان فضایل مادر و بنیادین تلقی می شوند. در سنت مسیحی نیز گفته می شود که مسیحیان هفت فضیلت اصلی دارند، سه فضیلت الهیاتی و ایمان ، امید و محبت، و چهار فضیلت انسانی (مصلحت اندیشی، بردباری، اعتدال و عدالت).
نهاد اخلاقی زندگی: اخلاق در این اصطلاح، در عرض مسایلی چون هنر، علم، حقوق و دین،... قرار دارد و در عین حال متفاوت با آنها به کار برده می شود. بنابراین اصطلاح، اخلاق نیز مانند زبان، دین و کشور پیش از افراد بوده و«فرد در آن داخل شده و کمابیش در آن سهیم می گردد» و پس از افراد نیز خواهد بود. به عبارت دیگر وجود آن به شخص وابسته نیست، بلکه "ابزاری در دست جامعه، به عنوان یک کل، است برای ارشاد و راهنمایی افراد گروه های کوچک تر"(مصباح یزدی،1382).
هوش اخلاقی عبارت است ازتوانایی تشخیص درست ازنادرست براساس اصول جهان شمول تعریف شده. این نوع هوش، درمحیط جهانی مدرن کنونی می تواند به مثابه نوعی جهت یاب برای اقدامات عمل نماید. هوش اخلاقی نه تنها چهارچوب قوی وقابل دفاع برای فعالیت انسان فراهم می کند، بلکه کاربردهای فراوانی دردنیای حقیقی دارد. درواقع، این نوع هوش تمام انواع دیگرهوش انسان رادرجهت انجام کارهای ارزشمند هدایت می کند(بهشتی فروهمکاران،2011: 3).
بوربا (2005)هوش اخلاقی را بصورت ظرفیت تشخیص درست ازغلط، داشتن یقین های اخلاقی واقدام برمبنای آن ها به منظورارائه رفتاردرست وشرافتمندانه تعریف کرده است.
این نوع هوش، نشان دهنده ظرفیت ذهنی انسان برای تعیین اینکه چگونه اصول جهان شمول انسانی را به ارزش ها، اهداف واقدامات خود مرتبط نماید می باشد. همچنین هوش اخلاقی نشان دهنده اشتیاق وتوانایی فرد برای قراردادن معیارهایی برتروفراترازمنافع خود وحتی موضوعاتی نظیر اثربخشی درکانون واکنش های فردی است(تورنروبارلینگ،2002: 312).
اصول ضروری هوش اخلاقی
اصول هوش اخلاقی ازدیدگاه بوربا(2005) به این شرح می باشد:1
1-همدردی: تشخیص علایق واحساسات افراد که شامل مراحل زیر می باشد:
الف)پرورش آگاهی؛
ب)افزایش حساسیت نسبت به احساس های دیگران؛
ج)همدردی با دیدگاه اشخاص دیگر
2-هوشیاری: دانستن راه درست وصحیح وعمل درهمان راه، که شامل:
الف)ایجادزمینه ای برای رشد اخلاقی؛
ب)ترویج معنویت برای تقویت هوشیاری وهدایت رفتار؛
ج)پرورش انضباط اخلاقی برای کمک به افرادبه منظوریادگیری درست ازخلاف.
3-خودکنترلی: کنترل وتنظیم تفکرات واعمال خود بطوریکه برهرفشارازدرون وبیرون ایستادگی کنیم ودرهمان راهی عمل کنیم که احساس می کنیم درست است. که شامل:
الف)الگوسازی واولویت بندی خودکنترلی افراد؛
ب)تشویق افراد به خود انگیزشی؛
ج)آموزش راه هایی به افراد برای رویارویی باوسوسه ها وتفکرقبل ازعمل.
4-توجه واحترام: ارزش قائل شدن برای دیگران بارفتارمؤدبانه وبا ملاحظه، که شامل:
الف)انتقال معانی توجه به افراد ازطریق آموزش دادن؛
ب)افزایش توجه به اقتدار وبی توجهی به بی ادبی وبی احترامی؛
ج)تأکیدبررفتارهای خوب، ادب وتواضع که به عنوان تعارف درنظرگرفته می شود.
5-مهربانی: توجه به نیازها واحساس های دیگران، که شامل:
الف)تدریس معنی وارزش مهربانی؛
ب)ایجادآستانه تحمل صفربرای زشتی وبدی؛
ج)تشویق مهربانی وخاطرنشان کردن اثرهای مثبت آن.
6-صبروبردباری: توجه به شأن وحقوق تمام افراد حتی آنان که عقاید ورفتارشان با ما مخالف است، که شامل:
الف)پرورش صبروتحمل ازسنین پایین؛
ب)القای درک تنوع وگوناگونی؛
ج)مخالفت با کلیشه سازی وعدم تحمل تعصبات بی جهت.
7-انصاف: انتخاب های عقلانی وعمل به شیوه منصفانه، که شامل:
الف)رفتاربادیگران بطورمنصفانه؛
ب)کمک به دیگران برای داشتن رفتارمنصفانه؛
ج)تدریس روش هایی به افراد برای مقاومت دربرابر بی انصافی وبی عدالتی(مختاری پور و سیادت،1388 : 100-101).
ابعادهوش اخلاقی ازدیدگاه لنیک و کیل
لنیک وکیل(2005) بیان می کنند که هوش اخلاقی دارای 4اصل به شرح زیر می باشد:
اصل درستکاری: به معنای ایجادهماهنگی بین اعتقادات واعمال افراد است. درحقیقت انجام چیزی که می دانیم درست است وگفتن حرف درست درتمام زمان هاست.
اصل مسئولیت پذیری: به معنای پذیرش اعمال وپیامدهای آن وهمچنین، اشتباهات وشکست هاست.
اصل دلسوزی: به معنای توجه به دیگران بوده ودارای تأثیرات متقابل است.
اصل بخشش: شامل آگاهی ازعیوب واشتباهات وهمچنین، بخشیدن خود ودیگران است(لنیک وکیل،2005).
مؤلفه های هوش اخلاقی لنیک وکیل ازدیدگاه قرآن کریم وائمه معصومین(ع)
1-درستکاری
درستکاری یا عمل صالح، میوه درخت ایمان است. هرجادرقرآن به ایمان اشاره شده به دنبال آن عمل صالح آورده شده واین نشانگر این است که ایمان بدون عمل صالح ممکن نیست. عمل صالح آثارزیادی به دنبال دارد که درچند آیه به آن اشاره شده است:
"یا ایها الذین امنوا اتقوالله وکونوا مع الصادقین؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، ازخدا پروا کنید وبا راست گویان باشید"(سوره توبه، آیه 9).
"والذین امنوا وعملوالصالحات اولئک اصحاب الجنه هم فیها خالدون؛ وکسانی که ایمان آورده اند وکارهای شایسته کردند، اهل بهشت هستند ودرآن جاودانه خواهندبود"(سوره بقره، آیه82).
پیامبر(ص) می فرمایند: " ای علی اگرچهارخصوصیت درکسی باشد اسلام او کامل است؛ راستگویی، سپاسگزاری، شرمساری وخوش اخلاقی"(حرانی،1385: 19).
امام علی(ع) خطاب به مالک می فرمایند:" برترین شادمانی زمامداران میان مردم است"(حرانی،1385: 219).
2-مسئولیت پذیری
درقرآن درموردواژه مسئولیت پذیری، آیات زیرمطرح است. اولا قرآن سفارش می کند که شما مسئول خانواده خود هستید.
"قوا انفسکم واهلیکم نارا؛ خودتان وخانوادتان را ازآتش نگهدارید"(سوره تحریم، آیه66).
دوما امربه معروف ونهی ازمنکر، یکی ازمصادیق مسئولیت پذیری فرداست که فرد باید نسبت به جامعه مسئول است.
"والتکن منکم امة یدعون الی الخیرویأمرون بالمعروف وینهون عن اامنکر واولئک هم المفلحون، وباید ازمیان شما مؤمنان، گروهی باشند که مردم را به کارهای خیردعوت کنندوامربه معروف ونهی ازمنکرکنند وآن ها رستگارنند"(سوره آل عمران، آیه 104).
امام علی(ع) خطاب به مالک می فرمایند:" پس حالات نهانی آن ها(رؤسا)را وارسی کن، به پیام ها ونامه های ارسالی آنان که توسط پیک به دست تو می رسد رسیدگی کن"(حرانی،1385: 231).
"مبادا به مردم وعده ای دهی وپایبندآن نباشی یا خشونت آمیزبامردم سخن گویی، زیرا خلف وعده خشم خدارا برانگیزاند" (حرانی،1385: 243).
3-دلسوزی
ابلاغ وحی یکی ازمصادیق دلسوزی پیامبراکرم(ص) است که برای امت خود چقدردلسوزانه تبلیغ دینی کرده اند.
"یاقوم لقد ابلغتکم رسالة ربی ونصحت لکم ولکن لا تحبون الناصحین؛ ای مردم من رسالتی را که ازجانب خدا برعهده داشتم ابلاغ کردم وشماراپند دادم ولی شما ناصحان رادوست نمی دارید"(سوره اعراف، آیه79).
4-بخشش
"خذالعفو، عفورا پیشه کنید"(سوره بقره، آیه109).
"فاعفوا وفاصفحوا، عفو وگذشت را شیوه خود قراربده"(سوره اعراف،آیه199).
امام علی(ع) خطاب به مالک می فرمایند:" ای مالک هرگاه کسی رابخشودی ازکرده خود پشیمان مشو وهرگاه کسی را کیفردادی ازکرده خود شادمان مباش" (حرانی،1385: 209).
"گره هرکینه ای را نسبت به مردم ازخودبگشای وریشه هرانتقامی را ریشه کن ساز"(حرانی،1385: 211).
نکاتی برای ایجاد هوش اخلاقی
در این زمینه مایکل بوربا ده نکته را برای پرورش کودکانی اخلاقی یا ایجاد هوش اخلاقی پیشنهاد می دهد، که ابتدا رئوس این موارد را مرور کرده و سپس به اختصار به شرح هر یک می پردازد:
احساس تعهد در راستای ایجاد و پرورش کودکی اخلاقی؛
تلاش برای آن که الگویی نمونه یا یک مثال اخلاقی قوی باشید؛
شناختن باورها و عقاید خودتان، ضمن تلاش برای سهیم کردن دیگران؛
از لحظات آموختنی به خوبی بهره بگیرید؛
انضباط را به عنوان یک درس اخلاقی به کار بندید؛
توقع رفتاری اخلاقی داشته باشید؛
نسبت به آثار رفتارها واکنش نشان دهید؛
رفتارهای اخلاقی را تقویت کرده و پاداش دهید؛
به طور روزانه اصول اخلاقی را اولویت بندی نمایید؛
مشارکت و ثبت قانون طلایی از نظر دکتر مایکل بوربا، خانه بهترین مدرسه برای آموزش رفتارهای اخلاقی است(بوربا،2005: 45).
دراین راستا، او ده نکته را جهت ایجاد هوش اخلاقی به والدین پیشنهاد می دهد:
احساس تعهد در جهت پرورش کودکی اخلاقی یک سوال اساسی آن است که پرورش یک کودک اخلاقی چه مقدار برای شما اهمیت دارد؟ چراکه تحقیقات نشان داده اند، والدینی که شدیدا احساس نیاز به شکل دادن رفتارهای اخلاقی در کودکانشان می نمایند، یا ترس از ایجاد اخلاق های زشت در آن ها دارند، معمولا موفق بوده اند، زیرا خودشان را برای تلاش در این مورد متعهد کرده اند. بنابراین اگر شما واقعا می خواهید کودکی دارای اخلاق داشته باشید، باید احساس تعهد شخصی برای پرورش او نموده و این تعهد تا نیل به هدف تداوم یابد.
تلاش برای آن که الگویی نمونه یا یک مثال اخلاقی قوی باشید والدین اولین و قوی ترین الگو یا معلم اخلاق برای کودکانشان هستند، بنابراین مطمئن شوید همان رفتارهای اخلاقی را که از کودکتان انتظار دارید، انجام دهید تا آن ها از شما فراگیرند.
شناخت باورها و عقاید خودتان ضمن سهیم کردن آن ها با دیگران پیش از آنکه بتوانید کودکی با اخلاق پرورش دهید، باید درباره آنچه که به آن باور دارید با خودتان صادق و صریح باشید، بنابراین مدتی کوتاه به تمامی ارزش هایتان فکر کنید. سپس درباره این که چرا شما این روش اجرای خاص خودتان را دارید، به طور منظم با کودکتان صحبت کرده و نظراتتان را با او در میان گذارید.
از لحظات آموختن به خوبی بهره بگیرید بهترین لحظه های آموزش معمولا غیرمنتظره و اتفاقی هستند و بر خلاف تصور، از پیش برنامه ریزی نشده اند. هر گاه بحث موضوعات اخلاقی به میان آمد، از آن فرصت استفاده کنید، آن ها به شما و کودک کمک می نمایند تا باورهای اخلاقی استواری را که در هدایت مستمر رفتارهایش برای تمامی زندگی مؤثرند، رشد دهد.
انضباط را به عنوان یک درس اخلاقی به کار بندید انضباط مؤثر موجب مراقبت از کودک در این امر می شود تا تشخصی دهد که چرا رفتارش اشتباه است وچگونه می تواند آن را اصلاح و تصحیح نماید. در این راستا، استفاده از پرسش های صحیح به کودکان کمک می نماید به این توانایی دست یابند که نظر دیگران را درباره رفتارشان دریابند و توانایی درک نتایج رفتارهایشان را توسعه دهند.
توقع رفتارهای اخلاقی داشته باشید در این زمینه نتیجه مطالعات روشن بوده است، کودکانی که رفتارهای اخلاقی دارند، والدینی دارند که از آن ها انتظارات داشته اند چنین عمل کنند. توقعات و انتظارات شما از کودکتان، به منزله تعیین نوعی استاندارد برای رفتارهای آن هاست .
نسبت به آثار رفتارهای واکنش نشان دهید محققین ابراز می کنند که یکی از بهترین تمرین های سازنده اخلاق اشاره به اثر رفتار کودک بر شخص دیگر است، انجام این کار موجب افزایش رشد اخلاقی کودک می شود.
رفتارهای اخلاقی کودک را تقویت کرده و پاداش دهید یکی از ساده ترین راه های کمک به کودک در جهت کسب رفتارهای جدید این است که پس از وقوع آن رفتارها، آن ها را پاداش داده و تحسین نمایید. پس با هدف شکل دهی رفتارهای اخلاقی، کودک را زیر نظر بگیرید و با شرح اینکه چرا رفتارش خوب بوده و شما برای آن ارزش قائلید، آن را تقویت نمایید.
هر روز اصول اخلاقی را اولویت بندی کنید. کودکان با خواندن اصول اخلاقی در متن کتاب ها یاد نمی گیرند چگونه افراد با اخلاق بشوند، بلکه تنها با انجام کارهای خوب، این امر را می آموزند، کودک را جهت کمک برای ایجاد تغییر در دنیای خودش تشویق کنید و همیشه او را یاری دهید تا نتیجه مثبت عمل خود را بر روی حالات دیگران درک و تشخیص دهد. هدف نهایی و واقعی برای کودکان آن است که هرچه کمتر و کمتر به راهنمایی بزرگسالان وابسته باشند و اصول اخلاقی باید به زندگی روزمره آن ها وارد شده و ضمنا آن ها را برای خودشان درونی سازند، این امر تنها زمانی روی می دهد که والدین بر اهمیت فضیلت ها دائما تاکید کنند و بچه هایشان هم مکررا این رفتارهای اخلاقی را تمرین کنند.
مشارکت و ثبت قانون طلایی به کودکتان قانون طلایی را که بسیاری از تمدن ها را در طول قرن ها هدایت و راهنمایی کرده است و سخن پیامبر اسلام(ص) نیز هست را آموزش دهید: ” با دیگران همانگونه رفتار کنید، که می خواهید با شما رفتار شود.” به او یادآوری کنید از خودش قبل از هر کاری بپرسد "آیا من دوست دارم، دیگری با من این طور رفتار کند؟” تلاش کنید این اصل، قانون اساسی اخلاقی خانواده شما باشد(بوربا،2005: 46-48).
انتقال ارزش ها، پایه هوش اخلاقی
خانواده به عنوان اولین و بالاترین مکان برای انتقال ارزش ها به فرزندان است. خانواده جای امنیت است، جایی که فرزندان در آنجا از حمایت بی قید و شرط بهره مند می شوند، البته خانواده ای سالم است که ارزش ها در آن آموزش داده و به مرور در فرزند درونی می شود. پدر و مادری که خود از نظر ارزشی قوی هستند، ارزش ها را در طول رشد به فرزندانشان یاد می دهند و فرزندان نیز ارزش ها را با خود به جامعه برده و با آن ها زندگی می کنند. این مسئولیت به عهده پدر و مادر است البته اگر بچه ها یک یا چند ارزش را نشناسند، طبیعی است، ولی اگر پدر و مادر آن ها را به فرزندان خود منتقل نکنند یا بدتر از آن خودشان ارزش ها را نادیده بگیرند، این امر عادی نیست.
در خانواده ای که در آن افراد ارتباط ضعیفی با هم دارند و نسبت به هم بی تفاوت باشند، بچه ها به جای ارتباط با پدر و مادر دائم با تلویزیون و رایانه ارتباط برقرار می کنند و به دلیل این بی توجهی انتقال ارزش ها به فرزندان هم صورت نمی گیرد. وقتی نوجوان وارد مرحله بلوغ می شود، مخالفت های خود را با ارزش های پدر و مادر شروع می کند. پدر و مادری که تا آن زمان شاهد مخالفت آشکار فرزندشان نبودند، از آن به بعد شاهد بی ارزش شمردن ارزش هایشان، مخالفت ها و بهانه جویی ها از سوی نوجوانشان می شوند، گاه حتی لباس پوشیدن و حرف زدن فرزندشان باعث خجالت والدین می شود. در اینجاست که باید به او فرصت داده شود راه خود را در کنار خانواده پیدا کند، چرا که در افتادن با نوجوان جز راندنش از خود و حتی از خانواده ثمری ندارد. بنابراین برای پرورش هوش اخلاقی فرزندتان در دوران نوجوانی باید به او کمک شود با آرامش بیشتری این سال های پر فشار را پشت سر بگذارد. در خانواده ای که در آن افراد ارتباط ضعیفی با هم دارند و نسبت به هم بی تفاوت باشند، بچه ها به جای ارتباط با پدر و مادر دائم با تلویزیون و رایانه ارتباط برقرار می کنند و به دلیل این بی توجهی انتقال ارزش ها به فرزندان هم صورت نمی گیرد(مژدگان ونجفی،1390).
پیشینه تحقیق
تحقیقات داخلی
در پژوهش منصوري (1380) بين نمرات آزمون هوش هيجاني و پيشرفت تحصيلي همبستگي بدست آمد. براساس يافته هاي اين تحقيق، بين هوش هيجاني دختران و پسران در نمره كل آزمون، مولفه خودآگاهي، خودكنترلي و هوشياري اجتماعي از لحاظ آماري تفاوت معني داري وجود داشت. ولي در مولفه هاي خودانگيزي و مهارتهاي اجتماعي بين نمرات دانشجويان دختر و پسر تفاوت معني داري مشاهده نشد.
قلی زاده وامینی(1381) تحقیقی با عنوان بررسی رابطه مشارکت دانش آموزان دختر دبیرستان های خمینی شهر در فعالیت های اجتماعی با پیشرفت تحصیلی، ویژگی های جمعیت شناختی و رشد اجتماعی آن ها در سال تحصیلی 80-1379 انجام دادند. و نتایج ذیل به دست آمد. بین عملکرد تحصیلی دانشآموزان شرکتکننده در فعالیت های اجتماعی مدرسه و عدم شرکت آن ها در این فعالیتها تفاوت وجود نداشت. متوسط عملکرد دانشآموزان شرکتکننده 13/16 و دانشآموزانی که مشارکت نداشتند، 23/16 با توان آماری 708/0 بود. ولی تفاوت بین شغل پدر و مشارکت دانشآموزان معنادار بود. بدین معنی که دانشآموزانی که پدران آنها کارمند و یا متخصص بودند نسبت به دانشآموزانی که پدران آنها کارگر بودند و یا شغل آزاد داشتند، در فعالیت های اجتماعی مشارکت بیشتری داشتند.همچنین رابطه بین تحصیلات والدین و تعداد فرزندان خانواده و مشارکت اجتماعی دانشآموزان معنادار بود. فرزندان والدینی که میزان تحصیلات آنها در سطح راهنمایی و متوسطه بود در فعالیت های اجتماعی مشارکت بیشتری داشتند.
فروتن (1382) نیز در تحقیق خود رابطه بین مهارتهای اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان سوم راهنمایی شهرستان لامرد را مورد بررسی قرار داد. نتایج نشان دادند که رابطه معنی داری بین رشد اجتماعی با پیشرفت تحصیلی آنان وجود ندارد. بدین معنی که مسأله رشد مهارتهای اجتماعی در آموزش و پرورش تاحدودی بیگانه می باشد و همگام با پیشرفت تحصیلی، رشد اجتماعی تکامل نیافته است . به تعبیری آموزش و پرورش در بعد مهارتهای اجتماعی موفق عمل نکرده است. همچنین رابطه بین مهارتهای اجتماعی و پیشرفت تحصیلی در دو جنس دختر و پسر که بصورت مستقل بررسی شد نیز رابطه معنی داری مشاهده نگردید.
لواسانی وهمکاران(1386) تحقیقی با عنوان رابطه ویژگی های فردی، تحصیلی و خانوادگی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی شهر تهران انجام دادند. تحلیل داده ها مشخص کرد که از میان 16 متغیرپیش بین فقط 6 متغیر جنسیت، درستی انجام تکلیف، تحصیلات مادر، انگیزه پیشرفت، سن دانش آموز و درگیری والدینی در امر تحصیل ضرایب معناداری برای پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارند . تحلیل های رگرسیون برای بررسی اثرات تعدیل کنندگی جنسیت و تحصیلات مادر نشان داد که آن دو به ترتیب تعدیل کننده سن و درگیری والدینی برای پیشرفت تحصیلی هستند.
المبوری (1387) در بررسي و مقایسة رابطة سبک های یادگیری و عملکرد تحصیلی در دانش آموزان دختر سال سوم دبیرستان مدارس دولتی و نمونه دولتی شهرستان کاشمر چنین بیان نمود كه از ميان مؤلفه هاي عملكرد تحصيلي تنها ميان برنامه ريزي و فقدان كنترل پيامد با سبك يادگيري رابطه معناداري وجود دارد . تفاوت ميان سبك يادگيري دو گروه مورد بررسي معنادار ، سبك يادگيري مدارس نمونه دولتي اكثراَ واگرا و سبك يادگيري مدارس عادي انطباق يابنده بوده است . ميان عملكرد تحصيلي دانش آموزان مدارس دولتي و نمونه دولتي تفاوت معناداري مشاهده نشد . يافته ها نشان داد سبك يادگيري دانش آموزان رشته رياضي واگرا ، رشته تجربي ، جذب كننده و رشته علوم انساني انطباق يابنده است و همچنين تفاوت بين خودكارآمدي سه رشته علوم رياضي ، علوم تجربي و علوم انساني معنادار بوده است اما در مقايسه با ساير مولفه هاي عملكرد تحصيلي تفاوتي مشاهده نشد .
سلیمانی و همکاران(1388) تحقیقی با عنوان تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر سازگاری اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دیرآموزانجام دادند. یافتهها نشان داد که این روش مداخلهای اثر معنیداری بر سازگاری اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانشآموزان دیرآموز داشته است. میتوان نتیجه گرفت که با انتخاب مهارتهای مناسب و آموزش آن ها میتوان سطح سازگاری و نمرات دانشآموزان را افزایش داد.
پاشائی (1388) در بررسی تاثیرآموزش مهارتهای مقابله با هیجانات با رویکرد شناختی اجتماعی در کاهش اضطراب امتحان،استرس و افزایش عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر چنین بیان نمود پژوهش حاضر،تلاشی در جهت بررسی تاثیر آموزش مهارتهای مقابله با هیجانات در کاهش استرس،اضطراب امتحان و افزایش عملکرد تحصیلی دآنش اموزان است. بررسی نتایج نشان می دهد که تفاوت بین میانگین ها ی گروه آزمایش و کنترل در سطح05/>p معناداراست که این نتایج نشان دهنده تاثیرآموزش مهارتهای مقابله با هیجانات در کاهش اضطراب امتحان ، استرس و افزایش عملکرد تحصیلی دانش آموزان است .در مورد تاثیر آموزش این مهارتها بر 5 شاخص عملکرد تحصیلی نیز نتایج نشان دهنده تاثیر این مهارت ها بر شاخص های خودکارآمدی،تاثیرات هیجانی و فقدان کنترل پیامد و عدم تاثیر آموزش مهارت ها بر عوامل برنامه ریزی و انگیزش است.
مهرابی زاده وهمکاران(1388) تحقیقی با عنوان تأثیر آموزش جرأت ورزی بر مهارت های اجتماعی، اضطراب اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دخترانجام دادند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین این دو گروه، حداقل یکی از متغیرهای وابسته مهارتهای اجتماعی، اضطراب اجتماعی و عملکرد تحصیلی، تفاوت معنیداری وجود دارد. نتایج تحلیل واریانس یکطرفه در مانوا نیز نشان داد که بین دو گروه از لحاظ هر سه متغیر وابسته تفاوت معنیداری وجود دارد. نتیجهگیری: آموزش جرأتورزی بر روی اضطراب اجتماعی، مهارتهای اجتماعی و عملکرد تحصیلی گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل تأثیر دارد و بین دو گروه از لحاظ این متغیرها تفاوت معنیداری مشاهده میشود. به بیان دیگر، آموزش جرأتورزی باعث کاهش اضطراب اجتماعی و افزیش مهارتهای اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانشآموزان گروه آزمایشی شده است.
جعفری نژاد فرد کهن و غباری بناب (1388) در پژوهشی به مقایسه مهارتهای اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استثنایی در مدارس تلفیقی و استثنایی پرداختند. که نتایج این پژوهش نشان داد بین میانگین نمره مهارتهای اجتمایی و همچنین پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مشغول به تحصیل در مدارس استثنایی و مدارس عادی (تلفیقی) تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین مقایسه دو گروه نشان داد که تفاوت معناداری بین دانشآموزان دختر و پسر ناشنوا در موقعیت تلفیقی و استثنایی وجود دارد. این تفاوت نشان میدهد که دختران از نظر مهارت اجتماعی و پیشرفت تحصیلی نمرات بالاتری کسب کردهاند.
ابطحی وندری(1390) تحقیقی با عنوان رابطه خلاقيت و سازگاري اجتماعي با عملکرد تحصيلي دانش آموزان متوسطه شهر زنجان انجام دادند. و نتايج زير به دست آمد: بين خلاقيت و ابعاد آن با عملکرد تحصيلي رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بين سازگاري اجتماعي با عملکرد تحصيلي رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. در ابعاد سازگاري اجتماعي قالب اجتماعي، مهارت اجتماعي، روابط خانوادگي، روابط مدرسه اي و روابط اجتماعي با عملکرد تحصيلي رابطه مثبت و معنادار وجود داشت و تنها بعد علائق ضد اجتماعي با عملکرد تحصيلي رابطه منفي و معنادار دارد. بين پسران و دختران در عملکرد تحصيلي تفاوت معنادار وجود ندارد. در ابعاد سازگاري اجتماعي در علايق ضد اجتماعي تفاوت معنادار مشاهده نشد. در خلاقيت و بعد انعطاف پذيري تفاوت معنادار به نفع دختران مشاهده شد و در ابعاد سيالي، بسط و ابتکار تفاوت معناداري مشاهده نشد.
لیوارجانی و غفاری(1390) تحقیقی با عنوان بررسي رابطه هوش هيجاني و مهارتهاي اجتماعي با پيشرفت تحصيلي دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تبريز در سال تحصيلي 89-1388 انجام دادند. نتايج تحليل نشان داد که بين هوش هيجاني و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان، همبستگي مستقيم معني دار وجود داشت ولي بين مهارتهاي اجتماعي و پيشرفت تحصيلي، همبستگي معني دار نبود. در نهايت نتايج تحليل رگرسيون به منظور تبيين سهم هر يک از متغيرهاي هوش هيجاني، مهارت هاي اجتماعي به تفکيک در پيش بيني پيشرفت تحصيلي نشان داد که از بين دو متغير مورد مطالعه، متغير هوش هيجاني بيشترين سهم را در تبيين پيشرفت تحصيلي دانش آموزان داشت.
تحقیقات خارجی
فورنهام و میشل(1991) در یک تحقیق طولی که 4 سال ادامه یافت به بررسی ویژگی های شخصیتی، نیاز ها و مهارتهای اجتماعی و پیشرف تحصیلی پرداختند. نتایج آنها نشان داد که بین مهارتهای اجتماعی و پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد.
يافته هاي سوجيا و لوئيس(1996؛ به نقل از لیوارجانی و غفاری، 1389) نشان مي دهد كودكاني كه در مهارت هاي اجتماعي نقص دارند اغلب با مشكلات يادگيري و رفتاري مواجه مي شوند. چنانكه نقص در مهارت هاي اجتماعي پايه اي بماند، در دراز مدت فرد را با مشكلاتي از قبيل چرخه هاي شكست، طرد شدن از طرف همسالان، ضعف تحصيلي در مدرسه و مشكلات سازگاري در بزرگسالي مواجه مي سازد.
چن و همکاران(2001) در پژوهشی به بررسی رابطه بین رفتار اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی پرداختند. نتایج پژوهش آنان، رابطه مثبتی بین پیشرفت تحصیلی و رهبری اجتماعی، تحمل ناکامی، مهارت اجتماعی، جرأت ورزی و روابط دوستانه با همسالان را نشان داد. همچنین رابطه منفی بین پیشرفت تحصیلی و پرخاشگری، ناسازگاری های تحصیلی گزارش شد.
استراحن(2003) در تحقیق طولی که 2 سال به طول انجامید به بررسی نقش اضطراب اجتماعی و مهارت های اجتماعی در عملکرد تحصیلی دانش آموزان پرداخت. داده های دانش آموزان(253=n) در اوایل سال تحصیلی به عنوان خط مبنا در نظر گرفته شد. در این میان افرادی که دارای کنترل عاطفی(احساسات مخفی) بودند، احتمال کمی وجود داشت که در تحقیق باقی بمانند. نتایج نشان داد که عواملی مانند مهارت های اجتماعی، تعهد سازمانی، سازگاری تحصیلی و اجتماعی، رتبه کلاس دبیرستان، نمرات استعداد کمی، جنس، و قومیت می توانند عملکرد تحصیلی دانشجوان را پیش بینی کنند. همچنین اضطراب اجتماعی به عنوان یک پیش بینی قابل ملاحظه ای از کالج پایداری یا معدل پدیدار نشد.
ولش وهمکاران(2005) دربررسی صلاحیت های اجتماعی تحصیلی، 163 نفرازدانش آموزان مقطع ابتدایی را بطورتصادفی انتخاب کردند. توانایی های اجتماعی افراد بوسیله آموزگاران وپیشرفت تحصیلی بوسیله نمرات ریاضی وزبان تعیین شد. نتایج پژوهش نشان داد که پیشرفت تحصیلی مستقیما با توانایی اجتماعی افراد ارتباط دارد.
وود(2007) درپژوهشی با عنوان تأثیرکاهش اضطراب برعملکرد تحصیلی وسازگاری اجتماعی انجام داد. نتایج تحقیق وی نشان داد که آموزش شیوه های کاهش اضطراب درافزایش عملکرد تحصیلی وسازگاری اجتماعی کودکان مؤثراست. همچنین نتایج نشان داد که کودکان دارای سازگاری اجتماعی بالاتردارای عملکرد تحصیلی بهتری هستند.
زدنک وشکور(2007) درتحقیقی با عنوان توسعه سواد اخلاقی درکلاس، دریافتند که نقش معلم درتوسعه سواد اخلاقی دانش آموزان برای رشدحرفه ای وپیشرفت تحصیلی آنان ضروری است.
دیپریت و جنینگ (2012) در تحقیقی به بررسی مهارت های اجتماعی و رفتاری و شکاف جنسیتی در پیشرفت تحصیلی اولیه پرداختند. در این مطالعه طول گروهی از کودکان از اوایل کودکستان تا کلاس پنجم مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها نشان دادند که مهارت های اجتماعی و رفتاری اساساً اثرات مهمی بر نتایج تحصیلی کودک تا کلاس پنجم دارند. همچنین تفاوت های جنسیتی در اکتساب این مهارتها نقش دارد، علاوه بر این بخش قابل توجهی از شکاف جنسیتی در نتایج دانشگاهی نیز ناشی از دوران مدرسه اولیه می باشد.
منابع و مأخذ:
منابع فارسی
ابطحی، معصومه السادات وندری، خدیجه، (1390)، رابطه خلاقيت و سازگاري اجتماعي با عملکرد تحصيلي دانش آموزان متوسطه شهر زنجان، فصلنامه تحقيقات مديريت آموزشي، شماره10، 15-28.
اخلاقی، فرشاد، (1378)، بررسی و مقایسه بین علاقهي تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان و دانشجویان، پایاننامهي کارشناسی ارشد، دانشکدهي علوم تربیتی دانشگاه تربیت معلم.
بيابانگرد، اسماعيل، (1382)، روش های پيشگيری از افت تحصيلی، تهران: انتشارات انجمن اوليا و مربيان.
بدار، لوك و ديگران، (1388)، روان شناسي اجتماعي، (ترجمه، دكتر حمزه گنجي)، تهران: نشر ساوالان.
پورکریمی، جواد، (1388)، مقایسه رضایت شغلی و انگیزش پیشرفت در دانش آموختگان کشاورزی خود اشتغال و غیر خوداشتغال، فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی، شماره 51، 155-175.
توسلي، غلامعباس، (1385)، نظريه هاي جامعه شناسي، تهران: انتشارات سمت.
حرانی، شیخ ابومحمد، (1385)، تحف العقول عن آل رسول(ص)، قم: انتشارات آل علی.
روشه، گي، (1386)، جامعه شناسي تالکوت پارسونز، (ترجمه عبدالحسين نيك گهر)، تهران: نشر تبيان.
ریتزر،جورج، (1374)، نظریه های جامعه شناسی دوران معاصر، تهران: نشر علمی.
سبحانی نژاد، مهدی و عابدی، احمد، (1385)، بررسی رابطه بین راهبردهای یادگیری خودتنظیم و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه شهر اصفهان با عملکرد تحصیلی آنان در درس ریاضی، فصلنامه علمی– پژوهشی روان شناسی دانشگاه تبریز، شماره1، 79-97.
سلیمانی وهمکاران، (1388)، تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر سازگاری اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دیرآموز، نشریه تعلیم و تربیت استثنائی، شماره95و96، 9-22.
سلیمانی، منصور، (1388)، آموزش مهارت های اجتماعی رویکردی نو، نشریه، رشد آموزش علوم اجتماعی، شماره 51، 34-37.
سعیدی، حسام، میر حسینی، سیده سامیه وحبیبی نیا، فاطمه، (1390)، اثرات توانایی ذهنی و هوش هیجانی بر عملکرد تحصیلی و اجتماعی، نشریه تدبیر، شماره237، 55-66.
شهني ييلاق، منیجه، بنابي مباركي، زهرا وشكركن، حسین، (1384)، بررسی روابط بین موضوعی و درون موضوعی انگیزش تحصیلی(خودکارآمدی، ارزش تکلیف، هدف های عملکردگرا، عملکردگریز و تبحری) در دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان شهراهواز، مجله علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز،شماره3، 47-76.
شریفیان، اکبر،(1381)، عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان شاهد، فصلنامهي علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، ش 15و 16.
صغري، فاطمه، (1370)، الگوي اجتماعي زن مسلمان در جامعه ي اسلامي، تهران: مرکز چاپ و نشر سازمان تبليغات اسلامي.
طالب زاده نوبریان، محسن، صالح صدق پور، بهرام و کرامتی، انسی، (1387)، بررسی تاثیر جو اجتماعی مدارس متوسطه بر پرورش مهارت های اجتماعی دانش آموزان، نشریه مطالعات برنامه درسی، شماره8، 23-46.
ظهیری ناو، بیژن ورجبی، سوران، (1388)، بررسی ارتباط گروهی از متغیرها با کاهش انگیزش تحصیلی دانشجویان رشته زبان و ادبیات فارسی، دو ماهنامه علمی _پژوهشی دانشگاه شاهد، سال 16،شماره36، 69-80.
عابدی، احمد، عریضی، حمیدرضا و سبحانی نژاد، مهدی، (1384)، بررسی رابطه بین انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه شهر اصفهان با ویژگی های شخصیتی آن ها، دوماهنامه علمی –پژوهشی دانشگاه شاهد،سال12، شماره12، 29-38.
قلتاش، عباس؛ اوجي نژاد، احمد رضا؛ بزرگر، محسن. (1389). تأثير آموزش راهبردهاي فرا شناخت بر عملكرد تحصيلي و خلاقيت دانش آموزان پسر پايه ي پنجم ابتدايي. فصلنامه روانشناسي تربيتي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تنكابن، سال اول، شماره 4، زمستان 1389، 135- 119.
قلی زاده، آذر وامینی، اعظم، (1381)، بررسی رابطه مشارکت دانش آموزان دختر دبیرستان های خمینی شهر در فعالیت های اجتماعی با پیشرفت تحصیلی، ویژگی های جمعیت شناختی و رشد اجتماعی آن ها در سال تحصیلی 80-1379، نشریه دانش و پژوهش در روانشناسی کاربرد، شماره13و14، 103-120.
گيدنز، آنتوني، (1387)، جامعه شناسي، (ترجمه، منوچهر صبوري)، تهران: نشر ني .
گرث، هانس وسي رايت، ميلز، (1386)، منش فرد و ساختار اجتماعي، (ترجمه، اكبر افسري)، تهران: نشر آگه.
گلابزاده، سیدمحمدعلی، (1385)، پژوهش تحلیلی در زمینهي اُفت تحصیلی، چهارمین دورهي مقالهنویسی علمی، اصفهان: انتشارات دانشگاه اصفهان.
لیوارجانی، شعله وغفاری، سارا،(1390)، بررسي رابطه هوش هيجاني و مهارتهاي اجتماعي با پيشرفت تحصيلي دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تبريز در سال تحصيلي 89-1388، نشریه علوم تربيتي، شماره9، 71-88.
لطف آبادي، حسين، (1380)، روان شناسي رشد(2)، تهران: نشر سمت.
لواسانی، مسعود، کیوان زاده، محمد ,کیوان زاده، هدیه، (1386)، رابطه ویژگی های فردی، تحصیلی و خانوادگی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی شهر تهران، نشریه روانشناسی و علوم تربیتی(دانشگاه تهران)، شماره74، 99-124.
مهرابی زاده هنرمند، مهناز، تقوی، فرخنده وعطاری، یوسف علی، (1388)، تأثیر آموزش جرأت ورزی بر مهارت های اجتماعی، اضطراب اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر، نشریه علوم رفتاری، شماره7، 59-64.
ماوسن، پل هنري و ديگران،(1386)، رشد شخصيت كودك، (ترجمه، مهشيد پاسايي)، تهران: نشر مركز.
مویس، دانیل و رینولدز، دیوید، (1390)، آموزش مؤثر، (ترجمه، محمد علی بشارت وحمید شمسی پور)، تهران: انتشارات رشد.
مختاری پور، مرضیه وسیادت، سید علی، (1388)، بررسی مقایسه ای ابعاد هوش اخلاقی از دیدگاه دانشمندان با قرآن کریم و ائمه معصومین علیهم السلام، نشریه مطالعات اسلام و روان شناسی، شماره4، 97-118.
معید فر، سعید، (1380)، بررسی اخلاق کار و عوامل فردی و اجتماعی موثر برآن، تهران: انتشارات بین الملل.
مصباح یزدی، محمد تقی، (1382)، فلسفه اخلاق، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل.
مژدگان، سپیده و نجفی، مینا، (1390)، بررسی رابطه آموزه های دینی توسط والدین با پرورش هوش اخلاقی کودکان سنین 6 تا 12 سال شهر تهران 1389-1390، اولین همایش ملی آموزش در ایران 1404، تهران، پژوهشکده سیاستگذاری علم و فناوری.
متسون، جانی واولندیگ، توماس، (1384)، بهبودبخشی مهارت های اجتماعی کودکان: ارزیابی وآموزش، ( ترجمه، احمد به پژوه)، تهران: انتشارات اطلاعات.
وستوود، پيتر، (1381)، آموزش و پرورش كودكان با نيازهاي ويژه: روشهاي منطقي براي آموزش به كودكان داراي نيازهاي ویژه، (ترجمه، شاهرخ مكوندحسيني)، تهران: انتشارات رشد.
یوسفی، علیرضا، قاسمی، غلام رضا و فیروزنیا، سمانه، (1388)، ارتباط انگیزش تحصیلی با پیشرفت تحصیلی دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی،سال9، شماره1، 79-84.
2064385702627500منابع انگلیسی
Amanda, W., & etal, (2008), Improving the Social Behavioral Adjustment of Adolescent: The Effectiveness of Social Skills Group Intervention, Journal child and family studies.
Amato PR. Studying marital interaction and commitment with survey data. Available from:
Anderson, J. G., (2004), Stability and change among three generations of Mexican – American: Factors affecting achievement, American Educational Research Journal, Vol.14, Pp.285 -309.
Beheshtifar M, Esmaili Z, Nekoie.Moghadam M. (2011). Effect of moral intelligence on leadership. Eur J Econ Finan Admin Sci; 43: 1-7
Borba, M.,(2005),The step-by-step plan to building moral intelligence, Nurtuing Kids Heart & Souls, National Educator Award, National council of self-esteem.Jossey-Bass
Brayan, T., Donahune. M., & Pearl, R., (2004), Learning disabled children's peer interactions during a small group problem – solving task, Learning Disability Quarterly, Vol.16, Pp.13-22.
Binet, A., & Simon, T.,(2000), The development of intelligence in children, San Francisco: freeman.
Beheshtifar,M., Esmaili, Z., & Nekoie Moghadam, M., (2011), Effect of moral intelligence on leadership, Eur Journal Econ Final Admin Sci, Vol.43, Pp. 1-7.
Borba, M., (2005), The step by step plan to building moral intelligence, Nurturing kids hearts & souls, San Francisco: Jossy-Boss.
Barton Arwood, S., Morrow, L., Lane, K., (2005), Project Improving Teaches Ability to Address students social needs, Educational and treatment of children.
Campbell, B., (2003), Multiplying intelligence in the classroom, New York: basic books.
Centra, J., & Rock, D., (2000), College environments and students and student academic achievement, American Educational Resarch Journal, Vol.10Pp. 623 -633.
Clarken RH. Moral Intelligence in the Schools. http:// sccn612final. wikispaces.com/file/view/Moral+Intelligence+and+Forgiveness.pdf.(accessed in 2012)
Chen, H., Wang, Q., & Chen, X., (2001), School achievement and social behaviors: Across lagged regression analysis, Acta psychological sincia, Vol.33, No.6, Pp.532-545.
. Col.J.D& Dodge.K.A.(1983). Continulty of children social status a five year longitudinal study Memill-palmer Quartrly. 29 PP.261-282.
Cowen.E.L. Pederson.A.Babigian.H.Lazzo.L.D& Trost.M.D.(1973).long term follow-up of early detected vulnerable children. Journal of consulting and cilinical psychology.41.PP.438-446.
Duckworth, A.L., & Seligman, M.E.P., (2005), Self discipline outdoes IQ in predicting academic performance of adolescents, Psychological science, Vol.16, Pp.939-949.
Gardner , H., (2004), Multiple intelligence: the theory into practice, New York: basic books.
Gardner, H., (2007), Frames of mind : the theory of multiple intelligence, New York: basic books.
Gardner, H., (2006), Changing Minds: The art and science of changing our own and other people's minds, Boston MA: Harvard Business School Press.
George, M., ( 2006), How intelligent are you…really? From IQ to EQ to SQ with a little intuition along the way, Training and development methods, Vol. 20, Pp. 425-436.
Gresham FM, (1990). Elliot SN. Social skills rating system (Manual). American Guidance Service 1990, USA
Hebb, D.O ., (1949(, The organization of behavior. New york: wiley.
Ilknur,C., & Bulbin, S., (2007), Effectiveness of cognitive process Approached Social Skills Training program for people with mental Retardation, International journal of special education, Vol.22, Pp.101-118.
Kornhober, M.,, fierros, E.,& Shirley, V., (2003), Multiple intelligence, best ideals from research and practice
Lennick, D., & Kiel, F., (2005), Moral intelligence, USA:Wharton school publishing.
Levine, M.,& Barringer, M.D., (2008), Getting the lowdown on the slowdown, principal, Vol.87, Pp.14-18.
Lerner, J., (2007), Learning dis abilities: The ories, diagnosis, and teaching sterategies, Boston: Houghton Miffline.
Lucas, R. E. (2003). Reexamining adaptation and the set point model of happiness: Reaction to changes in marital status. Journal of Personality and Social Psychology, 84(3), 527-539.
Magdol, L., (1994), Risk Factors for Adolescent Academic Achievement, University of Wisconsin-Madison Cooperative Extension.
Martin, J.H.,& Etal, (2006), Personality achievement test scores and high school percentile as predictors of academic performance across four years of coursework, Journal of research in personality, Vol.40, Pp.424-441.
Matson, J.L., & Boisjoli, J.A., (2008), Cutoff Scores for Matson Evaluton of Social Skills for Individual with severe Retardation for Adults with Intllectual Disability, Behavior Modificatin, Vol.39, Pp.109-120.
MacCarthey B1999. Marital style and its effects on sexual desire and functioning.Journal Family Psychology., 10, 1-12.
Matson J.L., Rotatori, A, F,. & Helsel, W. J. (1983), development of a Rating Scale to Measure Social Skils in children: The matson evaluation of social skills with youngsters (MESSY), behavior research and therapy, 21, 4, 335-340.
Mc Nutly, J. K., & Karney, B. R. (2004). Positive expectations in the early years ofmarriage: Should couples expect the best or brace for the worst? Journal of Personality and Social Psychology, 86(5), 729-43.
Mau, W.C., (2003), Parental influences on the high school students academic achievement, Psychology in the school, Vol 45, Pp.267-289.
Muola, J.M.,(2010), A study of the relationship between academic achievement motivation and home environment among standard eight pupils,Educational Research and Reviews, Vol.5, Pp. 213-217.
Noble, K.D., (2001), Riding the Wind horse: Spiritual Intelligence and the Growth of the Self, Cresskill, NJ: Hampton Press.
Parker J.G.& Asher. (1987). Pear relation and later personal adjustment: Are low accepted children at risk? Psychological Bulletin. 102.PP.357-389.
Plomin, R., (2002), The nature and nature of cognitive abilities, Advances in the Psycology of human intelligence. NJ: Erlbaum.
Ray, E., Elliot, S.N., (2006), Social Adjustment and Academic Achievement: A predictive model for students with divers Academic and Behavior Comprencies, School Psychology Review, Vol.35, Pp.491-503.
Rahimi GR. The Implication of Moral Intelligence and Effectiveness in Organization: Are They Interrelated?. Inter J Marketing Technol. 2011; 1 (4): 68-73.
Segrin C, Flora J(2000). Poor social skills are a vulnerability factor in the development of psychosocial problems. Human Communication Research; 26: 489-514
Saito. L.T., (2000), Socio-Cultural factors in the educational achievement of Vietnamese American high scool students, University of California, Irvine, US.
Sansgiry, S.S., Bhosle, M., & Sail, K., (2009), Factors that affect academic performance among pharmacy students, Journal of pharm Education, Vol,89, Pp.101-120.
Terman, L.M ., & Merrill, M.A., (1973), Masuring intelligence, Boston: Houghton Mifflin.
Turner, N., & Barling, J., (2002), Tranceformational leadership and moral reasoning, Journal applied Psychological, Vol.87, No.2, Pp.304-331.
Vandewalle, D., Cron, W.L., & Slocum, J.W., (2001), The role of goal orientation following performance feedback, Journal of applied psychology, Vol.86, Pp.629-640.
Weber, E., (2005), Multiple intelligence teaching approaches, http://www.newhorizons.org
Wagerman, S.A., & Funder, D.C. (2007), Acquaintance reports of personality and academic achievement: Acase for conscientiousness, Journal of research in personality, Vol.41, Pp.221-239.
Wood, J.J., (2007), Effect of anxiety reduction on childrens school performance and social adjustment, Developemental Psychology, Vol.43, Pp.402-416.
Welsh, M., & Etal., (2005), Linkages between children,s social and academic competence: longitudinal analysis, Journal of school psychology, Vol.56, Pp.463-482.
Walker, A., & Nabuzoka, D., (2008), Academic Achievement and Social Functioning of children with and without learning difficulties, Educational Psychology, Vol, 31, Pp. 645-670.
Zdenek, B., & Schochor., D., (2007), Developing moral literacy in classroom, Journal of Educational Administration, Vol45, No,4, Pp.514-532.