مبانی نظری و پیشینه تحقیق پرخاشگری ، تعاریف و مفاهیم پرخاشگری

مبانی نظری و پیشینه تحقیق پرخاشگری ، تعاریف و مفاهیم پرخاشگری (docx) 21 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 21 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

مبانی نظری متغیر پرخاشگری تعریف پرخاشگری محققان علوم رفتاری در کشورهای مختلف هرگز تعریف روشن و واحدی از مفهوم پرخاشگری ارائه نداده اند زیرا تعریف پرخاشگری تحت تاثیر فرهنگ، تجربه و اعتقادات جوامع متفاوت است (ایزدی طامه و همکاران، 1389). پرخاشگري درروان شناسي مرضي بسيار موردتوجه محققان قرار گرفته و تحقيقات مبسوطي را به خود جذب كرده است پرخاشگري زيرمجموعة گرفته (Aggredi) اختلال سلوكي و از ريشة لاتين شده كه به معناي پيش رفتن و نزديك شدن به هدف است. هرچند تعاریف زیادی برای پرخاشگری ارئه شده است، تعریف این اصطلاح به آسانی میسر نیست.رفتار پرخاشگرانه درانسان ها به شکل اعمال خشن نسبت به دیگران فرض می شود،که ممکن است موجب اجتناب دیگران یا مقابله به مثل آنان گردد (پوسترناک وزیمرمن ،2002،به نقل ازعبدالهی،1387). از دیدگاه ارونسون (1387) پرخاشگری رفتار آگاهانه ای است که هدفش اعمال درد و رنج جسمانی یا روانی باشد. به عبارت بهتر عمل آگاهانه ای است که با هدف وارد آوردن صدمه و رنج انجام می گیرد. این عمل ممکن است بدنی یا کلامی باشد. خواه در نیل به هدف موفق بشود یا نشود، در هر صورت پرخاشگری است.  هیلگارد واتکینسون (1996) پرخاشگری را رفتاری می دانندکه قصد آن صدمه زدن (جسمانی و کلامی) به فرد دیگر یا نابود کردن دارایی آنهاست. مفهوم اساسی در این تعریف قصد است. اگر کسی پای شما را لگد می کند قصد وی نشان دهنده پرخاشگرانه بودن یا نبودن رفتار است.پرخاشگری وسیله ای رفتاری است در جهت رسیدن به هدفی؛ در جهت آسیب رساندن به دیگران.پرخاشگری، یک کشش و یا یک گرایش در فرد است که به صورت زدن و کشتن و ویران کردن را نشان می دهد. امری که فرد به عنوان عکس العمل از خود بروز می دهد و به گونه ای است که بایدگفت مناسب عمل یا رفتار طرف مقابل نیست (درویش،1386). به طور کلی رفتار پرخاشگرانه واجد چهار شرط زیر است: الف) فردی که رفتارش توام با پرخاشگری است آن رفتار را عمدا" انجام می دهد. ب) آن رفتار در رروابط بین فردی که حاکی از تعارض یا ناکامی باشد رخ می دهد. پ) شخصی که دارای رفتار پرخاشگرانه است قصدش برتری یافتن بر فردی است که مقابل او رفتار پرخاشگرانه داشته است. ت) شخصی که چنین رفتاری از او سر می زند یا در جهت جدال تحریک شده یا حد اعلای شدت، آن مسیر را پیموده است(ایزدی طامه و همکاران، 1389). درزبان فارسی ،پرخاشگری به معنی ستیزه جویی آمده است وبه نظردانشمندان رفتارگرایی علم روانشناسی پرخاشگری رفتاری است که ازجهت اجتماعی مخرب وصدمه زننده است وپرخاشگری به حالتی گفته می شود که درآن فرد منفی باف است، نسبت به همه چیز شک وتردید دارد وبا نظر منفی به آنها می نگرد .ازویژگی های غریزی است و انسان ، حیوانی پرخاشگر وستیزه جوست. بدین ترتیب هر یک از متخصصان علوم رفتاری به برخی از ویژگی های پرخاشگری توجه دارند ودرعین حال دریک محوریعنی صدمه رسانی به دیگران هم رأی هستند. تعریف کامل وجامع که بتواندزوایای متعددپرخاشگری رابیان کندعبارت است ازظلم به دیگران و آزاررسانی مالی وجانی به همنوعان وحتی حیوانات نباتات وجامدات رادربرگیرد.به عبارت دیگر پرخاشگری به رفتاری گفته می شود ، که منجربه تجاوز به حقوق فردی واجتماعی دیگران می گردد.پس هررفتاری که به صورت گفتاری و جسمانی باعث آزار رسانی به دیگران شود ، پرخاشگری نام می گیرد(شکرکن،1391). بهترین تعریف که از پرخاشگری ارائه شده تعریف براون است. او پرخاشگری را هر نوع عمل و رفتاری می داند که به طور مستقیم در جهت هدفی و به منظور آزار و اذیت رساندن به دیگران که مایل نیستند مورد آزار و اذیت قرار بگیرند اعمال شود. همچنین پرخاشگری را می توان هر گونه رفتاری دانست که متوجه آسیب رساندن و یا مجروح ساختن موجودی دیگر است(صادقی، 1385).اصطلاح پرخاشگری اختصاصا"درمتن بازنگری شده چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی وآماری اختلالات روانی (DSM-IV-TR)انجمن روانپزشکی آمریکا ،تعریف نشده است.بااین وجود رایج ترین تعاریف وعلل پرخاشگری از دیدگاه های مختلف روان شناختی دراین قسمت توضیح داده خواهد شد: پرخاشگری به عنوان یک غریزه : آیاپرخاشگری می تواند یک غریزه ،یعنی یک مولفه اساسی طبیعت آدمی باشد؟فروید غریزه را عامل اصلی پرخاشگری می دانست .وی به یک دیدگاه هیدرولیک درپرخاشگری اعتقاد داشت .این که انرژی پرخاشگرانه ،تایک سطح معینی تولید می گردد .وی دودسته غریزه متضاد باعنوان غریزه مرگ را مطرح می کند .غریزه زندگی سازنده ونگهدارنده حیات است وما رااز جهت ارضاء نیازها وحفظ بقاء هدایت می کند،اما غریزه مرگ ،مخرب وازهم پاشاننده زندگی است وبه صورت پرخاشگری ،به نابود کردن وتخریب می پردازد(بندورا،1973؛به نقل از شکرکن ،1391).فقط روان تحلیل گران نیستندکه چنین عقیده ای دارند،دیگرروان شناسان ازجمله" لورنتس "نیزیک کردارشناس مشهور پرخاشگری رابه عنوان یک غریزه تهاجم تلقی می کرد،که توسط یک سری ازعوامل محیطی راه اندازی می گردد.به عقیده لورنتس: پرخاشگري كه موجب آسيب رساندن به ديگران مي گردد،از غريزه جنگيدن برمي خيزدكه مشترك بين انسان وساير ارگانيسم ها است وانرژي مربوط به اين غريزه به طورخودبه خودباعياري كم يابيش ثابت درارگانيسم توليدمي‎شود،احتمال پرخاشگري درنتيجه بالارفتن انرژي انبارشده ووجودوشدت محركهاي آزادكننده پرخاشگري افزايش مي يابد.پرخاشگري غيرقابل اجتناب است وگاهي حملات خودبه خودي آن روي مي دهد.(لورنتس ،1996؛به نقل ازشکرکن ،1391). پرخاشگری رفتاری : اکثر نظرات رفتاری ،به جای تلقی پرخاشگری به عنوان یک غریزه ،آن را به عنوان یک رفتار هدفمند قلمداد می کنند .دربین تعاریف این دسته از نظریه پردازان ،تعریف آرنولد باس غالب تر است که پرخاشگری رابه عنوان "پاسخی می داند که محرک های آزار دهنده رابه یک سیستم دیگر وارد می کند".این تعریف ،به جای نیت عمل ،به پیامدهای عمل توجه دارد.یعنی رفتاری پرخاشگرانه است که برای دیگران درد ،ضرر وناراحتی به همراه داشته باشد.درمقابل این تعریف ،تعریف هدفدار پرخاشگرانه قرار دارد که می گوید پرخاشگری شکلی از رفتار است که به منظور آسیب رساندن به ارگانیسم،طراحی وارگانیسم نیز برانگیخته می شود تاازاین رفتار اجتناب ورزد ،دراینجا،نیت،پرخاشگرانه است ،هرچند که عمل پرخاشگرانه صورت نگرفته است (بارون؛ریچاردسون،1994؛به نقل ازشکرکن ،1391). برطبق تعریفی دیگر ،پرخاشگری رفتاری است که به قصد آسیب رساندن به چیزی یا آزار کسی ابراز می شود.نیت فرد پرخاشگر دراین تعریف ،مستتر است از ترکیب تعریف فوق پرخاشگری را تعریف می کنند:رفتاری که به دیگران آسیب می رساند،به خصوص وقتی فرد بداند رفتارش به دیگری آسیب می رساند.پرخاشگری عملی است عمدی که هدف آن ایجاد درد وآسیب رسانی است .این عمل ممکن است فیزیکی یا کلامی باشد یا اینکه اصلا به هدف نرسد،بااین همه چنین عملی پرخاشگرانه است(ماسن وهمکاران ،1997؛به نقل از عبدالهی،1387). هنگامی که فردی قصد آزار دیگران رادارد ،پرخاشگری رابه طریقی انجام می دهد که به اهداف ارزشمند دیگران آسیب رساند.بدین ترتیب نوع پرخاشگری دختران وپسران متفاوت است ،چون اهدافی که برای دختران وپسران مهم وارزشمنداست ،متفاوت است(کریک وگروت پیتر،1995). پرخاشگری به عنوان یک قضاوت اجتماعی پرخاشگری درواقع یک برچسب اجتماعی است که افراد براساس قضاوت خود ،به سایرین نسبت می دهند.ازاین روتعبیر ازاینکه یک عمل چقدر پرخاشگرانه است به عوامل اجتماعی ،شخصی وموقعیتی ازقبیل عقاید ،که خود تابع جنسیت ،فرهنگ ،طبقه اجتماعی وتجربه است ونیز زمینه رویداد ،شدت واکنش وهویت افراد بستگی دارد. درنظریه یادگیری اجتماعی ،پرخاشگری می تواند ازطریق مشاهده یا تقلید آموخته شود وهرچه بیشتر تقویت شود ،احتمال وقوع آن بیشتر می شود .فردی که به علت عدم دستیابی به هدف ،ناکام مانده ویا به علت اتفاقات تنش زا دچار ناراحتی شده است ،برانگیختگی هیجانی نامطلوبی راتجربه می کند .اما پاسخی که برانگیختگی هیجانی را برمی انگیزد ،بستگی به ان دارد که فرد چه پاسخ هایی را برای کنار آمدن با موقعیت های تنش زا یاد گرفته است . فرد ناکام ممکن است ازدیگران یاری بطلبد،پرخاش کند ،گوشه گیری اختیارکند،حتی برای فائق آمدن برمانع ،برتلاش خود بیفزاید وبا پناه بردن به الکل یا داروهای مخدر ،خودرا تخدیرکند.چنین فردی پاسخی رابرمی گزیند که درگذشته ،درازبین بردن ناکامی موفق تر بوده است. طبق این نظر ،ناکامی کسانی را به پرخاشگری برمی انگیزد که یاد گرفته اند دربرابر موقعیت های ناراحت کننده ،رفتار ونگرش های پرخاشگرانه نشان دهند.به طور کلی ،نظریه یادگیری اجتماعی ،برکنش متقابل بین رفتار ومحیط تاکید دارد وبه جای سائق های غریزی ،بیشتر به الگوهایی از رفتار متمرکز می شود که فرد برای کنار آمدن با محیط درخود پرورش داده است (بندورا ،1973؛به نقل ازشکرکن ،1391). علل پرخاشگری: پرخاشگری زیستی وآسیب نورآناتومیک برخی شواهد درمورد شالوده زیستی سائق پرخاشگری ،حاکی از آن است که تحریک ملایم ناحیه خاصی از هیپوتالاموس حیوانات،موجب رفتار پرخاشگرانه درآن ها می شود.درپستانداران عالی ،الگوهای غریزی پرخاشگرانه ،به وسیله قشر مخ کنترل می شوندودرنتیجه بیشتر،تحت تاثیر تجربه هستند .مثلا"درمیمون ها ،زمانی که هیپوتالاموس میمونی راکه به دیگران مسلط است ،با برق تحریک کنند ،به همه زیر دستان خود به جز ماده ها حمله می کند .تحریک مشابه درمیمونی که در سلسله مراتب سلطه گری دررده پایین تری قرار دارد ،موجب کز کردن ونشان دادن رفتار خاضعانه می شود.بنابراین رفتار پرخاشگرانه به صورت خودبه خودی ،به وسیله تحریک هیپوتالاموس بروز نمی کند . هیپوتالاموس ممکن است پیامی مبنی بر اینکه مرکز پرخاشگری به فعالیت افتاده است به قشر مخ بفرستد،اما قشر مخ درانتخاب پاسخ،آنچه راکه درمحیط اطراف می گذردوهمچنین تجربه های گذشته رادرنظر می گیرد. بسیاری ازپژوهشگران براین عقیده اند که درگروهی از افرادی که پرخاشگری مزمن نشان می دهند،آسیب مغزی منشاءرفتارپرخاشگرانه است.براساس این دیدگاه،پرخاشگری یک رفتار اجتماعی آموخته شده تلقی می شود،چون افرادی که موردآزارفیزیکی شدید قرارمی گیرند،ازنظر زیست شناختی ،آنان رامستعد پرخاشگری می سازد(دیویدسون،پوتنام ولارسن ؛1999،به نقل از ارونسون،2001؛به نقل ازشکرکن ،1391). علل عصب شناختی وشیمیایی ناحیه ای درمغز وجوددارد به نام بادامه ،که درافراد بشر ودیگر حیوانات پست تر ،بارفتار پرخاشگرانه ارتباط دارد.هرگاه این ناحیه را به صورت الکتریکی تحریک کنند ،موجودات رام وسر به راه ،خشن وستیزه جو میشوند.به همین ترتیب ،هنگامی که ازفعالیت عصبی این ناحیه جلوگیری شود ،موجودات ستیزه جو،سربه راه می شوند.لیکن باید توجه داشت که حتی دراینجانیز انعطاف پذیری وجوددارد.عوامل اجتماعی حتی در حیوانات پست تر از انسان می توانند تاثیر ساز وکارهای عصبی را کاهش دهند.سوو همكاران (1990)بر اين باورندكه فعاليت قسمت راست پيشاني مغز سبب هيجانهاي منفي، از جمله رفتارهاي پرخاشگرانه، مي شود. برم وکاسین(1996)در تحقيقات خود روشن كردند كه افرادي كه انتقال دهنده هاي عصبي سروتونين درآنهاپايين است،رفتارهاي پرخاشگرانة بيشتري از خودنشان مي دهند(همان منبع ). تستوسترون این موضوع نشان داده شده است که برخی ازمواد شیمیایی برپرخاشگری تاثیر دارد.مثلا"تزریق تستوسترون که یکی هورمون های جنس نر است ،پرخاشگری را درحیوانات افزایش می دهد.درمیان افراد بشر نیز یافته مشابهی وجود دارد.سطوح طبیعی تستوسترون درزندانیانی که به خاطر جرم های خشونت آمیز محاکمه شده اند ،به طور معنی داری ،بیشتراز کسانی است که برای جرم های غیر خشونت آمیز محاکمه شده اند.همچنین زندانیانی که هنگام زندانی شدن ،سطح تستوسترون درخون شان بالا بود ،بیش ازدیگران ازمقررات زندانیان تخلف کردندوبه خصوص ،دربرخوردهای آشکاردرگیر شدند. همچنین دریافتندکه بزهکاران جوان وافرادپرخاشگردرمقایسه بادانش آموزان سطح تستوسترون ،بالاتربودند .اگرمقدارتستوسترون برپرخاشگری تاثیردارد،آیا بدان معناست که مردان پرخاشگرتر اززنان هستند؟ظاهرا"چنین است(دابزوهمکاران،1999؛به نقل از کریمی،1387). الکل یکی ازموادشیمیایی که بسیاری ازافراد درسراسرجهان،بالذت مصرف می کنند ،الکل است.الکل معمولا"بازداری های ماراعلیه ارتکاب اعمالی که جامعه به آن ها روی خوش نشان نمی دهند ،ازجمله اعمال خشونت آمیز کاهش می دهد (همان منبع ). درد و ناراحتی درد و ناراحتی، پیش درآمدهای پرخاشگری هستند. اگر موجودی درد و رنج احساس کند احتمال روی آوردن او به پرخاشگری افزایش می یابد(همان منبع ). ناکامی مهم ترین عامل در ایجاد پرخاشگری از میان همه ی موقعیت های ملال انگیز، "ناکامی" است. ناکامی به معنای بازماندن از هدف است. ناکامی از محرومیت نسبی نشات می گیرد؛ یعنی احساس این که فرد کمتر از حد استحقاق خود از امتیازی برخوردار است و کمتر از آنچه انتظار می رود نصیبش شده است(همان منبع ). در ايجاد پرخاشگري از ميان همه موقعيت ها، ‌صرف نظر از عوامل فيزيولوژيكي ناكامي است. اگر فردي در رسيدن به اهداف خود با شكست مواجه شود، ناكامي حاصل شده احتمال پاسخ پرخاشگرانه را در او افزايش مي دهد(زرگري مرندي، ‌1385). پرخاشگری اجتماعی عوامل بسیاری وجود دارند که می توانند در شخصی که از درد وناکامی رنج می برد،پاسخ پرخاشگرانه ایجادکنند،یا برعکس ،درشخصی که ناکام شده است ،پاسخ پرخاشگرانه را مانع شوند.این عوامل ،زاییده یادگیری اجتماعی هستند.نکته دیگر درباره یادگیری اجتماعی ،نیت وقصد عامل درد وناکامی است.یک جنبه از رفتار که ظاهرا"انسان را ازحیوانات متمایز می سازد،توانایی وی در توجه به قصد ونیت دیگران است.بدین ترتیب ناکامی ودرد،به طور قطع ویقین ایجاد پرخاشگری نمی کنداما تاثیر به سزایی دارد. پرخاشگری اجتماعی که درواقع ،فردازطریق ضربه زدن به عزت نفس یاصدمه زدن به موقعیت اجتماعی دیگران،درصددآسیب رساندن به آنها برآید .این پرخاشگری،ممکن است به اشکال مستقیم(نظیربدگویی های کلامی،اظهارات منفی یااشارات وحرکات بدنی منفی )ویا به اشکال غیر مستقیم(نظیر تهمت وافترا بستن ،شایعه پراکنی وطرد اجتماعی)ابراز شود(گالن وآندروود،1997؛به نقل از کریمی ،1387). انواع پرخاشگری: نظریه پردازان روان شناسی ،رفتارهای پرخاشگری رااز جنبه های گوناگونی طبقه بندی کرده اند که دراینجا به پاره ای از آنها اشاره می شود: -پرخاشگری خصمانه و پرخاشگری وسیله ای پرخاشگری خصمانه عملی پرخاشگرانه است که از احساس خشم ناشی می شود و هدفش اعمال درد و آسیب است. اما در پرخاشگری وسیله ای قصد و نیت آسیب رساندن به شخص دیگر وجود دارد، لیکن آسیب رسانی به عنوان وسیله ای برای رسیدن به هدفی غیر از ایجاد دردورنج صورت می گیرد (ارونسون،2001،به نقل ازشکرکن ،1391). -پرخاشگری آشکار و  پرخاشگری رابطه ای  پرخاشگری خصمانه شامل دوحالت پرخاشگری آشکارو پرخاشگری رابطه ای می باشد. در پرخاشگری آشکار فرد به دیگران صدمه بدنی وارد می کند یا او را به چنین صدمه ای تهدید می کند. مثلا کتک زدن، لگد زدن یا تهدید کردن یک همسال به کتک زدن. اما در پرخاشگری رابطه ای به صورت محرومیت اجتماعی و شایعه پراکنی رخ می دهد و به رابطه همسالان آسیب می رساند (یعقوبی و همکاران، 1390). -پرخاشگری مستقیم و غیر مستقیم پرخاشگری رابطه ای که شامل دو نوع مستقیم و غیر مستقیم می شود در مورد افرادی به کار می رود که به طور عمد سایر افراد را از گروه طرد و منزوی می کنند. برخی از محققان این نوع رفتار را پرخاشگری اجتماعی و مستقل از پرخاشگری آشکار تعریف کرده اند(واحدی و همکاران، 1387). پرخاشگری ممکن است به طرق مختلفی ابراز گردد.باس و پری (1992)،پرخاشگری را در 4 گروه دسته بندی کرده اند: 1-پرخاشگری فیزیکی:عبارت است از فعالیت های جسمانی مانند کتک زدن،هل دادن لگد زدن،پرتاب کردن اشیاء و تهدید به انجام این فعالیت ها،که همگی به نیت صدمه زدن به دیگران صورت می گیرد(کریک وگروت پیتر،1995). 2-پرخاشگری کلامی :نوعی پرخاشگری که شامل اعمالی مانند فحاشی کردن و ناسزا گفتن است(گالن و آندروود،1997). 3- خشم:عبارت است از یک پاسخ هیجانی شدید به محرومیت و تحریک شدگی،که با افزایش برانگیختگی خودکار و تغییر فعالیت سیستم عصبی مرکزی مشخص می شود(کندال،2000). 4-پرخاشگری خصمانه:عبارت است از پاسخی که به یک موقعیت تحریک آمیز یا ناکام کننده به قصد آسیب زدن به دیگران(رفتار تلافی جویانه)داده می شود(هارتاپ،1994). نظریه های مختلف درمورد علل وعوامل موثر برپرخاشگری دیدگاه زیستی :  میزان همگامی ارثی بالاتری در خانواده های افراد خشن دیده می شود و عوامل زیستی متعددی مانند تأثیر داروها و سوء مصرف مواد ، سطح هورمونها ، صدمه به مناطق خاص مغز و ناقلان عصبی به تناوب در فرآیند خشونت دخیل دانسته شده اند (بردبار،1386). دیدگاه انگیزشی:بر طبق نظریه پردازان انگیزش ، ناکامی یک علت اساسی پرخاشگری است که حالتی از انگیختگی در شخص به وجود می آورد که در حضور قرینه ها مناسب ظاهر می گردد.  در نتیجه برای کنترل پرخاشگری باید به راه هایی بیندیشیم که می تواند ناکامی را کم کند.(رانسفورد،1968،به نقل از ارونسون،2001).نظریه پردازان انگیزشی "پالایش "رابه عنوان وسیله ای برای کنترل رفتار پرخاشگرانه پیشنهاد کرده اند.این اصطلاح که دراصل به وسیله فروید عرضه شده است به آزادکردن انرژی پرخاشگرانه از طریق ابراز هیجان های پرخاشگرانه یا ازطریق شقوق دیگر رفتار اطلاق می شود. نقش پالایش درکاهش رفتار پرخاشگرانه به روشنی بیان شده است:"ابراز هر عمل پرخاشگرانه پالایشی است که انجام عمل پرخاشگرانه بعدی را کاهش می دهد ".به عبارت دیگر ،مفهوم پالایش چنین می رساند که اگر شما بتوانید باانجام عمل پرخاشگرانه خشم خود را ازسینه بیرون بریزید،احتمال اینکه درموارد بعدی پرخاشگرانه عمل کنید ،کاهش می یابد.طرفداران دیدگاه انگیزشی معتقدند که خیال پردازی راه دیگری برای کاهش دادن پرخاشگری است.اگرچه معلوم شده است که رفتار پرخاشگرانه می شود ،اما شکل مطلوبتر آن ،یعنی کاهش رفتار پرخاشگرانه براثر تخیلات پرخاشگرانه ،پشتوانه تحقیقی چندانی نیافته است (کونچ نی،1975،به نقل از ارونسون،2001). دیدگاه فروید :  پس از بروز جنگ جهانی اول ، فروید وجود غریزه ای به نام تاناتوس یا نیروی مرگ را عنوان کرد که انرژی آن در جهت تخریب زندگی است . وی این نظریه را مطرح کرد که به موجب آن تاناتوس با مکانیزم های جابه جایی ، نیروی خود را به سمت بیرون معطوف می کند و مبنای خشونت بر ضد دیگران واقع می شود . در واقع پرخاشگری به طور عمده از تغییر جهت غریزة خود تخریب گر مرگ به سمت دیگران ریشه می گیرد (همان منبع). روان تحليلگران سنتي مانند فرويد و روان تحليل-گران جديد بر اين باورند ، كه تمايلات پرخاشگرانه بخشي از زندگي غريزي انسان هاست كه نياز به تخليه دارد. نخست جهت اين تخليه به درون است و حالت خودويرانگري دارد. اما، كم كم، جهت آن به جهان خارج يا ديگران معطوف و به شكل رفتارهاي پرخاشگرانه متجلي مي شود(مک دولند،2005). دیدگاه یادگیری اجتماعی :  خشونت ، رفتاری است که مثل سایر فعالیتها اکتساب و حفظ می شود . از نظر این دیدگاه خشونت فردی ریشه در عواملی چون تجربة گذشته فرد پرخاشگر ، یادگیری و طیف وسیعی از عوامل مربوط به موقعیت بیرونی او دارد. برای مثال،سربازان در زمان جنگ ، به خاطر کشتن افراد دشمن ،نشان لیاقت می گیرند . تجربه رفتارهای متضاد والدین ، مصرف مواد در منزل ، فقدان کارکردهای مناسب خانواده ، مشاهده مصرف مواد توسط والدین و خشونت آتی می تواند احتمال ارتکاب کودکان به خشونت خانوادگی و نیز مصرف موادرا دربزرگسالی افزایش دهد که تداوم بین نسلی اعتیاد و خشونت را همراه با تغییرات ساختاری خانواده به دنبال دارد و در این شرایط رواج دور باطل اعتیاد و خشونت خانوادگی افزایش می یابد (همان منبع). ديدگاه شناختي- رفتاري: ديدگاه ديگري كه در زمينة رفتارهاي پرخاشگرانه وجود دارد، ديدگاه شناختي- رفتاري است. محققاني مانند لازاروس(1971)، فوكس(1979)مك مالين (1967) ميشن بام (1978) بر اين باورند كه يادگيري، نگهداري وحذف رفتارها، ازراه نظام هايي كه درآن رويدادهاي بيروني و فرايندهاي شناختي بريكديگر تعامل دارند، صورت مي گيرد(پرسونز،1999) .لذادرمانگران شناختي-رفتاري همانند درمانگران شناختي ، تفكر غيرمنطقي وخودگوييهاي مخرب را سرچشمة مشكلات روان شناختي مي دانند؛ اما برخلاف درمانگران شناختي ،درتغيير فرايندهاي شناختي بيشتراز فنون رفتاري سازمان يافته استفاده مي كنند(روزنهان وسلیگمن ،1995،به نقل ازسیدمحمدی،1385). به بيان بهتر ، درمانگران اين ديدگاه در تغييررفتارهاي ناسازگارانه وبراي رسيدن به خودياري نه تنها به بازسازي شناختي مانندتغييرانتظارات نادرست، طرحواره هاي ناكارآمد،افكار خودآيندمنفي، خودگويي هاي منفي وباورهاي نادرست وغيرمنطقي تأكيد مي ورزند بلكه بر آموزش مهارت هاي اجتماعي مانند ابراز وجود مسئله گشايي، آرامش عضلاني، مهارت هاي بين فردي هم تأكيد دارند. اما آنچه كه در ديدگاه شناختي-رفتاري به عنوان يك اصل مهم تأكيد مي شود، اين است كه يك ارتباط متقابل و دوسويه بين باورها، احساسات، تجارب واعمال انسان ها وجود دارد؛ به طوري كه فرايندهاي شناختي ازيك سو احساسات آدمي راتحت تأثير قرارمي دهند واز سوي ديگر، تأثير فزاينده اي بر اعمال وتجارب انسان ها دارند و برعكس آنچه كه افرادتجربه مي كنند، از يك طرف بر احساسات و اعمال آنها تأثير مي گذارد. از طرف ديگر، منجر به باورهاو فرايندهاي شناختي جديد ي مي شود كه آنها نيز به نوبة خود، منتهي به احساسات،اعمال و تجارب ديگر مي شود. اين چرخة مثبت به همين صورت ادامه پيدا مي كند تا رفتار افراد منطبق با دنياي بيرون شود(بکر واسکارت،2005؛کامر،2001). با چنين رويكردي، درمانگران شناختي دركاهش رفتارهاي پرخاشگرانه نه تنها فرايندهاي شناختي معيوب مرتبط بارفتارهاي پرخاشگرانه را به چالش مي كشند،بلكه خود رفتارهاي پرخاشگرانه را هدف قرار مي دهند؛ به گونه اي كه رفتارهاي پرخاشگرانه رابه دقت ارزيابي مي كنند، عامل يا عو املي كه دراستحكام آنها نقش داردرا شناسايي و در طول جلسات درماني، درمان جويان را مسلح به فنون شناختي ورفتاري مي كنند.سپس، چگونگي اجراوكاربرد آن را در محيط زندگي به درما ن جويان آموزش مي دهند؛ از تكاليف رفتاري و خانگي سازمان يافته استفاده مي كنند؛ پسخوراندهاي لازم را درسراسر جلسات درماني، براي مسلح كردن درمان جويان به مهارت هاي مقابله اي و نيز كفايت رفتاري فراهم مي كنند(بکر واسکارت،2005؛ سلیگمن وروزنهان ،1995). دیدگاه اسناد :  اسنادهای همسران و کودکان در مورد شرایط زندگی ،به رضایت و خشونت آنها از خانواده برمی گردد. همسران افراد معتاد ، احتمالاً مشکلات زناشویی و رفتارهای منفی و پرخاشگرانة شوهر یا همسر معتادرا به ویژگی های شخصیتی کلی او نسبت می دهند و این رفتارها را تعمدی ، با بدخواهی و مستحق سرزنش می دانند . از عواقب اسنادهای منفی و نامناسب ، کاهش رضایت خانوادگی و کیفیت سیستم حمایتی خانوادگی است . که خودرابطة مستقیمی با خشونتهای خانوادگی دارد. براساس رفتارهای پرخطر به دودسته تقسیم می شود ،گروه اول شامل رفتارهایی می شود که بروز آنها سلامت خودرابه خطر می اندازد.گروه دوم کسانی هستند که سلامت وتندرستی دیگران رابه خطر می اندازد (شاملو،1389).اریک فروم معتقداست که انسان دارای نوعی ازپرخاشگری بالقوه وذاتی است که اساسا"درپاسخ به تهدید علایق حیاتی اوبه طور اعم بروز می کند این خشونت برای حفظ زیست دفاعی ضروری است ولی نوع دیگر آن غریزی نیست بلکه تحت تاثیر یادگیری ومحیط فرهنگی واجتماعی انسان است فلاسفه ودانشمندان هریک به فراخور دیدگاه خود انسان راتعریف کرده اند. براساس این تعاریف یکی از ویژگیهای اورا درنظر گرفته اند مانند تفکر ،اجتماعی بودن ،خنده ،دریکی ازتعاریف الیوت ارنسون می گوید :انسان ،حیوان پرخاشگر وستیزه جو ست .بااین تعریف این سوال مطرح می شود آیا واقعا"پرخاشگری درانسان فطری است ودرذات اوموجود است ؟یادگیری تاچه حد درپرخاشگری موثر است؟(فرقانی ورئیسی،1385). پرخاشگری ورفتار توام با جرات بايد به اين نكته توجه داشت كه رفتار توام با جرات به عنوان رفتار پرخاشگرانه محسوب نگردد. گاه رفتارى از فرد سر مى‏زند كه به منظور كنترل و نظارت بر ديگران و بدون قصد آسيب رساندن است،مانند جلوگيرى كودك از اين‏كه مبادا كسى اسباب بازى وى را از چنگش به در آورد. اين رفتار جرات ورزى است كه مردم معمولا بدون جدا سازى صحيح اين دو اصطلاح، شخص با جرات را پرخاشگر به حساب مى‏آورند. براى نمونه، ممكن است كسى را كه در جست‏وجوى كالايى است و در اين رابطه با ديگران برخوردى مصرانه دارد و به سادگى جواب رد را نمى‏پذيرد، پرخاشگر بدانند، در حالى كه او فقط با جرات است. با توجه به اين تمايز است كه براى از بين بردن و جلوگيرى از ظهور رفتارهاى پرخاشگرانه در كودكان، تعليم و عادت دادن راه‏هاى جامعه‏پسند با جرات بودن پيشنهاد شده است(ماسن وهمکاران ،1392).یکی از دلایلی که افرادپرخاشگرمعمولاً پرخاشگرانه تر پاسخ می دهند و راه حلهایشان برای موقعیت تعارض آمیز کمتر می باشد این است که افراد پرخاشگر راه حلهای توأم با ابرازوجود را به صورت منفی تر ارزش گذاری می کنند(دادجی و همکاران، 1985). منابع فارسی – آتش پور،ح.،و شفتی،س.ع.(1377).اضطراب جدایی .مجله تربیت ، سال4(4). -آقاجانی ، م.(1381). بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر سلامت روانی و منبع کنترل نوجوانان. پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه الزهراء. -آلبرتي،ر.،وامونز،م.(1389).روانشناسي ابرازوجودحق مسلم شما.ترجمه قراچه داغي،م. تهران،انتشارات علمی، ويرايش اول،چاپ پنجم. -ابولقاسمي،ش. (1389).مقایسه اثربخشی آموزش مصون سازی دربرابراسترس وابراز وجود برمیزان رضایت وفرسودگی شغلی.فصلنامه تازه های روان شناسی صنعتی وسازمانی،دانشگاه آزاد واحد تنکابن ،2،49-58. -اتکینسون،ر.،اتكیتسون،ر.،وهیلگارد،ا.(1378).زمینه روانشناسی هیلگارد.ترجمه براهنی،م. تهران،انتشارات رشد، چاپ هشتم، جلد دوم، 152. -احمدی،ع.، و سلسله،م.(1390).رفتارسازمانی "رویکردکاربردی".تهران،انتشارات پیام نور. -ارونسون، ا. (1391). روان شناسی اجتماعی،ترجمه شکرشکن،ح. تهران ،انتشارات رشد ،ویرایش هشتم ،چاپ هفتم. - اسالیوان، ت. (1385). مفاهیم کلیدی ارتباطات، ترجمه رئیس زاده،م.تهران، نشر فصل نو،چاپ اول،96-97. -استواری،ع.(1388).بررسی رابطه بین سبک های حل تعارض با توانمند سازی ومهارت های ارتباطی دربین کارکنان مجتمع پتروشیمی شیراز.پایان نامه کارشناسی ارشد روان شناسی صنعتی وسازمانی ،دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت ،دانشکده علوم تربیتی وروانشناسی. -اسکندری،ح.(1385). مقاله سايه ي فرهنگ بر رفتار فرد.ماهنامه روان‌شناسی رشد، مشاور مدرسه، سال6،14-15. -الیس،آ.(1386).رفتاردرمانی،عقلانی،هیجانی:راهنمای درمانگران،ترجمه فیروزبخت،م. تهران، انتشارات موسسه ‌خدمات ‌فرهنگی ‌رسا. -اشرفی، م.،و منجزي، ف.(1390). اثربخشي آموزش مهار تهاي ارتباطي بر ميزان پرخاشگري دانش آموزان دختر دوره متوسطه. مجله علمي- پژوهشي پژوهش هاي علوم شناختي و رفتاري، سال3(1)، 81-98. -اشرفي سلطان احمدي ،ح.، مهرمند ،ا.، غلاميان،ع.،و عزيزي نژاد ،ب. (1389).بررسي رابطه ي تعهد سازماني بافرسودگي شغلي دبيران مدارس مقطع راهنمايي شهرستان مهاباد.فصلنامه علمي پژوهشي روانشناسي دانشگاه تبريز . سال5(18). -امامي نائيني، ن.(1389). مهارت برقراري ارتباط مؤثر.تهران، انتشارات معاونت فرهنگي و پيشگيري سازمان بهزيستي كشور. -ایزدی طامه،ا.، برجعلی،ا.، دلاور،ع.، واسکندری،ح.(1389). مقایسه تاثیر آموزش صبر و حل مساله بر کاهش پرخاشگری و انتخاب راهبردهای مقابله ای دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی. فصلنامه دانش انتظامی،سال 11(3). -باستانی، ق.(۱۳۸۶).اصول و تکنیک های برقراری ارتباط مؤثر با دیگران.تهران،انتشارات ققنوس. - بدار،ل.، دزیل،ژ.، ولامارش،ل.(1389).روان‌شناسی اجتماعی.ترجمه گنجی،ح. تهران،انتشارات ساوالان، چاپ هفتم، 182-181. -بدری گرگوری ،ر.(1374).سندرم روانشناختی فرسودگی شغلی معلمان ومکانیزم مقابله ای .پایان نامه تحصیلی کارشناسی ارشد ،دانشگاه تربیت مدرس. -بردبار،ع.(1387). فرسودگي شغلي و شيوه مقابله با آن . ماهنامه اصلاح و تربيت ،دوره74، 12-14. -بردبار،ع. (1386).سوءمصرف موادوخشونت خانوادگی.ماهنامه اصلاح وتربیت ،جلد هفتم،84،25. - بهنر، ج.،و وانک ،م. (1384). نگرش‌ها وتغییرآن‌ها.ترجمه بهداد،ع.تهران،انتشارات جنگل،207 -209. - بیرو، آ. (1380).فرهنگ علوم اجتماعی.ترجمه ساروخانی،ب. تهران،انتشارات کیهان،چاپ چهارم،62. -پارساییان،ع.،واعرابی،س.م.(1388).مبانی رفتارسازمانی،تهران،انتشارات دفترپژوهش های فرهنگی،چاپ بیست ودوم،408-411. – پاکی،ف. (1380).ساخت وهنجاریابی آزمون فرسودگی شغلی وپیش بینی عوامل فرسودگی شغلی درمعلمان شهرستان اسلام شهر. پایان نامه تحصیلی کارشناسی ارشد سنجش واندازه گیری ،دانشگاه علامه طباطبایی. - پاول،ت.ج.(1378).کنترل اضطراب وفشارهای روانی،ترجمه پژوهان ،م. اصفهان،انتشارات غزل . - پتریک،ف. (1381).نظریه رفاه،سیاست اجتماعی چیست؟ترجمه همایونپور،ه.تهران،انتشارات گام نو،چاپ اول ،183. -ثنایی ،ب.(1387).روان درمانی ومشاوره گروهی،تهران،انتشارات چهر. -تقوي لاريجاني ، ت.، شريفي ،ن.، آقاجاني،م.،وعباس ،م.(1388).ارتباط قاطعيت و اضطراب در دانشجويان پرستاري ومامايي. مجله دانشكده پرستاري و مامايي دانشگاه علوم پزشكي تهران (حيات)، دوره15(2)،67-61. –توزنده جانی،ح.(1374).شناخت درمانی افسردگی واضطراب.مشهد ،انتشارات آستان قدس رضوی،17-18. -توزنده جاني، ح.،و كمال پور، ن.(1379). بررسي كارآمدي نسبي درمان ها ي ، شناختي-رفتار ي در كنترل پرخاشگري . فصلنامه پيام مشاور ، 7،112-117. -ثقتي، ط. ،شفیع آبادی،ع.،وسودانی،م. (1388) اثربخشي آموزش گروهي مبتنی برتحليل ارتباط محاوره اي بركاهش رفتارهاي پرخاشگرانه دانش آموزان دخترشهر رشت .پايان نامه كارشناسي ارشد مشاوره،دانشگاه آزاداسلامي واحد علوم وتحقيقات خوزستان،فصلنامه اندیشه های تازه درعلوم تربیتی.سال5(1)،23-39. -جعفرپور،ح.(1376).ارتباط بين سخت رويي و فرسودگي شغلي درمعلمان مدارس عادي و استثنايي. پايان نامه دورة كارشناسي ارشد روانشناسي تربيتي، چاپ نشده . -جلدکار،م.(1379).مقایسه فرسودگی شغلی پرستاران بخش های روانپزشکی وغیر روانپزشکی مراکز پزشکی نور،فارابی وتوانبخشی مدرس.پایان نامه تحصیلی کارشناسی ارشدروانشناسی،دانشگاه آزاد خوراسگان اصفهان. -حاتمی،ز.،و مارین،ا.(1388).بررسي ومقايسه سطح اضطراب امتحان دانشجويان دانشكده‌هاي وابسته به دانشگاه علوم پزشكي كردستان وارتباط آن با برخي مشخصات دموگرافيك در سال تحصيلي 87. مجله علمي دانشگاه علوم پزشكي كردستان،دوره14(4). 99-105. -حاج امینی،ز.، اجلی،ا.، آشتيانى، ع.، عبادى، ع.، ديبايى ،م.، ودلخوش،م.(1387). تاثیرآموزش مهارتهاي زندگی بر واکنش هاي هیجانی نوجوانان. مجله علوم رفتاري،دوره2(3)، 263-269. -حسین چاری،م.، وفداکار،م.(1384).بررسی تاثیر دانشگاه برمهارت ارتباطی براساس مقایسه دانش آموزان ودانشجویان .دوماهنامه علمی –پژوهشی دانشور رفتار،دوره12(15). -خدابخش،م.،ومنصوري،پ.(1389). فراواني ابعاد فرسودگي شغلي در پرستاران زن و مرد.مجله تحقيقات علوم پزشكي زاهدان، دوره13(4)، 40-42. -خدیوی زند، م.م. (1385).پرخاشگری و ناکامی. تهران،انتشارات تربیت. - خلعتبری،ج.،قربان شیرودی،ش.، ومبلغی،ن.( 1389). مقایسه اثربخشی روش های آموزش مهارت ابراز وجود و حل مسأله بر سازگاری و پرخاشگری .دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن ،مجله یافته های نو در روان شناسی،سال1(3)،93-110. -خلیفه سلطانی،1.(1377).بررسی فرسودگی شغلی مدیران آموزشی شهراصفهان.پایان نامه تحصیلی کارشناسی ارشدمدیریت آموزشی،دانشگاه اصفهان. - دادستان، پ. (1384). روانشناسي مرضي تحولي از كودكي تا بزرگسالي، چاپ ششم، جلد دوم، تهران، انتشارات شابك،36-51. -درویش، ز. (1386).بررسی میزان رضایت مندی زناشویی و تأثیر آن بر پرخاشگری دانش آموزان مدارس راهنمایی دولتی دخترانه وپسرانه ناحیه2 رشت. پایان نامه کارشناسی ارشد روان شناسی عمومی. -ربیعی،ل.، اسلامی،ا.، مسعودی،ر.،وسلحشوری،آ.(1391).ارزیابی اثربخشی برنامه جرأت‌ورزی برمیزان استرس،اضطراب وافسردگی دانش‌آموزان دبیرستانی.پایان نامه کارشناسی ارشد،دانشگاه روانشناسی اصفهان،مجله علمی پژوهشی تحقیقات نظام سلامت،دوره8(5)،844-856. -رحیمی،ش.(1379).فرسودگی مدیران وچگونگی آن.ماهنامه تدبیر، 109،83-86.. -رحيمي، ج.،حقيقي،ج.،مهرابي زاده هنرمند، م.، وبشليده،ك. (1385).بررسي تأثير آموزش جرأت ورزي بر مهارتهاي اجتماعي، اضطراب اجتماعي و ابرازوجود در دانش آموزان پسر سال اول دوره ي متوسطه. مجله علوم تربيتي و روانشناسی،سال13(1)، 111-124. -رشيدي،م.م.،تيموري نسب،آ.، واحرامي ، م.(1388).پيامد هاي وجود سندرم فرسودگي شغلي در مراكز تحقيقاتي صنعت نفت و راه كارهاي مقابله با آن. فصلنامه مديريت و منابع انساني در صنعت نفت ، سال3(6) ، 47-65. - رضاپورمیرصالح،ی.،ابوترابی کاشانی،پ.،وابراهیمی قوام،ص.(1388). تاثیر آموزش مهارتهای ابراز وجود درافزایش جرات ورزی وعزت نفس دانش آموزان کم جرات دختر پایه سوم تاپنجم ابتدایی شهر تهران.مجله روان شناسی بالینی وشخصیت،سال19(7)،77-90.. -رمضاني ، ح. (1373).كاربرد تكينك هاي آموزش ابرازوجود در درمان عدم قاطعيت دانشجويان . پايان نامه كارشناسي ارشدروانشناسی ، دانشگاه فردوسي. -رنجبرکهن، ز.وسجادی نژاد، م.(1389 ). تأثيرآموزش ابرازوجودبرعزّت نفس وافسردگي در دانشجويان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان.مجله علمی بیرجند، دوره17(4)، 308-315. -روزنهان،د.ا.، سلیگمن،م.(1385).روانشناسی نابهنجاری:آسیب شناسی روانی.ترجمه سید محمدی،ی. تهران،انتشارات ارسباران. -روشن ،م.، وآقا یوسفی ،ع.ر.(1390).مقايسه تغييرات شاخص هاي فيزيولوژيك كاركنان واجد فرسودگي شغلي بعد از خواندن متن انسي. فصلنامه تاز ه هاي روانشناسي صنعتي وسازماني ، سال2(8)،51-59. -زرگری مرندی ،ا. (1385).شیوه های کنترل خشم، دو ماهنامه نگهبان،سال هشتم. - سادوك،ب.ج.،،سادوك،و.،وكاپلان،ه.(1389).خلاصه روانپزشکی:علوم رفتاری(ویرایش دهم). ترجمه پورافکاری ،ن.ا. تبریز،انتشارات شهرآب،جلد1و2. -سازمان جهاني بهداشت. (1379).برنامه آموزش مهارتهاي زندگي .ترجمه نوري قاسم آبادي،ر.، و محمد خاني،پ.سازمان بهزیستی کشور. -ساعتچي،م.(1387).بهداشت رواني در محيط كار(با تاكيد بر فشار رواني و فرسودگي شغلي)، تهران ،انتشارات ويرايش،چاپ اول. - ساعتچي،م.(1386)،روانشناسی بهره وری :عوامل ومنابع انسانی بهره وری در سازمان( ویراست دوم )،تهران، نشر ویرایش. -ساعتچي،م.(۱۳۸۲).عوامل درون سازماني مرتبط بافرسودگي شغلي کارگران نساجي تهران.تهران،انتشارات مؤسسه ي کار و تامين اجتماعي. -ساعتچي،م.، كامكاري،ك.،وعسكريان،م.(1389).آزمونهاي روانشناختي .تهران،انتشارات ویرایش. – سلطانی،س.(1387). مدیریت خانواده.اصفهان ،انتشارات بهارعلم ،جلد4. -شارع‌پور،م.(1389). جامعه‌شناسی آموزش و پرورش. تهران،انتشارات سمت، چاپ هشتم، 213-214. -شاملو،ا.(1389).بررسی رابطه میان ساختارخانواده واختلات رفتاری.پایان نامه کارشناسی ارشد،دانشگاه تربیت معلم تهران. -شرقی،ح.(1383).بررسی تاثیر ابرازوجود برعملکرد تحصیلی،افسردگی وپرخاشگری دانشجویان مراکز تربیت معلم اهواز ،پژوهشکده تعلیم وتربیت استان خوزستان. -شريفي راد،غ.ر.،محبی،س.، مطلبی،م.،شاه سياه، م.، وتبرايي،ی.(1390). تأثير آموزش قاطعيت بر ميزان اضطراب تحصيلي دانش آموزان. مجله دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني سبزوار،دوره18(2)،82-90. -شكوفه‌فرد،ش.، وخرمایی،ف.(1391).صبروبررسي نقش پيش‌بين مؤلفه‌هاي آن درپرخاشگري دانشجويان. فصلنامه روان شناسی ودین ،سال5(2)، 99 ـ 112. -شولتز،د.، وشولتز،س.ا.(1389).نظريه‌هاي شخصيت. ترجمه سیدمحمدی،ی. تهران ،انتشارات ویرایش،چاپ هفدهم، 454-455. -صادقی ، ع.، و مشکبید حقیقی، م. (1385). مدیریت پرخاشگری .تهران،انتشارات حق شناس. -صادقی موحد،ف.،نریمانی، م.،ورجبی، س.(1387).بررسی تأثیرآموزش مهارت های مقابله ای بر وضعیت سلامت روانی دانشجویان، مجله علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی اردبیل،سال 8 (3)، 261-269. -صفرزاده، م.(1383). تأثير آموزش مهارت هاي زندگي در افزايش توانايي تصميم گيري، انتقال پيام رسا،احترام به حقوق ديگران، خودشناسي، توانايي بيان محبت، توانايي بيان قاطع بر دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران. پايان نامه كارشناسي ارشد (چاپ نشده)، دانشگاه علامه طباطبايي. -طارمیان ،ف.،وماهجویی،م.(1380).مهارتهای زندگی .تهران،انتشارات تربیت،1. -طوبایی،ش.، وصحرائیان،ع.(1385)مقايسه فرسودگي شغلي بين پرستاران بخشهاي داخلي، جراحي، روانپزشكي و سوختگي.افق‌دانش،مجله دانشكده علوم‌پزشكي وخدمات بهداشتي درماني گناباد ،دوره12(4)،40-45. -عاشوری، ا.، ترکمن ملایری، م.، فدایی، ز. (1387). اثربخشی گروه درمانی متمرکز بر ابراز وجود در کاهش پرخاشگری و بهبود پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی. مجله روانپزشکی و روان بالینی ایران، سال14(4)،389-393 -عبدالله پور، م ،.(1385). تاثير آموزش مهارت هاي زندگي بر عزت نفس ،خودپنداره و سلامت روان دانش آموزان پسر سال دوم متوسطه شهرستان كهکيلويه (دهدشت). پايان نامه كارشناسي ارشد،واحد علوم و تحقيقات اهواز. -عبدالهی،ر.(1387).بررسی رابطه شیوه فرزندپروری مادران با پرخاشگری فرزندان آن ها .پایان نامه کارشناسی ارشد،دانشگاه علامه طباطبایی تهران. -عبدي ماسوله،ف.،کاویانی،ح.،خاقانی زاده،ح.، مؤمني عراقي ،ا. (1386). بررسي رابطه فرسودگي شغلي باسلامت روان:مطالعه در200پرستار.مجله دانشكده پزشكي، دانشگاه علوم پزشكي تهران، دوره65(6)،56-75. -عزیزنژاد،پ.، وحسینی،س.ج. (1384). فرسودگی شغلی و علل آن در پرستاران بالینی شاغل در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی بابل (1383.( مجلۀ دانشگاه علوم پزشکی بابل،دوره8(2)، 63-69. -علوی،س.س. وجنتی فرد،ف.،داوودی،ع.(1388).بررسی و مقایسه سلامت روانی وفرسودگی شغلی در کارکنان و کارگران شرکت سایپا.ماهنامه مهندسی خودرووصنایع وابسته ، سال1(6)،21-25. -غفاری، غ.ر.،.وتاج‌الدین ،م.ب.،(1384).شناسایی مؤلفه‌های محرومیت اجتماعی. فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، سال 4(17)، 55-33. -غفوریان، ه.) 1377). عوامل استرس زا در مدیران. مجله تدبیر، 86،36-39. -فتي،ل.، موتابي، ف.، محمدخاني، ش.، و كاظم‌زاده عطوفي، م. ( 1385).آموزش مهارت‌هاي زندگي ويژه دانشجويان: كتاب راهنماي مدرس. تهران،انتشارات دانژه. -فرامرزي نيا، ا.، وبشارت ،م.ع.(1388). بررسي رابطه اضطراب و خشم با فشار خون مزمن.مجله علوم پزشكي دانشگاه آزاد اسلامي.دوره 20(2)، 136-141. -فرقانی ،آ.، ورئیسی،ا. (1385).پرخاشگری کودکان وارتباط آن باساخت خانواده .پایان نامه کارشناسی ارشد،دانشگاه تربیت معلم تهران. - فريره، پ‍. .(1357).فرهنگ سكوت. ترجمه شريعتمداري،ع.تهران، انتشارات چاپخش. -فقيرپور ، م. (1377). ابرازوجود و كاربرد آن . مجله تربيت ، سال 13(8). -فولادي ،ع.(1383). مشاوره همتایان ((چشم اندازها، مفاهيم بهداشت روان و مهارتها )) ،تهران،انتشارات طلوع دانش. -قاسم زاده،ف.(1384).جزوه آموزشی برگزاری کارگاه مهارت های زندگی .سازمان بهزیستی استان تهران،(چاپ نشده ). -قلي پور، آ. (1390).مديريت رفتار سازماني (رفتار فردي). تهران،انتشارات سمت،3. -كاسبان، ز.،حاجيان مطلق، ز.،و فلاح، م.(1387).جرأت مندي و ابراز وجود. فصلنامه بهورز، شماره پياپي، سال 19،12-18. -كاظمي،ح.( 1382). مقايسه تحريفهاي شناختي دربيماران مضطرب وافسرده،پايان نامه كارشناسي ارشد دانشگاه شيراز. - كاوياني، ح.،صيفوريان ،ح.، شريفي،ن .،وابراهيم خاني،ن.،(1388). پايايي وروايي مقياسبيمارستاني اضطراب وافسردگيAHDS:بيماران افسرده واضطرابي ايران.مجله دانشكده پزشكي،دانشگاه علوم پزشكي تهران،دوره 67(5)،379 -385. -كريمي، ي.(1387).روانشناسي اجتماعي:نظریه ها،مفاهیم وکاربردها(چاپ هفدهم).تهران ،انتشارات ارسباران. -کریمی ،ی. (1386).روان شناسی شخصیت .تهران،انتشارات دانشگاه پیام نور. -كريمي دشتكي، ا.(1374). بررسي عوامل مؤثر برفرسودگي شغلي وميزان آن درمعلمان ابتدايي شهرستان شيراز، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه علامه طباطبائي. -کدیور،پ.(1385).روان‌شناسی تربیتی.تهران،انتشارات سمت،چاپ نهم،128. -کلینکه، ا.ر. (1383).مهارت های زندگی.ترجمه محمدخانی،ش.تهران،انتشارات اسپند هنر. - كوئن ،ب. (1388). مبانی جامعه‌شناسی.ترجمه توسلی،غ.ع.، وفاضل ،ر.تهران،انتشارات سمت،چاپ بیست ودوم. - كوئن، ب. (1383). درآمدی برجامعه‌شناسی .ترجمه ثلاثی،م.تهران،انتشارات توتیا، (چاپ بیستم)،37. -كيخاي فرزانه، م.م.(1390). اثر بخشي آموزش گروهي ابراز وجود بر اضطراب اجتماعي، پيشرفت تحصيلي و مهارت هاي اجتماعي دانش آموزان. فصلنامه روانشناسي تربيتي، دانشگاه آزاد اسلامي واحد تنكابن، سال 2(1) ،103-116. -حمیدی،ه.،دانایی،ن.، وزمقابل،ف. (1368). آموزش ابراز وجود بعنوان روشي جهت رفع مشكلات ارتباطي افراد . پايان نامه كارشناسي روانشناسی، دانشگاه فردوسي . -گریفین،م. (1388).رفتارسازمانی.ترجمه الوانی،م.، ومعمار زاده،غ.ر.تهران،انتشارات گلشن.چاپ چهاردهم. 119-125. -گلبرگ ،ر.(1389). اضطراب .ترجمه پورافکاری،ن.ا. تبریز،انتشارات تابش. -گل پرور،م.،نيري،ش.، ومهداد،ع.(1389). الگوي پيشگيري از استرس شغلي، فرسودگي هيجاني و رفتارهاي انحرافي از طريق مديريت، رهبري و ارزشهاي اخلاقي . فصلنامه روانشناسي كاربردي. سال 4(1)، 7-25. -گنجی ،ح.( 1385).بهداشت روانی. تهران،انتشارات ارسباران، چاپ هفتم . -گودرزي،ا.، وگمينيان،و.، (1381).اصول ومبانی نظریه های جوسازمانی.اصفهان،انتشارات جهاددانشگاهي . -گودرزي،س.،صولتي،ق.ا.، ونوري،ا.(1380).بررسي رابطه بين نوع شخصيت وفرسودگي شغلي در مديران.مجله توسعه مديريت ، 30، 4-10. - گولد ،ج.، وكولب، و.(1384) . فرهنگ علوم اجتماعی. ترجمه پرهام، ب. تهران،انتشارات مازیار، چاپ دوم. 629-630. - گیدنز، آ.، و بردسال، ک.(1386). جامعه‌شناسی.ترجمه چاوشیان،ح. تهران،انتشارات نی، چاپ اول،469. - گیدنز، آ.(1377).جامعه‌شناسی.ترجمه صبوری،م. تهران،انتشارات نی، چاپ چهارم،606 و 140. -لوگال،آ.(1371).نگرانی واضطراب.ترجمه شجاع رضوی،م.ر.مشهد،انتشارات آستان قدس رضوی. - ماسن، پ.، وهمکاران(1392). رشد و شخصیت کودک. ترجمه یاسایی،م. تهران،انتشارات مرکز(ماد). چاپ هیجدهم. 425 - 426. -مالتز ، م.(1386). روانشناسي تصوير ذهن – علم كنترل ذهن . ترجمه قراچه داغي،م..تهران،انتشارات شباهنگ، چاپ سوم. -محمدي فرود ،ح. (1383). فشار رواني و فرسودگي شغلي و راه هاي مقابله با آن. مجله اصلاح و تربيت . سال 2(20).17-19. - محمدی،ش.(1385).فرسودگی شغلی وسلامت روان شناختی دبیران.مجله روانشناسی وعلوم تربیتی،9،15-24. -محمودی عالمی،ق.، عظیمی ،ح.، وضرغامی،م.(1383).تأثیر آموزش قاطعیت بر میزان اضطراب و جرأت ورزی دانشجویان پرستاری. مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی گرگان، سال 6(14)، 66 تا72. -مرداني حموله،م.، وحیدری ، ه.(1389).بررسي تاثير ابراز وجود بر ميزان افسردگي بعد از زايمان .مجله علمي پژوهشي دانشگاه علوم پزشكي ارتش جمهوري اسلامي ايران، سال 8(4)، 265 تا 270 . -معتمدین،م.،وبدری،ر.(1384).مقایسه اثربخشی دوروش آموزش ابرازوجود(ایفای نقش وبروشور)بربهداشت روانی،اضطراب اجتماعی،ابرازوجودوعملکردتحصیلی پایه اول تحصیلی استان آذربایجان شرقی.پژوهشکده کاربردی آموزش وپرورش آذربایجان شرقی. -معماریان،ا.(1383).مهارت های ارتباطی وسازمان های غیردولتی .تهران،انتشارات برگ زیتون. -موتابی،ف. وکاظم زاده عطوفی،م.(1391).مهارت رفتارجرات مندانه.تهران،انتشارات میانکوشک ،چاپ اول. -موسوی، م.، حق شناس، ح .،علیشاهی، م.ج.،ونجمی، ب. (1387). اضطراب امتحان و برخی عوامل فردی- اجتماعی مرتبط به آن در دانش‌آموزان دبیرستانی شهر شیراز. مجله تحقیقات علوم رفتاری، دوره6(1)، 25-17. -مؤمنی،ح.،صالحی،ا.، و سراجی،ا. (1388).مقایسه فرسودگی شغلی پرستاران شاغل در بخش درمان وآموزش دانشگاه علوم پزشکی اراك در1387.مجله علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراك،سال12(4)،113-123. -نادری، ف.(1388). تأثيرآموزش مهارتهاي زندگي براضطراب وابراز وجود دانش آموزان دبیرستانی شهرستان بهبهان. فصلنامه یافته های نو روان شناسی ،دوره2(6)،43-53. -نجاريان، م.، اصغري‌مقدم،ع.، ودهقاني،م.(1373).روان‌شناسي مرضي، تهران،انتشارات رشد، جلد دوم . -نوري قاسم آبادي ،ر. ‌(1379). برنامه آموزش مهارتهاي زندگي . معاونت امور فرهنگي و پيشگيري سازمان. بهزيستي كشور، تهران. - نولن هوکسما، س.،لافتس،ج.،وَگِنار،و.،و فردریکسون،ب.(1388).زمینه روانشناسی اتکینسون و هیلگارد. ترجمه گنجی،م. تهران،انتشارات فارسی ساوالان. -نیسی،ع.،وشهنی ییلاق،ن.(1380).تأثیرآموزشی ابرازوجودبرابرازوجود،عزت نفس،اضطراب اجتماعی و بهداشت روانی دانش آموزان پرمضطرب اجتماعی دبیرستانی شهرستان اهواز. مجله علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، سال 8(1و2)،11-30. -نیک پرورفرد،ر. (1384). مهارتهای برای زندگی . تهران ،انتشارات معاونت امور فرهنگی و پیشگیری سازمان بهزیستی کشور. چاپ اول . HYPERLINK "http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=45744" \l "_ftnref24" \o "" -نیکزاد، م.(1379). اصول مشاوره گروهی. تهران،انتشارات کیهان، چاپ اول،45. -واحدی، ش.، فتحی آذر، ا.، حسینی نسب، س.د.، مقدم، م. (1387). بررسی پایایی و روایی مقیاس پرخاشگری پیش دبستانی و ارزیابی میزان پرخاشگری در کودکان پیش دبستانی ارومیه. فصلنامه اصول بهداشت روانی. شماره 370. -وود،ج.ت. (1379).ارتباطات میان فردی ،روان شناسی تعامل اجتماعی.ترجمه فیروزبخت،م. تهران،انتشارات مهتاب. -هارجی،ا.،ساندرز،ک.، ودیکسون,د.(1390).مهارت های اجتماعی درارتباطات میان فردی .ترجمه فیروزبخت،م.، وبیگی،خ. تهران،انتشارات رشد، چاپ پنجم. -هرسی،پ.، وبلانچارد،ک.،(1389).مدیریت رفتارسازمانی"کاربرد منابع انسانی".ترجمه علاقه بند،ع. تهران،انتشارات سپهر،چاپ سی ودوم،16-.17 -هورناي ،ك.(1390) . تضادهاي دروني ما.ترجمه مصفا،م.ج..تهران،انتشارات بهجت.ويرايش اول. چاپ چهاردهم . -یعقوبی، ک.، سهرابی ،ف.، مفیدی، ف. (1390). بررسی و مقایسه میزان پرخاشگری کودکان طلاق و عادی. فصلنامه مطالعات روان شناختی دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه الزهراء. دوره 7(1). - یعقوبی،م. (1377). تأثیر جرأت آموزی به روش گروهی ایفای نقش بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان.پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی. منابع لاتین -Alberti,R.E.,& Emmons, M. L.(1977).Your Perfect Right. Human Sciences Press. - Alberti, R.E.,& Emmons, M.L. (2001). Your Perfect Right:Assertiveness and Equality in Your Life and Relationships. Eight ed.Impact Publishers, Atascadero, CA: USA. -Baker,L., & Scarth,K. (2005). Congnitve-behavioural therapyfor conduct disorder. Edition six.U.S.A. -Bandura, A. (1977). Social learning theory. Englewood Cliffs, NJ:Prentice Hall. -Butler, P. (1981). Self assertion for women. New York: Harper & Row. - Baron, A. R.(1991). Social psychology,Edition six, U.S.A. -Bateson, G. (1972). Steps to an Ecology of Mind: Collected Essays in Anthropology, Psychiatry, Evolution, and Epistemology. University Of Chicago Press. -Beck,A. T.,&Emery,G.(1985). Anxiety disorders and phobias. A cognitive perspective, New York: Basic Books. -Bolton,R.(1993).People Skills.Published in Australia by simon Schuster. - Botvin ,G. J., & Griffin,K.W.(2001). Life skill training:empirical finding and future direction. Journal of primary prevention, 25(2), 10-21. -Botvin,G. J., & Botvin, E. M.(1997). School-based programs. In J.Lowinson, P. Ruiz, R. B. Millman, & J. Langrod (Eds.), Substance abuse: A comprehensive textbook (3rd Ed). Baltimore:Williams &Wilkins. -Botvin,G.j., & kantor, L.W.( 2000).Preventing alcohol and tobacoo use through life skill training.Journal of alcohol research&health,24(4) , 10-21. -Buss,A.H., & Perry,M.(1992).The Aggression Questionnaire.Jornal of Personality and Social Psychology, vol 63, 452-459. -Chan, D. W. (1993). Components of assertiveness: Their relationships with assertive rights and depressed mood amongChinese college students in Hong Kong. Behaviour Research and Therapy, 31(5), 529-538. -Cherniss,C.(2005).The Business case for Emotional Intelligence. www.Eiconsortium. Org. -Comer, J. R. (2001), Abnormal psychology, Edition Fourth, U.S.A . -Cook, D.J., & Lawrence, J.S.(1990). Variations in Presentation Format: Effect on Interpersonal Evaluations of Assertive and Unassertive Behavior. Behavior Modification. 14(1) , 21–36. -Conger,D.,&Stuart,C.(1979).Life Skills:What Is Life Skills,School Guidance Worker.Vol.34,No.2, 31-37. -Crick,N.R., & Grotpeter,J.K.(1995). Relational aggression,gender and social psychological adjustment. Child Development, vol 66, 710-722. -Crothers,L.M.,Schreiber,J.B.,Field,J.E.,&Kolbert,J.B.(2009).Development and MeasurementThrough Confirmatory Factor Analysis ofthe Young Adult SocialBehavior Scale(YASB): An Assessment of RelationalAggression in AdolesenceandYoungAdulthood,Journal of Psychoeducational Assessment, 27(1) , 17-28. -Cupach, W. R., & Metts, S. (1992). The effects of type of predicament and embarrassability on remedial responses to embarrassing situations. Communication Quarterly, 40, 149-161. -Dadge,K.A., Mc Claskey, c.l.,& Feldman, E. (1985). Situationl approach to the assess ment of social competence ind children. Journal of consulting and clinical psychology, 53,344-353. -Darden,C.A.,&Gazda, M. (1996). Life skills and mental health counseling. Journal of Mental Health Counseling, 18(2), 128-134. -Daum, H.(2010). Childhood learning, life skills and well-being in adult life: a Senegalese case, Comparative Education, Vol. 46, No. 4,409-428. -Dawley, H.H., & Wenrich,W.W. (1976). Achieving assertive behavior: A guide to assertive training. Pacific Grove, CA: Brroks/Cole. -Dawn, M.B.,&Alyson M.W. (2012) . Reducing student anxieties through assertiveness training workshops: Research outcomes, Virginia Tech. -Debbie T.K., Gabriel R.L. ,& Krish ,B. (2002). Reflection on occupational therapy and assertive community treatment. Canadian association of occupational therapists.,15(5) ,284-93. -Deloty ,R.H. (1981). Alternative ghinking ability of aggressive, assertive, cognitive. the rap andresearch, 5,306-312. -Dekoek, K., & Douglas, P. (2000) .The role of coworker burden in organizational and occupational stress. DAI, Vol. 3 (3) , 11-19. -Deluty,R.H.(1981).Assertiveness in children:Some research considerations. Journal of Clinical Child Psychology, Vol.10,Iss.3, 149-155. -Eisler, R. M., Hersen, M., Miller, P. M., & Blanchard, E. B. (1975). Situational determinants of assertive behavior. Journal of Consulting and Clinical Psychology, 43, 330-340. -Ellis, A., & Dryden, W. (2007). The practice of rational emotive behavior therapy (2nd ed.). New York: Springer Publishing Company. -Elksnin, L.K,& Elksnin, N.(2005).TeachingSocial Skills to Students with Learning and Behavior Problems, Intervention in Schooland Clinic, 33 (3) , 131-140. - Evers, W. , Tomic, W., &Andr´e Brouwers W.,(2011). Effects of aggressive behaviorAndperceived self-efficacy on burnout amongbstaff of homes for the elderly.Issues in Mental Health Nursing, 22,439–454. - Farber, B.A. (2003). Treatment Strategies for Different Types of Teacher Burnout, Journal of Clinical Psychology, 56, 675-689. - Farber, B. A.(1983). Stress and burnoutin the human service professions. New York: pergamon press. -Freudenberger, H. J. (1974). Staff burnout. Journal of Social Issues. 30, 159-165. - Frye, M.(1983). The Politics of Reality: Essays in Feminist Theory, The Crossing Press, 175. -Freudenberger, H.J.(1983).Burnout: Contemporary issues, trends, andconcerns. In: Farber BA, editors. Stress and burnout in humanservice professions. Great Britain: Pergamon Press, 23-28. - Furnham, A.(1979). Assertiveness in three cultures: Multidimensionality and cultural differences. Journalof Clinical Psychology, 35(3) , 522-527. -Galassi, M. D., & Galassi, J. P. (1981). The effects of role playing variations on the assessment of assertive behavior. Behavior Therapy, 7, 343-347. -Galen,B.r., & Underwood,M.K.(1997). A developmental investigation of social aggression among children. Developmental Psychology, vol 33, 589-600. -Garden, A.M. (1987) ."Depresonalization :A validdimension of burnout".Journa occupational behavior,vol.2. -Grover,S.M.(2005).Shaping effective communication skills and therapeutic relation ship at work : the foundation of collaboration. AAOHN Journal,53(4) ,82-177. -Gulshen,A.)2003). The effect of an assertiveness training on the assertiveness and self-esteem level of 5th grade children [dissertation]. Middle East Technical Univresity. -Hargie,O.(1994).Socialskillinterpersonal ommunication.London,Newyork :Routledge. -Hargie,O.,&Deckson.D.(2004).Skilled interpersonal communication. Research, Theory and Practice, Hove, England: Routledge. -Hartup,W.W.(1994). Aggression in childhood. American Psychologist, vol 29, 336-341. -Hensel, J. M., Lunsky ,Y., &Dewa, C.S.(2011). Exposure to client aggression and burnout among community staff who support adults with intellectual disabilities in Ontario, Canada. Journal of Intellectual Disability Research. - Huey, W., & Rank, R. (1984) .Effects of counselor and peer-led group assertive training on Black adolescent aggression.Journal of Counseling Psychology,Vol 31(1(, 95-98. -Jakubowski, P., & Lange, A. (1976). Responsible assertive behavior: Cognitive-behavioral procedures for trainers.Champaign,Illinois: Research Press. -Jeffrey, P. (1993). Competency coping and contributory life skills. Journal of AgriculturalEducation, 1, 68-74. -Kamile ,K., Kadriye, B., Ozen ,K.,&Can Deniz, K.(2006). The effects of locus of control, communication skills and social support on assertiveness in female nursing students. Soc Behavd Pers,34(1) ,27-40. -Kegel,K.(2009).Homesickness in international college students. Compelling Counseling Interventions, American Counseling Association, 67-76. -Kern, J. M. (1982). Predicting the impact of assertive, empathic-assertive, and nonassertive behavior: The assertiveness of the assertee. Behavior Therapy, 13, 486–498. -Kendall,P.C.(2000). Child and adolescent therapy : Cognitive-behavioral procedures(2nd ed). New York : Guilford. -Kolotkin, R. A., & Wielkiewicz, R. M. (1984). Effects of situational demand in the role-play assessment of assertive behavior. Journal of Behavioral Assessment, 6, 59-70. -Kuperminc, M., & Heimberg, R. G. (1983). Consequence probability and utility as factors in the decision to behave assertively. Behavior Therapy, 14, 637-646. -Lancaster ,J., &Stanphone, M. (2004). Community Health Nursing. 6th ed, USA: Mosby Co. -Larijani,T.T., Aghajani,M., Baheiraei,A., &  Neiestanak.,N.S.( 2010). Relation of assertiveness and anxiety among Iranian University students. J Psychiatr Ment Health Nurs,  17(10) ,893-9. -Larkin K.T., & Zayfert.C.2002). Anger management training with mild essential hypersensive patients. J Behav Med, 19(5) ,415-33. -Laswell,H.(1998).Porevention Of marital distress.Jornalof family,Vol.21. - Lazarus, A. A. (1971). On assertive behavior: A brief note. Behavior Therapy, 4(5), 697-699. -Lent, R.W., Brown, S.D., & Hackett ,G. (2000). Contextual supports and barriers to career choice. Journal of Counseling Psychology, 47(6) , 36-49. - Lesure-Lester, G.D.(2001). Dating competence, social assertion and social anxiety among college student statisticaldata included. Coll Stud J,1(3) ,4-10. - Lewis, P.N., & Gallois, C. (1984). Refusals, disagreements, or negative feelings: Perceptions of negatively assertive messages by friends and strangers. Behavior Therapy, 15, 353-368. -Lin B.C.,& Ployhart ,R.E.(2004). Transformationalleadership: Relations to the Five- FactorModel and Team Performances in typical andmaximum contexts. J Applied Psychology,12 (89) , 610-621. - Lin, Y., Shiah, I.,Chang, Y.,Lai ,T.,Wang ,K., &Chou, K.(2004).Evaluation of an assertiveness training programon nursing and medical student’s assertiveness,self-esteem, and interpersonal communication satisfaction. Nurs Edu Today ,24, 656-659. -Lin, Y.R., WuM,H., Yang, C.I., Chen ,T.H., Hsu ,C.C., Chang, Y.C.,& et al.(2008). Evaluation of assertiveness training forpsychiatric patients. J Clin Nurs, 17(21) , 2875-2883. -Linehan, M. M., & Egan, K. J. (1979). Assertion training for women. In A. S. Bellack & M.Hersen (Eds.), Research and practice in social skills training. New York: Plenum. -Lothans, f. (2009) .Organizational Behaviour ( 3rd edition).Allyn and Bacon. - Lohr, J. M., Nix, J., Dunbar, D., & Mosesso, L. (1984). The relationship of assertive behavior in women and a validated measure of irrational beliefs. Cognitive Therapy and Research, 8, 287-297. -Macdonald, I.(2005). Inappropriate Aggressive Response in puppies, A.P.A. -Maslach, C., & Jackson, S. E. (1981). The measurement of experienced burnout. Journal of Occupational Behavior, 2, 85-86. -Maslach, C., & Jackson, S. E. (1986). The measurement of experienced burnout. Journal ofOccupational Behavior, 2, 99-113. - Maslach, C., & Jackson, S. E. (1991). The maslach burnout inventory. Palo alto. CA. counseling psychologist. - Maslach, C., & Jackson, S. E. (1993). Maslach burnout invenotry manual. 2nd ed. Palo Alto, CA: Consulting Psychologists Press, Inc. Lanham, Md, & London, 191-217. -McCartan, P.J.,& Hargie, O.D.(1990).Assessing assertive behaviour in student nurses: a comparison of assertion measures. J Adv Nurs, 15(12) ,1370-6. -McIntyre, T. J., Jeffrey, D. B., & McIntyre, S. L. (1984). Assertion training: The effectiveness of a comprehensive cognitive – behavioural treatment package with professional nurses. Behaviour Research & Therapy, 22(3), 311-318. -Michi, S.,&Abraham,C.(2004).Healthpsychology inpractice.UK:Blackwell cience. -Moss.L.(1981).Managementstress.Reading.M.A:AddisonWesley. - Mousa , A. , Imam, S., &Sharaf, A.(2011). The Effect of an Assertiveness Training Program on Assertiveness Skills and Social InteractionAnxiety of Individuals with Schizophrenia. Journal of American Science, 7(12). - Nahapiet, J., & Ghoshal ,S. (1998). "Social Capital, Intellectual Capital, and the Organizational Advantage." Academy of Management Review, 23(2) , 242-266. -Nota, L.,& Soresi, S.(2003). An assertiveness training program for indecisive student attending an Italian University. Career Development Quarterly, NewYork: Mosby,15(4) , 47-63. -Onyeizugbo, E.U.(2003). Effects of gender, age and education on assertiveness in an Nigerian sample. Psychology of Women Quarterly ,27(1) ,12-6. -Pareek,U.(1982).Executive slow up and burnout. Summary of Larsen &Tourbro lecture, Indian Institute of Management. - Paterson ,M., Green, Y.M., Basson, C.Y.,& Ross, F.(2002). Probability of assertive behavior, interpersonal anxiety and self efficacyof South African register dietitians. Journal of Human Nutr ition Dietetics, .15(1) ,9-17. -Persons ,D., Jacqueline, B.(1999). Cognitive-behavior therapy,U.S.A. -Pharaoh, H,. Fratz, J,. & Smith, M. ( 2011). Life skills as predictors of engagement in health risk behaviors: A survey of secondary school learners, African Journal for Physical, Health Education, Recreation and Dance, 70-81. -Phelps,S., & Austin , N. )1975). The Assertive Woman (Personal Growth). Impact Publishers. -Porritt,L.(1984).Communication: Choices for Nurses.Churchill Livingstone, Medical , 196 . -Poyrazli, S.( 2002). Relation between assertiveness,academic selfefficacy andpsychosocialadjustmentamonginternationalgraduatestudents.Journal College Student Development ,6(42) ,32-42. -Rakos, R. F. (1991). Assertive behavior: Theory, research, and training. New York: Routledge. -Rapee, M., Thompson, s. (2008). The effect ofsituational structure on the socialperformance of socially anxious and nonanxiousparticipants, Journal of BehaviorTherapy and Experimental Psychiatry, 33(2) , 91-102. -Rakos, R. F. (1991). Assertive behavior: Theory, research, and training. London: Routledge. -Rask, M.T., Jensen ,M.L., Andersen ,J., &Zachariae ,R.( 2009). "Effects of an intervention Aimed at improving nursepatient communication in an oncology outpatient clinic",Cancer Nurs,32(1) , 1-11. -Ruiz,P., Millman, R.B., & Langrod, J.G.(2005).Substance abuse: A comprehensive textbook (3rd Ed.) , Baltimore: Williams & WUkins. -Roosenberg ,F. K.,&Hapco, A.( 1997).The teacher’s role in the application of assertive dicipline program forstudent in Venezuela and primary school. school psychology- International, 11(2) , 143-146. - Rose, Y. J., & Tryon, W. W. (1979). Judgments of assertive behavior as a function of speech loudness, latency, content, gestures, inflection, and sex. Behavior Modification, 3, 112-123. -Rosenhan ,D.,&Seligman ,M. (1995).Abnormal psychology. Third Edition: New York. -Sarminito, E.(2004). Assertive training: Apreventative approach. In c. Spielberger andL.sarason (Eds.), stress and anxiety (vol.5).Newyork: Halsted pressScott, Elizabet . -salahian,A.,Oreizi,H.R. ,Soltani,I.(2012).Coworkers/Supervisorsoppur And Burnout. Journal Of Contemporary Reserch In Business. -Schaufeli,W.B.,&Maslach,C.(1994).Professional Burnout:Recent developments in theory & research, 1st ed., Taylor & Francis,Washington. -Selye, H.(1980). Guide to stress research. (Vol. 1) ,New york: Van Nostr and Reinold. -Shanon ,J.W.(1999). Teaching children healthy responses to anger with assertiveness traning. The brown university child and adolescent behevior letter, 15(7), 1-3. -Spielberger, C. D. (1989). State-Trait Anxiety Inventory: Bibliography (2nd ed.). Palo Alto, CA: Consulting Psychologists Press. - Stephens, R.( 1997). Imagery: A treatment for nursing student anxiety. Journal Nursing Education,21(7) , 312-319. -Sue, D., Sue, D., &Sue, S. (1990).Understanding Abnormal Behavior, Third Edition: Newyork. -Suzuki,E.,Kanoya,Y.,Katsuki ,T.,& Sato, C. (2006). Assertiveness affecting burnout of novice nurses at university nurses at university hospitals. Japan Journal of Nursing Science, 3, 93–105. - Tang,C.S.,& Tung, A.R.(2001). MentalHealth Outcomes of Job Stress among Chinese Teachers: Role of Stress esource Factors and Burnout. Journal Organizational Behavior,22, 887-901. -Tavakoli, S.h., Lumley Mark, A., Hijaz Alaa, M.,Slavin-Spenny Olga, M.,& Parris George, P.(2009).Effect of assertiveness training and expressivewriting of acculturative stress in internationalstudent.A randomized trial. Journal Counseling Psychology, 56(4) ,590-567. -Timmins, F.,& MC Caba, C.,(2005). Nurses and midwives assertive be haviour in the work place .Journal Adv Nurs , 51(1) ,38-45. -Tomlinson, J. (1991) .Cultural Imperialism: A Critical Introduction. London: Pinter. -Tomaka, J., Palacios, , R., Schneider , K.T., Colotla , M., Concha, J.B.,& Herrald , M.M. (1999).Assertiveness predicts threat and challenge reactions to potential stress among women. J Pers Soc Psychol, 76(6) , 1008-1021. -Turnipseed,D.L.(1998).Anxiety and burnout in the health care work environment. Indiana-Purdue University,School of Business and Management Sciences, Psychol Rep,USA. -Unicef. (2005). which skills are LifeSkills?Available at: Life Skills-Based Education, http:/www.unicef.org/life skills , 28, 1, 28-38. - Wanfleet, D.( 1998). Behavior in Organizations Houghton Mifflin, Inc. -Welsh,A.,& &Karen, L.S.(2001).Social Competence.Pennsylvania State university. -Wehr, S. H. , & Kaufman, M.E.(1987). The effects of assertive training on performance in highly anxious adolescents, Vol.22, 85,195-205. -Wilson, K., & Gallois, C. (1993). Assertion and its social context. New York: Pergamon. -Wise,K.L.,Bundy,K.A.,Bundy, E.A.,&Wise,L.A.(1991).Social skill training for young adolescent.Adolescence, Libre publisher, 26(101) ,233-241. WHO.(1997).”Life skills and adolescence”. WWW.WHO .COM.- -Wolpe, J.(1975).Psychotherapy by reciprocal inhibition.Palo Alto: Stanford University Press. - Yoshioka, M.(2000). Substantive differences in the assertiveness of low-income African American,Hispanic, and Caucasian women. Journal Psychology, 134(3) , 243-59. - Zollo, L. A., Heimberg, R. G., & Becker, R. E. (1985). Evaluations and consequences of assertive behavior. Journal of Behaviour Therapy and Experimental Psychiatry, 16, 295–301. -Zuker, E. (1983). Mastering assertiveness skills. New York: Amacom.

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته