پیشینه و مبانی نظری تحقیق تغییرات کاربری اراضي شهری (docx) 54 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 54 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
2-1. مقدمه 112-2. تاریخچه کاربری اراضی122-3. کاربری اراضی چیست142-4 عدالت اجتماعی در مطالعات شهری-جغرافیایی172-5 نظريه عدالت اجتماعي در جغرافيايي شهري222-6. نقش عدالت اجتماعی در توسعه شهری242-7. برنامه ریزی کاربری اراضی شهری282-8. تعريف و ويژگي هاي رشد هوشمند302-9. انواع كاربري اراضي شهري362-10. كاربري زمين شهري402-11. زمين از ديدگاه توسعه ي پايدار شهري432-12. كاربري زمين و برنامه ريزي شهري442-13. كاربري زمين در طرح هاي توسعه ي شهري ايران452-14. استانداردهاي كمي شهر سازي472-15 ديدگاه هاي نظري كاربري اراضي شهري 532-16 پیشینه تحقیق55
2-1) مقدّمه
پس از انقلاب صنعتي، به دليل عوارض ناشي از رشد شهرنشيني درغرب مانند تمركز جمعيت، اشغال اراضي جديد، توسعه حمل ونقل ماشيني و... ضرورت هاي جديدي در مورد نحوه تقسيم اراضي شهري به وجود آمد. نخستين اقدام ها در زمينه تفكيك اراضي مربوط به تدوين مقرراتي براي تقسيم زمين بود كه بيشتر جنبه مهندسي و تدوين مقررات ثبت املاك داشت، ولي به تدريج با اهداف اقتصادي، اجتماعي و اصول برنامه ريزي همراه گرديد. استفاده صحيح و آماده سازي زمين، هدف اصلي برنامه ريزي كاربري زمين است. هرچند اين برنامه ريزي اثرات اجتماعي واقتصادي ، پايه اطلاعاتي برنامه ريزي كاربري زمين است، ليكن برنامه ريزي كاربري زمين، ابتدا به محيط فيزيكي مربوط می شود و به مكان يابي فعاليت هاي صنعتي، مسكوني، ارتباطي و... در ارتباط بايكديگر مي پردازد(دلاور، 1384 : 18). موضوع زمين و چگونگي استفاده از آن همواره موضوع و بستراصلي برنامه ريزي شهري بوده و در حقيقت سرنوشت نهايي طرح توسعه شهري را چگونگي مداخله و نظارت بر نحوه استفاده از زمين رقم مي زند و همواره يكي از مسايل اجتماعي اقتصادي و كالبدي در شهرنشيني معاصر را اين مقوله تشكيل داده است ) هاشم زاده همايوني، 1379 : 713). توجه به زمين به عنوان يك منبع اصلي و تجديدناپذير درتوسعه پايدار شهري امري ضروري است؛ چرا كه زمين شهري جزو منابع اصلي توسعه پايدار شهر تلقي مي شود و دسترسي عادلانه و استفاد ه بهينه از آن يكي از مؤلفه هاي توسعه پايدار است. بنابراين ديدگاه، زمين يك ثروت همگاني است و بستري مناسب براي فعاليت هاي شهروندان و ابزاري براي تحقق خواست ها و آرزوهاي انساني است )كريمي، 1380 : 31).
2-2) تاریخچه کاربری اراضی
بررسي پيشينه ي نظري نشان مي دهد كه نخستين نظريه ي كاربري اراضي از جانب "فن تونن" در كتاب ايالت منفرد مطرح شد. وي اين نكته را مطرح كرد كه بين كاربري اراضي و فاصله تا مركز شهر، رابطه ي مستقيم وجود دارد(Ernest,1973,1). در نظريه ي فن تونن، مكان يابي شهرها و الگوي كاربري زمين هاي شهري در رابطه با كاهش هزينه هاي توليد كالا (فاصله ي محلّ توليد از بازار) مورد توجّه قرار گرفت (T-lai,1981,20). اين گونه مطالعات كاربري اراضي، بيشتر بر پايه ي شناخت رابطه بين شهر و عوامل تأثيرگذار بر تكوين و توسعه ي شهرها استوار بود ؛ اما در اوايل قرن بيستم براي تشريح بيشتر، اين عوامل در چهارچوب نظريّه و مدل ارائه شدند. اوّلين تلاش ها در تبيين تئوريكي وسيستماتيكي كاربري اراضي به اقدامات افرادي مانند؛ برگس، هويت، مك كينز، هريس، المن و فايري مربوط است (Chapin, 1965, 15-19).
در ايران، پيشينه ي مطالعات كاربري اراضي شهري به تهيّه ي طرح هاي توسعه ي شهري برمي گردد. با وجود گذشت چهار دهه از پيشينهای پرفراز و نشيب شهرسازي نوين در ايران، پيشنهادهاي طرح هاي توسعه ي شهري (شامل: طرح هاي هادي، جامع، تفصيلي و آماده سازي زمين)، محدود به ارائه ي جدول سرانه ها و نقشه هاي كاربري اراضي است كه داده هاي آن يا بر اساس پيروي از الگوهاي غربي بوده يا بر اساس نظريّه هاي تجربي كارشناسان مربوطه است كه تنها با ديدي كالبدي تدوين شده اند. اكنون در روند پرشتاب توسعه ي شهري كشور كه كاستي ها و ايراد هاي نظري و عملي اين طرح ها، ناشي از بي توجّهي يا كم توجّهي به ابعاد اقتصادي، اجتماعي، محيطي و حقوقي استفاده از زمين و فضا درشهرهاست، بر همه آشكار شده است. روشن است، هرگونه برنامه ريزي كاربري اراضي شهري، نيازمند تحليل درست و ارزيابي دقيق كاربري هاست. اين ارزيابي در كل، شامل سنجش و ارزيابي عملكرد برنامه ها و طرح ها با ضوابط، هدف ها و استانداردهاي پيش بيني شده اي همچون ، شناخت و تحليل آثار اقتصادي واجتماعي برنامه هاست (رضويان، 1381، 15). در كاربري اراضي شهري ، براي اطمينان خاطر از جايگيري درست كاربري ها و رعايت تناسب لازم، ارزيابي به دو صورت كمّي و كيفي انجام مي شود:
2-2-1)ارزيابي كمّي
بر اساس مقايسه ي سرانه هاي موجود كاربري ها با استاندارهاي مربوط يا از راه بررسي نيازهاي كنوني و آتي منطقه ي مورد مطالعه انجام مي شود.
2-2-2)ارزيابي كيفي
با استفاده از ويژگي هاي كيفي تعيين شده و نسبت آنها به يكديگر، بر اساس چهار ماتريس بررسي مي شود: 1) ماتريس سازگاري؛ 2) ماتريس مطلوبيت؛ 3) ماتريس ظرفيت و 4) ماتريس وابستگي (پور محمّدي، 1382، 109).
يكي از اهداف اصلي برنامه ريزي كاربري اراضي شهري، همجواري مناسب كاربري ها و جداسازي كاربري هاي ناسازگار از يكديگر است كه بر اساس ماتريس سازگاري انجام مي شود. تناسب كاربري زمين با موقعيّت استقرار و ويژگي هاي زمين، به معناي جايگيري مناسب كاربري ها در ارتباط با موقعيّت مكاني و سطح عملكرد آنهاست . كاربري هايي كه در يك منطقه مستقر مي شوند، نبايد موجب مزاحمت يا بازدارنده ي فعّاليّت كاربري هاي ديگر باشند . بر اين اساس كاربري ها از نظر سازگاري ممكن است حالت هاي زير را داشته باشند (بحريني، 1377، 191-193).
2-3): کاربری اراضی چیست:
پژوهش هاي مربوط به ساخت شهرها در دهه هاي پيش نشان مي دهد كه بدون برنامه ريزي كاربري زمين، نمي توان به الگوي بهينه ي زندگي در شهرها دست يافت. به دنبال بروز مسائل و مشكلات شهري در دهه هاي پيش، مطالعات كاربري اراضي كه از جنبه هاي اصلي ساخت شهر است، از جايگاه و يژه اي در نظام برنامه ريزي شهري برخوردار شده است (زياري، 1389، 15).
در چهارچوب اين مطالعات، فرايندهاي شناخت شناسي، تحليل و ارزيابي كاربري ها امكان پذير شده و درنهايت براساس آن، رهيافت هاي لازم براي ساماندهي و برنامه ريزي كاربري هاي شهري ارائه مي شود. برنامه ريزي كاربري زمين، ساماندهي مكاني فضايي فعّاليّت ها و عملكردهاي شهري بر اساس خواست ها و نيازهاي جامعه شهري است (سعيد نيا، 1382، 13). به ويژه در شهرهايي كه نظام كاربري ها از تركيب و تنوّع چشمگيري برخوردارند . در بسياري ازشهرهاي كشورهاي رو به پيشرفت و در مراكز قديمي شهرهاي كشورهاي پيشرفته برخلاف شهرهاي آمريكايي كه كاربري ها به صورت مشخّص جداسازي شده اند- تركيب و تنوّع قابل توجّهي از كاربري ها وجود دارد (Michael, 2002,14). بنابراين، هدف برنامه ريزي كاربري اراضي شهري، علاوه بر اهداف كمّي و كيفي ، ساماندهي و ارتقاي الگوهاي فضايي، به ويژه در شهرهايي است كه كاربري ها، پيچيدگي و تنوّع زيادي دارند. اين تنوّع پذيري، همان گونه كه زيمتز و همكاران بر اساس مطالعه ي تصاوير ماهواره اي 53 شهر بزرگ ارائه داده اند، در كل از سه بخش تشكيل مي شود؛ نيمي ازاراضي شهري به كاربري مسكوني، يك سوم به كاربري حمل و نقل و يك ششم آن به كاربري هاي تجاري، صنعتي وتأسيساتي اختصاص دارد (William, 1987,5)، بقيه ي اراضي در اشغال كاربري هاي تفريحي و باير است.
هدف نهايي برنامه ريزي كاربري زمين، ايجاد نوعي" تعادل زيست محيطي" و"عدالت اجتماعي" در روند پيشرفت و آباداني شهر است و بايد به اهداف كيفي، مثل ادراك زيبايي، احساس هويّت فضايي و احساس وابستگي به محيط نيزپاسخ گويد. با آگاهي از نارسايي و محدوديت استاندارهاي كمّي در پاسخ به نيازهاي شهري ، شاخص هاي مربوط به كيفيت زندگي، رفاه اجتماعي، آسايش عمومي، حفاظت منابع طبيعي و تاريخي بايد در نظر گرفته شوند (مهدي زاده، 1382، 286 و291). جغرافي دانان به آن قسمت از پوسته كرة زمين كه در معرض هوا قرار گرفته باشد و اقيانوس ها و آبها آن را نپوشانده باشند، زمين مي گويند )مهدي زاده، 1379:75) زمين از ديدگاه اقتصادي به خودي خود، سرمايه است(نمازي، 1370: 11). زمين موضوعي مشترك و منبعي محدود به شمار مي رود كه ما بايد براي تأمين نيازهايي چون مسكن، اشتغال، مغازه ها، غذا، حمل و نقل، سوخت، مصالح ساختماني و تفريح به نحوي از آن استفاده كنيم تا دچار كمبود نگرديم (آگا، لاگال، 1378 : 5). مفهوم كاربري اراضي به معناي به كارگيري زمين براي اهداف مخصوص توسط انسان است (Turner&Meyer,1994:1). كاربري زمين در واقع نحوه بهره برداري صحيح انسان از طبيعت است و اين واژه، استفاده از امكانات و توانايي زمين را نشان مي دهد )سرور، 1384: 96). برنامه ريزي كاربري اراضي شهري يعني ساماندهي مكاني – فضايي فعاليت ها و عملكردهاي شهري براساس خواست ها و نيازهاي جامعه شهري(سعيدنيا، 1382 :13). برنامه ريزي كاربري اراضي شهري بخشي از فرآيند برنامه ريزي شهري است كه ضمن اينكه به مناسبات مشترك خود با برنامه ريزي حمل و نقل و تسهيلات شهري اهميت مي دهد با موقعيت، وسعت و سرانه زمين مورد نياز براي كاربري هاي مختلف شهري سر و كار دارد (Chapin, 1972:3). برنامه ريزي كاربري اراضي شهري، هسته اصلي برنامه ريزي شهري محسوب مي گردد و انواع مختلف استفاده از زمين را طبقه بندي و مكان يابي مي كند )يكاني فرد، 1384: 78).
برنامه ريزي كاربري اراضي از ديدگاه كاركردگرايي، وسيله اي براي ساماندهي كالبدي كاركردي فعاليت هاي مختلف شهري به منظور افزايش كارايي شهري و جلوگيري از بروز بي سازماني و آشفتگي در نظام كالبدي شهري است )نظريان،1381 : 49).
اصطلاح كاربري زمين از ديدگاه توسعه پايدار شامل تمام فعاليت هاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي است كه انسان بر روي زمين انجام مي دهد )شرايني، 1382: 86).
به طور كلي، كاربري زمين شهري عبارت است از اين كه انواع فعاليت هاي شهري مانند مسكوني، درماني، آموزشي، اداري، راه ها و معابر و نظاير آنها به چه صورتي است(شيعه، 1380 : 120).
از نظر بيروهيگينز، برنامه ريزي كاربري زمين مشخص مي سازد كه روي قطعه زمين، چه فعاليتي بايد انجام گيرد. چگونه بايد عمل شود واجرا و اداره پروژه مورد نظر چه هزينه اي را در برخواهد داشت(بحريني، 1381: 3). برنامه ريزي كاربري زمين شهري، ساماندهي مكاني- فضايي فعاليت ها و عملكردهاي شهري را براساس خواست و نيازهاي جامعه شهري بررسي مي كند(زياري، 1381: 65).
برنامه ريزي كاربري زمين شهري، الگوي توزيع فضايي يا جغرافيايي عملكردهاي مختلف شهر است؛ عملكردهايي چون نواحي مسكوني، صنعتي، تجاري، اداري، مؤسسه ها و گذران اوقات فراغت(عابدين درکوش، 1372: 52). هسته اصلي و عملي برنامه ريزي شهري، برنامه ريزي كاربري زمين است(سيف الديني، 1381: 165).
2-4)عدالت اجتماعی در مطالعات شهری-جغرافیایی
به رغم اين كه وجود نابرابري در استاندارد زيست در بين ساكنين يك شهر پديدة جديدي در هيچ يك از شهرهاي جهان نيست اما در كشورهاي كمتر توسعه يافته به دليل فاحش تر بودن تفاوت هاي اجتماعي – اقتصادي و پيدايش سكونتگاه هاي زير استاندارد و گسترش حاشيه نشيني، تفاوت فضايي شهرها تشديد شده است(عبدي دانشپور، 1378، 37). سكونت اقشار كم درآمد در مكان هايي كه جاذب ساير گروه هاي اجتماعي نيست، به تمركز فقر مي انجامد و اين فرآيند به جدايي گزيني طبقه كم درآمد از ساير گروه هاي اجتماعي منجر مي شود(شاه حسيني، 1384، 158). الگوي توزيع مراكز خدمات شهري از جمله عواملي است كه باعث ارزش متفاوت زمين شهري شده و به جدايي گزيني هاي گروه هاي انساني دامن مي زند. بنابراين نقش برنامه ريزان شهري در ايجادو تقويت جدايي گزيني هاي اجتماعي و تفاوت در سطح زندگي شهروندان امري بديهي و غير قابل انكار است.
در بررسي مسائل شهري در قالب توسعه پايدار فرض براين است كه چنانچه هزينه اي بدون در نظر گرفتن مكانيزم هاي برابري، صرف توسعه زير ساخت ها، تجهيزات و خدمات شهري شود، خود باعث تشديد نابرابري بين اقشار مختلف جمعيت شهري مي گردد(Bolary et al , 2005,629). در كشورهاي صنعتي تمام تسهيلات رفاهي اساسي با هزينه اي مناسب دردسترس ساكنين شهري است. اما در مقابل اكثريت شهروندان در كشورهاي در حال توسعه دسترسي مناسبي به خدمات اساسي ندارند. در بسياري از نواحي داراي رشد شهرنشيني شتابان در كشورهاي جهان سوم، تقاضا براي خدمات عمومي خيلي بيشتر از ظرفيت عمومي و امكانات خصوصي موجود است. براين اساس مي توان استدلال كرد كه در بعضي از شهرها وضعيتي بحراني به سرعت در حال وقوع است كه اين امر علاوه بركمبود منابع، نتيجة رشد برنامه ريزي نشده والگوي نامناسب توزيع خدمات است(Daniere & takahashi, 1999,272).
امروزه بحث از عدالت اجتماعي در كانون مطالعات شهري در تمامي رشته هاي مرتبط قرار دارد. تحقق عدالت اجتماعي در شهرها در نهايت به رضايت شهروندان از شيوه زندگي خود منجرشده و به ثبات سياسي، اقتدار ملي كمك شاياني خواهد نمود. از نقطه نظر جغرافيايي عدالت اجتماعي شهر مترداف با توزيع فضايي عادلانه امكانات و منابع بين مناطق مختلف شهري و دستيابي برابر شهروندان به آن ها است زيرا عدم توزيع عادلانه آن ها به بحران هاي اجتماعي و مشكلات پيچيده فضايي خواهد انجاميد(شريفي، 1385، 6). از طرف ديگر وجود نابرابري در كيفيت زندگي، گروه هاي محروم را متوجه گروه هاي مرفه نموده و مشكلات ديگري را ايجاد مي كند (جاجرمي و كلته، 1385، 7). بنابراين مهمترين رسالت برنامه ريزان و مديران شهري در اين زمينه تلاش براي دستيابي به آرمان «فرصت هاي برابر» در دسترسي گروه هاي مختلف جامعه شهري به خدمات شهري و از بين بردن تضاد در تأمين فرصت هاي آموزشي، بهداشتي، خدماتي و مانند آن است. در راستاي رسيدن به چنين هدفي رعايت اصل برابري و دستيابي برابر به فرصت هاي زيست شهري از اولويت هاي اساسي است.
مفهوم عدالت اجتماعي از دهه 1396وارد ادبيات جغرافيايي شده، اما ريشه اين نوع جغرافياي مردمي كه در جهت رسيدن به عدالت اجتماعي تلاش مي كند، به پيشنهادات پتروكروپتكين در زمينه پيكار عليه فقر، ناسيوناليسم اروپايي و نژاد پرستي در بيش ار يك قرن قبل بر مي گردد(شكويي، 1382، 189). از دهه 1970 با افزايش طرفداران جغرافياي راديكال اين بحث بطور جدي در جغرافيا مطرح شد. به طوريكه ديويد هاروي با كتاب« عدالت اجتماعي و شهر» و ديويد اسميت با كتاب«جغرافيا و عدالت اجتماعي» اين مفهوم را به طور جدي در جغرافيا مطرح نمودند(مرصوص، 1382، 14).به طور كلي بحث عدالت اجتماعي در ايران به صورت مستقيم و غير مستقيم در مقالات ارائه شده به سمينارها، كنگره ها و مجلات ادواري جغرافيا ديده مي شود كه در زمينه هاي مختلف نابرابري هاي جهاني، منطقه اي، دورن شهري، روستا- شهري و مانند آن قابل تقسيم بندي هستند اما مقالات و كتبي كه به زبان فارسي با بنيان هاي فلسفي به مسأله عدالت اجتماعي پرداخته باشند، محدودند كه از جمله اين منابع مي توان به آثار حسين شكويي و ديويد هاروي اشاره كرد. آثاري كه به نابرابري هاي دورن شهري پرداخته اند عمدتاً به بحث حاشيه نشيني، مشاغل غير رسمي، مساكن ارزان قيمت و چگونگي توزيع فضايي خدمات شهري پرداخته اند. در سال هاي اخير رساله هاي چندي بي عدالتي هاي دورن شهري را مورد بررسي قرار داده اند كه از جمله مي توان به رساله عماد افروغ(1376)، حسين حاتمي نژاد(1379)، نفيسه مرصوص(1382) و عبدالنبي شريفي(1385) اشاره كرد.
2-4-1)ديدگاه هاي رايج در زمينه فضاي شهري و نابرابري هاي اجتماعي
2-4-1-1) ديدگاه كاركردگرايي در فضا و نابرابري هاي اجتماعي
ديدگاه كاركرد گرايان نسبت به نابرابري اجتماعي در جغرافياي شهري بيشتر در قالب نظريات اكولوژيست ها مطرح شده است. در اين مكتب در زندگي اجتماعي شهرها، طرح اكولوژي گياهي ارنست ها كل به كار گرفته شده زيرا بنيانگذاران مكتب شيكاگو معتقدند گروه هاي شهري با هر پايگاه اجتماعي و اقتصادي و قومي، مانند گونه هاي گياهي، با حركت به سوي تعادل و توازن، همة مراحل اكولوژيك را در زيستگاه خويش در طول زمان طي مي كنند(شكويي، 1379، 127). نظريه پردازان كاركردگرايي از وجه جهاني وهميشگي بودن نابرابري نتيجه مي گيرند كه نابرابري وجه اساسي هر سازمان اجتماعي است و ضرورتي است كاركردي كه در جهت كاركرد مؤثر جامعه ايفاي نقش مي كند. ديويس و مور دو ملاك عمده را براي اهميت كاركردي يك موقعيت ارائه مي كنند:الف) ميزان كميابي موقعيت در مقايسه با ساير موقعيت ها، ب) ميزان وابستگي ساير موقعيت ها به موقعيت مورد نظر. ازديدگاه آنان نابرابري اجتماعي طرحي ناآگاهانه است كه از طريق آن جوامع مطمئن مي شوند كه مهمترين موقعيت ها به طور خود آگاه توسط شايسته ترين افراد اشغال خواهد شد(افروغ، 1377، 172).
به عقيده رابرت پارك، فرايندهاي طبيعي و دروني شهر به گونه اي به رقابت برسر منابع كمياب برمي گردد كه در نهايت به انطباق اكولوژيك مي انجامد. رقات در اجتماع براي ايجاد تعادل اجتماعي است. رقابت بين افراد و گروه هاي شغلي و طبقاتي به همكاري رقابت آميز از طريق تمايزيافتگي كاركردي و توزيع فضايي موزون كاركردها در نواحي مربوط منجر مي شود. به تعبير پارك، تمايز يافتگي كاركردي، به طور فضايي نيز تبلور پيدا مي كند زيرا رقابت نه تنها باعث تقسيم كار مي شود بلكه گروه هاي مختلف اقتصادي را به نواحي گوناگون شهر مي پر اكند. به عقيده وي فشار برفضا در مركز شهر باعث افزايش ارزش زمين مي شود و تفاوت در ارزش زمين مكانيزمي است كه توسط آن گروه هاي مختلف كاركردي در فضا به شيوه اي منظم و بدون برنامه ريزي پخش مي شوند(همان جا، 203-202).
2-4-1-2) ديدگاه قدرت در فضا و نابرابري اجتماعي
به نظر ماركس بر مبناي موقعيت ها و ظايف گوناگوني كه افراد در ساختار توليد جامعه دارند، طبقه اجتماعي شكل مي گيرد. دو عامل اصلي در تشكيل طبقة اجتماعي دخيل است: شيوه توليد (كشاورزي، پيشه وري، صنعتي) و مناسبات توليد. در نگاه ماركس، داشتن موقعيت هاي متفاوت در ارتباط با وسايل توليد، ميان افراد جامعه تضاد ايجاد مي كند(تأمين، 1373، 7-6).
ماكرس و انگلس فضاي شهري را قلمرويي مي ديدند كه فرايندهاي درهم تنيده انباشت سرمايه و ستيز طبقاتي در آن تمركز مي يابد. در شهرهاي بزرگ، تجارت، توليد كارخانه اي تمركز مالكيت و تمركز جمعيت به بالاترين حد خود مي رسد و يك طبقه غني و يك طبقه فقير ظاهر مي شود. در شهرها گرايش سرمايه به تمركز و گرايش طبقات اجتماعي به قطبي شدن، عينيت و گسترش مي يابد. در مجموع، دو نكته به طور اخص در ديدگاه ماركس موجود است كه مبرهن شدن رابطة فضا و نابرابري اجتماعي را ياري مي دهد: اول نگاه وي به شهر از بعد توليد، انباشت وتمركز سرمايه، دوم توجه به شهر به مثابه زمينه اي براي تمركز اكولوژيك طبقه كارگر و در نتيجه، ظهور خودآگاهي طبقاني به مثابه عامل مهم در شكل گيري طبقات است(افروغ، 1377، 205-204).
برعكس تفسير ماركس از پيدايش نابرابري هاي اجتماعي برپايه بعد اقتصادي كه او آن را مهمترين سازه در زندگي اجتماعي مي ديد، ماكس وبر بر اين باور بود كه ارائه يك تفسير تك بعدي از پديده اجتماعي پيچيده اي چون نابرابري هاي اجتماعي از اهميت اين پديده مي كاهد(كمالي، 1379، 108). و براهميت شاخص هاي اقتصادي را در رشد نابرابري هاي اجتماعي ناديده نمي گيرد. براي او نيز چون ماركس، مالكيت نقش تعيين كننده اي در توزيع امكانات عرضه شده به فرد يا به طبقه ايفا مي كند. با اين وصف، او به اين بعد اقتصادي دو بعد ديگر اضافه كرد: قدرت و حيثيت. در نگاه او ماليكت و قدرت و حيثيت با وجود وابستگي متقابل شان سه بنيان متمايزند كه برروي آن ها نظام قشربندي در هر جامعه اي سامان مي يابد. تفاوت در برخورداري از مالكيت اموال منشاء طبقه بندي اجتماعي است، تقسيم نابرابري قدرت به تشكيل احزاب سياسي مي انجامد و درجات حيثيت گوناگون منشاء پيدايش قشرهاي اجتماعي است كه از دارندگان پايگاه هاي اجتماعي مشابه تشكيل شده اند(تامين، 1379، 10-9). بنابراين از نظروبر رابطه فضا و نابرابري را نبايد تنها از بعد طبقاتي آن نگريست بلكه گروه بندي هاي منزلتي نيز آثار و دلالت هايي براي تحليل فضا و نابرابري در محيط شهري دارند(افروغ، 1377، 214).
2-5)نظريه عدالت اجتماعي در جغرافيايي شهري
نابرابري افراد از لحاظ ثروت، قدرت و شأن اجتماعي، با وجود شباهت استعدادهاي شان واقعيت انكارناپذير در همه جوامع بوده است. وانگهي هيچ ارتباط معناداري ميان نابرابري در ثروت و قدرت و نابرابري در استعدادهاي طبيعي وجود نداشته است. بنابراين، دفاع از اين نابرابري ها و يا نفي آن ها موضوع اصلي بحث عدالت را تشكيل مي دهد(بشيريه، 1375، 36). از نظر برايان بري نظريه عدالت اجتماعي نظريه اي است كه درباره نوع ترتيبات اجتماعي بوده وقابل دفاع باشد. وي معتقد است در حالي كه عدالت اجتماعي يك مفهوم بسيار وسيع است، اغلب توجه برروي توزيع درآمد وساير منابع مرتفع كننده نياز مردم است كه به شرايط مادي جمعيت بستگي دارد(Barry,1989,3).
جان رالز كه از نظريه پردازان علوم سياسي بود در سال 1971 تئوري عدالت را مطرح نمود. تئوري جان رالز به رغم اينكه موضوعي گسترده و نتيجتاً انتقاد برانگيز بود ولي هنوز تا حد بسيار زيادي نفوذ خود را در برخي از مباحث اخير عدالت اجتماعي حفظ كرده و همچنين در طرح يك چارچوب نظري در خصوص «نياز انسان» مؤثر بوده است(Johnston et al, 1994,564). رالز با لحاظ نمودن دو اصل موقعيت عادلانه خود را ارائه مي دهد: اول بهره مندي از آزادي حداكثري تا حدي كه به آزادي ديگران لطمه وارد نسازد؛ دوم اين كه نابرابري را در حدي مي پذيرد كه به منافع طبقه كم درآمد جامعه لطمه اي وارد نسازد(شريف زادگان، 1385، 13). بنابراين وي معتقد است كه سياست هاي اجتماعي بايستي برحسب تأثير بر فقيرترين اعضاي جامعه مورد قضاوت قرار گيرد. به عبارت ديگر بايستي اقداماتي انجام پذيرد كه طي آن سود فقرا بر منافع ثروتمندان ترجيح داده شود(Smith, 1996,787).
ديويد هاروي، اولين جغرافيداني بود كه مفهوم عدالت اجتماعي را در كمك به خير و صلاح همگاني، ملاك توزيع درآمد در مكان ها، تخصيص عادلانه منابع و رفع نيازهاي اساسي مردم به كار گرفت(شكويي، 1378، 141). به عقيده هاروي مفهوم عدالت اجتماعي اصولاً آنقدر همه شمول نيست كه بتوان در قالب آن درباره يك اجتماع خوب قضاوت كرد. عدالت را اساساً مي توان به عنوان اصل (مجموعه اي از اصول) در نظر گرفت كه براي حل و فصل دعاوي متضاد به وجود آمده است. اصول عدالت اجتماعي بايد ناظر بر تقسيم ثمرات توليد وتوزيع مسئوليت ها در فرآيند كار جمعي باشد. اين اصول همچنين شامل نهادها و سازمان هاي اجتماعي مرتبط با فعاليت توليد و توزيع نيز مي شود. لذا به كمك اين اصول مي توان مسائل متنوعي مانند مكان يابي قدرت و توانايي تصميم گيري، توزيع نفوذ نهادهاي كنترل كننده و تنظيم كننده فعاليت ها و جز آن را بررسي كرد(هاروي، 1376، 97).
هاروي در تحليل اصول عدالت اجتماعي سه معيار مهم« نياز»، «منفعت عمومي» و «استحقاق» را مطرح مي كند و معتقد است اين سه معيار از جامعيت كاملي برخوردارند كه معيارهاي ديگر را نيز در بر مي گيرند (حاتمي نژاد وراستي، 1385، 47). هاروي برجنبه هاي اخلاق گرايانه جغرافيا در خصوص تأمين عدالت اجتماعي ورسالت جغرافيدانان در تامين عدالت فضايي تأكيد دارد(Harvey, 1969,3-8).وي مسأله علم جغرافيا را به منظور اجراي عدالت اجتماعي دستيابي به نوعي سازمان يابي فضايي مي داند و معتقد است كه شرط لازم واوليه چنين كاري اين است كه معيار اجتماعي عادلانه اي اولاً براي تعيين حد و مرز مناطق و ثانياً براي تخصيص منابع به اين مناطق داشته باشيم. شرط اول مربوط به مطالعات سنتي جغرافيا يعني منطقه بندي است و در زمينه تخصيص منابع نيز هاروي پايبند اين استدلال رالز است كه بيشترين منابع بايد به محروم ترين منطقه اختصاص يابد(هاروي، 1376، 113). در اين پژوهش نظريه عدالت اجتماعي و به خصوص عقايد ديويد هاروي در زمينه لزوم به كارگيري اصول عدالت اجتماعي در برنامه ريزي شهري و برخورداري برابر شهروندان از خدمات وامكانات شهري به عنوان مبناي نظري پژوهش مد نظر قرار گرفته است.
2-6)نقش عدالت اجتماعی در توسعه شهری
مسئله مهم در برقراري توسعه ي پايدار شهري، توجه به شاخص هاي اقتصادي، محيطي و سلامت اجتماعي شهرها دربستر برنامه ريزي است. از اوايل قرن نوزدهم، تفاوت ميان نحوه ي درآمد در نقاط مختلفي شهري، نظريه پردازن شهري را به ارائه ي فرضيه هايي پيرامون پيدايش نابرابري، واداشته است(Arbakaf, 2008,28). هنگامي كه پايين بودن درآمد با فقر درآمد ناشي از دسترسي كمتر به كالا و خدمات ارائه شده از سوي بخش دولتي تركيب شود، به عقب ماندگي نواحي مي انجامد(حسين زاده، 1380). در ماده ي اوّل اعلاميّه جهاني حقوق بشر آمده است كه تمام افراد بشر از لحاظ حقوق با هم برابرند. در اصل سوم قانون اساسي نيز يكي از اساسي ترين اهداف دولت، ايجاد امكانات دادگرانه است (قربان نيا، 1380، 227-281). بنابراين، دولت ها و دستگاه هاي برنامه ريز، وظيفه ي سنگيني درخصوص ايجاد تعادل در توزيع خدمات و امكانات شهري برعهده دارند. از سوي ديگر، بنياد اسلام بر پايه ي عدالت استوار است و عدالت خود نتيجه ي تكامل اجتماعي است كه به دو دسته ي الهي و غير الهي و عدالت غيرالهي نيز به عدالت اجتماعي و فردي تقسيم مي شود. عدالت اجتماعي عبارت است از احترام به حقوق ديگران و رعايت مصالح عمومي( اخوان كاظمي، 1381، 23؛ مطهري، 1360، 6؛ قربان نيا، 1380، 21). وقتي درباره ي اين موضوع صحبت مي شود، در مورد چگونگي توزيع چيزهاي خوب و بد، بين اعضاي جامعه انساني گفت وگو مي شود (Miller, 1999,1) . عدالت اجتماعي با لايه ي سوم مفهوم توسعه ي پايدار، ارتباط پيدا مي كند(حكمت نيا، 1383، 42) كه اين لايه ها بيشتر در چارچوب سه واژه ي محيط، اقتصاد و عدالت بيان مي شوند كه از اين ميان، واژه ي عدالت كمتر مطرح شده است(روبرت بولارد، 1384، 230).
روش شناسايي شهرنشيني جهان سومي كنوني، ناموزوني و بي عدالتي است. توزيع قابل توجهي از ثروت و از سوي ديگر اقليّت هاي فقير، از ناكامي هاي خط مشي شهري به شمار مي روند؛ البتّه دسترسي برابر به نيازهاي اوّليه از تأمين آن مهم تر است. اين نابرابري ها بيشتر در آفريقا، آسيا و آمريكاي لاتين ديده مي شوند. در كتاب تئوري شكل شهر كوين لينچ، تأمين عدالت و برابري، در رديف ارزش هاي آرماني آمده است كه كسب آنها تا كنون به ندرت اتّفاق افتاده است (لينچ، 1387، 69؛ وارثي و همكاران، 1386؛ هال، 1387، 311؛ پاتر و ديگران، 1384، 147؛ شيخي، 1380، 156).
توزيع فضايي متعادل خدمات شهري از مهم ترين نشانه هاي عدالت اجتماعي در شهر به شمار مي رود. عدالت اجتماعي در شهر يعني تداوم حفظ منافع گروه هاي اجتماعي متفاوت بر اساس گسترش بهينه ي منابع شهري، درآمدها و هزينه ها(Gray, 2002, 27). مسئله ي مهم در توزيع عادلانه امكانات به عنوان راهبرد عدالت اجتماعي، چگونگي توزيع خدمات و توانايي ها بين نواحي شهري است (هاروي، 1379، 97). نظام كاربري اراضي، امروزه به يكي از عرصه هاي تشديد نابرابري هاي اجتماعي در شهرها بدل شده است (قرخلو و ديگران، 1383،89). عدالت اجتماعي با مفهوم رفاه نيز رابطه ي تنگاتنگي داشته (جاجرمي و همكاران، 1385، 6) و از شاخص هاي آن به شمار مي رود(علي اكبري، 1383، 58).
رفاه جامعه در گرو اطمينان از اين نكته است كه همه شهروندان آن احساس كنند سهمي در آن دارند و از جريان عادي جامعه كنار گذاشته نشده اند(برآبادي، 1384، 127).
تراكم هاي زياد، محيط هاي ناسالم را پديد آورده (مجتهدزاده، 1383، 184) و به علّت رعايت نكردن مقررات زيست محيطي، سلامت عمومي شهرها را با خطر جدّي روبه رو مي كند (نظريان، 1386، 17). اين در صورتي است كه نيروي كار سالم، بهتر بتواند در جهت اجراي عدالت اجتماعي و برابري در شهر مشاركت كند (پاتر و ديگران،1384، 147). از سوي ديگر پايين بودن تراكم جمعيّت نيز تا حدّ زيادي به دليل وجود اراضي خالي و بدون كاربري در قسمت هاي مختلف شهر است. در شهر اردكان وجود اين زمين ها، مشكلاتي را در اين شهر ايجاد كرده است. از لحاظ سيماي شهر نيز بافت هاي خالي، چشم انداز ناهنجاري را در پي دارند(مؤيدفر، 1386،11) از سوي ديگري، مسئله ي زمين همواره سرآغاز منازعه ها و مشكلات اجتماعي و حقوقي بوده است (زياري، 1381، 6).
مكاتب مختلف به بررسي عدالت اجتماعي پرداخته اند. عدالت جويي سوسياليسم، بيشتر معطوف به ثروت بود و شاخص مهم عدالت نزد آنان، توزيع عادلانه ي ثروت شمرده مي شد (اخوان كاظمي، 1379، 72). در ليبراليسم، بيشتر به جنبه هاي اجتماعي، كالبدي و اقتصادي نابرابري تأكيد دارند و عدالت اجتماعي را امري واجب براي دست يابي به تعادل مطرح مي كنند. برخي از پژوهشگران به مسئله ي برابري اجتماعي از ديدگاه بوم شناسي شهري نگريسته اند و تلاش كرده اند تا با توجّه به بافت فيزيكي شهر، سازوكار پيدايش نابرابري ها را توجيه كنند. اين ديدگاه بر پايه ي مكتب شيكاگو، صحنه ي شهري را مكان تنازع بقا و جاي گيري مناسب تر در بهترين فضاي شهري تحليل مي كند ( پيران، 1380، 33). براساس ديدگاه اقتصاد سياسي فضا يا ديدگاه بنيادگرايان، الگوي توسعه ي وابسته و برون زا، شهرنشيني شتابان و ناهمگون را در پي دارد كه در راستاي نامتعادل اقتصادي، نابربراي در آمدها نيز افزايش مي يابد و نابرابري هاي ساختاري جامعه شتاب مي گيرد.( حاج يوسفي، 1381، 17-16). توزيع برابر خدمات عمومي شهري از مهم ترين نشانه هاي عدالت اجتماعي در شهر به شمار مي رود. مفهوم عدالت و كاربرد آن، پيشينه ي طولاني دارد و فيلسوفان و انديشمندان از قديم تا كنون درمورد آن ديدگاه هاي خود را بازگو كرده اند. افلاطون، فيلسوف بزرگ يوناني ، در كتاب "جمهوريت " به طور مفصل از عدالت سخن مي گويد. به نظر او عدالت اجتماعي هنگامي برقرار مي شود كه هر كس به كاري دست زند كه شايستگي واستعداد آن را دارد. البتّه در اين مورد آثار راولز، رشر و رانسيمن نمونه هاي برجسته اي هستند . مفهوم عدالت اجتماعي همواره در فلسفه ي اجتماعي از اخلاق ارسطو به اين طرف مطرح بوده است. به تازگي اين موضوع دوباره مورد توجّه قرارگرفته و به اشكال امروزي تري بيان شده است (هاروي، 1379، 97). جان استوارت ميل نخستين كسي است كه اصطلاح عدالت اجتماعي را به معناي امروزي آن به كار برد. طبق نظر وي عدالت اجتماعي يعني، جامعه رفتار يكساني با تمام كساني كه شايستگي يكساني دارند، داشته باشد (Miller, 1999,2). ديويد اسميت نيز نخستين جغرافي داني بود كه درباره ي كيفيت زندگي، رفاه و عدالت اجتماعي در جغرافيا سخن گفت (اسميت، 1381، 169). نخستين كار نظام يافته در فضا و نابرابري اجتماعي از جانب رابرت پارك صورت گرفته است. وي با توجّه به ماهيّت نابرابري فضاي شهري، به نقش ويژه ي سلطه در ايجاد اين فضاي نابرابر نيز اشاره مي كند (افروغ، 1377، 203).
ديويد هاروي نويسنده كتاب هاي ارزشمند " تبيين در جغرافيا" "عدالت اجتماعي و شهر و عدالت"، " طبيعت و جغرافياي افتراق"، به كارگيري عدالت اجتماعي را در تحليل هاي جغرافيايي، انقلاب در انديشه هاي جغرافيايي مي داند (شكويي، 1378، 141). هاروي در كتاب عدالت، طبيعت و جغرافياي افتراق، عوامل نژادي، فضاهاي زندگي، درآمد و ... رامورد بررسي قرار مي دهد(Harvey, 1996,394). همچنين كتابي در اين زمينه توسط عماد افروغ با عنوان " فضا و نابرابري اجتماعي" و با ارائه ي الگويي براي جدايي گزيني فضايي و پيامدهاي آن چاپ شده است (افروغ، 1377). به نظر جانستون، هدف اساسي برنامه ريزي اجتماعي شهر، تقويّت پايداري اجتماعي دسته هاي مختلف جامعه ي شهري است. در مسائل اجتماعي، پايداري اهمّيّت زيادي دارد و در پايداري نيز شاخص هاي نيازهاي ضروري و كيفيّت زندگي مطرح مي شوند(Johnston, 1980,125).
2-7)برنامه ریزی کاربری اراضی شهری
شهر پایگاه اصلی تمدن انسانی و تبلور ذهنی و تکنولوژیک بشر است. مطالعه سطوح و رشد شهر نشینی منعکس کننده این واقعیت است که رشد جمعیت شهری به سرعت در حال افزایش است.(سیف الدینی،1375، 75). شهرنشین شدن جمعیت، افزایش جمعیت شهرها و به تبع آن توسعه شهرهای کوچک و بزرگ، ویژگی عصرحاضر است و توسعه پایدار این شهرها در گرو داشتن برنامه ربزی و مدیریت شهری کارآمد آن می باشد. از نظرپیترهال برنامه ریزی به عنوان یک فعالیت عمومی عبارتست از ایجاد سلسله ای منظم از اقداماتی که منجر به حصول هدف یا اهداف خاص می شود (Hall,1989,p6). در این ارتباط هدف کلی برنامه ریزی شهری تأمین رفاه مردم است از طریق ایجاد محیطی بهتر، سالمتر، آسان تر، مؤثرتر و دلپذیرتر (حسين زاده دلير، 1377، 25). برنامه ریزی کاربری زمین شهری در عمل، به عنوان هسته اصلی برنامه ریزی (Chapin,Stuart,1978,10-15).فرایندی است که در آن نحوه استفاده از زمین و الگوی پراکنش مکانی - فضایی کاربری های شهری به منظور رفاه زندگی اجتماعی شهروندان مشخص می شود. در این خصوص سیستم مدیریت شهری بنا به تعریف و به لحاظ وظایف عملی خود، موظف به برنامه ریزی توسعه و عمران شهری و اجرای برنامه ها و طرح های شهری مربوطه است(رضویان، 1381، 50). شناخت، گام نخست در امر برنامه ریزی است. امروزه از جمله عواملی که باعث نابسامانی کاربری اراضی شهری شده علاوه بر شهرنشینی فزاینده و مشکلات محتوایی طرح های شهری (پوراحمد، 1385، 174)، ضعف عملکرد مدیریت شهری در این راستاست که موجب آشفتگی در توزیع کاربری ها و تخصیص منابع و خدمات در نواحی شهری شده و محیطی ناامن را برای شهروندان خلق کرده است. این مسئله نه تنها در شهرهای بزرگ ومتوسط بلکه در شهرهای کوچک مثل باغ شهر بناب به ابعاد ناموزونی فضای شهری افزوده و به ایجاد نابرابری های فضایی، نابسامانی در نحوه اسکان و استقرار جمعیت و فعالیت، کمبود شدید خدمات شهری، گسترش حاشیه نشینی و توزیع ناعادلانه خدمات شهری انجامیده است. با گسترش رو به رشد شهرنشینی و مشکلات مترتب بر آن، در زمینه مدیریت شهری و برنامه ریزی کاربری اراضی تحقیقات متعددی انجام یافته است. در سال 1980ارنست گریفین و لاری فورد به بررسی نمونه ای از شهرهای جهان سوم بخصوص شهرهای امریکای لاتین پرداخته و از ترکیب «ساخت دوايرمتحدالمركز وقطاعي»مدل ساخت شهری جهان سوم را بوجود آوردند.(صابري فر، 1378، 31). لذا تجزیه و تحلیل ساختار مدیریت شهری مشهد)رهنما، 1380، 72-62) بیانگر چندگانگی در مدیریت شهری، تعدد فعالیت های موازی بین سازمانی، هدر رفتن انرژی و سرمایه، بی توجهی به عنصر زمان دررویارویی با شهروندان و متقاضیان با سازمان های دست اندرکار مدیریت شهری و نارضایتی شهروندان است.گسترش روز افزون شهرها، كاهش منابع طبيعي، انبوهي و ازدحام ترافيك تنها برخي از اثرات مخربي است كه رشد بي رويه ي جمعيت و پراكندگي نامعقول آن برروي محيط هاي طبيعي و فرهنگي جوامع برجاي مي گذارد. پارك ها، جنگل ها و زمين هاي مرطوب در هر حال از بين مي روند و گياهان، جانوران، زمين هاي زراعي، جاي خود را به خانه ها، فروشگاهها و بزرگراهها مي دهند. در چنين شرايطي تصحيح اثرات منفي پراكندگي هاي نامعقول ضرورتي اجتناب ناپذير است ليكن راه حل هاي اندكي براي مقابله با اثرات منفي اين پديده يعني "افزايش جمعيت" پيشنهاد شده است. در اين راستا؛ راهبردهايي مانند"رشد هوشمند"،" مديريت هوشمند"، " كمربند هاي سبز" و "برنامه ريزي كاربري ارضي" به عنوان راه حل هايي براي حل مشكلات پراكندگي مورد توجه قرار گرفته اند. فعاليت هاي مرتبط با رشد، تأثيراتي نظير انزواي جوامع روستايي، تهديد مراكز و هسته هاي شهري، تضعيف جوامع كوچك، تخريب فضاهاي باز و مناطق طبيعي را در پي دارد. رشد هوشمند با استفاده ي مناسب از منابع موجود، افزايش خدمات شهري، توسعه ي محلات با كاربري هاي مختلط، ايجاد امكانات حمل و نقل عمومي و طرحي يكپارچه در مقياس انساني روش پايداري را براي توسعه ي شهري پيشنهاد مي نمايد.
2-8)تعريف و ويژگي هاي رشد هوشمند
در سال 1970، برنامه ريزان شهري و حمل و نقل، شروع به ترويج ايده ي جوامع و شهرهاي فشرده كردند؛ پس از آن، ايده ي پيتر كالتورپ، با عنوان"روستا شهرها" كه بر پايه ي حمل و نقل عمومي، پياده روي و دوچرخه سواري به جاي استفاده از اتومبيل بود، با اقبال عمومي روبرو شد. معمار ديگري به نام آندرز دواني، ايده ي تغييرقوانين طراحي براي ارتقاي مفهوم اجتماع و كاهش استفاده از اتومبيل را مطرح نمود.
مشكل تهيه ي زمين و هزينه هاي بالاي آن جهت احداث ساختمان و تعريض بزرگراهها (به ويژه تخريب زمين هاي باارزش تاريخي و حفاظت شده) باعث شد برخي سازمان ها، ايده هاي ديگري را براي متمايل ساختن طرح هاي حمل و نقل به سوي استفاده از وسايط نقليه ي عمومي مطرح سازند. سازمان حفاظت محيط زيست آمريكا"رشد هوشمند" را به عنوان راهي براي كاهش آلودگي هوا پيشنهاد كرد. رشد نوعي از برنامه ريزي است كه با استفاده از فاكتورهاي اجتماعي، اقتصادي و زيست محيطي توسعه را به نواحي باير و مجهز به زير ساخت هاي لازم و يا نواحي كه مي توانند به تأسيسات مورد نياز تجهيز شوند، هدايت مي نمايد.(Walmesley, 2006:13)
شهرداري هاي شهرهاي بزرگ، گروههاي تجاري بخش مركزي شهري و سرمايه گذاران غيردولتي اغلب رشد هوشمند را به عنوان ابزاري براي باز زنده سازي محلات و مراكز شهري، بدون تأثيرات منفي برروي شرايط اجتماعي يا محيط زيست با ارزش مورد توجه قرار داده اند. درنهايت؛ رشد هوشمند، اصطلاح رايجي براي يكپارچه سازي سيستم حمل و نقل و كاربري اراضي مي باشد كه از توسعه هاي فشرده و كاربري هاي مختلط در مناطق شهري حمايت كرده و در تقابل با توسعه هاي اتومبيل محور و پراكنده در حاشيه ي شهر قرار مي گيرد. رشد هوشمند به خلق الگوهاي كاربري اراضي قابل دسترس، بهبود فرصت هاي حمل و نقلي، خلق جوامع قابل زيست و كاهش هزينه هاي خدمات عمومي منجر مي شود(Litman, 2005:5). جان هاپكينز عضو انستيتيوي سلامت اكولوژي امريكا، اهداف زير را براي رشد هوشمند برشمرده است:
1- خلق جوامع قابل زيست: جوامعي كه انسان ها ونه اتومبيل ها را محور قرار مي دهند، درمقايس محله جوامع قابل زيست، داراي مغازه ها، رستوران ها و اداراتي است كه فاصله ي كمي از مناطق مسكوني داشته و با پاي پياده يا دوچرخه، براي اكثر ساكنان قابل دسترس اند.
2- نزديكي به طبيعت و حفاظت پايدار از زمين هاي با ارزش: نزديكي به زمين هاي طبيعي براي بسياري از مردم حياتي است. مسأله اي كه تناقضي با توسعه ي متراكم ندارد. مسيرهاي سبز در طول نهرها، دسترسي ساكنين به اين مكان ها را فراهم مي نمايند، در عين حالي كه مناطق كشاورزي مولد، حيات وحش و فضاهاي باز مؤثر و با ارزش به طور پايدار حفاظت مي شوند.
3- گذرهاي عمومي: گذرهاي عمومي در شهر و مقياس متروپليتن براي پشتيباني از فرم توسعه ي متراكم ضروري اند.
4- تجديد حيات حومه ها، مراكز شهري و مناطق تجاري قديمي.
5- محدوده هاي رشد شهري: محدوده هاي رشد شهري، خطي را به دور شهرها مشخص مي كند كه براي رشد 30-20 سال آينده تعيين شده است. اما چنين مرزهايي زماني كارايي خواهند داشت كه در طول زمان با تحولات جوامع و عناصر توسعه هماهنگ شود.
6- داشتن چشم اندازهاي دراز مدت براي جوامع(Parfrey, 2002:1).
به اعتقاد آنتوني داون، رييس بخش اقتصادي مؤسسه بروكينگز، رشد هوشمند شهري، رشدي است كه داراي ويژگي هاي زير باشد:
1- توسعه ي پيراموني را محدود مي سازد.
2- كاربري زمين را با تراكم بالا تشويق مي كند.
3- بر منطقه بندي مختلط تأكيد دارد.
4- سفرهايي را كه با وسايل شخصي صورت مي گيرد، كاهش مي دهد.
5- بربازسازي و تجديد حيات مناطق قديمي توجه دارد.
6- از فضاهاي باز حفاظت مي كند.
تحقيقات نشان مي دهد كه اصول مذكور به صرفه جويي هاي مالي ورشد اقتصادي منجر مي شود. گزارش اخير مؤسسه ي بروكينگز سه روش كارآمد را مطرح مي كند كه براساس آنها، استفاده از رشد هوشمند به ارتقاي اقتصادي محلي يا ناحيه اي منجر مي شود.
در روش اول؛ با تمركز توسعه حول زيرساختهاي موجود، هزينه هاي خدمات عمومي كاهش مي يابد. در نتيجه جاده هاي كمتر مورد نياز خواهد بود، عبور و مرور مردم وگشت جاده اي پليس كاهش خواهد يافت.
درروش دوم؛ بازار كار انبوه، مراكز شهري سالم تر، تراكم كمتر، دلايل بازدهي بيشتر كارمندان و بالا رفتن ميزان درآمد آنها در ناحيه در طي زمان مورد شناسايي قرار مي گيرد. در روش سوم؛ به دنبال بهبود وضعيت اقتصادي يك شهر كاهش فقرمشاهده شده ودر حومه ها نيز افزايش در آمد، افزايش قيمت منازل و جمعيت را به دنبال دارد(Humstone, 2004:11).
رشد هوشمند واكنشي براي پراكندگي محسوب مي شود. پراكندگي به علت هزينه هاي فزاينده ي مسكن، تراكم بالاي ترافيك و به وجود آمدن هزينه هاي زيرساختي غيرضروري مورد انتقاد واقع شده است؛ در حالي كه هدف رشد هوشمند در تعادل قرار دادن نيازهاي افراد با مشاغل و توسعه ي اقتصادي است(Peiser, 2001:277-278).
تفاوت هاي اصلي بين دو الگوي كاربري زمين در جدول(1) مقايسه شده است. رشد هوشمند بر قابليت دسترسي تأكيد دارد؛ يعني فعاليت هايي كه مردم به طور مداوم با آنها سروكار دارند، در نزديكي آنها باشند؛ به همين دليل واحد اصلي برنامه ريزي رشد هوشمند، جوامع شهري، يا "روستا" ها مي باشند. اين موضوع در تضاد با برنامه ها ي مرسوم است. زيرا اين برنامه ها بر تحريك به عنوان راه حل مشكلات حمل و نقلي تأكيد مي كنند؛ و طراحي جوامع را در مقياس هاي بزرگي انجام مي دهند. در جوامع بزرگتر استفاده از وسايل نقليه ضرورت مي يابد و بر فضاهاي پياده كمتر تأكيد مي شود. رشد هوشمند، مناسب ترين گزينه ي حمل و نقل، الگوهاي كاربري اراضي مختلط كه يك سري گزينه هاي مرتبط با حجم و هزينه ي توسعه ي شهري است را پيشنهاد مي كند. با اجراي برنامه هاي رشد هوشمند اثرات مخرب برفضاهاي سبز به حداقل ممكن مي رسد. رشد هوشمند، كاهش سفر با وسايط موتوري به ازاي هرنفر را سبب مي شود(اقتباس از Bochner.2000).
رشد هوشمند با هدف ساختن جامعه اي با مفهوم يگانه اي از مكان وتأكيد براستفاده ي حداقل از اتومبيل، درواقع به دنبال درك محيطي بالا، تفسير و ارتقاي خوانايي محيط است.
جدول(2-1): رشد هوشمند، استفاده ي حداقل از زمين، استقرار منازل، مغازه ها به دور ميدان عمومي، پارك ها،و فضاهاي سبز. وجود درختان سبز، حس زيباي زندگي و فعاليت را تداعي مي كند. مقياس: شماتيك
جدول(2-1): تفاوت راهبردهاي رشد هوشمند و پراكندگي در توسعه شهري
شاخصرشد هوشمندپراكندگي sprawlتراكمتوسعه ي فشردهتراكم پايين، فعاليت هاي پراكندهالگوي رشدتوسعه ي دورن بافتيتوسعه در پيرامون شهراختلاط كاربريكاربري اراضي مختلطكاربري اراضي همگن (كاربري هاي جدا از هم وتك عملكردي)مقياسمقياس انساني، ساختمان ها، بلوك ها و جاده هاي كوچكترمقياس بزرگ، ساختمان ها و بلوك هاي بزرگ و جادههاي عريضخدمات عمومي(فروشگاهها، مدارس و پارك)محلي، كوچكتر و منطبق بردسترسي پيادهناحيه اي، يكدست، بزرگتر. نيازمند دسترسي به اتومبيلحمل ونقلارائه ي روش هاي مختلف حمل و نقل و الگوهاي كاربري اراضي كه پياده روي، دوچرخه سواري را درنظر دارد.حمل ونقل مبتني بر اتومبيل و الگوهاي كاربري اراضي كه براي پياده روي، دوچرخه سواري و ترانزيت چندان كارايي ندارد.ارتباطاتجاده ها، پياده روها ومسيرهاي به شدت متصل به هم كه هدايت سفرها را به صورت موتوري و غيرموتوري ميسر مي سازدشبكه ي جاده اي سلسله مراتبي با حلقه هاي بي شمار و خيابان هاي بدون انتها، مسيرها و پياده روهاي غير مرتبط، وجود موانعي برسرراه سفرهاي غير موتوري.طرح خيابانخيابان ها در انطباق با فعاليت هاي متنوع طراحي شده اند.(كاهش دهنده حجم ترافيك).خيابان ها براي افزايش سرعت و حجم ترافيك وسايل موتوري طراحي شده اندفرآيند برنامه ريزيبا برنامهبدون برنامهفضاي عموميتأكيد برحوزه ي عمومي (محيط پياده روها، پارك ها و تسهيلات عمومي).تأكيد برحوزه ي خصوصي(حياط ها، مراكز خريد، فضاهاي بسته و در دار، كلوپ هاي خصوصي)
مآخذ: مشاورشهرسازي زيستا
اولين قدم در برنامه ريزي كاربري هر شهر، تعيين كاربري هاي اصلي است. اصولاً مؤلفه هاي مطلوبيت، آسايش، سلامت و ايمني هنگام مطالعه هر نوع كاربري اصل هستند. (Rangwala,2000:37).
هدف برنامه ريزي مسكن، امكان انتخاب و تأمين مسكن مناسب و با قيمت مناسب است. به طوري كه قابل پرداخت براي ساكنين جامعه ي مورد برنامه ريزي باشد. منظور از مسكن مناسب تنها به معناي وجود يك سقف بالاي سرهر شخص نيست"سرپناه مناسب يعني آسايش مناسب، فضاي مناسب، دسترسي فيزيكي و امنيت مناسب، زيرساخت هاي اوليه ي مناسب از قبيل: آبرساني، بهداشت و آموزش، دفع زباله، كيفيت مناسب زيست محيطي، عوامل بهداشتي مناسب، مكان مناسب و قابل دسترس از نظر كار و تسهلات اوليه است كه همه ي اين موارد بايد با توجه به استطاعت مردم تأمين شود" (پورمحمدي، 1385: 7).
2-7-1)درخصوص مسكن دو ديدگاه كلي وجود دارد كه به شرح زير است:
الف: اقتصاد بازار: اساس و مباني فكري اين ديدگاه با نظريه ي "آدام اسميت" شروع مي شود. كه اعتقاد به حداقل دخالت دولت در امور اقتصادي دارد. در اقتصاد اسميتي، همه ي امور همچون تخصيص منابع و ميزان و كيفيت توليد كالا را دست هاي نامريي بازار تعيين مي كند(نعمت پژوه، 1375: 11).
ب: اقتصاد برنامه ريزي شده: در اين ديدگاه اعتقاد براين است كه، كالاهاي معيني داراي اهميت اجتماعي زيادي هستند ودولت بايد حداقل استاندارد را براي هر شخص تضمين كند. در اين ديدگاه بخش مسكن جز جدايي ناپذير سيستم عمومي برنامه ريزي و مديريت اقتصادي مي گردد.
نظريه اي كه در اين ديدگاه مي توان ذكر كرد نظريه ي شهر سوسياليستي است كه بر پايه ي نظريات و تفكرات كارل ماركس و انگلس به وجود آمده است. آنها معتقدند كه پيدايش تضاد ميان ابزار توليد و روابط توليدي، تاريخ بشر را از مراحل جوامع اوليه ي برده داري، فئوداليسم و سرمايه داري عبور داده و به سوي سوسياليسم و كمونيسم پيش مي برد. تفكر حاكم در اقتصاد سوسياليستي تمايل به ايجاد تعادل و هم شكلي در بين نواحي مسكوني شهر دارد و اين باعث مي شود كه فرآيند تخصيص مسكن بيش از آنكه اقتصادي باشد ماهيتي سياسي پيدا كند و تخصص مسكن به نحوي باشد كه نواحي مسكوني عاري از تفاوت طبقاتي باشد. تنها تفاوت و جاگيري برمبناي اندازه خانواراست(عبدي دانش پور، 1378: 38).
2-9)انواع كاربري اراضي شهري
كاربري زمين شهري عموماً به انواع مختلفي همچون مسكوني، تجاري، آموزشي، مراكز آموزش عالي، فني – حرفه اي، مذهبي، فرهنگي، جهانگردي و پذيرايي، درماني، بهداشتي، ورزشي، اداري و انتظامي، باغات، اراضي كشاورزي و مزراع، فضاهاي سبز، صنايع، مناطق نظامي، تاسيسات و تجهيزات شهري، حمل ونقل و انبارداري، اراضي باير، فضاهاي بازو حريم ها، كاربري هايي با عملكرد ويژه و شبكه ي معابر قابل تقسيم بندي است كه از بين همه ي اين موارد مهمترين كاربري را، كاربري مسكوني تشكيل مي دهد(زياري، 1381: 21). تقويت بخش مسكن به توسعه ي صنعت ساختمان كه براي توسعه ي اقتصادي و اجتماعي ضروري است كمك مي كند و با به تحرك در آمدن صنايع ساختماني عده ي زيادي از مهاجرين و بيكاران بدون مهارت را مي توان در آن به كارگمارد(ويليام، 1357: 35). در ادامه و در نمودار (2-1) به عوامل موثر بر کاربری اراضی مسکونی اشاره می کنیم.
-156845-676910نزديكي به اقوام وضعيت سواد(سطح تحصيلات در انتخاب مسكن)تأثير همسايگان وضعيت بهداشتي- درماني در انتخاب مسكندسترسي به فضايي سبز شهريامكانات زير شهريدين مذهب ميزان رضايت مندي از شبكه ارتباطي درون شهريميزان برآورد شدن انتظارات مردم از برنامه ريزي پايانه ها و پاركينگ هاتأثير مهاجرين بركاربري هاي شهري ميزان علاقه به آپارتمان نشيني نقش درآمد در انتخاب مسكندسترشي به محل كار در انتخاب مسكن نقش شغل در انتخاب مسكن تاثير صنايع در انتخاب مسكن نزديكي به اراضي كشاورزي در انتخاب مسكنارزش زمين و ساختمان تأثير نزديكي به مركز شهر در انتخاب مسكن قيمت زمين در انتخاب مسكننقش نهادها و ادارن دوليت برارزش اراضي دسترسي به مراكز تجاري در انتخاب مسكن ميزان سوخت نقش مراكز فرهنگي(سينما، موزه و ...) در انتخاب مسكنميزان دسترسي به مراكز آموزشي درانتخاب مسكنسطح تحصيلات افراد محله در اسكان تأثير سطح فرهنگ افراد محله در انتخاب مسكن ميزان دسترسي به كتابخانه ها تأثير پارك هاي محله اي بر انتخاب مسكنميزان دسترسي به پارك ها تأثير شكل شهر نقش محورهاي ارتباطي براستقرار مراكز جمعيّتي تأثير نزديكي به رودخانه در انتخاب مسكن تأثير ناهمواري هاي منطقه و شيب در انتخاب محل اسكان تأثير دره ها و تپه ها بر ساخت و ساز مسكوني پيشگيري از سوانح و بلايا در ساخت وساز و انتخاب محل اسكان تأثير مزاحمت هاي ارتعاشي (صوتي و لرزشي) درانتخاب مسكن عوامل مؤثر بر كاربري اراضي مسكونيعوامل فرهنگي عوامل اجتماعيعوامل اقتصاديعوامل محيطي 00نزديكي به اقوام وضعيت سواد(سطح تحصيلات در انتخاب مسكن)تأثير همسايگان وضعيت بهداشتي- درماني در انتخاب مسكندسترسي به فضايي سبز شهريامكانات زير شهريدين مذهب ميزان رضايت مندي از شبكه ارتباطي درون شهريميزان برآورد شدن انتظارات مردم از برنامه ريزي پايانه ها و پاركينگ هاتأثير مهاجرين بركاربري هاي شهري ميزان علاقه به آپارتمان نشيني نقش درآمد در انتخاب مسكندسترشي به محل كار در انتخاب مسكن نقش شغل در انتخاب مسكن تاثير صنايع در انتخاب مسكن نزديكي به اراضي كشاورزي در انتخاب مسكنارزش زمين و ساختمان تأثير نزديكي به مركز شهر در انتخاب مسكن قيمت زمين در انتخاب مسكننقش نهادها و ادارن دوليت برارزش اراضي دسترسي به مراكز تجاري در انتخاب مسكن ميزان سوخت نقش مراكز فرهنگي(سينما، موزه و ...) در انتخاب مسكنميزان دسترسي به مراكز آموزشي درانتخاب مسكنسطح تحصيلات افراد محله در اسكان تأثير سطح فرهنگ افراد محله در انتخاب مسكن ميزان دسترسي به كتابخانه ها تأثير پارك هاي محله اي بر انتخاب مسكنميزان دسترسي به پارك ها تأثير شكل شهر نقش محورهاي ارتباطي براستقرار مراكز جمعيّتي تأثير نزديكي به رودخانه در انتخاب مسكن تأثير ناهمواري هاي منطقه و شيب در انتخاب محل اسكان تأثير دره ها و تپه ها بر ساخت و ساز مسكوني پيشگيري از سوانح و بلايا در ساخت وساز و انتخاب محل اسكان تأثير مزاحمت هاي ارتعاشي (صوتي و لرزشي) درانتخاب مسكن عوامل مؤثر بر كاربري اراضي مسكونيعوامل فرهنگي عوامل اجتماعيعوامل اقتصاديعوامل محيطي
نمودار(2-1): درخت سلسله مراتبي عوامل موثر بر كاربري اراضي مسكونی
در آمد
هر فعاليّت در شهر، نيازمند مكان يا فضاي خاصي است كه مي تواند در مختصّات يا قالب آن مكان يا فضا تحقّق عيني يابدو زمين مهمترين عامل شكل دهنده ي محيط كالبدي و بستر فعاليّتهاي شهري است و هميشه به عنوان «اساسي براي شكل شهري» مورد توجه برنامه ريزان بوده است، به گونه اي كه محققيني چون چاپين برنامه ريزي شهري را برنامه ريزي كاربري زمين شهر مي دانند و بران مبنا برنامه ريزي كاربري زمين را علم تقسيم زمين و مكاني براي كاربردها و مصارف مختلف زندگي و وظيفه ي برنامه ريزان شهري را ارايه ي الگوهاي بهينه ي مصرف مكان دانسته اند(چاپين، 1987: 2).
طرح كاربري زمين شهري يكي از ابزارهاي مهم براي دست يابي به اهداف كلان اجتماعي، اقتصاد و كالبدي است، كه نه تنها اثراتي بسيار برسرمايه گذاري ها و تصميمات عمومي مي گذارد، بلكه نقش مهمّي در ميزان رشد شهري و كيفيت محيط كالبدي شهر دارد(سعيدنيا، 1378: 13).
در شهرسازي امروز جهان، برنامه ريزي كاربري زمين، يعني چگونگي استفاده و توزيع و حفاظت اراضي همواره از محورهاي اساسي شهر سازي ويكي از زمينه هاي دست يابي به توسعه ي پايدار شهري به شمار مي رود. از ديدگاه توسعه ي پايدار شهري، برنامه ريزي كاربري زمين اهداف عمده ي زيست محيطي، اقتصادي، اجتماعي كالبدي- فضايي را شامل مي شود.
اهداف كالبدي- فضايي كاربري زمين موارد عمده ي توزيع متعادل كاربري ها، جلوگيري از تداخل كاربري هاي ناسازگار، تدوين معيارها و استاندارهاي مناسب كاربري تشويق ، تنوع و اختلاط كاربري ها، حفظ تناسب در توسعه ي عمودي و افقي و... را در بردارد(مهديزاده، 1379: 77).
2-10)كاربري زمين شهري
اصطلاح و مفهوم كاربري زمين، ابتدا در غرب به منظور نظارت دولت ها بر نحوه ي استفاده از زمين و حفظ حقوق مالكيت مطرح شد، ولي با گسترش شهرنشيني و تحوّل در برنامه ريزي شهري و منطقه اي، ابعاد و محتواي آن روز به روز وسيع تر شد(مهديزاده، 1379: 71). به گونه اي كه امروزه كاربري زمين شهري در نظام هاي پيشرفته برنامه ريزي جهان، به لحاظ استفاده ي بهينه از زمين هاي شهري، جايگاه خاصّي در انواع طرح هاي شهري و منطقه اي يافته است(زياري، 1381 ب: 64).
گروهي، كاربري زمين را پيشنهادهاي مختلف براي استفاده از سطح زمين دانسته اند و برخي ديگر آن را استفاده اي كه توسط انسان از زمين مي شود، تعريف كرده اند. گروهي ديگر نيز آن را فعاليّتهاي انسان در زمين، كه فعاليّت مستقيماً با زمين در ارتباط باشد، تعريف مي كنند(بست، 1999: 19).
به طور كلّي، به لحاظ نظري، كاربري زمين را مي توان اين گونه تعريف كرد: كاربري زمين به طور ذاتي در باره ي تمام جنبه هاي فضايي فعاليّتهاي انسان در زمين و طريقه اي كه سطح زمين مي تواند براي نيازهاي مختلف آماده شود و از آن بهره برداري گردد، بحث مي كند(Ibid) . به طور مشخص مي توان گفت: فعاليت ها، مردم و مكان ها، عناصر كاربري زمين هستند وبا يكديگر داراي روابط متقابل اند.
اين اختلافات در تعريف كاربري زمين در درون خود، دو مفهوم مشخص به همراه دارد: يكي عملكردي كه از زمين براي اهداف ومقاصد انسان استفاده مي كند؛ نظير عملكرد هاي مسكوني، تجاري، تفريحي، صنعتي،... و ديگري به شكل و فرم آن- كه سطح زمين را در بر مي گيرد- مربوط مي شود. خانه، پارك، مغازه، كارخانه و... وقتي اين دو مفهوم برهم منطبق شود مشكلي درارتباط با تعريف كاربري زمين پيش نمي آيد، لذا مي توان تعريف بالارا پذيرفت(Ibid).
از نظر شكويي، كاربري زمين، جنبه هاي فضايي همه فعاليّت هاي انساني را در روي زمين براي رفع نيازهاي مادّي و فرهنگي او نشان مي دهد(شكويي، 1379: 253).
چاپين، از صاحب نظران كاربري زمين، سه تعريف از كاربري زمين شهري ارائه داده است(چاپين، 1987: 3).
1. كاربري زمين به معناي پراكندگي فضايي كاركردهاي شهري مانند مسكوني، تجاري، خرده فروشي، تفريحي و....
2. كاربري زمين به معناي چارچوبه اي دو بخشي براي نمايش نواحي شهري . اين دو بخش عبارتند از :
- الگوهاي فعاليّت مردم در محيط شهري به مؤسسات و فضاهاي مورد نياز آنان (فعاليت هاي در آمدزا، خريد و اوقات فراغت)؛
- تسهيلات و تجهيزات فيزيكي كه براي استقرار فعاليّت هاي ياد شده در زمين هاي شهري ساخته مي شوند.
3. كاربري زمين به معناي تنظيم روابط ساختاري- كاركردي چارچوبه ي دو بخشي بالا با سيستم هاي ارزشي حاكم بر الگوهاي فضايي – كاركردي و فعاليت هاي مردم.
همچنين چاپين بيان مي دارد كه كاربري زمين در مقياس شهر به عواملي همچون محدوديّت زمين، شكل و موقعيّت زمين، انواع فعاليّت، تراكم، نحوه ي توزيع زمين ميان كاربري ها و مقايسه ي كاربري ها وابسته است. به عبارت ديگر، كاربري زمين شهري، توان استفاده از رويه ي زمين جهت اسقرار فعاليّت هاي گوناگون شهري است(بحريني، 1377: 181).
به طور كلّي، كاربري زمين شهري عبارت است از اين كه انواع فعاليت هاي شهري مانند مسكوني، درماني، آموزشي، اداري، راهها و معابر و نظاير آنها به چه صورتي است و از كل مساحت شهري نسبت هر يك از كاربري ها چقدر است و هر يك از فعاليّت هاي شهري در چه سحطي پراكنده شده اند و ارتباط آنها با يكديگر چيست و تا چه ميزان استفاده هاي گوناگون از زمين در ارگانيسم شهر مي تواند نقش كارآمد داشته باشد. لذا در اين زمينه لازم است كليه ي سطوحي كه در شهر مورد استفاده قرارگرفته اند، مورد بررسي و ارزشيابي قرار گيرند،(شيعه، 1380: 120). به اين ترتيب، با اتخاذ سياست كاربري صحيح و محافظت از زمين، توسعه ي پايدار شهري به دست مي آيد.
2-11)زمين از ديدگاه توسعه ي پايدار شهري
دسترسي عادلانه به زمين و استفاده ي بهينه از آن، يكي از مؤلّفه هاي اساسي توسعه ي پايدار محسوب مي شود(مهديزاده، 1379: 70). توجه به زمين به عنوان يكي منبع اصلي و تجديد ناپذير در توسعه پايدار شهري امري ضروري است، چرا كه زمين شهري جزو منابع اصلي توسعه ي پايدار شهر تلقي مي شود و دسترسي عادلانه و استفاده ي بهينه از آن يكي از مؤلفه هاي توسعه پايدار است. پس از اين ديدگاه زمين يك ثروت همگاني است و بستري مناسب براي فعاليت هاي شهروندان و ابزاري براي تحقّق خواست ها و آرزوهاي انساني است(كريمي، 1380: 31).
در حقيقت چگونگي تصميم گيري در مورد زمين، نوع، كميّت و كيفيّت توسعه را در بردارد. حركت در جهت توسعه اي پايدار نيازمند تصميم گيري در ارتباط با كاربري هاي مناسب، مكان يابي زمين، تعادل بين كاربري ها، و استفاده ي بهينه از زمين از نظر اقتصادي است. به عبارت ديگر توسعه پايدار شهري، بدون در نظر گرفتن سازوكارهاي مختلف در سطوح ملي و منطقه اي قابل دست يابي نيست و در اين ميان نقش زمين به عنوان ابزاري مهم در تشخيص اهداف سياست هاي ملّي، منطقه اي و شهري بسيار حسّاس است(امين زاده، 1379: 95).
بنابراين توسعه ي پايدار زمين، نوعي استفاده از زمين است كه نيازهاي نسل حاضر را تأمين مي كند، ولي درعين حال فرصت هاي را براي تأمين نيازهاي نسل آينده حفظ مي نمايد، به طوري كه اين امكان به نسل هاي آينده داده شود كه حداقل وضع آنها از نسل فعلي بدتر نباشد(عسگري و ديگران، 1381: 8) چه بايد كرد؟ از منابع و امكانات چگونه بايد استفاده كرد تا تأمين نيازهاي نسل حاضر، آيندگان را با تنگنا روبرو نسازد؟ از زمين به عنوان بستر اصلي توسعه و كليد همه فعاليت هاي بشري چگونه استفاده شود؟ توسعه و گسترش شهرها چگونه برنامه ريزي و جهت دهي شود تا پيوند شهر و طبيعت از هم جدا نشود؟ و... پاسخ به اين چون و چراها و توفيق انتخاب راهبردهاي منطقي در محدوده ي شهر، به ميزان توجّه ما به موضوع برنامه ريزي شهري بستگي دارد، كه هسته ي اصلي آن را برنامه ريزي كاربري زمين شهري تشكيل مي دهد.
2-12)كاربري زمين و برنامه ريزي شهري
موضوع زمين و چگونگي استفاده از آن همواره موضوع و بستر اصلي برنامه ريزي شهري بوده و در حقيقت سرنوشت نهايي طرح هاي توسعه ي شهري را چگونگي مداخله و نظارت بر نحوه ي استفاده از زمين رقم مي زند و همواره يكي از مسايل اساسي اجتماعي- اقتصادي و كالبدي در شهر نشيني معاصر را اين مقوله تشكيل داده است(هاشم زاده همايوني، 1379: 713).
هسته ي اصلي و عملي برنامه ريزي شهري، برنامه ريزي كاربري زمين است، كه نه تنها بيان كننده مقاصد يك اجتماع در مورد چگونگي استفاده از زمين مي باشد، بلكه راهنمايي براي جهت دادن به توسعه ي شهري است(سيف الديني، 1381: 165).
برنامه ريزي كاربري زمين شهري به منظور استفاده بهينه و مطلوب از اراضي براي فعاليّت ها و عملكردهاي مختلف شهري، همواره از بحث هاي اساسي در برنامه ريزي شهري و شهرسازي بوده است، به طوري كه در ادبيات شهري بسياري از كشورها، از جمله انگلستان، در بسياري از مواقع برنامه ريزي شهري را مساوي برنامه ريزي كاربري زمين مي دانند(عسگري و ديگران، 1381: 6).
برنامه ريزي كاربري زمين شهري، ساماندهي مكاني و فضايي فعاليّت ها و عملكردهاي شهري براساس خواست ها و نيازهاي جامعه ي شهري است و هسته ي اصلي برنامه ريزي شهري را تشكيل مي دهد(پور محمدي، 1382: 3؛ زياري،1381ب: 65).
به دليل تقاضاي روزافزون به زمين و رشد مناسبات سرمايه داري و اقتصاد زمين در شهرها و محدوديّت اين كالا، اراضي شهري به يكي از مؤلّفه هاي مهم ثروت اندوزي و تشديد نابرابري هاي اجتماعي در شهرهابدل شده است كه نياز به برنامه ريزي كاربري را در تمام شهرها مي طلبد. در واقع با توزيع مناسب كاربري ها، مطابق استانداردها، برقراري قوانين و سياست ها و اهداف و استفاده از روش هاي كارآمد مي توان اين موانع را از ميان برداشت(زياري، 1381ب: 64).
از اين رو يكي از مسائل مهم و اساسي در برنامه ريزي شهري استفاده ي بهينه از زمين و برنامه ريزي كاربري زمين شهري مي باشد و تخصيص زمين به كاربري هاي گوناگون در سطح شهر بايد به گونه اي باشد كه دسترسي به آنها براي تمامي افراد ساكن در شهر به بهترين شكل و كمترين هزينه امكان پذير باشد(عسگري و ديگران، 1381: 21).
با توجه به ارتباط تنگاتنگي كه برنامه ريزي كاربري زمين شهري و برنامه ريزي شهري دارد و در مواردي معادل برنامه ريزي شهري به كارگرفته مي شود، مي توان گفت برنامه ريزي زمين شهري، آمايش و ساماندهي فضاهاي شهري به منظور استفاده بهتر و كاراتر از زمين هاي شهري را در بر مي گيرد.
2-13)كاربري زمين در طرح هاي توسعه ي شهري ايران
بررسي كاربري زمين، از عوامل اصلي و مهم در طرح جامع شهري است. وضعيّت موجود كاربري زمين، در سير تكوين هر طرح شهري اساس كار محسوب مي شود(نورسام، 1975: 168).
تعيين كاربري هاي مناسب شهري در طرح هاي توسعه، غالباً به عنوان بخشي از برنامه ريزي شهري مورد مطالعه قرار مي گيرد، در حالي كه به دليل اهميت، حسّاس بودن و تعيين كننده بودن موضوع زمين، نياز به برنامه ريزي خاصّي دارد. جايگاه اين برنامه ريزي شهري هم در بعد سياستگزاري و هم اجرا مي بايد مورد نظر باشد(امين زاده، 1380: 96).
برنامه ريزي كاربري زمين شهري، اساس طرح هاي جامع، ساختاري- راهبردي و تفصيلي را تشكيل مي دهد. در غرب اصطلاح كاربري اراضي ابتدا نظارت دولت ها برنحوه ي استفاده از زمين و حفظ حقوق مالكيّت بود، ولي با گسترش شهرنشيني و رشد برنامه ريزي شهري و منطقه اي اين مفهوم ابعادي وسيع تر به خود گرفت(مهديزاده، 1379: 71) و به موازات استفاده ي بهينه از زمين به آمايش سرزمين، برنامه ريزي فضايي، طرح ريزي كالبدي ملي و منطقه اي و محلّي و انواع طرح هاي شهري تبديل شد. ماهيّت كاربري را در زمين به عنوان كالاي تجديد ناپذير، نياز مبرم بشر، بستر فضاي زندگي، ارتباط تنگاتنگ با محيط زيست و محيطي امن، زيبا، سالم و براي آسايش مي توان ذكر كرد(رانگ والا، 2000: 21).
نقش برنامه ريزي شهري و سرنوشت نهايي طرح هاي شهري تا حدود زيادي به ميزان امكان مداخله و نظارت برنحوه ي استفاده از زمين شهري وابسته است. از اين ديدگاه، يكي از مهمترين اهرم هاي مؤثّر براي تكامل برنامه ريزي شهري و غناي طرح هاي شهري، ايجاد پيش شرط هاي لازم براي برنامه ريزي كاربري زمين است(مهديزاده، 1379: 71).
بررسي هاي انجام شده نشان مي دهند كه در طرح هاي شهري ايران يكي از بخش هايي كه بيش از تمامي موارد، مورد بي توجهي قرار مي گيرد، بخش كاربري زمين شهري است(عسگري و ديگران، 1381: 9).
يكي از ابزارهاي مهم برنامه ريزي در زمينه ي كاربري زمين، استفاده از سرانه هاي كاربري زمين است كه نقش اساسي در تهيه ي طرح هاي شهري و نحوه ي توزيع و تقسيم اراضي شهري دارد. اما مجموعه ي مطالعات و بررسي هاي انجام شده در اين زمينه نشان مي دهد كه نظام برنامه ريزي سرانه اي در ايران، اصولاً با تنگناهاي اساسي نظري و عملي روبروست. به همين دليل مجموعه ي روش ها و فنون تعيين سرانه هاي شهري، يا اصولاً از مفهوم برنامه ريزي كاربري زمين و جامع نگري لازم بي بهره اندو يا پيش شرط هاي لازم براي كاربرد درست آنها در طرح هاي شهري ايران وجود ندارد. در واقع ابزار سرانه هاي كاربري به دليل خصلت كالبدي- كار كردي خود، بسيار ناتوان تر از آن است كه بتواند به تنهايي به نيازهاي برنامه اي و ابعاد حقوقي، اقتصادي و اجتماعي استفاده از زمين و فضا پاسخ گويد، و به همين دليل در بيشتر موارد تحقّق پيدا نكرده است(مهديزاده، 1379: 72؛ عسگري و ديگران، 1381: 9و10).
بنابراين مي توان گفت كه با توجه به تأثير كاربري زمين بر ساير اجزاء طرح هاي شهري از جمله مسايل ترافيكي شهر، آلودگي هاي محيط زيست، جهات توسعه ي شهري و ... يكي از عمده ترين دلايل شكست طرح هاي شهري در ايران نپرداختن به ابعاد مختلف مقوله كاربري زمين است.
2-14)استانداردهاي كمي شهر سازي
داشتن اهداف جامع در طرح توسعه يك شهر براي تعيين خط مشي هاي كلي كاربري زمين و نيازمنديهاي فضايي آن لازم است. كارشناسان برنامه ريزي مجموعه اي از كدها، ارقام و قوانين را براي تعيين عناصر متشكله يك طرح وتخصيص بهينه منابع، ارائه داده اند. اين استانداردها وسيله اي براي كنترل محيط فيزيكي شهر و دستيابي به امنيت، آسايش، كارايي و منافع عمومي مي باشند(Jhon,1993:396). اما تفاوت هاي زيادي در كيفيت تخصيص زمين به انواع كاربريهاي شهري وجود دارد، اين تفاوتها اولاً در نتيجه تفاوت بين سطوح توسعه اقتصادي ، شهر نشيني و هنجارهاي اجتماعي- فرهنگي كشورها و ثانياً مربوط به اختلاف ويژه هر شهر و ناحيه مي باشد(Drabkin, 1989:40). اين استانداردها ويژگي مكاني- زماني داشته و نمي توان استانداردهاي رايج در كشورهاي ديگر را بدون مطالعه بكار برد.
تعريف ساده برنامه ريزي «تعيين آينده اي مناسب و سپس تلاش براي اينكه آن نتيجه اتفاق بيفتد»(Ackoff,1970,p:10) برنامه ريزي كاربري اراضي، برنامه ريزي ويژه اي است كه بر برقراري بهترين نظم فضايي در استفاده از زمين، توسعه و مديريت، متمركز شده است. توجه به آينده، سازماندهي فضايي مكانها اين اجازه را به اجتماعات مي دهد كه از مزاياي مختلف برخوردار شوند، و نيز ازخطرهاي مرتبط با فضاهاي شهري ويژه و شرايط منطقه اي در امان بمانند. به طور عمده اين برنامه ريزي، در تلاش براي بدست آوردن نظم ويژهاي براي خانه سازي، صنعت، كشاورزي، حفظ منابع طبيعي، و حمل ونقل است (Albrechts, 2004,pp: 31, 743- 758) برنامه ريزي كاربري اراضي با برقراري الگوها، سازماندهي عملكرد اراضي براي بيشترين سوددهي در آينده و در مكانهاي ويژه، و براي اجتماعات خاص، مواجه است. با اين مفهوم، برنامه ريز بايد سعي كند تا به طور مداوم برتصميمات كاربري اراضي در راستاي حصول به بيشترين مزايا تاثير گذارد (.(Steiner, 1979: Ch2
اين نوع برنامه ريزي به چگونگي استفاده، توزيع و حفاظت اراضي اطلاق مي شود(مهدي زاده، 1379 ،ص:1) از طرفي نيزكاربري اراضي شهري با تمركز بر دانش ساخت و ساز واطلاعات متنوع مرتبط با زمين، كانوني براي كاهش خطرات طبيعي در سطح شهر مي باشد(March and Henry, 2007,p:17).
اصطلاح كاربري زمين از ديدگاه توسعه پايدار شامل تمام فعاليتهاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي است كه انسان بر روي زمين انجام مي دهد. در واقع توسعه و عمران زمين وقتي مي تواند پايدار باشد كه بتواند هم به نيازهاي مادي و هم به نيازهاي اجتماعي و فرهنگي و رواني مردم در حال و آينده پاسخ گويد(رضويان، 1381، ص:52). با پيدايش و گسترش شهرسازي مدرن، موضوع كاربري زمين و برنامه ريزي براي آن تا حدود زيادي تحت تأثير توسعه اقتصادي سرمايه داري، گسترش صنايع اتومبيل، شبكه راهها، تكنولوژي ساختمان و مانند اينها قرار گرفت. اما در دهه اخير و در واكنش به ناكامي الگوي طرحهاي جامع سنتي و مطرح شدن ديدگاهها و اهداف جديد در زمينه محيط زيست، عدالت اجتماعي، كيفيت زندگي شهري و نظاير اينها مباني و اهداف برنامه ريزي كاربري زمين، ارتقا كيفي پيدا كرده و در راستاي توسعه پايدار قرار گرفته است (Chapian, 1965:p 75). ديدگاههاي متفاوتي در خصوص نحوه نگرش به برنامه ريزي كاربري اراضي شهري وجود دارد ولي يكي از مهمترين اين نگرشها كه در راستاي تعالي انسان و عدالت بين نسلي مطرح شده است ديدگاه توسعه پايدار مي باشد.
پايداري در كاربري اراضي به معني آن است كه از امكانات و توان بالقوه هر قطعه زمين چنان بهره گيري شود كه اين توانها نه تنها كاهش نيابد و از بين نرود بلكه به طور مداوم به ظرفيت و ايستايي آن افزوده گردد (صابري فر، 1378،ص:53). در اين ميان از جمله اهدافي كه در راستاي توسعه پايدار مي توان بر كاربري زمينهاي شهري قائل شد، اهداف زيست محيطي است كه تغييرات كاربري هاي شهري ميزان دستيابي به اين اهداف را تحت تأثير قرارمي دهند. از اين منظر پيشگيري از تخريب زمين، حفظ پيوند شهر با طبيعت، حفظ منابع تاريخي و فرهنگي، گسترش فضاي سبز، مكانيابي صنايع و خدمات مزاحم و ايمني از سوانح، از مهمترين اهداف مربوط به كاربري ها ي شهري مي باشد(پورمحمدي، 1382،ص:4).
ارزشهاي مبتني بر احترام، توجه به يكديگرو كره زمين و منابع محيط طبيعي براي پايداري يك جامعه بنيادي است)زاهدي،1385، ص69). مبناي نظري توسعه پايدار بر نگهداري منابع براي حال و آينده از طريق استفاده بهينه از زمين و وارد كردن كمترين ضايعات به منابع تجديد ناپذير استوار است (Blowers, 1994,p:6). نظريه توسعه پايدارشهري راه رسيدن به اين اهداف را با برنامه ريزي هاي شهري، روستايي، ناحيه اي منطقه اي و ملي كه برابر قانون كنترل كاربري ها و كنترل بيشتر در شهر و روستا است مي داند (Kenny, 1999, p:29). اين نظريه به مثابه ديدگاهي راهبردي، به نقش دولت در اين برنامه ريزيها اهميت بسيار مي دهد و معتقد است، دولتها بايد از محيط زيست شهري حمايت همه جانبه نمايند(Clark, 1992,p:140). اين نظريه محيط زيست و فضاي سبز و جامعه گياهي و جنگلي، تراكم متوسط در حومه شهري و شهرهاي كوچك، كاهش فواصل ارتباطي، ايجاد اشتغال محلي، توسعه متنوع مساكن در مراكز اشتغال، توسعه شهرهاي كوچك براي كاهش اتكا به شهرهاي بزرگ، ساختار اجتماع متعادل، حمل و نقل عمومي و كاهش ترافيك جاده اي توزيع منابع را توصيه مي نمايد(Brehany, 1994, p:159). بنابراين با اتخاذ سياست كاربري صحيح و محافظت از زمين، توسعه پايدارحاصل مي آيد (Herbert, 1992, pp:177,181). در واقع توسعه و عمران زمين وقتي مي تواند پايدار باشد كه بتواند هم به نيازهاي مختلف انسان از جمله نيازهاي اقتصادي و مادي و هم به نيازهاي اجتماعي و فرهنگي و رواني مردم در حال و آينده پاسخگو باشد(Dale, 1999, p:37).
پس از انقلاب صنعتي، به دليل عوارض ناشي از رشد شهرنشيني درغرب مانند تمركز جمعيت، اشغال اراضي جديد، توسعه حمل ونقل ماشيني و... ضرورت هاي جديدي در مورد نحوه تقسيم اراضي شهري به وجود آمد. نخستين اقدام ها در زمينه تفكيك اراضي مربوط به تدوين مقرراتي براي تقسيم زمين بود كه بيشتر جنبه مهندسي و تدوين مقررات ثبت املاك داشت، ولي به تدريج با اهداف اقتصادي، اجتماعي و اصول برنامه ريزي همراه گرديد. استفاده صحيح و آماده سازي زمين، هدف اصلي برنامه ريزي كاربري زمين است. هرچند اين برنامه ريزي اثرات اجتماعي واقتصادي ، پايه اطلاعاتي برنامه ريزي كاربري زمين است، ليكن برنامه ريزي كاربري زمين، ابتدا به محيط فيزيكي مربوط می شود و به مكان يابي فعاليت هاي صنعتي، مسكوني، ارتباطي و... در ارتباط بايكديگر مي پردازد(دلاور، 1384 : 18). موضوع زمين و چگونگي استفاده از آن همواره موضوع و بستراصلي برنامه ريزي شهري بوده و در حقيقت سرنوشت نهايي طرح توسعه شهري را چگونگي مداخله و نظارت بر نحوه استفاده از زمين رقم مي زند و همواره يكي از مسايل اجتماعي اقتصادي و كالبدي در شهرنشيني معاصر را اين مقوله تشكيل داده است ) هاشم زاده همايوني، 1379 : 713).
توجه به زمين به عنوان يك منبع اصلي و تجديدناپذير درتوسعه پايدار شهري امري ضروري است؛ چرا كه زمين شهري جزو منابع اصلي توسعه پايدار شهر تلقي مي شود و دسترسي عادلانه و استفاد ه بهينه از آن يكي از مؤلفه هاي توسعه پايدار است. بنابراين ديدگاه، زمين يك ثروت همگاني است و بستري مناسب براي فعاليت هاي شهروندان و ابزاري براي تحقق خواست ها و آرزوهاي انساني است )كريمي، 1380 : 31).
توسعه پايدار زمين، نوعي استفاده از زمين است كه نيازهاي نسل حاضر را تأمين مي كند، ولي در عين حال فرصت ها را براي تأمين نيازهاي نسل آينده حفظ مي نمايد؛ به طوري كه اين امكان به نسل هاي آينده داده شود كه وضع آنها حداقل از نسل فعلي بدتر نباشد )عسگري و ديگران، 1381 : 8).
طرح كاربري زمين، پيشنهادي براي كاربرد آتي از زمين و ساختار شهري است كه تمامي اصول، فرضيه ها و نتايج مطالعات قبل را در خود دارد و از ابزارهاي مهم اجتماعي، اقتصادي وكالبدي برخوردار است كه نه تنها اثرات بسياري بر سرمايه گذاري و تصميم های عمومي و خصوصي مي گذارد، بلكه نقش مهمي در ميزان رشد شهري و كيفيت محيط كالبدي شهر دارد
(Catanese, Anthony, & Snyder, 1988: 15).جغرافي دانان به آن قسمت از پوسته كرة زمين كه در معرض هوا قرار گرفته باشد و اقيانوس ها و آبها آن را نپوشانده باشند، زمين مي گويند )مهدي زاده، 1379:75) زمين از ديدگاه اقتصادي به خودي خود، سرمايه است(نمازي، 1370: 11). زمين موضوعي مشترك و منبعي محدود به شمار مي رود كه ما بايد براي تأمين نيازهايي چون مسكن، اشتغال، مغازه ها، غذا، حمل و نقل، سوخت، مصالح ساختماني و تفريح به نحوي از آن استفاده كنيم تا دچار كمبود نگرديم (آگا، لاگال، 1378 : 5). مفهوم كاربري اراضي به معناي به كارگيري زمين براي اهداف مخصوص توسط انسان است (Turner&Meyer,1994:1). كاربري زمين در واقع نحوه بهره برداري صحيح انسان از طبيعت است و اين واژه، استفاده از امكانات و توانايي زمين را نشان مي دهد )سرور، 1384: 96). برنامه ريزي كاربري اراضر شهري يعني ساماندهي مكاني – فضايي فعاليت ها و عملكردهاي شهري براساس خواست ها و نيازهاي جامعه شهري(سعيدنيا، 1382 :13). برنامه ريزي كاربري اراضي شهري بخشي از فرآيند برنامه ريزي شهري است كه ضمن اينكه به مناسبات مشترك خود با برنامه ريزي حمل و نقل و تسهيلات شهري اهميت مي دهد با موقعيت، وسعت و سرانه زمين مورد نياز براي كاربري هاي مختلف شهري سر و كار دارد (Chapin, 1972:3)
برنامه ريزي كاربري اراضي شهري، هسته اصلي برنامه ريزي شهري محسوب مي گردد و انواع مختلف استفاده از زمين را طبقه بندي و مكان يابي مي كند )يكاني فرد، 1384: 78).
برنامه ريزي كاربري اراضي از ديدگاه كاركردگرايي، وسيله اي براي ساماندهي كالبدي كاركردي فعاليت هاي مختلف شهري به منظور افزايش كارايي شهري و جلوگيري از بروز بي سازماني و آشفتگي در نظام كالبدي شهري است )نظريان،1381 : 49).
اصطلاح كاربري زمين از ديدگاه توسعه پايدار شامل تمام فعاليت هاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي است كه انسان بر روي زمين انجام مي دهد )شرايني، 1382: 86).
به طور كلي، كاربري زمين شهري عبارت است از اين كه انواع فعاليت هاي شهري مانند مسكوني، درماني، آموزشي، اداري، راه ها و معابر و نظاير آنها به چه صورتي است(شيعه، 1380 : 120).
از نظر بيروهيگينز، برنامه ريزي كاربري زمين مشخص مي سازد كه روي قطعه زمين، چه فعاليتي بايد انجام گيرد. چگونه بايد عمل شود واجرا و اداره پروژه مورد نظر چه هزينه اي را در برخواهد داشت(بحريني، 1381: 3). برنامه ريزي كاربري زمين شهري، ساماندهي مكاني- فضايي فعاليت ها و عملكردهاي شهري را براساس خواست و نيازهاي جامعه شهري بررسي مي كند(زياري، 1381: 65).
برنامه ريزي كاربري زمين شهري، الگوي توزيع فضايي يا جغرافيايي عملكردهاي مختلف شهر است؛ عملكردهايي چون نواحي مسكوني، صنعتي، تجاري، اداري، مؤسسه ها و گذران اوقات فراغت(عابدين درکوش، 1372: 52). هسته اصلي و عملي برنامه ريزي شهري، برنامه ريزي كاربري زمين است(سيف الديني، 1381: 165).
2-15)ديدگاه هاي نظري كاربري اراضي شهري
در خصوص چگونگي كاربري اراضي شهري ديدگاههاي متفاوتي مطرح است، ولي مهمترين نظريه هاي كاربري اراضي شهري را در نظريه هاي اجتماعي، اقتصادي، طبيعي و كالبدي زمين و نظريه هاي برنامه اي، ساماندهي، كاركرد گرايي، اصلا ح گرايي، مدرنيسم، فرهنگ گرايي، پست مدرنيسم و توسعه پايدار مي توان برشمرد.
اصطلاح و مفهوم اصطلاح و مفهوم كاربري اراضي در غرب، ابتدا نظارت دولتها بر نحوه استفاده از زمين و حفظ و حقوق مالكيت بود (برناردرز،1377: 346-345) ، ولي با گسترش شهري و رشد برنامه ريزي شهري و منطقه اي، اين مفهوم با ابعاد وسيع تري به خود گرفت.
- در نظريه نقش اجتماعي زمين: هنري جورج (1897-1810)اعتقاد به محدود كردن مالكيت خصوصي
و بهره برداري از اراضي در راستاي منافع عمومي مردم در شهرها دارد.( حبيبي و مسائلي،1378: 52)
در اين ارتباط، اسكات (1895-1819) بر حفظ اراضي كشاورزي اطراف شهرها و حومه هاي شهري و حفظ مصلحت عموم در كاربري تأكيد دارد (زياري، 14:1379)
- نظريه واگنر(1819-1841)به نظارت در توسعه شهرها و بيرون آمدن اراضي شهري از مالكيت عموم در جهت حفظ و كنترل وضعيت اراضي شهري مبتني است.
- نظريه سازماندهي زير زمين، به كاربري زمين به منظور ساماندهي فعاليت هاي شهري، از جمله، ايجاد معبرباري مترو، تردد اتومبيل، استقرار تأسيسات شهري، استفاده تفريحي، خدماتي، تجاري ... پيشنهاد مي دهد.
- نظريه طرح ريزي كالبدي، كاربري اراضي را مديريت خردمندانه فضا مي داند.
- نظريه برنامه اي كه با پيدايش شهرسازي جديد (1960) ظهور يافته، به جنبه هاي حقوقي، مهندسي، اداري، متدولوژي خاص در راستاي طرحهاي جامع،اداري، متدولوژي خاص در راستاي طرح هاي جامع، ساختاري - راهبري، تفصيلي و ساماندهي شهري اشاره دارد.
- نظريه ساماندهي زمين، چگونگي تقسيم اراضي شهري و نحوه استفاده از آن، مالكيت زمين، وظايف بخش عمومي، جلوگيري از سوء استفاده هاي اقتصادي اززمين، توجه به سلامت، ايمني، رفاه حال عمومي در برابر خطرات و سوانح را ارائه مي كند.
- نظريه اصلاح گرايي، به گسترش نيافتن شهرها وپر كردن بافت هاي خاص شهري تأكيد دارد.
- نظريه مدرنيسم به منطقه بندي شهري بر اساس عملكردهاي خاص بدون توجه به موقعيت، مكان، فرهنگ و سنت در تراكم هاي عمومي، افزايش فضاي آزاد و سبز(تا 85 درصد) بر اساس سلسله مراتب شهري اشاره دارد.
- نظريه فرهنگ گرايي نقطه متقابل مدرنيسم است وبر تقدم شاخص هاي فرهنگي، اجتماعي بر جنبه مادي آن و با نگرش بر زيباشناسي معتقد است.
- نظريه طبيعت گرايي، اصل رهايي انسان از محيط عملكردگرايي در شهر را ارائه مي دهد.
- فلسفه گرايان به آزادي انساني و زيباشناسي وكاهش كاربري هاي صنعتي در برنامه ريزي كاربري اراضي شهري معتقدند.
- نظريه سلامت روان به مشاركت شهروندان دربرنامه ريزي كاربري، گسترش نيافتن شهرهاي بزرگ صنعتي، سرانه ها و آستانه ها معتقد است.
-نظريه پست مدرنيسم، در اين نظريه كاربري اراضي شهري، تركيبي از عناصر جديد و سنتي، توجه به هنر بومي و هنر متعالي مشاركت است.
- نظريه توسعه پايداري شهري بر نگهداري طبيعت، منابع، استفاده بهينه، جلوگيري از آلودگي شهري، كاهش ظرفيتهاي توليدي محيط، كنترل كاربريها از طريق قانون،نقش دولت سرانه بالاي سبز، تراكم متوسط در حومه هاي شهري، كاهش فواصل ارتباطي، تنوع مساكن در بعد زيباشناختي و مديريتي زمين استوار است (زياري، 1381: 67-66).
2-16)پیشینه تحقیق:
در رابطه با کاربری اراضی و جوانب آنها تحقيقات چندي انجام شده است. در ادامه به برخي از آنها در قالب داخلی و خارجی اشاره ميشود.
2-16-1)پیشینه داخلی:
موحد و صمدی(1390) در تحقیقی با موضوع ارزيابي کمي و کيفي کاربري اراضي شهر مريوان، برنامه ريزي كاربري اراضي شهري را هسته اصلي برنامه ريزي شهري عنوان نمودند که ميتواند براي انتظام فضايي مناسب و استفاده بهينه از فضاي شهري و افزايش كارايي كاربري ها عمل كند. این محققین با استفاده از ماتريس سازگاري نشان دادند که کاربري هاي آموزش عالي، فضاي سبز، جهانگردي، شبكه معابر، نظامي و انتظامي به ترتيب از كاملا سازگار تا كاملا ناسازگار است. سپس آنان در ماتريس مطلوبيت، مكان گزيني و استقرار كاربري هاي مسكوني، آموزش عالي و ورزشي از نسبتا مطلوب تا كاملا نامطلوب را نشان دادند كه متناسب با نيازهاي شهر نيست. همچنين دریافتند که در ماتريس ظرفيت، مقياس عملكرد كاربري هاي آموزشي، فرهنگي، درماني، شبكه معابر، حمل و نقل، انبارها و جهانگردي از نظر ظرفيت از نسبتا نامناسب تا كاملا نامناسب بوده و كاربري هاي ديگر در اين مورد تعادل بهتري دارند.
نظری سامانی و همکاران(1389) در تحقیقی با عنوان ارزيابي روند تغييرات کاربري اراضي حوزه آبخيز طالقان در دوره 1366 تا 1380 با بیان این که زمين به عنوان يکي از نهاده هاي بخش توليد مي باشد، نه تنها در اقتصاد کشاورزي و منابع طبيعي بلکه در اقتصاد کل کشور نقش به سزايي دارد و توجه به زمين و تغييرات به وجود آمده در آن، امري ضروري است، با استفاده از تصاوير چند زمان سنجده TM سال 1987 و + ETM سال 2000 نقشه هاي کاربري اراضي بر اساس پردازش رقومي حداکثر احتمال تهيه کردند. سپس نقشه هاي کاربري اراضي به همراه اطلاعات زميني وارد محيط GIS شدند و توسط برنامه تعيين تغييرات ميزان و نوع تغييرات در کاربري اراضي در منطقه به دست آمد. این محققان با توجه به نتايج به دست آمده نشان دادند که روند تغييرات کاربري در برخي کاربريها مانند اراضي رها شده و مراتع است.
زیاری و همکاران(1389) در تحقیقی با موضوع ارزيابي کاربري اراضي شهر دهدشت (استان کهگيلويه و بويراحمد) با بیان اینکه ارزيابي چگونگي کاربري اراضي شهري، منعکس کننده تصويري گويا از نظر سيماي شهري و همچنين تخصيص فضاي شهري به کاربردهاي مختلف موردنياز در طي زمان و در جهت رسيدن به اهداف توسعه شهري است، به بررسي ديدگاه هاي نظري و روند عملي چگونگي کاربري اراضي شهري در ايران، مشخصا به تحليل و ارزيابي اين مهم در شهر دهدشت، به روش تحليلي - تطبيقي پرداختند. نتايج حاصله، نشان داد که توسعه فيزيکي و کالبدي شهر دهدشت در 15 سال اخير و به تبع آن افزايش جمعيت، باعث عدم تعادل در کاربري اراضي آن گرديده است.
حکمت نیا(1389) در تحقیق خود با عنوان برنامه ريزي کاربري اراضي شهـر بهاباد با استفاده از الگوي تحليلی SWOT بیان نمود که کاربري زمين شهري، جزو مفاهيم پايه و اصلي دانش شهرسازي و در واقع شالوده شکل گيري آن است و به اندازه اي اهميت دارد که برخي از برنامه ريزان شهري در کشورهاي پيشرفته آن را مساوي با برنامه ريزي شهري مي دانند. يافته هاي تحقيق این محقق بیانگر این است که با توجه به وضع موجود شهر تا سال 1388، بعضي از کاربري هاي شهر از نظر سرانه (به ازاي هر نفر) و سطح (مسافت)، در وضعيت نامطلوب بوده و از سوي ديگر بعضي از کاربريها از اين نظر در جايگاه مطلوب و مناسبي قرار گرفته اند. اين وضعيت بيانگر عدم تعادل و ناهماهنگي بين کاربريها است که از عدم دقت نظر کافي برنامه ريزان شهري در زمان تهيه آنها ناشي ميشود. بنابر اين بايد برنامه ريزان اقتصادي، فرهنگي، سياسي و جغرافيايي را در فرآيند برنامه ريزي کاربري در نظر داشت تا اين فرآيند چه در مرحله تهيه توسعه پايدار و چه در مرحله اجرا به موفقيت بيانجامد.
صابري فر (1387)در رسالة دكتري خود تحت عنوان:"نقد و تحليل برنامه ريزي كاربري اراضي شهري مورد: شهر مشهد" به اين نتيجه رسيده است كه كاربري ها در شهر مشهد براساس ميزان جمعيت و وسعت هر منطقه توزيع نشده و مدلهاي جاذبه، لاري و فاصلة اقليدسي تنها بخشي از واقعيات را بيان مي دارندو با توجه به شرايط و ويژگي هاي اقتصادي، اجتماعي و جمعيتي و ... قادر نمي باشند تمامي جنبه هاي مورد بررسي را تشريح نمايند.
مختاري ملك آبادي (1386) در پايان نامه اي تحت عنوان " تأثير تكنولوژي اطلاعات بر برنامه ريزي كاربري اراضي شهري (نموه موردي: كاربري هاي فرهنگي- تفريحي در شهر اصفهان)" به اين نتيجه رسيده است كه تحقيق سرانة پيشنهادي طرح تفصيلي در مورد كاربري هيا فرهنگي- تفريحي، به طور كلي در اكثر مناطق يازده گانة شهر اصفهان ضعيف بوده و تحقق نيافته است و اختلاف زيادي مابين سطح سرانة كاربري هاي فرهنگي- تفريحي، در مناطق يازده گانه و شهر اصفهان وجود دارد و همچنين بين جمعيت و سطوح كاربري ها و جمعيت و سرانه و كاربري هاي فرهنگي – تفريحي، ارتباط ضعيفي وجود دارد و از روند مناسي تبعيت نمي كند و تنها 40 درصد سرانه پيشنهادي طرح تفصيلي يازده گانة شهر اصفهان تحقق يافته است.
خاکپور و همکاران (1386) در تحقیقی با عنوان الگوي تغيير کاربري اراضي شهر بابل - طي سالهاي 78بیان کردند که امروزه تحول کاربري اراضي به عنوان فرآيندي موثر در فضاي شهري مطرح است و اين تحول که غالبا در اثر فعاليت هاي انساني روي مي دهد، به دليل نبود برنامه اصولي، بي توجهي به توسعه پايدار، نداشتن مديريت پايدار و بدون در نظر گرفتن محدوديت هاي زيست محيطي، به يکي از مهمترين معضلات شهرها در فضاي نوين تبديل شده است. آنان عوامل تاثيرگذار بر تغييرات کاربري اراضي را به سه دسته عوامل قانوني، عوامل اقتصادي و عوامل جمعيتي تقسيم کردند. این محققان عوامل جمعيتي را در تغييرات کاربري اراضي مهمترين عامل دانستند که دو عامل ديگر را تحت الشعاع قرار مي دهد.
كياني (1379) در پايان نامه اي تحت عنوان " تحليل بركاربري اراضي شهر اصفهان:، ضمن مطالعه سرانه ها، تراكم ها و پراكندگي كاربري زمين شهري اصفهان و مقايسة آن با استاندارهاي رايج در طرحهاي توسعة شهري ايران به تحليل هر يك ازكاربري ها در سطح مناطق شهر مذكور با استفاده از فرمول ضريب مكاني پرداخته است و به اين نتايج دست يافته است؛ 1- تمركز انواع خدمات شهري در مركز شهر و افزايش رفت و آمد مردم از بقيه نواحدي شهر به اين منطقه و شلوغي بيش از حد آن 2- عدم تعادل در تخصيص سرانة انواع كاربري هاي زمين در بين مناطق دهگانه 3- عدم هنماهنگي در بين اجزاء متشكله يك كاربري 4- كمبود زمين براي كاربري هاي تفريحي، حمل و نقل و آموزشي در سطح مناطق هفت، ده و چهار 5- توسعة فيزيكي پيوسته شهر در سالهاي آتي، باعث افزايش مشكلات شهري و بوجود آمدن يك شبكه شهري ناكارآمد در سطح منطقه خواهد شد.
مهديزاد (1379) در مقاله ايي تحت عنوان تحول ديدگاهها و روشها در برنامه ريزي كاربري اراضي به اين نتيجه رسيده كه روشها و فنون جاري در طرحهاي شهري ايران بسيار ناقص و ناكارآمد بوده و نياز به اصلاح و بازنگري جدي دارند.
2-16-2)پیشینه خارجی:
گانت و همکاران(2011) در تحقیقی با موضوع استفاده از کاربری زمین در "edgelands»: سیاستها و فشار در حاشیه روستا به شهر لندن، بیان کردند که سير تکوين شهر و شهرنشيني در انگلستان همواره با فراز و نشيب هايي همراه بوده است، اما دگرگوني هاي کمي و کيفي شهرنشيني این کشور طي پنجاه سال اخير بسيار متفاوت از پيش از آن است. آنان به شيوه توصيفي و تحليلي و با استفاده از دو روش کتابخانه اي - اسنادي و ميداني، ضمن بررسي سير پيدايش، تکوين و رشد اين شهر طي چند دهه اخير، مهمترين عوامل و ساز و کارهاي ناشي از اقدامات دولت که در گسترش فيزيکي شهر لندن موثر بوده است را شناسايي کند و از طرفي نوع و ميزان و جهات گسترش شهر و تاثير آن در تغيير کاربري اراضي کشاورزي پيرامون شهررا معين کردند.
پیجون و همکاران(2010) در تحقیقی با عنوان نظارت بر کاربری اراضی زمینهای شهری و تغییر پوشش گیاهی چند زمانی با استفاده از اطلاعات سنجش از دور، به منظور تجزیه و تحلیل تغییرات کاربری اراضی، با ایجاد یک سیستم طبقه بندی سلسله مراتبی دریافتند که زمینهای کشاورزی در حال از دست دادن مداوم و بالعکس زمینهای شهری روز به روز رو به رشد است. آنان این تغییر را به دلیل رشد شهرنشینی دانستند و اذعان داشتند که تغییران کاربری اراضی در شهرها به یک معضل تبدیل شده است و افزودن امکانات بیشتر به روستاها موجب بهبود این امر میشود.
دیکسون(2009) در تحقیق خود با عنوان زمین های شهری و تغییرات کاربری اراضی در بریتانیا: روندها و نیروها برای تغییر، عنوان نمود که در مناطق شهري افزايش جمعيت باعث تغيير کاربري اراضي کشاورزي به مسکوني، تجاري و صنعتي شده است و اين تغييرات داراي پيامدهاي ناخوشايندي بر روي محيط زيست شهري همچون کاهش پوشش گياهي و افزايش دماي محيط مي باشند. بنابراين ارزيابي اثرات تغيير کاربري اراضي به منظور مديريتي مناسب در مناطق شهري ضروري به نظر مي رسد. مطالعات این محقق نشان داد که تکنيک سنجش از دور مي تواند در يک زمان کوتاه اطلاعات خوبي را در مورد تغييرات کاربري ارضي فراهم سازد که تغييرات کمي و کيفي پوشش گياهي در طي 12 سال براي هر يک از محلهاي مورد مطالعه را نشان میدهد.
جینگ و همکاران(2006) در تحقیقی با عنوان بررسی توسعه شهری و کاربری زمین در Shijiazhuang، چین، با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور پرداختند. این مطالعه بررسی ویژگیهای زمانی و فضایی توسعه شهری از 1934 تا 2001، و استفاده از زمین / پوشش تغییرات را از سال 1987 تا 2001. موقتی، گسترش شهری را نشان می دهد. آنان در مطالعلت خود دریافتند که پوشش تغییرات از سال 1987 تا 2001 واستفاده از زمین / پوشش تا حد زیادی تغییر کرده است.
منابع و مأخذ:
- اداره کل هواشناسی استان آذربایجان شرقی
- بحرینی ، سید حسین (1377 ) ، فرآیند طراحی شهری ، انتشارات دانشگاه تهران ، چاپ اول ، تهران .
- پیران ( 1381 ) ، برنامه ریزی کار بری اراضی برای توسعه شهری ، ترجمه کیوان کریمی ، انتشارات دانشگاه تهران ، چاپ اول .
-پورمحمدي، محمد رضا): 1382)برنامه ريزي كاربري اراضي شهري، تهرآن: انتشارات سمت.
-رضويان، محمدتقي: (1382 (برنامه ريزي كاربري اراضي شهري، تهران: انتشارات منشي.
-زاهدي، شمس السادات): 1385( بسط مفهومي توسعه پايدار،فصلنامه مدرس علوم انساني،دوره 10 ، شماره
. -سازمان مديريت و برنامه ريزي استان آذربايجانشرقي:(1385) آمارنامه استان آذربايجان شرقي.
-صابريفر، رستم:(1378) نقد و تحليل برنامه ريزي كاربري اراضي شهري نمونه موردي: مشهد، رساله دوره دكتري جغرافياي انساني (برنامه ريزي شهري): تهران، دانشگاه تربيت مدرس(
- شیعه ، اسماعیل(1375)،مقدمه ای بر برنامه ریزی کاربری اراضی شهری . چاپ پنجم. انتشارات دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران.
- زیاری، کرامت، بشارتی فرد، صادق و رشیدی فرد، سید نعمت الله(1389)، ارزيابي کاربري اراضي شهر دهدشت (استان کهگيلويه و بويراحمد)، ماهنامه آمایش محیط،سال سوم، شماره دهم، صص 1-22.
-خاکپور، براتعلی، ولایتی، سعداله و کیانزاد، قاسم(1386)، الگوي تغيير کاربري اراضي شهر بابل - طي سالهاي 1362 تا 1387، مجله جغرافيا و توسعه ناحيه اي، شماره نهم، صص 45-64.
-حکمت نیا، حسن(1389)، برنامه ريزي کاربري اراضي شهـر بهاباد با استفاده از الگوي تحليلی SWOT، مجله مطالعلت شهر ایرانی اسلامی، سال اول، شماره دوم، صص83-94.
-موحد، علی و صمدی، محمدحسین(1390)، ارزيابي کمي و کيفي کاربري اراضي شهر مريوان، مجله پژوهشهای جغرافیای انسانی، سال چهل و سوم، شماره هفتادو هشتم، صص 45-66.
-نظری سامانی، علی اکبر ، قربانی، مهدی و کوهبانی، حمید رضا(1389)، ارزيابي روند تغييرات کاربري اراضي حوزه آبخيز طالقان در دوره 1366 تا 1380، فصلنامه مرتع، سال چهارم، شماره سوم، صص 442-.415
-هاشم زاده همایونی ، مهرداد ( 1378) ، زمین شهری کالا یا ثروت همگانی ، مجموعه مقالات همایش زمین و توسعه شهری ، تهران .
- مهديزاده، جواد: برنامه ريزي كاربري زمين از ديدگاه توسعه پايدار،مهندسين مشاور فرنهاد، نشريه.
- مهندسين مشاور شهرسازي ومعماري زيستا: طرح تفصيلي جديد تبريز – 1385
منابع لاتین:
Ackoff, R. L. (1970). A Concept of Corporate Planning.New York: Wiley.
- Albrechts, L. (2004). Strategic (Spatial) Planning Reexamined. Environment and
Planning B: Planning and Design, 31, 743-758.
- Blowers, Andrew,(1994): Planning for Sustainable Environment: A Report by the
Town and Country Planning Association, p:6.
- Brehany, Micheal, and Ralph Rockwook, (1994): Planning the Sustainable City
Region, Earthscan, London, p: 159.
- Chapian, F .stuart (1965): "Urban Land- Use Planning", Chicago: University of
Illinois Press.
-Catanese, J, Anthony, J, & James. C. (1988), Introduction to Urban Planing, New York: McGraw, Hill. Inc.
-Dixon, T,(2009),Urban land and property ownership patterns in the UK: trends and forces for change Review Article Land Use Policy, Vol. 26,NO.1, pp.43-53.
-Gant,H, Guy M, Robinson,J, & Shahab F(2011), Land-use change in the ‘edgelands’:Policies and pressuresinLondon'srural–urbanfringe Land Use Policy, Vol. 28, No. 1, pp. 266-279.
-Jieying X, Yanjun S, Jingfeng G, Ryutaro i, Changyuan T, Yanqing L, & Zhiying H (2006),Evaluating urban expansion and land use change in Shijiazhuang,China, by using GIS and remote sensing Landscape and Urban Planning, Vol. 75, No. 1–2, pp. 69-80.
-Peijun D, Xingli L, Wen C, Yan LUO, & Huapeng Z.(2010),Monitoring urban land cover and vegetation change by multi-temporal remote sensing information,Mining Science and Technology (China), Vol. 20, No 6, pp.922-932.