پاورپوینت مبانی سازمان و مدیریت خلاصه فصل دوم (pptx) 11 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 11 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
بســم الله الرحمـن الرحیــم
مبانی سازمان و مدیریت
خلاصه فصل دوم
رهیافت سیستمی و اقتضایی
فرانوگرایی
رهیافت های سنتی
رهیافت های منابع انسانی به مدیریت
رهیافت های کمی به مدیریت(انسان پیچیده)
مدیریت علمی تیلور
مدیریت علمی (تیلور): تیلور به دنبال علمی کردن فعالیت های هر شغل بود و این که او توانست با مطالعات خود در زمینه ی حرکت سنجی وزمان سنجی،حرکت های یک فعالیت را تا حد ضروری ترین حرکت ها کاهش دهد، و توانست بهینه سازی واحد های مستقل نیروی کار تخصصی را اغاز کنداین کاری بود که گیلبرت ها انجام دادند.
چهار اصل تیلور که تحت عنوان(اصول مدیریت علمی)میباشد شامل:
1)آموزش و ایجاد انگیزه های مناسب برای هر شغل ،2)علمی کردن فعالیت های هر شغل و تدوین قوانین حرکت و استانداردهای هر شغل،3)انتخاب کارکنان دارای توانائیهای مناسب برای هر شغل ،4)حمایت کردن از کارکنان از طریق برنامه ریزی کردن آن ها و هموار کردن راه انجام کار
رهیافت سیستمی و اقتضایی
فرانوگرایی
رهیافت های منابع انسانی به مدیریت
رهیافت های کمی به مدیریت(انسان پیچیده)
مربوط به مدیریت مبتنی برتلاش برای شناسایی ومستند سازی تجربیات مدیران موفق بود.فایول کل سازمان و فعالیت های آن ها را در قالب پیکره ای واحد تصور می کرد. او فعالیت های کل سازمان را به6دسته فنی،بازرگانی،مدیریتی،مالی،ایمنی،حسابداری تقسیم کرد. چهارده اصل مدیریت فایول عبارتند:
1-نظم
2-عدالت: اگر با کارکنان منصفانه برخورد شود نسبت به سازمان وفادار می مانند
3-وحدت فرماندهی: هر کس از یک نفر دستور بگیرد و نسبت به یک نفر پاسخگو باشد
4-وحدت مدیریت: برای هر کار یک مدیر در نظر گرفته شود
5- سلسله مراتب: هر کاری از طریق خط فرماندهی انجام پذیرد و اگر طولانی شود،موجب اشکال در ارتباطات و کندی فراگرد تصمیم گیری می شود.
6-تمرکز: میزان تمرکز به محیط و شرایط کار بستگی دارد.معمولا درجه ای از تمرکز مطلوب است که به بهترین وجه توانائیهای کارکنان را به کار گیرد.
7-جبران خدمات کار کنان: یعنی به ازای فعالیت های افراد به آن ها پاداش منصفانه بدهیم
8-ثبات:کارکنان برای تطبیق خود با محیط سازمان احتیاج به زمان دارند.
9-ابتکار عمل: اگر مدیر برنامه ها را به طور موفقیت آمیز اجرا کند ابتکار عمل در دست مدیران خواهد بود.
10-احساس وحدت و یگانگی: وحدت و یگانگی به انسجام سازمان می افزاید،روحیه کار دسته جمعی با هدف های سازمان شروع می شود
11-تبعیت اهداف فردی از اهداف سازمان
12-انضباط: اطاعت و تعهد ناشی از توافق مدیر با کارکنان را انظباط گویند
13-اختیار متناسب با مسئولیت است
14 -تقسیم کار: باعث افزایش مهارت و بهبود عملکرد می شود.
رهیافت های سنتی
علم اداره فایول
رهیافت سیستمی و اقتضایی
فرانوگرایی
رهیافت های منابع انسانی به مدیریت
رهیافت های کمی به مدیریت(انسان پیچیده)
بروکراسی (وبر):چند اصل مهم را برای کارایی سازمان مطرح کرد و نظریات او بر خلاف تیلور و فایول که عمل گرا بودند بیشتر حالت توصیفی داشت و اصول مهمی از جمله :تقسیم کار روشن،سلسله مراتب اختیارات روشن ،قواعد و رویه های رسمی،برخورد غیر شخصی ،مسیر ترقی مبتنی بر شایستگی .وی گفت که بروکراسی قابلیت پیش بینی رفتار افراد و سازمان را دارد
رهیافت های سنتی
بروکراسی وبر
رهیافت سیستمی و اقتضایی
فرانوگرایی
رهیافت های منابع انسانی به مدیریت
رهیافت های کمی به مدیریت(انسان پیچیده)
1- التون مایو: اولا فقط انگیزه های پولی عاملی برای بر انگیختن افراد نیست ،در مورد گروه های غیر رسمی اطلاعات کمی در دسترس است .سرپرستی اثر بخش باعث حفظ روحیه و بهره وری می شود.نگرش های فردی اثر غیر قابل انکار و تعیین کننده ای بر رفتار کارکنان دارند.
2- سلسله مراتب مزلو: اصل منسجم بودن وجود انسان :هر انسان یک کل منسجم است .اصل موقتی بودن ارضای نیاز:هیچ نیازی به صورت دائمی ارضا نمی شود.اصا تنوع نیازهای آگاهانه،اصل کاهش شدت نیاز ارضا شده،اصل کمبود و توالی:برای نیاز های سطوح پاین است.
3- نظریه یx و y: :مدیران باید توجه بیشتری به نیاز های اجتماعی و خودشکوفایی افراد در محیط کار داشته باشند.طرز تلقی خود بر مبنای مقروضات نظریه ی ایکس درباره انسان را تغییردهند وتصور خود از انسان را برمبنای مفروضات نظریه ایگرگ که افراد را مستقل و مسئول ومتمایل به خود هدایتی در کار معرفی میکند قرار دهند.
4- نظریه ی شخصیت و سازمان کریس آرجریس : او یک انسان یک کل منسجم ونظام یافته است..که او ضمن مقایسه فعالیت های مدیریتی وسنتی با نیاز ها وتوانی های افرادبالغ چنین نتیجه گیری میکد که برخی از شخصیت ها که تخت رهیافت های مدیریت انجام میگیرد با شخصیت افراد نابالغ ناسازگار هستند و او بر ضرورت توسعه ی مسئولیت های شغلی، افزایش تنوع کاری و استفاده از سبک های مشارکتی و بهبود روابط انسانی تاکید می کند.
رهیافت های سنتی
رهیافت سیستمی و اقتضایی
فرانوگرایی
کلیات پژوهش
مروری بر ادبیات تحقیق
رهیافت های کمی به مدیریت(انسان پیچیده)
رهیافت های کمی به مدیریت(انسان پیچیده) :اساس رهیافت کمی به مدیریت براین فرض استوار است که استفاده از فنون ریاضی به بهبود تصمیم گیری و حل مسائل مدیریتی کمک می کند.
1-در این جا ابتدا از طریق مشاهده منظم رفتار سیستمی که برای حل مسئله مورد بررسی قرار می گیرد
2-طراحی یک مدل یا چهارچوب کلی بر مبنای مشاهده های منظم به گونه ای که قدرت پیش بینی به فرد بدهد.
3-پیشبینی رفتار سیستم ،استنباط از مدل کلی رفتار سیستم
4-آزمایش مدل طراحی شده برای ارزیابی سیستم واقعی
این روش کاربردهای متنوعی دارد:1-پیش بینی ریاضی2-مدل سازی موجودی انبار 3-نظریه صف یا تئوری صف4-برنامه ریزی خطی 5-رهیافت اقتضائی(انسان پیچیده)
رهیافت های کمی به مدیریت(انسان پیچیده)
فرانوگرایی
رهیافت سیستمی و اقتضایی
رهیافت سیستمی
رهیافت سیستمی: با در نظر گرفتن سازمان به عنوان یک کل، و این که این سازمان از مجموعه ای از خرده سیستم ها تشکیل شده است که همه با هم در جهت رسیدن به یک هدف تلاش می کنند.هر سازمان از مجموعه ای از خرده سیستم ها تشکیل شده است که ضمن ارتباط با محیط ،در یک فراگرد مستمر تلاش می کند.نظریه پردازان قبلی دیدگاه تحلیلی (کل چیزی جدا زا جز نیست)داشتند وای نظریه پردازان امروزی دیدگاه و تفکری ترکیبی دارند ،که البته این دیدگاه امروزه اهمیت دارد.چون نگرش از داخل به خارج است و با استفاده از این دیدگاه می توان در مورد کلیت پدیده اطلاعاتی به دست آورد.نخستین دیدگاه سیستمی توسط چستر بارنارد مطرح شد،وی برای اولین بار سازمان ها را به منزله ی مجموعه ای از خرده سیستم های همکاری کنننده در نظر می گیرد و به نظر او تحقق همکاری در سازمان با توجه به سه عامل ارتباطات ،تمیل به خدمت ،هدف مشترک است.بر اساس نظر او ارتباطات عاملی مشترک بین تمایل به خدمت و هدف مشترک است.ضمن اینکه بارنارد توجه ویژه ای به رعایت مسائل اخلاقی در مدیریت داشت.
نظریه ی آشوب و نظریه ی یادگیری سازمانی نظریه سیستمی را تحت تاثیر قرار دادند.
نظریه یادگیری سازمانی:این نظریه توسط پیترسنج مطرح شد ،وی معتقد بود که حاصل یادگیری سازمان ،بیش از حاصل یادگیری انفرادی اجزای آن است. یعنی یادگیری کل از یادگیری انفرادی مهم تر است.در یادگیری سازمانی بر بهبود و توسعه ی منابع انسانی و برنامه ریزی راهبردی و به کارگیری و تسلط بر فناوری های جدید در سازمان تاکید می شود و معتقداست که فقط زمانی یادگیری سازمانی حاصل می شود که منجر به تغییر خط مشی ها ،اقدام های مدیریتی و راهبردهای طراحی سازمانی اثر بگذارداز طرفی یادگیری سازمانی شامل اجزایی مثل بصیرت مشرکت ،مهارت شخصی ،دیدگاه سیستمی ،یادگیری گروهی ،مدل های ذهنی.
یادگیری سازمانی سه مرحله دارد.شناخت ،تغییر رفتار،بهبود عملکرد.
نظریه ی آشوب:غیر قابل پیش بینی ترین سیستم ها همواره در محدوده مرز های معین حرکت می کنند و از آن خارج نمی شوند. این نظریه مثل نظریه یادگیری سازمانی برتاثیر بازخور حاصل از ارزیابی محیط بر سیستم های سازمانی تاکیید میکند. .
رهیافت اقتضایی:در این رهیافت از اصول گرایی مطلق پرهیز یم کند،عملکرد مدیر با توجه به موقعیت و مجموعه شرایط فعالیت وی است.در ابن جا یک ساختار مفید برای یک موقعیت ،الزاما برای موقعیت دیگر مناسب نیست .در رهیافت اقتضایی1دیدگاه سیستمی است2تاکید بر پژوهش علمی و تحقیق 3 توجه به مجموعه ای از عوامل صورت می گیرد
رهیافت اقتضایی
رهیافت های سنتی
رهیافت های منابع انسانی به مدیریت
نتیجه گیری و پیشنهادات
روندهای جدید در مدیریت
هنری مینتز برگ معتقد است مطالعه و بررسی نقش هایی که مدیر انجام می دهد،نقش ها او را تعیین کرد.
1-نقش های متقابل شخصی (تشریفات ،رهبر ،رابط)
2- نقش های اطلاعاتی( گیرنده ،نشر دهنده،سخنگو)
3- نقشهای تصمیم گیری (سودا گری،آشوب زدایی،مذاکره کنندگی ،تخصیص دهنده منابع)
آدیزس برای اداره موثرهرسازمان اهتمام مدیر به ایفای نقشهای چهارگانه تولیدی اجرایی ابداعی و ترکیب کنندگی را لازم میداند.-1-تولیدی: مدیر باید سعی کند که بیشتر و بهتر از رقبا تولید کند و هم چنین شایستگی هر مدیر موفق وابسته به میزان دانش حرفه ای وی است.2-اجرائی:مدیر علاوه ب داشتن مهارت هی فنی باید بتوان افراد را هدایت و رهبری کند که این در خرده سیستم اداری ساختاری قرار می گیرد3-ابداعی:یک مدیر بایر علاوه بر موارد فوق بتواند خلاقیت و ابتکار داشته باشد و این در چهارچوب خرده سیستم اطلاعاتی تصمیم گیری قرار می گیرد.4-ترکیبی :مدیر باید بتواد مخاطرات فردی را به گروهی، هدف های فردی را به گروهی و ... تبدیل کند و این در چهارچوب خرده سیستم انسانی ،اجتماعی قرار م یگیرد.طبق نظر آرجریس یک مدیر نمی تواند همه این نقش ها را با هم ایفا کند و می تواند به افراد دیگر واگذار کند ولی نقش ترکیبی را فقط خودمدر باید ایفا کند در غیر این صورت او به فردی سوداگرا ،بحران آفرین ...تبدیل می شود. رابرت و واترمن: ویژگی های سازمان ها ی کمال یافته : تعصب به عمل، تاکید بر فرصت رقابتی ، ایجاد ارتباط نزدیک با مشتری ، افزایش بهره وری با استفاده از افراد ،برخورد شفاف و ارزشی ،تمایل به استقلال و کارآفرینی ،استفاده از شکل ساده، حفظ قوانین انعطاف پذیری و عدم انعطاف (خیلی ها این دو نظریه پرداز را نقد کردند و گفتند که نظریات آن ها ،نظریه اقتضایی را زیر سوال ها برد
رهیافت های سنتی
رهیافت سیستمی و اقتضایی
رهیافت های کمی به مدیریت(انسان پیچیده)
تجزیه و تحلیل داده ها
روندهای جدید در مدیریت
فرانوگرایی
فرانوگرایی در سازمان :فرانوگرایی در تقابل نو گرایی قرار دارد،نوگرایان با تاکید بر عقلانیت به دنبال یافتن اصولی جهان شمول برای استفاده در همه موارد هستند.در صورتی که فرانوگرایان معتقد ند که ترسیم یک آینده مطلوب برای همگان غیر ممکن است . آن ها تنوع را به منزله ارزشی مهم در نظریه ها می گیرند و آنها معتقدند که آثار پراکندگی دانش درباره ی جهان شمول از طریق فرو ریختن مرزهای میان ملت ها و افراد آن ها و ... جلوگر می شود.(چون دانش به صورت پراکنده در اخنیار افراد قرار می گیرد)فرانوگرایان معتقدند که قدرت باید بین افراد به صورت پراکنده قرار گیرد تا همه افرادی که تاکنون در این زمینه بی نصیب بوده اند بتواننند به قدرت برسند ريالدر صورتیکه نوگرایان معتقدند که قدرت باید در دست مدیر باشد،البته تا زمانی که مدیر برای هدایت و اداره سازمان ها از شیئه ای منطقی استفاده کند.
استعاره های نظریه سازمان :یکی از روش های شناخت سازمان استعاره است ولی از آنجا که استعاره شباهت بین دو چیز را بیان می کند نه تفاوت آن را بنابراین شناخت محدودی نسبت به سازمان به ما می دهد،از طرفی هر استعاره راهی بنیادین و متمایز را برای میدران ،اندیشیدن و ... فراهم می کند.
از نظر کلاسیک ها سازمان مانندیک ماشین است که نقش مدیر ،نقش مهندسی بود که بر روی آن کار میرکرد.از نظر نوگراها ،سازمان به مثابه یک موجود زنده است که برای بقا نیاز به برقراری ارتباط با محیط خود را دارد ،بنابراین نقش مدیر به عنوان عضوی از این سیستم است و این موجود زنده وظایفی ضروری را برای بقای سازمان انجام می دهد.از نظر تفسیری سازمان به مثابه فرهنگ مجموعه ای از ارزش ها ،فرهنگ و ...تشکیل شده است و مدیر نقش هنرمندی است که دوست دارد نماد سازمان باشد.
از نظر فرانوگراها سازمان به مثابه پرده نقاشی است که تغییر در آن به تناسب خواست طراحان آن و امکانات موجود در محیط شکل می گیرد و مدیر هم نظریه پرداز هم هنرمند است
رهیافت های سنتی
رهیافت های منابع انسانی به مدیریت