مبانی نظری وپیشینه تحقیق حمایت اجتماعی وسلامت روانی دانشجویان (docx) 15 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 15 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق حمایت اجتماعی وسلامت روانی دانشجویان
1 . 2 ) پیشینۀ نظری تحقیق
مناسبات اجتماعی :
انسان موجودی است اجتماعی و بدون تعامل و روابط مختلف اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و نظامی و علمی و آموزشی و خانوادگی دوام و حیات زندگی اجتماعی از هم می گسلد.
در گذشته های دور به خصوص در زمان زندگی انسانهای غارنشین در اثر احساس نیاز به خصوص نیاز به غذا نیاز به مراقبت نیاز به امنیت، نیاز به تربیت، نیاز به آموزش در حفظ خود از سرما و گرما و حیوانات گزنده و درنده و زننده بصورت نسبتاً آگاهانه از جهت یکدیگر سود می جستند و از همزیستی و تعامل با یکدیگر نهایت استفاده را می کردند.
پدر در هنگام شکار فرزند خود را به شکار می برد و نحوۀ شکار و نحوۀ دوام نهادن و نحوۀ مقابله با سایر حیوانات و نحوۀ تسلّط بر شکار را به تدریج می آموخت.
در منزل و یا آشیانه و غار نیز دختران از مادران طرز غذا پختن و مراقبت از فرزندان و ادارۀ غار و یا آشیانه را می آموخت و تا حدّی مسایل زناشویی اوّلیه را از مادران از طریق نگاه و تجربه و گفتمان و همبازی ها می آموختند.
از روابط و حمایت های اجتماعی آنچه در گذشته و تاریخ انسانها ذکر و ثبت شده است. مسئله آموزش بوده و می باشد.
آموزش شکار، آموزش ادارۀ خانواده، آموزش مبارزه، آموزش تحرک اجتماعی، آموزش دفاع شخصی و آموزشهایی از این قبیل که در گذشته اجداد انسانها در اثر کاوش های باستان شناسی به اثبات رسیده است.
1 ) آموزش در خانواده :
خانواده از آنجا که اوّلین و ابتدایی ترین هسته تشکیل گروه و نهاد در مدنیّت انسانها بوده و از آغاز خلقت نهاد خانواده همراه و همزاد انسانها تعریف شده است : لهذا هر مفهوم و موضوع و آموزشی نیز در نهاد خانواده صورت گرفته است. آموزش مهارت شکار، آموزش های مهارت دفاعی، آموزش های مهارت جمع آوری میوه و غلات، آموزش های ادارۀ منزل، آموزش های کنترل اعضای خانواده، آموزش ایجاد ارتباط با سایر خانواده ها و آموزش نحوۀ آموزش خود از مهم ترین آموزه های نهادی در نهاد خانواده در طول میلیونها سال و از قدمت دیرینه شناسی تا به امروز بوده و می باشد تنها تفاوت این آموزش ها در شکل و نحوۀ آموزش ها و ابرازها و وسایل و زبان و گویش متفاوت نسل ها و خانواده ها بوده و می باشد.
2 ) تحرک اجتماعی :
هیچ موجودی بدون تحرّک و حرکت و در یکجا نشستن به رشد و بالندگی نرسیده و نمی رسد. متحرّک اجتماعی علاوه بر گردش خون و تنفس صحیح و ترشح هورمون ها و آماده سازی بدن در ادامه زندگی باعث ایجاد روابط با سایر اعضاء و پدر و مادر و شکار و زندگی و شغل و حیثیت اجتماعی و دانش و معلومات می شود.
و این تحرک که باعث ایجاد انگیزه و علاقه و بروز استعداد و خلاقیت ما را استعدادها در افراد می گردد. و این تحرک و حرکت است که گویش و زبان و محاوره و ارتباط را شکل میدهد امروزه تحرکات اجتماعی از بُعد جسمانی و حرکتی و یَدی به جنبه ذهنی و روانی و عقیدتی تبدیل شده است یعنی اگر در گذشته جوانان و مردم با حرکت و تحرکات مختلف اجتماعی و ایجاد تحوّلات اجتماعی و تشکیل خانواده و زراعت و دامداری و شکار و ساخت پل و ساختمان و جاده و راه و غیره این تحریک را به منصه ظهور و حضور ما رسانیدند. امروزه عده ای در پشت میز و با نوشتن مقالات و کتاب ها و آثار و مقالات و غیره جهانی را به حرکت در می آورند و نظریه ها و فرضیه ها را طرح می کنند که افکار و اندیشه ها را تعویض و تأثیر میدهند.
3 ) نیاز به موقعیت و ایدئولوژی و حمایت های اجتماعی :
شاید کسی در جهان مخالف این فکر و نظر نباشد که هیچ موجود و انسانی بدون اعتقاد و ایدئولوژی نیافریده شده است و هر انسانی اعم از گذشته و حال و آینده از آنجا که فطرت الهی و خداجویانه دارد. و بصورت درونی و ذاتی بدنبال درونی و گم گشته خویش است. به نوعی دنبال خداجویی و خداپرستی و اعتقاد و آرمان خواهی و آرزوهای فطری و درونی و ذاتی خویش است. اگر در گذشته عده ای آفتاب می پرستیدند. و اگر انبوهی ماه و خورشید و رودخانه و رعد و برق و طوفان و گوساله و گاو ... مجسمه ها را می پرسیدند. در واقع این اعتقادات انحرافی دلیل خدا جو بودن و ذات فطری و درونی آنها در نیل به آینده خداگونه خود بوده است. ولی به علبت علم اندک و قلیل می دیدند می پرستیدندکه ماه و خورشید و آتش و رودخانه هر کدام مظهر زایش و گرمی و نجات و روشنایی و حیات هستند و دلیل پرستش آنها نیز همین بوده است که بتدریج با رشد علوم و فنون و دانش بشری و تولد مکاتب فلسفی و ظهور پیامبرانی نظیر آدم، حوا، ابراهیم، یونس، یوسف، خلیل، عیسی، و موسی و حضرت محمّد (ص) و دیگران این راه تا حدّی روشن و مبَرهن شد.
شاید نیاز به اعتقاد و آرمان خواهی در نظر خواننده چندان مهّم به عمل نیاید. امّا آنچنان این اهمیّت زیاد و برجسته است که امروزه طی تحقیقات فراوان و جهانی و گسترده ثابت شده است که نیاز به اعتقاد و آرمان از نیازهای غذایی و بهداشتی و دیگر هم مهّم تر است. که بچه ها و جوانان و افراد و اعضای خانواده باید از طریق والدین به این حمایت ها برسن.
مفهوم حمایت اعتقادی و آرمانی بدین معنی نیست که کودک و نوجوان و جوان را به اطاعت و پیروی از دین و مکتب خاصّ اجبار کنیم و یا نسبت به داشتن اعتقادی دربارۀ مسئله ای تهدید کنیم. بلکه حمایت اعتقادی دادن اطلاعات و بروز خلاقیت ها و استعدادها و توانایی های فرد است که در جامعه پدران و مادران و اولیای امور مدارس و مربّیان و دانشگاه ها باید به فرد تفویض و ارائه نمایند. و این خود فرداست که با استفاده از اطلاعات بدست آمده و راه های کسب کرده و جهان شمولی افکار و اندیشه های تجربه شده خویش و مطالعه و نمود در زمینه های مکاتب مختلف اعتقاد خود را به آرمان و خلق هستی ابتدا روشن کند و سپس از همین منظر توقّعات و انتظارات خود را در جامعه گسترش ربط نماید.
محرومیّت و انگیزه نیاز به موفّقیت در کارکردهای اجتماعی :
شاید این جمله معروف را شنیده باشید که فقر و تهیدستی خود مظهر دارایی و دانایی استو یعنی مادامیکه انسانها خود احساس نیاز و احتیاج کنند به خود اجازه تحرک و حرکت و فعالیت نمیدهند.
اگر در طول دهه های گذشته شاهد رشد و ترقّی سرسام آور ژاپن و آلمان از لحاظ صنعتی و علمی و تکنولوژی شده ایم. این بوده است که این دو کشور پس از جنگ بین الملل دوّم همه زیر ساخت های ملّی خود را فنا شده دیدند. و دولت مردان در آن تصمیم گرفتند که پس از جنگ سیاست های درست و آینده نگرانه را در خط مشی ها و قوانین و مصوّبات یکباره اصلاح و از نو رشد کنند. و در واقع فقر و نابودی را سکّوی موفقیت و پیشرفت خویش قرار دادند. شاید اگر در آن موقعیت این دو کشور دارای معادن و منابع و ثروت و درآمدهای خدادادی بودند و پس از جنگ مصرف بازساری و تأمین خرابی ها می کردند و به صورت عادی و آرام به زندگی ادامه می دادند در طول چند دهه فشارهای اقتصادی و شغلی و تورّم و گرانی اقتصاد و سیاست کشور را از پای درمی آورد. ولی همین فقر و نیاز به موفقیت عامل رشد و بالندگی ملّت ژاپن و آلمان شد و امروز این دو کشور از دول مهّم صنعتی و قدرت ها و قطب های صنعتی در جهان هستند.
ضرورت خارحی و دگرگونی اجتماعی :
یکی دیگر از عوامل و متغیّرهای مؤثر و تأثیرگذار در گرگونی های اجتماعی ضرورت های خارجی است. امروزه در سطح کلان و ملّی و جهانی کشورها آن چنان به هم وابسته اند که کوچکترین تحوّل و تغییر اقتصادی یا سیاسی و اجتماعی باعث ایجاد تحوّلات دیگر در نقاط دیگر جهان می گردد.
اخیراً بُحران مسکن در امریکا کاملاً ثابت کرد که چگونه بُحران مسکن به تدریج امریکا و سپس اروپا و بعد آسیای دو رو آسیای میانه و چین و شوروی را تحت تأثیر قرار داد و ارزش عرضه و تقاضا را در بازارهای بین المللی و پولی و بانکی بهم زد. و کارخانجات تولید اتومبیل و قطعات وسایل یدکی حتّی ارزاق عمومی محصولات کشاورزی و نیز پارچه و الیاف و نخ و منسوجات و چرم و پودر و وسایل خانگی و حتّی خود نفت و سوخت را در جهان تحت الشعاع خود قرار داده و امروزه پس از حدود 6 ماه هنوز اثرات و امواج آن در اخراج کارگران و ورشکستگی کارخانجات و تعطیلی بانک ها و کاهش ارزش پول و بازار بورس و سهام علیرغم اقدامات تقویتی و تأمینی ادامه دارد. این وضع در خانه و شخصیت افراد نیز قابل تعمیم و سِّری است اگر فردی از محیط و نهاد خارج از حوزه تحت فشار قرار گیرد دچار فشار روانی و یا در صورت حمایت احساس امنیّت و سلامتی می نماید.
در بُعد حمایت های اجتماعی و سلامت روانی دانشجویان نیز این شاخصه اهمیّت دارد. یعنی حمایت های صرف خانوادگی برای سلامت روانی دانشجویان کافی نیست بلکه خارج از محیط خانواده خارج از محیط دانشگاه خارج از محیط شهر، خارج از محیط استان، خارج از محیط کشور نیز حمایت ها باعث دلگرمی و اعتماد به نفس دانشجویان و سلامت روانی آنها می گردد. مثلاً ممکن است فردی این سئوال را برای خود طرح کند دانشجویی که در رشته کشاورزی در پیام نور خدابنده تحصیل می کند چگونه از حمایت های خارجی بهره مند می گردد. اگر شراایط تسهیل گردد و دفاتر بین المللی علمی و پژوهش در تهران و شهرهای بزرگ استقرار یابد و یا سایت مستقلی پژوهش های دانشجویی را رصد کند. همین دانشجوی پیام نور شهر خدابنده با ارائه یک طرح و پژوهش در سایت ذکر شئه و یا دفتر مزبور و حمایت های مالی و روانی از آنها دانشجو احساسا می کند که متن و مقاله ایشان هر چند بصورت اوّلیه در سطح جهان و توسط یک گروه علمی پذیرفته شده جهانی مورد قبول واقع شده است این خبر و هماهنگی آن چنان مهّم است که شاید ارزش آن از شنیدن خبر برنده شدن میلیونها تومان در بانک ها برتر و شادی بخش تر باشد و این احساس را کسانی بهتر درک می کنند که شاید به چنین وضعی مبتلا شده اند و خبر پذیرش مقاله آنها توسط مرکز علمی جهانی و یا دانشگاه های معتبر جهانی به ایشان اعلام شده است.
نقطه مقابل (احساس کهتری و بیماری) :
احساس حقارت و یا احساس کهتری بدترین احساس و آزارنده ترین احساس در شخصیّت انسانی است. زیرا برخی از احساسات منفی، نظیر ترس و فقر ئ گناه و شکست و باخت و ... را می توان با استفاده از تمرین و و جایگزینی و رفتارهای تأمین کننده و جایگزین کرد. ولی احساس کهتری و حقارت آنچنان تار و پود شخصیت انسانی را فرا می گیرد که حتی اینکه فرد احساس بکند که می تواند بر آن غلبه کند را از او سلب می کند. در این باره مسئله آنچنان اهمیت و ضرورت دارد که مکد و گال آن را غریزی دانسته است. و آنرا میلی به منظور اثبات یا به کرسی نشاندن خود در محیط خویش و احراز مهتری و برتری موردنظر خویشتن در فرد آدمی به وجود می آورد. (منصور ، 1358) در این ادعا که این صفت ویژگی یک احساس غریزی است و از طرف مکد و گال عنوان شده است اغلب صاحب نظران مخالف این فرضیه و ادعا شده اند و ذوکرمن و مازلو در تحقیقات خود این ویژگی و صفت را فقط یک تلاش پررفتاری جهت کسب غذا و لانه و برتری در حیوانات ذکر کرده اند. هرچند نمی توان صفات و انگیزه های حیوانی را با موجود انسانی مقایسه کرد.
مازلو در واقع این صنعت را نوعی رفتار ثانویه در موجود برای کسب موقعیت و استفاده از شرایط و مطلوبیت ذکر کرده است. و آنرا فقط یک واکنش ثانویه در کسب موقعیت برترانه و عالی ذکر کرده است.
دموستین یکی از صاحب نظران رشته روان شناسی خود دارای لکنت زبان پیشرفته بود و در واقع این صفت و ویژگی از کودکی در او شکل و تقویت شده بود.
پس از طی مراحل علمی متوسط و انگیزه شدید در میل به تحصیلات عالیه تصمیم گرفت به لکنت زبان خود غلبه کند و در واقع لکنت زبان که نوعی برای او احساس حقارت و خود کم بینی به وجود آورده بود با تلاش و کوشش آنرا در خود خاموش کرد و قدرت تکلّم و گفتمان خود را برتری بخشید و به نوعی احساس بهتری از نوعی احساس کهتری که از لکنت زبان نصیب او شده بود، غلبه کرد.
در نظریات آدلر و همکاران که مطالعات و تحقیقات گسترده ای در زمینه موارد و مسایل اجتماعی به خصوص ابعاد اجتماعی و حمایت ها و تهدید و تقریب های اجتماعی در شخصیت کودکی شامل سه مرحله اصلی و اساسی می داند.
الف ) ابتدا احساس ناتوانی کردن ؛
ب ) احساس ضعیف تر بودن از بزرگسالان که در همه افراد این احساس حاکم است ؛
ج ) احساس تابع بودن به بزرگسالان و کودک همواره در زندگی درصدد آن است که به این سه مرحله فایق و چیره گردد.
به نظر می رسد این فرضیه و نظریه آدلر و همکاران و مقبول است و هرکس در زندگی دوران کودکی و نوجوانی این احساسات را تجربه کرده است و همۀ افراد و انسانها درصدد تقویت حسّ برتری جوئی و طرح خود در جامعه هستند و حتی آدلر و همکاران مسئله پرخاشگری و طغیان افراد در حمله به گروهها و افراد و به اصطلاح قلدری و تمرّد و گردن افرازی را نوعی از همین احساس جبران می داند که به صورت منفی و به صورت تمارضات و تعارضات اجتماعی جلوه می کند و در مطالعاتی که در قبایل بانتو در نمایش دادن اسب های خود و یا نمایش محصولات خود در روزهای خاصّ به همشهریان و قبایل دیگر انجام می دادند در واقع نمایش دادن محصول یا اسب نبوده، بلکه در اصل نمایش برتری خود و توانایی خود در انجام چنین مهمی بوده است.
اگر این نظریه قدیمی را با موارد امروزی از قبیل نمایشگاه های خطاطی، خوشنویسی و نقاشی، آشپزی، ورزشی و علمی و نمایش صنایع دستی درنظر بگیریم می توان گفت هنوز این صفت و برتری جویی در اشکال جدید در میان افراد و گروه ها وجود دارد.
حتی قهرمانان ملّی اغلب در مصاحبات خود اعلام کرده اند که لحظه قرار گرفتن در سکوّی قهرمانی و نمایش خود و برتری ارزش های خود را به مراتب شیرین تر و مهّم تر از لحظه هایی می دانند که بر حریف و یا مسابقه غلبه کرده اند در مورد احساس کهتری و یا ضعف نیز دو ضلع مقابل این شرایط را می توان توضیح داد.
فروید پدر علم روان شناسی و صاحب نظریه بسیار عجیب امّا مهّم و نیز طرفداران آن به خصوص ارنست جونز معتقدند که بشر همواره از داشته ها و محصولات خود دفاع می کند و سعی دارد ضمن حفظ آنها برتری و اصالت این داشته ها را به رُخ دیگران بکشد.
جونز معتقد است کودک در دورۀ کودکی درصدد حفظ محصولات تن خود می باشد. و حتّی از حفظ آن لذّت می برد و چون هنوز به مرحله عقلانی و پیش بینی عواقب آن نرسیده است در عدم کنترل آن باعث برخورد والدین و یا پرستاران می گردد. و در نتیجه در اثر تنبیه مادر یا پرستار این صفت را در نگه داری چیزهایی دیگر مثل عروسک جابجا می کند و در بزرگسالی این صفات را با جمع کردن پول و احتکار محصولات و اهمیت دادن به مالکیت و خرید املاک و ماشین و دکان و حفظ و نگهداری آنها به هر قیمت ممکن مبادرت می کند.
طرفداران نظریه فروید این مورد را در مورد نظافت و اقدامات والدین در اهتمام به نظافت کودکان از طریق تربیت خشک و خشن آن را به صورت اپرام و پافشاری و صرفه جویی در جمع آوری خلق و خوی های مختلف گسترش داده اند و در واقع این صفت پست و نظافتی دوره کودکی را به صفت و ویژگی بزرگسالی (والاگرایی) و برتری جویانه و مهتری جابجا کرده اند.
روهایم در مورد این نظریه بسیار مهم تحقیقاتی بسیار ارزنده انجام داده است. روهایم طی تحقیقاتی که در قبایل بدوی و ابتدایی استرالیا و نیز افریقائی نظیر اجتماع زونی ها و مپی ها انجام داده است به نتیجه مقابل رسیده است.
در این قبایل برحسب آداب و سنّت ها برنده شدن و پهلوان بودن همواره با نوعی سکوت و شکسته نفسی تاریخی همراه است. و قهرمانان و پهلوانان این اقوام در مقابل کارهای خارق العاده و شگفت انگیز هیچوقت احساسات برتری جویانه از خود نشان نمی دهند. بلکه با سکوت و عقب نشینی شخصیت و قالب خود را حفظ نمایند که این صفت حتی در مورد برخی از پهلوانان و عرفانی ایرانی نیز در تاریخ ثبت شده است.
آموزگارانی که در این دو قبیله درصدد استفاده از رقابت در سر کلاس برای تقویت امور آموزشی بودند نتیجه گرفتند که نتایج عکس می گیرند. زیرا کودکان وقتی در معرض مسابقه و رقابت قرار می گیرند با حفظ شرایط و صرف انرژی در حد سایر رقیبان و نگاه کردن زیرچشمی درصدد پایان دادن مسابقه به صورت دسته جمعی و برنده شدن کل گروه هستند، و همین اصل و فرضیه باعث شد که محققّان و تحقیقات دیگر با احتیاط ادامه داشته باشد. زیرا فقط نقض یک مورد کافی و لازم است که یافته ها و تحقیقات دیگر صورت گرفته زیر سوال برود اما بهر حال تحقیقات همچنان ادامه دارد.
در ادامۀ تحقیقات قبایل و طوایف ذکر شده در استرالیا و افریقا و نیز مقایسه آن با سایر ملل و اجتماعات و گروه ها اثبات می گردد.
که در قبایلی نظیر قبایلی مثل ابتدایی استرالیا و افریقا کودکان از همان ابتدا رفتار رؤسای قبایل را می بینند که باید با وقار راه بروند و دستورات مخالف صادر کنند و در غم و شادی دیگران حتماً حضور داشته باشند و در منازعات گروه ها نقش ایفا کنند و درمقابل کوچکترین غفلت مورد خشم و کینه دیگران قرار می گیرند. کودکان در کنار این مشاهدات به خوبی درک می کنند آنچه رئیس قبیله از خود صادر می کند استعداد و قدرت فردی و توانایی یا لذّات شخصی نیست، بلکه قدرت و توانایی است که از طریق جمع و گروه و طایفه و قبیله به ایشان تفویض شده است و اگر روزی این قدرت و توانایی از او گرفته شود که اغلب موارد چنین است؛ رئیس قبیله زبون و درمانده و افتاده و بدون توجه دیگران و در کمال حقارت و بی توجّهی عمر خود را سپری می کند.
ولی اگر متکی به خود باشند و به پرورش استعدادها و توانایی های خود مبادرت کنند حتی اگر مورد هجوم قرار گیرند و همه قبیله و دارایی خود را از دست بدهند باز با توجه به توانایی و استعداد ذاتی می تواند خود را باز یافته و دوباره خانواده و قوم قبیله خود را بازسازی کند.
کارکردهای ملّی :
حال اگر این ادعا را در مورد پُست ها و مقام های فعلی رؤسای ادارات و صاحب منصبان و مسئولان مختلف سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و آموزش و اداری فرض کنیم. کاملاً این ادعای ابتدایی کودکان قبایل استرالیایی و آفریقایی به چشم می خورد و کسانیکه بنا به دلیلی به پست و مقام و قدرت اجرایی و سیاسی و اقتصادی رسیده اند و در لابلای امور خود و به دلیل موقعیت شغلی به عده ای امر و نهی کرده اند و یا باعث اخراج و تعدیل نیرو در کارخانه و یا شرکت و یا مؤسسه ای شده اند، پس از انفصال و جدایی از پُست و مقام همواره در معرض انگشت اتهّام و نفرت اهالی و جوانان و کسانیکه در زمان تصّدی ایشان مورد غفلت و اصطلاحاً ظلم واقع شده اند می شوند. و اینکه چون همۀ استعدادها و توانایی خود را ناشی از قدرتی می دانستند که پُست و مقام و مسئولیت به آن داده بوده پس از انفصال و جدا شدن از موقعیت توانایی لازم در اداره خود را ندارد مگر در پست های مشابه دوباره گمارده شود. و الاّ در مرور زمان استعداد و توانایی و پتانسیل های بالقوّه فرد را مصرف می کند و شخصیت فرمانده و امر دهنده فرد دیگر هرگز نمی تواند زیردست دیگران مطیع و از فرامین کسانی اطاعت و پیروی کند که روزی زیردست خود او بودند در مورد موارد و مسایل علمی و دانشجویی باید به همه این موارد با دید عبرت و تحقیق و کاوش نظاره کرد. (محمدعلی محمدی، 1382 ، ص 231 )
وضع اجتماعی دانشجویان :
دانشجویان و نیروهای جوان و فعال و برجسته علمی که در آینده نزدیک مقامات و امور خطیر علمی و آموزشی و اجرایی را بعهده خواهند گرفت، حمایت خای اجتماعیشان از چند نظر اهمیت دارد :
حمایت اجتماعی و تائیدات درونی دانشجویان از نظام ؛
حمایت های اجتماعی و احساس عزت نفس در حوزه جغرافیایی ؛
حمایت های اجتماعی و احساس امنیت همه جانبه ؛
حمایت های اجتماعی و شکل گیری شخصیت مثبت و سالم ؛
حمایت های اجتماعی و سلامت جسمانی ؛
حمایت های اجتماعی و سلامت روانی ؛
حمایت های اجتماعی و سلامت اجتماعی ؛
حمایت های اجتماعی و سلامت فرهنگی ؛
حمایت های اجتماعی و سلامت اقتصادی.
و هرگونه حمایت های دیگر که باعث هماهنگی و سازگاری دانشجویان با جریانات عمومی جامعه و اعتماد و اطمینان به نظام و سیاست ها و خط مشی ها و اهتمام به همرنگی با جماعت در افراد شکل می گیرد. (شکرکن، 1372 )
اگر دانشجویان در جریان تحصیلات و زمان ادامۀ تحصیل بر این مسئله واقف شوند که دولت و صاحب منصبان و دولت مردان همواره درصدد رسیدگی و اهتمام همه جانبه به دانشجویان هستند.
از طرح ها و تحقیقات علمی و آموزشی آنان حمایت می کنند.
در ارائه خوابگاه و غذا و امکانات آموزشی پرهیز نمی کنند.
در ایجاد فضای باز سیاسی و ابراز نظر ما همکاری های لازم اعمال می شود.
در انتخاب رشته ها و اساتید مجرّب و مورد علاقه آزادی کامل دارد.
در طراحی آینده شغلی و تخصصی دانشجویان دولت اقدامات لازم به عمل می آورد.
در تهیه و تدوین و ارائه بورسیه تحصیلی جانب بی طرفی را می گیرد.
در کلاسها و مناطق آموزشی و تحصیلی کیفیت را ارجح داده است در ادامۀ تحصیل دانشجویان موانع خاصی ندارند.
و ده ها اعتبار و امکان و خواسته و انتظار و توّقع و نگرش و گرایش و علاقه و ... که در حد امکان دولت این امکانات را برقرار می کند همۀ این موارد در صورت تحّقق نوعی رضایت و خشنودی فردی و شخصیتی در فرد شکل می گیرد و نوعی امید و آینده نگری مثبت و سازنده در فرد شکل می گیرد و فرد با استفاده از توانایی و استعداد و خلاقیت ها گام های بلند موفقیت و کامیابی خود را که همان موفقیت جامعه و نظام است تدوین و تبیین می کند.
منابع و مآخذ :
اروشون و همکاران، 1376 ، روان شناسی اجتماعی (ترجمه حسین شکرکن)، تهران، رشد ؛
اتوکلاین برگ، 1372 ، روان شناسی اجتماعی ، ترجمه علی محمد کاردان، تهران، رُز ؛
دلاور علی، 1376 ، روش های آماری در علوم تربیتی، تهران، پیام نور ؛
حجتی، محمد باقر، 1378 ، اسلام و تعلیم و تربیت، تهران، فرهنگ اسلامی ؛
سروش ، عبدالکریم، 1374 ، تهران، باران ؛
گی، روشنه، 1376 ، تغییرات اجتماعی، ترجمه منصور وثوقی، تهران، نی ؛
محمود، منصور، 1358 ، احساس کهتری، تهران ، رشد ؛
محمودی، محمدعلی، 1383 ، جوانان و مناسبات نسلی، تهران، جهاد دانشگاهی.