مبانی نظری وپیشینه تحقیق جریانهای نقدی و تجزیه و تحلیل صورتهای مالی (docx) 30 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 30 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق جریانهای نقدی و تجزیه و تحلیل صورتهای مالی
فصل دوم : ادبیات نظری
2-1) مروری بر ادبیات نظری 6
3-1) تاریخچه پیدایش صورتهای جریان نقدی7
4-1) مفاهیم و تعاریف وجوه نقد8
5-1) مزایای صورت جریانهای نقدی9
6-1) ماهیت صورت جریانهای نقدی10
7-1) تجزیه و تحلیل صورتهای مالی 12
8-1) ابزارهای اصلی تجزیه و تحلیل صورتهای مالی 13
9-1) نسبتهای مالی 13
1-9-1- نسبتهای نقدینگی 14
2-9-1- نسبتهای فعالیت14
3-9-1- نسبتهای اهرمی15
4-9-1- نسبتهای سود آوری15
تعریف نسبتهای مالی مبتنی بر صورت جریانهای نقدی 16
1-10-1- الف) نسبتهای توانایی پرداخت و ایجاد نقدینگی16
2-10-1 – ب) کیفیت سود 17
3-10-1- ج) مخارج سرمایه ای 20
11-1 – نظریه تمرکز اطلاعاتی24
12-1- محتوای اطلاعات در سطح دستوری24
13-1- افزایش اطلاعاتی25
1-13-1- الف) اطلاعات مکمل 26
2-13-1- ب) اطلاعات موازی 26
3-13-1- اطلاعات بی اثر27
بخش دوم:
1-2) پیشینه تحقیق 28
بخش اول :
ادبيات نظري :
مرور ادبيات تحقيق:
گزارشگري جريانهاي نقدي يكي از موضوعاتي مي باشد كه در چنددهه گذشته همواره مورد توجه خاص محققان حسابداري بوده است .به نحوي كه تاكنون تحقيقات متعددي براي آزمون توانائي تاثيربه سزائي برصورت هاي مالي شامل ترازنامه وسودوزيان وصورت جريانهاي نقدي درمقايسه بانسبتهاي مالي صورت جريانهاي نقدي بربازده سهام ومدلهاي متضادنيزبراي ارتباط ونسب هاي مالي صورت جريانهاي نقدي بربازده سهام ارائه مي كند بااين حال درمورد اينكه كدام يك ازنسبت هاي بربازده سهام مفيدتر مي باشد نظرات متضادوجود دارد كه از جمله به مواردزيراشاره كرد:
گرينبرگ وهمكاران(grenberg et al ./986)
براي تاثيرات به سزاي نسبتهاي مالي بربازده سهام مدلهاي رگرسيون ازسودخالص ياجريانهاي نقدي دردوره جاري استفاده كردندكه دراين دو مدل ،متغير وابسته جريان نقدي عملياتي بود .آنان به جاي آزمون مستقيم قدرت پيش بيني مدل ،دو مدل رابااستفاده ازضريب همبستگي رتبه بندي كردندوبه نتيجه رسيدندكه نسبت هاي مالي شامل ترازنامه –سودوزيان –وصورت جريانهاي نقدي بايكديگرهمبستگي بهتري رادارد .
بوئن وهمكاران bowen et 1986 ))
توانائي تركيبات گوناگون صورت جريانهاي نقدي عملياتي وسودراجهت ارتباط آنهايك يادودوره بعد مقايسه مي كند
درمدل هاي آنان متغيروابسته جريان هاي نقدي عملياتي آني ومتغيرهاي مستقل به ترتيب درمدل اول سودخالص ،دردومدل دوم سودخالص بعلاوه استهلاك ،درمدل سوم بهترازسايرمدلهامي تواندتاثيرات به سزائي نسبت هاي مالي شامل ترازنامه –سودوزيان وصورت جريانهاي نقدي رابهترنشان مي دهد .
-2تاريخجه پيدايش صورت جريانهاي نقدي :
طي سالهاي متمادي ،سودوزيان به همراه يادداشتهاوجداول مكمل ،صورت مالي راتشكيل مي دهد .شناخت اين واقعيت هاكه باتهيه وارائه صورت هاي مالي فوق ،دلايل كليه مواردتحقيق دروضعيت مالي افشا نمي گردد،نهادهاي حرفه حسابداري رادركشورهاي مختلف به فكرچاره جوئي انداخت .نخستين باردرسال 1908درآمريكاپرفسور((ويليام مورس كل ))دركتاب خود((صورت ازكجاآمده وبه كجا مي رود ))رابيان نمودومزاياوفوايد آن را مورد بحث قرارمي دهد بعدها اين صورت تكامل پيداكرد وبه ((صورت وجوه ))تغييرنام پيداكرد.
درسال 1961انجمن Aicpa تحقيق شماره 2خودراتحت عنوان ((صورت تجزيه وتحليل گردش وجوه(( انتشار داد.
درسال 1963((هيات اصول حسابداري ))بيانيه شماره 3خودراتحت عنوان صورت منابع ومصارف وجوه انتشارداد.
درسال 1971 Aicpa بيانيه شماره 19راتحت عنوان ((گزارشگري تغييرات دروضعيت مالي ))انتشارداد.اين بيانيه ارائه صورت گردش وجوه رادرگزارشهاي مالي ساليانه الزامي كرده واستفاده ازنام ((صورت تغييرات دروضيت مالي ))رابه جاي صورت منابع ومصلرف وجوه ،توصيه نمود.
پس از انتشاربيانيه شماره بيانيه شماره 19كميتيه بررسي اصول حسابداي چندين سال واحدهاي تجاري اقدام
به تهيه صورت تغييرات دروضعيت نمودند.اين صورت بيانگرمنابع مالي (سرمايه درگردش )تامين شده ومصرف شده درطي يك دوره مالي بود.
درسال 1987((كميته تدوين استانداردهاي حسابداري مالي بيانيه شماره 95خودراتحت عنوان صورت گردش وجوه نقد انتشاركردوشركتها راملزم كردكه درپايان هردوره مالي به همراه ترازنامه ،صورت سودوزيان ،صورت گردش وجوه نقد رانيز ارائه نمايند.
-3مفاهيم وتعاريف وجوه نقد :
درطي سالهاي متمادي ،تعاريف متعددي از وجوه نقد ارائه شده است كه مورد بررسي قرارمي گيرد .
الف –دارائيهاي پولي كوتاه مدت :منابعي هستند كه به راحتي قابل تبديل به وجه نقد مي باشد .
ب )-خالص دارائيهاي پولي :كه از طريق كسر نمودن بدهيهاي جاري پولي از دارائيهاي جاري بدست مي آيد .در اين مفهوم علاوه بردارائيهاي وبدهيهاي جاري پولي ،دارائيهاوبدهي هاي جاري غيرپولي نيز مد نظر قرارگرفته است .
ج )مفهوم سرمايه در گردش :از كسر بدهي هاي جاري ازدارائيهاي جاري بدست مي آيد .در اين مفهوم علاوه بردارائيهاوبدهي هاي جاري پولي ،دارائيهاوبدهي ها ي جاري غير پولي نيز مد نظر قرارگرفته است .
د)مفهوم تمامي منابع مالي وجوه :اين مفهوم تاثير فعاليتهاي مهم تامين مالي ،واحد تجاري را بيان مي كند .
ه (مفهوم نقد :اين تعريف شامل وجه نقد دردسترس وشبه پول مي باشد .كه اين تعريف در بيانيه شماره 95نيز آمده است .
مزاياي صورت جريانهاي نقدي:
مهمترين مزاياي صورت جريانهاي نقدي عبارتند از :
1-از آنجائيكه اندازه گيري اندازه گيري وجه نقد ازارزيابي ذهني به دور است در نتيجه نسبت به سود از عينيت بيشتري برخورداراست .
2-مشكل مربوط به تشخيص زمان تحقق درآمد وتحمل هزينه در حسابداري جريانهاي نقدي بوجود نمي آيد .بنابرين اگر چه پيش بيني وجه نقد هردوداراي ريسك عدم اطمينان عدم اطمينان هستند اما وجه نقد از عينيت بيشتري برخوردار مي باشد .
3-وجه نقد لازمه وبقاءورشد واحد تجاري مي باشد وتوانائي پرداخت ديون واحد تجاري را نشان مي دهد .
ماهيت صورت جريانهاي نقدي :
((صورت جريانهاي نقدي منبع تهيه اطلاعات ،درارتباط باتغييرات وجه نقد وجه نقد در طي دوره (به صورت وجه نقد )ميباشد كه مي تواند براي ازريابي نقدينگي شركت ،قابليت انعطاف پذيري مالي وتوانائي عملياتي وريسك شركت مفيدواقع شود ))معادل وجه نقد انعطاف پذيري وتوانائي هاي عملياتي وريسك شركت مفيد واقع شود ))معادل وجه نقد عبارتست از سرمايه گذاريهاي كوتاه مدت ،يعني سرمايه گذاريهائي بانقدينگي بالاكه داراي ويژگي هاي زيرباشد .
الف )به سرعت وسهولت به مبالغي مشخص از وجه نقد قابل تبديل باشد .
ب )تاريخ تبديل آن وجه نقد ،آنقدر نزديك باشد كه احتمال تغييردرارز ش آن بعيد به نظر برسد .
اطلاعات موجود درصورت جريانهاي نقدي شامل مواردزير مي باشد :
الف )خالص جريان نقدي حاصل از فعاليتهاي عملياتي
ب )خالص جريان نقد حاصل از فعاليتهاي سرمايه گذاري
ج )خالص جريان نقدي حاصل ازفعاليتهاي تانيم مالي
د)خالص افزايش ياكاهش دروجه نقد
ه )تفاوت مانده اول وپايان دوره وجه نقد
و)صورت مكمل ازفعاليتهاي غيرنقدي سرمايه گذاري وتامين مالي
فعاليتهاي عملياتي :اولين بخش صورت جريانهاي نقدي راگردش وجوه نقد مرتبط باعمليات واحدتجاري تشكيل ميدهد كه شامل جريانهاي ورودي وجه ناشي ازفروش محصولات ياارائه خدمات (ازمحل مبالغ وصولي )ازمشتريان وجريان نقدي خروجي وجه نقد ناشي ازوجوه پرداختي به فروشندگان موادارائه دهندگان خدمات موردنياز،وجوه پرداختي به كاركنان بابت حقوق ودستمزد ،وجوه پرداختي بابت هزينه هاي استقراض ،پرداخت به دولت بابت ماليات وعوارض وسايروعوارض وسايرپرداختهاي نقدي بابت هزينه هاست .
فعاليتهاي سرمايه گذاري :اين فعاليتهااساسا"بررويدادهاومبادلات مربوط به تامين يافروش وكنارگذاري دارائيهاتاكيدداردومشتمل برجريان ورودوخروج وجه نقدناشي ازاين رويدادهاومبادلات مي باشد.
فعاليتهاي تامين مالي :اين فعاليتهااساسا"بررويدادهاومبادلات مربوط به تامين ،شامل استقراض وافزايش وكاهش حقوق صاحبان سهام است ودربرگيرنده جريان ورودوخروج وجه نقدناشي ازاين رويدادهاومبادلات مي باشد .
تجزيه وتحليل صورتهاي مالي :
يكي از اهداف حسابداري تفسير اطلاعات مالي ويادرواقع استفاده ازصورتهاي مالي به منظور تصميم گيري اشخاص ومراجع مختلف ازجمله سرمايه گذاران ،بانكها،بستانكاران وسايرعلاقه مندان است .ضرورت تفسير صورتهاي مالي به نحوي كه نيازاستفاده كنندگان مختلف ازصورتهاي مالي رابرطرف مي كند منجر به پيدايش توسعه روشهاوفنوني شد كه روابط بين ارقام مندرج درصورتهاي مالي راتعيين وامكان مقايسه ،تفسيروتوجيه آنهارافراهم كرده است مجموعه اين روشهاوفنون كه درجريان پيشرفت حسابداري درپاسخ به نيازهاي فزاينده اطلاعلت مالي ابداع،توسعه يافته است ومي يابد ،تجزيه وتحليل صورتهاي مالي ناميده مي شود .
لي پولد معتقد است كه استفاده كنندگان صورتهاي مالي جهت دستيابي به اهداف زيراقدام به تجزيه وتحليل صورتهاي مالي مي نمايند .
الف )صاحبان اوراق بهادارجهت ارزيابي ريسك وبازده اوراق بهاداربه پيش بيني قدرت مالي برآوردسودهاي آينده علاقه مند هستند
ب )بستانكاران به شناسائي خطرات ذاتي موجود دربدهي هاوپيش بيني هاجريان وجوه آينده اقدام مي كنند .
ج )صاحبان سرمايه جهت تصميم گيري درمورد نگهداري ،فروش وياخريد سهام شركت به تجزيه تحليل صورتهاي مالي متوسل مي شوند .
ابزارهاي اصلي تجزيه وتحليل صورتهاي مالي :
عمده ترين روشهاي تجزيه وتحليل صورتهاي مالي به شرح زير طبقه بندي مي شود:
الف )مقايسه واندازه گيري هاي مربوط به اطلاعات مالي براي دودوره يابيشتر(تجزيه وتحليل افقي ياروند )
ب )مقاسه واندازه گيري مربوط به داده هاي مالي دوره جاري (تجزيه وتحليل عمودي يادروني )
ج)بررسي بااهداف خاص .
د)خطر سنجي
ت )تجزيه وتحليل سرمايه درگردش
نسبتهاي مالي :
نسبتهاي مالي متداولترين ابزارتجزيه وتحليل صورتهاي مالي مي باشد كه درمورد استفاده تحليلگران مالي جهت ارزيابي نقاط قوت وضعف شركتها قرار مي گيرد .
جهت بكارگيري نسبت هاي مالي مي توان مقايسه هاي زير راانجام داد:
1-مقايسه نسبتهاي مالي دوره جاري بانسبتهاي دوره قبل (روند )
2-مقايسه نسبتهاي مالي دوره جاري ودورههاي قبل بانسبتهاي متوسط صنعت
3-مقايسه نسبت هاي موجود در صورتهاي مالي يك شركت بايكديگر (تجزيه وتحليل دروني )
4-مقايسه نسبت هاي مالي دوره جاري بانسبت هاي بودجه اي
ازآنجائيكه هدف اين تحقيق مقاسيه محتواي اطلاعاتي نسبت هاي مالي مندرج درصورتهاي مالي سنتي (ترازنامه ،سودوزيان )ونسبتهاي مالي صورت جريانهاي مي با شد ،نسبت هاي مالي موجود درصورتهاي مالي درموجود درصورتهاي مالي اساسي تحت اين دو طبقه مورد بررسي قرار مي گيرد .
تعريف وبررسي نسبت هاي مالي مبتني برصورتهاي مالي سنتي :
نسبت هاي مالي به آن دسته ازنسبت هاي مالي اطلاق مي شود كه بااستفاده ازاطلاعات وارقام موجود درترازنامه وصورت سودوزيان از هردو محاسبه مي شود گروههاي مختلف استفاده كنندگان ازاين صورت هامعمولا"اين نسبت ها رادرچهارگروه اصلي زير بكارمي گيرد :
-1نسبتهاي نقدينگي :
اين گروه از نسبتها شامل نسبت جاري ونسبت آني مي باشد توانائي واحد تجاري رادربازپرداخت بدهي هاي كوتاه مدت ارزيابي مي نمايد .
2-نسبتهاي فعاليت :
نسبتهاي فعاليت ،كارايي كارايي مديران رادراستفاده بهينه ازدارائيها(منابع مالي دراختيار)نشان مي دهد .نسبت گردش موجودي ها،نسبت گردش دارائيها،دوره وصول مطالبات نمونه اي از نسبت فعاليت ها مي با شد .
3-نسبتهاي اهرمي :
اين نسبتها به دوگروه تقسيم مي شوند گروه اول به بخش بدهي هاوحقوق صاحبان سهام (مندرج درترازنامه )مربوط است ومبالغي كه شركت ازطريق وام گرفتن تامين مي كند ،رامحاسبه مي نمايد رامحاسبه مي نمايد كه نمونه هاي آن عبارتند از :نسبت بدهي هاي بلند مدت به حقوق صاحبان سهام ونسبت كل بدهي ها به كل دارائيها .گروه دوم توان شركت درايجاد سود كافي براي پرداخت هاي شركت رانشان مي دهد ،مانند توان پرداخت بهره ..
4-نسبتهاي سودآوري :
هدف بكارگيري نسبت هاي سودآوري تعيين ميزان موفقيت واحد تجاري دركسب سود است .بااستفاده ازاين نسبت ها،به بازده سهام شركت ازديدگاههاي متفاوت ذيل توجه مي شود :
سود هر سهم
بازده حاصل از يك ريال فروش
بازده هرريال ازدارائيها(سرمايه گذاريها)
بازده حقوق صاحبان سهام
-تعريف نسبت هاي مالي مبتني برصورت جريانهاي نقدي :
به نظر مي رسد اطلاعات صورت جريانهاي نقدي عليرغم سودمند بودن ،كمترمورد استفاده قرارمي گيرد .شايد دليل اين امر جديد بودن تهيه ارائه صورت جريانهاي وجوه نقد ي توسط شركتهاودرنتيجه عدم آشنائي كافي استفاده كنندگان در بكارگيري نسبت هاي اين صورت مي باشد ،نظريه تمركزنيز مويد همين مطلب است ،يعني استفاده كنندگان همه اطلاعات دردسترس به اندازه كافي تجزيه وتحليل نمي كنند .لذا اطلاعات موجود درنسبتهاي صورت جريانهاي نقدي كمتر بكارميگيرند .
نسبتهاي مالي مبتني بر صورت جريانهاي نقدي نيز همانند نسبت هاي مالي مبتني برورتهاي مالي سنتي به چهارگروه اصلي طبقه بندي مي شوند :
الف )نسبتهاي ارزيابي توانائي پرداخت بدهي
ب )نسبتهاي كيفيت سود
ج)نسبتهاي مخارج سرمايه اي
د)نسبتهاي بازده جريانهاي نقدي
الف)نسبتهاي توانايي پرداخت وايجاد نقدينگي :
اين گروه از نسبتهاي موجود در صورت هاي جريانهاي نقدي تقريبا رهنمودي مشابه با گروه نسبتهاي نقدينگي كه از صورتهاي مالي سنتي بدست مي آيد ،ارائه مينمايد .همانطوريكه نسبتهاي نقدينگي توانائي پرداخت بدهي هاي شركا راازمحل دارائيهاي جاري نشان مي دهد ،نسبت توانائي پرداخت وايجادنقدينگي ،به ارزيابي موسسه براي ايفاي تعهدات وپرداخت سودسهام وبهره كمك مي نمايد .نسبت پوشش نقدي سودسهام وپوشش نقدي بدهي جزءاين گروه ازنسبت هاي صورت جريانهاي نقدي به شمار مي رود :
الف -1نسبت پوشش نقدي هزينه تامين مالي ،اين نسبت نشانگردرصد پوشش هزينه ها ي نقدي به وسيله وجه نقد حاصل از عمليات است .ازطرفي كه اين نسبت به اعتباردهندگان نشان مي دهد كه چند درصدكاهش ،درجريان وجه نقد خطري رامتوجه بازپرداخت تعهدات مربوط به هزينه تامين مالي موسسه نمي كند .به نظر مي آيد كه بيانيه شماره 95هيات تدوين استانداردهاي حسابداري مالي نيز به دليل سهولت در محاسبه اين نسبت ،افشاي جداگانه جريانهاي نقدي مربوط به هزينه هاي بهره راالزامي داشته است .
هزينه بهره –وجه نقد حاصل از عمليات = نسبت پوشش نقدي هزينه هاي تامين مالي
سودسهام ممتاز
سود سهام ممتاز –هزينه بهره –وجه نقد حاصل ازعمليات=نسبت پوشش سودسهام
سودسهام عادي
الف -2-نسبت پوشش نقدي بدهي :اين نسبت به نسبت هاي زير قابل تفكيك است :
وجه نقد حاصل از عمليات پس از كسر بهره وسود سهام =نسبت پوشش نقدي حصه جاري بدهي هاي بلند مدت
حصه جاري بدهي هاي بلند مدت
وجه نقد حاصل از عمليات پس از كسر بهره وسود سهام =نسبت پوشش نقدي بدهيهاي بدهيهاي جاري
ويابه صورت كلي زير بكارگرفت :
وجه نقد حاصل از عمليات پس از كسر بهره وسود سهام =نسبت پوشش نقدي بدهي بدهي هاي جاري +حصه جاري بدهيهاي بلند
نسبتهاي فوق نشان دهنده قدرت بازپرداخت بدهي جاري موسسه ازمحل جريانهاي نقدي حاصل ازعمليات است .ازآنجائيكه يكي از معيارهاي سنجش توانائي موسسه جهت تداوم فعاليت ،توانايي موسسه دربازپرداخت تعهدات مي باشد لذا از اين نسبت ها مي توان جهت ارزيابي توانائي موسسه جهت تداوم فعاليت ،توانائي موسسه دربازپرداخت تعهدات مي باشد لذاازاين نسبتها مي توان جهت ارزيابي توانائي تداوم فعاليت شركت استفاده نمود .
ب )نسبت هاي كيفيت سود :
اگر چه بسياري از سرمايه گذاران ،سود آوري رابه عنوان عاملي تعيين كننده درپيش بيني توزيع سودسهام ونيز موفقيت وعدم موفقيت واحد تجاري درآينده مي دانند ولي بايد توجه داشت كه در گزارش سود واحدهاي تجاري ،نشان داده نمي شود كه سود كسب شده چگونه بردارائيهاي موسسه اثر گذاشته است وآيا سود موجب افزايش وجه نقد موسسه نيز شده است ؟يا اينكه شركت باوسيعتركردن دامنه فروشهاي اعتباري خود،مبادرت به كسب سودهائي كرده كه تنهاموجب افزايش مطالبات شركت شده است .اصولا"شركتها رابرحسب موفقيت در كسب سود وجه نقد مي توان به چهارگروه زير طبقه بندي نمود .
كسب وجه نقدكسب سودشرحناموفقناموفقگروه اولموفقناموفقگروه دومناموفقموفقگروه سومموفقموفقگروه چهارم
به دليل وجود اختلاف بين سود وجريان دريافتها وپرداختها ي شركت است كه ارائه صورت گردش وجوه نقد ضرورت مي يابد ودرهمين راستا مي توان ازنسبتهاي كيفيت سود استفاده نمود .نسبت هايي كه دراين طبقه ازنسبت هاي صورت جريان هاي نقدي قرار مي گيرند ،نسبت كيفيت نقدي سود ونسبت كيفيت نقدي فروش مي باشد .
1-ب :نسبت كيفيت نقدي سود :ازآنجائيكه سود حسابداري شامل درآمد هاوهزينه هاي تعهدي وهمچنين هزينه هاي غير نقدي مانند استهلاك است ،اختلافي اساسي بين سود ووجه نقد حاصل ازعمليات وجود دارد كه از طريق اين نوع نسبت ها مقايسه مي شود .
وجه نقد حاصل ازعمليات =نسبت كيفيت سود
سود قبل از كسر ماليات
2-ب :نسبت كيفيت نقدي فروش:همچنانكه قبلا"اشاره شد ممكن است مديران واحد هاي تجاري به منظور درستكاري سود درجهت مطلوب جلوه دادن واحد تجاري تحت سرپرستي خود ودستيابي به اهداف پاداشي اقدام به وسيعتر كردن دامنه فروشهاي اعتباري شركت نمايند .درعمل مشتريان رغبت بيشتري به خريد از خود نشان مي دهند وسود موسسه افزايش مي يابد بدون آنكه موجب افزايش وجه نقد شود .اين عمل مي تواند حتي موجب كاهش وجه نقد شركت ،به دليل افزايش خريد كالاوخدمات گردد.جهت بررسي اين موضوع مي توان از نسبت كيفيت نقدي فروش استفاده نمود :
وجه حاصل از عمليات =كيفيت نقدي فروش
فروش
ج :نسبتهاي مخارج سرمايه اي :
دارائيهاي سرمايه اي كه سهم عمده اي رادرصورت وضعيت مالي موسسات به خود اختصاص داده است ،منشافعاليت توليدي موسسات مي باشد .بنابراين شركت ها براي اينكه بتواند به فعاليتهاي خود ادامه دهد ،ضروري است وجه نقد لازم رانه تنها جهت ايفاي تعهدات خود ،بلكه براي تامين مخارج سرمايه اي موسسه فراهم نمايد .لذاتحليلگران مالي در پي ابزاري هستند تا بتوانند توانائي شركتها رازمينه تامين مالي مخارج سرمايه اي موسسه فراهم نمايند .لذا تحليلگران راياري نمايند .
1-ج :نسبت تحصيل دارائيهاي سرمايه اي :بانيه شماره 95هيئت تدوين استانداردخاي حسابداري مالي ،افشاي جداگانه مخارج نقدي براي اموال ،ماشين آلات وتجهيزات وجريانهاي نقدي ورودي حاصل از واگذاري آنهارا الزامي مي داند .در صورت داشتن اين اطلاعات ،نسبت تحصيل دارائيهاي سرمايه اي به صورت زير محاسبه مي شود :
سودسهام –وجه نقد حاصل از عمليات = نسبت تحصيل دارائيهاي سرمايه اي
مصارف وجه نقد براي تحصيل دارايي
2-ج :نسبت سرمايه گذاري به تامين مالي (خارجي ):
نسبت سرمايه گذاري به تامين مالي نشان دهنده ارتباط دورني جريانهاي نقدي جهت سرمايه گذاري از طريق وجوه حاصل از تامين مالي مي باشد كه به صورت زير محاسبه مي گردد:
خالص جريانهاي نقدي براي سرمايه گذاري =نسبت سرمايه گذاري به تامين مالي
خالص جريانهاي نقدي حاصل از تامين مالي
اين نسبت تمامي مصارف مالي مورد نياز جهت سرمايه گذاري رابامنابع تامين مالي مقايسه مي كند .به بيان ديگر اين نسبت نشانگر آن است كه چه ميزان ازسرمايه گذاريها ي موسسه ازطريق تامين مالي انجان پذيرفته است .
د:نسبتهاي بازده جريانهاي نقدي :
اين نسبتها كه شباهت زيادي با نسبتهاي سود آوري برمبناي تعهدي دارند شامل نسبت جريانهاي نقدي هرسهم ،عادي بدست مي آيد :
سود هر سهام ممتاز –هزينه بهره –وجه نقد حاصل از عمليات =جريان هاي نقدي هرسهم
تعداد سهام
البته در بكارگيري اين نسبت بايد احتياط لازم به خرج داد،چرا كه ممكن است اين شبهه به وجود مي آيد كه شركت در سال سال جاري براي هر سهم به همين ميزان وجه نقد پرداخت خواهد كرد .در صورتيكه اين نسبت كه نشان دهنده وجه نقد تخصيص دادني هر سهم مي باشد را بايد با وجه نقد توزيع شده هر سهم مقايسه نمود .
2-د:نسبت بازده نقدي دارائيها :
وجه نقدحاصل از عمليات =بازده نقدي دارائيها
مجموع دارائيها
درنسبتهائي كه مبناي تعهدي محاسبه مي شود نسبت بازده دارائيهاي كه از نسبتهاي مهم سود آوري محسوب مي شود كه قابليت مقايسه موسسات كوچك وبزرگ رااز لحاظ دارائيها فراهم مي كند .نسبت يازده نقدي دارائيها رانيز همين رهنمود را به كاربرانارائه مي نمايد .اين نسبت بيانگر توانائي موسسه جهت ايجاد وجه نقد است كه هم مي توان نسبت به كل دارائيهاي متعلق به بستانكاران وسهامداران در نظرگرفت وهم از نسبت بازده نقدي حقوق صاحبان سهام استفاده كرد .
3-د:نسبت بازده نقدي حقوق صاحبان سهام :بدهي است كه اين بازده بايد بر دارائيهايي كه متعلق به سهامداران است محاسبه شود :
وجه نقد حاصل از عمليات=بازده حقوق صاحبان سهام
حقوق صاحبان سهام
بررسي محتواي اطلاعاتي را دنبال مي كنددر دو سطح ((دستوري ))((توصيفي ))به اين موضوع توجه مي كند.
محتواي اطلاعاتي در سطح توصيفي :در اين سطح از تحقيقات ،محقق به تشريح و شناسايي متغير هايي مي پردازد كه از نظر استفاده كننده گانداراي محتواي اطلاعاتي باشد .به بيان ديگر اين تحقيقات در نهايت توصيف مي نمايند كه كدام بخش از گزارشهاي حسابداري از ديدگاه استفاده كنندگان داراي ارزش اطلاعاتي است و استفاده كنندگان نسبت به آن عكس العمل نشان مي دهند .جهت انجام اين تحقيقات محقق ،آن بخش از گزارشهاي حسابداري را كه حدس مي زند تغييرات آن منجر به عكس العمل استفاده كننده گان شود ،به عنوان متغيرهاي مستقل و اقلامي كه نشان دهنده عكس العمل استفاده كننده گان است را به عنوان متغير هاي پاسخ در نظر مي گيرد .سود حسابداري مثالي از متغير مستقل و تغييرات قيمت سهام درزمان انتشار صورتهاي مالي كه نشان دهنده عكس العمل سهام داران بهگزارشهاي مالي است ،مثالي از متغير پاسخ محسوب مي شود . در نهايت اگر بين متغيرهاي مستقل ومتغيرهاي پاسخ رابطه معني داري وجود داشته باشد ،مححق نتيجه گيري مي كند كه اين گروه از متغيرهاي مستقل از ديدگاه استفاده كنند گان داراي محتواي اطلاعاتي بوده و سهام دار نسبت به اين گزارشهاعكس العمل نشان مي دهد. تحقيقاتي كه د رپي يافتن رابطه بين سود گزارش شده و تغييرات قيمت سهام هستند جزءاين گروه از تحقيقات محسوب ميشوند. نكتهاي كه بايد توجه نمود آن است كه تشخيص استفاده كنندگان به دلايل مختلف ازجمله نظريه((تكيه گاه ))و((تمركز))ممكن است درست و منطقي باشد .
نظريه تكيه گاه :اين نظريه بيان ميكن كه اگر استفاده كنندگان گزارشهاي مالي كه با استفاده از اطلاعات در دسترس،اقدام به اتخاذ تصميم كردند به اطلاعات جديدتري دست يابند در صورتي از اطلاعات جديددر تصميمات خود استفاده مي كنند كه اطلاعات جديد تعديلات اندكي را در تصميمات گذشته لازم بداند .اگر اطلاعات جديد بيانگر ضرورت تعديلات گسترده درتصميمات گذشته باشد،استفاده كنندگان در برابر رهنمود هاي اطلاعاتي جديد مقاومت كرده و آنرا در تصميمات خود بكار نمي گيرد ،
نظريه تمركز اطلاعاتي :
مطابق با اين نظريه ، استفاده كنندگان گزارشهاي مالي تنها از بخش مشخصي از اطلاعات گزارش شده استفاده كرده و به اصطلاح روي اين اطلاعات تمركز مي كند.به بيان ديگر استفاده كنندگان مختلف باعلايق متفاوت تنها از يك بخش از گزارشهاي مالي انتظار دارند كه نيازهاي اطلاعاتي آنان را برطرف كند. به طور مثال تنها به APS بودجه شده ويا APS گزارش شده جهت اتخاذ تصميمات سرمايه گذاري توجه مي كنند . با توجه به اين گونه نارساييها كه در تشخيص استقاده كنندگان از محتواي اطلاعاتي گزارشهاي مالي وجود دارد بايد محققين با انجام تحقيقات در سطح دستوري ،استفاده كنندگان را در بكارگيري اطلاعات راهنمايي كنند.
محتواي اطلاعات در سطح دستوري :
در اين سطح از تحقيق محقق در پي ان است كه اطلاعات مورد نياز جهت استفاده كنندگان مختلف راشناسايي و جهت استفاده به آنان معرفي نمايد . به بيان ديگر اين تحقيقات در نهايت عنوان مي كندكه استفاده كنندگان از كدام بخش از گزارشهاي حسابداري ،بايد استفاده كنند .جهت انجام اين تحقيقات محقق اقلامي را كه ازلحاظ نظري گمان ميكند بايد مورد توجه استفاده كنندگان قرار گيرد ،به عنوان متغيرهاي مستقل واقلامي را كه نشان دهنده علايق استفاده كنندگان براي انجام سرمايه گذاري است ، به عنوان متغير وابسته در نظر مي گيرد.نسبتهاي موجود در صورتهاي مالي مثالي از متغير مستقل و بازده سهام كه نشان گر علايق سهامداران جهت النجام سرمايه گذاري است مثالي از متغير وابستهاست در پايان اگر بين نسبتهاي مالي و بازده سهام رابطه معني داري وجود داشته باشد ،محقق نتيجه گيري مي كندكه نسبتهاي مالي براي اتخاذ تصميم مربوط است و بايد توسط سهامداران بكار گرفته شود .
محتواي افزاينده اطلاعاتي :
دو گروه اطلاعاتيAو B را در نظر بگيريد اگر اطلاعات موجود در گروه Aموجب بهبود همبستگي اطلاعات مالي گروه ب با بازده سهام شود مي توان گفت كه اطلاعات A داراي محتواي افزاينده اطلاعاتي براي اطلاعات B است به طور مثال اگر اطلاعات موجود در وجوه نقد موجب افزايش همبستگي سود حسابداري با بازده شود مي توان گفت كه اطلاعات وجوه نقد ، اثر فزايندگي بر اطلاعات سود حسابداري دارد . بون و همكارانش معتقدند كه دو گروه اطلاعاتي Aو B مي توانند به صورتهاي زير با هم رابطه داشته باشند .
الف) اطلاعات مكمل :
اطلاعات گروه Aو B به تنهايي داراي محتواي اطلاعاتي هستند و بر يكديگر نيز اثر افزايندگي دارند اطلاعات مكمل ناميده مي شوند .
اطلاعات بازار :
در اين اطلاعات هر كدام از اطلاعات Aو B به طور جداگانه مهم هستند و هركدام حاوي اطلاعاتي هستند كه در ديگري وجود ندارند . بنابر اين اثر افزايندگي نيز بر يكديگر مي گذارند موجب ارائه اطلاعات بيشتري به استفاده كنندگان اطلاعات بازار ، جهت دستيابي به بازده سرمايه گذاري مي شوند و در صورتي كه استفاده كنندگان تنها به يك گروه از اين اطلاعات توجه كنند از بخش ديگري از اطلاعات بازار محروم مي شوند .
ب)اطلاعات موازي :
دو گروه اطلاعات A وB كه به تنهايي داراي محتواي اطلاعاتي هستند ولي اثر افزايندگي بر هم ندارند اطلاعات موازي ناميده مي شوند .
در اين صورت اطلاعات Aو B جانشين يكديگر هستند . استفاده همزمان از دو گروه اطلاعاتي موجب دستيابي استفاده كنندگان به اطلاعات اضافي ودر نتيجه بازده بيشتر نمي گردد. به بيان ديگر تفاوتي نمي كند كه استفاده كنندگان كدام يك از گروهاي اطلاعاتي Aو B را بكار گيرند .
ج)اطلاعات بي اثر :
اگر اطلاعات Aتأثير فزايندگي بر اطلاعات B نداشته باشد و ازطرفي اطلاعات موجود در B در برگيرنده اطلاعات Aباشد ،اطلاعات A اطلاعات بي اثرناميده مي شود .در اين صورت استفاده كنندگاني كه تنها ازاطلاعات B استفاده مي كنند ،كليه اطلاعات موجود در گروههاي اطلاعاتيA و B را بدست ميآورند . در اين تحقيق نيز صورتهاي مالي اساسي به دو گروه صورتهاي مالي (ترازنامه و سود وزيان )و صورت جريانهاي نقدي طبقه بندي وآنگاه ارتباط بين اين دو گروه اطلاعاتي بررسي شده است .
بخش دوم:
پيشينه تحقيق:
1) عبدالهي نژاد ـ هادي، پايان نامه ، استادراهنما، دكتر محمد عرب مازاد يزدي، دانشگاه تهران ـ 75
نسبتهاي مالي تعهدي و نسبتهاي مبتني بر جريانهاي نقدي:
در اين تحقيق كه در سال 1375 در جامعه آماري شركتهاي سازمان گسترش انجام پذيرفت چهار نسبت از نسبتهاي تعهدي و چهار نسبت از نسبتهاي صورت جريانهاي نقدي بطور متناظر بشرح زير انتخاب شد:
نسبتهاي تعهدي :
سود عملياتي تقسيم بر فروش
سود عملياتي تقسيم بر ارزش ويژه
سود قبل از كسر ماليات و بهره تقسيم بر هزينه بهره
سود عملياتي تقسيم بر جمع دارائيها
نسبتهاي صورت جريانهاي نقدي:
وجه نقد حاصل از عمليات تقسيم بر فروش
وجه نقد حاصل از عمليات تقسيم بر ارزش ويژه
بهره بعلاوه وجه نقد حاصل از عمليات تقسيم بر هزينه بهره
وجه نقد حاصل از عمليات تقسيم بر جمع دارائيها
سپس ضرايب همبستگي بين هريك از نسبتهاي متناظر فوق محاسبه گرديد.
نتايج تحقيق نشان داد كه :
بين نسبت شماره يك نسبتهاي تعهدي و نسبتهاي صورت جريانهاي نقدي فوق رابطه معني داري وجود دارد درنتيجه اطلاعات يكساني را به كاربران ارائه مي نمايد لذا استفاده همزمان از اين دو نسبت اطلاعات اضافي به استفاده كننده نمي دهد.
بين نسب شماره دو نسبتهاي تعهدي و نسبتهاي صورت جريان نقدي فوق رابطه معني داري وجود ندارد لذا استفاده همزمان از اين دو مي تواند اثر افزايندگي اطلاعاتي داشته باشد چون اطلاعات موجود در هر نسبت تفسير خاص خود را دارد .
بين نسبت شماره سه نسبتهاي تعهدي و نسبتهاي صورت جريان نقدي فوق رابطه معني داري وجود ندارد در نتيجه اين دو نسبت اطلاعات يكساني ارائه نمي كنند و تاثير افزايندگي اطلاعاتي نسبت به هم دارند.
بين نسبت شماره چهار نسبتهاي تعهدي و نسبتهاي صورت جريان نقدي فوق رابطه معني داري وجود دارد لذا بكارگيري هر دو نسبت نمي تواند باعث افزايش اثرات اطلاعاتي اين نسبتها شود چراكه هر دو نسبت حاوي اطلاعت يكساني هستند.
2) وكيليان مهدي ـ پايان نامه ، استاد راهنما، دكتر محمد حسين اردبيلي ـ دانشكده مديريت و حسابداري دانشگاه آزاد اسلامي واحد مشهد ـ 77
بررسي محتوي افزاينده اطلاعاتي نسبتهاي مالي :
در اين تحقيق دو فرضيه بشرح ذيل مورد بررسي قرار گرفته است:
ارائه نسبتهاي مالي و نسبتهاي متوسط صنعت بهمراه صورتهاي مالي ، اثر افزاينده اطلاعاتي دارد
ارائه نسبتهاي مالي بدون متوسط صنعت بهمراه صورتهاي مالي ، اثر افزاينده ايجاد نمي كند
جهت بررسي فرضيات فوق صورتهاي مالي شركتهاي نمونه طي مراحل ذيل جهت استفاده كنندگان صورتهاي مالي ارسال گرديده است پاسخگوئي به آن منوط به محاسبه نسبتهاي مالي بود ، بدون اينكه نسبتهاي مالي در اين صورتها درج شده باشد .
مرحله دوم ـ در اين مرحله از بين 92 نفري كه به پرسشنامه اول پاسخ دادند 2 گروه 46 نفره انتخاب شدند سپس پرسشنامه هايي بشرح ذيل در اختيار اين دو گروه قرار گرفت.
الف ـ گروه اول:
جهت اين گروه همان پرسشنامه و صورتهاي مالي شركت نمونه مرحله اول بهمراه نسبتهاي مالي شركت نمونه و نسبتهاي مربوط به متوسط صنعت ارسال شد.
ب ـ گروه دوم:
جهت اين گروه همان پرسشنامه و صورتهاي مرحله اول بهمراه نسبتهاي مالي شركت نمونه ، بدون ارائه نسبتهاي مربوط به متوسط صنعت ارسال گرديد. سپس محقق با توجه به تفاوتهاي موجود بين پرسشنامه هاي ارسالي چنين نتيجه گيري كرده است.
ارائه نسبتهاي مالي و نسبتهاي مربوط به متوسط صنعت بهمراه صورتهاي مالي در تغيير پاسخها موثر بوده است و داراي اثر افزاينده اطلاعاتي مي باشد.
ارائه نسبتهاي مالي بهمراه صورتهاي مالي ، حتي بدون ارائه اطلاعات مربوط به متوسط صنعت براي كاربران اثر افزاينده اطلاعاتي دارد.
3) ايرواني مجيد ـ پايان نامه ، استاد راهنما، دكتر ايرج نوروش ـ دانشكده مديريت و حسابدري دانشگاه آزاد اسلامي واحد مشهد
بررسي محتوي اطلاعاتي نسبتهاي مالي شركتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران:
فرضيه اصلي اين تحقيق بدين شرح مي باشد:
بين نسبتهاي مالي با قيمت سهام رابطه وجود دارد.
روش آماري بكار گرفته شده رگرسيون چندگانه به روش گام به گام طي مراحل ذيل مي باشد.
مرحله يك:
ضريبR2 بين نسبتهاي نقدينگي و بازده سهام محاسبه گرديد
مرحله دو:
ضريبR2 بين نسبتهاي نقدينگي و اهرم مالي بر بازده سهام محاسبه شد.
مرحله سه:
ضريبR2 بين نسبتهاي نقدينگي و اهرم مالي و سودآوري با بازده سهام محاسبه گرديد.
مرحله چهار:
ضريبR2 بين نسبتهاي نقدينگي، اهرم مالي ، سودآوري و فعاليت با بازده سهام محاسبه شد
نتايج اين تحقيق بشرح ذيل مي باشد:
ضريب تعيين محاسبه شده در مرحله يك فقط در يك مورد در سطح 5% معني دار است.
ضريب تعيين محاسبه شده در مرحله دو فقط در سه مورد در سطح 5% معني دار است.
ضريب تعيين بدست آمده در مرحله سه در تمام موارد معني دار است.
ضريب تعيين بدست آمده در مرحله چهار در تمام موارد معني دار است.
بنابراين نتيجه گيري ميشود كه در سطح اطمينان 95% نسبتهاي سودآوري و فعاليت با بازده ارتباط دارند، لذا مي توانند موجب تغيير قيمت سهام شوند.
4) ميار ساسان ـ پايان نامه ، استاد راهنما ، دكتر رضا تهراني ـ دانشگاه تهران
بررسي محتوي اطلاعاتي نسبتهاي مالي صورت جريانهاي نقدي :
اين تحقيق محتوي افزاينده اطلاعاتي نسبتهاي مالي صورت جريانهاي نقدي را مورد بررسي قرار مي دهد. چنين فرض شده كه نسبتهاي مالي صورت جريانهاي نقدي موجب بهبود همبستگي نسبتهاي صورت سودو زيان وترازنامه با بازده گردند. مي توان گفت كه اين دو داراي محتوي افزاينده اطلاعاتي هستند. جهت انجام اين تحقيق نسبتهاي مالي در سه گروه نسبت صورت سود و زيان، ترازنامه ، نسبتهاي مبتني بر صورت جريانهاي نقدي و مجموعه نسبتهاي فوق براي 21 شركت نمونه بررسي شدند. لذا هفت نسبت از ميان تسبتهاي صورت سود و زيان و ترازنامه و هفت نسبت از ميان نسبتهاي صورت جريانهاي نقدي انتخاب گرديد. سپس R2 تعديل شده مدلهاي رگرسيون زير محاسبه گرديد:
دليل بكارگيري R2 تعديل شده در اين تحقيق اينگونه عنوان شده كه ازآنجا كه تعدادمتغيرهاي مستقل(نسبتهاي مالي) در سه گروه نسبتهاي مالي در سالهاي مختلف تحت بررسي ، متفاوت است به نظر مي رسد كه R2 تعديل شده معيار مناسبي براي آزمون فرضيه هاباشد .
نتايج تحقيق اينگونه نشان مي دهد كه :
R2 تعديل شده رگرسيون مبتني بر مجموع نسبتها ، بزرگتر از R2 تعديل شده رگرسيون مبتني بر صورت سود و زيان و ترازنامه باشد. يعني اينكه با افزودن نسبتهاي مبني بر صورت جريانهاي نقدي به نسبتهاي صورت سود و زيان و ترازنامه ، همبستگي اين نسبتها با زاده افزايش مي يابد. لذامي توان نتيجه گرفت كه نسبتهاي مبتني بر صورت جريانهاي نقدي اثر افزايندگي اطلاعاتي بر نسبتهاي مبتني بر ترازنامه و صورت سود و زيان دارد.
R2 تعديل شده مدل رگرسيون مبتني بر صورت سود و زيان و ترازنامه با بازده بزرگتر از R2 تعديل شده مدل رگرسيون متكي به نسبتهاي صورت جريانهاي نقدي است لذا مي توان اينگونه نتيجه گيري نمود كه محتوي اطلاعاتي نسبت صورت سود و زيان و ترازنامه بيشتر از محتوي اطلاعاتي نسبتهاي صورت جريان نقدي است.
5) كردستاني ـ غلامرضا ، پايان نامه ، استاد راهنما، دكتر محمد علي آقايي ـ دانشگاه تربيت مدرس تهران
توانايي سود براي پيش بيني جريانهاي نقدي و سودهاي عادي
سه سوال در اين تحقيق بشرح ذيل عنوان شده است:
آيا جريانهاي نقدي به تنهايي پيش بيني كننده جريانهاي نقدي آتي مي باشد؟
آيا سود به تنهايي پيش بيني كننده جريانهاي نقدي آتي مي باشد؟
آيا سود وجريانهاي نقدي با يكديگر پيش بيني كننده جريانهاي نقدي آتي مي باشد؟
نتايج اين تحقيق بشرح ذيل نشان مي دهد كه :
سودها و جريانهاي نقدي مشاهده شده بايكديگر براي پيش بيني جريانهاي نقدي اكثر شركتهاي مورد مطالعه مفيد نيست ، ولي افزودن سود به عنوان متغير مستقل به مدل پيش بيني جريانهاي نقدي ، داراي محتوي اطلاعاتي اضافي است.
منابع وماخذ
منابع تحقيق
تاري وردي – حسابداري مالي ،جلددوم،انتشارات سازمان علوم كتب دانشگاهها ،(سمت 1381)
جهانخواني ،علي ،پارسائيان ،علي – مديريت مالي (سمت ) چاپ دوم 1374
آذر،عادل – مومني ،منصور- آماروكاربرد آن درمديريت ،جلداول،انتشارات سازمان علوم كتب دانشگاهها(سمت 1380)
اكبري،فضل ...-تجزيه وتحليل صورتهاي مالي،مركزتحقيقات حسابداري وحسابرسي ،چاپ دوم ،1381
شباهنگ ،رضا- حسابداري مالي – مركزتحقيقات سازمان حسابرسي كشور- جلد اول ،1378
عالي ور،عزيز- صورت گردش وجوه نقد ،مركزتحقيقات سازمان حسابرسي ،چاپ اول،1373
گزارشهاي مالي ساليانه بورس اوراق بهادار سالهاي 1378لغايت 1380