پاورپوینت مکتب لیبرالیسم

پاورپوینت مکتب لیبرالیسم (pptx) 17 اسلاید


دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 17 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

بنام خدا مکتب لیبرالیسم معنای لغوی و اصطلاحی لیبرالیسم از نظر لغوی به معنای آزادی خواهی است واز نام گروه سیاسی در اسپانیا که طرفدار مشروطه بودند گرفته شده . در اصطلاح مخالف دیکتاتوری است و معتقد است بدون نیاز به راهنمایی دیگران وبا کمک عقل می تواند پیشرفت کند. زمینه های شکل گیری: لیبرالیسم زاییده تمدن بعد از رنسانس است و اندیشمندانی مثل رنه دکارت وجان میلتون حاکمیت عقل در امور انسانی را اصل می دانستند ومنادی آزادی بودند. در قرن 19 که انقلاب صنعتی رخ داد لیبرال هابه حمایت از این نظام برخواستند و خواستار آزادی تجارت و اقتصاد بین ملت ها بودند تا منافع خود را دنبال کنند. مبانی مکتب لیبرالیسم لیبرالیسم و مذهب اعتقاد به حق هرکس برای انتخاب دین یا بی دینی . حکومت حق هیچ دخالتی در دین ندارد مثل قانون اساسی کشور فرانسه که هیچ دینی را دین رسمی اعلام نکرده است! آنها مانند سکولارها مدافع جدایی دین از حکومت هستند و می گویند دین فقط به حوزه خصوصی افراد مربوط است. 1- فرد گرایی : یعنی برتری فرد برهر گروه اجتماعی این طرز تفکر در واقع نقطه مقابل تفکر عصر فئودالیستی است که هویت افراد بر پایه طبقه اجتماعی اشان تعیین می شد. 2- آزادی: لیبرال ها خواهان رهایی فرد از اجبارهایی هستند که حکومت برافراد تحمیل می کند, فرد باید آزادانه شغل , ملیت و... را تغییر دهد.ولی با آزادی مطلق آن چنان که باعث آسیب رساندن به دیگران شوندموافق نیستند. 3- عقل گرایی : معتقد ند انسان با عقل خود می تواند بهترین منافع خود را بشناسند پس نیازی به وحی ندارد. 4- عدالت و برابری حقوق انسانها : لیبرال ها معتقدند همه افراد از حقوق یکسانی برخوردارندوقانون چه حمایت کنند وچه مجازت کننده باید برای همه برابر باشد وقانون نباید به برخی امتیازات خاص بدهد ویا برای برخی تبعیض قائل شود. 5- تساهل: به معنی مدارا یعنی هرکس به هر طریقی که دوست دارد سخن بگوید وعمل کند. جان لاک می گوید : وظیفه حکومت صیانت از حیات , آزادی و مالکیت افراد دارد و هیچ حقی در مراقبت از روح انسانها ندارد. در واقع آزادی تشکیل انجمن ها , آزادی دین و مذهب ؛ همگی ضامن تساهل اند. بنابراین لیبرالیسم ضامن نسبی گرایی اخلاقی و فرهنگی است. نقد مبانی لیبرالیسم نقد فردگرایی: لیبرالیسم معتقد است که فرد باید از بند قوانین نه به طور مطلق ولی تا حد زیادی آزاد باشد ,موضوع این است که انسان آزاد باشد تا چه کند؟! خودرابه سوی تمایلات نفسانی سوق دهدیاتمایلات عالی انسانی ؟ درست است که انسان لیبرال از قید وبند قوانین آزاد می شود ولی اسیر وبرده شهوات خود میشود. بنابراین تعلیم وتربیت در جامعه باید در راستای رشد صفات اخلاقی و انسانی باشد نه اینکه خنثی باشد تا انسان هر جور که مایل است رفتار کند. چون رابطه فرد وجامعه رابطه ای متقابل است که این بر خلاف آموزه های لیبرالیسم است. نقد مبانی لیبرالیسم نقد عقل گرایی: علت اینکه لیبرال ها از دین زده شده اند و به عقل روی آورده اند تعالیم نادرست مسیحیت مثل گناه بخشی وتثلیث و ... بود که با عقل منافات داشته است.ولی در اسلام همین عقل است که انسان را به دین رهنمون می کند. لیبرال ها براساس عقل گرایی به حکومت سکولاری (جدایی دین از سیاست)معتقد شدند.ولی ما دردین اسلام آموزه های اجتماعی فراوانی داریم که باید به آنها عمل کنیم .واین تناقض است که انسان آزادی دین را داشته باشد ولی نتواند به تعالیم آن عمل کند. البته این خصوصی سازی در مورد دین مسیحیت ممکن است روا باشدچون برنامه ریزی مشخصی برای زندگی اجتماعی انسانها ندارد ولی در مورد دین اسلام درست نیست.

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته