پیشینه و مبانی نظری حرکات دامنه ای (docx) 21 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 21 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
HYPERLINK \l "_Toc403342990" 2-1 حرکات توده ای PAGEREF _Toc403342990 \h 9
2-1-1 انواع زمين لغزه PAGEREF _Toc403342991 \h 11
2-1-1-1 طبقهبندی وارنز از حركات تودهای PAGEREF _Toc403342992 \h 11
2-1-2 ريزشها PAGEREF _Toc403342993 \h 13
2-1-3 واژگونیها PAGEREF _Toc403342994 \h 13
2-1-4 لغزشها PAGEREF _Toc403342995 \h 13
2-1-4-1 لغزشهای چرخشی PAGEREF _Toc403342996 \h 13
2-1-4 -2 لغزشهای انتقالی PAGEREF _Toc403342997 \h 14
2-1-4-3 جدا شدگیهای جانبی PAGEREF _Toc403342998 \h 15
2-1-4-4 جريانها PAGEREF _Toc403342999 \h 15
2-1-4 -5 حركتهای مركب و تركيبی PAGEREF _Toc403343000 \h 15
2-1-5 علل وقوع حرکات دامنه ای PAGEREF _Toc403343001 \h 16
2-1- 5-1 شرايط ساختاری و بنیادی PAGEREF _Toc403343002 \h 16
2-1- 6 عوامل ايجاد كننده زمين لغزش PAGEREF _Toc403343003 \h 18
2-1- 6-1 عوامل افزايش دهنده تنش برشی PAGEREF _Toc403343004 \h 18
2-1- 6-2 عوامل كاهنده مقاومت برشی PAGEREF _Toc403343005 \h 19
2-1-7 پايداری دامنهای PAGEREF _Toc403343006 \h 20
2-1-8 تعريف و مفهوم پهنه بندی خطر زمين لغزش(حركات دامنه اي) PAGEREF _Toc403343007 \h 22
2-1- 9 پيشينه ي تحقيق PAGEREF _Toc403343008 \h 22
2-1 حرکات توده ای
يكی از مهمترين واژههايی كه در مطالعات حركات دامنهای به كار می رود واژه زمين لغزش باشد زمين لغزش فرمی از فرايندهای دامنهای است كه به جابجايی و حركت روبه پايين مواد، خاك و سنگها در دامنهها اشاره دارد. شكل يك دامنه تابعي از فرم اوليه، ساختمان زمين شناسي و جنس مواد و تغييرات بعدي حاصل از فرآيندهاي تخريبي است. فرم اوليه يك دامنه كه در اثر عوامل دروني بوجود آمده با گذشت زمان به وسيله عوامل بيروني به صور مختلف هوازدگي، تخريب و جابجايي، شكل ثانويهاي بخود ميگيرد. فرايند تكامل و دگر ريختي دامنهها ناشي از نظام (سيستم) مختلفي از عوامل است كه ميتواند در قالب يك سيستم باز دامنهاي مورد بررسي و مطالعه قرار گيرد. حركات تودهاي و زمين لغزشها در واقع از فرايندهاي اصلي مسئول تغيير شكل دامنهها هستند كه وقوع آنها، تبعات زيست محيطي و اقتصادي با اهميتي را به دنبال دارد. در بسياري از متون زمين لغزش اصطلاحي است عام و رايج كه براي بررسي و اشاره به حركت و جابجايي رو به پايين خاك و مواد سنگي در دامنهها بكار ميرود. اين واژه درگذشته به طور گسترده اي به وسيله مهندسان و پژوهشگران مرتبط با موضوع استفاده ميشد و اكنون نيز واژهاي مصطلح و رايج است. مفهوم زمين لغزش در شكل عاميانه خود در بر گيرنده كليه حركات دامنهاي است كه تحت تأثير عوامل مختلف بر روي شيبها رخ ميدهند. اما بايد خاطر نشان ساخت كه اصطلاح "حركات تودهاي" در اين زمينه واژهاي جامعتر و رساتر است. "حركات تودهاي شامل تمامي جابجاييها و جدا شدگيهاي خاك و مواد سنگي به صورت تودهاي است كه تحت تأثير نيروي گرانش رخ ميدهد (1984,cheroly). این تعریف به طورجامعي تمامي حركتهاي دامنهاي اعم از كوچك و بزرگ، سريع و كند را در برميگيرد. ليكن خزش يا كريپ در داخل اين تعريف قرار نميگيرد. چنانچه هدف كليه حركات تودهاي و غيرتودهاي (همچون كريپ) باشد، در اين هنگام بايد از اصطلاح "حركات دامنهای" استفاده كرد. وقوع حركات تودهای باعث تغيير شكل ناهمواری ها و دامنهها شده و حجم قابل توجهی از مواد را به سمت پايين منتقل ميكند. عمل فرسودن و پست كردن زمین و دامنهها به وسيله حركات تودهاي و ساير فرم هاي فرسايشي "تخريب تودهاي" ناميده ميشود. بنابراين آن دسته از جابجاييهاي دامنهاي كه به صورت تودهاي رخ ميدهند حركات تودهاي ناميده ميشوند و خود داري انواع مختلف و ويژهاي هستند كه لغزش يا زمين لغزش خود نوعي از آنها ميباشد. لذا در يك برداشت و مفهوم:
1- زمين لغزهها يكي از انواع ويژه حركات تودهاي هستند كه مشخصهها و ويژگي هاي خاص خود را دارا ميباشند
2- در مفهوم و برداشت دوم از زمين لغزهها كه عمدتاً از سوي مهندسان و برخي از پژوهشگران به كار گرفته ميشود زمين لغزهها مترادف با حركات تودهاي هستند و شامل كليه حركات دامنهاي ميشود.
در پژوهش حاضر به دليل آنكه برداشت و اصطلاح اخير در ادبيات مربوط به اين موضوع همچنين در ميان مردم و جامعه جهاني به طور وسيعي جا افتاده و رايج شده است، مفهوم زمين لغزهها به مفهوم عام آن و مترادف با حركات تودهاي به كار ميرود. از ميان تعاريفي كه براي زمين لغزش ارائه شده است می توان به نمونههايی چند اشاره كرد: ترزاگی (1950) زمين لغزش را اينگونه تعريف كرده است: زمين لغزش جابجايی توده سنگی، خاكي يا رسوبهاي نهشته شده بر دامنه است. مركز ثقل توده لغزشي در جهت پايين و خارج از محل شروع كشيده ميشود و سرعت حركت مواد در زمين لغزش نمونه وار صفر تا حداقل يك پا در هر ساعت افزايش مييابد.
وارنز نيز زمين لغزش را حركت ثقلي رو به پايين و خارجي مواد دامنهاي مركب از خاك، سنگ و يا هر دو آنها ميداند(1984 varnez). در تعاريف دقيقتر بروجود يك منطقه نسبتاً مشخص با سطح برشي كه مواد بر روي آن جابجا ميشوند تأكيد شده است. كوتز (1977) در جمعبندی كه از بررسي برخي از تعاريف مربوط به زمين لغزهها بدست داده چند مشخصه را برای زمين لغزهها معلوم داشته است (نيك انديش، 1378، 158):
1- يكي از انواع حركات تودهاي است.
2- نيروي ثقل عامل اصلي حركت محسوب ميگردد.
3- حركت نسبتاً سريع است (به همين دليل از نظر وي خزشها نوعي زمين لغزش محسوب نميگردند).
4- زمين لغزش شامل انواع لغزش، ريزش و جريان ميباشد.
5- سطح يا محدوده حركت شبيه يك گسل نيست.
6- حركت به سمت پايين يا بيرون از يك سطح آزاد رخ ميدهد، لذا فرو نشست نوعي زمين لغزش محسوب نميگردد.
7- مواد جا به جا شده ممكن است بخشهاي از كوه رفت و يا سنگ بستر را نيز در بر گيرند.
8- پديدههاي مرتبط با يخزدگي زمين معمولا جزو زمين لغزش محسوب نميگردد.
نيك انديش (1378) معتقد است زمين لغزشها دستهاي از حركات تودهاي ميباشند كه جابجايي مواد سنگي يا خاكي دامنهها تحت تاثير نيروي گرانش را در بر ميگيرند و داراي سطح گسيختگي يا برشي مشخص هستند و بر اساس معيارهاي ويژهاي خود به انواع مختلفي تقسيم ميشوند. در اين تعريف نيك انديش زمين لغزهها را نوعي از حركات تودهاي دانسته در حالي كه در تعريف ديگري كه به وسيله شريعت جعفری (1375) ارائه شده زمين لغزهها مترادف با حركات تودهای در نظر گرفته شده است. وی در تعريف خود چنين آورده:
زمين لغزش عبارتست از كليه حركات و گسيختگی ها ی شيبی يا دامنهای نسبتاً سريع كه با كاهش ناگهانی ضريب اطمينان به سطح پايينتر از يك، تحت تأثير غلبه نيروهای مخرب يا مهاجم بر نيروهای مقاوم در سطوح شيب دار به وقع می پيوندد. ملاحظه میشود كه برداشت و ديدگاه محققان مختلف به اين موضوع و تعريف آنها تا اندازهای متفاوت است، گروهی زمين لغزهها را به عنوان نوعی ويژه و زير ردهای از حركات تودهای میشناسد و دسته ديگری زمين لغزهها را مترادف حركات تودهای دانسته و همه حركتهای ريزشی، جريانی و لغزشی رو به پايين در دامنهها را زمين لغزه محسوب میدارند. در اين پژوهش مراد به اين زمين لغزهها، مفهوم و برداشت دوم از آن است و از كليه حركتهای تودهای (به استثناء فرو نشست، لغزشهای زير آبی و خزش) تحت عنوان زمين لغزش نام برده خواهد شد زيرا اين اصطلاح درادبيات مربوط به موضوع و در زبان مشترك بين محققان مربوطه، واژه رايج تر، شناخته شده تر و مصطلح تر است.
2-1-1 انواع زمين لغزه
در خصوص طبقهبندی زمين لغزهها میتوان به نوشتهها و كارهای هيم (1882)، هاو (1909)، ترزاگی (1925)، شارپ (1938)، كوتز (1977)، هاچينسون (1988)، زاويا و منكل (1968)، و وارنز (1958) اشاره كرد. در اين زمينه بيشترين طبقهبندی كه مورد استفاده قرار میگيرد و در قالب نوشتهها يافت میشود طبقهبندی وارنز است كه ابتدا درسال 1958 ارائه شد و سپس در سال 1978 بسط و توسعه يافت.
2-1-1-1 طبقهبندی وارنز از حركات تودهای
در طبقهبندی بسط يافته وارنز از زمين لغزهها كه در سال 1978 ارائه شده، زمين لغزهها بسته به نوع حركت و مواد در برگيرنده به شش رده ريزشها، واژگونی ها، لغزشها، جدا شدگیهای جانبی، جريانها و حركتهای تركيبي تقسيم میشوند ( شكل 1-2). ذيلا انواع زمين لغزهها در طبقهبندی وارنز تشريح ميگردند: (كرم، 1380، 126)
-5054603302000
شكل (2-1) طبقهبندي زمين لغزهها ( با اقتباس از وارنز، 1978) (كوك، دور كمپ، 1377)
2-1-2 ريزشها
سقوط تودههای خاك و سنگ به صورت ناگهانی در دامنههای پرشيب و پرتگاه ها، ريزش ناميده میشود. ريزش اغلب در امتداد سطوح لايه بندی، درزها، شكافها و پهنههای گسلی بر اثر عمل يخبندان و يخگشايی، زمين لرزه و هوازدگی رخ میدهد. همچنين تحت تاثير زير شويی رودخانه ای نيز ريزش میتواند به وقوع بپيوندد. ريزش درسنگ بستر به صورت سنگ ريزش و در خاك به دو شكل خاك ريزش و ريزش واريزهای رخ می دهد.
2-1-3 واژگونیها
گسيختگی واژگونی شامل چرخش ستونها يا بلوكهای سنگی در طول يك نقطه محوری درزير مركز ثقل آنهاست و عمدتاً در سنگها رخ میدهد. واژگونی ممكن است در اثر گسيختگیهايی كه از قبل وجود داشته مثل درزها و شكافها به وقوع بپيوندد يا آنكه در اثر زيرشويی رودخانهای يا ساحلی، تودهای يكپارچه واژگون گردد. در واقع همان ريزش چرخشی مواد قطعهای ( مثل تخته سنگ) است.
2-1-4 لغزشها
لغزشها به دو دسته اصلی چرخشی و انتقالی تقسيم میشوند.
2-1-4-1 لغزشهای چرخشی
حركت نسبتاً آرام يا بلوكهای چسبنده خاكی، سنگی يا مخلوط خاك و سنگ در طول يك سطح گسيختگی و لغزشی مدور، لغزش چرخشی نام دارد. اين لغزشها معمولا در دامنههای با نهشته های رسی، شيلی و هوازده رخ میدهند. وارنز (1957) لغزشهای چرخشي را به سه دسته اسلامپ های سنگي، اسلامپهای مواد واريزهای و اسلامپهاي خاكی تقسيم میكند.
2-1-4 -2 لغزشهای انتقالی
لغزشهای انتقالی در طول سطوح لايهبندي، گسلهها، درزها و يا شكافهاي تقريبا موازي سطح زمين رخ ميدهند. حركت در لغزشهاي انتقالي آهسته تا سريع بوده و معمولابصورت حركت بلوك يا بلوكهايي چسبنده از سنگ، خاك و سنگ بستر در طول سطوح لغزشي صفحهاي و صاف رخ ميدهند. اين لغزشها به چند نوع اصلي بلوكي، تختهاي، چندگانه و انتقالي با توسعه جانبي تقسيم ميشوند(شكل 1-2)
لغزشهاي بلوكي در مواد سخت شكاف دار، درزهاي شيب دار، صفحات لايهبندي و در امتداد زونهاي گسلي رخ ميدهند. اين لغزشها بيشتر در سنگها رواج دارند و در طول سطوح گسيختگي از قبل موجود، رخ ميدهند. زمين لغزش سيمره در ايران، بزرگترين زمين لغزش انتقالي بلوكي شناخته شده در جهان است كه در ارتفاعات كبيركوه زاگرس درسازند آهك آسماري كه برروي يك لايه مارني قرارداشته رخ داده است.
لغزشهاي تختهاي غالباً در رسهاي هوازده يا در واريزههاي كم عمق دامنه بر روي سنگ بستر رخ ميدهند. سطح لغزش در اين نوع حركات تقريباً با سطح توپوگرافي و شيب موازي است و توده خاك بدون آشفته شدن جابجا و منتقل ميشود. لغزشهاي انتقالي چندگانه به طور كلي به وسيله يك لغزش تختهاي اوليه فعال ميگردند. اين لغزشها به تدريج به سمت عقب گسترش پيدا كرده و در اثر ريزش بارانهاي سنگين بهاري و ذوب خاكهاي يخ زده بوقوع ميپيوندد. وارنر در طبقهبندي خود از لغزشهاي انتقالي مشخصا به سه نوع بلوك لغزش سنگي، لغزش واريزهاي، و بلوك لغزش خاك و زمين، اشاره كرده است.
11480805524500
شكل (2-2) انواع لغزشهاي انتقالي ( شريعت جعفري، 1375)
2-1-4-3 جدا شدگیهای جانبی
جدا شدگیهای جانبی در واقع خود نوعی از لغزشهای انتقالي هستند و مشتمل بر حركتهاي كششي جانبي در يك توده بلوكي تكهتكه يا قطعه قطعه شده ميباشند حركتهاي گسترش جانبي ميتواند در سنگ يا خاك رخ ميدهد.
2-1-4 -4 جريانها
به حركت رو به پايين مواد سيال ولزج، جريان گفته ميشود. در جريانها، حركت مواد رفتاري شبيه به يك توده لزج دارد. در طبقهبندي بسط يافته وارنز انواع مختلف جريانها عبارتند از:
- خاك روانه (حركت آرام مواد سست هوازده، عمدتاً در خاكهاي سيلتي)
- گل روانه (در خاك هاي رسي و ماسهاي ريز دانه همراه فشار آب منفذي بالا)
- جريان واريزهاي ( در مواد درشت دانه، در نواحي خشك و نيمه خشك يا پوشش گياهي ضعيف)
- لغزش جرياني ( به دليل روانگرايي در ماسه هاي ريز دانه يا نهشتههاي سيلتي)
وارنز جريانها را به دو دسته جريانهاي رخ داده در سنگ بستر و جريانهاي رخ داده در خاك تقسيم كرده است (شكل 2-1). جريان هاي رخ داده در سنگ بستر شامل سكانگ يا خميدگي ثقلي ميباشند جريانهاي رخ داده در خاك نيز به جريان هاي واريزهاي، بهمنهاي واريزهاي، سولي فلوكسيون، خزش خاك، جريان سيلت سنگ و ماسه مرطوب، خاك روانه كند يا بسيار سريع، جريان لس و جريان ماسه خشك تقسيم شدهاند.
2-1-4 -5 حركتهای مركب و تركيبی
حركتهای تركيبی، تلفيقی از دو يا چند نوع زمين لغزهاند كه ممكن است يكی از آنها شكل و وجه غالب را داشته باشد. وارنز از جمله حركتهاي مركب به سنگ ريزش – جريان واريزهاي با سرعت زياد، لغزش چرخشي كم عمق (اسلامپ)- واژگونی، سنگ لغزش – سنگ ريزش، لغزش چرخشی كم عمق – خاكروانه و خميدگی – تورم درهها اشاره كرده است.
2-1-5 علل وقوع حرکات دامنه ای
عواملي كه سبب تغيير در دامنهها و وقوع زمين لغزش ها ميشوند، متنوعند و به شكل پيچيدهاي بر يكديگر اثر ميگذارند بطور كلي حساسيت دامنهها به زمين لغزش به ويژگيهاي زمين شناسي، سنگشناسي، نوع خاك ومواد سطحي، شرايط اقليمي و آب شناختي پوشش گياهي، ساختمان زمين شناسي و عملكرد انسان بستگي دارد. روشها و مدل هاي متعددي ا ست كه عوامل مؤثر در وقوع زمين لغزشها را طبقه بندي كرده است اما به روش پاسك (1974) ابتدا شرايط ذاتي و بنيادين مؤثر در وقوع زمين لغزشها مورد بررسي قرارگرفته و سپس به عوامل ايجاد كننده گسيختگي دامنهها پرداخته شده است (كرم، 1380).
2-1- 5-1 شرايط ساختاری و بنیادی
الف – زمين شناسی
شرايط زمينشناختی دامنهها مانند سنگ شناسی، وضعيت زمين شناختی و لرزه خيزی، از جمله عوامل مؤثر ذاتی دروقوع زمين لغزشها هستند. انواع نهشتههای سطحی، فرآيندهای بوجود آورنده و احتمالی تغيير دهنده آن ها و خصوصا توجه به شرايط ديرينه اقليمی و ژئومورفولوژی، نقش بسيار با اهميتی در وقوع زمين لغزشهای قديمی داشته و در رخداد زمين لغزشهای حاضر و آتی نيز بسيار مؤثر میباشد. ويژگيها و جنس سنگها شامل ابعاد، توزيع دانهها، شكل، خصوصيات كانی شناسی، نوع سيمان و مقاومت سنگ از جمله خصايص مؤثر در بروز زمين لغزشها هستند. اين خصوصيات در تعيين مقاومت برشی، نفوذ پذيری، قابليت هوازدگی فيزيكی وشيميايی تأثير اساسی دارد. ساختمان زمين شناسی شامل توالی چينها، سطوح لايه بندی، ناپيوستگی ها، ميزان شيب و جهت آنها، درزها و شكافها، گسل ها و چينها، ميزان شكستگی و خرد شدگی منطقه نيز در پايداری دامنهها دخيل اند. چگونگی ارتباط شيب لايهها به شيب توپوگرافی نيز در اين زمينه سهيم است. چنانچه منطقه از نظر زمينشناسی فعال باشد، حركات بالا آمدگی در درازمدت باعث تغيير هندسی شيب دامنهها شده و میتواند شرايط ناپايداری را تسهيل كند. ارتعاش و حركات لرزهاي كه با ايجاد تغيير در سطوح ايستايي و افزايش تنش برشي همراه است نيز ميتواند از عوامل محرك زمين لغزش باشد.
ب – ويژگيهای خاك ومواد سطحی
خاكها با توجه به ويژگی و خاصيت خاص خود میتوانند برای وقوع زمين لغزش مستعد و يا نامستعد باشند. دراين ميان جنس خاك، بافت، مقدار چسبندگی، نفوذ پذيری، دانه بندی، زاويه اصطحكاك داخلی و خصوصيات كانی شناسی از جمله اصلی ترين ويژگيهايی است كه می تواند رفتار خاك را در برابر ناپايداری دامنه توجيه كند. به عنوان مثال اصولا خاكهای رسی، شيلی و مارنی حساسيت بيشتری به زمين لغزش دارند. زمين لغزش در خاكهايی كه كانیهای رس در آنها وجود دارد، متداول تر است. نفوذ پذيری زياد خاكها میتواند به افزايش حجم منجر گردد، اين شرايط همگی ناپايداری دامنه را بدنبال خواهد داشت.
ج – شرايط اقليمی و آب شناختی
اصلیترين شرايط اقليمي مؤثر دروقوع زمين لغزشها شامل بارش وشدت آن، نوسانات دما و پديده يخبندان و ذوب يخ است. اصلا بارشهاي سنگين در زمان هاي كوتاه باعث اشباع خاك، افزايش وزن توده و تغيير درحجم آب توده شده و ناپايداري دامنهها را به دنبال دارند. نوسانات دما به صورت انقباض و انبساط كه با تغيير حجم و ايجاد فشار همراه است، بر مقاومت خاكها و سنگها اثر گذاشته و به گسيختگي آنها ميانجامد. يخبندان و ذوب يخ نيز اثر مشابهي دارند. وضعيت اقليمي همچنين بر روي كيفيت هوازدگي نيز موثر است. اين عامل باعث كاهش مقاومت خاك و سنگ شده و به وقع زمين لغزشها كمك ميكند. وضعيت زهكشي و نفوذ پذيري دامنه و همچنين شرايط آب های زير زمينی میتواند در رخداد زمين لغزش مؤثر باشد. سطح بالای ايستابی و نوسانات ناگهانی آن به اشباع خاك و زمين لغزش منجر میشود. چنانچه زهكشی دامنهای ضعيف باشد، نفوذ آب به داخل خاك با كاهش مقاومت برشي و افزايش وزن توده همراه خواهد بود، كه اين موضوع به ناپايداري دامنه منتهی میگردد.
د – پوشش گياهی
تأثير پوشش گياهی بر پايداری دامنهها به دليل وابستگی آنها با شرايط محلی، عمق خاك، ميزان شيب و نوع پوشش گياهی پيچيده و متفاوت است. ممكن است در نقطهای پوشش گياهی پايداری دامنه را افزايش دهد و در ناحيه ديگر باعث كاهش ناپايداری دامنه شود. تأثير مثبت پوشش گياهی بر پايداری دامنهها شامل اثر حفاظتي آنها در برابر باد، باران وتابش، تعريق و پايين بردن سطح ايستابي، كاهش فرسايش و نفوذپذيري خاك و افزايش مقاومت خاك به دليل سيستم ريشهاي آنها ميباشد. در مورد اثرات منفي پوشش گياهي نيز ميتواند به سنگيني درختان و افزايش وزن توده دامنهاي اثر ريشه درختان در تخريب خاك و ايجاد شكاف و انتقال نيروي باد و خاك اشاره كرد.
2-1- 6 عوامل ايجاد كننده زمين لغزش
همچنان كه پيشتر گفته شد ناپايداری دامنهای هنگامی رخ میدهد كه مقدار تنشهای مؤثر بر دامنه از مقدار مقاومت مواد دامنهای بيشتر شود. ارتباط اين دو فاكتور بوسيله ضريب اطمينان يا پايداری تعيين میگردد و به صورت نسبت نيروهای مقاومتی بر نيروهای محرك يا تنشهاست. هنگامی كه مقدار ضريب اطمينان يك باشد دامنه درحالت پايدار قراردارد و زمانی كه مقدار آن به كمتر از يك كاهش يابد دامنه ناپايدار خواهدشد. بنابراين عوامل مؤثر در وقوع لغزش و ناپايداری دامنهها را میتوان به دو دسته عوامل تقسيم نمود: اول عواملی كه موجب افزايش تنش برشی ميگردند و دوم عواملی كه سبب كاهش مقاومت برشی میشوند. در زير به هر يك از عوامل مذكور اشاره میشود.
2-1- 6- 1 عوامل افزايش دهنده تنش برشی
1- برداشت و يا جابجايی تكيهگاه جانبی يا زيرين دامنه در اثر
- فرسايش و زير شويی رودخانهها
- عمل امواج
- جريانات جزر ومدي
- هوازدگی و انحلال
2- تند شدن شيب دامنه در اثر:
- گسل، بالا آمدگي زمين ساختی و كج شدگی منطقهای
- فرو نشينی
3- عوامل انسانی به صورت
- ايجاد ترانشه
- ايجاد درياچه و مخازن آب
4- بارگذاری و افزايش وزن توده به شكل طبيعی در اثر
- ريزش باران، برف، نفوذ آب چشمهها
- انباشتگی واريزهها و نهشتههای كوهستانی
- وزن پوشش گياهی و درختان
5 - بارگذاری و افزايش وزن توده به شكل مصنوعی و در اثر
- خاك ريزی، انباشت سنگ، خاك و زباله
- ساختمان سازی و ايجاد تاسيسات زيربنايی
6- فشارهای جانبی در اثر:
- فشار آب موجود درشكافها
- يخ زدن آب در شكافها
- آماس و تورم خاك
7- بروز تنشهای زود گذر در اثر:
- زمين لرزه
- ارتعاش حاصل از انفجار
- ارتعاش حاصل از عبور ماشين آلات و هواپيماها
2-1- 6-2 عوامل كاهنده مقاومت برشی
1- هوازدگی و ساير واكنشهای شيميايی و فيزيكی بصورت
- نرم شدن رسهای تركدار
- تخريب فيزيكی سنگهای دانهای (بر اثر يخبندان، انبساط حرارتی و. . . )
- هيدارته شدن كانیهای رسی (كاهش چسبندگی)، تورم و آماس
- تغييرات اساسی در خواص فيزيكی
- خشك شدن رسها و شيلها
- از بين رفتن سيمان دراثر انحلال به ويژه سيمانهای كربناته و سولفاته
2- تغييرات ساختاری در سنگها و خاكها شامل:
- ترك برداشتن شيل و رسهای مستحكم
- تغيير ماهيت لسها، ماسه و رسهای حساس
3- عوامل ارگانيك شامل:
- حفاری توسط حيوانات
- فشار ريشههای درختان
4- ساختار نامناسب هندسه شيب به علت:
- وجود ساختارهای خطی و طولی (گسلها، درزها، سطوح لايه بندي و. . . )
- جهت دامنهها
5- جنگل زدايی:
جنگلزدايی اثرات مثبت پوشش درختی درپايداری دامنهها را كاهش ميدهد. اين تاثيرات شامل تاثير ريشههای درختان در نگهداری مواد روی دامنه از طريق پنجه زن، كاهش رطوبت دامنه بر اثر تبخير و تعرق، كاهش سرعت نفوذ آب در خاك، محافظت دامنهها از تابش خورشيدی و تخريب و هوازدگی و. . . است.
2-1-7 پايداری دامنهای
سيستم دامنهای، نظامی از عناصر و تأثير و تأثر ديناميكی آنها بر يكديگر است كه باعث تغيير شكل اوليه دامنه شده و در نهايت به ايجاد شرايط تعادل و پايداری ميل دارد. در اين ميان عوامل چندی موجب بروز ناپايداری دردامنهها می شوند كه نيروی گرانش اصلیترين آنهاست. درصورت بروز شرايط ناپايداری، مواد دامنهای رو به پايين جابجا شده و لغزش و حركت تودهای رخ ميدهد.
مبانی نظری پايداری دامنهای بر اصول رياضی و دانش تغيير شكل مواد و جريانها (علم رئولوژی) استوار است. اصول بنيادهای آن را میتوان به تفصيل در كتب و نوشتههای مربوط به ژئوتكنيك و مكانيك خاك يافت. در اينجا تنها اشاره مختصری به مبانی نظری پايداری دامنهها و نيروهای مؤثر بر آن خواهد شد و سپس شرايط ذاتی و بنيادين مؤثر در لغزش بيان شده و نهايتاً مؤثر در زمين لغزش دستهبندی میشود.
مطالعه رفتار دامنهای بخشی از دانش رئولوژیي (علم جريان و تغيير شكل مواد) است كه در بر گيرنده مفاهيم نيروی مكانيكی و مقاومت میباشد. حركت مواد بر روی شيبها به صورت عام تابع قانون حركت مواد و اجسام بر روی سطوح شيب دار است. فرآيند حركت در طول سطوح (برش) ناميده ميشود. غالبا بصورت لغزيدگی است كه اصطكاك از آن ممانعت به عمل میآورد. شدت نيروهای مؤثر بر جسم يا ماده (تنش) ناميده میشود كه بصورت يك كميت برداری بوده و مشتمل بر دو نوع تنش عمودی و تنش مماسی يا برشی است. دامنهها اغلب در اثر اعمال نيرو بوسيله تنشهای برشی، در طول سطوح برشي مستقيم يا مدور ناپايدار ميشوند. مقدار مقاومت در برابر حركت روی دامنهها، تابعی از پايداری دامنههاست و پايداری در برابر تنشهای برشی، پايداری برشی ناميده میشود. (, 1993Alexander)
پايداری برشی تابع سه عامل اصلی زاويه اصطكاك داخلی، تنش مؤثر و همچسبی معرف فشردگی سيمانی و زنجيرههای ارتباطی الكتروشيميايی بين مواد است. هنگامی كه تنش مؤثر بر جسم يا مادهای افزايش يايد، آن جسم يا ماده به تدريج تغيير شكل میدهد. تغيير شكل در مواد طی سه مرحله اساسی الاستيك، پلاستيك و گسيختگی روی میدهد. چنانچه پس از رفع تنش مؤثر جسم يا ماده به حالت اوليه خود برگردد، اين حالت را الاستيك میگويند. اگر تنش مؤثر بر جسم از حالت كشسانی تجاوز كند، تغيير شكل خميری در جسم يا ماده رخ میدهد. اگر تنش مؤثر بر جسم بتدريج اضافه شود پس از مرحله خميری، شكستگی در جسم ايجاد شده و جسم يا ماده نهايتا گسيخته میشود. برای خاكها، رسها و مواد مشابه مراحل تغيير شكل به وسيله حدود آتربرگ نشان داده میشود. ميزان افزايش آب و رطوبت در اين گونه مواد باعث تغيير شكل آنها و بروز ناپايداری میشود. مراحل سه گانه اين حدود شامل حد چروكيدگی يا انقباض، حد مومسانی يا خميری و حد آبگونگی هستند كه در آنها بتدريج بر ميزان آب و رطوبت ماده افزوده میشود. در حالت كشسانی مقدار تنش مؤثر بر خاك يا توده مواد به حدی نيست كه تغيير شكل در آن ايجاد كند، لذا در اين حالت توده پايدار است. اگر وضعيت به حد چروكيدگی يا انقباض برسد يعنی حجم آب و مقدار تنش مؤثر افزايش يابد، آنگاه حركت اتفاق خواهد افتاده و توده ناپايدار ميگردد. بنابراين چنانچه تنش مؤثر و حجم آب افزايش يابند، در كنار اثر نيروی گرانش (ثقل)، ناپايداری توده می گردند. در اين هنگام تنها عامل اصطكاك و هم چسبی مواد در برابر حركت، مقاومت خواهد كرد. لذا چنانچه مجموع نيروهای محرك گسيختگی و ناپايداری يعنی نيروی گرانش (ناشی از شيب تند يا توده لغزنده سنگين)، تنشهای برشی و درصد آب و فشار آب منفذی بالا، بيشتر از مجموع نيروهای مقاومتی (اصطكاك و همچسبی) باشند، توده ناپايدار میگردد (كرم، 1380).
2-1-8 تعريف و مفهوم پهنهبندی خطر زمين لغزش(حركات دامنه اي)
منظور از پهنهبندی خطر زمين لغزش، تعيين احتمال نسبی رويداد زمين لغزش در منطقهای معين است، به اين معني كه نتيجه نهايی آن مستقيماً بيانكننده ميزان خسارات حاصله و يا خطرپذيری سازهها يا افراد نمیباشد بلكه نقشه پهنهبندی خطر زمين لغزش منطقه را بر اساس حساسيت به وقوع زمين لغزش طبقهبندی كرده و به وسيله آن میتوان مناطق با حساسيتهای مختلف به لغزش را شناسايی نمود (مهديفر، 1376، ص159).
2-1- 9 پيشينه ي تحقيق
در جهان و در دو دهه ي اخير، پديده ي حركات دامنه اي مورد توجه قرار گرفته است و اين مطالعات در منابع طبيعي از دهه ي 1960 و با تاكيد بر نقش پوشش گياهي در پايداري دامنه ها مورد بررسي گسترده قرار گرفته است (paradini و همكاران 1961، login) (1983، dunford) (1991، deGroff) (زكي زاده، 376، ص 120).
همچنين انجمن بين الملل زمين شناسي وابسته به يونسكو در سال 1990 هم اقدام به انتشار فهرست اصطلاحات يك زمين لغزش شاخص(Typical land slide) كرد كه در مقالاتي با همين عنوان مورد بررسي قرار گرفت.
در پارلمان زمين شناسي ماساچوست آمريكا هم در سال 1993 عوامل ژئوتكتونيك در ايجاد حركات دامنهاي طي دهه ي 60 ميلادي مورد مطالعه قرار گرفت (1953، fukouka)، (1953، peck)، (1969، zaruba).
در ايران و در سال هاي اخير درباره ي پهنه بندي خطر حركات دامنه اي تحقيقات فراواني صورت پذيرفته است كه از آن جمله مي توان به موارد زير اشاره نمود:
- شریفی و دریاباری، 1384، در مقاله خود در پهنه بندی خطر زمین لغزش بیان داشته که برای پهنهبندی خطر زمین لغزش و تهیه نقشه آن مطالعه موردی در حوزه آبخیز چاشم خطیر کوه واقع در شمال شهرستان سمنان انجام شد. در منطقه فوق ابتدا پس از تعیین حدود حوزه همراه با عملیات صحرایی کلیه زمین لغزشهای منطقه به ثبت رسیده و نقشه پراکنش نقطهای و سطحی آن تهیه شد. سپس براساس اصول مدل نیلسن در پهنهبندی خطر زمین لغزش نقشه شیب در سه کلاس 5-15، 0-5 و بیشتر از 15 درصد و نقشه زمینشناسی (نقشه واحدها یا نهشتههای لغزشی) در سه کلاس واحدهای لغزش کم یا بدون لغزش، واحدهای لغزشی واحدهای مستعد روانگرایی تهیه شده است. بر مبنای روش نیلسن از مقایسه و تلفیق دو نقشه شیب و نقشه واحدهای لغزشی، نقشه پهنهبندی خطر زمین لغزش با پنج پهنه پایدار، عموماً پایدار، به طور متوسط پایدار، به طور متوسط ناپایدار و مناطق مستعد روانگرایی تهیه شده است. مساحت هر یک از پهنههای ذکر شده به ترتیب 596، 69، 18، 62 و 94 هکتار میباشد. . ( تحقیقات جغرافیایی، شماره 76)
- شادفرو همکاران، 1387، بررسي و ارزيابي آماري دو متغيره و LNRF در پهنه بندي حوزه ي آبريز جنت رودبار اين تحقيق در حوضه ي جنت رودبار به وسعت حدود 5240 هكتار در شهرستان رامسر انتخاب گرديد كه در عكس عاي هوايي سالهاي 1373 و 1380، نفشه هاي توپوگرافي، زمين شناسي و عمليات ميداني با استفاده از GPS و نقشه ي پراكنش زمين لغزش ها (متغير وابسته) تهيه گرديد. همچنين لايه هاي اطلاعاتي شيب، زمين شناسي فاصله از گسل و جهت شيب بعنوان متغير مستقل در محيط GIS تهيه و رقومي شدند. از تلفيق متغيرهاي مستقل و وابسته مقدار لغزش در هر كلاس عامل محاسبه و وزن دهي طبقات بر اساس روابط موجود و مدل هاي آماري دو متغيره و LNRF صورت گرفت. در نهايت نقشهي پهنه بندي خطر زمين لغزش با نقشه هاي وزني حاصله و جمع جبري آن ها در مد ل هاي مختلف حاصل گرديد. نتايج حاصله از اين بررسي نشان داد كه بيشترين سطح لغزش در واحدهاي سنگي متشكل از لايه هاي مارن، رس، سيلت(90%) و در طبقات شيب 45%-70% (حدود45. 36 هكتار) و 15%-25%(حدود4. 25 هكتار) بوقوع پيوسته است. از سوي ديگر جهت هاي غربي و شمالي به ترتيب به ميزان46. 75 و 41. 5 هكتار و فاصله از گسل2-0 كيلومتر(حدود97%) ناپايداري ها را به خود اختصاص ميدهد. در اين تحقيق مجموع كيفيت(Qs)در مدل تراكم سطح به ميزان2. 01 و در مدل LNRF حدود1. 28 و در مدل ارزش اطلاعاتي حدود 1. 11 مي باشد. (مجله پژوهش و سازندگي در منابع طبيعي، شماره78 ، بهار87)
شريفي، رحمان، 1389، براي پهنه بندي خطر زمين لغزش و تهيه نقشه آن در حوزه آبخيز حسين آباد كالپوش واقع در شمال شرق شهرستان شاهرود انجام شد. در منطقه فوق ابتدا پس از تعيين حدود حوزه همراه با عمليات صحرايي و با استفاده از جي. پي. اس كليه زمين لغزشهاي منطقه به ثبت رسيده و نقشه پراكنش نقطه اي و سطحي آن تهيه شد.
سپس بر اساس اصول روش نيلسن در پهنه بندي خطر زمين لغزش نقشه شيب در سه كلاس كمتر از 5%، 5-15 درصد و بيشتر از 15 درصد و نقشه زمين شناسي (نقشه واحدها يا نهشته هاي لغزشي) در سه كلاس واحدهاي لغزش كم يا بدون لغزش، واحدهاي لغزشي و واحدهاي مستعد روان گرايي تهيه شده است. برمبناي مدل نيلسن از مقايسه و تلفيق دو نقشه شيب ونقشه واحدهاي لغزشي، نقشه پهنه بندي خطر زمين لغزش با پنج پهنه پايدار، عموماً پايدار، بطور متوسط پايدار، بطورمتوسط ناپايدار و مناطق مستعد روانگرايي تهيه شده كه مساحت زمين لغزش در هر يك از پهنه هاي ذكر شده به ترتيب362، 27، 41، 13 و 112 هكتار مي باشد.
- فريبا كرمي و همکاران، 1386، ارزيابي و پهنه بندي خطر حركات توده اي مواد در حوزه ي آبريز اوجان چاي اردبيل را بیان می کنند.
اين پژوهش به ارزيابي و پهنه بندي حركات توده اي مواد در حوضه ي زهكشي اوجان چاي مي پردازد و نتيجه ي آن با ارائه ي نقشه ي پهنه بندي حركات توده اي مواد و مميزي مناطق پرخطر، كم خطر سعي دارد برنامه ريزان و مديران اجرايي را به سوي برنامه ريزي و مديريت صحيح كاربري زمين سوق دهد. به اين ترتيب توسعهي بخشهاي مسكوني، كشاورزي، صنعتي و غيره در اراضي دور از مخاطرات ژئومرفولوژيكي تا حدودي امكان پذير خواهد شد. نقشه ي پهنه بندي بر اساس هشت متغير شيب، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده، فاصله از روستا يا شهر، ليتولوژي، كاربري زمين و بارش ارائه گرديده است. نتايج آن نشان مي دهد كه حدود39% منطقه ي مطالعاتي از نظر استعدادوقوع حركات توده اي مواد در محدوده ي خطر متوسط تا بسيار شديد قرار دارد. (مجله جغرافيا و توسعه، بهار و تابستان 86)
علیمحمدی، صفیه، 1386، پهنه بندی خطر زمین لغزش روشی است که جهت جلوگیری از بروز لغزش و خسارات ناشی از آن می تواند قبل ز بروز خطر، ما را در شناسایی مناطق خطرزا راهنمایی نماید. تا کنون برای پهنه بندی خطر زمین لغزش از مدل هاي زیادی استفاده شده است. مدلهای براب و نیلسن اصلاح شده از جمله این روشهاست. ارزیابی کارایی این دو مدل که در هر دو آنها از اطلاعات مشابه استفاده می شود، از اهداف این تحقیق است. حرکات توده ای در برخی موارد خطرات جانی و مالی در پی دارد. امروزه وقوع این پدیده در مناطق جنگلی شمال کشور و از جمله استان گلستان، بعلت کاهش و یا از بین رفتن پوشش گیاهی، به یک امر مشکل زا تبدیل شده است. عوامل زیادی در ایجاد این امر دخالت دارند که از آن جمله می توان به شیب، پوشش گیاهی، زمین شناسی، بارندگی و خاکشناسی اشاره نمود.
- محمود علايي طالقاني و همکاران، 1390، پهنه بندي و حساسيت دامنه ها به ناپايداري (لغزش) در حوضه ي آبريز جوانرود با استفاده از مدل آماري دو متغيره ي تراكم سطح در اين پژوهش از روش آماري دو متغيره تراكم سطح استفاده شده است. براي اين منظور ابتدا لايه هاي پراكنش 31 نقطه ي لغزشي به وقوع پيوسته در سطح حوضه به عنوان متغير وابسته و 8 لايه ي تاثير گذار بر وقوع لغزش مانند ليتولوژي، شيب، فاصله از جاده، فاصله از زهكش، فاصله از سكونتگاه، جهت گيري دامنه، شكل دامنه، مورفولوژي و كاربري اراضي به عنوان متغير هاي مستقل تهيه گرديدند. نقشه ي پهنه بندي پتانسيل لغزش در 4 سطح: خطر خيلي زياد، خطر زياد، خطر متوسط، خطر كم بدست آمد. نتايج نشان داده است كه از نظر ليتولوژي رخداد بيشترين مقدار لغزش بر روي دو واحد گورپي و راديولاريت بوده است. از لحاظ شيب، 18-6 درصد، از نظر جهت گيري دامنه، دامنه هاي روبه شمال شرق و از نظر شكل دامنه و كاربري اراضي تپه ماهوري با دامنه هاي محدب و منظم پوشيده از جنگل بلوط تخريب شده بيشترين مقدار تراكم لغزش رابه خود اختصاص داده اند. مهمترين نتيجه، تبعيت بيشترين تراكم نقاط لغزشي تا شعاع 200 متري از جاده و بسار زهكش ها بوده است. بر اساس اين نتايج حدود 65 درصد از اراضي حوضه ي جوانرود داراي پتانسيل لغزش با خطر زياد و خيلي زياد است. (جغرافيا و توسعه، شماره22، ارديبهشت 90، ص72-57 )
- ابراهيم مقيمي وهمکاران1387، ارزيابي پهنه بندي عوامل موثر در وقوع زمين لغزش دامنه هاي شمالي آلا داغ مطالعه ي موردي حوضه ي زهكشي چناران در استان خراسان شمالي.
پهنه بندي در اين تحقيق بر اساس عوامل موثر با مدل LIM انجام شده است. نتايج نشان داد كه بدليل وجود لايه هاي غير قابل نفوذ رسي، مارني و تبخيري و سيمان انحلال پذير كربناته در سازند شوريجه(Ksh) اين واحد سنگي با دارا بودن بيشترين وزن (Lnwi=2. 3341)عامل اساسي در لغزش خيزي حوضه است. سپس لايه هاي آبدار زيرزميني، افزايش وزن ناشي از رشد درختان تنومند در باغات، اثر غير مستقيم طيف ارتفاعي (1570-1715) و فرايندهاي حاصله، شيب مناسب)38-78. 7 درجه)، زيربري دامنه توسط رودخانه جناران و نقاط با برف ماندگار در قالب عوامل موثر در كاهش يا افزايش تنش برشي به ترتيب بيشترين تاثير را در زمين لغزش حوضه دارند. حدود 89. 35% لغزش هاي حوض در مناطق با پتانسيل خطر زمين لغزشي خيلي زياد واقع شده اند. (پژوهش هاي جغرافيايي، شماره 64، تابستان87، ص 75-53 )
- پهنهبندی زمين لغزش در استان گيلان پس از زلزله سال 1369 منجيل و وقوع چند زمين لغزش مهم در املش (لات ليل)، رودبار (جيرنده)، رحيمآباد (طول لات)، طي طراحی از سوی بنياد مسكن انقلاب اسلامي انجام شده (نوگل، سادات 1373) كه لغزشهاي استان روي نقشه 250000: 1 پياده گرديده است و در گزارش نهايی گيلان را به چند محدوده، خطرساز تقسيم نموده است، كه محدوده مورد مطالعه در اين پاياننامه جزو محدودههای با خطر بالا قلمداد شده است. پهنهبندي خطر زمين لغزش استان گيلان (سرور، جليلالدين 1385) براي سازمان مديريت و برنامهريزی، طی طرح آمايش سرزمينی، انجام شده، كه فعلاً نتايج آن منتشر نشده است. اين پهنهبندی با تركيبی از روش فازی، فراوانی دادهها صورت گرفته است.
منابع و مأخذ
آقا نباتی، سيدعلی؛1385، زمينشناسی ايران، تهران، انتشارات سازمان زمينشناسی واكتشافات معدني كشور، .
احمدي، حسن؛ طالب، علي ( 1380 ): بررسي عوامل مؤثر در ايجاد حرك تهاي تود هاي
افتخارنژاد، جمشيد؛1359، تفكيك بخشهاي مختلف ايران از نظر وضع ساختماني در ارتباط با حوضههاي رسوبي، نشريه انجمن نفت، شماره 82، .
بابكان، سولماز، 1385، پهنهبندي با استفاده از اكتشافات معدن، پاياننامه كارشناسي ارشد مهندسي دانشگاه تهران
ثروتی، محمدرضا؛ جليلالدين سرور، 1379، توصيف وتفسير نقشههاي توپوگرافي و زمينشناسي، انتشارات حرف نو.
جعفرپور، ابراهيم؛1356، پژوهشهاي اقليمي غرب ايران، تهران، انتشارات مؤسسه جغرافيا، شماره 15
چگيني، رباب؛1382، بررسي پديدههاي ژئوديناميك خطرساز (ناپايداري دامنهاي و زلزله) در بخش مركزي شهرستان قزوين با استفاده از سنجش از دور و سيستم اطلاعات جغرافيايي، پايننامه كارشناسي ارشد جغرافياي طبيعي (ژئومورفولوژي)، دانشگاه تربيت معلم، .
چوكلي، سليمان؛1383، تحليل ويژگيهاي ژئومورفولوژيكي حوضه آبريز قره گويز با تاكيد بر فرسايش و رسوب، پاياننامه كارشناسي ارشد جغرافياي طبيعي، دانشكده جغرافيا، دانشگاه تهران.
حائري، سيدمحسن؛ سميعي، اميرحسين؛ 1375، روش جديد پهنهبندي مناطق شيبدار در برابر خطر زمين لغزش با تكيه بر بررسي پهنهبندي استان مازندران، علوم زمين، شماره 23، سازمان زمينشناسي و اكتشافات معدني كشور.
حسنزاده، محمد؛1379، پهنهبندي خطر زمين لغزش حوزه شلمانرود در استان گيلان، پاياننامه كارشناسي ارشد، دانشگاه تهران.
حوضهي آبخيز شلمانرود در استان گيلا. ن مجله منابع طبيعي ايران. جلد 54. شماره 4
حيدريان، ليلا؛1386، هيدروژئومورفولوژي حوضه حسينآباد با تأكيد بر فرسايش ورسوب، پاياننامه كارشناسي ارشد، دانشگاه تهران.
راكعي، بابك؛ خامه چيان، ماشا. . . ؛ عبدالملكي، پرويز؛1382، پهنهبندي خطر زمين لغزش در منطقه سفيد گله (استان سمنان)، سومين كنفرانس زمينشناسي مهندسي و محيط زيست ايران، دانشگاه تربيت معلم.
رجائي، عبدالحميد؛1373، كاربرد ژئومورفولوژي درآمايش سرزمين و مديريت محيط، انتشارات قومس، .
رفاهي، حسينقلي؛1379، فرسايش آبي و كنترل آن، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، .
سازمان زمينشناسي واكتشافات معدني كشور، نقشههاي زمينشناسي رشت و لنگرود، مقياس 100000: 1.
سرور، جليلالدين؛1383، ارزيابی لغزش در باغهای چای نواحی كوهستانی شرق گيلان، مجله پژوهشهای جغرافيايی، انتشارات دانشگاه تهران
شريعت جعفری، محسن؛1375، زمين لغزش (مباني و اصول پايداري شیبها)، انتشارات سازه
عابدی، قاسم؛1377، بررسی بلايای طبيعی و نقش آن در توسعه پايدار با تأكيد بر ايران، سپهر، نشريه فني سازمان جغرافيايي كشور، دوره هفتم، شماره بيست وهشتم، زمستان
عليجانی، بهلول؛ 1379.، آب و هوای ايران (رشته جغرافيا)، تهران، انتشارات دانشگاه پيام نور، چاپ چهارم،
عليزاده، امين و ديگران؛1379، هوا و اقليمشناسی، مشهد انتشارات دانشگاه فردوسي، چاپ دوم،
غفاری، رامين؛1382، الويتبندی بحران در سكونتگاههای روستايی با روش (مطالعه موردي دهستان بازفت) فصلنامه مهندس مشاور، شماره 2
فيروز نخجواني، فيروز؛1351، مبارزه با فرسايش و اصلاح آبخيزها، دانشگاه تهران، چاپ اول
فيضنيا، سادات؛ احمدی، ح؛ حسنزاده نفوتی، 1380 ؛ پهنهبندی خطر زمين لغزش حوضه آبخيز شلمانرود در استان گيلان، مجله منابع طبيعي ايران، جلد 54، شماره 3
فيض نيا، سادات؛ احمدي، حسن؛ حسن زاده، محمد ( 1380 ): پهنه بندي خطر زمي نلغزش
كرم، عبدالامبر؛ 1380، مدلسازي كمي پهنهبندي خطر زمين لغزش در زاگرس چين خورده (مطالعه موردي حوضه آبخيز سرخون استان چهارمحال و بختياري)، رساله دكتري دانشگاه تربيت مدرس، بهار.
كرم، عبدالامير؛ كاربرد مدل تركيب خطي وزين (WLC) در پهنهبندي پتانسيل وقوع زمين لغزش، مجله جغرافيا و توسعه، ص 146 – 131
كمك پناه، علي؛ منتظر القائم، سعيد؛1383، مجموعه مقالات اولين كارگاه تخصصي بررسي راهبردهاي كاهش خسارات زمين لغزش در كشور، مؤسسه بيناللملي زلزلهشناسي و مهندسي زلزله، مؤسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، تهران، چاپ اول، .
كوك، آريو؛ دوركمپ، جي سي؛ 1377، ترجمه شاپور گودرزينژاد، ژئومورفولوژي ومديريت محيط، تهران، انتشارات سمت، .
گروه مطالعه امور زمين لغزشها، شركت خدمات مهندسي جهاد؛ 1384. تهيه نقشه پهنهبندي خطر زمين لغزش در توجيهي حوضه آبخيز پلرود در مقياس 150000: 1، (خلاصه گزارش نهايي)، خرداد
محمودي، فرجالله؛ ژئومورفولوژي ديناميك، تهران، انتشارات دانشگاه پيام نور، چاپ ششم
محمودي، فرجالله؛1379، ژئومورفولوژي ساختماني، تهران، انتشارات دانشگاه پيام نور، چاپ چهارم.
مخدوم، مجيد؛1377، زيستن در محيط زيست، انتشارات دانشگاه تهران
مديريت آبخيزداري استان گيلان، 1376، اصلاح كاربري اراضي استان گيلان، مقياس 250000: 1، 77.
معماريان ح. 1384، زمين شناسي مهندسي و ژئوتکنيک، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ چهارم،
معماريان ح.، زمين شناسي مهندسي و ژئوتکنيک، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ چهارم، 1384
معماريان، حسين؛1377، زمينشناسي براي مهندسين، انتشارات دانشگاه تهران، .
منطقه اردبيل استان چهارمحال و بختياري). مجله منابع طبيعي ايران. جلد 4. شماره 4)
موحد دانش، علياصغر؛1382، هيدرولوژي آبهاي سطحي ايران، تهران، سمت، چاپ دوم.
مهديفر، محمدرضا؛ م، فاطمي عقدا؛1376، كاربرد تحليلي مجموعههاي فازي در پهنهبندي خطر زمين لغزش و شرح سيستم كامپيوتري تهيه شده، مجموعه مقالات دويمن سمينار زمين لغزه و كاهش خساراتهاي آن، مؤسسه بينالمللي زلزلهشناسي و مهندسي زلزله، مؤسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، تهران، چاپ اول، .
ناطقي الهي، ف؛ 1378، مديريت بحران زمين لرزه درايران، پژوهشگاه بينالمللي زلزلهشناسي و مهندسي زلزله.
نبوی، محمدحسين، 1355، ديباچهای بر زمينشناسی ايران، انتشارات سازمان زمينشناسی كشور.
نيكانديش، نسرين؛1378، نتايج تحقيق برخی محققين در مورد عوامل هيدرواقليم در وقوع زمين لغزشها، فصلنامه تحقيقات جغرافيايی، ص 268.
وزارت كشاورزي، 1371، سازمان تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي، مؤسسه تحقيقات خاك و آب، نقشه مطالعات ارزيابي منابع و استعداد اراضي استان گيلان، تهيه براي چاپ رنگي: ايرج ملازاده، عضو هيأت علمي مؤسسه تحقيقات خاك و آب، مقياس 250000: 1، سال.
ERDE. 134:123 – 146.
Glade,T(2003): Vulnerability assessment in landslide risk analysis. DIE
Larsen,M. G. and J. E(1997): How wide is a road? The association of roads and
mass wasting in a forested mountaion,Ear. Sur. Pro. and Landforms, Vol: 22.
Mathewson, AN INTRODUCTION TO ENGINEERING GEOLOGY, 1981
Mathewson, AN INTRODUCTION TO ENGINEERING GEOLOGY, 1981