پیشینه تحقیق و مبانی نظری بانکداري اينترنتي (docx) 44 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 44 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
122-1- مقدمه122-2- تعريف فنآوري اطلاعات132-2-1- تاريخچه فنآوري اطلاعات152-2-2- مزاياي فنآوري اطلاعات162-3- انواع بانکداري اينترنتي162-3-1- اطلاعات 162-3-2- ارتباطات 172-3-3- معامله172-4- نگرش و عناصر آن182-5- مزاياي بانکداري الکترونيکي192-6- مدل هاي پذيرش کاربر202-6-1- تئوري عمل مستدل (TRA)212-6-2- مدل اشاعه نوآوري232-6-3- مدل انگيزشي232-6-4- مدل استقرار سازماني فنآوري اطلاعات242-6-5- تئوري شناخت اجتماعي252-6-6- مدل پذيرش فنآوري292-6-7- مدل پذيرش فن آوري2 (TAM2)312-6-8- مدل بهرهمندي رايانه322-6-9- نظريه رفتار برنامه ريزي شده342-6-10- مدل رواني-اجتماعي تريانديس342-6-11- تئوري يکپارچگي مقبوليت و استفاده از تکنولوژي372-7- پژوهشهاي انجام شده372-7-1- مطالعات خارج از کشور412-7-2- مطالعات داخلی432-8- معرفی پست بانک432-8-1- ساختار پست بانک
2-1- مقدمه
بررسي مباني نظري و توسعه تجربي ادبيات مدل هاي مربوط به پذيرش تکنولوژي براي درک وضعيت فعلي تحقيقات در اين زمينه ضروري است. به گونه اي که اين بررسي مي تواند به تعيين سوال، فرضيه ها و در نهايت طراحي مدل مفهومي پژوهش بينجامد. بر اين اساس در اين فصل، به معرفي ريشه هاي مدل هاي پذيرش تکنولوژي پرداخته مي شود. به دنبال آن، مدل نظري پژوهش ارائه و سپس برخي از مطالعات انجام گرفته در اين زمينه مورد بررسي قرار خواهند گرفت. در نهايت، جمع بندي و نتيجه گيري نهايي جهت طراحي مدل مفهومي و فرضيه هاي پژوهش آورده مي شود. به طور كلي، هدف از ارائه مباحث اين فصل، پشتيباني مدل مفهومي و فرضيه هاي پژوهش است.
2-2- تعريف فنآوري اطلاعات
براي فنآوري تعريف هاي مختلفي ارائه شده است که همه آنها داراي ابعاد مشترک هستند. دفت ( 1378) فنآوري را به صورت زير تعريف ميکند:
ابزار، روش و عملياتي که براي تبديل اقلام مصرفي به محصول (داده به ستاده) مورد استفاده قرار ميگيرد (دفت، 1378).
بطور کلي فنآوري داراي چهار بعد ميباشد که عبارتند از: تجهيزات، اطلاعات، مهارت نيروي انساني و مديريت، از ميان اين چهار بعد، فنآوري اطلاعات در سالهاي اخير نقش و اهميت ويژهاي يافتهاست، زيرا اساس مزيت و رقابت را در عصر حاضر تشکيل ميدهد. چهار عنصر اساسي در فنآوري را ميتوان به صورت زير نشان داد:
فنآوري که در اشياء متبلور است و به آن فنافزار گويند.
فنآوري که در افراد متبلور است و به آن انسان افزار گويند.
فنآوري که در مدارک متبلور است و به آن اطلاعات افزار گويند.
فنآوري که در سازمان متبلور است و به آن سازمانافزار گويند(مستبصري و نجايي، 1380).
واژه فنآوري اطلاعات اولين بار توسط "لويت و وايزلر" در سال 1985 به منظور بيان نقش رايانهها در پشتيباني از تصميمگيريها و پردازش اطلاعات در سازمان بهکار گرفته شد(صرافيزاده، 1383).
سيشل (1997) در مطالعهاي که از انقلاب رايانه انجام داده است، نگرش محدودي از فنآوري اطلاعات دارد و بر تجهيزات رايانهاي تاکيد دارد که در استقرار ادارات و بخشهاي مختلف کسب و کار، شامل رايانههاي شخصي، ايستگاههاي کاري، سرورها، ابر رايانهها و تجهيزات مرتبط به کار گرفته ميشود(صرافيزاده، 1383، 60). تکنولوژي يا فنآوري اطلاعات به ابزارها و روشهايی اطلاق ميشود که به نحوي اطلاعات را در اشکال مختلف (صدا، تصوير، متن) جمعآوري، ذخيره و بازيابي، پردازش و توزيع ميکند (علي احمدي و شراگيم، 1382، 8).
بلوم، ميلن و آدلر (1994) فنآوري اطلاعات را به عنوان سخت افزار يا نرمافزاري که اطلاعات را به سرعت ذخيره، دستکاري و انتقال ميدهد، تعريف کردهاند؛ که به طور مثال شامل لينکهاي کامپيوتري، پست الکترونيک، ويدئو کنفرانس و پايگاه دادههاي کامپيوتري (بستههاي آماري، گزارشها و اطلاعات ذخيره شده) ميباشد(ادواردز، 2005، 17). فنآوري اطلاعات هر وسيله يا سيستم به هم متصلي است که براي توليد، ذخيرهسازي، محاسبه، تلخيص، پردازش، نمايش، تبادل، انتقال،دريافت، کنترل و مديريت دادهها ميباشد(مستبصري و نجاتي، 1380).
2-2-1- تاريخچه فنآوري اطلاعات
هرچند که عبارت فنآوري اطلاعات، اصطلاح جديدي ميباشد ولي برخي از متخصصان اين علم، ظهور آنرا همزمان با آغاز حيات انسان و نخستين تلاشهاي او براي ايجاد ارتباط از طريق کلام شفاهي ميدانند. با اختراع صنعت چاپ يکي از اشکال فنآوري اطلاعات پا به عرصه نهاد و در طي سالهاي گذشته الکتريسيته، تلگراف، تلفن، راديو، و تلويزيون بهکار گرفته شدهاند. بطور کلي سرآغاز روند تکاملي فنآوري اطلاعات را ميتوان اولين پيغام تلگرافي در سال 1844دانست و اين تحولات تا زمانيکه اولين کامپيوتر آنالوگ در سال 1930 توليد گرديد، همچنان سرعت کمي داشت. اما پس از گذشت دو دهه يعني در دهه 1950 فنآوري اطلاعات به معناي امروزي پا گرفتهاست. در اوايل دهه 1970 پروژه آرپانت معرفي شد و به دنبال آن در سال 1975 شرکت ميکروسافت تاسيس شد؛ پروژه آرپانت در سال 1991 به اينترنت تغيير نام يافت. با گسترش کامپيوترهاي شخصي در اواسط دهه 1980 فنآوري اطلاعات از رشد فوقالعادهاي برخوردار گرديد و اين روند رو به رشد همچنان ادامه دارد(مستبصري و نجايي، 1380).
نخستين انديشه در مورد استفاده از کامپيوتر اين بود که کارگاه يا محل کار از راندمان بسيار بالايي برخوردار خواهد شد و هدف اين بود که با واگذاري مقداري از کارها به کامپيوتر، هزينه دستمزد کاهش يابد. چنين سيستمي را سيستم پردازش عمليات ناميدند، که يک دستگاه خودکار عمليات روزانه و يکنواخت سازمان را انجام ميداد که عمليات روزانه شامل فرستادن صورتحساب مشتريان، منظور کردن چک به حسابهاي بانکي، يا دادن سفارش براي کالا يا مواد اوليه ميشود. در مرحلهي بعد، فنآوري به صورت يکي از منابع سازمان در ميآيد. مديران با استفاده از سيستم اطلاعات مديريت و سيستم پشتيباني تصميم (در جهت بهبود عملکرد دواير و کل سازمان)، اقدامات زيادي به عمل ميآورند و با افزايش پايگاههاي اطلاعاتي، مديران در صدد برآمدند که با استفاده از اين دادهها براي گرفتن تصميمات مهم از سيستمهاي کامپيوتري استفاده کنند. سيستم اطلاعات مديريت يکي از روشها يا ابزارهايي است که بدان وسيله دادهها را جمعآوري و تنظيم ميکند، سپس آنها را به مديران ميدهد تا در انجام وظايفشان از آنها استفاده کنند. يک سيستم اطلاعات اجرايي در سطحي بالاتر قرار ميگيرد، زيرا در اين سيستم به اطلاعات ( و نه دادهها) توجه ميشود. سيستم پشتيباني تصميم يک سيستم اطلاعاتي متقابل (تعاملي) است که مديران را ياري ميدهد تا اطلاعات را دستکاري کرده، آنها را به هر شکل که مايلند در بياورند، بصورتهاي متفاوت تنظيم کنند، و سرانجام بر اساس نظم جديدي که به آنها دادهاند تصميمات خاصي بگيرند.
طرحريزي مجدد جريان کارها، شبکهي کاري و سيستم مبادله دادههاي الکترونيکي، راههاي ديگري هستند که سازمانها در اجراي استراتژي خود از فنآوري اطلاعات استفاده ميکنند. شبکهي کاري که بدان وسيله با استفاده از کامپيوتر همکاران درون سازمان و نيز افراد با سازمانهاي ديگر ارتباط برقرار ميکنند، شيوهاي است که هر سازمان ميتواند به هنگام اجراي هر طرح، اطلاعاتي را مبادله کند. شبکه کاري به شکلهاي مختلف مورد استفاده قرار ميگيرد و شرکتها و سازمانها ميتوانند شبکهي کاري محلي يا شبکهکاري گسترده بوجود آورند يا از طريق اينترنت بصورت مستقيم ارتباط برقرار کنند. شکل ديگري از شبکه کاري که مورد استفاده در سراسر دنيا قرار ميگيرد اينترانت نام دارد که يک شبکهي کاري داخلي خصوصي است (دفت، 1378).
2-2-2- مزاياي فنآوري اطلاعات
فنآوري اطلاعات داراي مزاياي است که از آن قبيل ميتوان به موارد زير اشاره نمود:
از بين رفتن مرزهاي جغرافياي و انتقال سريع اطلاعات
ايجاد ارزش افزوده و افزايش بهرهوري
افزايش توانايي ارتباطي
رشد و انعطافپذيري تجارت و خدمات در امور مختلف زندگي (حاجي کتابي و نورمحمدي، 1380).
از طرف ديگر مزاياي فنآوري اطلاعات را ميتوان براي مصرف کنندگان، سازمانها و کارکنان بيان نمود:
مزاياي فنآوري اطلاعات براي مصرف کنندگان شامل موارد زير است: بهبود کيفيت محصولات، خدمات بهتر، تحويل سريعتر محصولات و درنتيجه افزايش رضايت مشتري.
مزاياي فنآوري اطلاعات براي سازمانها شامل موارد زير است: افزايش بهرهوري، کاهش هزينههاي کاري، بازارهاي جديد و کاهش هزينههاي کلي انجام کار و مزيت رقابتي در بازارهاي جديد.
مزاياي فنآوري اطلاعات براي کارکنان شامل: برنامه زمان کاري انعطافپذير، ساعات کاري کمتر، کاهش اياب و ذهاب و زمان بيشتر براي در کنار خانواده بودن، تفريح و استراحت ميباشد(ويوک و کملش، 1998).
مزاياي استراتژيک فنآوري اطلاعات عبارتند از:
رهبري از طريق کاهش هزينه (کارايي عملياتي از طريق طراحي مجدد گردش کار، سيستم اطلاعات اجرايي، تبادل الکترونيکي دادهها، شبکههاي کاري اينترنت ).
متمايز ساختن شرکت (وابسته کردن مشتريان به خود، ارائه خدمات بهتر به مشتريان، تامين بازار خاص، و عرضه محصولات جديد)(دفت، 1378).
2-3- انواع بانکداري اينترنتي
در سال هاي اخير، سه نوع بانکداري اينترنتي به شرح زير در بازار مورد استفاده قرار گرفته است:
2-3-1- اطلاعات
اطلاعات، متداول ترين و اصلي ترين سطح از بانکداري اينترنتي است که در آن، بانک اقدام به بازاريابي محصولات و خدمات خود از طريق اينترنت مي کند. اين نوع خدمات بانکداري اينترنتي را مي توان يا از خود بانک دريافت کرد و یا اينکه به صورت پيمان سپاري به دست آورد. به دليل آسيب پذير بودن وب سايت در مقابل تقلب و کلاهبرداري، کنترل هاي خاصي در اين زمينه پيش بيني شده است تا از هرگونه سوء استفاده اطلاعاتي از وب سايت جلوگيري شود.
2-3-2- ارتباطات
اين نوع بانکداري اينترنتي، امکان برقراري تماس بين سيستم هاي بانک و مشتريان را فراهم مي کند. اين نوع بانکداري اينترنتي ممکن است به پست الکترونيکي( ايميل)، درخواست وام يا دسترسي به فايل هاي آماري حساب محدود شود. در اين حالت، ميزان ريسک نسبت به نوع قبلي (اطلاعاتي) بيشتر خواهد بود. لذا کنترل هاي خاصي براي جلوگيري، گزارش و هشدار در مورد هرگونه تلاش غيرقانوني و غير مجاز براي دسترسي به شبکه داخلي بانک ها و سيستم هاي رايانه اي انديشيده شده است. در اين سيستم، مشتري براي آگاهي از وضعيت حساب خود و ساير امور مربوط به آن، تقاضاي رسمي ارايه مي کند و بانک به آن تقاضا پاسخ مي دهد، به طور دقيق به همان صورت که براي ايميل انجام مي شود.
2-3-3- معامله
در اين سيستم بانکداري اينترنتي، مشتريان بانک قادر به انجام معاملات با بانک هستند. اين سيستم در مقايسه با دو سيستم قبلي، داراي بيشترين ميزان ريسک بوده و نيازمند قوي ترين و متمرکزترين کنترل هاست. در اين سيستم، مشتريان قادر به انجام فعاليت هايي مانند دسترسي به حساب، پرداخت چک، انتقال پول و غيره هستند.
2-4- نگرش و عناصر آن
بحث مربوط به نگرشها و چگونگي شكلگيري آنها، عناصر تشكيل دهندهي آنها و تغيير نگرشها از جمله مباحث مهم و جالب روانشناسي اجتماعي است. نگرش ها نقش مهمي در زندگي، انديشه ها و رفتارهاي فردي و اجتماعي ما دارند. افراد نسبت به موضوعات مختلف و ديگران ديدگاههاي خاصي دارند كه اين ديدگاه ناشي از اطلاع آنها، احساس نسبت به آنها و تمايل به انجام عمل در مورد آنهاست، و همين ديدگاه در اغلب موارد تعيين كنندهي شيوهي برخورد با آن اشياء يا موضوعات و يا افراد است.
بيشتر روان شناسان اجتماعي بر روي تعريف سه عنصري نگرش اتفاق نظر دارند. عنصر اول عنصر شناختي است و شامل اعتقادات و باورهاي شخص دربارهي يك شيء يا انديشه است. افراد نسبت به پديده ها و آنچه كه پيرامون آنها است، داراي آگاهيها و اطلاعات متفاوتي بوده و به شيوههاي مختلفي به پردازش ميپردازند و به ادراكات و شناختهاي متفاوتي از آن دست مي يابند. همين ادراكات و شناختهاي مختلف است كه عنصر شناختي نگرش آنها را تشكيل مي دهد و لذا افراد در مقايسه با يكديگر نگرشهاي متفاوتي نسبت به جهان پيرامون خود دارند. مسلماً نگرش يك پزشك و متخصص بيماريهاي سرطان و صعب العلاج نسبت به بيماري سرطان و حتي كلمه سرطان با يك فرد عادي غير آشنا كه هيچ اطلاعاتي از موضوعات جالبي كه در رابطه با شكلگيري و رشد و گسترش سلول ها ندارد، متفاوت و يا شايد متضاد است. همچنين تفاوت زيادي بين نگرش يك دانشآموز كم اطلاع در مورد رياضيات و كاربردها و جذابيتهاي آن و نگرش يك دانشجوي رشتهي رياضي وجود دارد. بنابراين اعتقادات و باورهاي شخصي ما كه بخش مهمي از آن از طريق دانش و معلوماتمان شكل ميگيرند، عنصري از عناصر سه گانهي نگرش يعني عنصر شناختي آن را تشكيل مي دهند.
عنصر دوم نگرش، عنصر احساسي يا عاطفي آن است. انسانها بر اساس باورها و اعتقادات خود نسبت به پديدههاي مختلف در جهان پيرامون خود، داراي احساسها و عواطف گوناگوني هستند. دوستي و نفرت دو نمونه از عواطف و احساسات مثبت و منفي نگرش مي باشند.
سومين عنصر نگرش، عنصر رفتاري آن است. تمايل به عمل و آمادگي براي پاسخگويي به شيوهاي خاص، عنصر رفتاري نگرش محسوب مي شود. فردي كه نگرش مثبتي نسبت به يك شيء يا يك موضوع دارد، تمايل و آمادگي بيشتري دارد تا در همان زمينهي مورد علاقهي خود اقدامات و اعمالي را انجام دهد. به عنوان مثال دانشآموزي كه داراي يك نگرش قوي و مثبت نسبت به درس رياضي يا علوم است، تمايل و آمادگي زيادي براي وارد شدن به اين حوزهها و انجام فعاليت هايي در اين زمينه دارد.(رحمانی ، 1380)
2-5- مزاياي بانکداري الکترونيکي
مزاياي بانکداري الکترونيک را مي توان از دو جنبه مشتريان و موسسات مالي مورد توجه قرار داد. از ديد مشتريان مي توان به صرفه جويي در هزينه ها، صرفه جويي در زمان و دسترسي به کانال هاي متعدد براي انجام عمليات بانکي نام برد. از ديد موسسات مالي مي توان به ويژگي هاي چون ايجاد و افزايش شهرت بانکها در ارائه نوآوري، حفظ مشتريان عليرغم تغييرات مکاني بانکها، ايجاد فرصت براي جست و جوي مشتريان جديد در بازارهاي هدف، گسترش محدوده جغرافياي فعاليت و برقراري شرايط رقابت کامل را نام برد.
براساس تحقيقات موسسه Data Monitor مهم ترين مزاياي بانکداري الکترونيک عبارتند از: تمرکز بر کانال هاي توزيع جديد، ارائه خدمات اصلاح شده به مشتريان و استفاده از راهبردهاي تجارت الکترونيک. التبه مزاياي بانکداي الکترونيک از ديدگاه هاي کوتاه مدت، ميان مدت و بلندمدت نيز قابل بررسي است. رقابت يکسان، نگهداي و جذب مشتري از جمله مزاياي بانکداري الکترونيک در کوتاه مدت (کمتر از يک سال) هستند. در ميان مدت (کمتر از 18 ماه) مزاياي بانکداري الکترونيک عبارتند از: يکپارچه سازي کانال هاي مختلف، مديريت اطلاعات، گستردگي طيف مشتريان، هدايت مشتريان به سوي کانال هاي مناسب با ويژگي هاي مطلوب و کاهش هزينه ها.
کاهش هزينه پردازش معاملات، ارائه خدمات به مشتريان بازار هدف و ايجاد درآمد نيز از جمله مزاياي بلندمدت بانکداري الکترونيکي هستند (کهزادي، 1382). دو دليل اساسي براي توسعه و گسترش بحث هاي بانکداري الکترونيکي و اينترنتي وجود دارد، يکي صرفه جويي هاي زياد که از طريق بانکداري اينترنتي مي شود و تحقيقات زيادي انجام شده است که ثابت مي کند که بانکداري اينترنتي ارزان ترين نوع بانکداري مي باشد و دوم اينکه بانکها از اين طريق تعداد شعب خود را کاهش دهند و نيز تعداد زيادي از نيروهاي ستادي خود را از طريق ارائه خدمات مکانيزه کاهش مي دهند، بنابراين صرفه جويي در زمان و هزينه و آزادي از قيد مکان و زمان، از دلايل اصلي پذيرش بانکداري اينترنتي مي باشد.
2-6- مدل هاي پذيرش کاربر
مطالعات زيادي نشان ميدهد که تقريباً 50 درصد از سرمايهگذاري سازمانها براي استقرار فنآوري اطلاعات ميباشد، براي اينکه اين فنآوري باعث بهبود بهرهوري سازمان گردد، بايد توسط کارکنان پذيرفته و مورد استفاده قرار گيرد. براي استقرار فنآوري اطلاعات، مدلهاي زيادي مورد استفاده قرار ميگيرد كه برخي از آنها داراي مبناي تئوريك ميباشند و برخي ديگر از آنها به صورت مستقيم از بررسي ادبيات، مشاهدات و تجارب حاصل شدهاند. در حقيقت پس از يك دهه تلاش براي شناسايي عوامل موثر بر استفاده از فنآوري اطلاعات، از سالهاي مياني دهه 80 پژوهشگران بر طراحي و آزمودن مدلهايي كه ميتواند استفاده از سيستمهاي مبتني بر فنآوري اطلاعات را پيشبيني كند، تمركز كردهاند. مدلهاي با مبناي تئوريك، پذيرش فنآوريهاي جديد اطلاعاتي را يك تمايل رفتاري كه به يك رفتار منجر ميشود، ميدانند. اين مدلهاي با مبناي تئوريك بر نظريههاي رفتاري بنا نهاده شدهاند.
تحقيقات سيستمهاي اطلاعاتي به چرايي و چگونگي پذيرش فردي فنآوريهاي اطلاعاتي جديد پرداختهاند. در اين حوزه گسترده تحقيقات، چندين جريان تحقيق وجود دارد، يک جريان از تحقيقات بر پذيرش فردي فنآوري به وسيله تمايل به استفاده يا استفاده تمرکز دارد، جريان ديگري از تحقيقات بر اجراي موفق در سطوح سازماني و تناسب فنآوري-وظيفه تمرکز دارد(ونکاتش و همکاران، 2003). شکل 2-1 پايه چهارچوب مفهومي مدلهاي که پذيرش فردي فنآوري اطلاعات را شرح ميدهند، نشان ميدهد.
-84455116840واکنشهاي فردي براي استفاده از فنآوري اطلاعاتتمايل به استفاده از فنآوري اطلاعاتاستفاده واقعي از فنآوري اطلاعاتشکل 2-1: ساختار مفهومي مدلهاي پذيرش فردي فنآوري اطلاعات (ونکاتش و همکاران، 2003)00واکنشهاي فردي براي استفاده از فنآوري اطلاعاتتمايل به استفاده از فنآوري اطلاعاتاستفاده واقعي از فنآوري اطلاعاتشکل 2-1: ساختار مفهومي مدلهاي پذيرش فردي فنآوري اطلاعات (ونکاتش و همکاران، 2003)
در زير به توضيح و تشريح برخي از مدلهاي پذيرش فردي پرداخته شدهاست.
2-6-1- تئوري عمل مستدل (TRA)
اين تئوري اقتباسی از روانشناسي اجتماعي است و يکي از تئوريهاي پرقدرت و بنيادي در زمينه رفتار انساني به شمار می رود. تئوري مورد نظر براي پيشبيني دامنهي وسيعي از رفتارها مورد استفاده قرار گرفتهاست(شپارد و همکاران، 1988). نظريه عمل مستدل توضيح ميدهد كه چگونه باورها و نگرشها نسبت به كاربرد اشياء، منتهي به رفتار ميشود. بر مبناي اين تئوري، نگرش يك فرد نسبت به انجام يك عمل خاص تركيبي از باورهاي وي درباره پيامدهاي انجام آن عمل و ارزيابي فرد از اين پيامدهاست. به عبارت ديگر اگر نگرش را A، باور را b و ارزيابي از پيامدها را e بناميم داريم: A = ∑bi ei (ديويس و اولسون 1985). نگرش احساس مثبت يا منفي فرد در مورد انجام يک رفتار ميباشد(فيشبين و آجزن، 1975؛ 216).
عامل مهم ديگر در اين نظريه هنجار ذهني (SN)است. هنجار ذهني نيز تركيبي از باورهاي هنجاري (nb) افراد (يعني برداشت آنها از انتظارات افراد يا گروههاي مرجع خاص) و ميزان انگيزش آنها براي همراهي با اين انتظارات(mc) است(ديويس و اولسون، 1985)، يعني: SN = (∑nbi mci)
تعريفي که فيشبين و آجزن (1975: 302) از هنجار ذهني دارند بدين صورت است: درک شخص از چگونگي تفکر افرادي که براي او مهم هستند در مورد انجام دادن يا انجام ندادن عملي توسط خود او در يک موقعيت.
اين عوامل يعني نگرش و هنجار ذهني بر قصد و تمايل انجام رفتار و سپس از اين طريق بر انجام آن رفتار تاثير ميگذارند(ديويس و اولسون، 19895). شكل 2-2 نظريه عمل مستدل را نشان ميدهد.
544830212725باورها و ارزيابيهانگرش به نسبت رفتارهنجارهاي ذهني(SN)باورهاي هنجاري و انگيزش براي همراهي با آنقصد رفتاريرفتار واقعيشکل 2-2: تئوري عمل مستدل(TRA) (ديويس و اولسون، 1985)00باورها و ارزيابيهانگرش به نسبت رفتارهنجارهاي ذهني(SN)باورهاي هنجاري و انگيزش براي همراهي با آنقصد رفتاريرفتار واقعيشکل 2-2: تئوري عمل مستدل(TRA) (ديويس و اولسون، 1985)
2-6-2- مدل اشاعه نوآوري:
راجرز (1995)، تئوري اشاعه نوآوري را براي مطالعه نوآوريها گوناگون بهکار گرفتهاست. اين مدل براي آزمون پذيرش و بکارگيري فنآوريهاي جديد، سالها مورد استفاده قرار گرفتهاست. شكل 2-3 اين مدل را نشان مي دهد. پرسکات (1995)، حدود 70 مقاله كه مدل اشاعه نوآوري را مورد استفاده قرار دادهاند را فهرست كرده است(موحدي، 1384).
راجرز به دنبال تبيين عواملي است كه باعث تغيير در ميزان پذيرش نوآوري ميشود. از نظر وي، عامل مهم و موثر در ميزان پذيرش هر نوآوري، سازگاري آن با باورهاي فرهنگي سيستم اجتماعي است. طبق مطالعات راجرز، پنج ويژگي نوآوري در ميزان پذيرش آن موثر است:
مزيت نسبي به كارگيري فنآوري جديد نسبت به فنآوريهاي پيشين.
سازگاري به كارگيري فنآوري جديد با تجربيات پيشين كاربر.
پيچيدگي فنآوري.
مشاهدهپذيري.
آزمون پذيري (راجرز، 1995).
803910129540مزيت نسبيآزمونپذيریمشاهده پذيريپيچيدگيسازگاريپذيرش نوآوريشکل 2-3: مدل اشاعه نوآوري (راجرز، 1995)00مزيت نسبيآزمونپذيریمشاهده پذيريپيچيدگيسازگاريپذيرش نوآوريشکل 2-3: مدل اشاعه نوآوري (راجرز، 1995)
نظريه اشاعه نوآوري را بايد در حوزه مدلهايي دانست كه به مطالعه ادراكات و رفتار فردي اعضاي يك سازمان يا جامعه ميپردازد(ونكاتش و ديويس، 2000).
اين مدل در آزمون پذيرش فنآوري اطلاعات به كار رفته است. مطالعات انجام شده در اين زمينه بيشتر به دنبال بررسي تاثير ويژگيهاي پنجگانه نوآوري در پذيرش و استقرار فنآوري اطلاعات بودهاند. مور و بن باسات (1991) به منظور استفاده اين مدل در پذيرش فردي فنآوري مدل مورد نظر را اصلاح نمودند، متغيرهاي اصلي در مدل اصلاح شده به صورت زير است:
مزيت نسبي: درجهاي که يک نوآوري نسبت به نوآوريهاي پيشين بهتر و مفيدتر تصور ميشود.
سهولت استفاده: درجهاي از سهولت استفاده يک نوآوري.
تصور: درجهاي که استفاده از يک نوآوري باعث افزايش تصور فرد در سيستم اجتماعي وي ميشود.
مشاهدهپذيري: درجهاي که فرد ميتواند استفاده کردن ديگران از سيستم را مشاهده کند.
سازگاري: درجهاي که يک نوآوري با ارزشهاي موجود، نيازها و تجربههاي پيشين افراد سازگار است.
استفاده داوطلبانه: درجهاي که استفاده از نوآوري اختياري و از روي ميل و اراده فرد است.
2-6-3- مدل انگيزشي
تعداد قابل ملاحظهاي از تحقيقات روانشناسي به وسيله تئوري انگيزش عمومي براي تشريح و تفسير رفتار مورد حمايت قرار گرفته است. در حوزه سيستمهاي اطلاعاتي، ديويس و همکاران (1992) نظريه انگيزشي را براي درک پذيرش و استفاده تکنولوژي جديد بکار گرفتهاند. هسته اصلي اين نظريه را دو نوع انگيزش تشکيل ميدهد، انگيزش بيروني و انگيزش دروني.
انگيزش بيروني: درک اينکه کاربر عملي را در جهت دستيابي به پيامدهاي سودمندي از قبيل بهبود عملکرد شغلي، بهبود حقوق و ارتقا انجام خواهد داد.
انگيزش دروني: درک اينکه کاربر عملي را براي پيامدهايي غير از پيامدهاي ظاهري انجام خواهد داد (ديويس و همکاران، 1992).
2-6-4- مدل استقرار سازماني فنآوري اطلاعات
كوان و زمود (1987) مدلي از فرايند استقرار فنآوري اطلاعات که بر اساس مدل تغيير سه مرحلهاي كرت لوين بنا نهاده شده است را ارائه دادند. كوپر و زمود (1990) بر اساس اين مدل و مطالعات تورناتزكي و كلين (1982) مدلي براي استقرار فنآوري در سازمان ارائه دادند. بر اساس اين مدل هنگامي كه فنآوري و وظايف با هم سازگار باشند، يك نوآوري موفق در سازمان رخ ميدهد. در مقابل رابطهاي منفي بين پيچيدگي فنآوري و استقرار موفق آن در سازمان وجود دارد. شكل 2-4مدل كوپر و زمود را نشان ميدهد.
942340117475مشخصات وظيفهمشخصات فنآوريپيچيدگي وظيفهپيچيدگي فنآوريسازگارياستقرار فنآوري اطلاعات در سازمان+-شکل 2-4: مدل استقرار فنآوري كوپر و زمود (1987)00مشخصات وظيفهمشخصات فنآوريپيچيدگي وظيفهپيچيدگي فنآوريسازگارياستقرار فنآوري اطلاعات در سازمان+-شکل 2-4: مدل استقرار فنآوري كوپر و زمود (1987)
2-6-5- تئوري شناخت اجتماعي
اين تئوري يکي از تئوريهاي قدرتمند در حوزه رفتار انساني ميباشد. کامپو و هيگينز (1995) اين تئوري را در زمينه بکارگيري کامپيوتر مورد استفاده قرار دادند. با وجود آنکه کامپو و هايگين اين تئوري را براي استفاده از کامپيوتر استفاده کردند ولي ماهيت و اساس اين تئوري به گونهاي است که ميتوان از آن براي پذيرش و استفاده از فنآوري اطلاعات استفاده نمود. کامپو و هايگين استفاده از کامپيوتر را به عنوان متغير وابسته در نظر گرفتند که اين ميتواند به عنوان يک پيشبيني کننده پذيرش فردي منظور شود (ونکاتش و همکاران، 2003). شکل 2-5 مدل تئوري شناخت اجتماعي را نشان ميدهد.
در اين تئوري خودکارآمدي کامپيوتري تحت تاثير سه مولفه تشويق و دلگرمي ديگران، استفاده ديگران و حمايت و پشتيباني قرار دارد. خود کارآمدي هم بهطور مستقيم و هم بهطور غير مستقيم از طريق تاثيرگذاري، تشويش و نگراني و پيشبيني نتايج بر استفاده و کاربرد تاثير دارد.
438785306070تشويق و دلگرمي ديگرانپيش بيني نتايجخود کارآمدي کامپيوتراستفاده ديگران حمايت و پشتيباني استفاده و کاربردتشويش و نگرانيتاثير گذاريشکل 2-5: تئوري شناخت اجتماعي (کامپو و هيگينز، 1995)00تشويق و دلگرمي ديگرانپيش بيني نتايجخود کارآمدي کامپيوتراستفاده ديگران حمايت و پشتيباني استفاده و کاربردتشويش و نگرانيتاثير گذاريشکل 2-5: تئوري شناخت اجتماعي (کامپو و هيگينز، 1995)
2-6-6- مدل پذيرش فنآوري
از زمان ارائه مدل پذيرش فنآوري، استفادههاي مکرري از آن به عمل آمده که همگي آنها در زمينه فنآوري اطلاعات بوده است. يوسفزي و همکاران (2007)، 145 مقاله را که در تحقيقات خود از مدل پذيرش فنآوري استفاده نمودهاند، فهرست کردند. مدل پذيرش فنآوري (TAM) نخستين بار در سال 1986 توسط ديويس طي انجام تز دكتراي خود ارائه گرديد. اين مدل يکي از مدلهايي است که براي پذيرش فنآوري بطور گسترده مورد آزمون قرار گرفته که در صدد تشريح رابطه علّي بين سودمندي، سهولت کاربرد، نگرش، تمايل و رفتار استفاده از کامپيوتر است(ديويس و همکاران، 1989). ديويس با پيشنهاد اين مدل در صدد كشف اين موضوع ميباشد، «كه چرا كاربران فنآوري اطلاعات را ميپذيرند يا آن را رد ميكنند؟». موضوع قابل توجه اين است كه اين مدل اختصاصاً براي فنآوري اطلاعات طراحي شده و منحصراً در همين راستا مورد استفاده قرار گرفته است(موحدي، 1384).
مدل پذيرش فنآوري بر نظريه عمل مستدل(TRA) بنا نهاده شده است. "نظريهي عمل مستدل" کلي است و براي توضيح هرگونه رفتار انساني تدوين شده است. نياز به طراحي مدلي براي مطالعهي عوامل تعيين کنندهي پذيرش و کاربرد رايانه به عنوان يک رفتار در دهه 1980 کاملاً احساس ميشد و مدل پذيرش فنآوري پاسخ مناسبي به اين نياز بود. اين مدل به صورت اختصاصي رفتارهاي افراد را در ارتباط با کاربرد رايانه و انواع فنآوريهاي رايانهاي توضيح ميدهد، در عين اينکه زير بناي نظري اين مدل نيز توجيه شده است. اين مدل هم براي پيشبيني و هم توضيح رفتار کاربران مفيد است و مدلي در سطح عوامل فردي است(باقري و همکاران، 1388).
از نظر ديويس دو باور نقش اساسي را در پذيرش فنآوري اطلاعاتي ايفا ميكنند:
سودمندي استنباط شده (PU) : درجهاي است كه فرد اعتقاد دارد، استفاده از يك سيستم خاص، عملكرد شغلي وي را ارتقا خواهد داد.
سهولت كاربرد استنباط شده (PEOU): درجهاي است كه فرد اعتقاد دارد، استفاده از يك سيستم خاص نياز به تلاش اضافي نخواهد داشت(ديويس، 1989: 320).
سودمندي استنباط شده احتمال ذهني شکل گرفته در کاربران دربارهي مفيد بودن يک سيستم وابسته به فنآوري اطلاعات است؛ به اين ترتيب که هر چه آن سيستم عملکرد کاري آنها را در بستر سازماني بهبود بخشد، مفيدتر است و در نتيجه بيشتر مورد استفاده قرار ميگيرد. سهولت کاربرد استنباط شده، احتمال ذهني شکل گرفته در کاربران دربارهي آساني استفاده از يک سيستم وابسته به فنآوري اطلاعات است؛ به اين ترتيب که هر چه يک سيستم نياز به تلاش کمتري براي يادگيري و استفاده از آن داشته باشد، بيشتر مورد استفاده قرار ميگيرد. در اين حالت چنين به نظر ميرسد که هر چه استفاده از سيستمي براي کاربران مفيدتر و آسانتر باشد، احتمالاً بيشتر مورد پذيرش آنها قرار ميگيرد. چنانچه در مدل مشاهده ميشود عوامل بيروني ميتوانند بر برداشتهاي افراد از سودمندي و آساني استفاده از فنآوري اطلاعات اثر بگذارند. اين عوامل شامل هر نوع عاملي- عوامل سازماني، عوامل اجتماعي، ويژگيهاي سيستمها رايانهاي مانند نوع سختافزار و نرمافزار، نحوهي آموزش و کمک افراد ديگر در استفاده از سيستم- ميتوانند باشند (باقري و همکاران، 1388).
مدل پذيرش فنآوري متناسب با حوزه سيستمهاي اطلاعاتي است و براي پذيرش فنآوري اطلاعات و بهکارگيري آن در کار طراحي شدهاست(ونکاتش و همکاران، 2003). در اين مدل پذيرش فنآوري توسط کاربر به وسيله تمايل به استفاده فرد مشخص ميگردد، که تمايل هم به نوبه خود تحت تاثير نگرش است و اين نگرش نيز از دو باور شکل گرفته است، سودمندي استنباط شده و سهولت کاربرد استنباط شده. سودمندي استنباط شده از سهولت کاربرد استنباط شده تاثير ميپذيرد.اين دو باور تحت تاثير متغيرهاي بيروني ميباشند(يوسفزي و همکاران، 2007). قدرت روابط باور-نگرش-تمايل-رفتار در پيش بيني رفتار واقعي به نحوه سنجش آنها در پروژه مورد نظر بستگي دارد(ونکاتش و همکاران، 2003). شكل 2-6 مدل TAM را نشان ميدهد.
16510071120سودمندي استنباط شدهسهولت کاربرد استنباط شدهنگرش نسبت به استفادهتمايل به استفادهاستفاده واقعيشکل 2-6: مدل پذيرش تکنولوژي (TAM) (ديويس و همکاران، 1989)عوامل بيروني00سودمندي استنباط شدهسهولت کاربرد استنباط شدهنگرش نسبت به استفادهتمايل به استفادهاستفاده واقعيشکل 2-6: مدل پذيرش تکنولوژي (TAM) (ديويس و همکاران، 1989)عوامل بيروني
در مدل اوليه ديويس اثري از هنجار ذهني وجود ندارد، از نظر وي هنجار ذهني به طور غير مستقيم، بر تاثير نگرش بر قصد رفتاري، تاثير ميگذارد.
ديويس و همکاران (1989) پس از آزمون مدل خود گزارش دادند که دادهها بصورت جزئي از مدل حمايت مي کند بنابراين آنها مدلي قويتر که از سه مولفه سودمندي استنباط شده، سهولت کاربرد استنباط شده و تمايل تشکيل شده است را پيشنهاد نمودند(ديويس و همکاران، 1989: 997)، و دو تغيير در مدل خود ايجاد کردند:
نگرش ها که در مطالعه خود با قصد و تمايل استفاده از سيستم ارتباط قوي نشان نداد، حذف شد. به عبارت ديگر چون نگرش تاثير اندکي بر رابطه بين باورها و تمايل نشان داد، حذف گرديد و ارتباط مستقيمي بين سودمندي استنباط شده و تمايل کشف شد.
از ميان دو متغير تمايل به استفاده و استفاده واقعي به اين نتيجه رسيدند که تنها يکي را اندازهگيري کنند، زيرا اين دو همبستگي زيادي با هم دارند(ديويس و اولسون، 1985).
ديويس با انجام دو مطالعه در دو زمان متفاوت به اين نتيجه رسيد که بين سهولت کاربرد استنباط شده با سودمندي استنباط شده رابطه معني داري وجود دارد و همچنين بين سهولت کاربرد استنباط شده و تمايل به استفاده از سيستم رابطه معني داري نيافت. مدل ساده شده ديويس را مي توان در شکل 2-7 مشاهده کرد.
929005196850عوامل بيرونيسهولت کاربرد استنباط شدهسودمندي استنباط شدهاستفاده/تمايل به استفاده از سيستمشکل 2-7: مدل ساده شده ديويس (ديويس و اولسون، 1985)00عوامل بيرونيسهولت کاربرد استنباط شدهسودمندي استنباط شدهاستفاده/تمايل به استفاده از سيستمشکل 2-7: مدل ساده شده ديويس (ديويس و اولسون، 1985)
برخي از محققين معتقدند که مدل پذيرش فنآوري، مشابه مدل انتشار نوآوري است. اگرچه مدل پذيرش فن آوري همان سازههاي مدل انتشار نوآوري را بکار نبرده است اما دوسازه سودمندي استنباط شده و سهولت کاربرد استنباط شده به دو سازه مزيت نسبي و پيچيدگي مدل راجرز نزديک است(مور و بن باسات، 1991).
پس از ارائه مدل پذيرش فنآوري، در حوزه فناوري اطلاعات مکرر مورد استفاده واقع شده است(موحدي، 1384). لدرر و همکاران، 16 مقاله را که از اين مدل براي فناوري هاي مختلف (ماشين خودپرداز، پست الکترونيکي، دسترسي به اينترنت، نرم افزار ورد و اکسل) استفاده کرده اند را ليست نمودند. طبق گزارش انستيتوي اطلاعات علمي (ISI) تا ژانويه 2000، تعداد 424 مقاله به دو مقاله معرف اين مدل، ارجاع داده اند (ونکاتش و ديويس، 2000).
سه فاکتور زير موجب فراگير شدن مدل پذيرش فنآوري شده است(يوسفزي، 2007):
مدل مناسبي در زمينه فنآوري اطلاعات است و بهگونهاي طراحي شده که يک توضيح و پيشبيني کافي از پذيرش کاربران متنوع در زمينه سيستمها و فنآوريها که در سازمانها و فرهنگهاي مختلفي بهکارگرفته شدهاست، فراهم ميکند.
داراي پايه نظري و سابقه تحقيقي قوي و پرسشنامهي معتبر با مقياسهاي اندازهگيري روانشناختي است.
چون اين مدل به صورت گسترده مورد استفاده قرار گرفته، به همين دليل قدرت تبيين بالايي دارد و به عنوان يک مدل برجسته در زمينه پذيرش فنآوري توسط کاربران شناخته شده است.
هدف TAM فراهم کردن توصيفي از پارامترهاي پذيرش رايانه است که عمومي بوده، قابليت توصيف رفتار کاربران از يک دامنه وسيع از فنآوريهاي محاسباتي را داشته و کاربران آن از انواع مختلف ميباشند. مدل علاوه بر جنبه پيش بيني رويکرد توصيفي هم دارد. بنابراين محققان و مديران ميتوانند تشخيص دهند چرا يک سيستم خاص ممکن است مورد پذيرش واقع نشود، تا گامهاي اصلاح مناسب را دنبال کنند(محقر و شيرمحمدي، 1383).
2-6-7- مدل پذيرش فن آوري2 (TAM2)
ونکاتش و ديويس در سال 2000 با اضافه کردن سازه هاي جديد به مدل پذيرش فناوري، آن مدل را توسعه دادند. سازههاي جديد عبارتند از فرايندهاي تاثير اجتماعي (هنجار ذهني، داوطلبي و انعکاس بيروني) و فرايندهاي ابزارشناختي(ارتباط شغلي، کيفيت خروجي، قابليت توضيح نتايج و سهولت کاربرد استنباط شده) ميباشند (روز و استراب، 1998). مدل توسعه داده شده که به "TAM2" شناخته ميشود، با استفاده از دادههاي جمعآوري شده از چهار سيستم مختلف که در 2 نمونه، استفاده داوطلبانه و در 2 نمونه اجباري بود، مورد آزمون قرار گرفت. سازههاي مدل در سه زمان مختلف؛ قبل از بهکارگيري، يک ماه پس از بهکارگيري و 3 ماه پس از بهکارگيري سيستم، در هر سازمان اندازهگيري شد؛ در نتيجه مدل توسعه داده شده در تمام سازمانها در هر سه زمان تائيد شد(محقر و شيرمحمدي، 1383). مدل پذيرش فن آوري2 در شکل 2-8 ارائه شده است.
در مدل TAM2 فرآيندهاي اجتماعي از سه عامل مهم تشکيل شده اند: هنجارهاي ذهني , اختيار و تصور. هنجارهاي ذهني از تئوري عمل مستدل فيبيشن و آجزن استنتاج شده است که منظور آنها، ادراک مجموعه ايدههاي مشترک و بايدها و نبايدهايي است که بر چگونگي و اولويتدهي رفتارهاي کارمندان تاثير عمدهاي ميگذارد (ونکاتش و ديويس، 2000). تحقيقات نشان ميدهند که در مراحل ابتدايي استفاده از سيستمها به طور اجباري، شايد ميزان سودمندي دريافت شده بالا باشد, اما با گذشت زمان اين سودمندي به شدت کاهش پيدا خواهد کرد، حال اگر سيستمها به طور داوطلبانه و با ميل کارمندان به کار گرفته شوند اين کاهش سودمندي با گذشت زمان بسيار ناچيز و قابل اغماض خواهد بود. ميل و اختيار به مختار بودن در استفاده يا عدم استفاده از سيستمهاي جديد تکنولوژي و تغيير در رويکرد رفتاري کارمندان اطلاق ميشود.
468630288290شکل 2-8: مدل پذيرش فنآوري2 (ونکاتش و ديويس، 2000)هنجار ذهنيتصورارتباط شغليکيفيت خروجيقابليت توضيح نتايجداوطلبيتجربهسهولت کاربرد استنباط شدهسودمندي استنباط شدهتمايل به استفادهاستفاده00شکل 2-8: مدل پذيرش فنآوري2 (ونکاتش و ديويس، 2000)هنجار ذهنيتصورارتباط شغليکيفيت خروجيقابليت توضيح نتايجداوطلبيتجربهسهولت کاربرد استنباط شدهسودمندي استنباط شدهتمايل به استفادهاستفاده
تصور, به نگرش در مورد موقعيت و وضعيت ايجاد شده سازمان و کارمندان با انجام تغييرات اشاره دارد. تصور, ارتباط مثبت و معناداري با هنجارهاي ذهني و سودمندي دريافت شده دارد. عامل ديگر مدل, آزمايش و تجربه است. تجربه ميزان دانش و ادراکي است که کاربر از کار با سيستم بدست ميآورد. تجربه، اثرات هنجارهاي ذهني را در سيستمهاي داوطلبانه و اجباري کاهش ميدهد.
فرآيندهاي ابزار شناختي به چهار عامل اشاره دارند : مربوط بودن کار , کيفيت نتايج , قابل اثبات بودن نتايج و سهولت استفاده. عامل ارتباط شغلي با اين مطلب که سيستم در انجام مسئوليتهاي کاربران به آنها کمک ميکند و تاثير مثبتي بر سودمندي کار آنها دارد سنجيده ميشود. عامل کيفيت نتايج, احساس کاربران از بهبود کيفيت نتايج در استفاده از سيستم جهت انجام وظايف است. کيفيت نتايج، همبستگي مستقيمي بر سودمندي دريافت شده دارد. عامل سهولت کاربرد با عامل سهولت کاربرد استنباط شده در مدل پذيرش تکنولوژي منطبق است(فيشبين و آجزن 1975). اين عامل هم تاثير مثبتي را بر سودمندي دريافت شده در مدل TAM2 ميگذارد.
2-6-8- مدل بهرهمندي رايانه
تامپسون و همکاران (1991) با پذيرش و اصلاح تئوري رفتار انساني براي حوزه سيستمهاي اطلاعاتي اين مدل را ارائه نمودند و آن براي پيشبيني بهکارگيري کامپيوترهاي شخصي مورد استفاد قرار گرفت و ماهيت اين مدل آنرا براي پيشبيني پذيرش و استفاده از دامنهاي از فنآوريهاي اطلاعاتي قرار داده است. تامپسون و همکاران (1991) پيشبيني رفتار استفاده را نسبت به پيشبيني تمايل، بيشتر دنبال کردند، با اين وجود در تحقيقات جاري تاثير تعيينکنندهها بر تمايل مورد بررسي قرار گرفتهاست. تعيين کنندهها و متغيرهاي اصلي اين مدل در زير توضيح داده شدهاست:
تناسب شغل: حدي که فرد اعتقاد دارد استفاده از يک فنآوري عملکرد شغلي او را افزايش ميدهد.
پيچيدگي: درجهاي که يک نوآوري و فنآوري نسبتا سخت و دشوار، براي استفاده درک شدهاست.
پيامدهاي بلند مدت: پيامدهايي که در بلند مدت سودمند است.
تمايل در جهت استفاده: احساس شادي و خوشحالي و لذت يا احساس پريشاني و تنفر نسبت به يک عمل خاص.
فاکتورهاي اجتماعي: دروني سازي، فرهنگ گروههاي مرجع و توافقات بين فردي که فرد با ديگران ايجاد کردهاست، در يک موقعيت اجتماعي خاص.
شرايط تسهيل کننده: فاکتورهاي عيني در محيط که انجام عملي را ساده ميکنند(تامپسون و همکاران، 1991: 129).
اين مدل در شکل 2-9 ارائه شده است:
452120163195نتايج بلند مدت در استفاده از رايانهتناسب شغل با استفاده از رايانهپيچيدگي استفاده از رايانهتمايل به استفاده از رايانهعوامل اجتماعي تاثير گذار بر استفاده از رايانهبهرهمندي در استفاده از رايانهشکل 2-9: مدل بهرهمندي رايانه (تامپسون و همکاران، 1991)00نتايج بلند مدت در استفاده از رايانهتناسب شغل با استفاده از رايانهپيچيدگي استفاده از رايانهتمايل به استفاده از رايانهعوامل اجتماعي تاثير گذار بر استفاده از رايانهبهرهمندي در استفاده از رايانهشکل 2-9: مدل بهرهمندي رايانه (تامپسون و همکاران، 1991)
2-6-9- نظريه رفتار برنامه ريزي شده
در سال 1991 آجزن با اضافه کردن متغير « کنترل رفتار درک شده» که به معناي ادراک فرد از سختي يا آساني رفتار است، به نظريه عمل مستدل (TRA)، نظريه رفتار برنامه ريزي شده(TPB) را ارائه کرد(فيش بين و آجزن،1975)، که اين مدل به پيش بيني و تشريح رفتار افراد در برابر تکنولوژي هاي اطلاعاتي مختلف ميپردازد(آجزن، 2002). آجزن (2001) چندين مطالعه که اين تئوري را بطور موفقيت آميزي براي پيشبيني تمايل و رفتار در زمينههاي وسيع و متنوعي بکار بردهبودند را ارائه کرد. در حوزه تحقيقات سيستمهاي اطلاعاتي، کنترل رفتار درک شده بعنوان درک فرد از محدوديتهاي دروني و بيروني براي انجام يک رفتار، تعريف ميشود(تيلور و تود، 1995: 149). تئوري رفتار برنامهريزي شده بطور موفقيتآميزي براي درک پذيرش و استفاده از فنآوريهاي مختلف زيادي بهکارگرفته شدهاست(هريسون و همکاران، 1997). يک مدل مربوط و وابسته به اين مدل، تئوري رفتار برنامهريزي تجزيه شده است که در تشخيص تمايل، شبيه به تئوري رفتار برنامهريزي شده عمل ميکند و شبيه به مدل پذيرش فنآوري، اين مدل، نگرش، هنجارذهني و کنترل رفتار درک شده را در مفهوم باورها تجزيه کردهاست(ونکاتش و همکاران، 2003).شكل 2-10 نظريه رفتار برنامه ريزي شده را ترسيم نموده است.
31750191135نگرش نسبت به رفتارهنجار درونيکنترل رفتار درک شدهنيت رفتاررفتارشکل 2-10: نظريه رفتار برنامهريزي شده TPB (آجزن، 2002)باورهاي رفتاريباورهاي هنجاريباورهاي کنترلي00نگرش نسبت به رفتارهنجار درونيکنترل رفتار درک شدهنيت رفتاررفتارشکل 2-10: نظريه رفتار برنامهريزي شده TPB (آجزن، 2002)باورهاي رفتاريباورهاي هنجاريباورهاي کنترلي
نگرش نسبت به يک رفتار بر باورهاي رفتاري مبتني است. باورهاي رفتاري، باور در مورد پيامد درک شده رفتاري خاص و ارزيابي مطلوب و نامطلوب از آن پيامد است. هنجار دروني مبتني بر باورهاي هنجاري است. باورهاي هنجاري، اعتقاد به فشار اجتماعي درکشده، از گروه مرجع براي انجام يا انجام ندادن يک رفتار خاص، است.
کنترل رفتار درک شده از ترکيب باورهاي کنترلي (ادراک از دسترسي به مهارت ها، منابع و فرصت ها) و برداشت از ميزان تاثير آنها در سهولت کار(ارزيابي از اهميت اين منابع براي کسب اين بروندادها) حاصل مي گردد(تيلور و تاد، 1995). باورهاي کنترلي، باورهايي در مورد وجود يا عدم وجود درک شده، فاکتورهايي که ممکن است انجام رفتار را ساده يا مانع از انجام آن رفتار شوند، ميباشند.
2-6-10- مدل رواني-اجتماعي تريانديس
بر مبناي نظر تريانديس، سه عامل احتمال انجام يک رفتار را تعيين مي کند:
عادت به انجام آن رفتار
شرايط تسهيل کننده
مقاصد و نيات
عادت رفتاري است که به صورت خودکار انجام مي شود. شرايط تسهيل کننده شرايطي هستند که انجام امور را ساده مي کنند، که در صورت فقدان آنها با وجود قصد و عادت رفتاري صورت نمي گيرد (چئونگ و همکاران، 2000). اين مدل هم براي پذيرش فناوري بکاربرده شده است.
2-6-11- تئوري يکپارچگي مقبوليت و استفاده از تکنولوژي
اين مدل توسط ونکاتش و همکارانش (2003) با ترکيب نه مدل ايجاد شده است.
اين نه مدل عبارتند از: 1) مدل عمل استدلال شده (فيش بين و آجزن 1975) (TRA).2) مدل پذيرش فنآوري (ديويس 1989) (TAM). 3) مدل انگيزشي (ديويس و همکاران. 1992) (MM).4) مدل پذيرش فنآوري2 (ونکاتش و ديويس، 2000) (TAM2). 5) مدل رفتار برنامهريزي شده (آجزن، 1991) (TPB). 6) مدل ترکيبي پذيرش تکنولوژي و رفتار برنامهريزي شده (تيلور و تاد 1995) (C-TAM-TPB). 7) مدل بهرهمندي از رايانه ( تامپسون و همکاران . 1991) (MPCU). 8) مدل انتشار تغيير و نوآوري ( راجرز 1995) (IDT).9) مدل شناخت اجتماعي (کامپيو و هايگينز 1995) (SCT). شكل 2-11 اين مدل را ترسيم نموده است.
149225-440690انتظار عملکردتمايل رفتارياستفاده در رفتارداوطلبي استفادهتجربهسنجنسيتشرايط تسهيل کنندگيتاثير اجتماعيانتظار تلاششکل 2-11: مدل يکپارچه پذيرش و استفاده از فنآوري (ونکاتش و همکاران، 2003)00انتظار عملکردتمايل رفتارياستفاده در رفتارداوطلبي استفادهتجربهسنجنسيتشرايط تسهيل کنندگيتاثير اجتماعيانتظار تلاششکل 2-11: مدل يکپارچه پذيرش و استفاده از فنآوري (ونکاتش و همکاران، 2003)
اين مدل چهار متغير ساختاري را بکار مي گيرد: انتظار عملکرد , انتظار تلاش , تاثير اجتماعي و شرايط تسهيل کردن. انتظار عملکرد به ميزاني که فرد باور دارد که سيستم در انجام وظايف و مسئوليتها به او کمک خواهد کرد و باعث ارتقاء عملکردش ميشود اشاره دارد (ونکاتش و همکاران . 2003). انتظار عملکرد ازسودمندي دريافت شده(مدل پذيرش تکنولوژي , بهبود و توسعه مدل پذيرش تکنولوژي, مدل ترکيبي پذيرش تکنولوژي و رفتار طراحي شده), انگيزش بروني(مدل انگيزشي), مربوط بودن کار(مدل بهره مندي از رايانه), مزيت نسبي(مدل انتشار تغيير و نوآوري) و انتظار بازده(مدل شناخت اجتماعي) اشتقاق شده است. اين مدل نشان مي دهد که انتظار عملکرد قابل توجهترين تعيين کننده تمايل, براي استفاده داوطلبانه و اجباري از سيستمها است.
انتظار تلاش, به عنوان ميزان سهولت استفاده(مدل پذيرش تکنولوژي ,مدل بهبود و توسعه مدل پذيرش تکنولوژي) ,پيچيدگي(مدل بهره مندي از رايانه) بهره مندي از سيستم (مدل انتشار تغيير و نوآوري) تعريف شده است. ميزان سهولت و پيچيدگي در کاربرد و استعمال سيستمها به صورت داوطلبانه و يا اجباري با توجه به گذشت زمان تغيير خواهد کرد. در واقع اين دو عامل ارتباط مستقيمي با هم دارند.
عوامل اجتماعي به تاثير نگرشها و تصورات افرادي که بر تمايلات و باورهاي کارمندان تاثيرميگذارند، اشاره دارد. عوامل اجتماعي شامل هنجار هاي ذهني(مدل عمل استدلال شده, مدل بهبود و توسعه مدل پذيرش تکنولوژي, مدل رفتار طراحي شده, مدل ترکيبي پذيرش تکنولوژي و رفتار طراحي شده), عوامل اجتماعي (مدل بهرهمندي از رايانه) و تصور(مدل انتشار تغيير و نوآوري) است. عوامل اجتماعي دراوايل استفاده از سيستمهاي اجباري تاثير قابل توجهي دارد و در سيستمهاي داوطلبانه چندان تاثير قابل توجهي ندارد.
ميزان تسهيلگري به ميزان باور فرد از حمايت شالوده فني و سازماني سازمان از کارکنان و کابران سيستم اشاره دارد (ونکاتش و همکاران . 2003). وضعيت آسان سازي شامل کنترل رفتاري دريافت شده (مدل رفتار طراحي شده, مدل ترکيبي پذيرش تکنولوژي و رفتار طراحي شده), شرايط پشتيباني (مدل بهره مندي از رايانه) و سازگاري (مدل انتشار تغيير و نوآوري) مي باشد. وضعيت آسان سازي ارتباط مثبت و قابل توجهي با کاربرد و استفاده واقعي دارد. باورهاي کاربران درباره حمايت فني و آموزشي براي سيستم در ميزان پذيرش مي تواند تأثير بگذارد.
مدل تئوري يکپارچگي پذيرش و استفاده از تکنولوژي به عنوان مبناي اساسي در اندازه گيريهاي تاثير مديريت تغيير بر نرخ بازگشت سرمايه به کار ميرود. در واقع شاخصهاي اندازهگيري مدل تئوري يکپارچگي، پذيرش و استفاده از تکنولوژي, ميزان سرعت انطباق, سودمندي نهايي و بهرهوري را اندازهگيري ميکند. پروسکي ( 2006) سرعت انطباق را به عنوان مدت زماني که طول ميکشد تا کارمندان استفاده از سيستمها , تکنولوژي يا ابزارها را شروع کنند، تعريف ميکند. ميزان سودمندي نهايي به اين که چگونه کارمندان براي روشهاي جديد انجام وظايف, آموزش و تمرين مي بينند، ميپردازد. بهرهوري براي چگونگي اثر بخشي رفتار کارمندان هنگامي که تغييرانجام ميشود، بکار مي رود. سرعت انطباق کمتر از حد انتظار، سودمندي نهايي کمتر و بهره وري پايين تر مقاومت فعالي را در برابر تغييرات در روندها و فرآيندها موجب مي شود(بوگنر، 2008 ). مقاومت کمتر, مقبوليت بالاتر به وسيله کاربران را بر اساس سرعت انطباق بالاتر و ميزان سومندي نهايي موجب شود.و به عنوان نتيجه, نرخ بازگشت سرمايه تکنولوژي ارتباط بسيار قابل توجهي با ميزان سرعت انطباق مورد انتظار, سودمندي نهايي و بهرهوري تغيير در تکنولوژي دارد (ونکاتش و همکاران، 2003).
8039101088390حمايت سازمانی درک شدهسودمندي درك شدهسهولت کاربرد درك شدهنگرش نسبت به استفادهكاربرد واقعيشکل 2-12: الگوي انگیزش و پذيرش تکنولوژي (MAM) (سيژل، 2008)00حمايت سازمانی درک شدهسودمندي درك شدهسهولت کاربرد درك شدهنگرش نسبت به استفادهكاربرد واقعيشکل 2-12: الگوي انگیزش و پذيرش تکنولوژي (MAM) (سيژل، 2008)در پژوهش حاضر با استفاده از مدل انگيزش و پذيرش(MAM) که بوسيله سيژل(شكل 2-12) ارائه شده است به بررسي ريشه هاي اساسي چگونگی پذيرش تکنولوژي و همچنين نگرش به بانکداري الکترونيکي مي پردازد.
2-7- پژوهشهاي انجام شده
2-7-1- مطالعات خارج از کشور
جفن و استراب (2000) در تحقیقی با عنوان "اهميت نسبي سهولت کاربرد درک شده در پذيرش سيستم اطلاعاتي" به مطالعه پذيرش فروشگاه کتاب آنلاين در بین 217 نفر از دانشجويان ام بي اي در کشور آمریکا پرداختهاند. این پژوه از نوع آزمايشگاهي بودهاست. در پژوهش مورد نظر تمايل به استفاده به عنوان متغير وابسته است. نتايج نشان داد که سهولت کاربرد درک شده بر سودمندي درک شده، سومندي درک شده بر تمايل به استفاده از فروشگاه آنلاين تاثير مثبت و معناداری دارد.
چيلدرز و همکاران (2001) در مطالعه خود که بر روي دانشجويان و مشتريان انجام دادند به بررسي پذيرش بانکداري الکترونيکي از طريق اينترنت پرداختهاند، اين پژوهش بر روي 540 نفر در امريکا انجام شده است، با توجه به اينکه تمايل به استفاده به عنوان متغير وابسته است نتايج نشان ميدهد که سهولت کاربرد درک شده بر تمايل و سودمندي درک شده بر تمايل به استفاده تاثير دارد.
هونگ و همکاران (2002) در مطالعه خود با عنوان "تعيين پذيرش کاربر از کتابخانه ديجيتالي: يک بررسي تجربي از تفاوتهاي فردي و مشخصات سيستم"، بر روي 585 دانشجو در هنگ کنگ در يک مطالعه ميداني در مورد چگونگي پذيرش کتابخانه ديجيتالي انجام دادند. نتايج اين پژوهش نشان داد که سودمندي استنباط شده و سهولت کاربرد استنباط شده بر تمايل به استفاده از کتابخانه ديجيتالي تاثير دارند و همچنين مشخص گرديد که سهولت کاربرد استنباط شده بر سودمندي استنباط شده تاثير دارد.
پن، سيوو و بروفي (2003) در پژوهشي به بررسي تاثير پنج متغير مستقل "برداشت ذهني از مفيد بودن"، "برداشت ذهني از سهولت استفاده"، "هنجار ذهني"، "نگرش نسبت به استفاده" و "خود باوري در زمينه استفاده از رايانه" بر متغيير وابسته ي استفاده از سيستم "وب سي تي" و وجود روابط علّي در بين اين متغيرها پرداخته اند. نتايج اين پژوهش نشان داد مدل پذيرش فناوري در محيط دانشگاهي که اين پژوهش در آن انجام شده، قابليت کاربرد ضعيفي را نشان داده و تنها بعضي از عوامل آن بر پذيرش سيستم مورد بررسي تاثير داشته اند. بين متغيرهاي برداشت ذهني از مفيد بودن، برداشت ذهني از سهولت استفاده و نگرش نسبت به استفاده از سيستم مورد بررسي رابطه علّي پيدا نشده و نگرش دانشجويان نسبت به استفاده از اين سيستم و هنجار ذهني آنها، به عنوان عوامل تعيين کننده ي استفاده از سيستم مورد بررسي شناسايي شده اند.
ريمنشنايدر و همکاران (2003) به مطالعه چگونگي تصميم گيري درباره پذيرش فناوري اطلاعات در موسسات کوچک و متوسط پرداختهاند. آنها در اين مطالعه از ترکيب دو نظريه رفتاري برنامه ريزي شده(TPB) و مدل پذيرش فناوري(TAM )استفاده کرده اند. ريمنشنايدر و همکاران وي به اين نتيجه رسيدهاند که ترکيب مدل TAM با نظريه رفتار برنامه ريزي شده(TPB) براي مطالعه تصميمات مرتبط با پذيرش فناوري اطلاعات در سازمانها ميتواند بسيار مفيد باشد. به خصوص، اين محققين بر نقش گروههاي مرجع اجتماعي در اخذ تصميم توسط مديران تاکيد کردهاند که در مدل TAM ديده نشده است. همچنين مشخص گرديد رابطه معناداري ميان سختي مورد انتظار با قصد به کارگيري فناوري اطلاعات وجود ندارد، در حالي که رابطه ميان رضايت قابل پيشبيني و تائيد اجتماعي با قصد رفتاري برقرار است.
اسپيسي، گولدينگ و موراي (2004) در پژوهشي ويژگي هايي از کارمندان کتابخانه هاي عمومي را که بر نگرش آنها نسبت به اينترنت تاثير گذاشته، بررسي نموده اند. در اين پژوهش، تاثير جنس، سن، متغيرهاي سازماني، مهارتهاي رايانه اي، تجربه هايي در زمينه فن آوري اطلاعات و ارتباطات و هنجار ذهني بررسي شده است. يافته هاي اين مطالعه حاکي از آن است که نوع پست و سمت کنوني کارمندان بر روي برداشت ذهني آنها از مفيد بودن اينترنت، و جنس و محل کار، بر روي برداشت ذهني آنها نسبت به استفاده آسان از اينترنت تاثير گذاشته است. در زمينه ي مهارت هاي رايانه اي و فناوري اطلاعات، اکثر کارمندان داراي مهارت هاي رايانه اي بوده اند و استفاده ي از اينترنت را آسان دانسته، اغلب با آن کار کرده اند.
فوسيلر و دورلابجي (2005) در مطالعه خود براي شناسايي فاکتورهاي موثر بر استفاده دانشآموزان از اينترنت از مدلهاي پذيرش فنآوري و تئوري رفتار برنامهريزي شده استفاده نمودند. دادهها به وسيله پرسشنامه از 269 دانشآموز جمعآوري گرديده است. نتايج نشان داد که دو مدل به خوبي رفتار استفاده از اينترنت را پيشبيني ميکنند. البته در اين مطالعه علاوه بر متغيرهاي مربوط به دو مدل، متغير تجربه نيز استفاده شد که تاثير اين متغير بر تمايل به استفاده تاييد نگرديد ولي تاثير ساير متغيرها تاييد شد.
ندوبيسي (2006) براي شناسايي فاکتورهاي موثر بر پذيرش يادگيري آنلاين از دو مدل رفتار برنامهريزي شده و پذيرش فنآوري استفاده نمود. هدف مطالعه مقايسه اين دو مدل براي مشخص شدن اينکه کداميک از اين دو مدل پيشبيني کننده مناسبي براي رفتار استفاده از يادگيري آنلاين ميباشد، بوده است. اين مطالعه بر روي 300 دانشجو که از اين سيستم استفاده ميکردند، انجام شده است. نتايج نشان داد که هر دو مدل پيشبيني کننده مناسبي براي پيشبيني تمايل به استفاده از يادگيري آنلاين هستند.
چن و همکاران (2007) در مطالعه خود تحت عنوان "پيشبيني پذيرش خدمات الکترونيک: يک مدل يکپارچه از مدل پذيرش تکنولوژي و تئوري رفتار برنامهريزي شده" به بررسي عوامل موثر بر پذيرش خدمات الکترونيکي با استفاده از مدل تلفيقي پرداختند. هدف پژوهش آنها شناسايي فاکتورهاي اساسي موثر بر تمايل به استفاده از خدمات الکترونيکي بوده است. پس از جمعآوري دادههاي خود از طريق پرسشنامه و تجزيه و تحليل دادهها، به اين نتيجه رسيدند که سودمندي استنباط شده و سهولت کاربرد استنباط شده بطور مثبتي بر نگرش نسبت به استفاده از خدمات الکترونيکي موثر است، و همچنين نتايج پژوهش آنها نشان داد که نگرش نسبت به استفاده، هنجارذهني و کنترل رفتار درک شده به طور مثبتي بر تمايل به استفاده موثر است.
سعدي و همکاران (2008) از مدل يکپارچه TAM و TPB براي پيشبيني استفاده از سيستم اطلاعاتي استفاده نمودند. اين پژوهش بر روي 105 دانشجو که از سيستم اطلاعات مديريت آنلاين در دانشگاههاي کانادا استفاد ميکردند، انجام گرفته و براي جمعآوري اطلاعات نمونه آماري، از پرسشنامه استفاده شدهاست. نتايج تحقيق رابطه ضعيف و معناداري بين تمايل و استفاده واقعي نشان داد و ساير روابط موجود در مدل تاييد گرديد.
لي (2009) در پژوهش خود تحت عنوان " فاکتور هاي موثر بر پذيرش بانکداري الکترونيک: يکپارچگي TAM و TPB با ريسک و مزاياي درک شده" با کشف و يکپارچه نمودن مزايايي از بانکداري الکترونيک تحت عنوان مزاياي درک شده و در نظر گرفتن پنج نوع ريسک – مالي، امنيت، عملکرد، اجتماعي و زمان- با توجه به تئوري ريسک درک شده؛ و با ترکيب نمودن اين موارد با TAM و TPB، مدلي تئوريکي براي تشريح تمايل مصرف کنندگان به استفاده از بانکداري الکترونيک ارائه نمود. اين مدل که بر روي 338 نفر انجام شد، قابليت مدل تلفيقي را تاييد کرد.
ابولماجد (2010)، در مطالعه خود از مدل تلفيقي و يکپارچه تئوري رفتار برنامهريزي شده و مدل پذيرش فنآوري براي پيشبيني پذيرش خريد الکترونيکي استفاده نمودند. هدف مطالعه تشخيص اعتبار مدل و بررسي فاکتورهاي موثر بر پذيرش خريد اينترنتي بوده است. براي جمعآوري اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است و اين پرسشنامهها توسط 316 نفر از استفاده کنندگان سيستم خريد الکترونيکي تکميل شده است. براي تجزيه و تحليل دادهها از روش مدلسازي معادلات ساختاري استفاده شده است. شاخصهاي نشان داد که مدل تلفيقي به خوبي توسط دادهها برازش شده و به عبارت ديگر دادهها به خوبي مدل تلفيقي را مورد حمايت قرار دادند. همچنين نتايج نشان داد که تمايل به استفاده و رفتار واقعي تحت تاثير سودمندي استنباط شده، هنجار ذهني، کنترل رفتار درک شده و نگرش است .
2-7-2- مطالعات داخلی
باروتي اردستاني (1385) در پژوهش خود تحت عنوان "ارائه مدل مفهومي پذيرش فناوري اطلاعات براي کارکنان سيستم بانکي" به شناسايي عوامل موثر بر پذيرش فناوري اطلاعات توسط کارکنان بانک صادرات ايران پرداخته است. داده هاي اين پژوهش به وسيله 257 پرسشنامه جمع آوري و مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است. نتايج حاصل از اين پژوهش نشان دهنده عوامل موثر بر پذيرش فناوري اطلاعات در بانک صادرات ايران (در شهر تهران) مي باشد. اين عوامل عبارتند از: سودمندي ادراک شده استفاده از فناوري، سهولت ادراک شده استفاده از فناوري، تاثيرات اجتماعي (فشار رقابتي، هنجار ذهني، وجهه)، رضايت مشتري، کيفيت خروجي، ويژگي هاي کارکنان (نگرش، تشويش، لذت ادراکي، خودباوري کامپيوتري)، تسهيل کننده هاي سازماني (تشويش، پشتيباني فني از فناوري، آموزش) و تجربه. نتايج حاصل از اين تحقيق بر خلاف مطالعات گذشته، نشان داد که عامل "لذت ادراکي" که در کشورهاي در حال توسعه مورد مطالعه محققان ديگر، جزء عوامل موثر بر پذيرش تکنولوژي نبود؛ در کشور ايران جزء اين عوامل شناسايي شد.
باقري و همکاران (1388) در تحقيق خود با عنوان "پذيرش بانکداري اينترنتي در ايران: بسط مدل پذيرش فنآوري"، عوامل تاثیرگذار بر پذيرش بانکداري اينترنتي را مورد مطالعه قرار داده است. از ديدگاه پذيرش فنآوري در سطح فردي، آنها با دخالت دادن ويژگيهاي محيط بانکداري اينترنتي، "مدل پذيرش فنآوري" را بسط دادهاند. در این تحقیق الگوهای موجود زمینه پذيرش فردي فنآوري بررسي و دو عامل "برداشت ذهني از توانايي شخصي" و "اعتماد" به مدل پذيرش فنآوري اضافه شده است. این تحقیق از نوع پيمايشي و ابزار گردآوري اطلاعات ، پرسشنامه است. نمونه آماري اين مطالعه را 310 نفر از مشتريان بانک تشکيل دادهاند. يافتههاي اين پژوهش مدل توسعه يافته TAM را در پذيرش بانکداري اينترنتي کاملاً تائيد ميکند. تاثيرات معنادار سودمندي ادراک شده، سهولت استفاده درک شده، و اعتماد بر نگرش به استفاده از بانکداري اينترنتي تاييد شدهاست. در اين ميان ادراک سودمندی، تاثير قويتري از دو عامل ديگر دارد.
صادقيان (1388) در پژوهشی تحت عنوان" تحليل عوامل موثر بر پذيرش تجارت الکترونيک توسط مديران شرکتهاي کوچک و متوسط شهر اصفهان " به بررسی این موضوع پرداخته است. جامعه آماري اين تحقیق مديران شرکتهاي کوچک و متوسط شهر اصفهان بوده که تعداد 140 نفر از آنها به عنوان نمونه آماری انتخاب شده است. روشجمع آوري اطلاعات این پژوهش مطالعات کتابخانهاي بوده و دادههاي آن از طریق پرسشنامه محقق ساخته بدست آمده است. براي تجزيه و تحليل دادهها و آزمون فرضيهها از روش معادلات ساختاري استفاده شده است. نتايج پژوهش نشان از برازش خوب مدل نظري براي پيشبيني تجارت الکترونيکي دارد و روابط بين متغيرهاي مدل همگي تاييد شدهاند.
شيخ شعاعي و علومي (1384) در تحقيقي با عنوان "بررسي عوامل موثر بر پذيرش فناوري اطلاعات توسط کتابداران کتابخانه هاي دانشکده هاي فني دانشگاه هاي دولتي شهر تهران"، چارچوب عوامل سازنده ي مدل پذيرش فناوري را مورد بررسي قرار داده است. عوامل اين مدل در اين پژوهش، شامل درک از مفيد بودن، درک از سهولت استفاده، نگرش نسبت به استفاده و تصميم به استفاده از فناوري اطلاعات به عنوان متغيرهاي مستقلي هستند که بر متغير وابسته ي استفاده از فناوري اطلاعات تاثير مي گذارند. روش اين پژوهش پيمايشي و ابزار گردآوري اطلاعات آن پرسشنامه بوده است. در اين پژوهش از روش سرشماري استفاده شده و جامعه ي آماري آن را 160 نفر کتابدار تشکيل داده اند. يافته هاي حاصل از پژوهش نشان داد علاوه بر اینکه همه روابط بین متغیرهای مستقل و وابسته در چهارچوب مدل تایید شد، مدل نیز از برازش خوبی برخوردار بود.
2-8- معرفی پست بانک
در سال1362 وزارت پست و تلگراف و تلفن وقت) وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات كنوني( طي پيشنهادي مراتب ايجاد پست مالي را به هيأت وزيران با هدف ارائه خدمات بانكي از طريق شبكه وسيع وزارت مذكور ارائه نمود. با موافقت كلي هيات وزيران مقدمات تشكيل اين كسب و كار در سال 1365 فراهم گرديد و در سال 1366 پس از تصويب نهايي پست مالي در زيرمجموعة شركت پست جمهوری اسلامی تشكيل و شروع بكار نمود .
با توسعة روزافزون كار و توليد نيازهاي جديد در امر گسترش خدمات مالي و بانكي مجدداً طي پيشنهادي از سوي وزارت ارتباطات و فناوري طرح پيشنهادي تفكيك وظايف پست مالي از شركت پست و تأسيس شركت پست بانك ايران در سال 1374 تنظيم و به مجلس شوراي اسلامي طي لايحه اي ارائه گرديد. متعاقب بررسي هاي مختلف و جلسات كارشناسي و توجيه موضوع در سال 1375 اساسنامه شركت پست بانك توسط مجلس شواری اسلامی تصويب و ابلاغ گرديد.
در سال 1378 پست بانك ايران در مستندات قانون برنامه سوم توسعه اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي بعنوان يكي از بانكهاي عامل تحت نظارت بانك مركزي ايران مطرح و متعاقب اين برنامه استراتژيك هيات مديره پست بانك طرح پيشنهادي اعمال اصلاحيه مجدد اساسنامه پست بانك ايران را به منظور قرار گرفتن تحت نظارت بانك مركزي ايران ارائه و با انجام پيگيريها و توجيهات لازم پست بانك ايران در سال 1385پس از انجام اصلاحات لازم در اساسنامه بعنوان يازدهمين بانك دولتي ايران شناخته و رسماً فعاليت بانكي خود را با انجام رويه هاي بانكي آغاز نمود.
2-8-1- ساختار پست بانک
پست بانك ايران پس از اصلاح اساسنامه و تبديل به يك بانك دولتي ملزم به رعايت قوانين، مقررات و آيين نامه هاي مالي، پولي، اداري و اجراي بانكهاي دولتي تحت نظارت بانك مركزي و وزارت امور اقتصادي و دارايي گرديد. بدين منظور در بخش اداري همگام با ساير بخشهاي مربوطه اقدام به تغيير و اصلاح ساختار سازماني خود نمود. اين بانك در حال حاضر بیش از 2000 نفر نيروي فعال در سراسر كشور دارد .
85725190500
الف) فارسي
باروتي اردستاني، نرگس (1385). "ارائه مدل مفهومي پذيرش فناوري اطلاعات براي کارکنان سيستم بانکي". پايان نامه کارشناسي ارشد. دانشگاه الزهراء (س).
باقري، محمد علي. حميدي بهشتي، محمد تقي و عليدوستي، سيروس (1388). پذيرش بانکداري اينترنتي در ايران: بسط مدل پذيرش فنآوري. فصلنامه علمي پژوهشي پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمي ايران. دورهي 24. شمارهي 3. صص 34-5.
حاجي کتابي، علي و نورمحمدي، ماندانا (1380). نقش فناوري اطلاعات بعنوان ابزار، محور يا بستر توسعه در گسترش زمينههاي اشتغال فارغ التحصيلان دانشگاهي. مجموعه مقالات همايش نقش فناوري اطلاعات در اشتغال. تهران: اتشارات جهاد دانشگاهي.
دفت، ريچارد (1378). مباني تئوري و طراحي سازمان. مترجمان: پارسائيان، علي و اعرابي، محمد. تهران: دفتر پژوهشهاي فرهنگي.
شیخ شعاعي، فاطمه و علومي، طاهره (1384). "بررسي عوامل موثر بر پذيرش فناوري اطلاعات توسط کتابداران کتابخانه هاي دانشکده هاي فني دانشگاه هاي دولتي شهر تهران". کتابداري و اطلاع رساني. جلد 10، شماره 3.
صادقيان، مهدي. (1388). "تحليل عوامل موثر بر پذيرش تجارت الکترونيکي توسط مديران شرکتهاي کوچک و متوسط شهر اصفهان(مهر 87تا مهر 88)". پايان نامه کارشناسي ارشد رشته مديريت بازرگاني. دانشگاه اصفهان
صرافيزاده، اصغر. (1383). فنآوري اطلاعات در سازمان (مفاهيم و کاربردها). تهران: انتشارات مير. چاپ اول.
علي احمدي، عليرضا و شمس عراقي، شراگيم. (1382). فنآوري اطلاعات و کاربردهاي آن. تهران: انتشارات توليد دانش. چاپ اول.
محقر، علي و شيرمحمدي مهدي (1383). توسعه مدل پذيرش فنآوري (TAM) در وزارت کشور. دانش مديريت. شماره 67. صص 131-113.
مستبصري، محمد و نجايي، عليرضا (1380). فناوري اطلاعات استراتژي توسعه پايدار. مجموعه مقالات همايش نقش فناوري اطلاعات در اشتغال. تهران: انتشارات جهاد دانشگاهي.
موحدي، مسعود. (1384). "شناسايي و بررسي عوامل فرهنگي موثر بر استقرار تجارت الکترونيک در صنعت ايران (با تاکيد بر صنايع کوچک و متوسط)"، مرکز مطالعات و پژوهشهاي لجستيکي.
رحماني، جهانبخش (1380)، نگرش تحصيلي دانشآموزان و نقش والدين در شكلگيري و تغييرآن: سازمان آموزش و پرورش استان اصفهان، شوراي تحقيقات .
ب) انگليسي
Aboelmaged, M. G. (2010). “Predicting e-procurement adoption in a developing country: An empirical integration of technology acceptance model and theory of planned behavioure”. Industrial Management & Data Systems. Vol. 110, No. 3. pp. 392-414.
Ajzen I. (2002). “Perceived behavioral control, self-Efficacy, locus of control, and the theory of planned Behavior”. Journal of Applied Social Psychology. Vol. 32, No. 4, pp.665-683.
Chen, C. D., Fan, Y. W., Fran, C. K., (2007). “Predicting electronic service adoption: an integration of the technology acceptance model and the theory of planned behavior”. Transportation Research. Vol. 15, pp. 300-311
Childers, T., Carr, C., Peck, J. and Carson, S. (2001). “Hedonic and Utilitarian motivations for online retial shopping behavior”. Journal of Retailing. Vol. 77, No. 4, pp. 511-535.
.
Compeau, D. R. and Higgins, C. A. (1995). “Computer Self-Efficacy: Development of a Measure and Initial Test”, MIS Quarterly. Vol.19, No.2, pp. 189-211.
Davis, G., Olson, M. (1985). “Management information systems, conceptual foundation, structure and development”, 2 nd, Mc Graw Hill.
Davis, f., Bagozzi, R. and Warshaw, P. (1992). “Extrinsic an intrinsic motivation to use computers in the workplace”. Journal social psychology. Vol. 22, No. 14, pp. 1111-1132.
Fifhbein,M. &Ajzen,I. (1975).”Belief.attitude,intesion and behavior: an introduction to theory and research.reading”. MA: Addison Wesley.
Fusilier, M., Durlabhji, S., (2005). “An exploration of student internet use in India, the hechnology acceptance model and the theory of planned behavior”. Compus-Wide Information Systems. Vol. 22, No. 4, pp. 233-246.
Gefen, D. and Straub, D. (2000). “The relative importance of perceived ease-of-use in IS adoption: a Study of e-commerce adoption”. Journal of MIS. Vol. 1, No. 8, pp. 1-28.
Hong, W., Thong, J. Y. L., Wong, W-M. and Tam, K. Y. (2002). “Determinants of user acceptance of digital libraries: an empirical examination of individual differences and system characteristics”. Journal of MIS. Vol. 18, No. 3, pp. 97-124.
Kwon, T., Zmud, R. (1987). “Unifying the fragmented models of information systems implementation”. Critical issues in information system research, pp. 252-257.
Moor, G. and Benbasat, I. (1991), “Development of an instrument to measure the perceptions of adopting an information technology innovation”, Information Systems Research, Vol. 2, No. 3, pp. 192-221.
Ndubisi, N., (2006). “Factors of Online Learning Adoption: A Comparative Juxtaposition of the Theory of Planned Behavior and the Technology Acceptance Model”. International Journal on E-Learning. Vol. 5, No. 4, pp. 571-591.
Pan, C. C., Sivo, S. & Brophy, J. (2003). Students’ attitude in a web-enhanced hybrid course: a structural equation modeling inquiry. Journal of Educational Media and Library Sciences. Vol. 41, No. 2, pp.181-194.
Rogers, E.(1995). “Diffusion of Innovations”, Free Press,New York.
Rose, G., Straub, D. (1998). Predicting General IT Use: Applying TAM to the Arabic world, Journal of global Information Management, Vol. 6, No. 33, pp. 39-46.
Saade, R. G., Tan, W. & Kira, D. (2008). “Is Usage Predictable Using Belief-Attitude-Intention Paradigm?”. Issuse in Informing Science and Information Technology. Vol.5, pp. 591-599.
Sheppard, B. H., Hartwick, J., Warshaw, P. R. (1988). “The Theory of Reasoned Action: A Meta-Analysis of Past Research with recommend-dations for Modifications and Future Research”. Journal of consumer Research. Vol. 15, No. 3, pp. 325-343.
Taylor, S. Todd, P. (1995). Assessing It usage: the role of prior experience, MIS Quarterly, Vol. 19, No. 4, pp. 561-570.
Thompson, R. L., Higgins, C. A., Howell, J. M. (1991). “Personal Computing: Toward a Conceptual Model of Utilization”. MIS Quarterly. Vol. 15, No. 1, pp.
124-143.
Vivek, S., Kamlesh, T. (1998). “Workforce, Information Technology and Global Unemployment. Industrial Management & Data Systems. Vol. 98, No. 5, pp. 226-231.
Venkatesh, V. Morris, M.G., Davis, G.B., & Davis, F.D.(2003) “ user acceptance of information technologhy: toward a unified view”. MIS Quarterly. Vol. 27, No. 3, pp.425-478 .
Venkatesh, W., Davis, F. D. (2000). “Atheoretical extension of the technology Acceptance model: foure longitudinal field studies”, Management Scince, Vol. 46, No. 2, pp. 186-294.
Yousafzai, S. Y., Foxall, G. R., Pallister, J. G. (2007). ”Technology acceptance: a meta-analysis of the TAM: Part 1”. Journal of Modelling Management. Vol. 2, No. 3, PP. 251-280.