مبانی نظری وپیشینه تحقیق اضطراب ویادگیری (docx) 21 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 21 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق اضطراب ویادگیری
پیشینه نظری
انواع اضطراب
اضطراب و يادگيري
خصوصیات شخصیتي تیزهوشان
زيانهاي اضطراب
روشهاي درمان اضطراب
پيشينه عملياتي
تحقيقات داخل كشور
تحقيقات انجام شده در خارج از كشور
مقدمه :
اضطراب و ترس از بزرگترین دشمنانی هستند که بشر مجبور است با آن روبرو شود.
اضطراب درباره آسیب پذیری خودمان و ترس برای بقای خود. ما در دنیای بیرون خودمان ، از جنگ ، ومصائب دیگر درهراسیم. ولی در ضمن از درون به وسیله نیروی شوم قدرتمندی درباره آینده نزدیک خود نیز هراسانیم. با توجه به اطمینان درباره چیزی که برای ما ممکن است اتفاق بیفتد ، ما مضطرب میشویم و احساس عدم امنیت میکنیم. در زندگی ما لحظاتی وجود دارد که باعث نگرانی میشود. همه ما مجبوریم با موقعیتهای دشوار و ناراحت کننده در زندگی روزمره خود روبرو شویم ،
اضطراب وضعیت تحریک شده هیجانی است که احساس نگرانی را هم دربردارد. زمانی که نگرانیهای فرد شدت یابد ، فرد دچار اضطراب میگردد. فرد مضطرب در مورد خود و هر چیز دیگر دچار تنش ، دلشوره و نگرانی است و پیوسته نیازمند است که به او اطمینان خاطر بدهند (دکتر منینج) در کتاب شناخت خود در مورد اضطراب مینویسد که نگرانی معمول ترین علامت بیماری یا اختلالات روانی است.
منظور از نگرانی در اینجا عدم تمرکز است که بر یادگیری تاثیر دارد.
اصولاً اضطراب یک حالت تاثیرگذار است ، از آنجا که یادگیری روندی اساساً ادراکی دارد ، اضطراب میتواند بریادگیری فقط به طور غیرمستقیم و به وسیله اثر بر روندهای یادگیری ادراکی در حالتهای مختلف اثر بگذارد. اضطراب میتواند به طرق گوناگون فرد را احاطه کند که یکی از مهمترین عوامل در مورد ارتباط بین اضطراب و روشهای ارائه مطالب با آموزش برنامهای بوده است. به طوری که آزمایش کننده در موقعیت تدریس برنامهای نسبت به روشهای سنتیتر ارائه یافتهها ، نظارت بیشتری بر فعالیتهای ویژه دانش آموزان دارد و معمولاً امکان دارد که برآورد بهتری از آنچه را که یاد گرفته است بدست آورد تا در کلاس معمولی که ممکن است به معلم گوش دهد و یا در حال خیال پردازی باشد.
( برای تعریف اضطراب در ابتدا باید ترس از اضطراب متمایز شود. ترس و اضطراب اغلب به جای یکدیگر به کار برده میشوند. شاید از این رو که علایم بدنی این دو بسیار شبیه یکدیگر است.
ترس با اضطراب از این جهت تفاوت دارد که ترس اختصاصی است و منبع مشخص و عینی دارد. فرد میداند از چیزی میترسد و این ترس ممکن است با فعالیت منطقی بازداشته شود.
عامل و منبع ترس ممکن است چیزی باشد که ریشه در زمان حال دارد و یا چیزی باشد که قابل پیش بینی در آینده است. در مقابل منبع اضطراب مشخص و عینی نبوده و میتواند غیر منطقی باشد.)
پیشینه نظری
اضطراب يكي از شايع ترين پديده هاي مرضي است كه آدمي در تمامي اعصار در طيف گسترده اي به شكل مبهم و پيچيده با آن دست به گريبان بوده است. (صادقي 1373)
فرويد : هسته مركزي حالات نورروتيك را اضطراب مي داند. در مكتب فرويد اضطراب يك ترس دروني شده است ترس از اينكه مبادا تجارب دردآور گذشته يادآوري شوند. تجاربي كه با تنبيه و ممانعت از ارضاي كششهاي غريزي همراه بوده اند.
آدلر: اضطراب يك خصوصيت فوق العاده گسترده و همه گير است و از همان روزهاي اول كودكي تا سن پيري با كودك همراه است. اضطراب زندگي فرد را تا حد زيادي تلخ مي كند و او را از تمام تماسهاي انساني باز مي دارد و اميد او را به ايجاد يك زندگي آرام نابود مي كند.
هورناي : مفهوم اضطراب را با نيازهاي نابهنجار كه محصول تجارب گذشته فرد است پيوند داد.
يونگ : اضطراب را در مقوله عوامل نا خودآگاه شخص و جمعي قرار داد.
پرز : اضطراب فاصله و شكاف ميان حال و آينده است. انسان بدان دليل مضطرب مي شود كه وضعيت موجود را رها مي كند و درباره آينده و نقشهاي اجتماعي كه ايفاء خواهد نمود به تفكر مي پردازد .
گلاسر: رفتار غير مسئولانه باعث بروز اضطراب و ناراحتي رواني مي شود.
چهار مكتب عمده تفكر روانكاوي، رفتاري، وجودي و بيولوژيكي فرضيه هاي مهمي در مورد علل اضطراب بيان كرده اند كه هر يك از آنها از نظر مفهومي و علمي در درمان بيماران مبتلا به اختلالات اضطرابي مزايايي دارند.
انواع اضطراب
به نظر ميلرو دلارد هفت نوع اضطراب گريبانگير انسان مي شود كه ضعيف ترين آنها مرضي و شديد ترين آنها هيستري مي باشد .
ترس مرضي 2- وسواس 3- اضطراب عمومي 4- بيماري خيالي 5- اضطراب غير عادي 6- انفكاك 7- هيستري
اضطراب در يك تقسيم بندي ديگر دو نوع است : الف) اضطراب طبيعي ب) اضطراب بيمار گونه . در ارزيابي يك بيمار، پزشك بايد بين سطوح طبيعي و بيمارگونه اضطراب تفكيك قائل شود. بيماران مبتلا به اضطراب طبيعي را مي توان با اطمينان دادن و در صورت نياز با روان درماني كوتاه مدت درمان نمود. از نظر علمي اضطراب بيمارگونه با اين واقعيت تفكيك مي شود كه خود بيمار، خانواده و دوستان او و پزشك قبول مي كنند كه اضطراب بيمارگونه اي در كار است. بيماران مبتلا به اضطراب بيمارگونه مستلزم ارزيابي كامل عصبي- رواني و درمان انفرادي خاص هستند.
اضطراب و يادگيري
كيت راسل مدير مركز بهداشت رواني ايالت ماساچوست در يك بررسي با همياري معلم مدارس ابتدايي نتيجه گيري كرده است ، دلواپسي و پريشاني كودكان ، آنان را از يادگيري در مدرسه باز مي دارد. به نوشته روزنامه واشنگتن پست 120 معلم مدارس ابتدايي در يكي از شهرهاي ماسا چوست تحت راهنمايي كيت راسل از دانش آموزان خود خواستند، مشكلات احساسي خود را بر روي كاغذ بياورند، بررسي نوشته هاي دانش آموزان نشان مي دهد آنان همان دلواپسي ها را دارند كه بزرگسالان فعلي در زمان كودكي خود داشته اند، مثلا اغلب بچه ها نگرانند كه براي پدر و مادرشان اتفاق بدي در خانه رخ دهد. بر اساس اين نوشته ها، كودكاني كه پدرشان خشن است غالباً بيم دارند در زماني كه آنان در مدرسه هستند به مادرشان صدمه بزنند، اين تصور باعث مي شود كه آنان با تظاهر به بيماري از رفتن به مدرسه خودداري كنند . بيماري مادر، مرگ يكي از اعضاي خانواده و محبت بيشتر به كودك ديگر، نيز باعث مي شود كه بچه ها به وحشت از دست دادن مادر و بي پناهي گرفتار شوند.
اين بررسي نشان داده است كودكان شديداً تحت تأثير والدين خويش هستند و در برابر عصبانيت و غمگيني و مشكلات روحي آنان نه تنها احساس مسئوليت مي كنند بلكه غالباً مي كوشند در خانه تعادل و آرامش روحي را به آنان باز گردانند.
از نوشته كودكان استنباط مي شود كه روابط دوستانه و حفظ دوستان براي آنان اهميت زيادي دارد. در عين حال كودكاني كه خود يا مادرشان از دست پدرشان كتك مي خورند، مايلند پدر هيچوقت به خانه برنگردد و يا بميرد.
اين تحقيق نتيجه گيري كرده است كه همه اين پريشاني ها و اضطراب ها مانع مي شود كه كودك به درس و تكليف خود برسد.
" اضطراب " یک حالت منتشر ، بسیار ناخوشایند و اغلب مبهم دلواپسی است که بایک یا چند احساس جسمی همراه میگردد. این احساسات عبارتند از : احساس خالی شدن سر دل ، تنگی قفسه سینه ، تپش قلب ، تعریق سر درد ، میل جبری برای دفع ادرار ، بیقراری و میل برای حرکت ، (کاپلان و سادوک ، ترجمه پورافکاری 1369)
" هیلگارد" اضطراب را این گونه تعریف میکند : حالت نگرانی و دلشوره با ترس پیوند دارد معمولاً نامشخص و غیر اختصاصی از موضوع ترس ( مانند یک حیوان وحشی) است.
سازمان بهداشت جهانی (WHO) اضطراب را چنین تعریف میکند " مجموعهای از تظاهرات عضوی و روانی که نتوان به خطر مشخصی نسبت داد و علائم آن به صورت حمله یا حالت مداومی ادامه یابد.
(صادقی 1373)
اضطراب حالتی مبهم و نامعلوم است و یک احساس تعمیم یافته از رنج و ناراحتی میباشد که با ترس و هراس همراه است و فرد اغلب قادر به توضیح و تفسیر آن نیست. (جمال فر- 1373)
خصوصیات شخصیتي تیزهوشان :
دانش آموزان تیزهوش و با استعداد کودکان و نوجوانانی هستند که تمام آنها از لحاظ یک خصوصیت مشترکند و آن هوش و استعداد فوقالعاده آنان است. (نادری و سیف نراقی 1361) در پایان نامه کارشناسی ارشد.
در این پایاننامه گروههای مختلف از نظر بهره هوشی را به9 دسته تقسیم کرده بود.
نوابغ (بهره هوشی140 به بالا)
شعرا- نویسندگان ، مخترعان و دانشمندان و به نام معروف جهان جز این دسته هستند.
افراد تیزهوش (بهره هوشی 140- 120)
این افراد در دوره تحصیل جلوتر از همسالان خود میباشند و قدرت تحمل این افراد در برابر مسائل زندگی بیشتر از افراد معمولی است.
افراد باهوش (بهره هوشی 120- 110)
افراد این گروه قدرت فراگیری امور تخصصی و تحصیلات عالیه را دارند و کارهای فنی را به آسانی فرامیگیرند.
افراد بهنجار باهوش متوسط (بهره هوشی 110- 90)
این گروه 50% جمعیت را تشکیل میدهند که میتوانند دوره متوسط را به پایان رسانند و اغلب تحصیلات عالیه را نیز شروع میکنند ولی با اشکال میتوانند دوره دانشگاه را به پایان برسانند.
افراد باهوش کمتر از متوسط (90- 80)
این افراد قادرند تا حدودی خود را با محیط زندگی سازگار نمایند. در تحصیلات دبیرستان غالباً با مشکل روبرو هستند.
افراد کم هوش (80- 70 بهره هوشی) میان گروه ناقصالعقل و گروه عادی هستند.
افراد کودن (70- 50) رشد عقلانی این دسته معمولاً بین 8 تا 11 سالگی متوقف میشوند.
افراد کالیو با بهره هوشی( 50- 25) آموزش پذیرند ولی نوشتن را فرا نمیگیرند ، گاهی بسیار مهربان و گاهی عصبانی میشوند توانایی ذهنی آنها در هر سنی که باشند در حد افراد 6 تا 7 ساله باقی میماند.
افراد کانا- ابله (25- 0) قدرت یادگیری ضعیفی دارند.
البته دو گروهی که در تحقیق ما مورد آزمایش قرار میگیرندجزو 5 دسته اول هستند که دانش آموزان تیز هوش بیشتر از گروه 1 و 2 و 3 و دانش آموزان عادی از دو دسته 4 و 5 میباشند. و شاید در مدارس عادی به صورت محدود افرادی بهره هوشی بالاتر هم باشند.
زيانهاي اضطراب
زيانهاي زيستي جسماني 2- عوارض عاطفي 3- اثرات رواني 4- زيانهاي تحصيلي 5-زيانهاي اجتماعي 6- زيانها براي زندگي افراد.
به دو مورد كه در ارتباط با تحقيق است مي پردازيم:
الف) زيانهاي اجتماعي
گاهي اضطراب زمينه ساز انحراف در افراد است، ناسازگاريهاي كودكان و رفتار ناخوشايند آنان در مواردي ناشي از اضطراب است اين امر گاهي افراد را عصباني و نا آرام مي سازد مكانيسم دفاعي او را بر مي انگيزد كه برخوردش همراه با حمله و موضع گيريهاي نادرست باشد.
ب) زيانها براي زندگي افراد
اضطراب زندگي را براي افراد چون جهنم مي سازد كه در آن آرام و قرار نيست نيروهايي كه بايد صرف زندگي و اصلاح گردد، صرف تسكين و تخفيف اضطراب مي شود اينان در شرايطي بسيار سخت و ناگوار بسر خواهند برد ودامنه اختلال به جسم كشانده شده و او را در عذاب قرار خواهد داد. (شافعي 1374- 16)
البته قبلاً به زيانهاي زيستي- جسماني اضطراب اشاره شده است .
روشهاي درمان اضطراب
نقش معلم در كاهش اضطراب دانش آموزان
به نظر بسياري از روان شناسان يكي از بهترين شرايط يادگيري مي تواند ساعت امتحان باشد، معلم متعهد از هر موقعيتي براي ياد دادن و افزايش معلومات دانش آموزان خود و ايجاد تغييرات رفتاري پايدار در آنها بهره مي گيرد. معلم مجرب و دلسوز هرگز جلسه امتحان را به يك صحنه دادگاه و يا حسابرسي تبديل نمي كند. معلم مهربان با چهره اي گشاده سعي مي كند كه در محيط كلاس و در جلسات امتحان با چهره اي متبسم و خندان و با بيان جملاتي گيرا و خوشايند دانش آموزان را از حالت هيجان زدگي و تنش رواني بيرون آورد.
معلم با چند جمله كوتاه همراه با شوخ طبعي مي تواند آرامش رواني، را به همه دانش آموزان ارزاني دارد.
معلم توانا و دلسوز مي داند كه هر گونه تهديد، تحقير و تنبيه اضطراب بچه ها را بيشتر مي كند و در عوض چهره گشاده، صداي آرام و جملات دلنشين و اطمينان بخش او مي تواند اضطراب آنها را كاهش داده، اعتماد به نفسشان را تقويت كند. (غلامعلي افروز 1373)
استفاده از مذهب در كاهش اضطراب
اين روش شايد درباره كودكان چندان صادق نباشد ولي درباره افراد نوجوان و بزرگسال راه و روش مهم و چاره ساز باشد، روانكاوان بزرگي چون «يونگ» آن را مورد توجه قرار داده اند.
توصيه روانكاوان است كه براي درمان اضطراب به خدا ايمان پيدا كنيم و حتي گفته اند آنهايي كه به اختلالات رواني دچار بوده اند و نتوانسته اند جنبه هاي ايماني و عقيدتي خود را باز يابند درمان نشده اند.
در اسلام نيز به اين امر بسيار توصيه شده است و آيه شريفه قرآن كه مي فرمايد:
«ألا بِذكرِ اللهِ تَطمَئِن الْقلوبْ» اشاره اي به همين امر است.
تقويت معنويت در افراد زمينه را براي ازميان بردن اضطراب از جهاتي متعدد فراهم مي آورد و هم استفاده از روش توبه در اسلام خود مي تواند از ميان بردارنده اضطراب و لااقل كاهش دهنده آن باشد.
به عقيده روانكاوان اين مهمترين داروي درد اضطراب است. ( اسماعيل زاده 1374)
پيشينه عملياتي
آقاي اكبري در مورد اضطراب در موقعيت امتحان در سال 1382 به بررسي علل خانوادگي در اين موضوع پرداخته است و اين عوامل را به سه دسته طبقه بندي نموده است :
عوامل فردي و شخصيتي كه شامل: اضطراب عمومي- عزت نفس- هوشي- ارزيابي شناختي- عدم آمادگي- توجه و تمركز- روش هاي نادرست مطالعه- انتظارات دانش آموز مي شود .
عوامل جامعه اي و مدرسه اي كه شامل: رقابت- نظام آموزشي حاكم بر مدارس- نوع درس- موقعيت امتحان مي شود .
از مجموعه اين عوامل به سه مورد كه در ارتباط با تحقيق ما مي باشد مي پردازيم :
اضطراب عمومي است كه معمولاً قبل از موقعيت امتحان در شخص به وجود مي آيد و بيابانگرد در سال 1379 نقل مي كند : مطالعات انجام شده نشان مي دهد كه افرادي كه دچار اضطراب امتحان مي شوند معلول اضطرابي كلي و عمومي است كه بر وجود آنها حاكم مي باشد.
عزت نفس: عزت نفس و اعتماد به خود، ارزش و اعتبار زيادي در يادگيري فرد دارد كساني كه از عزت نفس بالايي برخوردارند برخورد شايسته اي در روبرو شدن با مشكلات دارند و كمتر تحت تأثير تغييرات محيطي قرار خواهند گرفت زيرا به توانايي هاي خود اطمينان دارند. برعكس افرادي كه از عزت نفس پاييني بر خوردارند به علت عدم و اطمينان به تواناييهاي خود در موقعيت هاي اجتماعي و ارزش يابي، عملكرد ضعيفي از خود نشان مي دهند .
هوش : يكي از تواناييهاي ذهني و شناختي انسان هوش است كه نقش عمده اي در كليه ي رفتارها، فعاليت ها، انديشه ها و عواطف و هيجانات انسان ايفا مي كند. مطالعات نشان مي دهد كه بين هوش و اضطراب رابطه اي معنادار وجود دارد كودكاني كه داراي بهره هوشي متوسط هستند در مقايسه با كودكاني كه داراي بهره هوشي بالا و پايين هستند از اضطراب ناتوان كننده اي رنج مي برند. ( اكبري 1382)
در تحقيقي ديگر خانم طاهره كاظمي در سال 1378 در زاهدان به موضوع تأثير اضطراب بر پيشرفت تحصيلي دانش آموزان تيز هوش و عادي پرداخته است كه مطالعات در اين تحقيق نشان داده است كه ميزان اضطراب در دانش آموزان تيز هوش تحت تأثير عوامل مختلفي از جمله نقش معلم و روش تدريس او- تحصيلات والدين و محيط مدرسه و موقعيت خانوادگي دانش آموزان قرار دارد.
همچنين آقاي ساراسون، ايروين ( مترجم دكتر بهمن نجاريان و همكارانش در 1377)
به منظور تعيين وسعت جنبه هاي متعدد اضطراب بررسيهايي را روي جمعيت عمومي انجام دادند كه اين بررسيها نشان مي دهند بيش از 1 بزرگسالان دچار ناراحتيهاي عصبي، خصوصاً اضطراب اند. اضطراب در مردها و طبقه اقتصادي مرفه و جوانان كمتر است و در زنان و افراد كم درآمد و سالمندان بيشتر است.
خانم ثريا عليزاده نيز در 1382 به بررسي اضطراب امتحان پرداخته است.
تحقيقات داخل كشور:
( عباس ابوالقاسمي 74-75 ) در پژوهشي « ساخت و اعتبار يابي مقياسي براي سنجش اضطراب امتحان و بررسي رابطه اضطراب امتحان با اضطراب عمومي، عزت نفس، پايگاه اجتماعي اقتصادي، انتظارات معلم و عملكرد تحصيلي» انجام داده است.
بر اساس يافته هاي اين پژوهش اضطراب امتحان با اضطراب عمومي و انتظارات معلم همبستگي مثبت معني دار و با عزت نفس و پايگاه اجتماعي- اقتصادي همبستگي منفي معني دار نشان مي دهد. بين عملكرد تحصيلي و اضطراب امتحان همبستگي معني داري ملاحظه نشده و ضرايب همبستگي چند گانه بين متغيرهاي مورد مطالعه و اضطراب امتحان نشان مي دهد كه تنها اضطراب عمومي تغيير معني داري به وجود مي آورد.
وي به اين نتايج رسيد كه بر اساس تحليل عوامل ، دو عامل در آزمون اضطراب امتحان استخراج گرديد.
عامل اول اضطراب مربوط به موقعيت امتحان و عامل دوم اضطراب مربوط به نتيجه امتحان را مي سنجد. بر اساس يافته هاي اين پژوهش ، اضطراب امتحان با اضطراب عمومي (59% = r ) و انتظارات معلم (16%= r ) همبستگي مثبت معني دار با عزت نفس (25%= r ) و پايگاه اجتماعي- اقتصادي (13%= r ) همبستگي منفي نشان مي دهد. بين عملكرد تحصيلي ( معدل كل) و اضطراب امتحان همبستگي معني دار ملاحظه نشد. همچنين رگرسيون چند متغيري نشان داد كه بهترين پيش بيني براي اضطراب امتحان، اضطراب عمومي است.
( زهرا كياني نژاد 1376) در پژوهشي ديگر تحت عنوان مقايسه «اضطراب مدرسه» در دانش آموزان «تيز هوش» و «عادي» سال اول راهمايي شهر بيرجند انجام داده است. پژوهشگر تلاش كرده است رابطه تحصيلات والدين، نوع شغل آنها را با اضطراب مدرسه در دو گروه دانش آموزان «عادي» و «تيز هوش» مورد بررسي قرار دهد.
نتيجه تحليل داده ها نشانگر آن است كه اضطراب مدرسه در دانش آموزان تيز هوش و عادي تفاوت معناداري وجود ندارد و نيز اضطراب مدرسه در بين دانش آموزان دختر و پسر عادي يكسان نيست و عدم تفاوت گروهها را نمي توان رد نمود و همين مسأله در مورد دانش آموزان تيز هوش دختر و پسر نيز صادق است.
بنابراين جنسيت در دو گروه عادي و تيز هوش بر ميزان اضطراب مدرسه مؤثر بوده است. در زمينه تحصيلات پدر و مادر و تأثير آن بر اضطراب مدرسه رابطه معناداري وجود داشته كه نمي توان اين رابطه را به سادگي ناديده گرفت و همين رابطه در ارتباط شغل پدر و مادر و اضطراب مدرسه در بين دانش آموزان تيز هوش و عادي وجود داشته است.
تحقيقات انجام شده در خارج از كشور:
«پينتر» و «ليو» (1940) مطاله اي را پيرامون احساسات مربوط به مدرسه روي صدها دانش آموز پايه پنجم و ششم شهريور نيويورك انجام دادند. آنچه كودكان بيشر بعنوان عامل نگراني خود ذكر كردند شكست و رد شدن در امتحان بود. در ميان پسرها 29% خودشان را بعنوان افرادي توصيف كردند كه اغلب اوقات نگران چنين موضوعي هستند اين نسبت در دخترها 37% بود.
«اتكينسون» (1954) اضطراب را در دختران بيش از پسران گزارش نمود او اين وضعيت را به ترس دختران از موفقيت نسبت داد و «فيلپس» (1978) نيز همين نتيجه را گزارش كرد. وي به اين نكته اشاره كرد كه بسياري از پسرات نيز از موفقيت ترس دارند چرا كه ممكن است مردم آنها را زن صفت و ترسو تصور كنند.
«پترسن» (1977) اثرات تعاملي اضطراب دانش آموزان جهت يادگيري و پيشرفت رفتار معلم بر نگرش دانش آموزان را بررسي نمود و به اين نتيجه رسيد كه دانش آموزان مضطرب زماني در فرآيند يادگيري بهتر عمل مي كنند كه روش تدريس به تعامل زياد دانش آموز نياز ندارد و در حقيقت بيشتر معلم محور است.
«گاپتا» (1993) اثر معلمان بر بهداشت رواني دانش آموزان را مورد بررسي قرار داد. معلمان به دو گروه تقسيم شدند، يك گروه به صورت مستقيم و گروه ديگر با روشهاي غير مستقيم با دانش آموزان رفتار مي كردند. دانش آموزان دختر و پسر (10-12) ساله از مدارس راهنمايي شهري و روستايي بودند. بهداشت رواني دانش آموزان نيز با يك پرسشنامه ارزيابي شد . معلمان مدارس مناطق شهري از روشهاي غير مستقيم در تدريس استفاده كردند، بر عكس معلمان روستايي علايمي از نا امني ، عدم ثبات هيجاني و ناسازگاري و بهداشت رواني پايين را از خود نشان دادند.
در ادبيات مربوط به اضطراب امتحان، تفاوتهاي معناداري بين دختران و پسران گزارش شده است. چنين به نظر مي رسد كه دختران بيشتر از پسران اضطراب امتحان را تجربه مي نمايند.
«برودي و ميلز» (1997) مشكلات يادگيري دانش آموزان تيز هوش: بسياري از مردم مشكلاتي دارند و كودكان تيز هوش نيز ممكن است مشكلاتي داشته باشند.
از جمله مشكلات يادگيري، اين كودكان با توجه به نيازهاي خاص خود كه از توانايي هاي بالاي آنها سرچشمه مي گيرد، داراي مشكلات خاصي مي باشند.
اين تحقيق راههايي را پيشنهاد مي كند براي تعريف، شناخت و تعليم و تربيت اين گروه، پيشنهادات اين تحقيق شامل اين مسئله است كه بتوان به دانش آموزان تيز هوش در مشكلات يادگيري و عوامل بوجود آورنده آن كمك رساني نمود.
مدل تحليلي قبل از مطالعه
226695028321000228600035941000بهره هوشي
342900022860000320040022860000سواد والدين
91440032639000رقابت
1061085150495اضطراب ( متغير مستقل )00اضطراب ( متغير مستقل )
32004002305050045720023050500
409575028448000موقعيت خانوادگي
1143000377825يادگيري ( متغير وابسته ) 00يادگيري ( متغير وابسته )
35433002324100045720011811000
22479006286500شغل والدين روش تدريس معلم
موقعيت مدرسه ( محيط آموزشي) : عادي يا تيزهوش
منابع و مآخذ:
1- راس ميچل- روان شناس- ترجمه علي بهرامي و امير راسترو (انتشارات راهنما- 1372)
2- روان شناس تربيتي- علي شريعتمداري (انتشارات امير كبير- 1369)
3- روانشناس كودك- سيروس عظيمي (انتشارات دهخدا- 1363)
4- ارزشيابي شخصيت- دكتر حمزه گنجي (نشر ساوالان)
5- پرسشنامه اضطراب امتحان
6- علي شريعتمداري- نيازهاي رواني- ماههنامه پرورشي تربيت (انتشارات وزارت آموزش و پرورش- شماره 5)
7- زهرا كياني نژاد- پايان نامه كارشناسي ارشد روان شناسي- مقايسه اضطراب مدرسه عادي و تيز هوش سال اول راهنمايي شهر بيرجند سال 76
8- شكوه نوابي نژاد- رفتارهاي بهنجار و نابهنجار
9- پايان نامه كارشناسي (اضطراب امتحان) استاد راهنما: آقاي رهباردار- معلم پژوهنده: ثريا عليرضايي- تابستان 1382
10-پايان نامه كارشناسي (بررسي علل خانوادگي اضطراب امتحان در دانش آموزان پسر كلاس پنجم شهرستان چناران) استاد راهنما: ولي الله نعمتي 1377
11- مجله استعدادهاي درخشان – سال هفتم – شماره 2- صفحه 151
12- روان شناسي مرضي و تحولي از كودكي تا نوجواني (انتشارت ژرف) 1370 دادستان