پاورپوینت بزهکاری . (pptx) 16 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 16 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
به نام خدا
موضوع بزهکاری
بزهکاری، همواره در بین کودکان و نوجوانان وجود داشته است، ولی از اواخر قرن نوزدهم تخلف و قانونشکنی این گروه سنی در کشورهای بزرگ صنعتی جلب توجه نموده است. مفهوم بزهکاری، در اوایل قرن بیستم شکل گرفت و تا قبل از آن با متخلفین جوان و مجرمین بزرگسال، رفتاری تقریبا یکسان میشد. با گذشت زمان و تحول فکر و اندیشه و تغییر در ساختار خانواده، همچنین تغییرات نظری در عرصه جرم و بزهکاری، گامهایی در جهت کاهش مسئولیت کودکان در قوانین جزایی برداشته شد و با ایجاد دستهبندی مجزا برای بزهکاری، از بزهکاران در برابر تأثیر منفی مجرمان بزرگسال حمایت گردید
هزینه سنگین مواجهه با بزهکاری نوجوانان و خسارات ناشی از آن و همچنین پیامدهای آن در آینده، جامعه را بر آن میدارد تا با تحقیق و پژوهش به بررسی علل و چگونگی بروز این پدیده پرداخته و با شناخت این علل، به کنترل و جلوگیری از چنین رخدادی بپردازند
تعریف بزهکاری
بزه، عبارت از اقدام به عملی است که برخلاف موازین، مقررات، قوانین و معیارهای ارزشی و فرهنگی جامعه باشد و لذا اقدام به عملی که برخلاف موازین، مقررات و معیارهای ارزشی فرهنگ هر جامعه باشد، در آن جامعه بزهکاری یا جرم تلقی میشود و کسانی که مرتکب چنین عمل خلافی شوند، مجرم یا بزهکار نامیده میشوند
با این وجود در کتب جرمشناسی، بزهکار به کسی گفته میشود که متهم به ارتکاب رفتار ضداجتماعی و یا قانونشکنی است، ولی به علت آنکه به سن قانونی(معمولا هجده سالگی) نرسیده است، مانند یک مجرم بزرگسال مجازات نمیشود. ممکن است بزهکاری یک نوجوان مقدمهای برای یک جنایت باشد، اما قلمرو بزه و جرم متفاوت است. زیرا برخی بزهها جرم تلقی نمیشوند. گاهی فرد بزهکار بهطور کلی فردی سرکش و ضداجتماع است و مرتکب اعمالی میگردد که اگر بزرگسال مرتکب شود، مجرم شناخته نمیشود. مثل فرار از خانه، تخریب اموال و ... هر چند بزرگسالان نیز میتوانند همچون نوجوانان بزهکاری کنند؛ اما بزهکاری نوجوانان نسبت به جرایم بزرگسالان در تمام دنیا تقریبا محدود میباشد
طبقهبندی بزهکاری
سه دسته بزهکاران عبارتند از: 1. بزهکاران روانرنجور، 2. بزهکاران دارای اختلالات منش و بزهکاران جامعهستیز ذاتی و 3. بزهکاران روانپریش.
1. بزهکاران روانرنجور، افراد مبتلا به وسواس فکری – عملی هستند که به وسیله محرکهای ناخودآگاه، مثل محرکهای جنسی سرکوبشده به سمت ارتکاب عمل مجرمانه سوق داده میشوند. این افراد قادر به تحمل اضطراب نیستند. گروه دیگری از افراد روانرنجور، به واسطه احساسات گناهکارانه ناخودآگاه که ناشی از خشونت و تنفر عمیق آنان و احساسات گناهکارانه متعاقب آن است، مرتکب جرم میشوند. اعمال مجرمانه این بزهکاران عبارت است از: دزدی بیمارگونه، آتشافروزی، الکلیسم، قماربازی و ولگردی.
. بزهکاران دارای اختلالات منش و بزهکاران جامعهستیز ذاتی
شامل مجرمینی هستند که دارای اختلالات منش بوده و به خودی خود، نشانههای روانرنجوری را از خود نشان نمیدهند. این افراد ستیزهجو، ضداجتماعی، تحریکپذیر، خودشیفته، ناپایدار، لذتجو، در مرحله دهانی تثبیتشده و از نظر احساسات، بیتفاوتاند و دارای فرامن ضعیفی هستند. این اشخاص غالبا در خانوادههای بیثباتی پرورش یافتهاند که روابط عاطفی ضعیف و طرد و مسامحه شدید خانواده، آنها را از همسانسازی با مدلهای نقشی صحیح باز داشته است. افراد این گروه ممکن است به تمامی جرایم دست بزنند.
3. بزهکاران روانپریش و یا مبتلا به نقایص عقلی
شامل مجرمینی هستند که به واسطه نقص استدلال و منطق، از درک اینکه اعمال مجرمانه آنها خلاف است، عاجزند. این گروه شامل افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و نقص عقلی و کسانی که دچار آسیب مغزی شدهاند و همچنین افراد مبتلا به اختلال دوقطبی است. جرایم این گروه، ظاهرا بیمعنا و عجیب هستند و شامل ارتکاب به انواع گوناگونی از جرایم ساده، زد و خورد، آتشافروزی، عورتنمایی و تجاوز جنسی و قتل عمد است
سببشناسی بزهکاری
متغیرهای متفاوتی در بزهکاری نوجوانان مؤثر هستند. از جمله این متغیرها میتوان متغیرهای شخصیتی، متغیرهای خانوادگی و طبقه اجتماعی را نام برد.
الف. عوامل شخصیتیتحقیقات نشان داده است که نوجوانان بزهکار در مقایسه با همسالان غیربزهکار خود، از لحاظ اجتماعی پرجرأتتر و جسورتر و نسبت به مراجع قدرت، بیاعتناتر هستند. انگیزه پیشرفت در این افراد کمتر است، آنها خشمگینتر، بدگمانتر، مخربتر و تکانشیترند و در ضمن تسلط کمتری بر خود دارند. بسیاری از این نشانهها، ماهیتا مخرب بوده و نشاندهنده احساس بیکفایتی، طردشدگی عاطفی و نیاز به ابراز وجودند. تفاوت بین نوجوانان بزهکار و غیربزهکار از لحاظ رفتار اجتماعی و خصوصیات شخصیتی از همان اوایل رشد خود را نشان میدهد؛ هر چند که رفتار بزهکارانه بارز ممکن است بعدها نمایان شود.[6]
ب. طبقه اجتماعیاز آنجا که بعضی از گروههای اجتماعی به منابع ضروری زندگی دسترسی ندارند، جوانانی که فاقد ثروت و موقعیت اجتماعی هستند و نمیتوانند به اهداف خود برسند، برای دستیابی به اهداف خود از راههای غیرقانونی استفاده میکنند. با این وجود، پژوهشها درستی این مطلب را پیوسته تأیید نمیکنند. بسیاری از مردم طبقه پایین، مطابق قانون عمل میکنند و بسیاری از افراد طبقات ثروتمند مجرمند. از طرفی شواهد نشان میدهد که جرمهای رسمی و مهم میان طبقات پایین رایجتر است در حالی که جوانان طبقه متوسط و بالا بیشتر مرتکب تخلفات ویژه کودکی نظیر تخریب اموال، دله دزدی و سوء مصرف مواد میشوند.
ج. عوامل خانوادگی
والدینی که بیش از توان و استعداد کودک از او انتظار دارند، یا آنها که آزادی و ابتکارشان را محدود میسازند و مقررات خشک و سختی را به آنان تحمیل میکنند، روحیه پرخاشگری و عصیان را در آنان تقویت میکنند. در این حالت کودک علاوه بر مقررات خانواده، نسبت به قراردادها و مقامهای اجتماعی نیز بدبین شده و زمینه بزهکاری در او ایجاد میشود
پژوهشها نشان میدهد، غالبا بین بزهکاران و والدینشان ارتباط و درک متقابل و یا محبت وجود ندارد. والدین از فرزندان خود چندان انتظاری ندارند و در بین این خانوادهها بیاعتنایی، سهلانگاری و اختلاف عقیده زیادی وجود دارد. گرچه مطالعات نشان میدهد که بین از هم پاشیدگی خانوادهها و میزان وقوع بالای بزهکاری ارتباطی وجود دارد، اما در عین حال نتیجه تحقیقات در این زمینه نشان داده است که احتمال وقوع بزهکاری در خانوادههایی که از هم پاشیده نیستند ولی خصومت متقابل، بیاعتنایی و بیاحساسی بین آنها وجود دارد، بیشتر از خانوادههای از هم پاشیدهای است که بین آنها محبت و حمایت متقابل وجود دارد