مبانی نظری وپیشینه پژوهش ارزیابی کیفیت زندگی در ایران وجهان (docx) 29 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 29 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
2ـ1ـ مباحث مربوط به کیفیت زندگی
کیفیت زندگی
نخستین تحقیقات واقعی در زمینه کیفیت زندگی به کپل کانور و راجرز (1976) و اندروز وایتی بر می گردد. کمپل و همکارانش کیفیت زندگی را رضایت از زندگی در حیطه های خاص می دانستند آنها حیطه های کار ، مسکن ، سلامتی ، همسایگی، دوستی ها؛ ازدواج زندگی خانوادگی ، سطح تحصیلات و پس انداز را مولفه های کیفیت زندگی قلمداد می کردند.
شالوک اعتقاد دارد علاقه به بحث کیفیت زندگی به لحاظ تاریخی از چهار زمینه ریشه می گیرد:
1ـ بازنگری در این باور که پیشرفت های علمی، پزشکی و تکنولوژیک به تنهایی می توانند خوشبختی و بهزیستی بشر را فراهم کنند و درعوض توجه به این مساله که احساس بهزیستی شخصی خانوادگی و اجتماعی در صورتی تحقق می یابد که پیشرفت های یاد شده با ارزش ها اداراکات و شرایط محیط زیستی مساعدی همراه شوند.
2ـ تغییر نگرش از خدمات مبتنی بر اجتماعی به سمت سنجش نتایج و پیامدهای زندگی فرد در اجتماع
3ـ افزایش قدرت مصرف کنندگان و شکل گیری جنبش های تامین کننده حقوق بیماران و تاکید این جنبش ها بر برنامه ریزی شخص محور، توجه به پیامدهای شخصی برنامه های رفاهی و دولتی و توجه به حقوق تعیین سرنوشت خود و...
4ـ پیدایش تغییرات جامعه شناختی که جنبه های عینی و ذهنی کیفیت زندگی را معرفی کرد و ویژگی های فرد ی و شخصی این مفهوم را مورد تاکید قرار داد.(schalock,2004:208)
2-1-1- تعریف کیفیت زندگی
در لغتنامه دهخدا(1385) واژه كيفيت به معني چگونگي و حالت و وضعي كه حاصل باشد در چيزي و در فرهن معين (1382) به معني چگونگي و چوني آمده است . واژه كيفيت در لاتين به معني چيزي، خصوصيت، طبيعت ، نوع ، ظرفيت ، تعريف ، صفت، نهاد و چگونگي است . (qol) از نظر واژه به معني چگونگي زندگي است و دربرگيرنده تفاوتهاي آن است كه براي هر فرد منحصر به فرد بوده و با ديگران متفاوت است (فتاحي، 1389: 27).
بعضي از صاحبنظران در مورد ذهني بودن و پويا بودن اين مفهوم توافق دارند )نجات ، 1387: 57) به نظر روانشناسان اولين عامل تعيين كننده در مطالعات كيفيت زندگي ، بررسي نگرش فرد نسبت به زندگي است (محمودي ، 1390: 45) (كاتر1985) كيفيت زندگي را به مثابه رضايت فرد از زندگي و محيط پيراموني تعريف مي كند كه نيازها ، خواستها، ترجيحات سبك زندگي و ساير عوامل ملموس و غيرملموس را كه بر بهزيستي همهجانبه فرد تأثير دارند را دربرميگيرد (غفاري، 1388: 4-5) داينر كيفيت زندگي را متضمن اين ميداند كه افراد خودشان از زندگي خودشان ارزيابي مثبتي داشته باشند (داينر ،2004: 34) شوماخر كيفيت زندگي را در اين امر ميداند كه افراد از زندگي شان رضايت داشته باشند، به عبارت ديگر كيفيت زندگي معاد احساس رضايت كلي از زندگي در نظر گرفته شده است (محمودي ، 1390: 45) از نظر مالمن (1977) كيفيت زندگي مفهومي ناظر به افراد است، ولي همچون انتظارات، از طريق تعامل پوياي بين فرد مفرو ، جامعه و محل سكونت او تعيين ميشود (غفاري ،1388: 4-5) از نظر گروه كيفيت زندگي سازمان جهاني بهداشت( 9660 )درك فرد از وضعيت كنوني اش با توجه به فرهن و نظام ارزشي كه در آن زندگي مي كند و ارتبا اين دريافت ها با اهداف ، انتظارات ، استانداردها و اولويتهاي مورد نظر فرد مفهوم كيفيت زندگي را تشكيل مي دهد )نجات ، 1388: 55).
از منظر علمی تلاش های متعددی برای ارائه تعریف کاربردی از مفهوم کیفیت زندگی انجام شده و تعاریف متعددی نیز ارائه شده است که در جدول 2ـ1 به برخی از این تعاریف به صورت اختصار اشاره شده است:
جدول 2ـ1: خلاصه تعاریف کیفیت زندگی
نام نظریه پردازخلاصه تعریفسینیتا و هانیدسکیفیت زندگی را برداشت و ارزیابی مثبت یا منفی فرد از خصوصیات زندگی خود و میزان رضایت کلی فرد از زندگی میدانندایسنیک کیفیت زندگی دیدگاه فرد را درباره تفاوت درک شده بین آنچه باید باشد و آنچه هست نشان میدهدنرودن فلت کیفیت زندگی افراد از طریق بررسی تجربه آنان از میران دستیابی به آمال و آرزوهای شان انجام پذیر است.کمپل احساس رضایت از زندگی شغلی و رضایت از زندگی خانوادگی ارکان کلی رضایت از زندگی می باشند.تورانسکیفیت زندگی شامل موفقیت فرد در رسیدن به شرایط خاص یا موقعیتی از پیش تعیین شده و تجربه کنونی احساس سلامتی ورضایتمندی فردی است .مالمانکیفیت زندگی بوسیله ارتباط متقابل پویا بین یک فرد جامعه او و عادات او مشخص می گرددویورکیفیت زندگی عبارت است از وضعیت سلامت خود و میزان رضایت از این وضعدونالدکیفیت زندگی را شالم خوب بودن و بهزیستی فرد از نظر فیزیکی عملکردی، اجتماعی، روانی وعاطفی می داندیونسکوکیفیت زندگی مفهومی کلی است که تمام جنبه های زیستی، شامل رضایت مادی، نیازهای حیاتی و جنبه های انتقالی زندگی مانند: توسعه فردی، خودشناسی و بهداشت اکوسیتم را پوشش میدهد.سمینار جهانی سامان ملل متحد در ارتباط با جهان سومUNکیفیت زندگی شامل شرایط بهتر تغذیه، پوشاک، مسکن و محیط زیست انسانی، بهداشت و آموزش و پرورش و ایجاد فرصت هایی برای کنش متقابل اجتماعی، کسب مهارت های اجتماعی و شغلی، گسترش همبستگی عمومی و مشارکت اجتماعی و سیاسی می باشد.
بنا به تعریف سازمان جهانی بهداشت کیفیت زندگی درک افراد از موقعیت خود در زندگی از نظر فرهنگ، سیستم ارزشی ای که در آن زندگی می کنند اهداف انتظارات، استانداردها و اولویت هایشان می باشد. پس کاملا فردی بوده و توسط دیگران قابل دیدن نیست و به درک افراد از جنبه های گوناگون زندگی شان ستوار است.
عامل اصلی تعیین کننده کیفیت زندگی عبارت است از: تفاوت درک شده بین آنچه هست و آنچه از دیدگاه فرد باید باشد و این همان ذهنی بودن کیفیت زندگی است. پویایی کیفیت زندگی به این معناست که با ذشت زمان تغییر می کند و به تغییرات فرد و محیط او بستگی دارد(نجات، 1385: 11-2).
به اعتقاد سازمان جهانی بهداشت کیفیت زندگی افراد را باید با توجه به 4بعد سلامت فیزیک ، سلامت روانی، روابط و ارتباطات اجتماعی و سلامت محیط، مورد سنجش و ارزیابی قرار داد..
سازمان جهانی بهداشت برای هر یک از این ابعاد مصادیقی را نیز ارائه می نماید.
که عباتند از:
1ـ سلامت فیزیکی: شامل توانایی انجام فعالیت های روزمره زندگی، میزان وابستگی به درمان های پزشکی، قدرت و خستگی، تحرک و چابکی، درد و ناراحتی، خواب و استراحت، ظرفیت و توانایی برای کار و فعالیت می باشد.
2ـ سلامت روانی: شامل رضایت و تصور شخص از خود و ظاهر بدنی اش، احساسات مثبت و منفی فرد، اعتماد به نفس، اعتقادات روحی، مذهبی، شخصی، تفکر، یادگیری و حافظه و تمرکز می باشد.
3ـ روابط اجتماعی شامل ارتباطات شخصی، حمایت اجتماعی و فعالیت جنبی می باشد.
4ـ سلامت محیط: شامل منابع مادی و مالی، آزادی، ایمنی، میزان در دسترس بودن وکیفیت مراقبت های بهداشتی، درمانی واجتماعی ، فرصت های پیش رو برای کسب و به دست آوردن اطلاعات و مهارت های جدید، امکان فعالیت های تفریحی ، سلامت محله ای که شخص درآن زندگی می کند و امکانات آن و سلامت محیط خانه می باشد (همان ،11).
2-1-2- ابعادو شاخصهاي كيفيت زندگي شهري
در ارزیابی کیفیت زندگی، برخی از دانشمندان ارضاء نیازهای فردی را در کانون توجه خود قرار داده اند در حالی که عده ای دیگر به شرایط عینی مبتنی بر ذهنیت افراد نسبت به رفاه خودتوجه داشته اند واعلام کرده ا ند که رفاه ذهنی به شدت با تعداد انتخابها و فرصتهایی که افراد در زندگی داشته اند و نیز به میزان توانایی آنها برای استفاده از این فرصت ها ارتباط دارد. رفاه ذهنی مفهوم اصلی رویکرد روان شناختی به کیفیت زندگی می باشد و این احساس که زندگی از معنا برخوردار است نگرش مثبت به زندگی، خوشبختی، استقلال وتوانایی کنترل محیط زندگی از سطح بالایی از رفاه ذهنی را افزایش می دهد که در نهایت به ارزیابی مثبت از کیفیت زندگی منتهی می شود در رابطه با ارزیابی کیفیت زندگی دو روکیرد عمده وجود دارد یک رویکرد معروف به رویکرد اسکاندیناویابی است که در کشورهای اروپایی رواج دارد وبه شرایط عینی زندگی و رفاه افراد از طریق ارضاء نیازهای اولیه زندگی تاکید دارد «جان درنیوسکی» و ریچارد تیتموس از بنیان گذاران آن رویکرد هستند رویکرد دیگر رویکرد آمریکایی بوده و تاکید بر تجارب فرهنگی افراد در زندگی شان دارد که رضایتمندی و خوشبختی به عنوان معرف های اصلی این سنجش به کار برده می شود . آنگوس کمپبل به عنوان یکی از طرفداران این رویکرد معتقد است که شهروندان بهترین قضاوت کنندگان در خصوص موقعیت زندگی خود می باشند و لذا کیفیت زندگی را باید از دریچه چشم آنها مشاهد نمود.statc of the ast no 1.2003:11))
ميلز (1985) نشان ميدهد كه اصطلاح كيفيت زندگي به طور معمو ل به عنوان برآوردهاي ذهني رضايتمندي و بهزيستي و يا بهعنوان مجموعهاي از ستاندههاي اقتصادي و اجتماعي كه توسط افراد يا گروهها بهدست آمده است، توصيف ميشود (غفاري 1388: 5 و6) بر اين مبنا، كيفيت عيني زندگي، شرايط بيروني زندگي را نمايش مي دهد(داس ،2009: 298) كيفيت عيني زندگي با استفاده از شاخصهاي عيني كه مرتبط با واقعيات قابل مشاهده و ملموس زندگي هستند، اندازه گيري ميشود . اين شاخص ها از داده هاي ثانويه مانند تراك جمعيت، نرخ جرم، ميزان تحصيلات، خصوصيات خانوار و مانند آنها حاصل ميشود. فو (2000) معتقد است كه شاخصهاي عيني به تنهايي نميتواند كيفيت واقعي زندگي را نمايش دهند، زيرا اين شاخصها داراي پايايي بالا ، اما قابليت اطمينان پايين در ارزيابي كيفيت زندگي هستند (رضواني ، 1387: 6) .
جنز (2004) كيفيت زندگي را ساختاري چند بعدي شامل قلمروهاي مادي، احساسي، رواني، اجتماعي و رفتاري ميداند. هاگرتي و همكاران (2001) بيان مي دارند كيفيت زندگي اصطلاحي است كه بر كيفيت كلي زندگي افراد و نه فقط بر برخي از قلمروهاي زندگي دلالت ميكند. از اين رو، اگر كيفيت زندگي به اجزاي مختلف تقسي شود ، بايد اجزاي آن در مجموع يك ساختار كلي به نام كيفيت زندگي را نمايش دهند )رضواني و منصوريان،1387، 5)
دومین عامل تشکیل دهنده بعد اجتماعی کیفیت زندیگ منزلت نقشی افراد در جامعه است منزلت نقشی با استفاده از نظریه ویژگی پایگاهی مورد بررسی قرار می گیرد طبق این نظریه هر ویژگی که افراد را درگروه های م بتنی بر انجام وظیفه از یکدیگر متمایز کند میت واند به عنوان عاملی در تفکیک پایگاه ومنرلت نقشی افراد عمل کند ویژگی های پایگاهی با توجه به الگوهای فرهنگی و یا نوع کار در حال انجام معیین می شود (محمودی 1390: 51) منزلت نقشی افراد را تا حد زیادی می توان براساس ویژگی های پایگاهی آن ها درگروه های مبتنی بر انجام وظیفه تعیین کرد در حقیت این که افراد در سلسله مراتب و قشربندی اجتماعی مجموعه ای از رفتارهای مورد انتظار را از خود به نمایش می گذراند که مبتنی بر یک مجموعه از هنجارها باشد مشخصه نقش اجتماعی است (رفیع پور، 1380: 145)
آثار ثانویه برنامه های محیط زیستی در آمریکا به طور معمول به عنوان اولین کارهایی نام برده می شوند که پیشگام توجه به بحث کیفیت زندگی بوده است (شولر و فیشر،1985: 130) در دهه 70 دیوید هاروی با انتشار 4 مقاله در زمینه کیفیت زندگی به مقولات خوراک، مسکن، خدمات بهداشتی ، تحصیلات خدمات اجتماعی و خدمات مربوط به محیط زیست کالاهای مصرفی تاسیسات تفریحی دلپذیری محله و وسایل حمل و نقل به عنوان 9 مقوله از نیازهای انسانی پرداخت( جاجرمی و کلته، 1385: 7) پس از آن گافمن و آدامک در سال 1999 با روشی کمی و کیفی به شناسایی تاثیرات مشارکت در گروه های موسیقی بر کیفیت زندگی پرداختند. همچنین بلوم و کرایگ (2001) در چین بنگلادش و هند با روش کیفی و کمی به ارزیابی روابط بین کیفیت زندگی و متغیرهای اجتماعی و اقتصادی پرداختند (رضوانی و منصوریان، 1387: 3)
می یرز(1988) در بحث اندازه گیری کیفیت زندگی چهار روش تحلیل کیفیت زندگی را به شرح زیر مطرح نموده است (باسخا، 1389: 100)
روش رفاه فردی، که میزان رضایت افراد از زندگی را اندازه گیری می نماید:
روش بررسی روند جامعه، که بر اجزای مختلف کیفیت زندگی و روند آن ها رد جامعه تمرکز می یابد:
روش مقایسه قابلیت سکونت ، که نقاط مختلف شهری را با توجه به شاخص های کمی کیفیت زندگی مورد مقایسه قرار میدهد.
روش بازار سکونت که در آن تمرکز اصلی بر مقایسه شهرهای مختلف از نظر هزینه های زندگی و تفاوت دستمزد به عنوان شاخص های کیفیت زندگی است.
توسعه و پرورش هويت مدني و افزايش آگاهي نسبت به حقو سياسي و اجتماعي و تكاليفي كه هر شهروند به عهده دارد، لازمه زندگي در جهان امروز وهدف مه تربيت اجتماعي است و موجب ارتقاء كيفيت زندگي خواهد شد )شاماني، 1389 :15)
دومين عامل تشكيل دهنده بعد اجتماعي كيفيت زندگي، منزلت نقشي افراد در جامعه است. منزلت نقشي با استفاده از نظريه ويژگيهاي پايگاهي مورد بررسي قرار مي گيرد .
طبق اين نظريه، هر ويژگي كه افراد را در گروههاي مبتني بر انجام وظيفه از يكديگر متمايز كند، ميتواند بهعنوان عاملي در تفكيك پايگاه و منزلت نقشي افراد عمل كند .
ويژگيهاي پايگاهي با توجه به الگوهاي فرهنگي و يا نوع كار در حا انجام تعيين ميشود (محمودي،:1390 : 15) منزلت نقشي افراد را تا حد زيادي ميتوان براساس ويژگي هاي پايگاهي آنها در گروههاي مبتني بر انجام وظيفه تعيين كرد. در حقيقت، اينكه افراد در سلسلهمراتب و قشربندي اجتماعي مجموعه اي از رفتارهاي مورد انتظار را از خود به نمايش مي گذارند كه مبتني بر يك مجموعه از هنجارها باشد مشخصه نقش اجتماعي است )رفيع پور،1380، 145)
در مورد تاريخچه بحث كيفيت زندگي بايد گفت كيفيت زندگي مفهومي جديد و نو پا نيست، بلكه در فلسفه يونان نيز وجود داشته و ارسطو در مبحث شادي )كه در آن زمان معاد كيفيت زندگي اكنون است( بدان اشاره كرده است. در دوران جديد ، كساني چونكيير كگارد 9، ژان پل سارتر 5، مازلو 0 و ديگران در بحث درباره حالتهاي دروني اشخاص به آن توجه كرده اند )ركن الدين افتخاري و همكاران، 53:9063 ) به لحاظ آكادميك ، مفهوم كيفيت زندگي در امريكا به عنوان يك زمينه تحقيقي از اوايل دهه 9613 ميلادي مطرح شد )رباني خوراسگاني و كيانپور، 59:1390 ) اين در حالي است كه نخستين بار واژه كيفيت زندگي به صورت تخصصي در آمريكا توسط پيژو 1 در سا 9653 در كتاب اقتصاد و رفاه بهكار برده شد. وي در اثر خود، حمايت حكومت از افراد سطح پائين و تأثير ي كه اين حمايت بر روي زندگي اين افراد دارد را توضيح داد. كار تحقيقي بائر(1966) دربار ه آثار ثانويه برنامههاي محيط زيستي در آمريكا، بهطور معمو بهعنوان اولين كارهايي نام ، برده ميشوند كه پيشگام توجه به بحث كيفيت زندگي بوده است )شولر و فيشر،1985 :30) در دهه 53 ، ديويد هاروي 5 با انتشار 1 مقاله در زمينه كيفيت زندگي به مقولات خوراك، مسكن، خدمات بهداشتي، تحصيلات، خدمات اجتماعي و خدمات مربو به محيط زيست، كالاهاي مصرفي، تأسيسات تفريحي، دلپذيري محله و وسايل حمل و نقل به عنوان 6 مقوله از نيازهاي انساني پرداخت )جاجرمي و كلته 5:9052 ( پس از آن، گافمن و آدامك 0 در سال 9666 با روشي كمي و كيفي به شناسايي تأثير ات مشاركت در 5339 ( در چين، ( گروههاي موسيقي بر كيفيت زندگي پرداختند. همچنين بلوم و كراي 1بنگلادش و هند با روش كيفي و كمي به ارزيابي روابط بين كيفيت زندگي و متغيرهاي) اجتماعي و اقتصادي پرداختند )رضواني و منصوريان، 0:9055 9655 ( در بحث اندازه گيري كيفيت زندگي چهار روش تحليل كيفيت زندگي مي يرز 2 را به شرح زير مطرح نموده است )باسخا، 933:9056 - روش رفاه فردي، كه ميزان رضايت افراد از زندگي را اندازهگيري مينمايد؛ - روش بررسي روند جامعه، كه بر اجزاي مختلف كيفيت زندگي و روند آنها در جامعه تمركز مييابد؛
- روش مقايسه قابليت سكونت، كه نقا مختلف شهري را با توجه به شاخص هاي كمي كيفيت زندگي، مورد مقايسه قرار ميدهد.
- روش بازار سكونت كه در آن تمركز اصلي بر مقايسه شهرهاي مختلف از نظر هزينههاي
زندگي و تفاوت دستمزد، به عنوان شاخصهاي كيفيت زندگي است.
مييرز (1988) در بحث اندازهگيري كيفيت زندگي چهار روش تحليل كيفيت زندگي را به شرح زير مطرح نموده است )باسخا ،1389: 100)
روش رفاه فردي، كه ميزان رضايت افراد از زندگي را اندازهگيري مينمايد؛
- روش بررسي روند جامعه، كه بر اجزاي مختلف كيفيت زندگي و روند آنها در جامعه تمركز مييابد؛
- روش مقايسه قابليت سكونت، كه نقا مختلف شهري را با توجه به شاخص هاي كمي كيفيت زندگي، مورد مقايسه قرار ميدهد.
- روش بازار سكونت كه در آن تمركز اصلي بر مقايسه شهرهاي مختلف از نظر هزينه هاي زندگي و تفاوت دستمزد، به عنوان شاخص هاي كيفيت زندگي است.
گسترده ترین و رایج ترین تمایز در بررسی کیفیت زندگی تمایز میان کیفیت زندگی ذهنی و عینی است . علاوه بر این می توان میان کییفیت زندگی فردی و نیز کیفیت زندگی جمعی نیز تمایز قایل شد به عنوان مثال شاخص های کیفیت زندگی عینی جمعی می توانند شامل در آمد سرانه، میانگین مصرف کالری، درصد باسوادان نرخ جرایم امید به زندگی و مجموعه ای از دیگر شاخص ها باشد.
جدول 1 دسته بندی انواع کیفیت زندگی برحسب ذهنی – عینی و فردی – جمعی
کیفیت زندگیعینیذهنیفردیدرآمد، بیمه، تحصیلات و...احساس خوشبختی، رضایت از زندگی وجمعیمتوسط درآمد، نسبت برخورداران از بیمه، متوسط نرخ با سوادی و..متوسط میزان احساس خوشبختی، متوسط میزان رضایت از زندگی
در یک تقسیم بندی دیگر می توان خوشه های کیفیت های زندگی را براساس دو ویژگی از هم متمایز کرد (ون هاون 2007) اولنی تمایز میان فرصت های زندگی و نتایج زندگی است. این تمایز در علوم سلامت رایج است در این علوم هرگز شرایط لازم برای سلامت مانند تغذیه مناسب و مراقبت مناسب با خود سلامت مخلوط نمی شوند دو م تمایز میان کیفیات درونی و بیرونی است اولی درمحیط است ودومی در خود فرد این تمایز هم در علوم سلامت رایج است از ترکیب این دو تمایز جدول شماره 2 به وجود می آید.
جدول شماره 2 دسته بندی انواع کیفیت زندگی برکیفیات درونی – بیرونی و فرصت – نتایج زندگی
کیفیات بیرونیکیفیات درونیفرصت های زندگیقابل زندگی بودن محیطتوانایی زندگی فردنتایج زندگیمنفعت زندگیلذت زندگی
ردیف مربوط به فرصت های زندگی تقریباً با کیفیت زندگی عینی معادل است چرا که به صورت بیرونی قابل مشاهده و سنجش است نتایج زندگی مربوط به چیزی است که فرد از بیرون دریافت می کند و به عبارت دیگر نتیجه ای است که شرایط بیرونی بر زندگی فرد می گذارد.
در تحقیقات اخیر کیفیت زندگی ذهنی اهمیت بیشتری یافته است و بر آن بیشتر از کیفیت زندگی عینی تاکید می شود برخی تعریف بهزیستی ذهنی به عنوان شاخص کیفیت زندگی را بسایر دموکراتیک دانسته اند(داینروایشی 2000) چون به جای این که مختصصان بگویند مردم چه موقع احساس خوشبختی می کنند خود مردم درباره آن اظهار نظر می کنند آن ها معتقدند به سادگی می توان از افراد پرسید تا چه حد احساس خوشبختی می کنند( کانمان، 1999)
2-1-3- تاریخچه کیفیت زندگی
2-1-3-1- تاریخچه کیفیت زندگی در جهان
كيفيت زندگي سازهاي است كه ازنيمة دو مقرن بيستم مورد توجه نظريه پردازان شاخه هاي مختلف علوم اجتماعي و مطالعات توسعه،و مديران وكارگزاران سياست اجتماعي قرار گرفته است. اين توجه تحت تأثيرپيامدهاي منفي حاصل ازفرايندصنعتي شدن، سياست هاي متمركزبررشداقتصادي، وتحول رويكردهاي نظري و سياست هاي عملي توسعه بوده است. باوجوداين، بايدگفت كيفيت زندگي مفهوم جديدي نيست. ريشةتاريخي استفاده از اين عبارت را میتوان درآثاركلاسيك ارسطو يافت. و ياز رابطة بين كيفيت زندگي هنگام شادي وارزشهاي ذهني افرادسخن ميگويد (مختاري ونظري، 1389)
دومين عامل تشكيل دهنده بعد اجتماعي كيفيت زندگي، منزلت نقشي افراد در جامعه است. منزلت نقشي با استفاده از نظريه ويژگيهاي پايگاهي مورد بررسي قرار مي گيرد .
طبق اين نظريه، هر ويژگي كه افراد را در گروههاي مبتني بر انجام وظيفه از يكديگر متمايز كند، ميتواند به عنوان عاملي در تفكيك پايگاه و منزلت نقشي افراد عمل كند .
ويژگيهاي پايگاهي با توجه به الگوهاي فرهنگي و يا نوع كار در حا انجام تعيين ميشود (محمودي، 1390: 51) منزلت نقشي افراد را تا حد زيادي ميتوان براساس ويژگي هاي پايگاهي آنها در گروههاي مبتني بر انجام وظيفه تعيين كرد. در حقيقت، اينكه افراد در سلسله مراتب و قشربندي اجتماعي مجموعه اي از رفتارهاي مورد انتظار را از خود به نمايش ميگذارند كه مبتني بر يك مجموعه از هنجارها باشد مشخصه نقش اجتماعي ا ست (رفيعپور ،1380: 145).
در مورد تاريخچه بحث كيفيت زندگي بايد گفت كيفيت زندگي مفهومي جديد و نو پا نيست، بلكه در فلسفه يونان نيز وجود داشته و ارسطو در مبحث شادي )كه در آن زمان معاد كيفيت زندگي اكنون است( بدان اشاره كرده است. در دوران جديد ، كساني چون كيير كگارد 9، ژان پل سارتر 5، مازلو 0 و ديگران در بحث درباره حالتهاي دروني اشخاص به آن توجه كردهاند (ركنالدين افتخاري و همكاران، 1390: 70) به لحاظ آكادميك ، مفهوم كيفيت زندگي در امريكا بهعنوان يك زمينه تحقيقي از اوايل دهه 1960 ميلادي مطرح شد (رباني خوراسگاني و كيانپور، 1385: 71) اين در حالي است كه نخستين بار واژه كيفيت زندگي به صورت تخصصي در آمريكا توسط پيژو 1 در سال 1920 كتاب اقتصاد و رفاه بهكار برده شد. وي در اثر خود، حمايت حكومت از افراد سطح پائين و تأثير ي كه اين حمايت بر روي زندگي اين افراد دارد را توضيح داد. كار تحقيقي بائر (1966) درباره آثار ثانويه برنامههاي محيط زيستي در آمريكا، بهطور معمو بهعنوان اولين كارهايي نام ، برده ميشوند كه پيشگام توجه به بحث كيفيت زندگي بوده است )شولر و فيشر ،1985: 130) در دهه 70 ديويد هاروي با انتشار 4 مقاله در زمينه كيفيت زندگي به مقولات خوراك، مسكن، خدمات بهداشتي، تحصيلات، خدمات اجتماعي و خدمات مربو ط به محيط زيست، كالاهاي مصرفي، تأسيسات تفريحي، دلپذيري محله و وسايل حمل و نقل به عنوان 9 مقوله از نيازهاي انساني پرداخت (جاجرمي و كلته، 1385: 7) پس از آن، گافمن و آدامك در سال 1999با روشي كمي و كيفي به شناسايي تأثير ات مشاركت در گروههاي موسيقي بر كيفيت زندگي پرداختند. همچنين بلوم و كرایگ(2001) در چين، بنگلادش و هند با روش كيفي و كمي به ارزيابي روابط بين كيفيت زندگي و متغيرهاي اجتماعي و اقتصادي پرداختند (رضواني و منصوريان، 1387: 3) .
کیفیت زندگی برای اولین بار در کتاب اقتصاد رفاه توسط آرتور سیسیل پیکو اقتصاددان انگلیسی مطرح شد که بیشتر به شاخص های مادی توجه داشت ولی در اواخر دهه 1950 با توجه به ابعاد غیر مادی آن مجددا توسط جی. کی . گالبرایت مطرح شد(stale of the ast 1.2003-9)
به تدریج جنبش های اجتماعی کیفیت زندگی را در کانون توجه خود قرار داده و مطالعات فراوانی در رشته های مختلف بر روی آن انجام شد و ارزیابی کیفیت زندگی از طریق مجموعه متنوعی از معرفهای اجتماعی از دهه های 1960 و 1970آغاز شد که پاسخ به افزایش تقاضای جامعه برای کسب اطلاعات جهت حمایت از سیاست های اجتماعی فعال و کمیت پذیر کردن آن در راستای سنجش رفاه بشری بود. (زاهدی،فرخی: 1388)
گرچه مفهوم کیفیت زندگی از اواخر قرن بیستم مورد توجه جامعه شناسان قرار گرفته است اما ریشه های آن درجامعه شناسی را می توان تا اواسط قرن بیستم پی گرفت در جامعه شناسی اولین اثر مه درباره کیفیت زندگی از آگبرن(1946) می باشد که درباره حیات روستایی در ایالات متحده نوشته شده است در دهه 1960 هنگامی که جامعه شناسان علیه چیرگی شاخص های اقتصاید واکنش نشان دادند مفهوم کیفیت زندیگ در پژوهش های اجتماعی اهمیت یافت اما تا آن هنگام تمام شاخص های کیفیت زندگی عینی بودند در دهه 1970 شاخص های ذهنی هم برای سنجش کیفیت زندگی اضافه شدند . اولین بار کمپیل و همکاران در اثر خود در سال 1976 به شاخص های ذهنی و روان شناختی کیفیت زندگی توجه کردند (کمپیل ،1976) مراکز تحقیقات گوناگونی هم اکنون به سنجش کیفیت زندگی در سطح ملی و بین المللی می پردازند در ایالات متحده آمریکا از دهه 1960 انستیتو تحقیقات اجتماعی در دانشگاه میشیگان و مرکز نظر سنجی شیکاگو کیفیت زندگی را می سنجند واز سال 1995 با تاسیس انجمن بین المللی پژوهش های کیفیت زندگی سنجش این مفهوم به خوبی نهادینه شده است (قیلیپس ، 2006) توجه به مفهوم کیفیت زندگی در مجامع علمی ونیز در میان سیاست گذران رویه فزونی است و این مفهوم در بسیاری از حوزه های علوم اجتماعی و بهداشتی مورد استفاده قرار می گیرد به واقع می توان گفت که کیفیت زندگی مفهومی بین رشته ای در علوم اجتماعی است. (نوغانی؛اصغرپور: 1388)
2-1-4-2- تاریخچه کیفیت زندگی در ایران
در ايران نيز ميتوان، چشم انداز 53 ساله كشور را يكي ار اسنادي دانست كه در كنار اهدافي چون دستيابي به امنيت انساني و اجتماعي و تحقق توسع ه پايدار ، ارتقاء كيفيت زندگي را مورد توجه قرار داده است. در برنامه چهارم توسعه كشور نيز فصلي به ارتقاء سلامت و كيفيت زندگي )فصل هفت ( اختصاص يافته است (محمودي 1390: 5) كيفيت زندگي در برنامه چهارم توسعه كشور زير سايه سلامت و بهداشت و درمان قرار گرفته است، حا آنكه سالهاست كه مفهوم كيفيت زندگي معنا و مفهومي بسيار وسيع يافته و خود شامل حوزه هاي اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي، رواني و سلامت است . در كشور ما مفهوم كيفيت زندگي تا به حا در مورد بيماران مبتلا به بيماري هاي خاص به دفعات مورد مطالعه قرار گرفته است، اما كمتر كوششي در جهت سنجش كيفيت زندگي در معناي عام آن به چش ميخورد (رباني خوراسگاني و كيانپور، 1385: 69).
2-1-5- نظریه های کیفیت زندگی
امروزه، كيفيت زندگي يكي از چارچوبهاي نظري مورد قبو در بررسي شرايط زندگي جوامع مختلف به شمار ميرود. كيفيت زندگي وضعيت فرد و يا افراد يك جامعه را با توجه به عوامل برونزايي نظير فنآوري توليد، زيرساختها، روابط اجتماعي، نهادهاي اجتماعي محيط زيست و مانند آنها تحت تأثير قرار ميدهد (باسخا، 1389: 96) بهطوركلي، كيفيت زندگي، علاوه بر مسائل اقتصادي، نگرانيهاي اجتماعي و محيط زيست را نيز مدنظر قرار ميدهد. كيفيت زندگي، به نوعي بيانگر وضعيت افراد ساكن در يك كشور يا منطقه ميباشد. نظريات اوليه مربو به كيفيت زندگي، بيشتر بر نگرانيها و اولويت هاي فردي تأكيد داشتند (روباك 1982: 1259) اما در سا هاي اخير، مباحث نظري، از فرد محوري بهسوي نگرانيهاي اجتماعي نظير امنيت، آزادي، گستردگي كيفيت زندگي و ساختار و كيفيت روابط اجتماعي افراد در جامعه تغيير يافته است (اسمیت، 2002: 404)
ديدگاه كنش متقابل در مورد كيفيت زندگي براين نكته تأكيد دارد كه در بحث كيفيت زندگي بايد به چگونگي تعامل و كنش متقابل نمادين توجه نموده و بر ماهيت فكري و تصوري هر فرد نسبت به خودش تأكيد داشت، چراكه نگرش وي مانند هر فرد ديگري در مورد تصور مثبت و منفي اطرافيان در مورد شخصيت و رفتارش تأثير به سزايي در نحوه عمل او و در كيفيت زندگي او دارد. از نظريهپردازان اين رويكرد ، چارلز هورتن كولي ميباشد كه تبيينهاي او در مورد كيفيت زندگي تحت عنوان الگوي خود آينهاي و الگوي مفهوم خود آينه سان در ارتبا با « نقش اجتماعي ارائه شده است. بنا بر تئوري كولي كيفيت زندگي فرد قرار ميگيرد و هرچه اين مفهوم در فرد از بار معنايي قوي تر ي برخوردار باشد، در مقابل، كيفيت زندگي فرد كه به نوعي انعكاسي از اين مفهوم ميباشد از درجه بالاتري برخوردار خواهد بود (مختاری و نظری، 1389: 87). همچنين، بحث دوركي در رابطه با خودكشي و به ويژه آنومي يكي از پر آوازه ترين نظريه هاي جامعه شناسي كژرفتاري و انواع صور ناهنجاريهاي اجتماعي است كه به منظور تحليل كاركرد كيفيت زندگي مفيد ميباشد. دوركي ، فردگرايي و آنومي را از پيامدهاي پيشرفت و تمدن و از عوار خطرناك آن به شمار ميآورد. به نظر وي، آنومي عبارت از شرايط دره و بره و به هريخته اي است كه وقتي هنجارهاي اجتماعي ضعيف شوند ، از بين بروند يا در تضاد با ه قرار گيرند، ه در سطح فردي و ه در جامعه به وجود مي آيد (دورکیم، 1387: 411).
آنومي در نظر دوركي به بي سازماني، گسستگي و از ه گسيختگي اجتماعي، اختلا و اغتشاش در نظام جمعي اشاره دارد. بر اثر چنين حالاتي احساسات جمعيت ضعيف گرديده و ضمانت اجرايي خود را از دست خواهد داد )ملكيان و شريفيان ، 1388: 1487). و در نتيجه ي افزايش انحرافات، كيفيت زندگي پايين خواهد آمد.
دوركي در كتاب خودكشي (1897) بعد از اينكه تقسي كار را بيانگر توسعه عادي و نهايتاً فرخنده جوامع بشري ميداند، اين نكته را متذكر ميشود كه انسان در جوامع جديد الزاماً از سرنوشت خود خشنودتر نيست. در اين مورد، وي به نمود خودكشي اشاره ميكند كه مظهر و دليل برخي ويژگيهاي احتمالاً بيمارگون در سازمان كنوني حيات مشترك انسانهاست (آرون 1386: 371- 385)
دوركي بيهنجاري را به وضع بيضابطگي نسبي در كل جامعه يا در برخي از گروهاي تركيبكننده آن راجع دانسته و معتقد است در اين موقعيت، آرزوهاي فردي ديگر با هنجارهاي مشترك تنظي نمي شوند و در نتيجه افراد بدون راهنماي اخلاقي ميمانند و هركسي تنها هدف هاي شخصي اش را دنبا مي كند .
هرگونه تحرك سريع در ساختار اجتماعي كه به از ه پاشيدگي شبكه هايي بينجامد ، احتما وقوع بيهنجاري را قوت ميبخشد (کوزر، 1387: 188-193).
ميتوان گفت كيفيت زندگي در انديشه دوركي معلو مكانيس هاي معين و عوامل اجتماعي مشخص ميباشند. اگر چه او بهطورخاص روي اين امر تأكيد نميكند، آشكارا بر اين اصل تأكيد دارد كه فقدان اجماع در باب ارزشهاي مقرره منجر به محو و غيبت تدريجي اقتدار و ضابطه اخلاقي گرديده و جامعه مديريت مؤثر و كنتر اجتماعي لازمه را بر فرد از دست ميدهد. ثبات اجتماعي برخاسته از قواعد اخلاقي بر افراد يك جامعه است . از اين رو، فقدان چنين ضابطه كنترلي و مديريت اخلاقي در بروز بيهنجاري اجتماعي و پائين آمدن سطح كيفيت زندگي نقش اساسي ايفا ميكند (کوئن، 1382: 220)
آنومی به دليل و يژگيهايي كه گفته شد ميتواند باعث كاهش كيفيت زندگي شود، زيرا در چنين وضعيتي فرد در برابر قواعد و سنجه هاي اجتماعي رفتار، سرگردان بوده و با توجه به اين آشفتگي، فرد توان پيروي از هنجارها و قواعد اجتماعي را ندارد . در اين نظريه ، كيفيت زندگي تابع نوع، شدت و چگونگي رابطه اجتماعي است . رابطه اجتماعي از دو جهت بر كيفيت زندگي اثر ميگذارد. از يك سو، تأمين نيازهاي عاطفي، شناختي و حتي مالي فرد با كيفيت زندگي در ارتبا است. از سوي ديگر، از طريق مهار تمايلات افراد ، از آرزوهاي بيپايان و ارضاء نشدني جلوگيري ميكند (مختاری و نظری، 1389: 100)
دورکیم درصددبود كه نشان دهد كه جامعهاي كه افراد آن بهوسيله نظامي از ارزشها و هنجارها و يا به تعبير ديگر اخلاقيات هدايت ميشوند، رضايت بيشتري از موقعيت خود در نظام كار دارند و اين امر به نوبه خود بر روي كيفيت زندگي فرد مؤثر خواهد بود (بودون، 1989: 35).
بر اين عقيده است كه در ،» كلان شهر و حيات ذهني « جرج زيمل در اثر معروف خود شهرهاي بزرگ و بهخصوص دركلان شهرها، جمعيت عظي و متراك شهر و فشار آن به زندگي انسان، هويت فردي و آزادي او را به خطر ميافكند و اين امر موجب انزوا و از خود
بيگانگي او ميشود در عين حال وي معتقد است كه انسان در شهر در عين از خود بيگانگي، به نوآوري و خلاقيت ميپردازد (ساروخانی، 1383: 81). از ديدگاه زيمل ميتوان در مورد كيفيت زندگي به دو صورت قضاوت كرد، اولاً از آنجايي كه زندگي شهري جايگاه عقلانيت است، لذا رفتار معقولانه و حسابگرانه ميتواند به كيفيت زندگي فرد بها داده و از اين منظر، فرد كيفيت زندگي بالاتري را تجربه كند. از سوي ديگر، از آنجايي كه يكي از ابعاد مه كيفيت زندگي توجه به احساسات و بهخصوص روابط عاطفي افراد در جامعه است، اين ويژگي در كلان شهرها كمرن شده است. در نتيجه، اين جنبه داراي آثار منفي بر روي كيفيت زندگي است ( مختاری و نظری، 1389: 16و117) .
در رويكرد ساختاري براي كيفيت زندگي عناصر سازنده و عوامل ايجادكنندهاي تعيين ميشود. اين عناصر به صورت عام عبارتاند از: خودمختاري، شناخت، وابستگي متقابل و برابري كه عواملي مانند امنيت، شهروندي و دموكراسي را براي محقّق شدن نياز دارد. در ميان رويكردهاي ساختاري به كيفيت زندگي، برخي بر شرايط زندگي و كيفيت زندگي تمركز دارند كه شامل شرايط عيني و ذهني متكي بر منابع و فرصتها ميشود. برخي نيز بر نسبيت فرهنگي كيفيت زندگي تأكيد دارند (غفاري ، 1388 :43)
نظریه پردازان مختلف پیرامون بحث کیفیت زندگی نظریات گوناگونی ابراز نموده اند.
جدول 2ـ2: خلاصه نظریات کیفیت زندگی
نام نظریه / نظریه پردازچکیده تئوریبراون کیفیت زندگی را با توجه به دو سطح خر(فردی، ذهنی) و کلان (اجتماعی، عینی) تعریف می کند.مدل توضیحی لی کیفیت زندگی به چها ربعد از جمله سلامت جسمی، سلامت روان شناختی، ادارک محیط زندگی و روابط اجتماعی تقسیم می شود.کینگ و هیندسچهار بعد برای کیفیت زندگی در نظر گرفته اند که عبارتند از: رفاه جسمی، رفاه روانی، رفاه اجتماعی و رفاه معنویزان به اعتقاد وی کیفیت زندگی یک مفهوم چند بعدی است که شامل رضایت از زندگی ، تصویر از خود فاکتورهای بهداشتی، عملکردی ، اقتصادی و فرهنگی می باشد.هورنکوئیستکیفیت زندگی به وسیله بررسی ابعاد پنج گانه زیر از زندگی افراد امکان پذیر است.1ـ قلمروفیزیکی 2ـ قلمرو روانی 3ـ قلمرو اجتماعی 4ـ قلمرو رفتاری – فعالیتی 5ـ قلمرو عاطفیزاف (ماتریس کیفیت زندگی) کیفیت زندگی را ترکیبی از شرایط عینی زندگی و رفاه ذهنی افراد و گروه ها تعریف می نماید . وی معتقد است که در ارزیابی کیفیت زندگی باید شرایط عینی زندگی و ارزیابی ذهنی افراد از این شرایط را با رفاه واقعی به صورت همزمان در نظر گرفت .آبراهام مازلو (نظریه سلسله مراتب نیازها)کیفیت زندگی باید با توجه به این نکته تعیین شود که زندگی فرد چگونه پاسخگویی نیازهایی است که برای او جنبه غالب دارند . ممکن است برای فردی ایمنی اقتصادی نیاز باشد و برای دیگری نیاز به خودشکوفایی مطرح باشد پس این موضوع موجب سطوح بسیار متفاوت کیفیت زندگی در افراد گوناگون و جوامع گوناگون می شود.
2ـ4ـ1 تحقیقات انجام شده درخارج از کشور :
پژوهش هاي متعددي در مورد ارتباط كيفيت زندگي با ساير مؤلفه ها صورت گرفته است. از جمله، تأثير اوقات فراغت بر كيفيت زندگي درآثار مختلف مطرح شده است . برخي از پژوهش ها به بررسي رابطه ميان جنبههاي مختلف درك فرد از كيفيت پرداخته اند . آلن و گيبسون برخي از عوامل اجتماعي كيفيت زندگي را شامل امكانات تفريحي ، شرايط اقتصادي، امكانات آموزشي، امكانات اجتماعي، خدمات دولتي و عمومي، تسهيلات پزشكي، مشاركت و حمايت اجتماعي مطرح نمودهاند. برخي از محققان موضوعات مقدم بر كيفيت زندگي شامل شركت در فعاليتهاي تفريحي ، موقعيت اجتماعي و اقتصادي ، مشاركت اجتماعي و اقامت در جامعه را مطرح نموده اند، اما تاكنون تعداد كمي از پژوهش ها در اين حوزه به بررسي تجربي مد نظري شامل تمام فاكتورهاي مؤثر بر كيفيت زندگي پرداخته است (مختاري و نظري، 1389: 27-28) .
تحقيقات مختلف حاكي از اين است كه بهبود و پيشرفت سطح «سرمايه اجتماعي» مي تواند به كيفيت زندگي و رفاه مورد انتظار ختم شود چنانچه «لين» در بررسي خود نتايج حاصل از سرمايه اجتماعي را با عنارين نتايج سودمند(دارايي ، قدرت ، شهرت) و نتايج پرمعنا (سلامت جسماني ، رواني و رضايت از زندگي) طبقه ي مي نمايد(lin: 2001:6) «ميلور» و همكارانش نير در سال 1999 در تحقيقات خود به اين نتيجه رسيدند كه محتوا، نوع و كيفيت شبكه روابط با سرمايه اجتماعي، تاثيرات زيادي بر موفقيت افراد در حوزه هاي مختلف زندگي آنها و كل كيفيت زندگي شان برجا مي گذارد. «هارپر» نيز در پژوهش هاي خود اين ايده را مطرح مي كند كه افزايش سرمايه اجتماعي به كاهش نرخ جرم و جنايت ،ارتقاء سلامت و بهداشت افزايش طول عمر و موفقيت در عرصه هاي مختلف مي انجامد ( harper,2001:7 ).
جدول شماره 4: مروري بر تعداد ي از تحقيقات انجام گرفته پيرامون ارتباط بين سرمايه اجتماعي و كيفيت زندگي
عنوان تحقيق و جامعه مورد مطالعهنام محقق و محل انتشارروش اصلي تحقيق و خلاصه يافته هابررسي رابطه بين متغيرهاي زمنيه اي ، سرمايه اجتماعي و رضايت از كيفيت زندگي جامعه آماري: روستاهاي استان فارسسيد مسعود ماجدي، عبدالعلي لهايي زاده فصل نامه روستا و توسعه، سال 9، شماره 4، زمستان 1385روش اصلي تحقيق: پيمايش خلاصه يافته ها : يافت هاي اين تحقيق نشان ميدهد كه سطح بالاي رضايت از كيفيت زندگي مي انجامد بر اين اساس مشخص شد كه سرمايه اجتماعي در مقايسه با متغيرهاي زمينه اي مانند سن ، شغل و پيش بيني كننده اي بهتر براي رضايت از كيفيت زندگي به شمار مي آيد از ميان شاخص هاي سرمايه اجتماعي اعتماد بالاترين تاثير گذاري را در اين زمينه داشته است.سرمايه اجتماعي و كيفيت زندگي جامعه آماري: شهر گنبد كاووسغلام رضا غفاري، ناز محمد اونق مجله مطالعات اجتاعي ايران بهار 1385: شماره 1روش اصلي تحقيق : پيمايش خلاصه يافته ها: يافته هاي اين بررسي نشان ميدهد كه رابطه بين دو سازه سرمايه اجتماعي و كيفيت زندگي در سطح اطمينان 99% رابطه اي معني دار است علاوه بر اين سرمايه اجتماعي بر مبناي چهار سنجه امنيت محلي بده بتسان،ت صور نسبت به محله و عضويت انجمني 36% تغييرات كيفيت زندگي را تبيين نموده است . همچنين در مقياس محله هاي مورد بررسي يافته هاي نتحقيق نشان از ت فاوت در سرمايه اجتماعي و به تبع آن تفاوت در كيفيت زندگي را دارند .تحليلي پيرامون ارتباط بين سرمايه اجتماعي وتندرستيت درچهار ناحيه اسپانيا در نيمه دهه 1990 جامعه آماري :چهار ناحيه باسك، آندلس، گاليسيا و و والنساس اسپانياماريافرانكو پايان نامه كارشناسي ارشد دانشگاه اديث كاون روش اصلي تحقيق: پيمايش و تحليل ثانوني خلاصه يافته ها: اين پژوهش نشان ميدهد كه براساس تحليل خصيه هاي اجتماعي همچون ارتباطات ميان مردم مراودات بين شهروندان و نهادهاي عمومي و اعتماد اجتماعي كه ميتوان آنها را در ذيل مقوله احساس تعلق و به هم پيوستگي شهري گرد هم آورد مي توان اطلاعات مفيد و ارزشمندي را درباره احساس خوشبختي وتندرستي به دست آورد بر اين اساس مفهوم سرمايه اجتماعي براي تشريح روندي كه ويژگي هاي اجتماعي فوق الذكر با مفوله تندرستي و كيفيت زندگي مرتبط مي شوند مفيد به فايده خواهد بود.كنش هاي متقابل فضايي و اجتماعي: كيفيت زندگي ، سرمايه اجتماعي و شبكه هاي اجتماعي جامعه آماري : مناطق متعددي درژاپنجان بلك و بوشيتو گاهاياشي دانشگاه تاگويا – ژاپن ارائه شده درwctrsmeeting SIGآمزادم 2005Iuly6-2روش اصلي تحقيق: شبيه سازي و مدل سازي مبتني بر داده هاي كميخلاصه يافته ها: در اين مقاله نويسندگان دستاورد هاي نظري و حاصل تلاشهاي تجربي خود را در قالب يك مدل سازي مدون ارايه نموده اند. هدف اين مدل سازي ، رسيدن به الگويي مناسب جهت ارزيابي صحيح جنبه هاي درون زاي فرآيند شهر يشدن با تاكيد بر نقش سرمايه اجتماعي به عنوان پشتوانه كنش هاي متقابل و شبكه هاي اجتماعي به عنوان بستر بروز و ظهور سرمايه هاي اجتماعي بوده است در مورد ارتباط بين سرمايه اجتماعي با كيفيت زندگي تاكيد نويسندگان بيشتر بر جنبه هاي غير مادي كيفيت زندگي بوده است . براساس بخشي از نتايج ارايه شده در اين مقاله توجه به جايگاه مهم سالمندان( در جامعه ژاپن) به عنوان مركز نقل شبكه هاي اجتماعي و دارندگان سطح بالاي سرمايه اجتماعي در تعيين و ارزيابي صحيح سطح كيفيت زندگي مورد تاكيد قرار گرفته است.سرمايه اجتماعي ،رضايتمندي و كيفيت زندگي در محل كار جامعه آماري : اسپانيا فليكس پكوينا مجلهsocial indicaors research شماره 61، 2003 روش اصلي تحقيق : تحليل ثانويخلاصه يافته ها: اين تحقيق ت حليلي تجربي پيرامون ارتباط بين سرمايه اجتماعي، رضايت مندي و كيفيت زندگي در محل كار است نتايج اين تحقيق معنادار بودن مدل به كار رفته در اين زمنيه ودر نتيجه تاييد فرضيات مورد آزمون را نشان ميدهد براين اساس سطوح بالاتر سرمايه اجتماعي متضمن سطوح بالاتري از رضايتمندي و كيفيت زندگي در محل كار است همچنين سرمايه اجتماعي شاخص مناسب تري براي پيش بيني كيفيت زندگي در محل كار و رضايت شغلي در مقايسه با شاخص هايي همچون مشخصات كارگران ويژگي هاي شركت يا سازمان و يا خصوصيات محيط كار است .تاثير شوك هاي اقتصادي بر كيفيت زندگي و سرمايه اجتماعي در شهرهاي كوچك جامعه آماري: شهرهاي كوچك ايالات آيو آمريكاتري ال بر نيكولاس ريكرو كري اگنيچ- دانشگاه ايالتي آيوا مجله جامعه شناسي روستايي ، شماره (4) 73-2008 روش اصلي تحقيق : پيمايشي مبتي بر مصاحبه هاي تلفني و تحليلي ثانوي داده هاي گرد آوري شده در طول زمان از جامعه مورد برسي خلاصه يافته ها: شوك هاي اقتصادي حوادث ناگهاني هستند كه تاثير قابل توجهي را بر اقتصا د محلي مي گذارند تحقيقات موجود درزمينه جوامع بحران زده عموما نتايج بر آمده از شوك ها در جامعه را وابسته به نوع شوك ميدانند براساس نتايج اين تحقيق مشخص شد كه اين شوك ها الزوما با كاهش در كيفيت زندگي يا سرمايه ا جتماعي همراه نيستند در عين اين كه انواع مشخصي از شوك ها افزايش در مقوله هاي مورد نظر را نيز به دنبال دا رند همچنين يافته هاي تحقيق حاضر نشان ميدهد كه دوام و شدت شوك ها و اثرات انباشتي و زنجيره واز حاصل از شوك هاي متعدد وابسته به سطح سرمايه اجتماعي و كيفيت زندگي در جامعه مورد نظر است.
2ـ4ـ2 تحقیقات انجام شده درایران :
در پيرامون دو مقوله اصلي مورد بررسي در اين تحقيق – سرمايه اجتماعي و كيفيت زندگي – تحقيقات مفصلي صورت پذيرفنه است كه يك را در ارتباط با عوامل موثر بر آن ها و يا اثرات شان بر مقوله هاي اجتماعي ديگر مورد نقد و ارزيابي قرار داده اند. اما آنچه كه براي اين پژوهش حايز اهميت بوده است، تحقيقاتي است كه ارتباط في ما بين خود اين دو، يعني اثر گذاري و يا اثر پذيري متقابل سرمايه اجتماعي و كيفيت زندگي يا مفاهيم كاملاً نزديك به آن ها را مورد توجه قرار داده باشند. نمونه هايي از چنين تحقياتي در قالب جدول زير به صورت مختصر مورد بررسي قرار گرفته است.
غفاری و اونق(1385) در تحقیقی به بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در شهر گنبد کاووس پرداخته اند سه محله گوناگون شهر گنبد کاووس سه محل تحقیق آنها را تشکیل می داده و برای سنجش کیفیت زندگی از شاخص هایی مانند وضعیت سلامت و تغذیه، وضعیت آموزش، گذران اوقات فراغت، کیفیت مادی، کیفیت محیطی، بهزیستی روانی، و برای بررسی سنجش سرمایه اجتماعی از شاخص هایی مانند: اعتماد اجتماعی، ارتباط بده بستان، امنیت محلی و کیفیت دسترسی به خدمات عمومی استفاده نموده اند. یافته های این تحقیق نشان میدهد که رابطه بین دو سازه سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در سطح اطمینان 99 درصد معنادار بوده و سرمایه اجتماعی برمبنای چهار گویه امنیت محلی، بده بستان، تصور نسبت به محله و عضویت انجمنی 36 درصد تغییرات کیفیت زندگی را تبیین نموده است (غفاری، وانق، 1385).
یلدا پسندیده (1389) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با راهنمایی دکتر علی اصغر مقدس – به بررسی روابط سرمایه اجتماعی اقتصادی و کیفیت زندگی سالمندان در شهر مشهد پرداخته است. این پژوهش با استفاده از نظریه بوردیو وپاتنام در سرمایه اجتماعی نظریه بوردیو در سرمایه اقتصادی و نظریه مازلو در کیفیت زندگی و به روش پیمایش صورت گرفته است تحلیل آماری داده های این پژوهش نشان میدهد که رابطه دو سازه سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در سطح 99 درصد اطمینان معنادار است و علاوه بر این سرمایه اجتماعی بر مبنای سه شاخص اعتماد ارتباط و مشارکت اجتماعی – فرهنگی 34 درصد از تغییرات کیفیت زندگی را تبیین نموده است . رابطه سازه سرمایه اقتصادی وکیفیت زندگی نیز در سطح 99 درصد ا طمینان معنادار بوده اما این متغیر تنها 8 درصد از تغییرات متغیر وابسته کیفیت زندگی را تبیین نموده است (پسندیده ، 1386).
اکبر شریفیان ( 1390) درپایان نامه بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه آزاد شیراز( واحد پردریس) پرداخته است . در این تحقیق از روش پیمایش برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است پس از آزمون مشخص شد که متغیر سرمایه اجتماعی با ا بعاد اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و شبکه اجتماعی رابطه معنادار و مستقمی با کیفیت زندگی دارد.جامعه آماری این پژوهش تمام دانشجویان دانشگاه آزاد شیراز می باشد که از بین این جمعیت تعداد 374 نفر از دانشجویان نمونه گیری شده اند (شریفیان ،1390).
مکوندی و زمانی (1389)، در تحقیقی به بررسی کیفیت زندگی و ابعاد مختلف آن در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز پرداختند که بر اساس نتایج این تحقیق، از بین ابعاد چهارگانه موثر بر کیفیت زندگی، بیشترین امتیاز، بعد سلامت جسمانی بوده و کمترین امتیاز نیز بعد سلامت محیط میباشد.
منابع :
مختاري، مرضيه؛ نظري، جواد(1389) ، جامعه شناسي کيفيت زندگي، تهران: انتشارات جامعه شناسان.
بودن، ريمون، (1387(، مطالعاتي در آثار جامعه شناسان کمسيک، مترج باقر پرهام، نشر مركز.
مختاري، مرضيه؛ نظري، جواد (1389) ، جامعه شناسي کيفيت زندگي، تهران: انتشارات جامعه شناسان.
غفاري، غلامرضا؛ انق، نازمحمد (1385). سرمايه اجتماعي و كيفيت زندگي: مطالعه موردي شهر گنبدكاووس، مجله مطالعا اجتماعي ايران، دوره او ، شماره 1، صص 159- 199.
آذر، ع، مؤمني م. 1385. آمار و كاربرد آن در مديريت. تهران: انتشارات سمت. جلد دوم. چاپ نهم.
باسخا ، مهدی و دیگران (1390)، رتبه بندی شاخص کیفیت زندگی در استانهای کشور، فصلنامه رفاه اجتماعی صفحات 95.
تقی زاده، ه، تاری، غ. 1386 . الگوی گرافیکی روش تحقیق در علوم انسانی. انتشارات حنیف.
حسنی ،سید محمدحسن، (1381). بررسی میزان تاثیر سرمایه اجتماعی برکیفیت زندگی،ص62.
دلاور، ع. 1391. روشهای تحقیق در روان شناسی و علوم تربیتی. تهران: دانشگاه پیام نور. چاپ هشتم.
غفاری ، غلامرضا و ناز محمد اونق.(1385)، سرمایه اجتماعی وکیفیت زندگی: مطالعه موردی شهرستان گند کاووس، فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، سال ششم، شماره 23.
غفاری، غلامرضا، رضا امیدی (1388)، کیفیت زندگی شاخص توسعه اجتماعی، تهران، نشر شیرازه، ص3
نجات ، سحرناز(1385). بررسی مقایسه ای کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان سینه قبل از وبعد از پرتودرمانی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی.
رودکی، مهدی(۱۳۸۷)، تحلیل دینامیکی کیفیت زندگی کاری، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت سیستم و بهره وری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب.
غفاري،غلامرضاورضااميدي(1388). كيفيت زندگي،شاخص توسعةاجتماعي تهران: شيرازه.
غياثوند،الهام(1388). تأثيرسرماية اجتماعي بركيفيت زندگي ساكنان محلات شهري، فصلنامة مهندس، مشاو،رش45، پاييز.
مختاري،مرضيه وجوادنظري.(1389).جامعه شناسي كيفيت زندگي تهران: جامعه شناسان.
نجات، سحرناز (1387) (، كيفيت زندگي و اندازه گيري آن، مجله تخصصي اپيدميولوژي ايران، دوره 4، شماره 2، صص 57-62.
محمودي، عاد (1390(، تحليل تطبيقي شاخصهاي كيفيت زندگي در محلات فرسوده درون شهر، پاياننامه کارشناسي ارشد، دانشكده علوم انساني، دانشگاه تربيت مدرس.
غفاري، غلامرضا؛ انق، نازمحمد (1385). سرمايه اجتماعي و كيفيت زندگي: مطالعه موردي شهر گنبدكاووس، مجله مطالعا اجتماعي ايران، دوره او ، شماره 1 ،صص 159-199.
محمدی، محمد علی.(1384). سرمایه اجتماعی و سنجش آن انتشارات دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی ، .زاهدی اصل ،محمد و فرخی، جواد .(1388). بررسی رابطه میزان سرمایه اجتماعی با کیفیت زندگی سرپرستان خانوارهای ساکن تهران. فصلنامه علوم اجتماعی شماره 49،ص 5-7.
رضواني، محمدرضا؛ منصوريان، حسين(1389). سنجش كيفيت زندگي: بررسي مفاهي ، شاخص ها و مد ها و ارائه مد پيشنهادي براي نواحي روستايي، فصلنامه روستا و توسعه، سال:11، شماره 3.
رضواني، محمدرضا و همكاران (1387) . ارتقاي روستاها به شهر و نقش آن در ارتقاي كيفيت زندگي ساكنان محلي، مجله پژوهشهاي روستايي، شماره يك.
رباني خوراسگاني، علي و كيانپور، مسعود(1385) ، مدل پيشنهادي براي سنجش كيفيت زندگي، مطالعه موردي: شهر اصفهان، مجله دانشکده ادبيات و علوم انساني دانشگا ه اصفها ن، سال 15، شماره 58- 59 ، صص 67-108.
حسینی، سید امیر حسین و علمی، زهرا و شارع پور، محمود (1386)، رتبه بندی سرمایه اجتماعی در مراکز استان های کشور، فصلنامه رفاه اجتماعی، سال هفتم، شماره 26. صیدایی، سید اسکندر و احمدی شاپورآبادی، محمد علی و معین آبادی، حسین (1388)، دیباچه ای بر سرمایه اجتماعی و رابطه آن با مؤلفه های توسعه اجتماعی در ایران، مجله راهبرد یاس، شماره 19
مهدی باسخا (1390)، رتبه بندی شاخص کیفیت زندگی در استانهای کشور، فصلنامه رفاه اجتماعی، 10 (37) صفحات 95
نوغانی و اصغرپور.(1387). کیفیت زندگی شهروندان و رابطه آن با سرمایه اجتماعی در شهر مشهد.، دانشگاه فردوسی مشهد، شماره 11.
مختاري، مرضيه؛ نظري، جواد(1389) جامعه شناسي کيفيت زندگي، تهران: انتشارات جامعه شناسان.
اکبری، امین (1383): نقش سرمایه ی اجتماعی در مشارکت : بررسی تاثیر سرمایه ی اجتماعی بر مشارکت سیاسی ، اجتماعی (مطالعه موردی روستای فارسنج از توابع سقز) دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران