مبانی نظری کاربری زمین و پوشش زمین و اهداف ICZM

مبانی نظری کاربری زمین و پوشش زمین و اهداف ICZM (docx) 38 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 38 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

مبانی نظری کاربری زمین و پوشش زمین و اهداف ICZM HYPERLINK \l "_Toc272074972" فصل دوم: مبانی نظری TOC \o "1-3" \h \z \u 2-1- مقدمه11 2-2- تعریف کاربری زمین و پوشش زمین12 2-3- عوامل تغییر کاربری زمین در مناطق ساحلی12 2-4- چالش های مدیریت منابع ساحلی15 2-5- مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی(ICZM)17 2-6- تاریخچه مختصر ICZM در جهان و ایران 19HYPERLINK \l "_Toc272074970" 2-7- تعریف ICZM22 2-8- اهداف ICZM24HYPERLINK \l "_Toc272074972" 2-9- تعریف علمی مفاهیم به کار رفته در ICZM27 2-9-1- مفهوم مناطق ساحلی در ICZM27 2-9- 2- مفهوم یکپارچگی در ICZM27 2-10- رویکرد ICZM در مدیریت منابع28 2-11- ابزارهای نظارت و ارزیابی در رویکرد ICZM31 2-11-1- سیستم اطلاعات جغرافیایی32 2-11- 2- سنجش از دور.........33 2-12- کاربرد سنجش از دور در مدیریت توسعه شهری34 2-13- بررسی برخی مطالعات صورت گرفته در زمینه ICZM و تشخیص تغییرات پوشش و کاربری زمین37 2-14- جمع بندی39 - مبانی نظری و سوابق تحقیق 2-1- مقدمه کاربری زمین را می توان به عنوان یک علم میان رشته ای و جامع که متمرکز بر ماهیت پوشش زمین و کاربری زمین، تغییرات آنها در فضا - زمان و فرآیندهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، تصمیم سازی، زیست محیطی و اکولوژیکی که منجر به این الگوها و تغییرات می شوند، تعریف کرد. تئوریها، روشها و تکنولوژیهای گوناگونی در زمینه تحقیق بر روی دانش کاربری زمین وجود دارد که بر اساس آن می توان موضوعات علمی و کاربردی که جزء ویژگی های دانش کاربری زمین هستند را بیان کرد. در حقیقت کاربری زمین بازتاب کننده تعاملات انسانی با محیط زیست در مقیاس های محلی تا جهانی است و تحلیل جامع و میان رشته ای از موضوعات کاربری زمین نیاز به درک نقش و اهمیت کاربری زمین، پویایی تغییر کاربری زمین در فضا و زمان، سیاست و مدیریت زمین و اهمیت کاربری زمین برای پایداری دارد. مطالعه جامع تغییر کاربری زمین در رویکرد ها عموما میان رشته ای و یا چند رشته ای هستند و از مکانیزم های گوناگونی برای تقویت تعامل میان رشته ها استفاده می کند. بنابراین یک تئوری تغییر زمین می بایست موارد زیر را مورد توجه قرار دهد: دلایل پیچیده، فرآیند ها و اثرات شدید تغییر تفاوت ها و تقابل های میان کاربری زمین و پوشش زمین اثر متقابل فرآیندهای اجتماعی – اقتصادی و زیستی مقیاس های زمانی و فضایی متعدد که در فرآیند ها بکار گرفته می شود تعامل در میان سطوح سازمانی متعدد بازخوردها و رابطه ها در هر دو فضای جغرافیائی و اجتماعی حلقه های متعدد میان مردم و زمین تاثیر مفهوم جغرافیائی، تاریخی و اجتماعی بر تغییر کاربری زمین اهمیت عوامل فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، جمعیتی، اجتماعی و فردی در تصمیم سازی استفاده ترکیبی از داده های کمی- کیفی و روش ها(Richard and Michael, 2008). 2-2- تعریف کاربری زمین و پوشش زمین پوشش زمین به عنوان لایه های بیولوژیکی و فیزیکی بر روی سطح زمین که شامل آب، پوشش گیاهی، خاک، مزارع و ساخت و سازهای انسانی هستند تعریف می شود و کاربری زمین به هدف هایی که انسان ها برای بهره برداری از پوشش زمین بکار می گیرند ارجاع داده می شود. به عبارت دیگر دانشمندان علوم طبیعی، کاربری زمین را بر حسب اثر فعالیت های انسانی مانند کشاورزی، جنگلداری و معماری بر تغییر فرآیندهای سطح زمین شامل آب شناسی، شیمی زمین و تنوع زیستی تعریف می کنند و دانشمندان اجتماعی و مدیران زمین، کاربری زمین را بطور گسترده تر که در بر گیرنده اهداف و مفاهیم اقتصادی و اجتماعی برای زمین های مدیریت شده (و یا مدیریت نشده) مانند معیشت در مقابل کشاورزی تجاری، زمین های عمومی در مقابل زمین های خصوصی و یا اجاره ای، تعریف میکنند(Ellis and Robert, 2007). تغییر پوشش زمین و کاربری زمین (LULCC) که به عنوان تغییر زمین نیز بکار گرفته می شود یک اصطلاح عمومی برای تغییر و تبدیل انسانی سطح خاکی زمین می باشد. به عبارتی تغییر پوشش زمین به عنوان تعویض کامل یک نوع پوشش توسط انواع دیگر و تغییرات کاربری زمین به عنوان تعدیل انواع پوشش زمین به عنوان مثال تشدید کاربری کشاورزی بدون تغییر دادن رده بندی کلی آن تعریف می شود(Kitsanai Charoenjit, 2009). در حالی که تغییرات پوشش زمین ممکن است بطور مستقیم در زمین و یا به وسیله سنجش از دور مشاهده شود مشاهده کاربری زمین و تغییراتش بطور کلی نیاز به ادغام روش های علمی اجتماعی و طبیعی جهت تخصیص زمین برای فعالیت های انسانی دارد. 2-3- عوامل تغییر کاربری زمین در مناطق ساحلی رشد جمعیت، ساخت وسازهای شهری،کشاورزی و دیگر فعالیت های انسانی به ترتیب از عوامل اصلی تغییر در الگوی کاربری زمین محسوب می شوند. به عبارت دیگر اگرچه میزان جمعیت به طور عمده بر تغییر الگوی کاربری زمین اثر گذار بوده اما تغییر می تواند توسط عوامل گوناگون دیگر که در زیر بدان اشاره می شود نیز صورت گیرد. از نظر Charoenjit دلایل تغییر کاربری زمین ناشی از عوامل زیر است: افزایش جمعیت و گسترش شهر بانضمام دیگر فعالیت ها که نیاز به زمین برای کشاورزی را نیز افزایش می دهد. گسترش زمین کشاورزی بدون کنترل مناسب. به عنوان مثال از بین رفتن زمین های جنگلی بخاطر فعالیت های کشاورزی. طرح توسعه دولتی و ساخت و سازها برای توسعه مانند ساخت جاده ها و سدها در نواحی روستایی در تغییر شکل کاربری زمین تاثیر می گذارد. سیاست های دولتی و کشاورزان تحصیل کرده، که منجر به تغییر الگوی کاربری زمین در یک منطقه کشت به واسطه سیاست دولتی و بازار آزاد می شوند. توسعه کلی بخش کشاورزی نیازمند تسهیلات در حمل و نقل و تغییر شکل محصولات بانضمام شکل گیری ادارت دولتی برای حمایت کردن این مناطق اقتصادی می باشد(Kitsanai Charoenjit, 2009). Duchanee معتقد است که نوع و الگوی کاربری زمین از سه عامل مهم، زمین، اجتماع و اقتصاد ناشی می شود این عوامل بر کیفیت مشخصه های فیزیکی کاربری زمین اثر میگذارد. علاوه بر این الگوی سکونتی، تکنولوژی ها، دانش کاربری زمین و پیچیدگی اجتماعی، طرز برخورد، هزینه محصول، درآمد، بازار و کار نیز بر الگوی کاربری زمین تاثیر گذار هستند. Pennapa معتقد است که تغییر کاربری زمین و پوشش زمین در اثر عوامل جمعیت، هزینه تولید و سطح توسعه اقتصادی و اجتماعی، تکنولوژِی و سیاست ایجاد می شوند(Kleppel, et al, 2006). و همچنین Thongchai معتقد است که دلایل تغییر کاربری زمین ناشی از کاهش وسعت جنگل های طبیعی به دیگر کاربری های زمین توسط انسان ها هست و فاکتورهای مهم در این زمینه عبارتند از: عوامل اقتصادی – اجتماعی همچون افزایش جمعیت، مهاجرت، عرضه محصولات اقتصادی برای صادرات، توسعه تکنولوژیکی برای افزایش محصولات، توسعه زیر ساخت ها، مشکلات سرمایه داری، کاهش جنگل، خطرات آتش سوزی جنگل قوانین و سیاست عوامل فیزیکی مانند آب و هوا(Surang Rattanapan, 2006). همان طور که اشاره شد می توان گفت که تغییر کاربری زمین نتيجه فعل و انفعالات پيچيده عوامل متعددي نظير عوامل جمعيتي، سياست، مديريت، اقتصاد، فرهنگ، رفتار انساني، محيط و غیره مي باشد و در ميان این عوامل اثر گذار بر تغيير كاربري زمين؛ عامل جمعيتي از مهمترين آنها محسوب مي شود. به عنوان مثال خصوصیات طبیعی و ویژگی های مکانی سواحل سبب شده تا آنها را محلی از انباشت انواع مختلفی از منابع طبیعی و انجام فعالیت های اقتصادی قرار دهد از این رو درصد بالایی از جمعیت جهان در سواحل زندگی می کنند و هر کجا که انسان ها حضور بیشتری از خود نشان داده اند پوشش طبیعی سواحل جای خود را به پوشش های غیر طبیعی و انسان ساز داده است. تخمین های زیادی در زمینه تعداد جمعیتی که در مناطق ساحلی جهان زندگی می کنند وجود دارد. تفاوت این برآوردها عمدتا در تعاریفی است که از سواحل به عمل آمده است. در دستور کار 21 کنفرانس محیط زیست ریودوژانیرو بیان شده است که در سال 1992 بیشتر از نصف جمعیت جهان در فاصله 60 کیلومتری از سواحل زندگی می کنند که این رقم تا سال 2020 به بیش از دو سوم جمعیت جهان خواهد رسید(توفیق و همکاران، 1387). همچنین اکثریت شهرهای بزرگ دنیا در نزدیک سواحل قرار دارند، به طوری که در برخی از موارد این شهرها را به نام ابرشهرهای ساحلی نیز می شناسند (شهرهای با جمعیت بیش از 10 میلیون نفر(. جدول شماره2-1 پراکندگی جمعیت در فواصل مختلف از مناطق ساحلی جهان را نشان می دهد. جدول 2-1- جمعیت در فواصل مختلف از مناطق ساحلی جهان درصد از کل جمعیتجمعیت (انباشتگی به هزار نفر)نزدیکی به خط ساحلی201143828در محدوده 25 کیلومتری از سواحل291645634در محدوده 50 کیلومتری از سواحل392212670در محدوده 100 کیلومتری از سواحل ماخذ: توفیق و همکاران، 1387 چنانچه ملاحظه می شود نزدیک به 20 درصد از جمعیت جهان در محدوده 25 کیلومتری از سواحل زندگی می کنند. این در حالی است که این رقم برای فاصله 50 کیلومتری از سواحل نزدیک به 30 درصد می رسد. این ارقام حاکی از تمرکز بسیار بالای جمعیت در مناطق ساحلی است هر چند این ارقام به یک نسبت در این مناطق توزیع نشده اند. بنابراین هنوز مناطق ساحلی وجود دارند که تراکم جمعیت در آنها بسیار زیاد است. همراه با رشد جمعیت در این مناطق اثرات منفی توسعه فیزیکی که در اثر این رشد بوجود آمده نیز افزایش یافته است. سازه های انسانی مانند جاده ها، ساختمان ها و فعالیت های اقتصادی و اجتماعی قابلیت دسترسی به منابع ساحلی و کیفیت آنها را تغییرداده و زمین های بیشتری را برای توسعه شهری در دسترس قرار داده است. ادامه این روند مشکلات و معظلات عدیده ای را برای این مناطق به وجود خواهد آورد به طوری که افزایش جمعیت در مناطق ساحلی طبیعتا سبب افزایش تقاضا برای مسکن، حمل و نقل، خدمات بازرگانی، آب آشامیدنی و انرژی می گردد و در نتیجه باعث افزایش استفاده از زمین می گردد که به نوبه خود فشار بر زمین های باتلاقی، جنگل های واقع در مناطق ساحلی و سایر منابع طبیعی را افزایش می دهد. استفاده بیشتر از اراضی برای مصارفی نظیر راه سازی، پارکینگ ها و ساختمان ها باعث کاهش میزان زمین موجود می گردد که می تواند آب را جذب کند. کاهش اراضی که آب قابلیت نفوذ در آنها را دارد همچنین سبب کاهش ذخایر آب های زیرزمینی می گردد. این وضعیت پتانسیل موجود برای جاری شدن سیل را افزایش می دهد و باعث می شود هنگامی که سیل رخ می دهد شدیدتر بوده و در نتیجه خطرات ناشی از آن بیشتر گردد. ساخت و سازها همچنین می توانند باعث افزایش فرسایش گردند. این امر باعث می شود که حجم خاک سطحی که در بستر رودخانه ها، دلتاها و پشت سدها جمع می گردد افزایش یافته و در نتیجه امکان وقوع سیل بطور بالقوه بالا رفته و نیز امکان تولید انرژی از آب پشت سدها کاهش یابد. در نتیجه حجم آبی که می تواند در دریاچه های پشت سدها ذخیره کرد کاهش می یابد و منجر به تغییراتی در مسیر جریان رودخانه ها و نهرها می گردد که ممکن است نامطلوب باشد میزان صید و صیادی در آب های نزدیک ساحلی، فعالیت های کشاورزی در زمین های پست ساحلی و نحوه بهره برداری فعلی از منابع ساحلی و دریایی متاسفانه حکایت از زوال سریع این منابع و اکوسیستم هایی داردکه این منابع را به وجود می آورند. عوامل بسیار متعددی در ایجاد مسایل و مشکلات در مناطق ساحلی دخیل می باشند که بسیاری از آنها ریشه های انسانی دارند. افزایش جمعیت و شهرنشینی فزآینده، صنعتی شدن و توریسم در نواحی ساحلی ریشه های این فشار هستند. امروزه رشد جمعیت و به دنبال آن گسترش مناطق مسکونی، توسعه شهری، تسهیلات حمل و نقل برای زیر ساخت های شهری و غیره موجب تغييرات وسيعي در الگوي كاربري زمین شهرهای ساحلی و پيرامون آنها شده است. لذا شناخت كامل از نحوه اثر گذاري اين عوامل و پيامدهاي آن بسيار ضروري مي باشد. 2-4- چالش های مدیریت منابع ساحلی علی رغم احساس ضرورت برنامه ریزی برای توسعه پایدار شهرهای ساحلی در چارچوب برنامه ریزی فضایی و انجام اقداماتی در این زمینه، متاسفانه مسائل شهرهای ساحلی همچنان در حال افزایش است. گسترش این شهرها در پهنه های ارزشمند طبیعی، شدت گرفتن ساخت و سازها در نوار ساحلی، افزایش منابع آلاینده و عدم رعایت ضوابط و مقررات شهرسازی پیشنهادی طرح های توسعه شهری از جمله مسائلی است که دامنگیر شهرهای ساحلی است و تغییرات کاربری زمین آن بخش زیادی از سرمایه های طبیعی مانند آب و هوا، خاک، پوشش گیاهی، منابع آبی و تنوع زیستی را تحت تاثیر قرار داده است از سوی دیگر ایجاد توازن بهینه بین کاربری های مختلف سواحل نیازمند توجهات ویژه ای در زمینه مدیریت منابع می باشد تا بتواند فشارهای وارده از ناحیه جمعیت و رشد اقتصادی بر این مناطق را کاهش دهد. اما متاسفانه دستیابی به این امر امروزه با چالش های متعددی روبه رو است که عبارتند از: پراکندگی جمعیت بیشتر رشد و توسعه هایی که در مناطق ساحلی در دهه های آینده رخ خواهد داد از لحاظ زیست محیطی در مناطق حساس اتفاق می افتد. سیاست معدودی برای هدایت کردن ارتباط تنگاتنگ میان حفاظت منابع و توسعه اقتصادی وجود دارد و عدم کنترل رشد و توزیع مناسب جمعیت سبب ایجاد بسترهای تحت فشار خواهد شد. ساخت و سازهای شهری در حال حاضر بیش از 60 درصد زمین در مناطق آبی ساحلی پوشیده از گیاهان طبیعی است و یا برای احداث جنگل یا کشاورزی استفاده می شود. بخش مهمی از این مناظر در طول دهه های آینده به کاربری های شهری تبدیل خواهد شد که در نتیجه با افزایش وسعت سطح غیر قابل نفوذ، ذخایر آب زیر زمینی و مکانیزم های حامل آلوده گر تغییر خواهد کرد. سطح و منابع آب زیرزمینی توسعه راهبردهای مدیریتی مبتنی بر پیش بینی های صحیح اثرات و نتایج جهت حفظ کیفیت آب و تمامیت اکوسیستم ساحلی بسیار مهم است. شناخت اندکی از توزیع و ترکیب شیمیایی منابع آب زیر زمینی و مکانیزم های فیزیکی شیمیایی و حیاتی مواد آلوده کننده، مواد مغذی و دیگر سازنده در بخش های مختلف مناطق ساحلی بر اکوسیستم های ساحلی وجود دارد. تصمیم سازی برای کاربری زمین ایجاد تعادل میان رشد فزاینده جمعیت و توسعه و حفاظت از منابع طبیعی نیاز به مدیریت توسعه و مدیریت منابع طبیعی دارد. هرچند درحالی که مدیریت منابع طبیعی بواسطه گستردگی و به هم پیوستگی لازم است تا در سطح کلان مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرند بیشتر تصمیمات کاربری اراضی در سطح محلی گرفته می شود و عدم ارتباط میان این دو سطح به دلیل مبادله ناکافی اطلاعات علمی و تکنیکی سبب ناکارآمد شدن برنامه ریزی کاربری زمین برای توسعه پایدار خواهد شد. ماهیت متفاوت موضوعات برنامه ریزی نیازمند سطوح مختلف برنامه ریزی است که بایستی خلاء میان سطوح ملی و محلی را پر کنند. اطلاعات مبتنی بر علم داده ها و اطلاعات حاصل از تحقیقات علمی می بایست در فرمت هایی که نیازهای علمی برنامه ریزی و مدیریت را برطرف می کند تهیه و تحویل داده شود. به روز رسانی اطلاعات می بایست سریع صورت گیرد چون تغییرات در کاربری زمین و اثرات همراه آن بر کیفیت زیست محیطی در سرعت های بالا اتفاق می افتد. سرعت متداول تبدیل نتایج علمی در کاربردهای مدیریتی بسیار زمان بر و خیلی کند است و تلاش ها برای ایجاد رشد متعادل همراه با حفاظت از ارزش های زیست محیطی و اقتصادی – اجتماعی را تحت تاثیر قرار می دهد. آموزش و توسعه بیشترین تصمیم گیری ها در زمینه رشد و توسعه به کارگذاران دولتی واگذار می شود و عموما درک روشن از هزینه ها و منفعت ها این رشد برای بخش عمومی وجود ندارد در نتیجه روش شناسی برای جمع آوری، آمیختن و منتشر کردن داده علمی برای آگاهی از تصمیمات کاربری زمین می بایست بهبود یافته و تصمیم گیری ها در زمینه اقتصادی و زیست محیطی در جهت توسعه پایدار و حفاظت منابع در منطقه صورت گیرد. 2-5- مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی (ICZM) بروز مشکلات روز افزون در مناطق ساحلی جهان از نیمه دوم قرن گذشته موجبات نگرانی کشورها و مجامع جهانی را فراهم آورده و توجه برنامه ریزان را به خود معطوف داشته است. تمایل به افزایش منافع اقتصادی ناشی از استفاده از منابع ساحلی، مشکلات تخریب جدی منابع ساحلی، آلودگی رو به افزایش محیط ساحلی و دریایی، از بین رفتن و یا تخریب اکوسیستم مولد ساحلی، افزایش خسارت و تلفات ناشی از سوانح و بلایای طبیعی در مناطق ساحلی، فرصت های اقتصادی ناشی از اشکال جدید توسعه در مناطق ساحلی، برخورد بین منافع در میان گروه های مختلف در مناطق ساحلی نمونه هایی از این موارد می باشند. برون رفت از چالش هایی که امروزه به سبب نبود یک مدیریت یکپارچه بر مناطق ساحلی کشور سایه انداخته است نیازمند برنامه ریزی بین رشته ای و فرابخشی است و تنها با شناخت مشکلات اساسی مربوط به سواحل و برنامه ریزی بر اساس منطق آمایش سرزمین و اصول توسعه پایدار می توان بر مشکلات مناطق ساحلی فائق آمد. جدول 2-2- عوامل گرایش کشورهای ساحلی به ICZM عوامل گرایش به ICZMهمه کشورها(درصد)کشورهای توسعه نیافته (درصد)کشورهای نیمه توسعه یافته (درصد)کشورهای در حال توسعه (درصد)بهره برداری بیش از اندازه از منابع1802725آلودگی های گسترده ساحلی20211325آسیب وارده به اکوسیستم های ساحلی18211325منافع اقتصادی دریا و ساحل22361320دستیابی به فرصت های نو در دریا و ساحل67130آسیب برخاسته از خطرات در ساحل101475سایر عوامل60130 ماخذ: کریم پور و محمدی، 1389 درکنفرانس جهانی محیط زیست ریودوژانیرو سال 1992، اجرای طرح مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی(ICZM) با هدف یکپارچه کردن فرآیند تصمیم گیری در مناطق ساحلی و دخالت دادن کلیه بخش های درگیر به منظور سازگاری و توازن در بهره برداری و استفاده از منابع ساحلی به عنوان یکی از راهکارهای کارآمد برای جلوگیری از تخریب بیشتر مناطق ساحلی مطرح شد و از کلیه کشورهایی که دارای ساحل هستند خواسته است که مکانیسم های مناسب هماهنگی برای مدیریت یکپارچه و توسعه پایدار نواحی و منابع دریایی را در سطوح محلی و ملی ایجاد نمایند((Cummins et al, 2001. در این کنفرانس بر این موضوع تاکید شد که جهان به سمت خارج شدن از محدوده های اکولوژیکی اش است و برای جلوگیری از بحران ها و بلایای آتی باید از هم اینک اقدامات لازم را به عمل آورد. توجه و ضرورت به مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی نشات گرفته از مشکلات مناطق ساحلی و یا فرصت هایی است که در این مناطق وجود دارند. به منظور دستیابی به استفاده پایدار از مناطق ساحلی کاربرد روش مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی بسیار ضروری است در حقیقت دستیابی به بسیاری از اهداف و آرمانهای توسعه پایدار بدون توجه به نوعی از مدیریت یکپارچه و اصولی در مناطق ساحلی غیر قابل حصول است. امروزه اجرای طرح مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی در بسیاری از کشورهای همجوار با دریاها و اقیانوس ها به ضرورتی انکارناپذیر تبدیل شده است که می بایست با استفاده از مجموعه ای از قوانین، آیین نامه ها و وضع مقررات ویژه در محدوده های ساحلی، مقدمات و زمینه های بهره برداری از منابع دریایی و ساحلی را به گونه ای فراهم آورد که هر گونه توسعه فعالیتی در این مناطق، توسعه ای پایدار و استوار بر تناسب فعالیت های انسانی با توان و پتانسیل بالقوه محیط طبیعی ساحل باشد. 2-6- تاریخچه مختصر مدیریت یکپارچه ساحلی در جهان و ایران سابقه عملی مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی حداقل به سال 1965 برمی گردد. جدول شماره (2-2) برخی حوادث مهم و تاثیر گذار بر تحول و شکل گیری مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی در طول 38 سال گذشته را نشان می دهد. دردهه اول، ایالات متحده آمریکا، استرالیا و برنامه دریاهای منطقه ای برنامه زیست محیطی سازمان ملل متحد بیشترین فعالیت را در این زمینه داشتند. درسایر کشورها اعم از توسعه یافته و در حال توسعه، تلاش در زمینه مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی بسیار محدود بود. از اوسط دهه 80 میلادی مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی تبدیل به یک اقدام مشترک جهانی گردید و در کنفرانس محیط زیست و توسعه سازمان ملل متحد که در سال 1992 در برزیل برگزار شد مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی جایگاه ویژه ای پیدا کرد و فصل هفدهم سند دستور کار 21 به طور ویژه به این مساله اختصاص داده شده است که این نشان دهنده پذیرش جهانی این شیوه مدیریت در مناطق ساحلی و نوعی اجماع جهانی بر سر آن است. فرآیند گذار از مدیریت بخشی در مناطق ساحلی که تا اواخر دهه هفتاد میلادی رواج داشت به سمت یک مدیریت جامع تر و یکپارچه تر بر پایه یک سری شکست ها و موفقیت ها به دست آمده است. نزدیک به دو دهه طول کشید تا این شیوه مدیریت و برنامه ریزی برای مناطق ساحلی بدست آمد و از ابعاد نظری و تئوری به جنبه های عملی سرایت پیدا کرد. مهمترین دلایل پیدایش این گرایشها عبارتند از: چالش های ناشی از نیازهای اقتصادی و اجتماعی تغییر الگوهای استفاده و بهره برداری از منابع ساحلی و تقاضاهای وابسته به آب مانند توریسم و کشت دریایی آگاه شدن مردم از ارزش و اهمیت نواحی ساحلی در رشد و توسعه اقتصاد ملی و رفاه اجتماعی و همچنین آگاهی از هزینه ها و عواقب ناشی از تخریب زیست محیطی در مناطق ساحلی به دلیل مدیریت غلط منابع افزایش آگاهی و دانش نسبت به ناتوانی و ناکارایی روش بخشی و شیوه های مدیریتی از این نوع در حل و فصل مسایل و مشکلات مناطق ساحلی و پاسخگویی به نیازهای اکوسیستمی(توفیق و همکاران، 1387). جدول 2-3- برخی حوادث مهم و تاثیر گذار بر تحول و شکل گیری ICZM سالرویداد1965اولین مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی راه اندازی می شود (کمیسیون حفاظت و توسعه سواحل سانفرانسیسکو)1968درگزارش کمیسیون استراتون (Stratton) " مردم ما و دریا " توصیه ایجاد برنامه مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی داده شد1972انتشار اولین مجله علمی در زمینه مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی. (The Coastal Zone Management Journal) نام این مجله بعدها به مدیریت ساحلی (Coastal Management) تغییر یافت. تصویب قانون مدیریت مناطق ساحلی در آمریکا (USCZMA) 1973تا سال 1982: شروع تلاش سازمان ملل برای تهیه معاهده قانون دریا برنامه محیط زیست سازمان ملل (UNEP) و بخش دریاهای منطقه ای آن 1974ایجاد برنامه ملی مصب رودخانه در آمریکا در سازمان محیط زیست آمریکا1977کاستاریکا به عنوان اولین کشور در میان کشورهای در حال توسعه برنامه مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی را آغاز می کند. طرح ICZM ایالت واشنگتن به عنوان اولین مورد در آمریکا و بر اساس قانون مدیریت مناطق ساحلی در آمریکا تهیه می شود1978اولین کنفرانس مدیریت مناطق ساحلی در آمریکا در سال 1978 برگزار می شود. این کنفرانس در سانفرانسیسکو برگزار شد و به دنبال آن یازده کنفرانس دیگر برگزار شد. 1982کنوانسیون " قانون دریا " (Law of the Sea) توسط سازمان ملل تهیه می شود. فرآیند امضا و اعمال آن توسط کشورها آغاز میگردد. 1983سازمان کمک های توسعه آمریکا به عنوان اولین نهاد کمک های خارجی در زمینه ایجاد برنامه های مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی به کشورهای در حال توسعه کمک هایی را ارایه می کند. کشورهای اکوادور، سریلانکا، و تایلند برای تهیه پروژه های آزمایشی مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی انتخاب شدند. 1984اولین کنفرانس مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی در آمریکای جنوبی و مرکزی در آرژانتین برگزار می شود. 1986اولین خبرنامه دوره ای مدیریت و حفاظت نواحی ساحلی Coastal Area Protection and Management CAMP) (Network ویژه مدیریت یکپارچه نواحی ساحلی در سطح بین المللی شروع به فعالیت می کند. نام این خبرنامه بعدها به InterCoast Networkتغییر کرد1988مجله علمی مدیریت سواحل و اقیانوسها (Journal of Ocean and Shoreline Management) ایجاد می شود. نام این مجله بعدا به مجله مدیریت اقیانوس و سواحل تغییر داده شد. 1990اولین کنفرانس مدیریت دریاچه های بسته و سواحل آنها در شهر کوبه ژاپن برگزار می شود. بدنبال آن چهار کنفرانس دیگر برگزار میشود. 1992کنفرانس سازمان ملل در زمینه "محیط زیست و توسعه" در ریودوژانیرو- برزیل برگزار می شود. این کنفرانس منجر به تهیه دستور کار 21 شد که فصل 17 آن مخصوص مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی است1993کنفرانس جهانی سواحل در نوردیک هلند برگزار می شود. هیاتهایی از 90 کشور ساحلی، 20 سازمان بین المللی و 30سازمان غیر دولتی در کنفرانس شرکت کردند. گزارشات ملی در زمینه مدیریت و برنامه ریزی منابع و خطرات ساحلی ارایه گردیدند. خط مشی های مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی مهمترین محصول این کنفرانس بود. اولین کنفرانس سواحل مدیترانه(MEDCOAST) در شهر آنتالیای ترکیه برگزار شد 5 کنفرانس به دنبال آن تشکیل گردید. اولین لیست اقدامات جهانی در زمینه مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی منتشر گردید (180 اقدام در 57 کشور ساحلی)1994اولین کنفرانس مناطق ساحلی کانادا در شهر هالیفاکس کانادا برگزار شد. این کنفرانس بعدها چندین بار تکرار شد. کنفرانس جهانی در زمینه توسعه پایدار کشورهای در حال توسعه کوچک جزیره ای در باربادوس برگزار می شود برگزاری این کنفرانس در فصل 17 دستور کار 21 توصیه شده بود. 1995پروژه بین المللی تپه های مرجانی توسط سازمان علمی، فرهنگی سازمان ملل متحد) یونسکو(، بانک جهانی و بانک بین المللی توسعه شروع شد. 1996اولین کنفرانس بین المللی در شهر چیامین چین با تمرکز بر روی موفقیتها و شکستهای مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی برگزار می شود. 1997کانادا قانون ملی اقیانوس ها را تصویب می کند. کمیسیون اروپا برنامه بزرگی در زمینه مدیریت مناطق ساحلی را آغاز می کند. اولین وب سایت و شبکه لیست سرور (NetCoast) در زمینه مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی آغاز به کار می کند1998سال بین المللی اقیانوس1999سال جهانی تپه های مرجانی ماخذ: توفیق و همکاران، 1387 موضوع مدیریت منطقه ساحلی در ایران به طور اصولی و رسمی برای نخستین بار در حدود یک دهه پیش مطرح شد. مرکز ملی اقیانوس شناسی، سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان بنادر و دریانوردی از جمله نهاد هایی بودند که هر یک به نحوی به مدیریت منطقه ساحلی پرداختند. مرکز ملی اقیانوس شناسی با برگزاری کارگاه منطقه ای مدیریت جامع سواحل موضوع مدیریت سواحل و جنبه های یکپارچگی در این مدیریت را در اواخر سال 1374 به بحث و تبادل نظر گذاشت. مدیریت منطقه ساحلی در سازمان حفاظت محیط زیست ابتدا به طور غیر مستقیم از سال 1373 با آغاز مطالعات شناسایی مناطق حساس ساحلی مورد توجه قرار گرفت. اقدام مستقیم سازمان حفاظت محیط زیست در مدیریت منطقه ساحلی به طور مشخص در برنامه محیط زیست خزر آغاز شد. موضوع مدیریت مناطق ساحلی در سازمان بنادر و دریانوردی به دنبال راه اندازی اداره کل مهندسی سواحل و بنادر در حوزه معاونت فنی مهندسی مطرح و نقش این سازمان به عنوان یکی از نهادهای تصمیم ساز در ساحل از سال 1378، با فراخوان این سازمان از دستگاه های مرتبط با سواحل برای تشکیل شورای عالی سواحل کشور مورد توجه قرار داد. این اقدام با آغاز برنامه سوم توسعه از سال 1379 و راهکار شماره چهل بخش راهکارهای اجرایی و سیاست های خاص در فصل راه و ترابری مبنی بر اینکه تدوین مدیریت جامع و یکپارچه در مناطق ساحلی کشور رسما از طریق وزارت راه و ترابری به سازمان بنادر و کشتیرانی با همکاری وزارت کشور واگذار خواهد شد، شکل قانونمندی به خود گرفت. سازمان بنادر و دریانوردی با انتخاب مشاوران ذیصلاح مرحله نخست این مطالعات را از سال 1382 آغاز نمود که تا سال 1384 به طول انجامید. از آغاز برنامه چهارم توسعه در سال 1384، به سبب ماده 63 این برنامه مبنی بر اینکه « دولت موظف است حداکثر تا پایان سال اول برنامه چهارم، به منظور ساماندهی و جلوگیری از آلودگی با اولویت دریایی خزر، طرح جامع ساماندهی سواحل که متضمن اقدام های ضروری همچون تعیین و آزادسازی حریم، استقرار مدیریت یکپارچه سواحل، ضوابط و استانداردهای زیست محیطی و دریانوردی، صیادی و آبزی پروری بازبینی و اصلاح و تکمیل قوانین و مقررات را همراه با تعیین مسئوولیت دستگاه های ذیربط در زمینه سیاستگزاری، اجرا و نظارت تدوین نماید» و سپس تهیه و تصویب آیین نامه اجرایی آن، دستگاه های دیگری همچون سازمان مدیریت و برنامه ریزی وقت، سازمان حفاظت محیط زیست، وزارتخانه های راه و شهرسازی، کشور، جهاد کشاورزی و نیرو نیز رسما با این طرح مرتبط شدند(دانه کار و همکاران، 1388). مرحله دوم مطالعات طرح مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی از سال 1384 آغاز و در سال 1387 خاتمه یافت. آخرین مرحله مطالعات طرح مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی کشور که از زمستان سال 1387 آغاز و تا اوایل تابستان سال 1388 به طول انجامید، در بر گیرنده سنتز مطالعات و تلفیق یافته های مراحل گذشته بود که با عنوان برآیند مطالعات طرح مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی کشور عرضه شده است. 2-7- تعریف مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی تعریف های زیادی برای مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی ارائه شده است. 1- مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی یک فرآیند پویا است که در آن یک استراتژی هماهنگ جهت تعریف اهداف، اقدامات، اولویت ها تهیه می شود و با توجه به اهداف چند گانه حفاظت و توسعه پایدار در مناطق ساحلی و رویکر چند بخشی به تخصیص منابع محیطی، اجتماعی، فرهنگی و نهادی می پردازد(Sorensen, 1993). 2- مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی یک فرآیند انعطاف پذیر و منطبق با مدیریت منابع برای توسعه پایدار زیست محیطی در نواحی ساحلی است و درصد است تا از طریق چارچوب های نهادی و قانونی طرح های مدیریتی و توسعه ای را با اهداف زیست محیطی و اجتماعی جهت حداکثر کردن منافع حاصل از منابع ساحلی و حداقل کردن تضادها در منطقه یکپارچه کند(Post et al. 1996). 3- مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی یکی از مناسب ترین فرآیندهای شناسایی شده برای توجه به مسایل جاری و بلند مدت مدیریت سواحل است که با توجه به مرزهای سیاسی و جغرافیایی و رویکرد یکپارچه گرا درصد دستیابی به پایداری در منطقه است((en.wikipedia.org . 4- مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی یک فرآیند پویا است که از طریق آن تصمیمات برای استفاده، توسعه و حفاظت از مناطق و منابع ساحلی برای رسیدن به اهدافی که با هماهنگی بهره برداران از منابع و مقامات ملی، منطقه ای و ملی تعیین شده اند اتخاذ می شوند. مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی ویژگی خاص مناطق ساحلی را به عنوان یک منبع با ارزش برای نسل های فعلی و آتی مورد توجه قرار می دهد. مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی فرآیندی چند منظوره بوده و به تحلیل آثار عملی توسعه، استفاده های مشترک و ارتباط متقابل بین فرآیندهای فیزیکی و فعالیتهای انسانی پرداخته و رابطه و تعامل بین فعالیت های بخشی در مناطق ساحلی را مورد توجه قرار می دهد(Burbridge, 1999). 5- سازمان توسعه و همکاری های اقتصادی اظهار میدارد که هدف کلی مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی حداکثر کردن منافع حاصل از مناطق ساحلی و حداقل کردن تضادها و برخوردها و اثرات مخرب فعالیتهای انسانی بر یکدیگر می باشد. هدف مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی تولید بهینه ترکیبی از کالاها و خدمات از سیستم های ساحلی است که حداکثر منافع اجتماعی را بوجود بیاورد((Cummins et al, 2001. در چارچوب مفاهیم و تعاریف ذکر شده، مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی ایران نیز بر پایه الزامات ملی و منطقه ای کشور فرآیندی تکاملی، پویا و یکپارچه است که تلاش دارد با توجه به ظرفیت های اکولوژیکی سواحل و نیازهای بلند مدت توسعه ای، منافع متضاد بخش های مختلف در سواحل را سازگار نموده و از طریق کاهش تعارضات ما بین بهره برداران دولتی و خصوصی، شرایط حفظ منابع موجود در سواحل کشور را در راستای توسعه پایدار فراهم نماید(دانه کار و همکاران، 1388). طرح مديريت يكپارچه مناطق ساحلي كشور با رويكرد آمايشي در برگيرنده سه محور حفاظتي، توسعه اي و مديريتي است. محور حفاظتي طرح به جنبه هاي حفاظت از محيط زيست منطقه ساحلي و توجه به اصل بهره وري پايدار از منابع نظر دارد تا تحت لواي آن، سهم نسل هاي آينده از مواهب طبيعي مناطق ساحلي مصون بماند. محور توسعه اي اين طرح، رشد اقتصادي و اجتماعي مناطق ساحلي كشور و تسهيل فرآيند كسب منافع اقتصادي پايدار را هدف گيري نموده است. امكان دسترسي عمومي به ساحل و دريا و حق بهره مندي عادلانه آحاد مردم از خدمات بوم شناختي، زيبايي شناختي و گردشگري دريا و ساحل در كنار مديريت فعاليت هاي انساني با هدف حفظ و تقويت منابع ساحلي، از اصلي ترين توجهات محور توسعه اي طرح مي باشد. محور مديريتي طرح نيز به دنبال يك سازوكار فرابخشي سازمان يافته با ساختار همگون با مديريت جاري در كشور، نگاهي تعاملي به نقش و سهم نهادهاي دولتي و غيردولتي در گستره مناطق ساحلي كشور دارد تا كارآمدترين ساختار و سازمان مديريت مناطق ساحلي كشور به پشتوانه قوانين موجود يا لوايح پيشنهادي، طرح ريزي شود. در واقع، اصلي ترين اهداف اين محور برنامه، برقراري يك استراتژي يكپارچه و فرابخشي در مناطق ساحلي، كاهش تضاد بين فعاليت ها، مديريت بهره برداري از منابع ساحلي به منظور حصول حداكثر برداشت پايدار و ايجاد سازگاري و توازن در بهره برداري از منابع ساحلي با هماهنگي و همكاري سازمان هاي دولتي و غيردولتي و در سطوح محلي، منطقه اي و ملي است. به طور كلي، مديريت يكپارچه مناطق ساحلي به دنبال شكوفايي و بهبود وضع اقتصادي و اجتماعي سواحل و پايداري طبيعي مناطق ساحلي مي باشد(www.rasekhoon.net). 2-8- اهداف مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی اهداف کلان و اصلی مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی تا حدود زیادی در تعریفی که در گزارش فائو ارایه شده است ترسیم شده اند. بر این اساس مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی فرآیندی است که اقتصاد و دولت، علم و مدیریت، منافع بخشی و عمومی را به منظور تهیه و اجرای طرحی یکپارچه برای حفاظت و توسعه اکوسیستم ساحلی و منبع موجود در آن متحد می کند و کیفیت زندگی جوامع انسانی وابسته به منابع ساحلی را ضمن توجه به تنوع بیولوژیک و بهره وری اکوسیستم ساحلی حفظ نماید. هدف مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی با تعهدات ملی و بین المللی برای توسعه پایدار سازگار است. اساسی ترین عامل در موفقیت این هدف نیاز به مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی برای تهیه و ایجاد فرآیندی عادلانه، شفاف و پویا که مورد قبول جوامع نیز هست می باشد. از نظر عملیاتی مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی دارای اهداف زیر است: تقویت مدیریت بخشی از طریق آموزش، مقررات و تامین نیروی انسانی حفاطت و نگهداری از توان تولیدی و تنوع بیولوژیکی اکوسیستم های ساحلی از طریق پیشگیری از تخریب محیط زیست، آلودگی و بهره برداری بی رویه تقویت و بهبود توسعه عقلانی و بهره برداری پایدار از منابع ساحلی از نظر ماهیتی، مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی اهداف تقریبا استاندارد زیر را دنبال می نماید: توجه به رشد اقتصادی مناطق ساحلی و تسهیل فرآیند کسب منافع اقتصادی ضمن حفاظت از منابع ارزشمند زیست محیطی مدیریت اثرات فعالیت انسانی در سواحل به منظور حفظ و در موارد ممکن تقویت منابع ساحلی مدیریت استخراج و بهره برداری از منابع ساحلی به منظور حصول حداکثر برداشت پایدار مدیریت منابع غیر قابل احیا با ملاحظه منافع و مسایل بلند مدت بهبود و تقویت استفاده عمومی از سواحل حفاظت از استفاده های بومی و سنتی از سواحل حفاظت از فرصتهای تفریحی و بهره برداری تفریحی از سواحل برای عموم حفاظت و بهبود کیفیت بهداشتی سواحل در جهت منافع ساکنان و توریستها (توفیق و همکاران، 1387). همچنین در دستور کار 21 اهداف مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی به شرح زیر ذکر شده اند: یکپارچه کردن فرآیند تصمیم گیری در مناطق ساحلی و دخالت دادن کلیه بخشهای درگیر به منظور سازگاری و توازن در بهره برداری و استفاده از منابع ساحلی. این به نوبه خود نیازمند هماهنگی و همکاری سازمانها و ادارات مختلف دولتی در سطوح ملی و منطقه ای که دارای وظایف و مسولیتهایی در رابطه با سواحل هستند می باشد. بکار گیری روش های پیشگیرانه و محتاطانه در برنامه ریزی و اجرای پروژه ها در مناطق ساحلی و ارزیابی سیستماتیک اثرات زیست محیطی پروژه ها قبل و بعد از اجرای آنها بهبود، توسعه و کاربرد روشها مانند حسابداری ملی منابع و محیط زیست که منعکس کننده تغییرات ایجاد شده در منابع ساحلی مانند آلودگی، فرسایش، تخریب و تحلیل آنها در نتیجه استفاده از آنها باشد. حفظ و بهبود دسترسی افراد، گروهها و سازمانها به اطلاعات و فرصتهای مربوطه در زمینه مشاوره و مشارکت در برنامه ریزی و تصمیم گیری در مناطق ساحلی علاوه بر این هر یک از کشورها نیز متناسب با شرایط و اوضاع و احوال خود اهداف خاصی را در طرح مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی دنبال می کنند که در جدول شماره (2-4) به برخی از آنها اشاره می شود. جدول 2-4- اهداف ICZM در برخی از کشورها کشورهامناطق تحت پوشش طرح ICZMاهدافبلژیک- West-Vlaandern جانمایی ایستگاههای هواشناسی برای مناطق کنار ساحلی بلژیک.بهبود و اصلاح کیفیت محیط زندگی و مسکن.حفظ و تقویت مراکز فرهنگیاصلاح و بهبود محیط زیست و طبیعت.تقویت بافت اقتصادی.پشتیبانی از صنعت توریسم و تفرجگاه ها.تجدید نظر در قوانین حاکم.تشکیل نهاد قانونی برای ICZMبکارگیری قوانین ICZM  به منظور پوشش همه فعالیتها در منطقه ساحلی و رفع مشکلات مناطق حفاظت شده ساحلی.بازبینی تعامل خشکی و دریا و اصلاح قوانین موجود.فنلاند- Kymenlaakso- Itä-Uusimaa حفاظت از اکوسیستم های طبیعی در مناطق تحت پوشش اولویت ها و ارزیابی ها در حال نهایی شدن است و پیش بینی شده بود که  در اکتبر 2005 پیش نویس استراتژی تهیه گردد.فرانسه- Schleswig- Holstein  - Niedersachsenهماهنگی با سواحل Länderاطلاع رسانی، برگزاری نشست ها و انجام مذاکرات با ذینفعانایجاد پایگاه اینترنت ملیهلند- Wadden sea - Groningen- Friesland  - Noord-Holland - Zuid- Holland  تدوین استراتژی در سند سیاست ملی آمایش سرزمینوضع ICZM در طرح های بخشی و منطقه ایتدوین لیست سیاست ها و قانونگذاری های ملی و اروپاییانجام پروژه های نظارت و ارزیابیکشورهامناطق تحت پوشش طرح ICZMاهدافلهستان- Wadden sea - Groningen - Friesland  - Noord-Holland - Zuid- Holland  کمک به اصلاح جمعیت در مناطق ساحلی.نگهداری، اصلاح و بهبود امنیت در بردارنده آمایش زمین های پشت ساحلی.نگهداری و یا بهبود کیفیت وضعیت زیست محیطی.انطباق با قوانین و ساختار های موجود.آماده سازی سیاست های ملی جدید کاربری درازمدت اراضی و دریا.اسپانیا- Andalucia - Comunidad - Valenciana - Cataluňa - Baleares - Pais Vascoحفاظت از یکپارچگی فیزیکی ژئومورفولوژی سواحل.جلوگیری از فرسایش سواحل.کنترل حجم خاکبرداری.کاهش بهره برداری بیش از اندازه از سواحل.حفاظت از اموال و میراث ملیحفاظت سواحل در برابر آبشستگیپیاده سازی یک طرح راهنمای سواحل برای توسعه اهداف.ایجاد برنامه پروژه های ساحلی و تاسیس خبرگزاری و سیستم اطلاع رسانی.امضاء توافق نامه با مناطق خودگردان ساحلی برای تاسیس ارگانهایی با ساختار و مکانیزم های مالی جدید.سوئد- Vestra Götaland -Blekinge-Län -Södermanlands Lä ایجاد کمیته ملی ساختمان و ارزیابی طرح ها و برنامه ها در مناطق ساحلیتدوین اصول ICZM و بکارگیری آن در پیشرفت مناطق ساحلی.ارتباط بین طرح جامع شهری و رشد مناطق ملی و برنامه های توسعهحفاظت مناطق ساحلی مهم ملی از طریق طرح جامع شهری.انگلستان- Kent- Cumbria- Lancashire- Cheshrie - Devon Cornwall- East Sussex - Isle of Wight -Down and Derry تدوین اصول توسعه در طرح ریزی و مدیریت منابع و فعالیت های ساحلی بر اساس توان منطقه.تدوین شیوه نامه هماهنگ برای مدیریت محیط زیست دریاییقانونگذاری مقدماتی جدید برای تهیه چهارچوب های کلیتشویق مشاغل موثر در حفاظت مناطق ساحلی از طریق پشتیبانی منطقه ای و محلی سواحل به صورت مشارکتی.ترفیع اصول ICZM از طریق اطلاع رسانی، گارگاه های آموزشی  و انجام فعالیت های اشتراکی میان ذینفعان.توسعه سیستم ها برای ارزیابی بهترین فعالیت ها و گسترش آنها در مناطق دیگر.دانمارک- Storstrøm - Wadden sea حفاظت ساحل از آب گرفتگیجلوگیری از فرسایش ساحلی احیائ منابع و توسعه پایدار توریسم ایرلند- Cork - Donegal مدیریت فعالیت های ساحلیحفاظت از محیط زیستایتالیا-Venetofor Venice - lagoon- Liguriaحفاظت از منابعتوسعه توریسمنروژ- Nord Trondelag- Hordaland- Rogaland - Vest-Agder- Aus-Agderلزوم برنامه ریزی یکپارجه در نروژ به دلیل : مسائل و مشکلات در پرورش ماهی، آلودگی، ساخت و ساز های ثانویه و تعارض بین استفاده کنندگان از آنها بوده است.هدف اصلی، برقراری همکاری بین بخش های ذینفع مختلف و برنامه ریزی در سطح شهرستان بوده است. Source: www.pmo.ir 2-9- تعریف علمی مفاهیم به کار رفته در مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی 2-9-1- مفهوم مناطق ساحلی در مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی مناطق ساحلی شامل بخشی از آب های ساحلی و برخی زمین های ساحلی است که دامنه و اندازه آن به مسایل و فعالیت هایی که باید مدیریت شوند بستگی دارد که می تواند بر اساس یک فرآیند فیزیکی، بیولوژکی یا بر پایه چارچوب های قانونی موجود تعریف شود. به عبارتی دیگر منطقه ساحلی منطقه ای است که شامل دریا و خشکی بوده و در خشکی از نقطه بالایی رودخانه های ساحلی و در دریا تا جایی که تحت تاثیر خشکی است بسط می یابد. بنابراین منطقه ساحلی یک خط نیست بلکه یک نوار است که محدوده آن بستگی به: ماهیت محیط تعامل بین فرآیندهای دریایی و ساحلی مدیریت نیازها و منابع دارد. این سیستم پیچیده بر روی دو محور توسعه می یابد: یک محور موازی لبه دریا و محور دیگر عمود بر آن است. (توفیق و همکاران، 1387) 2-9-2- مفهوم یکپارچگی در مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی مفهوم یکپارچگی در مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی بر خلاف مفهوم هماهنگی که در آن واحدها دارای اجزا مستقل می باشد که بعضی اقدامات را جهت هماهنگ نمودن اهدافشان با واحدهای دیگر انجام می دهند. عبارت است از ایجاد مکانیسم های رسمی تری جهت همگام سازی فعالیت واحدهای مختلف است که در نتیجه آن واحدهای مربوطه تا حدی استقلال خود را از دست خواهند داد زیرا باید پاسخگوی اهداف، جهت گیری ها و خط مشی ها باشند و غالباً منجر به تجدید سازماندهی بنیادی می گردد(توفیق و همکاران، 1387). از این رو واژه یکپارچه می تواند به جنبه های مختلفی مربوط شود از جمله: یکپارچگی در سطوح مختلف دولت: به عنوان مثال، بین سطوح های محلی، استانی و ملی که یکپارچگی عمودی نیز نامیده می شود. این یکپارچگی بیشتر به منظور هماهنگ کردن سیاست های توسعه ملی با اجرای نهایی آن توسط دولت های محلی صورت میگیرد. یکپارچگی در سطوح مختلف بخش ها: به عنوان مثال، بین وزارت کشور، وزارت راه و شهرسازی و وزارت جهاد کشاورزی که یکپارچگی افقی نیز نامیده می شود. یکپارچگی بین سازمان های دولتی و غیر دولتی: به عنوان مثال بین دولت های محلی، سازمان گردشگری و سازمان صنایع کارگاهی یکپارچگی فضایی بین فعالیت های زمین مبدا و فعالیت های دریا مبدا: به عنوان مثال بین بخش گردشگری و بخش شیلات که به طور معمول در سواحل فعالیت میکنند و عملکردهایشان بر روی یکدیگر تاثیرگذار هستند. یکپارچگی بین علم و مدیریت: به عنوان مثال چنانچه ارتباط مناسب و مطلوبی بین علوم اجتماعی، زیست محیطی و مهندسی با مدیریت سواحل و دریا وجود نداشته باشد می بایست این یکپارچگی صورت گیرد. یکپارچگی بین المللی: زمانی که حوزه های مشکل دار در مرزهای بین المللی به وجود بیایند و نیاز به همکاری های بین اللملی برای رفع آن باشد رخ خواهد داد. 1073785241935ICZMسطوح ملیسطوح منطقه ایسطوح محلیبخش Aبخش Bبخش C00ICZMسطوح ملیسطوح منطقه ایسطوح محلیبخش Aبخش Bبخش C شکل2-1- ایجاد یکپارچگی افقی و عمودی بین بخش ها و سطوح دولتی در طرح مدیریت یکپارچه منطقه ساحلی (www.biodiversity.ru) 2-10- رویکرد ICZM در مدیریت منابع ساحلی یک منطقه ساحلی، سیستم پیچیدهایی از عناصر فیزیکی و غیر فیزیکی مانند سازمان ها و قوانین است که با یکدیگر در تعاملاند و برای شناخت جنبه های مختلف آن، چگونگی عملکرد اجزای تشکیل دهنده آن و نحوه و میزان ارتباط بین آنها میبایست از تحلیل های سیستمی استفاده کرد. تحلیل سیستمی، یک استراتژی گستردهای است که یک سازمان منظم و منطقی از دادهها را به منظور اصلاح و بهبود در وضع سیستم ایجاد میکند. سیستم ساحلی به عنوان بخشی از جهان متشکل از سیستم های طبیعی و انسانی است که هر یک از آنها با توجه به ویژگی ها و عملکردهایشان شرایط مرزی خاصی را در سیستم ساحلی تعریف می کنند. به طور کلی می توان سیستم ساحلی را به سه زیر سیستم: زیرسیستم های طبیعی: این زیر سیستم ها شامل همه اکوسیستم های طبیعی در منطقه از جمله تالاب ها و جنگل ها هستند که با محیط اطراف خود در تعامل اند. از اینرو بهره برداری بی رویه از این نوع منابع به نوبه خود اکوسیستم ساحلی را با مشکل مواجه خواهد کرد. زیرساخت ها: که شامل سکونتگاه های انسانی با زیرساخت های فنی و سازمانی و همچنین زیرساخت های اقتصادی و اجتماعی می شوند که جهت تحقق منافع کاربران ایجاد می شوند این سازه ها، قابلیت دسترسی منابع ساحلی، توزیع زمانی و فضایی آنها و کیفیت منابع موجود ساحلی را تغییر می دهند و در بسیاری از موارد دسترسی به منابع ساحلی را محدود کرده و موجبات تهدید برای اکوسیستم های طبیعی در منطقه را فراهم می آورند. توابع کاربر: با توجه به طرح های توسعه اقتصادی و اجتماعی در منطقه می توان دامنه وسیعی از کاربری های زمین را شناسایی کرد که مجموعه ای کامل از مزایای اقتصادی در استفاده از منابع ساحلی را نتیجه می دهد. فشارهای ناشی از تمرکز جمعیت و فعالیت و به دنبال آن محدود شدن منابع گاه منجر به ایجاد تنش و درگیری میان کاربران مختلف در منطقه می شود که ممکن است یا از ماهیت عمودی یعنی بین کاربران در سطوح مختلف دولتی و یا از ماهیت افقی یعنی کاربران در همان سطح و در بخش های مختلف باشد. 158369044450زیر سیستم های طبیعیزیر ساخت هاتوابع کاربرICZM00زیر سیستم های طبیعیزیر ساخت هاتوابع کاربرICZM شکل 2-2- موقعیت ICZM در رابطه با زیر سیستم های منطقه ساحلی (www.biodiversity.ru) موقعیت مرکزی طرح ICZM در ارتباط با این سه زیر سیستم مطابق شکل (2-2) نشان می دهد که یک طرح ICZM برای شناخت و درك صحيح از مكانيزم هاي طبيعي و کاهش تضاد منافع در منطقه، باید با درک کامل از این عناصر و روابط میان آنها بر فرآیندهای بین این سه زیر سیستم نظارت و مدیریت داشته باشد و با اتخاذ سياست هاي مناسب به حفظ منابع برای نسل های آینده و همچنین ترویج عدالت اجتماعی ، محافظت از مصارف سنتی و حقوق دسترسی عادلانه به منابع ساحلی کمک کند. از اینرو طرح ICZM یک طرح مدیریتی جامع و کارآمد است که با شناخت صحیح از شرایط، امکانات و محدودیت های موجود و تأثیرات ناشی از تغییرات کاربری زمین و با تعیین اهداف، استراتژی ها و ساختار مناسب برای ایجاد هماهنگی و یکپارچگی در راستای تامین منافع ملی و منطقه ای و حل مشکلات فعلی در مناطق ساحل اجرا می شود که شامل مراحل مختلف: شروع و راه اندازی، برنامه ریزی، اجرا و نظارت و ارزیابی است. هر یک از این مراحل نیز خود دارای زیر مجموعه های دیگری است که بخشی از آن مرحله محسوب می شوند. با این حال تعریف دقیقی از آنچه که باید در طول اجرای مراحل طرح انجام شود وجود ندارد زیرا عوامل مختلفی از جمله ویژگی های فیزیکی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و یا سیاسی بر روند اجرای طرح تاثیر گذار خواهند بود. در شکل(2-1) نمای کلی اجرای طرح ICZM که شامل مجموعه ای از روش ها ، ابزارها و تکنیک هایی است که در این فرآیند به کار گرفته می شود نمایش داده شده است. -7366019050شروعبرنامه ریزیاجرا و پیاده سازینظارت و ارزیابیتحلیل های سیاسیابزارهای سیاسیمزایا و ضروریاتیکپارچه سازی و اصلاحمدیریت پایگاه داده ها / GIS تکنیک های ارزیابی زیست محیطیسنجش از دور00شروعبرنامه ریزیاجرا و پیاده سازینظارت و ارزیابیتحلیل های سیاسیابزارهای سیاسیمزایا و ضروریاتیکپارچه سازی و اصلاحمدیریت پایگاه داده ها / GIS تکنیک های ارزیابی زیست محیطیسنجش از دور شکل 2-2- رویکرد ICZM در مدیریت منابع ساحلی (www.biodiversity.ru) همان طور که در شکل نشان داده شده، مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی یک روش جامع نگر و فرآیندی پویا تعریف شده که سیکل کاملی از جمع آوری اطلاعات، طراحی برنامه، مدیریت و اجرا را پوشش می دهد. این سیکل باید در طول زمان و همراه با تغییر سواحل مجددا تکرار شود تا معیارهای مناسبی جهت درک درست از سیستم های ساحلی، فرصت های جدید توسعه و یا خطراتی که در آینده ممکن است با آن مواجه شویم بکار گرفته شود در واقع مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی تا حدود زیادی بر مبنای روش سیستمی استوار است. بنابراین می توان گفت که مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی ویژگی های زیر را دارا است: یک فرآیند پویا است که در طول زمان جریان دارد دارای قدرت و اختیارات کافی برای اتخاذ سیاست هایی به منظور تصمیم گیری و برنامه ریزی است. دارای ترتیبات مدیریتی به منظور نظام مند کردن تصمیمات تخصیص منابع (برنامه های کاربری اراضی، ارزیابی اثرات، مقررات، مجوزها و غیره) است. دارای استراتژی های مدیریتی مبتنی بر نگرش سیستمی است که ارتباط متقابل بین سیستم های ساحلی و دریایی و زیر سیستم های آن را در نظر می گیرد( توفیق و همکاران، 1387). در این راستا تحلیل های سیاسی به عنوان روشی که ساختارهای استراتژی توسعه و ارزیابی را در طول مراحل اولیه طرح مورد بررسی قرار می دهد می تواند به سیاستگذاران برای یافتن راه حل های مناسب جهت حل مسائل و مشکلات پیچیده اجتماعی و اقتصادی کمک می کند. همچنین ابزارهای سیاسی از جمله قوانین و مقرارت مربوط به ساماندهی کاربری زمین و فعالیت های نیز به اجرای طرح ICZM کمک خواهند کرد زیرا اجرایی شدن اهداف طرح مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی بدون توجه به پشتوانه های قانونی و الزامات حقوقی مبنی بر تعیین فعالیت های مجاز و غیر مجاز در منطقه امکان پذیر نخواهد بود. 2-11- ابزارهای نظارت و ارزیابی در رویکرد ICZM بدیهی است اجرای هر طرحی بدون انجام نظارت و ارزیابی، تداوم مراحل آن بی هدف خواهد بود از اینرو در فرآیند ICZM نظارت به عنوان یک محافظ تلقی می‌شود و هدف از آن ایجاد جریان ضروری اطلاعات برای تصمیم گیری و تحلیل اثرات ICZM بر محیط می‌باشد. در این فرآیند بایستی اطلاعات لازم از قبیل اطلاعات فیزیکی، اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی درحین اجرای طرح مدیریت یکپارچه جهت تجزیه و تحلیل و پردازش جمع‌آوری شده تا بر اساس آن اهداف و برنامه‌های اجرایی طرح ICZM مورد ارزیابی قرار گیرد و بازخوردهای لازم به سیاست‌گزاران و مدیران مربوطه داده شود تا در صورت نیاز اصلاحات لازم در برنامه لحاظ شود. ارزیابی نیز فعالیتی است که نشان می‌دهد که تا چه حد اهداف طرح محقق شده‌اند. این فعالیت فرآیندی است که در آن سازمان ارزیابی کننده، عملکرد برنامه را اخذ و بطور منظم با اهداف برنامه مقایسه می کند. ارزیابی نه تنها میزان تحقق اهداف را نشان می‌دهد. بلکه بیان کننده این است که چرا برنامه‌ها به نتایج مطلوب نرسیده و اگر چنین است راه‌های اصلاح چیست. این روند در نهایت منجر به بهبود عملکرد مدیریت یکپارچه در مناطق ساحلی خواهد شد. برای ارزیابی وضعیت موجود و پیش‌بینی های آتی، لازم است شاخص‌ها و پارامترهایی بصورت مستمر و منظم و با دوره‌های زمانی مشخص در طول اجرا طرح برداشت شوند. در طرح ICZM دو نوع ارزیابی می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد: نوع اول: ارزیابی عملکرد برنامه و اصلاحات آن است. این فعالیت به طورمستمر نتایج برنامه را با اهداف تعیین شده مقایسه کرده و ضمن تعیین نقاط قوت برنامه اصلاحات ضروری را نیز پیشنهاد می‌کند. این نوع نظارت جزء جدایی ناپذیر طرح ICZM است، لذا در برنامه باید پیش‌بینی شود. نوع دوم: ارزیابی دوره‌ای است که با هدف فراهم کردن خواسته‌های قانونگذار، ذینفعان و مردم انجام می‌شود. این نوع ارزیابی که میزان موفقیت در دستیابی به اهداف دراز مدت طرح در منطقه ساحلی را بررسی می‌کند نقش مهمی ‌در حفظ برنامه‌های ICZM دارد و اثربخشی کلی و سودمندی برنامه را آزمون می‌کند. همچنین می‌تواند کمک موثری در تامین منابع عملیات برنامه‌های ICZM داشته باشد(www.pmo.ir). برای ارزیابی تغییرات ایجاد شده در مناطق ساحلی و مديريت بهتر توسعه فعاليت های اقتصادی، اجتماعی در منطقه و همچنین ارائه تصويری روشن و صريح از توزيع فضايي کاربري های مناسب و نامناسب در طرح ICZM از دو ابزار سیستم های اطلاعات جغرافیایی(GIS) و سنجش از دور استفاده می شود. 2-11-1- سیستم های اطلاعات جغرافیايی سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) بنا به تعریف یک سیستم اطلاعاتی است که جهت کار با داده های فضایی و مکانی طرح می شود. به عبارت دیگر GIS نه تنها یک سیستم پایگاه داده با قابلیت های مخصوص به خود جهت داده های مکانی می باشد بلکه مشتمل بر عملیاتی است که کار با این داده ها را امکان پذیر می سازد. از اینرو می توان آن را به عنوان ابزاری به منظور توليد، تحلیل و نمايش عوارض و يا هر پدیده مستقر بر روی کره زمین از منابع طبيعی و چشم اندازهای شهری گرفته تا مشاهدات میدانی در علوم مختلف تعبير نمود. GIS به عنوان سیستم های پشتیبانی تصمیم گیری (DSS) و برنامه ریزی (PSS) کاربردهای فراوانی نیز در مدیریت منابع فضایی دارد(Fedra and Feoli, 1998) و می تواند داده های گوناگونی از جمله زیست محیطی، کالبدی، اقتصادی و اجتماعی را در نظام واحدی جمع کرد و با تجزیه وتحلیل آن ها به نتایج مطلوبی دست یابد. امکان تلفیق پایگاه های اطلاعاتی با مدرن ترین مدل ها دریک قالب منسجم و سازمان یافته در GIS سبب شده تا هر فرد یا سازمانی از مزایای GIS درجهت تصمیم گیری های بهینه بهره مند گردد. به همین دلیل GIS به عنوان ابزار کلیدی در تهیه و پایش طرح های مدیریت یکپارچه سواحل مبدل شده است. در حال حاضر، بسیاری از متخصصان در رشته های مختلف، نظیر جغرافيدانان، زمین شناسان، برنامه ریزان شهری و محققان محیط زیست اهمیت تحلیل های مکانی را به خوبی درک نموده و با سازمان دهی اطلاعات حاصله، ضرورت استفاده از این فناوری را عملاً نشان داده اند. 2-11-2- سنجش از دور از روش های نوینی که امروزه به منظور پایش و جمع آوری مشاهده های مربوط به عوارض و پدیده های محیطی سطح زمین می توان از آن بهره برد؛ داده های ماهواره ای و تکنیک سنجش از دور است که در آن کمترين ميزان تماس مستقيم با اشياء و عوارض مورد اندازه گيری را داشته و برخلاف ساير روش ها که عوامل انسانی در گردآوری و تفسير داده های زمينی نقش دارند، در روش سنجش از دور اين وظيفه بر عهده سنجنده ها خواهد بود. داده های سنجش از دور به دلیل یکپارچه و وسیع بودن، تنوع طیفی، تهیه پوشش های تکراری و ارزان بودن، در مقایسه با سایر روش های گردآوری اطلاعات از قابلیت های ویژه ای برخوردار است که امروزه عامل نخستین در مطالعه سطح زمین و عوامل تشکیل دهنده آن محسوب می شود همچنین امکان رقومی بودن داده ها موجب شده است که سیستم های اطلاعات جغرافیایی و سیستم های پردازش تصاویر ماهواره ای بتوانند از این داده ها استفاده کنند. در حال حاضر سنجش از دور در بسیاری از زمینه های علمی و تحقیقاتی کاربردهای گسترده ای دارد. از جمله کاربردهای فن سنجش از دور می توان به استفاده از آن در زمینه های جغرافیایی، هیدولوژی، کشاورزی، زمین شناسی، محیط زیست، توسعه های شهری و به طور کلی مدیریت منابع زمینی و غیره اشاره کرد. همچنین سنجش از دور می تواند تغییرات دوره ای پدیده های سطح زمین را نیز نشان دهد. 2-12- کاربرد سنجش از دور در مدیریت توسعه شهری آشکارسازی تغییرات و بررسی روند توسعه فیزیکی شهرها و پیشنهاد مکان بهینه برای توسعه فیزیکی آن، امروزه از جمله نیازهای اساسی در برنامه ریزی شهری و منطقهای می باشد. یکی از کاربردهای عمده و مهم سنجش از دور به جهت مدیریت منابع و نظارت بر پدیده های طبیعی آشکار سازی تغییرات به وجود آمده در مناطق شهری و نظارت بر توسعه آن می باشد. به جهت وجود پیچیدگی های خاص مناطق شهری از جمله وجود پدیده های متنوع طبیعی و مصنوعی که همگی در تعریف آنچه که شهر خوانده می شود نقش دارند. مطالعه و بررسی چگونگی رفتار آنها و احیانا تغییراتی که سبب گذشت زمان در آنها رخ داده نیازمند مجموعه ای از اطلاعات و داده ها می باشد. نقش سنجش از دور در این میان به جهت در اختیار گذاشتن مجموعه متمرکزی از داده ها و پوشش وسیعی از مناطق مورد نظر، غیر قابل انکار است. از طرفی ماهیت رقومی این داده ها، قابلیت پردازش های سریع برای حجم زیاد داده ها را در اختیار می گذارد. شهر در واقع مجموعه ای از پدیده ها با خصوصیات متفاوت می باشد و مدیریت بر چنین مجموعه ای نیازمند دانسته هایی جامع و دقیق است که سنجش از دور به عنوان یکی از منابع تامین و تفسیر آن به شمار می آید. آنچه در مدیریت شهری کمی پیچیده تر به نظر می رسد، بررسی پیشینه و آینده مسائل شهری در کنار برنامه های جاری و مسائل روز شهر می باشد. یکی از کاربردهای مهم تجزیه و تحلیل آشکارسازی تغییرات، پیش بینی وضعیت آینده بر مبنای روند تغییرات انجام شده در گذشته می باشد (یاالله،1382). بنابراین اگر پدیده ها در مقاطع مختلف زمانی بررسی شده و به صورتی مدل سازی گردند، می توان مدل فوق را برای بازه های زمانی در آینده به کار برد و برخی مسائل که ممکن است به بحران تبدیل شوند را پیش بینی نمود. در مورد مناطق شهری نیز وضع بر همین منوال است. به وسیله نظارت بر توسعه و استخراج روند رشد شهر، می توان منابع و امکانات موجود را با آنچه قرار است در آینده رخ دهد مقایسه نموده و وضعیت منابع را به منظور رفاه بیشتر شهروندان تشریح کرد. در صورت انجام چنین تجزیه و تحلیل هایی است که می توان بر نحوه رشد جمعیت، گسترش محدوده های شهری متناسب با امکانات در دسترس، کنترل و هدفمند کردن مهاجرت نظارت دقیق داشت و برنامه هایی متناسب با هر یک از آنها ارائه داد. تصاویر ماهواره ای در زمینه مدیریت توسعه شهری کاربردهای گوناگونی دارد که در اینجا بطور خلاصه از برخی از آنها نام برده شده است(www.isa.ir). مطالعه و بررسی ساختارهای شهری بخش های عمده ای که ساختار شهری را تشکیل می دهند، می توان به دو صورت تقسیم بندی نمود: منطقه مسکونی، منطقه تجارتی، بخش صنعتی، بخش خدمات، فضای سبز و شبکه ارتباطی. بخش مرکزی شهر، منطقه قدیمی شهر، منطقه جدید شهر و شهرک های حومه شهر. با توجه به ویژگیهای خاص تصاویر ماهواره ای، بررسی و مطالعه بر روی تصاویر در سال های مختلف می تواند در شناسایی و مطالعه نحوه تغییرات ساختارها و الگوها در سال ها و زمان های مختلف و همچنین برنامه ریزی برای حال و آینده مؤثر باشد. مکانیابی برای تسهیلات و خدمات شهری دسترسی به تصاویر ماهواره ای با مقیاس های مختلف، استفاده از این تصاویر در تحلیل های انجام گرفته در سیستم های اطلاعات جغرافیایی میتواند در انجام تحلیل های کارآمد و دستیابی به نتایج بهتر در مکانیابی تسهیلات و ارائه خدمات، مؤثر باشد. مطالعات پوشش و کاربری زمین پوشش و كاربري زمین غالبا در اثـر فعاليت هاي انساني دستخوش تغيير و تحول مي شود. شناسايي و كشف اين تغييرات مي تواند به مديران و برنامه ريزان كمك كند تا عوامل موثر در كاربري و پوشش اراضي را شناسايي كـرده و از آن درسطوح مختلف برنامه ريـزي استفاده نمايند. براي كشف و ارزيابي تغييرات، داده هاي چند زمانه سنجش از دور و سيستم اطلاعات جغرافيايي امكانات تحليلي با ارزشي را فراهم مي كنند. مطالعات بلایای طبیعی و مدیریت بحران امروزه برآورد ميزان خسارت ناشي از بلاياي طبيعي از قبيل سيل، زلزله، آتشفشان، طوفان و غيره با استفاده از داده هاي ماهواره اي بسيار متداول است. تعيين راهبرد مناسب براي جلوگيري و كاهش خسارت بلاياي طبيعي از جمله ديگر كاربردهاي داده هاي ماهواره اي است. تهیه نقشه از تصاویر ماهواره ای جهت استفاده در طرح های توسعه شهری طرح های توسعه شهری با توجه به قالب کلی که برای روند رشد در نظر گرفته می شود، تعریف می شوند. ابزارهای مهم و اساسی که در این فرآیند وجود دارد: نقشه منطقه بندی و استفاده از فضاها برای تعیین قطعات اراضی در نواحی شهرک های ساخته شده و نقشه ساختار جاده ها به منظور راهنمایی در مورد زیرسازی جاده های شهرک ها میباشد. اطلاعات ضروری در امر آماده سازی یک برنامه شامل یک نقشه جغرافیایی مرجع دقیق و مطابق آخرین تحولات مناطق، نقشه شبکه های جاده ای، نقشه فضایی میزان توسعه و اطلاعاتی در مورد چگونگی استفاده از هر قطعه زمین می باشد. این اطلاعات برای یک برنامه ریزی دقیق و منطقی ضروری است. با توجه به پتانسیل بالای تصاویر ماهواره ای، این داده ها می تواند در قالب یک سیستم اطلاعات جعرافیایی نقش مهم و تأثیرگذاری در توسعه شهری داشته باشد. به هنگام سازی نقشه های شهری با توجه به محدودیت منابع جهت به هنگام سازی نقشه ها، در اختیار داشتن تصاویر ماهواره ای امکان تصحیح و اعمال تغییرات در نقشه های شهری را سریع تر و آسان تر می سازد. یک نقشه مرجع قابل قبول میتواند با استفاده از تصاویر ماهواره ای با قابلیت تفکیک بالا تهیه شود و به عنوان اطلاعات پایه و تکمیلی از منابع متعددی از قبیل عکس های هوایی، نقشه های مربوط به عوارض و غیره مورد استفاده قرار می گیرد. کنترل و مانیتورینگ ترافیک شهری کنترل آمد و شد شهری، تشخیص و تعیین شبکه های ارتباطی متراکم و پرترافیک با استفاده از تصاویر و اطلاعات ماهواره ای می تواند در کمک به دست اندرکاران امور راهنمایی و رانندگی و مسافران نقش مهمی داشته باشد. تخمين جمعيت از طريق تفسير تصاویر با قدرت تفکيک بالا تخمين جمعيت از طريق تفسير تصاویر ماهواره ای به طور مستقيم حاصل مي شود. روش انجام كار به اين صورت است كه با استفاده از تصاویر ماهواره ای متوسط تا بزرگ مقياس، تعداد واحدهاي مسكوني در يك منطقه (خانه تك خانواري، چندخانواري) تخمين زده شده و پس از آن تعداد واحدهاي مسكوني در ميانگين تعداد افراد خانواده ساكن در هر واحد مسكوني نوع خاص، ضرب مي شود. تشخيص انواع خانه براساس مشخصه هايي نظير اندازه و شكل ساختمان ها، حياط ها، باغ ها و راه هاي ماشين رو مي باشد. همچنين تفسير تصاویر ماهواره ای در مطالعات كيفيت خانه سازي موثر است. بسياري از عوامل زيست محيطي مؤثر در كيفيت خانه سازي مي تواند به راحتي از تصاویر ماهواره ای تفسير گردد. 2-13- بررسی برخی مطالعات صورت گرفته در زمینه مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی(ICZM) و تشخیص تغییرات پوشش و کاربری زمین از لحاظ سابقه اجرای تحقیق در زمینه های مربوطه می توان به مطالعات زیر اشاره کرد: Qiong Wu و همکاران (2006) در تحقیق خود با عنوان نظارت و پیش بینی تغییرات کاربری زمین در پکن با استفاده از سنجش از دور و GIS به بررسی پویایی تغییرات کاربری زمین با استفاده از سنجش از دور و GIS طی یک دوره 20 ساله پرداخته اند و نتایج نشان می دهد که رشد شهری سبب از بین رفتن زمین های کشاورزی در حومه های شهر شده است. Jane Taussik (2007) در تحقیق خود با عنوان فرصت های برنامه ریزی فضایی برای مدیریت یکپارچه ساحلی و با مطالعه موردی شهر Solent به بررسی ماهیت برنامه ریزی فضایی و تلفیق آن با قانون اصلاح شده برنامه ریزی شهری و روستایی انگلستان و اینکه چگونه قانون برنامه ریزی جدید فرصت هایی را برای جنبه های اجرایی سیاست های ساحلی از طریق برنامه ریزی، کاربرد مدیریت ساحل و بازنده سازی ساحلی فراهم می کند پرداخته است. تحقیقات نشان می دهد که این فرصت ها امکان توسعه شهر Solent را برای حفظ آینده پایدار طولانی مدت فراهم می کند. Wenli Huang و همکاران (2008) در تحقیق خود با عنوان تشخیص و پیش بینی تغییرات کاربری زمین در پکن بر اساس سنجش از دور و GIS به بررسی توسعه شهری و تغییر پذیری زمانی و فضایی شهر پکن در طول یک دوره 21 ساله (2005 – 1984) از طریق روش های طبقه بندی آماری بر اساس تصاویر سنجش از دور ماهواره های لندست و اسپات پرداخته اند. تحقیقات نشان می دهد که تشخیص تغییرات پوشش زمین و کاربری زمین با استفاده از تصاویر چند زمانی سنجش از دور و پژوهش مدل توسعه شهری از طریق GIS ابزاری مناسب تحقق توسعه شهری می باشند همچنین تغییرات پوشش زمین و کاربری زمین توالی زمانی از طریق تجزیه و تحلیل شاخص خط سیر توسعه شهری، قوانین توزیع شهری در شرایط مکانی و زمانی را نشان می دهد و همراه با تجزیه و تحلیل داده های اقتصادی و اجتماعی می توان به شبیه سازی گسترش زمین شهری پرداخت. Xiaoli Jiao و همکاران (2009) در تحقیق خود با عنوان پیش بینی روند تغییرات کاربری زمین شهر Wuhan بر اساس تصاویرسنجش از دور TM و مدل زنجیره مارکف به طبقه بندی کاربری زمین شهر وهان برای بدست آوردن مساحت هر نوع از انواع زمین و سپس پیش بینی روند تغییرات کاربری زمین در 15 سال آینده پرداخته است. Rodriguez و همکاران (2009) در تحقیق خود با عنوان کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) در مدیریت یکپارچه منطقه ساحلی به توانایی های GIS برای تجزیه و تحلیل داده ها، ادغام وشناسایی ارتباطات فضایی بین لایه های مختلف اطلاعاتی در مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی اسپانیا پرداخته اند و بیان میکند که GIS ابزاری بسیار مفید برای ساخت مدل های پیش بینی تغییرات در مناطق ساحلی است. Gangai و Ramachandran (2010) در تحقیق خود با عنوان نقش برنامه ریزی فضایی در مدیریت ساحل و با مطالعه موردی سواحل Tuticorin در هند به بررسی نقش برنامه ریزی فضایی در مدیریت ساحل از دو زاویه متفاوت پرداخته اند. در مرحله اول به شناسایی تغییرات در پوشش زمین و کاربری زمین ساحلی منطقه مورد مطالعه با کمک تصاویر ماهواره ایی در طی یک دوره 22 ساله پرداخته و سپس در مرحله دوم، مطالعه مختصری از سیاست ها و قوانین حاکم بر سواحل هند با اشاره ویژه به Tuticorin برای تعیین اثرات نفوذ شان بر پوشش زمین و کاربری زمین ساحلی انجام داده است. نتایج مطالعه اختلافاتی که بین شیوه های کاربری زمین رایج و قوانینی که برای حفاظت از سواحل اجرا شده اند را نشان داده است. حمید رضا ربیعی و همکاران (1383) در تحقیق خود با عنوان کشف و بازیابی تغییرات کاربری و پوشش اراضی شهر اصفهان به کمک سنجش از دور و GIS به آشکار سازی تغییرات و تحولات کاربری و پوشش اراضی منطقه اصفهان با استفاده از تصاویر سنجنده TM در سال های 1990و 1998 و GIS پرداخته اند. نتایج بدست آمده نشان دهنده تغییر وسیع کاربری اراضی مجاور شهر اصفهان به منطقه مسکونی در طول هشت سال می باشد. مطالعات شعبان شتایی جویباری و جواد ملک (1384) با عناون بررسی تغییرات سیمای طبیعی و کاربری اراضی سواحل جنوبی دریای مازندران با استفاده از عکس های هوایی و GIS با مطالعه موردی سواحل شهرستان نور می باشد که به بررسی میزان تغییرات طبیعی و کاربری اراضی سواحل جنوبی دریای مازندران از طریق عوامل انسانی و طبیعی (روند نوسانات و پیشروی دریا ) پرداخته اند. نتایج نشان می دهد که میزان تغییر و تحول انسانی در مقایسه با تغییر و تحول طبیعی (پیشروی دریا) بسیار شدیدتر بوده و نیاز به ساماندهی سواحل برای حفظ و جلوگیری از خسارات اقتصادی و زیست محیطی را ایجاب می نماید. میرستار صدر موسوی و رسول قربانی (1385) در تحقیق خود با عنوان پیامد های زیست محیطی گسترش سکونتگاه ها با مطالعه موردی دره اسکوی چای استان آذربایجان شرقی و بر اساس تصاویر ماهواره ای به بررسی تاثیر رشد جمعیت و گسترش سکونتگاه های دره اسکو بر تخریب اراضی کشاورزی و محیط زیست آن پرداخته اند. نتایج بدست آمده در یک دوره ی زمانی سیزده ساله (81 - 1368) نشان می دهد که حدود 12 درصد بر تعداد جمعیت و 77 درصد بر مساحت اراضی ساخته شده در محدوده مورد مطالعه، افزوده شده است. افزایش در وسعت زمینهای زیر ساختمان بسیار سریع بوده و به طور چشمگیری از مساحت باغات و اراضی کشاورزی به نفع اراضی مسکونی و کاربری های غیر کشاورزی کاسته شده است. حمید رضا مرادی و همکاران (1386) در تحقیق خود با عنوان بررسی تغییر کاربری اراضی در بیابان زایی محدوده شهر اردکان با استفاده از سنجش از دور به بررسی نقش تغییر کاربری اراضی بر پدیده بیابان زایی محدوده شهر اردکان پرداخته اند. نتایج حاصل بیانگر کاهش وسعت مناطق بیابانی از سال 1334 تا سال 1376 به میزان 2000 هکتار و از سال 1376 تا سال 1381 به میزان 160 هکتار و افزایش مساحت کاربری های دیگر می باشد در طی دوره مورد مطالعه تخریب اراضی به صورت تبدیل کاربری های باغ و اراضی کشاورزی به اراضی مسکونی و صنعتی دیده می شود. علی پاک و منوچهر فرج زاده (1386) در تحقیق خود با عنوان طرح مدیریت یکپارچه منطقه ساحلی با مطالعه موردی سواحل خلیج فارس، دریای عمان و دریای مازندران به ویژگی ها و مشکلات منطقه ساحلی، اهداف طولانی مدت، استراتژی ها و سیاست ها برای مدیریت پایدار مناطق ساحلی ایران پرداخته است و برای غلبه بر مشکلات، مدیریت یکپارچه منطقه ساحلی را به عنوان یک راه حل بلند مدت در نظر گرفته است. یدالله کریمی پور و حمید رضا محمدی (1389) در تحقیق خود با عنوان تعریف منطقه ساحلی برای مطالعات ICZM ایران به بررسی مفهوم منطقه ساحلی و تعیین شاخص هایی جهت مشخص کردن قلمرو ICZM در دریا و خشکی سواحل ایران در مقایسه با سایر کشورها پرداخته اند. نتایج مطالعات آنها نشان می دهد که مرزهای ICZM در ایران نمی تواند در بر گیرنده حوضه های آبریز باشد اگرچه در یک برنامه ایده آلی مرزهای محدوده زیر نظر ICZM ، می بایست آن چنان گسترده باشد که تمام مناطقی را که بر دریا تاثیر گذارند، در بر گیرد اما در نظر گرفتن چنین قلمروی برای ایران مناسب نیست زیرا مرزهای این قلمرو 67 درصد مساحت ایران را در بر می گیرد که این محدوده گسترده برای ICZM دهها چالش کاربردی و اجرایی، آن هم در کشوری کمتر توسعه یافته به وجود خواهد آورد. همچنین این مرزها نمی بایست منطبق با واحد های سیاسی (استان ها، شهرستان ها و بخش ها) باشد زیرا چنان چه مرزهای ICZM در خشکی بر مرزهای استان ها تطبیق داده شود، مشکلات حاصله بی شباهت به مسایل برخاسته از حوضه های آبریز نخواهد بود. 2-14- جمع بندی توسعه صنایع و افزایش جمعیت سبب شده است تا بخش زیادی از زمین های ساحلی در سال های اخیر دستخوش تغییرات کاربری گردد. با افزایش و پیشرفت این تغییرات در مناطق ساحلی، گستره ای از تغییرات زیست محیطی دیده می شود که بیشتر در ارتباط با تغییر کاربری نواحی زراعی به مسکونی و صنعتی است. کاهش مساحت زمین های زراعی حومه ای و تخریب پوشش گیاهی در مناطق ساحلی به عنوان پیامدهای منفی توسعه شهری، ساختمان سازی، خیابان کشی و سایر فعالیت های مخرب در درون شهرها، مورد توجه است و کنترل این رویه در مناطق شهری به صورت موضوعی اساسی مطرح می باشد. برای فائق آمدن بر مشکلات روز افزون مناطق ساحلی نیاز به یک طرح مدیریتی جامع و کارآمد است که با شناخت صحیح از شرایط، امکانات و محدودیت های موجود و تأثیرات ناشی از تغییرات کاربری زمین ، مشکلات فعلی مربوط به مناطق ساحلی را شناسایی کرده و با معرفی و انتخاب و اجرای راهکارهای مناسب ضمن ایجاد هماهنگی بین فعالیت‌های در حال اجرا و نیز تائید، اصلاح و یا منع آنها با هدف حفاظت ساحل و حل مشکلات فعلی، از بروز مشکلات آتی برای مناطق ساحلی جلوگیری نماید. همچنین از آنجایی که برنامه ریزی منطقه ساحلی حالت خاصی از برنامه ریزی فضایی است و مشابه همه طرح های فضایی، نقشه ها و اطلاعات مربوط به این منطقه نقش مهمی را در تمامی مراحل مطالعه ایفا می نمایند. از اینرو در این مطالعات ارائه نقشه هایی به صورت رقومی، ذخیره سازی آنها، بازیابی اطلاعات، درخواست اطلاعات مکانی، تحلیل های مجزا یا توام نقشه ها، رویه هم گذاری یا جداسازی لایه های اطلاعاتی و تولید نقشه های جدید از اهمیت بسزایی برخوردار است. در چند سال اخیر، پیشرفت های چشم گیری در تولید انواع سنجنده های دقیق موجب گردیده است تا تقریبا تمامی اطلاعات مستخرج از تکنولوژی سنجش از دور در فرمت تصاویر رقومی قابل پردازش گردد و متخصصين را در راه مديريت بهتر و تفسير پديده های اطراف و ارائه تصويری روشن و صريح از توزيع فضايي کاربري های مناسب و نامناسب، برای توسعه بهينه فعاليت های اقتصادی، اجتماعی، صنعتی و غیره یاری رساند. منابع و ماخذ فارسی اردشیری، مهیار، (1387)، مدیریت و برنامه ریزی توسعه پایدار نواحی ساحلی. دانشگاه شیراز. ارگانی، میثم، (1385)، نظارت بر توسعه مناطق شهری با استفاده از تصاویر ماهواره ای به روش آنالیز ترکیب طیفی و مقایسه پس از طبقه بندی (مطالعه موردی: شهر کرج). دانشگاه تهران بدر، رضا، (1379)، استفاده از سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی در تعیین جهت گسترش فیزیکی شهر (نمونه موردی: شهر رضی). دانشگاه تربیت مدرس. پاک، علی؛ حاج مومنی، عقیل ؛ مجد، فرهاد، (1387)، آغاز حركت اجرائي مديريت يكپارچه مناطق ساحلي در ايران مديريت سواحل جزيره كيش. هشتمین همایش بین المللی سواحل، بنادر و سازه های دریایی. توفیق، فیروز. عسگری، علی. کامران، طارمی. مهدی، جدیدی و افسانه بیگی ساکی، (1387)، طرح جامع مدیریت مناطق ساحلی. مطالعه و بررسی مفاهیم، روشها و تجربیات جهانی در زمینه مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی. سازمان بنادر و کشتیرانی. جلد اول. ویرایش چهارم. دانه کار، افشین. مجتبی. رفیعیان و محمد، حیدری (1388)، مدیریت یکپارچه منطقه ساحلی. سازمان بنادر و کشتیرانی ایران ربیعی، حمیدرضا. پرویز، ضیائیان و عباس، علیمحمدی (1383)، کشف و بازیابی تغییرات کاربری و پوشش اراضی شهر اصفهان به کمک سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی. دانشگاه تربیت مدرس. رسولی، علی اکبر، (1387)، مبانی سنجش از دور کاربردی با تاکید بر پردازش تصاویر ماهواره ای. انتشارات دانشگاه تبریز. شتایی جویباری، شعبان و جواد ملک (1382)، بررسی تغییرات سیمای طبیعی و کاربری اراضی سواحل جنوبی دریای مازندران با استفاده از عکس های هوایی و GIS (مطالعه موردی: سواحل شهرستان نور). دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان. مجله پژوهش های جغرافیایی. شماره 51. صفحه 105 – 95. شرکت آب منطقه ای ساری، (1375). بررسی ها و مشخصات عمومی حوزه آبریز رودخانه های مازندران. صدرموسوی، میرستار و رسول، قربانی (1385)، پیامدهای زیست محیطی گسترش سکونتگاه ها ( مطالعه موردی: دره ی اسکوچای ). مجله ی جغرافیا و توسعه ناحیه ای، شماره 8. صیدایی، سید اسکندر و اصغر نوروزی آورگانی (1389)، تحلیلی بر الگوهای استقرار فضایی سکونتگاه های روستایی در استان چهارمحال بختیاری. جغرافیا و توسعه. شماره 18. صفحات 68-53. عبداللهی، جلال. محمد محسن، رحیمیان. کاظم، دشتکیان و مهدی، شادان (1385)، بررسی اثرات زیست محیطی تغییر کاربری اراضی پوشش گیاهی مناطق شهری با بکارگیری تکنیک سنجش از دور ( مطالعه موردی: شهرهای اردکان، تفت، طبس و مهریز در استان یزد ). مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی یزد. علوی پناه، س. (1382)، کاربرد سنجش از دور در علوم زمین، انتشارات دانشگاه تهران فرج زاده، منوچهر. هاشم، رستم زاده، (1384)؛ ارزیابی اثرات سدهای بزرگ در تغییر کاربری راضی با استفاده از سنجش از دور و GIS (مطالعه موردی: سد ستارخان اهر). دانشگاه تربیت مدرس. قمی، حسن(1385)، مطالعه نقش بندر در توسعه شهر نوشهر، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت کریمی پور، یدالله. حمید رضا، محمدی، (1389)؛ تعریف منطقه ساحلی برای مطالعات ICZM در ایران، فصلنامه علمی- پژوهشی انجنم جغرافیای ایران. شماره 25 متین فر، فاطمه (1387)، مدیریت ناحیه ساحلی و ارزیابی زیست محیطی. مرادی، حمیدرضا. محمدرضا، فاضل پور. سید حمیدرضا، صادقی و سید زین العابدین، حسینی، (1386)، بررسی تغییر کاربری اراضی در بیابان زایی محدوده شهر اردکان با استفاده از سنجش از دور. دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تربیت مدرس. فصلنامه علمی – پژوهشی تحقیقات مرتع و بیابان ایران. جلد 15. شماره 1. صحفه 12 – 1. موحد، علی. ایوب، تقی زاده، ( 1388)، بررسی جهت های توسعه مناطق حاشیه نشین شهر اهواز با استفاده از GIS و RS. دانشگاه شهید چمران اهواز. پژوهش های جغرافیای انسانی. شماره 70.صفحه 28- 15. یالله، سید محمد، (1382)، استخراج تغییرات کاربری اراضی منطقه شهری تهران با استفاده از تصاویر ماهواره ای، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده فنی دانشگاه تهران منابع و ماخذ لاتین A Anilkumar,P.P. Koshy Varghese, L.S. Ganesh. (2010); Formulating a coastal zone health metric for landuse impact management in urban coastal zones. Journal of Environmental Management. Anyamba, A. J. and R. Eastman (1996); Interannual Variability of NDVI over Africa and its Relation to El Nino/Southern Oscillation. International Journal of Remote Sensing Barker, A. (2005); Capacity Building for Sustainability: Towards Community Development in Coastal Scotland. Journal of Environmental Management . Biliana cicim-sain, 1987.htt://www.seaaoundus.orgeez/ezared.htm Bruno, R. , M. Follador, M. Paegelow, F. Renno, N. Villa.(2006); Integrating Remote Sensing, GIS and Prediction Models to Monitor the Deforestation and Erosion in Peten Reserve, Guatemala. Society for Mathematical Geology. Burbridge, R. peter (1999); The guiding principles for a European ICZM Strategy. Cabral, P. , A. Zamyatin. (2008); Markov Processes In Modeling Land Use And Land Cover Changes In Sintra-Cascais, Portugal. Charoenjit, Kitsanai. (2009); Application of Markov- Cellurar Automata and Social Models for Land use prediction in CENTRA PETCHABURI WATERSHED, THAILAND Coppin, P., Jonckheere, I., Nackaerts, K., Muys, B., 2003, Digital change detection methods in ecosystem monitoring: a review. International Journal of Remote Sensing. Cummins, v. , omahony, C. , Connolly, N. (2001); Review of integrated coastal zone management & principals of best practice. Coastal and marine resources centre. Duda, R.D. and Hart P.E. (1996); Pattern Classification and Analysis, John Wiley, New York, USA Ellis, Erle; Pontius, Robert. (2007); Land-use and land-cover change. In: Encyclopedia of Earth. Ferdra, K. Feoil, E. (1998); GIS technology and Spatial analysis in coastal zone management EEZ Technology. Gangai, I.P.D. , S. Ramachandran. (2010); The role of spatial planning in coastal management—A case study of Tuticorin coast (India). Land Use Policy. Gupta, R. P. (1991); Remote Sensing Geology. Springer-Verlag, Germany. Gruen, A., Remondino, F., Zhang, L., (2003); Image-based automated reconstruction of the Great Buddha of Bamiyan, Afghanistan. IEEE conference on computer vision and pattern recognization (CVPR) – workshop on applications of computer vision in Archeology, June 2003, Madison, Wisconsin, USA. Huang, W. , H. Liu , Q. Luan , Q. Jiang , J. Liu , H. Liu. (2008); Detection And Prediction Of Land Use Change In Beijing Based On Remote Sensing And GIS. Beijing Research center of Agriculture Economic. Jensen, J. R. (1983) ; Urban/suburban land use analysis. In colwell, R. N., ed. Manual of Remote sensing. Jiaoa, X. , J. Lib, W. Songc, X. Zhangd.(2009); Prediction of Land Use Change Trend of Wuhan based on TM Remote Sensing Images and Markov Chain Model. China University of Geosciences Wuhan, China. Kleppel, G.S, M. Richard Devoe, V. Rawson. (2006); Changing land use patterns in the coastal zone. Managing Environmental quality in rapidly developing regions. LU, D., Batistella, M., Moran, E., Mausel, P. (2004); Application of spectral mixture analysis to Amazonian land-use and land-cover classification. International Journal of Remote sensing. Pak, A. , M. Farajzadeh. (2007); Iran’s Integrated Coastal Management plan: Persian Gulf, Oman Sea, and southern Caspian Sea coastlines. Ocean & Coastal Management. Post, C. Jan, Carl G. Lundin. (1996); Guidelings for intergrated coastal zone management. Environmentally Sustainable Development Studies and monograghs Series No.9. Rattanapan, Surang. (2006); Prediction on Land use changes in Mae Taeng Watershed, Chiang Mai Province. Richard, J.Aspinall and Michael, J.Hill.(2008); Land use change Science, Policy and management. Rodríguez, I. , I. Montoya, M.J. Sánchez, F. Carreño. ( 2009); Geographic Information Systems applied to Integrated Coastal Zone Management. Geomorphology. Singh, A. (1989); Digital change detection techniques using remotely sensed data. International Journal of Remote Sensing. Sorensen, J. (1993). The international proliferation of Integrated Coastal zone Management Efforts. Ocean and coastal management. Taussik, J. (2007); The opportunities of spatial planning for integrated coastal management. Marine Policy. Taussik, J. (1999); The Contribution of Spoilt Land to the Sustainable Development of the Coast. Marine Pollution Bulletin. Tucker, C.J. (1979); Red and Photographic Infrared Linear Combinations for Monitoring Vegetation. Remote Sensing of Environment. Wu, Q. , H. Li, R. Wang, J. Paulussen, Y. He, M. Wang, B. Wang, Z. Wang. (2006); Monitoring and predicting land use change in Beijing using remote sensing and GIS. Landscape and Urban Planning . سایت های مورد استفاده http://en.wikipedia.org/wiki/Integrated_coastal_zone_management http://www.eoearth.org/article/Land-use_and_land-cover_change htt://landcover.org http://www.isa.ir/pagecontent.php?rQV===AfAVDN4AzNApjclJWb15GZJV2ZhBHfABDQ6UGc5RFduVGdu92Y8BEMApTZwlHVlJXd0NWdyR3c8BUMyIDQ6UGb0lGd http://www.pmo.ir http://www.biodiversity.ru/coastlearn/iczm-eng/conclusion.html http://www.rasekhoon.net/weblog/jahadeeghtesadi/120502.aspx

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته