پیشینه و مبانی نظری تغذیه و یادگیری (docx) 138 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 138 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق تغذیه ویادگیری
فصل دوم : مطالعه ادبيات پژوهش
- مطالعه مطالعات كلي در مورد تغذيه
- مروري بر مطالعات كلي در مورد يادگيري
- مروري بر مطالعات كلي درباره با پژوهش حاضر
- ضرورت پژوهش حاضر
منابع:مقدمه
نیاز انسان به غذا یکی از احتیاجات ذاتی یا فیزیولوژیک است که مهمترین عامل بقای زندگی و طول عمر می باشد.احتیاج به غذا دائمی است و ارگانیسم را مجبور میکند تا برای بدست آوردن غذا و رفع گرسنگی کوشش کند.
تغذیه صحیح و متعادل نه تنها پدیده رشد را میسر می سازد و به تندرستی و طول عمر می انجامد،بلکه با تاثیر بر روی اعصاب و روان سبب رشد فکری و نمو نیروهای روانی می گردد.
تر کیب شیمیائی غذای انسان باید شامل پروتئین ها، چربی ها، کربوهیدرات ها، مواد معدنی ، ویتامین وآب باشد تا رشد و سلامت یاخته های بدن تامین شود.این مواد با تغییراتی که در لوله گوارش حاصل میکند قابل جذب می شوند و برای تامین احتیاجات حیاتی مورد استفاده یاخته های بدن قرار میگیرند.
تمام موجودات زنده برای آنکه بتوانند به زندگی خود ادامه دهند ،احتیاج به غذا دارند.خواه این موجود زنده انسان باشد یا یک حیوان و یا حتی یک موجود بسیار کوچک ذره بینی مانند میکروب و.....
از طرفی هر روز تعدادی از سلولهای بدن می میرندو باید سلولهای تازه جای آنها را بگیرند برای این منظور باید سلولها مواد لازم را از غذا بدست آورند.همچنین حفظ گرمای طبیعی بدن -که در موقع سلامت همیشه ثابت است-،مبارزه با میکروب ها و عوامل بیماری زا،رشد روزانه مو و ناخن،کار قلب و دستگاه تنفس ،حرکات بدن،قدرت کار و فعالیت انسان و حتی کارهای فکری هم در گروی دریافت کافی مواد غذائی میباشد.
معمولا غذائی که انسان مصرف میکند از مواد مختلفی تشکیل شده است که عبارتند از:
مواد قندی و نشاسته ای یا کربوهیدرات هاو مواد چربی که انرژی زاهستند و انرژی روزانه را تامین میکنند، مواد پروتئین جهت نگهداری و ترمیم بافتها و ساختتن بافتهای جدید لازم است، ویتامین و مواد معدنی و آب انرژی زا نیستند- کالری ندارند-ولی برای رشد طبیعی مورد نیاز میباشند.دریافت ناکافی آنها باعث بروزکندی رشد،اختلالات خونی وعدم استحکام استخوانها میشود(دانشنامه رشد).
احتیاج انسان به غذا در مراحل مختلف فیزیولوژیکی متفاوت میباشد و از احتیاج نگاهداری یک شخص بالغ تا نیاز در سنین مختلف مانند دوران رشد،زمان بارداری و شیردهی و نیز به هنگام بیماری تغییر میکند.مقدار احتیاج به انرژی نیز بر حسب سن،جنس،کار عضلانی،شرایط زندگی و آب و هوا متفاوت خواهد بود.
انسان مواد غذائی موردنیازخود را از گیاهان و جانوران و منابع طبیعی تامین میکند و ترکیب شیمیائی غذای او شامل ویتامین،کربوهیدرات ها ، پروتئین ها، چربی ها ،مواد معدنی و آب و الکترولیتها میباشد.
اهمیت یک تغذیه خوب جزء کشفیات جدید نیست 400 سال قبل از میلاد، هیپوکریتس فیلسوف بزرگ یونان باستان گفت : (بگذارید غذا داروی شما باشد و داروی شما غذا)
امروزه نقش تغذیه خوب بیشتر از هر زمانی اهمیت پیدا کرده حد اقل 4 مورد از 10 مورد علت مرگ و میر دنیا بیماری های قلبی و عروقی- سرطانها- سکته ها و دیابت مستقیماً در ارتباط به روش خوردن خود ما بستگی دارد. رژیم های غذایی در چنین شرایطی کاملاً اثر گذار هستند. در حالی که رعایت یک رژیم غذایی ناصحیح و غلط منجر به مرگ بر اثر بیماری های بالا می گردد. تغذیه و خوردن صحیح در چنین وضعیت هایی کلید اصلی و اساسی حفظ سلامت است.
البته غذا بتنهایی یک کلید طولانی مدت برای یک زندگی سالم نیست تغذیه خوب بایستی قسمتی از یک سبک زندگی سلامت باشد (اصل عمده) و سایر موارد مانند ورزش و تحرک منظم روزانه- ترک سیگار- مصرف الکل اضافی- کنترل استرس های زندگی- جلوگیری از آلودگی ها و آلاینده های محیطی نیز در سبک زندگی سلامت دخالت مستقیم دارند. و عامل ژنتیکی و زمینه های ارثی نیز می تواند خطرات سلامتی را مساعد سازد.
شما آنچه که مصرف می کنید و چگونه مصرف می کنید و چه مدت تکرار نمائید در سلامت شما دخالت دارند.
مثلا آرترواسکلروز (سخت شدن شریانها) می تواند از بچگی شکل گیرد این روند را می توانید متوقف سازید یا معکوس نمایید. البته اگر در رژیم غذایی و سبک زندگی خود تغییر ایجاد نمایید.
لاغر و ضعیف شدن استخوانها نتایجی از استئوپروزیس است اگر شما کلسیم کافی مصرف نمایید و سطح VITD کافی باشد همراه با ورزشهای وزنی می توانید روند پیدایش و شکل گیری استئوپروزیس را کاهش دهند.
شما ممکن است به طور ژنتیکی مستعد دیابت باشید اگر شما وزن خود را در رنج سلامت کنترل نمایید و رژیم غذایی مناسب و ورزش منظم داشته باشید بیماری هرگز به شما آسیب نخواهد زد. کلید یک تغذیه خوب تعادل- تنوع- میانه روی است .
نیاز انسان به غذا یکی از احتیاجات ذاتی یا فیزیولوژیک است که مهمترین عامل بقای زندگی و طول عمر میباشد. احتیاج به غذا دائمی است و ارگانیسم را مجبور میکند تا برای بدست آوردن غذا و رفع گرسنگی کوشش کند.
تغذیه صحیح و متعادل نه تنها پدیده رشد را میسر میسازد و به تندرستی و طول عمر میانجامد، بلکه با تأثیر بر روی اعصاب و روان سبب رشد فکری و نمو نیروهای روانی میگردد.
ترکیب شیمیائی غذای انسان باید شامل پروتئینها، چربیها، کربوهیدراتها، مواد معدنی، ویتامین و آب باشد تا رشد و سلامت یاختههای بدن تأمین شود. این مواد با تغییراتی که در لوله گوارش حاصل میکند قابل جذب میشوند و برای تأمین نیازهای حیاتی مورد استفاده یاختههای بدن قرار میگیرند(سايت دانشنامه رشد).
تاریخچه تغذیه
تا اوایل سده ۱۹ مفهوم غذاخوردن فقط پرکردن شکم بود و احساس گرسنگی بشر را وادار میکرد تا آنچه را در دسترس خود میدید بدون توجه به کمیت و کیفیت آن مصرف کند. شهرنشینی و تشکیل اجتماعات باعث ایجاد تغییرات زیادی در طرز تغذیه بشر شدهاست. اولین اجتماعات و شهرها در میانرودان، آسیای غربی، مصر و یونان بوجود آمدند. شهرنشینهای اولیه کشاورزی و دامپروری را به خوبی میدانستند و برای تغذیه خود از محصولات متنوع استفاده میکردند. ایران نخستین کشور جهان است که انسان اولیه در آن به کشاورزی و پرورش دام پرداختهاست. (دو تن از متخصصین به نامهای آرتور کیت و دکتر ارنست هرتسفیلد در کتابی به نام صنایع ایران ثابت کردهاند که کشاورزی و تمدن از فلات ایران شروع شدهاست). در حفاریهایی که در بعضی از نقاط ایران نظیر شوشتر، دامغان، تخت جمشید و تپه سیلک کاشان به عمل آمده نشان میدهد که تاریخ کشاورزی در ایران متجاوز از ۶۰۰۰ هزار سال است.
تاریخچهٔ تغذیه در یونان نشان میدهد که مردم یونان باستان برای تغذیه اهمیت زیادی قائل بودند و این جمله به آنان منسوب است که: «برای تقویت روح هرگز جسم را نباید فراموش کرد و باید مردم را با ورزش و غذای مناسب تربیت کرد.» شواهد نشان میدهد که در زمانهای قدیم مردم یونان بیشتر از گیاهان تغذیه میکردند و مصرف گوشت گوسفند، پرندگان، شکر، لبنیات و ماهی نیز در بین بعضی از طبقات اجتماع معمول بودهاست. همچنین روغن زیتون را بسیار دوست داشته و مصرف میکردهاند.
در روم قدیم مردم کشاورزی میکردند و از غلات، بقولات و میوه و بعضی از انواع سبزیها تغذیه میکردند. غلات غذای اصلی آنها را تشکیل میداد و مصرف گوشت منحصر به طبقة اشراف بود. در دورانهای بعد یعنی پس از استقرار امپراتوری در روم وضع تغذیة مردم تغییر کرد و رومیان بعد از فتوحات مختلف از تغذیه مردم سرزمینهای فتح شده تقلید کرده و در این راه جانب افراط میپیمودند. البته این طرز تغذیه مربوط به طبقات مرفه و اعیان بود درحالیکه مردم عادی تغذیه سادهای داشتند. در این زمان حتی کتب آشپزی نیز در روم منتشر شده که کتاب Deipnosphistae اثر Athenaeus در قرن دوم میلادی چاپ شده و طرز تهیه غذاهای گوشتی، سبزیها و اطلاعات دیگری در آن شرح داده شدهاست.
در مورد رژیمهای غذایی آغاز پیدایش آن به لوحه ای متعلق به سال ۱۹۰۰ قبل از میلاد مسیح در ناحیه سومر مربوط میشود که در آن برنامه غذایی یک کودک نوشته شده و در حال حاضر در موزه باستانشناسی استانبول نگهداری میشود.
طی دورانهای مختلف تاریخ و از دیدگاه مذاهب گوناگون، رژیمهای غذایی حائز اهمیت بسیار بوده و در بسیاری از کتب مذهبی مطالبی در زمینة تغذیه در دوران بارداری، شیردهی و روزه منعکس شدهاست. بقراط غالباً نصایح و توصیههایی در زمینه مصرف یا عدم مصرف بعضی از غذاها به بیماران خود میکردهاست و اکثر پزشکان یونان باستان رژیم درمانی را به عنوان بخش مهمی از معالجة بیماریها بکار میبردند.
زکریای رازی که از دید عده زیادی پدر علم تغذیه و رژیمهای غذایی کودک شناخته شده توصیههای مختلفی در زمینة رژیمهای غذایی دارد. همچنین در کتاب حفظ الصحه اثر اسرف بن محمد در زمینه تغذیه و رژیم در دوران مختلف زندگی مطالبی سودمند عنوان شدهاست.
با وجود اهمیت زیاد این رشته در حفظ سلامت انسان از گذشته تا حال داشته، ولی تا سالهای پایان جنگ جهانی اول هیچ سازمانی که رسما در این زمینه فعالیت کند وجود نداشت، تا اینکه در سال ۱۹۱۷ نخستین انجمن مربوط به رژیمدانان توسط گروهی از کارشناسان تغذیه امریکا تأسیس شد. این انجمن برای اولین بار مجله علمی رژیم شناسان را در سال ۱۹۲۵ منتشر کرد. و به تدریج دامنه فعالیت خود را در زمینه مدیریت خدمات غذایی مراکز تغذیه توسعه داد.
دانشآموختگان این رشته که رژیمشناس (Dietition) نامیده میشوند، باید تمام اطلاعات و دانش خود را در راه کمک به برقراری و بهبود سلامت بشر بکار گیرند.
اصطلاح رژیم درمانی یا درمان با رژیم (Diet-therapy) به معنای استفاده از رژیم غذایی نه فقط برای بیماران بلکه برای افراد سالم نیز است. بدین معنی که افراد سالم نیز باید به نوبه خود از رژیم غذایی مناسب استفاده کنند تا بدین وسیله از ابتلا به سوءتغذیه مصون مانده و از سلامت کامل برخوردار شوند(سايت ويكي پديا).http://fa.wikipedia.org/wiki/تغذÛÙ - cite_note-0
تعريف تغذيه :
غذا به هر ماده ای اطلاق می شود که موجود زنده آنرا می خورد يا می آشامد. واژه غذا شامل مايعات نوشيدنی هم می شود. غذا منبع اصلی توليد انرژی و تغذيه در جانوران است و معمولاً جانوران و گياهان، منشا توليد آن هستند(سايت دانشنامه رشد).
تعريف ديگر تغذيه به صو رت زير است :
غذا به ماده جامد یا مایعی گفته میشود که بعد از خوردن و هضم شدن ایجاد حرارت و انرژی کرده و موجب ترمیم بافتها ،رشد و نمو و تنظیم اعمال حیاتی می گردد
مطالعه در مورد غذا را علم تغذيه يا علم غذا می نامند. در زبان فارسی، به شکل مجازی هم از واژه غذا استفاده می کنند؛ مثل غذای فکر.
تعريف حقوقی
در تعريف حقوقی غذا در کشورهای غربی، چهار دسته از مواد به عنوان غذا به رسميت شناخته شده است:
هر نوع ماده ای که از نظر منطقی، انسان بتواند آنرا هضم کند؛ حال چه ارزش غذايی داشته و چه نداشته باشد.
آب و ساير آشاميدنی ها.
آدامس های جويدنی.
موادی که در تهيه غذاها به کار می رود).همان منبع( تحولات غذا در طول تاريخ:
انسان ها، جانوران همه چيز خوری هستند که قادرند هم فراورده های گياهی و هم جانوری را مصرف کنند. پس از دوران عصر يخ، انسان ها می خواستند تا پرورش گياهان و حيوانات را تحت کنترل خود بگيرند تا بدين وسيله خود را ايمن سازند. اين مسئله منجر به پيديش کشاورزی شد و شيوه ای که غذا طی آن به دست می آمد را تغيير داد (همان منبع).
وعده های غذايی :
غذاهای مکمل متفاوتی که همراه با هم مصرف می شوند، یک وعده غذایی را تشکیل می دهند. معمولاً افراد، وعده های غذایی را همراه با اعضای خانواده و یا دوستانشان میل می کنند که این مسئله، خود نوعی موقعیت اجتماعی محسوب می شود. وعده های غذایی کوچکی که بین وعده های اصلی غذا وجود دارد را اسنک می نامند.
تعداد وعده های غذایی در هر روز، مقدار آن، مواد تشکیل دهنده و این که کی و چگونه تهیه می شوند در نقاط مختلف دنیا بسیار با هم متفاوت است. این امر، به آب و هوای محل، اکولوژی، اقتصاد آن منطقه، فرهنگ، سنت ها و میزان صنعتی شدن آن محل بستگی دارد. به علاوه، غذاها در جشنواره های فرهنگی و مذهبی نقش مهمی ایفا می کنند.
در جوامع صنعتی، منشا تولید بخش عظیمی از وعده های غذایی، جانوران می باشند.(همان منبع)
به دست آوردن غذا:
در گذشته غذا از راه پرورش حیوانات، صید ماهی، شکار و دیگر روش های امرار معاش به دست می آمد. هر کدام از این روش ها، در یک ناحیه خاص با اهمیت بود و اهالی آن ناحیه از آن برای تهیه غذای خود استفاده می کردند.
امروزه در جوامع توسعه یافته، تولید غذا عمدتاً بر پایه کشاورزی، پرورش ماهی و دامداری آن هم بر پایه صنعت می باشد؛ با این هدف که مقدار غذای تولیدی را به حداکثر رسانده و در عین حال، هزینه ها را تا حداقل کاهش دهند. این امر، تنها بر پایه ابزارهای مکانیکی همچون، تراکتور، کمباین، ماشین درو و غیره امکان پذیر است. همچنین استفاده از کودهای شیمیایی، تولید غلات را افزایش داده است.(همان منبع)
آماده سازی غذا :
بیشتر غذاها را قبل از مصرف باید آماده نمود. مراحل آماده سازی غذا شامل: شستن، خرد کردن، اضافه کردن مواد به آن از جمله ادویه جات می باشد. همچنین مراحل دیگری همچون مخلوط کردن، سرد یا گرم کردن، پختن و غیره هم جزو مراحل آماده سازی غذا به حساب می آید. بیشتر مراحل آماده سازی غذا در آشپزخانه صورت می گیرد(همان منبع).
دستورالعمل تهیه غذا :
معمولاً روش های پخت و تهیه غذا را والدین به فرزندانشان می آموزند که آن هم بر اساس سنت و فرهنگ آنها صورت می پذیرد. از زمانی که صنعت چاپ توسعه گسترده ای یافت، دستورالعمل های نوشته شده برای تهیه غذا تحت عنوان کتاب آشپزی به بازار آمد.(همان منبع)
تولید غذا :
در قدیم، مراحل تولید غذا منحصر به روش های جلوگیری از فساد، بسته بندی غذا و حمل و نقل آن بود. نمک سود کردن، خشک کردن، ترشی گذاشتن و دودی کردن، روش های ابتدایی نگهداری از مواد غذایی محسوب می شد. پنیر، اولین فراورده غذایی عمل آمده بود.
در قرن 19 و با آغاز عصر صنعتی شدن، تولید غذا پیشرفت کرد. در این دوران بود که با توسعه فن آوری، روش های جلوگیری از فساد، بسته بندی و بارکد کردن و همچنین حمل و نقل مواد غذایی تحول یافت. به علاوه، با توسعه صنعت، مردم عادی که توان استخدام خدمتکار خانگی را نداشتند، توانستند از مزایای غذاهای آماده که مدت زمان پخت را کاهش می دهد، بهره مند گردند(همان منبع).
انواع غذاهای تولید شده :
آشامیدنی ها: آب میوه، نوشیدنی، نوشیدنی گازدار، مایعات.
نان که از خمیر عمل آمده تهیه می شود و غذای اصلی بسیاری از جوامع محسوب میگردد.
پنیر: فراورده ای از شیر ترش است که انواع مختلف آن موجود می باشد.
لبنیات
دسر: وعده ایست که معمولاً شیرین است و اغلب بعد از وعده اصلی غذا سرو می گردد؛ مثل: بستنی مربا و ژله ، پاستا ، پیتزا ، ساندویچ ، سالاد ، سس ، سوسیس ، سوپ ، شکر.
اسنک: از جمله شیرینی، چیپس سیب زمینی، شکلات، بیسکوییت (همان منبع).
تعریف صبحانه :
وعده غذایی سبکی است که معمولاً، همانطور که از نامش پیداست، صبح هنگام و پس از بیدار شدن از خواب آن را می خورند. در نقاط مختلف دنیا از مواد غذایی متفاوتی برای صبحانه استفاده می کنند؛ نان، در همه جای دنیا جزء لاینفک صبحانه می باشد. معمولاً انواع نان به همراه پنیر، تخم مرغ، کره و مربا، حبوبات، کیک، کلوچه، انواع گوشت، سوسیس ، انواع میوه و آب میوه به عنوان صبحانه مصرف می شود(همان منبع).
صبحانه در کشورها:
در انگلستان، گوجه فرنگی، قارچ، ماهی و پودینگ هم به لیست غذاهای صبحانه اضافه می شود .
صبحانه مردم چین معمولاً برنج پخته دارد. نوشیدنی هایی که اغلب برای صبحانه استفاده می شود، آب میوه، شیر، چای و قهوه هستند.
در ایران، صبحانه ی سنتی معمولاً شامل نان و پنیر و چای شیرین می باشد.
انگلیسی ها نسبت به مردم دیگر کشورهای اروپایی صبحانه کامل تری دارند و معمولاً بیشتر از آنچه که صرفاً جلوی گرسنگی شان را تا وقت ناهار بگیرد، میل می کنند (بیشتر به این دلیل که وعده ناهار را ندارند). به همین دلیل به صبحانه انگلیسی ها لقب صبحانه قاره ای داده اند.
یکی از نوشیدنی های معروف صبحانه، شیر کاکائوی داغ می باشد که یا با اضافه نمودن پودر کاکائو و شکر به شیر داغ تهیه شده و یا با مخلوط کردن تکه شکلات های خرد شده با شیر، تهیه می گردد. شیر کاکائو معمولاً از خود شیر غلیظ تر است.
در کشور کره، وعده صبحانه با وعده های دیگر هیچ تفاوتی در مواد استفاده شده ندارد. کره «ماده غذایی» ای ها برای صبحانه از مخلوط انواع سبزیجات و برنج استفاده می کنند و این همان موادی است که برای ناهار و شام آنها هم به کار می رود.
بسیاری از متخصصین تغذیه، صبحانه را وعده بسیار با اهمیتی می دانند که در آغاز روز، انرژی و مواد مغذی مورد نیاز بدن را فراهم می کند. تحقیقات نشان می دهد که غذایی که صبح هنگام خورده شود نسبت به غذایی که عصر یا شب مصرف شود، خیلی کمتر سبب چاقی می شود. بعضی رستوران ها بیشتر وقت خود را صرف صبحانه می کنند و در لیست غذاهای خود، غذاهای مخصوصی را برای صبحانه قرار می دهند. کافی شاپ ها، هتل ها، رستوران قطارها و مکان هایی که غذاهایی که سریع آماده می شوند را می فروشند از جمله این مکان ها محسوب می شوند.
خیلی کم پیش می آید که کسی صبحانه را نوعی وعده غذایی تفننی به حساب آورد. معمولاً وعده ای که بین صبحانه و ناهار سرو می شود، تفننی بوده و می شود از آن صرف نظر نمود.
معمولاً صبحانه اولین روز عید کریسمس، صبحانه ایست که مثل یک جشن است و غذاهای مخصوصی در آن به کار رفته است. در طول ماه مبارک رمضان، مسلمین به جای وعده صبحانه، پیش از اذان صبح سحری خورده و پس از اذان مغرب، افطار می کنند. غذایی که در سحر خورده می شود معمولاً شباهتی به صبحانه نداشته و بیشتر شبیه به وعده ناهار می باشد.(همان منبع).
تجارت غذا
امروزه غذا در سراسر دنیا مبادله می شود. دسترسی به غذا دیگر محدود به ناحیه ای که ماده غذایی در آنجا پرورش می یابد و یا محدود به فصل و زمان خاصی نیست. از سال 1961 تا 1999 در سرتاسر جهان، افزایش قابل توجهی در صادرات مواد غذایی وجود داشت. اقتصاد برخی کشورها بسیار متکی بر صادرات مواد غذایی است (در برخی موارد، بیش از 80 % ) (همان منبع).غذا و سلامتی :
میزان کافی غذا :
محرومیت غذایی سبب سوء تغذیه و در نهایت فقر غذایی می گردد. این امر تاثیر مخرب و همه گیری بر سلامتی و مرگ و میر انسان می گذارد. در سال 2003م، تخمین زده اند که هر سال در سراسر جهان، 40 میلیون نفر به دلیل گرسنگی جان می سپارند. گاهی برای توزیع عادلانه غذا در زمان های کمبود مواد غذایی، مخصوصاً دوران جنگ، از جیره بندی استفاده می کنند (همان منبع).
سالم بودن غذا :
بیماری های ناشی از غذا و یا مسموم کردن غذا توسط باکتری، سم، ویروس و غیره ایجاد می شود. مسموم کردن غذا، عاملی برای بیماری انسان شناخته شده است. در طول دوران امپراطوری رم، با استفاده از مسموم کردن غذاها بسیاری از افراد را می کشتند. به همین دلیل در قرون وسطی، اعضای خانواده سلطنتی اشخاصی را برای آزمودن و چشیدن طعم و مزه غذا استخدام می کردند.
تشخیص عوامل بیماری های ناشی از غذا و همچنین شناسایی روش های نظام یافته تر جهت نابودی این بیماری ها سبب توسعه سیستم های تجاری همچون HACCP شد. این گونه سیستم ها اگر درست عمل کنند قادرند هر گونه خطر احتمالی را تشخیص داده و نابود نمایند(همان منبع).
حساسیت به غذا :
برخی افراد نسبت به بعضی غذاها حساسیت دارند. مقدار ماده غذایی مورد نیاز برای تحریک فرد مبتلا به حساسیت، می تواند بسیار کم باشد. برای مثال، ذرات کوچک از یک ماده غذایی در هوا که حتی استشمام هم نمی شود، می توانند واکنش های کشنده ای را در فرد مبتلا به حساسیت ایجاد نمایند. هر ماده غذایی می تواند محرک باشد؛ اما مواد غذایی که معمولاً ایجاد حساسیت می کنند دارای گلوتن، ذرت، صدف، بادام زمینی و سویا می باشند.
بیشتر افراد مبتلا به حساسیت پس از مصرف ماده غذایی خاصی، دچار اسهال، علائم پوستی جوش، ورم و استفراغ می شوند. البته این گونه ناهنجاری ها ریشه ارثی دارند و اساساً از اعضای خانواده به فرد منتقل می گردد.(همان منبع)
عادات رژیم غذایی :
عادات رژیم غذایی نقش مهمی در سلامتی و مرگ و میر بشر ایفا می کنند. از جمله:
13 درصد از مردم دنیا از کمبود ید رنج می برند.
در سال 2003 تخمین زدند که کمبود ویتامین آ، سالانه سبب کوری بیش از 500,000 کودک می شود.
کمبود ویتامین ث سبب بیماری اسکوروی می گردد.
کواشیورکور، نوعی بیماری در کودکان است که به دلیل فقدان پروتئین در رژیم غذایی کودک، به وجود می آید.
مواد مغذی موجود در رژیم غذایی مردم کشورهای صنعتی، بیشتر شامل چربی حیوانی، شکر، انرژی، الکل می باشد؛ در حالی که بافت گیاهی، هیدرات کربن و آنتی اکسیدان در آن کمتر به چشم می خورد. تغییرات امروزی که در شیوه کار، زندگی و ورزش افراد به وجود آمده همراه با نگرانی هایی که در خصوص تاثیر تغذیه بر سلامتی و مرگ و میر انسان وجود دارد، همگی بر عادات قدیمی خوردن غذا تاثیر می گذارند. حتی بسیاری از بیماری ها با تغییر در رژیم غذایی درمان می شوند.(همان منبع)
همانطور که می دانید تغذیه :
مکانیزمی در بدن جانداران است که طی آن، جانداران غذا و مایعات را مصرف نموده و با استفاده از آنها، بدنشان به عملکرد طبیعی، رشد و بازسازی قسمت های فرسوده خود ادامه می دهد.
مطالعه ارتباط غذا با سلامتی و بیماری در جانداران می باشد.
عملکرد بدن را هنگام مصرف غذا یا غذایی که حتماً دارای مواد مغذی است مقایسه می نماید.
در دهه1960، پزشکان به بیماران خود می گفتند که تغذیه آنها هیچ ارتباطی با سلامتی شان ندارد. امروزه ما باور داریم که: آنچه که می خوریم، وجود ما را تشکیل می دهد. این مسئله برای مان کاملاً آشکار است که غذایی که می خوریم، سبب رشد اندام های ما شده (البته در سنین رشد) و همچنین قادر است که بافت های آسیب دیده و فرسوده (معمولاً در سنین کهنسالی) را ترمیم نماید. البته همه غذایی که می خوریم مورد استفاده بدن قرار نمی گیرد و مواد زائد آن دفع می شود.
جهت بررسی دقیق غذای خورده شده، باید موقعیت جاندار را قبل از مصرف غذا و بعد از گوارش کامل آن کنترل نماییم تا تاثیر نسبی مواد جذب شده توسط بدن را ببینیم. همچنین میزان مواد موجود در غذا و همچنین مواد دفع شده از بدن جاندار (معمولاً ادرار و مدفوع) را دقیقا تحت نظر داشته باشیم.
همانطور که ملاحظه می کنید، چنین تحقیقی به مدت زمان طولانی نیاز دارد تا جاندار، مواد غذایی مختلف را مصرف نموده و سپس متخصصین تغذیه، وضعیت جاندار را قبل و بعد از مصرف غذا و همچنین میزان مواد دفع شده از بدن او را کاملاً بررسی نمایند. تعداد متغیرها در چنین تجربیاتی بسیار زیاد است و به همین دلیل، علم تغذیه بسیار وقت گیر است.(همان منبع).
تاریخچه و تحولات اخیر:
علم جدید تغذیه به سرعت گسترش یافت. اولین تحقیقات در مورد ویتامین ها ، در سال 1912م و به وسیله سر فردریک گولند هاپکینز انجام شد. این شخص به خاطر همین تحقیق در سال 1929م جایزه نوبل را دریافت نمود.
در قرن بیستم، پس از طبقه بندی ماهیت و نقش پروتئین ها، هیدرات های کربن، ویتامین ها و مواد معدنی، تصور عمومی این بود که دیگر دانش کافی در مورد عوامل غذایی وجود دارد. آن زمان به غذا به عنوان نوعی سوخت نگاه می کردند که انسان قادر است با مصرف مقادیر کافی از مواد مورد نیاز بدنش، به زندگی ادامه دهد. پس از آن نکات با اهمیت دیگری هم در مورد تغذیه کشف شد.
مواد بسیاری وجود دارند که در عملکرد درست بدن، نقش های حیاتی ایفا می کنند. آنزیم ها یک دسته از این موادند که بخش مهمی در تغذیه دارند. آنزیم ها کاتالیزور های شیمیایی هستند که دستگاه گوارش بدن، آنها را تولید می کند و نقش بسیار مهمی در فعالیت های متابولیکی بدن ایفا می کنند.
آنتی اکسیدان ها دسته دیگری از مواد هستند که اخیراً کشف شده اند. مصرف انرژی در بدن، بر سلول ها اثرات جانبی دارد و به همین دلیل، برخی مواد مغذی خاص همچون ویتامین ها در بازسازی و ترمیم آسیب های ناشی از اکسید شدن، نقش حیاتی دارند.
توازن اسیدهای چرب ضروری در بدن هم از دیگر مواردی است که در سلامت افراد مهم می باشد. برای این منظور، باید از روغن های امگا 3 و امگا 6 در رژیم غذایی خود استفاده کنیم و در مقابل، مصرف چربی های اشباع شده و هیدروژنه را به حداقل برسانیم. نتایج حاصله از تحقیقات متخصصین تغذیه دلالت بر این دارد که، مصرف چربی های گیاهی از ایجاد ناهنجاری های متابولیکی که معمولاً توسط کلسترول به وجود می آید جلوگیری می نماید.
همچنین به تازگی کشف شده که غذایی که می خوریم، بر باکتری هایی که در دستگاه گوارش فعالیت می کنند تاثیر می گذارد. در کل، استفاده از چربی های اشباع شده و هیدرات های کربن توصیه نمی شود و در عوض، به وفور می توان از مواد غذایی تازه و ساخته نشده همچون سبزی، میوه و...استفاده نمود. البته دانشمندان داشتن یک رژیم غذایی محدود را درست نمی دانند؛ هر چند که این رژیم، موادغذایی مضر برای بدن را هم شامل نشود. بهترین رژیم غذایی، یک رژیم متنوع است که سرشار از میوه و سبزیجات و مواد مغذی باشد.
مطالعه در مورد تغذیه مردم ژاپن نشان می دهد که آنها روزانه غذاهای متنوع بیشتری را نسبت به مردم غربی مصرف می کنند. مردم غرب در هفته حداقل 30 نوع غذای متفاوت می خورند؛ در حالی که مردم ژاپن هر روزه 27 نوع غذای متنوع مصرف می نمایند. به همین دلیل است که ژاپنی ها نسبت به مردم سایر نقاط دنیا، کمتر دچار بیماری های رایج امروزی همچون دیابت، بیماری های قلبی و سرطان می شوند. نوع رژیم غذایی افراد است که سبب ابتلا به چنین بیماری هایی می شود.(همان منبع)
رابطه تغذیه با سلامتی :
در قرن 18، بسیاری از دریانوردان در مسافرت های طولانی به دلیل ابتلا به بیماری اسکوروی)کمبودویتامین ث (جان خود را از دست می دادند. دریانوردان نه به دلیل حمله دشمنان، بلکه به دلیل بیماری می مردند. بعدها متوجه شدند که غذاهای کنسروی دریانوردان، فاقد ویتامین ها و مواد غذایی تازه است و با اضافه نمودن لیموی تازه به غذای آنها، این مشکل بر طرف شد. اکثر انواع ویتامین با توجه به بیماری هایی که فقدان هرکدام در سلامت افراد ایجاد می نمود، شناخته شدند. نقش تغذیه هم ردیف اهمیت ورزش، محیط اطراف و آسایش روحی در سلامت افراد می باشد.
البته بعدها ارتباط سلامتی با تغذیه کم رنگ تر شد. سلامتی به هنجاری در اجتماع مبدل شد و افراد، انواع بیماریها، عوامل ایجاد کننده ی آنها و راه های مقابله با آنها را شناسایی نمودند. پس از جنگ جهانی دوم بود که اپیدمی ها شیوع پیدا کرد و همان موقع، بیماری های قلبی، سرطان، دیابت و... به میان آمد.
بسیاری از محققان، علت پیش آمد چنین بیماری هایی را مصرف بیش از حد هیدرات های کربن، کم ورزش کردن، مصرف کم سبزی و میوه تازه و همچنین استفاده از چربی هایی که برای سلامتی مضرند می دانند. رستوران هایی که غذاهایی که سریع آماده می شوند را عرضه می کنند، انواع دیگری از بیماری ها را تحت نام بیماری های تمدن به وجود آورده اند.
تغذیه از بسیاری جهات بر سلامتی تاثیر می گذارد. عدم تعادل مواد مغذی در بدن، چه کمبود و چه مصرف بیش از حد، بر سلامت فرد اثر گذاشته و عملکرد طبیعی بدن را مختل می نماید. مثلاً سرطان به دلیل عملکرد بد در سوخت و ساز سلولی رخ می دهد و یا مصرف زیاد انرژی طی فعالیت منظم (مثلا ورزش) سلامتی فرد را تضمین می کند.
چند مثال:
چاقی به دلیل ذخیره چربی در بافت های شکم روی می دهد که خود، عملکرد کبد، قلب، کیسه صفرا، گردش خون و... را تحت تاثیر قرار می دهد.
مصرف چربی های نامناسب، میزان کلسترول بدن را بالا برده که این کلسترول بر دیواره رگ ها ته نشین می شود و سبب انسداد رگ شده و یا خون رسانی به بخش های مختلف بدن را مختل می نماید. این مسئله سبب بیماری هایی همچون آنژین، حملات قلبی و یا سکته مغزی می گردد.
مصرف بیش از اندازه هیدرات های کربن، به خصوص شکر تولید انسولین را در بدن با مشکل مواجه می کند. این امر منجر به خستگی مزمن، دیابت و چاقی می شود.
کمبود ویتامین یا مواد معدنی، عامل بسیاری از بیماری ها از جمله گواتر، اسکوروی، پوکی استخوان، اختلال در سیستم ایمنی و به دنبال آن، بروز انواع سرطان، ناهنجاری در سوخت و ساز سلولی، پیری زودرس، بیماری های روانی همچون ناهنجاری در عمل بلع و... می باشد.
آلزایمر احتمالاً با کمبود انواع ویتامین ب مرتبط است.
عدم استفاده از گلوتن) پروتئین موجود در گندم و گندم سیاه(، احتمالاً با توسعه بیماری شیزوفرنی در ارتباط می باشد(همان منبع).
ارتباط تغذیه با هوش کودکان :
هوش و استعداددر رابطه مستقیم با تغذیه فردمی باشد. در کودکان کم وزن به علت عدم تامین حد اقل نیازهای انرژی روزانه کودک اولین شاخص در کاهش وزن و کاهش رشد قد خودنمائی میکند خوب این بدان معنا است که سطح سلولی بدن به علت عدم دریافت مواد غذائی نتوانسته به رشد و تکثیر خود ادامه دهد. پس میتوان گفت مغز نیز که یکی از اجزای بدن است به اندازه کافی رشد نکرده و نتوانسته به ظرفیتهای لازم خود دست یابد. البته اگر در دوران رشد کودک خیلی زود به جبران خسارات وارده بپردازیم جای امید هست که بدن و اندامهای آن به ظرفیتهای لازم خود برسند و جبران کاستیها نیز بشو د. اما اگر سو ء تغذیه برای مدت طولانی ادامه داشته باشد کودک دچار یک سری رخدادهای ناخوشایند خواهد شده که مهم ترین آنها عقب ماندگی ذهنی کودک است و در ادامه ممکن است برون ده قلب نیز کاهش یافته و درنتیجه ریهها نیز به خوبی نقش خود را در تامین اکسیژن سلولها تامین نکنند.
درجات کمتر خسارت ناشی از سوءتغذیه در زمانی است که شاخصهای کاهش وزن و قد خیلی تغییر نمیکنند یا به عبارت دیگر شرایط فیزیکی کودک در حدی نیست که والدین و اطرافیان را به فکر تعقیب موضوع بیاندازد و کودک از یک سوءتغذیه مزمن وآرام رنج میبرد. با دیگر کودکان هم سن خود مقایسه میشود و همان ظرفیتهای دیگران نیز از او انتظار میرود در صورتی که او قادر به انجام آن کارها و رسیدن به آن ظرفیتها نیست.
کودک به علت یک سری مشکلات اعم از کم خونی و یا کاهش مختصر بازده ریوی قادر به تحمل شرایط دیگر همردیفهای خود را ندارد. مطالب را آنگونه که باید نمیتواند تحلیل کند. در ضبط و یاد آوری موضوعات به اندازه دیگران نیست و همه این مشکلات روز به روز زیاد تر میشود چرا که بر مجهولات او افزوده شده بدون آنکه کسی وی را درک کند(سايت ويكي پديا).
تغذيه وتا ثير آن بر نوجواني :
نياز به انرژى و مواد مغذى در دو جنس و در سنين گوناگون متفاوت است حتى به ميزان فعاليت نوجوانان نيز بستگى دارد.
با توجه به حساسيت دوران نوجوانى براى رشد جسمى و فکرى تغذيه مناسب در اين دوران مى تواند از بسيارى از بيماريها و عوارض جلوگيرى کند.
افراد در سنين 10 تا 18 سالگى نيازمند دريافت انرژى بيشترى هستند و اين ميزان در پسران بيشتر از دختران است زيرا رشد ماهيچه ها در پسران بيشتر است. اما تراکم استخوان در ميان پسرها و دخترها تقريبا برابر و با سرعت زيادى انجام مى شود.
نياز به انرژى و مواد مغذى در دو جنس و در سنين گوناگون متفاوت است حتى به ميزان فعاليت نوجوانان نيز بستگى دارد.
مسائل مختلفى برغذا خوردن نوجوانان تاثير مى گذارد که يکى از مهم ترين آنها فشار اجتماعى براى لاغر بودن است. تصويرى که نوجوان از اندام خود دارد و اهميت وزن و ظاهر وى در اين سنين به اوج مى رسد.
آمار نشان مى دهد که 16 درصد از دختران در سن 15 تا 18 سال تمايل به کاهش وزن داشته که اين مورد در پسران به 3 درصد مى رسد.
بيش از نيمى از نوجوانان در اين دوران زندگى دچار آکنه يا جوشهاى صورت هستند. وجود آکنه در دوران نوجوانى ممکن است با مصرف برخى مواد غذائى مثل غذاهاى چرب، چربىها، شيرينى و شکلات و همچنين با عوامل ديگرى مثل استرس و مرحله دوره ماهانه در دختران ارتباط داشته باشد دو عامل اخير اهميت بيشترى نسبت به عوامل تغذيه اى دارد.براى درمان آکنه برخى آنتىبيوتيکها و همچنين مکمل روى ويتامين A پيشنهاد شده است. هر چند اهميت هريک از آنها هنوز از نظر علمى قطعيت ندارد .
نوجوانى دورهاى با ويژگىهاى خاص در دورانهاى زندگى است. در اين دوران، نوجوان، والدين وى و همچنين افرادى که با وى از طريق خدمات بهداشتى يا نظام آموزشى در تماس هستند با مسائل و بحرانهاى ويژهاى مواجه مىشوند. در برخورد با مسائل تغذيهاى نوجوانان نکاتى مانند: رشد سريع، بلوغ و تغييرات روانى و شخصيتى بايد در نظر گرفته شوند. در دوران نوجواني، سه جنبه از رشد حائز اهميت است:
يکى شدت و سرعت رشد در محدوده دوران بلوغ، دومى تفاوت دو جنس از نظر زمان، رشد و تغييرات حاصل در نسبت ترکيبات بدن و نهايتاً تفاوتهاى موجود بين افراد مختلف از نظر زمان و شدت بروز وقايع و رشد متعاقب آن است.
بهعلاوه، بايد به اين نکته توجه شود که عادات غذائى و نوع غذاهاى مصرفى نوجوانان تحت تأثير عوامل مختلفى از جمله محيط، وضع زندگى و تکامل فردى آنها قرار دارد. بههمين دلائل براى مشاوره و آموزش اين گروه به منظور بهبود وضع تغذيه خود بايد علاوه بر دانش تغذيه به جنبههائى از علوم اجتماعى و روانشناسى مجهز بود .
تنظيم و کنترل ميزان چربى بدن در نوجوانان از مباحث قابل توجه است. در هنگام تولد تعداد سلولهاى چربى در هنگام توليد بهطور تخميمى حدود ۵ ميليارد است و در نتيجه هيپرپلازى و هيپرتروفى سلولهاى چربى در دوران رشد بزرگتر و بيشتر مىشوند. به طورىکه در يک جوان ۳۰ ميليارد سلول چربى وجود دارد. در مورد علل چاقى عوامل متعددى مانند اثر والدين (فرزندان والدين چاق سه برابر بيشتر امکان دارد که چاق باشند) همچنين عوامل فيزيولوژيک و آناتوميکى نيز تحت بررسى مىباشند. براى کنترل اضافه وزن نوجوانان اولاً مرحله رشد و بلوغ جنسى و ثانياً استفاده از مشارکت مادر و دوستان نوجوانان حائز اهميت است .
چنانچه يک نوجوان نياز به رژيم کاهش وزن داشته بايد اين رژيم طورى طراحى شود که در رشد و بلوغ وى تداخل نکرده و آنرا به تأخير نياندازد. نياز کالريک اين گروه در مورد پسران نوجوان ۴۵ تا ۵۵ کيلوکالرى به ازاء کيلوگرم وزن بدن و در دختران بهطور متوسط ۴۰ تا ۴۷ کيلوکالرى وزن بدن است، حائز اهميت مىباشد. روند کاهش وزن در بهترين شکل نبايد بيش از ۱ کيلو کاهش وزن در هفته باشد. در اين مراحل حمايتهاى عاطفى دوستان و اطرافيان به شکل صحيح اهميت دارد.
راهنماى مصرف توصيه شده روزانه براى نوجوانى و جوانى :
- ۳ تا ۴ ليوان شير يا ماست بدون چربى يا کمچربى جهت فراهم آوردن کلسيم، ويتامين D، ريبوفلاوين و در افراد گياهخوار، جهت دريافت پروتئين کافي.
- ۵ واحد يا بيشتر ميوههاى تازه، خشک، خام، پخته و يخزده و نيز سبزيجات با برگ سبز تيره. نارنجي، زرد يا قرمز
- ۲ واحد يا ۶۰ تا ۹۰ گرم غذاهاى پروتئينى کمچربى مانند مرغ، بوقلمون، ماهى و گوشت گوساله کمچربي.
- ۶ تا ۱۱ واحد غلات، نان و دانه غلات بهخصوص غلات کامل( نان بهخصوص سنگک، بربري، تافتون و لواش)، ماکاروني، برنج، سيبزمينى و ساير نشاستهها جهت دريافت انرژى موردنياز.
- مصرف مقادير کم و يا يکبار در روز مواد حاوى چربى و قند بالا مانند دِسِرها، شکلات، کيک و کلوچهها که داراى ارزش تغذيهاى پائينى نيز هستند
نقشتغذيهمناسبكهدر واقعاستفادهمتناسبو متعادلاز گروههاياصليمواد غذاييميباشد در تأمينسلامتافراد، غير قابلانكار است. تغذيهمناسبو متنوعدر ميزانقدرتيادگيريدانشآموزانمؤثر استو بر رشد تحصيليآنان، افزايشبازدهيدر سرمايهگذاريآموزشيو نهايتاً بهرهوريمليتأثير خواهد گذاشتنقشمواد غذاييدر بدنرا ميتوانبهسهمورد زير تقسيمكرد:
1ـ توليد انرژي: جهتانجامفعاليتهايحياتيدستگاههايمختلفبدنمانند قلب، ريه، دستگاهگوارشو عضلاتو تأمينانرژيلازمبرايانجامكارهايروزانه. قندها و چربيها از عمدهترينگروههايمواد انرژيزا هستند.
2 ـ مادهسازي: كهسببرشد و ترميمو بازسازيبافتهايبدنميشود. پروتئينها دستهعمدهمواد غذاييمورد استفادهدر زمينهمادهسازياست.
3 ـ انجامواكنشهايشيميايي: از جملهوظايفويتامينها و تركيباتمعدنياستكهكمبود آنها عاملبروز بيماريهايگوناگونميشود .
دوران جنيني و سال اول تولد يکي از مهم ترين دوران رشد کودک است و رسيدن مواد تغذيه اي اعم از پروتئين ، انرژي و ريز مغذي ها نقشي بسيار مهم و اساسي در رشد و تکامل او تا قبل از مدرسه دارند . عوارض بعضي از اين کمبودها چنانچه طفل در اين دوران با آن روبه رو شده باشد در سنين مدرسه غير قابل جبران است.
کمبود(PEM) عمده ترين مشکلات تغذيه اي کشور، سوء تغذيه ناشي از کمي دريافت پروتئين و انرژي و ساير کمبودها شامل کمبود ويتامينهايA ، يد ، کمبود آهن و کم خوني ناشي از آن مي باشد . کمبود ويتامين نيز در کودکان گزارش شده است .
بعضي از اين کمبودها نظير کمبود ويتامين D، کمبود ويتامين B2 مثل ويتامين B به دليل فقر مواد مغذي در غذاهاي منطقه، همه گروههاي سني را درگير مي کند، ولي کودکان به دليل افزايش نياز در دوران رشد بيشتردر معرض خطر قرار مي گيرند . افزايش نياز در اين دوران قابل توجه است، به ويژه کودکان که در جهش هاي رشد نياز بيشتري به مواد مغذي و ريز مغذي ها مانند يد و آهن دارند . تفاوت نياز در دختران و پسران، به ويژه در دوران بلوغ، به دليل تفاوت سن بلوغ است و بعد از آن ، نياز به يد وآهن در دختران بيشتر است . ولي بعد ازبلوغ تعادل هورمون ها در پسران به گونه اي است که رشد غده تيروئيد در اثر کمبود يد در آنان متوقف مي شود ولي در دختران ، نياز هم چنان تا دوران بارداري وجود دارد . به همين دليل بعد از دوران بلوغ، گواتر در زنان 5 تا 6 برابر بيش تر ازمردان است .
شيوع کمبود آهن و کم خوني ناشي از فقر آهن نيزدر دختران پس از بلوغ به دليل خون ريزي ماهانه افزايش مي يابد . سايرکمبودها مانندکلسيم و ويتامين D نيز در دوران کودکي و نوجواني به طور يکسان بر هردو جنس اثر مي گذارد ولي در نهايت زنان بيشتر در معرض خطر کمبود کلسيم و ويتامين Dقرار مي گيرند . بنابراين در کودکي و دوران تحصيلي اگر چه تغذيه صحيح در هر دو جنس اهميت دارد، ولي زنان به خاطر دليل اينکه از ذخاير بدن خود در دوران بارداري و شير دهي استفاده مي کنند، آسيب پذيرتر بوده و نياز به توجه ويژه تري دارند . سوء تغذيه در دختر بچه ها در حقيقت نسل را در معرض خطر قرار مي دهد . زنان کوتاه قد به طور معمول داراي لگني کوچک هستند و در زمان بارداري جنين آنها نمي تواند رشد بالقوه خود را داشته باشد بنابراين در آنها احتمال به دنيا آمدن پسر يا دختري با وزن کم( کم تر از 2500 گرم) وجود دارد .
تحقيقات نشان داده است که مادران کم وزن با جثه کوچک، کودکان کوتاه تر و با سر کوچک تر به دنيا مي آورند . اين تحقيقات رابطه معني داري را بين سن مادر و وزن هنگام تولد نشان داده است ، از جمله آن که مادران جوان تر کودکاني با جثه ريزتر به دنيا آورده اند . غلظت هموگلوبين نيز در سه ماهه اول ، ارتباط مثبتي با وزن ، قد و دور سر نوزاد داشته است . کودکان کم وزن ، به طور معمول مشکلات زيادي در زمينه رشد، تغذيه و ايمني دارند و معمولاً بيشتر ازکودکان سالم و با تأخير رشد در دوران کودکي مواجه مي شوند و به همين ترتيب اين حلقه معيوب باعث پديد آمدن نسلي کوتاه تر مي شود .
تحقيقاتي که در بنگلادش در اين زمينه صورت گرفته است نشان مي دهد ، دختران کم وزن و کوتاه قد( مادران مبتلا به سوء تغذيه) فرزنداني کوتاه تر به دنيا آورده اند . اين امر در بين سال هاي 1937 تا 1982 باعث شده که قد پسران روستايي بنگلادش در يک دوران 45 ساله، 12 سانتي متر کوتاه تر شود . يکي از دلايل ، عادات جاري و مرسوم سنتي است که طبق معمول زنان ديرتر از مردان سر سفره مي نشينند و غذاي کم تري دريافت مي کنند. اين تبعيض تغذيه اي باعث کوتاه قدي و سوء تغذيه دختر بچه ها مي شود. دختران جوان مبتلا به سوء تغذيه که زودتر ازدواج مي کنند و بچه دار مي شوند ، نمي توانند کودکاني با وزن متعادل به دنيا آورند . سالانه حدود يک ميليون کودک زير 5/2 کيلو در بنگلادش به دنيا مي آيند که بالاترين رقمLBW در دنياست
اگر چه موضوع بحث، سوء تغذيه در دانش آموزان است و در نظر داريم ابعاد مختلف سوء تغذيه را در اين سن بشناسيم، ولي به دليل تسلسلي که رشته هاي مسائل را از بدو تولد تا آخرين روزهاي حيات به هم پيوند مي دهد ، ناچاريم بدانيم که چگونه ، نوزادي که ثمره يک مادر مبتلا به سوء تغذيه است در دوران تحصيل نمي تواند کفايت لازم را براي يادگيري داشته باشد . وقتي در مدرسه به اين گونه کودکان برخورد مي کنيم با شناسايي عمق مشکل مي توانيم به آنها و نسل آينده شان کمک کنيم .اگر ريشه مشکل را بدانيم، بي جهت کودکان را به باد انتقاد نمي گيريم ، آنها را سرزنش نمي کنيم و گناه آنچه را که آنها مسئول آن نيستند به پايشان نمي نويسم .
فرض کنيد کودکي را که به دليل ناتواني هاي تحصيلي ، شديداً مورد موأخذه قرار مي دهند، بشناسيد . اگر اين کودک نوزادي بوده است که به دليل گفته شده، کم وزن به دنيا آمده، براي اين که بدانيد او با گذر از چه مشکلاتي کوله بار زندگي را به دوش کشيده است ، به چند مورد اشاره مي کنيم ::
امکان مرگ او تا 28 روز پس از تولد، 40مرتبه بيش تر از نوزاداني است که با وزن طبيعي به دنيا آمده باشند . -
وقتي به سن يک سالگي رسيده ، 5 برابر بيشتر از نوزادان سالم خطر مرگ را پشت سر گذاشته است . -
- او زنده است ولي با اخلالاتي در تکلم ، تکامل و نمو سيستم عصبي، ضعف قوه بينايي ، کاهش فراگيري هاي اکتسابي و کري روبه رو مي باشد
- - او بيش تر از ديگران به عفونت هاي تنفسي، گوارشي و ساير بيماريها مبتلا مي شود؛ هميشه رنجور است و از بيماري رنج مي کشد
- - امکان ابتلاي او در بزرگسالي نيز به بيماري هايي نظير ديابت، فشار خون و بيماري هاي قلبي بيش از نوزادان سالمي است که به دوران بزرگسالي رسيده اند
اگر اولياي مدرسه و والدين او بدانند زندگي چه دشواري هايي را به دليل گناه ناکرده او، به او تحميل کرده است هرگز به خود اجازه نمي دهند با شيوه هاي متفاوت از او بخواهند چيزي بشود که نمي تواند . دانشمنداني که درباره مسئله سوء تغذيه و عوارض اقتصادي و اجتماعي ناشي از آن کار مي کنند، توانسته اند با محاسبات دقيق، ارزشي را که يک انسان توانمند مي تواند براي جامعه خود داشته باشد از نظر توانمندي هاي فيزيکي و ذهني به معياري قابل سنجش (پول) تبديل کنند . آن گاه بر اساس آمار سوء تغذيه، ضرر وزيان کشورها را مقايسه کرده اند تا به سياست گذاران نشان دهند که به عواقب ناشي از سوء تغذيه بنگرند و با طراحي برنامه هاي پيش گيري ، نسل هاي آتي را از رکود و عقب ماندگي برهانند . اين محاسبات مي گويد؛ سرمايه گذاري در اين زمينه چه قدر مي تواند به نفع جامعه باشد(سايت دانشكده تغذيه).
کم خوني ناشي از فقر آهن و اثر آن بر قدرت فراگيري:
کودکان سنين مدرسه به ويژه اگر متعلق به خانواده هايي هستند که از نظر اقتصادي و اجتماعي در سطح پاييني هستند، ممکن است به درجاتي از فقر آهن و کم خوني ناشي از آن مبتلا شوند
در مناطقي که آب آلوده براي شرب وجود دارد و وضعيت بهداشت محيط در سطح مطلوبي نيست، ممکن است دريافت آهن از طريق مواد غذايي کافي باشد، ولي ابتلا به بيماري هاي عفوني و انگلي موجب سوء تغذيه ناشي از پروتئين و انرژي مي شود که خود روي جذب آهن اثر دارد . عوارض مهمي که مربيان مي توانند به وسيله آن به فقر آهن مشکوک شوند ، بي تفاوتي ، خستگي، بي حسي ، کاهش قدرت يادگيري و عدم تمايل به فعاليت هاي فيزيکي مثل ورزش است . کودک پس از اين مرحله از ذخاير آهن بدن خود استفاده مي کند و در صورتي که ذخاير ، کاهش يابد ، کم کم وارد مرحله کم خوني ناشي از فقر آهن مي شود
در تحقيقي نشان داده شد که اضافه کردن آهن به رژيم غذايي، اگر با هدف کاهش کم خوني تا ميزان دو سوم صورت گيرد ، مي تواند در مدت 7 سال 2، /3 ميليارد دلار بهره وري داشته باشد . بر اساس يافته هاي يک تحقيق که بر روي کودکان دبستاني کلاس اول ناحيه يک کرمان انجام شد، تأثير دريافت قرص آهن بر تمرکز ذهني کودکان و بهبود قدرت يادگيري در مقايسه با گروه شاهد ثابت گرديد. اين تحقيق نشان داد، آهن ياري ، باعث بهبود قدرت تمرکز ذهني کودکان کم خون خواهد شد.
به طوري که تفاوت معني دار آماري بين ميانگين نمرات آزمون تمرکز ذهني گروه درمان شده پيش از مداخله با پس از مداخله مشاهده گرديد
غذاهایی که فعالیت مغز را افزایش می دهد و جهت یادگیری مفید است عبارتند از :
1. عسل : عسل + لیمو + آب {صبح خورده شود}
2. مغر بادام خام : مخلوط با عسل افسردگی را نیز برطرف می کند.
3. مصرف پروتین های گیاهی : حبوبات
4. قندهای طبیعی : عسل- انجیر- موز- کشمش.
5. غلات و جوانه ها : گندم و جو.
6. روغن های گیاهی : زیتون- ذرت.
7. نخوردن غذاهای : سرخ کرده.
8. درست غذا خوردن : با دست غذا بخوریم، به غذا نگاه کنیم و به خوبی و آهسته بجویم .
9. جهت تقویت حافظه : روغن زیتون- انجیر- خرما- شیر گوسفند- ماهی
غذاهایی که فعالیت مغز را کم می کند( مضرات) عبارتند از :
1.لبنیات و مشتقات آن.
2.ترشی جات سرکه ای.
3. میوه جات ترش و کا ل.
4.گوشت گاو.
5.سوسیس- کالباس- همبر.
6. چای.
7. آب یخ.
8. زیاده روی سیب زمینی و عدس.
9. مرغ ماشینی.
10. غذاهای ساندویچی.
11. الکل.
کودکان به چه غذاهایى نیاز دارند؟
پروتئین
کودکان پایه ابتدایى (۱۱ - ۷ سال) به پنج وعده پروتئین در روز نیاز دارند که باید در صبحانه و ناهار مصرف شود. منابع غذایى پروتئینى شامل مرغ ، تخم مرغ ، ماهى ، بنشن ها (عدس و لوبیا و ...) و سویا مىشود. رژیمهاى غذایى صرفاً گیاهى براى بچهها توصیه نمىشود. زیرا توازن پروتئین در بدن بدون گوشت مشکل است. همچنین کودکان به اسیدهاى چرب اشباع نشده موجود در ماهى نیاز دارند. این چربیهاى اشباع نشده (مخصوصاً ماهیهایى که در آبهاى سرد هستند مانند ماهى آزاد) فوراً به سلولهاى مغز و دیگر اعضاى بدن مىرسند(سايت تبيان).
کربوهیدراتها
کودکان پایه ابتدایى روزانه به هفت وعده کربوهیدرات هر وعده (نصف فنجان حبوبات ، پاستا یا برنج یا یک برش نان گندم) به علاوه پنج وعده میوه و سبزیجات (هر وعده نصف فنجان میوههاى ریز شده و رنگارنگ) نیاز دارند. ترکیب کربوهیدرات (گندم ، حبوبات ، پاستا و سبزیجات) با غذاهاى حاوى پروتئین موجب یک تغذیه متعادلترشده وکودک شما را هوشیارتر مىکند. زمانی که کودکان مدرسه رفتن را آغاز مىکنند، بیش از پنجاه درصد کالرى مصرفى آنها روزانه صرف آن مىشود. برخلاف دیگر اعضاى بدن ، مغز ۲۴ ساعت روز را کار مىکند و گلوکز ، قند سادهاى که هنگام هضم کربوهیدرات بوجود مىآید تنها سوختى است که مغز براى فعالیت نیاز دارد. در حالیکه سلولهاى دیگر بدن پروتئین و چربیها را به گلوکز تبدیل مىکنند سلولهاى مغز نمىتوانند این کار را انجام دهند
چربیها
کودکان پایه ابتدایى به پنج وعده چربى در روز نیاز دارند: یک قاشق چایخورى روغن یا مایونز ، یک قاشق چایخورى کره بادام یا فندق و ... یا سس سالاد. با اینکه شاید همه ما از چربى واهمه داشته باشیم باید انواع خوب آن را براى یادگیرى مورد استفاده قرار دهیم. دو سوم آن باید از چربیهایى مانند روغن کانولا ، برزک ، زیتون ، گل کاجیره ، سویا و گردو بوده و بیش از یک سوم آن را چربیهاى اشباع شده مانند کره تشکیل دهد. کمبود اسیدهاى چرب ضرورى (EFAS) مى تواند موجب آلرژیهایى از قبیل آسم و اگزما و همچنین بیش فعالى شود. اما این عوارض را مىتوان با مصرف مکملهاى DHA (اسید دوکوساهگزانوئیک) که در روغن ماهى بوده و در برخى موارد GLA (اسید گاما لینولنیک) که در روغن علف خر یا گل مغربى وجود دارد، کنترل کرد. از چه چیزهایى باید پرهیز کرد؟
امروز بطور معمول ۲۸۰۰ افزودنى به غذاهاى آماده اضافه مىشود. به علاوه پنج میلیون پوند آنتىبیوتیک و هورمون که به حیوانات داده مىشود تا رشد کرده و بتوان از لبنیات و گوشت آنها استفاده کرد. بر مبناى تحقیقات که توسط اداره کشاورزى آمریکا انجام شده تقریباً نصف کالرى مصرفى روزانه کودکان از چربى و قند اضافى تأمین مىشود (نه از نوع طبیعى آنان).
قند
تحقیقات اخیر نشان مىدهند قند در مغز استرس ایجاد مىکند. براى مثال نیم ساعت پس از خوردن یک ماده قندى ، کالرى پوچ به سرعت مىشکند (حبوبات ، نان و ...) و گلوکز خون کودک بالا مىرود. اگرچه ماهیچهها و دیگر بافتهاى چربى آن را براى استفاده بعد ذخیره مىکنند، بافت مغز نمىتواند این کار را انجام دهد. سه ساعت پس از خوردن مواد قندى ، گلوکز خون پایین آمده و شروع به آزاد کردن هورمونهاى استرس زا مىکند. کودکانى که دچار اختلال کم توجهى (ADD) و اختلال بیش فعالى (AD/HD) هستند کمتر قادرند با تأثیرات غذاى شیرین مقابله کنند و بنابراین فعالیت فیزیکیشان افزایش مىیابد که این فعالیت در اثر پایین آمدن گلوکز خون و تلاش براى به کار انداختن مغز است. تحقیقات نشان مىدهند حتى بزرگسالان دچار (ADD) و (AD/HD) که در سوخت و ساز گلوکز مشکل دارند، بخشهایى از مغزشان که توجه ، رفتار و کنشهاى درونى آنها را تنظیم مىکند تحت تأثیر قرار مىگیرند.
جایگزینها
متأسفانه قندهاى جایگزین نیز مشکلات دیگرى به همراه دارند. مثلاً آسپارتام ، بر سیستم عصبى مرکزى تأثیر گذارده و موجب اختلالاتى مانند حمله مىشود. دکتر ویلیام ام پاردیریج از مدرسه پزشکى UCLA دریافته که فنى لالانین موجود در اسپرتوم به راحتى از مانع خون مغز (BBB) عبور کرده و توازن فرار سانهاى عصبى را به هم مىزند. اگرچه از میان بدن که عبور مىکند تغییراتى بوجود نمىآورد. نتیجه آن شامل کم توجهى ، بیش فعالى و حتى حمله مىشود. آسسولفام K ، موجب آزاد شدن انسولین مىشود. همانکارى که یک غذاى شیرین مىکند. سوکرالوز نیز که درسال ۱۹۹۸ توسط FDA تأیید شد باید توسط کبد سم زدایى شود که این کار باید با اضافه کردن یک مواد شیمیایى مضر دیگر هنگام پخت، به غذاهاى آماده انجام گیرد.
آلرژیهاى غذایى
تصور نکنید علائم آلرژى فقط خارش ، عطسه و دیگر علائم مشهود است. دکتر آلان گابى از دانشگاه باستیر معتقد است که آلرژیهاى غذایى مخفى مىتوانند موجب دامنه وسیعى از مشکلات فیزیکى و روحى شوند. داروهاى محیطى نیز مانند آفت کشها ، حشره کشها و دیگر آلایندههاى محیطى ، مصرف بیش از حد آنتىبیوتیک و رژیم نامناسب غذایى همگى در بوجود آمدن آلرژى نقش مؤثرى دارند. تحقیقات دیگرى نیز چیزهاى دیگرى در ارتباط با رژیم غذایى بیش فعالى کشف کردند که طبق آن شکلات ، ذرت ، تخم مرغ ، شیر ، پرتقال و گندم غذاهاى شایعى هستندکه با اختلال بیش فعالى و آلرژى در کودکانى که بیش فعال نیستند در ارتباط هستند. طى یک پاسخ آلرژیکى ، در مغز هیستامین آزاد مىشود. همچنانکه در اعضاى دیگر بدن نیز اینگونه مىشود. یکى از تأثیرات هیستامین ، افزایش فرار خونابه خون در اطراف بافتهاى مغز است. مغز اشباع از آب شده و در پى آن میزان توجه و عملکرد حافظه کاهش مىیابد.
غذاهاى خانگى (و نه غذاهاى آماده) براى هر سنى خوب هستند اما براى بچههاى در حال رشد بسیار مهم هستند. سعى کنید فریزرتان را در پاییز با غذاهاى طبیعى و حیوانى پر کنید. اگر غذاى فرزندتان را چه در خانه و چه براى مدرسه با رژیم غذایى مناسب و متوازن درست کنید موجب مىشود میزان یادگیرى دروس در آنها افزایش یابد(انجمن درمانگران ايران)
ميزان كالري مورد نياز بدن :
آیا تا به حال در مورد غذایی که در طول روز مصرف می کنید، فکر کرده اید؟ متاسفانه بسیاری از افراد کالری، به اندازه نیاز بدن را مصرف نمی کنند. کالری بیش از اندازه باعث ایجاد جاقی شده و کمبود آن نیز مشکلات دیگری را برای بدن شما ایجاد می کند.
نياز کالريک نوجوانان بهخوبى مطالعه و تشخيص داده نشده است، ولى براساس مطالعات انجام شده و مطالعات توسط بمب کالريمتري، بين کالرى مورد نياز و قد رابطه مستقيمى وجود دارد. قد هر فرداحتمالاً بهترين شاخص نشاندهنده آنابوليسم و رشد در اين دوره است. بنابراين استفاده از واحد Kcal/cm با استفاده از RDA يک راه عملى بهنظر مىرسد. براساس مطالعات انجام شده در ايالاتمتحده در دختران حداکثر نياز کالريک به هنگام اولين قاعدگى به ۲۵۵۰ کيلو کالرى مىرسد که پس از منارک کمى کاهش مىيابد. در پسران ميزان کالرى مورد نياز با شدت افزايش رشد رابطه دارد و به حداکثر ۳۴۰۰ کيلو کالرى مىرسد، ولى در حوالى ۱۹ سالگى حدود ۵۰۰ کيلوکالرى کاهش مىيابد. بهترين راه ارزيابى ميزان و کفايت دريافت انرژى اندازهگيرى ترکيب بدن (Body composition) است. بهعلاوه، ميزان فعاليت جسمانى عامل ديگرى است که بر ميزان نياز کالُريک فرد تأثير مىگذارد(همان منبع)
عملکرد کالری :
هر نوع ماده خوراکی (بجز آب) شامل کالری است که باعث تولید انرژی در بدن می شود. اما اگر می خواهید رژیم غذایی مناسبی داشته باشید، باید طرز استفاده کالری مورد نیاز بدن را یاد بگیرید. مشکل این جاست که میزان کالری مورد نیاز در افراد مختلف، متفاوت است؛ چراکه هر فرد به میزان بخصوصی کالری نیاز دارد.
میزان مصرف کالری روزانه ما به عوامل مختلفی از جمله: وزن، قد، جنسیت، سن و فعالیت روزانه بستگی دارد. هر چه فردی جوان تر و خوش اندام تر باشد، نیاز به کالری بیشتری دارد. البته این مقدار کالری با افزایش سن افراد کاهش می یابد.
علیرغم اینکه کالری ها برای بدن بسیار مفید هستند، می توانند عملکرد مضری نیز از خود نشان دهند. آقای دکتر ریچارد ویندراک پروفسور دانشگاه ویسکونسین معتقد است که اگر افراد به اندازه کافی کالری مصرف نمایند هیچ گاه دچار پیری زودرس نمی شوند. یکی از عوامل ایجاد پیری نفوذ رادیکال های آزاد به بافت ماهیچه ای است. اگر بتوانید به اندازه کالری مصرف کنید، از فرایند نفوذ رادیکال ها به داخل بافت ها جلوگیری کرده و بنابراین سلامتی شما تضمین خواهد شد
کالری موردنیاز
یک رژیم غذایی سالم حاوی چه مقدار کالری است؟
پیش از هر چیز باید بدانید که بدن انسان پروتئین، چربی و کربوهیدارت ها را نیز به کالری تبدیل می نماید. 1 گرم پروتئین و کربوهیدارات برابر است با 4 کالری است و همچنین 1 گرم چربی برابر با 9 کالری می باشد. واضح است که غذاهای پر چرب حاوی کالری بیشتری نسبت به غذاهای کم چرب هستند . منظور ما این نیست که چون چربی غذایی پایین است پس شما هر چقدر که دوست داشتید می توانید از آن بخورید.
حتی اگر شما در یک وعده غذایی از مقدار زیادی پروتئین استفاده کنید این کار می تواند سلامت شما را به خطر اندازد. یک مرد بالغ قادر به هضم 40 گرم پروتئین در هر وعده غذایی می باشد. هر چه بیش از این مقدار مصرف شود به عنوان چربی در بدن فرد ذخیره می شود. این نکته را زمانیکه در حال رژیم گرفتن به خاطر بسپارید.
کالری مورد نیاز بدن شما باید از 55-60 درصد از کربوهیدرات، 25-30 درصد از پروتئین و 15-20 درصد از چربی تشکیل شود. یک انسان سالم باید میزان کالری مورد نیاز بدن خود را طی 4-6 وعده به بدن برساند که البته به دلیل شرایط شغلی و فرهنگی به ما آموزش داده اند که غذای خود را در 3 وعده نسبتا بزرگتر میل کنیم که این امر به عنوان یک رژیم غذایی سالم به شمار نمی رود.
میزان کالری مورد نیاز یک مرد بالغ فعال ( منظور از فعال بودن ، داشتن حداقل 3-5 مرتبه ورزش در طول هفته می باشد) بر اساس عوامل فوق الذکر در حدود 2500-3000 کالری در هر روز می باشد.
مصرف روزانه کالری :
BMR راه های متفاوتی برای تشخیص میزان کالری مورد نیاز روزانه بدن وجود دارد که ما در این قسمت یکی از آنها را به نان فرمول "هریس بندیک" را برای شما انتخاب کرده ایم. این فرمول یکی از آسانترین راه های محاسبه فرایند بنیادین متابولیک است (BMR ). عوامل مهم در این فرمول عبارتند از: جنسیت، وزن بدن (به کیلو )، قد (به سانتی متر)، و سن. فرمول مذکور به این شکل است.
(سن × 8.6) – ( قد × 5 ) + ( وزن × 13.7 ) + 66 = MRM
به عنوان مثال:
1- مرد: 66
2- وزن 75 کیلو : 1027.5 = (75 × 13.7)
3- قد 175 سانتی متر : 875 = (175 × 5 )
4- سن 28 سال : 190.4 = (28 × 6.8 )
مرحله 1 تا 3 و بعد هم مرحله 4 را از مجموع کم کنید که رویهم می شود 1778.1
مضرب فعالیت
بالاخره هر چه میزان فعالیت فرد بیشتر باشد بدن او کالری بیشتری طلب می کند.
افراد بدون فعالیت= (میزان کم یا هیچ گونه فعالیت)1.2 × BMR
افراد کم فعالیت = (کمی نرمش در حدود 1 تا 3 روز در طول هفته)1.375 × BMR
افراد با فعالیت متوسط = (نرمش متعادل در حدود 3 تا 5 بار در طول هفته) 1.55 × BMR
افراد فعال = (ورزش روزانه) 1.725 × BMR
افراد بیش فعال = ( ورزش های سنگین روزانه ) 1.9 × BMR
در این حالت اگر فردی که در مثال بالا میزان کالری مصرفی روزانه او محاسبه شد، دادرای فعالیت فیزیکی متوسطی هم باشد می بایست عدد بدست آمده (1778.1) را در 1.55 ضرب کند تا کالری نهایی مورد نیاز بدن خود را بدست آورد که این مقدار برابر است با 2756 در هر روز.
میزان صحیح کالری
شاید برای بعضی از افراد انجام دادن تمام کارهایی که ذکر شد اندکی دشوار باشد به همین دلیل در این قسمت برای شما یک نمونه از غذاهایی که مصرف آنها در طول روز باعث ایجاد 2700 کالری می شود را آورده ایم
(به راحتی با زیاد و کم کردن مصرف می توانید کالری را افزایش و یا کاهش دهید)
صبحانه
فواید صبحانه:
_ توازن انسولین بدن را حفظ می کند .
_ اعمال بدن را تنظیم می کند .
_ علاقه مفرط به خوردن مواد قندی و نشاسته ای را کم می کند .
_ گلوکز بدن را متعادل نگه می دارد ودر نتیجه جریان انرژی را ثابت می کند .
_ به دفع مواد زائد از بدن کمک می کند .
_ تمرکز ، هوش و فعالیت ذهنی را تقویت می کند .
_ خلق و خو را آرام می کند .
_ از ضعف و خستگی مفرط در طول روز جلو گیری می کند .
_ کمک می کند فرد کالری بیشتری بسوزاند و راحت تر رژیم بگیرد .
_ از یبوست جلوگیری می کند.
_ اشتها ، گرسنگی و حرص به غذا خوردن را تنظیم می کند .
_ فرد را در طول روز شادابتر نگه می دارد.
كساني كه صبحانه مناسب و سالم و حاوي غلات كامل ميخورند تقريباً در همه روز قند خونشان در حد طبيعي باقي ميماند. صبحانه مهمترين وعده غذايي به حساب ميآيد و كساني كه اين وعده غذايي را در برنامه روزانه خود ميگنجانند، از سلامت بيشتري در طول زندگي خود برخودارند.بسياري از تحقيقات كه پيش از اين انجام شدهاند نشان ميدهند كه صرف صبحانه ميتواند از افزايش وزن جلوگيري كند و احتمال بروز بيماريهاي قلب و عروق را در حد قابل ملاحظهاي كاهش دهد. در حال حاضر بيماريهاي عروق قلب مهمترين علت مرگ در جوامع پيشرفته و همچنين جوامع در حال توسعه به شمار ميروند و بهترين راه براي كاهش ابتلا به اين بيماريها آن است كه سبك زندگي و به ويژه رژيم غذايي تغيير يابد.
با داشتن رژيم غذايي مناسب و تحرك بدني كافي ميتوان احتمال ابتلا به بيماريهاي قلب و عروق را به حداقل رساند. همچنين بالا بودن قند خون و عدم توانايي بدن در كنترل اين ماده ميتواند زمينه ساز ابتلا به ديابت و ديگر بيماريهاي ناشي از آن باشد.
به گفته محققان صبحانهاي كه از غلات كامل با فيبر غذايي كافي تشكيل شده باشد ميتواند از نوسانات قند خون در طول روز جلوگيري كند و به اين ترتيب مانع از آسيبهاي ناشي از بالا بودن قند خون گردد. مصرف چنين صبحانهاي موجب ميشود تا حداقل تا ده ساعت قند خون در حد سالم باقي بماند
نقش صبحانه در سلامتی
براساس شواهد تازه ای که پزشکان در آمریکا کشف کرده اند، رمز سلامتی در خوردن صبحانه نهفته است. این گروه معتقدند که حذف صبحانه احتمال چاق شدن، ابتلا به دیابت و حتی سکته قلبی را افزایش می دهد. افرادی که هر روز صبح یک وعده غذایی کامل شامل غلات سبوس دار مصرف می کننـد احتمـالاً بیـش از سایر افراد از فواید بهداشتی آن بهره می برند. دکتر مارک پریـرا و همکاران او در دانشکده پزشکی هاروارد عادت غذایی ۱۱۹۸ نفر سیاهپوست و ۱۶۳۳ نفر سفیدپوست را مورد بررسی قرار داده اند. در مجموع ۴۷ درصد سفید پوست ها و ۲۲ درصد سیاهپوستها هر روز صبحانه می خورند.
دانشمندان دریافتند که احتمال چاق شدن افرادی که هر روز صبحانه می خورند، یک سوم کمتر از کسانی است که از خوردن آن پرهیز می کنند، به علاوه احتمال ابتلای این افراد به بیماریهای قندخون ۵۰ درصد کمتر از سایرین است. مشکل قندخون، خطر ابتلا به بیماری دیابت یا کلسترول بالا را که از عوامل ایجاد ناراحتی های قلبی است افزایش می دهد. پژوهشگران بر این باورند که خوردن صبحانه می تواند به تثبیت میزان قند خون که اشتها و انرژی را تنظیم می کند یاری برساند. زیرا افرادی که صبحانه می خورند در طول روز کمتر گرسنه می شوند و از زیاده روی در خوردن پرهیزخواهندکرد. یکی از کارشناسان امور تغذیه اظهار می دارد “نتایج ما نشان می دهد که صبحانه واقعاً ممکن است مهمترین وعده غذایی روزانه باشد.” در ضمن به نظر می رسد که صرف صبحانه نقش مهمی در کاهش خطر دیابت نوع دوم و بیماری های قلب و عروق ایفاء می کند. افزون بر این پژوهشگران اخیراً تحقیق درباره محتویات صبحانه افراد را مورد مطالعه قرار داده اند تا متوجه شوند کدام غذاها به بهبود سلامتی کمک می کند. نتایج اولیه حاکی است که موادی که کاملاً از غلات تشکیل شده است برای سلامتی مفید می باشند. نتیجه بررسی پزشکان در این زمینه نشان می دهد کسانی که این نوع مواد را مصرف کرده اند، ۱۵ درصد کمتر به مشکلات قند خون مبتلا می شوند.
صبحانه چه چیزی به ما می دهد؟
گلوکز
گلوکز که منبع انرژی بدن است، با مصرف کربوهیدرات شکسته شده و جذب می شود. در اول صبح، که حداقل ۱۰ الی ۱۲ ساعت از آخرین خوراک شما می گذرد، سطح گلوکز بدن پایین است. وقتی این اتفاق می افتد، بدن با آزاد کردن گلوکزی که در بافت های عضلانی و کبد ذخیره شده است، و گلیکوژن نامیده می شود، کمبود گلوکز را جبران میکند. وقتی همه انرژی گلیکوژن نیز تمام شد، بدن اسیدهای چرب را برای تولید انرژی تجزیه میکند. بدون کربوهیدرات، اسیدهای چرب نیمه کاره اکسید می شوند، که ممکن است موجب پایین آمدن سطح انرژی بدن شود. از اینرو، صبحانه می تواند میزان انرژی بدن و همچنین متابولیسم را در طول روز تقویت کند.
ویتامین ها، مواد معدنی، و موادمغذی لازم
صبحانه حجم قابل توجهی از موادغذایی مورد مصرف در طول روز را تامین میکند و این فرصت را به شما می دهد که از موادغذایی تقویت شده مثل آهن، ویتامین B و فیبر استفاده کنید. ویتامین ها، مواد معدنی و سایر موادغذایی مورد نیاز بدن فقط از طریق خوردن غذا به دست می آید. از اینرو، گرچه بدن می تواند انرژی کافی تا وعده غذایی بعد را تامین کند، با اینحال باز هم باید برای حفظ سلامت و سرزندگی سطح ویتامین ها و موادمعدنی بدن را بالا نگه دارید.
چرا صبحانه يكي از مهم ترين وعده هاي غذايي است؟
پس از پايان خوابيدن و ۸ تا ۱۰ ساعت وقفه در سوخت رساني بدن، صبحانه خوردن به عنوان عاملي براي تجديد قوا از اهميت بالايي برخوردار است. اين، بيشترين وقفه ميان وعده هاي سه گانه غذايي است. وقتي خواب هستيد، بدن به غذا، سوخت و انرژي براي تپش منظم قلب، تنظيم اعصاب و سلول هاي عصبي و همچنين غذارساني به مغز احتياج دارد كه بيشتر اين سوخت از گلوكزهاي خون، ماهيچه ها و شش ها كه اكسيژن را به خون مي رسانند، تأمين مي شود. با آغاز صبح، بدن از حالت استراحت بيرون مي آيد و به انرژي و غذا احتياج دارد و اين سوخت را بايد از خوردن وعده هاي غذايي تأمين كند. به همين علت خوردن صبحانه، مخصوصاً براي كودكان بسيار اهميت دارد.
كودكان با خوردن صبحانه، گيرايي بيشتري براي درست خواندن و فهميدن مطالب جديد دارند و به جاي اين كه به فكر رفع گرسنگي باشند، به فكر درس خواندن و فهميدن مطالب درسند. صبحانه خوردن موجب تعادل وزن در افراد و بخصوص در كودكان مي شود. هنگام فعاليت هاي روزمره يا تمرين هاي ورزشي، ماهيچه ها شديداً به انرژي كه از طريق كربوهيدرات ها تأمين مي شود نياز دارند. كربوهيدرات ها در واقع چون در بدن توليد نمي شوند بايد از غذاها تأمين شوند. بدن افرادي كه عادت به صبحانه خوردن ندارند، در طول روز، بيش از سايرين كالري مصرف مي كند و شانس بيشتري براي چاق شدن دارند.
وقتي فرد صبحانه نمي خورد، بدن او به علت نرسيدن غذا به مغز، خسته تر است و در بين روز بيشتر با خوردن چاي يا قهوه و يا بعضاً خوردن شكلات ها و شيريني كه حاوي مقدار بسياري قند زائد است، به ظاهر نياز بدن را برطرف مي كند اما اين نياز براي مدت زمان كمي رفع نمي شود و در نتيجه فرد با خوردن غذا هنگام ظهر اين كمبود و گرسنگي خود را جبران مي كند. كج خلقي و بي حوصلگي در صبح از نتايج نخوردن صبحانه است و اين گونه افراد تمايل بيشتري براي خوردن غذا در ظهر دارند. اگر صبحانه اي كامل كه مورد احتياج بدن است، فراهم كنيم، عادت غذايي به صورت متعادل درمي آيد و در نتيجه در وعده هاي ديگر غذايي فرد تمايلي به غذاي بيش از احتياج بدن كه موجب اضافه وزن او مي شود، ندارد. صبحانه مغذي شامل پروتئين ها، فيبرها، غذاهاي سبوس دار، گندم، ويتامين و امثال آنها هستند. منابع پروتئيني را مي توان در غذاهايي مانند گوشت هاي كم چرب، شير و تخم مرغ يافت. فيبر نيز در ميوه ها و سبزي ها و جو به فراواني يافت مي شود. اين مواد نه تنها بهترين و سالم ترين منابع غذايي به حساب مي آيند و كمك شاياني به تقويت و رشد حافظه كودكان مي كنند، بلكه انرژي لازم را براي انجام فعاليت هاي روزانه به بدن مي دهند.
مي توانيم در صبحانه از ميوه ها و سبزي ها نيز استفاده كنيم. مطالعات دانشمندان نشان داده است كه خوردن ميوه ها و سبزي ها احتمال حمله هاي قلبي و سرطان را كاهش مي دهد. اگر خوردن صبحانه برايتان مشكل است، مي توانيد در ۲ يا چند وعده، غذاهاي مورد نياز را به بدن برسانيد. به طور مثال خوردن مقداري نان و يا شير در خانه، و بعد در محل كار خوردن حتي يك سيب مي تواند انرژي بدن را تا حدودي تأمين كند. اما بهتر آن است كه با آرامش و بدون عجله، صبحانه اي كامل بخوريم.
آیا نخوردن صبحانه ضرر دارد؟
تحقیقات مفصلی که در استرالیا انجام گرفته نشان میدهد که:
خیلی از کودکانی که از خوردن صبحانه سر باز می زنند، سنگین وزن تر از بچه هایی هستند به طور مرتب صبحانه می خورند.
غفلت از خوردن صبحانه، عملکرد مغز را تقلیل می دهد. خوردن صبحانه به یادگیری کمک می کند، به اینصورت که شما علاقه بیشتری برای یادگیری نشان خواهید داد و روی مطلب هم تمرکز بیشتری خواهید داشت.
خوردن صبحانه هایی که سرشار از فیبر هستند باعث کاهش خستگی میشود.بچه هایی که خوب صبحانه نمی خورند در باقی روز نیز انتخاب های غذایی خوبی نخواهند داشت.رژیم غذایی افرادی که صبحانه می خورند بسیار مغذی و مقوی تر از افرادی است که صبحانه نمی خورند. این افراد همچنین عادت های غذایی بهتری داشته و کمتر به سراغ خوردن هله هوله و تنقلات مضر می روند.
این تحقیقات نشان می دهد که هرچه سن افراد بالاتر می رود میل به صبحانه خوردن آنها هم کمتر می شود: تقریباً %۱۵ نوجوانان و یک سوم افراد بزرگسال صبحانه نمیخورند.
علل بيميلي كودكان به صبحانه
تكراري و يكنواخت بودن صبحانه:
كودكي كه هر روز مجبور است همان نان و چاي و پنير را در همان ظرفها و شكل هميشگي ميل كند (به عنوان صبحانه بخورد) ممكن است علاقه و ميل خود ار از دست بدهد. در اين روزها كه اكثر مادران به دليل اشتغال،صبحانه را به صورت حاضري و سريع در اختيار كودك قرار ميدهند، اين مشكل حادتر به نظر ميرسد.
با تغييرات كوچكي ميتوان كودك را به يك صبحانهخور حرفهاي تبديل كرد، كار چندان دشواري نيست،بچهها خيلي راحت راضي ميشوند، فقط كافي است شما در روزهاي مختلف هفته، صبحانههاي مختلفي را مثل تخممرغ و نان،شير و پنير و نان و يا حتي فرني را تهيه كرده و همچنين براي صرف صبحانه به كودك فرصت دهيد و تندتند نگوييد :<زود باش، دير شد>!
ترس و اضطراب كودك
بعضي از كودكان به دليل ترس و نگراني از رفتن به مدرسه، صبحها علاقهاي به خوردن صبحانه نشان نميدهند. همچنين مشاجرات و دعواهاي پدر و مادر ميتواند بر اشتهاي كودك براي خوردن صبحانه اثر بگذارد.
علاقه كودك به غذاهاي ديگر به عنوان صبحانه
بعضي كودكان غذاهاي رايج و معمول براي صبحانه مثل شير، پنير، كره و… را دوست ندارند و ممكن است به دلايل مختلف مانند الگوهاي غذايي و مصرفي اعضاي خانواده، غذاهاي گرم (ساندويج حليم،عدسي،فرني، شيربرنج) را براي صبحانه ترجيح بدهند،اگر كودك شما در اين گروه از بچهها قرار ميگيرد، منعي ندارد كه با رعايت ملاحظات سلامتي و نوع سليقه و ذائقه كودك اين غذاها را به عنوان صبحانه در اختيار كودك قرار دهيد. شايد شما تصور كنيد اين غذاها سنگين و حجيم هستند، ولي بهتر از آن است كه كودك گرسنه راهي مدرسه شده و دچار اختلالاتي مانند سرگيجه، تهوع و ضعف شود. به علاوه بسياري از اين غذاها مانند فرني و حليم مواد غذايي غني و كاملي هستند و انرژي لازم را تا ظهر براي كودك فراهم ميكنند.
يكي ديگر از دلايل بياشتهايي كودكان براي خوردن صبحانه، خوردن شام در ساعات انتهايي شب است، بنابراين سعي كنيد كودك شما سرشب شام بخورد و شبها در ساعت معيني بخوابد تا بتواند صبح زود، به راحتي از خواب بيدار شده و ميل كافي به صبحانه داشته باشد. همچنين والدين بايد صبحانه را وعده غذايي مهم تلقي كنند و كودكشان را به خوردن آن تشويق كنند. مطالعات نشان ميدهند پدر و مادرهايي كه صبحانه را حذف ميكنند، فرزندانشان نيز معمولا چنين كاري انجام داده و از الگوي رفتاري والدين خود تبعيت ميكنند.
چرا خوردن صبحانه را فراموش می کنیم؟
▪ چند نمونه از متداول ترین دلایل برای نخوردن صبحانه:
ـ نداشتن وقت کافی
ـ خستگی
ـ ترجیح دادن افراد به خوابیدن بیشتر
ـ نبودن مواد غذایی لازم برای صبحانه در خانه
یک صبحانه سالم از بروز خیلی از بیماری ها جلوگیری میکند .درمقایسه با بچه هایی که به طور مرتب صبحانه می خورند، کودکانی که از خوردن صبحانه غفلت می کنند، کالری کمتری در طول روز سوزانده و به همین سبب دچار چاقی و اضافه وزن می شوند.
تئوری های مختلفی پشت این مسئله است. برای مثال، برخی شواهد نشان میدهد که غذاهای سنگین و حجیم بیشتر از غذاهای سبک و کم حجم اما در وعده های بیشتر موجب اضافه شدن وزن می شود. این به آندلیل است که مصرف کالری اضافی در یک وعده غذایی وقتی ذخیره گلیکوژن بدن پر بشد، مستقیماً به چربی تبدیل می شود. افرادی که صبحانه نمی خورند معمولاً برای ناهار اشتهای بیشتری دارند و غذای بیشتری مصرف می کنند.
خوردن تنقلات
افرادی که صبحانه نمی خورند، تمایل بیشتری به ریزه خوری در اواسط روز دارند. اگر آن تنقلات حاوی مقدار کمی فیبر، ویتامین و مواد معدنی باشند، اما میزان نمک و چربی آنها بالا باشد، فرد دچار مشکل خواهد شد. بدون آن انرژی اضافی که خوردن صبحانه برای فرد تامین می کند، افراد دچار بی حالی شده و برای هوشیار ماندن به خوردن چای و قهوه روی می آورند. برای رفع آن گرسنگی وسط روز می توانید از تنقلات سالم مثل میوه، ماست، کلوچه های کم چربی و ساندویچ استفاده کنید.
تفاوت های فرهنگی
صبحانه در همه جای دنیا یک وعده غذایی اصلی به شمار نمی رود. مردم خیلی از فرهنگ ها به جای سه وعده از دو وعده غذایی استفاده میکنند و صبحانه معمولاً جزئی از آن نیست. افرادی که صبحانه نمی خورند، باید دقت کنند که موادمغذی وعده ناهار و شامشان به اندازه کافی باشد تا کمبود صبحانه از این طریق جبران شود.
مردم دنيا صبحانه چه ميخورند
شايد اگر بعضي از غذاهايي كه مردم ساير كشورها بهعنوان صبحانه ميخورند، مرور كنيم، تعجب كنيم كه چه غذاهاي سنگيني هستند ولي به طور كلي به نظر ميرسد مردم اكثر كشورها بهصورت سنتي، وعده غذايي كاملي را براي صبحانه در نظر گرفتهاند: الجزاير و كامرون در افريقا: در الجزاير صبحانه رايج در ميان اكثر مردم قهوه، نان فرانسوي و كره ومرباست، در حالي كه مردم كشور كامرون غذاهاي پختني را ترجيح ميدهند و از لوبيا و ذرتپخته و تخم مرغ و املت و يك نوع ماكاروني خاص بهعنوان صبحانه استفاده ميكنند.ژاپن و كره در آسيا: صبحانه در ژاپن شامل يك نوع سوپ مخصوص، برنج با چاشنيهاي مختلف و ماهي و تخممرغ است. همچنين سبزيهاي شور چاشني ديگر صبحانه در ميان ژاپنيهاست. در كره، صبحانه وعدهغذايي جداگانهاي محسوب نميشود و غذاهاي صرف شده در صبحانه فرق چنداني با ساير وعدههاي غذايي ندارد.استراليا: صبحانه استرالياييها بسيار شبيه ساير كشورهاي اروپايي و امريكايي است و شامل انواع ميوهها، برشتوك و نان تست و آبميوه است. انگليس و ايتاليا: صبحانه مردم ايتاليا شامل شير گرم و قهوه و يك نوع بيسكويت مخصوص است اما مردم سنتي انگليس به يك صبحانه بسيار كامل شامل گوجهفرنگي، لوبيا، قارچ، نانتست، ماهي دودي و گوشت و قهوه عادت دارند. ولي امروزه اكثر مردم اين كشور كمتر صبحانه كامل سنتي خود را صرف ميكنند.
کودکان را به خوردن صبحانه تشویق کنید :
تشویق و ترغیب بچه ها به خوردن صبحانه بسیار خوب است. داشتن خواب کافی و باکیفیت در شب و به دنبال آن یک صبحانه خوب و مقوی، به بچه ها کمک می کند فعال باشند و بتوانند در مدرسه روی درسهای خود خوب تمرکز کنند. صبحانه همچنین کمک می کند که بچه ها در طول روز کمتر احساس گرسنگی کنند. شما می توانید الگوی خوبی برای فرزندان خود باشید. اگر شما صبحانه بخورید بچه ها هم از شما یاد میگیرند. یک کاسه سیریال صبحانه به همراه میوه های تازه و شیر می تواند نقطه شروع خوبی برای همه اعضای خانواده باشد.
موادغذایی مخصوص صبحانه
تحقیقات نشان داده است که اگر موادغذایی لازم برای آماده کردن صبحانه در اختیار باشد، بچه های مدرسه ای تمایل بیشتری به خوردن صبحانه دارند. برخی از این موادغذایی عبارتند از:ـ سیریال های گندم مخصوص صبحانه
ـ فرنی
ـ نان گندم کامل
ـ شیرینی و کلوچه های کم چربی
ـ چیزی که با نان خورده شود مثل تخم مرغ، پنیر، مربا، و…
ـ ماست
ـ آبمیوه تازه
ـ شیر کم چرب
عسل
ماده اصلي عسل، شهد گلها و گياهان معطر و شفابخش است كه توسط زنبوران عسل پس از مكيدن، تغليظ شده و تغيير شكل داده و به عنوان يك غذاي خوشمزه و كامل در دسترس انسان قرار ميگيرد.
عسل، مادهغذايي غني از مواد مورد نياز بدن و انرژيبخش است و ميل كردن آن در صبحانه، ميتواند انرژي شما را تا ظهر فراهم كند، چون۰ ۸ درصد آن قندهاي ساده (گلوكزولولز) ساده است و ۱۰۰ گرم آن ۵۲۳ كالري در بدن توليد ميكند. اين قندهاي ساده موجود در عسل پس از خوردن به سرعت جذب ميشوند و انرژي مورد نياز بدن را تامين بدن را تامين ميكنند.
اگر شما قرار است در طول روز فعاليت ورزشي انجام دهيد،بهتر است در صبحانه عسل ميل كنيد، چون در عرض چند دقيقه به شما انرژي ميدهد و تحمل بافتي و قدرت ترميم را افزايش خواهد داد. فراموش نكنيد عسل حاوي تعدادي از ويتامينها مانند ويتامين C و K است و اسيدآمينههايي مانند ريبوفلاوين وتيامين را داراست كه در ساختن پروتئينهاي مختلف موجود در بدن مانند پوست، عضله، خون و … استفاده ميشوند.
ابوعليسينا در كتاب قانون، عسل را اكسيرجواني و زيبايي و سلامت ميداند.در تحقيقاتي كه در سالهاي اخير انجام شدهاست، نشان داده شده كه عسل در درمان عفونتهاي برجاي مانده از عمل سزارين و سوختگي از آنتيبيوتيكهاي مرسوم كارآمدتر است و با باكتريهاي زيادي مثل ايكولاي، سالمونلا و هليكوباكتر مبارزه ميكند. يك قاشق چايخوري عسل در صبحانه، مانع رشد باكتري خطرناكي به نام هليكوباكتر شده كه باعث زخممعده ميشود.برخي اعتقاد دارند كه اين اثر ضدباكتري عسل به علت اسيدي بودن آن است ولي مطالعات نشان داده است كه عسل حاوي يك ماده آنتياكسيدان بهنام پراكسيد هيدروژن است كه قادر است با آن باكتريها را نابود كند. عسل بهعنوان يك مرهم طبيعي براي زخمها محسوب شده كه علاوه بر اثر ضدميكروبي، محيطي مناسب براي رشد مجدد و ترميم بافت فراهم ميكند. در طب جديد شيوه درماني جديدي به نام <عسل درماني> پايهگذاري شده است. شما هم ميتوانيد عسل درماني را با اضافه كردن اين خوراكي چسبناك به صبحانه خود، در منزلتان پايهگذاري كنيد. اگر ظرف عسل صبحانه شما شكرك زده است، عصباني نشويد و به تقلبي بودن عسل شك نكنيد، اتفاقا عسلي كه شكرك ميزند، مرغوب است و عسلي كه شكرك بزند حتما خالص است. عسل به علت درصد بالاي مواد قندي، يك ماده جامد است كه تحت شرايط خاصي به مايع تبديل شده است، تمام انواع عسلها پس از مدت زمان معيني بر اساس شرايط بستهبندي و نگهداري متبلور و جامد شده و به اصطلاح شكرك ميزند. حال اگر دوست نداريد عسل شكرك زده ميل كنيد، شيشه عسل را در آب جوش قرار دهيد و هنگاميكه آخرين بلور (شكرك) محو شد، آن را از آب جوش خارج كنيد. نوش جان.
چاي
چاي شيرين در سفره صبحانه كمتر ايراني پيدا نميشود و عطر چاي و نان، آغاز يك روز خوش را برايمان رقم ميزند. چاي پس از آب، پرمصرفترين نوشيدني دنياست و روزانه يك ميليارد فنجان چاي در دنيا نوشيدهميشود. اكثر ما به چاي سياه عادت كردهايم ولي انواع ديگر چاي مثل چاي سبز (تخمير نشده) و چاي اولانگ و پوچونگ (نيمه تخميري) هم وجود دارند كه بد نيست آنها را در سفره صبحانه تجربه كنيد.
مصرف چاي دمكرده هنگام صبحانه موجب تسريع حركات تنفسي، سرعت گردش خون و رفع خوابآلودگي و گوارش بهتر غذا ميشود. چاي علاوه بر كافئين،پروتئين و كربوهيدرات دارد. چاي داراي ويتامينهاي متعددي از گروه B و اسيدفوليك ( C ) است و برگسبز چاي غني از ويتامين C هستند. جوهرمازو (تانن) بخشاصلي چاي است. طعم تلخ چاي مربوط به همين ماده است،پزشكان نوشيدن چايسبز را كه حاوي تانن زيادي است، به علت اثرات آرامبخشي و مسكن آن بر معده و روده توصيه ميكنند. يك عيب تانن چاي اين است كه، از جذب مواد معدني به ويژه آهن ممانعت ميكند. چاي و پليفنلهاي موجود در آن نقش بازدارنده عليه بسياري از كارسينوژنها (سرطانها) دارد.نتايج يك تحقيق در هلند نشان داد، خطر سكته قلبي براي مرداني كه روزانه ۴ فنجان چاي مينوشند، ۰۷ درصد كمتر است. چاي از ايجاد لختههاي خطرناك كه منجر به سكته قلبي و مغزي ميشوند، جلوگيري ميكند و در كنترل فشار خون نيز مفيد است. مطالعات ديگري نشان داده است مردم ژاپن كه بيشتر از ساير ملل چاي مينوشند، كمتر به آلزايمر (زوال عقل) مبتلا ميشوند. چاي غني از فوايد بوده با مقاوم ساختن دندانها در برابر پوسيدگي، ميزان پوسيدگي دندانها را كاهش ميدهد .بر اساس مطالعات جديد چاي با پيشگيري از تشكيل پلاك ميكروبي، برخي باكتريهاي دنداني را كه ميتواند باعث بيماري لثه شود، نابود ميكند. افزودن شكر به چاي ميتواند از اثر ضد پوسيدگي چاي بكاهد همچنين بعضي محققان اعتقاد دارند افزودن ليموترش به چاي اثر آن را كاهش ميدهد. چايسبز و سياه هر دو براي سلامت مفيدند اما چاي سبز چون عمل واكسيناسيون روي برگهاي آن انجام نگرفته، خاصيتش از چاي سياه بيشتر است. چايهاي گياهي نيز دم كرده برگ گياهان مختلف (بابونه … ) هستند و گفته ميشود حاوي رنگدانههاي بدون كافئين هستند، اگر حساسيت بيماري داريد، نبايد از اين چايهاي گياهي استفاده كنيد.
شير و لبنيات
نوشيدن يك ليوان شير به عنوان صبحانه، نوشيدن يك ليوان مواد غذايي كامل و باارزش است. مواد غذايي همين يك ليوان شير، به سه بخش آب،چربي و مواد جامد غير چرب كه شامل پروتئينهاي شير (كازئين، آلبومين و گلوبولين) و مواد معدني (كلسيم و فسفر) و لاكتوز است، تقسيم ميشود. شير شامل تمام اسيدهاي آمينه ضروري بدن براي ساختن پروتئينها ست. قند شير، لاكتوز نام دارد كه شيريني آن ۰۳ بار از قند و شكر كمتر است، لاكتوز چاق كننده نيست و مصرف آن براي بيماران ديابتي مضر نيست. بسياري از شيرهايي كه از سوپر ماركتها تهيه ميكنيم مقداري آب به آنها اضافه شده است كه از وزن مخصوص شير ميكاهد و به اصطلاح شير را رقيق و سبك ميكند، از طرف ديگر شيرهاي كمچرب كه در بازار موجودند، بخشي از چربي خود را از دست دادهاند. شير پاستوريزه را نبايد جوشاند چون از ارزش غذايياش كاسته ميشود.همچنين اين باور عمومي غلط است كه شيرهاي استرل يزه به دليل ماندگاري طولاني فاقد ارزش غذايي هستند، شير در سيستمهاي صنعتي تهيه مواد غذايي به گونهاي تهيه ميشود كه كمترين صدمهاي به ارزش غذايي آن وارد نميشود. همانطور كه معروف است شير از پوكي استخوان پيشگيري ميكند و باعث استحكام دندانها ميشود و به اين دليل غني بودن آن از اصطلاح معدني <كلسيم و فسفر> است. دانشمندان انگليسي دريافتهاند مصرف شير، پنير، خامه و كره از بيماري آسم در كودكان پيشگيري ميكند. بر اساس آمارهاي موجود، در حال حاضر مصرف سرانه شير و فرآوردههاي لبني در ايران ۵۷ گرم در سال برآورد شده است و اين رقم در كشورهاي اروپايي ۰۵۳ تا۰۰۵كيلوگرم است. بنابراين اين مسوليت مادران خانواده است كه شير را در كنار چاي و پنير و نان به سفره صبحانه اضافه كنند .تصورش را بكنيد اگر همه ما از فردا صبح يك ليوان شير هنگام صبحانه بنوشيم، سرانه ملي ما چقدر افزايش خواهد يافت. فردا صبح يك ليوان شير را فراموش نكنيد.نان
هر كدام از ما نان مختلفي را براي صبحانه ترجيح ميدهيم، از نان لواش گرفته تا سنگك و بربري و ما ايرانيان نان را بركت سفره ميشناسيم و براي آن ارزش و احترام زيادي قائل هستيم. امروزه انواع متفاوتي از نانها در بازار موجود است.
نان سفيد: ناني است كه از آرد سفيد تهيه شده، يعني آردي كه در تهيه آن فقط از دانه غلات استفاده ميشود.
نان قهوهاي: ناني است كه در تهيه آن، دانه و ۰۱ درصد پوسته دانه (سبوس) به كار رفته است.نان كامل: ناني است كه در تهيه آرد آن، دانه كامل گندم (دانه به همراه سبوس) به كار رفته است.نان جوانه گندم: ناني است كه به آرد آن، پودر جوانه گندم اضافه كردهاند.نان غلات: ناني قهوهاي است كه به آن، ديگر انواع غلات را به صورت دانه كامل (پوسته به همراه دانه) اضافه كردهاند.
اكثر شما ايرانيان از نان لواش به عنوان صبحانه استفاده ميكنيد. نان لواش ناني نرم، تخت و نازك است كه از آردآب و خميرمايه و نمك به دست ميآيد.
نان تست نوعي نان ورقه شده انگليسي است كه با قرار دادن در برابر حرارت برشتهميشود. معمولا نان تست را با قرار دادن داخل دستگاه برقي تسترويافن، برشته ميكنند. براي وعده صبحانه در اكثر نقاط دنيا از نان تست استفاده ميشود. همچنين استفاده از اين نوع نان براي صبحانه به افرادي كه ناراحتيهاي معده و روده دارند و دچار اسهال شدهاند، توصيه ميشود.امروزه متخصصان تغديه استفاده از نانهايي كه از غلات تهيه ميشوند و به نان سبوسدار معروف شدهاند را براي صبحانه و ساير وعدههاي غذايي توصيه ميكنند، مطالعات نشان ميدهند نان سياه ميتواند از ديابت، بيماريهاي قلبي، استئوپروز و شكستگي استخوان جلوگيري كند. همچنين ميزان فيبر در نان سياه از ساير نانها بيشتر است. آرد سياه محتوي كلسيم روزانه را فراهم ميكند، پس ميتوان گفت نان يكي از منابع كلسيم است و از پوكي استخوان پيشگيري ميكند. يكي ديگر از عناصري كه در نان سياه وجود دارد، آهن است. كمبود آهن موجب بيحالي، سستي و خوابآلودگي و كمخوني ميشود و اگر در اين مرحله درمان نشود، بر روي اعصاب و مغز اثر ميگذارد. آهن موجود در اين نان به رشد سلولهاي عصبي كودك كمك كرده و باعث باهوشي ميشود.
آیا با صبحانه حتما باید چای بخوریم؟
مایعات گرم یا مایعات سرد کدام برای صبحانه بهتر است . اول این نکته را بگوییم که بهتر است صبح حتما همراه غذا مایع مصرف گردد اما در رابطه با نوع مایع ، می توان چای خورد و هم می توان آب مصرف کرد البته مصرف چای یا مایعات گرم مورد پسند اکثر افراد است . مصرف مایع سرد مانند مایعات داخل یخچال مانند شیر سرد به هیچ عنوان توصیه نمی شود .
نکته آخر:
یک صبحانه سالم فواید بسیاری برای سلامتی دارد.
کودکانی که از خوردن صبحانه غفلت می کنند معمولاً با کمبود برخی ویتامین ها و موادمعدنی، مثل آهن، کلسیم، روی، و ویتامین B۲ مواجهند.
دلایلی که باعث می شود افرد از خوردن صبحانه سر باز بزنند عبارتند از: کمبود وقت، فقدان انگیزه و کمبود موادغذایی لازم برای صبحانه(سايت پزشكان فارسي زبان).
3 تکه نان، ¼ فنجان شربت قند : 410 کالری
1 فنجان آب پرتقال : 112 کالری
میان وعده
گرانولا (نوعی شیرینی) : 140 کالری
200 گرم ماست کم چرب: 140 کالری
نهار
ساندویچ سبزیجات (پیاز، سیب زمینی، کاهو) : 530 کالری
سالاد فصل: 110 کالری
میان وعده
نوشیدنی دارای پروتیین ( به عنوان مثال شیر موزی که حاوی شیر 2% چربی و یک موز باشد)
شام
یک قطعه ماهیچه ( به همراه نان و تخم مرغ): 380 کالری
برنج پخته شده: 160 کالری
سالاد کلم : 70 کالری
میان وعده
یک عدد تون ماهی همراه با پیاز و 2 قاشق سوپ خوری سس مایونز : 150 کالری(سايت مردمان)
پروتئين :
در مورد نياز به پروتئين هم مانند انرژي، بهتر است وضعيت فيزيولوژيک يا مرحله بلوغ جنسي) بهجاى سن تقويمى (در نظر گرفته شود. در اينجا هم در نظر گرفت مقدار RDA به تناسب قد مناسبترين روش مىباشد. بهطور کلى پروتئين توصيه شده روزانه در پسران حدود g/cm ۰/۲۹ براى سنين ۱۴-۱۱ سال و g/cm ۰/۲۳ براى ۲۲-۱۵ سالگى در دختران ۲۹/۰، ۲۸/۰ و ۲۷/۰ به ترتيب براى سنى ۱۴-۱۱، ۱۸-۱۵-۱۵، ۲۲-۱۹ مىباشد. توجه داشته باشيد که علاوه بر سن فيزيولوژيک عوامل ديگرى مانند: نوع الگوى غذاى مصرفي، کيفيت پروتئين مصرفى و اسيد آمينههاى موجود در آن مىتوانند بر ميزان نياز مؤثر باشند و دريافت کافي، کفايت کالرى دريافتي، وضع پروتئين نوجوانان و کفايت ذخائر پروتئينى و ميزان دريافت آن. براى کسب اطمينان از رشد و تکامل جسمى آنها از اهميت ويژهاى برخوردار است(كوچكي 1387)
ويتامينها
ويتامينهاى محلول در چربى :
بررسىهاى متعدد حاکى از مصرف ناکافى ويتامين در نوجوانان است. در ارتباط با ويتامين A بررسىهاى مختلف ميزان پائين پروتئين متصل به رتينول يا (RBP) را در کودکان سنين ۹ سال و کمتر عليرغم وضعيت خوب تغذيهاى گزارش کردهاند. همزمان با رشد بلوغ غلظت RBP سرم افزايش يابد. بهطور مثال نسبت RBP در مرحله ۴ مراحل بلوغ جنسى Tanner بالاتر از مرحله ۳ است. پس از بيست سالگى شواهدى مبنى بر ادامه اين افزايش وجود ندارد. اين نتايج حاکى از اهميت نقش ويتامين A در بلوغ جنسى است .
نياز به ويتامين D براى هموستاز کلسيم و فسفر و استحکام استخوانها نيز در اين دوران افزايش مىيابد. اين نياز بايد از طريق منابع غذائى يا از طريق تابش مستقيم آفتاب به پوست تأمين شود (همان منبع).
ويتامينهاى محلول در آب :
از بين ويتامينهاى محلول در آب نيز ويتامين C، فولاسين، ويتامين B12، B6 و ويتامينهاى مؤثر در متابوليسم انرژى (نياسين، ريبوفلاوين و تيامين) از اهميت ويژەاى برخوردار هستند. مصرف ناکافى ميوهها و سبزىها در ميان نوجوانان و توجه کمتر به اين اقلام غذائى احتمالاً از علل اصلى مصرف ناکافى ويتامين C در بررسىهاى مصرف مواد غذائى در نوجوانان است.
استعمال دخانيات نيز مزيت بر علت مىتواند باشد، زيرا استعمال دخانيات مىتواند روى جذب و يا متابوليسم ويتامين C تأثير گذارد. فولاسين نيز بهدليل نقش اساسى آن در متابوليسم پروتئين و بهويژه در گلبولسازى (erythropoeisis) و بيشتر DNA از اهميت ويژهاى در دوران نوجوانى برخوردار است. همچنين ويتامين B12 بهدليل نقشى که در تقسيم و رشد سلولى دارد در اين دوران بايد مورد توجه قرار گيرد. اين ويتامين براى متابوليسم کربوهيدارتها، پروتئينها و چربىها نيز مورد نياز مىباشد
اهميت ويتامين B6 در دوران نوجوانى) بهدليل نقش آن در فعاليت آنزيمهاى مؤثر در متابوليسم (پروتئين و اسيدهاى آمينه است. تجربه نشان داده است که با افزايش مصرف ويتامين B6 در نوجوانان فعاليت آنزيم آمينوترانسفر از گلبولها افزايش مىيابد. بالاخره نياز به سه ويتامين نياسين، ريبوفلاوين و تيامين بهدليل اهميت آنها در متابوليسم انرژى در اين دوران افزايش مىيابد(همان منبع).
شکستن رسم و رسومات :
نهار باید مقدار بیشتری کالری نسبت به شام دارا باشد. فرهنگ غربی ها معمولا شام را مفصل تر از نهار در نظر می گیرد. این کار از نظر علمی صحیح نیست، چرا که شام معمولا در آخر روز زمانی که فعالیت های انسان پایان می پذیرد مصرف می شود (زمانیکه بدن به انرژی زیادی نیاز ندارد). از ساعت 6 بعد از ظهر به بعد مردم معمولا به تماشای تلویزیون مشغول می شوند.
12 تا 6 بعد از ظهر معمولا پر فعالیت ترین ساعت روز به شمار می رود. زمانی است که افراد بیشترین فعالیت را انجام می دهند. به همین دلیل نهار نسبت به سایر وعده های غذایی باید حاوی بیشترین میزان کالری و کربو هیدارت باشد.
به علاوه شام آخرین وعده غذایی است. مجددا باید بگوییم که این کار اشتباه است. چرا باید بعد از شام و وعده بعدی غذایی یعنی صبحانه چیزی نخوریم؟ زمانی که شکم شما برای مدت زمان زیادی خالی بماند، سطح انرژی در آن دگر گون می شود. این امر باعث می شود زمانیکه شما دوباره غذا مصرف می کنید میزان چربی بیشتری در بدن شما ذخیره می شود و همانطور که قبلا هم به آن اشاره شد بعضی از مواد غذایی خاص اگر بیش از مقدار مورد نیاز مصرف شوند در بدن تبدیل به چربی می شوند. این امر باعث ایجاد شکاف در روند غذایی فرد می شود که خود یکی از مهمترین عوامل بروز چاقی در آمریکای شمالی به شمار می رود.
استفاده مکرر از مواد غذایی در وعده های کوچک تر خیلی سالم تر از مصرف زیاد غذا در چند وعده مختصر می باشد.
اختلالات غذا خوردن(ED) :
اختلالات غذا خوردن (ED) به پريشانى و اختلال در رفتارهائى اطلاق مىشود که موجب آسيب وارد آوردن به سلامت جسمى و روانى مىشود که شامل چهار مورد هستند:
- بىاشتهائى عصبى (Anorexia Nervosa)
- پرخورى عصبى (Bulimie Nervosa)
- خوردن مواد غير غذائى (Pica)
- برگرداندن مزمن مواد غذائى (Rumination) مىشود
علائم جسمى ED را مىتوان بهصورت طيفى تصور نمود که يک سوى آن به بىاشتهائى عصبى و سوى ديگر به چاقى و فربهى ختم مىشود . طى تکامل اين ناهنجارىها و تغيير نگرش اين افراد به زندگي، آنهابهمرور غذا را به شکل نامناسبى به مصرف مىرسانند. رفتارهاى مربوط به خوردن غذا و تغييرات وزن متمرکز اصلى ذهنيت اين افراد و همچنين مردم و متخصصين را به خود معطوف نموده است. حال آنکه بهنظر مىرسد مطالعه مکانيسمهاى روانى - جسمانى مسبب مسئله بايد نقطه تمرکز مطالعات در اين زمينه گردد. براساس برآورد موجود، تعداد افرادى که دچار اختلال پرخورى يا بىاشتهائى عصبى هستند رو به افزايش است. عارضه در تعدادى از موارد تشخيص و ارزيابى مىشود. حال آنکه در بسيارى موارد ديگر از نظر مخفى مىماند. بررسى پريشانىهاى تغذيهاى مدل خوبى براى مطالعه ساير مشکلات تغذيهاى نوجوانان و درمان آنها بهدست مىدهد. در اين مبحث بهطور اختصاصى به دو عارضه اول يعنى AN و BN مىپردازيم که از اختلالات شايعتر در نزد نوجوانان بهشمار مىروند(سايت جوان سالم)
بىاشتهائى عصبى :Anorexia Nervosa
در مورد اصطلاح بىاشتهائى عصبى عملاً يک سوءبرداشت وجود دارد. در واقع اين تصور که فرد مبتلا به بىاشتهائى است ادعاى غيرمعتبرى است. زيرا انگيزههاى فرد براى لاغر بودن منجر به امتناع وى از خوردن غذا مىشود
علائم بىاشتهائى عصبى :
علاوه بر لاغرى شديد علائم اصلى بيمارى عبارتند از:
- رشد مو در نواحى انتهائى بدن (Lanugo)
- ضربان قلب کمتر از حد طبيعى (Bradvcardia)
- پائين بودن فشار خون(Hypotension)
- کوچک شدن قلب
- تأخير در اولين قاعدگى با قطع قاعدگى) آموره(
- نازک شدن استخوانها (Osteopenia)
- پوک شدن استخوانها بهخصوص استخوانهاى بلند و مهرهها (Osteoporosis)
- درد ناحيه شکم
- خشکى شديد پوست
- عدم تحمل نسبت به سرما
- يبوست (Constipation)
علائم بيوشيميائى عبارتند از:
-کمخوني( آنمى)
- کاهش گلبولهاى سفيد (Leukopenia)
- کاهش شماره پلاکتها(Thrombicytopenia)
درمان بىاشتهائى عصبى :
از آنجا که اين بيمارى يک عارضه چند علتى است. درمان آن نيز با توجه به جنبههاى مختلف و توسط يک تيم چند تخصصى بايد صورت گيرد که شامل موارد زير است:
- درمان داروئى(در صورت نياز)
- حمايت و نوتوانى تغذيهاي
- تصحيح اختلالات جسمى
- رواندرمانى و روانکاوى بهمنظور تصحيح رفتار
براى درمان اصولى و مؤثر در درجه اول تشخيص به موقع و زود از اهميت ويژه برخوردار است. دستورالعملهائى براى بررسى افراد مورد ترديد تهيه شده است که در اغلب آنها دوستان، کارکنان مدارس خانواده و کارکنان بهداشتى بهعنوان افرادىکه مىتوانند علائم پيشرفت بيمارى را در فرد تشخيص دهند و در رفع آن مؤثر باشند، در نظر گرفته شدهاند.
- رواندرمانى: روانکاوى و مشاوره روانى فرد و خانوادهها از بخشهاى مهم درمان اينگونه افراد است
پرخورى عصبى :(Bulimie Nervosa)
پُرخورى عصبى يا بهعبارتى پُرخورى و متعاقب آن استفراغ عامدانه نوعى اختلال در خوردن غذا است که اخيراً شناسائى شده است نقطه هر چند اين علائم ممکن است قسمتى از علائم بىاشتهائى عصبى نيز باشند ولى بهصورت عارضه و بهجز اين هم مىتواند بروز کند. بهطور کلى براى قائل شدن افتراق بين اين دو عارضه مىتوان گفت که پُرخورى عصبى عبارت است از :
- پُرخورى و متعاقب آن برگرداندن است بدون گرسنگى و امتناع از خوردن
- پُرخورى و استفراغ همراه با گرسنگى داوطلبانه( )
- حرص خوردن يا خوردن مقدار بسيار غيرمعمول غذا (Gorging)
علائم پُرخورى عصبى :
- آگاهى فرد به اينکه الگوى غذائى وى غيرطبيعى است و وحشت از ناتوانى از متوقف ساختن آن
- روحيه افسرده و افکار خودآزار پس از هر جلسه پُرخوري
- جلسات و حالات پُرخورى هيچگونه ارتباطى با بىاشتهائى عصبى يا هر اختلال جسمى ديگر نداشته باشد
احتمال باردارى در زنان دچار BN بيش از AN است. بنابراين ممکن است به افراد باردار دچار BN نيز
برخورد نمائيد که نياز به توجه ويژه داشته و در معرض خطر شديد محسوب مىشوند(همان منبع)
رفتارهاى غذائى :
- خوردن – برگرداندن
- اوايل عامدانه، بعد از مدتى بهطور خودکار
- استفاده از مسهل و مدر
عوارض جسمانى بيمارى :
در نتيجه رفتارهاى ناشى از BN عوارض جسمانى زير ممکن است در فرد مبتلا مشاهده شود:
- آسيب به دندانها
- سوزش گلو
- التهاب مرى و احتمالاً مجراى تنفسي
- تورم غدد بزاقي
- خونريزىهاى متعدد از مجراى گوارش بهدليل استفاده مکرر از مسهل
درمان پُرخورى عصبى :
برنامه درمان فرد شامل اجزاء زير خواهد بود:
- رواندرماني
- بازآموزى تغذيهاى در مورد تغذيه صحيح(روند فيزيولوژيک هضم و جذب غذا)(همان منبع)
نقش تغذيه بر استرس:
تغذیه ضعیف و نامناسب میتواند استرس زا باشد. برخی افراد با مصرف بیش از حد قند، کافئین، نمک، چربی و چند ماده غذایی دیگر استرس وارده بر بدن خود را افزایش میدهند.تغذیه ضعیف ممکن است تعادل عمومی مواد مغذی در بدن را بر هم زند و یک فرد دچار سوء تغذیه استعداد بیشتری برای ابتلا به بیماری دارد. بیماری، نیاز افزونتری به مواد مغذی در بدن ایجاد میکند.
در زندگی روزانه بسیاری از مردم حساسیتهای بیش از اندازه، محرومیتها و استرسهای محیطی، موجب تنش های جسمی و روانی مزمن میگردد که در طول روزها، ماهها و سالها بر سلامتی آنها تأثیر میگذارد. نیازهای تغذیه ای همچنین از استرسهای حاد ناشی از عفونتها، سوختگیها، جراحات، شکستگی استخوانها و سایر بیماریها و صدمات و آشفتگی ناگهانی در تعادل عاطفی تأثیر میپذیرد(انجمن طب سنتي).
استرس غذایی :
عادتهای خاص غذایی میتواند سبب ایجاد و یا افزایش استرس در زندگی فرد شود. از جمله این عادتها، مصرف کافئین، الکل، قند و گرفتن رژیمهای سخت میتواند باشد(همان منبع).
کافئین و استرس :
با مصرف اولین فنجان قهوه، هنگام صرف صبحانه، فرد آماده فعالیت روزانه میشود. این چالاکی توسط کافئین موجود در آن ایجاد میگردد. کافئین دستگاه اعصاب مرکزی را تحریک میکند. این ماده در چای، نوشیدنیهای سبک، کاکائو، شکلات و بعضی داروها وجود دارد.کافئین از طریق جدار معده و روده ها ظرف چند دقیقه جذب شده و توسط جریان خون به تمام قسمتهای بدن میرسد. در نتیجه چون فرد برانگیخته و سرحال شده است میتواند هوشیارانه تر عمل کند.
اما مصرف بیش از حد کافئین میتواند زیان آور و مسئله ساز باشد. کافئین، هورمونهای استرس را تحریک میکند و ممکن است منجر به افزایش ضربان قلب و فشار خون گردد. کافئین و اسید موجود در قهوه باعث تحریک دیواره مهده و روده ها میگردد. مصرف بیش از حد آن میتواند سبب برانگیختگی، اضطراب، بیقراری و پریشانی، اختلال در خواب یا سر گیجه شود.نوشیدن 5 فنجان قهوه یابیشتر در روز میتواند این علائم را ایجاد کند. کافئین یک ماده ادرار آور است و باعث دفع ویتامین B و C از طریق ادرار میشود. کافئین میتواند سبب ایجاد ورمهای دردناک در سینه، بی نظمی ضربان قلب و افزایش چربی خون گردد. این ماده محرک ممکن است خطر بروز سرطانهای مثانه، روده بزرگ و لوزالمعده را افزایش دهد.
میزان 200 میلی گرم کافئین موجود در 1 تا 3 فنجان قهوه، وابسته به غلظت آن، ممکن منجر به عوارض جانبی نامطلوبی در بدن گردد. اثر استرس زایی کافئین در افراد مسن بیشتر است و با کاهش مصرف قهوه، در مقایسه با دوران جوانی، پدیدار میشود.
قهوه فاقد کافئین، جانشین مناسبی است برای افرادی که از استرس ناشی از مصرف قهوه، رنج میبرند. سایر جانشینهای مشابه قهوه که از موادی مانند غلات نیم سوخته با تمام سوخته میباشند میتوانن بکار روند. آبمیوه ها، آب، و چای رقیق نیز میتوانند جایگزین خوبی برای قهوه باشند.قند، قند خون و استرس :
امروزه مصرف قند در میان مردم افزایش یافته است. به طور متوسط یک پنجم کالری مورد نیاز بدن از قند تصفیه شده تأمین میگردد. اگر چه قند ماده اعتیاد آوری نیست ولی میتواند به طور بی رویه و مضر مورد استفاده قرار گیرد. یک رژیم غذایی حاوی قند و شیرینی فراوان ممکن است که جایی برای مصرف سایر غذاهای مقوی و مغذی باقی نگذارد. چون غذاهای قنددار به آسانی خورده میشوند، کالریهای اضافی در بدن به مصرف میرسند که تداوم این وضع موجب افزایش وزن و چاقی میشود.
بدن انسان به تیامین برای فعالیت دستگاه عصبی نیاز مبرم دارد. یک رژیم غذایی حاوی تیامین کم میتواند سبب خستگی، بیقراری، اختلالات روانی و افسردگی گردد. تمام این عتائم و نارساییها مینوانند امکان بروز استرس را افزایش دهند.
مصرف زیاد قند همچنین میتواند با تأثیر گذاشتن در میزان قند خون، باعث افزایش اختلالات روانی و جسمانی گردد. یک غذای قنددار میتواند سریعا قند خون را بالا برد. برای تنظیم قند خون، از لوز المعده، هورمونی به نام انسولین ترشح میشود. انسولین قند را در خون به جریان می اندازد و آنرا جهت مصرف به سلولها میرساند که در نتیجه آن سطح قند خون به حد طبیعی میرسد.مصرف مداوم مقادیر زیادی از قند میتواند ترشح انسولین در بدن را تسریع بخشد و کاهش ناگهانی مصرف آن، میتواند سطح قند خون را خیلی پایین بیاورد.
اگر فردی غذای پر قند و شیرین مصرف نماید و یک ساعت بعد احساسات ناخوشایند ناشی از سطح پایین قند خون را تجربه کند ممکن است برای فرو نشاندن احساس گرسنگی، دوباره تمایل به مصرف مواد قندی پیدا کند و روند قبلی تکرار شود. این سیکل معیوب مصرف زیاد قند و مدت زمانی بعد، بروز علائم پایین بودن قند خون استرس زاست و شخص را در انجام وظاف و تکالیف روزانه دچار ناتوانی مینماید.
غلات کامل مانند (سبوسدار) وسائر کربوهیدراتهای تصفیه نشده (خام)حاوی کروم هستند، ماده معدنی که مقدار ناچیزی از آن به انسولین در تنظیم قند خون کمک مینماید. کمبود کروم در رژیم غذایی، میتواند در ایجاد دیابت نقش داشته باشد. امروزه کمبود کروم در رژیم غذایی مردم آمریکا رایج است و تخمین زده شده که حدود نود درصد رژیمهای غذایی، مقادیر کافی از این ماده معدنی را در بر ندارند. با ازدیاد مصرف قند، قند خون بالا میرود، اما کروم مورد نیاز برای به مصرف رساندن قند اضافی و جذب آن توسط سلولها تأمین نمیشود.
خط مشی آتی علوم تغذیه و هدف اصلی رژیمهای غذایی آن است که خطر بیماریهای مضمحل کننده مانند بیماریهای قلبی، فشار خون، دیابت، سرطان و اختلالات مربوطه از جمله چاقی را کاهش دهد(همان منبع).
راههای درمان استرس :
اگر کارهای دشوار و مشغولیتهای زیاد دارید تا جائی که ممکن است انجام بعضی کارها را به دیگران واگذار کنید.
فعالیتهای روزمره خود را با ملایمت و آرامش انجام دهید تا زیبائیهای محیط را ببینید ( مثلا در راه رفتن به سر کار یا هنگام رفتن به مدرسه )
بین فعالیتهای کاری، وقت کافی در نظر بگیرید تا کار به طور پیوسته و خسته کننده انجام نشود.برنامه ریزی روزانه خود را در حد توان در نظر بگیرید یعنی بیش از توانایی خود کاری انجام ندهید زیرا باعث فشارهای روحی میگردد.
یک برنامه زمانی برای کارهای غیر منتظره در نظر بگیرید. زودتر از حد معمول از خانه خارج شوید تا این کار اب عجله انجام نگیرد چنانچه این زمان به 20 دقیقه در صبح برسد.به خودتان تلقین کنید با موقعیت یا فرصت جدیدی مواجه نشده اید حتی اگر فکر میکنید روز پر مشغله ای را در پیش دارید.
حتی الامکان از کارهای طویل مدت پرهیز کنید که در آن مجبور به تلاش زیاد و عجله نشوید.به خودتان یاد آوری کنید که خطا و اشتباه زیاد در اثر عجله زیاد پیش می آید و بر عکس کارهای بدون خطا و با خطای کم را میتوان با آرامش انجام داد.
به کیفیت زندگی اهمیت بدهید نه به کمیت آن.
حلات شک و وسواس را از خود دور کنید حتی اگر خطری رخ ندهد.خودتان را با مسائل سرگرم کننده آسوده کنید ( هر چیزی که باعث سرگرمی و آرامش شما میشود )در هنگام ظهر استراحت خوبی داشته باشید و یا بعضی وظائف سبکی را که مایلید انجام بدهید.روحتان را آزاد بگذارید و انرژی خود را حفظ کنید.
پاره ای از وقتتان را به دور از مسائل کاری و ترافیک و اتومبیل اختصاص دهید(همان منبع).
سوءهاضمه و نفخ :
«سوء هضم» اصطلاحی است که توسط بیماران برای توصیف علائم متعددی که معمولاً پس از خوردن غذا احساس میکنند، به وفور یکبار میرود. بنابراین علامتی اختصاصی نبوده و ممکن است هم برای بیمار و هم برای پزشک معانی متفاوتی داشته باشد. از نظر برخی بیماران، سوء هضم عبارت است از فقدان هضم طبیعی غذا و ممکن است پر بودن شکم، فشار یا درد را ذکر کنند. عدهای دیگر ممکن است مقصودشان از این کلمه، سوزش سردل، آروغ، استاع یا نفخ شکم باشد. در تعدادی از حالات، سوء هضم با مصرف برخی غذاها رابطه مستقیم دارد. بعنوان مثال بیماران مبتلا به تنگی مری مایعات را خوب تحمل میکنند ولی خوردن غذاهای جامد، ممکن است با ناراحتی مخصوصاً در زیر جناغ همراه باشد. بعضی غذاها بعلت آنکه در روده بخوبی هضم نمیشوند، ممکن است خوب تحمل نگردند بعنوان مثال خورردن غذاهای چرب در بیماریهای لوزالمعده یا صفراوی. یا آنکه مرکبات یا مواد غذایی ترش در بیماران مبتلا به زخمهای گوارشی اغلب باعث بروز علائم سوءهضم میشوند. کمبود یا فقدان آنزیمهای ضروری گوارشی نیز از مهمترین عوامل سوء هضم میباشند. نفخ یا تجمع گاز در دستگاه گوارش اساسیترین شکایت افراد مبتلا به سوءهضم است. اصولاً احساسپری و فشار بلافاصله پس از غذا و تسکین آن با آروغ زدن را نفخ معده مینامند. علت اصلی نفخ معده مصرف غذاهایی است که تخلیه معده را دچار کندی میکنند (غذاهای حاوی مقادیر بالای پروتئین و چربی). در صورتیکه گازهای معده با آروغ دفع نشده و به رودهها منتقل شوند مسئله بصورت احساس پری و فشار در رودهها بروز خواهد کرد که با اجابت مزاج و دفع گاز برطرف میشود. علت اصلی دیگر گاز رودهها، عمل تخمیر باکتریهای طبیعی روده بر روی مواد قندی و پروتئینی است. بهمین جهت متعاقب مصرف غذاهای غنی از فیبر (سبزیجات و میوهجات) که حاوی قندهای طبیعی غیرقابل جذب میباشند، افزایش مییابد
مشكلات تغذيه: عامل بسياري از بيماريهاي غير واگير :
زيان اقتصادي ناشي از بيماريهاي "غيرواگير" در كشور تنها در سال ۸۱ بيش از ۶۰۰ميليارد دلار و سالهاي عمري كه به اين دليل از دست رفته، بيش از يك ميليون و ۳۰۰هزار سال محاسبه شده است. براساس اين آمار، سالهاي عمري كه با ناتواني در اين سال در كشور، طي شده نيز حدود ۲۸۰هزار سال برآورد شده است.
سكته قلبي موجب مرگ زود هنگام به ميزان ۸۵۱هزار و ۱۶۲سال ، ديابت موجب ۴۳هزار، سكته مغزي و ساير حوادث عروقي مغز بيش از ۳۰۹هزار و سرطان معده باعث تلف شدن ۱۲۴هزار سال از عمر افراد جامعه درسال ۸۱شده است. اين زيان و خسارت بزرگ جاني و مالي ، براساس برآورد و نتايج آماري است كه از سوي معاونت سلامت وزارت بهداشت فقط در يك سال آن هم در سال ۸۱ بررسي و اعلام شدهاست. سكته قلبي، ديابت، سكته مغزي و ساير حوادث عروقي مغز و سرطان معده بيماريهاي مورد بررسي در اين مطالعه بود كه اغلب اين بيماريها با برنامهريزي تا حدود زيادي قابل پيشگيري هستند.
عمدهاين خسارات را با "تغيير شيوه زندگي، از جمله تغذيه مناسب" ميتوان كاهش داد، اما متاسفانه برخي از مشكلات تغذيهاي كشور سالهاست كه حل نشده باقي مانده است.
ميماند مردمي كه مجبورند همين ناني را بخورند كه از آنجاكه با حرارت مستقيم پخته ميشود، سوختهاي فسيلي كه خود سرطان زاست، روي آن باقي ميماند و چون هر روز خورده ميشود به دستگاه گوارش نيز آسيب ميرساند.
مردم بايد همان مرغي را بخورند كه باقي مانده آنتي بيوتيك دارد يا از گوشت دامي استفاده كنند كه بعضا امكان دارد روي زباله تغذيه كرده باشد يا سبزي و ميوهاي بخورند كه با فاضلاب آبياري ميشود و يا براي تهيه غذا از روغنهاي جامدي استفاده كنند كه براي عروق مغز و قلب خطرآفرين است.
محققان به استناد شواهد علمي ميگويند ايزومر "ترانس" در روغنها به شدت به گسترش بيماريهاي قلبي- عروقي دامن ميزند و عمدهترين منبع اسيدهاي چرب ترانس، روغنهاي نباتي جامد(هيدروژنه) است. تاكنون چند كشور استفاده از اين روغنها را ممنوع كردهاند اما با اينهمه در جامعه ما، هنوز روغنهاي جامدي در اختيار مردم قرار ميگيرد كه علاوه بر چربيهاي اشباعشدهاي كه براي قلب خطرناكند، ۲۰درصد و شايد بيشتر هم ايزومرترانس دارد
سازمان بهداشت جهاني توصيه ميكند تنها بايد يك درصد انرژي مورد نياز بدن از طريق اين روغنها تامين شود و اين در حالي است كه اين اسيدهاي چرب ترانس، علاوه بر روغن، در بخشي از غذاهاي روزانه ما نيز وجود دارد.
مرگ ومير دراثر بيماريهاي غير واگير از جمله امراض قلبي و عروقي، ديابت نوع دوم و سرطانها به طور مستقيم با تغذيه ارتباط دارد.
طي سالهاي اخير (سال ۸۲)دبيرخانه شوراي غذا و تغذيه با تشكيل گروههاي كارچندبخشي، كار مثبتي انجام داد و گروههاي كارشناسي كشور از همه سازمانها و وزارتخانههاي متولي را دور يك ميز جمع كرد و انان بيش از دو سال با هم كار كردند و با تفاهم و توافق چندين گزارش مستند همراه با راه حلها و پيشنهادات تدوين كردند اما نتيجه باارزش اين كار گروهي، آنگونه كه انتظار ميرفت مورد استفاده قرار نگرفت.
از سوي ديگر بر اساس بررسي و تحقيقات انجام شده از سوي سازمان بهداشت جهاني، بيماريهاي مزمن عامل اصلي مرگ و مير و ناتواني در جهان هستند و به طور فزايندهاي مردم كشورهاي در حال توسعه و همچنين كشورهاي پيشرفته را در معرض خطر قرار دادهاند.
تغيير در عادات غذايي، فعاليت بدني و نكشيدن سيگار، در كوتاه مدت تاثير بسيار زيادي بر روي كاهش ميزان بيماريهاي مزمن و غيرواگير دارد.
۵۹درصد از مرگ و مير سالانه و ۴۵درصد از تمام بيماريها در جهان در اثر بيماريهاي غير واگير قلبي - عروقي، ديابت، چاقي، سرطان و بيماريهاي تنفسي است.
تحقيقات و مدارك و شواهد نشان ميدهد كه تغيير در عادات غذايي و فعاليت جسماني ميتواند تاثير بسيار زيادي بر تعدادي از عوامل خطر در جمعيتها داشته باشد. براساس بررسيهاي انجام شده با مصرف رژيم غذايي سالم تر، فعاليت جسماني و نكشيدن سيگار ميتوان تا ۸۰درصد از موارد بيماريهاي قلبي- عروقي و ۹۰درصد از موارد ديابت نوع دوم و يك سوم سرطانها پيشگيري كرد .
براي دستيابي به سلامت سازمان بهداشت جهاني توصيه ميكند كه ميوه و سبزي و همچنين مغزها (پسته، بادام، فندق و گردو..) ، حبوبات و غلات بيشتر مصرف شود. مقداري از چربي ، نمك و قند موجود در رژيم غذايي حذف شود.
روزانه فعاليت جسماني داشته باشيم كه كارشناسان توصيه ميكنند روزانه يك ساعت تحرك بدني و ورزش براي سلامتي لازم است و بهترين نوع آن كه نيازي به امكانات ورزشي ندارد، پياده روي است. ترك سيگار و نگهداري وزن بدن در حد طبيعي از ديگر توصيههاي سازمان بهداشت جهاني براي سلامت است.
سازمان بهداشت جهاني معتقد است كه براي پيشگيري از بروز بيماريهاي غير واگير، بايد به "رويكردهاي چند جانبه" روي آورد به طوري كه فعاليت- هاي پايدار در سطح فرد و خانواده و همچنين در سطح گسترده تر اجتماعي و فرهنگي در هر كشوري به اجرا گذاشته شود.
شعار "پيشگيري بر درمان اولويت دارد"، شعار بسيار خوبي است اما لازمه آن تلاش براي تحقق اين شعار است
تغذیه نادرست رشد مغز كودكان را با مشكل روبرو میكند. به گزارش ایران-ایران به نقل از ایرنا؛ عضو انجمن متخصصین مغزو اعصاب استان اصفهان گفت : تغذیه نادرست ، ۹۰درصد مغز كودكان را با مشكل تكاملی و رشد روبرو میكند
دكتر"محمد زارع مهرجردی "روز شنبه افزود : كمبود مواد مغزی،تغذیه ناسالم و نادرست از عواملی است كه میتواندبرسلولها، رشد رگها و عملكرد مغز تاثیر گذار باشد.ویاین مشكلراناشیازتغذیهنامناسب ازسوی بزرگسالانخواندوتصریح كرد:بی توجهی والدین به تغذیه خود و كودكان، فقرفرهنگی واقتصادی،زندگی ماشینی، استفاده از غذاهای آماده و فانتزی ، پخت غذا در دستگاههای برقی نظیر "ماكروويو" از دلایل اصلی در بروز و گسترش این دسته از بیماری هاست.
وی با این هشداركه ۸۰درصد كودكان كشورمان دچار سوء تغذیه هستند،گفت :غفلت از نقش تغذیه كودكان،در آینده نزدیك كشور رابا مجموعهای ازكودكان با بیماریهای خونی، قلبی، كلیوی و مغزی كه بر عملكرد یكدیگرتاثیر میگذارند روبرو میكندوعلاوهبرمشكلات معنوی، مشكلات مالی بسیار سنگینی رابرای خانواده و دولت به بار میآورد.وی با تاكیدبراینكه"افزایش وزن "و" كاهش قد " یكیازمعضلات بهداشتی جامعه ما بشمارمیرود، گفت:"قد" و "وزن" به عنوان یك شاخص توسعه در جهان مطرح است.وی افزود :یك كودك باید از دوران جنینی تا شش سالگی از نظر تغذیه مورد حمایت و مراقب قرار گیرد ، تا دچار كمبودها نشود.
این متخصص اظهار داشت : "ورزش" و "تغذیه" بهترین ومناسبترین راه برای تضمین سلامت و جلوگیری از بیماریهای مختلف از جمله مغزی ، قلبی و عروقی و خونی است (سايت موءسسه رژيم درماني تن سالم).
تغذيه سالم تر :
هرم جديد غذای دولت به آمريكايی ها نشان ميدهد چگونه سالمتر غذا بخورند ... و ورزش كنند.
سالها پيش، متخصصين علوم تغذيه آمريكا ايده ای را از مصريان باستان وام گرفتند و معجونی ساختند كه آنرا " هرم غذايی " ناميدند كه بكمك تصوير هرمی كه مواد خوراكی مختلف بعنوان بلوكهای سازنده آن بكار ميرفت سعی كردند مجسم نمايند يك رژيم غذايی سالم روزانه بايد چگونه باشد.
سالها اين تصوير بر عادات غذايی آمريكايی ها حكومت مطلق داشت، راهنمای دستورالعملهای غذايی بود، برنامه تغذيه در مدارس را پی ميريخت و ساختار برنامه های رژيم چاقی يا لاغری را شكل ميداد. در آوريل امسال وزارت كشاورزی ايالات متحده (يو. اس. دی. ا. ) برای اولين بار طی سالهای مديد، الگوی جديدی برای استفاده از مواد خوراكی ارائه داد و آنرا " هرم من" ناميد؛ يك ابزار شخصی و وسيله ای اختصاصی برای استفاده جداگانه هر آمريكايی كه بتواند بر آن اساس راه های جديدی برای تنظيم برنامه روزانه خورد و خوراك و عادات ورزشی خود داشته باشد.با توجه به اينكه همه انواع بدن ها و افراد مختلف به يك نوع تغذيه نياز ندارند، دستورالعمل جديد وزارت كشاورزی بر اين اساس اجازه داده است كه مردم هر كدام هرم غذايی خود را بر پايه نيازها و سبك و سياق زندگی خود جداگانه تنظيم و ترسيم كنند. در آغاز چنان سيل جمعيتی بسراغ اينترنت و تارنمای مربوطه هجوم بردند كه دستورالعمل جديد را ببينند كه تارنمای مربوطه بنام <> عملا از كار افتاد
برخی متخصصين علوم تغذيه و طرفداران سلامت عمومی جامعه از طرح جديد انتقاد و به آن اعتراض كرده اند. يكی به اين خاطر كه در طرح نامی از غذای خاصی برده نشده و ديگر اينكه همه مردم آمريكا به اينترنت دسترسی ندارند. جاش ماينر تحليلگر سياست غذايی در همكاريهای جانبی دانشگاه كاليفرنيا ميگويد : " از يك جهت اما بايد به يو. اس. دی. ا. حق بدهيم. هرم تجديد نظر شده اينك ميان غذا های سالم تر و كمتر سالم تفاوت قايل ميشود؛ و همينطور ميان گروه های غذايی و همچنين در درون گروه و ميان هر دسته." بعبارت ديگر به مصرف كننده گفته ميشود غلات، ميوه جات، و سبزيجات بيشتری بخورد تا گوشت، مواد لبنی، و انواع روغن. اما حالا به آنها گفته ميشود غلات با سبوس بيشتری بخورند تا بدون سبوس، سبزيجات با برگ سبز بيشتر تا سبزی های نشاسته ای، و روغن نباتی بيشتر از چربی های حيوانی .
ويژگيهای جديد مواد خوراكی:
اعتدال كليد تمامی رژيم های غذايی مناسب است، لذا هرم جديد نيز ميگويد حساب مقدار كالری ها را داشته باشيم. بخش رنگی هرم بتدريج بسمت بالای هرم كمتر ميشود و به اين ترتيب می فهماند كه مواد قندی و چرب به مقدار متعادل مصرف شده است. برای اينكه اندازه هر وعده غذا مشخص شود، واژه مبهم "ميزان يك وعده" هرم قديمی با مقادير واوزان دقيق هر نوع غذا در يك وعده تعويض شده است، برای مثال : يك برش نان يا نيم فنجان برنج ورزش نيز مولفه و جزء تازه ايست كه به برنامه غذايی جديد اضافه شده؛ و در تصوير هرم به شكل كسی كه از كناره هرم در حال صعود است مجسم گرديده است. توصيه هايی نيز برای حركت بيشتر و ورزش مناسب ارائه شده، و بديهی است هر چه بيشتر ورزش كنيد ميتوانيد كالری بيشتری ميل فرمائيد .
نكته تازه و جالب ديگر اينست كه همه نبايد داخل يك الگو و اندازه قرار گيرند. يو. اس. دی. ا. عملا 12 هرم مجزا و متفاوت برای تيپ های مختلف مردم تدارك ديده كه متناسب با سن، ميزان فعاليت، و ساير مشخصه های افراد است. كافيست سن، جنسيت، و ميزان فعاليت روزانه خود را تايپ كنيد و به برنامه " نقشه كش هرم من" بدهيد. آنوقت برنامه "هرم شخصی من" به شما برنامه غذايی و رژيمی خواهد داد كه شما را سالم، روی فرم، و در وزن دلخواه نگه ميدارد.برای نمونه اگر زنی 28 ساله باشيد كه شغل پشت ميز نشين دارد و فعاليت چندانی ندارد، برنامه "هرم من" به شما رژيمی را توصيه ميكند كه حاوی1800 كالری در روز است و شامل 6 اونس (هر اونس آمريكا حدود 28 و اندی گرم است) غلات ( كه نصف آن بايد سبوس دار باشد)، 2.5 فنجان سبزيجات، 1.5 فنجان ميوه، 3 فنجان شير و 5 فنجان گوشت يا حبوبات (پروتئين حيوانی يا نباتی) ميباشد. رژيم مزبور حتی وارد جزئيات نيز شده ميگويد حد اقل تعداد دفعات استفاده از هر نوع سبزی در هفته چه ميزان است: مثلا در هفته 3 فنجان سبزی سبز تيره، 2 فنجان سبزی نارنجی رنگ، 3 فنجان انواع لوبيا يا نخود سبز، 3 فنجان سبزيجات نشاسته ای، و الباقی كه 6.5 فنجان در هفته ميشود هر نوع سبزی به دلخواه. چنين خانمی ميبايد مقدار مصرف قند و چربی روزانه اش از 195 كالری تجاوز نكند، و بيش از 5 قاشق چای خوری از انواع روغن مايع مصرف نكند.در مقابل، يك مرد 20 ساله كه روزانه بيش از يك ساعت ورزش ميكند به رژيمی بر اساس 3000 كالری در روز نياز دارد. لذا رژيم غذايی او شامل 10 اونس غلات ميشود كه بتواند كالری اضافی مورد نياز او را تامين كند. متخصص تغذيه و رژيم غذايی خانم مليندا هملگارن از شهر كلمبيا ايالت مونتانا معترض است كه اين رژيم هرمی در جايی كه نوشابه های گازدار، غذاهای سرپايی (نظير پيتزا و همبرگر) و ساير تنقلاتی كه از نظر مواد مغذی فقيرند، مصرف ميشود محاسباتش بهم ميخورد و قابل اطمينان نيست.
هملگارن كه ضمنا از اعضای سياستگزار موسسه " غذا و جامعه" است، و بخاطر تخصص و مهارتش در علم تغذيه اشتهار دارد، ميگويد : " نكته مهمی كه در اين برنامه از قلم افتاده اينست: اغلب مردم و مصرف كنندگان ميدانند چه غذايی برايشان خوب است و چگونه خوب تغذيه كنند، لكن مشكل در اينست كه چطور هرم را به اجرا بگذاريم.
چطور تغيير لازم را عملی كنيم ؟
بديهی است اينطور غذا خوردن كار آسانی نيست و بهمين علت از جايگزين هايی نام برده شده است. برای نمونه اگر پيدا و مصرف كردن آن مقدار غله سبوس دار دشوار است، تارنمای اينترنتی پيشنهاد جايگزين هايی مانند استفاده از سريال غير شيرين سبوسدار را در سالاد بجای كروتن ، يا جايگزينی ماكارونی و اسپاگتی سبوسدار [قهوه ای رنگ] و يا برنج قهوه ای بجای برنج سفيد را ميدهد.
و اگر مايل نيستيد مواد لبنی مصرف كنيد، ميتوانيد بجای آن از فرآورده های سويا همراه با سبزيجات با برگ سبز مصرف كنيد كه نياز كلسيم بدن را نيز برآورده كند. اين توصيه ها حتی گياه خواران را نيز مد نظر داشته و به آنها پيشنهاد ميكند تا ميتوانند روی مصرف پروتئين كافی، آهن، كلسيم، روی، و ويتامين ب 12 ( مواد غذايی كه معمولا در رژيم گياه خواران كمتر يافت ميشود) تمركز نمايند. " تغيير در نظام هرمی تغذيه قديم مدت هاست مورد نياز بوده و به تاخير افتاده بود"، اين چيزيست كه خانم ژوزفين كانللی شونن استاديار پزشكی خانواده در دانشگاه استونی بروك در نيويورك ميگويد.
تعريف يادگيري :
يادگيري يعني تغيير رفتار كه براثر تجربه بوجود آمده و نسبتاً پايدار است (كيمبل 1961).
با توجه به تعریفی که از یادگیری میشود و آن را تغییرات کم و بیش دائمی رفتار در نتیجه تجربه میدانند، میتوان تصور کرد که با انواع یادگیری در زندگی مواجه خواهیم بود، به این دلیل که فرد از زمان تولد تا سالمندی تجارب مختلفی در حوزههای مختلف کسب میکند. تلاشهای مکرر برای راه رفتن ، سخن گفتن ، غذا خوردن ، ارتباط با همسالان ، دفاع از خود ، مطالب آموزشگاهی ، مهارتهایی مثل رانندگی ، یادگیری مشاغل و ... نمونههایی از یادگیریهایی هستند که فرد در طول زندگی خود به شیوههای مختلفی آنها را یاد میگیرد. نظریه پردازان مختلف انواع مختلف یادگیری را معرفی کردهاند(سايت دانشنامه رشد).
یادگیری کلامی :
یادگیری کلامی نوعی از یادگیری است که زمانی حاصل میشود که محتوای آموخته شده بوسیله فرد شامل واژهها ، هجاهای بیمعنی ، یا مفاهیم میشود. زمانیکه دانش آموزی سعی میکند زبان جدیدی را یاد بگیرد و شروع میکند به یادگیری کلمات و لغات ، در واقع از یادگیری کلامی بهره میبرد. همچنین دانش آموزی که سعی میکند بخشی از کتاب زیست شناسی را یاد بگیرد، مثل اصطلاحات و مفاهیم مربوط که در آن بخش ارائه شده است در واقع از یادگیری کلامی استفاده کرده است.
یادگیری کلامی در مقابل یادگیری حرکتی قرار دارد و هر چند فرض میشود که یادگیری کلامی از لحاظ و شناختی در سطح بالاتری قرار دارد. این مساله یادگیری کلامی را در مقامی ممتازتر از یادگیری حرکتی قرار نمیدهد. ابزاری که برای بررسی یادگیری کلامی مورد استفاده فراوان و سودمند قرار گرفته است، لیست مربوط به هجاهای بیمعنی بوده است. در این نوع از آزمایشات فهرستی از هجاهای بیمعنی را به آزمودنیها میدادند یا برایشان میخواندند و در فواصل زمانی معین از آنها میخواستند هجاهای خوانده شده را یادآوری کنند. میزان مواد یادآوری شده ، معرف میزان یادگیری کلامی فرد بوده است.(همان منبع)
یادگیری حرکتی :
یادگیری حرکتی نوعی از یادگیری است و زمانی حاصل میشود که محتوای آموخته شده بوسیله فرد شامل مهارتهای حرکتی است. به عبارتی زمانیکه فرد تلاش میکند سلسلهای از حرکات را یاد بگیرد تا بتواند مهارتی را به صورت مناسبی انجام دهد از یادگیری حرکتی استفاده کرده است. یادگیری شنا کردن ، پرتاب توپ ، دوچرخه سواری و ... نمونهای از یادگیریهای حرکتی هستند. یادگیری حرکتی میتواند طیفی ازیادگیریهای حرکتی را شامل میشود.
برخی از این یادگیری ساده و سطحیتر هستند، مثل پرتاب یک توپ ، برخی پیچیدگی بیشتری دارند، مثل شنا کردن و برخی از پیچیدگی و ظرافت خیلی بالایی برخوردار هستند، مثل نواختن یک ساز مانند ویولون که مستلزم یادگیری حرکتی به مقدار زیاد است. تمرین در این نوع یادگیری اهمیت فوقالعادهای دارد. هر چه میزان تمرین فرد در این نوع حرکات بیشتر باشد مهارت او عمیق خواهد بود(همان منبع).
یادگیری مشاهدهای :
یادگیری مشاهدهای عبارت است از یادگیری که از طریق آن موجود زندهای از رفتار موجود زنده دیگر تقلی میکند، سرمشق میگیرد یا ادای آن را درآورد. به این نوع یادگیری سرمشق گیری و یادگیری اجتماعی نیز میگویند. کودکی را تصور کنید که رفتارهای مادر را در هنگام آشپزی یا کار خانه داری مشاهده میکند. مدتی بعد در بازیهای خود همان کارهایی را که از مادر در خود مشاهده کرده انجام میدهد. بیشتر یادگیریهای کودکان مشاهدهای است.
در واقع آنها بطور مرتب در تقلید از رفتارها و حرکاتی هستند که مشاهده میکنند. آلبرت بندورا روان شناس و همکارانش نقش بسیار عمده ای در تثبیت مفهوم یادگیری مشاهده داشتهاند. آنان در یک مجموعه از آزمایشهای خود به نحو متقاعد کنندهای اثبات کردند که کودکان گاهی از رفتار پرخاشگرانه یک سرمشق بزرگسال تقلید میکنند. این مسیر تحقیق موجب شده است که نگرانی در مورد تاخیر تماشای رفتار پرخاشگرانه بزرگسالان سرمشق در تلویزیون بر اعمال کودکان مورد توجه قرار گیرد(همان منبع).
یادگیری اجتنابی:
یادگیری اجتنابی زمانی اتفاق میافتد که یک موجود زنده این توانایی را پیدا میکند که با استفاده از نشانه یا علامتی خاص از تماس با محرکی زیانآور اجتناب کند. به عبارتی فرد سعی میکند ار موقعیتهایی که برایش آزار دهنده هستند اجتناب و دوری کند. تصور کنید که کودکی یکبار با دست زدن به یک بخاری دست خود را میسوزاند و از آن پس از نزدیک شدن به بخاری خودداری میکند. این کار کودک نشانهای از یادگیری اجتنابی است. این نوع یادگیری در بررسی علل مربوط به برخی روان رنجوریها مثل انواع اضطراب مورد توجه است.
به عنوان مثال خوبی اجتماعی که نوعی ترس و اضطراب مربوط به قرار گرفتن در محیطهای شلوغ و گروههاست، با یادگیری اجتنابی ارتباط دارد. بطوری که فرد سعی میکند از محیطهای پرجمعیت که برای او آزار دهنده هستند، دوری کند و این افراد به هیچ وجه حاضر نیستند در چنین جلساتی شرکت داشته باشند. هر چند این ترس و اضطراب و اجتناب نیز درجاتی متفاوت در افراد مختلف دارد(همان منبع).
یادگیری تصادفی :
یادگیری تصادفی نوعی از یادگیری است که بدون مقصود ، تلاش یا نیت خاصی صورت می گیرد. بطوری که بدون اینکه هدف یادگیری مورد خاصی وجود داشته باشد، یادگیری اتفاق می افتد. حتما برایشان پیش آمده است که بدون تلاشی برای یادگیری شعر و محتوای یک ترانه کرده باشید و بدون اینکه حتی چنین منظوری داشته باشید یک روز متوجه میشوید که متن آزاد بطور کامل و یا قطعاتی از آنرا زمزمه میکنید(همان منبع).
یادگیری نهفته :
یادگیری نهفته یادگیری است که در هنگام اکتساب در عملکرد شخص به حالت پنهانی و ابراز نشده باقی میماند. به عبارتی یادگیری در یک موقعیت زمانی اتفاق میافتد و مدتها نهفته باقی میماند تا در موقعیت مورد نیاز خود را نشان میدهد. رفتارهای معلمی نمونهای از رفتارهایی هستند که به صورت یادگیری نهفته ممکن است آموخته شوند. فرد تا زمانیکه به عنوان یک معلم در کلاس قرار نگیرد این رفتارها را از خود نشان نمیدهد، در حالیکه آنها را در طول تحصیل خود از معلمان خود آموخته است.
یادگیری نهفته اهمیت زیادی برای والدین ، معلمان و دست اندرکاران آموزش دارد. چرا که آنها غالبا از عملکرد کودکان و دانش آموزان دچار یاس میشوند و گاهی فکر میکنند که فرد یا شاگردشان هیچ یاد نمیگیرند یا بسیار کم میآموزند. در حالیکه در آینده ممکن است آنچه یاد گرفته است به شیوه امیدوار کنندهای بروز کند. نباید یادگیری نهفته را با یادگیری تصادفی اشتباه کرد و یادگیری تصادفی لزوما پنهان نیست و ممکن است در هر مقطعی در عملکرد شخص ظاهر شود.
تعريف نظريه يادگيري :
یک نظریه یادگیری عبارت است از مجموعهای از اصول و قوانین در زمینه فرایند یادگیری. نظریات یادگیری به بررسی فرآیند یادگیری میپردازند و تلاش میکنند چگونگی یادگیری و عوامل موثر بر آن را مورد بررسی قرار دهند. برای رسیدن به این هدف هر یک از صاحبنظران این مساله را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار دادهاند که موجب بوجود آمدن نظریات مختلف در زمینه یادگیری شده است.(هرگنهان،بي آر،السون،متيواچ1386 ).
تاریخچه :
بحث نظریات یادگیری از یک میراث غنی و متنوعی برخوردار است. قریب صد سال پیش مبحث یادگیری زیر سلطه نظریات فلسفی قرار داشت. از جمله فلسفه ارسطو و افلاطون. با نخستین بررسیهای آزمایشی که توسط ابینگهاوس ، پاولف و ثرندایک به عمل آمد، روشهای تحقیق در علوم طبیعی در مسائل یادگیری نیز مورد استفاده قرار گرفت و بر مبنای انبوه مدارک علمی که حاصل کار آزمایشگاههای روان شناسی در نقاط مختلف جهان بود، نظریههای جامعتر و اصول دقیقتری در مبحث یادگیری ارائه گردید.
سیر تحولی و رشد :
در طول تحول و رشد مباحث مربوط به یادگیری ، دو مکتب مهم شکل گرفت: نظریات رفتاری و نظریات شناختی.
نظریات رفتاری :
بنیانگذار این مکتب جان. بی واتسون (Watson,J.B) در سال 1913 است. این مکتب بر مبنای جهان بینی تجربه گرایی معتقد است که تجربه تنها منبع اصلی دانش و یادگیری است و یادگیری از راه کسب تجربه صورت میگیرد. برای روان شناسان رفتاری موضوع مهم علم روانشناسی رفتار آشکار است و کسب رفتار را غالبا با فرایندهای شرطی سازی توضیح میدهند. این روان شناسان به اهمیت تمرین ، تقویت و مجاورت در یادگیری تاکید دارند.
نظریات شناختی :
در حدود همان زمانی که رفتارگرایان نظریه خود را در آمریکا گسترش میدادند، گروه کوچکی از روانشناسان آلمانی به اهمیت ادراک با بینش و تشخیص فرد و بطور کلی عوامل درونی در یادگیری تاکید میکردند. نظریات گشتالت (Geshtalt) ، پیاژه (Piaget,J) و لوین (Levin,K) از جمله نظریات شناختی یادگیری هستند.
در سالهای اخیر گروهی از روان شناسان با تاکید بر هر دو عامل درونی و بیرونی ، مکتب دیگری تحت عنوان مکتب رفتاری _ شناختی پایه ریزی کردند. بندورا (Bandura,A) ، ماهونی (Mahonni) و آرنکوف (Arenkov) از جمله این روانشناسان هستند. از نظریات دیگری که بعد از این مکاتب شکل گرفت، میتوان به نظریه عصبی فیزیولوژیک یادگیری و نظریه خبرپردازی اشاره کرد.
نقش و تاثیريادگيري در زندگی :
یادگیری اساس فهم رفتار است. از آنجایی که اکثریت رفتارهای آدمیان یاد گرفته میشوند، بررسی اصول یادگیری به ما کمک میکند تا علت رفتارهایمان را بشناسیم. آگاهی از شیوههای یادگیری نه تنها در فهم رفتار بهنجار به ما کمک میکند، بلکه امکان درک بیشتر شرایطی را که منجر به رفتار ناهنجار میشود را نیز به ما میدهد و در نتیجه روشهای موثر روان درمانی بوجود میآید. روشهای فرزندپروری نیز میتوانند از اصول یادگیری بهرهمند گردند.
استفاده از اصول و قوانین ارائه شده توسط نظریات یادگیری در اعمال شیوههای تربیتی مناسب برای برخورد با کودکان نقش اساسی دارد. افزون بر این بین اصول یادگیری و روشهای آموزشی رابطه نزدیکی وجود دارد. شیوههای آموزشی کلاسها و مدارس عمدتا بر مبنای اصول یادگیری انجام میشوند.
ارتباط با سایر علوم :
مبحث یادگیری و نظریات مربوط به آن همچون سایر حوزههای روان شناسی از ارتباط تنگاتنگی با فلسفه برخوردار است. آنچه امروزه تحت عناوین نظریات یادگیری مطرح است، در مسیر مباحث فلسفی پرورده شده و به شکل و محتوای کنونی رسیده است. رفتارگرایی فعلی شکل امروزی تداعی گرایی است که ابتدا ارسطو آن را ابداع کرد و بعدها به وسیله لاک ، برکلی و هیوم به آن شاخ و برگ داده شد. نظریات شناختی فعلی ریشه در مباحث افلاطون دارد و از طریق دکارت ، کانت و روانشناسان قوای ذهنی به ما رسیده است و نظریات عصبی فیزیولوژیک سیر پژوهشی جاری است که با تفکیک ذهن از بدن بوسیله دکارت آغاز گردید.از سوی دیگر پیوند نظریات یادگیری با کشفیات علوم زیستی کاملا روشن است. بررسیهای تجربی در حوزه علوم زیستی و فیزیولوژیک ، وجود ارتباط نزدیک بین یادگیری و تغییرات بیولوژیک در یاختههای عصبی را اثبات میکنند. افزون بر این ، بررسیها و اصول نظریات یادگیری از لحاظ کاربردی با علوم تربیتی و اجتماعی ارتباط مییابد.
کاربردهاي يادگيري :
بر این اساس امروزه از نظریات یادگیری بطور وسیع در حوزه آموزش و پرورش به صورت طراحی و اجرای صحیح برنامههای آموزشی و شیوه تدریس ، روانشناسی کودک ، آسیب شناسی روانی و روان درمانی ، برنامه ریزیهای اجتماعی و ... استفاده فراوان به عمل میآید.
با تاکید صاحبنظران به ویژه در زمینه آموزش و پرورش بر استفاده کاربردی از نظریات یادگیری در فرایند آموزش ، انتظار میرود این حوزه از روان شناسی ، گستردگی بیشتری چه از لحاظ نظری و چه از لحاظ کاربردی بدست بیاورد.
با شناسايي سبك يادگيري خود و بكارگيري تكنيكهاي يادگيري ويژه مربوط به آن يادگيري خود را بهبود بخشيد:
1- سبك يادگيري ديداري:
65 درصد جمعيت را شامل مي گـردد. خــصوصيات اين نوع افراد به قرار زير است:
* بـا مشـاهـده و تـركيـب تـصـاويـر بـا اطلاعات، اطلاعات را بخاطر مي سپارند.* بـراي بـرقـراري ارتـبـاط با ديگران و همچنين سازماندهي اطلاعات از تصاوير، نقشه ها و نمودارها استفاده ميكنند.
* مـعـمـولا بـراي بـه خـاطـر آوردن مطـلبي چشمان خود را براي تجسم آن در ذهن خود ميبندند.
* معمولا افرادي مرتب و منظمي ميباشند.
* اينگونه افراد در تجسم اشياء، طرحها و نتايج در ذهن خود توانا ميباشند.
* معمولا در كلاس درس نيمكتهاي رديف جلو را اشغال ميكنند.
* تمايل به برداشتن يادداشت هاي مفصل و با جزئيات فراوان دارند.
* جذب كتابهاي مصور ميگردند.
* در بخاطر آوردن لطيفه ها مشكل دارند.
* براي برجسته ساختن نكات كليدي از ماژيكهاي با رنگ روشن استفاده ميكنند.
تكنيكهاي يادگيري :
در روند آموزش از رنگها، تصاوير، اشكال، نمادها، اسلايدها و جداول استفاده كنيد.
2- براي يادگيري بهتر به حركات و چهره آموزگار نگاه كنيد.
3-يك محيط آرام و بدون سرو صدا را براي مطالعه برگزينيد.
2- سبك يادگيري شنيداري :
30 درصد جمعيت را شامل مي گـردد. خصوصيات اين گونه افراد به قرار زير است:* تمايل دارند بيشتر با اصوات و موسيقي سرو كار داشته باشند.
* قادرند ريتم و تن صدا را تشخيص دهند.
* از طريق گوش دادن ياد ميگيرند.
* براي به خاطر سپردن اطلاعات آنها را با يك صداي خاص تركيب ميكنند.
* در محيطهاي شلوغ و پر سرو صدا تمركز خود را از دست ميدهند.
* به يادداشت برداشتن تمايلي ندارند.
* تمايل دارند مطالب را با صداي بلند بخوانند.
* براي بخاطر سپردن مطالب دروس خود را با صداي بلند مكررا روخواني ميكنند.
تكنيكهاي يادگيري :
در مباحث گروهي كلاس خود مشاركت كنيد.
از اصوات و موسيقي در يادگيري خود بهره گيريد.
3-عوض نت برداري از ضبط صوت براي ثبت مطالب كمك بگيريد.
3- سبك يادگيري جنبشي-بساوايي :
5 درصد جمعيت را شامل ميـگـردد. خصوصيات اين گروه به قرار زير است:* بـراي يادگيري و بخاطر سپردن اطلاعات از جسم و حس لامسه خود بهره ميگيرند.* به فعاليتهاي بدني و ورزش علاقه مندند.
* در هـنگام بر قراري ارتباط و گفتگو مكررا دستهاي خود را تكان داده و از ژستهاي جسماني استفاده ميكنند.
* از آنكه در كلاس درس بي حركت بنشينند و به درس گوش دهند بيزارند.
* براي يادگيري و بخاطر سپردن اطلاعات به تحرك و تمرينات عملي نيازمندند.
* هنگام مرور مطالب درسي خود مرتبا راه ميروند و نكات كليدي را با صداي بلند تكرار ميكنند.
تكنيكهاي يادگيري :
در حين يادگيري آدامس بجويد.
2- براي يادگيري بهتر از حس لامسه، حركت و تمرينات عملي بهره گيريد. 3-حين يادگيري موسيقي گوش دهيد
چرخه یادگیری :
یادگیری ما را نمی توان با مقیاسی مانند عقربه سوخت ماشین اندازه گیری کرد که از خالی تا پر تغییر میکند. ما با مرور دوباره آنچه که قبلا آموخته ایم وبازاندیشی در افکار وطرحهایمان برای یادگیری در آینده،یاد میگیریم. وهمیشه چیزهای بیشتری برای آموختن وجود دارد .
معروف ترین چرخه یادگیری "چرخه کولب" است که چهار مرحله را برای یادگیری شناسایی کرده است:
تجربهعملتفکرمفهوم ساختن
این مدل نشان میدهد که ماچگونه از طریق تجربه و از مقایسه تجربه خودمان با دیگران یاد میگیریم که چگونه تجربه هایمان را تحلیل کنیم و برای کارهای جدیدی برنامه ریزی کنیم. اگر تمام فازهای این چرخه را طی کنیم "یادگیری تجربی" ، چنانکه به این اسم مشهور است، به تجربه اندک ما محدود نمی شود.
سبک های یادگیری :
همه ما به یک روش یاد نمی گیریم. ما گرایش داریم روش هایی را که با آنها راحت تر هستیم انتخاب کنبم و بقیه روشها را کنار بگذاریم. این نکته مهم است که ما از سلیقه مان در مورد سبک های یادگیری باخبر باشیم تا بتوانیم:
• از روش های یادگیری مان استفاده کنیم که با آموزش خاصی که فرا میگیریم، سازگار باشد. • یادگیری مان را در روش های ضعیف تر بهبود بخشیم.
نکته مهم آن است که بدانیم " سبک های یادگیری" خصوصیات فردی افراد نیستند و ما همه در شرایط متفاوت سبک های متفاوتی را به کار میگیریم. هر چند، معمولا ما یک یا دو سبک را بر بقیه ترجیح میدهیم. به گفته هانری و مامفورد (1986) برای اینکه چرخه یادگیری (چرخه کولب را نگاه کنید) را کاملا طی کنیم، باید هر چهار سبک یادگیری را در پیش گرفت. ضعف یا قبول نکردن هر کدام از این سبک های یادگیری ، فرآیند یادگیری را دچار مانع میکند.
فعالیت گراشما به جای اینکه به دفترچه راهنما مراجعه کنید با انجام دادن هرکاری، آن را یاد میگیرید. دوست دارید خود را دربیشترین تجربهها و فعالیتهای ممکن غرق کنید. اغلب دوست دارید در گروه کار کنید تا بتوانید ایده های بیشتری بدهید و امتحان کنید. نقطه قوت شما پذیرش فکری و شور وشوق شماست.اهل فکرشما عقب میایستید و مشاهده میکنید؛ چون دوست دارید قبل ازتصمیم گیری درباره پیشروی، تا آنجا که میتوانید اطلاعات جمع کنید. به جای یک باره پریدن در وسط ماجرا، ترجیح میدهید تصویر بزرگ تری به دست بیاورید که شامل تجارب و دیدگاه های آدم های دیگر باشد. نقطه قوت شما جمع آوری اطلاعات با دقت زیاد و تحلیل آنها برای رسیدن به نتیجه است.نظریه پردازشما میخواهید تمام مشاهداتتان را با قالب نظریهها و چهارچوبها تطبیق دهید تا بتوانید ببیند چگونه یک مشاهده به مشاهده های دیگر ربط پیدا میکند. شما سعی میکنید با پرسیدن این سوال که "چطور جور در میآید؟" آمو خته های جدید را با نظریهها و چهارچوب خودتان سازگارکنید. نقطه قوت شما این است که در تلاش برای حل یک مسئله، از ربط بین قسمت های مختلف برای داشتن یک رویکرد قدم به قدم استفاده میکنید.پراگماتیستشما همیشه دنبال ایده های جدید هستید تا آنها را به عمل درآورید. معیار اصلی شما برای قضاوت در مورد یک نظریه، نتیجه عملی ناشی از آن است. نقطه قوت شما هم این است که میتوانید با اعتماد به نفس ایده جدیدی را مطرح کنید و به مرحله عمل در آورید.
وضعیت های یادگیری :
وقتی دانش آموزان در حال کسب مهارت یا دانش جدیدی هستند، اندیشیدن به "وضعیت یادگیری" شان یعنی میزان توانایی و آگاهی شان ازآن سودمند است. اگر یادگیرنده از نیاز خود آگاه نباشد، نمی تواند از پیش نهادهای کمک استفاده کند. دابین چهار وضعیت برای یادگیری پیش نهاد میکند:
خودآگاهناخودآگاهاز نیاز به یادگیری یک مهارت یا دانش جدید:کار آمددر مهارت یا دانش مورد نظرکارآمد خودآگاهکارآمد ناخودآگاهناکارآمدناکارآمد آگاهناکارآمد ناخودآگاه
یادگیرنده اغلب در حالیکه نسبت به نیازها و ضعفهای آموزشی خود در وضعیت ناکارآمد خودآگاه است، شروع به یادگیری میکند . متاسفانه خیلی از ما در مرحله ناکارآمد ناخودآگاه (آن کس که نداند و نداند که نداند!) هستیم. فهمیدن این وضعیتها برای هدایت یادگیرندگان به وضعیت مطلوب کارآمد ناخودآگاه ، مثلا درراندن یک ماشین، بسیار ضروری است.
انگیزه برای تحصیل در سطوح عالی تر :
انگیزه یادگیرنده نقش مهمی در فرآیند یادگیری بازی میکند. مقدار انگیزه ما به این بستگی دارد که چه کسی هستیم، چه چیز میخواهیم یاد بگیریم و شرایطی که در آن یاد میگیریم چیست. بررسی هایی که تایلور (1983) روی دانشجویان دانشگاه اپن انجام داد نشان داده است که در تحصیلات عالی چهار رویکرد عمده در انگیزش دانش آموزان وجود دارد. هر کدام از این رویکردها ( ونه خصوصیات فردی!) را میتوان به به دو زیر گروه علاقه درونی به فرآیند یادگیری و علاقه بیرونی به یادگیری به عنوان وسیله ای برای رسیدن به یک هدف تقسیم کرد. این چهار رویکرد را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد:
رویکردهدفعلاقهنگرانی های دانش آموزشغلیآموزشدرونیآیا این یاد گیری به شغل انتخابیم مربوط میشود؟مدرک گرفتنبیرونیآیا رشته ام برای کارفرماها شناخته شده و معتبراست؟آموزشیعلاقه ذهنیدرونیآیا برنامه درسی ام جالب است؟ آیا کلاسها انگیزه ام را تقویت میکنند؟پیشرفت تحصیلیبیرونیآیا نمراتم نشان میدهد که پیشرفت خوبی داشته ام؟شخصیرشد و اصلاح شخصیدرونیآیا من با چالش مواجه میشوم و آیا تجربه ام زیاد میشود؟جبران کمبود یا فرصت قبلیبیرونیبازخوردم چقدر خوب است؟ آیا این درس را میگذرانم؟اجتماعیخوش گذراندنبیرونیآیا امکانات ورزشی و فرهنگی خوبی موجود هست؟
انگیزه اجتماعی برای یادگیری نیازی بیرونی است و بنابراین تقسیم بندی درونی ندارد
دیدگاه های ما نسبت به یادگیری :
اینکه ما یادگیری مان را چگونه شروع میکنیم به دانش و مهارت های قبلی، انگیزه ما برای یادگیری، روش یادگیری و شرایط آموزشی محیط یادگیری مان بستگی دارد. اما اساسی تر از اینها، چگونگی شروع یادگیری در وهله اول، به اینکه چه تصوری از آموزش داریم مربوط میشود. مارتون و سالجو (1997) دو رویکرد یادگیری عمیق و سطحی راشناسایی کرده اند که اساسا در تصوری که ازمعنی آموزش دارند با هم متفاوتند. "یادگیری عمیق" رویکرد مطلوب آموزش عالی است. "یادگیری سطحی" در پیوند با حفظ کردن فرمولها و معلومات بدیهی است. باید دو نکته را در رویکرد به آموزش ، مورد توجه قرار داد. اولا، آدم های متفاوتی که رویکردهای یادگیری متفاوت دارند، سر کلاس یک درس واحد مینشینند. دوم اینکه یک شخص واحد بر حسب زمان یا چیزی که میگیرد، رویکرد متفاوتی را اتخاذ میکند.
یادگیری عمیقیادگیری عمیق، متضاد یادگیری سطحی و رویکرد مطلوب آموزش عالی است. کسانی که رویکرد عمیق به یادگیری دارند مطالب جدید را با ربط دادن آنها به دانسته های قبلی شان یاد میگیرند. بعضی اوقات به این رویکرد، "یادگیری کل نگر" گفته میشود، چون این نوع یادگیری با داشتن فهم و دیدگاه واحدی نسبت به جهان مرتبط است. کسی که رویکرد عمیق دارد به جای اینکه واقعیات را از هم جدا کند همواره در حال این سوال است که " چطور جور درمی آید؟ بحث بر سر چیست؟ آیا توضیح دیگری وجود ندارد؟" در این یادگیری ارزش یابی به جای بازتولید صرف درسها، درگیر شدنی فعالانه با اندیشه هاست.یادگیری سطحییادگیری سطحی گردآوری معلومات بی ربط به هم مانند اسم آدمها و مکانها و تاریخ وقایع است. این رویکرد، یادگیری را چیزی میبیند که میتوان آن را با عقربه سوخت اندازه گیری کرد؛ که از خالی شروع میشود و باید تا پرشدن پیش برود. این رویکرد به "یادگیری اتمیستی " شهرت دارد چون وقتی ما به طور سطحی یاد میگیریم، میزان دانسته هایمان را به شکل یک توده میبینیم نه به صورت کیف پولی که میتوان آن را روی هم گذاشت و پس انداز کرد. وقتی زمان ارزشیابی این یادگیری برسد به تکنیکهای " مرور" و رویه هایی معمولی مثل حفظ کردن نیاز پیدا میکنیم. مشکل اصلی یادگیری سطحی هم وقتی بروز میکند که مجموعه اطلاعاتی که با آنها سرو کار داریم، بسیار گسترده شود.یادگیری استراتژیکیادگیری استراتژیک بر تکنیکهای یادگیری تاکید دارد. در این رویکرد دانش آموزان یادداشت های خود را سازماندهی میکنند و سعی میکنند معیارهای درس را پیش بینی و جوابهایشان را به آنچه معلم میخواهد، نزدیکتر کنند. "رویکرد استراتژیک" تلاشی منطقی در جهت ایجاد تعادل بین میزان تلاش برای یادگرفتن یک درس و نمره آن است. مدیریت زمان و منابع از مسایل اصلی این روش است.
سه رویکرد به آموزش را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد:
رویکردهدف از فعالیتویژگی های رویکردبا هدف:رویکرد عمیقتبدیل کردندرگیری فعال با ایده های جدید.ربط دادن دانسته های قبلی به آموخته های جدیدپیدا کردن منطق و شاهد در بحث هادرک معنی اندیشه هارویکرد سطحیباز تولید کردندانش را مجموعه از واقعیتهای بی ارتباط دانستنحفظ کردن اسم ها، تاریخها و فرآیندهااسترس!کسب دانش ومهارت های لازمرویکرد استراتژیکسازمان دهی کردنروشن کردن خواسته های درسمدیریت خوب منابع و بار کارییادگرفتن آنچه معلمها میخواهندرسیدن به بالاترین نمره ممکن ازای مقدار تلاش معین
باز هم تاکید میکنیم که مهم است درک کنیم که اینها "خصوصیات فردی" نیستند. ما بر حسب شرایط رویکردهای مختلفی را به کار میگیریم. چالش موسسات آموزشی این است که اهداف و محتوای آموزش و سبک های تدریس و انواع ارزشیابی را طوری طراحی کنند که آموزش عمیق را آسان سازد(سايت مدرسه اينترنتي تبيان).
اصول يادگيري موثر :
بسيار اتفاق افتاده که يک دوره آموزشي براي گروهي برگزار کرده ايم، اما بعد از طي فرآيند يادگيري در بين افراد گروه ، کارآيي و اثربخشي دوره آموزشي کمتر از ميزاني بوده که در آغاز انتظار داشته ايم. همچنين در مدارس ما نيز مربيان آموزشي با يک مشکل تحت عنوان «انتقال يادگيري» مواجه هستند; يعني بطور روشن و شفاف نمي دانند چگونه مطالب را به دانش آموزان انتقال دهند. به همين جهت در اين مطلب که برگفته از باشگاه تحليل گران جوان آريا مي باشد به اصولي مهم براي «يادگيري موثر» اشاره مي کنيم، که مطمئنا دانستن آنها براي هيچکس خالي از فايده نخواهد بود.
اصل اول; همه مي توانند ياد بگيرند; يک مربي بايد همواره به اين اصل مهم اعتقاد داشته باشد که هر فردي مي تواند ياد بگيرد. پس در گام نخست مربي نبايد گروه سني خاصي را با توجه به مهارت هاي شناختي ، هيجاني و رفتاري خاص مقايسه کرده و نشانه و دليلي براي عدم يادگيري در آنها پيدا کند.
اصل دوم; انگيزش براي يادگيري; يک مربي بايد اين نکته را در نظر بگيرد که براي اينکه فردي بتواند مهارتي را ياد بگيرد، بايد برانگيخته شود. مربي نقش مهمي را در برانگيختن ، يادگيرندگان برعهده دارد. او بايد به گونه اي عمل کند که انگيزش براي يادگيري با «ادارک» فرد از وضعيت خود، همراه باشد. بعبارت ديگر، مربي بايد يادگيرنده را به گونه اي برانگيزد تا او بتواند نسبت به عدم کفايت رفتاري مهارت و دانش کنوني خود ، آگاه باشد و در عين حال، تصوير روشني از رفتاري که بايد اقتباس کند، داشته باشد. در اينصورت يادگيرنده انگيزش لازم را براي يادگيري پيدا خواهد کرد.
اصل سوم; يادگيري طي يک فرآيند فعال و پويا: مربي بايد بداند که يادگيري يک فرآيند فعال و پوياست و نه يک فرآيند انفعالي. يعني او بايد امکاناتي را فراهم سازد که يادگيرنده بتواند در گروه به فعاليت بپردازد و همراه ديگر افراد مشغول يادگيري شود و نکات مهم را ياد بگيرد و به شکلي فعال در امر يادگيري سهيم شود.
اصل چهارم; راهنمايي يادگيرنده: بعضي وقت ها، استفاده از روش آزمايش و خطا، روشي بسيار وقت گير است ، يعني مربي نمي تواند يادگيرنده را به حال خود بگذارد تا او بعد از اينکه نتيجه را مشاهده کرد به خطاي خود پي ببرد. بنابراين مربي بايد يادگيرنده را راهنمايي کند و لازم است اطلاعات مورد نياز درباره يک مسئله را در اختيار يادگيرنده قرار دهد تا در اينصورت، يادگيرنده قبل از اينکه مسئله را بطور ناقص ياد بگيرد و يا با خطا مواجه شود، اشتباهات خود را تصحيح نمايد.
اصل پنجم; مواد و وسايل مناسب براي يادگيري: مربي بايد مواد و وسايل مناسب را که براي يادگيري موضوع مورد نظر در اختيار يادگيرندگان قرار دهد و به اين نکته توجه داشته باشد که در انتخاب مواد و وسايل يادگيري دچار اشتباه نشود و مواد و وسايلي را براي يادگيري انتخاب نکند که براي يادگيرندگان جنبه سرگرمي و بازي دارد.
اصل ششم; وقت کافي براي عمل دروني ساختن: مربي بايد بعد از آموزش، به يادگيرنده وقت کافي بدهد تا عمل «دروني ساختن» تحقق پيدا کند ، بعبارت ديگر به يادگيرنده فرصت کافي بدهد تا اصطلاحا به هضم مطالب آموخته شده بپردازد. زماني که يک مربي به يادگيرنده اين امکان را مي دهد که عمل «دروني ساختن» در او تحقق پيدا کند، موجباتي را فراهم کرده که يادگيرنده نسبت به يادگرفته هاي خود، تسلط بيشتري پيدا مي کند و احساس آرامش نيز خواهد کرد. گاها ديده مي شود که يک مربي خود را براي تمام کردن برنامه هاي آموزشي تحت فشار احساس مي کند و به همين دليل مي کوشد از همه لحظات موجود در برنامه آموزشي استفاده کند تا به يادگيرنده نکته تازه اي بياموزد، غافل از اينکه اين نوع استفاده از زمان و تحت فشار قرار دادن افراد براي يادگيري، نادرست است.بنابراين توصيه مي شود مربي بعد از آموزش، يادگيرنده را به حال خود بگذارد تا فرصتي براي دروني ساختن آنچه آموخته است، فراهم گردد.
اصل هفتم; استفاده از روش هاي متنوع يادگيري: مربي بايد از روش هاي يادگيري متنوعي استفاده کند تا باعث خستگي يادگيرنده نشود. مربي مي تواند روش هاي يادگيري را برحسب مفيد بودن آن براي يادگيري يک مطلب خاص، تغيير دهد و در مواردي که موثر بودن چند روش يادگيري به يک ميزان است، بايد از همه روش ها به نحوي استفاده کند که عامل خستگي و کسالت، مانع از يادگيري موثر يادگيرنده نشود.
اصل هشتم; يادگيري در جهت رضايت يادگيرنده: مربي بايد همواره اين نکته را در آموزش بخاطر بسپارد که يادگيرنده بايد از يادگيري رضايت حاصل کند. اگر يادگيرنده به اين نتيجه برسد که يادگيري باعث ارضاي يک يا چند نياز او خواهد شد، کوشش و علاقه او براي يادگيري بيشتر خواهد شد و در مقابل، اگر يادگيرنده معتقد باشد که يادگيري موضوع مورد نظر براي او مفيد نيست، بهترين وسايل و امکانات آموزشي نيز نمي تواند موجبات يادگيري موثر را براي او فراهم سازد.
اصل نهم; تشويق يادگيرنده: مربي بايد در مقابل رفتار درست يادگيرنده ، به او پاداش مناسب بدهد و او را تشويق کند تا فرآيند يادگيري در او تقويت شود. نکته اي در اينجا ذکر آن ضروريست اينست که مربي بايد براي يادگيري موثر از پاداش هاي فوري و پاداش هاي طولاني مدت، به تناسب استفاده کند. مثلا مربي مي تواند به يادگيرنده بعد از آموزش يک موضوع در صورتي که يادگيرنده رفتار درست را از خود نشان داد، پاداش هاي فوري بدهد و همچنين بعد از اتمام دوره آموزشي مي تواند با ارزيابي و سنجش يادگيرنده پاداشي ديگر را براي او در نظر بگيرد.
اصل دهم; تعيين هدف و استاندارد: يادگيرنده بايد بداند که براي چه هدفي ياد مي گيرد و ميزان (استاندارد) يادگيري او بايد چه اندازه اي باشد. تا خود بتواند با در دست داشتن معيارها، پيشرفت خود را با آن مقايسه کنند و به قضاوت در مورد ميزان پيشرفت خود در يادگيري، بپردازند. مربي در اين خصوص مي تواند هدف هايي را براي يادگيرنده تعيين کند تا او براي رسيدن به اين هدف ها، کوشش کند.
اصل يازدهم; تشخيص سطوح مختلف يادگيري: يک مربي بايد همواره اين نکته را در نظر بگيرد که يادگيري سطوح مختلف دارد و براي هر سطح يادگيري، به زمان و روش هاي متفاوتي نياز است. براي مثال وقتي مربي از يادگيرنده مي خواهد يک شعر ساده را بخاطر بسپارد، سطح يادگيري با زماني که از يادگيرنده مي خواهد يک مسئله رياضي را حل کند، متفاوت است. بنابراين مربي بايد سطوح مختلف يادگيري را تشخيص دهد و براي هر سطح يادگيري، زمان کافي و روش مناسب را در نظر بگيرد. بطور معمول در فرآيند يادگيري، چهارنوع سطح يادگيري داريم :1) سطح اول که در پايين ترين سطح يادگيري قرار مي گيرد مهارت هاي مربوط به پاسخ هاي حرکتي، به ياد سپردن و شرطي شدن ساده است.
2) سطح دوم که در سطحي بالاتر از سطح اول قرار مي گيرد مربوط به يادگيري از نوع «انطباق و سازگاري» است که طي آن فرد دانشي را کسب و با محيط ساده، انطباق پيدا مي کند. 3) يک مربي با سطح سوم که در سطحي بالاتر از سطوح اول و دوم است زماني مواجه مي شود که به يادگيرنده مهارت هاي مربوط به نحوه برقراري ارتباط مناسب با ديگران را مي آموزد. 4) سطح چهارم که پيچيده ترين سطح يادگيري است مربوط به تغيير «ارزش هاي» افراد و گروه هاست. اين نوع آموزش به هوشياري و دانايي بسيار و نيز زمان طولاني نياز دارد و در عين حال، فرآيندي بسيار دقيق و ظريف است.
اصل دوازدهم; يادگيري گروهي و استفاده از جلسات بحث و گفتگو: يادگيرندگان دوست دارند که با افراد ديگري در يک گروه بحث و گفتگو کنند و به عمل متقابل اجتماعي بپردازند. مربي بايد برنامه هاي آموزشي خود را چنان تهيه و اجرا کند که يادگيري گروهي را براي تعامل اجتماعي بهتر يادگيرندگان فراهم سازد و با استفاده از جلسات بحث و گفتگو، موجبات يادگيري يادگيرندگان را فراهم نمايد. ذکر اين نکته هم مهم است که جلسات بحث و گفتگو مي تواند براي نشان دادن واکنش يادگيرندگان، تخليه هيجاني آنان، رها شدن از خشم و نفرتي که ممکن است نسبت به يکديگر پيدا کرده باشند، احساس دوستي و نزديکي بين آنان و نيز براي روشن شدن مطالب يادگرفته شده موثر باشد. مربي مي تواند در يادگيري گروهي از يادگيرندگان بخواهد که در مورد يک موضوع به بحث و گفتگو بپردازند و زماني که در بين اعضا» گروه اختلاف ديدگاه و نظر بوجود آمد، از همين اختلاف نظر براي رشد يادگيري در يادگيرندگان استفاده کند.
اصل سيزدهم; تفريح و سرگرمي همراه يادگيري: مربي بايد اين اصل را به خاطر بسپارد که يادگيرنده علاقه مند است در عين اينکه ياد مي گيرد، تفريح و سرگرمي نيز داشته باشد تا مقداري از نيروي هيجاني و بدني خود را صرف کند. بنابراين توصيه مي شود مربيان براي يادگيرندگان محلي را براي انواع ورزش ها اختصاص دهند و با اختصاص محلي براي نمايش فيلم هاي آموزشي و فيلم هاي سرگرم کننده و نظاير آن، علاقه و انگيزش يادگيرندگان را براي يادگيري بيشتر، افزايش دهند.
اصل چهاردهم; آموزش عملي همراه با آموزش نظري: يک مربي بايد در فرآيند يادگيري از آموزش هاي صرفا نظري براي آموزش يادگيرندگان اجتناب نمايد و اين نکته را در نظر داشته باشد که نبايد همه اوقات يک دوره آموزشي صرف بيان نظري مطالب شود، بلکه بايد يادگيرندگان را درگير آموزش هاي عملي نيز ساخت تا يادگيري بطور موثر صورت پذيرد.
اصل پانزدهم; پاسخ به پرسش هاي اساسي يادگيري: گاها مشاهده مي شود که در فرآيند يادگيري يک مربي بطور دقيق نمي داند که يادگيرندگان بايد چه مهارت هايي را ياد بگيرند و هدف از آموزش يادگيرندگان چيست؟ همين ناآگاهي مربي باعث مي شود که يادگيري بصورت موثر و اثربخش نباشد. اما زماني که مربي بداند که يادگيرندگان بايد چه چيزي ياد بگيرند، يادگيري اثربخش و مفيد خواهد بود. يک مربي براي اينکه در اين خصوص موفق باشد بايد به پرسش هاي زير قبل از آغاز آموزش يادگيرندگان پاسخ گويد:
الف) يادگيري در کدام جهت باشد؟
ب) طي فرآيند يادگيري، بايد نسبت به حل کدام مسايل و مشکلات تاکيد شود؟ ج) کدام دانش ها، معلومات و مهارت ها بايد کسب شوند؟
د) چه مطالبي بايد به ياد سپرده شوند؟
و) کدام نگرش ها يا طرز تلقي ها بايد تغيير کند؟
ه) کدام کردارها، اعمال يا رفتار يادگيرندگان بايد تغيير يابند يا اصلاح شوند؟
ي) پرورش قدرت خلاقيت يادگيرندگان در چه زمينه هايي مورد توجه است؟
یادگیری تقویتی (Reinforcement Learning)
يادگيری تحت سرپرستی، يک روش عمومی در يادگيری ماشين است که در آن به يک سيستم، مجموعه جفتهای ورودی – خروجی ارائه شده و سيستم تلاش میکند تا تابعی از ورودی به خروجی را فرا گيرد. يادگيری تحت سرپرستی نيازمند تعدادی داده ورودی به منظور آموزش سيستم است. با اين حال ردهای از مسائل وجود دارند که خروجی مناسب که يک سيستم يادگيری تحت سرپرستی نيازمند آن است، برای آنها موجود نيست. اين نوع از مسائل چندان قابل جوابگويی با استفاده از يادگيری تحت سرپرستی نيستند. يادگيری تقويتی مدلی برای مسائلی از اين قبيل فراهم میآورد.دريادگيری تقويتی ReinforcementLearning سيستم تلاش میکند تا تقابلات خود با يک محيط پويا را از طريق خطا و آزمايش بهينه نمايد. يادگيری تقويتی مسئلهای است که يک عامل که میبايست رفتار خود را از طريق تعاملات آزمايش و خطا با يک محيط پويا فرا گيرد، با آن مواجه است. در يادگيری تقويتی هيچ نوع زوج ورودی- خروجی ارائه نمیشود. به جای آن، پس از اتخاذ يك عمل، حالت بعدی و پاداش بلافصل به عامل ارائه میشود. هدف اوليه برنامهريزی عاملها با استفاده از تنبيه و تشويق است بدون آنکه ذکری از چگونگی انجام وظيفه آنها شود .
نقش تغذيه بر يادگيري :
از آغازين لحظات تولد آدمي در حال فراگيري و كسب علم و دانش است هرچند ظرفيت و توان يادگيري و ميزان هوش انديشه و استعداد افراد ارثي است اما در عين حال عوامل مختلف محيطي روش زندگي به ويژه نوع مقدار و كيفيت غذا و تغذيه روزمره اثر غيرقابل انكاري را بر قدرت و فعاليت مغز دارد.
چه اين كه براي بيان كامل ظرفيت هاي هوش و استعداد سلامتي و نشاط مقاومت در برابر عوامل بيماري زا تغذيه و عوامل محيطي و روش زندگي الزامي است .
دكتر سيد ضيا الدين مظهري متخصص تغذيه در گفت وگو با خبرنگار « بهداشت و درمان » خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) درباره نقش تغذيه در كارآيي و فعاليت هاي فكري و مغزي اظهاركرد : مغز همانند ساير اعضاي بدن به غذا و انرژي نيازمند است به ويژه آن كه در ايامي خاص درصد قابل توجهي از مواد مغذي و انرژي هاي دريافتي كودكان نوجوانان و جوانان مورد استفاده فعاليت هاي مغزي و كنجكاوي هاي آنها قرار مي گيرد.
وي با بيان اين كه در دوران آمادگي براي امتحانات به ويژه زمان تلاش براي كسب موفقيت در كنكور ورودي دانشگاه احتياجات تغذيه اي افراد افزايش مي يابد گفت : در اين دوران گروه هاي خاص و مواد غذايي حاوي برخي از ويتامين ها و مواد معدني ارزش بيشتري پيدا مي كنند. اين متخصص تغذيه با تاكيد بر حفظ تناسب تعادل و تنوع براي تامين نيازهاي غذايي جوانان و نوجوانان گفت : بازتاب هرگونه عدم تعادل و تناسب و عدم استفاده ازهمه گروه هاي غذايي به صورت كندي رشد و كاهش تمركز و قدرت يادگيري عصبانيت بي قراري چاقي و لاغري نمود مي كند.
دكتر مظهري وظيفه اصلي لستين و كولين را در ايجاد واسطه هاي شيميايي چون استيل كولين (انتقال دهنده امواج عصبي از سلول به سلول ) موثر برشمرد و افزود : از اين رو مصرف مواد غذايي حاوي لستين و كولين نظير انواع مغزها و دانه هاي روغني گندم جوانه زده آرد گندم حاوي سبوس و فرآورده هاي تهيه شده از اين آردها نظير نان هاي سبوس دار يا ماكاروني در ايام امتحانات و دوران آمادگي براي كنكور توصيه مي شود.
وي در ادامه يادآور شد : ذرت سويا و روغن هاي گياهي حاوي امگا 3 تخم مرغ بادام زميني نخود و لوبيا و سبزيجات داراي برگ هاي سبز تيره نيز حاوي اين مواد هستند. اين متخصص تغذيه ادامه داد : نياز مغز به ويتامين « ث » هم براي خنثي كردن راديكال هاي آزاد بسيار بيشتر از سايرارگان هاي بدن است اين در حاليست كه امروزه نقش ويتامين « ث » درافزايش قواي مغزي و هوشياري رفع كم خوابي و كاهش اضطراب به درستي اثبات شده است . دكتر مظهري در ادامه درباره فوايد مصرف ويتامين « ث » در افزايش قدرت يادگيري در فصل امتحانات توضيح داد : چنانچه ويتامين « ث » در كنارغذاهاي حاوي آهن به مصرف برسد سبب افزايش جذب آهن و مانع از بروز كم خوني مي شود كه آهن خود عامل مهمي در كاهش قدرت يادگيري و حافظه است .
وي با بيان اين كه حضورويتامين « ث » در غذاهاي مصرفي در استفاده بهينه از اسيد فوليك و منگنز موثر است افزود : از اين رو به خانواده ها توصيه مي شود نه تنها در ايام امتحانات بلكه در تغذيه روزمره از گنجانيدن ليموترش و مركبات ديگري نظير نارنگي پرتقال و ساير ميوه جات مانند كيوي توت فرنگي گرمك طالبي و از سبزيجات گل كلم كلم بروكلي اسفناج گوجه فرنگي فلفل دلمه اي جعفري سيب زميني تازه ريحان نعناع و چغندر خودداري نكنند
در يادگيري بهتر عوامل مختلفي اثر دارند. يكي از آنها تغذيه صحيح است. غذا ي خوب و با كيفيت،انرژي لازم را براي رشد مغز كه از پايان ماه اول جنيني آغاز و تا سن دو سالگي به حداكثر خود مي رسد، فراهم مي كند. به عبارتي رشد جسمي و مغزي كودك به مقدار زيادي در گرو تغذيه ي خوب و مناسب است. كودكي كه خوب تغذيه شود، قوي، فعال و سالم است. كمتر بيمار مي شود و در صورت بيماري خيلي زود بهبود مي يابد. بنابراين چنين كودكي آمادگي كافي براي يادگيري دارد و چون از سلامت برخوردار است، فعاليت مغزي و ذهني او به درستي انجام مي گيرد. قدرت تخيل، تفكر و حافظه ي او به درستي رشد مي كند. در نتيجه يادگيري كه مقدار زيادي به آمادگي،حافظه و تمركز حواس بستگي دارد به خوبي انجام مي شود. در بين وعده هاي غذايي صبحانه بسيار مهم است و معمولاً قسمت زيادي ازنياز انرژي بدن را تأمين مي كند. پس سعي كنيد، بچه ها و حتي خودتان صبحانه كاملي بخوريد. براي دانش آموزان نوبت بعد از ظهر، صرف ناهار به موقع و بدون عجله اهميت دارد و همانند صبحانه اثر مستقيم برقدرت تمركز و يادگيري كودك مي گذارد. به دليل اين كه كودكان نمي توانند، مقدار زيادي غذا در يك نوبت بخورند، بايد مقدار غذا كم و در دفعه هاي بيشتر خورده شود. پس، از صرف غذاي ميان وعده مناسب كودكان غافل نشويد؛ زيرا بررشد و سلامت آنان تأثير زيادي دارد. يك ميان وعده ي مناسب براي دانش آموزان، بايد بدون تنقلات كم ارزش غذايي باشد؛ زيرا موجب سيري كاذب و خرابي دندان ها مي شود و زمينه بيماري در بزرگسالي را فراهم مي كند. نخودچي، كشمش، مغزگردو، مغز بادام، پسته، نان وپنير،چند عدد شكلات مي توانند ميان وعده هاي مناسبي براي رشد بچه ها بوده و ميزان فعاليت مغز را زياد كنند. در نتيجه باعث يادگيري بيشتر و بهتر دانش آموزان شوند
تاثير صبحانه بر يادگيري :
تغذيه صحيح در قدرت يادگيري افراد موثر است و نخوردن صبحانه ميتواند آثار منفي بر يادگيري آنها داشته باشد. در شرايط ناشتايي كوتاه مدت نرمال، مكانيسمهاي بدني، گلوكز خون را در سطحي ثابت نگه داشته كه بر عملكرد طبيعي مغز لطمه وارد نگردد. افزايش نسبي قند خون سبب بهبود عملكرد مغز و يادگيري ميشود. اگر نخوردن صبحانه ادامه يابد و تبديل به نوعي عادت شود علاوه بر اينكه قدرت يادگيري افراد را كاهش ميدهد، باعث كمبود دريافت مواد مغذي مورد نياز فرد در طول روز ميشود كه در ساير وعدهها جايگزين نميشود و در نتيجه كمبود كالري، ويتامين و املاح ايجاد ميشود. براي اينكه اشتهاي كافي براي خوردن صبحانه وجود داشته باشد شام را در ساعات ابتدايي شب صرف كرده و حتي الامكان در ساعت معيني شبها بخوابيد تا صبح زود بيدار شده و وقت كافي براي صرف صبحانه باشد .
مطالعه بر روي دانش آموزاني كه از مصرف صبحانه محروم بودند نشان داد كه مصرف صبحانه پس از مدتي ميتواند به افزايش نمره در آزمونهاي استاندارد به عمل آمده منجر شود. در مطالعات مختلف مشخص شد كه 40% از دانش آموزان فقط دو روز در هفته به طور متوسط صبحانه مصرف كرده و اين مسئله منجر به كاهش كارائي در مدرسه، خسته شدن زودرس، عدم توانايي در تمركز، عدم رغبت به انجام تكاليف، سوء تغذيه دراز مدت و عدم دريافت كافي مواد مغذي ميگردد .
چگونگي تاثير غذاهاي حاوي پروتئين بر يادگيري :
غذاهاى حاوى پروتئین میزان یادگیرى را افزایش مىدهند. آنها همچنین ابزار لازم براى ارتباط بین سلولهاى مغز را فراهم مىکنند. از سوى دیگر کربوهیدراتها ، انرژى بخش هستند اما اگر به مقدار زیاد و بدون پروتئین کافى مصرف شوند موجب خواب آلودگى مىشوند. کمبود اسیدهاى چرب ضرورى موجب آلرژى و مشكلات یادگیرى شامل کم توجهى و اختلالات پیش فعالى (AD/HD) مىشود.
تغذیه سالم در هر سنى مهم است اما براى کودکان در حال رشد مهمتر است. مخصوصاً اگر در یادگیرى دروس خود مشکل داشته باشند. غذاهاى گوشتى اغلب خوشمزه و تازه تر هستند. علاوه بر اینکه در معرض آفت کشها و مواد شیمیایى نیز نبودهاند. بچههاى کوچکتر بیشتر به غذا و همینطور مواد شیمیایى هوازى حساسند. پس آنها بیش از همه از غذاهاى گوشتى استفاده مىبرند. آلرژى مانع رفتن کودک به مدرسه نمىشود اما بر یادگیرى او تأثیرمىگذارد. طبق تحقیقات ، آنچه نوجوانان مىخورند بر یادگیرى آنان تأثیر مىگذارد به گفته دکتر بونى اسپرینگ از دانشگاه تگزاس ، صبحانه بیش از دیگر وعدههاى غذایى مؤثر است. بچه که همراه صبحانه مقدار زیادى پروتئین مصرف مىکنند بیش از آنها که غذاى غنى از کربوهیدراتها مصرف مىکنند در یادگیرى دروس موفقند. متأسفانه بیشتر کودکان پیش از رفتن به مدرسه به جاى مصرف پروتئین ، بیشتر غذاهاى حاوى کربوهیدرات و بدون کالرى مصرف مىکنند. در عوض هنگام شام غذاى پر از پروتئین مىخورند که مانع خواب آنها نیز مىشود.
چگونگی تأثیر وضعیت بهداشت و تغذیهی دانشآموز بر توانایی :در سالهای اخیر دو عنوان «توانایی آموزش» و «توانایی یادگیری» غالباً به جای یکدیگر استفاده میشوند. متأسفانه هر دو آن ها این تصور را به وجود میآورند که در فرآیند آموزش و یادگیری "کودک" مفعول و "معلم" فاعل است و توسعه علم و مهارتهای جدید بدون شرکت فعال و مداخلهی مستقیم دانشآموزان انجام میگیرد.
عوامل طبیعی در افزایش توانایی فراگیری فعال دانشآموزان مؤثرند که یکی از مهمترین آنان، "وضعیت تغذیه و بهداشت" است. مشکلات بهداشتی و تغذیهای مانع کسب مهارتها و تواناییهای لازم در کودک میگردد. کودک دچار سوءتغذیه یا بیماریهای انگلی قطعاً نمیتواند از بهرهی آموزشی کافی برخوردار باشد و ممکن است دچار افت تحصیلی شود. اگر کودکان در سنین مدرسه که به لحاظ تعلیم و تربیت در موقعیت خوبی قرار دارند، بیش از حد بیمار یا ضعیف و رنجور شوند نتایج تحصیلی مطلوب به دست نخواهد آمد و به دلیل عدم برخورداری از وضعیت مناسب بهداشتی و تغذیهای، ثبتنام نمیشوند.
توانایی فراگیری فعال دانشآموزان که به آن «ALC» نیز میگویند چنین تعریف میشود: «رغبت و توانایی دانشآموز جهت استفاده مناسب از منابع و امکانات کاملی که توسط محیطهای آموزشی رسمی و غیر رسمی ارایه میشوند و تأثیر متقابل بر آنها».
از تعریف بالا چنین بر میآید که کودک در پروسهی یادگیری یک عنصر فعال است و آموزگار به هیچ وجه نقش اول را در ارایهی اطلاعات ندارد بلکه نقش اساسی او کمک به شکوفایی اهداف دوران تحصیل کودک است، بنابراین وضعیت تغذیه و بهداشت دانشآموز بر «ALC» تأثیر چشمگیری دارد.
متأسفانه تلاشهایی که به منظور توسعهی توانایی فراگیری به عمل آمده منحصراً به بخش آموزش معطوف شده است، در حالی که هر گونه تلاش جهت بهبود وضعیت کودکان باید چند جانبه باشد تا تأثیر چشمگیری بر برنامههای بهداشت و تغذیه و توانایی فراگیری فعال کودک داشته باشد.
از سوی دیگر سوء تغذیهی پروتئین ـ انرژی باعث عملکرد نسبتاً ضعیفتر، حضور کمتر در مدرسه و انجام کندتر تکالیف، تأخیر در رشد و نمود ذهنی و جسمی دانشآموز و تأثیر منفی بر ثبتنام دانشآموز میشود.
ب ـ سنجش وزن برای قد:
این اندازهگیری شاخص وضعیت تغذیهای فعلی است.
2ـ بررسی کمبودهای ریز مغذی:
الف ـ کمبود شدید ویتامین A میتواند به کوری منجر شود. در مناطقی که این کمبود چشمگیر باشد از حضور دانشآموز در مدرسه ممانعت به عمل میآید. ارتباط مستحکم بین کمبود این ویتامین با بیماری اسهال، عفونتهای حاد دستگاه تنفسی و اختلالات بینایی (شب کوری)، محدودیت دورهای بینایی به طور مستقیم بر کیفیت تحصیل دانشآموز تأثیر میگذارد.ب ـ کمبود ید: کمبود این عنصر به عملکرد کودکان سنین مدرسه صدمه زده و منجر به محدود شدن سالهای حضورشان در مدرسه میشود. کمبود شدید یُد میتواند باعث گرتینیسم، عقب ماندگی ذهنی و آسیب شنوایی در نوزادانی گردد که بعداً در مدرسه نمیتواند حضور یابند.ج) کمبود آهن: کمبود آهن در صورتی که ناشی از عفونتهای انگلی یا عدم کفایت رژیم غذایی باشد تأثیر بسزایی بر استعداد کودک و حضور فعال وی در مدرسه خواهد گذاشت، همچنین ارتباط مستحکم و پایداری بین آنمی (کم خونی ناشی از فقر آهن) و عملکرد نسبتاً ضعیف و کند دانشآموزان و عدم موفقیت آنان در انجام تکالیف مدرسه وجود دارد.3ـ بررسی عفونتهای انگلی (انگل های رودهای)
فراوانی کرمهای رودهای با کند شدن قوهی درک و تأخیر در تکامل حرکات ارادی مرتبط است و به سایر مشکلات عدیدهی تغذیهای و بهداشتی منجر میشود.
نتایج وخیم این عوارض بر انجام موفقیتآمیز تکالیف درسی تأثیر خواهد داشت. همچنین عفونتهای ناشی از انگلهای رودهای میتواند به نوبهی خود باعث آنمی (فقرآهن) و سوءتغذیهی پروتئین ـ انرژی شود.
4ـ بررسی آسیبهای حسی:
الف ـ اختلالات بینایی محدودیت مهمی در یادگیری انجام میدهد، مگر آنکه در بدو ورود به مدرسه آشکار و اصلاح گردد.
ب ـ از دست دادن قدرت شنوایی به میزان کم تا متوسط نیز مانع از پیشرفت رضایتمندانه در مدرسه میگردد.
میزان گرسنگی کوتاه مدت، دومین متغیر تأثیر گذار بر توانایی فعال (ALC) است. به طور کلی گرسنگی باعث گیجی و بیتوجهی دانشآموز نسبت به محرکهای محیطی شده و قدرت تطبیق او را با محیط ضعیفمیکند.
آخرین متغیر تأثیر گذار بر توانایی یادگیری فعال دانشآموز حمایت روان اجتماعی است. این متغیر شامل خصوصیاتی نظیر میزان تشویق کودکان توسط والدین و مراقبین آنان است. مادران و مراقبینی که دچار سوء تغذیه باشند، اغلب انگیزهی قوی برای نشان دادن واکنش انطباقی و صحیح را ندارند زیرا میزان دریافت انرژی آنان کم است. متقابلاً کودکان گرسنه و دچار سوء تغذیه اغلب خسته هستند و بسته به نوع شرایط سست و حساس و یا زودرنج میشوند. تحت این شرایط غالباً توانایی یادگیری فعال در کودکان افزایش زیادی نخواهد یافت.
تاثير تغذيه بر يادگيري و حافظه طولاني تر :
مغز را میتوان به فرماندهٔ بدن تشبیه کرد. فرماندهی که مرکز استدلالها، یادگیری و حافظه بوده و نقشی کلیدی در تنظیم اعمال حیاتی بدن برعهده دارد.
در طی سالیان اخیر محققان متعدد تلاش کردهاند با مطالعاتی بسیار دقیق، نیازهای تغذیهای بافت مغز را مشخص کرده و با راهکارهائی عملی موجب بهبود توان یادگیری و ارتقای سطح حافظه فرد شوند. اگرچه بافت عصبی همانند سایر بافتهای بدن به کلیهٔ مواد مغذی نیازمند است، لیکن وجود برخی مواد برای این بافت از اهمیتی خاص برخودار بوده و در فقدان آنها به بافت یا عملکرد سیستم عصبی آسیب خواهد رسید. از جملهٔ این مواد مغذی میتوان به ویتامینهای C، E، A، ویتامینهای گروه B، کولین و اسید فولیک اشاره کرد. در این بین با بهکارگیری برخی توصیههای ساده میتوان تأمین مواد مغذی موردنیاز بافت عصبی را تسهیل کرد. موارد زیر از مهمترین عوامل مؤثر بر قدرت یادگیری هستند:
فعالیت بدنی:
تمامی ما از هوای تقریباً یکسانی تنفس کرده و اکسیژن موردنیاز خود را دریافت میکنیم. لیکن ظرفیت حمل و نقل اکسیژن به بافتهای مختلف بدن بهویژه مغز، در بین انسانهای مختلف یکسان نیست. البته روشهای گوناگونی وجود دارد که با بهکارگیری آنها میتوان این ظرفیت را افزایش داده و کارآئی بافتهای مختلف را بهبود بخشید. بهطور مثال فعالیت بدنی موجب افزایش جریان خون و متعاقب آن افزایش خونرسانی به بافتها میشود. مطالعات متعدد نشانگر آن است که فعالیتهای غیررقابتی که با درگیری توأم نیستند، نظیر ژیمناسیک و انواع رقصها تأثیر مثبت قابل توجهی بر توان ذهنی دانشجویان گذاشته است. البته این اثرات بیشتر در مهارتهای مرتبط با درک مفاهیم و مطالب و هجی کلمات (Spelling) بوده است.
تاثيرمصرف مایعات بر يادگيري:
بیش از ۸۰ درصد مغز انسان از آب تشکیل شده است. در سال ۱۹۹۵ نورولوژیست معروف Hannaford اذعان داشت که نقص و کاهش در ظرفیت یادگیری افراد ممکن است بر اثر کمآبی (Dehydration) خفیف فرد بروز کند. لازم به ذکر است که حالت کمآبی بدن در مناطق گرم و خشک و نیز در ارتفاعات از مسائل رایج است. در چنین شرایط آب و هوائی از دستدهی آب بدن به طریق تعریق و نیز هوای تنفسی افزایش خواهد یافت.
متخصصان آموزشی توصیه میکنند که روزانه بین هشت تا پانزده لیوان آب باید نوشیده شود تا کارآئی مغزی فرد تحتتأثیر قرار نگرفته و کاهش نیابد. البته علاوه بر آب، مصرف سای نوشیدنیها نظیر آبمیوهها، سودا، چای و قهوه نیز مفید است. بسیاری از استادان یا دبیران آموزشی نوشیدن مایعات را در کلاس درس ممنوع کردهاند. این در حالی است که نوشیدن مایعات بر کارآئی مغزی و قدرت یادگیری فرد مؤثر است. لذا اجازهٔ همراه داشتن و نوشیدن آب بهصورت یک بطری معمولی آب به افزایش یادگیری دانشآموزان یاری میرساند.
گلوکز
گلوکز مهمترین مادهٔ مغذی است که توسط مغز مورد استفاده قرار میگیرد. در حالی که بعد از یک خواب شبانه حجم قابل توجهی از این گلوکز به مصرف رسیده است. این امر دلیلی بر اهمیت مصرف وعدهٔ غذائی صبحانه است. زیرا با مصرف این وعدهٔ غذائی (که متأسفانه در برخی موارد فراموش میشود) قندخون در حد مورد نیاز تنظیم شده و سوخت مورد نیاز سلولهای مغزی تأمین میشود. تحقیقات متعدد نشانگر آن است که دانشآموزان یا دانشجویانی که وعدهٔ صبحانه را مصرف نکرده و در کلاس درس حاضر میشوند در شرایط مطلوب و آرمانی برای یادگیری قرار ندارند.
کولین
کولین ترکیبی است که در مواد غذائی چرب یافت شده و نیز در بدن ساخته میشود. ولی تحقیقات نشانگر آن بود که میزان ساخته شده از این مادهٔ مغذی، تأمین کنندهٔ نیاز بدن نبوده و باید مقداری از این نیاز از طریق غذاهای مصرفی تأمین شود. بر این اساس در سال ۱۹۹۹ آکادمی ملی علوم آمریکا این ماده را بهعنوان یکی از مواد مغذی ضروری معرفی کرد. این ماده ترکیبی است مرتبط با فسفولیپیدها که در حمل و نقل ترکیبات محلول در چربی مؤثر بوده و امولسیفایر چربی در بدن است. از آنجا که بخش قابل توجهی از بافت مغزی از چربی تشکیل شده، بنابراین کولین در تشکیل این بافت نقش دارد. از طرف دیگر محققان نشان دادهاند که این ماده بر تولید و رهاسازی استیل کولین (یک مادهٔ ناقل عصبی که در فعالیت عضلانی و نیز ذخیرهٔ حافظه نقش دارد) موثر است.
در تحقیقی که به تازگی در مجلهٔ تغذیهٔ کالج آمریکا منتشر شد، این ماده بهعنوان یک عامل مؤثر در ارتقای سطح حافظه معرفی شد. در این تحقیق محققان گزارش دادند که افزودن کولین به برنامهٔ غذائی مادر در دوران بارداری، موجب ابقای حافظه در مراحل بعدی زندگی در جنین میشود. لازم به ذکر است که دوران بارداری و شیردهی دورههائی مهم در تشکیل بافت عصبی بوده و طی این دوران ذخایر کولین مادر به شدت تحلیل میرود در حالی که حضور کولین برای تشکیل و توسعه مغز ضروری است.
مهمترین منابع غذائی کولین عبارت است از: شیر، جگر، تخممرغ و بادامزمینی.
آمینواسیدها
آمینواسیدها از جمله مواد مغذی اساسی بوده و در فعالیتهای مغزی نقش اساسی دارند. از مهمترین کاربردهای این مواد مغذی نقش آنها در ساخت نوروترانسمیترها است. لازم به ذکر است مهمترین منابع این مواد غذائی انواع گوشت قرمز و سفید و لبنیات هستند. بنابراین اقشار کمدرآمد که مصرف این گروه مواد غذائی در آنان کمتر از حد توصیه شده است و افرادی که به دلایل خاص نظیر عدم تحمل غذائی (عدم تحمل شیر) یا اعتقادات خاص (نظیر گیاهخواری) از مصرف این مواد غذائی خودداری میکنند، در معرض کمبود این مواد مغذی هستند.
تاثير مشکلات تغذيه اي بر يادگيري دانشآموزان :
مغز ما براي انجام فعاليتهاي فکري، به ويژه تمرکز فکر، به گلوکز(قند) فراوان احتياج دارد. سعي کنيد اين گلوکز را بيشتر از فروکتوز (قند ميوهها) تامين کنيد. امروزه درصد بالايي از مواد موجود در برنامه هاي غذايي را ميوهها و سبزيها تشکيل ميدهند. شما خودتان بارها تجربه کردهايد که با خوردن ميوههاي شيرين، سالاد و سبزيها چقدر شادابتر و سرزندهتر ميشويد و آمادگي بيشتري براي فعاليتهاي ذهني پيدا ميکنيد.
دانشآموزان، از دوران نوزادي و کودکي گذر کردهاند و از نظر وضعيت تغذيهاي يکي از مهمترين دورانهاي زندگي خود را پشت سر گذاشتهاند.
دوران جنيني و سال اول زندگي مهمترين دوران رشد يک کودک است و رسيدن مواد مغذي اعم از پروتئين، انرژي و ريزمغذيها نقش بسيار مهم و اساسي در رشد او تا پيش از مدرسه دارد. عوارض بعضي از کمبودهاي تغذيهاي، در سنين مدرسه غير قابل جبران است(سايت doucuments.)
مشکلات تغذيهاي :
عمدهترين مشکلات تغذيهاي دانشآموزان کشور، سوءتغذيه ناشي از کمي دريافت پروتئين و انرژي، کمبود يد، کمبود آهن و کمخوني ناشي از آن است. کمبود ويتامينهاي گروه B مانند ويتامين 2و کمبود ويتامين D نيز در کودکان گزارش شده است. بعضي از اين کمبودها به دليل فقر مواد مغذي در بعض مناطق، گروههاي سني مختلف را درگير ميکند، ولي کودکان به دليل افزايش نياز در دوران رشد بيشتر در معرض خطر قرار ميگيرند. افزايش نياز در اين دوران قابل توجه است و به خصوص کودکان در جهشهاي رشد نياز بيشتري به مواد مغذي مانند يد و آهن دارند(همان منبع).
کمخوني فقر آهن و اثر آن بر قدرت فراگيري
کودکان در سنين مدرسه، به خصوص اگر متعلق به خانوادههايي با سطح اقتصادي و اجتماعي پايين باشند، ممکن است به درجاتي از فقر آهن و کمخوني ناشي از آن مبتلا شوند. در مناطقي که آب آلوده است و وضعيت بهداشت محيط در سطح مطلوبي نيست، ابتلا به بيماريهاي عفوني و انگلي موجب سوءتغذيه پروتئين - انرژي مي شود که روي جذب آهن اثر دارد ، حتي اگر دريافت آهن از طريق مواد غذايي کافي باشد.
عوارض مهمي که مربيان ميتوانند به وسيله آن به کمبود آهن در کودک مشکوک شوند، بيتفاوتي، خستگي و بيحسي، کاهش قدرت يادگيري و تمايل نداشتن به شرکت در فعاليتهاي بدني مانند ورزش است. کودک پس از اين مرحله از ذخاير آهن بدن خود استفاده ميکند و در صورتي که اين ذخاير کاهش يابد، کمکم وارد مرحله کمخوني فقر آهن ميشود(همان منبع).
کمبود يد و يادگيري دانشآموزان
کمبود يد نيز بر يادگيري، افزايش مهارتهاي فکري و ذهني اثر غيرقابل ترديدي دارد. بسياري از غذاها در تقويت حافظه و يادگيري موثرند، اما بيشتر مردم يا از آنها غافلهستند و يا در استفاده از آنها کوتاهي ميکنند، در نتيجه خود و فرزندانشان را از هوش و استعداد کافي محروم ميکنند. حافظه انسان از شگفتيهاي آفرينش است که ميتواند 5/2 ميليون برابر پيشرفتهترين کامپيوترها اطلاعات را در خود ذخيره و آنها را بازيابي کند.
حافظه انسان در سنين 7 تا 10 سالگي به حد اعلاي قدرت خود ميرسد و ميتواند بيشترين مطالب را فراگيرد، براي همين است که از قديم اين سن را سن يادگيري ناميدهاند(همان منبع).
نقش تغذيه مناسب در يادگيري:
نقش تغذيه مناسب که در واقع استفاده متناسب و متعادل از گروههاي اصلي مواد غذايي است، در تامين سلامت افراد، غير قابل انکار است. تغذيه مناسب و متنوع در ميزان قدرت يادگيري دانشآموزان موثر است و بر رشد تحصيلي آنان، افزايش بازدهي در سرمايهگذاري آموزشي و در نهايت، بهرهوري ملي تاثير خواهد گذاشت(همان منبع).
نقش مواد غذايي در بدن
نقش مواد غذايي در بدن را ميتوان به سه مورد زير تقسيم کرد:
1- توليد انرژي: براي انجام فعاليتهاي حياتي دستگاههاي گوناگون بدن مانند قلب، ريه، دستگاه گوارش و عضلات و تامين انرژي لازم براي انجام کارهاي روزانه، قندها و چربيها از عمدهترين گروههاي تامين کننده ي انرژي هستند.
2- توليد مواد: که سبب رشد، ترميم و بازسازي بافتهاي بدن ميشود. پروتئينها مهم ترين گروه مواد غذايي مورد استفاده براي مادهسازي هستند.
3- انجام واکنشهاي شيميايي: از جمله وظايف ويتامينها و ترکيبات معدني ، انجام واکنشهاي شيميايي است که کمبود آنها عامل بروز بيماريهاي گوناگون ميشود(همان منبع).
عوامل تقويت حافظه از نظر علمي
مهمترين عوامل در بهرهوري از حافظه عبارتند از:
• رعايت بهداشت بدن
• خوب خوردن و خوب جويدن غذا
• مصرف غذاهاي مقوي و انرژي زا
• ايجاد رابطه عاطفي
• ميزان تلاش فرد براي يادگيري
• انگيزش(همان منبع)
تاثیر تغذیه بر یادگیری دانش آموزان :
غذاهاى حاوى پروتئین میزان یادگیرى را افزایش مىدهند. همچنین زمینه ی لازم براى ارتباط بین سلول هاى مغز را فراهم مىکنند. از سوى دیگر کربوهیدرات ها ، انرژى بخش هستند، اما اگر به مقدار زیاد و بدون پروتئین کافى مصرف شوند، موجب خواب آلودگى مىشوند.
کمبود اسیدهاى چرب ضرورى موجب آلرژى(حساسیت) و مشکلات یادگیرى شامل کم توجهى و اختلالات بیش فعالى (ATTENTION DEFICIT HYPERACTIVITY DISORDER OR ADHD) مىشود.
تغذیه ی سالم در هر سنى مهم است، اما براى کودکان در حال رشد مهم تر است. مخصوصاً اگر در یادگیرى دروس خود مشکل داشته باشند.
غذاهاى گوشتى اغلب خوشمزه و تازه تر هستند. به علاوه در معرض آفت کش ها و مواد شیمیایى نیز نبودهاند. بچههاى کوچکتر بیشتر به غذا و همینطور مواد شیمیایى هوازى حساسند. پس آنها بیش از همه از غذاهاى گوشتى استفاده مىکنند. آلرژى مانع رفتن کودک به مدرسه نمىشود، اما بر یادگیرى او تأثیر مىگذارد.
طبق تحقیقات ، آنچه نوجوانان مىخورند بر یادگیرى آنان تأثیر مىگذارد. به گفته دکتر بونى اسپرینگ از دانشگاه تگزاس ، صبحانه بیش از دیگر وعدههاى غذایى مؤثر است.
بچه هایی که همراه صبحانه مقدار زیادى پروتئین مصرف مىکنند، بیش از آنهایی که غذاى غنى از کربوهیدرات مصرف مىکنند، در یادگیرى دروس خود موفق هستند.
متأسفانه بیشتر کودکان پیش از رفتن به مدرسه به جاى مصرف پروتئین، بیشتر غذاهاى حاوى کربوهیدرات مصرف مىکنند. در عوض هنگام شام غذاى پُر پروتئین مىخورند که مانع خواب آنها نیز مىشود.
مروري بر مطالعات كلي درباره با پژوهش حاضر :
پل وگولرز از دانشگاه آلبرتا در امريكا و دستياران وي در مطالعات جديد خود دريافتند: دانش آموزاني كه مقادير كافي ميوه، سبزيجات، پروتيين، فيبرهاي خوراكي و ساير عناصر يك تغذيه سالم را دريافت ميكنند
احتمال مردودشدنشان در امتحانات بسيار كمتر است .
به گفته اين پژوهشگران، تاثير تغذيه سالم روي عملكرد تحصيلي معمولا حائز اهميت بوده اما دراين زمينه مطالعات زيادي انجام نشده است .
در تحقيق اخير، پژوهشگران 4 هزار و 589 دانش آموز مقطع پنجم ابتدايي را مورد مطالعه قرار داده و پس از بررسي دقيق دريافتند كه 875 نفر از آنها كه 19 درصد اين گروه را تشكيل ميدادند در امتحانات تعيين سطح سواد مردود شدند . با مطالعات بيشتر پژوهشگران دريافتند: هر چه تغذيه اين دانش آموزان از كيفيت و تنوع بهتري برخوردار باشد، شانس قبولي آنها در اين امتحانات به مراتب بيشتر است . مصرف مقادير زيادي ميوه و سبزيجات و دريافت كمتر كالري از چربي، احتمال مردودي در امتحان را كاهش داد. وجود اين ارتباط ميان كيفيت تغذيه كودك و عملكرد تحصيلي در بررسي شاخصهاي گوناگون، اهميت تغذيه كودكان را نه تنها در مورد صبحانه بلكه در سراسر روز نشان ميدهد
نتايج بررسي وضعيت تغذيهاي دانشآموزان دبستاني شهر كرمان براساس معيارهاي وزن و قد كه در سال 1375 صورت گرفته است دلالت بر آن دارد كه وضع تغذيهاي حال و گذشته بيش از نيمي از كودكان تحقيق مذكور رضايت بخش نيست. به علاوه نزديك به يك سوم آنها (35 درصد پسرها و 8/درصد دخترها) از سوء تغذيه مزمن رنج ميبرند .
بنابراين به منظور كاهش سوء تغذيه كه ميتواند اثرات ناگواري بر سلامت جسمي و فكري كودكان داشته باشد بايد علاوه بر بهتر شدن وضعيت اقتصادي خانوادهها و آگاه كردن والدين از نظر اهميت تغذيه صحيح كودكان از سوي وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي و با همكاري وسايل ارتباط جمعي اقدامات اساسي صورت گيرد و آموزشهاي لازم داده شود و آموزش و پرورش نيز بودجهاي را براي تغذيه رايگان همه دبستانها اختصاص دهد . در تحقيق حاضر از بين 3هزار دانشآموز و كاركنان مدارس 300 نفر دانشآموز و 50 نفر دبير به طور تصادفي انتخاب شدند كه از طريق پرسشنامه مورد آزمون قرار گرفتند .
فقر شديد فرهنگي و اقتصادي بعضي از خانوادهها، نقش ضعيف مادر، تأثير شديد رسانهها و تأثير همسالان، محيط مدرسه و فعاليتهاي مسؤولان مدرسه و عوامل متعدد ديگر ميتواند موجب عادات غذايي بد و به خطر افتادن سلامت دانشآموزان و در نتيجه تبعات ناشي از سوءتغذيه و رژيم غذايي نامناسب شود .
سوءتغذيه، عميقترين مشكل تغذيهاي است كه فوريت پرداختن به آن در پردههاي تلويزيوني به تصوير كشيده نميشود و براي از بين بردن آن جامعه به مبارزه فراخوانده نميشود. هنوز هم سوء تغذيه ضربههاي تكاندهنده خود را در ابعاد و شدتهاي مختلف وارد ميسازد. در كشورهاي در حال توسعه ارتباط بين فقر و سوءتغذيه باعث توقف رشد فكري و مغزي يك كودك از سه كودك ميشود. تنها يك يا دو درصد كودكان، علائم آشكار سوء تغذيه را نشان ميدهند، اما حدود 190 ميليون كودك زير 5 سال داراي سوء تغذيه مزمن هستند كه اين امر خود يكي از عواملي است كه باعث ركود توسعه و پايين آمدن سطح سلامت ميشود. اين مشكل در آسيايجنوبي جايي كه نيمي از كودكان مبتلا به سوء تغذيه در آنجا زندگي ميكنند، گستردهتر است . اكولوژي سوء تغذيه بسيار پيچيده است. بايد به خاطر داشت كه مقدار نسبتاً كمي غذا در مقايسه با كل غذاي دريافتي خانواده براي تغذيه كافي يك كودك در حال رشد لازم است . هنگاميكه تغذيه افت پيدا ميكند بدن خود را مجبور به تسليم ميسازد. اكثر مواقع در اين حالت تسليم پنهاني است و قابل مشاهده نيست و فقط هنگام بررسي ميزان توقف رشد از طريق جداول اندازهگيري رشد آشكار ميشود .
بايد توجه داشت كه سوء تغذيه، ضربههاي سختي در سه ماهه آخر بارداري و 12 ماه اول زندگي به طفل وارد ميسازد. طي اين دوره حساس معده ضعيف و باريك كودك احتياج به تغذيه ثابت و صحيح دارد، رشد مغزي او نيز مراحل آخر تكامل را طي ميكند، شديدترين آثار توقف رشد قبل از اولين سال تمركز يافته است، حتي چنانچه بعد از آن، تغذيه طفل بهتر شود، كودك در آينده از رشد پايينتر از حد طبيعي خود، رنج خواهد برد كه اين موضوع تأثير بدي در رشد فكري او داشته و باعث كاهش پيشرفت كودك در آينده خواهد شد .
تحقيقات مختلف نشان ميدهند كه گنجاندن يك ميان وعده مناسب و مغذي در برنامه غذايي روزانه دانشآموزان محروم ميتواند بر حافظه كوتاه مدت، ميزان توانايي يادگيري و به دنبال آن پيشرفت تحصيلي آنها نقش مثبت داشته باشد .
مطالعاتي كه در خصوص دانشآموزان 12-14 ساله سياهپوست با وضع اقتصادي نامناسب انجام شد، نشان داد از ميان نمونه مورد مطالعه، اكثريت با فقر آهن مواجه هستند .در آزموني كه ميان اين دانشآموزان و دانشآموزان سالم انجام گرفت مشخص شد دانشآموزان كمخون نمرات پايينتري نسبت به ديگر دانشآموزان كسب كردند . تحقيق ديگري كه از دانشآموزان محروم 33 مدرسه ابتدايي در منطقهاي از كامرون انجام شد مشخص كرد كه بوده است، برخي از كودكان مبتلا به سرخك و اسهال بوده A رژيم غذايي اين دانشآموزان فقير فاقد ويتامين داشتند . A يا علائم چشمي ناشي از كمبود ويتامين نتايج عملي اين تحقيق نشان ميدهد كه 5/درصد دانشآموزان و 49 درصد دبيران، تأثير تغذيه بر پيشرفت تحصيلي را خيلي زياد عنوان كردهاند .
همچنين 2/درصد دانشآموزان و 1/درصد دبيران، تأثير تغذيه در مدرسه را بر كاهش غيبت دانشآموزان و افزايش رغبت به حضور در مدرسه به مقدار خيلي زياد ذكر كردهاند، بنابراين ميتوان چنين نتيجه گرفت كه تغذيه در مدرسه بركاهش غيبت و تأخير ورود دانشآموزان و افزايش علاقه به حضور و تحصيل در مدرسه تأثير دارد .
نتايج نشان ميدهد كه 50 درصد دبيران در مورد تأثير تغذيه بر شادابي و كاهش ناسازگاري دانشآموزان نظر مثبت دارند .
همچنين 5/درصد دانشآموزان و 49 درصد دبيران تأثير تغذيه بر كاهش كمبودهاي رشدي دانشآموزان را به ميزان خيلي زياد عنوان كردهاند، بنابراين بين تغذيه خوب در مدرسه و كاهش كمبودهاي رشدي در دانشآموزان رابطه مثبت وجود دارد .
نتايج حاكي از آن است كه 1/درصد دانشآموزان و 1/درصد دبيران، اجراي طرح تغذيه رايگان در مدارس را مثبت ارزيابي كردند .
نتايج در خصوص تنوع كافي در مواد خوراكي نشان ميدهد كه 5/درصد دانشآموزان، وجود تنوع كافي در مواد غذايي را خيلي كم و 4/درصد دبيران به ميزان كافي ذكر كردهاند .با توجه به توزيع فراواني گروه نمونه 4/درصد دانشآموزان و 8/درصد دبيران گروه نمونه، شركت مؤثر دبيران در اجراي طرح را خيلي زياد عنوان كردند .
بنابراين بر مبناي نتايج حاصل از اين پژوهش، تغذيه در مدرسه بر پيشرفت تحصيلي دانشآموزان، كاهش ميزان غيبت آنها نسبت به حضور در مدرسه، افزايش شادابي، كاهش ناسازگاري،كاهش كمبودهاي رشدي و كاهش ناراحتيهاي معده تأثير دارد. مقدار تغذيهاي كه داده ميشود با توجه به جنسيت آنها متوسط است و براي پسران كافي نيست .
تنوع زيادي در مواد خوراكيها وجود ندارد. زمان توزيع تغذيه نامناسب است. با توجه به اينكه بيشتر دانشآموزان مواد غذايي را در مدرسه مصرف ميكنند و نيز اهميت مصرف ميان وعده غذايي از نظر دانشآموزان، لازم است به اين امر به طور جدي پرداخته شود. دبيران در اجراي طرح شركت مؤثري دارند
دانش آموزان که ما در مدرسه با آنان روبرو مي شويم از دوران نوزادي و کودکي گذر کرده اند و از نظر وضعيت تغذيه اي يکي از مهمترين دوران زندگي خود را پشت سر گذاشته اند. دوران جنيني و سال تولد مهمترين دروان رشد يک کودک است و رسيدن مواد مغذي اعم از پروتئين، انرژي و ريز مغذيها نقش بسيار مهم و اساسي در رشد او تا قبل از مدرسه داشته است. عوارض بعضي از اين کمبودها اگر کودک با آن روبرو شده باشد در سنين مدرسه غير قابل جبران است .
غلظت هموگلوبين نيز در سه ماهه اول ارتباط مثبتي با وزن، قد و دور سر نوزاد داشته است. کودکان کم وزن خود معمولا مشکلات زيادي در زمينه رشد، تغذيه و ايمني دارند و مهمولا بيشتر از کودکان سالم با تاخير رشد در دوران کودکي مواجه مي شوند و بهمين تربيت اين حلقه معيوب باعث پديد آمدن نسلي کوتاه تر ميشود
به گفته متخصصان ، سوء تغذيه و مشكلات رواني از عوامل تولدومرگ نوزادان نارس است.
دكتر"زيبا شكوري "متخصص زنان و زايمان گفت:يكياز علل مهم تولد نوزادان ضعيف وبا وزني كمتراز ۲كيلو ۵۰۰گرم تغذيه نادرست و نامناسب مادران است.
وي درحاشيه برگزاري دومين دوره كنگره سراسري حاملگيهاي خطرناك در گفتگو با ايرنا افزود : باتوجه به رشد و گسترش تهيه و مصرف غذاهاي فانتزي، آمار استفاده اين دسته از غذاها به خصوص غذاهاي سرخ كردني به وسيله ميكروفر ، همبرگر و پيتزااز سوي مادران باردار نيز افزايش يافته است.
وي گفت : مصرف اين دسته از غذاهاي بدون مغذيدرحالي استكهنوزادومادر براي تامين نيازهاي بدنخودبهويتامينهائي كهارزانترازاين غذاهااست،نياز دارند.
وي گفت : مصرف سبزي ، آب ميوه و جگر ، ماهي ، گوشت ، لبنيات بهخصوص ماست و كره از جمله مواد غذائي ارزان و سفارش شده به زنان باردار است.
دكتر "مهرداد فرهاد زاده " نيز گفت : پدران نيز علاوه بر اين كه بايد از نظر تغذيه مادران را حمايت كنند ، بايد از نظر روحي و رواني به مادر توجه داشته باشند.
وي گفت:بسياري از پدران به صرف اين كه مادري يك وظيفه وهمهزنان بچه دار مي شوند نسبت به اين موضوع بيتوجه هستند و آن را يك رخداد و يا يك اتفاق نمي دانند.
وي افزود :اين در حالي است كه بارداري از همان ابتدا با خطر همراه است و هر چيزي ممكن است باعث بروز و يا تشديد آن شود.
وي با اشاره به اين كه برخي زنان در زمان بارداري ازسوي شوهران خود مورد ضرب و شتم قرار ميگيرند گفت : اين مسئله باعث سقط و تولد نوزادان ناقص شده است كه متاسفانه پدران در اين موضوع خود را مقصر نميدانند و تمام فشارهاي رواني رابر مادر تحميل ميكنند .
وي گفت : نيازاست كه از سوي مراكز درماني كلاسهاي آموزشي دوران بارداري براي پدران و مادران درهرموضوعي به خصوص تغذيه و روان درماني گذاشته شود ، تا نوزاد با صحت و سلامت به دنيا بيايد.
پژوهشگران در جديدترين تحقيقات خود نشان دادند كه نوزادان كموزن در دوران نوجواني و جواني بيشتر در معرض خطر ابتلا به افسردگي هستند. به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از ” بي بي سي“ ، محققان دريافتند دختراني كه در هنگام تولد كمتر از ۲/۵كيلوگرم وزن دارند، بيش از كودكان داراي وزن طبيعي، در سنين ۱۳تا ۱۶سالگي در معرض ابتلا به افسردگي قرار ميگيرند.
بر پايه اين گزارش، دانشگاه دوك آمريكا با بررسي بيش از هزار و ۴۰۰ كودك ۹تا ۱۶ساله دريافت كه بطور متوسط سالانه ۲۳/۵درصد دختران با وزن تولد كم به افسردگي مبتلا ميشوند.
اين در حالي است كه در بين دختران با وزن تولد طبيعي، اين ميزان ۳/۴ درصد است.
اين بررسي نشان ميدهد، كودكان پسر بدون توجه به وزن تولد، ۴/۹به افسردگي مبتلا ميشوند.
اين تحقيق حاكي است كه وزن كم هنگام تولد با خطر افزايش هرگونه شرايط رواني از جمله اختلالات اضطراب در دختران و پسران ارتباطي ندارد.
نتايج اين تحقيقات در مجله Archives of General Psychiatryبه چاپ رسيده است.
تحقيقات پيشين نشان ميداد كه افسردگي نهفته در نوزادان كم وزن در سالهاي بعدي تحت شرايط استرسزا آشكار ميشود.
نظريه مطرح شده در اين مورد اين است كه جنين بمنظور جبران محيط نامناسب رحم دچار تغييرات ميشود.
بر اساس تحقيقات پيشين، گفته ميشود نوزادان مادران افسرده، نه تنها در هنگام تولد كم وزن هستند بلكه مستعد ابتلا به افسردگي نيز ميباشند.
اين در حالي است كه تحقيقات اخير اين موارد را به اثبات نرسانده است.
بر اساس اين پژوهش، به دختراني كه در هنگام تولد كم وزن هستند بايد در زمان بلوغ توجه بيشتري مبذول شود.
كودكان در گروههاي دستجمعي تغذيه بيشتري مصرف ميكنند
براساس مطالعات انجام شده ، كودكان در گروههاي بزرگ تقريبا يك سوم بيشتر از زماني كه با دو يا سه دوست خود هستند علاقه به استفاده از مواد غذايي و خوردن تغذيه دارند.
به گزارش يونايتدپرس از آن آربور آمريكا ، محققان رفتار تغذيه ۵۴ كودك دو تا شش ساله را در زماني كه در يك گروه ۹نفري بسر ميبردند و زماني كه در يك گروه سه نفره بودند، را مورد تجزيه و تحليل قرار دادند.
در اين مطالعه محققان به هر كودك يك تغذيه استاندارد دادند و ميزان مصرف را در هر وضعيت ارزيابي كردند. همچنين زمان غذا خوردن كودك نيز محاسبه شد.
براساس اين مشاهدات كه در كلاس درس صورت گرفت. هنگاميكه زمان تغذيه كمتر از ۱۱دقيقه بود كودكان در گروههاي بزرگتر اندكي بيشتر غذا ميخوردند.
اما طبق مطالعه محققان كه در مجله "آرشيو بيماري در كودكان" به چاپ رسيده است، زمانيكه مدت تغذيه طولانيتر ميشد كودكاني كه در گروههاي بزرگتر قرار داشتند ۳۰درصد بيشتر از كودكاني كه در گروههاي كوچك قرار داشتند، تغذيه ميخوردند(سايت طپش ايران).
تغذیه نادرست ، رشد مغز كودكان را با مشكل روبرو میكند(تغذیه)
به گزارش ایران-ایران به نقل از ایرنا؛ عضو انجمن متخصصین مغزو اعصاب استان اصفهان گفت : تغذیه نادرست ، ۹۰درصد مغز كودكان را با مشكل تكاملی و رشد روبرو میكند.دكتر"محمد زارع مهرجردی "روز شنبه افزود : كمبود مواد مغزی،تغذیه ناسالم و نادرست از عواملی است كه میتواندبرسلولها، رشد رگها و عملكرد مغز تاثیر گذار باشد.ویاین مشكلراناشیازتغذیهنامناسب ازسوی بزرگسالانخواندوتصریح كرد:بی توجهی والدین به تغذیه خود و كودكان، فقرفرهنگی واقتصادی،زندگی ماشینی، استفاده از غذاهای آماده و فانتزی ، پخت غذا در دستگاههای برقی نظیر "مكروفر" از دلایل اصلی در بروز و گسترش این دسته از بیماری هاست.
وی با این هشداركه ۸۰درصد كودكان كشورمان دچار سوء تغذیه هستند،گفت :غفلت از نقش تغذیه كودكان،در آینده نزدیك كشور رابا مجموعهای ازكودكان با بیماریهای خونی، قلبی، كلیوی و مغزی كه بر عملكرد یكدیگرتاثیر میگذارند روبرو میكندوعلاوهبرمشكلات معنوی، مشكلات مالی بسیار سنگینی رابرای خانواده و دولت به بار میآورد.وی با تاكیدبراینكه"افزایش وزن "و" كاهش قد " یكیازمعضلات بهداشتی جامعه ما بشمارمیرود، گفت:"قد" و "وزن" به عنوان یك شاخص توسعه در جهان مطرح است.وی افزود :یك كودك باید از دوران جنینی تا شش سالگی از نظر تغذیه مورد حمایت و مراقب قرار گیرد ، تا دچار كمبودها نشود.
این متخصص اظهار داشت : "ورزش" و "تغذیه" بهترین ومناسبترین راه برای تضمین سلامت و جلوگیری از بیماریهای مختلف از جمله مغزی ، قلبی و عروقی و خونی است کبد:
در کبد انسان 50000 نوع آنزیم تولید می شود که یکی از آنها اینترفرون میباشد و وظیفه ان مبارزه با ویروس می باشد . در کبد انسان سلول هایی به نام کوفلر وجود دارد که وظیفه آنها از ببین بردن میکروب و ویروس ها می باشد . کبد انسان محل ذخیره اهن و ضایعات غذایی میباشد و با خوردن غذاهایی که ضررشان بیشتر از فواید آنها است کبد را بیمار میکنیم و نمی تواند به وظیفه اصلی خود خوب عمل کند و انسان دچار انواع بیماری می شود .
برای جلوگیری از آسیب رساندن به کبد از خوردن غذا های زیر اجتناب کنید : چایی ( انسان را دچار کم خونی که به دنباله خارج شدن یونهای کلسیم از استخوانمی باشد ، ایجاد سنگهای کلیوی ، ساییدگی استخوان ، دوبرابر کردن کار کلیه و ....) سرخ کردنی ، ادویه تند ، غذاهای چرب و پر حجم ، سیر داغ ، پیاز داغ ، آب همراه غذا، ماست (بدترین برای کبد ) ، دوغ همراه غذا ، تخم مرغ ، دارو ، تنقلات شور ، پفک ، یخمک ، روغن سرخ کردنی ، شیرینی قنادی ، غذای فریز شده ، غذای زود پز شده ، نمک زیاد ، ترشیجات ، رب ، سس، ....... .
غذاهای مفید برای کبد :
آب ( روزی شش لیوان آب و حتما آب باید نیم ساعت قبل از غذا و دو ساعت و نیم بعد از غذا نوشیده شود ) میوه جات ، لیمو ترش ، خوردن هفته ای یک بار سوپ جو ( طریقه درست کردن آن را بعدا یادداست خواهم کرد ) ، خوردن روزی سه لیوان شربت عسل ، استفاده از ترشیجات طبیعی ( مثل زرشک ، شاه توت که بهترین داروی هپاتیت است ) ، انواع مرکبات .
به امید روزی که همه با اهمیت دادن به کیفیت و نوع تغذیه خود بتوانند زندگی سالم و شاداب بدور از هرنوع بیماری داشته باشند (همان منبع).
وظايف بعضي از سازمانهاي جهاني در مورد تغذيه:
RDA
دولت آمريكا از 40 سال پيش RDA ( سفارش جيره روزانه ) را بنياد نهاد و دهه 1980 بصورت راهنماي امروزي در آوردند ( راهنماي سفارش جيره روزانه ) اين راهنما حالا به DRI تغيير پيدا كرده است . (مرجع راهنماي رژيمي ).
كه اين مرجع جديد به ما يك راهنماي آسان و حداقل سفارش غذايي براي افراد سالم كه از بيماري شدن آنها جلوگيري شود داده است.– بسياري از دانشمندان در تحقيقات خود نشان دادند كه بمنظور حفظ ماكزيم سلامتي ، دوز بالاتري از مواد مغذي تعيين شده RDA مورد نياز است و متخصصين تغذيه جهاني براي بيشتر نواحي كره زمين مصرف مكملهاي غذايي اضافي را بطور ويژه علاوه بر RDA توصيه ميكنند .
اداره حفظ محيط زيست ( EPA ) :
امور زير را انجام مي دهد
كيفيت آب آشاميدني را كنترل مي كند .
آفت كش ها و آلوده كننده هاي شيميايي در غذا را قانون گذاري ميكند .
سازمان ( RNI )
در كشور كاناداست و همان كار RDA را انجام مي دهد . مقدار انرژي روزانه و مواد مغذي انتخاب شده براي عموم مردم سالم را پيشنهاد مي كند .
سازمان بهداشت جهاني ( W.H.O )
در سال 1945تشكيل گرديد . و مقر آن در ژنو مي باشد . با هدف ارتقاء سلامت افراد در جهان ، از ديدگاههاي مختلفي در امر تغذيه بويژه مسئله بهداشت و تغذيه با مؤسسات فوق الذكر همكاري نزديكي دارد
سازمان خوارباركشاورزي ((F.A.O :
در سال 1947 بوجود آمد مقر اصلي آن در رم است با هدف بلا بردن سطح زندگي و بهبود تغذيه بوسيله افزايش توليد محصولات كشاورزي وماهيگيري و دامپروري بكار خود ادامه مي دهد .و از طريق كمكها و تحقيقات فني وسعي در بسط شيوه هاي نوين كشاورزي داشته وبا همكاري سازمان ملل متحد و برنامه جهاني غذا به تعليم كشورهاي در حال توسعه در زمينه حل مسائل تغذيه اي و توليد مواد غذايي مي پردازد. ضمناٌ در صورت بروز زلزله و سيل و ساير بلاياي طبيعي با ارسال مواد غذايي به كشورهاي آسيب ديده كمك مي كنند .
سازمان غذا و دارو ( FDA ) :
وظايف زير را به عهده دارد :
نمونه هاي غذايي را بازرسي مي كند.
افزودنيهاي غذايي را قانونگزاري مي كند .
افزودنيهاي غذايي را ارزش گذاري مي كند .
شكايت مصرف كنندگان را پيگيري مي كند .
به صنايع غذايي دربر قراري استانداردها كمك مي كند .
برچسب هاي بسته بندي هاي غذايي را قانون گذاري مي كند .
نظارت بر احياي محصولات غير سالم غذايي – برقرار كردن استانداردهاي شناسايي - كيفييت- محتويات غذايي .
سازمانهاي جهاني تغذيه
سازمانها و تشكيلات هاي مختلفي در سطح جهاني وبين المللي توسط كشورها بخصوص كشورهاي پيشرفته توسط مراكز خصوصي تحت حمايت دولتها در امور غذا ( توليد غذا - الگوي مصرف -تقلبات غذايي - استانداردهاي غذايي -اطلاعات غذايي و ... ) علوم غذا - توصيه هاي غذايي و الگوي مصرفي - تحقيقات پزشكي و آزمايشگاهي غذاها - مسموميتها و آلودگي هاي غذايي - بهبود و استاندارد كردن آب آشاميدني سالم و آلاينده هاي غذايي مي پردازند .
كميته غذا و تغذيه ( FNB ) :
اين كميته RDA را براي هر ماده مقذي ضروري بر اساس نياز گروههاي مختلف سالم تنظيم مي كند .
يونيسف Unicef
يا صندوق ملل متحد براي كودكان . سازمان تخصصي است كه بعد از جنگ جهاني دوم بمنظور رفع احتياجات فوري كودكان در اروپا تأسيس گرديده است . هدف اين سازمان كمك به مادران و كودكان كشورهاي در حال توسعه جهان بوده و در طرح هاي بهداشتي - تغذيه و يا تعليم و تربيت و رفاه خانواده ها با دولتها همكاري مي كند
وزارت كشاورزي امريكا (USDA ) :
اا امور زير را انجام مي دهد
توليدات گياهي – حيواني – و پرندگان را بازرسي مي كند .
نظارت بر روند توليد گوشت دارد .
درجه بندي كيفيت انتخابي را رهبري مي كند .
آفات مواد غذايي گياهي و حيواني را كنترل مي نمايد .
اولين گروههاي غذايي در سال 1980 براي مردم امريكا توسط دو كميته علمي USDA و DHHS وزارت كشاورزي و بخش خدمات انساني و بهداشتي تنظيم شد .
الگوي غذايي بصورت هرم غذايي USDA در آورده شد و هرم غذايي USDA بصورت الگوي مصرف جهاني درآمده است .
كميسيون تجاري فدرال (FTC ) :
امور زير را انجام مي دهد
آگهي هاي تجارتي غذايي را قانون گذاري مي كند .
نقش ديگرآن در پيشگيري از تقلبات غذايي است .
تغذيه و رشد شناختي
رابطه بين تغذيه و يادگيري براي افرادي كه به كودكانشان اهميت ميدهند، مهم است. رشد شناختي اصطلاحي است كه شامل ادراك، تفكر و يادگيري در انسان است. تغذيه، ژنها و محيط سه عامل موثر بر رشد شناختي هستند. از آنجا كه عوامل زيادي بر يادگيري تأثير دارند، دانشمندان نميتوانند بگويند اگر شما اين را بخوريد، تيزهوشتر ميشويد. با اين حال نقش تغذيه خوب در رشد و يادگيري كودك مهم است. تغذيه در خلال سالهاي اوليه زندگي كودك با عملكرد وي در سالهاي بعدي ارتباط دارد. بسياري از مطالعات بر روابط بين صبحانه و يادگيري در كودكان كه به مدرسه ميروند، متمركز بوده است. پژوهشها نتايج زير را نشان ميدهند.
تأثير تغذيه بر مغز قبل از تولد و با تغذيه مادر شروع ميشود سوء تغذيه و اثرات منفي ناشي از آن بر رشد مغز در خلال بارداري و 2 سال اول زندگي ميتواند دائمي و غيرقابل جبران باشد.
تغذيه با سينه مادر منجر به رشد شناختي و IQ بالاتر ميشود و تغذيه با سينه مادر منجر به موارد كمتر و شديدتر اسهال، عفونتهاي گوش، التهابهاي پوستي و مننژيتهاي باكتريائي ميشود.
آهن بخش ضروري بافت مغز است. وقتي كمبود آهن وجود داشته باشد، تكانههاي عصبي كندتر حركت ميكنند. كمبود آهن در خلال نوباوگي ميتواند موجب آسيب دائمي به مغز كودك شود.
كمبود يد در خلال سالهاي اوليه با كاهش پيشرفت تحصيلي و شناختي در كودكان مدرسه رو ارتباط دارد.
كودكاني كه از تغذيه ضعيف برخوردارند در مبارزه با عفونتها مشكل دارند. بنابراين ممكن است در غالب موارد بيمار بوده و از مدرسه غيبت داشته باشند و نتوانند با همكلاسيهايشان همگام باشند.
سوء تغذيه منجر به كاهش سطوح فعاليت، تعاملهاي اجتماعي، كنجكاوي و عملكرد شناختي ميشود.
كودكان سن مدرسه كه صبحانه ميخورند، در آزمونها نسبت به كودكاني كه صبحانه نميخورند عملكرد بهتري دارند.
منبع: http://www.nfsmi.org
يادگيري و تغذيه در كودكان
كودكان در تمام سطوح اقتصادي- اجتماعي در معرض خطر تغذيه ضعيف هستند.
برخي از كودكان به خاطر استطاعت مالي خانوادهها جهت خريد غذاي كافي در طي روز به قدر كافي غذا نميخورند. برخي ديگر از كودكان غذاي كافي ميخورند ولي با چربي، قند و سديم بالا كه آنها در معرض خطر چاقي يا بيماري قلبي و ساير بيماريهاي مزمن قرار ميدهد. گذشته از اينها با افزايش افراد شاغل در خانه، كودكان مسئول تغذيه خودشان ميشوند.
مطالعات متعددي پي به اثرات گرسنگي و تغذيه ضعيف بر توانائي شناختي بردهاند. در يكي از مطالعات مشخص شده است كه در ميان دانشآموزان كلاس چهارم، آنهايي حداقل مصرف پروتئين در برنامه غذائيشان را داشتهاند نمرات كمتري در پيشرفت تحصيلي دريافت كردهاند. در يك مطالعه آزمايشگاهي شامل كودكان مدرسه رو سالم، داراي تغذيه خوب مشخص شد كه نخوردن تأثير منفي بر رشد شناختي دارد. اجراي آزمون سرعت و دقت پاسخ بر تكاليف حل مسأله در كودكاني كه صبحانه نميخورند نشان داد كه بر عملكرد در اين آزمونها تأثير سوء دارد.
به منظور افزايش دانش كودكان از تغذيه كنسرسيوم ملي سلامت/ آموزش توصيههاي زير را به مدارس و پرسنل مدرسه ميكند.
آموزش تغذيه به عنوان بخشي از برنامه آموزشي جامع سلامت گنجانده ميشود.
آموزش تغذيه در كلاس درس و وعدههاي غذايي در كافه ترياها هماهنگ شوند.
در مورد تغذيه و گفتگو در مورد آن با كودكان مطالب تهيه شود.
غذاهاي مغذي فقط در مدرسه ارائه شود و به جاي سرو غذا، حتي روش ارائه رايج شود.
منبع:www.makewayfor boby
يادگيري مبتني بر مغز 3- نقش تغذيه در عملكرد هوشمندانه
مفهوم "ذهن" و "بدن" اشارات خاصي براي دانشمندان دارند با مغزمان به اندازه ساير اجزاي بدنمان فيزيكي است همه ما تنفس ميكنيم، ولي همگي ظرفيت يكساني براي انتقال اكسيژن به مغزمان نداريم. بيش از 80 درصد مغز از آب تشكيل شده است. در سال 1995، سي هانا خود، نوروفيزولوژيست، متذكر شد كه عملكرد يادگيري در حالت كمبود آب خفيف ضعيف است. متخصصين يادگيري توصيه ميكنند كه روزانه به منظور بهبود عملكرد يادگيري 8 تا 15 ليوان آب خورده شود. آب گازدار، قهوه و چايي معمولي جايگزينهاي آب در نظر گرفته ميشوند.
گلوكز، ماده مغزي ديگري است كه مغز آنرا مصرف ميكند. گلوكز بعد از خواب شبانه در مغز كم ميشود. بنابراين صبحانه قهرمان وعدههاي غذائي است و براي دانشمندان فضاي خاصي دارد. كودكاني كه براي حضور در كلاس صبح صبحانه نميخورند، در يادگيري ضعيف هستند. تيروسين، اسيدآمينهاي كه در گوشت، ماهي، محصولات لبني و توفويافت ميشود براي عملكرد ذهني بسيار مهم است.
حافظه، هوشياري، توانايي ديداري، توجه و تمركز همگي از ويتامينها و مواد مغذي تأثير ميپذيرد. به ويژه ويتامينهاي B12, B6, B, A, E, C اسيد فوليك همراه با مواد مغذي موجود در منيزيم، سديم، پتاسيم، زنيك، آهن و سلنيوم اهميت زيادي دارند.
منبع: www.cudenver.edu//ote/nn/index.htm
به كودكانتان در تهيه غذا خوردن كمك كنيد.
آيا تغذيه خوب براي يادگيري خوب لازم است؟ در يك كلمه بلي. پژوهش نشان داده است كودكاني به طور منظم صبحانه ميخورند، در آزمونهاي استاندارد نمرات بهتري ميگيرند، رفتار بهتري دارند و نسبت به كودكاني كه صبحانه نميخورند، كمتر پيش فعالهستند. وقتي كه صبحانههاي داراي شاخص قند پائين (G1) با صبحانههاي داراي شاخص قند بالا در كودكان 9 تا 12 سال مقايسه شد، نتايج نشان داد كه كودكاني كه صبحانههايي با شاخص قند بالا ميخورند معمولاً هنگام نهار نيز زياد ميخورند.
چه چيزي صبحانه خوب را براي كودكان تشكيل ميدهد؟ يك مثال تخم مرغ، برشي از يك نان تست همراه با كره خاص، يك برش از ميوه و ليواني با شير كم چرب است. از دادن نشاستههاي به عمل آورده به كودكان اجتناب كنيد.
كودكاني كه غذاهاي سالم ميخورند در بزرگسالي انتخابهاي غذائي سالمتري دارند.
منبع: http:www.help your childreneat better
تأثير تغذيه بر يادگيري
تغذيه ضعيف در اوايل زندگي كودك ميتواند منجر به آسيب در رشد عصبي و هوشبري پائينتر در انسانها شود. شواهد اخير حاكي از اين است كه در بسياري از ارگانيسمها تغييرات مرتبط با پائينبودن تغذيه صورت ميگيرد و رشد جسماني را تغيير ميدهد.
در يك مطالعه توسط مايكل فيشر و همكاران مشخص شد كه بين تغذيه ضعيف در كودكي، رشد جبراني و توانائي يادگيري در بزرگسالي پيوند وجود دارد. همين يافتهها در گورخرهاي نوباوه و پرندگان نيز مشاهده شده است. نتايج حاكي از آن است كه تغذيه ضعيف در اوايل زندگي پيامدهاي منفي طولاني مدتي بر رشد شناختي دارد.
منبع:www.sciencedaily.com
منابع و ماخذ:
منابع فارسي:
امين پور،آزاده -صديق،گيتي - اصول نوين تغذيه،تهران-نشر انتشار-1367
سيف، علي اكبر، اندازه گيري،سنجش وارزشيابي آموزشي، تهران نشر دوران-1382
شريفي،حسن پاشا-نجفي زند،جعفر، روشهاي آماري در علوم رفتاري،انتشارات سخن،1382
فرجي، نصرالله-آمار توصيفي و استنباطي-ناشر،پوران پژوهش- تهران- 1385
هرگنهان،بي آر-السون،متيواچ-مقدمه اي بر نظريه هاي يادگيري-ترجمه علي اكبر سيف –ويرايش هفتم-نشر دوران- تهران-1386
سايتهاي اينترنتي :
www.daneshnameh.roshd.ir
www.dr.mihan.blog.com
www.ekram.blogfa.com
www.iran food news.cim
www.iranian hearsandmedicine
www.iran tapesh . net
www.javane salem.ir
www.mardoman.com
www.mums.ac.ir
www.mydocument.ir
www.nejatgar.com
www.pezeshkan.org
www.sums.ac.ir
www.tb zmed.ac.ir
www.tebyan.net
منابع لاتين
http://www.cudenver.edu//ote/nn/index.htm
htpp://www.help your children eat better.com
http://www.make way for baby.com/index.htn
http://www.nfsmi.org
http://www.sciencedaily.com