پیشینه و مبانی نظری ضرورت و اهمیت تعلیم و تربیت اسلامی

پیشینه و مبانی نظری ضرورت و اهمیت تعلیم و تربیت اسلامی (docx) 47 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 47 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

مبانی نظری وپیشینه تحقیق ضرورت و اهمیت تعلیم و تربیت اسلامی فصل دوم 12 سابقة موضوع تحقیق 13 ضرورت و اهمیت تعلیم و تربیت 14 تعلیم و تربیت در اسلام 15 مهمترین مراکز تعلیم و تربیت 16 دین چیست؟ 17 ویژگیهای روش اسلامی19 تعریف تربیت20 ویژگیهای تعلیم و تربیت اسلامی 21 تفاوتهای فردی از نظر قرآن کریم 25 انواع وراثت 27 ویژگیهای رفاقت جوانان31 مراحل تربیت32 اهمیت تربیت کودک در خردسالی33 پرورش ایمان و اخلاق33 اهمیت رورش و تربیت اسلامی34 احترام به شخصیت کودکان35 نتایج کرامت و یا حقارت شخصیت37 تحولات فرهنگ و تعلیم و تربیت38 احتیاجات جامعه و تعلیم و تربیت40 فلسفه اجتماعی و تعلیم و تربیت41 تنبیه غیر بدنی 42 تشویق46 نیاز کودکان به تحسین49 آیا تربیت امکان پذیر نیست50 روش الگویی52 تربیت در گذشته53 تعلیم و تربیت نوین54 بازیابی فکری55 اجتماعی ساختن محیط تربیتی55 تحول تربیتی چگونه به وجود آمد؟56 پرورش اخلاقی58 تربیت اجتماعی59 نقش بازی در تربیت60 مسؤولان تربیت و مسؤولیت سنگین آنها61 عوامل مؤثر در تربیت و ضرورت هماهنگی بین آنها سابقة موضوع تحقیق در این فصل ابتدا تعریف دین تربیت ویژگیهای روش اسلامی تعلیم و تربیت بعضی تعلیم و تربیت را انتقال معلومات و مهارتها می دانند. عده ای تصور می کنند تعلیم و تربیت یعنی تشکیل عادات و صفحات معین در فرد پاره ای تعلیم و تربیت را آشکار ساختن استعدادهای فرد می دانند. بین مربیان اشخاصی هستند که تصور می کنند تعلیم و تربیت یعنی آماده کردن فرد برای زندگی اجتماع معین و آشنا ساختن وی به آداب و رسوم و عقاید و افکار خاص بعضی از مربیان تعلیم و تربیت را عبارت از ایجاد و تأسیس محیط مساعد برای ارضای رغبتها و تمایلات شخصی فرد می دانند به نظر عده ا تعلیم و تربیت رهایی یافتن فرد از آداب و قیود اجتماعی و فراهم کردن وضع طبیعی برای اوست علاوه بر این تعاریف نظریات صحیح دربارة ماهیت تعلیم و تربیت گفته اند : تعلیم و تربیت راهنمای جنبه هایی مختلف رشد شخصیت فرد، یعنی جنبه بدنی جنبه عقلانی، جنبه عاطفی، جنبه اجتماعی ، جنبه دینی ، جنبه هنری و جنبه اخلاقی است . اما از دیدگاه اسلام تعلیم و تربیت عبارت از مجموعه ای اعمال یا تأثیرات عمدی و هدفدار یک انسان (مربی) بر انسان دیگر متربی ، بویژه عمل یا تأثیر فرد بالغ و مجرب بر کودک و نوجوان به منظور ایجاد صفات اخلاقی و علمی، یا مهارتهای حرفه ای به عبارت دیگری ؛ تعلیم و تربیت عبارت است از فراهم کردن زمینه ها و عوامل به فضلیت رساندن با شکوفا ساختن استعدادهای شخص در جهت رشد و تکامل اختیاری او به سوی هدفهای مطلوب و بر اساس برنامه ای سنجیده شده. ضرورت و اهمیت تعلیم و تربیت نقش شگفت انگیز تعلیم و تربیت در زنذگی انسان و حتی حیوان، بر هیچ خردمندی پوشیده نیست و تاکنون هم ضرورت آن مورد تردید قرار نگرفته است چرا که تعلیم و تربیت صحیح می تواند فرد را به اوج ارزش ها برساند و اگر غلط افتد وی را به سقوط کشاند، زیرا آدمی در آغاز ولادتش فاقد علم و ادراک و تربیت و کمال است و به تدریج با تعلیم و تربیت مستقیم و غیر مستقیم استعدادهای بالقوة او به فعلیت می رسد و رشد و تکامل می یابد چنانکه قرآن مجید می فرماید : « والله اخرجکم من بطون امهاتکم لاتعلمون شیئاَ و جعل لکم السمع و الابصار و الافیده لعلکم تشکرون». و خداوند شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد، در حالی که هیچ نمی دانستید و برای شما گوش و دیدگان و دلها قرار داد تا شکرگزار باشید.» از این رو مکتب اسلام برای تربیت در تمام مراحل و مقاطع زندگی دستورهای ویژه ای داده است تا انسان از کودکی در کانون خانواده و در آغوش والدین ، معلم و فرهنگ محیط، تعلیم و تربیت مناسب و لازم را ببیند و برای مراحل عالیتر زندگی انسانی آماده شود و پرورش یابد. بر اساس شکوفایی استعدادها و ارزش های والای انسانی مبتنی بر تعلیم و تربیت است و انسان شدن انسان و وصولش به کمال نهایی همه مرهون تعلیم و تربیت صحیح است. تعلیم و تربیت در اسلام نخستین حرکت در مسیر تعلیم و تربیت اسلامی با پیغمبر اکرم (ص) بوده است پیغمبر اسلام ضمن انجام رسالت و دعوت به دین جدید، همچنین رهبر و رئیس حکومت، مربی و معلم با نفوذ نیز بود. زیرا در آسنانه قرن هفتم میلادی اختر تعلیم و تربیت به گونة دیگری رقم خورد اولین آیات وحی بر پیامبر گرامی اسلام (ص) نازل گردید و با خطاب مبارک «اقراء و ربک الاکرم الذی علم بالقلم ، علم الانسان ما لم یعلم، تعلیم و تربیت منشاء الهی یافت و به تعبیر برخی از عالمان و اندیشمندان اسلامی از اشرف ضاعات عالم شد. در همین آیات اولیه به عنوان نخستین سند مدون تعلیم و تربیت اسلامی بر دو عنصر بنیاد دین تعلیم و تربیت یعنی کسب دانش و از یک سو تعالی انسانی از سوی دیگر تأکید می شود. روش تعلیم و تربیت در ایران بعد از اسلام پس از ظهور نهضت اسلامی یعنی از عهد پیشوای اسلام و خلفای راشدین تا قرن دوم و سوم هجری مهمترین مرکز تجمع و تعلیم و تربیت مسلمانان «مسجد» بود در ایران نیز در غالب بلاد مهم نظیر بخارا، نیشابور و بلخ و غیره مساجد بزرگی وجود داشت که در آن جا مدرسان بزرگ به کار تعلیم و تربیت مشغول بوده اند غیر از مساجد که قرنها مرکز تعلیم و تربیت مسلمانان بود از قرن چهارم به بعد ایرانیان برای تعلیم و دانش ها و علوم معموله عصر خویش، به تأسیس مدارس جدیدی مبادرت کردن، در شاهنامه فردوسی در موارد مختلف از لغت فرهنگ و فرهنگیان و روش تعلیم و تربیت کودکان سخن به میان آمده است. مهمترین مراکز تعلیم و تربیت : در آغاز نهضت اسلامی برخلاف روزگار ما، برای تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان دانشجو و طلاب، محل و ساختمان مخصوصی آماده و مهیا نمی کردند، بلکه چون تعلیم و تربیت ریشه و بنیان مذهبی داشت را داوطلبان علوم دینی در مساجد، محفلها و حلقاتی تشکیل می دادند و اوقات تعلیم و موقعی بود که مردم از عبادت فارغ شده رو به مسجد نیاز نداشتند هر استادی به ستونی تکیه می زد یا در گوشه ای رواق می نشست و تعمین گرد او حلقه می زدند. برای تعلیم الفباء و کلام ا... در عده ای از مساجد مکتب بر پا می شد. شرط ورود به مکتب فقط این بود که کودک از عهده شست و شو و طهارت خود برآید بنابراین معمولاً پنج تا شش سالگی طفل را به مکتب می گذاشتند. بعضی از مکاتب در خانة مکتب دار و برخی در دکانها تشکیل می شد. دین چیست؟ در قاموس و فرهنگهای عربی دین و مشتقات آن به مفاهیم مختلفی از قبیل اعتقاد، قهر، حکم و داوری، سیاست و تدبیرها محاسبه، خلق و عادت، مجازات، طاعت، خضوع و جز آنها معنی شده است که همة آنها با مفهوم دیانت در محاورات و مکالمات امروزة ما مرادف می باشد، در قرآن نیز دین به معنی شریعت و آئین و جز ایر و حساب و جز آنها به کار رفته است، چنانکه کلمة دین در آیة «اِن الدین عندا… لاسلام» به معنی شریعت است، و در آیة «مالک یوم الدین» به معنی حساب و جزاء می باشد. بشر در هر عصری به این نیازمند است : یکی از نکاتیکه قرآن در این مورد بدان اشاره کرده است آیه «فاقم وجهک للدین حنیفاً فطره ا… التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق ا… ذللک الدین القیم و لکن اکر الناس لایعلمون» خداوند در این آیه یادآوری می کند : دین ، هماهنگ با فطرت و طبیعت انسانی و بنابراین همیشه بصورت یک احتیاج قطعی و ضروری بشر، خودنمائی می کند. تربیت و اقسام آن تربیت عبارت از پرورش کودک در تمام نواحی وجود او است. جهات وجودی یک کودک، متعدد است. و بنابراین تربیت و پرورش برحسب این جهات مختلف خواهد بود. پرورش بدنی : برای آنکه کودک سالم و نیرومند باشد و بتواند در مقابل بیماریها مقاومت نماید. پرورش عقلی : تا سطح تفکر و ادراک کودک بالا رفته و نسبت به اشیاء و امور دارای رأی صحیح و نظر عمیق، و توانائی بر استدلال منطقی شود. پرورش اخلاقی : وقتی افراد یک جامعه – از نظر جسم و روح و عقل – سالم باشند، آن جامعه مترقی، و از انحراف مصون خواهد بود. وظیفه تربیت این است که سلامتی در این افراد را حفظ نموده و وجدان آنها را برای آنکه دارای احساس و شعور دقیق و رقیق گردند تغذیه کند. و میان فرد و محیط هماهنگی و تناسب ایجاد نماید. عوامل تربیت خانه یا خانواده مدرسه به جمعیت های دینی و اخلاقی عوامل پیش بینی نشده. تربیت عقل در تعلیمات اسلامی برای پرورش عقل، اسلوب های خاصی رعایت شده است ، اولاً باید گفت: خداوند در قرآن مجید می فرماید و پیروی مکن از آنچه به آن علم و یقین نداری هر گوش و چشم و دل (عقل) همة آنها مستقل اداء وظایف خود می باشند. محیط تربیت محیط مساوی به محیط معنوی محیط خانه و خانواده محیط رفاقت و معاشرت محیط مدرسه اهمیت تربیت اخلاقی اخلاق از دین ریشه می گیرد. دین و اخلاق دو حقیقتی هستند که در دریافت اسلامی و سایر ادیان دیگر از هم جدائی ندارد. اسلام منطق خود را در مسایل اخلاقی گسترش داده و از بنیادهای اخلاقی برای رفتار انسانی و انگیزه های آن بحث کرده است. ویژگیهای روش اسلامی طریقة اسلام برای تربیت عبارتست از رسیدگی همه جانبة سرشت و آفرینش بشر که هیچ چیز را در این میان به جای نگذاشته از هیچ چیز غفلت نمی کند. هم بر تربیت جسمش می پردازد هم عقل و هم روانش، هم شامل زندگانی معنوی اوست و هم حیات مادی، و بالاخره سرتاسر فعالیتهای او را در بر می گیرد . تمام وجود بشر را آنطور که هست و آنچنانکه خدا آفریده مورد توجه قرار می دهد. با همان سرشتی که از ابتدا خدا آفریده است. هیچ جزئی از آن را مورد غفلت قرار نمی دهد، و اگر استعدادی در ترکیب اصیل آن نباشد بر او تحمیل نمی کند. روش عبادت از بارزترین خصوصیات روش اسلامی، روش عبادت است، ولی عبادت در اینجا احتیاج به توضیح دارد. باید دانست که عبارت منحصر به آداب و رسوم تعبدی معروف مانند نماز و روزه و زکات. نیست بلکه دارای معنی بسیار عمیق تر و شامل تری است، و آن عبارتست از پیوند همیشگی با خدا سراسر روش تربیتی در حقیقت همان پیوند است همة فروع و شعبه های تربیت از آن سرچشمه گرفته بازگشت همة آنها هم در پایان کار به سوی آنست. تعریف تربیت تربیت عبارتست از فراهم کردن زمینه ها و عوامل برای به فعلیت رساندن و شکوفا نمودن استعدادهای انسان در جهت مطلوب. تعریف تعلیم تعلیم عبارتست از فراهم کردن زمینه ها و عوامل برای اینکه متعلم دانشی را واجد شود. اهمیت تربیت از نظر پیشوایان اسلام پیشوایان گرامی اسلام (ع) از همان ابتدا مسأله (تربیت و هدایت) مردم را در رأس برنامه های خود قرار می دادند. معاویه بن عمار گوید : به امام صادق (ع) عرض کردن شخصی حدیث شما را نقل می کند بصورتی که در میان مردم پخش می شود و در نتیجه آن دلهای مردم و خصوصاً شیعیان شما آرامش و قدرتی می گیرد، در حالیکه ممکن است عابدی از شیعیان شما چنین حرکتی را نداشته باشد، کدام افضل است؟ امام صادق (علیه السلام) در جواب فرمود : « کسی که حدیث ما را نقل می کند تا دلهای شیعیان و سایر مردم از آن قدرتی بگیرد، مقامش از هزار عباد بالاتر است.» اهمیت تعلیم از دیدگاه معصومین (ع) پیرامون اهمیت «تعلیم » و مقام والای معلم، در سیرة معصومین (ع) و سخنان ایشان وی می گردد. ویژگیهای تعلیم و تربیت اسلامی تزکیه و اصلاح خویش 2- هدایت و حفاظت از دیگران 3- خدا را برخود و بر جزء جزء رفتار خویش ناظر داشتن 4- اولویت حیات اخروی در عین تأمین حیات دنیوی 5- جامعیت و شمول 6- اختصاصی نبودن تحصیل علم 7- تحصیل علم در هر زمان و مکان 8- اشتمال بر علم و عقل و تجربه 9- جهانی و جاودانی بودن 10- قابلیت تحقیق و اجرا اهداف تعلیم و تربیت اسلامی ضرورت و نقش هدفها برای شروع هر کاری، قبل از هر چیز باید اهداف آن کار مشخص باشد و دقیقاً بدانیم که هدف ما از انجام آن کار چیست تا از وسائل و راهها و روشهائی در انجام آن کار استفاده کنیم که در جهت تحقق اهداف مورد نظر باشد. اگر بخواهیم قسمتی از بدن یک انسان را اجرا می کنیم ابتدا باید هدف از جراحی را مشخص کنیم تا برای نیل به آن با ایجاد شرایط لازم، از وسائل و ابزار جراحی به طریق استفاده نمائیم که هدف مورد نظر تأمین گردد. تعلیم و تربیت نیز چنین است. برای آنکه تربیت خویش را آغاز کنیم ما ابتدا باید مطالب فراوانی جلب نظر می کند که در این مختصر به ذکر چند نمونه از آنها اکتفا می کنیم. ذکر همین خلاصه، حاکی از جایگاه رفیع معلم و اهمیت «تعلیم»از دیدگاه اسلام است. امام حسین (ع) به ابوعبد الرحمن سلمی که معلم قرآن بود و به یکی از فرزندان آن حضرت سورة حمد را یاد داده بود، هدایای فراوانی عطا فرمود و هنگامی که مردم با تعجب گفتند که این معلم در خور چنین هدایائی نبود، حضرت جمله ای فرمود که ارزش این جمله به مراتب بیشتر از آن جوائز بود و مقام چنین معلمی را بیشتر تثبیت می کرد و فرمود : «آنچه را که من در مقابل این تعلیم و آموختن تقدیم داشتم کجا و آنچه را که او به کودک من عطا کرده است کجا.» رسول گرامی اسلام (ص) در اهمیت «تعلیم» می فرماید : «هیچ صدقه و بخششی از لحاظ میزان پاداش و بازدة معنوی نمی تواند با نشر و تعلیم علم، برابری کند.» همچنین فرمود: « هرگونه هدیه و ارمغانی که یک فرد مسلمان به برادر دینی خود اهدا می کند، برتر و والاتر از سخن حکمت آمیز نیست، سخنی که خداوند از رهگذر آن بر مراتب هدایت آن برادر ایمانی افزوده و از گمراهی او جلوگیری می کند.» امام صادق فرمود : اگر کسی راه و رسم خیر و نیکی را به شخصی تعلیم دهد هم وزن پاداش کار نیک او، اجر و پاداشی عاید هدف از تربیت او را مشخص نمائیم. بدانیم چگونه انسانی می خواهیم بپروریم و بر فرض که تربیت مؤثر واقع شد در او چه تغییری حاصل می شود؟ تا با توجه به این هدفها ، برنامة همه جانبه و هماهنگی طرح ریزی کرده و با روش مطلوب به اجرای آن بپردازیم. مزایا و محدودیتهای اهداف دور و نزدیک هدف ما نقطه ای است که آدمی برای وصول به آن در حرکت و تلاش است، محرک و مشوق آدمی به کار و فعالیت و راهنمای او در حرکت است. این نقطه گاهی با ما فاصلة کمی دارد و به عبارت دیگر، هدف قریب و سریع الوصول است و زمانی فاصلة آن از ما بسی دور و همچون ستاره ای دور از دسترس است. هدف غائی هدف غائی تربیت و تعلیم اسلامی آن است که مقدمات حرکت و هدایت آدمی را در صراط مستقیم پرستش پروردگار فراهم آورد و معراج او را به مرحله کمال انسانی آسان سازد و راه بازگشت به احسن تقویمی را که بنیاد آفرینش وی بر آن استوار است، هموار کند و به یاری عمل صالح از مراحل و مدارج علم و ایمان بگذراند و هر لحظه بیشتر به خدا که مقصد نهائی این سیر و سلوک است، نزدیک نماید. اهداف کلی انسان در مقام سعی عمل و قلبی و عقلی، برای وصول به حق همواره در برابر سه امر مرتبط با یکدیگر قرار می گیرد که در عین حال هم مجاب و هم وسیلة تقرب، هم مانع و هم سبب نیل به هدفند. این امور عبارتند از : خود انسان با همة استعدادها و امکاناتش جامعة بشری و تاریخ آن طبیعت اهداف کلی تعلیم و تربیت مانند موجی از دریای هدف غائی آن سربرمی آورند و همچون مجموعه ای هماهنگ و مرتبط با یکدیگر بر پایة این هدف استوار، حول محورش در جنبشند. بنا بر آنچه گذشت به منظور وصل به هدف غائی تعلیم و تربیت که : تسهیل سیر صعودی و متعالی انسان و تسریع حرکت و هدایت وی در صراط مستقیم پرستش پروردگار عالم است، هدفهای زمینه ساز زیر باید همواره در عمل مدنظر باشد و بخش نخست این اهداف به عنوان امور تلقی شود. زیرا این هدف نسبت به هدفهای دیگر و در ارتباط با هدف غائی، جنبه زیر بنائی و راهگشائی دارد. تعلیم و تربیت باید بر معرفت و ایمان به خدای یکتا و اعتقاد به اسلام و قرآن متنبی باشد و عمل طبق شرایطی را که ایمانی این چنین اقتضاد کند، بینجامد. تفاوتهای فردی از نظر قرآن کریم در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که تفاوتها و برتری بین افراد را برای ما تشریح می کند، تفاوتهای در خلقت و در عمل و در محیط های گوناگون. شکی نیست که این تفاوتهای بین افراد ناشی از حکمت الهی است، زیرا همین تفاوتها است که انسان و اجتماع را به سوی تطور و تکامل مستمر سوق می دهد، بطوی که اگر بشر مانند زنبور عسل، یکنواخت خلق شده بود، حس فرقی طلبی وبلندپروازی انسانی در نهاد او وجود نمی داشت و در آن صورت قطور و ترقی برای انسان نبود، در نتیجه انسان بر سایر مخلوقات علو و برتری نمی داشت. حضرت علی (ع) فرمود : « خیر مردم در تفاوت آنهاست و اگر همه مساوی باشند هلاک می شوند.» آموزش و پرورش برحسب تفاوتهای فردی با توجه به اینکه افراد انسانی متفاوت آفریده شده اند و هریک دارای توانائیها و طاقتها وامکانات متفاوتی نسبت به دیگری است، لذا مربی شایسته کسی است که تدابیر اصلاحی خویش را در تعلیم و تربیت متربی خویش بر اساس توانائیهای او تنظیم کند و هیچگاه بیش از قدرت و امکانات وی بر او تحمیل ننماید. عوامل مؤثر در تربیت وراثت بشر از دیر زمانی به این نکته متوجه بوده است که موجود زنده، بسیاری از صفات خصائص خود رابه نسل بعد منتقل می کند و در واقع نسل بعد وارث صفات نسل قبل است. وراثت از دیدگاه احادیث رسول اکرم (ص) فرمود : «ببنید نطفة خودتان را در چه محل مستقر می کنید، از قانون وراثت غافل مباشید، توجه کنید زمینة پاکی باشد تا فرزندان شما صفات ناپسند نشوند.» علی (ع) فرمود : «سجایای اخلاقی دلیل پاکی و فضلیت ریشة خانوادگی است.» محمد حنیفه فرزند علی بن ابیطالب (ع) در جنگ جمل پرچمدار لشکر بود. علی (ع) به او فرمان حمله داد. محمد حنیفه حمله کرد ولی دشمن با ضربات نیزه و تیر جلو عملدار را گرفت. محمد از پیشروی بازماند. حضرت خود را به او رساند و فرمود: از ضربات دشمن مترس، حمله کن. قدری پیشروی کرد ولی باز متوقف شد. علی (ع) از ضعف فرزندش سخت آزرده خاطر شد، نزدیک آمد. «با قبضة شمشیر بدوشش کوبید و فرمود : این ضعف و ترس را از مادرت به ارث برده ای» انواع وراثت الف – وراثت خصوصیاتی : وراثتی است که با جسم پیوستگی دارد مانند گروه خون ، شکل طول قامت، رنگ صورت و مو و چشم، فرم صورت و امثال آن بنابراین اگر پدر و مادری سیاه پوست باشند، فرزند آنها نیز سیاه پوست خواهد بود. ب- وراثت عقلی : تردیدی نیست که افراد در یک خانوادة بشری با افراد خانوادة دیگر در بسیاری از خصوصیات عقلانی و روانی فرق دارند، برخی از آنها دچار ضعف عقلی و جنون هستند، و بعضی برخلاف آن. پس بعضی از خصوصیات عقلی از طریق وراثت به فرزندان منتقل می شود. لذا پیامبر اکرم (ص) فرمود : «ازدواج با زنهای احمق و کم هوش اجتناب کنید، زیرا مصاحبت با آنها ناگوار و فرزندی که از او متولد م شود تباه و بی ارزش است.» چ)وراثت اخلاقی : سجایای اخلاقی و صفات پسندیده با سیئات اخلاقی و ملکات ناپسند پدران و مادران نیز در فرزندان زمینه هایی را ایجاد می کند. پدران و مادران شجاع و سخی فداکار و خدمتگذار اغلب فرزندان پر مایه و با فضلیت می آورند برعکس از خاندانهای بخیل و زبون، خودخواه و ترسو بیشتر بچه هایی پست و فرومایه متولد می شوند. جلوگیری اسلام از وراثت ناپسند یکی از صفات خطرناکی که از راه وراثت به فرزندان منتقل می شود جنون است، پدر و مادر دیوانه فرزند دیوانه می آورند و این خود قانون اجتناب ناپذیر طبیعت است. مولود دیوانه نه تنها خودش بدبخت است بلکه می تواند منشا بدبختی جامعه شود. محیط تربیت محیط عبارت از هر امری است که انسان را احاطه کرده است، بنابراین هرچه که انسان رشد می کند دایره محیط او وسعت می یابد. اقسام عوامل محیط در محیط غیر انسانی: محیط غیرانسانی، کلیة عوامل غیرانسانی است که به گونه ای مستقیم یا غیرمستقیم در امر تربیت مؤثرند. در بین عوامل و پدیده های غیرانسانی ، عواملی وجود دارند که نشأت یافته از انسانند مثل وسائل ارتباط جمعی و یا مجلات و روزنامه ها اما در این تقسیم بندی اعتباری ما آنها جزو محیط غیرانسانی قرار می گیرند. از این دسته ، عوامل زیر را می توان برشمرد : الف) وسائل ارتباط جمعی : که به دو دستة جدید و قدیم قابل تقسیم اند. از وسایل جدید می توان رادیو ، تلویزیون و فیلم و سینما را نام برد که نقشی حیرت انگیز در ایجاد تحویل و تغییر در فرد دارند. ایدئولوژی و فرهنگ : آدمی به صورتی ناخودآگاه و گاهی هم آگاهانه تحت تأثیر آداب و عادات سنن و شعائر جامعه خویش است. ج – عوامل جغرافیائی و طبیعی شرایط مختلف جغرافیائی و طبیعی بر روی انسانها، مؤثر هستند. به عنوان مثال در محیط کوهستانی به علت وضع خاص صخره ها و کوه راهها، جهندگی و دوندگی خاصی لازم است، لذا افرادی که در کوهستانها زندگی می کنند. از افرادی که در دشت به علت شرایط محیطی نیاز به چنین تحرکی ندارند، مقاوم ترند. محیط انسانی : منظور از محیط انسانی با کلیة افرادی هستند که فرد مورد تربیت را احاطه کرده اند. از قبیل پدر، مادر، خواهر، برادر تا معلم و مدیر، رهبر و ... مهمترین عوامل مؤثر در تربیت انسان، عوامل انسانی هستند. بر اساس اینکه افراد عامل به تعالیم مکتب باشند یا مخالف آن؟ تابع تعصبات و تقلیدهای کورکورانه باشند یا بالعکس؟ و نیز بر اساس سطوح اندیشه و فرهنگ و نوع فکر و فلسفة آنها نوع تربیت نیز مختلف خواهد بود. این عوامل را می توان در مورد زیر خلاصه کرد : الف- محیط خانه و خانواده : تأثیر محیط خانواده بر کودک دارای اهمیت خاصی است، زیرا اولاً کودک در این مرحله بسیار تأثیر پذیر است و قابلیت انعطاف او زیاد می باشد. ثانیاً در این دوران، کودک بیش از همة اوقات در محیط خانه و با افراد خانواده تماس و برخورد دارد. کودک، دین خانواده را می پذیرد. و دین در رفتار و افکار و بصیرت او در زندگی مؤثر خواهد بود، پیغمبر اسلام (ص) فرمود » کُلُّ مَولودٍ یُولَدُ عَلَی الفطِره مَتی یکُونَ اَبَواهُ یُهَودِِِِّ اِنه وَ ینصّرانهٍ. «هر نوزادی به فطرت اسلام و توحید متولد می شود، آنگاه پدر و مادر او را به یهودیت و نصرانیت گرایش می دهند و از راه فطرت منحرف می سازند.» ب) محیط رفاقت و معاشرت رسول اکرم (ص) فرمود : « هر انسانی از دین روش دوست و همنشین اش پیروی می کند. » «سعادتمندترین مردم کسی است که با مردمی بزرگوار مخالفت و آمیزش و معاشرت داشته باشد.» علی علیه السلام در تامة خود به حارث همدانی توصیه کرده است. «از رفاقت با کسانیکه افکارشان خطا و اعمالشان ناپسند است برحذر باش. چه آدمی به رویه و روش رفیقش خو می گیرد و به افکار و اعمال وی معتاد می شود.» ویژگیهای رفاقت جوانان حضرت علی (ع) فرمود : « کسیکه پس از آزمایش صحیح، کسی را به دوستی برگزیند، رفاقتش پایدار و مودتش استوار خواهد ماند.» حضرت علی (ع) فرمود : «کسیکه ناسنجیده با دیگران پیمان دوستی می بندد ناچار باید به رفاقت اشرار و افراد فاسد تن در دهد.» حضرت علی (ع) فرمود : «ضرر و زودرس و دیررس حجاجت و خودسری از زیان هرچیزی زیادتر است.» «امام صادق (ع) به بعضی از اصحاب خود فرمود. دوست خود را از اسرار زندگیت آگاه ممکن مگر آن سری که اگ به فرض دشمنت بداند به تو زیان نمی رسد، زیرا دوست کنونی ممکن است رورسی دشمن تو گردد.» حضرت علی (ع) فرمود : « با دوست مورد علاقه ات به مدارا و با حفظ مصلحت اظهار دوستی کن، شاید روزی دشمنت شود و به مخالفت برخیزد و نیز در اظهار بی مهری نسبت به کسیکه مورد خشمت قرار گرفته مدارا کن چه ممکن است روزی تیرگی از میان برود و مورد علاقه و ثبت واقع شود. سهم وراثت و محیط در فرد رسول اکرم (ص) می فرمود : وَالسَّعیدُ مَن وعظَ بِغیرِه و الشَّقَّیُ مَن اتخذاغ لِهواهُ و غُرورهِ. خوشبخت و سعادتمند کسی است که از دیگران پند پذیرد و خود را بپاکی پرورش دهد، و شخصی و بدبخت کسی است که از تمایلات نامشروع و غرور خویشتن فریب خود و به ناپاکی بگراید. مراحل تربیت دورة پیش از تولد اسلام برای داشتن نسل پاک و سالم، پیش بینی ها و مراقبت هائی را قبل از ازدواج توصیه نموده و به امر تربیت فرزندان قبل از تولد و از مرحله انتخاب همسر عنایت و توجه دارد. تشکیل خانواده تنها به خاطر ارضای غریزه جنسی نیست که به هر گونه پیش آمد انسان بدان تن دهد، بلکه مسئله تداوم نسل و شرایط حیات او در جامعه مورد نظر است. دورة بعد از تولد رسول اکرم (ص) سنین میان تولد تا 21 سالگی را که مهمترین مرحله رشد و نمو انسان است، به سه مرحله تقسیم نموده است. اَلوَلَدُ سَیِّدُ سَبعَ سنین وَ عبد سَبعَ سنینَ، و وَزیرٌ سَبعَ سنین « فرزند در هفت سال اول سید و آقا است. در هفت سال دوم بنده، مطیع و فرمانبردار است و در هفت سال سوم وزیر مسئول و طرف شور است.» رسول اکرم (ص) بر اساس این سه دوره وظایف اولیاء و مربیان را در قبال کودکان و نوجوانان و جوانان مشخص کرده اند : وَعٌ اِبتکَ یَلعَب سَبعَ سنینَ و یُؤدب سَبعَ سنینَ و الزمهُ نفسَک سَبعَ سنینَ . « بگذار تا فرزندت هفت سال بازی کند، و هفت سال به تربیت او اقدام کن، و هفت سال او را مشاور و همراه خود قرار ده.» اهمیت تربیت کودک در خردسالی حضرت علی (ع) به فرزندش امام حسن (ع) فرمود : « قلب کودک مانند زمین بی گیاه است ، هرچه بر او عرضه شود می پذیرد. به همین جهت من پیش از اینکه قلب تو سخت شود دلت مشغول گردد، به تأدیب تو اقدام نمودم.» التکلم فی الصِّغرِه کالنقش علی الحجر «یادگیری در خردسالی همچون نقش بر روی سنگ پایدار خواهد ماند.» اهمیت علم آموزی کودک امام صادق (ع) فرمود : «مطالعه بسیار و پی گیر در مسائل علمی، باعث شکفتگی عقل و تقویت نیروی فکر و فهم است.» حضرت علی (ع) فرمود : «فضیلت درک و فهم مطالب علمی به مراتب بیشتر از فضیلت تکرار و خواندن و فرا گرفتن آن است.» پرورش ایمان و اخلاق رسول اکرم (ص) فرمود : « خداوند هفت گروه را در ظل رحمت خود جای می دهد روزی که سایه ای جز سایه او نیست، اول زمامداران دادگر و دوم جوانانی که در عبادت خداوند پرورش یافته باشند...» امام باقر (ع) فرمود : « اگر جوانی را از شیعیان ببنیم که مسائل مذهبی را نمی آموزد و از ادای این وظیفه تخلف می کند، او را به وضع دردناکی مجازات خواهم کرد.» امام صادق (ع) فرمود : « احادیث اسلامی را به نوجوانان خود بیاموزید و در انجام این وظیفه تربیتی تسریع نمائید پیش از آنکه مخالفین گمراه بر شما پیشی گیرند و سخنان نادرست خویش را در ضمیر پاک آنان جای دهند و گمراهشان سازند.» اهمیت «پرورش» در تربیت اسلامی خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید : نیکوکاری بدان نیست که از پشت دیوار به خانه در آیید (چه این کار ناشاسته است) یعنی آن است که پارسا باشید و در هر کاری از «راه» آن داخل شوید.» در اهمیت روش همین بس که امام صادق (ع) فرمود : اَلعامِلُ عَلی غیرِ بصیره مالسائِرِ عَلی غیر مطریقٍ فلا تُزیدُهُ سُرعه الیسرا بعداً « عمل کنندة بی بصیرت به رهنمودی ماند که بیراهه رود و سرعت حرکت او را به هدف نمی رساند جز آنکه دورش می کند.» روش الگوئی «کونُوا دعاه الناسِ باَعمالِکُم و لا تکونوا دعاه بالسنتکم»امام صادق (ع) مردم را با رفتار خود به حق رهبری کنید، نه با زبان خویش. الگوهای متعالی اسلام : ارائه الگو و اسوه مؤثرترین و موفقترین روش تربیتی است. لقد کانَ لَکُم فی رسول ا... اُسوهٌ حسنه « همانا رسول خدا برای شما سرمشق نیکوئی است» لغزش الگو «لغزش عالم، همچون شکسته شدن کشتی است که خود غرق می شود و گروهی را نیز با خود غرق می کند. »حضرت علی (ع) شرایط محبت به کودک : پیغمبر اسلام اولیاء و مربیان را به رعایت مساوات دربارة کودکان توصیه می نماید : میان فرزندان خود عدالت و مساوات را رعایت نمایید. چنانکه دوست می دارید میان شما در احسان و لطف و محبت رعایت مساوات شود. سعه صدر مربی و لاتسوی الحَسَنَهُ و لا السَّیه افع بالتَّی هِیَ اَحسَنُ نیکی با بدی برابر نیست، بدی را به نیکی پاسخ ده افراط در محبت «امام باقر (ع) فرمود : بدترین پدران، کسانی هستند که در نیکی و محبت نسبت به فرزندان از حد تجاوز کنند و به زیاده روی و افراط بگرایند، و بدترین فرزندان کسانی هستند که در اثر تقصیر و کوتاهی در انجام وظائف، پدر را از خود ناراضی نمایند.» احترام به شخصیت کودکان رسول گرامی در یک عبادت بسیار کوتاه فرموده و صریحاً اجرای آن را به پیروان خود دستور داده است : « به فرزندان خود احترام کنید و با آداب و روشهای پسندیده با آنها معاشرت نمائید.» و نیز فرمود : «وقتی نام فرزندتان را می برید، او را گرامی دارید و جای نشستن را برای او توسعه دهید، و نسبت به او روترش نکنید.» حضرت علی (ع) فرمود : « با مخاطب خویش پسندیده و مؤدب سخن بگوئید تا او نیز به شما با احترام جواب گوید.» همبازی شدن با کودک رسول گرامی (ص) می فرمود : آن کسی که کودکی نزد اوست باید در پرورش وی، رفتاری مناسب با حال کودک را در پیش گیرد. امیرالمؤمنین علی (ع) فرموده است : کسی که کودکی دارد باید در راه تربیت او خود را تا سر حد طفولیت و کودکی تنزل دهد.» سلام دادن به کودک مردی به امام حسین (ع) برخورد و در اولین کلام از حضرت احوالپرسی کرد و از خداوند برای آنجناب عافیت خواست، آنحضرت در جواب فرمود : سلام قبل از سخن گفتن است، خدایت عافیت دهد. بعد فرمود : به کسی اجازه سخن گفتن ندهید تا سلام کند. و از صفات پسندیدة پیغمبر اسلام این بود که به تمام مردم اعم از خردسالان و بزرگسالان سلام می کرد. « امام صادق از رسول اکرم نقل کرده است که می فرمود : پنج چیز است که تا لحظه مرگ آنها را ترک نمی کنم، یکی از آنها سلام گفتن به کودکان است. در انجام این اعمال مراقبت دارم تا بعد از من بصورت سنتی در بین مسلمین بماند و معمول شود.» نتایج کرامت و یا حقارت شخصیت حضرت علی (ع) فرمود : « آنانکه شراقت نفسانی ندارند خویشتن را به خواهشها پست آلوده نمی کنند.» و امام هادی فرمود : کسی که خود را کوچک و مرهون بداند و در خود احساس حقارت کند خویشتن را از شر او در امان ندان.» نمونه ای از تشویق در قرآن کریم خداوند متعال در قرآن کریم در دو مورد به پیامبر اکرم دستور داده است که پیروان خود را به نبرد تشویق کند : « ای پیامبر ، مؤمنان را به نبرد تشویق کن اگر بیست نفر شکیبا در میان شما باشد دویست نفر و اگر صد نفر باشد هزار نفر از کافران را مغلوب می کند، زیرا آنها به به نتیجه کار خود آگاهی ندارند.» تدابیر قبل از تنبیه خداوند متعال به نبی اکرم (ص) فرموده بود که : نباید در برخورد با مردم و اصلاح آنها خشن و سختگیر باشد، چون با خشونت و سخت دلی نمی توان نتیجه مطلوبی بدست آورد. پیامر اسلام (ص) فرمود : نسبت به کسی او را تعلیم می دهد و (همچنین) نسبت به کسی که از او علم و ادب می آموزید، نرم و ملایم و مهربان باشید. تنبیه بدنی پیغمبر اکرم (ص) فرمود : در تعلیم و تربیت مدارا کنید و سختگیری ننمائید. زیرا معلم دانشمند بهتر از سختگیر می باشد.» پیامبر اسلام در مورد تربیت دینی کودک و افراد خردسال می فرماید : « فرزندان خود را در هفت سالگی به نماز وادارید و در صورت تخلف از آن در دهسالگی آنانرا تنبیه بدنی نمائید.» حضرت علی (ع) فرمود : « زیاده روی در ملامت و سرزنش، آتش لجاجت را شعله ور می کند. » تحولات فرهنگ و تعلیم و تربیت : تغییر و توسعة وسایل ارتباطی برای دستگاه تربیتی یا معلم، اموری را مطرح می کند. همان طور که وسایل ارتباطی مثل روزنامه، مجله، کتاب، فیلم، رادیو و تلویزیون روی عادات، تمایلات ، افکار و عقاید افراد تأثیر می کنند ، مربیان باید در مقابل تأثیر این عوامل در برنامه های تربیتی نکاتی را در نظر داشته باشند. هریک از این وسایل آمادگی خاصی لازم دارد ، از طراحی بیشتر این وسایل در دنیای امروز جنبة تبلیغاتی پیدا کرده است. بنابراین باید شاگردان مدارس را از لحاظ طرز تفکر انتقادی چنان مجهز نمود که بتوانند در مقابل این گونه وسایل و تأثیر آنها مقاومت کنند و در استفاده از آنها حسن انتخاب بخرج دهند. خواندن کتاب، مجله و روزنامه یا گوش دادن به رادیو وضع تدریس زبان را به صورتی خاص در می آورد تحول عقاید دینی در امر تعلیم و تربیت نیز باید مورد توجه مربیان باشد مربی باید ارزش و اهمیت اعتقادات دینی را درک کند و بین خرافات و موهومات و آدابی که محصول جهل و نادانی افراد جامعه هستند و اعتقادات صحیح دینی فرق بگذارد. مربی باید با روشی صحیح در درک عقاید دینی به شاگردان کمک کند و در رشد اجتماعی و اخلاقی که هدف عالی دین است شاگردان را راهنمایی نماید. تحول مؤسسات تربیتی وظایف تازه ای برای مربیان بوجود می آورد. در گذشته کار معلم تدریس و انتقال مطالب درس تلقی می شد و درک معلم از تعلیم و تربیت جزء همین امر چیزی دیگر نبود. شخصیت شاگرد، مسائل زندگی و احتیاجات اجتماعی او مورد توجه مربی واقع نمی شد. معلم جز تحکم کاری نمی کرد. رابطة او با شاگرد مثل رابطة حاکم با مأمور و محکوم بود. هدف روش ما مطالب درسی و برنامة کار همه به وسیلة معلم تعیین می شدند. نقش عمده در جریان یادگیری به عهدة معلم بود و شاگرد فقط حالت پذیرندگی یا انفعالی داشت. ولی امروز تعلیم و تربیت مفهوم خاصی دارد. معلم نقش یک راهنما را به عهده دارد و مانند یک شاگرد عضو گروه کلاس محسوب می شود. مدرسه جایی است که در آن موجبات رشد قوة قضاوت صحیح در افراد فراهم می شود و بدین وسیله مربی به شاگردان کمک می کند که در میزانها و استاندادرهایی که در جامعه موجود است تجدید نظر کرده و میزانهای صحیح را ملاک اعمال خود قرار دهد و بتدریج میزانهای غیر صحیح را کنار بگذارند. تحول اجتماعی نیز باید مورد توجه مربیان واقع شود. ایده الهای اجتماع هدف و روش کارهای تربیتی را معین می کنند و اساس رابطة شاگرد و معلم نیز بر پایه ایده آلهای اجتماعی استوار گردد. صلاحتیهای اجتماعی و تعلیم و تربیت یکی از وظایف عمدة مؤسسات تربیتی آماده کردن افراد جهت زندگی اجتماعی است. برای اینکه افراد بتوانند به طور مؤثر در زندگی اجتماعی شرکت کنند باید واجد شرایط و صلاحیتهای خاصی باشند. به عبارت دیگر تا افراد یک جامعه مهارتها و عادات معینی را در خود رشد ندهند نمی توانند وضعی توأم با موفقیت و رضایت خاطر در زندگی اجتماعی برای خود بوجود آورند. روی این اصل عده ای از مربیان یکی از وظایف مدرسه و ارشد و توسعة مهارتها و خصوصیات لازم در میان افراد می دانند. احتیاجات جامعه و تعلیم و تربیت یکی از امور مهم در تنظیم برنامة مدارس اعم از ابتدایی و متوسطه، توجه به احتیاجات جامعه است. مربیان باید با توجه به وضع افراد و نقشی که بعد از فراغ از تحصیل دورة ابتدایی برای آنهایی که بعد از این دوره ادامه تحصیل خودداری می کنند، یا بعد از فراغ از تحصیل در دورة متوسط ( برای آنهایی که مستقیماً به دانشگاه وارد نمی شوند) در جامعه بعهده خواهند گرفت و همچنین با در نظر گرفتن احتیاجات اساسی جامعه، برنامه های تعلیماتی مدارس را تنظیم نمایند. فلسفة اجتماعی و تعلیم و تربیت یکی از امور مهمی که رشد و ادامة حیات اجتماعی مردم یک جامعه تأثیر دارد فلسفة اجتماعی آن جامعه است. منظور از فلسفة اجتماعی ممکن است ایده آلهای اجتماعی مردم یک جامعه باشد. بعضی فلسفة اجتماعی را نظام ارزشی یا ارزشهایی که برای مردم یک جامعه اهمیت دارند دانسته اند. در هر حال فلسفة اجتماعی یک قوم یا ملت یعنی آنچه اکثریت یا تمام افراد این قوم یا ملت بدان اعتقاد دارند و آن را مهمتر از همه چیز می دانند و در کلیة شؤون زندگی هدف آنها نیل به ایده آلهایی است که با آن فلسفه توافق دارند یا نتیجة آن فلسفه می باشند فلسفة اجتماعی ، هدف افراد و جهت فعالیتهای ایشان را در زندگی اجتماعی معین می کند. احتیاجات اساسی جوانان در دورة بلوغ: احتیاج به بدن سالم و سلامت روح 2- احتیاج به استقلال عاطفی 3- احتیاج به استقلال اقتصادی و تربیت حرفه ای 4- احتیاج به فهم حقوق و وظایف خود در جامعه 5- احتیاج به فهم روش علمی و نقش علوم در زندگی بشر 6- احتیاج به رشد اخلاقی 7- احتیاج به فهم ارزش و اهمیت امور هنری 8- احتیاج به درک ارزشها دینی و معنو 9- احتیاج به درک اهمیت خانواده 10- احتیاج به درک اینکه چگونه باید اوقات بیکاری را صرف کرد. اختلالات فردی و برنامه های تربیتی طبقه بندی شاگردان بر طبق استعداد آنها 2- توجه خاص به وضع بچه های باهوش 3- به کار بردن روش حل مسأله تدریس متناسب با سطح شاگردان از خصوصیاتی که در حفظ نظم کلاس و به کارگیری همه ی استعدادهای بالقوه ی دانش آموزان ، بسیار مؤثر و مفید است، همین خصیصه است که معلم با دور اندیشی و محاسبه ی دقیقی، از هر شاگردی چیزی را بخواهد که در حد توان و ظرفیت او است. معلمانی که این استعداد و تجربه را دارند، با چنان سهولت و بازدهی خوبی کلاس را اداره می کنند که عموماً باعث تعجب دیگران می شود. تنبیه غیر بدنی بسیاری از اولیاء و مربیان، برای تربیت کودکان، از تنبیهات غیر بدنی استفاده می کنند مانند حبس کردن کودک در محلهای ترسناک، طعنه، تحقیر، دشنام، سرزتش افراطی، اهانت و ... این قبیل تنبیهات ضررشان کمتر از تنبیهات بدنی نیست. حضرت علی (ع) فرمود : « با لحنی که از حمله شدیدتر است. » این قبیل تنبیهات ، شخصیت کودکان را در هم می کوبد و اسباب ترس و اضطراب را فراهم می سازد. چه بسیار اتفاق افتاده است که کودک محبوس چنان ترسیده که به ضعف اعصاب مبتلا شده و تا آخر عمر نتوانسته است از عوارض آن رهائی یابد. و گاهی چنان مرعوب شده که سکته کرده است. فحش و بدزبانی علاوه بر حرمت برای کودک بدآموزی دارد و او را با این عمل زشت عادت می دهد. پاره ای از تنبیهات غیربدنی چنین نتایج سوئی را به بار نمی آورد، مانند قهر کردن از کودک، محروم کردن وی از تفریح و گردش، منع از بازی و دهها از این قبیل تنبیهات ساده و بی خطر. این قبیل تنبیهات اگر درست و بطوری عاقلانه بکار گرفته شوند برای تعلیم و تربیت کودکان تا حدودی مفید واقع می شوند و ضرر چندانی هم ندارد. حضرت علی (ع) فرمود: « زیاده روی در ملامت و سرزنش، آتش لجاجت را شعله ور می کند.» نکات مهم در امر تنبیه در امر تنبیه کودکان به نکاتی باید توجه کرد که اهم آنها بدینقرارند : قبل از اعمال تنبیه باید ریشه و علت تخلف را کشف کرد تا با از میان بردن آن از تکرار تخلف جلوگیری بعمل آید. تنبیه باید به عنوان آخرین روش تربیتی مورد استفاده قرار گیرد. تنبیه کودک، کار بسیار حساسی است. مربی در تنبیه کودک باید فوق العاده دقیق و محتاط باشد. به همین جهت به اولیاء و مربیان توصیه می شود تا آنجا که ممکن است به تنبیه بدنی متوسل نشوند. در همه حال باید سعی و مراقبت بعمل اید که تنبیه در حضور جمع خصوصاً در مقابل دوستان کودک اعمال نشود زیرا موجب افراط در رنجاندن کودک و سبب پیدایش حالت گستاخی در وی می گردد. معلم نباید بهیچوجه امر تنبیه را به دانش آموزان دیگران محول نماید، که این امر در روان کودک و همچنین در روابط فیمابین دانش آموزان، اثری ناروا و زیانبخش به جای می گذارد. باید عمل بد کودک نکوهش شود نه شخصیت او از همه جهات مورد تحقیر واقع گردد. مثلاً اگر کودک کار ناشایستی را انجام داده است، باید گفت : «این کار تو نادرست است» نه اینکه : « تو فرد نادرستی هستی» و تنبیه به نشانة تنفر از عمل زشت وی باید صورت پذیرد نه تنفر از خود کودک. تنبیه به صورت مضاعف کاری خطاست، یعنی هم کتک زدن در کار باشد و هم طعنه. تنبیه ها لازم نیست همیشه زبانی باشد گاهی یک نگاه ملامت بار، بی اعتنائی و ... می تواند برای طفل آموزنده و سازنده باشد. نباید در تنبیه زیاده روی نمود، چون در اثر تکرار و زیاده روی، اثر خود را از دست می دهد. 10-اگر کودک فلج یا ناقص العضو، خطائی مرتکب شد نباید علاوه بر تنبیه نقص عضو او را به رخش کشید. چون اینگونه ملامتها موجب ناهنجاری روانی کودک می گردد. همچنین نباید کودک را با القاب زننده و تحقیر آمیز مورد تنبیه و نکوهش قرار داد. 11- در مقام تنبیه به رخ کشیدن خوبیهای همسالان کودک، غالباً نمی تواند نتیجة مفیدی در برداشته باشد. زیرا در بیشتر موارد چنین عملی موجب تحریک حس حسادت کودک نسبت به همسالان خود می گردد. 12- در تنبیه سعی شود در اظهار عیب متخلف، از صراحت در بیان خودداری گردد و حتی الامکان از روش تعریض و کنایه استفاده شود. 13- تنبیه باید در مورد تخلف شخصی انجام گیرد، تا کودک بتواند علت تنبیه را درک نماید و در موارد دیگر از آن دوری کند. 14- هر خطا و اشتباه کودک قابل تنبیه نیست. مثلاً اگر لیوان از دست کودک بیفتد و بشکند، بجای شدت لحن، باید به او تذکر داد تا اشتباهش تکرار نگردد. 15- در مقام تنبیه باید اوضاع روحی و شرایط و احوال و مشکلات خانوادگی کودک را در نظر گرفت. 16- نباید کودک بوسیلة ا وهام و خرافات و پدیده های غیر ممکن تهدید شود . مثلاً نباید او را با دیو، غول و امثال آن بترسانند. 17- در اجرای تنبیه ضروری نباید اهمال و تعویض را روا دانست لذا نباید به تدریج خطاهای کودک را نادیده انگاشت و پس از تراکم آنها، ناگهان وی را به شدت مورد انتقاد و تنبیه قرار داد. 18- تنبیه نباید به هیچ وجه به خاطر انتقام و تشفی خاطر انجام پذیرد. بنابراین باید مربی در حین تنبیه کودک کاملاً بر احساسات خود مسلط باشد. بگونه ای که در کودک این احساس پدید نیاید که آنها از تنبیه وی خوشحالند. 19- در برخی از موارد لازم است اگر یکی از پدر و مادر یا مربیان کودک را تنبیه می کنند دیگری میانجی گردد و البته نباید هیچیک از آنها دیگری را در اعمال تنبیه تخطئه نماید. 20- لاف زدن اولیاء و مربیان در تنبیه کودک، اگر چه ممکن است در او تأثیر سطحی ایجاد کند ولی کودک، غیر واقعی بودن آن را بزودی در می یابد و موجب می گردد اولاً تنبیه تأثیر خود را از دست بدهد و ثانیاً نوعی بدآموزی برای کودک به همراه داشته باشد. تشویق تشویق یعنی نیرو بخشیدن به سلولهای بدن، تقویت روحیه دانش آموز . تشویق یعنی وادار نمودن دانش آموز به کاری که مورد نظر مربی است و بازداشتن از کاری که مربی بدان راضی نیست. تشویق یعنی چشم پوشی کردن دانش آموز از بسیاری از خواسته ها و تمنیات خود و عملاً رفتن به راهی که مشوق او خواهان آن است تشویق یعنی ایجاد محرکی فوق العاده و مؤثر برای کار و فعالیت بیشتر دانش آموزان. تشویق یعنی ایجاد یک آرامش روحی و روانی در دانش آموز نسبت به تأیید اعمال صحیح و منطقی او. تشویق یعنی ایجاد یک عامل رشد دهنده و پرورش دهنده در دانش آموز تشویق از دیدگان قرآن ائمه (ع) و دانشمندان تشویق نیروها و استعدادهای بالقوه دانش آموز را به کار می اندازد و او را از حالت ایستایی به فردی پویا و استقامت او را در کارها زیاد می کند. و باعث شکوفایی استعدادهای فطری او می شود. بر مربیان قرض و لازم است با بکارگیری این عامل مثبت و سازنده به دانش آموز شخصیت داده و بدین وسیله در یادگیری مطالب درسی و مسائل تربیتی او را یاری دهند و تا این نونهالان عزیز راه تکامل خویش را بیابند و در دنیا و آخرت سعادتمند شوند و این همان هدف خلقت خداوندی است. این امر مهم بر دوش مربیان است تا امانتهای الهی را درست تربیت کنند و این وظیفه مهم را به نحو احسن انجام دهند تا رسالت خطیر معلمی را به خوبی به پایان رسانند. تشویق از دیدگاه قرآن و بشرالذین امنوا و عملوا الصالحات لهم حیات تجری من تحتها الانهار خداوند بشارت می دهد آنهایی را که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام می دهند به بهشت. من جاء بالحسنه فله عشر امثالها به هر کار نیکی ده برابر پاداش داده می شود. تشویق از دیدگاه ائمه (ع) حضرت علی (ع) در زمینه تشویق افراد شایسته فرموده است. من علی (ع) و لایکونن المحسنین و المسی عندک بمنزله سواء فان فی ذلک نزهیداً الاحسان فی الاحسان و تدریباً لاهل الاسائه علی اسلائه و الزم کلاً منهم ما الزم نفسه هرگز نباید افراد نیکوکار و بدکار در نظرت مساوی باشند، زیرا این کار سبب می شود که افراد نیکوکار در نیکیهایشان بی رغبت شوند و بدکاران در عمل بدشان تشویق گردند، و هرکدام از اینها را مطابق کارش پاداش ده. و در روایت دیگر حضرت علی (ع) در همین زمینه می فرمایند : «عن علی (ع) «زجر المسی بثواب المحسن» خطاکار را به وسیله پاداش دادن به نیکوکار، تنبیه کن. پیامبر گرامی اسلام (ص) در مورد تشویق کودکان و نوجوانان چنین می فرماید : «کودکان را دوست دارید و گرامی شمارید و اگر به آنها چیزی وعده کردید وفا کنید». امام صادق (ع) فرمودند : من تعلم العلم و عمل به وعلم الله دعی فی ملکوت السماوات عظیماً فقیل : تعلم لله و عمل لله و علم لله هر که برای خدا علم بیاموز و بدان عمل کند و به دیگران بیاموزد در مقامهای بلند آسمانها عظیمش خوانند : «آموخت برای خدا، عمل کرد برای خدا، تعلیم داد برای خدا.» یکی از روشهای بسیار مؤثر در تربیت، تشویق کارهای خوب کودک است. تشویق در روح و نهاد کودک اثر می گذارد و او را به انجام اعمال نیک تحریض و ترغیب می کند. هر انسانی طبعاً خودش را دوست داشته و میل دارد شخصیت خود را کاملتر سازد و دیگران نیز به شخصیت و ارزش وجودی او پی ببرند و از او قدرشناسی و از کارهای خوب او تشکر نمایند. اگر مورد تحسین قرار گرفت، هرچه بیشتر بخوبی متمایل می گردد و در مسیر کامل شدن واقع می شود و برعکس اگر مورد ناسپاسی قرار گرفت در خوبی و خوب شدن دلسرد می گردد. در تربیت، اولیا و مربیان می توانند از طریق تشویق، کودک را به کار وادارند که مطلوب آنهاست و از کاری که بدان راضی نیستند، بازدارند، کودک در سایة تشویق، از بسیاری خواسته ها و تمنیات خود چشم پوشی می کند و عملاً به راهی می رود که مشوق او خواهان آن است. شک نیست که اولیاء و مربیان برای کودک چیزی جز خیر و صلاح و سعادت نمی خواهند ولی امر آن را درک نمی کند. بدین نظر محرکی چون تشویق و گاهی هم تنبیه برای بحرکت در آوردن او بسوی هدف مورد نظر لازم است. نیاز کودکان به تحسین و تشویق این خطاست که تصور کنیم کودکان دیگر احتیاج به تشویق ندارند از آن جهت که بزرگ شده و مسائل را می فهمند. این میل از تمایلات فطری انسان است و تا پایان عمر در آدمی باقی می ماند. فردی نیست که از این امر بی نیاز باشد. همگان بدان محتاجند و آرزو دارند موقعیتی نصیبشان شود تا مورد تحسین و تشویق دیگران قرار گیرند. رقابت ها و تلاشها، اغلب بدین منظور است. گاهی مختصر نوازشی به کودک نیرو و قدرت می دهد تا به تلاش بپردازد. اصولاً تصور این امر که عمل انسان مورد قبول دیگران است به آدمی قدرت می بخشد و انسان از آن لذت می برد. اغلب روحیة شاد پیدا می کند و دست از ناسازگاریها برمی دارد. تشویق و تحسین برای همة افراد لازم است ولی برای عده ای لازم تر. مثلاً برای آنکس که کم رود کم معاشرت است، احساس حقارت می کند، کمبود محبت دارد و پایسته است این امر لازمتر است. آیا تربیت امکان پذیر نیست عده ای تربیت کردن را انکار می نمایند. این عده معتقدند که نمی توان در روحیات انسان ها دگرگونی به وجود آورد و دلایلی را ذکر کرده اند. دلیل اول : می گویند روحیات و اخلاق هر فردی تابع مزاج آن شخص است و مزاج هر کسی تغییر و تبدیل پذیر نمی باشد. دلیل دوم : می گویند که پیامبر بزرگوار (ص) چنین فرموده است. لناس مکاون کمعادن الذهب و الفضه خیارهم فی الجاهلیه خیارهم فی الاسلام آدمیان همانند معادن هستند بعضی معدن طلایند و برخی معدن نقره و برخی دیگر معدن نمک و گوگرند. دلیل سوم : دلیل سومی که منکرین اقامه می کنند حدیثی است که از رسول خدا (ص) نقل شده است که فرموده اند : فرمودند : و اذا سمعهم ان حبلاً زل عن مکانه فصدقوه و اذا سمعتم رجلاً زال عن خلقه فلا تصدقوه فانه یسعود الی ما قبل علیه اگر به شما گفتند که فلان کوه از جای خود کنده شده این را باور کنید و اما اگر گفتند فلان کس تغییر اطلاق داده، بخل و خست را از دست داده و بخشیده شده است. باور نکنید. آن شخص پس از مدتی به همان خلق سرشتی خود بازگشت خواهد کرد. اشتباه بزرگ مربیان و پدران و مادران این است که خیال می کنند اگر فردی در مسیر و جهتی شکوفایی نداشت باید از او مأیوش شده او را فاقد ارزش بدانیم. با اینکه وجود هر انسان همانند اقیانوس بیکرانی است که اگر در بخشی از آن به گوهرهایی دست نیابیم بدون تردید در قسمت های دیگر آن به اشیاء ارزشمند دست خواهیم یافت. نکته بسیار جالب و ظریفی که از فرمایش پیامبر بزرگوار (ص) می توان استفاده کرد این است که انسان ها در امر تعلیم و تربیت، بیش از آن که به تربیت کردن بپردازند باید در شناسایی افراد دقت نمایند تا دریابند که هر فردی چگونه بوده و دارای چه نوع ارزشی می باشد. چنانچه دربارة معادن، بیش از آنکه به استخراج و بهره برداری از آن بپردازند معادن را در آغاز کشف و شناسایی می نمایند پس معلمان و مربیان و پدران و مادران هم بیش از آنکه به امر تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان بپردازند باید آنها را شناسایی کامل نموده، سپس به پرورش آنان اقدام نمایند. روش الگویی شاید هیچ پدر و مادری را نمی توان پیدا کرد که به راهنمایی و ارشاد فرزند خود علاقه نداشته باشد و همه پدران و مادران چه با سواد و چه بیسواد همیشه کوشیده اند فرزندان خود را به سعادت و خوشبختی راهنمایی کنند. حتی افرادی که عمر خود را در تباهی و فساد سپری کرده، سرمایه خود را به باد داده اند در ارتباط با دیگران از موعظه و راهنمایی خودداری نمی نمایند و پس معلوم می شود که راهنمایی و ارشاد فراوان وجود دارد. یکی از روشهای تربیتی که مورد تأیید پیشوایان دینی و مکاتب الهی قرار گرفته روش الگویی است. امام جعفر صادق علیه السلام می فرماید انسانها را با رفتار و کردار خود به نیکی ها دعوت بنمایید. نکته بسیار ظریف و دقیقی که در این روش تربیتی وجود دارد این است که مربی به طور مستقیم به کار تربیتی نمی پردازد و کار تربیتی را به طور غیر مستقیم انجام می دهد. در نتیج، بزرگترین فایده ای که در این روش عاید می گردد حفظ شخصیت متربی است. زیرا در این روش مربی کاری با متربی ندارد و این متربی است که خود را به مربی نزدیک می سازد. روی این اصل در روش تربیتی الگویی بجای اینکه مربی خود را به متربی نزدیک کند این متربی است که خود را به مربی نزدیک می سازد. بنابراین پدران و مادران و مربیان و معلمان که به کار تربیت و سازندگی انسان ها علاقه دارند باید به جای اینکه به انسان پرداخته از طریق زبان آنان را ارشاد نمایند، خود را مهذب سازند، بدیهی است که در این صورت کمالات معنوی و روحی، خود عامل جذب بوده ، انسان ها را به هدایت و ارشاد رهنمون خواهد شد. تربیت در گذشته در گذشته هدف از تربیت این بود که مدرسه ای تأسیس و عده ای از کودکان با برنامة یکنواختی در آنجا پرورش یابند، زیرا عقیده داشتند هر کودکی که از مادر متولد می شود از نظر استعداد، آمادگی هر کاری را داراست و اگر کودکی در تحصیل دچار رکود و توقف می شد تقصیر را متوجه کودک دانسته، او را توبیخ و سرزنش می کردند. ولی در تربیت جدید بر اساس پیشرفت علوم و پیدایش علم روانشناسی دانشمندان تربیت توجه پیدا کردند که انسانها از نظر تجهیزات روحی و فکری با یکدگر تفاوتهایی دارند، و همه بچه ها را نمی توان با یک برنامه پیش برد. بعضی باهوش هستند و کم کار و برخی از نظر هوش متوسطند و پرکار، عده ای در کارهای فکری آمادگی بیشتری دارند، گروهی دیگر به قسمت های فنی و تکنیکی علاقه زیادتری دارند و به عبارت دیگر استعدادها و علاقه های کودکان، گوناگون می باشند. در تعلیم و تربیت باید از قبل به خصوصیات جسمی و فکری کودکان آشنایی داشت. لذا از قرن 18 به بعد به جای اینکه برنامة یکنواختی را دربارة همه کودکان اجرا کنند کوشیده اند تعلیم و تربیت بر اساس شناسایی کودکان پیاده شود. اگر کودکی ذوق ریاضی دارد، او را به رشته های مخصوص هدایت کنند و کودکی که به کارهای علمی و تحقیقی علاقه دارد به همان راه راهنمایی گردد. پس باید در درجة اول ، کودک را بشناسیم سپس استعدادهای او را پرورش دهید روی همین اصل، دانشمندان تربیتی عقیده دارند که اولین شرط مربی خوب در راه تعلیم و تربیت، شناسایی طفل است، باید کودک را شناخت به استعدادهای او پی برد، تمایلاتش را درک کرد، احتیاجاتش را در نظر گرفت، جنبه های عاطفی و وضع خانوادگی او را مورد مطالعه قرار داد سپس به تربیت او اقدام کرد. تعلیم و تربیت نوین دانشمندان تربیت، امروزه کودک را یک انسان تلقی می کنند و برای دوران کودکی اهمیتی فراوان قائل می باشند و معتقدند که شخصیت آینده کودکان ارتباط مستقیمی با نحوة تعلیم و تربیت دوره کودکی و کیفیت ارتباط پدران و مادران با آنها، و محیط تربیتی شان دارد. به سؤالات کودکان اهمیت فراوان می دهند و سرسری گرفتن و یا پاسخهای غیر صحیح دادن را عامل رکود و جمود فکری کودکان قلمداد می نمایند. بازیابی فکری نیروی خلاقة انسان در امتیاز انسان از حیوان، گاه به اختلاف «انگیزه» و «یادگیری» و مشابه آن اشاره می شود، ولی بالاتری وجه امتیاز انسان از حیوان را می باید در یک نوع فعالیت تفکر می دانست. انسان با مقایسه با سایر جانوران از نظر تجهیزات دفاعی، از همه ناتوان تر است، ولی بزرگترین سلاحی که انسان واجد آن بوده می تواند با آن از حریم خود دفاع کرده و اساس زندگی اش را پی ریزی کند، همان نیروی عقل اوست. بازیابی فکری روشی است که یادگیری از راه فکری به نتیجه می رساند، فعالیت فکر در این روش به «حل مسأله» تعبیر می شود، به وسیله نیروی اندیشه می تواند محیط خود را تغییر داده، آن را برای ادامه زندگی به صورت مناسب تری در آورد. یکی از دانشمندان خارجی به نام روبنسون می گوید : تفکر خلاق می تواند جهان را تغییر دهد. پیشرفت علمی و صنعتی که امروزمشکل بشر شده همه و همه در اثر بهره برداری از این قدرت شکوفا انسانی است. اجتماعی ساختن محیط تربیتی مشکلات تربیتی، در مواردی ناشی از نادرست بودن رفتار تربیت کنندگان است. بسیاری از پدران و مادران در اثر بار آمدن در محیطهای تربیتی ناقص و ناسالم، بطور ناخودآگاه کودکان را بطور صحیح و اصولی تربیت نمی کنند. پدران و مادرانی که در دوران کودکی با زور و تهدید، تربیت شده اند، بطور مسلم، در تربیت فرزندان خود متوسل به خشونت خواهند شد. و از همین جا می توان یک قانون کلی تربیتی را استنباط کرد و آن این است که از رفتار افراد نسبت به دیگران می توان فهمید که خود در چه محیطی تربیت شده و کیفیت تربیتی آنان چگونه بوده است؟ اگر از مشکلات تربیتی که ناشی از مربیان است درگذریم، در مواردی دشواریهای تربیتی، معلول روشهای غلط تربیتی است که به غلط در نظر عموم ، متحسن جلوه گر شده است. تحول تربیتی چگونه به وجود آمد؟ انعکاس شرط در روانشناسی بحث بسیار جالبی به نام «انعکاس شرطی» وجود دارد این بحث مبتنی بر نظریه و آزمایشهای «پاولف» دانشمند معروف روسی است. او به این وسیله توانست که «حالت روانی را شرطی» بسازد. دانشمندان تربیتی، می کوشند از این اصل در کاربرد اصول تربیتی برخودار گردند. در روانشناسی تربیتی می خوانیم که یکی از قوانین یادگیری قانون انتقال به واسطه مجاورت است. به عبارت دیگر عکس العمل که معمولاً در برابر عمل انجام می گیرد ممکن است به عمل مجاور آن انتقال یابد، بنابراین اگر در کنار عامل اصلی چیز دیگری باشد ممکن است که اثر عامل اصلی به آن چیز منتقل شود و موجب عکس العمل گردد و آن چیز عامل فرعی به شمار خواهد رفت . انعکاس منفی گاهی به ارگانیزم می آموزند پاسخی را که اکنون می دهد ندهد، این پدیده را شرطی کردن منفی خوانند. از این نوع شرطی همان منفی در تعلیم و تربیت خانوادگی ما ایرانیان زیاد به چشم می خورد. در سابق زیاد شنیده می شد که مادران برای آرام کردن یا خواباندن بچه های خود به آنها می گفتند آرام باش.... بخواب ... والا می گویم «لولو» بخوردت و اشاره به قسمت تاریک حیاط هم می شد. در نتیجه بدون اینکه خود کودکان اطلاع داشته باشند بر اساس شرطی شدن منفی از جای تاریک وحشت داشته، از چنین محیط هایی می ترسیدند. ترسی که برخلاف فطرت کودک بود، زیرا او باید ترس را از محیط بیاموزد ولی به طور شرطی منفی از پدر و مادر می آموخت. جان دیویی استاد تعلیم و تربیت، بر اساس اصل انعکاس شرطی تحولی در آموزش و پرورش به وجود آورده او معتقد بود که نباید شاگردان را در کلاس ها زندانی کرد. بلکه آنها باید به بازی بپردازند چه بازی جزء نیازها ی طبیعی کودکان است. باید در کلاس بازی به طور انعکاس شرطی ، طرز حساب و هندسه و سایر آموزشها را به آنان یاد داد. پرورش اخلاقی رابطه انسان و اخلاق دانشمندان می گویند انسان حیوان متفکری است، که به وسیلة عقلش می فهمد چگونه خواسته های خود را تأمین کند و دشواری و مشکلاتش را چسان حل نماید. در زندگی اجتماعی، بر اساس فطرت خداداده اصولی را به نام اخلاق می پذیرد و حقوق دیگران را محترم می شمارد، اصل همکاری و تعاون را رعایت می کند. از ستمگری اجتناب می نماید در حالی که رفتار حیوان بر اساس غریزه خشم و شهوت پی ریزی می گردد و از بینش و عقل بر کنار است. بنابراین اخلاق جزء شخصیت اصلی هر انسان می باشد و انسان منهای اخلاق در حقیقت تنزیل از انسانیت به حیوانیت است. نظر اسلام در پرورش اخلاق اسلام پدران و مادران را در امر پرورش اخلاقی فرزندان خویش، مسئول می داند و یکی از وظایف اساسی و حساس آنها را، تربیت فرزند دانسته است. رسول اکرم (ص) دربارة پرورش اخلاقی کودکان فرمود : ادبوا اولادکم فانکم مسئولون : یعنی : فرزندان خود را تربیت نمایید چه در برابر آنان ، مسئولیت بس بزرگی دارید. علی علیه السلام فرمود : «اکرموا اولادکم و احسنوا آدابهم» یعنی کودکان خود را بزرگ و گرامی داشته خوب تربیت نمایید. تربیت اجتماعی چیست؟ وظیفه پدر و مادر در اینجا پایان نمی پذیرد بلکه وظیفة تربیتی دیگری را به عهده دارند. آنها باید به تدریج فرزندان خود را به زندگی اجتماعی آشنا سازند تا آنها بتوانند در مراحل حساس و خطیر با دیگران جوشیده، با دشواریها و ناهمواریهای اجتماعی سازگار باشند . بنابراین پدران و مادران علاوه بر مسئولیت اخلاقی و دینی، وظیفة سنگین دیگری دارند که عبارت از آشنا ساختن فرزندان به راه و رسم زندگی اجتماعی است. تربیت اجتماعی از کجا باید شروع شود؟ همان طور که زمینه های اخلاقی و دینی توسط پدر و مادر در محیط خانه پی ریزی می گردد، تربیت اجتماعی هم از آغاز کودکی باید در محیط خانه بتدریج پایه گذاری شود. بسیاری از پدران بر اساس تربیت کهنه به کودکان خود مجال سخن گفتن و اظهار نظر نمی دهند و کودک همچون موجودی ساکت و بیجان پرورش می یابد و حال آنکه تربیت نوین کودک را یک انسان کامل تلقی کرده، به او حق می دهد که شخصیتش مورد احترام دیگران قرار گرفته ، به خود متکی بوده، دارای رأی و نظر باشد. بدیهی است کودکی که از اولا خود را با شخصیت بداند و بتدریج مسئولیتهایی را بپذیرد، زمینه های زندگی اجتماعی در او پرورش خواهد یافت. چنین کودکی از رفتن به مدرسه ترس و وحشت نخواهد داشت. بزودی خود را با زندگی محیط مدرسه و سازگاری با شاگردان مدرسه انطباق خواهد دارد. برعکس کودکانی که همیشه زیر نظر مستقیم پدر و مادر رشد کرده هیچ نوع ابتکار و استقلال نداشته اند، هنگامی که بخواهند به مدرسه بروند مشکلات فراوانی به وجود می آورند. برخی از آنها از مدرسه فرار می کنند و اگر با عواملی آنان را به محیط آموزشگاه بیاورند با شاگردان ناسازگاری نموده و به جنگ وجدال و گریه متوسل خواهند شد. بنابراین وظیفة اساسی معلمان و مربیان مدارس این نیست که کودکان را شخصاً به گوش دادن وادار سازند و مغز آنان را از معلومات پر سازند، بلکه برعکس باید برای آنها محیطی در خور زنادگی به وجود آورده، اصول اجتماعی را به آنها تعلیم دهند. نقش بازی در تربیت بازی برای کودک یک نیاز طبیعی است که در سالهای پیش از دبستان بزرگترین وسیله سرگرمی او محسوب می شود. بعد از آن بتدریج رو به کاهش می گذارد و کارهای اساسی تر جای آن را می گیرد اما بهرحال تا آخر عمر ادامه دارد. کودک برای بازی کردن دلیل ندارد و نمی داند چرا بازی می کند اما به هر حال نمی تواند بازی نکند. اسلام نیز به این نیاز طبیعی توجه داشته که دستور می دهد کودک را تا هفت سال آزاد بگذارید تا بازی کند. «حضرت صادق علیه السلام فرمود : بچه را تاهفت سال آزاد بگذارید، بازی کند». ویلیام استرن می نویسد : « بازی یک غریزه برای رشد و نمو استعدادها بوده و با تمرین مقدماتی برای اعمال آتی می باشد. » بنابراین اولیاء و مربیان کودک نمی توانند و نباید نسبت به بازیهای کودکان بی تفاوت باشند. مسؤولان تربیت و مسئؤلیت سنگین آنها تربیت کودکان و جوانان یک مسؤولیت همگانی است و نیاز به هماهنگی و همکاری همة افراد و نهادهای مربوط دارد. اگر همه احساس مسئولیت و انجام وظیفه کنند زمینه برای تربیت صحیح افراد فراهم می شود و برنامه های تربیتی توفیق می یابند ولی اگر همکاری و تفاهم وجود نداشته باشد توفیق کامل برنامه ها را نمی توان پیش بینی کرد. خانواده، مدرسه، صدا و سیما، دانشمندان دین، نویسندگان حکومت اسلامی، مسؤولان تربیت هستند. خانواده مقصود ما از خانواده همة کسانی است که به طور مستمر یا غالب با کودک زندگی می کنند مانند پدر و مادر . پدربزرگ، مادربزرگ، برادر و خواهر بزرگتر وقتی خدمتکار منزل، اگر وجود داشته باشد در این میان پدر و مادر چون سرپرستی کودک را برعهده دارند و باعث وجود او هستند ما در تربیت او نیز نقش بیشتر و مسئولیت سنگین تری را برعهده دارند. رسول خدا صلی ا... علیه و آله فرمود: فرزندانشان را بر نیکوکاری کمک کنید، هرکس که بخواهد حقوق را از فرزندان خود خارج سازد می تواند . امام صادق (ع) فرمود : فرزند سه حق بر پدر و مادر دارد : مادر خوب انتخاب کردن، نام خوب نهادن، جدیت در تربیت و تأدیب او.» امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود : حق فرزند بر پدر این است که نام نیکویی برایش انتخاب کند و نیکو تربیت نماید و قرآن را به او یاد دهد. عوامل مؤثر در تربیت و ضرورت هماهنگی بین آنها عواملی مانند : پدر و مادر و سایر اعضای خانواده، همبازیهای کودک، محیط زندگی اوضاع اقتصادی خانواده، دبستان، دبیرستان، دانشگاه، همکلاسیها، دوستان مسجد و سایر مراکز دینی، مراکز تفریح و بازی، صدا و سیما، روزنامه ها و مجلات، کتابها، سینماها، افکار و رفتار شخصیتهای سرشناس، اندیشه ها و فرهنگ حاکم برجامعه همه در کیفیت پرورش افراد تأثیر دارند. فرد مورد تربیت بر طبق مزاج ویژه و شرایط و امکانات خود تحت تأثیر برخی از این عوامل قرار می گیرد و پرورش می یابد، هیچ یک از عوامل مذکور، به تنهایی نمی تواند تربیت صحیح و مطلوب کودک را تضمین کند، بلکه توفیق یک برنامة تربیتی به هماهنگی موجود میان عوامل مختلف خواهد بود. اگر در یک برنامة تربیتی همة عوامل مؤثر هماهنگ بوده، در جهت هدف مورد نظر بسیج شده باشند، امکان توفیق بسیار زیاد خواهد بود. ولی اگر بعضی عوامل هدف معینی را تعقیب نمایند لیکن عوامل دیگر برخلاف آن هدف عمل کنند و اثرش را خنثی سازند. توفیق چندانی را نمی توان پیش بینی کرد . بنابراین وظیفة حکومت اسلامی است که برنامه های فرهنگی و تربیتی را منسجم و هماهنگ سازد واز نهادهای ذی ربط بخواهد که در یک خط و به طور هماهنگ در اجرای آنها جدیت کنند. فهرست منابع تعلیم و تربیت اسلامی محسن شکوهی یکتا مسائل تربیتی اسلام سید محمد باقر حجتی تعلیم و تربیت در اسلام استاد شهید مرتضی مطهری تعلیم و تربیت در اسلام استاد شهید مرتضی مطهری تعلیم و تعلم از دیدگاه شهید ثانی اسلام و تعلیم و تربیت سید محمد باقر حجتی آداب تعلیم و تعلم در اسلام سید محمد باقر حجتی تعلیم و تربیت در اسلام، صدرا، غفران، چاپ هجدهم، پاییز 70 جامعه و تعلیم و تربیت تألیف دکتر علی شریعتمداری 10-رشید پور، مجید 1303 آشنایی با تعلیم و تربیت اسلامی با تأکید بر روشها سازمان انجمن اولیاء و مربیان جمهوری اسلامی ایران 11-امینی، ابراهیم، 1304 اسلام و تعلیم و تربیت ابراهیم امینی – تهران : سازمان انجمن اولیاء و مربیان جمهوری اسلامی ایران ، 1379.

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته