مبانی نظری و پیشینه جنبش های اجتماعی (docx) 34 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 34 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
3-1- تعریف جنبشهای اجتماعی ....................................................................................................83
3-2- انواع جنبشهای اجتماعی........................................................................................................85
3-3- مراحل جنبشهای اجتماعی ....................................................................................................86
3-4- کارکردهای جنبش های اجتماعی ............................................................................................87
3-5- مهمترین جنبشهای اجتماعی در تاریخ آمریکا........................................................................87
3-5-1- جنبش قدرت سیاهان...........................................................................................................87
3-5-2- جنبش حقوق مدنی ............................................................................................................87
3-5-3- جنبش حق رای زنان ..........................................................................................................88
3-5-4- جنبش ضدجنگ .................................................................................................................88
3-5-5- جنبش کارگری ...................................................................................................................88
3-5-6- جنبش ضدجهانی شدن .......................................................................................................88
3-5-7- جنبش اجتماعی پیشرو.........................................................................................................89
3-5-8- جنبش تی پارتی .................................................................................................................91
3-5-9- جنبش ضد وال استریت بر "ضد نظام سرمایه داری فئودالی شده" ....................................93
3-5-9-1- استمرار بحران اقتصادی آمریکا ......................................................................................93
3-5-9-2- تشدید شکافهای اجتماعی و نابرابری طبقاتی .............................................................95
3-5-9-3- نقش کارکردی وسایل نوین ارتباط جمعی در شکلگیری اعتراض.................................96
3-5-9-4- اهداف و مطالبات تظاهر کنندگان جنبش ضد وال استریت ...........................................96
3-5-9-5- حذف فئودال ها از حکومت و حاکمیت آمریکا؛خواست اصلی جنبش ضد وال استریت..............................................................................................................97
3-5-10- مقایسه دو جنبش مهم آمریکا (جنبش ضد وال استریت و جنبش تی پارتی)....................98
بر مبنای نظریات علمی میان تبعیض و نابرابری با ایجاد جنبش های اجتماعی و شورش های سیاسی و اقتصادی رابطه مستقیم وجود دارد. هر چقدر که در جامعهای تبعیضهای سیاسی و اقتصادی و نیز نابرابریهای اجتماعی گسترش و عمق بیشتری داشته باشد به همان نسبت شورشهای سیاسی، اعتراضهای اقتصادی و جنبشهای اجتماعی گسترش و عمق بیشتری خواهد داشت. (بشیریه، 1358)
جامعهی ایالات متحده آمریکا که به سمت باز فئودالی رهسپار میباشد همواره دستخوش بحرانها و اعتراضهای گسترده مردمی و جنبشهای اجتماعی بوده است که در ادامه بدانها اشاره میشود. در این میان جنبش تسخیر وال استریت با شعار "ما 99٪ هستیم" عمق و فراگیری بی نظیری دارد. به خصوص اینکه این جنبش اجتماعی از پشتیبانی و حمایت اندیشمندان فراوانی در غرب برخوردار است.
مفهوم جنبش اجتماعی مانند اغلب مفاهیم در علوم اجتماعی بخشی از واقعیت را توصیف نمیکند، بلکه عنصری از یک شیوه خاص، علیه یک واقعیت اجتماعی است. وجود جنبشهای اجتماعی به عنوان بخشی از زندگی اجتماعی و سیاسی غرب به ویژه در دوران مدرن به امری کم و بیش عادی تبدیل شده است. جوامع غربی و غیرغربی در طول چند سده گذشته تقریباً به طور مستمر با انوع جنبشهای اجتماعی از قبیل جنبش دهقانی، کارگری، سندیکالیستی، اسلامگرا، ضد استعماری، جنبش زنان و ... روبرو بودهاند.( مشیرزاده،1381)
جنبش اجتماعی اصطلاحی است که اولین بار توسط «سن سیمون» در اوایل قرن نوزدهم مطرح شد. سنسیمون اجتماع نخبگان علمی، روشنفکران و افراد ثروتمند را در پیدایش جنبش های اجتماعی مهم قلمداد می کند، زیرا این افراد در کنار هم، نظام اجتماعی را در حیطه عقلانی باز تنظیم می کنند. فیلسوفان و متفکرانی چون کارل مارکس، ماکس وبر و سن سیمون، جنبش های اجتماعی را نمود دگرگونی ساختاری بنیادین می دانند.
تاکنون تعاریف گوناگونی از جنبشهای اجتماعی مطرح شده است ولی در اصطلاح، جنبشهای اجتماعی به نیروهایی اطلاق میشود که قدرت و اقتدار تازه ای را به همراه دارند. جنبش اجتماعی نوعی آمادگی جمعی و همگانی در جامعه است که کنش و تکامل فکری و عقیدتی را موجب می شود؛ به این ترتیب که برخی از اصول، ارزشها و رویکردها را رد کرده، نوآوری و دگرگونی هایی ایجاد می کند یا خواستار برپایی برخی ارزشها و اصول گذشته و فراموش شده است. جنبش اجتماعی نوعی داد و ستد همگانی برای برپایی یک نظم نوین در عرصه حیات اجتماعی است.
3-1. تعریف جنبشهای اجتماعی
فرهنگ واژگان آکسفورد جنبش اجتماعی را جریان یا مجموعهای از کنشها و تلاشها از سوی مجموعهای از افراد که به شکلی کم و بیش پیوسته به سوی هدف خاصی حرکت میکنند یا به آن گرایش دارند تعریف میکند. ماکس وبر نیز آن را اقدام جمعی گروهی از افراد جامعه میداند که برای نیل به هدفی کم و بیش مشخص کنشهای اجتماعی متفاوتی را به عنوان رفتار انسانی معناداری که به کنش کنشگران دیگری برمی گردد تعریف میکند.(همان منبع)
گی روشه میگوید: جنبش اجتماعی عبارت از سازمانی کاملاً شکل گرفته و مشخص است که به منظور دفاع، گسترش و یا دستیابی به اهداف خاصی به گروهبندی و تشکل اعضا میپردازد. (گی روشه،1366)
آنتونی گیدنز جنبش اجتماعی را تلاش جمعی برای پیشبرد منافع مشترک، از طریق عمل جمعی خارج از حوزه نهادهای رسمی تعریف میکند. (کیت نش،1389)
باتامور جنبش اجتماعی را نوعی تلاش گروهی می داند که برای ایجاد یا مقاومت در برابر تغییر در جامعه ایجاد می شود. (باتامور،1371)
در این میان مارکس به جنبشهای طبقاتی است، دورکیم جنبشهای آنومیک خردگرایانه را مورد توجه قرار میدهد و وبر فقط به جنبشهایی با رهبری کاریزماتیک توجه دارد. تنها استثنا در این دوره پارهتو است که همه جنبشها را در همه اشکال آنها نمودی از رفتار غیرمنطقی تلقی میکند. جملگی متفکران کلاسیک به جز مارکس و وبر با بدبینی به جنبشهای اجتماعی نگاه میکنند. اما جامعهشناسان و نظریات جامعهشناختی در دورههای بعدی تحت تأثیر افکار موجود در دوره کلاسیک قرار داشت. ( مشیرزاده،1381)
ویلسون جنبش اجتماعی را کوششی آگاهانه، جمعی و سازمان یافته برای ایجاد یا مقاومت در برابر تغییرات گسترده در نظام اجتماعی از طریق ابزارهایی که نهادینه نشده اند، می داند. او این تعریف رسمی را با یک توصیف خلاقانه تر و تا حدی با بینش عمیق تر آغاز می کند: «جنبش های اجتماعی هم قهرمان می پرورند و هم دلقک، جنبش های اجتماعی تلاش می کنند تا مردم را از خود ذاتی شان فراتر برده و شجاعت و نوعدوستی را در آنان زنده نمایند.» مردم در جنبش های اجتماعی از بی عدالتی ها، تبعیضها، رنج ها و نگرانی هایی که در اطراف خود می بینند، از منابع مرسوم نظم اجتماعی فراتر می روند تا پیکار خود را با موانع رشد اجتماع آغاز کنند.
از نظرآلن تورن جنبشهای اجتماعی اهمیتی را که در جوامع امروزی به فعالگرایی در دستیابی به اهداف داده میشود منعکس میسازند. جوامع امروزی با تاریخیت مشخص میشوند یعنی شیوه نگرشی که در آن از شناخت فرآیندهای اجتماعی برای تغییر شکل شرایط اجتماعی استفاده میشود. تورن به درک اهدافی که جنبشهای اجتماعی دنبال میکنند و دیدگاهها و عقایدی که در مقابله با آن فعالیت میکنند توجه داشت. از منظر تورن جنبشهای اجتماعی باید در یک میدان عمل مطالعه شوند. میدان عمل به ارتباطات بین جنبش اجتماعی و نیروها و عواملی اطلاق میشود که جنبش در برابر آنها قرار گرفته است. گفتگوی متقابل در میدان عمل میتواند به تغییر در شرایط جنبش شود مثل ترکیب و یکی شدن دیدگاههای طرفین و یا محو جنبش. (گیدنز،1376)
به طور کلی جنبش اجتماعی یک کنش جمعی نسبتاً پایدار است که یا ترویج مییابد یا در مقابل تغییر مقاومت میکند. رهبریت در جنبش توسط پاسخ غیررسمی اعضا تعیین میشود و یک شیوه قانونی را دنبال نمیکند. اغلب جنبشهای اجتماعی نمایانگر ادبیات، هنر و پذیرفتن سبک زندگی خاص خود هستند. (واگو،1373)
جنبشهای اجتماعی با شکلهای ابتدایی رفتار جمعی از قبیل آَشوب متفاوتند زیرا جنبشهای اجتماعی سازمان یافتهتر و پایدارتر از رفتار جمعی است. رفتار جمعی به آن نوع رفتار گروهی گفته میشود که بدون ساختار، خودانگیخته، عاطفی و پیشبینی ناپذیر باشد. (کافی،1385)
جنبش اجتماعی با نهاد نیز متفاوت است؛ فرق اصلیشان در این است که نهاد دارای تداوم است، اما جنبش اجتماعی در مقایسه با نهاد دوام کمتری دارد.( کوئن،1378)
توافق تقریباً عامی وجود دارد که جنبشهای اجتماعی میبایست بهعنوان یک نوع خاص تضاد اجتماعی در نظر گرفته شوند. تضاد متضمن تعریف روشنی است از حریفان یا کنشگران رقیب و از منابعی که برای آن مبارزه میکنند یا برای در اختیار گرفتن کنترل آن مذاکره میکنند. وجه مشترک همه انواع تضاد اجتماعی رجوع به کنشگران واقعی -یعنی سازمان یافته- و اهدافی است که برای همه حریفان یا رقیبان ارزشمند باشد. (کوهن و دیگران،1386)
3-2. انواع جنبشهای اجتماعی
جنبش میتواند محدود یا گسترده، معطوف به ایجاد تغییر مطلوب یا نامطلوب، متکی بر ابزار نهادین یا غیر نهادین؛ قانونی یا غیر قانونی، خشونتآمیز یا غیر خشونتآمیز، دارای پیامدهای محدود یا نامحدود، خواسته یا ناخواسته در عرصههای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و یا سیاسی، دارای اشکال و درجات متفاوتی از سازماندهی و متضمن اشکال و درجات متفاوتی از تعارض و اعتراض باشد. ( مشیرزاده،1381)
جنبشهای اجتماعی مختلفی بر اساس اهداف و اعضای آن قابل تشخیص است: (واگو،1373)
1. جنبشهای انقلابی؛ اعضای چنین جنبشهایی عمیقاً از نظام موجود ناراضیاند و خواستار تغییر در ایدئولوژی هستند مثل انقلاب اسلامی ایران و انقلاب چین.
2. جنبشهای واپسگرا؛ اعضای آن مایلند به روزهای خوب قدیمی برگردند مانند حزب نازیسم آمریکا.
3. جنبشهای اصلاحی؛ اعضای این جنبشها نظام موجود را قبول دارند، اما احساس میکنند که باید تغییرات اساسی در برخی نواحی خاص ایجاد کنند. این جنبشها در درون سیستم کار میکنند و از روندهای قانونی استفاده میکنند مثل جنبش سلاح هستهای.
4. جنبش آزادی بیان؛ به جای تغییر شرایط جامعه با تفسیر وجههنظرها و رفتارها سروکار دارند تا بهتر بتوانند با دنیای خارج ارتباط برقرار کنند. تغییرات را درونی میدانند، اغلب دارای اهداف مذهبی هستند، مایل به غلبه بر احساسات خود هستند و به دنبال راههای داخلی پذیرفتن شرایط جاری.
3-3. مراحل جنبشهای اجتماعی
مانند همه پدیدههای اجتماعی، جنبشهای اجتماعی نیز دارای یک چرخه زندگی هستند و از لحاظ تاریخی مراحلی را دارا میباشند. آرمند موس معتقد است که جنبشهای اجتماعی از پنج مرحله عبور میکنند: (واگو،1373)
1. وضع مقدماتی، در این مرحله هویت جنبش مشخص میشود و بهتدریج اهداف و آرمانهای نوظهور در میان جمعیت پخش میشود.
2. به هم آمیختگی؛ در این مرحله یک یا چند گروه دور رهبریت جمع میشوند و الگوهای خود را در مورد سازمان جنبش، اهداف، هنجارها، تقسیم کار، کنترل اجتماعی و ... شکل میدهند.
3. نهادی شدن؛ وقتی گروهها با جامعه بزرگتر ارتباط برقرار میکنند نهادی میشوند که فرآیند تقویت، ثبات، جاودانگی و الگوی نظم اجتماعی را تهدید میکنند. بهتدریج هنجارهای خاصی را که با منزلتها و کاربردهای قانونی متفاوت همراه است، معرفی میکنند. جنبش جزء شناخته شده جامعه میشود و عموم را متوجه خود میکند.
4. انشعاب؛ تجربه نشان داده است که جنبشها در اوج موفقیت خود انشعاب پیدا میکنند.
5. نابودی؛ انشعاب جنبش را به سمت مرحله نابودی و از بین رفتن میرساند. البته با رسیدن جنبش به اهداف خویش نیز به مرحله آخر نزدیک میشود. البته همه جنبشها به مرحله آخر نمیرسند و ممکن است در مراحل مختلف از بین بروند.
همه جنبشهای اجتماعی الگوی پیشرفت یکسانی را دنبال نمیکنند و به میزان متفاوتی رشد میکنند. وی ئی گیتز معتقد است که همه جنبشها از یک دوره بحرانی و ناآرام شروع میشوند، سپس در یک مرحله برانگیختگی توجه همگان را به خود جلب مینمایند و در مرحله بعد، نوعی قالبریزی در یک ساختار سازمانیافته رخ میدهد که ایدئولوژی جنبش روشن میگردد و در نهایت اگر جنبش در جلب حمایت عموم موفق شود، نهادی میشود. ( کوئن،1378)
3-4. کارکردهای جنبش های اجتماعی
در جنبشهای اجتماعی سه کارکرد را میتوان ملاحظه کرد: (گی روشه،1366)
1. رابط یا میانجی بودن؛ جنبشهای اجتماعی از طریق شناساندن جامعه و ساختهای آن به اعضا و تأثیر بر افزایش مشارکت و حفظ منافع گروهی، نقش میانجی را به عهده دارند.
2. ایجاد و بالا بردن آگاهی جمعی؛ آگاهی جمعی یعنی جامعه نفع خود را در مییابد و به آن وقوف حاصل میکند و به موقعیتی که کنشها را ایجاد میکند و نیاز به دگرگونی را به وجود میآورد آگاه میشود.
3. ایجاد فشار؛ جنبش بر نخبگان و یا دولت به راههای مختلف از قبیل مبارزات تبلیغی، اعتصاب، تحریم، تظاهرات و ... فشار وارد کرده و بر توسعه تاریخی جوامع اثر مینهد.
بر این اساس تاریخ آمریکا همواره صحنه خودنمایی جنبشهای اجتماعی مختلف با اهداف و مطالبات متنوع بوده است. این جنبشها خاستگاههای گوناگون صنفی، نژادی، مذهبی، اقتصادی، سیاسی و ... داشتهاند و بعضا به پیروزی و تحقق مطالبات و اهداف خود دست یافتهاند. در ادامه به بررسی اجمالی این جنبشها میپردازیم.
3-5. مهمترین جنبشهای اجتماعی در تاریخ آمریکا
3-5-1. جنبش قدرت سیاهان؛
پس از تصویب قانون حقوق مدنی در سال 1964 انتظار میرفت که وضعیت سیاهپوستان در امریکا بهبود یابد اما این روند بسیار کند بود. سرانجام پس از قرنها، سیاهان آفریقاییـ امریکایی به حاشیه رانده شده؛ برای کسب حقوق خود به پا خواستند و برای تحقق این هدف شروع به تشکیل جنبشهای فرهنگی و اجتماعی کردند. (هفته نامه تایم،2012)
3-5-2. جنبش حقوق مدنی؛
بیستوهشتم آگوست سال 1963 میلادی، بیش از 200 هزار تن به واشنگتن دیسی آمدند تا ثابت کنند که معترضان برای رسیدن به خواستههای خود و قدرتمند بودن لزوما نیازی به خشونت ندارند. این گروه که ساعتها بهطور مسالمتآمیز به تجمع خود ادامه دادند خواستار برابری حقوق سیاهان و سفیدان در ایالات متحده بودند. به لطف سخنرانی قرا "مارتین لوتر کینگ" با عنوان "من رویایی دارم" این گردهمایی در تاریخ امریکا ثبت شد و یک سال بعد قانون (تساوی) حقوق مدنی تصویب شد.
3-5-3. جنبش حق رای زنان؛
قانون اساسی امریکا در اوائل قرن بیستم دستخوش تغییرات بسیاری شد اما شاید هیچ یک از این تغییرات از متمم 19 که بهطور رسمی به زنان حق رای میداد مهمتر یا مثبتتر نبود. جنبش حق رأی زنان در سال 1848 به یک جنبش اجتماعی گسترده در امریکا بدل شد، جنبشی که نتیجه آن تصویب لایحه حق رای زنان در سال 1920 توسط کنگره بود، لایحهای که پیشنویس آن 41 سال پیش امضا شده بود. (همان منبع)
3-5-4. جنبش ضدجنگ؛
در امریکا تظاهراتهای ضدجنگ زیادی برگزار شده اما شاید هیچ یک از آنان به گستردگی مخالفتها با حمله امریکا به ویتنام نبوده است. در پاییز سال 1969 میلادی بیش از 500 هزار تن در واشنگتن علیه جنگ امریکا با ویتنام تظاهرات کردند. این تظاهرات بزرگترین گردهمایی اعتراضی در تاریخ امریکا باقی مانده است. به رغم اعتراضهای گسترده جنگ سالها ادامه یافت. (همان منبع)
3-5-5. جنبش کارگری؛
از کارخانههای نساجی در ماساچوست که در آن نخستین اتحادیهها کارگری شکل گرفت، تا اعتصابهای کارکنان راهآهن در مناطق جنوبغربی به رهبری شوالیههای کارگری، همگی موفقیتهای چشمگیر تاریخ جنبش کارگری در امریکا هستند. (همان منبع)
3-5-6. جنبش ضد جهانی شدن؛ مخالفان جهانی شدن سیام نوامبر 1999 میلادی و زمان برگزاری نشست سازمان اقتصاد جهانی (WTO) در سیاتل امریکا در خیابانهای اطراف محل برگزاری نشست، تجمع و به شبیهسازی قوانین اقتصاد جهان اعتراض کردند. معترضان معتقدند که چنین قوانینی شکاف میان غنی و فقیر را افزایش میدهد. (همان منبع)
3-5-7. جنبش اجتماعی پیشرو؛
ركود اقتصادي سال 1893 اولين بحران سرمايه داري را رقم زد. كشاورزان به علت كاهش سريع قيمت توليدات كشاورزي از پرداخت دیون خود ناتوان شدند و ناكارآمدي سيستم سرمايه داري پي آمدهاي اجتماعي را سبب شد در این میان جنبش اجتماعي پيشرو كه در بطن عصر زر اندود، صورتهاي اوليه خود را ترسيم ساخته بود، در عصر بحران اقتصادي از گستردگي و عمق فراوان برخوردار شد. كارگران صنعتي كه در قالب اتحاديه ها و تجمعات كارگري سازمان دهي شده بودند، به تدريج به يك نيروي فعال اجتماعي تبديل شدند.(دهشیار،1390 )
گروه هاي پيشرو اجتماعي به چالش گزاره هاي بنيادي نظام سرمايه داري پرداختند و خواهان دخالت دولت در قلمرو اقتصادي شدند.
از دیدگاه این گروه ، دولت در كنار وظايف سياسي، داراي وظايف اجتماعي است لذا لازم است دولت به عنوان يك بازيگر در قلمرو اقتصادي فعال شود تا موازنه لازم بين صاحبان انحصارهاي مالي و اقتصادي و اقشار مختلف مردم را به وجود آورد.
جنبش پيشرو توانست از تنوع و اجماع نظر نخبگان سياسي در خصوص توسعه اقتصادي بعنوان یک اولويت ملي برخوردار گردد و صاحبان ثروت را كه قلمروهاي مالي و اقتصادي را كاملاً در اختيار داشتند، بهره مند از دفاع و حمايت دولت نماید. با وجود بحران اقتصادي و گستردگي آن جنبش پيشرو با ایده دست نامريي غول هاي اقتصادي، تمركز ثروت و انحصار آن را امكانپذير دانست. در واقع بحران 1893 در بطن حركت آمريكا به سوي دستيابي به جايگاه يك قدرت بزرگ اقتصادي شكل گرفت. (همان منبع)
جنبش پيشرو كه در شهرهاي بزرگ رو به گسترش بود، نتوانست انديشه هاي خودپیرامون اصلاحات مورد نظر را به ساختار سياسي تحميل نماید. دستگاه قانونگذاري كمترين الزامي را در گستره اجتماعي نمييافت كه قوانين حاكم بر حيات اقتصادي را تغییر دهد. با وجود حيات يافتن جنبشهاي اجتماعي مخالف سرمايه داري انحصاري سيستم سياسي اعتقاد به ضرورت تمركز ثروت براي تبديل شدن آمريكا به يك قدرت اقتصادي جهاني داشت. دغدغه رهبران سياسي ميزان رقابت نبود، بلكه آنان خواهان توسعه هرچه سريعتر اقتصادي بودند كه به اجبار انحصار را گريز ناپذير ميساخت. (همان منبع)
در بحران 1893 گروههاي اجتماعي حيات اقتصادي را در شكل مستقر آن ناكارآمد تشخيص دادند ولي كمترين حمايت را از سوي رهبران سياسي دريافت نمودند. جنبش پيشرو كه در بطن اين بحران شكل گرفت به كمترين توفيق و از نقطه نظر سياسي به هيچ دست آوردي دست نيافت.
اما در بحران 1929 به يكباره تمامي معادلات و ارزيابي ها در بين رهبران سياسي و از سوي ديگر مردم دچار تغییر شد. برخلاف بحران 1893 كه در عصر يكه تازي سرمايه داري در مطرح ترين كشورهاي اروپايي به وقوع پيوست، بحران 1929 در دوران پس از انقلاب بلشويكي در روسيه و مطرح شدن سيستم اقتصاد برنامه ريزي شده به عنوان مطلوبترين گزينه در مقابل سرمايه داري به صحنه آمد. (همان منبع)
ميليون ها نفر بيكار در گستره كشور و ناتواني مردم عادي براي كسب معيشت، ، خطري جدي را در برابر سيستم سياسي به صحنه آورده است. رکود 1929 فاجعهبارترین و خانمان براندازترین بحران و شناختهشدهترین سقوط بازار بورس در طول تاریخ اقتصاد آمریکا و دنیا بود.
این بحران، دیرپاترین، پردامنهترین و عمیقترین رکود سده 20 میلادی بود. بعد از رشد فزاینده بورسبازی در آمریکا در سالهای پایانی دهه 1920 که تا اندازهای بر رشد صنایع تازهای همچون خودروسازی و خبرپراکنی رادیویی استوار بود، شاخص سهام بازار بورس نیویورک در پنجشنبه، 24 اکتبر 1929، 13 درصد افت کرد.
سقوط بازار بورس در سال 1929 چندین ریشه در پس خود داشت. ضعفهای ساختاری و رخدادهای خاصی که این سقوط را به رکودی بزرگ بدل کرد و شیوه گسترش بحران در میان کشورهای مختلف، از جمله این ریشهها بود. مورخان بر عواملی ساختاری چون ورشکستگی گسترده بانکها و سقوط بازار بورس اشاره میکنند. در برابر، اقصاددانانی مانند میلتون فریدمن با انگشت، عواملی مالی نظیر اقدامات فدرالرزرو در کاهش عرضه پول و نیز تصمیم انگلستان برای بازگشت به نظام پایه طلا با نسبتهای پیش از جنگ جهانی اول را نشان میدهند و آنها را در بروز بحران مقصر میدانند.
رکود بزرگ پیامدهای سیاسی بیشماری داشت. از جمله رویکردهای لیبرال در میدان اقتصاد کنار گذاشته شد و روزولت سیاستهای کینزی را به جایشان نشاند و به این ترتیب نقش دولت فدرال در اقتصاد آمریکا بسیار بزرگ شد. بین سالهای 1933 و 1939 مخارج دولت فدرال سه برابر شد و منتقدین روزولت او را متهم میکردند که دارد لباس سوسیالیسم بر تن آمریکا میپوشاند.
رکود بزرگ عاملی مهم در پیدایی سوسیالدموکراسی و اقتصادهای برنامهریزیشده در کشورهای اروپایی بعد از جنگ جهانی دوم بود. هر چند اقتصاددانان اتریشی از دهه 1920 به نقد باورهای کینز نشسته بودند، اما دردهه 1970 و تحت تأثیر فریدمن بود که رویکر کینزی در میدان سیاست زیر سوال رفت.
ليبرالها به عنوان وارثان پيشروهاي اواخر قرن نوزدهم، تعريف وسيعتر و بنياديتري از انحصار را مطرح كردند تا سرمايه داري بازاري را غيرعادلانه معرفی کرده و آن را به یک چالش سیاسی در قلمرو اجتماعي تبدیل و تعریف کردند، انديشه هاي آدام اسميت و مفروضهاي سرمايه داري بازاري مبتني بر دست نامرئي به چالش گسترده گرفتار شدند.
آنچه پيشروها در اواخر قرن نوزدهم به دنبال تحقق آن بودند، يعني در هم فرو ريختن انحصارها و به تبع آن مشروعيت زدايي از اصل دست نامرئي، در دستور كار قرار گرفت. براي اصلاح سيستم سرمايه داري نگاه معطوف به اروپا شد.
رهبران حزب دمكرات اصلاح سرمايه داري را در قالب فلسفه دولت مداخله گر كه اساس اقتصاد مطرح شده بوسيله كينز بود را مبناي قانونگذاري قرار دادند. ليبرالها خواهان جايگزيني سيستم سرمايه داري نبودند؛ بلكه سياست اصلاح سرمايه داري را پي گرفتند.
سرمايه داري بازاري كه خواهان عدم دخالت دولت و به عبارت ديگر مطلوب بودن دولت كوچك است، بوسيله ليبرالهاي آمريكايي كاملاً از صحنه معادلات اقتصادي كنار گذاشته شد و سرمايه داري سامان دهي شده مبناي فعاليتهاي اقتصادي قرار گرفت
3-5-8. جنبش تی پارتی؛
جنبش تی پارتی از سال ۲۰۰۹ و در پی مجموعهای از اعتراضات محلی و ملی در آمریکا به وجود آمد جنبش «چای» یا تیپارتی حرکتی اجتماعی- سیاسی متمایل به عقاید محافظه کاران، با شعار دولت کوچکتر مالیات کمتر علیه اوباما فعالیت میکند و سیاستهای وی را چپی و سوسیالیستی می خواند.
نام این جنبش از واقعه مهم اعتراضی ضد استعماری درتاریخ آمریکا گرفته شده است درقرن ۱۸ سال ۱۷۷۳، جمعی از مستعمره نشینان بریتانیایی در شهر بوستون، صندوق های چای را که قرار بود راهی بریتانیا شود، در اعتراض به مالیاتی که لندن به آنها بسته بود، به دریا ریختند، رخدادی که به مهمانی چای بوستون یا بوستون تی پارتی معروف شد و یکی از اولین جرقههای انقلاب آمریکا و استقلال این کشور بود.
از آنجا که واژه پارتی در زبان انگلیسی هم به معنای مهمانی است و هم حزب، تی پارتیها با شبیهسازی وقایع دوران استقلال آمریکا، میگویند خواهان انقلاب دومی در ایالات متحده است.
از سال ۲۰۰۹، تظاهراتی به راه افتاد که شرکت کنندگان عمدتا مردان سفید پوست با گرایشهای مذهبی، متاهل بالای ۴۵ سال، عموما متمکن، تحصیلکرده و محافظه کارتر از جمهوریخواهان بودند. انگیزه اولیه این گردهماییها، اعتراض به تصویب قوانین مشخصی در کنگره بود که مهمترین آن، لایحه اصلاح نظام بیمه درمانی و اصلاح نظام مالی آمریکا بود که دولت اوباما به کنگره زیر سلطه حزب خودش داده بود. گردهماییها اندک اندک به یک جنبش اجتماعی بدل شد، جنبشی تودهگرا و فوق محافظهکار که نام تی پارتی برخود گذاشت یک سال و نیم پس از آنکه نظریه “تی پارتی” به محافل سیاسی و اجتماعی آمریکا راه یافت، از هر ۱۰ آمریکایی سه نفر خود را حامی این گروه می نامد.
حمایت کنندگان تی پارتی کمتر از دیگران تبعیض نژادی را به عنوان تهدیدی برای آینده کشور و سختی برای اقلیت ها می داننداعضا تی پارتی به سادگی بر این باورند که اگر سیاهپوستان از فرصت های شغلی و درآمد مناسبی برخوردار نیستند فقط به این دلیل است که انگیزه و تمایل جدی در بهتر کردن وضع زندگی خود ندارند که در مقابل فقط یک سوم از شهروندان امریکایی که عضو تی پارتی نیستند نظریه مشابهی دارند.حامیان تی پارتی بسیار کمتر از دیگران در مورد مهاجرین غیرقانونی نظر موافق دارند و برین باورند که مهاجرین غیرقانونی در دراز مدت با استفاده از خدمات هزینه سنگین تری را بر دوش مالیات دهندگان آمریکایی می گذارند.
3-5-9. جنبش ضد وال استریت بر "ضد نظام سرمایه داری فئودالی شده"
آخرین جنبش اجتماعی فراگیر در ایلات متحده آمریکا که توانست در مدت زمان کوتاهی گسترش یابد و 400 شهر بزرگ آمریکا را در نوردد، جنبش ضدوال استریت یا جنبش 99 درصدی است. این جنبش هوارداران زیادی در اقشار گوناگون مردم و در سطح اندیشمندان به خصوص متفکران رهیافت تفکر انتقادی دارد. اما جنبش ضد وال استریت چگونه شکل گرفت؟
سقوط بازار مسکن همراه با فروپاشی بانکها در آمریکا و اروپا در سال های2008-2007 باعث شد که اعتماد مصرفکنندگان به بازار و دسترسی به اعتبار به سطوحی بیسابقه کاهش یابد.
چندین عامل باعث آن شدهاند که بحران اعتباری سال 2008 تا این اندازه شدید باشد. پیش از همه، گستره متنوعی از داراییهای مختلف دورهای بسیار طولانی از رونق را به خود دیدند و این به بروز حباب انجامید. ثانیاً این بحران با ابزارهای مالی بیشماری سر و کار داشت که نسبتا جدید بودند و یا ارزشگذاریشان کار سادهای نبود. اوراق بهاداری همچون تعهدهای وثیقهدار ، ابزارهای سرمایهگذاری در قلب بحران سال 2008 قرار داشتند. سرگردانی فعالان بازار درباره ارزش واقعی این اوراق بهادار به عدم اطمینان آنها در قبال میزان خسارت شرکتهای مالی انجامید.
بحران كنوني كه آمريكا با آن مواجه است، منجر به حيات يافتن جنبش اجتماعي موسوم به جنبش ضد وال استريت شده است.
در مورد چرایی وقوع و زمینه های پیدایش جنبش ضد وال استریت، عوامل متعددی وجود دارد. در زیر سه عامل اصلی پیدایش جنبش ضد وال استریت که محققان و صاحبنظران به آن اشاره داشته اند، ارائه شده است. (لطفیان، 1390)
3-5-9-1. استمرار بحران اقتصادی آمریکا
یکی از مهمترین زمینههای پیدایش جنبش اشغال وال استریت، استمرار بحران اقتصادی آمریکا و مشکلات ناشی از آن و بهویژه معضل بیکاری گسترده می باشد. بحران اقتصادی عملا از سال 2008 و در اثر عدم بازپرداخت وامهای بانکی آغاز شد و به سرعت به دیگر نهادهای مالی آمریکا و سپس به تمام بازارهای مالی در آسیا و اروپا تسری یافت. بدهكاران و وام گيرندگان – مخصوصا وام های با پشتوانه رهنی- به دليل كاهش قيمت دارايي هايشان (ساختمان) قادر به بازپرداخت وام خود نبودند. لذا از بازپرداخت اقساط خود سر باز زده و در نتیجه بانک نیز منازل و ساختمانها را تصرف کرد. در پی این امر، بانكها با كمبود نقدينگي مواجه شدند.
اين امر سبب سلب اعتماد مردم از سيستم بانكي شد و به تشدید نابرابری ها انجامید. دولت آمریکا برای کنترل این بحران، مجبور شد صدها میلیارد دلار در اختیار نهادهای مالی بگذارد تا خود را از ورشکستگی نجات دهند. بهرغم این کمک های کلان به نهادها و موسساتی که جزء گروه یک درصدی و ثروتمندان بودند، نتوانستند جلوی بحران و کاهش اعتبار خود را بگیرند. از طرفی، این موضوع مورد خوشایند مالیات دهندگان آمریکایی نبود؛ زیرا آنها بار سنگین بدهی و مالیات های کلان را به دوش می کشیدند ولی موسسات و شرکت ها به راحتی کمک های کلان دریافت می کردند. بنابراین، بهرغم شعارهای انتخاباتی، دولت در عمل نتوانست به شکلی مطلوب بحران را مهار کند و تبعات آن باعث شد که در سال 2011، آمریکا با بحران جديد بدهيهاي دولتي و كسري بودجه مواجه شود و دیگر میزان تولید ناخالص داخلی جوابگوی استقراض و بدهی های دولتی نباشد.
به دنبال این بحران و افزایش بدهی ها و کسری بودجه، دولت آمریکا برای جبران مشکلات مالی خود مجبور به اعمال محدوديتهاي اقتصادي نظیر کاهش هزینه های دولتی و افزایش مالیات (که در عمل قشر ضعیف و متوسط جامعه باید تاوان آن را پرداخت می کردند) شد که بر بخش قابل توجهی از جامعه فشار آورد و آنها را با مشکلاتی نظیر از دست دادن کار و یا کاهش درآمد روبرو ساخت. از طرف دیگر، طرحهای حمایتی دولت بیشتر در جهت حمايت از بانکها و موسسات مالي بوده است. شواهد نشان می دهند که ارتباط بسیار معنادار میان نابرابری درآمدی و بحرانهای اقتصادی وجود دارد. همزمانی رخداد این دو عدم تعادل، این واقعیت را مستند می سازد که نابرابری شدید درآمدی می تواند عامل بی ثباتی کل اقتصاد گردد. در اوج بحران بورس 1929، سهم درآمدی دهک بالای درآمدی در آمریکا، 49.3 درصد بود که این رقم در بحران سال 2008 به 49.7 درصد رسیده بود.
سهم درآمدی این گروه در سال 1980، 34.6 درصد کل درآمدها بوده است. روی هم رفته، مهمترین دلایل وقوع بحران مالی را می توان اینگونه جمع بندی نمود: اقتصاد بازار آزاد یا نظام سرمایه داری، مداخله دولت در اقتصاد، سوء مدیریت اقتصادی دولت بوش، هزینه جنگ های عراق و هزینه های امنیتی مبارزه با تروریسم در جهان پس از 11 سپتامبر که بدنبال خود، پیامدهایی مانند: سقوط ارزش شديد ارزش سهام، كاهش نرخ رشد اقتصادي، گسترش بيكاري، كاهش ذخاير ارزي و ... را برای اقتصاد آمریکا به همراه داشت. همچنین، در خارج از امریکا یک تصور آرمانی نسبت به این کشور و وضعیت اقتصادی آن وجود دارد که در پی این بحران، خدشه دار شده و اعتبار آن از دست رفت. در نتیجه، مجموعه این عوامل منجر به گسست و اختلاف بیشتر مردمی که سه سال وعدههای بیثمر دولت اوباما را مبنی بر مهار بحران اقتصادی شنیده بودند، شد و دیگر قابل تحمل نبود و لذا، این آتش تبعیض و فشار اقتصادی فوران نمود. (محمدی،1390)
3-5-9-2. تشدید شکافهای اجتماعی و نابرابری طبقاتی
یکی دیگر از زمینههای شکلگیری جنبش ضد وال استریت، شکافهای اجتماعی فروخفته و در حال گسترش در آمریکا است. شكافها و نابرابريهاي اقتصادي و اجتماعي ای که در دهههای اخیر گستردهتر شده و نارضایتی های گستردهای را نیز در قشر وسیعی از جامعه آمریکا فراهم کرده است.
شکاف اجتماعی و نابرابری طبقاتی اگرچه همیشه در اقتصاد سرمایه داری وجود داشته و خواهد داشت، اما به واسطه بحران های مالی این امر در ایالات متحده تشدید شد و شعار 99 درصد در این راستا مطرح گردید.
معترضان خود را اکثریتی ۹۹ درصد از طبقه ضعیف میدانند که توسط یک درصد سرمایه دار استثمار می شوند آنان به واقع با اختیارات وسیع دولتمردان و مدیران و سرمایه داران جامعه خود اعتراض دارند چرا که معتقدند این گروه، با تسلط بر منابع و امکانات کشور توانسته اند سیطره فئودالی شده ای را در کل جامعه بیفکنند و راه هرگونه پیشرفت برای عموم مردم را به طرق مختلف قانونی ببندند و تنها درصد کمی از مردم آمریکا، امکان بهرهبرداری از امکانات و ثروت این کشور را دارند. ( بی فریمن، 2012)
گسترش شكافهای اجتماعي در جامعه آمريكا همواره از جمله مسائلی قلمداد میشود که باعث نگراني کارشناسان آمریکایی بوده است. یک درصدی ها که در سال 1980، 10 درصد کل درآمدها را بهخود اختصاص می دادند، در سال 2008، 21 درصد این درآمدها را در اختیار داشتند. متوسط درآمد این گروه که در سال 1970، 346600 دلار بود، در سال 2007 به 1.3 میلیون دلار رسیده است. یک درصدی ها، 50 درصد کل سهام و اوراق بهادار در آمریکا را به خود اختصاص می دهند. این امر باعث بروز شکاف های اجتماعی و افزایش بدبینی و بی اعتمادی مردم آمریکا نسبت به دولتشان شده است. (گوهری مقدم،1390)
3-5-9-3. نقش کارکردی وسایل نوین ارتباط جمعی در شکلگیری اعتراض
از دیگر مسائلی که به بروز جنبش اشغال وال استریت کمک کرده است، جهانی شدن پدیده اعتراض در کشورهای گوناگون توسط وسایل نوین ارتباطی است که اوج آن، در کشورهای عربی منطقه خاورمیانه به وقوع پیوست. شباهتهایی زیادی میان جنبش والاستریت و بیداری اسلامی وجود دارد.
هر دو جنبش برای بیان اعتراضات خود از نهادهای مشترک همچون تجمع در میدان و چادرزدن در آنجا و شعارنویسیهای مشابه استفاده کردند. چنین امری تنها به کمک ارتباطات گسترده جهانی محقق شده است. مانند جنبشهای دیگر در سراسر جهان، اینترنت و شبکههای اجتماعی نیز نقش قابل توجهی در آغاز و گسترش جنبش اشغال وال استریت داشته است. با این حال، تحولی که در رفتارهای اعضای جنبش اشغال وال استریت دیده میشود، این است که آنها برای مقابله با محدودیتهای ایجاد شده توسط دولت آمریکا در شبکههای اجتماعی معروفی همچون فیسبوک و توئیتر، از شبکههای فرعی برای ارسال پیامهای خود استفاده میکنند که کمتر قابل پیگیری است. البته این شباهت ها صرفا به معنای متاثر بودن جنبش در روش ظهور و تداوم آن و پیگیری مطالبات است.
3-5-9-4. اهداف و مطالبات تظاهر کنندگان جنبش ضد وال استریت
بنا بر آمار رسمی که دولت واشنگتن منتشر کرده است، درآمد یک درصد گروه بالایی بین سالهای 1979 میلادی (1357 هجری شمسی) و 2007 (1386) حدود 275% رشد کرد. برای کسانی که در 20% پایینی توزیع درآمد قرار داشتند، تنها 18% در طی این 28 سال درآمدشان رشد داشته است.
به دلیل وجود این گروه یک درصدی متشکل از مرفهترین و ثروتمندترین افراد با جریانی از لابیها و اهدای میلیون دلار پول، دولت به یک حافظ و منبع پرداخت یارانهی وال استریت تبدیل شده است. به گفتهی اقتصاددانان و پژوهشگران مسایل اجتماعی، این نظام از بسیاری جهات که به دشواری میتوان همهی آنها را برشمرد، درهم پاشیده است.
در واقع، مشکل در همه جا مشاهده میشود و این خود یکی از دلایلی است که گردانندگان و دستاندرکاران این جنبش اقدام به تهیهی فهرستی از خواستههایشان نکردهاند.
به اعتقاد پل کروگمن، اقتصاددان منتقد سیاستهای دولت، شعار ما نود ونه درصدیم به خوبی این واقعیت را منعکس میکند که طبقه متوسط در برابر نخبگان اقتصادی و سیاسی قرار گرفته است.
شرکتکنندگان در جنبش ضد نظام سرمایه داری وال استریت، به دلایل گوناگونی در تظاهرات خیابانی در شهرهای مختلف، مشارکت داشتهاند و بیشتر آنها بر تلاشهای دولت فدرال و مقامات ایالتی برای حل مشکلات مالی و اقتصادی اقشار کمدرآمد و طبقه متوسط امریکایی پافشاری میکنند، اما گروهی نیز به دلایل سیاسی و ایدئولوژیک به جنبش تسخیر وال استریت پیوستهاند.
در زیر به مواردی از خواستههای معترضان به نظام سرمایه داری وال استریت اشاره میشود:
رفع مشکلات و نارسایی های اقتصادی
خواستههای جوانان برای امکانات تحصیلی و شغلی
خواستههای امریکاییهای بیکار و کمدرآمد در طبقه کارگر و طبقه متوسط برای کار و شغل بهتر
پایان دادن به تبعیض نژادی و قومی و مذهبی
خواسته های سیاسی و برقراری دموکراسی به جای حاکمیت یک درصدیها
حذف حاکمیت سرمایه داری فئودالی شده
3-5-9-5. حذف فئودال ها از حکومت و حاکمیت آمریکا؛ خواست اصلی جنبش ضد وال استریت
در تاریخ آمریکا همان طور که گذشت اعتراضهاي مردمي به اوضاع اقتصادي صورت گرفته و به تدریج رو به آرامی گذاشته اند. به گفته مقامات آمريكايي اين اعتراضها نيز پس از مدتي فروكش می کنند، اما بررسي روند تحولات و خواستههاي مردمي نشانگر عمق و ريشه جنبش ضد وال استريت است كه در آينده نيز ادامه خواهد يافت. در باب چگونگي فرآيند ساختاري آينده جنبش مذكور از چند منظر قابل توجه است.
تفاوت عمدهاي كه در حركتهاي اعتراض مردم آمريكا در جنبش ضد وال استريت با ساير حركتهاي اعتراضی مشاهده ميشود، نوع نگاه و خواستههاي مردمي است.
شعارهاي مردم آمريكا دیگر صرفا ديگر بهبود شرايط اقتصادي نيست،آنها بر حذف سلطه يك درصد سرمايهدار بر 99 درصد جامعه تاكيد دارند، يك درصدي كه در اصل همان حافظان و برجاي ماندگان نظام سرمايهداري هستند كه جامعه را از مسير مردمي و آرماني خارج ساخته و عرصه سياست را به محلي براي كسب منافع شخصي مبدل كردهاند و با ایجاد رانت خواری به تصاحب ثروت های مردم طمع کرده اند و با ایجاد سیستمی بهره کشی استبدادی خود را به طور کاملا قانونی به اجرا گذاشته اند.( بی فریمن،2012)
بازگشت به نظام فئودالیزم همان چیزی است که مردم شرکت کننده در جنبش نمی خواهند. درست زمانی که آرمان های عموم مردم نادیده گرفته می شود و خواسته های آنان در محیط سیستماتیک سرمایه داری محو ونابود می شود، جنبش ضد وال استریت خواستار پاکسازی حکومت و جامعه از حاکمان فئودال خود هستند تا به یک دموکراسی واقعی مد نظر خود دست یابند. دموکراسی که چهره های معروف آن حتما نباید از میان کانون های ثروت و قدرت انتخاب شده باشد بلکه از میان مردمان شایسته انتخاب شوند.
بررسي شعارها و اهداف جنبش وال استريت نشان ميدهد كه مردم در چارچوب دگرگوني ساختار حاكميت كشور قرار گرفته اند، هرچند كه تاكنون به دليل نداشتن رهبري واحد و يكپارچه چارچوبی خاص را براي رسيدن به اين مقصود اعلام نداشتهاند اما در مجموع خواسته آنها رسيدن به اين مهم است. (هاشمیان، 1390)
3-5-10. مقایسه دو جنبش مهم آمریکا (جنبش ضد وال استریت و جنبش تی پارتی)
دو جنبش اخیر از شباهت و تفاوت هایی نسبت به یکدیگر برخوردارند اگر چه وال استریت و تی پارتی احتمالا در خیلی از حوزه ها اختلاف نظر دارند، اما می توان به برخی نقاط مشترک بین این دو جنبش اشاره کرد. (asins.ir)
شباهت ها:
هر دو جنبش بیانگر وجود بی اعتمادی به ساختار حاکم در میان مردم این کشور می باشند. مهمترین علت بی اعتمادی، مشکلات فزاینده و ثروت عظیم بخش کوچکی از جامعه آمریکاست، آیا آنها اکثریت جامعه را فراموش کرده اند!؟ این دو جنبش از دیدگاههای مشترکی در مورد طرح نجات ملی در سال 2008، کسری بودجه و تاثیر شرکت ها بر سیاست و قدرت برخوردارند.
لورنس لزیک، استاد دانشگاه هاروارد در این زمینه می گوید این احساس در چپ به راست وجود دارد که شرکت ها و موسسات از قدرت زیادی برخوردارند و حوزه سیاست تحت کنترل آنها قرار گرفته است. این استاد دانشگاه در ادامه می گوید که اصلاح نظام مالی می تواند زمینه مشترک هر دو جنبش باشد تا بدین وسیله سیاست از سیطره کنونی حوزه مالی خارج شود.
همچنین توبی ماری والکر ، رییس شاخه تی پارتی در واکو تگزاس می گوید حضور پول و سرمایه در حوزه سیاست، نگرانی هایی را در زمینه تاثیر آن بر قواعد و مقررات ایجاد می کند. پس نتیجه می-گیریم حوزه اقتصادی و مالی و مشکلات ناشی از آن دغدغه هر دو جنبش می باشد و هر دو تغییرات سریعی را در جهت بهبود این بخش خواستارند.(همان منبع)
هر دو جنبش تاثیر بلند مدت و پایداری را برسیاست مالی و فرایند های سیاسی کلی آمریکا بجای خواهند گذاشت، چون هر دو بواسطه عصبانیت توده مردم نسبت به تصمیم سال 2008 حکومت در مورد طرح نجات ملی بانک ها تشکیل شدند. با وجود تفاوت ها، هر دو تاثیر بسزایی بر حوادث انتخاباتی داشته اند. چون هر دو حزب بدنبال بهره برداری از این جنبش ها در جهت کسب کرسی و آرای بیشتر و مقصر جلوه دادن طرف مقابل می باشند. و در آخر آنکه، علل وجودی هر دو به مسائل و مشکلات داخلی آمریکا بر می گردد و مسائل سیاست خارجی به جهت تاثیرگذاری غیر مستقیم بر داخل از اهمیت کمتری برخوردارند.
تفاوت ها:
مهمترین تفاوت به نقش رهبری در اعتراضات برمی گردد. اگرچه جنبش تی پارتی ظاهرا خود جوش و عمومی به نظر می رسید، ولی برخی شخصیت های مطرح، از جمله سارا پیلن، معاون مک کین در رقابت ریاست جمهوری قبلی از افراد منتسب به این دیدگاه می باشند، بنحوی می توان جمهوری خواهان را نزدیک و حتی حامی دیدگاه تی پارتی معرفی کرد.
بواسطه همین رابطه آنها اهداف سیاسی مشخصی را در این رابطه دنبال می-کردند. تی پارتی از یک طرف به دنبال کسب کرسی بیشتر در مجلسین آمریکا بود و از طرف دیگر بر کاهش بدهی آمریکا و کنترل بودجه آمریکا تمرکز کرده بود. بنابراین اهداف آنها در جهت کسب قدرت بیشتر جهت کنترل جریان امور بود. (همان منبع)
اما جنبش وال استریت از رهبران و درخواست های سیاسی مشخصی برخوردار نیست، فقدان سازماندهی و مجموعه اهداف مشخص به شکاکیتی منجر شد که جنبش نتواند در موقعیت مستحکمی قرار بگیرد. آنها تحمیل مالیات بیشتر بر ثروتمندان و قواعد سخت تر بر بخش بانکی در جلوگیری از بحران را جستجو میکنند. همین مسئله شائبه سیاسی بودن جنبش مذکور را نفی کرده و بعد عمومی و خودجوش بودن آن را تقویت می کند.
مردم معترض نه در راستای کسب قدرت و نه در جهت اهداف انتخاباتی به صحنه آمدند. بنابراین این. این جنبش عمومی فارق از مسائل سیاسی – امنیتی تلقی می شود. در ادامه آمارهایی از موسسه گالوپ در جهت نمایش افکار عمومی نسبت به تحولات اخیر ارائه خواهد شد. یک تفاوت به بررسی مسوول اصلی تحولات اخیر از نظر افکار عمومی برمی گردد.
جنبش تی پارتی حکومت فدرال آمریکا را مسوول مشکلات کنونی می داند. نگرانی آنها در رابطه با بحران مالی و حوزه اقتصاد می باشد و حکومت بخشی از راه حل کنونی تلقی می شود. اما جنبش وال استریت نهادهای مالی وال استریت را مسوول تحولات اخیر دانسته و خواستار اصلاح آنها می باشند. در نظر سنجی اخیر 45 درصد نهادهای مالی و 56 درصد حکومت فدرال واشنگتن را مسوول تحولات اخیر می دانند. (همان منبع)
پس این آمار بیانگر عملکرد ضعیف دولت اوباما ( همچنین دولت های قبلی) در حل مشکلات چند سال اخیر (در حقیقت طی چند دهه اخیر) می باشد. اما مسئله مهم آنکه مردم آمریکا هر دو مجموعه را در تحولات و شرایط کنونی مسوول دانسته و خواستار پاسخگویی هر دو می باشند.
مسئله دیگر به میزان توجه دو حزب مطرح آمریکا به دو جنبش اخیر برمی گردد. چون آنها رویکرد متفاوتی را نسبت به هر یک از این جنبش ها در پیش گرفته اند. حزب دمکرات موضع بی اعتنایی نسبت به جنبش تیپارتی اتخاذ کرد.
اما آنها چنین موضعی را نسبت به جنبش ضد وال استریت اتخاذ نکرده و احساس همدردی میکنند. دمکرات ها تمایلی به پذیرش این جنبش (ضد وال استریت) و اهداف ابتدایی آنها ندارند. آنها با توجه به حمایت جمهوری خواهان از جنبش تی پارتی و نتایج آن، موضع احتیاط آمیزی را در پیش گرفته اند. چون مردم نسبت به شرایط موجود معترض بوده و این امر می تواند نتایج معکوسی را برای دمکرات ها به ارمغان بیاورد.
با این همه، بیشتر شخصیت ها و مقامات حزب دمکرات از جنبش ضد وال استریت حمایت کرده اند. در مقابل جمهوری خواهان به جنبش ضد وال استریت بی اعتنا هستند، یعنی همان رویکرد دمکرات ها نسبت به تیپارتی در سال 2009 را در پیش گرفته اند. جمهوری خواهان از تی پارتی در جهت کسب آراء بیشتر در انتخابات آن سال بهره بردند.
همان طور که گفته شد، مقامات و شخصیت های مطرح جمهوری خواه از تی پارتی حمایت کردند ولی در شرایط کنونی جمهوری خواهان اعتراضات مردمی را نمی پذیرند و حتی برخی از اعضای این حزب مردم معترض را مشتی اراذل و اوباش می نامند. این عکس العمل نشانگر نارضایتی آنها از تحولات اخیر و عملکرد دولت اوباما می باشد.
تفاوت آخر به میزان انعکاس اخبار دو جنبش و واکنش رسانه ای آن برمی گردد. شبکه های مطرحی چون ABC، CBS و NBC اخبار و گزارشی در رابطه با تظاهرت ها و تجمعات بیان نکرده اند، فقط برخی شبکه هایی چون CNN و PBS به صورت مختصر و گذرا به این تحولات پرداخته اند. مایکل مور(هنرپیشه آمریکایی) از عدم پوشش خبری اعتراضات از سوی رسانه ها انتقاد کرده و می گوید که اگرچه مردم در حال اعتراض هستند، ولی خبری در این زمینه منتشر نمی شود.
××××××××××××
بطور خلاصه از مطالب بالا میتوان نتیجه گرفت که هدف اصلی اعضای جنبش تسخیر وال استریت، جدایی پول از سیاست و جلوگیری از تداوم نفوذ آن در مسائل سیاسی است.همان طور که هابرماس هم اشاره کرده دولت خود در ایجاد نفوذ ثروتمندان در حکومت پیشگام بوده و راه را برای آنها باز گذاشته است و با تنگ کردن عرصه قانونی در حوزه عمومی مردم، همچنان در پی تثبیت موقعیت آنها گام بر می دارد.
فعالان این جنبش این مسئله را عنوان می کنند که یک درصد جامعه متمول حاضر در آمریکا به دلیل وجود منابع مالی در مسائل سیاسی کشورشان دخالت می کنند و در واقع این یک درصد با منابع مالی خود، نظام سیاسی آمریکا را فاسد کرده اند و در نتیجه، امکانات را به نفع خود مصادره کرده و حق 99 درصد را به یغما برده اند؛ در حالی که نتایج و زیان های ناشی از سوء استفاده یک درصدی جامعه از امکانات را باید 99 درصد دیگر جامعه بپردازند.
از منظر اعضای جنبش تسخیر وال استریت، این تبعیض و نابرابری به اساس نظام سرمایه داری بر میگردد؛ نظامی که بهرغم شعارهای ضد فئودالیزم هم اکنون خود به نظامی فئودالی تبدیل شده است. در واقع میتوان گفت که نظام فئودالی پیشا سرمایه داری در جامعه آمریکا باز تولید شده است.
لذا می توان ادعا کرد که نظام سرمایهداری طی چند دهه اخیر رویکرد متعادل و معقولی را در پیش نگرفته و جهت گیری یکسویه آن را به این مرحله رهنمون کرده است.
منابع فارسی
آدورنو، تئودور و ماکس هورکهایمر، «صنعت فرهنگ سازی، روشنگری به مثابه فریب توده ای»، 1380، ترجمه مراد فرهاد پور، فصلنامه ارغنون، شماره 18
آدورنو، تئودور و ماکس هورکهایمر، دیالکتیک روشنگری، 1383، ترجمه مراد فرهاد پور و امید مهرگان، تهران، انتشارات گام نو
آدورنو، تئودور، مکتب فرانکفورت و جامعه شناسی معرفت، 1386، ترجمه جواد گنجی، تهران، گام نو
احمدی نژاد، حمید، «وال استریت؛ ریزش سرمایه داری از درون، مجله بصائر»، 1390، سال 28، شماره 314، صص 4-12
احمدى، بابک، خاطرات ظلمت درباره سه اندیشمند مکتب فرانکفورت، 1376، تهران، نشر مرکز
احمدی، بابک، مدرنیته و اندیشه انتقادی، 1380، چاپ چهارم، تهران، نشر مرکز
ایزدي، فواد و مهسا ماهپیشانیان، «فقر در ایالات متحده آمریکا: نگاهی به روش سنجش و علل افزایش»، 1390، موسسه مطالعات آمریکا، گزارش راهبردي مسائل اجتماعی و فرهنگی در امریکا، شماره 1
باتامور، تام، جامعه شناسی سیاسی، 1371، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، انتشارات کیهان
باتامور، تام، مکتب فرانکفورت،1370 ، ترجمه حسین علی نوذری، تهران ، نشر نی
باران، پل و سوئیزی، نظریه تکامل سرمایه داری،1358 ، ترجمه مهدی قراچه داغی،نشر علم
برلين، آيزا، كارل ماركس، 1387، ترجمه رضا رضايي، تهران، نشر ماهي
بشیریه، حسین، تاریخ اندیشه های سیاسی در قرن بیستم، 1376، تهران، نشرنی
بشیریه، حسین، جامعه شناس سیاسی، نقش نیروهای اجتماعی در زندگی سیاسی، 1358، تهران، نشر نی
بی فریمن، ریچارد، (سخنرانی)، می 2012، مرکز تحقیقات اقتصادی لندن
جاسبی، عبدالله؛ ارزیابی و نقد نظامهای اقتصادی، 1376 ، تهران، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی
چامسكي، نوآم، بهره كشي از مردم: نئوليبراليسم و نظم جهاني، 1379، ترجمه حسن مرتضوي، تهران، ديگر
چامسكي، نوآم، تلاش آمريكا براي حاكميت جهاني: استيلا يا بقا، 1387، ترجمه ضيا خسروشاهي، تهران، درسا
چامسكي، نوآم، فهم قدرت: دغدغة دائمي چامسكي؛ برگزيدةانديشه هاي نوام چامسكي، تهيه و تنظيم پيتر ميشل و جان شوفل، 1384، ترجمه احمد عظيمي بلوريان، تهران، رسا
چامسكي، نوآم، نظم هاي كهنه و نوين جهاني، 1383، ترجمه مهبد ايراني طلب، تهران، اطلاعات
داب، موریس، انحطاط فئودالیسم در اروپا، 1360، ترجمه ایرج مهدویان، ، تهران، چاپخانه سپهر
دهشيار، حسین، فساد سياسي، ناكارآمدي اقتصادي: بحران اجتماعي،1390 فصلنامه مطالعات آمريكا» (ويژه جنبش فتح وال استريت)، 1390، مؤسسه مطالعات آمريكا، پيش شماره 4
روشه، گی، تغییرات اجتماعی، 1366، ترجمه منصور وثوقی، چاپ اول، تهران، نشر نی
ریتزر، جرج، نظریه های جامعه شناسی در دوران معاصر، 1375، تهران، نشر نی
ژیژک، اسلاوی، عينيت ايدئولوژي: علي بهروزي، 1389، تهران، طرح نو
ژيژك، اسلاوي، به برهوت حقيقت خوش آمديد، 1388، ترجمه فتاح محمدي، زنجان، نشر هزاره سوم
ژيژك، اسلاوي، گزيده مقالات: نظريه، سياست، دين، 1389، ترجمه مراد فرهادپور و مازيار اسلامي و اميد مهرگان، تهران، گام نو
سليمي، حسين، «جنبش اشغال وال استريت در آينه واقعيت، فصلنامه مطالعات آمريكا» (ويژه جنبش فتح وال استريت)، 1390، موسسه مطالعات آمريكا، پيش شماره 4.
شایان مهر،علیرضا،دائره المعارف تطبیقی علوم اجتماعی جلد اول ،1377،تهران، کیهان
شومپيتر، جوزف، تاريخ تحليل اقتصادی، 1375، ترجمه فريدون فاطمی، چاپ اول، نشر مركز
شومپیتر، جوزف، کاپیتالیسم، سوسیالیسم ودموکراسی،1354،ترجمه حسن منصور، دانشگاه تهران
عالم، عبدالرحمن، تاريخ فلسفه سياسي غرب (از آغاز تا پايان سده هاي ميانه)، 1376، تهران، وزارت امور خارجه
عنايت، حميد، بنياد فلسفه سياسي در غرب،1377 ، تهران ، نشر زمستان
کافی، مجید، مبانی جامعهشناسی،1386، تهران، مرکز جهانی علوم اسلامی
کالینیکوس،الکس، مانیفست ضد سرمایه داری ،1386، ترجه ناصر زر افشان،تهران، نشر آگه
کاوند، رضا، جنبش های اجتماعی و فضای مجازی، 1387، تهران، نشر مرکز چاپ سازمان عقیدتی سیاسی ناجا
کوهن، بروس و جین و دیگران، فهم و مطالعه جنبشهای اجتماعی جدید، 1386، ترجمه علی حاجلی، تهران، انتشارات جامعه و فرهنگ
کوهن، بروس، مبانی جامعهشناسی، 1378، ترجمه غلامعباس توسلی و رضا فاضل، چاپ دهم، تهران، انتشارات سمت
گوهری مقدم، ابوذر، «ماهیت و مطالبات جنبش اشغال وال استریت»، 1390، گاهنامه آمریکا پژوهی: تحلیلی بر جنبش وال استریت، شماره 3.
لطفیان، سعیده، «نابرابری اقتصادی جهانی و فقر: تحلیل سیاست های فقرزدایی و کاهش نابرابری های درآمد در جهان در حال توسعه»، 1389، فصلنامه سیاست، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، شماره 4، دوره 40.
لطفیان، سعیده، جنبش وال استریت و آینده نظام سرمایه داری امریکا: تحلیل چالش های اقتصادی و شکاف های اجتماعی داخلی، 1390، موسسه مطالعات آمریکا
مارکس، کارل، دستنوشتههای اقتصادی فلسفی ۱۸۴۴، 1377، ترجمه حسن مرتضوی، چاپ اول، تهران، انتشارات آگه
مارکس، کارل، سرمایه (نقدی بر اقتصاد سیاسی)، 1386، ترجمه حسن مرتضوی، جلد یکم، چاپ اول، تهران، انتشارات آگه
مارکس، کارل، گروندریسه (مبانی نقد اقتصاد سیاسی)، 1363، ترجمه باقر پرهام و احمد تدین، چاپ اول، تهران، انتشارات آگه
مارکوزه، هربرت و کارل پوپر، انقلاب یا اصلاح، 1384، ترجمه هوشنگ وزیری، تهران، خوارزمي
مارکوزه، هربرت، انسان تک ساحتی، 1378، ترجمه محسن مویدی،تهران،امیر کبیر
ماركس، کارل، سرمایه، 1379، ترجمه ایرج اسكندری، چاپ دوم، تهران، انتشارات فردوس
ماركس، كارل، سرمايه (نقدي بر اقتصاد سياسي )، 1388، ترجمه حسن مرتضوي، تهران، انتشارات آگه
متقي، ابراهيم، مرجان كوه خيل و مژگان پازن، «وال استريت؛ بحران سرمايه داري و مقاومت از درون، فصلنامه مطالعات آمريكا» (ويژه جنبش فتح وال استريت)، 1390، مؤسسه مطالعات آمريكا، پيش شماره 4
محمدی، محمد ابراهیم، «بحران اقتصادی آمریکا: ریشه ها و دلایل جنبش وال استریت»، 1390، گاهنامه آمریکا پژوهی: تحلیلی بر جنبش وال استریت، شماره 3
مشیرزاده، حمیرا، درآمدی نظری بر جنبشهای اجتماعی، 1381، تهران، پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی
میلز، سی رایت، نخبگان قدرت، ترجمه بنیاد فرهنگی پژوهشی غرب شناسی، 1383، تهران: انتشارات فرهنگ مکتوب
نش، کیت، جامعه شناسی سیاسی معاصر جهانی شدن، سیاست، قدرت، 1382، ترجمه محمد تقی دلفروز، تهران، نشر کویر
نوذری، حسینعلی، بازخوانی هابرماس (در آمدی بر آراء، اندیشه ها و نظریه های یورگن هابرماس)، 1389، چاپ سوم، تهران، نشر چشمه
نوذرى، حسینعلى، نظریه انتقادى مکتب فرانکفورت در علوم اجتماعى و انسانى، 1384، چاپ اول، تهران، نشر آگه
واگو، استفان، درآمدی بر تئوریها و مدلهای تغییرات اجتماعی، 1373، ترجمه احمدرضا غرویزاد، چاپ اول، تهران، انتشارات جهاد دانشگاهی
وبر، ماکس، اخلاق پروتستان و روح سرمایه داری، 1371، عبدالمعبود انصاری، چاپ اول، تهران، انتشارات سمت
ولف، ریچارد، «نظام سرمايهداري در بحران، دولتها در ضعف»http://www.farsnews.com/newstext.
هابرماس، یورگن، بحران مشروعیت: تئوری دولت سرمایه داری مدرن،1380 ، ترجمه جهانگیر معینی،تهران، گام نو
هارت، مایکل و آنتونیو نگری، پیکار برای دموکراسی واقعی در قلب جنبش وال استریت، 1390، ترجمه نوژن اعتضادالسلطنه
هاروي، ديويد، نئوليبراليسم: تاريخ مختصر، 1386، ترجمه محمود عبدالله زاده، تهران، اختران
هاشمیان، محمد تقی، جزوه درسی، 1390
یان، کرایب، نظریه اجتماعی مدرن: از پارسونز تا هابرماس، 1381، ترجمه عباس مخبر، تهران،آگه
oxforddictionaries.com
www.farsnews.ir
www.isna.ir
www.irna.ir
www.aftabir.com
www.irdc.ir
منابع انگلیسی:
America Occupies the Capital. (2012). OccupyWallSt, 16 January 2012. Available at:
.
Acemoglu, Daron and Robinson, James A. (2006). Economic Backwardness in Political Perspective”, American Political Science Review, Vol. 100,
Apps, Peter. (2011). Wall Street Action Part of Global ‘Arab Spring’?”, Reuters, 11 October 2011. Available at: .
Ashley, Dan. (2011). The Unholy Trinity: How The Greed of Wall Street, Corporate America, and the United States Congress is Destroying America and the Middle Class. Seattle, WA: CreateSpace.
Banks, Adelle M. (2011). Florida Pastor Oversees Quran Burning, USA Today, 21 March 2011. Available at: .
Bartels, Larry M. (2008). Unequal Democracy: The Political Economy of the New Gilded Age, Princeton, N.J.: Princeton University Press
Bonacich, Edna and Alimahomed-Wilson, Jake. (2011). Confronting Racism, Capitalism, and Ecological Degradation: Urban Farming and the Struggle for Social Justice in Black Los Angeles, Souls, Vol. 13, No. 2,
Bourguignon, François and Verdier, Thierry. (2000). Oligarchy, Democracy, Inequality and Growth, Journal of Development Economics, Vol. 62, No. 2.
Byng, Michelle D. (2008). Complex Inequalities: The Case of Muslim Americans after 9/11, American Behavioral Scientist, Vol. 51, No. 5.
Canterbery, E. Ray. (2000). Wall Street Capitalism: The Theory of the Bondholding Class. Hackensack, NJ: World Scientific Pub Co Inc.
Carnoy, Martin. (2011). As Higher Education Expands, is it Contributing to Greater Inequality?, National Institute Economic Review, No. 215, R34-R46.
Chronic Poverty Research Centre. (2009). Escaping Poverty Traps, The Chronic Poverty Report 2008-09, Manchester: the University of Manchester, Available at: .
Coleman-Jensen, Alisha; Nord, Mark, Andrews, Margaret and Steven Carlson. (2011). Household Food Security in the United States in 2010, Economic Research Report, No. ERR-125, September 2011. Available at: .
Costa, Daniel. (2011). The Link between Joblessness and Social Unrest, EPI, November 7, 2011, Available at: .
Cothran, Tilman C. (1965). The Negro Protest against Segregation in the South, Annals of the American Academy of Political and Social Science, Vol.
Coulter, Ann. (2011). Demonic: How the Liberal Mob Is Endangering America, New York: Crown Forum
Davies, James C. (1962). Towards a Theory of Revolution", American Sociological Review, Vol. 27, No. 1.
Davies, James Chowning. (1997). When Men Revolt and Why, New Brunswick, NJ: Transaction
Domhoff, William. (2012). Wealth, Income, and Power, Accessed on 30 January 2012, Available at: .
Esping-Andersen, Gosta. (2007). Sociological Explanations of Changing Income Distributions, American Behavioral Scientist, Vol. 50.
Fasenfest, David. (2011). Good for Capitalists, Not So Much for Capitalism, Critical Sociology, Vol. 37, No. 3.
Feller, Avi and Stone, Chad. (2009). Top 1 Percent of Americans Reaped Two-Thirds of Income Gains in Last Economic Expansion Income Concentration in 2007 Was at Highest Level Since 1928, New Analysis Shows,” Center on Budget and Policy Priorities (CBPP), 9 September 2009. Available at: .
Frank, Lenny. (2011). Voices from the 99 Percent: An Oral History of the Occupy Wall Street Movement. St Petersburg, FL: Red and Black Publishers.
Frank, Robert. (2008). Richistan: A Journey Through the American Wealth Boom and the Lives of the New Rich, New York: Crown Publishing Co.
Friedman, Thomas L. and Mandelbaum, Michael. (2011). That Used to be US: What Went Wrong with America- and How it can Come Back, London: Little Brown
Fuchs, Christian. (2009). The Role of Income Inequality in a Multivariate Cross-National Analysis of the Digital Divide, Social Science Computer Review, Vol. 27.
Lenz, Gabriel G. (2003). The policy-related causes and consequences of income inequality. New York: Russell Sage Foundation Working Paper, January 2003.
Gans, H.J. (1981). Social Justice Revisited, Politics, vol. 16, no. 1.
Gebeloff, Robert and Dewan, Shaila. (2012). Measuring the Top 1% by Wealth, Not Income, The New York Times, 17 January 2012. Available at: .
Germain, Felix. (2010). Presidents of Color, Globalization, and Social Inequality, Journal of Black Studies, Vol. 40, No. 3.
Goastellec, Gaële. (2011). Measuring Inequalities in Higher Education: a Politics of Science, London Review of Education, Vol. 9, No. 1.
Gurr, Ted. (1968). A Causal Model of Civil Strife: A Comparative Analysis Using New Indices, American Political Science Review, Vol. 62, No. 4.
Hacker, Jacob S. and Pierson, Paul. (2011). Winner-Take-All Politics: How Washington Made the Rich Richer--and Turned Its Back on the Middle Class, New York: Simon & Schuster.
Hammadi, Jamal. (2011). 700 Protesters of Occupy wall street movement Arrested by NYPD, Journalist Independent, 2 October 2011. Available at: .
Harvey, David. (2010). The Enigma of Capital and the Crises of Capitalism, London: Profile Books.
Henderson, David R. (2008). The Economic Case for Inequality of Wages and Incomes, Library of Economics and Liberty, 6 October 2008. Available at: .
Hope, Wayne. (2011). Crisis of Temporalities: Global Capitalism after the 2007-08 Financial Collapse, Time Society, Vol. 20, No. 1.
Hungerford, Thomas L. (2011). Changes in the Distribution of Income among Tax Filers Between 1996 and 2006: The Role of Labor Income, Capital Income, and Tax Policy, Congressional Research Service Report, R42131, 29 December 2011. Available at:
ILO. (2011). World of Work Report 2011, Geneva: ILO, October 2011.
Ince, John F. (2011). Wall Street Versus Main Street: Understanding Why “The System” is Broken, Seattle, WA: CreateSpace.
Jasso, Guillermina and Kotz, Samuel. (2008). Two Types of Inequality: Inequality between Persons and Inequality between Subgroups, Sociological Methods & Research, Vol. 37, No.1.
Jones, Arthur F. Jr. and Weinberg, Daniel H. (2000). The Changing Shape of the Nation’s Income Distribution, 1947-1990. U.S. Census Bureau, U.S. Department of Commerce, Economics and Statistics Administration.
Kaufman, Robert. (2008). The Political Effects of Inequality in Latin America: Some Inconvenient Facts, Center for Advanced Studies Working Paper Series, WP13/2008/07, Moscow; State University, Higher School of Economics, Available at: .
Kelly, Nathan J. (2011). The Politics of Income Inequality in the United States, Cambridge University Press.
Kim, Chang Hwan and Sakamoto, Arthur. (2008). The Rise of Intra-Occupational Wage Inequality in the United States, 1983 to 2002, American Sociological Review, Vol. 73.
Kim, Suzanna. (2011). Top 1 Percent’s Income Grew 275 Percent from 1979 to 2007, 26 October 2011. Available at: .
Klebnikov, Paul. (2001). Godfather of the Kremlin: The Decline of Russia in the Age of Gangster Capitalism, New York: Mariner Books.
Knoll, Andy. (2011). How Occupy Wall Street Really Got Started?” in Sarah Van Gelder, and the Staff of Yes! Magazine, eds., This Changes Everything: Occupy Wall Street and the 99% Movement, San Francisco, CA: Berrett- Keohler Publisher.
Kumar, Sumit. (2012). Casino Capitalism: The Collapse of the Us Economy and the Transition to Secular Democracy In the Middle East. Bloomington, IN: iUniverse.
Kuttner, Robert. (2010). A Presidency in Peril: The inside Story of Obama’s Promise, Wall Street’s Power, and the Struggle to Control our Economic Future, Vermont: Chelsea Green Publishing.
Kuttner, Robert. (2008). The Squandering of America: How the Failure of Our Politics Undermines Our Prosperity, New York: Vintage Books,
Lao, Xiao Ping. (2011). 46 Million Americans Live Under the Poverty Line, Journalist Independent, 14 September 2011. Available at: .
Levy, Jack. (2008). Distribution of Income, Library of Economics and Liberty, 6 October 2008. Available at: .
Lind, Michael. (2012). Land of Promise: An Economic History of the United States. New York: Harpe.
Logan, Nneka. (2011).The White Leader Prototype: A Critical Analysis of Race in Public Relations, Journal of Public Relations Research, 23, 4.
Luce, Edward. (20121). Time to Start Thinking: America in the Age of Descent, New York: Atlantic Monthly Press
Luhby, Tami. (2011). Who Are the 1 Percent?” CNN, 29 October 2011. Available at: .
Murray, Donette and Brown, David. (2012). Multipolarity in the 21st Century: A New World Order, New York: Routledge.
Nader, Ralph. (2011). Overcoming Corporatism, Nader.org, 10 November 2011. Available at:
Nader, Ralph. (2011). Stop the Public University Tuition Spiral, Nader.org, 28 December 2011, Available at: .
Noah, Timothy. (2010). The United States of Inequality, Slate, 7 September 2010. Available at: .
Noah, Timothy. (2012). The Great Divergence: America’s Growing Inequality Crisis and What We Can Do about It, London and New York: Bloomsbury Press.
O’Hara, Phillip Anthony. (2003). Deep Recession and Financial Instability or a New Long Wave of Economic Growth for U.S. Capitalism? A Regulation School Approach, Review of Radical Political Economics, Vol. 35, No. 1.
OECD. (2011). Divided We Stand: Why Inequality Keeps Rising, Paris: the OECD, December 2011. Available at: .
Reich, Robert B. (2011). Aftershock: The Next Economy and America’s Future, New York: Vintage, 2011.
Robinson, William I. and Barrera, Mario. (2012). Global Capitalism and Twenty-First Century Fascism: a US Case Study, Race Class, Vol. 53, No. 3.
Rohrbach, Daniela. (2009). Sector Bias and Sector Dualism: The Knowledge Society and Inequality, International Journal of Comparative Sociology, Vol. 50, No. 5-6, pp. 510-536
Schiffrin, Anya; Kircher-Allen, Eamonm; Stiglitz, Joseph E. and Jeffrey, D. (2012). Sachs. From Cairo to Wall Street: Voices from the Global Spring, New York: New Press.
Schiller, Ben. (2011). US Slavery’s Diaspora: Black Atlantic History at the Crossroads of ‘Race’, Enslavement, and Colonisation, Slavery & Abolition, vol. 32, no. 2.
Skaggs, Sheryl. (2009). Legal-Political Pressures and African American Access to Managerial Jobs, American Sociological Review, Vol. 74.
Soifer, Hillel David. (2009). The Redistributive Threat: State Power and the Effect of Inequality on Democracy, BWPI Working Paper 93, Brooks World Poverty Institute, the University of Manchester, May 2009. Available at: .
Stelzer, Irwin. (2004). Neoconservatism, London: Atlantic Books.
Suter, Christian. (2009). Inequality beyond Globalization: Searching for the Missing Pieces of the Puzzle: Introduction to Special Issue, International Journal of Comparative Sociology, Vol 50, No. 5-6.
Wolff, Edward. (2003).The Wealth Divide: The Growing Gap in the United States between the Rich and the Rest, The Multinational Monitor, Vol. 24, No. 5, Available at: .
U.S. Census Bureau. (2007). 2004 Poverty Table of Contents, the CPS 2005 Annual Social and Economic Supplement, formerly called the March Supplement, 15 March 2007. Available at: .
U.S. Census Bureau. (2011). Current Population Survey (CPS), 2011 Annual Social and Economic Supplement (ASEC), 13 September 2011. Available at: .
UNDP. (2011). Human Development Report 2011: Sustainability and Equity: A Better Future for All, Available at: .
US Congressional Budget Office. (2011). Trends in the Distribution of Household Income Between 1979 and 2007, 25 October 2011. Available at: .
VerBruggen, Robert. (2006). J-Curve Economics, The National Interest, 15 December 2006. Available at: .
Vidal, Gore. (2004). Imperial America: Reflections on the United States of Amnesia, New York: Nation Books.
Warren, Devon. (2012). American Spring: Three Essays. Seattle, WA: CreateSpace.
Weinberg, Daniel H. (1996). A Brief Look at Postwar U.S. Income Inequality, Current Population Report, US Census Bureau, P60-191, June 1996. Available at: .
Weinberg, Daniel H. (2011). U.S. Neighborhood Income Inequality in the 2005–2009 Period. US Census Bureau, American Community Survey Reports ACS-16, October 2011. Available at: .
Williams, Michelle. (2010). Horowitz brings controversial ideas to Student Union, The Massachusetts Daily Collegian, 25 February 2010. Available at: .
Wolff, Edward N. and Leon, Richard C. (2009). Top Heavy: The Increasing Inequality of Wealth in America and What Can Be Done About It, Chicago: University Of Chicago Press.
Wolff, Edward Nathan. (2010). Recent Trends in Household Wealth in the United States: Rising Debt and the Middle-Class Squeeze-an Update to 2007, The Levy Economics Institute of Bard College Working Paper, No. 589, March 2010. Available at: .
Writers for the 99% and et al. (2012). Occupying Wall Street: The Inside Story of an Action that Changed America, Chicago, IL: Haymarket Books