پیشینه و مبانی نظری نظريه هاي مربوط به سرمايه فكري ، مدل هاي طبقه بندي سرمايه فكري، روش هاي اندازه گيري سرمايه فكري (docx) 66 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 66 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق نظريه هاي مربوط به سرمايه فكري ، مدل هاي طبقه بندي سرمايه فكري، روش هاي اندازه گيري سرمايه فكري
فصل دوم :مروری بر ادبيات تحقيق
1-2- مقدمه PAGEREF _Toc278740743 \h 16
2-2 ) بخش اول : نظريه هاي مربوط به سرمايه فكري PAGEREF _Toc278740744 \h 18
1-2-2 ) تعاريف مختلف سرمايه فكري PAGEREF _Toc278740745 \h 20
3-2)بخش دوم : مدل هاي طبقه بندي سرمايه فكري PAGEREF _Toc278740746 \h 21
1-3-2) ادوينسون و مالونه PAGEREF _Toc278740747 \h 22
2-3-2)روس و همكارانش PAGEREF _Toc278740748 \h 23
3-3-2) بونتيس PAGEREF _Toc278740749 \h 23
4-3-2) بروكينگ PAGEREF _Toc278740750 \h 24
5-3-2) سويبي PAGEREF _Toc278740751 \h 25
6-3-2) استوارت PAGEREF _Toc278740752 \h 26
7-3-2) يوستك و همكارانش PAGEREF _Toc278740753 \h 26
8-3-2) پتي PAGEREF _Toc278740754 \h 27
9-3-2) چن و همكارانش PAGEREF _Toc278740755 \h 27
10-3-2) پتي و گويتر PAGEREF _Toc278740756 \h 29
11-2-2) هانناس و لوونداهل PAGEREF _Toc278740757 \h 30
12-3-2) طبقه بندي مر و اسچوما PAGEREF _Toc278740758 \h 32
13-3-2) ليم و داليمور PAGEREF _Toc278740759 \h 32
14-3-2) طبقه بندي نورتون و كاپلان PAGEREF _Toc278740760 \h 33
15-2-2) طبقه بندي كنفدراسيون اتحاديه هاي تجاري دانمارك PAGEREF _Toc278740761 \h 33
4-2)بخش سوم: روش هاي اندازه گيري سرمايه فكري: PAGEREF _Toc278740762 \h 34
1-4-2) طبقه بندي روش هاي اندازه گيري سرمايه فكري PAGEREF _Toc278740763 \h 34
1-1-4-2) ارزش افزوده اقتصادي: PAGEREF _Toc278740764 \h 35
2-1-4-2) كارت نمره متوازن: PAGEREF _Toc278740765 \h 35
3-1-4-2) ترازنامه نامرئي: PAGEREF _Toc278740766 \h 36
4-1-4-2) كنترل دارايي هاي ناملموس: PAGEREF _Toc278740767 \h 36
5-1-4-2) روش جهت يابي تجاري اسكانديا: PAGEREF _Toc278740768 \h 37
6-1-4-2) شاخص سرمايه فكري: PAGEREF _Toc278740769 \h 37
7-1-4-2) نرخ بازده دارايي ها : PAGEREF _Toc278740770 \h 38
8-1-4-2) روش تشكيل سرمايه بازار: PAGEREF _Toc278740771 \h 38
9-1-4-2) كارگزار تكنولوژي : PAGEREF _Toc278740772 \h 39
10-1-4-2) روش سرمايه فكري مستقيم: PAGEREF _Toc278740773 \h 39
11-1-4-2) روش هاي مالي و مراحل اندازه گيري مالي سرمايه فكري: PAGEREF _Toc278740774 \h 40
12-1-4-2) مدل مديريت سرمايه فكري PAGEREF _Toc278740775 \h 40
13-1-4-2) كيوي توبين PAGEREF _Toc278740776 \h 42
14-1-4-2) هوش سرمايه انساني PAGEREF _Toc278740777 \h 43
15-1-4-2) مدل كارگزار فناوري PAGEREF _Toc278740778 \h 43
16-1-4-2)روش ارزشگذاري جامع PAGEREF _Toc278740779 \h 44
2-4-2) ارزيابي تحليلي – تطبيقي و مدل هاي سنجش سرمايه فكري PAGEREF _Toc278740780 \h 44
3-4-2) طبقه بندي شيوه هاي اندازه گيري سرمايه فكري از ديد کلاینت و دارن PAGEREF _Toc278740781 \h 46
1-3-4-2) روش هاي محاسبه مستقيم سرمايه فكري PAGEREF _Toc278740782 \h 46
2-3-4-2) روش هاي برآورد ارزش بازاري سرمايه PAGEREF _Toc278740783 \h 46
3-3-4-2) روش هاي برگشت دارايي ها PAGEREF _Toc278740784 \h 46
4-3-4-2) روش هاي كارت امتياز PAGEREF _Toc278740785 \h 47
5-2) نحوه محاسبه سرمايه فكري (با استفاده از مدل پاليك) و شاخصهای عملكرد مالي شركتها PAGEREF _Toc278740786 \h 53
1-5-2) محاسبه سرمايه فكري با استفاده از مدل پاليك PAGEREF _Toc278740787 \h 53
2-5-2) شاخصهای عملكرد مالي PAGEREF _Toc278740788 \h 55
6-2) بخش پنجم: سوابق تحقیق PAGEREF _Toc278740789 \h 65
1-6-2) پژوهش هاي مشابه انجام شده در داخل PAGEREF _Toc278740790 \h 65
2-6-2) پژوهش هاي مشابه انجام شده در خارج از كشور PAGEREF _Toc278740798 \h 71
3-6-2) تفاوت تحقیق حاضر با تحقیقات مشابه داخلی PAGEREF _Toc278740805 \h 76
-2- مقدمه
قرن بيست و يكم بوسيله توسعه اهميت دانش و تاثير آن بر تمامي جنبه هاي سازماني توصيف ميشود امروزه دانش منبع كليدي اقتصاد و مزيت رقابتي شده است . همزمان با توسعه ارزش بازار سازمانهاي دانش محور، در دهه 1990 علاقمندي وسيعي نسبت مقوله سرمايه فكري پديد آمد. اولین بار رتبه های مفهوم سرمایه فکری در سال 1969 توسط اقتصاد دانی به نام جان کنت گالبرت بیان گردید. دانش بعنوان يك دارائي در مقايسه با ساير انواع دارائيها، داراي اين طبيعت منحصر بفرد است كه هر چه بيشتر استفاده شود به ارزش آن افزوده ميشود اجراي يك استراتژي موثرمديريت دانش و تبديل شدن به يك سازمان دانش محور، بعنوان يك شرط الزامي براي موفقيت سازمانها است
تعاريف مختلفي از سرمايه فكري در منابع مختلف ارائه شده است آنچه كه تمامي نويسندگان در مورد آن اتفاق نظر دارند اينست كه سرمايه فكري صورتي از دانش است كه مزيت رقابتي ايجاد مي كند و ارزش ناملموس يك سازمان را نمايش ميدهد. اما هنوز بر سر يك تعريف خاص توافق ندارند ولي به هر حال تركيب روشني بين وجه نظري و كاربرد عملي سرمايه فكري وجود ندارد. اغلب صاحبنظران، سرمایه فکری را به سه دسته سرمایه مشتری ، سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری تقسیم می کنند اگر مفاهيمي را كه توسط محققان مختلف مورد استفاده قرار گرفته مورد بررسي قرار گيرد، گروهي از مفاهيم مشابه از ميان واژه ها و ساختارها از قبيل نا مشهودها، دانش و ايجاد ارزش هويدا مي شود. از اين رو در راستاي تصور اوليه، سرمايه فكري ممكن است به عنوان مجموعه تمام دانش تعريف شود. استوارت و ساليوان كه به وسيله كاركنان و شركت در اختيار قرار گرفته شده است و يك مزيت رقابتي را ايجاد مي كند و يا به تعبیری سرمايه فكري عبارت است از مواد فكري از قبيل دانش، اطلاعات، اموال و تجربه فكري بنتيس كه شركتها بوسيله آنها مي توانند مزيتي در جهت ايجاد ثروت داشته باشند .
از اين گذشته مي توان با سرمايه فكري به عنوان تركيبي از دارايي هاي نامشهود يا دارايي هاي بي اهميت بروكينك كه در ترازنامه افشا نمي شوند روبه رو شد و اگر اين سرمايه فكري خوب مديريت شود قادر است براي شركتها مزيت رقابتي و در نتيجه ايجاد ارزش بوجود آورد. در سال 1997 ادوینسون و مالیوالن سرمایه فکری را به دانشی که می توان به ارزشی تبدیل شود تعریف نموده اند. بروکینگ در سال 1996 سرمایه فکری ترکیبی از چهار بخش عمده دارائی های بازار ، دارائی های انسان محور ، دارائی های فکری ، دارائی های زیر ساختی تعریف کرده است بنتیس در سال 2000 سرمایه فکری را به صورت مفهومی که تمامی منابع نا محسوس و ارتباطات داخلی آنها را طبقه بندی می کند تعریف نموده است بنابراين مديران نياز دارند كه بتوانند اثر تلاشهاي مديريت دانش را برعملكرد سازمان خود اندازه گيري كنند . بصورت تاريخي در علم حسابداري ، دارائي ناملموس در سرفصلي تحت عنوان "سرقفلي" جاي ميگرفت و سرمايه فكري بخشي از اين سرفصل به شمار مي آمد لیکن روشي براي شناسائي و اندازه گيري اين موارد ناملموس در سازمانها فراهم نمي آورد. درپاسخ، مدلهاي اندازه گيري جديد در سطح سازمانها، سعي در تركيب نمودن جنبه هاي ارزش افزاي مالي و غير مالي سازمان براي گزارشدهي مينمايند.
در كشورهاي در حال توسعه برخلاف كشورهاي پيشرفته ، ارزش گذاري بازارهاي محلي با افزايش سرمايه فيزيكي بيش از سرمايه فكري رشد كرده است وكمتر IC به بعنوان يك راهبرد عملكرد وابسته هستند . يكي از دلايل آن اين مساله است كه اين گروه هنوز به خريد و فروش و پردازش منابع طبيعي به عنوان يك راهبر اساسي رشد وابسته هستند (هانگ، 2009 ،ص11) .
هدف اصلی در فصل حاضر ، بیان ادبیات موضوعی و مبانی نظری تحقیق می باشد . بدین منظور ابتدا تاریخچه ومبانی نظری و نظریه های مربوط به سرمایه فکری را مطرح نموده و سپس به تعریف سرمایه فکری از دیدگاه های مختلف پرداخته و در بخش دوم مدلهای طبقه بندی سرمایه فکری مطرح و در بخش سوم روشهای اندازه گیری و سنجش سرمایه فکری بیان شده است و در نهایت در بخش پایانی به بررسی سوابق تحقیق اختصاص داده شده است.
2-2 ) بخش اول : نظريه هاي مربوط به سرمايه فكري
"دراكر"(1993) انديشمند معروف مديريت مي گويد: ما در حال وارد شدن به يك جامعه دانشي هستيم كه در آن منابع اقتصادي اصلي، ديگر سرمايه بيشتر،منابع طبيعي ونيروي كار بيشتر و... نيست .منابع اقتصادي اصلي دانش خواهد بود قرن 21 ، قرن اقتصادي دانشي است. قبل از اقتصاد دانشي ، اقتصاد صنعتي حاكم بوده كه در اين اقتصاد عوامل توليد ثروت اقتصادي، يكسري دارايي هاي فيزيكي و مشهود مانند زمين ، نيروي كار، پول و ماشين آلات و... بوده و از تركيب اين عوامل اقتصادي ،ثروت توليد مي شود.در اين اقتصاد،استفاده از دانش به عنوان عامل توليد ، نقش كمي داشته است اما در اقتصاد دانشي ، دانش يا سرمايه فكري به عنوان يك عامل توليد ثروت در مقايسه با ساير دارايي هاي مشهود فيزيكي ، ارجحيت بيشتري پيدا مي كند . در اين اقتصاد ، دارايي هاي فكري بخصوص سرمايه هاي انساني جزو مهمترين دارايي هاي سازمان محسوب مي شود و موفقيت بالقوه سازمان هاريشه درقابليت هاي فكري آنها دارد تا دارايي هاي مشهود(گلدی صدقی ،1386،ص 45)1.
با رشد اقتصادي دانشي يا اقتصاد مبتني بر دانش ، بطور قابل ملاحظه اي شاهد اين موضوع هستيم كه دارايي هاي نامشهود شركتها عامل مهمي در حفظ و تحقيق مزيت رقابتي پايدار آنها مي شوند در مقايسه با ساير دارايي هاي مشهود (کینگ هانگ، 2009 ، ص8) 2 . محيط كسب و كار به طور شگفت انگيزي تغيير مي كند، در كسب و كارها و اقتصاد قرن 21 بر روي اطلاعات ، فناوري اطلاعات ، تجارت الكترونيك ، نرم افزارها ، مارك ها، حق الاختراع ، تحقيقات و نوآوري ها، و... سرمايه گذاري مي شود كه همگي جزئي از دارايي هاي نامشهود و سرمايه فكري و دانش هستند تا جزو دارايي هاي مشهود(سالیوان ،2000 ، ص13)3 .
در پارادايم صنعتي قديم شركت ها تحت اصول اقتصاد كميابي عمل مي كردند. اقتصاد كميابي بدين معناست كه منابع و دارايي ها تحت سلطه و كنترل شركت ها محدود و كمياب هستند و استفاده بيشتر از آنها ، از ارزش انها مي كاهد ولي در عصر اقتصاد اطلاعاتي و دانش ، اين اصول صدق نمي كند. شركت ها در اقتصاد دانش تحت اصول اقتصاد فراواني عمل مي كنند ، اقتصاد فراواني بدين معناست
كه منابع و دارايي هاي در اختيار شركت به ميزان فراوان وجود دارد.اين نوع دارايي ها از نوع نامشهود هستند و بيشتر در افراد قرار دارند كه ما به آنها دستيابي داريم مثالي از فراواني اين نوع دارايي ها در اقتصاد دانش ، فراواني اطلاعات در اينترنت است(همان منبع،ص14)4.
بطور خلاصه در اقتصاد دانش ، مهمترين دارايي ها و عوامل توليد ، نامشهود هستند كه استفاده از آنها از ارزش آنها كم نمي كند و حتي يه ارزش آنها مي افزايد. اين نوع دارايي ها نامشهود شامل دانش؛ سرمايه فكري و ...هستند ولي اقتصاد صنعتي مهمترين عوامل توليد ، دارايي هاي مشهود و فيزيكي هستند كه استفاده از آنها از ارزش آنها مي كاهد و اين دارايي ها شامل زمين ، ماشين آلات و سرمايه پولي و ... است.
"كندريك" ،1990 كه يكي از مشهورترين اقتصاددانان مطرح امريكاست، مي گويد كه در سال 1925، نسبت سرمايه هاي تجاري نامشهود به سرمايه هاي تجاري مشهود 30 به 70 بوده است ولي اين نسبت در سال 1990 به ميزان 63 به 37 رسيده است؛ همچنين "لئو" مطرح مي سازد كه فقط در حدود 10 تا 15 درصد كل ارزش بازاري شركت ها را تشكيل مي دهند كه هنوز هيچ كاري در مورد اندازه گيري انها صورت نگرفته است (گلدی صدقی ، 1386،ص 48)1.
همچنين يكسري مطالعات انجام شده در سال 1999 در زمينه تركيب دارايي هاي هزاران شركت غيرمالي در طي سال هاي 1978 تا 1998 نشان داد كه رابطه بين دارايي ها نامشهود و مشهود 20 به 80 بوده و در سال 1998 ، اين نسبت تقريبا به 80 به 20 رسيده است. اين تغييرات قابل ملاحظه باعث ايجاد يكسري روش ها براي محاسبه ثروت شركت هايي شده است كه مهمترين دارايي هاي آنها، دارايي هاي نامشهود بويژه فكري و دانش بوده است )همان منبع،ص49)2.
در طي دهه گذشته كسب و كارها ، اهميت مديريت دارايي هاي نامشهود خود را درك كرده اند و توسعه مارك ها ، روابط سهامداران ، شهرت و فرهنگ سازمان ها را به عنوان مهمترين منابع مزيت پايدار تجاري خود در نظر گرفته اند. در اين اقتصاد توانايي خلق و استفاده از ارزش اين دارايي هاي نامشهود ، يك شايستگي اصلي را براي سازمان ها بوجود مي آورد .امروز سازمان ها نياز دارند تا بتوانند دارايي هاي خود را از نو و دوباره طبقه بندي كنند و بايد اين موضوع را درك كنند كه چگونه اين دارايي ها مي توانند اهداف استراتژيك آنها را حمايت كنند و سهم آنها را از ارزش سازمان بصورت كمي در آورند و بتوانند اين دارايي هاي خود را با دارايي هاي رقباي خود مقايسه كنند. براي اين منظور بايستي ابتدا طبقه بندي جديدي از دارايي هاي سازماني را در اين عصر ارائه كنيم.بي شك اين دارايي هاي نامشهود داراي ارزش هستند چون وقتي شركت ها (كسب و كارها) فروخته مي شوند و بخشي از ارزش آنها بصورت سرقفلي نامگذاري و برچسب مي خورد.بر طبق تفكر "هوريب" سرقفلي،تفاوت بين ارزش واقعي (بازاري) شركت وارزش دفتري آن است(بونتیس، 2000، ص12)3.
شركت ها نه تنها نياز دارند تا دارايي هاي نامشهود خود را شناسايي ،اندازه گيري و مديريت كنند بلكه بايد همواره سعي كنند تا اين دارايي هاي نامشهود را بطور مستمر ارتقاء و بهبود بخشند. سازمان هايي كه نتوانند دارايي هاي دانشي خود را بطور مستمر ارتقاء دهند بقاء خود را با خطر از دست دادن و فناي خود ، مبادله خواهند كرد(همان منبع،ص13)1.
1-2-2 ) تعاريف مختلف سرمايه فكري
دررابطه با سرمايه فكري تعاريف مختلفي ارائه شده است كه درادامه به برخي ازآنها اشاره خواهد شد:
1)" بونتیس " (1996) سرمايه فكري يك چيز فرار و گريزان است اما زمانيكه كشف شده و مورد استفاده قرار گيرد سازمان را قادر مي سازد تا با يك منبع جديد در محيط رقابت كند.
2) " دریک و کول " (1999)سرمايه فكري يك جريان دانش در درون يك شركت است.
3) " روس " (1997)سرمايه فكري شامل حاصل جمع دانش اعضاي يك سازمان و تبديل كاربرد علمي دانش اعضاي سازمان است.
4) " سیدرمن " (2002)سرمايه فكري تفاوت بين ارزش بازاري يك شركت و هزينه جايگزيني دارايي ها ي آن است.
5) " استیوارت " (1997)سرمايه فكري ، مواد فكري از قبيل دانش و اطلاعات و مالكيت (دارايي ) معنوي و تجربه است كه باعث ايجاد ثروت مي شوند وهنوز تعريف جهان شمولي براي آن وجود ندارد.
6) " موریتسن " (2001)سرمايه فكري يك دانش سازماني وسيع و گسترده اي كه خاص هر شركتي است كه به شركت اجازه مي دهد تا بطور پيوسته خود را با شرايط در حال تغيير و تحول انطباق دهد .
7) " بونتیس " (1998) سرمايه فكري جستجو و پيگيري استفاده موثر از دانش (كالاي ساخته شده) در مقايسه با اطلاعات (مواد خام) است.
8) " ادوینسون " (1997)سرمايه فكري يك دانش كاربردي براي خلق يك ارزش براي شركت است.
9) " بونتیس " (1997)سرمايه فكــري شامل همه فــرايندها و دارايي هاي است كه بطور معمولي و سنتي در ترازنامــه نشان داده نمي شود و در همچنين شامل آن دسته از دارايي هاي نامشهود مانند علايم تجاري يا مارك هاي تجاري و حق امتياز است كه روش هاي حسابداري مدرن آنها را در نظر نمي گيرد.
3-2)بخش دوم : مدل هاي طبقه بندي سرمايه فكري
در زمينه طبقه بندي اجزاء سرمايه فكري تا كنون مدل هاي زيادي ارائه شده است هريك از طبقه بنديها از جهاتي به تبيين اجزاي سرمايه فكري پرداخته است در ادامه اين طبقه بندي ها را با نام محققان آنها ذكر مي كنيم و به شرح اجزاي اين طبقه بندي ها مي پردازيم ولي بايد توجه داشت كه همانند سرمايه فكري ، هنوز يك تعريف طبقه بندي جهانشمولي درباره اجزاء سرمايه فكري وجود ندارد ليكن از جهت زيادي شباهتهايي بين تعاريف مختلف مشاهده مي شود و تمامي اين تعاريف و طبقه بنديها بر اين اصل استوارند كه سرمايه فكري ، مجموع داراييهاي ناملموس سازمان اعم از دانش(بخشي از سرمايه انساني) ، سرمايه ساختاري ، سرمايه ارتباطي ، سرمايه سازماني ، سرمايه داخلي و سرمايه خارجي است برخي از طبقه بنديهاي ارايه شده به شرح زير است:
1-طبقه بندي بونتس سال 1998 و20002-طبقه بندي استيوارت در سال 19973-طبقه بندي گوران روز در سال 19974-طبقه بندي آمي بروكينگ 5-طبقه بندي سويبي در سال 19976-طبقه بندي ايستيس و همكارانش7-طبقه بندي ادوينسون و همكارانش8-طبقه بندي چن و همكارانش9-طبقه بندي هاناس و لوندال10-طبقه بندي پتي و گيوتري11-طبقه بندي سازمان همكاري و توسعه اقتصادي12- طبقه بندي ليم و داليمور در سال 200413- طبقه بندي كاپلن و نورتون
1-3-2) ادوينسون و مالونه ( 1997)
اين دو نفر در طرح ارزش اسكانديا خود ، سرمايه فكري را به دو جزء سرمايه انساني و سرمايه ساختاري ارائه كرده اند كه نمودار آن بصورت زير است.
نمودار 1-2 طرح ارزش اسكانديا
(منبع: گلدي صدقي ،1386 ،ص82 )5
در اين طبقه بندي "ادوينسون" و" مالونه "، سرمايه مشتري را در زير و زمره سرمايه ساختاري قرار داده است كه در بيشتر طبقه بندي ها ديگر اين كار صورت نگرفته است و براي سرمايه ساختاري دو سرمايه سازماني و مشتري را در نظر گرفتند و براي سرمايه سازماني نيز دو سرمايه فرايندي و نوآوري را مطرح كردند.
در اين طبقه بندي سرمايه سازماني شامل فلسفه سازمان ، سياست ها و سيستم هايي براي استفاده از قابليت هاي سازمان است و سرمايه فرايندي شامل مالكيت معنوي و ساير دارايي هاي نامشهود است (چن گو ، 2007، ص392).
2-3-2)روس و همكارانش(1997)
"روس" و همكارانش نيز سرمايه فكري را به سه سرمايه انساني شامل شايستگي ،طرز فكر و چابكي يا زيركي فكري و سرمايه ساختاري شامل همه ساختارها و فرايند ها و مالكيت معنوي سازماني و دارايي هاي فرهنگي و سرمايه ارتباطي شامل روابط با ذينفعان داخلي و خارجي يك شركت تقسيم مي كند ولي بعدا "روس" يك جزء سرمايه ديگري را بنام سرمايه بهبود و بازسازي را به طبقه بندي خود افزود كه اين سرمايه شامل حق اختراعات جديد و تلاش هاي آموزشي است(بونتیس ،2000،ص25).
3-3-2) بونتيس (1998)
"بونتيس" ابتدا به سه نوع سرمايه انساني ، ساختاري ، مشتري اشاره كرد و در سال 2000 طبقه بندي خود را به صورت سرمايه انساني ، سرمايه ساختاري ، سرمايه ارتباطي و دارايي يا مالكيت معنوي تغيير داد.منظور از سرمايه انساني سطح دانش فردي است كه كاركنان يك سازمان داراي آن مي باشند كه اين دانش معمولا بصورت ضمني مي باشد.منظور از سرمايه ساختاري كليه دارايي هاي غير انساني يا قابليت هاي سازماني است كه براي برآورد شدن نيازهاي بازار مورد استفاده قرار مي گيرد و منظور از سرمايه ارتباطي كليه دانش قرار گرفته شده در روابط يك سازمان با محيط خود شامل مشتريان ،عرضه كنندگان ، مجامع علمي و غيره است كه به عقيده ايشان مهمترين جزء يك سرمايه ارتباطي ، سرمايه مشتري است بخاطر اينكه موفقيت يك سازمان در گرو سرمايه مشتري آن است و منظور از مالكيت معنوي ، آن قسمت از دارايي هاي نامشهود است كه براساس قانون مورد حمايت و شناسايي قرار گرفته است مانند كپي رايت ، حق اختراع و حق امتياز(همان منبع،ص26)4.
به عقيده "بونتيس"در بين اين سرمايه هاي فكري ، سرمايه انساني مهم است به خاطر اينكه منبع نوآوري و بازسازي استراتژيك است كه از يك جلسه طوفاني فكري يا يك رويا پردازي در اداره و يا كنارگذاشتن فيلهاي قديمي توسط كاركنان ويا ازطريق بهبود مهارتهاي شخصي وغيره حاصل مي شود.
1201420-178435سرمايه فكريسرمايه ساختاريسرمايه مشتريسرمايه انساني00سرمايه فكريسرمايه ساختاريسرمايه مشتريسرمايه انساني
145224527940000390588528892500264223527940000
از منظر جوهر يا اصل يا ذاتروابط بازارروتين هاي سازمانيفكر يا هوش مصنوعياز نظر حيطهدر درون روابط سازماني با خارج از سازمان قرار دارددر درون روابط سازماني قرار دارددر درون ذهن افراد قرار مي گيرداز نظر پارامترهاي اندازه گيريمدت پايداريكارايي و قابليت دستيابيمناسب بودن حجم آناز نظر منمودار بودن كد گذاريبالاترين سطح از لحاظ منمودار بودن كد گذاريمتوسطبالا
نمودار 2-2 مفهوم سازي سرمايه فكري از سوي بونتيس
(همان منبع،ص26)1.
همچنين" بونتيس" به وجود يكسري روابط متقابل ميان اجزاء سرمايه هاي فكري معتقد است به اينصورت كه حتي اگر يك سازمان داراي سرمايه انساني مناسب باشد ولي داراي يك سرمايه ساختاري مناسب نباشد نمي تواند از دانش قرار گرفته شده در افراد خود استفاده كند و بالتبع هم نمي تواند به سرمايه مشتري خود ، پاسخ مثبتي دهد (همان منبع،ص26)2.
4-3-2) بروكينگ3(1997)
"بروكينگ" در طبقه بندي خود به دارايي هاي انسان محور و دارايي هاي زير ساختاري ومالكيت معنوي و دارايي هاي بازار اشاره كرده است . منظور از دارايي هاي انسان محور ، مهارت ها ، تونايي ها ، تخصص ، توانايي هاي حل منمودار و سبك هاي رهبري است و منظور از دارايي هاي زير ساختاري ، همه ي تكنولوژي ها ، فرايند ها و متدولوژي ها است كه يك سازمان را قادر مي سازد و منظور از مالكيت معنوي ، حق امتياز و علايم يا مارك هاي تجاري و دانش فني است و منظور از دارايي هاي بازار، مشتريان، وفاداري مشتريان و كانال هاي توزيع است (همان منبع،ص25)4.
5-3-2) سويبي (1997)
"سويبي" طبقه بندي خود را بصورت ساختار داخلي ، ساختار خارجي و شايستگي كاركنان ارائه كرده است . اين طيقه بندي ايشان بنام ناظر دارايي نامشهود معروف است. منظور از شايستگي كاركنان همان سرمايه انساني مطرح شده در طبقه بندي هاي قبلي است و منظور از ساختار داخلي ، سرمايه ساختاري يا سازماني و منظور از ساختار خارجي ، سرمايه مشتري يا ارتباطي است البته بايد توجه داشت كه سويبي چهار حوزه كليدي را در سه جزء خود قرار داده كه عبارتند از رشد،كارايي ، پايداري و بازسازي . براساس اين چارچوب يكسري شاخص هايي استخراج كردند .نمودار اين طبقه بندي به صورت زير است.
نمودار 3-2 طبقه بندي سويبي از طريق چارچوب ناظر دارايي نامشهود
(منبع: بونتيس ، 2000،ص28 )
منظور از شايستگي فردي كاركنان ، توانايي و ظرفيت آنها براي عمل كردن در موقعيت ها و شرايط مختلف است و منظور از ساختار داخلي هم شامل فرهنگ رسمي داخل سازمان و نيز شامل حق امتيازها، مفاهيم ، مدل ها ، پايگاه داده ها و سيستم هاي داخلي است و ساختار خارجي شامل روابط سازمان با مشتريان ، عرضه كنندگان شهرت و مارك هاي تجاري است.
به عقيده "سويبي" شايستگي فردي كاركنان (سرمــايه انسانــي) براي يك سازمان حيــاتي است بخاطر اينكه بدون وجود آن ، ســازمان قادر به فعــاليت نيست و اين شايستــگي شامل مهــارت ها ، آموزش ، تجــربيات و غيره است(همان منبع،ص69)1.
6-3-2) استوارت2 (1997)
"استوارت طبقه بندي خود را بصورت سرمايه انساني ، سرمايه ساختاري ، سرمايه مشتري ارائه كرد در اين طبقه بندي سرمايه انساني در واقع كاركنان يك سازمان است كه مهمترين دارايي يك سازمان است و منظور از سرمايه ساختاري ، دانش قرار گرفته شده در فناوري اطلاعات و همه ي حق امتيازها و طرح و مارك هاي تجاري است و منظور از سرمايه مشتري ، اطلاعات مربوط به بازار است كه براي جذب و حفظ مشتريان بكار گرفته مي شود. اين طبقه بندي تاحدودي به طبقه بندي اوليه "بونتيس" مشابه است (همان منبع،ص68)3.
7-3-2) يوستك و همكارانش
"يوستك" و همكارانش ، سرمايه فكري را به دو قسمت شامل كالاهاي نامشهود و شايستگي هاي نامشهود تقسيم مي كنند كه كالاهاي نامشهود ، دارايي هايي هستند كه مي توان آنها را خريد و فروش كرده و به نحو مناسب از آنها حفاظت و ذخيره كرد مانند كپي رايت ها ، علايم تجاري ، طراحي ها ، دانش فني ، رازهاي تجاري و فرانشيــزها. همچنين ايشان و همكــارانش معتقد هستند كه اين كالاهاي نامشهود را مي توان به نمودار عيني تري ارزش گذاري كرد اما شايستگي هاي نامشهود به عوامل متمــايز و مشخصي از مزيت رقابتي اطلاق مي شود كه يك شركت را از ساير رقبا متمايز مي كند كه شامل شايستگي هاي نوآوري ، شايستگي هاي ساختاري ، شايستگي هاي بازاري و منابع انساني است. (چن گو ،2005، ص 388)4.
8-3-2) پتي 5( 2000)
درطبقه بندي سازمان براي همكاري و توسعه اقتصادي به دو سرمايه انساني و سازماني (ساختاري) اشاره مي كند و سرمايه فكري را بصورت ارزش اقتصادي اين دو مجوعه دارايي هاي نامشهود 0سرمايه انساني و سرمايه ساختاري) توصيف مي كند.
سرمايه سازماني به چيزهايي مانند مالكيت سيستم هاي نرم افزاري ، شبكه هاي توزيع و زنجيره هاي عرضه اطلاق مي شود و سرمايه انساني شامل منابع انساني درون سازمان و منابع انساني خارج از ســازمان است كه منابع انسـاني درون وخارج ســازمان شامل كاركنان و مشتــريان وعرضه كنندگــان است(پتی ،2000،ص 162).
9-3-2) چن و همكارانش (2004)
"چن" و همكارانش معتقد هستند كه سرمايه فكري از چهار طبقه و عنصر زير تشكيل شده است:
الف) سرمايه انساني ب) سرمايه مشتري
ج) سرمايه نوآوري د) سرمايه ساختاري
ولي آنها معتقد هستند كه اين ساختار و اجزاء سرمايه فكري بسيار ضعف و شكننده است مگر اينكه با يكسري روابط مستمر و بهم پوسته اي حمايت شوند در واقع آنها بر روابط بين اجزاء سرمايه فكري تاكيد بيشتري دارند تا بر اجزاء آن (همان منبع، ص 18)3.
246634081915سرمايه مشتري00سرمايه مشتري
3968750476250016148054762500321310022225000
2466340198755سرمايه نوآوري00سرمايه نوآوري
392049017145000216154017145000
216154024828500424370543180سرمايه ساختاري00سرمايه ساختاري70993043180سرمايه انساني00سرمايه انساني
نمودار 4-2 مدل چن و همكارانش از سرمايه فكري و روابط بين آنها
منبع (همان منبع ،ص19)4
همچنين در يك طبقه بندي ديگر از سوي جامعه تكنولوژي هاي اطلاعاتي كميسيون اروپايي سرمايه فكري به عنوان و بصورت يك جريان سرمايه اي بهم پيوسته اي بين اجزاء و عناصر سرمايه اي آن در نظر گرفته شده است(همان منبع، 19)5.
در اين طبقه بندي چن و همكارانش ،منظور از سرمايه انساني كه در واقع مبنا و اساس سرمايه فكري است دانش ، مهارت ها و توانايي ها و طرز فكر كاركنان درباره كسب و كار است.
از نظر آنها در واقع اين سرمايه انساني است كه مي تواند دانش را به ثروت تبديل كند و از طرف ديگر اين سرمايه انساني است كه اشكال عملياتي سه سرمايه ديگر را تعيين مي كند . بطور دقيق تر، تعريف اجزاء سرمايه هاي فكري از نظر "چن" و همكارانش به شرح زير است :
الف) سرمايه انساني بيانگر دانش ضمني فراگرفته شده در ذهن و افكار كاركنان است. سرمايه انساني يك منبع مهم از نوآوري و بازآفريني يك شركت است و سرمايه انساني بصورت تركيبي از شايستگي ها،طرز فكر و خلاقيت كاركنان تعريف مي شود . شايستگي كاركنان در واقع بخش سخت افزاري سرمايه فكري است كه شامل دانش، مهارت ها واستعداد هاي كاركنان و منظور از دانش فني و دانشگاهي است و مهارت هاي كاركنان در واقع توانايي انجام وظايف و تكاليف عملي كاركنان است كه از طريق تمرين حاصل مي شود و برخي از آنها از طريق تحصيلات بدست مي آيد . طرز فكرها در واقع بخش نرم افزاري سرمايه فكري است كه شامل انگيزه براي كار و رضايت از كار است و در واقع به عنوان پيش شرطي براي نمايش شايستگي هاي كاركنان در نظر گرفته مي شوند. خلاقيت كاركنان آنها را قادر مي سازد تا از دانش خود استفاده كنند و بطور مستمر نوآوري داشته باشند و بنابراين عامل مهم در گسترش وايجاد سرمايه فكري يك شركت است.
ب) سرمايه ساختاري با سيستم و ساختارهاي يك موسسه سر وكار دارد و در واقع روال ها و روتين هاي يك كسب و كار است. يك موسسه با سرمايه ساختاري قوي مي تواند شرايط مساعد و مناسبي را براي استفاده و بهره برداري از سرمايه انساني ايجاد كند و به سرمايه انساني اجازه دهد تا از توان بالقوه خود نهايت استفاده را ببرد و بنابراين باعث افزايش سرمايه نوآوري و مشتري مي شود.
سرمايه ساختاري را مي توان بصورت فرهنگ ، ساختار سازماني ، يادگيري سازماني ، فرايندهاي عملياتي و سيستم هاي اطلاعاتي تقسيم كرد. هر كدام از اجزاء سرمايه ساختاري مي توانند بر روي سه سرمايه ديگر و بخصوص سرمايه انساني تاثير بگذارند و متقابلا از آنها تاثير بپذيرند براي مثال يك فرهنگ قوي مي تواند عامل مهمي در انگيزش كاركنان باشد .سرمايه نوآوري با ارائه (معرفي) تركيب جديدي از عوامل حياتي و ضروري توليد در درون يك سيستم توليدي اطلاق مي شود ،اين سرمايه مي تواند شامل محصولات جديد، تكنولوژي هاي جديد ، بازار جديد ، مواد جديد و تركيب جديد باشد با افزايش اهميت دانش ، سرمايه نوآوري به جزء مهمي از سرمايه فكري تبديل مي شود و اين سرمايه مي تواند به سه جــــزء موفــقيت هاي نوآوري ، مكـــانيسم هاي نوآوري و فـــرهنگ نوآوري تقسيم شود(چن و همکاران، 2000،ص26 ) .
ج) از دیدگاه "بونتیس " ، سرمايه مشتري به ارزش دانش قرار گرفته شده در كانال هاي بازاريابي يك سازمان اطلاق مي شود كه يك موسسه از طريق انجام كسب و كارهاي خود آن را خلق و ايجاد مي كند. درمقايسه با سه سرمايه ديگر اين سرمايه داراي اثرات مستقيمي بيشتر بر روي تحقق ارزش يك شركت است و بطور فزاينده اي به عامل مهمي در كسب و كارها تبديل شده است(همان منبع،ص27)1.
10-3-2) پتي و گويتر2( 2000)
طبقه بندي ارائه شده توسط اين دو ناظر دارايي هاي نامشهود "سويبي" را به نمودار جدول زير كه شاخص هاي مناسبي را به اين چارچوب اضافه كردند اصلاح كردند:
مالكيت معنوي شامل حق امتياز ، كپي رايت ، علايم تجاري؛سرمايه هاي زير ساختاري شامل فلسفه مديريت ، فرهنگ شركت ؛ سيستم هاي اطلاعاتي و سيستم هاي شبكه سازي و روابط ماليسرمايه ساختاري (سازماني) ;ساختار درونيمارك هاي تجاري ، مشتريان، وفاداري مشتريان ، همكاري هاي تجاري ، توافقات مربوط به گواهي نامه و اجازه نامه ها، توافقات فرانشيزو...سرمايه مشتري (ارتباطي);ساختار بيرونيدانش فني ، تحصيلات ، دانش مرتبط با كار،شايستگي مرتبط با كار، روحيه كارآفريني،توانايي هاي مربوط به نوآوري و اثرگذار بودن قابليت تغيير يا انعطاف پذيري شايستگي حرفه ايسرمايه انساني ;شايستگي كاركنان
جدول 1-2 طبقه بندي پتي و گويتر
منبع (پتی و همکاران،2000 ،ص165)3
در واقع كار اين دو ، انطباق چارچوب ناظر دارايي هاي نامشهود "سويبي" در چارچوب طبقه بندي هاي متداول ديگر شامل سرمايه انساني ، سرمايه ساختاري و سرمايه مشتري بوده است.
11-2-2) هانناس و لوونداهل (1997)
اين دو نفر دارايي ها و يا منابع ارتباطي و شاستگي تقسيم كرده اند. منظور از شايستگي ، توانايي انجام يك وظيفه يا كا معين است كه اين شايستگي در دو سطح فردي شامل دانش، مهارت و استعداد و در سح سازماني شامل رويه ها، تكنولوژي و پايگاه داده وجود دارد .منابه ارتباطي به شهرت يك سازمان و وفـــاداري مشتريان آن اطلاق مي شود. بعـــدا "لوونداهل" اين طبقه بندي را قدري جزئـي تر كرد (چن ،2005،ص 29 ).
نمودار 5-2 طبقه بندي اوليه توسط هانناس و لوونداهل
نمودار 6-2 طبقـــه بندي لــوونداهــل
طبقه بندي هاي متداول ديگر شامل سرمايه انساني ، سرمايه ساختاري و سرمايه مشتري بوده است. كه در این پژوهش استفاده شده است.
12-3-2) طبقه بندي مر و اسچوما (2001)
اين دو سرمايه فكري را بصورت گروهي از دارايي هاي دانش تعريف مي كنند كه به يك سازمان اختصاص دارد و جزء ويژگي سازمان محسوب مي شود و بطور قابل ملاحظه اي از طريق افزودن ارزش به بهبود وضعيت رقابتي سازمان منجر مي شود (مرر ،2001، ص 26 ) .
13-3-2) ليم و داليمور(4 200)
"ليم" و "داليمور" اين مفهوم سرمايه فكري را از طريق ارتباط دادن آن با دو مفهوم دانش فني مديريت و دانش فني بازاريابي، تشريح و طبقه بندي مي كنند. شايستگي يك شركت براي رويكرد مديريت استراتژيك شامل سرمايه انساني ، سرمايه شركتي سرمايه كاركردي و سرمايه تجاري(كسب و كار) است و روابط يك شركت براي رويكرد بازاريابي استراتژيك شامل سرمايه مشتري ، سرمايه عرضه كنندگان ، سرمايه هم پيماني و سرمايه سرمايه گذاري است.نمودار اين طبقه بندي در زير ارائه گرديده است(چن ،2005،ص 27 ).
نمودار 7-2 طبقه بندي ليم و داليمور (همان منبع،ص28)4
14-3-2) طبقه بندي نورتون و كاپلان (1992)
"نورتون" و" كاپلان" كارت امتيازي خود در سال 1992 ارائه كردند كه اين چارچوب ابتدا عملكرد يك سازمان را در چهار حوزه يا ديدگاه مشتري ، فرايندهاي داخلي، رشد و يادگيري و مالي اندازه گيري مي كرد. اين چارچوب بيانگر يك مجموعه از روايط علي – معلولي ميان معيارهاي خروجي محرك هاب عملكردي يك سازمان بود. اين چارچوب مي توانست نتايج مالي و نامشهود يك سازمان را بطور همزمان كنترل و اندازه گيري كند. با نگاهي به اين چارچوب اين نكته مشخص مي شود كه ديدگاه مشتري همان سرمايه مشتري و ديدگاه رشد و يادگيري همان سرمايه انساني و ديدگاه فرايندهاي داخلي همان سرمايه ساختاري و ديدگاه مالي همان سرمايه مالي و مشهود است. اين چارچوب به علت كاربرد و برنامه ريزي استراتژيك ، اندازه گيري عملكرد و دارايي هاي نامشهود از معقوليت بسياري برخوردار شده است(چن ،2005، ص28 ) .
659765120015ديدگاه مالياستراتژي و چشم اندازديدگاه رشدو يادگيريديدگاه مشتريديدگاه فرايند هاي مالي00ديدگاه مالياستراتژي و چشم اندازديدگاه رشدو يادگيريديدگاه مشتريديدگاه فرايند هاي مالي
نمودار 8-2 چارچوب كارت امتيازي متوازن
منبع (آپوهامي ،2007 ،ص37)
15-2-2) طبقه بندي كنفدراسيون اتحاديه هاي تجاري دانمارك (1999)
يكي ديگر از طبقه بندي هاي ارائه شده طبقه بندي كنفدراسيون اتحاديه هاي تجاري دانمارك است كه سرمايه فكري را متنمودار از افراد ، بازار و سيتم ها مي داند. نمودار اين مدل بصورت زير است:
700405135890افرادانگيزشفرهنگآموزش و تحصيل بهبودسيستم هاحق امتيازها وحق اختراع هاروش هاتكنولوژيسازمان بازارعرضه كنندگان ومشتريانبازار پوليبازار نيروي كاربازار دانش 00افرادانگيزشفرهنگآموزش و تحصيل بهبودسيستم هاحق امتيازها وحق اختراع هاروش هاتكنولوژيسازمان بازارعرضه كنندگان ومشتريانبازار پوليبازار نيروي كاربازار دانش
نمودار 9-2 طبقع بندي كنفدراسيون تجاري دانمارك
منبع (آپوهامي ،2007 ،ص37)
در اين مدل افراد بيانگر مديران و كاركنان درون سازمان است و به آن چيزي كه مي توان انجام دهد حتي بصورت جمعي سرمايه انساني اطلاق مي شود. سيستم ، دانش موجود در سازمان است كه مستقل از افراد است و بازار، شامل روابط سازمان با بيروني ها است مانند عرضه كنندگان ، توزيع كنندگان و مشتريان .اين سه جزء مدل ،بطور نزديكي بهم پيوسته شده اند .براي مثال موفقيت يك تكنولوژي جديد به شايستگي و آموزش كاركنان بستگي دارد (گلدی صدقی ،1386،ص 65 )2.
4-2)بخش سوم: روش هاي اندازه گيري سرمايه فكري:
1-4-2) طبقه بندي روش هاي اندازه گيري سرمايه فكري
سيتم هاي حسابداري كنوني هنوز هم تحت تاثير عوامل سنتي كار ، مواد و سرمايه مالي مي باشد واهميت دانش بعنوان عاملي موثر در توليد و ايجاد ثروت در آنها ناديده گرفته مي شود. اين در حاليست كه نگرش واقع بينانه به اهميت در حال گسترش سرمايه هاي ناملموس ، نياز ما را به اين سرمايه ها را دوچندان نموده است.در محيط تجاري كنوني ، اندازه گيري ارزش سازماني با استفاده از روش هاي سنتي حسابداري ناكافي مي باشد چرا كه اغلب ارزشهاي محاسبه شده به روش سنتي با ارزش اقتصادي امروزي آنها نا مرتبط مي باشد.
روش هاي سنتي ، ارزش نهفته در مهارت ، تجربه ، قابليت يادگيري افراد و همچنين ارزش موجود در شبكه ارتباطات ميان افراد و سازمان ها ناديده مي گيرد. تلاش هاي زيادي جهت تشريح تفاوت ميان ارزش بازاري شركتها انجام گرفته است. مشهورترين اين روشها روش ترازنامه نامرئي، كنترل داراريي هاي ناملموس و كارت نمره متوازن، روش ارزش افزوده اقتصادي ، روش شاخص سرمايه فكري ، روش كارگزار تكنولوژي ، روش نرخ باده دارايي ها، روش تشكيل سرمايه بازار ، روش سرمايه فكري مستقيم ، روش جهت يابي تجاري اسكانديا، روشهاس مالي و مدل مديريت سرمايه فكري كه در زير به تحليل ويژگي هاي هر يك از اين روش ها توسط علي اصغر انوري رستمي اشاره خواهد شد:
1-1-4-2) ارزش افزوده اقتصادي:
در اين روش از معيارهايي نظير بودجه بندي سرمايه اي ، برنامه ريزي مالي ، تعييين هدف، اندازه گيري عملكرد، ارتباط با سهامداران و جبران خدمات تشويقي براي تعيين راههايي كه از طريق آنها ارزش شركت افزوده يا كم مي شود، استفاده مي شود. نقاط قوت اين روش همبستگي آن با قيمت سهام است. از انجايي كه اين روش به طور گسترده اي در مجامع مالي پذيرفته شده و از معقوليت برخوردار است، مي تواند مشروعيت شركت را در بازارهاي مالي افزايش دهد.عيب عمده اين روش پيچيدگي آن مي باشد . از آنجائيكه اين روش از دارايي هاي دفتري با اتكا به هزينه هاي تاريخي بهره مي گيرد و ارزش دفتري نيز با ارزش بازار فعلي مطابقت چنداني ندارد، ممكن است جهت بيان كمی ارزش دارايي هاي ناملموس ، چندان مناسب نباشد.
2-1-4-2) كارت نمره متوازن:
اين روش ابزاري را جهت ايجاد ثبات در استراتژي هاي آينده شركت بدست مي دهد. اين روش شركتها را قادر مي سازد تا نتايج مالي را همزمان با نظارت و كنترل در ايجاد ظرفيت ها و اكتساب دارايي هاي ناملموسي كه به آنها براي رشد در آينده نياز دارد ، دنبال كنند. اين شيوه بيانگر نوعي كمبود جدي در سيستم هاي مديريت سنتي و ناتواني آنها در مرتبط نمودن استراتژي بلـند مدت شركت با فعــاليت هاي كوتاه مدت شركت مي باشد. اين روش گذشته و حال شركت را با آينده اش مرتبط مي ناميد و ابزاري در اختيار مديريت شركت قرار مي دهد تا استراتژي هاي گوناگوني را براي شركت تعريف وآنها را كنترل نمايد. اين روش شركت را قادر مي سازد تا نتايج ماليش را تحليل نمايد و استراتژي شركت را اجرا نمايد. "كاپلان " و " نورتون" معتقدند كه اين روش نوعي سيستم اندازه گيري است كه با استفاده از معيارهاي كيفي ، ميزان استراتژي به اجرا درآمده شركت را نشان مي دهد. اين روش اهداف و معيارها را از چهار زمينه يا ديدگاه نشان مي دهد اين ديدگاه ها عبارت است از ديدگاه مالي ، ديدگاه مشتري ، ديدگاه فرايندهاي داخلي و ديدگاه نوآوري و يادگيري. اين روش تا حدي ايستا بوده و براي هر شركت خاص مي باشد (کاپلان و نورتون،1996، ص 79 ) .
3-1-4-2) ترازنامه نامرئي:
اين روش به منظور نشان دادن دارايي هاي شركت مبتني بر دانش طراحي شده است. اين روش در واقع توسعه اي در حسابداري منابع انساني به شمار مي آيد . در اين روش ، سرمايه فكري شركت به دو دسته سرمايه فردي و سرمايه ساختاري تقسيم مي شود. شاخص اصلي سرمايه فردي همانا شايستگي هاي حرفه اي و خبرگي كاركنان كليدي كه استراتژي يك شركت را تشريح مي كنند ، مي باشد. سرمايه ساختاري نيز شامل مزيت رقابتي يك شركت و توانايي هاي كاركنان آن مانند شهرت ، تجربه و روش هاي خاص توليدي مي باشد. اين مدل مبتني بر معيارهاي كيفي است و توانايي ارزيابي كمي ارزش سرمايه فكري را ندارد (جعفری و همکاران ،1387،ص 12)2.
4-1-4-2) كنترل دارايي هاي ناملموس3:
اين روش در پي اندازه گيري دارايي هاي ناملموس شركت به روش ساده مي باشد. در اين راستا معيارهاي مناسب متعددي را معرفي نموده و هدف از آن ايجاد بينش و ديدگاهي جامع از موقعيت سرمايه فكري شركت مي باشد. در اين روش ضروري است تا معيارها با واقعيت هاي هر شركت مطابقت داده شده و تعديل شود. عيب عمده اين روش در آن است با تمامي شركت ها و موقعيت ها قابل انطباق ني باشد. از اين روش همچنين براي طراحي سيستم هاي اطلاعاتي و يا انجام مميزي ها بهره گرفته مي شود(گلدی صدقی ،1386،ص 65)4.
5-1-4-2) روش جهت يابي تجاري اسكانديا:
اين روش بر اساس منطق و مفهوم ارائه شده در روش ترازنامه نامرئي بنا هاده شده است و شركت اسكانديا مبدع آن به شمار مي آيد. اين شركت عملكردش را بر اساس 30 شاخص عملكردي كليدي در زمينه هاي مختلف نظارت مينمايد. اين روش علاوه بر زمينه هاي سنتي مالي،به مشتريان ،منابع انساني و توسعه و بازار آفريني نيز نظارت دارد. اين روش ،شاخص هاي مشتري محوري عبارتند از:تعداد حساب هاي مشتريان ،تعداد واسطه ها و تعداد مشتريان از دست رفته ؛شاخص هاي فرايند محوري در آن عبارتند از: تعداد حساب هاي مشتريان به ازاي خالص تعداد كاركنان و هزينه هاي مديريتي به خالص كاركنان؛شاخص هاي انسان محوري در آن عبارتند از:ميزان گردش پرسنل،نسبت مديران ، نسبت زنان مدير و نسبت هزينه هاي آموزش به كاركنان ؛ و در نهايت شاخص هاي مبتني بر توسعه و بازآفريني در آن عبارتند از : شاخص رضايت كاركنان ؛ هزينه هاي بازيابي به خالص مشتريان و سهم ساعات آموزش . اين روش در دنياي امروزه روشي آرماني و مطلوب به شمار آيد. اين روش علي رغم كاملتر بودن در زمينه تــشريح بهتر عملكرد تجاري ، قادر به كمي سازي ارزش سرمايه فكري نمي باشد (همان منبع،ص72)2.
6-1-4-2) شاخص سرمايه فكري:
در جايي كه فعـــاليت هاي نسل اول ، اطلاعاتي را در خصوص اجزاي مجرد سرمايه فكري بدست مي دهند ، اين شاخص فعالت هاي نسل دوم را معرفي مي نمايد( شاخص هايي كه برتصوير كلي از فرايند ايجاد ارزش در شركت تمركز مي نمايد). اين روش در تلاش است تا شاخص هاي پراكنده را در مجموعه اي واحد ارائه نمايد و ميان تغييرات حاصله در سرمايه فكري و تغييرات در ارزش بازاري شركت ها همبستگي ايجاد نمايد . اين معيار جنبه هاي مختلفي را در بر مي گيرد. مزاياي اين روش در آن است كه معياري غير متعارف را ارائه مي نمايد، بر نظارتي پويا در خصوص سرمايه فكري متمركز مي باشد، توان احتساب عملكرد دوره هاي قبلي را داشته و نگرشي واحد، كلي و جامع از شركت ارائه مي نمايد. اين معيار گامي به پيش تلقي مي شود چرا كه به مديران اين اجازه را مي دهد تا تاثيراتي كه يك استراتژي بخصوص در سرمايه فكري شركت دارد را درك نمايد و گزينه هاي متعدد را با هم مقايسه نمايند تا مشخص شود كداميك از آنها از حيث سرمايه فكري مرجع مي باشند.
شاخص سرمايه فكري همچنين موجب الگوبرداري منظم از فعاليت هاي مبتني برآينده مي كردد. اين اقدام موجب مقايسه هايي در سطوح واحد تجاري و شركت مي گردد.
7-1-4-2) نرخ بازده دارايي ها :
نرخ بازده دارايي هاي شركت نرخي است كه مي توان آن را با متوسط صنعت مقايسه كرد تا اختلاف آن با متوسط صنعت بدست آيد. اگر اختلاف مذكور صفر يا منفي باشد، شركت از سرمايه فكري اضافي برخوردار نيست. اگر اين اختلاف مثبت باشد، فرض مي شود كه شركت در صنعت خود از سرمايه فكري اضافي برخوردار است . در صورت وجود مازاد بازده نسبت به صنعت ، اين ميزان بازده دارايي هاي اضافي در متوسط دارايي هاي ملموس شركت ضرب مي شود تا متوسط عايدات اضافي ساليانه شركت ، محاسبه شود. تقسيم اين عايدات اضافي بر متوسط هزينه سرمايه شركت، ارزش سرمايه فكري شركت را بدست مي دهد. مزيت عمده اين روش ، فرمول ساده آن و قابل دسترس بودن تمامي اطلاعات مورد نياز در صورت هاي مالي تاريخي شركت مي باشد. عيب عمده اين روش در فقدان ارائه اطلاعاتي است كه مديران براي مديريت موثر سرمايه فكري به آنها نيازمند مي باشند.
8-1-4-2) روش تشكيل سرمايه بازار:
اين روش ، معياري از ارزش بازار، سرمايه فكري شركت را ارائه مي دهد. در اين روش فرض بر اين است كه تشكيل سرمايه اضافي يك شركت نسبت به حقوق صاحبان سهام آن ، همانا بيانگر سرمايه فكري موجود در آن مي باشد. اين روش مبتني بر عرف بازارها سرمايه و برآورد قيمت سهام است. در اين روش جهت سنجش و اندازه گيري سرمايه فكري ضروري است تا صورت هاي مالي تاريخي در مقابل اثرات تورم يا هزينه هاي جايگزيني آنها تعديل شوند. گرچه يكي از اهداف اندازه گيري سرمايه فكري ، تشريح اختلاف ميام ارزش بازار و ارزش دفتري شركت ها است، اما اين نوع تشريح و تفسير قادر به بيان اين حقيقت نمي باشد كه دارايي هاي ناملموس شركت تنها پديد آورنده اين اختلاف بوده اند. بر اساس روش ياد شده ، سرمايه فكري در شركت هاي تكنولوژي ارتباطات و اطلاعات ، تمامي ارزش شركت را تشكيل خواهد داد چرا كه تفاوت فاحشي ميان ارزش بازار و ارزش دفتري پايين اينگونه شركت ها وجود دارد.
9-1-4-2) كارگزار تكنولوژي :
اين نگرش نوعي پيشرفت در امر سنجش و اندازه گيري سرمايه فكري به شمار مي آيد چرا كه شركت را قادر مي سازد تا ارزش پولي سرمايه فكريشان را محاسبه نمايند." بروكينگ" سرمايه فكري را تركيبي از چهار جزء داراريــي هاي بازار ، دارايي هاي مبتني بر انســـان ، دارايي هـاي مالــكيت معنوي ، دارايي هاي زير بنـــايي مي داند. دارايي هاي بازار مزاياي بالقوه اي كه يك سازمان از دارايي هاي غير ملموس مرتبط با بازار كسب مي كند را متعادل مي نمايد. دارايي هاي مبتني بر انسان به تخصص ها و توانايي هاي تخصصي موجود، ظرفيت خلاقيت و حل مساله ، رهبري و مهارت هاي مديريتي كه در نمودار كاركنان سازمان ارائه مي كردند، مرتبط مي باشد.
دارايي هاي مالكيت معنوي به مكانيزم هاي قانوني لازم جهت حفظ شركت و دارايي هاي زير بنايي آن مانند دانش فني ، حقوق تكثير ، حقوق طراحي و نشان هاي تجاري و خدماتي مربوط مي باشد. در نهايت ، دارايي هاي زير بنايي شامل آن دسته از تكنولوژي ها، متدولوژي ها و فرايند هايي است كه سازمان را قادر مي سازد تا به وظايف خود عمل كند و دربردارنده فرهنگ شركت ، روش هاي ارزيابي ريسك، روش هاي مديريت نيروهاي فروش ، ساختار مالي ، پايگاه هاي اطلاعاتي بازار و يا مشتريان و سيستم هاي ارتباطي مي باشد (بروکینگ ،1997 ، ص13).
10-1-4-2) روش سرمايه فكري مستقيم:
تاكيد اين روش اندازه گيري ارزش سرمايه فكري ابتدا بر شناسايي اجزاي مختلف آن و سپس ارزيابي هر يك از اين اجزا قرار گرفته است. با تعيين اجزاي سرمايه هاي فكري شركت(نظير سرمايه مشتري نظير وفاداري مشتريان، مالكيت فكري نظير حقوق اختراعات ، دارايي هاي فني نظير دانش فني ، دارايي هاي انساني نظير آموزش و دارايي ساختاري نظير سيستم هاي اطلاعاتي) و تعيين ارزش هر يك از اين اجزاء مي توان ارزش كلي سرمايه فكري شركت را محاسبه نمود. اين روش پيچيده ترين اما دقيق ترين ابزار اندازه گيري سرمايه فكري است . عيب اصلي اين روش در ضرورت شناسـايي تعداد زيـادي از اجزا و يا ارزش گــذاري هر يك از آنها مي باشد كه موجب پر هزينه و پيچيده شدن اين روش مي گردد (جعفري و همكاران،1387 ، ص8)2.
11-1-4-2) روش هاي مالي و مراحل اندازه گيري مالي سرمايه فكري:
بر اساس اين روش سرمايه فكري يك شركت متنمودار از سرمايه انساني، سرمايه مشتري و سرمايه ساختاري است و نقاط تلاقي آنها با هم تركيبي از سرمايه فكري را نشان مي دهد . تركيب سرمايه انساني و مشتري منجر به روابط افراد و نزديكي آنها با مشتريان و بكار گيري خلاقيت هاي آنها جهت پاسخگويي به نيازهاي خاص مشتريان مي گردد. تركيبي سرمايه ساختاري و مشتري منعكس كننده توانايي شركت در انتقال نامهاي تجاري به مشتريان است و به كيفيت ارزشي كه مشتريان بنام تجاري شركت مي دهند مرتبط مي باشد.
تركيب سرمايه انساني و ساختاري در فرايند دانش نهفته است بعنوان مثال ، مي توان به اشتراك در بهره گيري از دانش و يا انتشار ان اشاره نمود. اين روش قادر به اندازه گيري پولي سه جزء ياد شده بوده و ابزار مناسي را جهت ارزيابي ، مديريت و مقايسه عملكرد شركت ها در طول زمان به مديران ارائه مي نمايد. جهت سنجش و ارزش گذاري مالي سرمايه هاي فكري ، مراحل زير پيشنهاد مي گردد:
گام 1- تعيين سرمايه فكري مشهود:
ارزش بازار = ارزش ملموس + ارزش ناملموس
ارزش بازار = ارزش دفتري+ ارزش سرمايه فكري مشهود
ارزش بازاري قابل دسترس = ارزش بازار + فرسايش سرمايه فكري
ارزش بازاري قابل دسترس = سرمايه ملموس + (سرمايه فكري مشهود + فرسايش سرمايه فكري)
گام 2- شناسايي اجزاي مرتبط با سرمايه فكري
گام 3- تخصيص اوزان مناسب با اجزاي سرمايه فكري بر اساس تجربه و شناخت آنها
گام 4 – تعديل ضرايب هم بستگي
گام 5 –ارزش گذاري
12-1-4-2) مدل مديريت سرمايه فكري
زماني كه از سنجش و اندازه گيري صحبت مي كنيم ، ابتدا ضروري است تا منابع غير ملموس و حياتـي شركت كه نيازمند نظارت مديريت هستند را به منظور نيل به اهداف استراتژيك يا براي ارتقاي مزيت اصلي آنها شناسايي نموده و سپس بايد اشخاص ثابتي كه داراي اطلاعات مفيدي درباره ارزش واقعي شركت هستند را شناسايي كرد . فرآيند مديريت سرمايه فكري داراي سه مرحله اساسي شناسايي ، اندازه گيري و مديريت اين منابع مي باشد كه در ذيل به تشريح آن خواهيم پرداخت.
شناسايي
در اين مرحله شركت ها تمركز خود را بر متغيير هاي ايجاد كننده ارزش فعلي شركت قرار مي دهند . در نهايت شبكه اي از منابع و فعاليت هاي ناملموسي كه با اهداف استراتژيك شركت مرتبط هستند به وجود مي آيد. هميشه مجموعه اي از منابع ناملموس ولي حياتي در شركت ها وجود دارد كه به حفظ و ارتقاي مزيت رقابتي آنها و يا رسيدن آنها به اهداف استراتژيك كمك مي كند.
نمودار 10-2 شبكه منابع و فعاليت هاي ناملموس
(منبع: گلدي صدقي ،1386 ،ص87)1
اندازه گيري
پس از شناسايي ، بايد معيارهايي را براي اندازه گيري منابع ناملموس توسعه داد. هم معيارها و هم منابع ناملموس را مي توان به روش هاي مختلفي تقسيم بندي نمود، ابتدا بايد دو سطح تجزيه و تحليل را از هم جدا نمود:
سطح منابع ناملموس
سطح فعاليت هاي ناملموس
شبكه منابع وفعاليت هاي ناملموس وويژگي هاي اصلي سيستم اندازه گيري توسعه يافته در نمودار 11-2 و جدول 12-2 ارائه شده است.
جدول 2-2 ويژگي هاي اصلي سيستم اندازه گيري
سطح تجزيه و تحليلطبقه بندي سرمايه فكريطبقه بندي معيارها(شاخص ها)منابع ناملموس فعاليت هاي ناملموسسرمايه انسانيسرمايه ساختاريسرمايه ارتباطيسرمايه اتحاد استراتژيك شاخصها و معيارهاي عموميشاخصها و معيارهاي خاص صنعتشاخصها و معيارهاي خاص شركت
(منبع: گلدي صدقي ،1386 ،ص88)1
نظارت و ارزيابي
پس از توسعه سيستم سنجش و اندازه گيري ضروري است كه مديران ارزش شركتها نتايج را مورد تجزيه و تحليل قرار دهند.
13-1-4-2) كيوي توبين 2
روش كيوي توبين، توسط جيمز توبين برنده نوبل اقتصاد توسعه داده شد. اين نسبت، ارتباط بين ارزش بازار يك شركت و ارزش جايگزيني آن شركت (هزينه جايگزيني دارائيهاي آن شركت) را اندازه گيري ميكند. بصورت تئوري در بلند مدت اين نسبت به سمت واحد ميل ميكند، اما شواهد تجربي نشان ميدهد كه در همين زمان اين نسبت ميتواند بطور معناداري با عدد يك متفاوت باشد. براي مثال شركتهاي نرمافزاري كه به ميزان زيادي از سرمايه فكري بهره ميجويند، نسبتي در حدود هفت يا بالاتر دارند در حاليكه شركتهاي با سرمايه فيزيكي زياد نسبتي در حدود يك دارند. نسبت كيوي توبين در اصل بسيار شبيه به نسبت بازاربه دفتر ميباشد با اين تفاوت كه توبين در هنگام محاسبه، هزينه جايگزيني دارائيهاي فيزيكي را به جاي ارزش دفتري دارائيهاي فيزيكي بكار ميگيرد. نسبت حاصله به اين نمودار بكار ميرود كه چنانچه نسبت كيوي يك شركت، بزرگتر از مقدار واحد و نيز بزرگتر از مقدار كيوي رقابتي باشد، شركت مزبور توانائي كسب سود بيشتر از شركتهاي مشابه را داراست (همان منبع، ص67)3.
14-1-4-2) هوش سرمايه انساني
فيتز-انز روش هوش سرمايه انساني را بدين نحو توسعه داد كه مجموعهاي از شاخصهاي سرمايه انساني جمع آوري شده را ازطريق يك پايگاه داده، الگو برداري نمود. بنا به عقيده فيتز-انز، در زماني كه هزينه نيروي انساني بالغ بر 40 درصد از هزينه سازمانها را شامل ميشود، اندازه گيري سرمايه انساني امري ضروري است. فيتز-انز مدعي است كه وظائف بخش منابع انساني در يك سازمان ميبايد فراتر از مواردي نظير جذب، آموزش و جبران خدمات باشد. منبع انساني ميبايد بعنوان يك شريك استراتژيك در موضوعات اساسي و زيربنائي مشاركت نمايد. در زماني كه دانش به يك عنصر جدي در موفقيت اقتصادي تبديل شده است، اندازه گيري و مديريت دارائيهاي فكري، يك وظيفه بحراني كسب و كار ميباشد (آپوهامي،2007،ص29)2.
15-1-4-2) مدل كارگزار فناوري
مدل كارگزار فناوري كه توسط بروكينگ توسعه داده شده است، دانش سازماني را به چهار طبقه : دارائيهاي انسان-محور،دارائيهاي زيرساختي، دارائيهاي فكري و دارائيهاي بازار تقسيم بندي ميكند و ارزش سرمايه فكري سازمان را طي يك فرآيند ارزيابي مشخص ميكند. هر بخش از مدل بوسيله پرسشنامه هاي مميزي مخصوص درباره متغيرهاي مرتبط با طبقه دارائي بررسي ميشود. بخش اول پرسشنامه مشتمل بر 20 سئوال است كه بر نياز به تقويت سرمايه فكري تاكيد دارد و در ادامه پرسشنامه شامل 178 سئوال است كه مرتبط با چهار طبقه نامبرده از سرمايه فكري ميباشد. در مقايسه با ساير چهارچوب ها، اين مدل بخش دوم (سرمايه ساختاري يا ساختار داخلي) را به سرمايه زيرساختي (فرآيندها، روشها و فناوريها) و دارائيهاي فكري (مالكيت معنوي، ابداعات ثبت شده، علامات تجاري و رموز تجاري) تفكيك ميكند . قابل توجه است كه شباهتهاي زيادي بين سئوالات مميزي سرمايه فكري كارگزار فناوري و اندازه هاي سرمايه فكري هدايت كننده اسكانديا وجود دارد (همان منبع،ص92)3.
16-1-4-2)روش ارزشگذاري جامع
روش ارزشگذاري جامع كه توسط مكفرسون توسعه يافت، ارتباط مابين اندازه گيري ارزش شركت، سرمايه فكري و مقادير پولي را به منظور ارزشگذاري جامع كسب و كار مورد استفاده قرار ميدهد. اين روش سه دسته ارزش زير را مورد استفاده قرا ميدهد:
• ارزش اصلي: كه نمايش دهنده اثربخشي داخلي شركت است؛
• ارزش فرعي: كه توسط اثربخشي توزيع شركت اندازه گيري ميشود؛ و
• ارزش ابزاري: كه نشان دهنده فشارها در محيط رقابتي ميباشد.
روش ارزشگذاري جامع، سعي در تهيه كردن ارزش جامع كسب و كار ميكند كه ماحصل مجموع سرمايه فكري و جريانهاي نقدي شركت ميباشد به عبارتي در اين روش ارزش افزوده مركب، حاصل تركيب ارزش افزوده پولي با ارزش افزوده ناملموس است.
2-4-2) ارزيابي تحليلي – تطبيقي و مدل هاي سنجش سرمايه فكري
جدول (3-2) نتايج تحليلي – تطبيقي روش هاي مختلف سنجش و اندازه گيري سرمايه فكري ارائه مي نمايد. هر يك از اين روش ها بر حسب كمي يا كيفي بودن ، مبتني بر عملكرد گذشته و يا آينده بودن و قابل الگوبرداري بودن يا نبودن مورد مقايسه قرار مي گرفته اند.
جدول 3-2 مقايسه ارزش گذاري سرمايه هاي فكري(رودو و لیلرت)
روشكمي يا كيفيعملكرد تاريخي يا آيندهقابليت استفاده در الگوگيريترازنامه نامرئيسرمايه ساختاريسرمايه فردي تاحدي كمي مبتني بر هزينه هاي تاريخي خيركنترل دارايي هاي ناملموسديد بيرونيديد درونيشايستگي افراددارايي هاي ناملموس كيفي هردو خيركارت نمره متوازنديد ماليديد مشتريديد فرايندديد نوآوري و يادگيري كيفي هردو خيرارزش افزوده اقتصاديطرح ريزي ماليبودجه بنديهدف گذاري ،جبران كميمبتني بر هزينه هاي تاريخي فقط درونيشاخص سرمايه فكرياستراتژي و معيارهاي مالي و غير مالي تك معيارهمبتني بر عوامل بالقوه ايجاد ارزش كننده محدودهكارگزار تكنولوژيدارايي هاي بازاردارايي هاي انسانيمالكيت معنوي داراييهاي زير بنائياز كيفي به كمي شدن هر دو نگرش (هزين،بازار) محدودنرخ بازده دارايي ها عملكرد كلي دارايي ها تك معيارهمبتني بر هزينه هاي تاريخي بليسرمايه فكري مستقيمبازارمالكيت معنوي تكنولوژي دارايي هاي انساني كميمبتني بر اجزاي دارايي هاي بازار بلي جهت يابي تجاري اسكانديامالي ، مشتريفرايند انسانيتوسعهتا حدي كميهردو خيرروش هاي ماليانسانيسرمايه مشتري و ساختاري و اشتراك اين دو كميمبتني بر قيمت بازار بلي
منبع: (چن گوه ،2005 ،ص392)
3-4-2) طبقه بندي شيوه هاي اندازه گيري سرمايه فكري از ديد کلاینت و دارن
شيوه هاي اندازه گــيري براي دارايــي هاي نامشهود در درون چهــار مقوله اصلي از شيوه هاي اندازه گيـري مطرح داده شده است. اين طبقه بندي ها با توسعه طبقه بندي هاي ویلیامز)2000) و لیوتی (1998) توسط کلاینت و دارن پيشنهاد شده اند (گلی صدقی ،1386،ص 48)4.
1-3-4-2) روش هاي محاسبه مستقيم سرمايه فكري5
برآورد ارزش دلاري دارايي هاي نامشهود بوسيله شناختن اجزاء مختلف آن مي باشد. يكبار اين اجزاء مشخص مي شود ، آنهايي كه مي توان بطور مستقيم عرضه كرد، بطور جداگانه و يا بصورت يك ضريب جمع شونده ، ارزيابي مي شود (همان منبع، ص25)6.
2-3-4-2) روش هاي برآورد ارزش بازاري سرمايه 7
تفاوت برآورد شده بين ارزش بازاري سرمايه يك شركت و حقوق صاحبان سهام بعنوان ارزش سرمايه فكري و يا دارايي هاي نامشهود مي باشد.
3-3-4-2) روش هاي برگشت دارايي ها8
ميانگين عايدات بعد از ماليات يك شركت براي يك دوره زماني ، تقسيم بر ميانگين دارايي هاي مشهود شركت شود نتيجه ROA شركت است كه پس ازآن با ميانگين صنعت مقايسه مي شود.تفاوت ايجاد شده با ميانگين دارايي هاي مشهود شركت در برآورد يك ميانگين درآمد سالانه از دارايي هاي نامشهود است ،با تقسيم كردن ميانگين درآمد ها مذكور بر ميانگين هزينه هاي سرمايه شركت يا يك نرخ بهره ، مي توان برآوردي از ارزش دارايي هاي نامشهود يا سرمايه فكري استنتاج كرد.
4-3-4-2) روش هاي كارت امتياز
اجزاي مختلف دارايي هاي نامشهود يا سرمايه فكري شناخته شده اند و مقياس ها و شاخص هاي ساخته شده در برگه هاي امتيازي گزارش شده اند و يا بصورت نمودار نشان داده شده اند. روش هاي SC شبيه روش هاي DIC هستند كه هيچ برآورد دلاري از دارايي هاي نامشهود ندارند.
جدول 4-2 خلاصه روشهاي اندازه گيري سرمايه فكري به شرح جدول زير ارايه شده است:
(منبع: جعفري و همكاران،1387،ص10)1
جدول 5-2 روش هاي ارزشيابي سرمايه فكري IC ( گردآوري اریک سویبی) 2
توصيف نحوه اندازه گيريطــبقهاستدلال كننده اصلياصطـــلاحسال توسعه تقريبيتركيبي از چهار شاخص : هويت ،سرمايه انساني،سرمايه دانش و شهرت.توسط مشاورين "گروه سرمايه انساني" نروژ توسعه داده شده است. SCSandvik2004Topplinjen/ Business IQ2004پيشنهادي از طرح پژوهشي مورد حمايت دولت كه موسسات دانماركي چگونه دارايي هاي نامشهود خود را گزارش نمايند.سرمايه فكري عبارت است از : 1)شرح دانش، 2) مجموعه توانايي مديريت، 3) تعداد ابتكارات ، 4) شاخص هاي مربوطهSCMouritzen ,Bukh & al. 2003Danish Guidelines(رهنمودهاي دانماركي)2003توسعه چارچوب جهت دهنده اسكانديا و تركيب آن با تفكر مانيتور دارايي هاي نامشهود: نرخ كارايي ، تجديد و ريسكSCEdvinsson 2002IC Ratingنرخ سرمايه فكري2000يك ماتريس از شاخص هاي غير مالي در سه طبقه مطابق سيكل توسعه مرتب شده است: اكتشاف (يادگيري) ، پياده سازي (انجام )،تبديل بصورت بازرگاني (تجاري كردن)SCLev B2002Value Chain Scoreboard(تابلوي امتيازات زنجيري ارزش)2002از يك طرح پژوهشي مورد حمايت EU ، چارچوبي براي مديريت و افشاي دارايي هاي نامشهود حاصل شده است. 1)تعريف اهداف استراتژيك،2)تعريف منابع نامشهود3)اقدام جهت توسعه منابع نامشهود. سه دسته دارايي هاي نامشهود: سرمايه انساني، سرمايه ساختاري و سرمايه ارتباطات. SCMeritum Guidelines 2002Meritum guidelinesرهنمودهاي مريتم2002يك روش براي تشخيص دادن شش بعد علمي از توانايي هاي يك سازمان در چهار قدم است:1)دارايي هاي كليدي دانش را تعريف كنيد ، 2)فرايندهاي كليدي دانش را مشخص كنيد ،3)برنامه ريزي اقدامات روي فرايند دانش،4)بهبود اسباب اجرا ونظارت ، سپس بازگشت به مرحله 1SCMarr & Schiuma2001Knowledge Audit Cycle(سيكل حسابرسي دانش)2001متدولوژي حسابداري بوسيله KMPG براي حسابگري و اختصاص دادن ارزش جهت 5 نوع دارايي نامشهود پيشنهاد شد: 1)داراييها و اوقاف، 2)مهارتها و دانش ضمني، 3)ارزشهاي جمعي و هنجارها، 4)تكنولوژي و دانش آشكار، 5)فرايندهاي مديريت و فرايندهاي اصلي.DTCAndriessen &Tiessen 2000The value ExplorerTM(جستجوي ارزش)2000متدولوژي براي تعيين كردن ارزش دارايي فكريDTCSullivan2000Intellectual asset valuation(ارزشيابي دارايي فكري)2000طرحي است كه توسط يك موسسسه كانادايي بنياد نهاده شده است . TVC نقدينگي به صورت نزولي برنامه ريزي شده را بكار مي برد تا چگونگي تاثير حوادث بر فعاليت هاي با برنامه را آزمايش كند.DTCAnderson & Mcleen 2000Total Value Creation, TVCTM (ايجاد ارزش كل)2000درآمدهاي سرمايه دانش بعنوان بخشي از كل درآمدهاي عادي برآورد شده اند وبيش از درآمدهاي قابل استناد دراييهاي دفتري مورد انتظار مي باشد.ROALev 1999Knowledge Capital Earnings(منابع سرمايه دانش) 1999سلسله مراتب مصارف شاخص هاي وزني كه تركيب شده اند و ترجيحا روي ارزشهاي نسبس متمركز شده اند تا روي ارزشهاي مطلق .ارزش افزودني تركيبي = ارزش افزوده پولي + ارزش افزوده داراييهاي نامشهودDTCMcPherson1998Inclusive valuation Methodology (IVM)(متدولوژي ارزشيابي فراگير)1998يك سيستم نزولي برنامه ريزي شده است. تفاوت مابين ارزش AFTF در آخر و شروع دوره ،ارزش افزوده در طي دوره است.DTCNash H1998Accounting for the future (AFTF)(حسابداري براي آينده)1998تعبير كردن ارزش خالص شركت به ارزش بازاري سهام آن و تقسيم آن بصورت سرمايه مشهود + { IC درك شده + تحليل IC + SCA(مزيت رقابتي قابل توجه )}MCMStandfield1998Investor assigned market value (IAMV TM)(ارزش بازاري تعيين شده توسط سرمايه گذار)1998ارزش سرمايه فكري ،تفاوت ميان ارزش بازاري سهام شركت و ارزش دفتري آن مي باشد.MCMStewart 1997Luthy 1998)Market -to-Book Value)ارزش بازاري به دفتري)1997بوسيله تعديل سود اعلام شده شركت با هزينه هاي مرتبط با دارايي هاي نامشهود ، حساب شده است. تغييرات در تهيه ارزش افزوده اقتصادي (EVA) نشانه اي از سرمايه فكري شركت است، خواه توليدي يا غير توليدي.ROAStewart1997Economic Value Added (EVATM)(ارزش افزوده اقتصادي)1997بازده اضافي بر دارايي هاي ثابت را محاسبه مي كند آنگاه اين صورت را بعنوان نسبتي از بازده مربوط به دارايي هاي نامشهود بكار مي برد.ROAStewart1997Luthy1998Calculated Intangible Value)ارزش دارايي نامشهود برآورد شده)1997ميزان و كيفيت كارايي سرمايه فكري بكار رفته در خلق ارزش بر اساس سه مولفه اصلي زير اندازه مي گيرد: 1) سرمايه بكاررفته ،2) سرمايه انساني، 3) سرمايه ساختاريROA(don’t quite fit any of the catagories)Pulic 1997Value AddedIntellectualCoefficient(VAICTM)(ارزش افزوده كارايي فكري)1997يكي كردن همه شاخص هاي فردي ارائه دهنده خصوصيات و مولفه هاي فكري در يك شاخص واحد مي باشند. تغييرات در شاخص هستند كه منجربه تغييرات درارزش بازاري شركت مي گردند.SCRoos , Roos , DragonettiAndEdvinsson1997Ic-IndexTM)شاخص سرمايه)1997ارزش سرمايه فكري يك شركت بر اساس تحليل تشخيصي از پاسخ يك شركت به 20 سوال، شامل چهار مولفه اصلي سرمايه فكري تعيين مي شود.DICBrooking1996Technology Broker)تكنولوژي بروكر)1996سرمايه فكري عملكردد آن بر اساس تماس توسعه تلاش هاي پژوهشي روي يك سري از شاخص ها مانند تعداد حق اختراعات و بهاي تمام شده حق اختراعات تا برگشت حاصل از فروش آن ، كه حق اختراعات شركت توصيف مي گردد، اندازه گيري مي شود.DICBontis1996Citation-Weighted Patents1996سرمايه فكري بواسطه تحليل بيش از 164 معيار استاندارد (91 تا اساس فكري، 73 استاندارد تجاري ) اندازه گيري مي شود كه 5 مولفه زير را پوشش مي دهد،1)مالي ،2)مشتري3)فرآيندي 4)تجديد و توسعه 5) انسانيDICEdvinssonAnd Malone1997SkandiaNavigator(رهنمودهاي اسكانديا)1996ميزان شاخص ها را بر اساس اهداف استراتژيك شركت انتخاب مي كنند تا چهار جنبه از ارزش خلاقيت از سه كلاس دارايي هاي نامشهود مشخص شده را اندازه بگيرند.(شايستگي افراد ، ساختار داخلي ، ساختار خارجي).جنبه هاي خلق ارزش:1) رشد، 2) تجديد ،3) بهره وري/ كارايي، 4)كاهش خطر/ثبات SCSveiby1997Intangible Asset Monitor(مانيتور دارايي نامشهود)1994عملكرد يك شركت توسط شاخص هايي كه چهار جنبه اصلي زير را پوشش مي دهند اندازه گيري مي شود:1) جنبه مالي 2) جنبه مشتري 3) جنبه يادگيري.شاخص ها براساس اهداف استراتژيك شركت هستند.SCKaplan & Norton1992Balanced Score Card(كارت توزيع نامتوازن)1992يك تجربه مديريتي از HRCA بطور گسترده در فنلاند است.در حساب سود و زيان HR ، هزينه هاي مربوط به كاركنان به سه كلاس از هزينه هاي منابع انساني تقسيم مي شوند : هزينه هاي تجديد، هزينه هاي توسعه ، هزينه هاي فرسايش . در سال 1999 ، 150 شركت بورس فنلاند يك صورت حساب HR تهيه كردند.DICAhonen1990HR Statement(صورت حساب HR)1990تفاوت ميان ارزش بازاري سهام يك شركت و ارزش دفتري آن توسط سه خانواده مرتبط از سرمايه ها بصورت زير شرح داده مي شود: سرمايه انساني ، سرمايه سازماني و سرمايه مشتري. اين طبقه بندي براي اولين بار در اين كتاب بصورت استاندارد منتشر شد.MCMSveiby1989Theinvisible Balance Sheet(ترازنامه نامرئي(1989 تاثير پنهان HR با هزينه هايي كه منافع يك شركت را كاهش مي دهد را محاسبه مي كند.سرمايه فكري بوسيله محاسبه سهم دارايي انساني نگه داشته شده توسط شركت تقسيم بر هزينه هاي حقوق و دستمزد اندازه گيري مي شود.DICJohansson1996Human Resource Costing & Accounting(HRCA)(حسابداري و قيمت گذاري منابع انساني)1988پيش گام بر حسابداري HR است.يك تعداد از روش ها براي محاسبه ارزش منابع انساني مي باشد.DICFlamholtz1985Human Resource Costing & Accounting(HRCA)(حسابداري و قيمت گذاري منابع انساني)1970s"q" ارزش بازاري سهام شركت تقسيم بر هزينه جايگزيني دارايي هاي آن است .تغييرات در qمقياسي براي اندازه گيري موثر بودن يا نبودن عملكرد سرمايه فكري يك شركت است كه توسط دو اقتصادان ) laureate N & Tobin J) در 1956 توسعه داده شده است.MCMTobin J.Tobins q1950s
منبع: (گلدي صدقي،1386،ص175)1
5-2) نحوه محاسبه سرمايه فكري (با استفاده از مدل پاليك) و شاخصهای عملكرد مالي شركتها
1-5-2) محاسبه سرمايه فكري با استفاده از مدل پاليك
همانطور كه در بخش هاي قبل هم ذكر شد روش هاي گوناگوني براي محاسبه و سنجش سرمايه فكري وجود دارد كه مزايا و معايب هر يك بيان گرديد. در اين كار تحقيقي براي محاسبه و سنجش سرمايه فكري از مدل پاليك استفاده شده كه از دلايل استفاده از اين روش راحتي آن در محاسبه سرمايه فكري است كه از طريق صورت هاي مالي و ياداشت هاي همراه آن جهت اين كار استفاده مي شود و همانطور كه مي دانيم صورتهاي مالي آنچه را كه در واقعيت وجود دارد نشان مي دهد و ساخته و پرداخته ذهن و تخيل نيست و به آنچه كه در شركت وجود دارا از ديدگاه مالي (ريالي) نگاه مي كند.
پاليك در سال 1998و2000 ارزش افزوده سرمايه فكري را جهت اندازه گيري سرمايه فكري شركت ها ارائه كرد. در روش ضريب ارزش افزوده فكري پاليك، براي بدست آوردن اطلاعات درباره ارزش كارايي ايجاد شده از دارايي هاي عيني و غير عيني درون يك شركت تهيه شده است. اين مدل با توانايي شركت نسبت به اجاد ارزش افزوده شده شروع مي شود. ارزش افزوده تفاوت بين IN,OUT است .
منظور از OUT كل درآمد حاصل از فروش توليدات خدمات و سرويس هاي ارائه شده به بازار مي باشد و منظوراز IN تمام هزينه هايي است كه جهت توليد كالاها، خدمات و سرويس ها هزينه شده است.
بايد به اين نكته مهم توجه داشته باشيم كه در اين مدل (پاليك) هزينه كار (كل هزينه حقوق ، دستمزد و مزاياي آن) و هزينه استهلاك ، جزء هزينه هاي IN شامل نمي شود. حقوق و دستمزد نسبت به نقش فعاليت در فرايند ايجاد شده ارزش، عامل بالقوه ( كه توسط هزينه هاي كار ايجاد مي شود) به عنوان يك هزينه محسوب نمي شود. بدين گونه رمز اساسي در مدل پاليك رفتار كار بعنوان ارزش ايجاد شده شركت تجاري است. اين نتيجه آن است كه ارزش اضافه شده توسط سرمايه انساني و سرمايه ساختاري منعكس مي شود.هزينه استهلاك نيز به دليل اينكه وجوهي از شركت خارج نمي شود در VA جزء IN محسوب نمي شود.بنابراين VA را مي توان بصورت معادله زير نوشت:
سود عملياتي + هزينه حقوق و دستمزد+ هزينه استهلاك = VA
در این تحقیق هزینه حقوق و دستمزد کل کارکنان EC از متن صورتهای مالی و یادداشتهای بهای تمام شده (دستمزد مستقیم و سربار تولیدی ) ، هزینه اداری و هزینه فروش استخراج شده است.
همچنین مجموع هزینه استهلا ک دارایی مشهود و نامشهود از جدول تطبیق جریان وجوه نقد عملیاتی استخراج شده است
الف) محاسبه كارايي سرمايه فيزيكي:
نسبت ارزش افزوده VA به سرمايه فيزيكي بكار كرفته شده را، كارايي سرمايه فيزيكي مي گويند كه اين شاخص براي نشان دادن ارزش افزوده ايجاد شده بوسيله سرمايه فيزيكي است
دارايي مشهود/ ارزش افزوده CEE=VA/CE=
دارايي هاي نامشهود= دارايي هاي نامشهود – كل دارايي ها= CE
CEE بيان كننده توانايي فكري شركت ها نسبت به بكارگيري سرمايه فيزيكي جهت ايجاد ارزش افزوده است. زماني كه گروههاي مختلف شركت ها با هم مقايسه مي شوند، شركت هايي كه CEE بالاتري دارند نشان مي دهد كه نسبت سرمايه فيزيكي شان ارزش افزودهVA بيشتري كسب كردند.
ب) محاسبه كارايي سرمايه انساني
كارايي سرمايه انساني نشان مي دهد كه چه ميزان VA در قبال هر ريال صرف شده براي هزينه حقوق و دستمزد در شركت ايجاد شده است. نسبت VAبه HC ، توانايي HC را نسبت به ايجاد ارزش در يك شركت بيان مي كند. نامتناقض با نظريه هاي ديگر رهبران نويسنده سرمايه فكري (ادوینسون،1997) .پاليك بيان مي كند كه كل هزينه هاي حقوق و دستمزد شاخصي از يك شركت است. پاليك فرض مي كند كه چون بازار حقوق و دستمزد را مشخص مي كند كه همان نتايج عملكرد است، پس نسبت VAبه HC ، توانايي HC را براي ايجاد ارزش در شركت بيان مي كند.
(هزينه حقوق و دستمزد كل شركت)/(ارزش افزوده) HCE=VA/HC=
كل حقوق ودستمزد پرداختي به منابع انساني HC =
به طور مشابه وقتي كه HCE در سطح يك گروه از شركت ها مقاسه مي شوند؛HCE يك شاخص از كيفيت منابع انســاني شركت و تواناي هاش نسبت به ايجاد VA براي هر ريال صـــرف شده بر HC مي باشد. و شركت هايي كه HCE بالاتري دارند نشان دهنده اين است كه به نسبت هزينه هاي حقوق و دستمزد ارزش افزوده بيشتري حاصل شده است . يعني كارايي كاركنان آن شركت بالا است.
ج) محاسه كارايي سرمايه ساختاري
سومين ارتباط "كارايي سرمايه ساختاري" است كه سهم سرمايه ساختاري را در ايجاد ارزش نشان مي دهد. در مدل پارليك SC برابر است با VA منهاي HU. در اندازه گيري SCE مقداري از SC مورد نياز نسبت به توليد يك دلار از VA است و آن شاخصي از چگونگي موفقيت SC در خلق ارزش است. بر خلاف VA, CEE, HCE مقسوم عليه براي SCE است. بدين گونه سومين ارتباط بين SC , VA بصورت زير محاسبه مي شود:
(ارزش افزوده)/(سرمايه ساختاري) SCE=SC/VA=SC=VA-HC=(كل هزينه حقوق و دستمزد شركت)- (ارزش افزوده)
آخرين نسبت محاسبه توانايي فكري از يك شركت است و آن خلاصه اي از كارايي هاي مورد توجه پيشين است . اين نتايج در يك شاخص جديد و واحد همان ضريب ارزش افزوده فكري است.
VAIC=CEE+ HCE + SCE
2-5-2) شاخصهای عملكرد مالي
بحث ارزيابي عملكرد شركت از ديرباز به عنوان يك ساله سهم مطرح بوده است و مباحث متعددي در حسـابداري و مديريت به بحث عملكرد شركت ها اختصاص يافـته و بيشترين نوشتهــاي تئوريك در اين زمينه است كه كدام يك از معــيارهاي ارزيــابي عملــكرد شركتــها از اعتبــار بيشتري برخوردار است (خـوش طينت و فلاحتي ،1386،ص 13)3 . برخي معتقدند يك شاخص ايده آل براي سنجش عملكرد شركتها وجود ندارد . براي اندازه گيري و سنجش عملكرد و تعيين ارزش شركت روشهاي مختلفي وجود دارد كه هر كدام داراي معايب اساسي بوده چنانچه اين روشها بعنوان معياري براي اندازه گيري عملكرد و تعيين ارزش شركت در نظر گرفته شود قطعا منجر به تعيين ارزش واقعي شركت نخواهد شد .حال آنكه ارزيابي عملكرد شركت يك ضرورت است و براي انجام آن بايد از معيــارهاي پذيرفته شده اي استفاده شود كه تا حد امكــان ، جنبه هاي متفاوت از لحاظ محدوديت در فعاليت ها و امكان بهره مندي از امكانات را مورد توجه قرار دهد . در يك تقسيم بندي كلي معيارهاي سنجش و عملكرد را مي توان به دو گروه معيارهاي مالي و غير مالي تقسيم كرد (همان منبع،ص13)4 .
معيار غير مالي شامل معيارهاي توليدي ، بازاريابي ،اداري و معيارهاي اجتماعي است و نسبت هاي مالي از جمله تكنيك هايي است كه بعنوان معيار مالي پيشنهاد شده است . برخي از پژوهشگران امور مالي پيشنهاد نموده اند كه بايد از شاخص تركيبي( مالي و غيرمالي) استفاده شود .با اين حال اين معيارها هم منمودار است زيرا تعيين نوع معيارها ،نوع همبستگي بين آنها و نيز تعيين ارزش و وزن هر يك از آنها در مجموع معيارها ،كار ساده اي نيست توجه به اين موضوع كه ارزيابي عملكرد از چه ديدگاهي و چه منظوري مي باشد ،ضروري است.
اشخاص و گروهاي مختلفي به ارزيابي عملكرد شركتها پرداخته و از نتايج آن در تصميم گيري هاي خود استفاده مي كنند بنظر ایجری یوجی ،معيارهاي مورد نظر هر كدام از افراد ذينفع ممكن است منطبق و همسو با ساير ذينفعان نباشد. در اين تحقيق تمركز اصلي بر ديدگاه سرمايه گذاران و ارزيابي آنها از علمكرد شركت است. براي محاسبه عملكرد مالي شركتها در اين تحقيق از هشت شاخص مالي در پنج گروه بعنوان نماينده اندازه گيري ها براي عملكرد مالي شركت ها انتخاب شده است (خوش طينت،1386،ص 15)1.
جدول 6-2 شاخصها و گروهاي سنجش عملكرد مالي شركتها
رديفگروه عملکردشاخص عملكردنحوه اندازه گيري1ارزش بازار شركتMBنسبت ارزش بازار سرمايه به ارزش دفتري حقوق صاحبان سهامMB=MV/BVTobin qارزش دفتري كل دارايیها / (ارزش دفتری بدهی ها+ ارزش بازار سهام عادی)Q=(M.V.S+B.V.D)/B.V.AP/Eسود هر سهم / قيمت سهامP/E2سودآوريROAنسبت سود عملياتي به ارزش دفتري جمع داراييهاROA= OP / TE 3فعاليتATOنسبت كل درآمد به جمع داراييهاATO= TR / TAS 4بازده سرمايهASRبازده سهام سالانه ASR =(p1-p0 + D)/ p0ROEنسبت سود خالص به حقوق صاحبان سهامROE= OP / TAS5مبتني برارزش آفرينيEVAارزش افزوده اقتصاديEVA=(R-C)Capital
ارزش بازار به دفتری يكي از روشهاي عمومي شناخته شده جهت اندازه گيري دارايي ناملموس و سرمايه فكري است نسبت MB از طريق اختلاف بين ارزش بازار و ارزش دفتري شركت محاسبه مي شود. در واقع نسبت MB ارزيابي بازار از شركت را بيان مي كند. طريقه محاسبه MB به شرح زير مي باشد:
رابطه1-2MB=MV/BV = (ارزش دفتري شركت)/(ارزش بازار شركت)
Tobin q: كيو توبين از جمله شاخصهايي مي باشد كه اولين بار توسط جيمز توبين ، برنده جايزه نوبل اقتصاد ، بمنظور اندازه گيري ارزش شركتها مطرح گرديد در حال حاضر در مباحث مديريت مالي و سرمايه گذاري اين شاخص به صورت گسترده براي اندازه گيري ارزش شركت ها استفاده مي شود. شاخص فوق درواقع بيانگر نسبت ارزش بازاری داراييها به بهاي جايگزين بر ارزش دفتری داراييهاي شركت بوده كه ازرابطه زير محاسبه شده است(صامتی وتهرانی،1386،ص47)1:
رابطه2-2
Q=COMVAL+PREFVAL+SBOND+STDEBTSRC
COMVAL= ارزش بازاری سهام
PREFVAL= ارزش سهام ممتاز
SBOND= ارزش دفتری بدهی های بلند مدت
STDEBT= ارزش دفتری بدهی های کوتاه مدت
SRC= ارزش دفتری کل داراییهای شرکت
باتوجه به نبود سهام ممتاز در ایران و جهت ساده نمودن معادله فوق از رابطه زیر جهت محاسبه نسبت توبین استفاده شده است:
Q=M.V.S+B.V.DB.V.A
M.V.S= ارزش بازار سهام عادی
B.V.D= ارزش دفتری بدهی ها
B,VA= ارزش دفتری داراییها
بازده مجموع داراييها :را اندازه گيري مي كند كه به ازاي يك واحد از منابع شركت چه مقدار سود در طي يك سال حاصل شده است. در واقع ROA يك نسبت سود آوري را براي شركت بيان مي كند. اين نسبت براي نشان دادن قدرت سودآوري شركت ، نسبت به جمع ارزش دفتري داراييها تهيه مي گردد كه خيلي از اوقات زماني كه بين دو يا چند شركت در يك صنعت در اندازه هاي مختلف مقايسه مي شود. طريقه محاسبه ROA به شرح زير مي باشد:
رابطه3-2ROA= OP / TAS = (جمع دارايي ها)/ (سود عملياتي) رابطه8-7-1
نسبت گردش دارایی ، جمع درآمد سال به جمع داراييها (ATO) را اندازه گيري مي كند كه به ازاي يك واحد از منابع شركت در طي يك سال چه مقدار قدرت كسب درآمد (يا فروش) وجود دارد. در واقع ATO يك نسبت فعاليت از عملكرد كسب و كار شركت را بيان مي كند. طريقه محاسبه ATO به شرح زير مي باشد:
رابطه4-2ATO= TR / TAS = (جمع دارايي ها)/ (جمع درآمد)
نسبت قیمت به عایدی هر سهم (P/E):شاخص فوق نسبت قیمت به عایدی را اندازه گيري مي كند در واقع يك نسبت و رابطه قیمت به بازده را بيان مي كند.
رابطه5-2P/E= (عایدی هر سهم)/ (قیمت بازار سهم)
بازده سالانه سهام :اندازه گيري تغييرات سهام شامل سودهاي سهام و تعديلات براي هر نوع تجزيه سهام مي باشد. سود حاصله از مالكيت سهام از دو منبع بدست مي آيد.
سود سهام و توزيع وجوه نقد 2- افزايش ارزش سهام
در اين روش تحقيق براساس اين مدل بازده حقوق صاحبان سهام عبارت است از:
رابطه6-2
0P= قيمت سهام عادي در سالX0
1P= قيمت سهام عادي در سالX1
D= سود تقسيمي
بازده مجموع حقوق صاحبان سهام :سود حاصله سال به حقوق صاحبان سهام رااندازه گيري مي كند كه به ازاي يك واحد حقوق صاحبان سهام چه مقدار سود در طي يك سال حاصل شده است. در واقع ROE يك نسبت سود آوري را براي سهامداران بيان مي كند.
اين نسبت براي نشان دادن قدرت سودآوري شركت ، نسبت به سرمايه دفتري سهامداران تهيه مي گردد كه خيلي از اوقات زماني كه بين دو يا چند شركت در يك صنعت در اندازه هاي مختلف مقايسه مي شود. طريقه محاسبه ROE به شرح زير مي باشد:
رابطه7-2ROE= OP / TE = (سود عملياتي) / ( جمع حقوق صاحبان سهام)
ارزش افزوده اقتصاديEVA:
سالهاي پيش اقتصاد دانان معروفي از جمله هاميلتون در سال 1377 و الفرد مارشال در سال 1890 عقيده داشتند كه شركتها براي ايجاد ارزش بايد بازدهي بيش از هزينه سرمايه (بدهي و سهام ) ايجاد كنند. پيتر دراكرمي گويد : "چيزي را كه معمولا سود مي نماييم ، پولي كه براي كيفيت خدمات باقي مي ماند ،معمولا سود نيست .تا زماني كه يك شركت بازدهي بيش از هزينه سرمايه ايجاد نكند داراي زيان است در قرن بيستم اين مفهوم با عناويني مثل سود باقي ماند به كار رفت. سود باقي مانده عبارتست از سود عملياتي بعد از عمليات پس ازكسر هزينه سرمايه منابع به كارگرفته مي باشد.
سايرعناوين شامل سود مازاد توسط كنينگ در سال 1992 وپـــرينريچ درسال 1936 ،
سود برتر يا ســود محض توســط ادي درســال1957 ، سـودمــازاد قابل تحقق توسط ادوارد و بل در سال 1961 ، درآمد مازاد توسط كي در سال 1976 و پنسل در سال 1981 و سود غير عادي توسط فلتمن و اوهلسن در سال 1995 مطرح شده (خوش طینت و فلاحتی ،1386،ص15) 17.
در دهه 1990 ، با تغييراتي كه استوارت در مفهوم سود باقي مانده ايجاد كرد ، ارزش افزوده اقتصادي به عنوان يك ابزار نوين اندازه گيري عملكرد مالي بوجود آمد بنابراين ارزش افزوده اقتصادي مفهوم جديدي نيست و از مدت ماقبل با نام سود باقي مانده وجود داشته است. ارزش افزوده اقتصادي از حاصلضرب تفاوت بين نرخ بازده(r)و نرخ هزينه سرمايه(c)در مبلغ سرمايه بدست مي آيد(همان منبع).
برای محاسبه EVA دو رويكرد برای بدست آوردن NOPAT و سرمایه وجود دارد.
رویکرد مالی
رویکرد عملیاتی
در دیدگاه و رویکرد مالی ،محاسبه NOPAT و سرمایه در سه مرحله انجام مي گيرد.
گام اول : از بين بردن اثر اهرمي در نرخ بازده
اولين تعديل ،حذف اثرات بدهي (هزينه هاي مالي) از سود مي باشد كه براي اين منظور كليه بدهي هاي بهره دار (و ارزش فعلي اجاره هاي سرمايه اي نشده) را به حقوق صاحبان سهام و هزينه بهره اين بدهي ها به سود حسابداري اضافه مي شود.صرفه جويي مالياتي هزينه بهره نيز بايد كسر گردد. به بيان ديگر كل سود خالص عملياتي واحد تجاري اندازه گيري مي شود،كه براي پرداخت مخارج تامين سال اعم از بهره بدهي ها و سود سهامداران شركت موجود است. البته حذف اثر اهرمي به اين معني نيست كه اهرم ها در ارزيابي عملكرد فاقد اهميت هستند. بدهي هاي بهره دار ،سود عملياتي را در مقابل ماليات حمايت مي كند.
اين صرفه جويي مالياتي ، در محاسبه ميانگين موزول هزينه سرمايه لحاظ مي شود. بنابراين در محاسبه EVA ، اثر صرفه جويي مالياتي ناشي از بهره در سرمايه به حساب آورده مي شود.
گام دوم : حذف اثرات ساير انحرافات مالي :
اين مرحله به اضافه كردن حقوق صاحبان سهام ممتاز و سهامداران اقليت به سرمایه وبرگرداندن درآمد توزيع شده بين اين صاحبان سهام به NOPAT صورت مي گيرد. NOPAT نشان دهنده جمع بازده هاي قابل تخصيص به تمامي تامين كنندگان وجوه براي شركت مي باشد با اين روش تاثير تامين مالي بر بازده سرمايه بطور كامل از بين مي رود.
آخرين مرحله ، حذف انحرافات حسابداري از نرخ بازده از طريق اضافه كردن معادله حقوق صاحبان سهام به سرمايه و تغييرات دوره اي اين ذخاير به NOPAT مي باشد (خوش طينت 1386،ص17)1 .
سرمایهNOPAT= سهام عادي= سود موجود براي سهامداران عادي+ معادلهاي حقوق صاحبان سهام+ افزايش در معادلهاي حقوق صاحبان سهامحقوق صاحبان سهام تعديل شدهدرآمد خالص تعديل شده+سهام ممتاز+ سود سهام ممتاز+ حقوق اقليت+ سهم سود سهامداران اقليت+ كل بدهي+هزينه بهره بعد از ماليات
همانطور كه ملاحظه مي شود براي هر جزء سرمایه يك جزء متناظر براي محاسبه NOPAT وجود دارد . ارتباط بين اجزاي NOPAT و سرمایه به اين صورت مي باشد كه هر جزء از NOPAT نشان دهنده سودي است كه منبع آن در سرمایه مي باشد براي مثال سود سهام عادي ، سودي است كه به سرمايه عادي نسبت داده شده و هزينه بهره پس از كسر ماليات ، سود منفي است كه بدهي هاي بهره دار ، نسبت داده شده است (همان منبع،ص 18)1.
با توجه به توضيحات ذكر شده مقابله تراز متداول و تراز مبتني بر EVA به شرح زير است:
موجودي نقدبدهي كوتاه مدت بهره داربدهي كوتاه مدت بدون بهرهنقد اضافي يا نقد غير عملياتيبدهي كوتاه مدت بهره دارحسابهاي دريافتني+موجودي كالا +پيش پرداخت ها +بدهي بلند مدت ساير بدهي بلند مدتسرمايه در گردش ضروريبدهي بلند مدت بهره دارحقوق صاحبان سهامسايربدهي هاي بلند مدت بهره دارحقوق صاحبان سهامدارايي ثابتدارايي ثابتتراز متداولتراز EVA
(منبع:خوش طينت ،1386،ص 18)1
بنابر اين براي بدست آوردن ارزش افزوده اقتصادي از فرمول زير استفاده شده است:
رابطه8-2
EVA= (r-c) ×CapitalNOPAT- Cap Chg ± Acc Adj =(EBIT+ATInt)- Cap Chg ± Acc Adj EVA==EBIT +ATInt - Cap Chg ± Acc Adj
سود قبل از سر اقلام غير مترقبه
سود قبل از كسر اقلام غير مترقبه عبارت است از سود خالص پس از كسر اقلام غير مترقبه.
هزينه بهره پس از صرفه جويي مالياتي
جهت بدست آوردن کل هزینه سرمایه (سهامداران + بدهی بهره دار) لازم است هزینه بهره پس از صرفه جویی مالیاتی به سود خالص قبل از کسر اقلم غیر مترقبه اضافه شود . هزينه بهره پس از كسر صرفه جويي مالياتي عبارت است از هزينه بهره پس از كسر مزاياي مالياتي كه به شرح زير مورد استفاده قرار مي گيرد:
رابطه9-2
(نرخ ماليات (t) -1)هزينه بهره = هزينه بهره پس از كسر صرفه جويي مالياتي
هزينه سرمايه اي Cap Chg
هزينه سرمايه اي عبارت است از هزينه منابع مالي در اختيار شركت شامل استقراض ، انتشار سهام و يا اندوخته سود . جهت محاسبه هزينه سرمايه ، ميانگين هزينه سرمايه محاسبه و حاصل در سرمايه بكارگرفته شده سرمایه ضرب شده است.
رابطه10-2
WACC= Wd× Kd+ We× Ke
Wd= درصد مشاركت بدهي در ساختار سرمايه
Kd= هزينه بدهي بهره دار
We= درصد مشاركت حقوق صاحبان سهام در كل ساختار سرمايه
Ke= هزينه حقوق صاحبان سهام
در صد مشاركت هريك از اجزاي بدهي و حقوق صاحبان سهام در كل ساختار سرمايه ، از تقسيم هريك از اجزاء بر كل سرمايه بكارگرفته شده بدست آمده است كه سرمايه نيز با استفاده از رابطه زير محاسبه شده است
مجموع بدهي هاي بهره دار+حقوق صاحبان سهام =سرمايه
Wd=دار بهره بدهی مجموعسرمایه و We=سهام صاحبان حقوقسرمایه
بدهي بهره دار از حاصل جمع تسهيلات مالي دريافتي كوتاه مدت و بلند مدت كه در تراز نشان داده مي شود بدست آمده است. و جهت محاسبه هزينه بدهي بهره دار از رابطه زير استفاده شده است:
Kd= مالی هزینه دار بهره بدهی مجموع=(I-t)
هزینه حقوق صاحبان سهام: در این تحقیق هزینه حقوق صاحبان سهام ،بر اساس این مدل ، عبارت است از:
رابطه11-2
0P= قيمت سهام عادي در سالX0
1DPS= سود تقسيمي هر سهم در پایان سال اول
g= نرخ رشد سود تقسيمي
EPS= سود هر سهم
g=EPS-DPSP
اقلام معادل های سرمایه: اقلامی هستند که بدلیل رعایت اصول پذیرفته شده حسابداری تحت عنوان هزینه از سود گزارشهای مالی کسر شده و بعلاوه دارای تاثیر بلند مدت سرمایه ای می باشند این اقلام عمدتا به سود برگشت داده شده (اضافه)و در سرمایه گرفته شده نیز احتساب می شود.بدین ترتیب معادل های سرمایه برای هر دوره مالی از رابطه زیر قابل محاسبه است:
ذخیره کاهش ارزش موجودی + ذخیره مزایای پایان خدمت +ذخیره کاهش ارزش سرمایه گذاری = اقلام معادل های سرمایه
هزینه تبلیغات و بازار یابی +هزینه تحقیق و توسعه+هزینه آموزش و تربیت نیروی انسانی+ذخیره مطالبات مشکوک الوصول
تعدیلات حسابداری Acc Adj: در این تحقیق اقلام معادل های سرمایه ای شامل هزینه تحقیق و توسعه،هزینه بازار یابی وهزینه آموزش و تربیت نیروی انسانی تحت عنوان تعدیلات حسابداری به NOPAT و سرمايه اضافه شده است.همچنین مبلغ ذخیره مطالبات مشکوک الوصول ، ذخیره کاهش ارزش موجودی ، ذخیره کاهش ارزش سرمایه گذاری ، ذخیره مزایای پایان خدمت به سرمايه و افزایش در این ذخیره ها به NOPAT اضافه می شود.
رابطه12-2تربیت نیروی انسانی)تعدیلات حسابداری+مجموع بدهي هاي بهره دار+حقوق صاحبان سهام Acc Adj =تعدیلات سرمایه ای+مانده ذخیره کاهش ارزش موجودی +هزینه تبلیغات و بازار یابی + هزینه تحقیق و توسعه +هزینه آموزش و مانده ذخیره م.م +مانده ذخیره مزایای پایان خدمت + مانده ذخیره کاهش ارزش سرمایه گذاری(+هزینه آموزش و تربیت نیروی انسانی)تعدیلات حسابداری+ سود خالص عملياتي پس از كسر ماليات Acc Adj = تعدیلات جاری △ذخیـــره م.م +△ ذخیره کاهش ارزش موجودی +هزینه تبلیغات و بازار یابی + هزینه تحقیق و توسعه + △ذخیره مزایای پایان خدمت + △ذخیره کاهش ارزش سرمایه گذاری (
بازده سرمایه (r) با توجه به تعدیلات فوق بازده سرمایه از طریق رابطه زیر بدست خواهد آمد:
رابطه13-2
r=NOPATacc AdjCapital Acc Adj
Capital = مبلغ سرمايه(بدهی بهره دار + حقوق صاحبان سهام)
NOPAT=سود خالص عملياتي پس از كسر ماليات+ تعدیلات حسابداری
بنابر این ارزش افزوده اقتصادی (EVA) از طریق رابطه زیر بدست خواهد آمد:رابطه14-2EVA= (r-c) ×Capita
6-2) بخش پنجم: سوابق تحقیق
1-6-2) پژوهش هاي مشابه انجام شده در داخل
در بررسي هاي كلي در مقالات ، مجلات ، سايت هاي اينترنتي ، پايان نامه هاي دانشگاهي و ... تعداد محدودي پژوهش مشابه موضوع پژوهش يافت شد كه علت آن جديد بودن موضوع حاضر در كشور مي باشد و مدل هاي ارائه شده درسطح دنيا در چند سال اخير به جامعه علمي جهان ارائه شده است.
1-1-6-2) انوري رستمي و همکاران ( سال 1382)
علي اصغر انوري رستمي و محمدرضا رستمي در اين مقاله ضمن تعريف سرمايه فكري و تبين اجزاء تشكيل دهنده آن در شركت ها ، مدل ها و روش هاي مختلف اندازه گيري و سرمايه هاي فكري نيز مورد نقد و بررسي و ارزيابي مقايسه اي و تطبيق قرار گرفته اند. بنا به اهميت تعيين ارزش سرمايه هاي فكري ،در انتهاي مقاله ، مدل ها و روشهاي ارزش گذاري كمي متعدد و ساده اي پيشنهاد گرديده است . مدلهاي پيشنهادي به دليل بهره گيري از داده ها و فرايندهاي ساده ، از قابليت كاربرد و سهولت محاسباتي فراواني برخوردار مي باشند و در بخش پاياني مقاله خود اين چنين نتيجه گرفته است كه ،موفقيت روز افزون و بهره وري فزاينده اقتصادي – تجاري شركتهاي نوين مرهون توجه و محوريت بخشيدن به دانش در آنها مي باشد.
در تعريف سرمايه فكري مي توان گفت به آن بخشي از سرمايه ها و داراييهاي شركت كه مبتني بر دانش است ، سرمايه فكري اطلاق مي شود. سرمايه فكري هم مي تواند شامل دانش و هم نتيجه نهايي فرايند انتقال آن بشمار آيد. با شناخت ماهيت ، اجزاء ، مدل ها و روش هاي سنجش ، اندازه گيري و ارزش گذاري سرمايه هاي فكري ، امكان طرح ريزي و بهينه سازي و كنترل و نظارت مستمر بر آن شركت مهيا خواهد شد . با طرح مفهوم ارزش سرمايه فكري شايد بتوان چنين ادعا نمود كه بخش عظيمي از تفاوت ارزش بازاري و ارزش دفتري شركتها ، با ارزش سرمايه فكري آنها تبيين خواهد شد. شركتها يي با دارايي هاي ملموس كم ولي در عين حال برخوردار از ارزش دفتري بالا را مي توان با سرمايه فكري موجود در آنها با سهولت بيشتري تبيين نمود. پارامتر ها و متغيرهاي بكار رفته در مدلها و روشهاي پيشنهادي به شرح زير مي باشد:
(Rc) : درآمد شركت
(R1) : درآمد شركتهاي موجود در صنعت مشابه با شركت
(WACC) : متوسط هزينه هاي تامين مالي شركت
(Icµ) : متوسط درامد شركت طي دوره زماني T
(IIµ) : متوسط درآمدهاي شركت هاي صنعت طي دوره زماني T
(WCCTµ) : متوسط هزينه هاي تامين مالي شركت طي دوره زماني T
(IC) : ارزش سرمايه هاي فكري شركت
(µc) : متوسط بازده صنعت طي دوره زماني T
(µI) : متوسط بازده صنعت طي دوره زماني T
(TA) : متوسط ارزش كل دارايي هاي شركت طي دوره زماني T
(φ) : مازاد متوسط بازده شركت نسبت به متوسط صنعت طي دوره زماني T
(α) : مازاد متوسط درآمد شركت نسبت به درامد صنعت طي دوره زماني T
(π) : مازاد متوسط بازده تعديل شده شركت نسبت به متوسط بازده تعديل شده صنعت طي دوره زماني T
Inft: نرخ تورم دوره t ام
: Infµمتوسط نرخ تورم در دوره زماني T
: RCtA بازده تعديل شده شركت در دوره tام بر حسب نرخ تورم (RCtA= Rct/1+I nft)
: RItA بازده تعديل شده صنعت در دوره tام برحسب نرخ تورم(RItA= Rit/1+I nft)
:µCA متوسط بازده تعديل شده شركت طي دوره زماني T
: µIA متوسط بازده تعديل شده صنعت طي دوره زماني T
:BVt ارزش دفتري شركت در دوره tام
:MVt ارزش بازار شركت در دوره tام
:BVµ متوسط ارزش دفتري شركت در دوره زماني T
:MVµ متوسط ارزش بازار شركت در دوره زماني T
روش پيشنهادي اول
ارزش سرمايه فكري (IC) را مي توان از رابطه IC=(RC-R1/WACC)
به آساني محاسبه نمود. بنابراين رابطه ساده، اگر
439229588265001 . IC>0 (RC>R I) و ارزش سرمايه فكري مثبت خواهد بود.
439229524765002. IC>0 (RC =R C) و سرمايه فكري در شركت وجود نخواهد داشت.
439229555880003. IC>0 (RC
II و ICµ>0 باشد، مازاد متوسط درآمد شركت نسبت به متوسط درآمد صنعت طي دوره زماني T را مي توان از رابطه =α IIµ ICµ- >0 IIµ ICµ- محاسبه نمود. با توجه به مازاد درآمد محاسبه شده ، به آساني مي توان متوسط ارزش سرمايه هاي فكري شركت را از رابطه IC=(α/WACCµ) بدست آورد.
روش پيشنهادي دوم
ارزش سرمايه فكري (IC) را مي توان از رابطه]( ارزش كل دارايي ها µI)( -[IC= (µC به آساني محاسبه نمود. بنابر رابطه ساده مذكور ،اگر
439229588265001 . IC>0 (µC>µ I) و ارزش سرمايه فكري مثبت خواهد بود.
446214524765002. IC>0 (µC =µ I) و سرمايه فكري در شركت صفر خواهد بود
446214555880003. IC>0 (µC <µ I) وارزش سرمايه فكري منفي خواهد بود.
402082042799000اگر µC> µI و µC>0 باشد ،مازاد متوسط بازده شركت نسبت به متوسط بازده صنعت را مي توان از رابطه>0 µC- µI = π µI - µC محاسبه نمود. با توجه به مازاد متوسط بازده محاسبه شده ، به آساني مي توان ارزش سرمايه فكري شركت را از رابطه IC= (π)*(TA) بدست آورد.
روش پيشنهادي سوم
446214541084500اگر µC> µI و µC>0 باشد ، مازاد متوسط بازده شركت نسبت به متوسط مازاد صنعت را مي توان از رابطه>0 µC- µI = φ µI - µC محاسبه نمود. با توجه به مازاد متوسط بازده شركت نسبت به متوسط بازده صنعت محاسبه شده مي توان ارزش سرمايه فكري شركت را به آساني از رابطه زير بدست آورد:
IC= [ (φ)*(TA)][ 1 ]
(1+In£µ) WACC
روش پيشنهادي چهارم
در اين روش ، سرمايه فكري شركت را مي توان به شرح زير محاسبه نمود:
ارزش خالص سرمايه هاي فكري شركت + ارزش دفتري شركت = ارزش خالص بازاري شركت
ICn + BV) (= ) (MVn
ICn=(MVn)-(BV)
در صورتي كه در صدد تحليل پويايي از تغييرات ارزش سرمايه هاي فكري در طول دوره زماني T باشيم ، شاخص ارزش سرمايه هاي فكري شركت را مي توان از رابطه زير به آساني تعيين نمود:
IC= Σt=1 (MVt) – (BVt)
(1+In£t)
و يا مي توان به روش زير عمل نمود:
IC= (MVµ) – (BVµ)
(1+In£t)
2-1-6-2) انوري رستمي ، علي اصغر(1384)
علي اصغر انوري رستمي در اين مقاله به ادامه تحقيقات پيش خود پرداخته و سعي كرده است كه به سه سوال پاسخ دهد : اولين سوال اين است كه چگونه مي توان ارزش سرمايه فكري را محاسبه و برآورد كرد؟ سوال دوم اساسي اين است كه آيا رابطه معني داري ميان سرمايه فكري محاسبه شده شركتها و ارزش بازار سهام آنها وجود دارد؟ و در نهايت اينكه جهت محاسبه سرمايه فكري كدام يك از روشهاي سنجش ، از توان بالاتري برخوردار و رابطه بهتري با ارزش بازار سهام شركتها نشان مي دهد؟ جهت پاسخگويي به سوالات مذكور ، براساس داده هاي 7 ساله شركتهاي بورس اوراق بهادار تهران طي سالهاي 1376 الي 1382 چهار روش سنجش در محاسبه سرمايه فكري مورد آزمون آماري قرارگرفت. نتايج آزمونهاي آماري بيانگر آن است كه درسطح اطمينان 95% روش پيشنهادي پنجم و چهارم ارزش سرمايه فكري شركتها ، همبستگي بالا و معني داري با (مقادير ضريب همبستگي بالاتر از 97%) با ارزش بازار سهام شركتها و صنايع بورس اوراق بهادار تهران نشان داده است و باتوجه به مقادير ضريب تعيين بالاتر نسبت به سه روش اول ، دوم و سوم از توان تبيين بهتري برخوردار بوده است. نتيجه كل اين تحقيق بيانگر اهميت سرمايه فكري ، درك اهميت ارزش آن از سوي سرمايه گذاران و همبستگي بالاي سرمايه هاي فكري با ارزش بازار سهام شركتهاي بورس اوراق بهادار.
3-1-6-2) يزداني ، حميد رضا(1385)
حميد رضا يزداني در پايان نامه كارشناسي ارشد خود به بررسي روابط متقابل بين اجزاي سرمايه فكري و اثرات آنها بر عملكرد سازماني بانك ملت استان تهران پرداخته است . روش تحقيق ايشان از نوع توصيفي و همبستگي مبتني بر مدل ساختاري مي باشد. بدين منظور پرسش نامه اي با 51 سوال براي اجزاي سرمايه فكري طراحي گرديده است و تعداد عملكرد سازماني شعب بانك ملت نيز از طريق تحليل پوشش داده ها محاسبه شده است.
در اين تحقيق در ابتدا با استفاده از تحليل عاملي اكتشافي مرتبه اول عامل هاي حوزه هاي سه گانه سرمايه هاي فكري استخراج گرديده و در ادامه با استفاده از تحليل عاملي تاييدي از صحت مدلهاي اندازه گيري اطمينان حاصل شد.نتايج تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاري نشان داد كه بين اجزاء سرمايه هاي فكري روابط نسبتا قوي وجود داشته است ولي اين سرمايه ها هيچگونه تاثيري بر روي عملكرد سازماني شعب بانك ملت استان تهران نداشته است . در پايان به منظور بررسي تاثير گذاري اين سرمايه فكري بر روي عملكرد سازماني شعب بانك ملت استان تهران مدا كارت امتيازي و نقشه استراتژيك پيشنهاد گرديده است.
4-1-6-2)گلدي صدقي ، امان الله(1386)
امان گلدي صدقي در پايان نامه كارشناسي ارشد (رشته مدیریت دولتی)خود به بررسي رابطه سرمايه فكري و بازده مالي در بين شركتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته كه فرضيات تحقيق مزبور 1- بررسي رابطه بين سرمايه فكري با بازده مالي جاري شركتها 2- بررسي رابطه بين سرمايه فكري و بازده مالي آتي شركتها و 3- بررسي رابطه سطوح سرمايه فكري در صنايع مختلف بوده است در اين تحقيق از سه شاخص مالي بازده دفتري حقوق صاحبان سهام ، بازده سرمايه و عايد هر سهم استفاده شده است. بر اساس نتايج تحقيق مذكور ، ميانگين شاخص مالي درسطوح مختلف و سرمايه فكري با بازده جاري و آتي شركت رابطه معني داري دارد.
5-1-6-2) اصغر نژاد امیری، مهدی (1387)
مهدی اصغرنژاد امیری در پایان نامه کارشناسی ارشد (رشته مدیریت مالی) به سنجش سرمایه فکری و بررسی رابطه آن با بازده مالی شرکتها پرداخته است در این تحقیق سرمایه فکری از طریق ضریب ارزش افزوده فکری مدل پالیک سنجش شده و از شاخصهای بازده سهام و سود هر سهم و بازده دفتری حقوق صاحبان سهام بعنوان معیارهای بازده مالی استفاده شده است . فرضيه هاي در نظر گرفته شده دراين تحقيق بشرح 1- بررسي وجود رابطه معنا داربين سرمايه فكري و بازده مالي شركتهاي سرمايه گذاري در بورس اوراق بهادارتهران و 2- بررسي وجود رابطه معنا داربين سرمايه فكري و بازده مالي آتي شركتهاي بورس اوراق بهادار تهران مي باشد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که ارتباط معنا دار مثبت بین سرمایه فکری و بازده مالی ، سرمایه فکری و بازده مالی آتی ، نرخ رشد سرمایه فکری و نرخ رشد بازده مالی آتی شرکتها سرمايه گذاري در بورس اوراق بهادار تهران است (مدهوشی و اصغر نژاد امیری ، 1388 ،ص101)1.
6-1-6-2) همتی، هدی (1388)
در نهايت هدي همتي در رساله دكتري خود از طريق مقايسه شش مدل سنجش سرمايه فكري به بررسي ارتباط بين سرمايه فكري با متغيرهاي نوين سنجش عملكرد مبتني بر ارزش آفريني از جمله ارزش افزوده اقتصادي2 ، ارزش افزوده بازار3 و ارزش افزوده سهامدار4 پرداخته است.
نتايج حاصل از تحقيق مبين وجود رابطه بين مقياس سرمايه فكري و ارزش افزوده بازار بوده است. (رود پشتي و هدي همتي ، 1388،ص111)4.
7-1-6-2) ابراهیمی، شهلا(1388)
شهلا ابراهیمی در پایان نامه کارشناسی ارشد (رشته حسابداری) به برسی تاثیرسرمایه فکری برعملکرد مالی جاری و آینده شرکتها پرداخته است در این تحقیق سرمایه فکری از طریق مدل پالیک سنجش شده و از شاخصهای بازده دارایی ،سود هر سهم و بازده دفتری حقوق صاحبان سهام بعنوان معیارهای بازده مالی استفاده شده است.
فرضيه هاي در نظر گرفته شده دراين تحقيق بشرح 1- بين سرمايه فكري و عملكرد مالي جاري شركتهاي بورس اوراق بهادارتهران رابطه معني داري وجود دارد و 2- بين سرمايه فكري و عملكرد مالي آتي شركتهاي بورس اوراق بهادار تهران رابطه معني داري وجود دارد، مي باشد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که ارتباط معنا دار مثبت بین سرمایه فکری وعملکرد مالی جاری وآینده شرکت هم در سطح کلیه شرکتها و هم در سطح صنایع وجود دارد وبین اندازه شرکت و عملکرد جاری و آتی رابطه منفی وجود دارد(نمازی وابراهیمی، 1388،ص4)1.
2-6-2) پژوهش هاي مشابه انجام شده در خارج از كشور
1-2-6-2) كوجان سيوو 2(2005)
سرمايه فكري3 به قابليت هاي رقابت پذيري بسياري از شركتها صرف نظر از صنعت اطلاق مي شود. سرمايه فكري شامل منابع غير مادي مانند قابليت هاي كاركنان ، منابع سازماني ، روش عملياتي و روابط ذينفعان است. به سرمايه فكري اهميت داده مي شود. چرا كه شركتها به اطلاعات مربوط به آن احتياج دارند.اندازه گيري عملكرد موجود اساسا روي جنبه هاي مالي و فيزيكي شركتها متمركز شده است و سيستم هاي اندازه گيري بدون اطلاعات مربوط به عملكرد سرمايه فكري ناقص است.به هر حال ، در سال هاي اخير ، ابزارها و روشهاي خاص بسياري براي اندازه گيري و مديريت IC گسترش يافته است.اين مقاله اطلاعاتي بر عملكرد شركتهاي فنلاندي ، بكاربرنده يكي از اين روشهاي جديد را ارايه مي كند. متدلوژي ضريب ارزش افزوده سرمايه فكري ، توسعه يافته توسط آنت پالیک براي اندازه گيري عملكرد كل يك شركت بكار مي رود.
در اين تحقيق مفهوم تبعي ضريب ارزش افزوده فكري ، كارايي سرمايه فكري4 ، جهت اندازه گيري عملكرد سرمايه فكري درون يك شركت بكار مي رود. اين روش بر اين اســاس ساخته شده است كه ايجاد ارزش از دو دسته منبع اولــيه مشتق مي شود: منابع سرمايه فيزيكي و منابع سرمايه فكري . داده هاي مورد نياز براي محاسبه را مي توان در سيستم هاي مالي موجود شركت يافت.
مطالعه كمي و بر اساس داده هاي گردآوري شده اداره مركزي آمار فنلاند است و شامل اطلاعات از سيستم هاي مالي شركتهاي فنلاندي در طي سالهاي 2001 تا 2003 مي باشد.
رويهم رفته ، در هر سال ، تقريبا 20000 شركت مطالعه شدند. 11 تا از بزرگترين صنايع مشمول مطالعه بودند و مورد مقايسه قرار گرفتند.
از نقطه نظر كاربردي ، اين مطالعه جهت شناخت اهميت يا توانايي صنايع مختلف مهم است . بر پايه نتايج ، تفاوتهاي بزرگي ميان دو مقياس (VAIC , ICE)در شركتها در صنايع مختلف وجود دارد. نتايج نشان مي دهد كه شركتهاي خدماتي بيشترين استفاده موثر را از همه منابعشان مي برند. در عوض ، كمترين كارايي را در اين ميانگين ، شركتهاي صنايع جنگل كاري و صنايع شيميايي داشتند.بر طبق نتايج ice شركتهاي بخش عرضه برق ، گاز و آب بيشترين كارايي را در استفاده از IC شان داشتند . از بعد علمي، مقاله شواهد تجربي از كاربرد يك ابزار اندازه گيري خاص ارايه مي كند ; بعلاوه اين مقاله دانش عملكرد و بويژه عملكرد IC را در شركتهاي فنلاندي افزايش مي دهد.
به هر حال ، سرمايه فكري بايستي در محاسبات بكار رود ، هر چند باز سوالات بسياري در رابطه با روش ضريب ارزش افزوده فكري وجود دارد و اينكه چه روشي براي اندازه گيري IC درست و بي عيب است جاي سوال دارد.
2-2-6-2) چن گوه (2005)
سرمايه فكري منبع كليدي خلق ارزش شده است؛ اين مطلب بخصوص در علم راهبردي اقتصاد صحيح است مانند بانكداري ، جائيكه ارزش افزوده موسسات، سازمان ها و اشخاص مستقيما در ارتباط با دانش وسرمايه فكري آنهاست.اين مقاله عملكرد سرمايه فكري بانك هاي تجاري مالزي را در طي سال هاي 2001 تا 2003 اندازه گرفته ، با بكار بردن ضرب كارايي كه ضريب ارزش افزوده فكري (توسط پاليك توسعه يافته) ناميده مي شود. داده هاي مورد نياز براي محاسبه كارايي سرمايه انساني ، سرمايه ساختاري و سرمايه بكار رفته از گزارشات سالانه بدست آمدند.
اين مقاله اولين مطالعه بر روي عمكرد سرمايه فكري بانك هاي مالزي است.اين مقاله به بانكها اين امكان را مي دهد كه مبناي خودشان را جهت الويت بندي و توسعه طرحهاي استراتژيك ، براساس سطح كارايي تعيين كنند.همچنين يافته ها به ذينفعان و سرمايه گذاران در تشخيص پتانسيل ايجاد ارزش بانك ها و به سياست گذاران جهت فرمول بندي و ايفاي سياستها براي تاسيس يك بخش بانكداري ارتجاعي كمك مي كند.
اين مطالعه نشان داده كه توانايي خلق ارزش بانك هاي داخلي و خارجي مالزي تا حد زيادي وابسته به كارايي سرمايه انساني است. آن بدين معني است كه سرمايه گذاري در سرمايه انساني بازده نسبتا بالاتري را نسبت به سرمايه گذاري در سرمايه فيزيكي و ساختاري دارد. اين مقاله همچنين نشان مي دهد كه بانكهاي خارجي ، بانك هاي كارامدتري بودند اما در شرايط خلق ارزش ، بانك هاي داخلي ارزش افزوده بيشتري را نسبت به بانك هاي خارجي خلق كرده اند. بانك Hong Leong با بالاترين ضريب فكري ، كارامدترين بانك داخلي بود. May Bank بزرگترين بانك از نظر دارايي ، سود خالص و ROE ، سرمايه هايش را به كارامدي بانك Hong Leong بكار نبرد.
اين مطالعه برخي تفاوت ها را در طبقه بندي بر اساس مقياس هاي حسابداري سنتي و كارامدي نشان داد.
بانك هاي بزرگي مانند BCB, RHB بانكهاي كارامدي نبودند اين يافته ها در راستاي مطالعات انجام شده توسط پاليك در "اتريش" مي باشد. تركيب فعاليت ها در سال 2001 ، كه به منظور بهبود كارايي و اثر بخشي بانك ها ، افزايش ساختاري زيادي در بخش بانكداري مالزي موجب شده است.
تنها بانكهاي Hong Leongو Eon ، May Bank بهبود كارايي داشتند.در حالي كه ساير بانكها هنوز در كشاكش با منابع تكراري هستند اين بانكها لازم است تا در جهت تجديد ساختار تلاش كنند به طوري كه زوائد را حذف كرده و كارايي و توانايي خلق ارزش خود را بهبود بخشند.
3-2-6-2) آپوهامي (2007)
هدف اين مقاله تحقيق اثر خلق ارزش در افزايش قيمت سهام سرمايه گذاري است. نويسنده از اطلاعات جمع آوري شده از دو منبع زير استفاده كرده است : 1 – شركتهاي ليست شده در بورس تايلند 2- ضريب ارزش افزوده فكري توسعه داده شده جهت تحقيق اثر كاترايي و خلق ارزش شركت بر افزايش قيمت سهام سرمايه گذاران ، بعنوان مقياس سرمايه فكري و مدل رگرسيون چندگانه .
تحقيق از گزارشات سالانه حسابرسي شده قيمت بازار سهام بورس تايلند استفاده مي كند. جامعه آماري تحقيق شامل 33 شركت بيمه ، مالي و بانكداري بورس تايلند در سال 2005 مي باشد.
تحقيق تجربي نشان داد كه سرمايه فكري شركت يك رابطه معني داري با افزايش قيمت سهام سرمايه گذاران دارد. يافته ها دانش پايه سرمايه فكري را افزايش مي دهدا و مفهوم سرمايه فكري را در بدست آوردن ضريب رقابتي در اقتصاد پايدار مانند تايلند توسعه مي دهد. بدينگونه يك شركت باتوجه به نتايج اين تحقيق مي تواند استراتژي هاي تجاري اش را جهت افزايش كارايي منابعش و دست يافتن به مزاياي رقابتي پايدار فرم بندي كند(آپوهامی ،2007،ص 105) .
4-2-6-2) ويليامز (2000)
اين تحقيق با ادبيات قبلي بر روشهاي آشكار سازي سرمايه فكريدر دو روش عمده تفكيك شده است . نخست اين تحقيق يك آزمون طولي از روشهاسي آشكار سازي سرمايه فكري در گزارشات سالانه از FTSE 100، شركتهاي ليست شده از سال 1996 تا 2000 آماده مي كند دوم ، اين مقاله رابطه ميان عملكرد سرمايه فكري و ميان آشكار سازي سرمايه فكري را تحقيق مي كند.
با توجه به اينكه اولين هدف اصلي اين مقاله به نتيجه رسيده است ، بر اساس يافته هاي گزارش شده كه در مقايسه نتايج سالانه دوره بررسي بدست آمده اين تحقيق يك افزايش عمده در ميزان افشاء سازي سرمايه فكري در گزارشات سالانه شركتهاي سهامي عام در بريتانياي كبير از FTSE 100 بود .
در ارتباط با دومين هدف اصلي اين تحقيق ، يافته هاي تجربي يك رابطه منظمي بين عملكرد سرمايه فكري و ميزان افشاء در طي دوره بررسي نشان نداد. نتايح بهر حال اظهار مي كند اگر عملكرد سرمايه فكري مقدار بالايي باشد افشاء سازي كاهنده است.
در آخر بطور خلاصه اين مقاله، بينشي با ارزش جهت راهنمايي ادبيات تحقيق سرمايه فكري تهيه مي كند. راهنمايي ها عبارتند از :
يك نشان از تغييرات روشهاي افشاء سرمايه فكري شركتهاي سهامي عام از بريتانياي كبيردرطول دهه 1990.
عامل هاي تاثير گذار بر روشهاي افشاء سرمايه فكري در طي دوره مزبور.
توجيه متدولوژي ضريب ارزش افزوده فكري بعنوان يك تكنيك مناسب براي اندازه گيري عملكرد سرمايه فكري شركتها.
5-2-6-2)چين چن و ديگران
هدف اين مقاله بررسي به صورت عملي رابطه بين سرمايه فكري شركت و ارزش بازاري و عملكرد مالي شركت است. سرمايه فكري معمولا از عوامل مهم رشد ملي تشخيص داده شده است."كاپلان" و "نورتن" در سال 2004 در مورد سرمايه فكري اينطور بيان مي كند:بسياري از كشورها مانند ونزوئلا و عربستان سعودي منابع طبيعي فراواني دارند اما اين كشورها سرمايه گذاري ضعيف تري روي كاركنان و سيستم ها دارند در نتيجه با توجه به منابعشان درآمد سرانه كم و نرخ رشد كمتري دارند، در عوض در كشورهايي مانند سنگاپور و تايوان كه منابع طبيعي كمتري دارند سرمايه گذاري آنها در زمينه نيروي انساني و سرمايه اطلاعاتي بيشتر مي باشد و لذا درآمد سرانه آنها بالاتر است.در اين كار تحقيقي اطلاعات شركت هاي بورس تايوان و مدل ارزش افزوده سرمايه فكري پاليك ، بعنوان معيار اندازه گيري سرمايه فكري (IC) و مدل هاي رگرسيون جهت امتحان رابطه بين سرمايه فكري شركت و ارزش بازاري و عملكرد مالي شركت ها استفاده شده است. جامعه آماري تحقيق ، شركت هايي هستند كه در بورس تايوان در طول سال هاي 1992 تا 2002 فعاليت داشتند و در كل 4254 شركت براي اين مطالعه در نظر گرفته شده است.
سرمايه فكر به طور گسترده بعنوان معيار ارزيابي استراتژيك مهم براي مزيت هاي رقابتي تشخيص داده شده است. مطالعات تجربي نشان مي دهد كه سرمايه فكري بالاتر شركت ها موجب ارزش بازاري بالاتر و عملكرد مالي بهتر در سال جاري و آتي مي شود. نتايج تحقيق اهميت سرمايه فكري را در ارزيابي سودآوري شركت و پيشرفت درآمد آن را بيان مي كند.
نتايج نشان مي دهد كه حدود 50 درصد ارزش بازاري شركت ها در صورت حساب هاي مالي منعكس نشده اند و همچنين نشان مي دهد كه عملكرد مالي رابطه مثبتي با ضريب ارزش افزوده فكري ,VACA,VAHU دارد ولي رابطه معني داري با STVA ندارد و با R&D ارتباط مثبتي دارد.
6-2-6-2) پوتان و ديگران(2007)
هدف از اين مقاله بررسي رابطه بين سرمايه فكري شركت ها و عملكرد مالي آنهاست . ذر اين چارچوب از مدل پاليك استفاده شده است كه يك تمركز آسيايي و مروري بر داده هاي 150 شركت بيان شده در بورس سنگاپور است در اين پژوهش سرمايه فكري با سه متغيير عملكرد مالي تست و بررسي مي شود.
داده هاي مورد بررسي در اين پژوهش از صورت هاي مالي حسابرسي شده پايان سال مالي شركت هاي فعال در بورس سنگاپور جمع آوري شده است و به سال هاي 2000 تا 2002 محدود شده است(پوتان و همکاران ،2007،ص 82).
دراين مقاله تعدادي از انواع تقسيم بندي ها و مقياس هاي اندازه گيري سرمايه فكري بيان شده است و در مورد اين تحقيق از ضريب ارزش افزوده سرمايه فكري پاليك استفاده شده است كه ضريب ارزش افزوده سرمايه فكري خلاصه اي از سه ضريب ديگر شامل الف ) ضريب كارايي سرمايه فيزيكي ، ب) ضريب كارايي سرمايه انساني ،ج)ضريب كارايي سرمايه ساختاري است.
يافته هاي اين پروژه نشان مي دهد كه سرمايه فكري و عملكرد مالي شركت ها ارتباط مثبتي با يكديگر دارند. سرمايه فكري شركت ها با عملكرد مالي آتي شركت ها ارتباط مثبتي دارد .نرخ رشد سرمايه فكري شركت ها ارتباط مثبتي نسبت به عملكرد شركت دارد و توزيع سرمايه فكري نسبت به عملكرد شركت در صنايع متفاوت است.
3-6-2) تفاوت تحقیق حاضر با تحقیقات مشابه داخلی
تحقیقات انجام شده در داخل در مورد سرمایه فکری عمدتا بصورت کیفی و پرسشنامه ای بوده لذا استفاده از مدل کمی موجب وجه افتراق اساسی آن با سایر تحقیق های مشابه در داخل بوده است بطور کلی اهم تفاوت های تحقیق حاضر با سایر موارد مشابه به شرح زیر می باشد:
استفاده از مدل کمی پالیک
قلمرو زمانی 7 ساله
استفاده از 73 نمونه آماری بصورت پیوسته برای تمامی سالهای مورد آزمون
تعریف عملکرد مالی در هشت شاخص مالی با طیف متنوع سنجش عملکرد
تعريف متغير اندازه شركت بعنوان متغير كنترلي
منابع فارسي:
انوری رستمی ، ع و حسن سراجی ،1384، "سنجش سرمایه فکری و بررسی رابطه میان سرمایه فکری و ارزی بازر سهام شرکتهای بورس اوراق بهادار" ، بررسی های و حسابرسی،شماره 39، صفحه 49- 62.
انوری رستمی ، ع، 1384،"سنجش سرمایه فکری و برسی روابط میان سرمایه فکری و ارزش بازار سهام شرکت های بورس اوراق بهادار تهران" ، بررسی های حسابداری و حسابرسی، شماره 39 ، صفحه 49-62.
انوری رسمتی ، ع و همکاران،1382 ، "ارزیابی مدل ها و روش های سنجش و ارزشگذاری سرمایه فکری شرکت ها" ، بررسی های حسابداری و حسابرسی،شماره 34 ، صفحه 51-75.
جعفری ، م و همکاران، 1387 ، "بازنگری مدلهای اندازه گیری سرمایه فکری : یک رویکرد کل نگر"،چهارمین کنفرانس بین المللی مدیریت ، صفحه 1 الی 13.
حافظ نیا ،م.ر.، 1386،"مقدمه اي بر روش تحقيق در علوم انساني" ، چاپ چهارم ، انتشارات سمت.
خاکی ، غ.م.، 1388، "روش تحقیق با رویکردی به پایان نامه نویسی" ، چاپ پنجم ، انتشارات بازتاب.
رهنمای رودپشتی ، ف و هدا همتی، 1388، "بررسی ارتباطبین سرمایه فکری با متغیر های نوین سنجش عملکرد مبتنی بر ارزش آفرینی" ،مطالعات مالی، شماره دوم ، ، صفحه 111 الی 134.
فلاحتی ،ع،1386 ، "بررسی محتوای اصلاعاتی سود حسابداری به عنوان معیار سنتی ارزیابی عملکرد در برابر سود باقیمانده و ارزش افزوده اقتصادی بعنوان معیارهای اقتصادی"، پایان نامه ،استاد راهنما دکتر خوش طینت ،موسسه عالی بانکداری ایران، ارشد حسابداری.
گلدی صدقی، ا ، 1386،"بررسی رابطه میان سرمایه های فکری و بازده مالی شرکتها در بورس اوراق بهادار تهران"، پایان نامه ، دانشگاه علی آباد کتول ، ارشد مدیریت دولتی.
مدهوشی ، م و مهدی اصغری نژاد امیری ، 1388، "سنجش سرمایه فکری و بررسی رابطه آن با بازده مالی شرکتها، برررسی حسابداری و حسابرسی" ،شماره 57 ، صفحه 101 الی 116 .
نمازی ، م و شهلا ابراهیمی، 1388 ، "بررسی تا ثير سرمایه فکری برعملکرد مالی جاري و آینده شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار" ،تحقيقات حسابداری ، شماره چهارم ، صفحه 4 الی 25.
یزدانی، ح.ر،1385،"بررسی روابط متقابل میان اجزای سرمایه های فکری (سرمایه انسانی ، سرمایه ساختاری و سرمایه مشترک ) و اثرات سرمایه ها برعملکرد شعب بانک ملت استان تهران" ، پایان نامه ، دانشگاه ترتبیت مدرس ،ارشد مدیریت دولتی.
منابع لاتین:
Appuhami R. ,2007, “The impact of intellectual capital on investors Capital Gain On Shares: An empirical investigation in Thai banking finance & insurance sector”. Journal of internet Banking and commerce, April 2007, Vol.12, No.1,www.arraydev.com /commerce/jibe/,
Bontis, N. ,1998,, “Intellectual capital: an exploratory study that develops measures and models” ,Management Decision, Vol. 36 No. 2,pp.63-76.
Bontis, N. ,2000,, “Assessing knowledge assets: a review of the models used to measure intellectual capital”. Available at: www.business.mcmaster.ca ,accessed 22 June 2004,.
Brooking, A. 1997. Management of intellectual capital. Long Range Planning 30 ,3,: 364-5.
Chen Goh P.,2005,, “intellectual capital performance of commercial banks in Malaysia” ,Journal of intellectual Capital, Vol.6, No.3, 2005 pp.385-396 ,www.emeraldinsight.com /1469-1930.htm,
Chin Chen M. , Ju Cheng S. Hwang Y, ,2005,, “An empirical investigation of the relationship between intellectual capital and firms” market value and financial performance” Journal of intellectual Capital, Vol.6, No.2,2005 pp.159-176 ,www.emeraldinsight.com /1469-1930.htm,
Edvinsson, L, Malone,M.S ,1997,.Intellectual capital: Realizing your Company’s True Value by Finding Its Hidden Brainpower. Harper Business, New York.
Kaplan, R.S, and D,P.norton. 1996. Using the balanced scorecard as a strategic management system. Harvard Business Review ,January February,: 75-85.
King Hang Chan , ,2009, "Impact Of Intellectual Capital On Organizational Performance",Emerald,Vol.16, No.1,2009,pp.4- 21 ,www.Eemeraldisight.Com /0969-6474.Htm,
Kujansiveu P, Lonnqvist A. ,2005,, “The value inefficiency of intellectual Capital, update January 23.2006.
Lev,B,2001,, Intangibles. Management, Measurement, and Reporting, Brookings Institution Press, Washington. D.C.
Marr ,B, Schiuma, G. ,2001, Measuring and managing intellectual capital and knowledge assessing new economy organizations. In Bourne, M.,ed,. Handbook of performance Measurement. GEE Publishing Ltd, London.
Petty. R. and J. Guthrie. 2000. “Intellectual capital literature review: measurement, reporting and management” Journal of Intellectual Capital, 1 ,2,, pp. 155-176
Pew Tan H. Plowman D. Hancock P.,2007,, “Intellectual capital and financial returns of companies”, Journal of intellectual capital , Vol.8. No.1, 2007 pp. 76-95 ,www.eemeraldisight.com/1469-1930.htm,
Pulic , A , ,2002,, "an accounting tool for ic management"available at : http://www.measuring-ip.at/papers/ham99txt.html
Pulic, A.2000.MVA and VAICTM Analysis of randomly Selected Companies from FTSE 250. Austrian Intellectual capital Research center, Graz-London.
Sullivan P. ,2000,, Value-driven Intellectual Capital: How to convert intangible corporate assets into market value, Wiley.