مبانی نظری وپیشینه تحقیق رفتار پرخطر (docx) 21 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 21 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
2-4- رفتار های پر خطر و نوجوانی
خطر پذیری به رفتار هایی اطلاق می شود که احتمال نتایج منفی و مخرب جسمی، روان شناختی و اجتماعی را برای فرد افزایش دهد. جسور(1987) با ارائه اصطلاح سندرم رفتار مشکل ساز، مقولات رفتار های پر خطر را شامل سیگار کشیدن، مصرف مواد مخدر، الکل، رانندگی خطرناک و فعالیت جنسی زود هنگام دانسته است. خطر پذیری و انجام رفتار های پر خطر دقیقا معادل یکدیگر نیستند. خطر پذیری علاوه بر این که انجام رفتار های پر خطر را در بر می گیرد، به آسیب پذیری و در معرض خطر بودن فرد از سوی محیط و نزددیکان و نیز گرایش ها، تمایلات و باور های نادرست و تهدید کننده فرد درمورد رفتار های پر خطر اشاره دارد(زاده محمدی و همکاران، 1386).مصرف مواد مخدر، خشونت و رفتار های جنسی عامل بسیاری از مرگ و میر های سنین نوجوانی و اوایل بزرگسالی است(لیندبرگ و همکاران، 2000). بسیاری از رفتار های پر خطر از قبیل سیگار، الکل، مواد مخدر و روابط جنسی نامطمئن در سنین قبل از 18 سالگی اتفاق می افتد(برگمن و اسکات، 2001). در نوجوانی فرد جایگاه خویش را در خانواده، دوستان و جامعه تعیین می کند. عوامل اجتماعی، خانوادگی و اقتصادی نقش مهمی در سوگیری رفتاری افراد به عهده دارند. اغلب نوجوانان با خانواده، جامعه و بستگان دچار چالش هستند و ممکن است فشار این مشکلات نوجوانان را در مرحله تصمیم گیری به سمت رفتار های پر خطر بکشاند. جامعه امروز، نوجوانان و خانواده را با نیاز های فراوانی رو برو می کند. در این دوره نوجوانان از خانواده به سوی جامعه کشیده می شود و در راستای به دست آوردن جایگاه اجتماعی می کوشند. در این دوران آنها ممکن است دوستانی را برگزینند که والدین نپذیرند و یا ممکن است پوششی داشته باشند که والدین آن را نپسندیدند و یا این که به مقایسه خانواده خود با سایر خانواده ها بپردازند. مصرف مواد مخدر و الکل و کژروی های اخلاقی در سنین نوجوانی آغاز می شود. بررسی های انجام شده در جوامع پیشرفته و رو به رشد، گویای افزایش رفتار هایی مانند مصرف سیگار، الکل و مواد مخدر استدر یک بررسی بر روی نوجوانان و جوانان در امریکا که در سال های 1991-1991 انجام شد، روند رفتار های پر خطر مورد بررسی قرار گرفت. بررسی یاد شده نشان داد که رفتار های پر خطر جنسی و مصرف تنباکو، الکل و مواد افزایش یافته است(حسن والدفراوی،1996 به نقل از باریکانی،1387).
2-5- نظریه تغییر رفتار
لویتن1989،طبق نظریه تغییر رفتار، همه ابعاد روانی - اجتماعی ساختار الگویی دارند و به طور یکپارچه رفتار ها و مکانیسم های مقابله ای مثبت را باعث می شوند. از نظر روانشناسان، ویژگی های شخصیتی اساس الگو های رفتاری افراد می باشد. آلپورت شخصیت را سازمانی پویا از نظام های روانی و جسمانی می داند که در درون فرد قرار دارندو تا اندازه ای قابل پیش بینی هستند که بر عواطف و الگو های رفتاری انسان تاثیر می گذارند(کدیور و جوادی،1392).
1- آیزنک
از نظر آیزنک ترکیب شرایط محیط و عوامل نورولوژیکی و شخصیتی باعث به وجود آمدن ویژگی های شخصیتی مختلف می شود. براساس این فرضیه برخی شخصیت ها نسبت به انجام برخی رفتار ها مستعد هستند. آیزنک درون گرایی- برونگرایی، روان رنجوری و روان نژندی را عوامل اصلی شخصیت می داند که هر کدام ساختار زیستی معینی دارند و از ترکیب مختلف این عوامل تفاوت های فردی بوجود می آید. گرای با دید دیگری به نظریه آیزنک دو نظام متمایز مغزی فعال سازی/ بازداری رفتاری را توصیف می کند که به پاداش و تنبیه های احتمالی حساس است. افرادی که نظام فعال سازی رفتاری قوی تری دارند وقتی با احتمال تنبیه مواجه می شوند از آن می گریزند و از رفتاری که منجر به پیامد های ناخوشایند شود دوری کنند. نظام فعال سازی رفتاری صرفا برای دست یابی به نتایجی که برای فرد پاداش دهنده است عمل می کند و موجب عدم توجه و تنبیه می شود(عبدی و همکاران، 1388).
2- الگو های زیستی
الگو های زیستی بر عوامل ژنتیک، تاثیرات هورمونی و رویداد های دوران بلوغ در پیدایش و بروز رفتار های پر خطر توجه کرده اند(کیمبرلی و همکاران، 2005). رویکرد رشدی دیگر، بر تحولات زمینه های زیستی، روانی و اجتماعی نوجوانی اشاره دارد و معتقد است رفتار های پر خطر شیوه ای برای مقابله با حوادث طبیعی دوران رشد است. اما از سوی دیگر، از جمله ویژگی های شخصیتی مرتبط با رفتار های پر خطر، هیجان خواهی است که همراه با ویژگی های دیگری چون خود نظم دهی ضعیف، تکانشی بودن، نوجویی و عاطفه منفی بالا، ادراک خطر پایین(رولیسون و شرمن، 2002)و کانون کنترل(زاکرمن و همکاران، 1978) در بروز رفتار های پر خطر دخیل قلمداد شده اند.
2-6- گرايش به اعتياد به عنوان رفتار پرخطر در نوجوانان
تعداد قابل توجهی از افراد را می توان یافت که از نظر شخصیتی مستعد اعتیاد به مواد مخدر هستند. بعضی از افراد در معرض خطر جدی اعتیاد به یکی از مواد مخدر قرار دارند. بی تردید افرادی که مستعد اعتیاد شناخته میشوند، بیش از دیگران در معرض خطر وابستگی قرار دارند؛ گرچه مطالعاتی که در این زمینه انجام گرفته است از جهت پیشگیری، بینهایت سودمند است؛ باید توجه داشت که تنها این عده نیستند که به اعتیاد گرایش پیدا می کنند؛ البته شرایط عاطفی شخصی برای سوق دادن فرد به اعتیاد شرط کافی است، اما به هیچوجه شرط لازم به حساب نمیآید. افرادی که بیش از دیگران مستعد اعتیاد هستند، شخصیتهایی هستند باز، غیر قراردادی، اجتماعی و مخالف خوان یا شخصیتهایی بسته، گوشه گیر و بیحوصله (برژره، 1986، به نقل از گرگاني، 1378).
همچنين بين افراد معتاد و افراد غیر معتاد، تفاوتهای معناداری در شيوههای مقابله وجود دارد. افراد معتاد، در شيوههای مقابلهای خود، از خوشتن داری، باز برآورد مثبت،جستجوی حمايت اجتماعی، حل مدبرانه مسئله و مسئوليتپذيری كمتر برخوردارند. مقابله آنها بيشتر به صورت شيوههای دوری جويی، اجتناب و گريز از رويارويی میباشد. آنها بيشتر از سبكهای حل مسئله نا کارآمد و اجتناب استفاده میكنند و از سبكهای حل مسئله و فعاليت اعتماد در حل مسئله و تقرب، كمتر سود ميجويند. و با توجه به الگوی مقابلهای و سبك حل مسئله معتادان كه برای رويارويی با مسائل ريز و درشت زندگی طبيعی، روشهای ناكارآمد و ضعيفی دارند، به نظر میرسد اين الگوها، زمينه گرايش به اعتياد، مشكلات اجتماعی و روانشناختی فرد را افزايش داده و دور باطلی را بوجود میآورد (عبدی،1380).
تا چند سال پیش، اکثر معتادان متعلق به چند محیط اجتماعی محدود بودند؛ این افراد اغلب مردمانی مرفه و هنرمند یا جوانانی بیکار و یا فرزندان خانواده های محترم یا روشنفکران افسردهای بودند که در جستجوی وسیلهای به اصطلاح لوکسبرای منحرف شدن از اضطرابهایشان بر میآمدند؛ اما دنیای کارگران و نوجوانان بندرت آلوده بود؛ ولی امروزه، افسردگی شخصی و گروهی ناشی از شکست مواضع اصلی فلسفی و ایدئولوژیکی، هرروز بیش از پیش جوانانی را که در جستجوی نوعی فلسفه باطنی و در حقیقت در جستجوی الگوهای دست نیافتنی برای الگوبرداری از والدین شان هستند تهدید می کند. همراه با نبود امکان الگوبرداری، ناتوانی جوانان برای حل خشونت، با ریشه ای مشترک در دوران کودکی، تحول عاطفی و ارتباطی ناپخته تری نیز به چشم می خورد. اینان قادر نیستند این خشونت را در راههای خلاق تری به کار گیرند؛ خشونتی که بصورت کاملا مستقل هنوز در رفتار بسیاری از معاصران ما دیده میشود.در واقع دنیای معتادان دیگر محدود به یک طبقه اجتماعی یا فرهنگی خاص یا مربوط به سهولت تهیه مواد مخدر یا حتی نوعی عادت که تصادفی پدید آمده باشد، نیست (برژره، 1986، به نقل از گرگاني،1368).
درمورد اعتیاد میتوان به سه قطبی بودن مشکلات ناشی از انواع اعتیاد اشاره کرد: نقش ماده مورد مصرف، مشکلات عاطفی فرد معتاد پیش از اعتیاد و اثر محیطهای مختلفی که معتاد با آنها برخورد میکند( باوی، 1388). وابستگی به مواد شامل عوامل متعددی است که می تواند بطور همزمان و یا به دنبال هم در مورد یک فرد وجود داشته باشد؛ اما اینکه چه عاملی منجر به پدیدآیی قطعی وابستگی به مواد میشود و چه عواملی احیانا پس از وابستگی باعث تداوم و ثبات آن میشود، اتفاق نظر کاملی وجود ندارد (گلپرور و همکاران، 1381).با این حال به طور کلی میتوان علل گرایش به اعتیاد را در تقسیم بندی زیر نشان داد:
1-عوامل فردی: عوامل فردی یا عواملی که با خود فرد ارتباط دارد به دو بخش عوامل جسمانی و عوامل روانی تقسیم می شود:
الف- عوامل جسمانی : برخی از افراد، به دلیل مشکلات جسمانی به مصرف مواد مخدر روی می آورند. برخی افراد به دلیل بیماری فشار خون یا دیابت، مواد مخدر مصرف می نمایند. هرچند هیچگونه دلیل علمی و پزشکی در این موارد وجود ندارد و چه بسا عوارض زیانباری دیگری نیز گریبانگیر فرد شود (رمضاني،1383).
ب- عوامل روانی: برخی افراد برای کاهش مشکلات روحی و روانی یا فرار از آنها به مصرف مواد مخدر روی می آورند. افراد افسرده و یا مضطرب استعداد بیشتری برای گرایش به اعتیاد دارند. برخی افراد، برای كاهش مشكلات روحی و روانی يا فرار از آنها به مصرف مواد مخدر روی میآورند. افراد افسرده و يا مضطرب استعداد بيشتری برای گرايش به مصرف مواد مخدر دارند. افراد خجالتی نيز ممكن است برای مقابله با حالت خجالتی بودن خود، بطور غلط به مصرف مواد روی آورند و گاهی نيز برخی افراد جهت افزايش توانايیهای روحی و جسمی خود، از مواد مخدر استفاده می كنند؛ بعنوان مثال افرادی كه می خواهند شبها بيدار بمانند و كار كنند و يا براي افزايش لذت جنسي از مواد مخدر استفاده میكنند (فلاح زاده ،1380).
2- عوامل محيطی: عواملی است كه به محيط فرد مربوط می شود و به سه بخش عوامل خانوادگی و تربيتی و عوامل اقتصادی و عوامل جغرافیایی تقسیم می شود.
الف-عوامل خانوادگی و تربیتی
روشهای تربيتی نادرست خانواده مانند تحقير كردن، بی ارزش داشتن فرزندان و محبت نكردن به فرزندان، همچنين اعتياد پدر و مادر و ديگر اعضای خانواده یا جدايی و طلاق پدر و مادر، كشمكشها و اختلافات خانوادگی، لوس و ناز پروده بار آوردن فرزندان از جمله عواملی است كه باعث اعتياد میشود. همچنين مصرف سيگار يا ساير مواد اعتياد آور توسط اعضای ديگر خانواده نيز خطر الگو شدن برای نوجوانان را دارد (فلاح زاده ،1380).
بی ترديد، معتاد بودن يكی از والدين يا هر دوی آنها اين تصور را در فرزندان بوجود می آورد كه اعتياد، يك عمل عادی بوده و جزئی از روند رشد و بزرگسالی محسوب می شود. در پژوهشی كه بلولدز بر رو معتادانی که از سن ده سالگی در خانواده از هم گسسته ای رشد كردهاند و پژوهشی که نارگو و همكارش انجام دادند، نشان داده شد كه يكی از عوامل مهمی كه می تواند فرد را به سوی معتاد شدن سوق دهد شرايط نامساعد خانوادگی شخص است (مددي و نوغاني،1384).
نايت، در اين زمينه بيان می كند كودكانی كه بطور افراطی از سوی والدين خود، مورد محبت و توجه قرار میگيرند، ممكن است بيش از كودكان ديگر در بزرگسالی به مصرف الكل روی میآورند؛ زيرا توجه بيمار گونه و افراطی والدين، آنها را خودخواه، رشد نايافته، و كم تحمل و وابسته بار میآورد. از سوی ديگررفتارهای خشونت آميز، تهديد كننده، تمسخر آميز و تنبيه كننده والدين، بصورت بيمارگونهای، كودكان را دچار اضطراب و نا امنی ساخته و آنها را وادار می نمايد كه برای فرار از اضطراب، نگرانی و افسردگی، به مواد مخدر روی آورند. آنچه در اين مورد اهميت حياتی دارد، شخصيت كودک است. هارتمن اعتقاد دارد كه مصرف كنندگان مواد مخدر مانند اكثر افراد روان نژند دارای مادرانی هستند كه دو گانگی را تشديد میكنند؛ مادران آنها دارای رفتارهايی جاذب و در عين حال دلهره آميز هستند و در پسران خود به ويژه حالتهای انفعالی و علائم روان نژندی بوجود مي آورند و اين حالتها با مصرف يا بدون مصرف مواد مخدر بروز می نمايد؛ به همين دليل حالتهايی نظير تثبيت و يا واپس روی دهانی، در آنها مشاهده می شود ( گلپرور و همكاران، 1380).
ب-عوامل اقتصادی و اجتماعی
وضعيت اجتماعی اقتصادی خانواده، يعنی سطح سواد والدين، تنوع شغل، درآمد و محل سكونت میتواند در بروز اعتياد مؤثر باشد. سواد يا بی سوادی والدين نيز عامل مؤثری در گرايش نوجوانان به اعتياد به حساب ميآيد. بطور كلی اكثريت معتادان هر جامعه را افراد فقير آن جامعه تشكيل میدهند. يكی از عوامل مؤثر در اين زمينه، اين است كه تعداد فرزندان متعلق به خانواده های طبقه پايين بيشتر است؛ چنين امری به نظارت كمتر والدين و احساس طرد كودک منجر می شود؛ زيرا حتی اگر والدين بين فرزندان تبعيض قائل نشوند، فرصت كمی برای ابراز محبت و رسيدگی به نيازهای اساسی هر يك از آنها خواهند داشت. در چنين خانواده هايی، سطح سواد اعضای خانواده، نظارت، انضباط و محبت، زير حد استاندارد قرار گرفته و زمينه های ارتكاب جرم فراهم می شود؛ البته نمی توان گفت بين فقر و اعتياد رابطه مستقيم وجود دارد.نبود عدالت اجتماعی، توزيع نابرابر ثروت، فقر، نابرابری های اقتصادی اجتماعی و محروميت های شديد موجود در جامعه كه بسياری از خانواده ها را در بر می گيرد، بسياری و ازدياد جمعيت مهاجرت روستایيان به شهرهای بزرگ و عدم تطابق با بافت شهری، كمبود مراكز تفریحی سالم، از جمله عوامل مهم اقتصادی و اجتماعی است كه افراد را به سمت اعتياد و مصرف مواد مخدر سوق میدهد (فلاح زاده، 1380).
پ- عوامل محيطی و جغرافيايی
قرار گرفتن كشور ما ايران در كنار مرزهای افغانستان و پاكستان و ورود مواد مخدر از آن كشورها، به خصوص افغانستان كه نيمی از ترياک جهان را توليد می كند، باعث شده است كه كشور ما مسير عبور مواد مخدر به تركيه باشد. ارزان بودن مواد مخدر به علت در دسترس بودن آن نيز عامل ديگری برای روی آوردن به مواد مخدر است ( باوی، 1388).بنابراين در تقسيم بندی كلیتر و جامعتر، علل گرايش افراد به مصرف مواد مخدر را عوامل ذيل میدانند:
1- عوامل مخاطره آميز فردی كه شامل عوامل مخاطره آميز دوره نوجوانی، استعداد ارثی، صفات شخصيتی و اختلالات روانی میباشد.
2- عوامل مخاطره آميز محيطی و بين فردی شامل عوامل مربوط به خانواده (روابط اعضای خانواده، شيوه فرزند پروری والدين معتاد، زن يا شوهر معتاد، خواهر يا برادر معتاد،عوامل اجتماعی –اقتصادیخانوادهوطلاق) عوامل مربوط به مدرسه (فقدان محدوديت، فقدان حمايت) و عوامل مربوط به محل سكونت (شيوه خشونت و اعمال خلاف) میباشد.
3- عوامل مخاطره آميز اجتماعی شامل در دسترس بودن مواد مخدر نا برابری های اقتصادی و اجتماعی، تسلط گروههای اقليت نژادی، بيكاری، رشد بی قواره جمعيت، قوانين بازار مواد، مصرف مواد به عنوان هنجار اجتماعی، كمبود امکانات فرهنگی- ورزشی و تفريحی، عدم دسترسی به سيستم های خدماتی- حمايتی، مشاوره ای و درمانی و توسعه صنعتی و محروميت اقتصادی- اجتماعی میباشد (باوی، 1388).
2-22-تحقیقات انجام شده در داخل
باريكاني(1387)،در بررسيخودتحتعنوان رفتارهايپرخطردرنوجوانانمدارس راهنماييودبيرستانيشهرتهران 700دانشآموزپسرودخترراموردبررسيقرارداد .نتايجنشاندادكهدانشآموزاندبيرستانينسبتبهدانشآموزانراهنماييازخطرپذيري بالاتريبرخورداربودهوبروزرفتارهايپرخطرجنسي،مصرفسيگاروتنباكو،الكلو موادمخدربابالارفتنسنافزايشداشتهاست.
محمدي زاده و احمدآبادي(1387)در بررسي خود به منظور مطالعه هم وقوعي رفتار هاي پرخطر در بين نوجوانان دبيرستا ن هاي شهر تهران 807 دانش آموز را با مقياس خطرپذيري نوجوانان مورد بررسي قرار دادند . نتايج بررسي نشان داد اولا بين تمامي رفتارهاي پرخطر (رانندگي خطرناك، الكل، سيگار، موادمخدر، خشونت و خطرپذيري جنسي) رابطه مثبت و معني داري وجود دارد، ثانياً، الكل، مواد مخدر و داروهاي روان گردان ورفتارها ي پرخطرجنسي به همراه جنسيت پسر و درآمد پايين خانواده، بي ش ترين واريانس خطرپذيري را در نوجوانان تبین می کند.
محمدی ترک آباد (1387) پژوهشی با عنوان بررسي مقايسه رابطه بين باورهاي غيرمنطقي و هوش هيجاني در نوجوانان پسر معارض با قانون و عادي شهر يزد، انجام داد. روش تحقيق به دليل عدم دستكاري متغيرها از نوع علي مقايسهاي است. براي اين پژوهش تعداد 70 نفر از نوجوانان پسر معارض با قانون مستقر در كانون اصلاح و تربيت شهر يزد با شيوه نمونهگيري هدفمند و معادل با جامعه آماري انتخاب گرديدند و برای گروه مقایسه تعداد 70 نفر از دانش آموزان مقطع دبيرستان كه از لحاظ سن با نوجوانان معارض با قانون همتاسازي شدند به طور هدفمند و به شيوه نمونهگيري خوشهاي چند مرحلهاي انتخاب گرديدند. نتايج اين پژوهش نشان ميدهد، بين نمرات باورهاي غيرمنطقي و هوش هيجاني نوجوانان معارض با قانون رابطه معناداري وجود ندارد. ولي همين رابطه در گروه عادي معنادار است. بين باورهاي غيرمنطقي در نوجوانان معارض با قانون و عادي تفاوت وجود دارد همچنين بين نوجوانان معارض با قانون و عادي در 4 خرده مقياس باورهاي غيرمنطقي ( انتظارات بيش از حد از خود، واكنش همراه با ناكامي، بيمسئوليتي هيجاني و وابستگي) تفاوت معنادار بود. بين نمرات باورهاي غيرمنطقي با افکار منفی ورفتار پرخطر نوجوانان معارض با قانون رابطه معناداري وجود دارد. بین نوجوانان معارض با قانون و عادی از نظر ويژگيهاي دموگرافيك تفاوت معنادار بود یعنی نوجوانان معارض با قانون از نظر تحصیلات ، شغل و تحصیلات والدین در سطح پایین تری هستند.
در پژوهش سلیمانی نیا(1384) نشان داد که شایع ترین رفتارهای پر خطر در میان نوجوانان ، مصرف الکل و پس از آن به ترتیب مصرف سیگار ، رفتار جنسی ناایمن، خشونت، مصرف مواد و اقدام به خودکشی بود. تفاوت میان پسران و دختران در معقوله های مصرف مواد، سیگار و الکل معنادار بود.
قاسمی(1373) رابطه بین تفکر غیر منطقی با افسردگی را در بین دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران مورد بررسی قرار داد و نتیجه گرفت که بین طرز تفکر و افسردگی ارتباط وجود دارد.گروهی که دارای تفکر غیر منطقی بودند ،میانگین نمره افسردگی آنها به طور معنی داری از میانگین نمره افسردگی گروهی که دارای طرز تفکر منطقی بودند بیشتر بود.که این درنهایت با افزایش رفتارهای پرخطر در این دانش آموزان ارتباط معنا داری دارد.
گرماروديوهمکاراندرسال 1388 تحقیقیتحتعنوانعاداتپرخطردانشآموزانشهرتهرانانجامدادند. مطالعه ای،باهدفتعيينميزانرفتارهايبهداشتيپرخطردانشآموزانمقطعمتوسطهدردانشآموزانشهرتهران،طراحيواجرا شد.اينمطالعهازنوعمقطعي،باحجمنمونه۲۴۰۰نفرونحوهنمونهگيريتصادفيچندمرحلهايانجامشد. جمعيتموردمطالعهدانشآموزانمقطعمتوسطهمدارسدولتيشهرتهرانبودند. باتوجهبهميزانقابلتوجهرفتارهايپرخطربهداشتيدردانشآموزانموردمطالعه،بازنگريجامع،طراحيواجرايبرنامههايآموزشسلامتازطريقآموزشوپرورش،كتبدرسي،مراكزآموزشي،رسانههايگروهيونظامبهداشتيكشوروارائهخدماتبهداشتيخاصنوجوانانبااستفادهازكاركنانبهداشتيالزاميبهنظرميرسد.
سلمانیوهمکاراندرسال1393پژوهشیتحتعنوانبررسینقشصفاتشخصیتی(وظیفهشناسی،سازگاريو هیجانخواهی)دررفتارهايپرخطرانجامدادند. هدفپژوهشحاضر،بررسینقشصفاتشخصیتیوظیفهشناسی،سازگاريوهیجانخواهیدررفتارهايپرخطربود.120 نفر(70 پسر )ازشرکتکنندگانبهصورتداوطلبانهانتخابشدند. نتایجپژوهشنشاندادکهبینهیجانخواهیورفتارهايپرخطررابطهمثبتمعناداروبینسازگاريووظیفهشناسیورفتارهايپرخطررابطهمنفیمعناداروجوددارد . تحلیلرگرسیونگامبهگامنشاندادکهابعادشخصیتیسازگاريووظیفهشناسیپیشبینیکنندةمعناداررفتارهايپرخطرهستندوازبینابعادهیجانخواهی،مؤلفههايبازداريزداییوتجربهجوییرفتارهايپرخطرراپیشبینیمیکنند. علاوهبراین،میانگیننمراتپسراندرمؤلفههايماجراجویی،تجربهجوییوحساسیتبهیکنواختیهیجانخواهیورفتارهايپرخطربیشترازدخترانبود.
بوستانیدرسال 1390 پژوهشیتحتعنوانسرمایهاجتماعیورفتارپرخطر؛نمونهموردمطالعه: دانشآموزاندبیرستانیشهرکرمانانجامدادهاست. کهبهطورکلی،یافتههایاینپژوهش،مبتنیبرحجمنمونه(565نفر) باآشکارسازینقشمحوریمولفههایسرمایهاجتماعیدرکاهشبروزرفتارهایپرخطر،چارچوبنظریپژوهشراتاییدمی کند. آنجاکهنقشسرمایهانسانیومالیخانواده(تحصیلاتوالدینودرآمدخانواده) دربروزرفتارهایپرخطرکمرنگشدهوگاهبهآندامنمیزند،مولفههایسرمایهاجتماعیقویترظاهرشدهونقشبازدارندهایفامیکند.
پژوهشاحمديوابراهيمي(1391)باعنوان"بررسیعواملاجتماعیمرتبطبانگرشدخترانبهرفتارهايبزهکارانهمطالعهمورديشهرگرگان "ازمعدودپژوهشهابامحوريتنگرشبهبزهكارياستكهبهبررسيعواملاجتماعيمرتبطبانگرشدخترانبهرفتارهايبزهكارانهدرشهرگرگانپرداختهاست. اینپژوهشبانمونهایبهحجم 382 دختر14 تا 18سالهیاکنشهرستانگرگانشدهويافتههايآنبيانميداردكهمهمترينمتغيردرپيشبينيوتبييننگرشدخترانبهبزهكاري،متغيروابستگيبهدوستانبودهاست .
هدفپژوهشرشیدیوهمکاران (1389) تعییننقشباورهایغیرمنطقیبرسلامترواندانشآموزاندختردورهمتوسطهبودهاست. جامعهموردمطالعه،همهدانشآموزاندختردورهمتوسطهشهرتهراندرسالتحصیلی 1387 بودند. نمونهپژوهش 360 نفربااستفادهازشیوهنمونهگیریتصادفیچندمرحلهایتعیینشد. نتایجتحلیلدادهها،فرضیههایپژوهشراتاییدکردندبدینمعناکه: 1) 50 درصدازدانشآموزاندورهمتوسطهدارایباورمنطقی، 5/10 درصددرحدمتوسط–یعنیبینباورمنطقیوغیرمنطقیدرنوسانهستند–و 5/39 درصدازدانشآموزاندارایباورغیرمنطقیهستند. 2) بینمولفههایسلامترواندانشآموزانتفاوتمعنیداریوجوددارد. بالاترینرتبهمربوطبه «افسردگی»وپایینترینرتبهمربوطبه «نشانههایبدنی»است. 3) ازروینمراتباورهایغیرمنطقیمیتواناختلالدرسلامترواندانشآموزانراپیشبینیکرد.
2-23- تحقیقات انجام شده در خارج
در مطالعه طولی که توسط هاردن وکوئین و تاکر (2012) با نمونه ای به حجم 7675 کودک و نوجوان در سن 10-11 و 16-17 انجام شد نشان داد که هیجان خواهی با افزایش گرایش به بزهکاری همراه است ، وپژوهش درباب تغییر شخصیت نشان می دهد که سطح متوسط هیجان خواهی در دوران کودکی در بزرگسالی افزایش می یابد . علاوه براین تجزیه و تحلیل ژنتیکی رفتاری که بر روی 2562 جفت خواهر وبرادرانجام شد نشان دادکه بیش از 80٪ تفاوت های فردی در تغییر هر دو سطح اولیه از هیجان خواهی و تغییر در هیجان خواهی در دوران بلوغ تحت تاثیر عوامل ژنتیکی است . در نهایت، این افزایش ژنتیکی در هیجان خواهی مهم ترین پیش بینی کننده افزایش بزهکاری بودند، در حالی که مسیرهای زیست محیطی بین هیجان خواهی و بزهکاری از نظر آماری معنی دار نبود.
استینبرگ (2008) بیان کرد که گذر از دوران کودکی و نوجوانی به عنوان یک پیامد، از تغییر در زمان بلوغ اجتماعی و سیستم احساسی مغز که منجر به افزایش پاداش جویی، به خصوص در حضور همسالان، توسط بازسازی نمایشی از سیستم دوپامینرژیک مغز انجام می شود، ریسک پذیری را افزایش می دهد.در مرحله بین نوجوانی و بزرگسالی به دلیل تغییرات در سیستم کنترل شناختی مغز - تغییر که بهبود ظرفیت افراد برای خود تنظیمی است، ریسک پذیری کاهش می یابد. این تغییرات در سراسر نوجوانی و جوانی رخ می دهد و در تغییرات ساختاری و عملکردی در قشر جلوی مغز و ارتباط آن به مناطق دیگر مغز دیده می شود.
بروک و همکاران(2002)به منظور بررسی ارتباط رفتارهای پر خطر با مشکلات روانی در 2224 دانش آموز در آمریکا ، نشان دادند که بین میزان افسردگی واسترس و افکار خودآیند منفی با رفتار پرخطر رابطه معنا دار وجود دارد. احساسات و افکار ناشی از این دو مشکل با افزایش سطح مصرف دخانیات ، افزایش خشونت ، رابطه جنسی ناایمن و رژیم غذایی ناسالم مرتبط است.
یافته های توصیفی اسپرینگر و دیگران(2006) پیرامون رفتارهای پرخطر جوانان دبیرستانی نواحی شهری و روستایی السالوادر نشان میدهد رفتارهای پرخطری که بالاترین سطح گستردگی را دارند عبارتند از :درگیری فیزیکی1/32درصد، تهدید یا مضروب شدن9/19 درصد، احساس ناامیدی وافکار خودآیند منفی و سرخوردگی 2/32درصد، کشیدن سیگار 6/13 درصد، عدم استفاده از کاندوم درآخرین آمیزش جنسی 1/69درصد، دانش آموزان شهری و پسر به طور معنا داری رفتارهای پرخطر بیشتری را گزارش داده بودند. دانش آموزان دختر نیز به طور معنا داری، سطح گسترده تری از احساس نا امیدی و افکارخودایند منفی و سرخوردگی 6/35درصد، فکرخودکشی 9/17 درصد و در رابطه جنسی، آمیزش جنسی اجباری 6/20 درصد، را گزارش داده بودند.
کامپوآریاس ودیگران(2008)با هدف تعیین میزان گسترش الگوی رفتارهای پرخطر و عوامل مرتبط با آن در میان دانش آموزان13 تا19 ساله، مطالعه ای پیمایشی انجام داده اند. تحلیل کلی یافته ها نشان داد که 2/12 درصدپاسخگویان حداقل یک الگوی رفتار پرخطر (از قبیل سیگار، سابقه مصرف مواد مخدرتاکنون، آمیزش جنسی قبل از 13 سالگی، مصرف الکل و رژیم نامناسب غذایی) داشتند و متغیرهایی از قیبل علایم افسردگی قابل ملاحظه،باورهای غیر منطقی، مرد بودن و نگرش ضعیف نسبت به مسیحیت با الگوی رفتاری پرخطر مرتبط بود.
مطالعه طولی سیقوسدتیرو دیگران2008در اسلند، پیرامون گسترش مصرف مواد در میان نوجوانان، بین دومقطع 1995و 2006 نشان داد که شیوع سیگار کشی روزانه، مصرف الکل و مواد مخدر غیر قانونی، در سال 1998 به اوج خود رسیده بود. در این سال شیوع سیگار کشی روزانه تقریبا 23درصد، مست شدن طی 30 روز گذشته( قبل از تحقیق) 42درصد و مصرف یک یا چند بار حشیش در طول زندگی 17درصد گزارش شده است. در سال 2006، سیگار کشی روزانه به 12 درصد، مصرف الکل طی 30 روز گذشته 25درصد و مصرف حشیش تاکنون به 9درصد تقلیل یافت. تحلیل یافته های کلی حکایت از تقلیل قابل ملاحظه مصرف مواد از سال 1995 تا 2006 دارد. محققان علت این کاهش چشم گیر رادر نتیجه همکاری اجتماعات محلی می دانند در جایی که پژوهشگران، سیاست گذاران و مدیریان اجرایی که با جوانان کار می کننند فعالیت شان را با هم ترکیب کرده اند. بررسی تحقیقات نشان داد که مطالعات رفتارهای پرخطر به طور مقطعی انجام شده و تحولات این رفتارها را طی زمان پوشش نمیدهد. یکی از عمده ترین نقطه ضعف های پژوهش های داخلی به همین مسئله یعنی عدم پایش منظم چنین رفتارهایی بر می گردد. کشورهایی همچون ایسلند و ایالات متحده به طور سالیانه به پایش رفتارهای پرخطر در گروه های سنی نوجوانان می پردازند. مزیت چنین پیمایش های منظمی، پیشگیری و مداخله برای مدیریت چنین رفتارهای پرخطر را نشان می دهد. محققان این پیش رفت را نتیجه همهنگی اجتماعات محلی با برنامه ریزان، پژوهشگران و مدیران اجرایی می دانند.
ایتون و دیگران (2006)؛ نظام پایش رفتارهای پرخطر جوانان پروژه جامعی است که سالانه در امریکا اجرا می شود. در این پروژه، شش مقوله رفتار پرخطر در میان جوانان سنجیده می شود. این رفتارها عبارتند از: رفتارهایی که منجر به آسیب ها یا انحراف غیر عمدی می شود، مصرف توتون، الکل، و دیگر مواد، رفتارهای جنسی که منجر به حاملگی های ناخواسته یا انتقال بیماری می شود، رژیم غذایی غیر بهداشتی و عدم فعالیت فیزیکی. در این جا بخشی از گزارش پروژه نظام پایش رفتارهای پرخطر که مربوط به سال های 2004 تا 2006 می شود ارایه می گردد. در ایالات محده امریکا 71درصد همه مرگ و میرهای افراد 10 تا 24 ساله ناشی از چهار عامل است: تصادف با موتور، دیگر آسیب های غیر عمدی، قتل و خودکشی. نتایج گزارش سال 2005 نشان داد که طی 30 روز قبل از پیمایش، دانش آموزان دبیرستانی زیادی مرتکب رفتارهایی شدند که احتمال افزایش مرگ آنها از چهار علت بوده: 9/9 درصد ماشین یا وسیله نقلیه دیگری رادر حالت مستی رانده بودند. 5/18 درصد آنها اسلحه حمل کرده بودند، 3/43درصد الکل مصرف کردهو 2/20 درصد نیز ماری جوانا مصرف کرده بودند. علاوه براین در طول 12 ماه قبل از پیمایش، 9/35 درصد دانش آموزان دبیرستانی درگیری فیزیکی داشتند و 4/8 درصد آن ها تلاش کرده بودند تا خودکشی کنند. بیماری های حاد و مسائل اجتماعی در بین جوانان از حاملگی های ناخواسته و بیماری های واگیر داری از قبیل ایدز ناشی می شد. در سال2005، 8/46درصد دانش آموزان دبیرستانی سابقه ارتباط جنسی داشتند. 1/2 درصد نیز مواد غیر قانونی تزریق کرده بودند. بخش دیگری از یافته های پروژه نظام پیمایش رفتارهای پر خطر نشان میدهد. که 23درصد دانش آموزان دبیرستانی صی 30 روز قبل از پیمایش سیگار کشیده بودند.
باگورابرتز2004 نیزبافراتحلیل 194 پژوهشتأییدکردندکهباورهایغیرمنطقیبابسیاريازرفتارهايبهداشتیمانندمصرفتنباکو،مصرفافراطیالکلومصرفموادرابطۀمستقیمدارد. بنابراین،همهیجانخواهیوهمباورهایغیرمنطقیدربروزرفتارهايپرخطرمختلفنقشداشتهومیتوانندتاحدوديآنهاراپیشبینیکنند.
نتایجپژوهشگولونهوموری2000 ؛داهلنوهمکاران2005 ؛بیانگرآناستکهرابطۀبینباورهایغیرمنطقیورفتارهايناسالموپرخطرجوانانمنفیاست.
مارکیوهمکاران 2003 نیزدرپژوهشخودنشاندادنددخترانیکهدرافکارخودآیندمنفینمراتبالاییگرفتهبودند،بااحتمالبیشتریدررفتارهايپرخطرشرکتمیکردند. ایننتایجحتیپسازکنترلرشدبلوغعینیوذهنیشرکتکنندگانمعناداربود.
کاستز (1998)،تأثیردرمانشناختی–رفتاریگروهیرابررویرفتارهایپرخاشگرانهنوجوانانبامیانگینسنی 2/14 سالموردبررسیقرارداد. پسازطیدورهدرمان،دررفتارهایپرخاشگرانهومشکلاتمربوطبهتوجهوپیشرفتتحصیلی،ایننوجوانانتغییراتمعناداریدرجهتمثبتحاصلگرديد. همچنینوالدینآنهاطیمصاحبهایاظهارداشتندکهرفتارهایپرخاشگرانهفرزندانشاندرمنزلکاهشچشمگیرییافتهاست (بهنقلازخدایاریفروهمکاران،1383).
لوچمن (1988)،تأثیرروششناختی–رفتاریرابرکاهشمشکلاترفتاریدانشآموزانپسرازطريقبرنامهمهارخشمبراساسروشهایشناختیموردبررسیقرارداد . ارزشیابیمجددومقایسهآنباگروهکنترلنشاندادکهدرمانگریشناختی–رفتاریتاثیرقابلتوجهیبرکاهشرفتارهایپرخاشگرانهدانشآموزانداشت (الهیاری،1379).
منابع فارسی:
آریانپور،منوچهرودیگران(1385).فرهنگانگلیسیبهفارسی،جهانرایانه،چاپششم،جلد2.تهران.
اليس، آلبرت و جی ال سیجل، رجی ییجر، وی جی دایباتیا و آر دای گیزپ. (1375) زوج درمانی. ترجمه: جواد صالحی فدردی، سید امیر امین یزدی. تهران: نشر میثاق.
امینیپورانیسه،فروغعامري، گلناز(1376).بررسیمیزانآگاهیمربیانبهداشتمدارسپیرامونایدز،مجلهدانشکدهعلومپزشکیسبزوار(اسرار)،سالچهارم،شمارهیک.
ارونسون،الیوت؛ندارد. روانشناسیاجتماعی،ترجمهحسین شکرکن،(1389)،تهران،رشد،ویرایشهشتم.
امینپور،حسن؛احمدزاده،یاسین ( 1390).بررسیومقایسهوضعیتباورهایغیرمنطقیدرافرادمعتادوعادی،فصلنامهاعتیادپژوهیسوءمصرفمواد،سال5،شماره 17.
احمدي امین، ابراهيمي منصور(1391). بررسي عوامل اجتماعي مرتبط با نگرش دختران به رفتارهاي بزهکارانه: مطالعه موردي شهر گرگان پويندگان حق 9:26-50.
باریکانی، آمنه(1387). رفتار های پرخطر در نوجوانان مدارس راهنمایی و دبیرستان های شهر تهران.مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران. 14(2)، صص، 192-198
باوی، ساسان (1388). اعتیاد: انواع مواد، سبب شناسی، پیشگیری، درمان. اهواز: نشر دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز.
مددی،عباس ونوغانی،فاطمه (1384). اعتیادوسوءمصرفموادمخدر . تهران: جامعهنگر.
برژره،ژان (1986).اعتیاد و شخصیت . ترجمه توفان گرگانی (1368). تهران: سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی.
خدایاری فرد، محمد(1383). مسائل نوجوانان وجوانان.تهران: انتشارات انجمن اولیا ومربیان.
بدار،لوکودزیل،ژوزهولامارش،لوک؛ندارد. روانشناسیاجتماعی،حمزهگنجی،تهران،( 1389)،ساوالان،چاپهفتم.
بنسون،هربرتواستوارت،ايلين.ندارد.حالخوش. ترجمهقراچهداغی،مهدی. (1392). تهران: نشرشباهنگ
بروس،كوئن؛ندارد.مبانیجامعهشناسی،غلام عباستوسلیورضافاضل،(1388).تهران،سمت،چاپبیستودوم.
بوستانی، داریوش(1390).سرمایهاجتماعیورفتارپرخطر؛نمونهموردمطالعه: دانشآموزاندبیرستانیشهرکرمان،مجله علوم اجتماعی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد، شماره اول، سال نهم ، صص1-31.
بک،آرونتی،رایت،فرددی،ندارد. درمانشناختیاعتیادبهموادمخدر،ترجمهمحمدعلیگودرزی،(1380).چاپ اول،انتشاراتراهگشا،شیراز .
پارسا،محمد؛(1383).زمینهروانشناسینوین،تهران،بعثت،چاپبیستم،ص312.
پاشاشریفی،حسنونجفیزند،جعفر، (1388 ).روشهایآماریدرعلومرفتاری،انتشاراتسخن،چاپپانزدهم،تهران.
تقی پور،منوچهر( 1377). باورهای غیر منطقی وآشفتگی های روانی، بهداشت جهان3،(12).
تقیپور،منوچهر،(1378). بررسیومقایسهباورهایغیرمنطقیدراختلالاتروانتنیباافرادبهنجار. پایاننامهارشدمشاوره،دانشگاهعلامهطباطبایی.
خاکي، غلامرضا(1390).روش تحقيق( با رويکردي به پاياننامه نويسي)، انتشارات بازتاب، چاپ نهم، تهران.
خدابخشی،کولایی؛آناهیتا؛باصريصالحی،نیلوفر؛روشنچسلی،رسول؛فلسفینژاد،محمدرضا(1393). مقایسهطرحوارههايشناختیناسازگار،باورهايغیرمنطقیومهارتهايارتباطیدرنوجوانانپرورشگاهیوغیرپرورشگاهی،روانپرستاری،دوره 2،شماره 1 ،صص1-12.
رحیمیموقر،آفرینوسهیمیایزدیان،الهه (1384). وضعیتمصرفموادمخدردردانشآموزانکشور. رفاهاجتماعی، 5. 19. 9-29.
روشبلاو،آنماریوبورفیون،اُدیل؛ندارد.روانشناسیاجتماعی،سیدمحمددادگران،(1371)،تهران،مروارید،چاپدوم.
ریچارد، شارف،ندارد.نظریه های روان درمانی و روانشناسی، ترجمه مهرداد فیروز بخت،( 1392).تهران، نشر رسا.
زاده محمدي،علی واحمدآبادي،زهره. (1387). هموقوعيرفتارهايپرخطردربيننوجواناندبيرستانهايتهران،فصلنامةخانوادهپژوهي. 4. 13. 87-100.
رمضانی،حبیب اله(1383).اعتیاد، علل، گرایش، پیشگیری و راه های درمان.پایان نامه کارشناسی ارشد علوم تربیتی. دانشگاه اهواز، صص44-59.
رشيدي، فرنگيس، احقر، قدسي، شفيع آبادي، عبداله(1389).نقش باورهاي غيرمنطقي بر سلامت روان دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران،نوآوري هاي مديريت آموزشي (انديشه هاي تازه در علوم تربيتي)،دوره 5، شماره2(مسلسل18)،صص49-65.
زرگر،یداله؛محمدیبهرامآبادی. راضیه؛بساكنژاد،سودابه.(۱۳۹۱) . بررسیفرایندهایخانوادهبهعنوانپیشبینهایمشكلاترفتاریدردانشآموزانپایهیدومدبیرستانهایشهریاسوج .مجلهروانشناسیمدرسه1. 2. 40-51.
زارعی اقبال (1390). بررسيرابطه يبينشيوه هايفرزندپروريوالدينباارتكابنوجوانبهرفتارهايپرخطربراساسمقياسكلونينگر، مجلهعلميپژوهشيدانشگاهعلومپزشكيشهيدصدوقييزد،دوره 18،شماره3، ویژه نامه همایش رفتارهای پرخطر،صص220-224.
ساعتچی،محمود،(1377).آموزشخودباوريدربلاك،آ؛هرسن،م. فرهنگشیوههايرفتاردرمانی؛33-34، ترجمهفرهادماهروسیروسایزدي. تهران:انتشاراترشد
سوري،حمید؛مرتضوي،مژده؛شاهاسماعیلی،آرمیتا؛محسنی،حسین؛زنگیآبادي،مهدي؛عینی،الهه،(1392). تعیینرفتارهايپرخطرکارکناندرارتباطباسلامتوایمنیدریکشرکتخودروسازيدرسال 1390،مجلهعلمیپژوهشیدانشگاهعلومپزشکیاراك،شماره3،پیاپی72،صص 52-61.
سعادت،اسفندیار،( 1385)،مدیریتمنابعانسانی،انتشاراتسمت،چاپنهم،تهران.
سرمد،زهره ؛بازرگان،عباس؛ حجازي،الهي،(1385)،روشهايتحقيقدرعلومرفتاري،انتشاراتآگاه،چاپ سیزدهم، تهران.
سکاران، اوما،(1391).روش های تحقیق در مدیریت، محمدصائبی و محمود شیرازی، مرکز آموزش مدیریت دولتی، چاپ یازدهم، تهران.
سنجری،احمدرضا،( 1388).روشهایتحقیقدرمدیریت،انتشاراتعابد،چاپاول،تهران.
سليماني نيا، ليلا؛ جزايري عليرضا؛ محمدخاني پروانه(1384). نقش سلامت روان در ظهور رفتارهاي پر خطر نوجوانان، مسایل کودکان و نوجوانان ایران،دوره 5، شماره 19 ،صص75-90.
سلمانی،بهزاد؛ حسنی،جعفر؛ آریانا کیا، المیرا،(1393). بررسینقشصفاتشخصیتی(وظیفهشناسی،سازگاريوهیجانخواهی)دررفتارهايپرخطر، فصلنامه تازه های علوم شناختی، سال16، شماره 1،صص1-10.
شفيع آبادي، عبدالله و غلامرضا ناصري. (1380).نظريه هاي مشاوره و روان درماني. تهران: مركز نشر دانشگاهي.
صفاری نیا، مجید؛ علمی مهر، مرجان؛ حشتمی، حسن؛ علی مهر، فرشید،( 1391). مقایسه حمایت اجتماعی و باورهای غیر منطقی در حوادث کار شرکت توزیع برق خراسان شمال، فصلنامه روانشناسی صنعتی/سازمانی، سال سوم، شماره 12،صص 43-52.
عبدی زرین، سهراب؛ آقا یوسفی، علیرضا؛ عبدی زرین، محبوبه؛ محمدی، الهام؛ جوادی، رحم خدا، (1387). نقش ساختار شخصیت و احساس هویت در سلامت روانی و کارایی مطلوب در کارمندان شهرداری شهر قم، فصلنامه پژوهشی دانشکده بهداشت یزد، سال هفتم ، شماره سوم و چهارم ،صص 31-40.
فلاح زاده، علی و همكاران (1380). پيشگيری از اعتياد. اهواز. انتشارات مشترک بهزيستی و نهضت سواد آموزی. استان خوزستان
کریمی،یوسف؛(1389).روانشناسیاجتماعی،تهران،انتشاراتدانشگاهپیامنور،چاپدوازدهم.
كریستنسن،یانوواگنر،هاگوهالیدی،سباستین؛ندارد.روانشناسیعمومی،ابولقاسمبشیریودیگران،(1385).قم،موسسهآموزشیوپژوهشیامامخمینی،چاپاول،ص504.
کریمی، محمد؛ نیکنامی، شهرام؛حیدرنیا، علی (1383). تاثیر برنامه آموزش بهداشت بر رفتارها يپیشگیري کننده از ایدز در زندان، مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی قزوین، 8(30)، صص 37 ـ 29
گرمارودي،غلامرضا؛مكارم،جليل؛علوي،سيدهشهره؛عباسي،زينب،(1388). عاداتپرخطربهداشتیدردانشآموزانشهرتهران،فصلنامهپايش،سال9،شمارهاول.
گلپرور، محسن. آتش پور ، سید حمید. آقایی ، اصغر(1381).روان شناسی اعتیاد. اصفهان: نشر دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان.
گلپرور، محسن، منوچهر كامكار و سارا جوادي.(1386).«رابطه باورهاي دنياي عادلانه براي خود و ديگران با سلامت عمومي، رضايت از زندگي، عاطفه مثبت و منفي و افكار خودكار، دانش و پژوهش در روانشناسي كاربردي، 31.
لارنس پروین، الیور جان،(1392).شخصیت: نظریه و پژوهش، ترجمه محمدجعفر جوادی و پروین کدیور، نشر آییژ،چاپ چهارم، تهران.
HYPERLINK "http://www.noormags.ir/view/fa/creator/15275/%d9%81%d8%b1%d8%ad_%d9%84%d8%b7%d9%81%db%8c_%da%a9%d8%a7%d8%b4%d8%a7%d9%86%db%8c" لطافتی بریس،رامین.(1389). تشخیص افکار اتوماتیک منفی، مشاوره، دوره ی 5، شماره 6، صص26- 29.
لطافتی بریس،رامین؛(1389). مداخلات شناختی و شیوه های درمان و زیر سوال بردن: افکار اتوماتیک منفی،مجله رشد مشاور مدرسه، شماره 20، صص20 تا 23.
لطفی کاشانی،فرح؛( 1387).تاثیر مشاوره ی گروهی مبتنی بر رویکرد رفتاری - شناختی در کاهش نگرش هایناکارآمد، مجله اندیشه و رفتار در روانشناسی بالینی، شماره 8،صص 67-78.
محمدي ترک آباد ، فاطمه،(1387).بررسي مقايسه رابطه بين باورهاي غير منطقي و هوش هيجاني در نوجوانان پسر بزهکار و عادي شهر يزد, دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی.پایان نامه کارشناسی ارشد .
ملکشاهی، فریده؛ مومن نسب، مرضیه(1386). تاثیر برنامه آموزش پیشگیري از رفتارهاي پرخطر بر آگاهی و نگرش مربیان بهداشت مدارس ابتدایی خرم آباد. فصلنامه علمي پژوهشي دانشگاه علوم پزشكي لرستان (یافته). 9(2). صص 47-54.
هاتون، كرك و سالكووس كلارك، رفتاردرماني شناختي(جلد اول)،ترجمه حبيب الله قاسم زاده (1380) .انتشارات ارجمند تهران.
منابع انگلیسی:
Bandura, A. (1977). Self-efficacy: Toward a unifyingtheory of behavioral change. Psychological Review, 84, 191–215.
Beck, A.T, Rush, A.J., Shaw , B.F., & Emery , G.( 1979) .Cognitive therapy of depression. Newyork : Guilford
Bergman, M. M ,& Scott, J.(2001). Young Adolescents , Well –Being and health – risk Behaviors: Gender and Socioeconomic Diffrences. Journal of Adolescence, 24.
Bogg T, Roberts BW.(2004). Conscientiousness and health-related behaviors: A meta-analysis of the leading behavioral contributors to mortality. Journal of Psychological Bulletin 130:887-19.
Brooks, T. L. Harris, S. K. Thrall, J. S. Woods, E.R. (2002),Association ofAdolescent Risk Behaviors with Mental Health Symptoms in HighSchool Students, Journal of 31 (3):240-246
Bruce D., dart M (1975). Contemporary lssues inadolesccentdevelopment. Harper & row publishers, inc.
Bullock S, Room R. (2004)Alcohol consumption by adolescents and young adults. WHO book,
Campo-Arias,A,.Cogollo,Z,&C,E.(2008). Risk behavior for health in young students: P revalence and associated factors. ,Salud Uninorte. Barranaquilla,24(2),226-234.
Cherpite CJ, Borges G, Giesbrecht N,Hungerford D, Peden M, Poznyak V, et al. (2009).Alcohol And Injuries: Emergency DepartmentStudies in an International Perspective.Switzerland: WHO Press.
Curran, EM. (2007), the relationship between social capital andsubstance use by high school students, Journal of alcohol & drugeducation, 7(2) 59-73.
Dahlen ER, Martin RC, Ragan K, Kuhlman MM.(2005 )Driving anger, sensation seeking, impulsiveness, and boredom proneness in the prediction of unsafe driving. Journal of accident Analysis and Prevention;37:341-48.
Eaton,D.K.et al.(2006)."Youth risk behavior surveillance United,,Morbidity and Mortality,55(5):1-108.
Farhoudian A. (2002). Individual differences inattitude structure.New Find Cogn Sci, 4: 64.
Gullone E, Moore S.(2000). Adolescent risk-taking and the five-factor modelof personality. Journalof Adolescents ,23:393-407.
Harden Paige, Patrick D. Quinn, Elliot M. Tucker-Drob Article .(2012). Genetically influenced change in sensation seeking drives the rise of delinquent behavior during adolescence. January,Volume 15, Issue 1 , Pages i–ii, 1–164.
Hassan.f ,.Eldefrawi,M.H,(1996).Smoking among students of Suez Canal University Egyptian. Jurnal of PsychiatryT19,49-60.
Jessor, R. (1992), Risk behavior in adolescence: A psychosocial frameworkfor understanding and action, Developmental Review, 12, 374-390.
Juan-Pablo,g. & Stefan,M.(2004).Sexual risk behavior among adolescence: The role of socioeconomic and demographic household characteristics. Mexico: Global Forum for Health Research Forum
Kimberly K., Nicholas A., Hazel BA., Mariann Z., Wambodt MD.(2005) bPredictors of body dissatisfaction in boysand girls with asthma. Journals of Pediatric Pcychology 30(6), 522-531.
Lindberg L. D., Boggess, S., & Williams, S. (2000). Mult iplethreats: The co-occurrence of teen healt h ri sk-behavi ors.
Lindberg, LD. Boggest, S. Williams, S. (2000), Multiple Threat: The Co-occurrence of Teen Health Risk Behaviors,The Urban Institute.
Maher F.( 2004). Risky behaviors in leisure’s youth:procedures and patterns. Journal of Youth Studies; 6:118-43.[Persian].
Malekshahi F, Moumannasab M.(2007).The effects of high risk behaviors prevention educational program on the knowledge end attitude of schoolhealth trainers in Khorram-Abad. Journal ofLorestan University of Medical Sciences ,9(2):47-54.[Persian].
Mandic,I.v;Perunicic,B.Lukic,I.Rakovic,S.Marjanovic,D.LecicToseveski.(2010).Irrationalbeliefs of patients with major depressive disorder European Psychiatry, 25,1, 281.
Markey CN, Markey PM,Tinsley BJ.(2003).Personality, puberty, and preadolescent girls’ risky behaviors: Examining the predictive value of the Five-Factor Model of personality. Journal of Research Personality 37:405-19.
Marquez, M. P., & Galban, N. (2004). Getting hotter, going wilder? Changes in sexual isktakingbehavior among Filipino youth. Paper presented at the 7th InternationalConference on Philippine Studies, Leiden, The Netherlands. 16-19 .
Mullen J.( 2004). Investigating factors that influenceindividual safety behavior at work.Journal ofSafety Research. 35(3):275-85
Niilin- Yii. (2002).The application of Cognitive- bihavioral therapy to counselingchines.American journal of hotherapy. New York. 56, Iss.1; g 46, 13.
Olds, R,Thombs, D.(2001).The relationship of adolescent perception of peer norms and parent involvement to eigarette and school use. Journal of School Health; 71: 223-28.
Parsa, M.(1993).Psychology of human learning theories.Tehran: Besat.P.65.[Persian]
Reininger, BM. Evans, AE. Griffin, SF. Sanderson, M. Vincent, ML. Valois, RF. Parra-Medina, D.(2005), Predicting Adolescent Risk Behaviors Basedon an Ecological Framework and Assets, American Journal of HealthBehaviors, 29(2):150-61
Rolison, M. R & Scherman, A, (2002).Factors influencing adolescents' decisions to engage inrisk-taking behavior, Journal of Adolescence, 37(147), 585-597.
Sheppard, B. H., Hartwick, J., & Warshaw, P.R. (1998), the theory ofreasoned action: A meta-analysis of past and future research, Journalof consumer Research, (15): 325-343.
Sigfusdottir.I.D.,Kristjansson,A.L.,Thorlindsson,T.,&Allegrante.J.P. (2008) ,Trends in prevalence of substance use among Icelandic adolescents". 1995-2006". Substance Abuse Treatment, Prevention and Policy,3:12. (http://www.Substanceabusepolicy.com/content/3/1/12).
Springer,A.E.,Selwyn,B.J.,&Helder,S.H.(2006)."A descriptive studyof youth risk behavior in urban and and ruralsecondary scool students in El Salvador."BMC International Health and Human Rights, 6:3(http://www.biomedcentral.com/1472-698x//3).
Wright, D.R. Fitzpatrick, K.M. (2004), Psychosocial correlates of substanceuse behaviors among African American youth Adolescence
Zarei E. (2010) Relationship between parent childrearing practices and high risky behavior on basisof Cloninger's scale.Journal of Shahid Sadoughi University of Medical Sciences; 18(3):220-24.[Persian].
Zuckerman, M., Eysenck, S. & Eysenck, H.I, (1978). Sensation-seeking in England andAmerica: Crosscultural, age, and sex comparisons. Journal of Consulting and ClinicalPsychology, 46, 139-149.